واکاوی عدالت جنسیتی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران 1376-1392
اجرای عدالت جنسیتی از مهم ترین زمینه برای ایجاد دموکراسی در جامعه است که دولت می تواند در جهت حرکت به سوی آن گام بردارد، ولی تصویر روشنی از چگونگی عملکرد نهادهای حاکمیتی و اجرایی دیده نشده است. این نوشتار نتیجه پژوهشی است برای پاسخ به این پرسش که آسیب های اصلی رویکرد نهاد حاکمیتی و اجرایی جمهوری اسلامی ایران دربرخورد با عدالت جنسیتی درفاصله سال های 1376 تا 1392 کدامند؟
نوشتار حاضر می کوشد براساس نظریه نهادگرایی این پژوهش را مورد ارزیابی قراردهد. شیوه انجام پژوهش از نوع پژوهش کیفی است که به صورت کتابخانه ای صورت گرفته و ایزار گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری بوده است.
تحلیل محتوای دو دوره ریاست دولت در فاصله 16 سال نشان می دهد که ، حدود 21 درصد از قوانین اجرایی را می توان مصداق عدالت جنسیتی دانست و منابع دوگانه مشروعیت ، راه دستیابی به سطح مطلوبی از عدالت جنسیتی را مسدود نمیکند.
در بررسی عدالت جنسیتی در5 بخش نگرش دولتمردان، قوانین ، مصوبات ، آیین نامه ها و برنامه های توسعه، نشانه های عدالت با نشانه های عدالت جنسیتی عجین شده است تا احساس مثبت را نسبت به عملکرد دولت ها سبب شود ولی در عمل،ارتباط معناداری میان این مهم ونهادهای حاکمیتی و اجرایی و جهت گیری کلی دیده نشده است، که این حاکی از رویکرد ضعیف و غیرقابل قبول این دوره در سطح کلان می باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.