یک نمونه ماندگار از دیالوگ نویسی در سینمای ایران
داش آبیتا پیجامتم که تشریفات فرمودن!
فیلم «مادر» علی حاتمی، بدون محمد ابراهیم که محمدعلی کشاورز بازی اش کرده و منوچهر اسماعیلی هم صدای یله و رهایش را رویش گذاشته، بدون شک چیزی کم دارد. فکرش را بکنید که آیا این دیالوگ خطاب به خواهرها و برادرهایش که نگهداری از مادر را بی فایده می دانستند، جز با آن بازی و آن لحن، ماندگار می شد: «پرهیز مرهیزش می دین که چی؟ خورشید دم غروب آفتاب صلات ظهر نمی شه. مهتابی اضطراریه، دوساعته باتریش سه ست. حال و وضع ترنجبین بانو عین هو وقت اضافی بازی فیناله، آجیل مشکل گشاشم پنالتیه. گیرم که این جور وجودا موتورشون رولزرویسه، تخته گازم نرفتن سر بالایی زندگیو. دینامشون وصله به برق توکل. اینه که حکمتش پنالتیه. یه شوت سنگین، گله. گلشم تاج گله. قرمزته...آبی آبلیموجات.»
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.