فهرست مطالب

فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، پاییز 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/09/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سیدمهران همام، محسن مهدی نژاد، مریم بهمن یار صفحات 82-85
    مقدمه
    دیابت قندی شایعترین علت نوروپاتی در سراسر دنیاست که شایعترین فرم نوروپاتی در آن پلی نوروپاتی حسی حرکتی می باشد. هرچند اختلالات حرکتی در بیماران منجر به ناتوانی و ضعف حرکتی می شود لیکن دردهای سوزان دیابتی از شکایات اصلی این بیماران هستند.
    مطالعات زیادی در سراسر جهان به تاثیر داروهای مختلف بر روی پارستزی و دردهای سوزان دیابتی پرداخته اند که نتایج متفاوتی به همراه داشته است.
    هدف
    هدف این مطالعه مقایسه تاثیر این دو دارو در دردهای سوزان دیابتی است.
    روش کار
    36 بیمار مبتلا به دیابت قندی با نوروپاتی حسی و حرکتی تایید شده با مطالعات الکتروفیزیولوژیک با شکایت از پارستزی و درد در مطالعه قرار گرفتند و به سه گروه گاباپنتین 14 نفر، لاموتریژین 10 نفر، ویتامین E دوازده نفر تقسیم شدند. بیماران در سه گروه از نظر میزان شدت درد در ابتدای مطالعه همسان سازی شدند.
    نتایج
    اختلال حس سطحی در اندام فوقانی در 57% و در اندام تحتانی در 87% و اختلال حس عمقی در 40% موارد در اندام تحتانی و اختلال سیستم اعصاب اتونوم در 30% دیده شد. نتایج یک ماه پس از دریافت دارو نشان داد که گاباپنتین بیشترین اثر در کاهش دردهای سوزان نوروپاتی (میانگین کاهش درد 5) داشت و پاسخ به لاموتریژین (میانگین کاهش درد 3.2) کمتر از گاباپنتین بود. این اختلاف معنی دار بود (P=0.0001).
    نتیجه گیری
    گاباپنتین دارویی موثر در کاهش دردهای سوزشی در بیماران مبتلا به نوروپاتی دیابتیک است.
    کلیدواژگان: Diabetes mellitus، Sensory motor polyneuropathy، Lamotrigine، Gabapentine
  • کامیار اقبالی، مسعود عیسی پور، علیرضا حاکمی، حامد طبسی زاده صفحات 86-91
    مقدمه
    واریکوسل شایعترین علت قابل اصلاح ناباروری در مران بوده که در 20 تا 40% مردان نابارور دیده می شود. برطبق مقالات مروری واریکوسلکتومی می تواند باعث حاملگی تا 60% و بهبود اسپرموگرام تا 83% موارد گردد.
    هدف
    مقایسه میزان تغییرات تعداد کلی اسپرمهای متحرک عملکردی بعد از واریکوسلکتومی با توجه به سن و گرید واریکوسل و یک طرفه یا دو طرفه بودن بیماری.
    روش کار
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بوده که بر روی 150 مرد نابارور مبتلا به واریکوسل که طی سالهای 1382 لغایت 1385 مورد عمل قرار گرفته اند صورت گرفت. در این بررسی ابتدا بیماران براساس گرید واریکوسل و یک طرفه یا دو طرفه بودن به 9 گروه و سپس با توجه به سن کمتر یا بیشتر از 30 سال به دو گروه تقسیم گردیده و اسپرموگرام قبل و 4 تا 6 ماه بعد از عمل با استفاده از آنالیز واریانس و آزمون T و Chi-square در گروه های فوق الذکر مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.
    نتایج
    از 150 بیمار مورد مطالعه 53.3% دارای واریکوسل یک طرفه و 46.7% مبتلا به واریکوسل دو طرفه با میانگین سنی 30 سال بودند. 93 بیمار کمتر از 30 سال و 57 نفر بیش از 30 سال داشتند. در 86% بیماران بهبود اسپرموگرام مشاهده گردید. بعد از واریکوسلکتومی تغییرات ایجاد شده در اسپرموگرام، در گریدها و گروه های مختلف در مقایسه با یکدیگر تفاوت معنی دار نداشتند (P-value=0.871). گرچه در هر دو گروه سنی، بعد از عمل، بهبودی اسپرموگرام بطور معنی داری مشاهده گردید (P-value=0.001)، ولی در گروه بیش از 30 سال نتایج عمل بهتر بود (P-value=0.041).
    نتیجه گیری
    با توجه به تاثیرات قال توجه عمل واریکوسلکتومی در باروری، توصیه به عمل جراحی در هر گرید و هر سنی در مردان نابارور می گردد.
    کلیدواژگان: Varicocelectomy، Spermogram، Infertility
  • رابعه فیضی، وحید سعادتیان، حمیدرضا ارشدی، مهدی میرزا زاده صفحات 92-96
    مقدمه
    اگزمای دست شامل طیفی از حالات بیماری زا است که در آنها پاسخ التهابی دست به عوامل داخلی و خارجی ایجاد می شود. عوامل خارجی خصوصا عوامل حساسیت زای تماسی یکی از علل عمده این بیماری هستند. یکی از مهم ترین این محرک ها دترژانت ها هستند.
    هدف
    بررسی ارتباط بین اختلال وسواسی جبری و اگزمای دست.
    روش کار
    این مطالعه روی یک صد آزمودنی (50 نفر در گروه مورد و 50 نفر در گروه شاهد) در فاصله زمانی بهمن 82 و تیرماه 83 در بیمارستان 22 بهمن مشهد انجام شده است. برای تمامی بیماران در دو گروه مورد و شاهد پرسشنامه وسواسی جبری مادزلی و چک لیست DSM-IV برای اختلال وسواسی جبری پرشد و موارد مشکوک برای تایید تشخیص به روانپزشک ارجاع شدند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون مجذور خی و تی تست و بوسیله نرم افزار SPSS تحلیل شده است.
    نتایج
    اختلال وسواسی جبری در 8 بیمار از گروه مورد (16%) و 1 نفر از گروه شاهد (2%) دیده شد که این تفاوت از نظر آماری قابل ارزش است (X2=5.98 P-value=0.01). تمامی بیماران مبتلا به وسواس از نوع شستشو خانه دار بودند.
    نتیجه گیری
    توجه به احتمال وجود اختلال وسواس جبری در ارزیابی بیماران مبتلا به اگزمای دست خصوصا در بیماران خانه دار و ارجاع بیماران مشکوک به روانپزشک نه تنها می تواند در درمان بیماری پوستی آنها مفید باشد که موارد تشخیص داده نشده اختلال وسواسی جبری را هم کاهش خواهد داد.
    کلیدواژگان: Obsessive compulsive Disorder، Eczema، Detergents
  • عبدالرضا ملک، سعیده ترویج اسلامی، حسین نصیریان، جمشید یوسفی، وحید آریابد صفحات 98-102
    مقدمه
    ژیاردیوز یکی از شایعترین انگل های گوارشی در کشورهای در حال توسعه و شایعترین علت سوء جذب اکتسابی در کودکان این مناطق می باشد. بیماران دچار علائمی همچون مدفوع چرب، دل درد، نفخ شکمی، اسهال و حتی عقب افتادگی رشد می گردند. لذا درمان مناسب این بیماران از اهمیت خاصی برخوردار است.
    هدف
    در این مطالعه به مقایسه تاثیر و عوارض دو داروی فورازولیدون و مترونیدازول در درمان کودکان مبتلا به ژیاردیا خواهیم پرداخت.
    روش کار
    این یک مطالعه به روش کارآزمایی بالینی است که در حد فاصل زمانی شهریور 1383 تا شهریور 1385 در بین کودکان سنین 3 تا 6 سال مراجعه کننده به مطب یا کلینیک اطفال بیمارستان 22 بهمن انجام شده است. طی این مدت 100 کودک مبتلا به ژیاردیا که بیماری آنها توسط آزمایش مدفوع 3 نوبتی که وجود تروفوزوئیت تایید شده بود در دو گروه 50 نفری انتخاب شدند و هر گروه تحت درمان با شربت مترونیدازول یا فورازولیدون قرار گرفتند. پس از اتمام دوره درمان مجددا آزمایش مدفوع 3 نوبتی تکرار می شد و براساس پرسشنامه های تهیه شده برای هر بیمار اطلاعات مربوط به تاثیر درمانی و عوارض دو دارو، مورد تجزیه و تحلیل آماری با نرم افزار SPSS قرار گرفت.
    نتایج
    تفاوت معنی داری در تاثیر درمانی دو داروی فورازولیدون و مترونیدازول در کودکان مبتلا به ژیاردیا وجود نداشت. 8 کودک مبتلا (16%) که تحت درمان با فورازولیدون قرار گرفتند دچار عوارضی همچون کهیر و استفراغ شدند که در مقایسه با یک کودک (2%) تحت درمان با مترونیدازول که دچار استفراغ مکرر شد بطور معنی داری عوارض بیشتری نشان دادند (P-value=0.031).
    نتیجه گیری
    با توجه به عدم وجود تفاوت معنی دار در تاثیر دو دارو از یک طرف و بروز عوارض دارویی بیشتر حین درمان با فورازولیدون از طرف دیگر پیشنهاد می گردد تا در ریشه کنی ژیاردیوز کودکان از مترونیدازول استفاده گردد.
    کلیدواژگان: Giardiasis، Metronidazole، Furazolidone
  • مسعود عیسی پور، علیرضا حاکمی، کامیار اقبالی، سمیه میرباذل صفحات 104-110
    مقدمه
    با توجه به ابداع انواع مختلف استنت های حالبی، مثل Double-J stent و Zebra stent (که اخیرا عرضه شده است)، بر آن شدیم تا مقایسه ای بین اثر بخشی این دو نوع استنت با یکدیگر پس از سنگ شکنی درون اندامی (TUL) انجام دهیم.
    هدف
    مقایسه بین 3 گروه از بیماران، شامل بیماران دارای Double-J stent، بیماران دارای Zebra stent و بیماران بدون استنت حالبی از نظر دفع سنگ، علائم ادراری و درد فلانک پس از TUL.
    روش کار
    96 نفر از بیمارانی که با سنگ حالب دیستال بزرگتر از 5 میلیمتر مراجعه کرده بودند، تحت TUL پنوماتیک، بدون آسیب مخاطی حالب قرار گرفتند. این بیماران در هنگام مراجعه، علائم تحریکی ادراری (تکرر ادرار، فوریت در ادرار و سوزش ادرار) و درد فلانک داشتند، همگی پس از TUL، دارای سنگ باقیمانده بودند که بطور تصادفی در 32 بیمار Double-J stent و در 30 بیمار Zebra stent گذاشته شد و 34 نفر هیچگونه استنتی نداشتند. همه بیماران تا زمان خارج کردن استنت، آنتی بیوتیک پروفیلاکتیک دریافت کردند. ارزیابی دفع سنگ باقیمانده توسط KUB در روزهای 1، 14 و 28 پس از عمل انجام گرفت. علائم ادراری و درد پهلو پس از TUL نیز در این سه گروه مقایسه گردید.
    نتایج
    علائم تحریکی ادراری پس از TUL، در گروه Zebra stent بیشترین، و در گروه Double-J stent کمترین فراوانی را داشت. درد پهلو پس از TUL، در گروه بدون استنت بیشترین و در گروه Double-J stent کمترین فراوانی را داشت. در مجموع فراوانی بیمارانی که سنگهای باقیمانده را طی مدت مطالعه (4 هفته) دفع کرده بودند، در گروه Zebra stent از دو گروه دیگر بیشتر بود (P<0.05)، اما گروه Double-J stent و گروه بدون استنت، از این نظر، با هم اختلاف معنی داری نداشتند.
    نتیجه گیری
    وجود استنت الزاما کمکی به دفع سنگ، پس از TUL نمی کند، بلکه نوع استنت مهم است، که در مطالعه ما Zebra stent بر Double-J stent و بدون استنت بودن ارجحیت داشت. همچنین وجود استنت به خودی خود، باعث ایجاد علائم تحریکی ادراری پس از TUL نمی شود، بلکه نوع استنت مهم است که در مطالعه ما Zebra stent بیشترین علائم تحریکی و Double-J stent کمترین علائم تحریکی ادراری را ایجاد کرد. نهایتا اینکه وجود استنت سبب کاهش درد فلانک پس از TUL می شود، که از این لحاظ Double-J stent بیشتری اثر بخشی را داشت.
    کلیدواژگان: Transuretheral Lithotripsy، Ureteral stent، Double-J stent، Zebra stent
  • غلامرضا مالک زاده، آفرین نورایی فرد صفحات 112-115
    مقدمه
    از جمله داروهای جدید که در درمان بیماری پارکینسون مورد استفاده قرار می گیرد، سلژیلین است که با مهار انتخابی آنزیم منوآمینواکسید از B سبب مهار تجزیه دوپامین می شود. بعضی مطالعات نشان داده است که سلژیلین باعث جلوگیری از پیشرفت بیماری می شود و در مراحل اولیه بیماری، رژیم بدون لوودوپا توصیه می گردد.
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر سلژیلین و لوودوپا روی علائم بیماری پارکینسون در مراحل مختلف از سیر بیماری انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه از نوع آینده نگر بوده که 50 بیمار مبتلا به بیماری پارکینسون ایدیوپاتیک با CT اسکن طبیعی بدون درگیری سایر قسمتهای اعصاب مرکزی در بیمارستان 17 شهریور مشهد به مطالعه وارد شدند. بیماران براساس سیستم نمره دهی UPDRS برای شدت علائم بیماری از صفر تا 4 امتیاز بندی شده و به دو گروه تقسیم شدند. برای یک گروه سلژیلین 5mg دو بار در روز و گروه دیگر لوودوپا-کاربی دوپا 250 تا 750 میلی گرم در روز تجویز شده و پس از یک ماه امتیاز UPDRS مجددا تعیین و با قبل از درمان مقایسه شد.
    نتایج
    در مراحل اولیه بیماری پارکینسون اثرات سلژیلین و لوودوپا-C روی ترمور، رژیدیته برادی کینزی تفاوت معنی داری نداشت. در حالیکه در مراحل پیشرفته تر بیماری اثرات لوودوپا-C روی کلیه علائم بیماری پارکینسون از نظر آماری چشمگیرتر از سلژیلین بود.
    نتیجه گیری
    در مراحل اولیه بیماری پارکینسون تجویز سلژیلین به تنهایی می تواند علائم پارکینسون به خصوص رژیدیتی، ترمور و برادی کینزی را کنترل کند ولی در مراحل پیشرفته که سلژیلین اثر درمانی خوبی ندارد می توان از لوودوپا-C استفاده کرد.
    کلیدواژگان: Parkinson disease، Selegiline، Levodopa
  • سعید نقیبی، امیرحسین هاشمی عطار، غلامرضا مالک زاده، لعیا ضرابی صفحات 116-121
    مقدمه
    سکته مغزی از شایع ترین علل مرگ و میر و ناتوانی در میان بیماری های عصبی می باشد. عوامل مختلفی خطر سکته مغزی را افزایش می دهد که تعدادی از آنها غیر قابل اصلاح هستند نظیر سن، جنس و نژاد و تعدادی قابل اصلاح می باشند مثل فشار خون بالا، هیپرلیپیدی، مصرف سیگار و هایپرکلسترولمی.
    با توجه به اینکه تشخیص به موقع و دقیق سکته مغزی (CVA) در جلوگیری از عوارض جدی و ناتوانی ناشی از این عارضه بسیار کمک کننده است، روش تصویر برداری CT اسکن بعنوان یک روش تشخیص بسیار مفید سودمند بکار می رود.
    هدف
    تعیین یافته های CT اسکن مغزی در مبتلایان به CVA و بررسی ارتباط نوع این یافته ها با ریسک فاکتورهای مربوطه.
    روش کار
    در این مطالعه یافته های CT اسکن مغزی در 100 بیمار مبتلا به CVA بستری در بخش اعصاب بیمارستان 17 شهریور طی سالهای 83-1381 به صورت مقطعی توصیفی بررسی گردیده است و بیماران براساس یافته های CT اسکن و علائم بالینی به دو گروه ایسکمیک و هموراژیک تقسیم شدند. همچنین شیوع عوامل خطر نیز در آزمودنی ها مورد مقایسه قرار گرفتند.
    نتایج
    بررسی یافته های CT اسکن مغزی بیماران نشان دادند که اینفارکت در نسج مغز در 49 بیمار، آتروفی نسج مغز در 42 بیمار و کلسیفیکاسیون در نسج مغز در 41 بیمار به ترتیب شایع ترین یافته ها بودند.
    شایعترین محل هموراژی در CVA هموراژیک در کپسول داخلی با درصد فراوانی 39.15% بود. همچنین شایعترین محل اینفارکت مغزی در لوب تمپورال با درصد فراوانی 26.5% گزارش شد. فراوانی فشار خون بالا در گروه با شواهد اینفارکت در CT اسکن در مقایسه با گروه بدون اینفارکت به طور معنی داری زیادتر بود (P=0.011) و همچنین فراوانی فشار خون بالا در گروه با شواهد هموراژی در CT اسکن نسبت به گروه بدون شاهد هموراژی به طور معنی داری زیادتر بود (P=0.031). شایعترین سن ابتلا به استروک در این بررسی 79-70 سال و نسبت ابتلا زنان به طور معنی داری بیشتر از مردان بود (P=0.016).
    نتیجه گیری
    CT اسکن از مناسب ترین روش های تصویر برداری در بررسی یافته های مغزی بوده و در ارزیابی، عوارض و پیگیری بیماران با CVA از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
    کلیدواژگان: Cerebrovascular accident، Stroke، Computed tomography، Hypertension
  • مرضیه مهاجری، سهیلا بخشی، نفیسه بهزادیان، آزاده تنها، مصطفی نیکزاده صفحات 122-126
    مقدمه
    دیسمنوره یکی از شایعترین انواع دردهای لگنی در زنان می باشد و تقریبا 50% زنان دیسمنوره را تجربه می کنند و حدود 1% در سنین باروری به علت دیسمنوره شدید به مدت 3-1 روز در هر ماه از کار غیبت می کنند و همچنین سبب مصرف مقادیر زیادی دارو شامل ضد التهابهای غیر استروئیدی و کنتراسپتیو خوراکی می شود.
    هدف
    مقایسه تاثیر درمانی بین داروی گیاهی رازیانه و مفنامیک اسید در درمان دیسمنوره اولیه.
    روش کار
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان های وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی مشهد در طی یک سال انجام شده است.
    در این پژوهش از بین مراجعه کنندگان 58 دختر بین 28-18 ساله مجرد مبتلا به دیسمنوره اولیه انتخاب شدند و به دو گروه 29 نفری تقسیم شدند. یک گروه تحت درمان با مفنامیک اسید و یک گروه تحت درمان با داروی گیاهی رازیانه قرار گرفتند، درمان در تمام طی دوره قائدگی تداوم یافت و نتایج بعد از شش دوره درمان مقایسه شد. شدت درد در ابتدا و طی مطالعه به روش Visual analogue scale و توسط خط کش مدرج تعیین شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری T-test و کای مربع استفاده شده است.
    نتایج
    نتایج نشان داد میانگین شدت درد بعد از درمان در گروه رازیانه و مفنامیک اسید تفاوت معنی دار نداشته است (P=0.849). اما مقایسه میانگین شدت درد در هر گروه قبل و بعد از درمان تفاوت آماری معنی داری داشته است، که این تفاوت در گروه رازیانه با (P=0.0001) و در گروه مفنامیک اسید با (P=0.0001) بوضوح معنی دار بوده است. همچنین مدت درد بعد از درمان در هر دو گروه رازیانه و مفنامیک اسید تفاوت آماری معنی داری نداشته است (P=0.788). ناتوانی در انجام کار روزانه معمولی بعد از درمان در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت (P=0.907). همچنین در مورد علائم همراه دیسمنوره اولیه نتایج نشان داد که این علائم پس از مصرف دارو در دو گروه مصرف کننده رازیانه و مفنامیک اسید تفاوت آماری معنی داری نداشته است.
    نتیجه گیری
    در نهایت با توجه به تسکین موثر دیسمنوره توسط اسانس رازیانه 2% می توان از اسانس این گیاه برای تسکین دیسمنوره اولیه استفاده نمود زیرا عوارض جانبی بسیار کمتری نسبت به سایر داروهای موثر در درمان دیسمنوره اولیه از جمله ضد التهابهای غیر استروئیدی و کنتراسپتیو خوراکی دارد.
    کلیدواژگان: Primary dysmenorrhea، Fennel essence، Mefenamic Acid