احد اعظمی
-
زمینه و هدف
لوپوس اریتماتوز سیستمیک یک بیماری خود ایمنی است که در آن ارگان ها و سلول ها تحت آسیبی قرار می گیرند که در مراحل ابتدایی به وسیله اتوآنتی بادی های اتصالی به بافت و کمپلکس های ایمنی ایجاد می شود.
هدف از این مطالعه ثبت اطلاعات بالینی، دموگرافیک و آزمایشگاهی بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک در مراجعه کنندگان به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) درسال 1400 بود.روش کاردر این مطالعه توصیفی مقطعی، داده های دموگرافیک (سن، جنسیت)، اطلاعات بالینی بیماران (از جمله اولین تظاهرات بیماری، علائم بالینی و...) و یافته های آزمایشگاهی بیماران (از جملهCBC، ESR، CRP، پروتئین اوری، FANA، Anti dsDNA، C3، C4، Anti RO و APS Ab) ثبت شدند.
یافته هااطلاعات مربوط به ویژگی های بالینی 50 بیمار شامل 46 زن (92%) و 4 مرد (8%) با میانگین سن 12.14± 40.78 سال و سن تشخیص بیماری 10.62± 31.76سال مورد بررسی قرار گرفت. شایع ترین شکایت اولیه در بیماران مورد بررسی مربوط به علائم مفصلی ایزوله با 28% بوده است. شایع ترین علائم بالینی مشاهده شده در بیماران مربوط به علائم مفصلی به همراه حساسیت به نور با فراوانی 20 درصد بوده است. ANA، Anti dsDNA مثبت و C3 وC4 کاهش یافته به ترتیب در 88 ، 70 و 26 درصد از بیماران مثبت بود.
نتیجه گیریراه اندازی سیستم ریجستری جهت ثبت ساختارمند اطلاعات بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک در هر منطقه جهت سیاست گذاری بهتر برای مدیریت بیماری و دسترسی پزشک معالج به اطلاعات بیماران و استفاده از آن ها در کارهای تحقیقاتی بسیار می تواند کمک کننده باشد.
کلید واژگان: لوپوس اریتماتوز سیستمیک, خودایمنی, Anti dsDNABackgroundSystemic lupus erythematosus is an autoimmune disease in which organs and cells are damaged in the initial stages by tissue-binding autoantibodies and immune complexes. Clinical, demographic and laboratory information of patients with SLE in Ardabil province is the aim of this study.
MethodsThe present study is a cross-sectional descriptive study that examines demographic data (age, gender), clinical information such as the first manifestation of the disease, clinical symptoms, etc., and laboratory findings such as CBC, ESR, CRP, proteinuria, FANA, Anti dsDNA, C3, C4, Anti RO and APS Ab of patients who referred to the rheumatology clinic of Imam Khomeini Hospital (RA) in 2021.
ResultsInformation related to the clinical characteristics of 50 patients, including 46 women (92%) and 4 men (8%), with an average age of 12.14 ± 40.78 years (range: 21-73) and age at diagnosis of 10.62 ± 31.76 years were investigated. The most common initial complaint in the studied patients was related to isolated joint symptoms (28%). The most common clinical symptoms observed in the examined patients were related to joint symptoms along with sensitivity to light with a frequency of 20%. ANA, anti-dsDNA tests positivity and reduced C3 and C4 levels were observed in 88%, 70% and 26% of patients, respectively.
ConclusionThe establishment of a registry system for the structured registration of information of patients with systemic lupus erythematosus in each region is necessary to a better understanding of the characteristics of the disease and better management policy of patients.
Keywords: Systemic Lupus Erythematosus, Anti dsDNA, Autoimmune -
زمینه و هدف
استیوآرتریت زانو عامل مهمی برای درد و ناتوانی در افراد جامعه به شمار می رود که در پژوهش حاضر به بررسی عوامل خطر استیوآرتریت اولیه زانو در بیماران با شکایت درد زانو و ارتباط آنها با استیوآرتریت زانو پرداخته می گردد.
روش کار87 نفر در هر گروه وارد مطالعه شدند و از نظر سنی همسان سازی گردیدند. گروه مورد از بین خانم های زیر 50 سال که با شکایت درد زانو مراجعه کرده بودند و گروه شاهد نیز از میان بیماران با سن زیر 50 که با شکایت درد زانو و بدون یافته های رادیولوژیک اوستیوآرتریت، انتخاب گردید.
یافته هانتایج نشان داد میزان استیوآرتریت زانو با شاخص توده بدنی ارتباط معنی داری دارد (0/001=p). ارتباط استیوآرتریت زانو با میزان ESR معنی دار نبود ولی افزایش CRP با p-value برابر با 0/01 با ریسک حدودا 3/5 برابری افزایش استیوآرتریت زانو همراه بود. با افزایش میزان تحصیلات، میزان استیوآرتریت زانو کاهش پیدا کرد (0/022=p). افزایش میزان فعالیت سرپایی شبانه روزی به طور معنی داری با افزایش استیوآرتریت زانو ارتباط داشت (0/032=p). در بررسی های انجام شده استیوآرتریت زانو با نوع سرویس بهداشتی مورد استفاده، استفاده از پله ارتباط آماری قابل توجهی از نظر آماری نداشت.
نتیجه گیریاستیوآرتریت زانو با شاخص توده بدنی؛ میزان تحصیلات، شاخص CRP و میزان فعالیت شبانه روزی ارتباط دارد و توصیه می شود که با کمکردن وزن در افراد با شاخص توده بدنی غیرطبیعی، ورزش و بهبود سبک زندگی از میزان بروز استیوآرتریت زانو و ناتوانی ناشی از آن کاسته شود.
کلید واژگان: اوستئوآرتریت, عوامل خطر, درد زانوBackground & objectivesKnee osteoarthritis is an important cause of pain and disability in the community. The present study investigated the risk factors for primary osteoarthritis of the knee in patients with knee pain and their relationship with knee osteoarthritis.
Methods87 patients were included in the study and were matched in terms of age. Cases consisted of female patients less than 50 years of age with knee pain and the control group was selected from patients under 50 years of age with knee pain and no radiographic findings of osteoarthritis.
ResultsThis study showed that the rate of osteoarthritis of the knee was significantly related to body mass index (p=0.001). The relationship between knee osteoarthritis and ESR was not significant, but an increase in CRP with a p-value of 0.01 was associated with a risk of approximately a 3.5-fold increase in knee osteoarthritis. With increasing education, the rate of knee osteoarthritis decreased (p=0.022). The Increased circadian outpatient activity was significantly associated with increased knee osteoarthritis (p=0.032). In performed assessments on osteoarthritis of the knee, there was no statistically significant relationship between the type of bathroom used, the use of stairs, and residential houses.
ConclusionKnee osteoarthritis has a relationship with body mass index, Education level, CRP index, and circadian activity level. it is recommended to lose weight in people with abnormal body mass index, exercise, and improve their lifestyle to reduce the incidence of knee osteoarthritis and disability.
Keywords: Osteoarthritis, Risk Factors, Knee Pain -
Background And ObjectiveThe Erythrocyte Sedimentation Rate (ESR) is indirect measures that can be used to assess a patients gerenal level of inflammation. An extremely elevated ESR (>100 mm/h) has a 90% predictive value for a serious diseases. This study has been done for preparing more information about the reasons of ESR (>100 mm/h) in adults who had been referred to ImamKhomeini hospital.Materials And MethodsThis is a descriptive study and whole hospitalized patients in this hospital with the ESR levels more than 100 included in this study from September 2014 to September 2015.Results127 patients have been encountered in this study and 59.08% of them were female and 40.92% were male. The average age of the participants were 55.54 and the average ESR level were 112.6 with the highest affluence of 34% for infection and 13% for other diseases. The most important illnesses in this study were osteomyelitis (14%), CKD (14%) RA (10%). The levels of Hb and Cr have been evaluated that are 9.27 for Hb and 2.1 for Cr.ConclusionIn comparison to different studies, the most important reasons for the rise of ESR level are infection diseases and secondary reasons malignancies and autoimmune diseases and kidney defects are the reasons for the rise of ESR level.Keywords: Etiology, Erythrocyte Sedimentation Rate, Patients
-
سندرم کوگان یک اختلال التهابی مزمن با علت ناشناخته است که بیشتر بالغین جوان را مبتلا می کند. دو تظاهر اصلی این بیماری شامل کراتیت بینابینی دو طرفه و اختلال در گوش داخلی است. سندرم کوگان با واسکولیت سیستمیک به صورت آئورتیت همراهی دارد. تشخیص بیماری براساس وجود بیماری التهابی چشمی و اختلال گوش داخلی است. در این مقاله سندرم کوگان کلاسیک در یک خانم 47 ساله گزارش شده است. بیمار از 2 ماه قبل از مراجعه دچار سردرد، سرگیجه، تهوع، استفراغ، لنگش پای راست، دردهای عضلانی اسکلتی، کم شنوایی و نابینایی دوطرفه شده بود. در معاینه چشمی کاهش حدت بینایی در حد 0.1 به صورت دوطرفه و در معاینه با اسلیت لامپ پرخونی ملتحمه، کاتاراکت و کراتیت بینابینی دوطرفه وجود داشت. اودیوگرام با تون خالص و پاسخ شنوایی ساقه مغز، کاهش شنوایی حسی عصبی دوطرفه را نشان داد. به بیمار ابتدا پالس وریدی و سپس درمان خوراکی پردنیزولون و سیکلوفسفامید داده شد که در پیگیری، بهبودی نسبی یافت.
کلید واژگان: سندرم کوگان, کراتیت بینابینی, کم شنوایی, واسکولیتCogan's syndrome is a chronic inflammatory disorder of unknown cause affecting mostly young adults. Two main observation of the disease are bilateral interstitial keratitis and vestibuloauditory dysfunction. Association between Cogan's syndrome and systemic vasculitis as well as aortitis are exist. The diagnosis of the disease is based upon the presence of inflammatory eye disease and vestibuloauditory dysfunction. In this article, the classic Cogan's syndrome has been reported in a 47-year-old woman. Two months prior to admission, the patient had been suffering from headache, vertigo, nausea, vomiting, right leg claudication, musculoskeletal pains, bilateral hearing loss and blindness. Ophthalmologic examination revealed that visual acuity was 0.1 bilaterally and on slit lamp examination, there was a conjunctival hyperemia, bilateral cataract and interstitial keratitis. Pure tone audiogram (PTA) and auditory brain stem response (ABR) showed bilateral sensorineural hearing loss. The patient was initially treated with pulse intravenous methylprednisolone and was followed by oral prednisolone and cyclophosphamide, which in follow-up showed partial improvement.Keywords: Cogan's syndrome, Interstitial keratitis, Hearing loss, Vasculitis -
زمینه و هدفخودکشی یک مشکل بزرگ در بهداشت و سلامت اجتماعی می باشد. این پدیده برای سیستم بهداشت و درمان کشور پرهزینه و با معیارهای ارزشی و فرهنگی کشور مغایرت دارد. شناخت برخی از عوامل پیش بینی خطر متعاقب انجام مطالعات اپیدمیولوژیکی روی اقدام کنندگان به خودکشی توانسته، راهکارهای مناسبی جهت پیشگیری برای برنامه ریزان اجتماعی، بهداشتی و درمانی ارایه دهد. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژیکی خودکشی جهت بدست آوردن اطلاعات کافی در مورد ویژگی افراد فوت شده و ارائه راهکارهای مناسب برای سیستم بهداشتی جهت پیشگیری و درمان بهتر این افراد انجام شده است.روش کاراین مطالعه یک بررسی توصیفی- مقطعی میباشد، کلیه افراد فوت شده در اثر خودکشی از ابتدای سال 1382 تا پایان بهمن ماه 1387 که آمار مربوط به آنها در بیمارستانهای بوعلی، فاطمی، علوی و پزشکی قانونی اردبیل ثبت گردیده، مورد مطالعه قرار گرفتند. تعداد افراد فوت شده 64 نفر بود. ابزار پژوهشی بکار رفته فرم محقق ساخته از مشخصات اپیدمیولوژیکی افراد فوت شده بود. اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS 13مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هادر این مطالعه بالاترین موارد خودکشی موفق در دوره سنی 24-15سال (43/8%)، در جنس مونث (62/5%)، در افراد متاهل (57/8%) و در جامعه شهری (65/6%) بود. بیشترین روش بکار رفته استفاده از داروها و سموم (90/6%) بوده است. در بین داروها و سموم به ترتیب ارگانوفسفره ها، ضد افسردگی های سه حلقه ای و فسفید آلومینیم قرار داشتند.نتیجه گیریاین بررسی نشان داد که ریسک فاکتورهای مختلفی شامل جنس، سن، وضعیت تاهل، محل سکونت و دستیابی آسان به داروها و سموم می باشد، در خودکشی موفق موثر می باشد و بهتر است آموزشهای مربوط به پیشگیری و مداخلات بهداشت روانی در دهه دوم و سوم زندگی با اختصاص وقت بیشتر برای افراد مونث بخصوص متاهلین این گروه انجام پذیرد. و در جهت آموزش، پیشگیری، تشخیص و درمان مسمومیت ها بویژه با داروها و سموم شایع تدابیر بیشتری اعمال گردد.
Background And ObjectivesSuicide is an important problem for social safety and health. This phenomenon is costly for remedy and also is against Islamic values and ethics. Recognizing some risk factors of forecasting after epidemiologic studies on people whom attempted to suicide could prepare and present outlines and proper guides for preventing by health and social planners. This research is purposed on suicide epidemiologic study to obtain full and enough data about deceased people by suicide in Ardebil province.MethodsThe subjects of this descriptive, analytic and sectional research were 64 deceased people by suicide from 2003-2008, who were registered in Bualy, Fatemu, Alavi Hospital and Forensic Medicine of Ardabil Province. The Data was gathered by a researcher designed questionnaire and analyzed using SPSS software.ResultsThe highest rate of suicide belonged to age rank of 15-24 years (43.8 %), which occurred in female (62.5 %), married people (57.8 %) urban society (65.6 %) and patient without past chronic physical illness or psychiatric history and without pre-attempt suicide. Self poisoning by drugs and toxins were the most common used method in this case (90.6 %). Orderly the most common used drugs were Organo-Phosphorate Toxins, Tricyclic Antidepressants and Aluminum Phosphid.ConclusionThis research is indicating various risk factors such as sex, age, marriage status, residing place of society and easy access to drugs and toxins. According to obtained results, it is better or proper to accomplished related education and training of preventation and interference of mental health in second and third decades of life with allocation of much time for females (especially married). We suggest paying more attention to education, preventation, diagnosis and treatment of poisoning especially poisoning by most common drugs and toxins. -
زمینه و هدفتولد با وزن کمتر از 2500گرم (به عنوان حاصل زایمان پیش از موعد و یا محدودیت رشد داخل رحمی) شاخص عمده ارزیابی سلامت نوزادی و شیر خواری می باشد. علل عمده شیرخواران با وزن کم در کشورهای صنعتی، تولد زودرس است، در حالی که در کشورهای در حال توسعه علت آن اغلب محدودیت رشد داخل رحمی است. علل متفاوتی شامل علل دموگرافیک و رفتاری در دوران قبل از حاملگی و حین حاملگی در بروز LBW (نوزادان با وزن تولد کمتر) موثر می باشند که با شناسایی و کنترل این عوامل خطر میزان بروز LBW و مرگ و میر نوزادان کاهش می یابد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر LBW در شهر اردبیل انجام شده است.روش کاردر این مطالعه مورد - شاهدی همه نوزادان کم وزن متولد شده در سال 1385 در بیمارستانهای آرتا، علوی و سبلان اردبیل مورد مطالعه قرار گرفتند. نوزادان متولد شده با وزن کمتر از 2500 گرم (470 n=) به عنوان گروه مورد و 482 نوزاد متولد شده با وزن بیش از 2500 گرم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه، مصاحبه با مادر و معاینه فیزیکی جمع آوری گردید و اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS در سطح معنی داری (05/0p<) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هاطبق نتایج بدست آمده از این تحقیق میزان بروز LBW در بیمارستانهای شهر اردبیل 4/6 % می باشد. و در این مطالعه ارتباط معنی داری بین نارسی و سن حاملگی کمتر از 37 هفته، سن، وزن و شغل مادر، چند قلوئی، پارگی زودرس کیسه آب و سابقه زایمان با نوزاد کم وزن، مصرف دارو و بیماری های مادر، خونریزی واژینال مادر در طول حاملگی، ناهنجاری های مادرزادی، فاصله کمتر از 2 سال بین دو حاملگی اخیر با بروز کم وزنی نوزاد بدست آمد. ولی رتبه تولد، مراقبت بهداشتی در طول مدت حاملگی، مصرف اسید فولیک، آهن، سیگاری بودن و اعتیاد مادر، محل زندگی (شهر یا روستا)، میزان تحصیلات مادر و ازدواج فامیلی با بروز کم وزنی ارتباط معنی داری نداشت.نتیجه گیریمهمترین ریسک فاکتورهای LBW در نوزادان این منطقه بیشتر نارسی یا سن حاملگی کمتر از 37 هفته، چند قلوئی، پارگی زودرس کیسه آب، سن مادر 35 ≤ سال وزن مادر kg> 50 و بیماری های مادر می باشد.
-
زمینه و هدفپر فشاری خون بیماری شایع و با عوارض بالاست که متاسفانه وضعیت درمانی آن در کلیه جوامع از جمله جامعه ما از شرایط مطلوبی برخوردار نیست. هدف از این مطالعه بررسی رژیم درمانی داده شده و سطوح کنترل فشار خون در بیماران مراجعه کننده به علت پر فشاری خون به اورژانس و درمانگاه سرپایی بیمارستان بوعلی میباشد.روش کاراین مطالعه برروی200 بیمار مراجعه کننده به اورژانس و درمانگاه سرپایی بیمارستان بوعلی بین سال های 83 1382 به علت فشارخون بالا انجام شد. در این مطالعه فشارخون، سن، جنس، وضعیت درمانی شامل مصرف یا عدم مصرف دارو، نوع و تعداد داروهای مصرفی بیماران بررسی و نتایج توسط آمار توصیفی تحلیل شد.یافته هااز200 بیمار مراجعه کننده 1% دارو مصرف نمی کردند، 59/5% یک دارو و 39/5% دو دارو یا بیشتر مصرف می کردند33/5% بیماران آتنولول و 11% بیماران تنها انالاپریل مصرف می کردند. بیشترین میزان مصرف ترکیب دارویی بتا بلوکر+ACEI (Angiotensin Converting Enzyme Inhibitor) و کمترین آن مربوط به ترکیبی از مدر و بلوک کننده کانال های کلسیمی بوده است. همه بیماران مصرف کننده مدر در حین مراجعه در مرحله پره هیپرتانسیون قرار داشتند در حالیکه اغلب بیماران تحت درمان با CCB(Calcium Chanel Blocker) با مرحله دو فشارخون مراجعه کردند در بیماران تحت درمان با ترکیب دارویی مدر و CCB شدت کمتری از مقادیر فشارخون (100% در مرحله پره هیپرتانسیون) در مقایسه با مصرف کنندگان ACEI و CCB یا ACEI و مدر وجود داشت (57% در مرحله دو).نتیجه گیریدر این مطالعه درمان ترکیبی مدر و CCB بهترین نتیجه درمانی در کنترل فشار خون را داشت.
کلید واژگان: پرفشاری خون, ACEI, CCB, مدر, کنترل فشار خونBackground and ObjectivesHypertension is a disease with high prevalence and complications and unfortunately the freatment of which is not desirable in many communities including ours. The aim of this study is to assess the therapeutic diet giving and level control of HTN in patients with Hypertension who refered to Ardabil Boali Hospital emergency room and out patient Clinic room.MethodsThis study was performed on 200 patients who refered to the emergency room and out patient Clinic in Ardabil Boali Hospital from 2003 to 2004 due to high blood pressure. In this study, blood pressure and other factors such as sex, age and the therapeutic modality including compliance to theyapy and kind and quality of drugs were determined, then the data was analyzed by using descriptive statistics.ResultsOf 200 patients only 1% did not take drug 59.5% of patients were on monotherapy and 39.5% took two or more drugs 33.5% were on Beta blocker (Atenolol) and 11% on ACE inhibitor (Enalapril). Among patients on combination therapy the highest prevalence was B.bloche and ACE.I 40%, and the least one prevalence was diuretic and CCB (2%). All patients on diuretic were pre hypertensive whereas the majority of patients on CCB had stageII hypertension. In patients on multi drug therapy all patients on diuretics + CCB were pre hypertensive but 57% of patients on ACEI + CCB or ACE.I + diuretic had stageII hypertension.ConclusionIn this study for combination therapy Diuretic and CCB had the best result in controlling hypertension.Keywords: Hypertention, Monotherapy, Combination therapy -
زمینه و هدفاکثر افرادی که نیاز به ترانسفوزیون خون و فرآورده های خونی پیدا می کنند، بیماران بدحالی هستند که به دلیل خونریزی، آنمی ناشی از بیماری مزمن، اختلالات انعقادی، مشکلات پلاکتی و سایر موارد مشابه مورد درمان قرار می گیرند با توجه به مشکلات و هزینه بالای تامین خون سالم و همچنین عوارض متعدد ناشی از ترانسفوزیون خون و فرآورده های خونی لازم است که تجویز فرآورده های مذکور براساس معیارهای علمی و فقط در صورت ضرورت انجام گیرد. مطالعه حاضر برای بررسی موارد ترانسفوزیون انجام گرفته در یک بیمارستان جراحی و سوختگی و تشخیص موارد غیرضروری ترانسفوزیون در یک مقطع شش ماهه صورت گرفته است.روش کاراین مطالعه توصیفی برروی150 نفر از بیمارانی که در نیمه اول سال 1382 در بیمارستان فاطمی اردبیل مورد تجویز خون و فرآورده های خونی قرار گرفته بودند، انجام گرفته و بر اساس وضعیت بالینی و معیارهای آزمایشگاهی و شواهد موجود در پرونده بیماران و بر مبنای استانداردهای موجود در منابع علمی در مورد ضروری یا غیرضروری بودن ترانسفوزیون آنان تقسیم بندی صورت گرفته است. اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هااز بین 150 بیماری که تحت ترانسفوزیون قرار گرفته بودند 46 مورد (25/7%) خون کامل، 92 مورد (51/4%) گلبول متراکم، 36 مورد(20/1%) FFP (Fresh Frozen Plasma) و 5 مورد (2/3%) پلاکت دریافت کرده بودند. محل ترانسفوزیون در 60 مورد (40%) بخش مراقب های ویژه، 31 مورد (20/7%) بخش جراحی، 28 مورد (18/7%) اتاق عمل، 11 مورد(7/3%) بخش ارتوپدی، 10 مورد(6/7%) بخش سوختگی و 9 مورد(6%) بخش اورژانس بود. از نظر سنی، بالاترین میزان در گروه سنی40 20 سال(32/7%)بوده و از نظر جنسی (67/3%) بیماران مذکر بودند. از نظر ضرورت ترانسفوزیون، با توجه به معیارهای علمی26/08% بیماران در گروه خون کامل، 30/44% در گروه گلبول قرمز، 47/22% در گروه FFP و 80% در گروه پلاکت دریافت غیرضروری داشته اند.نتیجه گیریبا توجه به هزینه بالای تهیه خون سالم و فرآورده های خونی و نیز نظربه مشکلات متعددی که می تواند پس از ترانسفوزیون خون و فراورده های خونی در بیمار ایجاد شود، تجویز این فرآورده ها در بیماران باید با دقت بیشتر و بر اساس معیارهای مشخص علمی انجام گیرد. درصد بالای موارد غیرضروری تجویز خون و فرآورده های خونی در مطالعه حاضر نیاز به توجه بیشتر در این زمینه را ضروری می سازد.
کلید واژگان: ترانسفوزیون خون, فرآورده های خونی, خون کامل, گلبول متراکم, پلاسمای منجمد تازهBackground and ObjectivesMost of the people who need blood and blood products transfusion, are the critic cases under transfusional therapy for their bleeding, chronic disease anemia, clotting disorders, platlet problems and so on. Considering the problems and high costs of providing safe blood and due to the transfusional complications, it is necessary for the blood products to be used based on scientific standards and only in the time of emergency. This study examined the cases of transfusion in a surgery and burning hospital and to determine the unnecessary cases of transfusion in a period of six months.MethodsThis descriptive study was performed on 150 patients under blood and blood products transfusion in Ardabil Dr Fatemi hospital during 2003. Necessary and unnecessary cases of transfusion were categorized according to the patients clinical situations, laboratory criteria, the evidence existing in their records and on the basis of standards documented in the literature. The data were analyzed by SPSS software.ResultsAmong 150 cases transfused, 46 (25.7%) received whole blood, 92 (51.4%) packed cell, 36 (20.1%) FFP and 5 (2.3%) platlet. The ward of transfusion was ICU in 60 cases (40%), surgery ward in 31 (20.7%), operation room in 28 (18.7%), orthepedic ward in 11 (7.3%), burning ward in 10 (6.7%) and emergency ward in 9 (6%). Highest rate belonged to 20 to 40 age-group (32.7%). 67.3% of the cases were male transfusion, based on documented criteria, with regard to the necessary of 26.08% of the cases in whole-blood group, 30.44 in packed cell group, 47.22 in FFP group and 80% in platlet group received umecessary transfusion.ConclusionsConsidering the high cost of preparation of safe blood and blood products and regarding the problems which can affect the patients after transfusion, these products should be used carefully and on the basis of the documented. The high rate of unnecessary transfusion of blood and its products at the present reseaech demands more attention in this regard.Keywords: Blood Transfusion, Blood Products, Whole Blood, Packed Cells, FFP -
زمینه و هدفپریکاردیال افیوژن با تجمع بیش از حد طبیعی مایع در فضای پریکارد مشخص می شود که می تواند باعث بروز اختلال در عملکرد قلب و حتی مرگ بیمار شود. مطالعات انجام شده در مورد این بیماری بیشتر مربوط به جوامع توسعه یافته بوده و ابعاد اپیدمیولوژیک آن در کشورهای در حال توسعه به خوبی شناخته نشده است. این مطالعه با هدف بررسی اتیولوژی، یافته های بالینی و پاراکلینیکی بیماران مبتلا به پریکاردیال افیوژن انجام شده است.روش کارمطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی گذشته نگر است. از میان کل بیماران بستری شده در بیمارستان بوعلی اردبیل در طی سال های 1382-1380، 49 بیمار که در اکوکاردیوگرافی دارای افیوژن پریکارد با حجم متوسط تا وسیع بودند انتخاب و وارد مطالعه شدند و از نظر تاریخچه، معاینه فیزیکی و یافته های پاراکلینیکی شامل عکس ساده ریه، الکتروکاردیوگرام و آنالیز مایع پریکاردی (در صورت انجام) مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هااز 49 بیمار مورد بررسی 25 نفر (51%) زن و بقیه مرد بودند. محدوده سنی بیماران 10 تا 85 سال بود و 42% از بیماران بالای 60 سال سن داشتند. شایع ترین شکایت بالینی بیماران در زمان مراجعه تنگی نفس (44/9%) و درد سینه (24/5%) بود. ECGبیماران در 1/53%موارد ریتم سینوسی داشت. محور قلب در 83/7% موارد طبیعی بود ECG در 83/7% بیماران ولتاژ پایین کمپلکسQRSرا نشان داد. شایع ترین یافته در عکس ساده ریه کاردیومگالی در 85/7% موارد بود و 14/3% بیماران عکس ساده طبیعی داشتند. اتیولوژی های شایع شامل نارسایی مزمن کلیه 16/3%، بیماری سل 8/2%، نارسایی قلبی 8/2% و بدخیمی 6/1% به دست آمد. در 44/8% بیماران اتیولوژی خاصی به دست نیامد.نتیجه گیریبه نظر می رسد بیشتر موارد پریکاردیال افیوژن در سنین بالا تر روی می دهد که ممکن است به دلیل شیوع بالای بیماری های مختلف از قبیل HF(Heart Failure)، CRF(Chronic Renal Failure) و بدخیمی در افراد مسن باشدکلید واژگان: پریکاردیال افیوژن, نارسایی قلبی, نارسایی مزمن کلیه, بدخیمیBackground And Objectivespericardial effusion is characterized by the accumulation of excessive fluid in the pericardial space, which can lead to cardiac dysfunction or death. Most of the previous studies have been performed in developed countries and its epidemiologic aspects in developing countries were not well-recognized. The aim of this research was determination of etiology, clinical and paraclinical findings in patients with pericardial effusion.MethodsThis was a cross-sectional, descriptive and retrospective study. From all of the patients admitted to Buali hospital between 2001 to 2003, 49 patients that showed moderate to massive pericardial effusion in echocardiography were selected and studied in terms of history, physical examination, CXR, ECG and pericardial fluid analysis (if performed).ResultsFrom 49 patients 25 (51%) were female and 24 were male. Age ranges of patients were 11 to 85 years. The age of 42% of the patients was above 60 years. The most common clinical complaints were dyspnea (44.9%) and chest pain (24.5%). ECG in most of them (53.1%) were normal sinus rhythm. Cardiac electrical axis in 83.7 % was normal, but ECG in 83.7% of cases showed low voltage QRS complex. The most common findings in CXR was cardiomegaly (85.7%) and 14.3% of patients had normal CXR. Common etiologies of pericardial effusion were chronic renal failure (16.3%), tuberculosis (8.2%), heart failure (8.2%) and malignancies (6.1%). Etiology of disease in 44.8% of patients was unknown.ConclusionIt seems that most of pericardial effusions occur in higher ages. It can be due to high prevalence of different diseases such as heart failure, chronic renal failure or malignancies in senile persons.Keywords: Pericardial Effusion, Etiology, Clinical Characteristics
-
زمینه و هدفبرطبق گزارش اخیر وزارت بهداشت، سرطان مری دومین سرطان شایع و کشنده در اردبیل می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی پاتولوژی و ارتباط آناتومیک قسمت های مختلف مری با عوامل خطر سرطان مری در اردبیل انجام شد.روش کاراین مطالعه آینده نگر- از نوع توصیفی- تحلیلی درکلینیک فوق تخصصی گوارش شهر اردبیل در بیماران مراجعه کننده به کلینیک از سال 82-1379 انجام گرفت. بیماران با نشانه های هشداردهنده دستگاه گوارش فوقانی با ویدئوآندوسکوپ فیبراپتیک بررسی شدند و از ضایعات مشکوک به سرطان مری 6-5 عددبیوپسی تهیه شد و سپس تشخیص سرطان مری با پاتولوژی در152 بیمار تایید گردید و با توجه به محل آناتومیک ضایعه، اطلاعات مربوط به سن، جنس، سطح تحصیلات، محل سکونت، مصرف سیگار، مشروبات الکلی و اوپیوم ثبت گردید. در نهایت اطلاعات به دست آمده به کمک نرم افزار آماری 2000 EPI تجزیه و تحلیل شد.یافته هامیانگین سنی بیماران مبتلا به سرطان مری 11/64 ± 59 سال و نسبت جنس مذکر به مونث 1 به 1 بود. 77% بیماران ساکن روستا و 93/4% بیماران بی سواد بودند. 82/9% سرطان ها از نوع SCC (Squamous Cell Carcinoma)، 16/4% از نوع آدنوکارسینوما و 0/7% کارسینوم درجا بود. شایع ترین محل گرفتاری SCC مری ثلث میانی با 73 بیمار (48%) بود. در مقابل شایع ترین محل آدنوکارسینوم مری با 31 بیمار (20%) در ثلث تحتانی مری قرارداشت. در تحلیل آماری بین سرطان مری با مصرف سیگار، الکل و اوپیوم ارتباط آماری معنی دار وجود نداشت.نتیجه گیریسرطان مری دومین سرطان شایع در اردبیل می باشد این مطالعه نشان داد برخلاف کشورهای غربی در اردبیل سرطان مری ارتباطی با مصرف سیگار و الکل ندارد، بنابراین لازم است برای واضح تر شدن عوامل خطر در اردبیل بررسی های دیگری در خصوص ارتباط سرطان مری با عوامل شناخته شده مانند نیتروزامین ها و محتوای خاک و تولیدات کشاورزی منطقه و خصوصیات ژنتیکی بیماران در آینده صورت گیرد.
کلید واژگان: سرطان مری, اسکواموس سل کارسینوما, آدنوکارسینوما, عوامل خطرBackground and ObjectivesAccording to a recent report published by the ministry of health, Esophageal cancer is the second most common fatal cancer in Ardabil. This study investigated the relationship between anatomical sites and pathological features of Esophagus cancer with related risk factors.MethodsThis descriptive-cross-secional and prospective study was conducted on patients referring to GI clinic of Ardabil (Aras) between 2000-2003. Patients with suspicious upper GI symptoms underwent upper GI vide-endoscopy. At least five to six endoscopic punch biopsies were obtained from all the lesions and sent for pathology. Diagnosis was confirmed by pathology. Anatomical sites, demographic information of the patients (age, sex, educational state, residential area) smoking habit, alcohol and opium consumption were entered into the questionnaire. Statistical analyses were performed using the EPI 2000 statistical software.ResultsThe mean age of the patients with cancer was 59 ± 11.64 years and the male to female ratio was 1:1. Villagers constituted 117 (77%) of the patients. 93.4% of these patients were illiterate. The cancers were of the following types: 126 (82.9%) SCC, 25 (16.4%) adenocarcinoma and 1(0.7%) in situ carcinoma. The most common site of esophageal SCC cancer was middle third of esophagus with 73 (48%) patients. In contrast the most common site of adenocarcinoma in 31 (20%) patients was lower third of esophagus. No meaningful relationship was found between esophageal cancer and smoking drinking or opium consumption.ConclusionThe findings indicated that unlikewestern countries esophagus cancer had no relationship with smoking or alcohol consumption in Ardabil. Other studies are recommended to be performed to find out more about relationship between known esophageal risk factors including nutritional habits, nitrosamines, soil contents, agricultural products and genetic background.Keywords: Esophageal Cancer, SCC, Adenocarcinoma -
سابقه و هدفبا توجه به هدف اصلی سازمان انتقال خون که تامین خون سالم و کافی برای بیماران و نیازمندان به خون و فرآورده های خونی می باشد، انتخاب اهدا کنندگان سالم دارای اهمیت فوق العاده می باشد. از طرف دیگر زنان به خصوص قشر دانش آموز و معلمان خانم که احتمال انجام رفتارهای پرخطر کمتری نسبت به مردان دارند، منبع بسیار مهمی برای تامین خون سالم محسوب می گردند. در عین حال با توجه به این که میزان مشارکت این قشر از جامعه در زمینه اهدای خون کمتر از آقایان در سطح کشور و بالاخص استان می باشد، در این پژوهش علل اقدام کمتر خانم ها برای اهدای خون، نسبت به آقایان بررسی شده است.مواد وروش هانوع مطالعه مقطعی می باشد و جامعه مورد مطالعه، معلمین خانم و دانش آموزان بالای 17 سال دبیرستان های دخترانه استان اردبیل می باشد. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری خوشه ایاز بین دبیرستان های دخترانه استان بود و تعداد 280 نفر دانش آموز و 280 نفر معلم وارد مطالعه شدند. اطلاعات توسط پرسشنامه جمع آوری و در نهایت از نرم افزار کامپیوتری SPSS جهت تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.یافته هامیانگین سنی گروه دانش آموزی 39/1 ± 9/17 سال و میانگین سنی معلمین 74/6 ± 7/33 سال بود. در اکثریت جمعیت تحت مطالعه، سطح تحصیلات پدران و مادران خانواده های دانش آموزان و معلمان دوره ابتدایی بوده و اکثرا پدران شغل آزاد و مادران خانه دار بودند(7/91% دانش آموزان و 6/91% برای معلمین). سابقه اهدا خون در دانش آموزان و معلمین به ترتیب 10 و 21 درصد بود. مهم ترین علت اهدا خون در هر دو گروه اقدام انسان دوستانه ذکر شد. 35% دانش آموزان و حدود 21% معلمین، به میزان زیاد و خیلی زیاد از روند اهدای خون ترس داشتند.40% دانش آموزان و 57% معلمین مهم ترین علت استقبال کم خانم ها از روند اهدا خون را کم خونی بیان کردند. 2/32% دانش آموزان و 17% معلمین مهم ترین علت استقبال کم بانوان از اهدای خون را عدم موافقت والدین یا همسر می دانند. 3/17% دانش آموزان و 6/9% معلمین سابقه انجام حجامت داشتند و بین دو گروه اختلاف معنی دار آماری با P=0.01 مشاهده گردید.نتیجه گیریبا توجه به این که سه عامل عقیده بر کم خونی در خانم ها، ترس از اهدا و عدم اجازه والدین مهم ترین عوامل استقبال کم خانم ها در امر اهدای خون مطرح شده اند باید در مورد آموزش عمومی مسایل مربوط به انتقال خون از طریق رسانه های عمومی و رادیو و تلویزیون اهتمام ملی را مد نظر داشت.
کلید واژگان: اهدای خون, خون کافی, آگاهی, دیدگاهBackground and objectivesTo ensure safe and adequate blood supply to meet patient's needs is the main goal of blood centers. To this end, regular blood donors play an important role; especially recruitment of female teachers and students is very significant. In this study, we aimed to study reasons why females as compared with males are less motivated to embark on blood donation. Materials and MethodsThis survey was a cross-sectional research. A questionnaire was used to gather data on the knowledge and attitude of 280 female teachers and 280 female students about blood donation. SPSS statistical software was used for data analysis. ResultsThe age average of students and teachers were 17/9±1/39 and 33.7±6.74 respectively. 10% of female students and 21% of female teachers had the experience of blood donation. The main positive motivation for blood donation in both groups came out of altruistic causes. 35% of students and 21% of teachers were afraid of blood donation, 40% of students and 57% of teachers were afraid of anemia, and finally 32.2% of students and 17% of teachers were not allowed by their parents and hubands to donate blood. ConclusionsIn this study, three main negative motivation causes for females to embark on blood donation came out to be fear of donation, fear of getting anemia, and lack of permission by their parents and husbands. -
زمینه و هدفاعتیاد به مواد مخدر یکی از معضلات بهداشتی، روانی و اجتماعی جهان کنونی است. اعتیاد به داروهای مجاز و غیر مجاز در چند دهه گذشته بسیار فراگیر شده و تا کنون نزدیک به هزار ماده مخدر اعتیاد آور محرک زا و آرام بخش شناسایی شده است که با روش های مختلفی چون خوردن، تدخین(دودکردن)، تزریق و استنشاق مورد استفاده قرار می گیرد. آمارهای منتشر شده سازمان های بین المللی(UNDCP (United Nations International Drug Control Programe، سازمان بهداشت جهانی و سازمان یونسکو حاکی از افزایش فزاینده مصرف این مواد در سطح جهان است. تنها تفاوت موجود بین کشورها در الگوی مصرف آنها است. در این مطالعه روند تغییرات الگوی مصرف مواد مخدر در استان اردبیل طی پنج سال اخیر بررسی شده است.روش کاراین مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش گذشته نگر انجام شد. برای به دست آوردن روند تغییرات الگوی مصرف مواد اطلاعات پرونده کل معتادان طی سال های 1377 (684 پرونده) و سال های 82 - 1381 (341 پرونده) به طور جداگانه بررسی و روند پنج ساله الگوی مصرف مواد به دست آمد. نتایج به دست آمده به روش آمار توصیفی و از طریق نرم افزار آماری SPSS (نسخه یازده) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد طی پنج سال اخیر مصرف حشیش، شیره و سایر مواد مصرفی، کاهش و مصرف هروئین و تریاک افزایش یافته است. مصرف تریاک از 48/7% در سال 1377 به 67/4% در سال های 82 -1381 و مصرف هروئین از 8/5% در سال 1377 به 27/5% در سال های 82-1381 افزایش داشت، همچنین مصرف حشیش، شیره و سایر مواد مصرفی به ترتیب با 13/5%، 23/5% و 0/7% طی سال های مورد بررسی روند نزولی داشت. بیشترین کاهش مصرف طی پنج سال اخیر با 23/5 % مربوط به شیره و بیشترین افزایش مصرف با 19% مربوط به هروئین بود.نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که الگوی سوء مصرف مواد در استان اردبیل طی پنج سال اخیر تغییر یافته ومیزان مصرف تریاک و هروئین افزایش یافته است.
کلید واژگان: UNDCP, سوء مصرف مواد, مراکز خود معرف ترک اعتیادBackground and ObjectivesOpium addiction is a major social, psychological and health problem in the world. In past decades addiction to legal and illegal drugs has been widespread and over 1000 kinds of narcotics have been recognized, which are used in different ways including eating, smoking, injection and inhaling. Statistics published by international organizations such as UNDCP, WHO and UNSCO indicated an increasing trend in drug abuse worldwide. The countries are different only in the pattern of drug abuse. This study investigates the pattern of drug abuse in last 5 years in Ardabil.MethodsThis is a descriptive, analytical and prospective study. To obtain the trend of substance abuse the records of all addicts in 1998 (684 cases) and 2002-2003 (341 cases) were studied. The collected data were analyzed by SPSS software (rel.11) using descriptive statistics.ResultsThe findings indicated that in the last five years the use of hashish, opium extract and other substances has decreased whereas the trend of heroin and opium use has increased. The use of opium has increased from 48.07% in 1998 to 67.4% in 2002-2003. Also the heroin use has increased from 8.5% in 1998 to 27.5% in 2002-2003. Moreover, the use of hashish, opium extract and other narcotics has decreased. The highest decrease (23.5%) belonged to opium extract and the highest increase (19%) to heroin.ConclusionAccording to the results we could say that the pattern of substance abuse in Ardabil in the last five years has changed and heroin and opium consumption has increased.Keywords: UNDCP, Drug Abuse, Withdrawal Centers -
زمینه و هدفمطالعات انجام شده در استان اردبیل در سال های اخیر نشان می دهد سرطان های دستگاه گوارش فوقانی شایع ترین نوع سرطان در استان اردبیل است. با توجه به اینکه مطالعه ای در مورد میزان بقای بیماران در این استان انجام نشده است لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان بقای بیماران مبتلا به سرطان های دستگاه گوارش فوقانی و ارزیابی تاثیر خصوصیات دموگرافیک سرطان های گوارشی، عوامل خطر، نوع و درجه هیستوپاتولوژی، محل تومور و درمان انجام شده بر میزان بقای بیماران انجام گرفت.روش کاراین مطالعه آینده نگر و از نوع توصیفی- تحلیلی بود. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بود که با مراجعه به منزل 420 مورد سرطان دستگاه گوارش فوقانی شامل 141 مورد سرطان مری و 279 مورد سرطان معده که در طی سال های 1379 تا 1382 در تنها درمانگاه فوق تخصصی گوارش استان اردبیل تشخیص داده شده بودند، تکمیل شد.یافته هادر این مطالعه گروه تحقیق موفق به پیدا کردن آدرس 299 بیمار و ثبت اطلاعات آنان شد. تاریخ فوت 55 بیماری که آدرس دقیق نداشتند از اطلاعات برنامه ثبت مرگ استان به دست آمد و در نهایت آدرس 66 بیمار یافت نشد. میزان بقای 4-1 ساله بیماران به ترتیب 25/9%، 11/1%، 4/5% و 1/8% محاسبه شد. در این مطالعه مردان طول عمر کمتری در مقایسه با زنان داشتند و طول عمر بیماران با سرطان مری بیشتر از سرطان معده بود. کمترین میزان بقا مربوط به آدنوکارسینوم از نوع سلول های نگین انگشتری (Signet Ring Cell) بود. بیماران جراحی شده در مقایسه با بیمارانی که جراحی نشده بودند طول عمر بیشتری داشتند. درجه هیستوپاتولوژی، سن در زمان تشخیص، سابقه خانوادگی مثبت برای سرطان های دستگاه گوارش فوقانی، مصرف الکل، سیگار و مواد مخدر هیچ گونه تاثیری در میزان بقای بیماران نداشتند.نتیجه گیریطول عمر بیماران مطالعه حاضر در مقایسه با سایر کشورهای توسعه یافته بسیار کمتر است که به علت تاخیر در تشخیص و کمبود امکانات درمانی است.
کلید واژگان: میزان بقا, سرطان معده, سرطان مریBackground and ObjectivesRecent studies in Ardabil province indicated that upper GI cancer is the most common kind of cancer in this province. Due to the lack of any study concerning the survival rate of the patients in this province, the present research set out to evaluate the effect of demographic features of GI cancers, risk factors, histopathology type, the site of tumor and treatment on the survival rate of these patients.MethodsIn this descriptive-analytical and prospective study, we followed up 420 upper GI cancer cases (141 esophagus cancers and 279 stomach cancers) who were initially diagnosed in the only subspeciality GI clinic of Ardabil province during four years from 2000 to 2003.ResultsThe information related to 299 patients was recorded. The dates of death of 55 cases were found referring to the provincial death registration program while the addreses of 67 cases were not found. The 1-4-year survival rates in the patients with upper GI cancer in Ardabil province were 25.9%, 11.1%, 4.5% and 1.8% respectively. In this study men had a lower survival rate than women and patients with esophagus cancer had a longer survival rate. In the patients with stomach cancer "Signet ring cell type" histopathology had the lowest survival rate. The patients who had undergone surgery survived longer than other patients with no resectional surgery treatment. Histopathology grading, age at first diagnosis, positive familial history of GI cancer, as well as cigarette, alcohol and opium consumption had no effect on survival rate of these patients.ConclusionOverall survival rate of our patients is very low this condition might be related to late diagnosis and less treatment facilities in Ardabil province.Keywords: Survival, GI Cancer, Esophagus Cancer -
زمینه و هدفاستفاده نابجا از مواد مخدر از مشکلات عمده جهان امروز است. آگاهی از نگرش افراد نسبت به آن برای مدیران و تحلیل گران مسایل اجتماعی با اهمیت است. با توجه به تهدیدات و عوارض شیوع مصرف مواد مخدر در جامعه این مطالعه با هدف تعیین میزان گرایش به استفاده از مواد مخدر در گروه سنی بالاتر از ده سال در استان اردبیل انجام شد.روش کاراین مطالعه یک بررسی توصیفی- مقطعی و ابزار اندازه گیری آن پرسشنامه تنظیمی در دو بخش بود. در این مطالعه 600 نفر زن و مرد بالای 10سال استان به روش نمونه گیری خوشه ایسیستماتیک انتخاب و ضمن مراجعه به منازل و مصاحبه حضوری اطلاعات لازم اخذ شد. سپس اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار کامپیوتری SPSS و آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.یافته ها5/3% نمونه ها سابقه مثبت خانوادگی مصرف مواد مخدر داشتند. 18% سیگاری بودند. 7/84% معتقد بودند که مواد مخدر را در همه جا می توان استفاده کرد. 30% اظهار داشتند مصرف مواد، ناراحتی جسمی فرد را کاهش می دهد و 2/30% بیان کردند مواد مخدر را هر زمان لازم باشد می توان ترک کرد. در مجموع میزان گرایش به اعتیاد در افراد مورد بررسی 57/53% بود. میزان گرایش به اعتیاد در روستاها بیشتر از شهرها و 72/56% در مقابل 81/49% بود که این اختلاف از نظر آماری نیز معنی دار بود (001/0p<). افراد بی سواد بیشترین میزان گرایش به اعتیاد را داشتند (61/55%) و بین گرایش به اعتیاد و سابقه اعتیاد در خانواده رابطه آماری معنی داری وجود داشت(05/0p<). بیشترین میزان گرایش 33/54% در گروه سنی 20-11 سال مشاهده شد.نتیجه گیرینتایج نشان داد مخاطرات ناشی از اعتیاد برای مردم شناخته شده نیست و گرایش بالای مردم به اعتیاد، ضرورت آگاه سازی جامعه را برای پیشگیری از اعتیاد نشان می دهد.
کلید واژگان: اعتیاد, گرایش به اعتیاد, مواد مخدرBackground and ObjectivesNarcotic abuse is one of the main problems in the world today, and individuals ’ view towards it is important for managers and social problem analysts.Regarding the threats and harms of the prevalence of narcotics in society, this research was done to determine the rate of tendency to narcotics among people over ten years old in Ardabil province.MethodsThis was a descriptive cross-sectional research. A two-section questionnaire was used to collect the data. 600 men and women over ten years of age were chosen through systematic cluster sampling and the required information was gathered by referring to their houses and interviewing them. The collected data were analyzed by SPSS software using descriptive and analytical statistics.Results3.5% of the samples had positive family history of using narcotics. 18% were smokers. 84.7% believed that one can use narcotics everywhere. 30% claimed that using narcotics reduces one ’ s physical discomfort, and 30.2% expressed that one can give up the narcotics whenever necessary. On the whole the tendency towards addiction among the subjects was 53.57%. This tendency was higher in rural areas compared to the cities (56.72% versus 49.81%). This difference was statistically significant (p<0.001). Illiterate people had the most tendency rate towards addiction (55.61%). There was a statistically significant relationship between tendency towards addiction and positive family history (p< 0.05). The highest tendency rate (54.33%) was seen in 11- 20 age group.Conclusionthe results showed that the consequent dangers of addiction are not known for people and that the great tendency for narcotics shows the need to inform the society in order to prevent the addiction.Keywords: Addiction, Tendency towards Addiction, Narcotics -
زمینه و هدفتشکیل مراکز خود معرف ترک اعتیاد وابسته به بهزیستی در کشور ایران یکی از اقدامات انجام شده در بر خورد با معضل اعتیاد می باشد. با توجه به آمارهای بالای عود مجدد در مراجعین به مراکز خود معرف ترک اعتیاد که رقمی معادل 80% افراد بوده است مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل موثر در بازگشت مجدد به اعتیاد در بیماران مراجعه کننده به مراکز خود معرف وابسته به بهزیستی تهران انجام گرفت.روش کارمطالعه از نوع مورد- شاهدی بوده وابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. جمعیت مورد مطالعه کلیه معتادان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهید ملت دوست و شهید فامیلی تهران در سال 1379 می باشد. معیارهای ورود به مطالعه در گروه مورد سابقه آخرین ترک در بهزیستی تهران بر اساس پرونده بیمار و مصرف مواد مخدر در حال حاضر بوده و در گروه شاهد معیار ورود به مطالعه شامل سابقه ترک مواد مخدر در بهزیستی تهران با حداقل فاصله زمانی 4 ماه و عدم مصرف مواد مخدر در مدت زمان بعد از ترک اعتیاد تا زمان مطالعه می باشد.یافته هامیانگین سنی گروه مورد 99/35 و گروه شاهد 09/35 سال بود. از نظر توزیع سنی 59/98% افراد گروه مورد و در گروه شاهد 100% موارد مرد بودند. 7/88% گروه مورد و 2/97% گروه شاهد متولد شهر بودند. از نظر شغلی 8/40% افراد گروه مورد و 4/19% گروه شاهد بیکار بودند. 1/52% افراد گروه مورد و 1/61% گروه شاهد با همسرشان زندگی می کردند. در هردو گروه شایعترین ماده مخدر مصرفی تریاک بود. در بررسی ارتباط بین متغیرهای مورد بررسی با عود مجدد اعتیاد از طریق رگرسیون لجستیک، شغل عامل مهمی درعود اعتیاد نبود و مدت زمان پاک بودن (عدم مصرف) اثر کاهشی بر عود داشت که این اثر از نظر آماری معنی دار بود (001/p=) و با افزایش یکماه به طول مدت پاک بودن شانس عود 98/0% کاهش می یافت.نتیجه گیریبا توجه به اینکه 80% افراد مراجعه کننده در 6 ماه اول دچار عود اعتیاد شده اند بنابراین بایستی فعالیت های پیشگیرانه در جهت گذراندن این دوره بحرانی تقویت گردد.
کلید واژگان: اعتیاد, ترک اعتیاد, عود اعتیادBackground And ObjectivesEstablishing centers to stop addiction in our country is one of the measures taken to confront this problem. Unfortunately, it has been shown that about 80% of the addicted people who refer to these centers relapse. The present study set out to investigate the possible causes of this problem.MethodsThis is a case control study in which a questionnaire was used to collect the required data. The subjects were all addicted people who referred to Shahid Mellat Doust and Shahid Family treatment centers in 2000. The criterions for entering the study in case group were the last record of the addicted person ’ s abandonment in Tehran ’ s welfare center (based on the patients ’ records) and using narcotics at the present time. The control group subjects, on the other hand, had abandoned using narcotics at least four months before and had never used any substance so far.ResultsThe mean age for case group was 35.99 and that of the control group was 35.09. Regarding the age distribution 98.59% of the case group and 100% of the control group were men. 88.7% of the case group and 97.2% of the control group were urban residents. Considering the job, 40.8% of the case group and 19.4% of the control group were unemployed. 52.1% of the case group and 61.6% of control group were living with their spouses. Opium was the most commoly used narcotics in both groups. In studying the relationship between the variables under study through logistic regression the job was not a main factor in the relapse. The duration of time being away from addiction had a deductive effect on the relapse, and this effect was statistically meaningful (p=0.001). Adding one month ’ s time to the period of being clear (not using the narcotics) caused 98% deduction in returning to narcotics.ConclusionBecause 80% of the patients who referred to the related centers began using narcotics again during the first 6 months after abandoning, it is necessary to improve the preventive measures to help the patients pass this critical period.Keywords: Addiction, Addiction Abandoning, Relapse -
زمینه و هدفطرح پیشگیری از تنبلی چشم همه ساله در سراسر کشور توسط معاونت پیشگیری بهزیستی کشور انجام می گیرد. در این گزارش تحلیلی نتایج اجرایی این طرح در سال های 80-1377 ارایه و با آمار غربالگری های کشورهای مختلف مقایسه شده است تا میزان همخوانی شیوع تنبلی چشم در سالهای مختلف اجرای طرح و همچنین تطابق آمارهای مذکور با نتایج غربالگری تنبلی چشم در کشورهای دیگر برآورد گردد.روش کاربرنامه غربالگری تنبلی چشم برروی کلیه کودکان 6-3 سال مهدهای کودک و مراجعین پایگاه های سنجش بینایی از همان رده سنی انجام می گیرد. معاینه اولیه در اولین مرحله طرح توسط مربیان مهدهای کودک صورت می گیرد. در مرحله بعد موارد مشکوک توسط مربیان به کارشناسان بینایی سنجی ارجاع و موارد تنبلی چشم با تشخیص کارشناسان و تایید آن توسط چشم پزشک پس از رد سایر علل ارگانیک مشخص می گردند.یافته هااز مجموع 8427کودک معاینه شده در سال 1380 توسط مربیان مهد های کودک 608 نفر (7/2%) با شک به وجود اختلال بینایی به کارشناسان بینایی سنجی ارجاع داده شده اند. دامنه تغییرات برآورد شیوع توسط مربیان در شهرهای مختلف استان اردبیل از 2% تا 15% می باشدکه تغییرات بالای 7 برابراست. رقم فوق درسال های 80-1379 بترتیب معادل 10% با دامنه تغییرات 13-1 درصد و 12% با دامنه تغییرات 14-5 درصد و در سال 1377 معادل 11% با دامنه تغییرات 13-5 درصد بود. در مرحله دوم غربالگری برآورد شیوع مشکل بینایی تشخیص داده شده توسط کارشناسان بینایی سنجی درسال های 80-1377 بترتیب حدود 21%، 45%، 47% و74% بوده است. درمرحله سوم طرح از مجموع کودکان معاینه شده توسط چشم پزشکان شیوع تنبلی چشم طی سال های80-1378 بترتیب 1/6%، 1/41% و 1/25% بود.نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه حاضر شیوع تنبلی چشم 1/42% بوده است که با مطالعات انجام شده در سایر کشورها همخوانی دارد، همچنین دامنه بالای تغییرات برآورد شیوع اختلالات بینایی در استان ضرورت انجام مطالعات تطبیقی بیشتری را نشان می دهد.
کلید واژگان: تنبلی چشم, غربالگری, کودکان قبل ازمدرسهBackground and ObjectiveThe nationwide amblyopia prevention program is performed by prevention deputy of welfare organization every year. In this analytic report practical results of screening program in 1998-2001 were presented and compared with similar findings in other countries. The results were also compared with the findings of previous similar researches in Iran.MethodsThe amblyopia screening program was performed on all 3-65 year-old children in day-care centers as well as those referring to the visual acuity measuring centers. The first examination was accomplished by trainers. In the second step doubtful cases were referred to optometrist by trainers and amblyopia was diagnosed by an optometrist and confirmed by an eye specialist after excluding organic causes.Results608 out of 8427(7.21%) children examined by trainers in 2001 were referred to an optometrist because of suspected visual disorders. The prevalence of amblyopia in different cities of Ardabil province was 2%-15%. The figures in 2000-2001 were 10% (Rangs=1%-13%), respectively. In 1998 it was 11% (Range =5%-13%). In the second phase of amblyopia plan the prevalence of visual problems was estimated about 21%, 45%, 47%, and 74% in 1998-2001, respectively. In the third phase of the plan the amblyopia prevalence for children examined by eye-specialist in 1999-2001 were 1.6%, 1.41% and 1.25% respectively.ConclusionsIn this research the prevalence of amblyopia was found to be 1.42% which has a conformity with the findings of other countries. Moreover, the higher variation in the estimation of the prevalence of visual disorders in this province requires further comparative researches.Keywords: Amblyopia, Screening, Pre, School Children -
مقدمهپریتونیت عبارت است از التهاب صفاق یا بخشی از ان و پریتونیت ثانویه وجود اگزودای چرکی در حفره شکمی با منشاء روده ای می باشد. عوامل زیادی بر عاقبت پریتونیت ثانویه تاثیر می گذارند. امروزه مرگ و میر ناشی از آن به 10 تا 20 درصد رسیده است. لذا در این بررسی علل پریتونیت چرکی را در بیمارانی که با تشخیص پریتونیت تحت عمل لاپاراتومی قرار گرفته اند مورد بررسی قرار داده ایم.مواد و روش هااین مطالعه از نوع توصیفی است که در سال 81 با مراجعه به بایگاین اسناد و مدارک پزشکی بیمارستان پورسینای رشت، پرونده بیمارانی که با تشخیص پریتونیت بین سال های 80-73 تحت عمل لاپاراتوم یقرار گرفته اند و پریتونیت منتشر ثابت شده داشتند مورد بررسی قرار گرفتند. داده های خام جمع آوری شده با نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند.نتایجنتایج نشان داد که 405 بیمار مذکر و 128 بیمار مونث بوده اند و بیشترین فراوانی سنی مربوط به گروه سنی 70-61 سال بوده، اکثر بیماران ساکن روستا بوده اند و اکثریت تندرنس شکمی داشتند و تعداد 37 نفر از افراد جراحی شده فوت نموده اند. اکثر بیماران در 2 روز اول پس از شروع اولین علامت (درد شکم) عمل شده اند و 253 نفر آنان طی 6 ساعت اول بعد از بستری تحت عمل قرار گرفته اند. شایعترین علل ایجاد پریتونیت به ترتیب پرفوراسیون اولسرپپتیک و آپاندیسیت پرفوره بود و شایعترین بیماری های زمینه ای همراه با پریتونیت ثانویه به ترتیب بیماری گوارشی، نارسایی قلبی و نارسایی ریوی بوده است.بحث و نتیجه گیرینتایج بدست آمده دلالت بر این امر دارند که شک به پریتونیت ثانویه مستلزم اقدام سریع درمانی است و در صورت تاخیر در تشخیص و درمان، مرگ و میر افزایش می یابد و افزایش سن و وجود بیماری زمینه ای نیز در افزایش مرگ ومیر آن موثر است. لذا توصیه می شود از بیماران مشکوک به پریتونیت ضمن گرفتن شرح حال دقیق و معاینه فیزیکی کامل و کنترل سیر بالینی توسط پزشکان باتجربه، پزشکان طب اورژانس و جراحان عمومی بررسی لازم به عمل آید تا در صورت تشخیص د رانجام اقدامات درمانی تاخیری صورت نگیرد.کلید واژگان: پریتونیت چرکی, بیماران, علل
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.