فهرست مطالب
مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران
سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 46، پاییز 1385)
- تاریخ انتشار: 1385/12/21
- تعداد عناوین: 21
-
- سخن سردبیر
-
صفحه 195این اولین شماره فصلنامه اندیشه و رفتار با نام جدید مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران است. عنوان فصلنامه با نظر سردبیر و شورای نویسندگان آن تغییر کرد تا معادل انگلیسی آن بتواند نشانگر ایرانی بودن مجله و نیز حوزه های تخصصی آن باشد. از طرفی تغییر رسمی نام نشریه با ورود چکیده مقالات آن به ایندکس کوپرنیکوس (www.journals.indexcopernicus.com) هم زمان شد. البته بر اساس ارزیابی کنونی ایندکس کوپرنیکوس، نمره کیفی خاصی به مجله داده شده که امید است با تلاش دست اندرکاران ارتقا یابد تا بتوان در آینده ای نه چندان دور ورود مقالات این مجله را به پایگاه های معتبرتر جشن گرفت. ولی دست اندرکاران چه کسانی هستند و قرار است چه چیزی ارتقا یابد؟
دست اندرکاران تنها شامل پرسنل دفتر نشریه، مدیر مجله، ریاست مرکز، یا حتی شورای نویسندگان و سردبیر نمی شود. شاید مهم تر از همه این افراد، داوران یا به اصطلاح داوران همتا1 هستند که اعتبار مجله مدیون تلاش آنهاست و ارتقای نظرات کارشناسی آنان است که به ارتقای علمی مجله می انجامد. امروزه باور مشترک دانشمندان است که”دانشی وجود ندارد، مگر آن که منتشر شود“و داوران همتا را می توان نگهبانان این دانش دانست.
اما داوران همتا چه کسانی هستند؟ برای مطمئن شدن از بررسی علمی و دقیق یک مقاله، به چه افرادی باید تکیه کرد. آیا داشتن مدرک تخصصی، سابقه طولانی تدریس در دانشگاه، یا حتی سابقه زیاد پژوهشی و داشتن مقالات متعدد علمی و پژوهشی می تواند تضمین کننده مطلوب بودن عملکرد یک داور باشد. به طور قطع نه! مسلما همه ویژگی های فوق مطلوب است ولی مجله علمی نیاز به داوران با دانشی دارد که دارای تفکر علمی باشند، بتوانند و مایل باشند که برای بررسی مقاله وقت کافی بگذارند، بخواهند دانش خود را برای ارتقای عملکرد نویسنده مقاله به او انتقال دهند، و بدانند که در داوری مقاله، رعایت برخی نکات اخلاقی (گادلی2 و جفرسون3، 2003) مانند اظهار تعارض منافع4 یا سایر سوگیری ها و نیز اظهارنظر در وقت مقرر ضروری است. در شرایط کنونی که مشغله اعضای هیئت علمی دانشگاه ها که اکثر داوران مجلات علمی- پژوهشی را تشکیل می دهند، اغلب طاقت فرسا است، بهره گیری از آنان به عنوان داور همتا بسیار دشوار شده است. چگونه می توان از استادی که کمتر وقتی برای فراغت خود می یابد، انتظار داشت با فراغت کامل به مرور مقاله، مطالعه در حواشی موضوع آن، جستجو در اینترنت و منابع برای به روزکردن دانش خود در جهت اظهارنظر دقیق علمی، و تهیه گزارش کاملی از ارزیابی مقاله بپردازد. البته مشکل کم بودن دسترسی به داوران مورد نیاز، در مورد مجلاتی که به دلایلی از اعتبار و موقعیت پایین تری برخوردارند، بیشتر است و این خود سیکل معیوبی به وجود می آورد.
برای افزایش دسترسی به داوران مطلوب چه باید کرد؟ روشن است که در ابتدا باید آنها را شناسایی نمود. درخواست معرفی داور از مجلات معتبر می تواند مفید باشد، ولی سایر مجلات با معرفی داوران خوب خود، در واقع خود را از آنها محروم می کنند! راه دیگر، آزمایش و خطا است؛ می توان بر اساس یک مقیاس (کالاهام1، باکست1، وکرل1 و ویرز1، 1998)، کیفیت داوری را نمره گذاری کرد و بر پایه این نمرات، دست به انتخاب زد. گادلی و جفرسون (2003) برخی ویژگی های داوران خوب را ذکر کرده اند. برای استفاده هر چه بیشتر از خدمات با ارزش داوران همتا، از آن جا که مجله هرگز نمی تواند هزینه مالی متناسب آن را بپردازد، باید برای ایجاد”تقویت مثبت“به روش های دیگر تلاش کند و دست کم با ارتقای کیفیت و جایگاه علمی خود، مایه افتخار داور و انگیزه ای برای ادامه همکاری او باشد.
در سوی دیگر جریان نشر علم، نویسندگان قرار دارند و در واقع تا آنها ننویسند مجله چیزی برای چاپ کردن ندارد. نگارش مقاله توسط پژوهشگران ایران طی سال های اخیر در حوزه های بهداشت روان (شریفی و همکاران، 1382) و روانپزشکی (فرهودیان و همکاران، زیرچاپ) رشد کمی چشمگیری داشته و از این نظر شایسته تحسین است. با این حال، رشد کیفی پژوهش ها مورد سؤال است و یکی از وظایف داوران و مجلات علمی کمک به چنین رشدی است. به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده است که بیش از کمیت، به کیفیت کارهای علمی بها دهیم و از عواقب نشر مفرط کارهای کم ارزش بپرهیزیم. بنابراین پس از ارزیابی مقالات، ممکن است مجله توصیه های متعددی برای نویسنده جهت تصحیح و تغییر مقاله داشته باشد و یا اصلا آن را نپذیرد. در هر دو صورت، پژوهشگر می تواند از توصیه های داوران برای افزایش کیفیت کار خود بهره گیرد.
البته ذکر این نکته شاید بی فایده نباشد که به هر حال، مجله مجبور به انتخاب چند مقاله برای چاپ است و حتی اگر تعداد زیادی مقاله”مناسب“برای چاپ در اختیار داشته باشد، به ناچار مقالات”مناسب تر“را برمی گزیند. در غیر این صورت، فهرست انتظار مقالات در دست چاپ روز به روز طولانی تر و گرایش پژوهشگران برای ارسال مقاله کمتر خواهد شد. در این مجله نیز، اخیرا مدت انتظار مقالات برای چاپ کاهش یافته و برای مقالاتی که از این به بعد مورد پذیرش قرار می گیرند، کمتر از یک سال خواهد بود.
به این ترتیب، امید است با تلاش پژوهشگران (نویسندگان) و داوران همتا و با کمک نگرش صحیح مدیریت مجلات علمی در جهت رشد کیفی مقالات، شاهد پیشرفت مستمر علم در کشور باشیم. در این مسیر، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران نیز در کنار پژوهشگران خواهد بود.
منابع:شریفی، ونداد؛ رحیمی موقر، آفرین؛ محمدی، محمدرضا؛ رادگودرزی، رضا؛ سهیمی ایزدیان، الهه؛ فرهودیان، علی؛ منصوری، نغمه؛ نجاتی صفا، علی اکبر (1382). سه دهه پژوهش های بهداشت روان کشور: یک بررسی علم سنجی. فصلنامه تازه های علوم شناختی، سال پنجم، شماره3، 16-1.
فرهودیان، علی؛ رادگودرزی، رضا؛ رحیمی موقر، آفرین؛ شریفی، ونداد؛ محمدی، محمدرضا؛ سهیمی ایزدیان، الهه؛ منصوری، نغمه؛ نجاتی صفا، اکبر (1385). روند پژوهش های انجام شده در زمینه اختلال های روانپزشکی در ایران. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، زیر چاپ.
Callaham, M. L., Baxt, W. G., Wackerle, J. F., & Wears, R. L. (1998). Reliability of editors'' subjective quality ratings of peer review of manuscript. JAMA, 280 (3), 229-231.
Godlee, F., & Jefferson, T. (2003). Peer review in health sciences (2nd. ed.). London: MPG Books Ltd.
- مقالات پژوهشی اصیل
-
صفحه 197هدفاین بررسی با هدف تعیین اثرات همبودی با اختلال بیش فعالی با کمبود توجه(ADHD) بر ویژگی های بالینی اختلال دوقطبی (BPD) در کودکان و نوجوانان بستری در بیمارستان، انجام شد.روشویژگی های بالینی 20 کودک و نوجوان 18-6 ساله مبتلا به BPD، بر پایه مصاحبه تشخیصی K-SADS و تشخیص بالینی دو روانپزشک کودک و نوجوان، در دو گروه با و بدون ADHD ارزیابی و مقایسه شد.یافته ها35% بیماران سابقهADHD داشتند. بروزBPD در گروهBPD+ADHD زودرس تر بود. میزان اختلال های همبود نیز در این گروه بالاتر از گروه BPD خالص بود.نتیجه گیریبه نظر می رسد افراد مبتلا بهBPD+ADHD گروه ویژه ای از بیماران دو قطبی هستند؛ در این گروه بیماری های همراه فراوان تر، سن بروز مانیا پایین تر و چگونگی شروع بیماری بیشتر به شکل تحت حاد می باشد. بنابراین ممکن است ADHD پیش درآمد اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان باشد.
کلیدواژگان: اختلال دوقطبی، مانیا، اختلال بیش فعالی با کمبود توجه، کودکان، نوجوانان -
صفحه 204هدفاین پژوهش با هدف بررسی نقش جنسیت در خطر ابتلا به اختلال بیش فعالی با کمبود توجه(ADHD) در افراد خانواده مبتلایان به این اختلال انجام شده است.روش997 خویشاوند درجه یک (554 والد و 443 خواهر و برادر) 277 کودک و نوجوان مبتلا به ADHD 5 تا 17 ساله که به روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعان به درمانگاه روانپزشکی کودکان بیمارستان دکتر شیخ مشهد انتخاب شده بودند، ارزیابی شدند. تشخیص ADHD در بیماران با مصاحبه بالینی روانپزشک و آزمون تشخیصی K-SADS و بررسی وجود ADHD در افراد خانواده بیماران با استفاده از مصاحبه بالینی روانپزشکی و آزمون های تشخیصی K-SADS وWender انجام شد.یافته هاتفاوتی در میزان ابتلای افراد خانواده مبتلایان دختر و پسر ADHD دیده نشد.نتیجه گیریاین بررسی نشان داد که جنسیت یک عامل خطر ژنتیک- خانوادگی برای ابتلا به ADHD و تجمع خانوادگی ADHD به شمار نمی رود.
کلیدواژگان: اختلال بیش فعالی با کمبود توجه، جنس، وراثت -
صفحه 209هدف
این بررسی برای ارزیابی فراوانی علایم اختلال وسواسی- اجباری (OCD) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) انجام شده است.
روشتعداد 40 نفر (18 مرد و 22 زن) از بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با مقیاس های وسواسی اجباری ییل- براون(Y-BOCS) و افسردگی هامیلتون (HRSD) ارزیابی شدند. نقاط برش این دو مقیاس به عنوان ملاک تشخیصی OCD و اختلال افسردگی به کار برده شد. برای تحلیل داده ها به تناسب از آزمون های t، دقیق فیشر و خی دو بهره گرفته شد.
یافته ها5/17% بیماران مبتلا به OCD و 2/69% آنان مبتلا به اختلال افسردگی بودند. در همه موارد OCD، بیمار شروع علایم آن را مربوط به پیش از شروع تظاهرات بالینی MS می دانست. سطح تحصیل بیماران OCD به طور معنی داری بیش از بیماران غیر OCD بود (05/0 p<). فراوانی وسواس به طور معنی داری بیش از فراوانی اجبار (0001/0 p<) و شایع ترین وسواس، «تردید» بود. فراوانی OCD در بیماران افسرده و غیرافسرده تفاوت معنی دار نداشت.
نتیجه گیریفراوانی OCD در بیماران MS قابل توجه است و این فراوانی را نمی توان صرفا با میزان بالای همبودی اختلال افسردگی توجیه نمود.
کلیدواژگان: مولتیپل اسکلروزیس، اختلال وسواسی، اجباری، افسردگی، Y، BOCS -
صفحه 216هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین وسوسه مصرف مواد و سوگیری توجه در افراد وابسته به مواد افیونی، مبتلا به عود و ترک کرده انجام شده است.روشدر این بررسی که از نوع پس رویدادی است، سی مرد وابسته به مواد افیونی، 30 مرد مبتلا به عود و 30 مرد ترک کرده با دامنه سنی 18 تا 60 سال که بر پایه متغیرهای سن، میزان تحصیلات و نوع ماده مصرفی همتاسازی شده بودند، به کمک پرسش نامه عقاید وسوسه انگیز و آزمایه پروب دات ارزیابی شدند.یافته هامیزان وسوسه دارای همبستگی منفی و معنی دار (01/0p<) با زمان واکنش نسبت به واژه های مربوط به مواد بود که این یافته گویای وجود همبستگی بین میزان وسوسه و سوگیری توجه است. هم چنین سه گروه از نظر میزان وسوسه با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند (001/0p<).نتیجه گیریدر افراد وابسته به مواد افیونی، بین میزان وسوسه و سوگیری توجه، همبستگی وجود دارد.
کلیدواژگان: وسوسه، سوگیری توجه، وابستگی به مواد، مواد افیونی -
صفحه 223هدفهدف پژوهش حاضر بررسی روایی ابعاد سه گانه الگوی سه بخشی اضطراب و افسردگی کلارک و واتسون و بررسی تفاوت های دو جنس در اضطراب اجتماعی، اضطراب عمومی و افسردگی در نمونه ای از نوجوانان بود.روشدر یک بررسی توصیفی- مقطعی 403 دانش آموز مقطع راهنمایی و دبیرستان (225 دختر و 178پسر) که به روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی انتخاب شده بودند به پرسش نامه های مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان، مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان، و آزمون افسردگی کودکان پاسخ دادند. نخست به کمک ماتریس همبستگی، روایی همگرا و واگرای الگوی سه بخشی اضطراب و افسردگی سنجیده شد. سپس برای مقایسه میانگین اختلال های اضطراب و افسردگی دو گروه، آزمون t به کار برده شد.یافته هایافته های به دست آمده از روایی همگرا و واگرا، الگوی سه بخشی اضطراب و افسردگی را تایید نمودند. در مقایسه با پسران، دختران نگرانی های اجتماعی (01/0p<)، اضطراب عمومی (01/0p<) و افسردگی (001/0p<) بیشتری گزارش کردند.نتیجه گیریالگوی سه بخشی اضطراب و افسردگی با وجود محدودیت های آن مورد تایید قرار گرفت.
کلیدواژگان: مدل سه بخشی اضطراب و افسردگی، اضطراب اجتماعی، روایی همگرا، روایی واگرا -
صفحه 230هدفاین پژوهش با هدف اعتباریابی مقیاس اندازه گیری نگرش نسبت به سیگارکشیدن در میان دانشجویان انجام شده است.روشاز 250 دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز که به روش تصادفی چند مرحله ای از میان کلیه دانشجویان دانشگاه یادشده انتخاب شدند، 233 نفر (113 دختر، 120 پسر) مقیاس نگرش نسبت به سیگارکشیدن را به طور کامل تکمیل نمودند. برای بررسی روایی سازه مقیاس یادشده، از روش تحلیل مولفه های اصلی (چرخش واریماکس) بهره گرفته شد.یافته هایافته ها نشان دادند که ضرایب پایایی آلفای کرونباخ و دونیمه سازی در کل مقیاس و در عامل های چهارگانه استخراج شده رضایت بخش می باشند. تحلیل عاملی این مقیاس به کمک تحلیل مولفه های اصلی (چرخش واریماکس) چهار عامل رابطه با افراد سیگاری، محدودیت ها و قوانین سیگارکشیدن، محیط بدون دود و سالم و عامل چهارم بدون نام، به دست آمد.نتیجه گیریمقیاس اندازه گیری نگرش نسبت به سیگارکشیدن را می توان به عنوان یک ابزار پایا و معتبر در محیط های آموزشی و پژوهشی به ویژه در زمینه بررسی نگرش های افراد سیگاری و غیرسیگاری نسبت به سیگار کشیدن به کار برد.
کلیدواژگان: مقیاس اندازه گیری نگرش نسبت به سیگار کشیدن، سیگار، نیکوتین، وابستگی به مواد، نگرش -
صفحه 236هدفاین پژوهش با هدف بررسی تاثیر فعالیت های موسیقایی بر حافظه و توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شده است.روش28 مرد مبتلا به اسکیزوفرنیا در این پژوهش شرکت داشتند که در دو گروه آزمایشی و گواه بررسی شدند. گروه آزمایشی در جلسات موسیقی درمانی شرکت کردند. داده ها به کمک آزمون فراخنای ارقام وکسلر، آزمون حذف حروف لزاک و پرسش نامه اندریسون در مراحل پیش آزمون و پس آزمون گردآوری شدند.یافته هاموسیقی درمانی در بالابردن نمره های حافظه (05/0p<، 18/2=t) و توجه (01/0p<، 5/2-=t) موثر بود و در بیماران با علایم مثبت و منفی تاثیرمتفاوتی نداشت.نتیجه گیریمحرک های موسیقایی تنظیم شده می توانند از پراکندگی ذهن و عدم توجه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بکاهند.
کلیدواژگان: اسکیزوفرنیا، حافظه، توجه، موسیقی -
صفحه 244هدفاین پژوهش با هدف بررسی ویژگی های شخصیتی، استرس های روانی- اجتماعی، شیوه مقابله با استرس و نگرش های مذهبی افراد اقدام کننده به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی شهرستان کرمانشاه و مقایسه آن با گروه گواه انجام شد.روشپژوهش حاضر یک طرح مورد- شاهدی است که در آن 120 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی (75 زن و 45 مرد) با 120 نفر از افراد گروه گواه که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر برخی متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شده بودند مقایسه شدند. گردآوری داده ها به کمک پرسش نامه ویژگی های فردی، مصاحبه بالینی، پرسش نامه شخصیتی آیزنک، پرسش نامه رویدادهای زندگی، پرسش نامه مهارت های مقابله ای و پرسش نامه نگرش های مذهبی انجام شد. داده های پژوهش با بهره گیری از شاخص های آمار توصیفی، آزمون t و آزمون خی دو تحلیل گردیدند.یافته هایافته ها نشان دادند که افراد اقدام کننده به خودکشی بیش از افراد گروه گواه دارای ویژگی های شخصیتی درون گرایی، روان رنجوری و روان پریشی بودند و پیش از اقدام به خودکشی رویدادهای فشارزای بیشتری را تجربه کرده بودند، از نظر شناختی ارزیابی بالاتری از میزان فشار روانی ناشی از استرس های زندگی داشتند، کمتر شیوه مقابله متمرکز بر حل مساله را به کار برده اند و دارای نگرش های مذهبی ضعیف تری بوده اند.نتیجه گیریخودکشی در اثر تعامل برخی عوامل زمینه ساز و آشکارساز روی می دهد.
کلیدواژگان: اقدام به خودکشی، ویژگی های شخصیتی، استرس، شیوه مقابله، نگرش مذهبی -
صفحه 251هدفاین پژوهش با هدف تاثیر تنظیم هیجان بر شادکامی و نشخوار فکری دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان انجام شده است.روشاین بررسی از نوع نیمه آزمایشی است. افراد مورد بررسی 75 دانشجوی دختر ساکن در خوابگاه دانشگاه اصفهان بودند که به تصادف در سه گروه 25 نفری سرکوب هیجان، ارزیابی هیجان و گواه جای داده شدند. برای آزمودنی های سه گروه فیلم خاکستری با محتوای تراژدی نمایش داده شد. آزمودنی ها در هر سه گروه پیش از دیدن فیلم، به پرسش نامه شادکامی آکسفورد پاسخ دادند و پس از آن افزون بر پرسش نامه یادشده، به پرسش هایی که برای پرت کردن حواس آنها از فیلم طرح شده بود و سپس به پرسش های طرح شده درباره فیلم که نشخوار فکری آنها را می سنجید پاسخ دادند.یافته هاتفاوت میان میانگین های نشخوار فکری و شادکامی گروه سرکوب هیجان با میانگین های دو گروه دیگر معنی دار، نشخوار فکری آنها از دو گروه دیگر بیشتر و شادکامی آنها از سایر گروه ها کمتر بود.نتیجه گیریارزیابی هیجان پیش از ایجاد آن، افزون بر این که از بروزهیجان های شدید در هنگام رویارویی فرد با یک موقعیت هیجانی منفی پیش گیری می کند، مانع کاهش چشم گیر شادمانی فرد پس از حادثه هیجانی می گردد و نشخوارهای فکری او را نیز که پس از بروز هیجان پدید می آید، کمتر می سازد.
کلیدواژگان: تنظیم هیجان، نشخوار فکری، شادکامی -
صفحه 258هدفهدف این بررسی مقایسه دختران فراری از خانه و دختران عادی از نظر همبستگی خانوادگی و استقلال عاطفی بود.روش35 دختر فراری از خانه ساکن در مرکز سامان خواهان شهر شیراز و 35 دختر عادی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، به دو مقیاس همبستگی خانوادگی و استقلال عاطفی پاسخ دادند. داده ها به کمک آزمون تحلیل افتراقی و آزمون t تحلیل شدند.یافته هامقایسه گروه دختران فراری از خانه و گروه عادی نشان دهنده تفاوت معنی دار در چهار بعد از پنج بعد مقیاس همبستگی خانوادگی (همبستگی با پدر، روابط زناشویی، مکان تعامل و روابط والدین و نوجوان) بود. آزمون تحلیل افتراقی نیز نشان داد که بر پایه دو متغیر روابط زناشویی و روابط والدین و نوجوان می توان 77% از دختران فراری از خانه را از دختران عادی متمایز ساخت.نتیجه گیرینوع روابط خانوادگی از عوامل مهم تفاوت دختران فراری و دختران عادی است.
کلیدواژگان: دختران فراری، همبستگی خانوادگی، استقلال عاطفی -
صفحه 263هدفاین بررسی با هدف مقایسه کیفیت خواب جانبازان شیمیایی و گروه گواه انجام شده است.روشدر این بررسی 78 جانباز و 65 نفر به عنوان گروه گواه به کمک پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ ((PSQI از نظر کیفیت خواب بررسی شدند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون های آماری t، خی دو و دقیق فیشر تحلیل گردیدند.یافته ها73 نفر (93%) از جانبازان و 39 نفر (60%) از گروه گواه دارای کیفیت نامناسب خواب بودند (001/0p<). مقیاس های فرعی این پرسش نامه نشان داد که فراوانی نسبی غیرطبیعی بودن توصیف فرد از خواب، تاخیر در به خواب رفتن، طول مدت خواب، اختلال های خواب، و عملکرد صبحگاهی در جانبازان شیمیایی در مقایسه با گروه گواه بیشتر است (05/0p<). میانگین فاصله زمانی رفتن به رختخواب تا خوابیدن در جانبازان شیمیایی (31 ±46 دقیقه) در مقایسه با گروه گواه (17/32 ±30/32 دقیقه) بیشتر بود (01/0p<). اگرچه طول مدت خواب مفید در جانبازان شیمیایی (53/1± 32/5 ساعت) در مقایسه با گروه گواه (53/1±61/5 ساعت) کمتر گزارش شد، این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود.نتیجه گیریشاید بتوان نامناسب تربودن کیفیت خواب در جانبازان شیمیایی را در مقایسه با گروه گواه، به علت ابتلای جانبازان به اختلال های روانپزشکی همچون افسردگی و اضطراب و هم چنین ابتلا به بیماری مزمن ریه دانست.
کلیدواژگان: خواب، کیفیت ذهنی خواب، جانبازان شیمیایی، پرسش نامه پیتزبورگ -
صفحه 270هدفاین پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی بک، مشاوره حضوری و کتاب درمانی، در درمان بیماران افسرده خفیف و متوسط انجام شده است.روشآزمودنی های پژوهش را 30 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره دانشگاه اصفهان تشکیل دادند که با علایم افسردگی خفیف و متوسط به کمک پرسش نامه افسردگی بک انتخاب شده و به تصادف در سه گروه ده نفری (دو گروه درمانی و یک گروه گواه) بررسی شدند. گروه درمان حضوری در شش جلسه 45 دقیقه ای (هفتگی) مشاوره به شیوه شناختی، شرکت کردند.گروه کتاب درمانی نیز کتاب «روان شناسی افسردگی برنز» را طی شش هفته مطالعه کرده و هر هفته به مدت 15 تا 20 دقیقه با درمانگر درباره شیوه انجام تکالیف و مطالب کتاب بحث کردند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس بهره گرفته شد.یافته هامشاوره به شیوه شناختی و کتاب درمانی هر کدام به طور جداگانه در کاهش علایم افسردگی موثر بودند (001/0p<). بین دو شیوه درمانی در کاهش علایم افسردگی بیماران تفاوت معنی داری دیده نشد.نتیجه گیریمشاوره به شیوه شناختی و کتاب درمانی اگر به صورت سازمان داده شده و بر پایه نظری مناسبی اجرا شوند موثر و سودمند خواهند بود.
کلیدواژگان: مشاوره حضوری، کتاب درمانی، افسردگی -
صفحه 277هدفهدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر چشمداشت ها، افکار و منبع کنترل سلامت در کیفیت زندگی، رفتارهای بهداشتی و ارتقاء سلامت بوده است.روشآزمودنی های پژوهش 360 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان ساری بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند. داده ها به کمک پرسش نامه منبع کنترل سلامت و پرسش نامه رفتار بهداشتی گردآوری و بر پایه ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آماری t تحلیل گردیدند.یافته هایافته ها نشان دادند که بین منبع کنترل درونی سلامت و رفتار بهداشتی در زمینه های بهداشت فردی (05/0p<)، تغذیه (05/0p<)، ورزش (05/0p<)، خواب و استراحت (05/0p<)، و کنترل اضطراب (05/0p<) رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین بین رفتار بهداشتی دانش آموزان با منبع کنترل درونی و بیرونی سلامت تفاوت معنی داری وجود داشت.نتیجه گیریافکار و منبع کنترل سلامت در کیفیت زندگی و رفتارهای بهداشتی موثرند.
کلیدواژگان: منبع کنترل سلامت، کیفیت زندگی، چشمداشت ها، رفتارهای بهداشتی -
صفحه 282هدفهدف این پژوهش بررسی چگونگی مقابله با سرطان پستان در زنان ایرانی بود.روشدر این بررسی کیفی با 19 زن مبتلا به سرطان پستان در مورد شیوه رویارویی آنان با تشخیص بیماری به روش انفرادی نیمه ساختاریافته و عمیق مصاحبه شد. مصاحبه ها به روش تحلیل محتوایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هاموضوع های مهم به دست آمده در این بررسی شامل مواجهه با بیماری با به کارگیری رویکرد مذهبی (تسلیم به بیماری به عنوان یک تقدیرالهی، استمداد مذهبی)، نگرش نسبت به بیماری (مثبت اندیشی: امید به زندگی، تلقین مثبت، درمان پذیر بودن بیماری، فراموشی آگاهانه؛ تفکر منفی: ناامیدی، ترس، اختلال در تصویر ذهنی)، پذیرش حقیقت بیماری (پذیرش فعال: مبارزه با بیماری، شکیبایی؛ پذیرش غیرفعال)، عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر رویارویی (واکنش های اجتماع نسبت به بیماری، وجود گروه همگون) و حمایت نزدیکان بود.نتیجه گیریبیشتر روش های به کار گرفته شده در رویارویی با سرطان پستان در زنان تازه تشخیص، مثبت و متکی بر مبارزه با بیماری و تسلیم نشدن به آن است و در این میان الهام از مبانی مذهبی ، نقش بسیار مهمی داشته است.
کلیدواژگان: مقابله، سرطان پستان، بررسی کیفی - نامه به سردبیر
-
واژگان اندیشه و رفتارصفحه 291
-
پایان نامه هاصفحه 292
-
اخبار و گزارشهاصفحه 293
-
اخبار و گزارشهایی از دفتر مطالعات اسلامی در بهداشت روانصفحه 295
-
معرفی کتابصفحه 297
-
Page 197ObjectivesTo assess the impact of attention deficit hyperactivity disorder (ADHD) on clinical characteristics of bipolar disorder (BPD) in hospitalized children and adolescents.MethodClinical characteristics of twenty 6-18 years old children and adolescents with BPD was assessed and compared in two groups of patients with or without ADHD, using K-SADS clinical interview and the clinical diagnosis of two child and adolescent psychiatrists.Results35% of patients had a history of ADHD. The onset of BPD in the BPD+ADHD group was earlier. Comorbidity rates of other disorders were also higher in this group than in the group with pure ADHD.ConclusionIt is likely that subjects with BPD+ADHD comprise a particular subgroup of bipolar patients. In this subgroup there is a higher rate of comorbidity and a lower age of mania onset the onset of the disorder is also usually of subacute type. Therefore, ADHD may be a harbinger of bipolar disorder in these children and adolescents.
-
Page 204ObjectivesThe aim of this study was to assess the influence of gender on familial transmission of attention deficit hyperactivity disorder (ADHD).Method997 first degree relatives (554 parents, 443 siblings) of 277 probands with ADHD (aged 5-17 yrs) who were selected using con-venience sampling from among patients referred to the clinic of child psychiatry at Dr. Sheikh Hospital in the city ofMashad, were studied. The diagnosis of ADHD for patients was made by clinical interview by a psychiatrist and Kiddie-Scheduale for Affective Disorders & Schizo- phrenia (K-SADS), and screening for the presence of ADHD in the family members of the probands was done by psychiatric clinical interview as well as K-SADS and Wender diagnostic tests.ResultsOur findings showed no gender differences in the prevalence of ADHD in the relatives of girls and boys with ADHD.ConclusionThis study showed that gender is not a genetic-familial risk factor for developing ADHD and the familial aggregation of ADHD.
-
Page 209Objectives
The aim of this study was to identify the frequency of the symptoms of obsessive compulsive disorder (OCD) in patients with multiple sclerosis (MS).
MethodForty patients (18 males and 22 females) were evaluated via clinician-administered Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale (Y- BOCS) and Hamilton Rating Scale for Depression (HRSD). The cutoff points of these scales were used as diagnostic criteria for OCD and depressive disorder. T-test, Fisher's exact test and chi-square were used to analyze data.
Results17.5% of patients had OCD and 69.2% had depressive dis- order. In all cases of OCD, the patients described the onset of symptoms to have begun before the clinical presentations of MS. Educational level of OCD cases was significantly higher than the non-OCD group (p<0.05). The frequency of obsession was significantly higher than compulsion (p<0.0001), and the most common obsession was “doubt”. The frequency of OCD was not significantly different between depressed and non-depressed patients.
ConclusionThe frequency of OCD in MS patients is significant and it cannot be accounted for by a high rate of comorbidity of depressive disorder.
-
Page 216ObjectivesThe goal of this study was to assess the relationship between craving and attentional bias in opioid dependent, relapsed and abstinent individual.MethodIn this retrospective study, 30 opioid dependent and 30 abs-tinent males with the age range of 18-60, who were matched on the basis of age, education and the abused substance, were assessed using Craving Beliefs Questionnaire and Probe Dot Task.ResultsCraving had negative and significant (p<0.01) correlation with reaction time for drug related words, which is evidence of relation between craving and attentional bias. In addition, the results showed significant difference among the three groups with regard to craving (p<0.001).ConclusionThere is a correlation between craving and attentional bias among opioid dependent people.
-
Page 223ObjectivesThe purpose of the present study was to assess the validity of Clark and Watson’s tripartite theory of anxiety and depression and to assess the differences between the two genders with regard to social anxiety, general anxiety, and depression in a sample of adolescents.MethodIn a descriptive cross-sectional study, 403 secondary students (225 girls, 178 boys) who were selected using randomized cluster sampl- ing, completed the Social Anxiety Scale for Adolescents, the Revised Children's Manifest Anxiety Scale, and the Children Depression In-ventory. The convergent and divergent validity of the tripartite model of anxiety and depression was first assessed via correlation matrix. Next, t-test was used to compare depressive and anxiety disorder between the two groups.ResultsThe results of the convergent and divergent validity supported Clark and Watson's tripartite theory of anxiety and depression. In comparison with males, females reported higher levels of social anxiety (p<0.01), general anxiety (p<0.01) and depression (p<0.001).ConclusionClark and Watson's tripartite theory of anxiety and dep-ression is confirmed despite the limitations of the model.
-
Page 230ObjectivesThe aim of this research was to validate Measuring Attitude Toward Smoking Scale among university students.MethodFrom 250 Shahid Chamran University students that were selected using a multi-phase random method, 233 students (113 female, 120 males) completed the Measuring Attitude Toward Smoking Scale. To assess the validity of this measure, principal components analysis (Varimax rotation) was used.ResultsCronbach,s and split-half reliability coefficients (internal consistency) were satisfactory for the whole scale and in extracted four factors. In the factor analysis of this scale using the principal components analysis (Varimax rotation) four factors were extracted: relationship with smokers, smoking restrictions and laws, health and non-smoke settings, and non-name.ConclusionMeasuring Attitude Toward Smoking Scale can be used as a reliable and valid instrument in educational and research settings, particularly in assessing the attitudes of smokers and non-smokers toward smoking.
-
Page 236ObjectivesThis study was carried out with the aim of assessing the effect of musical activities on the memory and attention of patients with schizophrenia.Method28 men with schizophrenia took part in this research and were studied in two experimental and control groups. The experimental group took part in music therapy sessions. Data were gathered using Weshsler Digit Span Scale, Lezak Letter Cancellation Test and Andreason Scale in the pretest and post-test stages.ResultsMusic therapy was effective in elevating memory scores (p<0.05, t=-2.18) and attention scores (p<0.01, t=2.5), and its effects were not different in patients with negative and positive symptoms.ConclusionAdjusted musical stimuli could reduce lack of attention and absent -mindedness in patients with schizophrenia.
-
Page 244ObjectivesThis research was carried out to assess the personality traits, psychosocial stress, strategies of coping with stress, and religious attitudes of subjects who had attempted suicide and were referred to Imam Khomeini Hospital in the city of Kermanshah, and to compare them with the control group.MethodThe present study is a case-control study in which 120 subjects who had attempted suicide (75 females, 45 males) were compared with 120 subjects of the control group who were selected using con-venience sampling and were also demographically matched. Data were gathered using a demographic questionnaire, clinical interview, Eysenck Personality Questionnaire, Life Incidence Questionnaire, Coping Skills Questionnaire, and Religious Attitudes Questionnaire. The data were ana- lyzed via descriptive statistic methods, t-test, and c2.ResultsResults indicated that in comparison with the control group, the subjects who had attempted suicide had more personally traits of introversion, neuroticism, and psychoticism, had experienced more stress- ful events before the suicide attempt, had a cognitively higher assess-ment of stressful life events, had used problem-centered coping less, and had less religious attitudes.ConclusionSuicide is caused by the interaction of some background and revealing factors.
-
Page 251ObjectivesThe aim of this study was to determine the effectiveness of emotional regulation on happiness and rumination in female students at Isfahan University.MethodThis is a quasi-experimental study. The sample consisted of 75 female students residing at Isfahan University dormitory, who were randomly assigned to three 25-person groups of emotional suppression, reappraisal, and control. All the participants filled in the Oxford Happiness Questionnaire before watching the film. After watching the film, the subjects filled in the questionnaire again. They then answered questions that were aimed at distracting them from the film and finally answered another questionnaire, which was designed to assess their rumination about the story of the film.ResultsThere was a significant difference among the emotional suppression group and the two other groups regarding their rumination and happiness. Their rumination was higher than the two groups and their happiness was lower.ConclusionThe appraisal of emotion before its development, not only prevents severe emotions at encountering a negatively charged emo-tional situation, but also prevents a significant decrease in happiness after an emotionally charged event. In addition, it lessens the mental ruminations that develop subsequent to the emotion.
-
Page 258ObjectivesThe aim of this study was to compare runaway girls and normal girls regarding family cohesion and emotional autonomy.Method35 runaway girls and 35 normal girls filled out the Family Cohesion Scale and Emotional Autonomy Scale. Data were analyzed using discriminant analysis and t-test.ResultsThe comparison of the runaway girls and the normal group indicated a significant difference in four out of five dimensions of Family Cohesion Scale (cohesion with father, marital relationship, place of interaction, and parent-adolescent relationship). Also, the results of discriminant analysis showed that marital relationship and parent-adolescent relationship are two factors that can discriminate %77 of runaway girls from normal girls.ConclusionStyle of familial relationships is an important factor in the difference between runaway girls and normal girls.
-
Page 263ObjectivesThis study was conducted to compare the subjective sleep quality of a group of chemical warfare veterans and a sample of healthy controls.MethodPittsburgh Sleep Quality Index (PSQI) was used to assess the sleep quality of 78 chemical warfare veterans as well as 65 controls.Results73 subjects (93%) in the case group and 39 subjects (60%) in the control group were poor sleepers (p<0.001). According to the sub- scales of the questionnaire, the relative frequency of the abnormality of the subjects’ description of sleep, sleep latency, sleep duration, sleep disturbances and daytime dysfunction was higher in cases than controls (p<0.05). Mean interval of going to bed until falling asleep was longer in cases (46±31 min.) than in controls (32.30±32.17 min.) (p<0.01). Although the duration of effective sleep was reported to be lower in veterans (5.32±1.53 h) than controls (5.61±1.53 h), this difference was not significant statistically.ConclusionImpairment of sleep quality in chemical warfare veterans in comparison with the control group may be due to psychiatric dis-orders such as depression and anxiety, as well as chronic pulmonary disease.
-
Page 270ObjectivesThe purpose of this study was to determine the effect of Beck’s cognitive therapy, face to face counseling, and bibliotherapy on the treatment of patients with mild to moderate depression.MethodThe subjects consisted of 30 clients referred to the Isfahan University Center for Counseling, who were diagnosed with mild to moderate depression via Beck’s Depression Questionnaire and were randomly divided into three 10-person groups (two treatment groups and one control group). Subjects in the face to face treatment group took part in six 45-minutes weekly sessions of cognitive counseling. Also, the bibliography group read the book “Psychology of dep-ression” by Burns over a six week period and had weekly 15 to 20 minutes discussions with the psychologist about the methods of carrying out the assignments as well as the contents of the book. Descriptive analysis and covariance analysis were used for data analysis.ResultsCognitive counseling and bibliography were independently effective in Reducing depressive symptoms (p<0.001). No significant difference was seen between the two therapeutic methods with regard to Reducing depressive symptoms in patients.ConclusionIf cognitive counseling and bibliography are carried out in an organized way and on an appropriate theoretical basis, they will be effective.
-
Page 277ObjectivesThe aim of the present study was to assess the effect of expectations, thoughts, and health locus of control on quality of life, health behaviors, and health enhancement.MethodThe subjects consisted of 360 female high school students in the city of Sari that were selected using randomized sampling method. Data were gathered using Health Locus of Control Questionnaire and Health Behavior Questionnaire. Pearson’s correlation coefficient and t-test were used to analyze data.ResultsData showed a significant relationship between health locus of control and health protective behavior in the fields of personal hygiene (p<0.05), nutrition (p<0.05), exercise (p<0.05), sleep and rest (p<0.05), and anxiety control (p<0.05). Also, there was a significant difference between health protective behavior of students and internal and external health locus of control.ConclusionThoughts and health locus of control are effective in the quality of life and health protective behaviors.
-
Page 282ObjectivesThe aim of this study was to explore coping with breast cancer in Iranian women.MethodIn this qualitative study, 19 patients with breast cancer were interviewed about their coping with receiving the diagnosis of their illness. The interviews were analyzed through content thematic method.ResultsThe main themes obtained in this study include coping with the disease using a religious approach (acceptance of the disease as God’s willing, seeking spiritual help), thinking about the disease (positive think- ing: hope, positive suggestion, curability of the disease, intentional forget- fulness negative thinking: hopelessness, fear, impaired mental image), accepting the fact of disease (active acceptance: fighting the disease, patience passive acceptance), social and cultural factors effective for coping (reactions of society to the disease, presence of same groups) and support of loved ones.ConclusionMost strategies for coping with breast cancer in newly diagnosed women is positive and based on fighting with the disease and not to give in. Religious beliefs play a major role.