آتوسا مرادزادگان
-
مقدمه
بیماری شارکو ماری توث، به گروهی از اختلالات ارثی ناهمگن از نظر ژنتیکی اطلاق می شود که دارای فنوتیپ مشترک نوروپاتی حسی- حرکتی یا حرکتی پیشرونده همراه با ناهنجاری های پا هستند. هدف از این مطالعه، شناسایی ژن ها و جهش های احتمالی دخیل در اختلالات ژنتیکی استخوان و همچنین یافتن جهش های جدید عامل این بیماری است که می تواند به عنوان اطلاعات پس زمینه و کمک به توسعه ی پانل های طراحی شده برای تشخیص این اختلال استفاده شود.
روش هاپس از جمع آوری خون محیطی بیماران و سایر شرکت کنندگان در مطالعه، ماده DNA به روش Salting out خالص سازی و با دستگاه Illumina 100X توالی یابی شد. به منظور تایید واریانت از روش استاندارد سانگر استفاده شد.
یافته هادر این مطالعه دو خانواده از استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفتند. در بیمار خانواده ی اول جهش NM_002180:exon3:c.449+1G>T در ژن IGHMBP2 تشخیص داده شد که در بیمار هموزیگوت و در والدین وی هتروزیگوت بود. این واریانت قبلا گزارش شده است، اما یک نوع بسیار نادر است که به طور معمول بررسی نمی شود. جهش NM_002180:exon5:c.548A>C نیز در خانواده ی دوم شناسایی شد.
نتیجه گیریبا انجام مطالعات بیشتر بر روی تعداد بیشتری از خانواده ها، می توان فراوانی و نوع جهش ژن های دخیل در بیماری شارکو ماری توث را در ایران شناخت و با طراحی پانل ژنتیکی به تشخیص و پیشگیری از این بیماری کمک کرد. طراحی این پانل از بروز موارد جدید در خانواده ها جلوگیری کرده و سلامت جامعه را بهبود می بخشد.
کلید واژگان: بیماری شارکوماری توث, جهش, ژن IGHMBP2, توالی یابی کامل اگزومBackgroundCharcot-Marie-Tooth disease is a group of genetically heterogeneous inherited disorders characterized by progressive sensory-motor or motor neuropathy, which often leading to leg abnormalities. The purpose of this study is to identify possible genes and mutations involved in bone genetic disorders, as well as to find new mutations that cause this disease, which can be used as background information and help to develop panels designed to diagnose this disorder.
MethodsAfter collecting the peripheral blood of the patients and other participants in the study, the DNA material was purified by the salting out method and sequenced with the Illumina 100X device. The standard Sanger method was used to confirm the variant.
FindingsIIn this study, two families from Khuzestan province were investigated. In the patient of the first family, NM_002180: exon3: c.449+1G>T mutation was detected, which was homozygous in the patient and heterozygous in his parents. This variant has been reported before, but it is a scarce variant that is not routinely checked. The mutation NM_002180: exon5: c.548A>C was detected in the second family.
ConclusionBy conducting more studies on a large number of families, it is possible to understand the frequency and type of mutations of genes involved in Charcot-Marie-Tooth disease in Iran and then consider the design of a special panel for this disease, which is a great help in diagnosing and preventing the disease. It will prevent the occurrence of new cases in families and improve the health of society.
Keywords: Charcot-Marie-Tooth Disease, Mutation, IGHMBP2 Gene, Whole Exome Sequencing -
بررسی بیان ژن های 1 HMGA- و 2 HMGA- در نمونه های تومور و طبیعی (حاشیه ی تومور) سرطان معده در خوزستانمقدمه
سرطان معده، یکی از شایع ترین بدخیمی ها در سراسر جهان است که منجر به مرگ و میر بالایی میشود. خانواده HMGA (گروه با تحرک بالا) از پروتئین های تنظیم کننده ی ساختار کروماتین تشکیل شده است و نقش مهمی در تومورزایی دارد. این مطالعه با هدف بررسی تغییرات بیان این پروتئین ها در جمعیت بیمار خوزستان، ایران انجام شد.
روش هادر این مطالعه، در مجموع 60 نمونه بافت شامل 30 نمونه ی تومور سرطان معده و 30 نمونه ی غیر توموری (حاشیه تومور) از بانک بافت تومور بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز تهیه شد. پس از استخراج RNA و ارزیابی کمیت و کیفیت آن با استفاده از دستگاه نانودراپ و الکتروفورز ژل آگارز، ارزیابی بیان از بیان ژن های HMGA-1 و HMGA-2 با تکنیک Real-time PCR انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار GraphPad Prism 9.2.0.332 به همراه روش های آماری T-test و ANOVA انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد که بیان نسبی ژن HMGA-1 در نمونه های تومور نسبت به نمونه های غیر توموری به طور معنی داری 17 برابر افزایش یافت (0/0001 = P). به طور مشابه، بیان ژن HMGA-2 در نمونه های تومور به میزان قابل توجهی 15 برابر نسبت به نمونه های طبیعی افزایش یافت (0/0038 = P).
نتیجه گیریاین مطالعه به نقش بالقوه ی HMGA-1 و HMGA-2 در توسعه ی سرطان معده در نمونه های تومور بیماران در استان خوزستان، ایران اشاره دارد. این یافته با تحقیقات قبلی که نقش پروتئین های HMGA را در سرطان های مختلف برجسته می کرد، مطابقت داشت و نقش بالقوه آنها را در تومورزایی نشان داد.
کلید واژگان: سرطان معده, پروتئین های گروه تحرک بالا 1 و 2, ویژگی های بالینی پاتولوژیکBackgroundStomach cancer is one of the most common malignancies worldwide, which leads to high mortality. The HMGA (high mobility group) family consists of chromatin structures that regulate proteins and play an meaningful role in tumorigenesis. This study was conducted to investigate the expression changes of these proteins in the patient population of Khuzestan, Iran.
MethodsIn this survey, 60 tissue samples, including 30 gastric cancer tumor samples and 30 non-tumor samples (tumor margins), were prepared from the tumor tissue bank of Imam Khomeini Hospital (RA) in Ahvaz. After extracting RNA and evaluating its quantity and quality using a nanodrop device and agarose gel electrophoresis, the expression of HMGA-1 and HMGA-2 genes was assessed with a Real-time PCR technique. Statistical analysis was performed using t-test and ANOVA statistical methods.
FindingsThe results showed that the relative expression of the HMGA-1 gene in tumor samples compared to non-tumor samples increased significantly by 17 times (P = 0.0001). Similarly, HMGA-2 gene expression in tumor samples significantly increased 15 times compared to ordinary samples (P = 0.0038).
ConclusionThis study points to the potential role of HMGA-1 and HMGA-2 in the development of gastric cancer in medical tumor samples in Khuzestan province, Iran. These findings align with previous research highlighting the roles of HMGA in various cancers, consistent with their potential role in tumorigenesis.
Keywords: Stomach Cancer, HMGA-1, HMGA-2, Clinicopathological Features -
مقدمه
عصاره ی پوست انار (Pomegranate peel extract) PPE، فعالیت های بیولوژیکی مختلفی را با کاربردهای درمانی بالقوه نشان می دهد. در این مطالعه، خواص آنتی اکسیدانی ترکیب آتورواستاتین و PPE، تاثیر این ترکیب بر تنظیم عوامل التهابی و مسیر ژنی تنظیم انتقال گلوکز (GLUT4) در سلول های فیبروبلاست بافت چربی (3T3-L1) مورد بررسی قرار گرفت.
روش هااین پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شد. درصد بقای سلولی پس از تیمار با غلظت های مناسب عصاره ی آبی پوست انار (Aqueous extract of pomegranate peel) AEPP و داروی آتورواستاتین به دست آمد. میزان سیتوکین های التهابی IL-1، IL-6 و TNF-α در محلول رویی سلول های تیمار شده با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. سپس فعالیت آنتی اکسیدانی و در نهایت بیان GLUT4 با استفاده از تکنیک Real-time PCR اندازه گیری شد.
یافته هابیشترین ظرفیت آنتی اکسیدانی مربوط به ترکیب AEPP با آتورواستاتین است. همچنین سطح سیتوکین های IL-1، TGF-B و IL-6 افزایش یافت. علاوه بر این، آتورواستاتین به طور قابل توجهی سطح GLUT4 را در سلول های چربی در مقایسه با ترکیب غلظت آتورواستاتین و AEPP و همچنین AEPP به تنهایی افزایش می دهد.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که استفاده ترکیبی از AEPP و داروی آتورواستاتین می تواند کارآیی مسیرهای آنتی اکسیدانی را در سلول بهبود بخشد و سطح اکسیژن فعال را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. علاوه بر این، آتورواستاتین در مقایسه با ترکیب غلظت آتورواستاتین و AEPP، تاثیر بیشتری بر تنظیم عملکرد عوامل التهابی و مسیر ژنی تنظیم کننده ی انتقال گلوکز 4 (GLUT4) چربی دارد. با این حال، مطالعات بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
کلید واژگان: آتورواستاتین, اینترلوکین, عصاره ی آبی پوست انار, انتقال گلوکز 4 (GLUT4)BackgroundPomegranate peel extract (PPE) exhibits biological activities with potential therapeutic applications. In this research, the antioxidant properties of the combination of atorvastatin and PPE, and the effect of this combination on the regulation of inflammatory factors and the gene pathway of glucose transport regulation (GLUT4) in tissue fibroblast cells (3T3-L1).
MethodsThis research was done in a descriptive-analytical way. The percentage of cell survival after treatment with suitable concentrations of aqueous extract of pomegranate peel (AEPP) and atorvastatin drug was obtained. The amount of inflammatory cytokines IL-1, IL-6, and TNF-α in the supernatant solution of treated cells was measured using the ELISA method. Then the antioxidant activity and GLUT4 expression were measured using real-time PCR.
FindingsThe highest antioxidant capacity is related to the combination of AEPP with atorvastatin. Also, the level of IL-1, TGF-B, and IL-6 cytokines increased. Furthermore, atorvastatin significantly increased the level of GLUT4 in adipocytes compared to the combination of atorvastatin and AEPP concentration, as well as AEPP alone.
ConclusionThe results showed that the combined use of AEPP and Atorvastatin can improve the efficiency of antioxidant pathways in the cell and significantly reduce the level of reactive oxygen. In addition, atorvastatin has a greater effect on regulating the function of inflammatory factors and the adipose glucose transporter 4 (GLUT4) regulatory gene pathway than the combination of atorvastatin and AEPP concentrations. However, more studies are needed in this area.
Keywords: Atorvastatin, Interleukins, Aqueous Extract Of Pomegranate Peel (AEPP), Glucose Transport 4 (GLUT4) -
مقدمه
دوکسوروبیسین (DOX)، یک آنتی بیوتیک آنتراسایکلین و یکی از موثرترین عوامل ضد سرطانی است که برای درمان سرطان پستان استفاده می شود. مقاومت چند دارویی یک مشکل عمده در درمان سرطان پستان است و در مطالعات تلاش شده تا یک استراتژی کارآمد برای غلبه بر آن بیابند. در این پژوهش اثرات ضد سرطانی هم افزایی رزوراترول (RSV) و دوکسوروبیسین (DOX) بر روی رده های سلولی سرطان سینه (MCF-7) انسان مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش هااین پژوهش در سال 1400-1401 در آزمایشگاه افرا (تهران) انجام گردید. سلول های اپیتلیال پستان MCF-7 با غلظت های 5/12، 25، 50،100 و 200 میکروگرم برمیلی لیتر رزوراترول (RSV) به مدت 24، 48 و 72 ساعت تیمار شدند و سپس چاهک های حاوی سلول های این گروه با دوزهای متفاوت دوکسوروبیسین (DOX) (25/0، 5/0، 5/2، 1 و 5 میکروگرم بر میلی لیتر) به مدت 24، 48 و 72 ساعت تیمار شدند و در ادامه میزان بقای سلولی با استفاده از تست سنجش MTT و روش فلوسایتومتری مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته های پژوهش:
باتوجه به نتایج مطالعه تاثیر رزوراترول در مدت زمان 24 ساعت، کمتر از 50 درصد بود و این نشان دهنده نقش موثر زمان است. به طورکلی با افزایش غلظت رزوراترول خاصیت آنتیاکسیدانی آن کاهش مییابد به گونه ای که در غلظت 25/0 میکروگرم بر میلیلیتر بیشترین درصد مهار رادیکال دیده شد. همچنین درصد مهار توسط دوکسوربیسین بیشتر از مهار توسط رزوراترول بود ولی در هر دو نمونه با افزایش غلظت، درصد مهار رادیکال کاهش یافت.
بحث و نتیجه گیریدرمان رزورترول باعث افزایش فعالیت سیتوتوکسیک دوکسوروبیسین در برابر رشد سلول های سرطان سینه در صورت تجویز همزمان یا 24 ساعت قبل از دوکسوروبیسین شد. این نتایج نشان داد که درمان ترکیبی شامل رزوراترول و دوکسوروبیسین می تواند یک استراتژی مفید برای افزایش اثربخشی دوکسوروبیسین با ترویج تجمع درون سلولی این دارو و کاهش مقاومت چند دارویی در سلول های سرطان سینه در انسان شود.
کلید واژگان: دوکسوروبیسین, رزوراترول, سرطان سینه, MCF-7IntroductionDoxorubicin (DOX), an anthracycline antibiotic, is one of the most effective anticancer agents used to treat breast cancer. Multidrug resistance is a major problem in the treatment of breast cancer, and researchers have tried to find an efficient strategy to overcome it. In this study, the synergistic anticancer effects of resveratrol (RSV) and DOX on human breast cancer cell lines (MCF-7) were investigated.
Material & MethodsThis research was conducted in 2021-2022 in Afra Laboratory (Tehran, Iran). MCF-7 breast epithelial cells were treated with concentrations of 12.5, 25, 50, 100, and 200 μg/ml RSV for 24, 48, and 72 h, and then the wells containing the cells of this group were treated with different doses of DOX (0.25, 0.5, 2.5, 1, and 5 μg/ml for 24, 48, and 72 h). Afterward, the survival rate of the cell was evaluated using MTT assay and flow cytometry methods.
FindingsThe results showed that the effect of resveratrol was less than 50% after 24 hours, indicating the effective role of time. In general, the antioxidant property of resveratrol decreased with an increase in concentration, so that the highest percentage of radical inhibition was recorded at a concentration of 25 μg/ml. The percentage of inhibition by DOX was also higher than the inhibition by RSV. However, for both samples, the percentage of radical inhibition decreased with increasing concentration.
Discussion & ConclusionResveratrol treatment increased the cytotoxic activity of DOX against breast cancer cell growth when administered concurrently or 24 h before DOX. These results suggested that treatment with a combination of RSV and DOX might be a useful strategy to enhance the efficacy of DOX by promoting the intracellular accumulation of DOX and reducing multidrug resistance in human breast cancer cells.
Keywords: Breast cancer, Doxorubicin, MCF-7, Resveratrol -
مقدمه :
بیماری های ذخیره ای لیزوزومی (Lysosomal storage diseases) LSDs، گروهی از بیماری های متابولیک هستند که در اثر جهش در آنزیم های لیزوزومی ایجاد شده و منجر به تجمع سوبسترای لیزوزوم می شود. بیماری گوچر و نیمن پیک، دو اختلال لیزوزومی اتوزومال مغلوب هستند که به ترتیب در اثر جهش در ژن بتا گلوکوزیداز و ژن اسفنگومیلین فسفودی استراز 1 ایجاد می شوند. ابزار تشخیصی قدرتمند مبتنی بر فناوری توالی یابی اگزوم (Whole-exome sequencing) WES با کمک به تشخیص سریع تر، زمینه را برای مشاوره ی ژنتیکی مناسب تر فراهم می کند.
روش هادر این پژوهش، پس از نمونه گیری در لوله ی حاوی ماده ی ضد انعقاد EDTA و استخراج DNA، تعیین توالی نسل بعد به کمک روش WES انجام پذیرفت. بعد از یافتن ژن کاندید، به منظور تایید واریانت از روش (Poly chain reaction) PCR برای تکثیر و از نرم افزار کروماس برای خوانش توالی استفاده گردید.
یافته هانتایج تعیین توالی اگزون 8 ژن GBA در فرد بیمار خانواده اول، حاکی از جهش هموزیگوت شناخته شده ی بیماری گوچر در ژن GBA: c.79C>T:p.I260S بود. نتایج تعیین توالی اگزون 9 از ژن NPC1 در فرد بیمار خانواده ی دوم، نشان دهنده ی جهش هموزیگوت در ژن NPC1: c.1350C>G.p.I450M می باشد که یک واریانت جدید در بیماران نیمن پیک است.
نتیجه گیریروش WES با ارزیابی همزمان چندین ژن می تواند زمان تشخیص واریانت های بیماری زای بیماری های ذخیره ی لیزوزومی (LSDs) کاهش داده و به درمان بیماران کمک می کند.
کلید واژگان: بیماری های ذخیره ای لیزوزم, توالی کل ژنوم, بیماری گوچر, بیماری نیمن پیکBackgroundLysosomal storage diseases (LSDs) are a group of metabolic diseases that are caused by mutations in lysosomal enzymes and lead to the accumulation of lysosomal substrates. Gaucher's disease and Niemann-Pick are two autosomal recessive lysosomal disorders caused by mutations in the beta-glucosidase gene and sphingomyelin phosphodiesterase 1 gene, respectively. A powerful diagnostic tool based on Whole-Exome Sequencing (WES) technology paves the way for more appropriate genetic counseling by helping with faster diagnosis.
MethodsWhole-Exome sequencing was done using the WES method after sampling in a tube containing EDTA anticoagulant and DNA extraction in this research. After finding the candidate gene, in order to confirm the variant, the PCR method was used for amplification, and Chromas software was used for sequence reading.
FindingsThe results of sequencing exon 8 of the GBA gene in the first family patient indicated the known homozygous mutation of Gaucher disease in the GBA gene: c.79C > T:p.I260S. The results of sequencing the exon 9 of the NPC1 gene in the patient of the second family indicate a homozygous mutation in the NPC1 gene: c.1350C>G.p.I450M, which is a new variant in Niemanpik patients.
ConclusionThe WES method can reduce the time to diagnose the pathogenic variants of lysosomal storage diseases (LSDs) by simultaneously evaluating several genes and helping to treat patients.
Keywords: lysosomal storage diseases, Exome sequencing, Gaucher disease, Niemann Pick disease -
مقدمه :
80-20 درصد تغییرات، صفات عملکرد ورزشی، مربوط به عوامل ژنتیکی است. تا به امروز بیش از 200 ژن مرتبط با عملکرد ورزشی شناسایی شده است. ژن (Vitamin D Receptor) VDR می تواند نقش مهمی در تکثیر سلولی، تمایز و روند انقباض عضلات داشته باشد. هدف از این مطالعه، بررسی یک واریانت از ژن VDR در ورزشکاران به عنوان یک نشانگر ژنتیکی در تعیین استعدادیابی ورزشی بود.
روش هادر این پژوهش، 100 ورزشکار حرفه ای در 2 گروه زن و مرد و 100 فرد سالم غیر ورزشکار با (Body mass index) BMI نرمال به عنوان گروه شاهد، وارد مطالعه شدند. پس از کسب رضایت آگاهانه، خون گیری جهت تعیین ژنوتیپ پلی مورفیسم rs10735810 یا جایگاه FokI با روش ARMS-PCR انجام شد. آنالیز داده ها با نرم افزار Graphpad Prism 6 و آزمون Chi-square انجام شد.
یافته هاتعداد افراد با ژنوتایپ F/F در گروه ورزشکاران 23 درصد و در گروه شاهد 65 درصد و همچنین افراد با ژنوتایپ F/f در گروه ورزشکاران، 64 درصد و در گروه شاهد، 20 درصد بود. تعداد افراد با ژنوتایپ f/f در دو گروه ورزشکاران، 13 درصد و گروه شاهد، 15 درصد بود. همچنین اختلاف معنی داری از مقایسه ی فراوانی ژنوتایپی در دو گروه زنان و مردان ورزشکار در مقایسه با یکدیگر مشاهده نشد.
نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر نشان داد که تاثیر آلل f فقط در حالت هتروزیگوت است. از طرف دیگر، عدم وجود اختلاف معنی داری از نظر فراوانی ژنوتایپی در دو گروه زنان و مردان ورزشکار، نشان از تاثیر مستقل از جنسیت این پلی مورفیسم در جمعیت دارد.
کلید واژگان: پلی مورفیسم, FokI, ژن, VDR, ورزشکارانBackgroundTypically 20-80% of changes in sports performance traits are related to genetic factors. To date, more than 200 genes related to sports performance have been identified. The VDR (Vitamin D receptor) gene can play an important role in cell proliferation, differentiation, and contraction process. The aim of this study is to investigate a variant of the VDR gene in athletes as a genetic marker in determining sports talent.
MethodsIn this research, 100 professional athletes in 2 groups, men and women and 100 healthy non-athletes with normal BMI were included in the study as a control group. After obtaining informed consent, blood was drawn to determine the genotype of rs10735810 polymorphism or FokI locus by ARMS-PCR method. Data analysis was done with GraphPad Prism 6 software and the Chi-squared test.
FindingsThe number of people with the F/F genotype in the athletes’ group was 23% and in the control group was 65%, as well as the people with the F/f genotype in the athletes’ group was 64% and in the control group was 20%. The number of people with the f/f genotype in two the athletes group was 13% and the control group was 15%. Also, no significant difference was observed from the comparison of genotypic frequency in the two groups of female and male athletes compared to each other.
ConclusionThis study showed that the effect of the f allele is only in the heterozygous state which indicates the gender-independent effect of this polymorphism in the population.
Keywords: FokI, Polymorphism, VDR, Gene, Athletes -
مقاله پژوهشیمقدمهاسید سیالیک، یک مونوساکارید 9 کربنه است که بالاترین بیان را در سیستم عصبی مرکزی بدن داشته و در بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی مثل سرطان و بیماری های خودایمنی نقش دارد. miR-155-5p از جمله میکروRNAهای درگیر در بسیاری از پروسه های بیولوژیکی از جمله هماتوپوییتیک، التهاب و ایمنی می باشد و در پاسخ های التهابی بیان آن در سلول های گلیال افزایش می یابد. از این رو پژوهش حاضر با بررسی اثر میزان اسید سیالیک بر تغییر بیان miR-155-5p در سلول های گلیال، به منظور کمک به شناخت مسیرهای سیگنالینگ دخیل در التهاب انجام شد.روش ها: سلول های گلیال با غلظت های مختلف اسید سیالیک تیمار و IC-50 سلول با کمک MTT assay بررسی شد. سپس RNA سلولی، استخراج و جهت انجام Real time PCR سنتز cDNA انجام گرفت.یافته ها: نتایج به دست آمده از آنالیز داده ها نشان می دهد که miR-155-5p در غلظت های مختلف نسبت به حالت کنترل، دارای افزایش بیان می باشد.نتیجه گیری: با توجه به آن که اسید سیالیک منجر به افزایش بیان ژن miR-155-5p و مقابله ی کمتر با التهاب می گردد، می توان به اهمیت miR-155-5p در بروز التهاب و نقش اسید سیالیک در تحریک التهاب اشاره نمود و در نظر داشت که آگاهی نسبت به این مسیرها می تواند زمینه ی تحقیقات بیشتری را درباره ی اهداف درمانی بیماری های التهابی نورونی ایجاد کند.کلید واژگان: سیالیک اسید, miR-155 microRNA, Real-time PCR, سلول های گلیالBackgroundSialic acid is a 9-carbon monosaccharide that is predominantly expressed by the central nervous system and is involved in many physiological and pathological events like cancer and autoimmune diseases. miR155-5p is one of the microRNAs playing an active role in hematopoietic, inflammatory, and immune related responses and in inflammatory responses its expression increases in glial cells. Therefore, the present study was performed to investigate the effect of sialic acid on altering the expression of miR-155-5p in glial cells to identify the signaling pathways involved in inflammation.MethodsGlial cells were treated with different concentrations of sialic acid and IC-50 cells were examined by MTT assay. Then cell RNA was extracted and cDNA synthesis was performed for real-time PCR.FindingsThe results from data analysis show that miR-155-5p had higher rate of expression at different concentrations compared to the control state.ConclusionConsidering that sialic acid increases the expression of miR-155-5p gene and results in a weaker defense against inflammation, the significance of miR-155-5p in inflammation and the role of sialic acid in stimulating inflammation is brought to attention, and extensive study into the knowledge of these pathways could pave the way for further research on the therapeutic goals of neuro-inflammatory diseases.Keywords: Sialic acid, miR-155 microRNA, Real-time PCR, Glial cell
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.