فهرست مطالب

مطالعات توسعه اجتماعی - فرهنگی - پیاپی 1 (تابستان 1391)

نشریه مطالعات توسعه اجتماعی - فرهنگی
پیاپی 1 (تابستان 1391)

  • 78 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1391/05/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • تقی آزاد ارمکی، مهدی مبارکی، زهره شهبازی صفحات 7-30
    این جستار با هدف بررسی و شناسایی شاخص های کاربردی توسعه اجتماعی، به مطالعه و کنکاش در رابطه با مفهوم توسعه اجتماعی در سطوح بین المللی و ملی پرداخته است. روش این مطالعه با توجه به اهداف و سوالات تحقیق، توصیفی و کیفی می باشد که در دو مرحله کتابخانه ای و همچنین تکنیک دلفی صورت گرفته است. حجم نمونه مطالعه (روش دلفی) از 30 نفر از صاحبنظران آکادمیک و متولیان اجرایی حوزه توسعه اجتماعی که به شکل غیر تصادفی انتخاب شده اند، تشکیل شده است. در نهایت بر اساس محاسبه شاخص های اجماع، اهمیت و اولویت در فرایند تکنیک دلفی، مفهوم توسعه اجتماعی با عنوان کیفیت سیستم اجتماعی از طریق نهادینه کردن اخلاق توسعه علی الخصوص «اخلاق توسعه اجتماعی» برای حصول به «همبستگی (وفاق) اجتماعی» و «عدالت اجتماعی» در جهت بالا بردن «سطح کیفیت زندگی» و افزایش ضریب «امنیت اجتماعی» تعریف و تعبیر گشت. نهایتا، توسعه اجتماعی بر اساس منطق علمی شاخص سازی، به ابعاد پنجگانه و همچنین خرده ابعاد مرتبط با آن تقسیم بندی شد.
    کلیدواژگان: توسعه اجتماعی، همبستگی اجتماعی، عدالت اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و اخلاق توسعه اجتماعی
  • محسن نیازی، اعظم ولایتی صفحات 31-55
    امروزه نقش تلویزیون به عنوان فراگیرترین رسانه ملی، در ارتقای هویت های فرهنگی جامعه و به ویژه در افزایش هویت دینی شهروندان مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است. در این ارتباط، بسیاری از اندیشمندان علوم ارتباطات و صاحب نظران علوم دینی بر نقش تلویزیون در نشر، اشاعه و تعمیق فرهنگ و هویت دینی تاکید داشته اند. به طور کلی، هدف رسانه دینی و برنامه های دینی تلویزیون، آگاهی بخشی مبانی دینی به شهروندان با استفاده از روش های اطلاع رسانی و تبلیغ به منظور ارتقای هویت دینی می باشد. بر این مبنا، تلویزیون جمهوری اسلامی ایران با هدف تعمیق و ارتقای معرفت دینی شهروندان، خود را یکی از پایگاه دینی تعریف کرده و رسالت تبلیغی خویش را بر آن استوار نموده است. با توجه به موارد فوق، هدف اساسی این مقاله، بررسی رابطه بین برنامه های دینی تلویزیون و هویت دینی شهروندان در جامعه ی آماری مورد مطالعه می باشد. این پژوهش از نوع مطالعه پیمایشی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسش نامه توام با مصاحبه، جمع آوری گردیده است. میزان هویت دینی به عنوان متغیر وابسته تحقیق با استفاده از مدل دین داری گلارک و استارک در پنج بعد اعتقادی، مناسکی، عاطفی، شناختی و پیامدی با استفاده از 47 گویه در قالب طیف لیکرت سنجیده شده است. اعتبار و روایی مقیاس هویت دینی با توجه به نتایج آزمون آلفای کرونباخ (93/0a=) مورد تایید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق، کلیه ی شهروندان واقع در سنین 15 تا 65 سال شهر اصفهان در سال 1390 می باشد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 420 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی، انتخاب و بررسی شده اند. یافته های تحقیق، همبستگی بین متغیر برنامه های دینی تلویزیون و میزان هویت دینی شهروندان را نشان می دهد. نتایج فعالیت آماری مربوط با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی بین متغیرهای میزان مشاهده انواع برنامه های دینی تلویزیون و نوع نگرش به برنامه های دینی تلویزیون با میزان هویت دینی (608/0 و 674/0r=) در سطح اطمینان 99 درصد را مورد تایید قرار می دهد. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، اثرات متغیرهای فوق بر میزان هویت دینی را به ترتیب با 46 و 39 درصد نشان داده است.
    کلیدواژگان: تلویزیون، برنامه های دینی تلویزیون، هویت دینی، مشاهده برنامه های دینی، نگرش نسبت به برنامه های دینی
  • علی اکبر باقری خلیلی، طیبه غزنوی صفحات 57-74
    پیش از ورود آریاها به فلات ایران، طوایفی مانند عیلامیان، تپوران، کادوسیان و آماردان در نواحی مختلف آن سکونت داشتند. آریاها برای تصرف سرزمین بومیان، وارد جنگ های سخت و خونین با آنان شدند و به سبب اختلافات نژادی و ارضی و دینی با اقوام بومی، آنان را دیو، و مازنی ها را دیوان مازندران نامیدند. اگرچه در متون اساطیری و حماسی دو یا سه سرزمین را مازندران می خواندند؛ اما بدون تردید تبرستان یا مازندران فعلی یکی از آن ها بوده که در شاهنامه از آن به دفعات با عنوان بیشه ی نارون نام برده شده است. عمده ترین سبب نامگذاری اقوام بومی مازندران به دیوان، تعصبات دینی زرتشتیان بوده که هر دگرکیشی را دیو و بی دین می نامیدند. از این رو، دیو در لغت دارای معانی نظیر دلیر و شجاع، تناور و زورمند، بدخوی و بدکیش، عظیم الجثه و عجیب الخلقه می باشد و در کنار واژگانی مثل کوی و کیا، بر دیرینگی سرزمین مازندران دلالت می کند.
    دلیل دیگر اطلاق دیوان بر مردم مازندران این بوده که زرتشتیان می کوشیدند تا با انتساب آنان به دیو پرستی و ساحری و جادوگری، هویت فرهنگی شان را از بین برده و نابود کردن یا برده نمودن شان را پسندیده و پذیرفته جلوه دهند، در حالی که به استناد همان متون اساطیری و حماسی نه تنها در آدمی بودن دیوان مازندران هیچ گونه تردیدی نیست، بلکه از لحاظ فرهنگ و تمدن از آریاهای مهاجم بسی بافرهنگ تر و متمدن تر بودند و آریاها بسیاری از عناصر و مظاهر فرهنگ را از دیوان مازندران آموختند که زبان، خط، خواندن و نوشتن از مهم ترین آن ها محسوب می گردند و علاوه بر این ها، تبحر مازندرانی ها در معماری و موسیقی، آنان را به مردمان شهرنشینی تبدیل می کرد که آریاها مجبور بودند عناصر فرهنگ ، تمدن و آداب شهر آیینی را از مازندرانی ها بیاموزند.
    کلیدواژگان: مازندران، دیوان، فرهنگ و تمدن
  • جهانگیر جهانگیری، فاطمه ابوترابی زارچی صفحات 75-90

    این پژوهش سعی دارد تا با بهره گیری از روش پیمایش، عواملی را که با جهت گیری ارزشی جوانان در ارتباط است، بررسی کند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که 21 درصد از افراد به سمت جهت گیری ارزشی مادی گرایانه تمایل نشان داده اند درحالیکه،78/4 درصد از افراد متمایل به جهت گیری ارزشی فرامادی گرایانه هستند. همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیات بیانگر آن است که متغیرهای عضویت در انجمن های سیاسی مذهبی، رضایت از زندگی، دینداری، استفاده از رسانه های قدیمی و نوظهور و همچنین قومیت با نوع جهت گیری ارزشی رابطه معناداری دارد.
    نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که به ترتیب متغیرهای دینداری، استفاده از رسانه های قدیمی مذهب(تشیع)، رضایت از زندگی و عضویت در انجمن های سیاسی مذهبی قادر به تبیین 22/7 درصد از واریانس متغیر وابسته هستند.

    کلیدواژگان: جهت گیری ارزشی، سنت های فرهنگی، استفاده از رسانه های جمعی، انجمن های داوطلبانه
  • بررسی عوامل موثر در شاداب سازی مدارس از دیدگاه دانش آموزان و اولیاء مدرسه
    صمد ایزدی، سهیلا هاشمی، لیلا برزمینی صفحات 92-118
    هدف پژوهش حاضر،بررسی عوامل موثردر شاداب سازی مدارس دوره راهنمایی دخترانه استان گلستان از دیدگاه دانش آموزان و اولیاء مدرسه (مدیران، معلمان، مربیان تربیتی) است. روش پژوهش، توصیفی از نوع زمینه یابی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان، مدیران، معلمان و مربیان تربیتی اداره کل آموزش و پرورش استان گلستان می باشد. حجم نمونه، متناسب با حجم جامعه و با استفاده از جدول مورگان شامل380 دانش آموز، 170 مدیر،310 معلم و170 مربی تربیتی به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمارتوصیفی (جداول فراوانی، درصد فراوانی و نمودار ستونی) و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن)استفاده شده است.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که دانش آموزان و اولیاء مدرسه، عوامل چهارگانه مورد بررسی را در شاداب سازی مدارس موثر می دانند ولی بین دیدگاه آنان تفاوت معناداری مشاهده می شود به این صورت که از نظر دانش آموزان عوامل اجتماعی-فرهنگی دارای بیشترین میزان تاثیر و عوامل سازمانی دارای کمترین میزان تاثیر در شاداب سازی مدارس و ازنظر اولیاء مدرسه عوامل کالبدی دارای بیشترین میزان تاثیر و عوامل آموزشی دارای کمترین میزان تاثیر در شاداب سازی مدارس هستند.
    کلیدواژگان: شاداب سازی- عوامل فیزیکی، عوامل آموزشی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی و فرهنگی
  • محمد عباس زاده، محمد باقر علیزاده اقدام، رحیم بدری گرگری، ابوعلی ودادهیر صفحات 119-141
    «خودمراقبتی» ،یکی از ابعاد مهم سبک زندگی سلامت محور می باشد. افرادی که دارای درجه بالایی از خود مراقبتی هستند، به سلامت خود ارزش قائل شده و سعی می کنند کمتر بیمار شده و درصورت بیماری، تلاش می کنند زودتر سلامتی خود را بازیابند. در مقاله حاضر، ارتباط بین بعضی از عوامل اجتماعی و بعد خودمراقبتی مورد بحث قرار گرفته و برای تبیین مسئله، از نظریه های جامعه شناسی استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار اندازه گیری، پرسش نامه ی بسته، می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز به تعدد 1106731 نفر (بر اساس آمار سال 1385) می باشد که از این تعداد، 752 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای انتخاب گشته اند. هم چنین داده های گردآوری شده از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که خودمراقبتی شهروندان بر حسب وضعیت تاهل و طبقه اجتماعی آن ها متفاوت بوده و با متغیرهایی چون سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، شاخص حجم بدن، جذابیت بدنی، ارزش سلامتی، احساس بی قدرتی و مدیریت بدن ،رابطه معناداری دارد. هم چنین بر اساس یافته ها، متغیرهای مانده در مدل رگرسیونی (سرمایه اجتماعی، احساس بی قدرتی، شاخص حجم بدن، ارزش سلامت و جذابیت بدنی) توانسته اند 25 درصد از تغییرات مربوط به متغیر خودمراقبتی را تبیین نمایند. سایر تاثیرات ،مرتبط با متغیرهای دیگری بوده است که در تحقیق به آن ها پرداخت نشده است.
    کلیدواژگان: خودمراقبتی، سرمایه اجتماعی، شاخص حجم بدن، احساس بی قدرتی، ارزش سلامتی و جذابیت بدنی
  • محسن شاطریان، امیر اشنویی، محمود گنجی پور صفحات 142-166
    اوقات فراغت و نحوه ی گذران آن از مباحث تازه ای است که پس از انقلاب صنعتی و رشد صنایع و فناوری، توجه محققین را برانگیخته است. در این تحقیق، رابطه میان متغیرهای زمینه ای، پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان کاشانی با میزان و نحوه ی گذران اوقات فراغتشان مورد سنجش قرار گرفته است. روش تحقیق، پیمایشیو از طریق ابزار پرسش نامه خودساخته می باشد. شیوه ی نمونه گیری، سهمیه ای است؛ بر این اساس شهر کاشان به دو منطقه بافت قدیم و جدید تقسیم شده و پرسش نامه ها به تعداد مساوی بین ساکنان هر منطقه (250 خانوار) توزیع شده است. برای آزمون متغیرهای تحقیق با استفاده از نرم افزار آماری Spss و به کارگیری از آزمون های آماره t، پیرسون، کای اسکوار و تحلیل عاملی رابطه متغیرها مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی پاسخ گویان و میزان گذران اوقات فراغت در بافت جدید رابطه وجود دارد و میان متغیرهای زمینه ای، شامل جنسیت، سن و سطح تحصیلات با میزان گذران اوقات فراغت رابطه وجود دارد. هم چنین نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد اولویت اول و دوم در گونه های گذران اوقات فراغت ساکنان بافت قدیم به ترتیب، گونه ی «هنری» و «تفننی» و در بافت جدید شهر به ترتیب ،گونه ی «ورزشی» و «هنری» قرار دارد.
    کلیدواژگان: اوقات فراغت، پایگاه اقتصادی، اجتماعی، بافت قدیم، بافت جدید، کاشان