ابوالفضل خوش منش
-
با سیر در تاریخ نبوت و رسالت، اموری را می یابیم که با حضرت ابراهیم علیه السلام شروع شده اند، اما بروز و استمرار مشهودی از اغلب آنها در رسالت های قبل و بعد از وی به دلایلی همچون کتمان و تحریف و گاه شرایط زمانی و مکانی برخی انبیاء الهی دیده نمی شود، در عین حال، بخش اعظمی از این امور دیده می شوند که با ظهور پیامبر خاتم (ص) تکمیل، بلکه می توان گفت اغلب بازآفرینی می شوند. از جمله این امور می توان عناوینی همچون: ابوت امت و بر جای نهادن ذریه ای با اهداف بزرگ رسالت و امامت، گزاردن حج و تقدیم قربانی، دعوت جهانی به فطرت و حنیفیت، خصلت های رافت و رحمت در مقیاس های رسالی و جهانی، آوردن کتاب، مکانت اسوه حسنه و رویاهای رسالی صادقه را نام برد. این مقاله با تمرکز بر سخن قرآن کریم، بیان و بازخوانی ای از سیر ختم نبوت را ارائه و نشان می دهد که کار رسول خاتم (ص) در عین «مصدق» بودن نسبت به کوشش پیشینیان یک بازآفرینی زنده به مدد شخصیت جامع و جهانی اوست. این پژوهش بر آن است تا این نمونه ها را با استناد به آیات قرآن کریم، بازخوانی و ارائه دهد و برای نیل به این هدف از منابع کتابخانه ای بهره برده و روش تحلیلی تفسیری را برگزیده است.کلید واژگان: تاسیس ابراهیم خلیل, بازآفرینی های پیامبر خاتم (ص), علل ختم نبوت, اسوه حسنه, خاتمیت پیامبر اکرمGoing through the history of prophecy and mission, we find affairs that started with Prophet Abraham (as), but their emergence and continuation mostly in the missions before and after him is not seen due to reasons such as concealment and distortion and sometimes the place and time conditions of some divine prophets. However, a large amount of these affairs were completed with the advent of the Holy Prophet (PBUH) so that they have often been recreated by him, which are as follows: being "The Father" of the community and leaving offspring in the line of the Prophet with the same goals in prophecy and Imamate, performing hajj and scarifying, calling for fitra (nature) and hanīfīya, presenting humility and mercy in a global and prophetic scale, bringing the book, being good example (oswa hasana), and true prophetic dreams. Focusing on the words of the Holy Quran, this research rereads the life of the Prophet Muhammad (PBUH) showing that his affairs, while being "verifier", were a re-creation of the Prophet Abraham (as), through Muhammad's comprehensive and global character. It aims to reread and present these examples by referring to the verses of the Holy Quran, and to achieve this goal, it has used library resources and chosen an interpretive-analytical method.Keywords: The Establishment Of Ibrahim Khalil, Re-Creations Of Prophet Muhammad, Reasons For The End Of Prophecy, Good Example, Last Prophet
-
اعجاز قرآن از کهن ترین و پربسامدترین مسئله ها در مطالعات قرآنی و کلامی است. در این میان، وجه شناسی اعجاز بیش از سایر ابعاد مورد توجه قرار داشته و درک آن علی الاغلب به مخاطب خاص نخبگانی محدود شده است. این پژوهش درصدد است با روش تحلیل محتوای کیفی مجموعه ای از آیات حاوی دیالوگ میان دو دیدگاه مخالف و موافق درباره آیت مندی قرآن، با رویکردی نو به واکاوی کیفیت درک اعجاز قرآن ناظر به مخاطب عام بپردازد. یافته های تحقیق حاکی از تکیه ویژه قرآن بر اسلوب دیالوگ در بیان مسئله آیت مندی قرآن و دلالت های ویژه ای در این زمینه است. «هدایت» کانونی ترین مشخصه این اعجاز است. هدایت خاص قرآن دانایی صرف نیست که از ایمان و عقیده منفک باشد، بلکه نوعی برانگیختگی درونی است که فرد را به حقیقتی باورمند و مشتاق می کند؛ ماهیت این هدایت به گونه ای است که تحقق آن، مستلزم و توام با درک آیت مندی قرآن نیز می باشد. آیت مندی (اعجاز) قرآن کریم را می توان با «اعجاز دفعی» و «اعجاز تدریجی» صورت بندی کرد. نمود اعجاز دفعی قرآن در «لینت قلب» است و این پدیده در «ساحت فردی» رخ می دهد و نمود اعجاز تدریجی در «الفت قلوب» است و این پدیده طی فرایندی معین در «ساحت اجتماعی» رخ می دهد که می توان از آن به جلوه اجتماعی اعجاز قرآن تعبیر نمود. عامل اصلی در این رخداد، تاکید بر «هویت زبانی» قرآن از طریق «تلاوت و استماع» است. «دیالوگ با قرآن» مهارتی است که به کارگیری آن در موقعیت مناسب، می تواند اسلوب موثری در ظهور اعجاز دفعی قرآن نزد مخاطب عام و زمینه ساز اعجاز تدریجی آن باشد.کلید واژگان: قرآن کریم, اعجاز قرآن, زبان قرآن, دیالوگ, هدایت, تحلیل محتواThe miracle of the Quran is one of the oldest and most frequent issues in Quranic and theological studies. In the meantime, the morphology of Ejaz has received more attention than other dimensions and its understanding is mostly limited to a specific elite audience. This research aims to analyze the qualitative content of a collection of verses containing a dialogue between two opposing and agreeing points of view about the verses of the Qur'an, with a new approach to analyze the quality of the understanding of the miracles of the Qur'an for the general audience. The findings of the research show that the Qur'an relies on the dialogue style in expressing the issue of the verses of the Qur'an and special implications in this context. "Guidance" is the most central feature of this miracle. The specific guidance of the Qur'an is not mere knowledge that is separated from faith and belief, but it is a kind of inner arousal that makes a person believe and yearn for a truth; The nature of this guidance is such that its realization requires and is accompanied by the understanding of the verses of the Qur'an. The verses (miracles) of the Holy Qur'an can be formulated as "repulsive miracles" and "gradual miracles". The manifestation of the repulsive miracle of the Qur'an is in the "lint of the heart" and this phenomenon occurs in the "individual field" and the manifestation of the gradual miracle is in the "distraction of hearts" and this phenomenon occurs during a certain process in the "social field" which can be transformed into a social manifestation. He explained the miracles of the Qur'an. The main factor in this event is emphasizing the "linguistic identity" of the Qur'an through "recitation and listening". "Dialogue with the Qur'an" is a skill that, using it in the right situation, can be an effective method in the appearance of the repulsive miracle of the Qur'an to the general audience and the foundation of its gradual miracle.Keywords: Holy Qur'an, miracles of the Qur'an, language of the Qur'an, Dialogue, content analysis
-
فکر «الجسم والروح» والعلاقه بینهما منذ صدر الإسلام حتی الآن فی رحله طویله، بطریقه شهدت آراء المفکرین والمفسرین تغییرات کبیره علی هذا الطریق. وبدراسه المسار التاریخی لهذه الآراء فی سیاق الابعاد الإنسانیه نجد ان معظم المتقدمین من العلماء کانوا یرون جسمانیه الإنسان ولم یتفوهوا ببنت شفه عن تجرد الروح او النفس فی مولفاتهم، ومن مارسها منهم، فکان نقدا او رفضا لها. بانتشار الافکار الفلسفیه المستمده من الفلسفه الیونانیه تدریجیا، اصبح العلماء المسلمون فی مجال الانثروبولوجیا مهتمین بمناقشات حول البعد غیر المادی للإنسان ومساله تجرد النفس؛ لانهم حصلوا علی اجوبه عن بعض المشکلات. وکانت هناک اربع وجهات نظر رئیسیه للبعدین فی الإنسان الاثنین: اولا إن البعدین متشابکان تماما ولا یمکن دوام احدهما بدون الآخر، وثانیا إن الروح له علاقه تدبیریه مع البدن ویتحکم علیه کمرکبه، وثالثا إن العلاقه بین النفس والجسم هی علاقه شوقیه، واخیرا إنهما متحدان فی الدنیا وفی سعیهما لتحقیق الهدف.
کلید واژگان: حقیقه الإنسان, تاریخ الافکار, الجسم, الروح, النفس, الحیاه, الموت -
اشتقاق اکبر از جمله وقایع رایج در زبان و از نسبت های میان واژگان «زبان»هاست. قرآن کریم از این قاعده زبانی مستثنا نبوده و به عنوان منبع الهی زبان و زبان الهی، مجالی بارز برای مطالعه انواع فرایندهای زبانی است. بررسی اشتقاق اکبر در زبان قرآن به مسایل مختلف مربوط به این کتاب الهی از جمله اشتقاقات قرآنی، اختلاف قرایات و توسع در وجوه تفسیری ارتباط می یابد. مقاله حاضر، زمینه-های وقوع اشتقاق اکبر و برخی نمونه های آن را میان ریشه ها و واژگان قرآنی و عربی مورد بررسی قرار داده است. هدف مقاله بررسی سیاق های قرآنی مشابه و دارای اشتقاق اکبر و سیر لفظ و معنای آن هاست. سوال اصلی تحقیق در باره چیستی و وقوع این اشتقاق در قرآن و ارتباطات لفظی و معنایی ریشه های حاصل از این نوع اشتقاق با استفاده از روش تحقیق توصیفی و کتابخانه ای و با استفاده از شروح و اشاراتی است که در متن یا گوشه و کنار برخی منابع ذکر شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که تغییرات تدریجی معنا همگام با تغییرات تدریجی لفظ است و این امر ریشه در جسم و فطرت انسانی دارد و اثر خود را نیز در توسعه قرایت و فهم می گذارد.کلید واژگان: اشتقاق اکبر, اشتقاقات قرآنی, فرشالحروف, کلمات قرآنThe greater derivation always occurs in the language. It is a form of relation between the words of “languages”. The Holy Qur’an is not exempt from this linguistic rule, so as a divine source of language and as a divine language, it provides an obvious opportunity to study all kinds of linguistic processes. The study of the greater derivation in the language of the Quran relates to various topics attributed to this divine book, including Quranic derivations, variant readings, and extensions in interpretive forms. This article examines the contexts of the greater derivation and some of its examples in Quranic and Arabic roots and words. The aim is to examine similar Quranic phrases with the greater derivation as well as the development of words and their meanings. The main question concerns the nature and occurrence of this derivation in the Quran and the verbal and semantic connections of the roots of this type of derivation. It uses the descriptive library method through explanations and references mentioned in the text or in the margins of the sources. The results show that the gradual changes of the meaning correspond to the gradual changes of the word. This goes back to the human body and nature and affects the development of reading and comprehension.Keywords: Greater Derivation, Quranic Derivations, Farsh al-Hurūf, Quran’s Words
-
علی رغم غلبه نگرش فلسفی در رویکردهای انتقادی به علوم انسانی مدرن که چندین دهه است در جهان اسلام و در ایران بسیار رایج شده است، همچنان فقدان رویکردهای قرآنی در تولید علوم انسانی قرآن بنیان احساس می شود. در این راستا به نظر می رسد که می توان از ظرفیت روش تفسیر موضوعی برای ورود قرآن کریم به ساحت علوم انسانی بهره جست. تفسیر موضوعی با توجه به درون یا برون قرآنی بودن موضوع آن، در نقد ساختار دانش مدرن و تحقیقات علوم و همچنین تولید علوم انسانی اسلامی، کارکردهای متعددی دارد. از تفسیر موضوعی درون قرآنی می توان در جهت «نقد مبنایی» مبانی عام علوم انسانی مبانی معرفت شناسی، ارزش شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی و همچنین ابتناء و پی ریزی علوم انسانی بر پایه مبانی به دست آمده از قرآن کریم بهره برد. از تفسیر موضوعی برون قرآنی مانند رویکرد استنطاقی شهید صدر برای پاسخ دهی به مسیله های علوم انسانی استفاده می شود که این فرایند با چالش هایی از جمله پیچیدگی و چندتباری «موضوع» علوم انسانی مواجه است که در اصطلاحات مدرن این حوزه وجود دارد. برای حل این مسیله، در مواردی می توان به منظور فرایندشناسی تغییر مولفه های مفهوم مدرن از رویکرد «تاریخ انگاره» و همچنین از رویکرد «تحلیل موضوع» به مولفه های معنایی بهره جست و با تجزیه دقیق آن موضوع به چند مولفه نشان داد که مولفه ها لزوما محصول عصر مدرن نیستند و می توان آن ها را در قرآن کریم پی جویی نمود. سپس از «ترکیب» نتایج به دست آمده بر اساس تفسیر موضوعی، به دیدگاه قرآن کریم نسبت به موضوع مدرن در حوزه مورد نظر دست یافت.
کلید واژگان: تفسیر موضوعی, علوم انسانی اسلامی, مبانی علوم انسانی, تاریخ انگاره -
إحدی الحجج الرئیسیه بین مویدی ومعارضی الکتب الدینیه هی عدم وجود تماسک وارتباط دلالی فی هذه الکتب. بعد القرآن الکریم، یعتبر نهج البلاغه اهم کتاب عند المسلمین خاصه الشیعه. ومن هنا یهدف هذا البحث إلی التحقیق فی إحدی خطب نهج البلاغه المشهوره. التماسک هو الاتصال الدلالی فی النص او اللغه المنطوقه الذی ینشئ اتصالا بین المولف او المتحدث والقارئ او المستمع ویتضمن العلاقات البنیویه والمعجمیه للنص. استخدمت الدراسه الحالیه نموذج تماسک النص لمایکل هالیدای ورقیه حسن (1985) لفحص التماسک النصی لإحدی خطب نهج البلاغه الشهیره. ولهذا الغرض تم اختیار خطبه اشباح وتقییم عوامل تماسک النص باستخدام نموذج هالیدای ورقیه حسن. واخیرا اظهرت النتائج المتحصل علیها ان هذه الخطبه رغم قصرها إلا انها ذات تماسک قوی وهام. یمکن ان تکون نتائج الدراسه الحالیه مفیده للعلماء والطلاب والاساتذه وجمیع المهتمین بالدراسات الإسلامیه والدین والعلوم السیاسیه وارتباطاتها بالفکر الإسلامی. فیمکن لهذه الدراسه ان تجذب انتباه عدد کبیر من المهتمین والممارسین الذین یرکزون علی العلوم السیاسیه والدراسات الدینیه، حیث تنظر إلی اهمیه نهج البلاغه ودوره البارز فی الفلسفه الإسلامیه فی عالم الیوم.
کلید واژگان: خطبه الاشباح, التماسک الدلالی, التماسک النصی, التماسک النحوی, نظریه هالیدی و رقیه حسنOne of the main arguments between the proponents and the opponents of religious books has been the lack of coherence and semantic connection in these books. After Holy Quran, Nahj-Al-Balaghe is the most important book of Muslims (Esp. Shia). Hence, the present paper aims to investigate one of the famous sermons of Nahj-Al-Balaghe. Coherence is the semantic connection in a text or spoken language that creates a connection between the author or speaker with the reader or listener. Coherence includes the structural and lexical relationships of a text. The present study uses the text coherence model of Michael Halliday and Roghayeh Hassan (1985) to examine the textual coherence of one of the famous sermons of Nahj-Al-Balagheh. So, for this purpose, Ashbah Sermon was selected and the factors of text coherence were evaluated using the Halliday and Hassan model. Finally, the obtained results revealed that this sermon despite being short has a strong and significant coherence. The results of the present study can be beneficial to scholars, students, professors, and all who are interested in Islamic Studies, religion as well as political science and its links to Islamic thoughts. Similar studies can also be conducted on other Islamic texts paramount among Muslim scholars and political analysts. To put it another way, this study can attract the attention of a large number of stakeholders and practitioners focusing on political science and religious studies as it considers the significance and the prominent role of Nahj-Al-Balagheh in Islamic philosophy in today's world.
Keywords: Ashbah Sermon, coherence, lexical Coherence, Structural Coherence, Halliday, Hassan model -
مجله کتاب قیم، پیاپی 28 (بهار و تابستان 1402)، صص 177 -199مرجعیت قرآن کریم از تعابیر نوظهور حوزه مطالعات تفسیری به شمار می آید که ضمن وفاق اکثری بر اصل آن، رویکردهای متفاوتی درباره آن وجود دارد.این پژوهش درصدد است با روش تحلیل محتوای کیفی در استخراج مضامین و مقوله ها از بیانات آیت الله خامنه ای، گرانیگاه فکری ایشان در زمینه مرجعیت قرآن را کشف و ارایه نماید.یافته های تحقیق کاشف از عقیده آیت الله خامنه ای به «مرجعیت / امامت قرآن کریم» در فرایندهای حکمرانی، بنیان های دانشی و سبک زندگی است. این نظریه که بر مجموعه ای از مبانی «قرآن شناسی» (بر پایه پدیدارشناختی قرآن)، «انسان شناسی» و «دین شناسی» استوار است، در سه مقوله کلان و سیزده مولفه خرد سامان یافته است؛ «تدبر» دال مرکزی مقوله «الزامات مرجعیت قرآن» است که به موجب آن نظریه مرجعیت متکی به یک هویت واحد و جمعی شکل گرفته از آگاهی های انسجام یافته ای است که محصول مجموع نگری به قرآن است. تحلیل های کمی حاکی از این است که مایز اصلی نظریه آیت الله خامنه ای با دیگر نظریات مشابه در مقوله «چرایی مرجعیت قرآن»، یک «مایز روشی» است. «ظهور عمل دینی» در قواره اجتماع (کارایی / امتداد اجتماعی معرفت)، دال مرکزی این مقوله است که دیگر دال های شناور، حول آن مفصل بندی شده اند. این دال مرکزی، ره آورد «دانایی توام با عاطفه» (توامانی عقل و دل) است و قرآن کریم تنها منبع معرفتی است که در روش تعلیمی خود، دانایی را توام با جهات عاطفی انسان به قصد تحقق کارایی می آمیزد. نقش راهبردی سه گانه «تلاوت، استماع، تدبر» در ساختار معرفت قرآنی و تعلیمات دینی، از این رهگذر بازیابی می شود.کلید واژگان: مرجعیت قرآن, آیت الله خامنه ای, تدبر, تلاوت, عمل دینی, عقل, عاطفهThe authority of the Holy Quran is one of the emerging interpretations in the field of interpretive studies, which, while most agree on its principle, there are different approaches to it.This research seeks to discover and present the intellectual base of Ayatollah Khamenei in the field of Quranic authority by using the method of qualitative content analysis in extracting themes and categories.Kashif's research findings are based on Ayatollah Khamenei's belief in the "authority / Imamate of the Holy Quran" in governance processes, the foundations of knowledge and lifestyle. This theory, which is based on a set of principles of "Quranology" (based on the phenomenology of the Quran), "anthropology" and "theology", is organized into three major categories and thirteen micro components; "Meditation" is the central signifier of the category of "requirements for the authority of the Qur'an", according to which the theory of authority relies on a single and collective identity formed from the cohesive consciousness that is the product of a collection of the Qur'an. Quantitative analysis indicates that the main difference between Ayatollah Khamenei's theory and other similar theories in the category of "why the Qur'an is referenced" is a "methodological difference". The "emergence of religious practice" in the context of society (efficiency / social extension of knowledge) is the central signifier around which other floating signs are articulated.Keywords: Quranic authority, Ayatollah Khamenei, Contemplation, recitation, religious practice, Intellect, Emotion
-
محمد ارکون به عنوان یکی از نومعتزلیان پیرو مکتب تاریخ نگاری نوین (آنال) بر آن است که برای ارایه یک تفسیر از متن باید از شرایط اجتماعی و دوران تاریخی اثر و دیگر عناصر فرهنگی موثر در متن آگاهی یافت. این جریان، تاریخ نگاری خطی و سنتی را برنمی تابد و تاریخ را روابط پیچیده متقابل میان گفتمان های گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و.. قلمداد می کند و یکی از مشکلات عقل اسلامی را فقدان نگاه تاریخی می داند. تاریخمندی متن قرآن و تمایز قرآن مکتوب با وحی نازله بر پیامبر (ص) (قرآن شفاهی) از آرای قرآنی ارکون است که تحت تاثیر مکتب آنال شکل گرفته اند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، رویکرد تاریخی گرایی نوین (مکتب آنال) را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است و نقایص آن را احصا نموده است. یافته های پژوهش دلالت بر نفی نظر ارکون درباره عدم کتابت وحی در عهد پیامبر(ص) و حاکی از جزء بینی افراطی او است که یکی از تالی های فاسد رویکرد آنال در تاریخ نگاری به شمار می آید. همچنین پذیرش ادعاهای مکتب آنال، مستلزم دور است چرا که نیازمند دلایل عقلی و نقلی است که این مکتب آن را نمی پذیرد و نیز حدوث تغییر در قرآن از حالت گفتار به نوشتار به گونه ای که متن لاحق با سابق متفاوت باشد با دلایل مختلفی مردود تلقی شده است.
کلید واژگان: قرآن, تاریخی گرایی, مکتب آنال, نومعتزلیان, ارکونMohammad Arkoun is one of New Mutazilites who follows Anal historical school. Those who follows this school believe that in order of presentation of a commentary from a text, we should be aware of social, historical conditions and other cultural elements that have influence on the text.This approach hasn’t accepted the liner-traditional historiography and consider the history as a complicated relation among various social, political, cultural discourses and one of the problems of Islamic intellect is lack of historical view. Historicity of Quranic text and differences between written and oral Qur’an are some of Arkoun’s opinions. In this research with analytic-descriptive method, the negation of Arkun's opinion that the revelation was not written in the Prophetic period is a part of Arkun's extreme vision and his lack of holistic analysis, disregarding the history-making role of the Holy Qur’an from Arkun's point of view, is one of the findings of this research and we have numerous critical points against arkouns opinions in this article. Also, accepting the claims of the Anal school is far-fetched, because it requires a rational and narrative proof that this school does not accept, and the change in the Qur'an from speech to writing, which is the claim of Arkun, has been rejected for various reasons.
Keywords: Qur’an, historicism, Anna school, New Mutazelies, Arkoun -
قرآن کریم برای موضوعات مختلف از جمله «تمدن» زبان و بیان خود را دارد. برای تبیین تمدن از نگاه قرآن می توان از دو مفهوم «امیت» و «مدنیت» که برگرفته از نظام اصطلاح و اشتقاق قرآنی هستند بهره گرفت. «امیت» و «مدنیت» دوگانه ای هستند که در این پژوهش حاصل سیری متفاوت در بررسی آیات قرآن، از طریق مطالعه «قرآن به قرآن» و پرداختن به «سیاق» و «رکوعات متناظر» می باشند. سازوکاری که از بررسی این دو فضا در تحقق مدنیت قرآن حاصل می شود، با در نظر گرفتن زبان فطری و موحد قرآن، هم اکنون نیز می تواند الگویی برای شکل دهی تمدن «نوین» اسلامی باشد. نتیجه این بررسی نشان می دهد که آنچه تاکنون تمدن اسلامی قلمداد شده سازگار با مولفه های مدنیت قرآن نبوده و مدنیت قرآن در مثلث کتاب- امت- امام، همانا ایده ای منسجم و یکپارچه، به گستره انسانیت و غیرمنحصر در تمدن های منطقه ای و زمانی و عهده دار فلاح دنیوی و اخروی بشر است.کلید واژگان: امیت, مدنیت, جاهلیت, تمدن اسلامیAbstractThe Holy Quran has its own language and expression for various subjects, including "civilization". To explain civilization from the Qur'anic point of view, we can use the two concepts of " ummiyyat " and " madaniyyat " which are derived from the system of Qur'anic terminology and derivation. " ummiyyat " and " madaniyyat " are dual, which in this study are the result of a different process in studying the verses of the Qur'an, by studying "Qur'an to Qur'an" and dealing with "context" and "corresponding recitations". The mechanism that results from the study of these two spaces in the realization of the madaniyyat of the Qur'an, considering the innate and unified language of the Qur'an, can still be a model for the formation of a "new" Islamic civilization. The result of this study shows that what has been considered Islamic civilization so far is not compatible with the components of the madaniyyat of Quran and the madaniyyat of Quran in the book-nation-Imam triangle is a coherent and integrated idea, extended to humanity and non-exclusive in regional and temporal civilizations. The hereafter is human.Keywords: Ummiyyat, Madaniyyat, Ignorance, Islamic civilization
-
نظریات اخلاق هنجاری براساس تقریری که از معیار صواب و خطا در اعمال و گزاره های اخلاقی دارند در سه شاخه ی نتیجه-گرا، وظیفه نگر و فضیلت محور دسته بندی شده اند. از نظر فلاسفه ی اخلاق هنجاری، سه معیار (فضیلت/ وظیفه/ نتیجه) از هم متمایز بوده و قابل جمع با یکدیگر نیستند. با این وجود، یافته های این پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم بانظر به وسع مخاطب خود که همگی در یک سطح اخلاقی و انگیزشی نیستند، نظریه ای فراگیر ارایه می کند. برهمین اساس، می توان با تکیه بر «نگرش طیفی» به جای نگرش های مرزبندی شده و به وسیله ی سازمان دهی شواهد متعدد قرآنی، این سه معیار متناقض را به متغیرهایی پیوسته تبدیل نمود؛ به این معنا که به جای اینکه میان «وظیفه»، «فضیلت» و «نتیجه» ارتباط از نوع «این یا آن» باشد، ارتباط «هرسه/ و» به صورت طیفی و دارای سلسله مراتب برقرار شود که در پایین ترین مرتبه، توجه به پیامدهای دنیوی و اخروی فعل اخلاقی (به ترتیب: خودگروی/ دیگر گروی/ فایده گروی) و در مراتب بالاتر، فضیلت مندانه بودن خود عمل (وظیفه گرایی) و در نهایت، شکوفایی واقعی انسان (فضیلت گرایی) قرار خواهد داشت. در این الگو، فعل اخلاقی بر اساس تحصیل رضای الهی که در تمامی مراحل مندرج است، طیف بندی می شود و هر مقدار انسان به این آرمان نزدیک تر باشد، فعل او ارزشمندتر خواهد بود.
کلید واژگان: معیار فعل اخلاقی, اخلاق هنجاری, پیامدگرایی, فضیلت مداریTheories of normative ethics are classified into three categories: consequentialist, task-oriented, and virtue-based, based on their interpretation of the criterion of right and wrong in moral actions and propositions. According to the philosophers of normative ethics, the three criteria (virtue / task / result) are distinct and cannot be combined. However, the findings of this study show that the Holy Qur'an offers comprehensive theories in terms of the breadth of its audience, not all of which are on the same moral and motivational level. Accordingly, it is possible to turn these three contradictory criteria into continuous variables by relying on "spectral attitudes" instead of demarcated attitudes and by organizing multiple Qur'anic evidences; In other words, instead of a "this or that" relationship between "duty", "virtue" and "result", the relationship of "all three / and" is established in a spectral and hierarchical manner that is at the lowest Next, pay attention to the worldly and otherworldly consequences of the moral act (respectively: selfishness / otherness / utilitarianism) and at a higher level, the virtuous nature of the action itself (conscientiousness) and finally, the real prosperity of man (virtue). Orientation) will be. In this model, the moral act is classified based on the study of divine pleasure, which is contained in all stages, and the closer a person is to this ideal, the more valuable his action will be.
Keywords: Criterion of moral action, Normative ethics, Consequentialism, Orbital virtue -
بنابر تعالیم قرآن و اهل بیت، فهم قرآن با قرآن، راه دقیق فهم این کتاب است. روشن است که این روش از فهم معانی مفردات آغاز می شود. مقاله در پی تاکید بر این راه با تبیین ارتباطات میان مفردات و عبارات قرآنی با استفاده از روابط نهفته در اجزای زبان قرآن، و اقتراح تدوین «روشی برای آموزش مستقیم زبان قرآن» است. اغلب این نمونه ها را می توان همگام با آموزش روان خوانی در سنین ابتدایی از طریق تلقین و تکرار برای فعال سازی هوش قرآنی قرآن آموزان و توجه ایشان به «کنتراست»های تفاوت ها و استخراج نظم میان اجزای زبان قرآن به کار گرفت. برخی از این راه ها عبارت اند از: عبارات تبیین گر، جایگزینی، نظام تقابل مفردات و مفاهیم، قبض و بسط، ترکیب و استیناف، ترادف، استعمالات گوناگون ریشه، تعیین مصداق، سیاق و موقعیت. تاکید مقاله با توجه به محدودیت مجال بر شش راه نخست است. بشر در تجربیات زبان آموزی خود به برخی از این راه ها دست یافته که مقاله بر این موضوع نیز مروری فشرده دارد.کلید واژگان: روش آموزش قرآن, زبان آموزی قرآنی, ساختار قرآن, فهم قرآن به قرآن, نظام جدید آموزش قرآن, نظام واژگان قرآنیAccording to the Qur’an itself and the Infallibles (AS), pondering and understanding the Qur’an by Qur’an is the exact and precise way for comprehending the meaning of this divine script, the method that begins from understanding words. This article seeks to emphasize this way by explaining the connections between the words and phrases of the Qur’an, using the relations hidden in the components of the language of the Qur’an and proposing “a method for direct teaching of the language of the Qur’an.” Most of these examples can be used simultaneously with the teaching of correct reading in elementary ages through indoctrination and repetition to activate the Qur’anic intelligence of Qur’anic learners and their attention to the “contrasts” of differences and extracting the order between the components of the Qur’anic language, some of which are as follows: explanatory phrases, substitution, vocabulary and concepts contrast system, addition and expansion, combination and appeal, synonyms, various uses of the root, determination of case, context and situation. The emphasis of the article is on the first six ways due to the limited space. Moreover, as man has achieved some of these ways in its language learning experiences, a comprehensive overview of this matter is presented as well.Keywords: Method of Teaching the Qur’an, Qur’an by Qur’an Understanding, New System of Qur’an Teaching, Structure of the Qur’an, Learning Qur’anic Language, Qur’anic vocabulary
-
در عمر علم مدیریت آموزشی مشاهده می شود که سازمان های آموزشی مانند سایر سازمان های خدماتی، تولیدی و صنعتی درنظر گرفته شده اند این در حالی است که اگر مدیریت آموزشی، به سمت مدیریت عناصر حاکم بر تربیت و آموزش حرکت کند، به اهداف غایی خود دست خواهد یافت. بدین منظور پژوهشگر در تلاش به پاسخ به این سوال است که مدیریت تربیتی در سیره رسول (ص) چگونه بوده است. روش این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی، تحلیل مضمون است. جامعه و نمونه این پژوهش آیات مرتبط با سیره پیامبر اکرم (ص) در قرآن کریم بود که جهت صحت اطمینان در مورد برداشت از آیات، از تفسیر المیزان نیز استفاده شد. در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش، داده های به دست آمده کدگذاری شده و مضامین در سه محور اهداف غایی و اصول و روش ها طبقه بندی شدند. به این ترتیب در اهداف غایی، یک هدف غایی هدایت (خروج از ظلمت به سمت نور) و یک هدف فرعی با عنوان بلاغ (اتمام حجت) بدست آمدند. در اصول، پنج اصل انذار (بیدارسازی)، تذکر (یادآوری)، تبشیر (استقامت)، رجوع به منبع و اسوه سازی تعیین شدند. در روش نیز چهار روش تلاوت آیات (یا انتقال حقایق و به عینیت درآوردن آنها)، تزکیه (یا پاکسازی و رشد)، تعلیم کتاب و تعلیم حکمت مورد شناسایی قرار گرفتند. آنچه که در این پژوهش می توان بدان توجه کرد، نظام مندی، مرتبه ای و مرحله ای بودن آن و کارکرد مضامین بدست آمده در تسریع رشد و دور کردن انحراف ها از نظام آموزشی است، به نحوی که اصول و روش ها همه در خدمت هدف غایی باشند.
کلید واژگان: اهداف غایی تربیتی, اصول تربیتی, روش های تربیتی, مدیریت تربیتی-آموزشی, سیره تربیتی پیامبرIn the life of educational management science, it is observed that educational organizations, like other service, production and industrial organizations, are considered, while if educational management moves towards managing the elements governing education and training, it will achieve its ultimate goals. To this end, the researcher is trying to answer the question of how educational management has been in the life of the Messenger of God. The method of this research is qualitative research, content analysis. The population and example of this research was the verses related to the life of the Holy Prophet in the Holy Quran, which was also interpreted by Al-Mizan to ensure the accuracy of the interpretation of the verses. In order to answer the research questions, the obtained data were coded and the topics were classified into three axes: ultimate goals and principles and methods Thus, in the ultimate goals, an ultimate goal of guidance (exit from darkness to light) and a sub-goal called eloquence (completion of argument) were achieved. In the principles, the five principles of warning (awakening), reminder (reminder), evangelism (perseverance), reference to the source and modeling were determined. In the method, four methods of reciting verses (or transmitting truths and making them objective), cultivation (or purification and growth), teaching the book and rulls and teaching wisdom were identified. What can be considered in this research is its systematicity and its degree and stage and its function in accelerating growth and removing deviations from the educational system so that the principles and methods all serve the ultimate goal.
Keywords: Ultimate educational goals, educational principles, Educational Methods, educational management, educational life of the Prophet -
در پژوهش حاضر به منظور دستیابی به وجوه تشابه و تمایز دیدگاه قرآن و روانشناسی به «موفقیت» و شرایط، تعامل ها و پیامدهای آن، رویکرد کیفی و روش نظریه ی زمینه ای به کار گرفته شد. با اعمال سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی درباره داده های قرآن و روانشناسی، الگوهای پارادایمی تدوین و با توجه به آن ها تعریف موفقیت ارایه شد. در الگوی قرآن «فلاح» به عنوان مقوله اصلی و «فطرت خداجو»، «لطف الهی»، «باور به آخرت» به عنوان شرایط علی؛ «آزادی» و «ورود به صراط مستقیم» به عنوان شرایط زمینه ای؛ «روابط مثبت» و «قدرت درونی» به عنوان مقوله های واسطه ای و «خودسازی»، «عبودیت»، «دینداری»، «ولایتمداری» و «سرعت و سبقت» به عنوان راهبرد مطرح شدند. در الگوی روانشناسی «شکوفایی» به عنوان مقوله اصلی انتخاب و «خودشناسی» و «غایت گرایی» به عنوان شرایط علی؛ «آزادی»، «محیط مناسب» و «انگیزش» به عنوان شرایط زمینه ای؛ «هیجان ها و عواطف مثبت»، «روابط مثبت» و «ویژگی های شخصیتی» به عنوان مقوله های واسطه ای و «خودکفایی و خودمدیریتی»، «کار و تلاش»، «تفکر و سبک تبیین مناسب» و «تاخیر کامروایی لذت جویی» به عنوان راهبرد مطرح شدند. یافته ها نشان داد هر دو دیدگاه موفقیت را رشد و تحقق انسان می دانند که در دیدگاه قرآن باعث فلاح و ورود به حیات طیبه شده و منتهی به قرب و فوز الهی می گردد اما در دیدگاه روانشناسی به منظور نیل به شکوفایی، تعالی و بهزیستی صورت می پذیرد. قرآن، الگوی پارادایمی موفقیت را حول محور «خداوند» ترسیم میکند درحالیکه در الگوی روانشناسی، «انسان» محور اصلی است.
کلید واژگان: موفقیت قرآن روانشناسی الگوی پارادایمی, نظریه ی زمینه ایIn the present study, in order to achieve the similarities and differences between the Qur'an and psychology perspectives on success and conditions, interactions and consequences, a qualitative approach and a method of grounded theory were used. By applying three types of open, axial and selective coding on Quranic data and psychology, paradigm models were developed and the definition of success was presented. In the Qur'anic model, " salvation" as the corecategory and "God-seeking nature", "divine grace", "belief in the hereafter" as causal conditions; "Freedom" and "entry into the straight path" as contextual conditions; "Positive relationships" and "inner power" were introduced as mediator conditions and "self-construction", "worship", "religiosity", "governorship" and "speed and overtaking" were introduced as strategies. In the psychological model, "flourishing" as the corecategory and "self-knowledge" and "teleology" as causal conditions; "Freedom", "appropriate environment" and "motivation" as contextual conditions; "Positive emotions", "Positive relationships" and "Personality traits" as mediator conditions and "Self-sufficiency and self-management", "Work and effort", "Appropriate thinking and style of explanation" and " Delayed gratification - hedonism "were proposed as a strategy. The findings showed that both success approaches are recognized as human’s development and flourishing which in Quran viewpoint causes salvation, entering pure life, ending to divine salvation and nearness to the God, but in psychology viewpoint it is performed in order to achieve prosperity, eminency, wellbeing and happiness. And welfare takes place. The Qur'an depicts the paradigm model of success around the "God" axis, while in the psychological model, "man" is the main axis.
Keywords: Success Quran Psychology Paradigm, model grounded theory -
«هبوط» یا «اخراج» انسان از بهشت، حیاتی را برای بشر در کره خاکی رقم زده است، که ظاهر و باطن آن آمیخته با انواع ناآرامی هاست؛ ناآرامی هایی که همواره به انسان گوشزد می کنند که ماوا و مثوای نهایی وی بر روی کره خاکی نیست و بر اوست که در اندیشه تدارک راه امنی برای بازگشت خود به سوی معاد و دارالسلام سکینه و رحمت الهی باشد. خدایی که برای انسان، آن هبوط و نزول را رقم زده، راه بازگشتی را نیز برای همو ترسیم کرده است که به صورت های مختلف در زبان ادیان الهی بیان شده است. امن و امان، سلم و سلام و سکینه و رحمت، کلیدواژه هایی برای مفاهیم و موضوعات گمشده بشر، و «اورشلیم و مکه و در نهایت، مدینه النبی» با مرکزیت پیامبر رحمت(ص) -که «رحمه للعالمین» و منبع امن و اسلام و تزکیه و تطهیر از عوامل آلودگی و ناآرامی است و در بیان پیامبران پیشین نیز به وی بشارت داده شده است - مواضع و رموز بارزی در این باب اند. مقاله به صورت توصیفی و تطبیقی موضوعات مورد اشاره را تحلیل و نقش بارز پیامبر اکرم(ص) را در ترسیم راه سکینه و آرامش در قالب های مختلف روحی، جسمی، فرهنگی و معنوی واکاوی می کند.کلید واژگان: ام القری و مدینه النبی, اورشلیم, سکینه و امن و سلام, هبوط و بازگشت انسانReligions & Mysticism, Volume:54 Issue: 2, 2022, PP 325 -349“The Hobout” or “expulsion” of human from heaven has been vital to mankind in earth, whose appearance is mixed with a variety of unrest; The unrest that always reminders who is not his ultimate and his final example on the earth's butter and it is on the thought of providing a safe way to return to resurrection and Dar al-Salam Sakineh and God's mercy. The god who has been drawn for humans, that surrender and descent, it has also been recovered for homework, which is expressed in the language of divine religions. Safe and Aman, Selm and Salam and Sakineh and Mercy, Keywords For Missing Human Concepts and Issues, and “Jerusalem and Mecca, and Ultimately, Medina-to-Nabi (The city of Prophet)” with the center of the Mercy's Prophet (PBUH), which is the “Rahmat-ton-lel-Alamin” and a The source of security and Islam and the purity and cleansing of pollution and unrest agents are given to him in the expression of previous prophets. Stances and rumudes are evident in this regard. The paper analyzed as a descriptive and adaptive topics and analyzes the prominent role of the Worthy Prophet in plotting the path of Sakineh and relaxation in various mental, physical, cultural and spiritual formats.Keywords: The Hobout, Human return, Sakineh, Safe, Salam, Jerusalem, Om-ol-Qura, Medina-to-Nabi
-
مشهور آن است که دعوت پیامبر اکرم (ص) در سالهای آغازین بعثت بهصورت مخفیانه انجام شده است. این دیدگاه به پشتوانه چهار دسته از روایات شکل گرفته است: 1) روایات ناظر به موضوع دعوت مخفی بهصورت مستقیم؛ 2) روایات مربوط به مخفی کردن رسالت از ابوطالب؛ 3) روایات تفسیری آیات 214 شعراء و 94 حجر؛ 4) روایات مربوط به خانه ارقمبن ابیارقم. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، اعتبار برخی از روایات دعوت مخفی را زیرسوال برده و بهطورکلی، نشان داده که اصل دعوت پیامبر اکرم(ص) مخفی نبوده است، بلکه برخی از یاران رسول خدا(ص) با توجه به موقعیتهای خاص خود، قادر به علنی کردن اسلام خویش نبودند و بهصورت مخفیانه ایمان میآوردند. پیامبر اکرم(ص) نیز با فراهم کردن موجبات مخفی ماندن اسلام این گروه از یاران خود، به حمایت از آنان برمیخاست.
کلید واژگان: دعوت پیامبر اکرم(ص), سال های آغازین بعثت, آغاز اسلام, دعوت مخفی, دعوت علنی -
نفس شناسی پدیده ای است که قدمتی به طول تاریخ دارد. برخی بر این باور بودند که انسان جز همین ظاهر مشهود نیست و بعضی حقیقت اصلی انسان را جوهری بسیط و ذاتی مجرد می دانند که بدن تنها نقش مرکبی برای اوست. در زمینه بعد غیرمادی انسان، دانشمندان اسلامی از واژگانی چون «نفس»، «روح» و «قلب» استفاده می کنند. در قرآن اصطلاح نفس تنها در بعد غیرمادی انسان به کار نرفته است، بلکه همه وجود انسان اعم از بعد مادی و غیرمادی هردو را دربرمی گیرد. واژه روح نیز به معنای رایج امروزی آن نیست و از هم نشینی آن با واژه «امر» می توان دریافت که روح، سازوکار اجرایی، تنظیم کننده و جاری کننده امور عالم در مخلوقات و در واقع رابط میان امر و خلق است. با بررسی دقیق تمام آیات مربوط به قلب این نتیجه حاصل می شود که در قرآن کریم این قلب است که نماینده بعد غیرمادی انسان است و کنترل کننده قوای اوست.کلید واژگان: امر, انسان, بعد غیرمادی, روح, قلب, نفسSelf-consciousness is a phenomenon that has a long history. Some believe that man is nothing but this mere visible appearance while the others consider the basic truth of man to be an indivisible abstract essence of which the body plays the role of a carrier. In the context of the immaterial dimension of man, Islamic scholars use the words “nafs” (self), “rūh” (soul) and “qalb” (heart). In the Qur’an, the term ‘nafs’ does not refer only to the human immaterial dimension but rather it encompasses the totality of man, i.e. both material and immaterial. ‘Rūh’ also doesn’t denote to its modern usage but its occurrence beside the word “amr” (command) shows that rūh is the executive mechanism, regulates and directs the affairs of the universe in creatures and is in fact the link between the command and the creation. Carefully examining all the Qur’anic verses related to qalb, it is concluded that qalb represents the immaterial dimension of man and controls his powers.Keywords: Nafs, Rūh, 'Amr, Qalb, Immaterial Dimension, Man
-
پیامبر اکرم (ص) پس از دوران فترت در اجتماعی جاهلی و فرورفته در عصبیت های قومی و تفاخرهای نژادی مبعوث شد؛ پیامبری «امی» که هم خاتم پیامبران بود و هم مامور پایان دادن به جاهلیت و امیت با معجزه ای از جنس کتاب و بیان و زبان. خاتمیت نبی و به تبع آن، وصف خاص و انحصاری «امی» برای او، نظرگاه انبوهی از محققان بوده و نتایج گوناگونی را دربرداشته است. در این میان «بیسواد»، «غیر یهودی»، «منسوب به ام القری» و «منسوب به ام» وجوه معنایی غالب تری برای واژه امی بوده اند.اما در نگاه به این مفهوم اگر به «سیاق» آیات قرآن (به عنوان منبع و مرجع این تعبیر) توجه شود؛ اگر «روح معنا»ی واژگان و «نظام مراتب» در کلمات و بستر بکارگیری آن ها درآیات و سور قرآن پررنگ تر دیده شوند؛ و در نهایت اگر نقش و تاثیر «زبان قرآن» نیز در نظر گرفته شود، تصویر روشن تری از آن به دست خواهد آمد. تصویر حاصل شده از این مفهوم در کنار جایگاه خاتمیت پیامبر (ص)، نشان از این دارد که امیت نبی متفاوت و فراتر از امیت سایر بشر است و مفهومی وحدت بخش و هم افزا و به گستره انسانیت و در واقع ناظر به بازیابی اصول فطری و مشترکات وجود بشر می باشد.
کلید واژگان: امیت», ام», امی», ام القری», زبان مبین»After the time of Fitrat, the Holy Prophet (PBUH) was sent to an ignorant and depraved society due to ethnic and racial prejudices. An "Ummii prophet" who was both the seal of the prophets and the agent of ending ignorance and ummiyyat, with a miracle of the kind of book and expression and language . The prophecy of the prophet and, consequently, the special and exclusive description of "Ummii" for him, has been the view of a large number of scholars and has yielded various results. Among them, "illiterate", "non-Jewish" and "attributed to Umm al-Qura or Umm" have been more dominant semantic aspects for the word Ummii. Looking at this concept, if the context of the verses of the Qur'an (as the source and reference of this interpretation), the "spirit of meaning" of the words and the "system of levels" in the words, as well as the role and influence of the "language of the Qur'an" are considered.a clearer picture will be obtained that upon which and due to the position of the Prophet's finality, the ummiyyat of the prophet is different and beyond the ummiyyat of other human beings and has a unifying and all-encompassing concept and extends to the restoration of human innate principles.
Keywords: Ummiyyat, Umm, Ummii, Umm al-Qura, Explicit language -
قرآن کریم نظامی معنایی میان واژگان بنیان نهاده که در آن مفاهیم را بر اساس جهان بینی خود تبیین و ارزش گذاری می کند. روش معناشناسی ساختگرا راهی برای شناخت واژگان قرآنی در این نظام و بدون پیش فرض های دیگر است. «فرح» از مفاهیم قرآنی است که اگرچه در بعضی کاربردها ارزش مثبت دارد، اما در بیشتر موارد به نوعی مورد نکوهش قرار گرفته است. ازاین رو معنا کردن فرح به شادی، شبهه منکران قرآن را مبنی بر مخالفت او با شادی، با وجود مثبت بودن این مفهوم در علم روانشناسی، تقویت می کند. بر این اساس این جستار درصدد برآمد با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی ساختگرا، معنای فرح در قرآن و در پی آن سبب نکوهش غالبی آن را بیاید. این بررسی نشان می دهد که در قرآن مولفه های معنایی فرح، شامل فخر و سرور هستند و این واژه بر اساس برتری یا عدم برتری حقیقی عامل فخر در آن، و به عبارتی وجود یا عدم وجود مولفه حقیقی بودن به دو نوع پسندیده و ناپسند تقسیم می شود. قرآن کریم برای فرح ناپسند عوامل مختلفی از جمله نعمت های دنیا، فرار از جهاد و گرفتاری مومنان را برشمرده است. در مقابل، فضل و رحمت الهی که در قرآن تنها به نعمت های معنوی اطلاق می شود، تنها عامل فرح پسندیده بیان شده است.
کلید واژگان: قرآن کریم, فرح, معناشناسی ساختگرا, فخر, شادیThe Holy Qur'an establishes a system of meanings between words in which it explains and evaluates concepts based on its worldview. The method of constructivist semantics is a way of recognizing Qur'anic words in this system without any other presuppositions. "Farah" is one of the Qur'anic concepts that, although it has a positive value in some applications, has been criticized in more cases.Thus, Farah's interpretation of happiness reinforces the skepticism of the Qur'an's denial of his opposition to happiness, despite the positive nature of this concept in psychology. Accordingly, this research seeks to find the meaning of Farah in the Qur'an with a descriptive-analytical method and by using constructivist semantics, and then find the reason for its dominant condemnation.This study shows that in the Qur'an, the semantic components of Farah include pride and joy, and this word is divided into two types based on the superiority or non-superiority of the real factor of pride in it, in other words, the existence or non-existence of the component of reality.The Holy Qur'an lists a number of factors for disapproved Farah, including the blessings of the world, the escape from jihad, and the entanglement of believers.In contrast, the divine grace and mercy, which in the Qur'an refers only to spiritual blessings, is the only factor of admired Farah.
Keywords: Qur'an, Farah, structural semantics, Pride, joy -
تقسیم قرآن مجید به سوره ها، امری بر اساس حکمت الهی است و توجه به آن، از زمان آغاز نزول و نیز در آموزه های پیامبر اکرمN و اهل بیتM، با تعابیر و از زوایای گوناگون وجود داشته و کمتر کسی است که این تقسیم بندی را صرفا از روی تصادف و فاقد معنا بداند. سوره شناسی و توجه به ساختار سوره ها، امری است که در زمان های اخیر بیش از پیش محل توجه واقع شده و از جمله مشخصات مهم سبک و اسلوب قرآن و پایه ای برای تدبر نظام مند دانسته شده است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و نیز توجه به آنچه تا کنون در این زمینه انجام شده است، چگونگی بازتاب ساختار و ارتباطات درونی سوره ها را در تفاسیر قرآن مورد تتبع قرار داده است. پژوهشی از این دست، جایگاه مفاهیمی مانند وحدت موضوعی، جامعیت واحد، ساختار هندسی، تفسیر ساختاری و نظم ساختاری را بیشتر و بهتر تبیین می کند و نشان می دهد که شکل گیری و تکامل شناخت ساختار سوره می تواند یکی از عوامل و راهکارهای استنباط مفاهیم از آیات و سوره های قرآن کریم باشد.
کلید واژگان: ساختار سوره, تفاسیر قرآن کریم, ساختارشناسی, نظم, ارتباطمجله آموزه های قرآنی, Volume:17 Issue: 31, 2020, PP 259 -282The division of the Holy Quran into chapters is based on divine wisdom, and attention to it has existed since the beginning of the revelation, as well as in the teachings of the Holy Prophet (PBUH) and the “People of the Household” (AS), with interpretations and from various angles and few people consider this division to be purely accidental and meaningless. Knowing Surah and attention to the structure of chapters is something that has become more and more important in recent times and has been considered as one of the important characteristics of the style and style of the Qur'an and a basis for systematic thinking. Using the descriptive-analytical method and paying attention to what has been done so far in this field, the present article has followed the reflection of the structure and internal communications of the chapters in the interpretations of the Qur'an. Such research explains the position of concepts such as thematic unity, unit comprehensiveness, geometrical structure, structural interpretation, and structural order more and better and shows that the formation and evolution of understanding the structure of the surah can be one of the factors and strategies for deriving concepts from the verses and surahs of the Holy Quran.
Keywords: Surah structure, Interpretations of the Holy Quran, Structuralism, Order, Relations -
در کتاب های لغت سه معنای محوری «فروخوردن خشم یا اندوه»، «امساک و جمع کردن» و «ضبط و حبس کردن در باطن برای آشکارنشدن» برای ماده «کظم» ارایه شده است؛ به صورتی که معانی تمام استعمالات آن در قرآن کریم، احادیث نبوی و اشعار شاعران نزدیک به عصر نزول قرآن به آن معنا پیوند یابد. نوشتار حاضر با بررسی میزان روایی این معانی در کاربردهای قرآنی ماده کظم نشان می دهد هر کدام از این معانی برای قرارگرفتن در جایگاه معنای محوری ماده کظم با کاستی هایی روبه رو هستند. این پژوهش بر پایه وجود ارتباط میان مفاهیم در سیاق آیات قرآن کریم به عنوان یک متن منسجم و بدون از پیش مسلم انگاشتن وجود معنای محوری برای ماده کظم، کوشیده است معنای محوری جدیدی برای این ماده پیشنهاد دهد. مفهوم کظم در تمام شش سیاق از آیات قرآن به کار رفته است و بررسی آن روشن می کند معنای «اقدام به منظور تغییر وضعیتی سخت و نامطلوب و تبدیل آن به وضعیتی مطلوب» معنای محوری ماده کظم تلقی می شود. بر اساس این، «کاظم» شخصی است که می کوشد شرایط سخت خود را به سمت وضعیتی مطلوب تغییر دهد و «مکظوم» شخصی است که دیگری او را از صحنه ای سخت و نامطلوب می رهاند. علاوه بر آیات قرآن، این معنای محوری در احادیث نبوی (ص) و اشعار شاعران نزدیک به زمان عصر نزول قرآن، معنایی سازگار و پذیرفتنی به دست می دهد.
کلید واژگان: سیاق آیات قرآن, کظم غیظ, معناشناسی, معنای محوریIn dictionaries, there are three pivotal meanings for the root of “Kdhm” in such a way that one can be able to establish a connection between its meaning on the one hand and all its uses in the Holy Koran, Hadith as well as the poems of the poets who were close to the time of the Koran development on the other hand: "Not showing anger or grief ", "forbearance" as well as "holding within inside for not being shown”. The present article studies the validity of these meanings in Koranic usages, showing that each of these meanings is faced with some defects in the position of the central meaning of the root. The current research is based on the relationship between concepts in the context of the verses of the Holy Koran as a coherent text without considering the necessity of the existence of a central meaning for the root of the word. Studying the concept of "action" in all six contexts of the verses of the Koran clarifies that the meaning of “action to change the difficult and undesirable situation and turn it into a favorable situation” can be considered as the central meaning of the root of Kdhm. Based on this, Kadhem is the person who tries to shift his harsh conditions towards a desirable one, and Makdhum is a person who is saved from an undesirable situation by another person. In addition to the verses of the Holy Koran, this central meaning in the prophetic sayings and poems of the poets close to the time of the revelation of the Koran gives a compatible and acceptable meaning.
Keywords: Kazem al-Ghayz, The Meaning of Verses, Relative Meaning, Axial Meaning -
بحث «انساء» در آیه 106 بقره مطرح شده است. مفسران پیرامون مفهوم انساء دیدگاه های گوناگونی مطرح کرده اند. اکثر آنان با اختلافی که در مفهوم آن (ترک، فراموشی و به تاخیر انداختن) دارند، انساء را در مورد آیات قرآن جایز می دانند. در مقابل، برخی با استناد به سیاق آیه 106 بقره، منظور از انساء را «فراموشی» یا «ترک آیات کتب آسمانی» دیگر دانسته اند. اما آنچه از سیاق آیه و فضای نزول سوره برمی آید این است که منظور از انساء، تاخیری است که در حکم تغییر قبله رخ داده و مستندات تاریخی نیز حاکی از همین موضوع است. زیرا اولا یهودیان از طریق بشارت پیامبران خودشان می دانستند که پیامبرN به دو قبله نماز می خواند و ثانیا پیامبرN خود نیز مدتی در انتظار تغییر قبله بودند، اما علی رغم عدم تمایل برخی از یهودیان نسبت به تغییر قبله، خداوند آیات 105 و 106 سوره بقره را در جهت تثبیت و اطمینان خاطر پیامبرش نسبت به تغییر حکم قبله نازل کرد. تفاوت نسخ و انساء نیز در این است که در نسخ از ابتدا، موقت بودن حکم مشخص نیست؛ ولی در انساء مشخص است.
کلید واژگان: انساء, نسخ, سیاق, تاخیر, تغییر قبله -
تحولات مربوط به نهضت سرزمین های اسلامی در دو سده اخیر، در خور مطالعات از نقطه نظرهای متعددی است و هنوز جای واکاوی زوایای مختلفی از آن وجود دارد. یکی از این زوایا، جانب زبانی و ادبی این خیزش در سرزمین های مزبور است. مقاله حاضر می کوشد این موضوع را ذیل سه محور عمده: زبان مشترک جهان اسلام، زبان به مثابه مولفه مهم هویت، و نیز نظم و نثر روشنگری و همدردی در میان امت اسلامی و عایله بشری در دو سده اخیر مورد بررسی قرار دهد. مقاله از ضرورت توجه به ظرفیت های زبانی می گوید و نیز از تعهد و رسالتی که زبان در دنیای امروز و در بین الملل اسلامی می تواند داشته باشد. امت اسلامی در زمان حاضر به موضوع زبان باید نگاهی ویژه و دوباره داشته باشد. هم به زبان قرآن که پایه و مایه دیانت و دانش و اندیشه و بینش اوست؛ هم به زبان های بومی برای تحکیم و تقویت و فزونی کارآیی های آن و تقویت مولفه های هویتی، و هم در حد نیاز به زبان های جهان غرب - که در دوران استیلا و استعمار قدرت های جهانی بر سرزمین های اسلامی تحمیل شده اند و امروز بهره های مثبتی از آن ها برای ارتباطات بین المللی می توان برداشت.
کلید واژگان: بیداری اسلامی, بینالملل اسلامی, بُعد فرهنگی بیداری اسلامی, ادب بیداری و بینالملل اسلامی, ادب شرق -
در میان دانشمندان اسلامی بحث های زیادی پیرامون خلق افعال در گرفته است. در روایات شیعه به صراحت به اثبات خلق تقدیری افعال انسان و نفی خلق تکوینی آن پرداخته شده است. با توجه به معنای لغوی کلمه تقدیر، یه معنا را می توان برای خلق تقدیری در نظر گرفت. اول، معنای اصطلاحی آن یعنی تقدیر اعمال انسان در علم الهی، در این معنا افعال انسان بدان سبب که در علم ازلی خدا مشخص بوده، مخلوق خدا به شمار می روند. دوم، معنای لغوی تقدیر. از آن رو که خلق نیز در اصل به معنای تقدیر است، اضافه تقدیر به خلق از باب تاکید بر معنای لغوی خلق است؛ این معنا در قرآن مورد تاکید قرار گرفته و اکثر مفسران خلق پرنده توسط حضرت عیسی را خلق تقدیری می دانند. سوم، تقدیر به معنای قدرتمند ساختن، بدین معنا که افعال انسان از آن حیث که توسط قدرتی که خدا به انسان اعطا کرده به وجود می آید، مخلوق خدا به شمار می رود. با در نظر گرفتن معنای خلق تکوینی و تقدیری، خلق مستقیم افعال انسان توسط خدا مردود و خلق غیرمستقیم آن تایید می گردد. نظریات دانشمندان معاصر شیعه به دلیل اعتقاد به خلق غیرمستقیم افعال انسان، به این روایات نزدیک تر است و آراء اشاعره و معتزله و متقدمان شیعه در تعارض با این روایات قرار داد.
کلید واژگان: خلق افعال, خلق تقدیری, خلق تکوینی, اشاعره, معتزله, شیعه امامی -
معناشناسی ساختگرای قرآن، معنای واژگان را با استفاده از متن قرآن و از طریق روابط هم نشینی و جانشینی واژگان تعیین می کند. در این روش، توجه به واحدهای زبانی «واژه» و «جمله»، بدون درنظر گرفتن «گفتمان» صورت می گیرد. بنابراین بخشی از سیاق متنی آیات در شناخت معنا لحاظ نمی شود. پژوهش حاضر با هدف افزایش دقت در معناشناسی ساختگرای قرآن، درصدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، چگونگی به کارگیری روابط معنایی میان جملات و نیز جانشینان مفهومی را در جهت بهره گیری از سیاق متنی، بررسی نماید. بنابراین با تعریف روابط معنایی مکملی، تقابلی و اشتدادی میان جملات، روابط متناظر میان واژگان، بیش از آنچه از طریق تک جمله تعیین می شد، به دست می آید. نیز توجه به جانشینان مفهومی واژه، که توصیف یا مصادیقی از یک مفهوم اند، ویژگی های بیشتری از واژه را نمایان می کند. با این ملاحظات، علاوه بر افزایش تعداد هم نشینان و جانشینان، نوع رابطه واژگان دقیق تر تعیین می شود.کلید واژگان: روابط معنایی, سیاق متنی, قرآن, معناشناسی ساختگراStructural semantics of the Qur’an determines the meaning of vocabulary through Qur’anic text as well as syntagmatic and paradigmatic relations. In this method, it is focused on the linguistic units of ‘word’ and ‘sentence’, regardless of ‘discourse’. Therefore, a part of the context of verses for understanding the meaning is not to be considered. Increasing the accuracy of structural semantics of the Qur’an, based on the descriptive-analytical method, the present research seeks to explore how to apply semantic relations between sentences and conceptual paradigmatic relations, in order to take advantage of textual context. Thus by defining semantic complementary, contradictory and booster relations between sentences, corresponding relations between words, more than what is determined through a single sentence, would be at hand. Also attention to conceptual paradigmatic relations, that is a description or exemplification of a concept, reveals more features of the word. In this regard, in addition to more syntagmatic and paradigmatic cases, the relation between words are determined more precisely as well.Keywords: The Qur’an, Structural Semantics, Textual Context, Semantic Relations
-
در بررسی های ادبی زبان ها، پژوهش هایی درباره هماهنگی لفظ و معنا به ویژه در شعر و نظم صورت گرفته است. پژوهش های مشابهی در زمینه زبان قرآن نیز انجام پذیرفته، اما آنچه کمتر بدان توجه شده است، نقش فیزیک حروف در معنادهی عام و بررسی اشتراکات موجود در این زمینه در میان برخی زبان ها و نیز تنبه به نقش فطرت انسانی به عنوان پایه مشترک ادراک در این زمینه است.
مقاله حاضر، از قرآن کریم به مثابه کتاب فطرت انسانی سخن می گوید و معنادهی آوایی آن را برای مستمعان زبان های مختلف مورد توجه قرار می دهد. در تحقیق حاضر، ارتباط فیزیک صوت و معنای آن مورد بررسی قرار می گیرد و با نمونه هایی از آیات و عبارات قرآن و زبان های دیگر تطبیق داده می شود. مقاله در پایان، انجام تجزیه و تحلیل علمی صوت قرآن و سنجش داده های به دست آمده در معنادهی قرآن را پیشنهاد می کند.کلید واژگان: زبان قرآن, فيزيک صوت, آهنگ قرآن, آوامعنايي قرآنhe relation between word and meaning is one of the subjects treated in different languages of which the language of the holy Quran. However, a point, neglected sometimes, is the physic of letters and its role in the general signification, the study and comparison of the similaries letters in some languages, attention to the role of human nature (fitra), being the common pillar of understanding in this field. This article considers the Holy Quran as a divine address to human nature fitra, and pays attention to its vocal signification for his interlocutors in different language, The article verifies too the examples of Quranic verses and some phrases in some other languages. At last, the article mentions the necessity, the utility and suggests a scientific analysis of the Quranic voices and to measure the datas regarding the Quranic signification.Keywords: Language of Quran, Physic of sound, Rhythm of Quran, Phonosemantic of Quran
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.