به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

اسدالله کردنائیج

  • سعید سمیعی، سید محمد مقیمی*، حسن دانایی فرد، علی اصغر پورعزت، اسدالله کردنائیج، معصومه کاظمی

    غافلگیری پدیده ای است که همه سیستم ها با ماهیت ها و سطوح مختلف با آن مواجه می شوند و در بسیاری از موارد می تواند بقای آن را با مخاطره روبرو سازد. غافلگیری، حالتی شناختی است که درنتیجه وقوع رویدادهای غیرمنتظره رخ داده و به دلیل داشتن ویژگی هایی مانند شتاب بالا و ناسازگاری شناختی، می تواند ساز وکار تصمیم گیری را دچار اختلال نماید. هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای درک پدیده غافلگیری است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های بنیادی با رویکرد کیفی و با استفاده ازنظریه پردازی داده بنیاد انجام شده است. بر این اساس، 35 مصاحبه عمیق با متخصصان و خبرگان در حوزه های مختلف درزمینه چگونگی وقوع غافلگیری انجام و پس از تحلیل داده ها؛ تعداد 6215 کدباز، 200 مولفه و 30 مقوله فرعی شناسایی و درنهایت با استفاده از الگوی پارادایمی نظریه پردازی داده بنیاد، مدل سازی شدند. نتایج نشان می دهد سه دسته مولفه های قابلیت محور، قصد محور و محیط محور ازجمله شرایط علی تبیین کننده پدیده غافلگیری هستند. مولفه های فضا- زمان و بستر- سرعت جزو شرایط زمینه ای و مولفه های لایه بیرونی و عدم قطعیت نیز ازجمله شرایط مداخله گر هستند. بر این اساس راهبردهای اصلی درک غافلگیری شامل استفاده از تفکر سیستمی در توجه به شرایط علی و به کارگیری هوشمندی راهبردی است که می تواند به پیامدهایی ازجمله شناسایی نشانه های ضعیف و پردازش سناریوهای مرتبط با رفتار سیستم و درنتیجه کاهش غافلگیری از رویدادهای نادر منجر شود.

    کلید واژگان: غافلگیری, هوشمندی راهبردی, راهبرد, قابلیت محور, قصد محور و محیط محور
    Saeed Samii, Seyyed Mohammad Moghimi *, Hassan Danaei Fard, Aliasghar Pourezat, Asadullah Kurdanaij, Masoumeh Kazemi

    Surprise is a phenomenon that all systems face with different natures and levels, and in many cases it can endanger its survival. Surprise is a cognitive state that occurs as a result of unexpected events, and due to having characteristics such as high acceleration and cognitive inconsistency, it can disrupt the decision-making mechanism. The aim of this research is to provide a model to understand the phenomenon of surprise. The current research is a type of basic research with a qualitative approach and using foundation data theory. Based on this, 35 in-depth interviews with specialists and experts in different fields were conducted in the field of how surprises occur and after analyzing the data; The number of 6215 open codes, 200 components and 30 subcategories were identified and finally modeled using the foundation's data theorizing paradigm model. The results show that three categories of capability-oriented, intention-oriented and environment-oriented components are among the causal conditions that explain the phenomenon of surprise. The components of space-time and substrate-speed are among the background conditions, and the components of the outer layer and uncertainty are also among the intervening conditions. Based on this, the main strategies for understanding surprise include the use of systemic thinking in regard to causal conditions and the use of strategic intelligence, which can lead to consequences such as identifying weak signs and processing scenarios related to system behavior, and as a result, reducing surprise from rare events. .

    Keywords: Surprise, Strategic Intelligence, Strategy, Ability-Oriented, Intention-Oriented, Environment-Oriented
  • سیده رویا کلاتی، اسدالله کردنائیج، علی صابری*، یونگ جین یون، حمیدرضا یزدانی، قدرت الله باقری
    هدف

    نوآوری استراتژیک نوعی از نوآوری است که می تواند پیامدها و تاثیرگذاری های عمده ای را به همراه داشته باشد و تحولات عظیمی در بازارها و صنایع ایجاد کند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و مفهوم پردازی پیامدهای نوآوری استراتژیک در صنعت فوتبال بود.

    روش

    در این پژوهش از رویکرد آمیخته استفاده شد. هدف آن توسعه ای-کاربردی است. در مرحله کیفی از روش فراترکیب و سپس مطالعه موردی و در مرحله کمی از روش دیمتل نرم استفاده گردید. برای گرداوری داده ها در مرحله فراترکیب از مرور نظا مند ادبیات منتشر شده در سال های 1998 تا 2022 استفاده شد. سپس با روش تحلیل مضمون داده های اولیه برای مطالعه موردی بدست آمد. در مرحله مطالعه موردی مصاحبه با 21 نفر از خبرگان در بخش اجرایی و دانشگاهی فعال در صنعت فوتبال انجام گردید و با تحلیل محتوای مصاحبه ها با استفاده از پرسشنامه از تکنیک دیمتل برای مدل نهایی استفاده گردید.

    یافته ها

    نتیجه پژوهش نشان می دهد که پیامدهای نوآوری استراتژیک در قالب پنج مقوله ارزش آفرینی و رضایتمندی مشتریان، رقابتی شدن و بهبود رقابت پذیری، افزایش بهره وری، بازارهای جدید و افزایش سهم بازار، ثروت آفرینی و سودآوری دسته بندی می شوند.

    اصالت و ابتکار مقاله: 

    پژوهش حاضر به مدیران و فعالان صنعت فوتبال کمک میکند تا دید جامعی از تاثیرات و پیامدهای نوآوری استراتژیک در صنعت فوتبال داشته باشند و بتوانند با به کارگیری آن در باشگاه ها فوتبال به نتایج مورد اشاره دست یابند.

    کلید واژگان: استراتژی, پیامدهای نوآوری استراتژیک, صنعت فوتبال, نوآوری استراتژیک
    Seyedeh Roya Kalati, Asadollah Kordnaeij, Ali Saberi *, Yong-Jin Yoon, Hamid Reza Yazdani, Ghodratollah Bagheri
    Purpose

    Strategic innovation is a type of innovation that can bring significant consequences and impacts and create considerable changes in markets and industries. However, there is little research on the consequences of strategic innovation, and the purpose of this research is to identify and conceptualize the consequences of strategic innovation in the football industry.

    Methodology

    This research is a mixed method (qualitative-qualitative-quantitative), and in terms of purpose, it is applied to developmental research. At first, the meta-synthesis method was used in the qualitative stage, then the case study, and in the quantitative stage, the DEMATEL method was used. A systematic literature review published from 1998 to 2022 was used to collect the data in the meta-synthesis stage. The primary data for the case study was obtained by analyzing the content. Also, in the case study stage, interviews were conducted with 21 experts active in the executive and academic departments of the football industry. Content analysis was used to analyze it, and finally, in the survey phase, using a questionnaire, the DEMATEL technique was used for the final model.

    Findings

    The research results show that the consequences of strategic innovation are categorized into five categories: value creation and customer satisfaction, becoming competitive and improving competitiveness, increasing productivity, new markets and growing market share, wealth creation, and profitability.         

    Originality: 

    The present research helps managers and activists of the football industry have a comprehensive view of the effects and consequences of strategic innovation in the football industry and achieve these results by applying it in football clubs.

    Keywords: Consequences Of Strategic Innovation, Football Industry, Strategy, Strategic Innovation
  • سیده رویا کلاتی، اسدالله کردنائیج*، علی صابری، حمیدرضا یزدانی، قدرت الله باقری راغب

    پژوهش حاضر با هدف معرفی مفهوم نوآوری استراتژیک انجام شده است. در این پژوهش با روش کیفی تحلیل مفهوم با رویکرد هدف محور، تلاش گردید تا با استفاده از مفاهیم موجود و استدلال استفهامی، مفهوم نوآوری استراتژیک شکل داده شود. بدین منظور، در منابع اطلاعات علمی web of Science, Science Direct, Google Scholar و پایگاه های علوم جهاد دانشگاهی و علوم انسانی، مقالات منتشر شده بعد از سال 2000 که در متن آن هاInnovation  و Strategic بود، انتخاب گردید. سپس از ترکیب کلیدواژه Innovation با کلیدواژه-هایDesigning, Create, Changing, Development, Competitive , Performance  مقالات محدود شد. در ادامه با مطالعه چکیده مقالات، 73 مقاله مرتبط شناسایی و به طور کامل مطالعه شد. بررسی ها نشان داد نوآوری استراتژیک با واژه های طراحی، ایجاد، تغییر، توسعه، رقابت و عملکرد مرتبط ولی با آنها تفاوت دارد. ویژگی های نوآوری استراتژیک عبارتند از فرهنگ سازمانی نوآورانه، قابلیت های پویا، چابکی استراتژیک، خلاقیت، کارآفرینی استراتژیک، و تخریب خلاقانه. اجزای نوآوری استراتژیک در قالب ابعاد و مولفه های نوآوری استراتژیک نام گذاری گردید که عبارتند از: انواع نوآوری استراتژیک (سازمانی، فرایندها، محصول/خدمت، بازار)، شیوه های نوآوری استراتژیک (نوآوری استرتژیک افزایشی و نوآوری استراتژیک مخرب)، جهت گیری استراتژیک و کارآفرینانه (نوسازی استراتژیک، استراتژی های نوظهور، رفتارهای فرصت طلبانه و مزیت جویانه، شناسایی اولویت های در حال تغییر) و رفتار های رقابت استراتژیک (تجزیه و تحلیل مکانیزم های رقابت، موقعیت یابی رقابتی و یافتن راه های جدید رقابت). نوآوری استراتژیک یک فراقابلیت است که شامل مجموعه ای از ویژگی ها، ابعاد و مولفه هاست.

    کلید واژگان: نوآوری, موضوعات استراتژیک, نوآوری استراتژیک, تحلیل مفهوم
    Seyede Roya Kalati, Asadollah Kordnaeij *, Ali Saberi, Hamidreza Yazdani, Ghodratollah Bagheri Ragheb

    The present study aims to propose the concept of Strategic Innovation. In this research, the qualitative method of concept analysis was used to form concept of Strategic Innovation through abductive and synthetic methods by using existing concepts and insights. For this purpose, articles published after 2000 in the database of Google scholar, Science direct, Web of science, SID.ir and Ensani.ir, which included keywords of Strategic Innovation, were selected. Then results were filtered by the keywords of Designing, Create, Changing, Development, Competitive and Performance. Finally, after reading the abstract of articles, 73 of them deemed relevant to our study and were reviewed. Studies showed that Strategic innovation is related but different from the concepts of Designing, Create, Changing, Development, Competitive and Performance. Characteristics of Strategic innovation are Innovative organizational Culture, dynamic capability, Strategic Agility, creativity, strategic entrepreneurship and Creative Destruction. The components of Strategic Innovation are the types of Strategic innovation (organizational innovation, innovation and redesign of the processes, product/service innovation, and market innovation), the methods of Strategic Innovation (incremental strategic innovation and transformational strategic innovation), the Strategic and Entrepreneurship orientation (strategic renewal, emergent strategies, Advantage and Opportunity-Seeking Behavior, and identifying the changing priorities) and Strategic Competitive behaviors (analyzing the competition mechanisms and the new competition routes). Strategic Innovation is a meta-capability that including a sum of characteristic and components.

    Keywords: Innovation, Strategic Issues, Strategic Innovation, Concept Analysis
  • محمدحسین یقطین*، علی رضاییان، اسدالله کردنائیج

    پیدایش و رشد سریع فضای مجازی و الکترونیک یکی از بزرگ ترین نمادهای تغییر و تحول جهانی است. تدوین و اجرای استراتژی الکترونیک باتوجه به تاثیرات تحول آفرین فناوری های الکترونیک در همه جنبه های محیطی سازمان، به دغدغه اصلی بسیاری از سازمان ها تبدیل شده و بهبود عملکرد مداوم به همراه همگرایی فناوری های الکترونیک منبعی برای مزیت رقابتی گشته است. چالش هایی که سازمان ها برای موفقیت در تحول الکترونیک با آن مواجه هستند را می توان در تدوین و اجرای استراتژی های الکترونیک جستجو کرد؛ بنابراین، هدف این تحقیق شناسایی عوامل کلیدی موفقیت استراتژی های الکترونیک است. با همین دیدگاه، در این پژوهش که استخراج الگوی آن با روش آمیخته صورت گرفته است، در بخش کیفی برای گردآوری اطلاعات، با 20 نفر از خبرگان صنعت بانکداری ایران مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و با استفاده از تحلیل مضمون، در نهایت الگویی شامل هشت بعد شناسایی گردید. ابعاد هشت گانه شامل؛ نقش حاکمیت بانک در اجرا و رفع مشکلات، تغییر مدل کسب وکار، سرمایه انسانی در تراز تحول الکترونیک، معماری فناوری اطلاعات و زیرساخت های آن، سازمان دهی ساختار و اصلاح فرایندها، اصلاح و طراحی محیط کسب وکار برای تحقق استراتژی های الکترونیک، بازیگران الکترونیک و نوظهور در تحقق استراتژی های الکترونیک، روابط بین المللی و روندهای جهانی در بانکداری الکترونیک می شود. در بخش کمی، الگوی روابط معنادار بین عوامل شناسایی شده با استفاده از روش دیتمل و ابزار پرسش نامه مشخص گردید. عامل نقش حاکمیت بانک در اجرا و رفع مشکلات دارای بیشترین تاثیرگذاری بر سایر عوامل و عامل سرمایه انسانی در تراز تحول الکترونیک دارای بیشترین تاثیرپذیری از سایر عوامل کلیدی موفقیت شناسایی شد.

    کلید واژگان: استراتژی, موفقیت, الکترونیک استراتژی, تحول الکترونیک
    Mohammadhosein Yaghtin *, Ali Rezaeian, Asadollah Kordnaeij

    IntroductionThe advent of virtual space in the last few decades is one of the main signs of a global transformation. To invest and efficiently use digital technologies, the attention of the senior managers of these organizations has increased towards the process of framing a suitable digital strategy in proportion to the general strategies of the organization. The key challenge of formulating a successful digital strategy is coordinating it with the varying needs of stakeholders in the field of digital technologies. Digital strategy is a practical plan that clarifies the set of necessary actions to determine how to use digital technologies in the main business sectors to attain precise goals that will eventually create new and different value for the stakeholders as well as the transformation of the organization. The digital strategy must integrate all the organization's plans in the field of using digital technologies by creating a digital ecosystem and thus transform the business. Alterations in banking mean rethinking customer relations, innovation in value, and responding to customer needs. Unfortunately, most banks have failed to move towards fundamental changes. Reactions to variations in the digital age are slow, and even in some cases the banking system strongly resists fundamental changes. Because it is hard to change to something you don't know. the current research seeks to provide a roadmap for businesses and organizations that are looking for digital transformation after counting the key components of digital strategy success. Likewise, considering that the atmosphere governing the banking industry is leading in the field of digital transformation compared to other industries, these factors will be investigated in the banking industry to offer more operational solutions. MethodologyThe current research, in terms of the type of data, is in the category of two-way (mixed) research. Likewise, regarding the goal, it is placed in the category of “exploratory (formative)” researches, and in terms of function, it is placed in the category of “applied” researches. Based on the definitions, the current research is a sequential exploratory design, which was first extracted and analyzed by using the evidence related to documents and reports and coding and analyzing the content of the interviews of experts and influential people in the bank. In the quantitative phase, by using DEMATEL, which is a mixed method and only has a quantitative phase in the final phase, it has been determined the significance and priority of the effective factors. To collect information, commonly, two library (document) and field methods have been used. First, to collect information in the field of theoretical foundations and research literature, research-related sources such as theoretical literature on the key success factors of digital strategy were collected, and then data were collected through interviews. The main data in this research was collected through interviews with experts and the semi-structured interview was the basis of the researcher's work. In the current research, firstly, to identify the key success factors of digital strategy, the thematic analysis method was used with the help of MAXQDA software for data analysis, and then DEMATEL was used to determine the priority, significance, and relationships of the factors. Discussion and ResultsThe results of the questionnaire are depicted in the figure below, which shows the pattern of meaningful relations. This pattern is in the form of a chart where the longitudinal axis is D + R values and the transverse axis is based on D - R. The position and relationships of each factor are determined by a point with coordinates (D + R, D - R) in the system. Each factor is examined from four aspects: The degree of influence of the variables: the sum of the elements of each row (D) for each factor designates the influence of that factor on other factors of the system. In the current research, the role of bank governance in applying and solving problems has the most influence. The degree of effectiveness of variables: the sum of the elements of the column (R) for each factor indicates the degree of effectiveness of that factor from other factors of the system. In the present research, human capital is in the highest rank of effectiveness in terms of digital transformation. The horizontal vector (D + R) discloses the influence of the desired factor in the system. Put differently, the higher the D + R value of a factor, the more interaction that factor has with other system factors. In the current research, the role of bank governance in implementing and solving problems has the most influence. The vertical vector (D - R) shows the influence of each factor. Generally, if D - R is positive, the variable is considered a cause variable, and if it is negative, it is considered an effect. In the present research, the role of bank governance in implementing and solving problems are considered to be the effect. ConclusionIn line with the pattern of relationships between the key success factors of the digital strategies of the banking industry of Iran, the DEMATEL technique was used and the diagram of the pattern of relations was mentioned in the previous sections. In this context, it should be stated that the factor of the bank's governance role in implementing and solving problems was identified as the most important factor, and this factor was the most influential, and it was mentioned as one of the most important causes of creating other factors and guaranteeing the success of the digital strategies of the Iranian banking industry. Other factors such as information technology and its infrastructure and international relations and global trends were also identified as the causes of other factors. Likewise, the factor that has the utmost effect on digital transformation and the implementation of digital strategies in banks is human capital in banks. Consequently, banks and organizations in general should do proper planning for their existing and desired human capital.

    Keywords: Strategy, Success, Digital Strategy, Digital Transformation
  • علیرضا والی پور*، علی حیدری، محمدعلی شاه حسینی، اسدالله کردنائیج
    هدف

    با توجه به ضعف پژوهش های داخلی و پراکندگی و فقدان تحلیل نظام مند از پژوهش های جهانی انتشار یافته در حیطه استراتژی خروج از کسب وکار، هدف اصلی این پژوهش، ترکیب یافته های تحقیقات طی سه دهه گذشته و ارائه تصویر کلان و فراهم آوردن بینشی ارزشمند از جهت گیری و روند پژوهش ها در این حوزه، به منظور کمک به بهبود جریان پژوهشی در آینده است تا شکاف موجود در تحقیقات این حوزه پوشش داده شود.

    روش

    از تلفیق دو روش مرور نظام مند و روش کتاب سنجی، به کمک نرم افزار برنامه نویسی «آر» برای شناسایی و تحلیل روند مطالعات استراتژی خروج از کسب وکار استفاده شده است.

    یافته ها

    بررسی شبکه هم رخدادی واژه های کلیدی نشان می دهد که سه شبکه با محوریت موضوعاتی همچون عملکرد، فروش دارایی و بقا شکل گرفته اند و به ترتیب بزرگ ترین شبکه هم رخدادی هستند. این واژگان بیشترین رشد انباشتی را در 30 سال اخیر داشته اند که گویای اهمیت موضوعی آن ها، در پژوهش های استراتژی خروج است. برای مثال، واژه «عملکرد» با مفاهیمی همچون اکتساب، حکمرانی، تنوع گرایی و تصمیم گیری، بیشترین هم رخدادی (هم کاربردی) را داشته است. با توجه به یافته های حاصل از تحلیل هم استنادی منابع، نشریه های مدیریتی بیشترین ارجاعات را به یکدیگر داشته اند و دو خوشه بعدی، به ترتیب نشریه های مربوط به حوزه مدیریت مالی و اقتصاد است. چهار روند اصلی محرک های خروج، تصمیم گیری خروج، نحوه خروج و پیامدهای خروج، در تحقیقات استراتژی خروج شناسایی شدند. همچنین تحقیقات در این حوزه، بر اساس چندین دیدگاه نظری مانند نظریه نمایندگی، حاکمیت شرکتی، نظریه دیدگاه مبتنی بر منابع و قابلیت پویا تبیین شده است.

    نتیجه گیری

    تحقیقات مربوط به واگذاری ها، همچنان تحت سلطه مطالعات محرک ها و پیامدهای خروج است. محققان استراتژی، دو عامل محرک و پیامدهای خروج را به طور عمده، بر اساس نظریه نمایندگی، اقتصاد هزینه مبادله، دیدگاه مبتنی بر منابع و نظریه تکاملی بررسی و تبیین می کنند. تحقیقات موجود در خصوص حیطه مالی نیز، بیشتر روی اثر خروج بر عملکرد شرکت تابعه و سوابق مالی شرکت مادر (پس از خروج) متمرکزند و دیدگاه تئوری مورد توجه محققان در این حیطه، نظریه نمایندگی است. در حیطه اقتصاد نیز محققان با بررسی عوامل اقتصادی خرد و کلان مانند تمرکز، رشد و اندازه و سودآوری صنعت، صرفه جویی به مقیاس، شدت سرمایه و هزینه ریخته شده، به تبیین موانع ورود و خروج از صنعت و همچنین، محرک های خروج از کسب وکار می پردازند. بر اساس یافته های این پژوهش، موضوعات ذیل، برای شکل دهی به جریان تحقیقات آتی پیشنهاد می شود: نقش تنوع گرایی به عنوان محرک خروج؛ نقش حاکمیت شرکتی در کاهش عملکرد و خروج از کسب وکار؛ عوامل موثر در تصمیم گیری خروج در زمان بهینه و غیربهینه؛ بررسی نقش امکان به کارگیری مجدد منابع سازمان در کسب وکار جدید، به عنوان تسهیلگر خروج و کاهش دهنده پیامدهای منفی خروج؛ بررسی نقش قابلیت های سازمانی در شناخت و رصد به موقع سیگنال های محرک خروج؛ بررسی پیامدهای خارجی و داخلی ناشی از خروج از کسب وکار و چگونگی پاسخ به آن ها.

    کلید واژگان: استراتژی خروج از کسب‏وکار, بیبلیومتریک, مرور نظام‏مند
    Alireza Valipour *, Ali Heidari, Mohammad Ali Shahhosseini, Asadollah Kordnaiej
    Objective

    Business exit strategies are fundamental to ensuring a company's long-term viability. Despite their critical role, this area of research has been surprisingly understudied. This knowledge gap can leave companies unprepared to navigate the complexities of exiting a market or business venture. To bridge this critical knowledge gap, our study conducts a systematic literature review, analyzing research findings from the past three decades (1990-2022). By synthesizing key findings, we aim to provide a comprehensive overview of current research trends in business exit strategies. This analysis will not only offer valuable insights into existing knowledge but also identify potential gaps and opportunities for future exploration. By understanding the research landscape, we can pave the way for more informed decision-making and successful business exit strategies.
     

    Methodology

    We employed a combined approach of systematic literature review and bibliometrics using R programming to analyze trends in business exit research.
     

    Findings

    A co-occurrence network analysis revealed three main thematic clusters in business exit research i.e., performance, asset sales, and survival. These clusters, representing the most frequently co-occurring keywords within the field, exhibit the highest cumulative growth over the past three decades. This highlights their thematic significance in exit strategy research. For instance, "performance" frequently co-occurs with concepts like acquisition, governance, diversification, and decision-making, suggesting its central role in exit decisions. Similarly, a review of co-citations identified management publications as the most interconnected followed by financial management and economics publications. This suggests a disciplinary gap within the research area. Four key research themes emerged from the analysis were exit drivers, exit decisions, exit modes, and consequences. Additionally, several theoretical perspectives emerged, including agency theory, corporate governance, resource-based view, and dynamic capability theory.
     

    Conclusion

    The research landscape is dominated by studies on exit drivers and exit consequences, often explained through frameworks such as agency theory, transaction cost economics (TCE), resource-based view (RBV), and evolutionary theory. Financial research focuses on the exit's impact on subsidiary performance and parent company financials, while economics explores industry factors influencing exit decisions. Financial researchers primarily investigate the exit's impact on subsidiary performance and the parent company's post-exit financial health. Agency theory is the dominant theoretical framework in this area. Economists examine how micro and macroeconomic factors (industry concentration, growth, size, profitability), economies of scale, capital intensity, and sunk costs influence barriers to entry and exit, ultimately driving business exits. Based on these findings, future research avenues include investigating the role of diversification as a driver of business exits, exploring how corporate governance structures influence both firm performance and exit decisions, analyzing factors contributing to non-optimal timing of business exits, examining the potential for reusing resources in new ventures to facilitate exits and minimize negative consequences, investigating the role of organizational capabilities in early detection of exit signals, and conducting a comprehensive exploration of both internal and external consequences of business exits, along with effective response strategies.

    Keywords: Bibliometric, Business Exit Strategy, Systematic Review
  • محمدحسین یقطین، علی رضاییان*، اسدالله کردناییج
    پیدایش و رشد سریع فضای مجازی و دیجیتال در چند دهه ی اخیر یکی از بزرگ ترین نمادهای تغییر و تحول جهانی است. تدوین و اجرای استراتژی دیجیتال با توجه به تاثیرات تحول آفرین فناوری های دیجیتال در همه جنبه های محیط داخلی و خارجی سازمان، به دغدغه اصلی بسیاری از سازمان های سنتی تبدیل شده است. بانکداری تمام دیجیتال شکلی از بانکداری است که در آن تمام فرایندها به شکل غیرفیزیکی و بر بستر سامانه های دیجیتالی انجام می شود. تحول دیجیتال در دو دهه اخیر تغییر بسیار زیادی بر بستر و اشکال بانکداری گذاشته است. در ایران نیز صنعت بانکداری یکی از پیشگامان جاری سازی تحول دیجیتال است؛ بنابراین، هدف این تحقیق شناسایی عوامل موفقیت استراتژی های دیجیتال در صنعت بانکداری ایران است. با همین دیدگاه در این پژوهش که استخراج الگوی آن با روش تحلیل مضمون صورت گرفته است، با 20 نفر از خبرگان صنعت بانکداری ایران مصاحبه انجام گردید و در نهایت الگویی شامل هشت بعد شناسایی گردید. ابعاد هشت گانه الگوی مذکور، شامل حکمرانی راهبردی بانک، تغییر مدل کسب وکار، سرمایه فکری دیجیتالی نیروی انسانی، معماری فناوری اطلاعات و زیرساخت های آن، بازمهندسی ساختار و فرایندها، اصلاح و طراحی محیط کسب وکار، بازیگران دیجیتال و نوظهور، روابط بین المللی و روندهای جهانی می شود.
    کلید واژگان: تحول دیجیتال, استراتژی دیجیتال, بانکداری دیجیتال, تحلیل مضمون
    Mohammadhosein Yaghtin, Ali Rezaeian *, Asadallah Kordnaeij
    The emergence and rapid growth of cyber and digital space in the last few decades is one of the biggest symbols of global change and transformation. Formulation and implementation of digital strategy has become the main concern of many traditional organizations due to the transformative effects of digital technologies in all aspects of the organization's internal and external environment. Only-digital banking is a form of banking in which all processes are done in a non-physical way and on the basis of digital systems. In the last two decades, digital transformation has greatly changed the platform and forms of banking. In Iran, the banking industry is also one of the pioneers of digital transformation; Therefore, the purpose of this research is to identify the success factors of digital strategies in Iran's banking industry. With the same point of view, in this research, whose pattern was extracted by thematic analysis method, interviews were conducted with 20 Iranian banking industry experts, and finally, a pattern including eight dimensions was identified. The eight dimensions of the aforementioned model include the role of bank governance in implementing and solving problems, changing the business model, human capital at the level of digital transformation, information technology architecture and its infrastructure, organizing the structure and modifying processes, modifying and designing the business environment to realize digital strategies, actors Digital and emerging in the realization of digital strategies, international relations and global trends in digital banking.
    Keywords: Digital Transformation, Digital Strategy, Digital Banking, Iran', S Banking Industry, Thematic Analysis
  • مرضیه بخشی ریزی، اسدالله کردنائیج*، احمد آکوچکیان، سید حمید خدادادحسینی
    هدف

    هدف از این مقاله دستیابی به فهم مبانی روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک است که بر مبنای دلالت های روش شناسانه قرآن کریم و با نمونه سوره انفال انجام پذیرفته است.

    روش

    این مقاله مبتنی بر سازکار ترکیبی دو روش دلالت پژوهی و همچنین منطق دلالت در ادبیات علم اصول است. در این زمینه، برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون و تحلیل محتوا در نرم افزار Atlas.ti بهره برده شده و برخی از دلالت های مبتنی بر مبانی روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک فهم و تبیین شده اند.

    یافته ها

    حاصل این فرایند روشمند استخراج 120 کد اولیه، 16 مضمون پایه، و 4 مضمون سازمان دهنده بوده است که در ذیل روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک قرآن بنیان شکل گرفته اند.

    نتیجه

    درنهایت، دلالت های روش شناسانه تصمیم گیری استراتژیک در ذیل چهار عنوان کلی نظام روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک، مولفه های اثربخش در فراوری روش های تصمیم گیری های استراتژیک، مکان یابی شواهد برای فراوری تصمیم گیری های استراتژیک، و کیفیت و نیکویی تبیین سامان یافته اند.

    کلید واژگان: مبانی پارادایمی, روش شناسی, تصمیم گیری استراتژیک, پارادایم قرآن بنیان, روش شناسی تصمیم گیری استراتژیک
    Marzie Bakhshi Rizi, Asadollah Kordnaeij *, Ahmad Akouchakian, Seyed Hamid Khodadad Hosseini
    Purpose

    The purpose of this article is to understand the basics of strategic decision-making methodology based on the methodological implications of the Holy Quran and with the example of Surah Anfal.

    Method

    This article is based on the combined mechanism of two methods of denotation research as well as the logic of denotation in the literature of fundamental science. In this regard,, theme analysis and content analysis were used in Atlas for data analysis. ti software, and some implications based on the fundamentals of strategic decision-making methodology were understood and explained.

    Findings

    The result of this methodical process was the extraction of 120 primary codes,16 basic themes 120 primary codes,16 basic themes, and four organizing themes, which were formed under the Qur'an-based strategic decision-making methodology.

    Conclusion

    Finally, the methodological implications of strategic decision-making are organized under the four general headings of strategic decision-making methodology system, effective components in the processing of strategic decision-making methods, location of evidence for strategic decision-making processing, quality and goodness of explanation.

    Keywords: Paradigmatic Foundations, Methodology, Strategic Decision-Making, Quran-Based Paradigm, Strategic Making Decision-Making Methodology
  • مجتبی کریمیان، حمیدرضا ایرانی*، علی اکبر جعفری، اسدالله کردنائیج، حمیدرضا یزدانی

    در سال های اخیر، کسب و کارهای حوزه پوشاک بانوان به دلیل تغییر فرایند سفر خرید خانم ها و افزایش روزافزون تمایل آنها به استفاده از کانال ها و گزینه های تماس آنلاین و آفلاین بسیار متحول شده است. عوامل و محرک های مختلفی می توانند بر مراحل مختلف سفر خرید در نقاط تماس آنلاین و آفلاین خانم های جوان موثر باشند. به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف  شناسایی و تحلیل محرک های توانمندساز و بازدارنده در سفر خرید پوشاک بانوان جوان انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر ماهیت اکتشافی_ توسعه ای و از منظر روش گردآوری و تحلیل اطلاعات کیفی بوده که با استفاده از استراتژی مطالعه چند موردی انجام پذیرفت. داده ها از طریق روش میدانی و با انجام مصاحبه با 20 نفر از بانوان دهه هفتادی جمع آوری گردید. در مجموع، 33 مفهوم در قالب 12 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی در محرک های توانمندساز و 22 مفهوم در قالب12 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی در محرک های بازدارنده در مراحل مختلف سفر خرید پوشاک بانوان جوان در نقاط تماس الکترونیکی، فیزیکی و مشترک دسته بندی گردید. نتایج پژوهش نشان داد که نحوه رفتار فروشنده، طراحی ویترین و محیط داخلی فروشگاه در زمان خرید حضوری پوشاک و نحوه تعامل ادمین، پست گذاری و اعتمادسازی در زمان خرید غیرحضوری و همچنین تنوع رنگ بندی و اندازه محصولات و مدل آن به همراه قیمت گذاری و کیفیت محصول در زمان خرید حضوری و غیرحضوری می توانند مهم ترین محرک های توانمندساز و بازدارنده بر ادامه و یا قطع فرایند خرید پوشاک بانوان موثر باشد.

    کلید واژگان: سفر مشتری, مدل 5 ای, نقاط تماس, خانم های جوان
    Mojtaba Karimian, HamidReza Irani *, Aliakbar Jafari, Asadollah Kordnaeij, HamidReza Yazdani
    Introduction

    Today, the development of the Internet and digital platforms has changed customer behavior in marketing channels and increased the number of touchpoints between customers and companies during the customer journey. However, this increase in touchpoints is not always positive for customers. Although providing additional information through different touchpoints may seem like a good idea, it can become ineffective and reduce customer attention, leading to disconnection and less engagement. Thus, analyzing customer journeys has become vital to identifying the enabling and inhibiting factors in both online and offline touchpoints. Personal characteristics such as age and gender can also affect the customer journey as well as channel and touchpoint selection, making it important to address this challenge differently among various businesses depending on their target customers. Young women in the women's clothing industry exhibit unique shopping behavior, spending a lot of time in different stores and channels to evaluate quality and brands. Therefore, this study aims to identify and analyze the enabling and inhibiting factors in the clothing shopping journey of young women.

    Methodology

    The research’s approach was a qualitative and exploratory one. The research strategy was a multi-case study, and interviews were used to collect data. The statistical population of the research consisted of the young women in the provinces of Tehran, Isfahan, Qom, Fars and Alborz who had the experience of buying clothes from multi-channel clothing stores. Non-probability judgmental snowball sampling method was used to select the sample. The participants' data were collected from the viewpoints of education level (postgraduate, under postgraduate), marital status (single, married), and income (unemployed, employed with a monthly income of less than 10 million Tomans, employed with a monthly income of more than 10 million Tomans). In this regard, interviews were conducted with 12 people, but, in order to increase the accuracy and accuracy of the data, interviews were conducted with 20 people until saturation was reached. The content analysis method was used to analyze the interviews and the obtained codes. The frequency of the analysis units (codes) served to determine their weight or importance. For this purpose, the data were first read line by line, and primary codes were extracted. As many as 398 codes regarding enabling factors and 245 codes regarding inhibiting factors were identified, and they were categorized into 33 concepts in the form of 12 sub-categories and four main categories in the enabling factors and 22 concepts in the form of 12 sub-categories and four main categories in the inhibiting factors affecting customer interactions in digital, physical and common touchpoints.

    Results and discussion

    The study revealed that women's purchasing decisions are influenced by various factors at each stage of the purchasing process. For the appeal stage, storefront attractiveness, social media posts, and clothing models were cited as the most enabling factors, while unattractive storefronts and clothing models were found to be inhibiting factors. As customers transitioned to the ask phase, a suitable store environment, appropriate seller behavior, attractive social media content, and a wide product variety were identified as the most enabling factors. Conversely, creating a sense of distrust, inappropriate seller behavior, and poor admin responses had negative impacts on women's shopping experiences.During the transition from the ask to the act stage, appropriate seller behavior, affordable products, and proper admin behavior in online stores were found to be positive factors. Conversely, inappropriate seller behavior in stores, improper interior design, and inadequate admin behavior in online stores discouraged young women from making a final purchase. In the advocate phase, economical products, appropriate seller behavior, fast and affordable shipping, and trustworthy social media pages were identified as the most common enabling factors for young women to recommend products to others. Inappropriate product shipping, lack of value for money, poor seller behavior, and inadequate admin behavior on the page were noted as the most common inhibiting factors.

    Conclusion

    The research findings indicate that young women place great emphasis on a variety of factors when making purchasing decisions, both online and offline. For physical stores, the exterior and storefront's attractiveness, as well as the ambiance of the interior environment, are important factors. Additionally, the salesperson's demeanor, provision of relevant information and guidance, and creation of a comfortable buying experience for the customer are crucial. In terms of virtual stores, responsiveness from administrators, the availability of relevant information, building trust with customers, and fast and affordable shipping options are vital considerations. Moreover, product variety, quality, color choices, attractive pricing, and store credibility are significant factors across both online and offline shopping experiences.

    Keywords: Costumer Journey, 5A model, Touch Points, Young Women
  • اسدالله کردنائیج*، شکوفه اسدی
    زمینه و هدف

    کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری به علت انعطاف پذیری و قابلیت هایی که در نحوه ارائه خدمات دارند، نقش مهم و ارزشمندی را در صنعت گردشگری ایفا می کنند؛ که نه تنها برای پایداری مقاصد گردشگری مفید هستند، بلکه فرصت هایی را برای زیربخش های محلی در این صنعت فراهم می کنند. بنابراین شناخت جنبه ها و عواملی که می تواند بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری تاثیرگذار باشد، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با بررسی تاثیر رسانه های اجتماعی و ادراک خلاقیت از خود بر گرایش کارآفرینانه در پی تبیین عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری می باشد.

    روش شناسی:

     تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کارآفرینان و صاحبین کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری در استان مازندران می باشد. با توجه به فرمول کوکران حداقل حجم نمونه 217 نفر محاسبه شد؛ بدین ترتیب همین تعداد پرسش نامه، کامل جمع آوری گردید و جهت تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. ابزار پژوهش حاضر، پرسش نامه می باشد و به صورت الکترونیکی و به روش نمونه گیری گلوله برفی در اختیار اعضای نمونه قرار داده شد تا به پرسش ها پاسخ دهند.

    یافته ها

    یافته های نشان می دهد اینستاگرام محبوب ترین ابزار رسانه های اجتماعی است که کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری برای افزایش آگاهی نسبت به چگونگی ارائه خدمات درکسب و کار خود، دریافت اطلاعات و همچنین دست یابی به مشتریان از آن استفاده می کنند. تاثیر تمامی متغیرها بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری به میزان قابل قبولی مورد تایید واقع شد.

    نتیجه گیری و پیشنهادها:

     با توجه به اهمیت و پتانسیل رسانه های اجتماعی در جنبه های مختلف کسب و کار پیشنهاد می شود از این ابزارها بیش از پیش استفاده کنند و با توجه به سلایق مختلف کاربران در انتخاب و استفاده از ابزارهای مختلف رسانه های اجتماعی، کسب و کارهای کوچک و متوسط خود را محدود به یک ابزار نکنند و در تمامی اپ ها فعالیت داشته باشند. الگوریتم های جدید فعالیت در رسانه های اجتماعی که محتواهای ارزشمند را در مقابل دید کاربران قرار می دهند بیاموزند و به شیوه ای خلاقانه در کسب و کاری خود مورد استفاده قرار دهند.

    نوآوری و اصالت:

     با توجه به اهمیت عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری و همچنین تاثیر رسانه های اجتماعی در نحوه فعالیت کسب وکارها، تحقیقات کمی در این زمینه و از نگاه فعالین و صاحبان این نوع مشاغل صورت گرفته است. لذا نتایج پژوهش حاضر از جنبه کاربردی می تواند برای کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری مفید واقع شود.

    کلید واژگان: کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری, رسانه های اجتماعی, گرایش کارآفرینانه
    Asadollah Kordnaeij *, Shokoufeh Asadi
    Context and Purpose

    Small and medium-sized tourism businesses play an important and valuable role in the tourism industry due to their flexibility and capabilities in the way they provide services, which are not only useful for the sustainability of tourism destinations but also provide opportunities for local sub-sectors in this industry. Therefore, it is important to know the aspects and factors that can affect the performance of small and medium tourism businesses. The current research aims to explain the performance of small and medium tourism businesses by examining the impact of social media and the perception of creativity on entrepreneurial tendency.

    Design/methodology/approach: 

    The current research is applied in terms of purpose and descriptive in nature. The statistical population of this research is entrepreneurs and owners of small and medium tourism businesses in Mazandaran province. According to Cochran's formula, the minimum sample size was calculated to be 217 people. The research tool was a questionnaire that was provided to the sample members electronically, using the snowball sampling method to answer the questions. In this way, the same number of complete questionnaires were collected and used for analysis.

    Findings

    The findings show that Instagram is the most popular social media tool used by small and medium-sized tourism businesses to increase awareness of how to provide services in their business, receive information, and reach customers. The impact of all variables on the performance of small and medium tourism businesses was confirmed to an acceptable level.

    Conclusion

    Considering the importance and potential of social media in various aspects of business, it is suggested that businesses use these tools more. Moreover, considering the different tastes of users in choosing and using different social media tools, small and medium businesses should limit themselves to not using tools and being active in all apps. These businesses should learn new social media activity algorithms that put valuable content in front of users and use it in their business creatively.

    Originality/value:

     Despite the importance of small and medium-sized tourism businesses’ performance and the impact of social media on their operations, little research has been done in this field from the perspective of the activists and owners of this type of business. Therefore, the current research results can be useful for small and medium-sized tourism businesses from a practical point of view.

    Keywords: Small, Medium Tourism Businesses, Social Media, Entrepreneurial Orientation
  • مرضیه بخشی ریزی، اسدالله کرد نائیج*، احمد آکوچکیان، سید حمید خداداد حسینی
    هر حوزه ای از دانش مانند دانش تصمیم گیری راهبردی که در پی ورود به واقعیت تجربی برای ایجاد تغییر است، ریشه در جهان بینی حاکم بر آن دارد و نمی تواند بدون توجه به مبانی زاویه فکری خود طراحی و اجرا شود. بدین سان برای دستیابی به دانش تصمیم گیری راهبردی قرآن بنیان، چاره ای جز تنظیم معرفتی آن از سطح مبانی زاویه فکری تا سطح تجربی، مبتنی بر آموزه های وحیانی نیست. در این راستا، در پژوهش پیش رو، مبنی بر سازوکار ترکیبی روش دلالت پژوهی و منطق دلالت در پیشینه علم اصول، با استناد به سوره انفال کوشش شده است تا با استفاده از تحلیل تم و تحلیل محتوا در نرم افزار atlas.ti، نمونه هایی از دلالت های مبتنی بر مبانی معرفت شناسی مرتبط با موضوع تصمیم گیری راهبردی فهم و تبیین شود. حاصل این فرآیند استخراج 192 کد اولیه، 14 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده شامل نقش و کیفیت پیوستگی ادراکات حقیقی، اعتباری و وجدانی در تصمیم گیری راهبردی، تبلور فاعل تصمیم گیرنده از جنبه نظری و کاربردی، دانش گفتمان آفرین تغییر و تحول در تصمیم گیری راهبردی، جایگاه ارزش ها در تصمیم گیری راهبردی، منابع معرفت در تصمیم گیری راهبردی و اعتبار منابع معرفت در تصمیم گیری راهبردی، در ذیل یک مضمون دلالی فراگیر، یعنی نمونه مبانی معرفت شناسی تصمیم گیری راهبردی بوده است. گفتنی است نتایج تحقیق در مبانی معرفت شناسی قرآن بنیان در حوزه تصمیم گیری راهبردی است و این مهم، زمینه ساز تولید، فرآوری تدوین جامع نظریه و دانش تصمیم گیری راهبردی قرآن بنیان از سوی پژوهشگران این حوزه و بدین سان ارائه مدل های کاربردی خودویژه برای مدیران راهبردی، از چشم انداز جریان فکر دینی (قرآنی) در عینیت تحقیق و توسعه ای است.
    کلید واژگان: تصمیم گیری استراتژیک, مبانی معرفت شناختی, پارادایم, قرآن, دلالت پژوهی
    Marzie Bakhshi Rizi, Asadollah Kordnaiij *, Ahmad Akouchakian, Seyyed Hamid Khodadad Hoseini
    Introduction The emergence and processing of thought, theory, conceptual, and operational model of theological management of development, and thus the production of Quranic strategic decision-making knowledge, and solving strategic social and civilizational problems and challenges of Islamic-Iranian society depend on their methodical production and processing from revelatory teachings. Like any other scientific structure, the proper establishment of the epistemological structure of strategic decision-making knowledge based on the Quran requires attention to its "nature of paradigm fundamentals". Thus, every field of knowledge, such as the knowledge of strategic decision-making that seeks to enter the empirical reality for change, is rooted in the dominant world-view, and it cannot be designed and implemented without considering its paradigmatic principles. Therefore, to acquire the Qur'an-based knowledge of strategic decision-making, there is no option to adjust it epistemologically from the level of paradigm principals to the empirical level, based on revelatory teachings.MethodologyBased on the combined mechanism of the implication research method and implication logic in the literature of the science of principles and according to AL - ANFAL Surah, the present research sought to understand and explain examples of implications based on fundamentals of Epistemology related to the subject of strategic decision-making using thematic analysis and content analysis in ATLAS.ti software.Results and DiscussionThe research process led to the extraction of  192 primary codes, 14 basic themes, including1. The role of true and credible perceptions in strategic decision-making; 2. The role of the conscientious perceptions in strategic decision-making; 3. The role of the perceptions system in strategic decision making; 4. The decision-maker and in terms of subjectivity and objectivity; 5. The flow of thought elite knowledge in strategic decision making; 6. Discourse knowledge in contrivance and situation of management; 7. Discourse in the field of public knowledge and socio-cultural affairs; 8. Level of tendency (in the field of faith) in strategic decisions; 9. The level of action (in the field of piety) in strategic decisions; 10. The role and place of revelation, intuition, sense and reason in strategic decision making; 11. Credibility of intuitive and face-to-face resources in strategic decision making; 12. Credibility of product resources in strategic decision making, and 6 organizing themes, including: 1. The role and quality of the continuity of true, credible and conscientious perceptions in strategic decision-making; 2. Crystallization of the decision-maker in terms of subjectivity and objectivity; 3. discourse-creating knowledge of change in strategic decision-making; 4. the position of values in strategic decision-making; 5. resources of knowledge in strategic decision-making; 6. validity of knowledge resources in strategic decision-making, under an inclusive implication theme, namely the fundamentals of the Epistemology of strategic decision-making. The results of the present manuscript included an example of the fundamentals of Quran-based Epistemology in the field of strategic decision-making. The connection of this field of knowledge with religious sciences, on the one hand, gives a better and deeper understanding and analysis of events and problems, and consequently a more appropriate action, gives strategic decision-makers, and on the other hand  underlies the production, processing, and development of the theory and knowledge of strategic decision-making of the Quran by researchers, and thus the presentation of specific applied models for strategic managers from the perspective of religious (Quranic) thoughts in research and development objectivity.ConclusionParadigms and models are realized in epistemic, historical, cultural, and social tools and contexts, and even in territorial and regional, and it is required to pay attention to their ecology. If progress is considered as an approach and style of life and specific life world that a school - for example, Islam - has provided for human perfection and life; in addition to inherent features embedded in this lifestyle, the situation of time and place should also be taken into account to implement it and then, an instance should be designed from that life-world and lifestyle so that it can be implemented in that situation of time and place. Accordingly, it is necessary to seriously modify the ideological and practical foundations of macro level decision makers as well as the educational and research system of the country in accordance with the requirements of an Iranian - Islamic culture to respond to the current strategic issues of the country and scientifically and practically update the academic textbooks in the field of strategic management (and particularly strategic decision making). Hence, while enjoying the achievements of today’s knowledge, the epistemic foundations of this knowledge should naturally be adopted from the Quranic teachings and the prophetic tradition - administrators and compatible with Iranian culture.
    Keywords: : strategic decision making, fundamentals of epistemology, Paradigm, Quran, implication research method
  • سیده رویا کلاتی، اسدالله کردناییج*، علی صابری، حمیدرضا یزدانی، قدرت الله باقری راغب
    هدف

    علیرغم اهمیت پیش نیازهای نوآوری استراتژیک، تحقیقات این حوزه در ابتدای راه است و اکثر مطالعات صرفا به توصیف یک یا چند وجه از این عوامل تاثیرگذار بر آن پرداخته اند. هدف از مطالعه حاضر شناسایی و مفهوم پردازی پیش نیازهای نوآوری استراتژیک است.

    روش شناسی: 

    این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر رویکرد کیفی-کمی است. در بخش کیفی از دو رویکرد فراترکیب و مطالعه موردی و در بخش کمی از مدل سازی نرم دیمتل استفاده گردید. گردآوری داده ها در مرحله فراترکیب براساس تحلیل داده های حاصل از مرور نظامند مطالعات در بازه زمانی 24 سال اخیر (1998 لغایت 2022)، مرحله مطالعه موردی مصاحبه با 21 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی و در مرحله پیمایشی از طریق پرسشنامه بوده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل مفهوم، تحلیل محتوا و تحلیل تم و در بخش کمی از تکنیک دیمتل استفاده شده است.

    یافته های پژوهش:

     نتیجه پژوهش نشان می دهد که پیش نیازهای نوآوری استراتژیک در قالب پنج مقوله عوامل ساختاری، عوامل سرمایه انسانی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی و کارآفرینانه و حمایت های مدیریتی قابل دسته بندی هستند و براساس تحلیل کمی انجام شده با استفاده از روش دیمتل مشخص گردید که عوامل ساختاری دارای بیشترین تعامل و حمایت های مدیریتی کمترین تعامل را دارا هستند و همچنین عوامل سرمایه انسانی، عوامل ساختاری و حمایت های مدیریتی اثرگذار و عوامل فرهنگی و کارآفرینانه و عوامل سازمانی اثرپذیر هستند.

    نوآوری پژوهش: 

    مدیران صنعت فوتبال می توانند با به کارگیری پیش نیازهای نوآوری استراتژیک، بسترهای لازم برای نوآوری استراتژیک را فراهم کنند.

    کلید واژگان: استراتژی, نوآوری, نوآوری در فوتبال, نوآوری استراتژیک, صنعت فوتبال
    Seyedeh Roya Kalati, Asadollah Kordnaeij*, Ali Saberi, HamidReza Yazdani, Ghodratollah Bagheri Ragheb
    Objective

    Despite the importance of strategic innovation in the organization, research in this field is in its infancy and most studies have only described one or more aspects of these influencing factors. The purpose of this study is to identifying and conceptualizing the Antecedents of strategic innovation.

    Methodology

    This research is a mixed method (qualitative-quantitative) and in terms of purpose, it is applied-developmental research. At first, in the qualitative stage, meta synthesis method was used, then case study, and in the quantitative stage, DEMATEL method was used. To collect the data in the meta synthesis stage, a systematic literature review published in the years 1998 to 2022 was used, and in the case study stage, interviews were conducted with 21 experts active in the executive and academic department of football industry. Content analysis was used to analyze it, and finally, in the survey phase, using a questionnaire, the DEMATEL technique was used for the final model.

    Research innovation: 

    The results of the present research help managers and activists of the football industry to have a comprehensive view of the antecedents of strategic innovation in the football industry and provide the necessary background and platforms for strategic innovation in the football industry.

    Keywords: strategy, innovation, strategic issues, strategic innovation
  • مهدیار رهرو، اسدالله کردنائیج*، جلیل دلخواه، اصغر مشبکی اصفهانی، سید حسین کاظمی

    هدف از این پژوهش، تمرکز بر مطالعات حوزه استراتژی های خرید می باشد تا با تشریح و تحلیل آن ها، تصویر جامعی از این مبحث ارایه شود. بدین منظور، از بین 14 روش مرور نظام مند مطالعات، روش مرور حیطه ای [1] انتخاب شده است. با به کارگیری چارچوب معتبر 6 مرحله ای مرور حیطه ای،   4697 مطالعه از پایگاه های معتبر علمی اسکوپوس [2]، پروکویست [3]، ابسکو [4]، گوگل اسکولار [5]، امرالد 6] استخراج و بعد از سه مرحله غربالگری به ترتیب، شامل 1) محدودسازی تاریخ انتشار مطالعات، ارزیابی عناوین، کلمات کلیدی و چکیده 2) حذف  مطالعات تکراری 3) ارزیابی عمیق محتوای مطالعات، 82  مقاله جهت تحلیل انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد، انتشار مقالات این حوزه از اوایل قرن 21 به طور محسوسی رو به افزایش است. به لحاظ تحلیل توصیفی، بیش از مقالات مفهومی(16%) و تفسیری(11%)، مقالات به روش تجربی (52%) انجام پذیرفته، که بستر اجرای بیشترآن ها، مجموعه ای از صنایع مختلف (49%) (بدون تمرکز برصنعتی خاص) درکشورهای اروپایی 37%) بوده است. به لحاظ تحلیل محتوایی، مطالعه بر روی انواع استراتژی های خرید، تاثیر استراتژی های خرید بر عملکرد سازمان و مدل های سبدی خرید، با نسبت تقریبا مشابه، توجه بیشتر پژوهشگران را به خود جلب کرده و موضوعاتی نظیر عوامل موثر بر استراتژی های خرید و همسویی استراتژی های خرید با دیگر استراتژی های سازمان، در رتبه های بعدی قرار دارند. در ادامه، شکاف های مطالعاتی در رابطه با ضرورت ارایه مدل های متنوع و پاسخگوتر استراتژی های خرید و همچنین لزوم تاکید بیشتر بر توسعه مطالعات کابردی این حوزه در سطح صنعت، بیان شده است.

    کلید واژگان: خرید, تامین, مدیریت خرید, استراتژی های خرید, مرور نظام مند, مرور حیطه ای
    Mahdiar Rahro, Asadollah Kordnaeij *, Jalil Delkhah, Asghar Moshabaki Esfahani, Seyed Hosein Kazemi
    Aim and Introduction

    Over the last two decades, significant research has been conducted on the role that a strategic approach to purchasing can play in organizations. Despite conducting significant research to identify and develop the dimensions of the issue using theoretical and operational approaches, and in some cases, a pathological point of view to identify and address existing gaps, it appears that a holistic and integrated perspective is necessary for addressing the issue of purchasing strategies. Therefore, the current research focuses on describing studies on purchasing strategies. Its purpose is to provide a comprehensive overview of this subject.

    Methodology

    In line with the research's purpose, the systematic review methods were evaluated in the first step, and out of the 14 review methods, the scoping review method was chosen. Next, a six-step methodological framework has been introduced and applied to guide the scoping review. These steps include the following. 1) Identifying and defining the research question, 2) Identifying the relevant researches, 3) Selecting studies related to the research question,4) Showing data in tables,5) Sorting, summarizing and reporting findings,6) optional consulting with the stakeholders about the findings.In summary, a scoping review approach was used to examine five credible scientific databases: Scopus, Ebsco, ProQuest, Google Scholar, and Emerald. This examination resulted in the extraction of 4697 articles. After three stages of screening, including: 1) evaluating the publication date, title, keywords, and abstract, 2) checking for non-repetitiveness of articles, and 3) conducting an in-depth evaluation of their content, 82 articles were selected for detailed review. The screening framework used was PRISMA, which holds high credibility in the literature of review research.

    Finding

    Based on the results obtained, the publication of articles in this field has been increasing since the beginning of the 21st century. The investigation revealed that empirical methods were used in more than 50% of the articles, while conceptual methods were used in about 16%, and interpretive methods in 11%. Europe, Asia, and America account for 37%, 20%, and 17% of the frequency of empirical articles, respectively. A significant portion of the reviewed articles (49%) have been conducted across various industries, irrespective of a specific sector, with industrial equipment ranking next. In terms of content, the types of purchasing strategies, the impact of purchasing strategies on the organization's performance, and purchasing portfolio models have all gained significant attention. Researchers have examined the factors influencing purchasing strategies and the importance of aligning purchasing strategies with other organizational strategies.

    Discussion and Conclusion

    Conducting research using a scoping review approach has advantages over non-systematic review studies, as it ensures greater accuracy and credibility, reducing the likelihood of deviating from the primary research goal. The reason for this is a lack of attention to the research subject and questions, and reliance on improper and sometimes unreliable databases and sources. In this topic, some studies conducted using a systematic review method have attempted to enhance the subject of purchasing strategy by drawing from other concepts and topics. The current research aims to identify the areas explored in the field of organizational purchasing strategies to either advance existing studies or fill gaps in the research.Reviewing and analyzing various types of research conducted since 1994 revealed a significant increase in the number of studies focusing on purchasing strategies and related concepts such as purchasing management, supply management, and supply strategies since the early 21st century. A descriptive and content analysis of these studies was conducted, highlighting the key accomplishments in terms of content.{revised} Despite the equivalent use of "purchase" and "supply" in many types of research and reports, there is a difference between these two concepts.The strategy formation and selection are influenced by internal and environmental factors that impact purchasing strategies (as antecedents).Depending on various internal and environmental conditions, organizations can adopt a wide range of actions and strategies in the field of purchasing. Usually, organizations create strategies by classifying the items they need and implementing methods that may not even be mentioned in the existing literature.In recent years, there has been a growing interest in exploring the connection between purchasing strategies and various factors such as purchasing portfolio models, organizational performance, alignment with other strategies across different organizational levels, product life cycle, and supplier relationship management. This issue has been addressed and developed in the scoping review of this research.5. We highlight the gaps concerning the importance of creating diverse, distinct, and adaptable purchasing strategy models. Additionally, there is a need to focus more on conducting industry-level studies in this area that are applicable across various industries.

    Keywords: purchasing, Supply, Purchasing Management, purchasing strategies, Systematic review, Scoping review
  • شکوه سادات علیزاده مقدم، اسدالله کرد نائیج*، سید حمید خدادادحسینی، ایوب محمدیان
    هدف

    تحول دیجیتال به عنوان پاردایمی محیطی به سرعت در حال تغییر ابعاد داخلی و خارجی کسب وکارهای سنتی است. سازمانهای خرده فروشی پوشاک نیز به سرعت در حال تجربه تحول دیجیتالی هستند که با ورود فناوری های دیجیتال به بخش های مختلف آنها آغاز شده است. پیچیدگی و عدم قطعیت بالای محیط کسب وکار، کمبود دانش و تجربه مدیریت تحول در سازمان های سنتی خرده فروشی پوشاک، چرخه کوتاه عمر محصول و سلیقه بسیار متغیر مشتری، درکنار هزینه ها و مقاومت های زیاد درون سازمانی در برابر تغییر و عدم وجود مدل جامعی برای شکل گیری استراتژی در این شرایط، تحول دیجیتال را به چالشی اساسی برای صنعت خرده فروشی پوشاک بدل کرده است. این سازمان ها در بازسازی مدل کسب وکار و تدوین استراتژی های تحول دیجیتال خود نیازمند اطلاعات و دانش مدیریتی مرتبط هستند. هدف این پژوهش معرفی مدل مفهومی جامع برای هدایت مدیران سازمان های خرده فروشی پوشاک، کاهش ابهام در تصمیم گیری استراتژیک تحول دیجیتال و کاهش اتلاف منابع در فرایند تحول دیجیتال این سازمانها است.

    روش

    پژوهش حاضر مطالعه ای کاربردی، توسعه ای است و رویکرد توصیفی دارد که به شیوه کتابخانه ای با روش پنج مرحله ای رویکرد تیوری بنیادین در مرور نظام مند مطالعات پیشین انجام گرفته است. در این شیوه پژوهش، با تکنیک تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری به شیوه تیوری بنیادین به بررسی یافته های مطالعات موجود پرداخته می شود. تمایز این شیوه، امکان معرفی مدل و چارچوب برگرفته از یافته های مطالعات پیشین است که نهایتا منجر به طراحی مدل مفهومی شکل گیری استراتژی برای تحول دیجیتال خرده فروشی پوشاک گردید.

    یافته ها

    از تحلیل محتوای 36 مطالعه منتخب در حوزه تحول دیجیتال در سازمانهای خرده فروشی پوشاک، در فرایند کدگذاری باز75 کد شناسایی گردید و پس از دسته بندی کدها، 27 مقوله اصلی استخراج شد که با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون بر اساس میزان فراوانی کدها، مقوله ها اولویت بندی شدند و مدل مفهومی شکل گیری استراتژی در تحول دیجیتال سازمان های خرده فروشی پوشاک معرفی شد. این مدل مشتمل بر سه بخش شامل پیشرانها، عناصر و پیامدهای تحول دیجیتال در سازمانهای خرده فروشی پوشاک است.

    نتیجه

    هرچند داشتن ایده خلاقانه برای راه اندازی استارتاپ لازم است و چالش اصلی بسیاری از بنیانگذاران برای شروع یک سرمایه گذاری جدید می باشد ولی به تنهایی نمی تواند موفقیت آن را تضمین کند. از طرف دیگر، شناسایی و بهره برداری از فرصت نیز نقش برجسته ای در موفقیت استارتاپها دارد ولی استفاده از فناوری های جدید، توانایی ایده پردازی را ارتقاء بخشیده اند. تدوین راهبرد رشد مناسب، آینده نگری، داشتن تیم متخصص، توان مالی، قابلیت های بازاریابی و یادگیری از دیگر عوامل کلیدی موفقیت استارتاپ ها می باشند. لازم به ذکر است تفکر سیستمی شرط لازم و نقطه عطف طراحی ساختار و الگو های فعالیت استارتاپی برای انطباق پذیری با تغییرات فناوری و نیازهای مشتریان، و پیوند آنها با یکدیگر است. با این تفکر سازمان ها می توانند هوشمندانه برای مواجهه مدبرانه با فرصت ها و تهدیدهای پیش رو آمادگی لازم را پیدا کنند.

    کلید واژگان: تحول دیجیتال, خرده فروشی پوشاک, مدل مفهومی شکل گیری استراتژی
    Shokooh Sadat Alizadeh Moghadam, Asadollah Kordnaeij *, Seyed Hamid Khodadad Hosseini, Ayoub Mohammadian
    Objective

    Digital transformation as a new environmental paradigm is rapidly changing the internal and external dimensions of the business environment. Traditional businesses face more challenges in this new technology-motivated situation. The complexity and high uncertainty of the business environment, the need for more knowledge and experience in transformation management, the high cost of technology adoption, and internal resistance to change are obstacles to decision-making for digital transformation in traditional industries like the fashion retail industry. Lack of information and knowledge of management for reinventing their business model and forming their digital transformation strategies require solutions. To manage the situation strategically, organization leaders need a conceptual model to design their thinking about the path of digital transformation, reduce the ambiguity in their strategic decision-making process, and reduce the waste of resources in their organizational digital transformation. The model would help the organization understand the strategy formation process in digital transformation.

    Method

    This is an applied developmental study with a descriptive approach. This study developed a new conceptual model using the five-step method of the grounded theory literature review. In this research method, the findings of the existing studies are investigated using content analysis and open and axial coding in the fundamental theory method. The distinction of this method is the possibility of introducing a model and framework derived from the findings of previous studies, which ultimately led to the design of a conceptual model of strategy formation for the digital transformation of fashion retail.

    Results

    By mining the existing body of literature, 36 studies were systematically screened, and based on content analysis and open and axial coding in a grounded theory approach to the articles' findings, 75 codes and 27 main categories were extracted. In the next stage, the categories were prioritized using the Shannon entropy technique based on the frequency of article codes. The final presented model has three main parts: drivers, dimensions, and consequences of strategy formation in the digital transformation of fashion retail.

    Conclusion

    Industrial digital transformation drivers include customer push for digitalization, pressure of competitors' progress, and supply chain push. Internal drivers are digital transformation leadership competency, employee readiness, digital technology capacity, financial expectancy, and strategic capacity for digital transformation. Digital technology penetration, sustainability, social and economic trends, and legal requirements are megatrends driving digital transformation. The customer push and the widespread influence of information technology in all aspects of human life are the most crucial drivers of the external environment. The organization's strategic capacity and technological infrastructure are essential internal drivers in forming a digital transformation strategy, which implies the necessity of digital acceptance in context and digital competency in the organization to start the transformation process. These drivers stimulate and direct the digital transformation process in the fashion retail organization. Organizations have no control over these drivers but need to know drivers and their dynamics for the strategy designing stage. The dimensions of digital transformation strategy in fashion retail organizations include customer experience, data and technology management, executive processes and operations redesigning, digital organization, employee experience, and digital supply chain management. Due to retail industry specifications, among the seven dimensions of the digital transformation strategy, customer digital experience, digital technology management, and data management need more investment and attention, and redesigning digital business models according to new opportunities and challenges should be considered. Organizations need strategy, plan, and budget to transform these dimensions.The consequences of digital transformation strategy formation in fashion retail organizations were also classified as value co-creation, financial performance improvement, competitive position and customer satisfaction, organization sustainability, smartness, and increasing efficiency and effectiveness. Although there are multiple consequences of digital transformation in retail organizations, The value co-creation between customers and the retail industry is an essential consequence resulting in emerging innovative products and services. Also, it will direct the fashion retail industry to join the sharing economy and circular economy in the future.

    Keywords: Digital Transformation, fashion retail, strategy formation conceptual model
  • حسین محجوب، سید حمید خداداد حسینی*، اسدالله کردناییج، مریم اسماعیلی نسب

    هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر ویژگی های مزاجی مدل شخصیت مشتریان از دیدگاه کلونینجر و درگیری ذهنی محصولات بر ناسازگاری شناختی پس از خرید مشتریان است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به نوع و ماهیت مسئله، هدف ها و فرضیه های پژوهش از نوع پژوهش توصیفی از شاخه همبستگی است. در این مطالعه ابتدا پرسشنامه از دیدگاه خبرگان امر از نظر روایی محتوا تایید و سپس روایی سازه با استفاده از روایی مدل بیرونی نیز انجام شد. مقدار AVE تمامی متغیرها نیز بیش از 5/0 بوده است که در نهایت، روایی همگرا تایید شد. برای سنجش پایایی نیز ضریب آلفای کرونباخ، امگا و پایایی مرکب محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه، امگا و مقدار CR تمامی متغیرها نیز بیش از 7/0 بود؛ بنابراین پایایی پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان صنعت خرده فروشی به تعداد نامحدود است که بر اساس تعداد متغیرهای مشاهده پذیر پرسشنامه به روش احتمالی در دسترس در اختیار 234 نفر از مشتریان صنعت خرده فروشی در شهر تهران قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آموس 23 تحلیل شد. نتایج موید رابطه مثبت و معنادار ابعاد مزاجی آسیب پرهیزی، پشتکار و رابطه منفی و معنادار پاداش-وابستگی بر ناساسزگاری شناختی پس از خرید مشتریان است. در این مطالعه رابطه نوجویی و ناسازگاری شناختی تایید نشد. همچنین، نتایج پژوهش موید وجود رابطه مثبت و معنادار میان درگیری ذهنی با ناسازگاری شناختی پس از خرید است.

    کلید واژگان: مدل مزاج و منش کلونینجر (TCI) (Temperament, Character Inventory), ناسازگاری شناختی پس از خرید, درگیری ذهنی مشتری
    Hossein Mahjoub, Seyed Hamid Khodadad Hosseini *, Asadollah Kordnaeij, Maryam Esmaeilinasab

    Personality traits play a crucial role in shaping customer purchasing behavior. Cloninger's theory (1993) of temperament and character is a prominent framework in the field of psychology; yet, its application in marketing research has remained limited. Another significant construct in community psychology and marketing studies is cognitive dissonance, which examines post-purchase behavior. This study aimed to explore the impact of Cloninger's temperament dimensions on post-purchase cognitive dissonance, as well as the influence of customer involvement. The sample comprised 234 retail customers and the data were collected through questionnaires and analyzed using AMOS 23. The findings revealed that the temperament dimensions of harm avoidance and persistence positively affected post-purchase cognitive dissonance, while reward dependence had a significant negative effect. No significant relationship was observed between novelty seeking and cognitive dissonance. Additionally, customer involvement was found to have a positive effect on post-purchase cognitive dissonance.

    Keywords: Cloninger’S Temperament, Character Inventory (TCI), Post-Purchase Cognitive Dissonance, Customer Involvement
  • مجتبی کریمیان*، حمیدرضا ایرانی، علی اکبر جعفری، اسدالله کردنائیج، حمیدرضا یزدانی
    هدف

    در سال های اخیر افزایش نقاط تماس در کانال های آنلاین و آفلاین مختلف و افزایش تمایل افراد به-ویژه جوانان به بررسی پوشاک در چند کانال باعث شده تا کنترل و مدیریت سفر خرید برای کسب و کارهای پوشاک پیچیده گردد. بنابراین هدف این پژوهش، ارائه چارچوب نقاط تماس در سفر خرید چندکاناله پوشاک خانم های هفتادی می باشد.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و توسعه ای و از نظر ماهیت و روش گردآوری اطلاعات توصیفی و کیفی است. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش را خانم های دهه هفتادی که تجربه خرید از فروشگاه های پوشاک چندکاناله داشته را تشکیل می دهند که با استفاده از روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب و با مصاحبه اکتشافی با 20 نفر اشباع حاصل و از روش تحلیل محتوای کمی داده ها برای کدگذاری و تجزیه و تحلیل داده استفاده شده است.

    یافته ها

    پس از تجزیه و تحلیل و کدگذاری داده ها، در نهایت 37 نقطه تماس(مفهوم) در 10مقوله فرعی و 5مقوله اصلی شناسایی و برچسب گذاری گردید.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که خانم های دهه هفتادی در مراحل مختلف سفر خرید در کانال های آنلاین و آفلاین با نقاط تماس بسیار زیادی مواجه اند و در این میان توصیه نزدیکان در شبکه اجتماعی و پست های اینستاگرام در مرحله آگاهی، نحوه پست گذاری و ویترین فروشگاه در مرحله جذابیت، تعامل فروشنده و ادمین در مرحله ارزیابی، بررسی کیفیت محصول و تجربه حضوری در مرحله اقدام و تبلیغات دهان به هان به همراه اشتراک گذاری پست در مرحله دفاع به عنوان مهم ترین نقاط تماس شناسایی گردید.

    کلید واژگان: سفر مشتری, نقاط تماس, کانالهای توزیع چندگانه, پوشاک
    Mojtaba Karimian *, Hamidreza Irani, Aliakbar Jafari, Asadollah Kordnaeij, Hamidreza Yazdani

    In recent years, the increase in touchpoints in various online and offline channels and the increase in the desire of people, especially young people, to check clothes in several channels have made the control and management of the shopping journey complicated for clothing businesses. Therefore, the purpose of this research is to provide a framework of touchpoints in the shopping journey of multichannel clothing for women in their 70s.

    Methodology

    The current research is applied and developmental in terms of purpose and descriptive and qualitative in terms of the nature and method of data collection. The community of participants of this research is made up of women in their seventies who have experience shopping from multichannel clothing stores, which was selected using a targeted method and a bullet-point method and was saturated with exploratory interviews with 20 people. In this research, quantitative data analysis method was used for data coding and analysis.

    Findings

    After analyzing and coding the data, finally 37 touchpoints were identified and labeled in ten subcategories and five main categories.

    Conclusion

    The results of the research showed that women in the 70s are faced with many touchpoints at different stages of their shopping journey in online and offline channels, and the details of these touchpoints at each stage of the customer journey are described in this framework. Instagram posts and recommendations, the way of interacting with physical and the virtual store admin, the interior environment and the shop window were identified as the most important touch points

    Keywords: Customer Journey, Touch Points, Multichannel, Apparel
  • رویا کلاتی، اسدالله کردنائیج، علی صابری*، حمیدرضا یزدانی، قدرت الله باقری

    عوامل زمینه ای تاثیرگذار زیادی بر نوآوری استراتژیک وجود دارد که علارغم اهمیت آن به صورت جامع بررسی نشده است، از این رو هدف از مطالعه حاضر شناسایی و مفهوم پردازی زمینه های نوآوری استراتژیک است.

    روش شناسی:

     این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر رویکرد کیفی-کمی است. در بخش کیفی از دو رویکرد فراترکیب و مطالعه موردی و در بخش کمی از مدل سازی نرم دیمتل استفاده گردید. گردآوری داده ها در مرحله فراترکیب بر اساس تحلیل داده های حاصل از مرور نظامند مطالعات در بازه زمانی 24 سال اخیر (1998 لغایت 2022)، مرحله مطالعه موردی مصاحبه با 21 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی و در مرحله پیمایشی از طریق پرسشنامه بوده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل مفهوم، تحلیل محتوا و تحلیل تم و در بخش کمی از تکنیک دیمتل استفاده شده است.

    یافته های پژوهش: 

    نتیجه پژوهش نشان می دهد که زمینه های نوآوری استراتژیک در صنعت فوتبال در قالب پنج مقوله شناسایی گردیدند که عبارتند از ذینفعان کلیدی، عوامل سیاسی - قانونی، عوامل تکنولوژیکی، عوامل اجتماعی - روانشناختی و رقابت بین رقبای صنعت و محیط کسب و کار دسته بندی گردید.

    نوآوری پژوهش: 

    نتایج پژوهش حاضر به مدیران و دست اندرکاران صنعت فوتبال کمک می کند تا با شناختن زمینه های نوآوری های استراتژیک در صنعت فوتبال تصمیمات مناسبی در رابطه با باشگاه ها خود داشته باشند.

    کلید واژگان: موضوعات استراتژیک, نوآوری, زمینه های نوآوری استراتژیک, صنعت فوتبال
    Roya Kalati, Asadollah Kordnaeij, Ali Saberi *, Hamidreza Yazdani, Ghodrat Bagheri
    Objective

    There are many contextual factors influencing strategic innovation, which despite their importance have not been comprehensively investigated, hence the purpose of this study is to identify and conceptualize strategic innovation contexts.

    Methodology

    This research is developmental-applicative in terms of objective and qualitative-quantitative in terms of approach. In the qualitative part, two meta-composite approaches and case study were used, and in the quantitative part, Dimetal soft modeling was used. The data collection in the meta-combination stage was based on the analysis of the data obtained from the systematic review of studies in the last 24 years (1998 to 2022), the case study stage was an interview with 21 academic and executive experts, and the survey stage was through a questionnaire. Is. For data analysis in the qualitative part, concept analysis, content analysis, and theme analysis, and in the quantitative part, Dimetal technique was used.

    Research findings

    The results of the research show that the areas of strategic innovation in the football industry were identified in the form of five categories, which include key stakeholders, political-legal factors, technological factors, social-psychological factors, and competition between industry competitors and the business environment. It was categorized.

    Research Innovation: 

    The results of this research help managers and those involved in the football industry to make appropriate decisions regarding their clubs by knowing the fields of strategic innovations in the football industry.

    Keywords: Strategic Issues, Innovation, Areas Of Strategic Innovation, Football Industry
  • شکوه سادات علیزاده مقدم، اسدالله کردناییج*، سید حمید خداداد حسینی، ایوب محمدیان

    تحول دیجیتال در حال تغییر سریع و گسترده سازمان های خرده فروشی پوشاک است. سرعت بالای ورود دانش جدید به سازمان وعدم قطعیت ویژه دنیای مد و پوشاک، مجال برنامه ریزی های استراتژیک را به سازمان نمی دهد و مدیران ارشد ناگزیر از تصمیم گیری استراتژیک در این حوزه هستند. شناسایی و مفهوم پردازی پیشران های تصمیم گیری استراتژیک در تحول دیجیتال سازمان های خرده فروشی هدف اصلی این پژوهش است. این پژوهش با استفاده از استراتژی پژوهش داده بنیاد چندگانه طی دو مرحله زمینه یابی نظری و تجربی به شناسایی پیشران ها پرداخته است. در مرحله زمینه یابی نظری با استفاده از روش فراترکیب، بیست و سه مقاله بین المللی از پایگاه های معتبر انتخاب و کدها و مفاهیم مرتبط با سئوال پژوهش استخراج گردید. در مرحله زمینه یابی تجربی، با هفده نفر از خبرگان مصاحبه بر مبنای پروتکل انجام شد و کدها و مفاهیم استخراج شده از مرحله فراترکیب مجددا بررسی، بازتعریف و تکمیل گردیدند. در نهایت با یک روند رفت و برگشتی و غنی سازی نظریه، مدل پیشران های تصمیم گیری استراتژیک تحول دیجیتال در خرده فروشی پوشاک ایران طراحی گردید. نتایج حاکی از آن است که پیشران های تصمیم گیری استراتژیک تحول دیجیتال در هفده مفهوم و چهار مقوله تحت عناوین «محرک های درون سازمانی»، «فشار عوامل صنعت و بازار»، «الزامات زیرساختی دولتی» و «کلان روندهای محیطی» قرار می گیرند. فشار اقتصادی و اشاعه فناوری اطلاعات و تغییرات زیست اجتماعی از مقوله کلان روندهای محیطی، انتظار عملکرد مالی و زیرساخت دیجیتال سازمان و تقاضای کارکنان از مقوله محرک های درون سازمانی و فشار مشتری و فشار فضای رقابتی از مقوله فشارهای صنعت و بازار، نسبت به سایر مفاهیم از بیشترین اهمیت و اولویت برخوردارند.

    کلید واژگان: تحول دیجیتال, تصمیم گیری استراتژیک, پیشران ها, خرده فروشی پوشاک, تئوری داده بنیاد چندگانه
    Shokooh Sadat Alizadeh Moghadam, Asadollah Kordnaeij *, Seyyed Hamid Khodadad Hosseini, Ayoub Mohamadian

    Digital transformation is rapidly changing apparel retail organizations. The high speed of new knowledge and the uncertainty of the fashion world do not allow organizations to make strategic plans, and force them to make strategic decisions in this field. Identifying and conceptualizing the drivers of strategic decisions for the digital transformation of apparel retail organizations is the primary goal of this research by using the multi-grounded theory research strategy. In the theoretical grounding stage, twenty-three international articles were selected and codes and concepts were extracted using the metanalysis method. In the experimental grounding stage, interviews were conducted with seventeen experts, and the codes and concepts extracted from the metanalysis stage were re-examined, redefined, and completed. Finally, by going back and forth and enriching the theory, the conceptual framework model of strategic decision-making drivers of digital transformation in Iran's apparel retail was designed. The results indicate that the drivers of strategic decisions for the digital transformation of apparel retail organizations are in seventeen concepts and four categories under the headings of "organizational drivers," industry and market pressure," "government infrastructure requirements," and "environmental macro trends." The economic pressure and the spread of information technology and bio-social changes from the environmental macro trends and the expectation of financial performance and digital infrastructure of the organization and the employees' pressure from the category of organizational drivers and customer pressure and the pressure of the competitive environment from the category of Industry and market pressure seem to have the most importancecompared to other concepts.

    Keywords: Digital Transformation, Strategic Decision-Making, Drivers, Apparel Retailing, Multi-Grounded Theory
  • هیوا بهرام فرد*، قدرت الله باقری راغب، اسدالله کردناییج
    مقدمه

    با پیچیده تر شدن رقابت در کسب وکارهای ورزشی، زمان و اطلاعات در تصمیم گیری اهمیت زیادی یافته اند. در این زمینه شهود می تواند برای کارآفرینان بهترین گزینه باشد، ازاین رو این پژوهش به دنبال یافتن نقش الهام در تصمیم به بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه است.

    روش پژوهش: 

    این پژوهش از نظر روش آمیخته، از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از نظر راهبرد در بخش مروری فراتحلیل و در بخش کیفی دلفی و تحلیل تماتیک است.

    یافته ها

    در گام اول با فراترکیب پیشینه از تعداد 26 مقاله، 42 شاخص شناسایی شد. در گام دوم در مصاحبه با خبرگان دانشگاهی 29 شاخص به روش تحلیل تم استخراج و به روش دلفی 23 شاخص تایید شدند که روایی به روش لاوشه و پایایی با آلفای کرونباخ بررسی شد و در گام سوم 40 مضمون از تجربه زیسته شش نفر از رهبران کارآفرین ورزشی به روش روایت پژوهشی شناسایی شد که پایایی کدگذاری به روش ضریب پایایی هولستی تایید شد که در نهایت پس از ترکیب و ادغام مراحل سه گانه 63 شاخص شناسایی شدند که تناسب و اعتبار 61 شاخص در قالب 10 بعد با استفاده از آزمون t و معیارهای چهارگانه تطبیق، قابلیت فهم، قابلیت تعمیم و کنترل تایید شد.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته ها الهام کارآفرینانه با ایجاد هشت نقش قابلیت های هوشمندی، بهبود تصمیم گیری، قصد کارآفرینی، بهبود نگرش کارآفرینانه، تسهیل کسب وکار، تقویت روحیه و شخصیت کارآفرین، تشخیص فرصت و اثربخشی فرصت در تصمیم به بهره برداری از فرصت های کارآفرینی نقش مثبت و با کانونی کردن ابعاد عدم اطمینان و تصمیم گیری غیرمنطقی در تصمیم به بهره برداری از فرصت های کارآفرینی نقش منفی دارد.

    کلید واژگان: کارآفرینی در ورزش, الهام کارآفرینانه, شهود, بهره برداری از فرصت, کسب وکار ورزشی
    Hiwa Bahramfard *, Ghodratollah Bagheri Ragheb, Asadollah Kordnaeij
    Introduction

    As the competition in sports businesses becomes more complex, time and information have become important in decision making. Therefore, intuition can be the best option for entrepreneurs. Therefore, this research seeks to find the role of inspiration in deciding to exploit entrepreneurial opportunities.

    Methods

    This research is in terms of mixed method, in terms of developmental-applicative goal, and in terms of strategy, it is meta-analysis in the review section and Delphi and thematic analysis in the qualitative section.

    Results

    In the first step, 42 indicators were identified from the 26 articles, in the second step, 29 indicators were extracted by theme analysis and 23 indicators were confirmed by the Delphi method. and in the third step, 40 themes from the lived experience of 6 sports entrepreneur leaders were identified by the research narrative method, the reliability of coding was confirmed by the Holstein reliability coefficient method, and finally, after the combination and integration of the triple steps, 63 indicators were identified, which fit and validity 61 indicators in the form of 10 dimensions were confirmed using t-test and the four criteria of adaptation, comprehensibility, generalization and control.

    Conclusion

    According to the findings, entrepreneurial inspiration by creating eight roles of intelligence capabilities, improving decision-making, entrepreneurial intention, improving entrepreneurial attitude, facilitating business, strengthening the spirit and personality of the entrepreneur, recognizing the opportunity and the effectiveness of the opportunity in the decision to take advantage of entrepreneurial opportunities, and by focusing on the dimensions of uncertainty and decision-making Rationality plays a negative role in the decision to take advantage of entrepreneurial opportunities.

    Keywords: Entrepreneurship in sports, Entrepreneurial inspiration, Opportunity Exploitation, intuition, Sports business
  • امیرحسین باوفا، اسدالله کردنائیج*، مهدی مرادی، حسین خنیفر، فاطمه صراف

    نتایج مطالعات و بررسی ها نشان می دهد اجرای حسابرسی عملکرد در کشور از مطلوبیت برخوردار نبوده و اهداف آن محقق نشده است. هدف پژوهش، شناسایی و تدوین راهبردهای بهینه حسابرسی عملکرد با استفاده از تکنیک های دلفی، سوات و ساختاری - تفسیری به منظور ارایه یک نقشه راه مناسب و تحقق اهداف آن می باشد. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی از نوع کابردی و ابزار سنجش پرسشنامه زوجی بر اساس استاندارد ساختاری - تفسیری است. حجم نمونه پژوهش 14 نفر از متخصصین دیوان محاسبات کشور می باشد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و زمان انجام پژوهش سال 1401 می باشد. روابط میان بیست و شش عامل راهبردی برای اجرای حسابرسی عملکرد در دیوان محاسبات کشور شامل هفت نقطه قوت، شش نقطه ضعف، شش تهدید و هفت فرصت بررسی شد و راهبردهای حسابرسی عملکرد ارایه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیوان محاسبات کشور باید بر اساس جهت گیری مبتنی بر راهبردهای استخراج شده عمل نماید و در نتیجه جهت گیری تهاجمی برای دیوان محاسبات کشور رویکرد مناسبی می باشد. اصلاح ساختار سازمانی و نظام پاداش، حفاظت از استقلال حسابرسی، خنثی سازی فشارهای سیاسی، اصلاح قوانین ناکارآمد و متناقض، ایجاد یا تقویت زیرساخت های لازم، تدوین استانداردهای حسابرسی عملکرد، استفاده بهینه از ظرفیت های علمی و پژوهشی، محافظت از صلاحیت حرفه ای حسابرسان، خنثی سازی آثار تحریم های بین المللی از مهم ترین راهبردهای حسابرسی عملکرد مبتنی بر تحلیل ساختاری - تفسیری می باشد.

    کلید واژگان: حسابرسی عملکرد, راهبردها, مدیریت راهبردی, تحلیل ساختاری - تفسیری, سوات
    Amir Hossein Bavafa, Assdollah Kordnaeege*, Mahdi Moradi, Hossein Khanifar, Fatameh Sarraf

    The results of the studies and surveys show that the implementation of the performance audit in the country is not favorable and its goals have not been achieved. The aim of the research is to identify and formulate the best performance audit strategies using Delphi, SWOT and structural-interpretive techniques in order to provide a suitable road map and realize its goals. The research method is a descriptive survey of the applied type and the measurement tool is a paired questionnaire based on the interpretative structural standard. The sample size of the research is 14 experts of the Supreme audit court who were selected by the purposeful sampling method and the time of the research is 2022. The relationships between twenty-six strategic factors for the implementation of performance audit in the Supreme audit court, including seven strengths, six weaknesses, six threats and seven opportunities, were examined and performance audit strategies were presented. The findings of the research show that the Supreme audit court should act based on the orientation based on the extracted strategies, and as a result, aggressive orientation is a suitable approach for the Supreme audit court. Reforming the organizational structure and reward system, protecting audit independence, neutralizing political pressures, amending inefficient and contradictory laws, creating or strengthening the necessary infrastructure, developing performance audit standards, optimal use of scientific and research capacities, protecting auditors' professional competence, neutralizing the effects of sanctions. International is one of the most important performance audit strategies based on structural-interpretive analysis.

    Keywords: Performance Audit, Strategies, Strategic Management, Interpretation Structural Analysis, SWOT
  • محمد جوادی، اسدالله کردنائیج*، سید حمید خداداد حسینی، اسدالله گنجعلی
    هدف

    نوآوری های قاعده شکن سبب شده است که تغییرات استراتژیک ابتکاری، بیش از پیش برای شرکت ها اهمیت پیدا کند؛ از این رو در قلمرو نقش مدیریت سازمان در تغییرات استراتژیک ابتکاری، پژوهش های متعددی با نتایج متشتت شکل گرفته است. هدف این پژوهش فرامطالعه پژوهش های قبلی در قلمرو موضوعی یاد شده است.

    روش

    برای دستیابی به هدف مقاله، روش مرور نظام مند انتخاب شد و بر اساس آن، مقاله های منتشرشده در بازه زمانی 1990 تا 21 ژانویه 2021 بررسی شدند. در نهایت 57 مقاله دارای صلاحیت بررسی تشخیص داده شد که تحلیل محتوای این 57 مقاله با روش تحلیل مضمون انجام شد.

    یافته ها

    نتیجه مرور نظام مند، به دسته بندی مدیریت سازمان به سه بخش هییت مدیره، مدیرعامل و تیم مدیریت ارشد، میانی و عملیاتی ختم شد. نقش هییت مدیره، دو مولفه «ترکیب هییت مدیره» و «محوریت هییت مدیره» را شامل می شود؛ نقش مدیرعامل، مشتمل بر مولفه های «شان و جایگاه مدیرعامل در سازمان» و «تمایلات و نگرش های مدیرعامل» است و در نهایت، نقش «تیم مدیریت ارشد، میانی و عملیاتی سازمان»، سه مولفه «جبران خدمات»، «ترکیب تیم مدیریت ارشد، میانی و عملیاتی» و «خاصیت دیالکتیک تباین و تطابق» را دربرمی گیرد. هر یک از مولفه های نام برده نیز شاخص هایی را دربردارند که در متن مقاله به آن ها اشاره شده است.

    نتیجه گیری

    برای هر سازمانی که دغدغه رشد و بقا دارد، اطمینان از این موضوع بسیار مهم و کلیدی است که مدیریت سازمان نقش خود را در اجرای استراتژی ها، به ویژه تغییرات استراتژیک ابتکاری به درستی ایفا می کند یا خیر. این پژوهش با ایجاد دیدگاهی یکپارچه از نتایج پژوهش های مربوط به نقش مدیریت سازمان در اجرای تغییرات استراتژیک ابتکاری، سازمان ها را در دستیابی به چنین اطمینانی یاری می دهد.

    کلید واژگان: تغییر ابتکاری, تغییرات استراتژیک, مدیرعامل, مدیریت سازمان, هیئت مدیره
    Mohammad Javadi, Assadollah Kordanaij *, Hamid Khodadad
    Objective

    Turbulence and environmental dynamics along with disruptive innovations have made the issue of initiative strategic change more important for companies. The role of organizational management in initiative strategic change has been the subject of numerous previous studies with scattered results. This study is to conduct a meta-study and categorize the factors introduced by previous research about the role of organizational management in initiative strategic changes. By providing this objective, more and more researchers can face the multi-dimensional phenomenon of change, and executives can better manage change. 

    Methodology

    The philosophical basis of the current research is interpretative and its orientation is developmental. Also, the research approach is based on the induction of library studies that pursue descriptive-exploratory goals. To fulfill the purpose of the article, the systematic review method was chosen which is suitable for summarizing and creating a macro map of the research topic. Therefore, for Investigating the Role of Organizational Management in Implementing Initiative Strategic Changes, according to the systematic review protocol, the articles available in the period from 1990 to January 21, 2021, were reviewed. Finally, 57 articles were found to be eligible for review, the content of these 57 articles was carefully studied and the required data was collected. Finally, the thematic analysis method was used to analyze the mentioned data.

    Findings

    The systematic review divided the organization's management into three parts: the board of directors, the CEO, and the senior, middle, and operational management team. The role of the board of directors includes two components: "composition of the board of directors" and "centrality of the board of directors". The CEO's role comprises two components: "CEO's dignity and position in the organization" and "CEO's tendencies and attitudes". Also, based on the findings, the role of the "senior, middle and operational management team of the organization" has three components: "service compensation", "combination of the senior, middle and operational management team" and "dialectical feature of comparison and adaptation". Each of the mentioned components includes indicators that are mentioned in the text of the article. 

    Conclusion

    The growth and life of any organization depend on ensuring that its managers play the correct role in implementing strategies, especially Initiative strategic changes. This study sought to help organizations with achieving this confidence.  For this purpose, it systematically reviewed the role of organizational management in initiating strategic changes and creating an integrated view of the results of research in this field. Finally, by studying the current research, managers can play their role correctly in facing innovative strategic changes in the competitive world of business and lead their organizations to sustainable superior performance with transformative leadership. Also, the results of this article can be reviewed and criticized by all researchers interested in the field of strategic changes to create a safer path for managers of organizations.

    Keywords: Initiative Change, Strategic Change, CEO, Organization Management, Board of directors
  • سپهر جعفرپور، سید حمید خدادادحسینی*، اسدالله کردناییج

    هدف مقاله حاضر، واکاوی رویکردهای استراتژیک توسعه نوآوری برای کسب وکارهایی است که قصد دارند جایگاه قابل قبولی در آینده کشاورزی ایران داشته باشند. مصاحبه عمیق با 12 خبره منتخب، روش دلفی و بررسی اسناد کتابخانه ای روش های جمع آوری و بررسی داده ها بودند. محدوده پژوهش کل بخش کشاورزی ایران و جامعه هدف، کلیه فعالین و ذی نفعان بخش کشاورزی ایران هستند. پس از استخراج روندهای کلان، استراتژی های توسعه نوآوری و نوآوری های اختصاصی بخش کشاورزی با به کارگیری ابزارهای تجزیه وتحلیل استراتژیک، ضمن استخراج مهم ترین عوامل محیطی (فرصت و تهدید) و مهم ترین عوامل داخلی (ضعف و قوت)، نسبت به موقعیت یابی استراتژیک کسب وکارهای ایرانی اقدام شد. با استفاده از روش سیموس به عنوان یک رویکرد پیشرفته در تصمیم گیری چندمعیاره،استراتژی ها و نوآوری های استخراج شده، رتبه بندی شدند. مهم ترین نقطه ضعف کسب وکارهای ایرانی نداشتن دانش و مهارت تخصصی و مدیریتی و مهم ترین نقطه قوت، برخورداری از نیروی های انسانی جوان و خلاق شناسایی شد. خرده مالکی گسترده و عدم بلوغ اکوسیستم نوآوری در بخش کشاورزی مهم ترین تهدیدها و غنی بودن اکوسیستم کشاورزی ایران و همچنین سرمایه انسانی جوان، خلاق و تحصیلکرده مهم ترین فرصت ها شناسایی شدند. همکاری های استراتژیک جهت توسعه نوآوری های کاربردی منطبق بر بلوغ اکوسیستم نوآوری کشاورزی به عنوان برترین استراتژی و تجاری سازی داخلی نوآوری های پیشرفته به عنوان ضعیف ترین استراتژی شناسایی شدند. نوآوری های مرتبط با کارایی بازار و کارایی مزرعه به عنوان مناسب ترین نوآوری ها و نوآوری های مرتبط با مزارع پیشرفته به عنوان نامناسب ترین نوآوری ها به منظور توسعه نوآوری در بخش کشاورزی ایران شناسایی شدند.

    کلید واژگان: استراتژی های توسعه نوآوری, نوآوری های کشاورزی, کشاورزی هوشمند اقلیمی, تجزیه وتحلیل استراتژیک, سیموس
    Sepehr Jafarpour, Seyed Hamid Khodadad Hosseini*, Asadollah Kordnaeij

    The purpose of this article is to exploring the strategic approaches of innovation development for businesses that intend to have an acceptable position in the future of Iran's agriculture. In-depth interview with 12 selected experts, Delphi method and library document review were the methods of sampling and data analysis. The scope of the research is the entire agricultural sector of Iran.After extracting macro trends, innovation development strategies and specific innovations, by using strategic analysis tools, while extracting the most important environmental factors and the most important internal factors strategic positioning of Iranian businesses was done. Using the Simos method, the extracted strategies and innovations were ranked. The most important weakness of Iranian businesses was the lack of specialized and managerial knowledge and skills, and the most important strength was the possession of young and creative human resources. Widespread small ownership and immaturity of the innovation ecosystem in the agricultural sector were identified as the most important threats, and the richness of Iran's agricultural ecosystem, as well as the creative and educated human capital, were identified as the most important opportunities. Strategic cooperation for the development of applied innovations according to the maturity of the innovation ecosystem was the best strategy and internal commercialization of advanced innovations was identified as the weakest strategy. Innovations related to market efficiency and farm efficiency were identified as the most appropriate innovations and innovations related to advanced farms were identified as the most unsuitable innovations for the development of innovation in Iran's agricultural sector.

    Keywords: innovation development strategies, agricultural innovations, climate smart agriculture, strategic analysis, SIMUS
  • نسرین راضی*، اصغر مشبکی، سید حمید خداداد حسینی، اسدالله کرد نائیج

    نقش کلیدی عملکرد فروشنده های B2B در رشد سازمان های فروش، نتایج سطوح مختلف شرکت ها و به نتیجه رسیدن فعالیت های تمام کارکردهای سازمان، روشن است. هدف این پژوهش شناسایی و تبیین عوامل تعیین کننده عملکرد فروشنده های با تکیه بر دیدگاه اکوسیستم خدمت است. روش پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، روش داده بنیاد با رویکردکلاسیک است. جامعه تحقیق خبرگان فروش B2B شرکت های صنعت مواد غذایی کشور است که با استفاده از نمونه-گیری نظری انتخاب شده اند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های عمیق با 20 نفر مدیر و کنشگر اصلی فروش گردآوری شده است. پس از کدگذاری و تحلیل داده ها عوامل تعیین کننده ی عملکرد فروشنده های در سه سطح خرد، میانی و کلان اکوسیستم خدمت شناسائی و دسته بندی شده اند که از بین آن ها عوامل فردی، استرس های فروشنده عوامل شغلی، عوامل همکاران، عوامل سازمان فروش و عوامل سازمان، عوامل سطح خرد اکوسیستم خدمت بودند. ویژگی های صنعت، کنشگران فروش، رویکردهای بین کنشگران و روش های فروش صنعت، عوامل تعیین کننده ی سطح میانی و نهایتا عوامل جامعه، عوامل خانواده و متغیرهای کلان عوامل سطح کلان شناسایی شدند. پژوهشگران، مدیران فروش و بازاریابی شرکت ها با بررسی نتایج حاصل از این پژوهش می توانند با عوامل تعیین کننده ی عملکرد فروشنده در سطوح مختلف اکوسیستم خدمت آشنا شده و از آن، برای افزایش و بهبود عملکرد فروشنده ‎ها، به نحو موثرتری استفاده کنند.

    کلید واژگان: عملکرد فروشنده B2B, اکوسیستم خدمت, مبادله خدمت, تئوری داده بنیاد
    Nasrin Razi *, Asghar Moshabaki, Hamid Hosseini, Asadollah Naiej

    The key role of B2B salesperson performance in the growth of sales organizations, the results of different levels of companies and the achievement of the activities of all functions of the organization is clear. The purpose of this study is to identify and explain the determinants of salesperson performance based on the perspective of service ecosystem. The research method is fundamental in terms of purpose and Grounded Theory method in terms of data collection method with a classical approach. The research community is the B2B sales experts of the country's food industry companies who have been selected using theoretical sampling. Research data was collected through in-depth interviews with 20 key sales managers and actors. After coding and analyzing the data, the determinants of salesperson performance in three levels of micro, meso and macro service ecosystem have been identified and classified, among which individual factors, salesperson stresses. Individual factors, co-operative factors, sales organization factors and organizational factors were the micro level factors of the service ecosystem. Characteristics of industry, sales actors, orientation between actors and sales methods of industry, determinants of middle level and finally community factors, family factors and macro variables of macro level factors were identified. Researchers, sales and marketing managers of companies by examining the results of this study can get acquainted with the determinants of salesperson performance at different levels of the service ecosystem and from it, to increase and improve salesperson performance, more effectively to use.

    Keywords: “B2B Salesperson Performance”, “Service Ecosystems”, “service exchange”, “Grounded Theory”
  • سید محمدباقر جعفری*، اسدالله کردنائیج، مرتضی سلطانی، مریم صفایی
    هدف

    با وجود اهمیت پرداخت همراه، تحقیقات در این حوزه هنوز در ابتدای راه است. هدف از مطالعه حاضر ارایه چارچوبی جهت استقرار سیستم پرداخت همراه در ایران با رویکرد رفتاری است.

    روش

    در این پژوهش با اتخاذ روش پژوهش کیفی نظریه داده بنیاد (رویکرد نظام مند) تلاش شد به طراحی چنین چارچوبی پرداخته شود. جهت گردآوری داده ها، با نوزده نفر از خبرگان فعال در شرکت همراه اول در سطح شهر تهران مصاحبه صورت گرفت. تحلیل داده ها مطابق با رویه نظریه داده بنیاد طی سه مرحله کدگذاری باز و محوری و انتخابی انجام یافت.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه، علاوه بر شناسایی ذی نفعان سیستم پرداخت، مفهوم روشن تری از آن ارایه و جنبه‏های مختلف راهبردی برای استقرار آن را توصیف می کند. این مطالعه همچنین کارکردها و به تبع آن پیامدهای استقرار سیستم پرداخت همراه را در زمینه محیطی کلان آن مشخص و بسترسازی فرهنگی، ارتقای تجربه کاربری، بهبود مدل‏های درآمدی (کارمزدها)، و شخصی سازی سرویس‏ها را برای تقویت چارچوب استقرار پیشنهاد می‏کند.

    نتیجه گیری

    این یافته‏ها به طور کلی ابزاری به دست پژوهشگران می دهد که بتوانند بر اساس آن مدل های جزیی‏تر و مشخص تر را در یک چارچوب کلان و کل‏نگر بررسی کنند. علاوه بر این، فعالان در بازار کسب وکار را قادر می سازد گام های متنوع را برای استقرار چنین سیستم هایی در زمینه خاص خود بررسی کنند و پیامدهای محتمل از آن را تخمین بزنند.

    کلید واژگان: استقرار سیستم, پرداخت همراه, طراحی چارچوب استقرار, نظریه داده بنیاد
    Seyed Mohammadbagher Jafari *, Asadollah Kordnaeij, Morteza Soltanee, Maryam Safaee

    Despite the significance of mobile payments, research in this domain is still in its early stages. The objective of this study is to develop a framework for implementing mobile payment in Iran, using a behavioral approach. This qualitative research employed grounded theory methodology. Data was collected through interviews with 19 experts from the first mobile company in Tehran. The validity and reliability of the data collection tool (interview protocol) were assessed using formal and content validity approaches, as well as inter-coder agreement evaluation. Data analysis followed the procedures of grounded theory, including open, axial, and selective coding stages. The study results not only identify the stakeholders of the payment system but also provide a clearer conceptualization and outline various strategic aspects for its establishment. Moreover, the study identifies functions and subsequent consequences of implementing a mobile payment system within the macro environment, suggesting activities such as cultural context development, enhancing user experience, improving revenue models (fees), and personalizing services to strengthen the deployment framework. Overall, these findings offer researchers a basis for investigating more detailed and specific models within a macro and dispersed framework. Furthermore, it enables market participants to consider the diverse steps involved in establishing such systems in their respective fields and estimate potential outcomes.

    Keywords: Deployment Framework design, Grounded theory, Mobile Payment, System deployment
  • محمد عیسی آبادی، اسدالله کردنائیج*، حامد وارسته

    محیط ناپایدار و پیچیده، رقابت فزاینده، تغییرات و تحولات سریع، پیشرفت فناوری، مبادلات سریع و توسعه روزافزون ارتباطات سبب شده است که سازمان ها به دنبال کسب مزیت رقابتی جهت ایجاد تمایز باشند که یکی از عوامل مهم ایجاد تمایز بین سازمان ها، مفهوم رقابت پذیری است. به همین منظور مدیران سازمان ها به دنبال شناسایی و تقویت عوامل موثر بر رقابت پذیری هستند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف افزایش رقابت پذیری شرکت های تولیدی درصدد است، عوامل موثر بر رقابت پذیری را با استفاده از استراتژی های لجستیک مورد سنجش قرار دهد. پژوهش حاضر در پارادایم اثبات گرایی و با رویکرد فرضیه ای- قیاسی بوده و از نظر هدف، کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی و مقطعی به حساب می آید. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران ارشد، میانی و شرکای پشتیبانی شرکت های تولیدی کشور است. داده های تحقیق در قالب پرسشنامه اسپیلان و همکاران، به صورت الکترونیک و به تعداد 345 پرسشنامه تکمیل و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که استراتژی های لجستیک (فرآیند، بازار و اطلاعات) بر رقابت پذیری تاثیر مثبت و معنادار دارد. در بین این استراتژی ها به ترتیب استراتژی اطلاعات، استراتژی فرآیند و استراتژی بازار بیشترین اثرگذاری را بر رقابت پذیری داشتند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که خدمت مشتری بر اثرگذاری استراتژی های لجستیک بر رقابت پذیری، تاثیر مثبت و معنادار دارد. این تاثیر به ترتیب در اثرگذاری استراتژی اطلاعات، استراتژی بازار و استراتژی فرایند در رقابت پذیری، بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد.

    کلید واژگان: استراتژی, رقابت پذیری, استراتژی های لجستیک, اثربخشی خدمت مشتری
    Mohammad Isaabadi, Asadollah Kordnaeij *, Hamed Varasteh

    Unstable and complex environment, increasing competition, rapid changes and developments, technological advances, rapid exchanges and increasing development of communications have led organizations to seek a competitive advantage to differentiate. One of the important factors in differentiating between organizations is the concept of competitiveness. To this end, managers of organizations seek to identify and strengthen the factors affecting competitiveness. Therefore, the present study aims to increase the competitiveness of manufacturing companies, to assess the factors affecting competitiveness using logistics strategies. The present study is in the positivist paradigm with a hypothetical-deductive approach and is considered in terms of purpose, descriptive-survey and cross-sectional. The statistical population of the research includes senior managers, middle managers and support partners of the country's manufacturing companies. Research data were completed and analyzed electronically in the form of a questionnaire of Spilan et al., With 345 questionnaires. The results of structural equation analysis showed that logistics strategies (process, market and information) have a positive and significant effect on competitiveness. Among these strategies, information strategy, process strategy and market strategy had the most impact on competitiveness, respectively. The results also showed that customer service has a positive and significant effect on the impact of logistics strategies on competitiveness. This effect was the highest in the effectiveness of information strategy, market strategy and process strategy in competitiveness, respectively.

    Keywords: Strategy, competitiveness, logistics strategies, customer service effectiveness
  • سهیل نجات، اسدالله کردنائیج*، سید حمید خداداد حسینی، میثم شیرخدایی
    هدف

    تعالی برند شاخصی است که میزان منحصربه فرد بودن و تمایز برند را از دیدگاه مشتریان می سنجد. با توجه به رقابت شدید میان برندهای صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) و همچنین بالا رفتن انتظارت مصرف کنندگان این بخش، برندها به دنبال ایجاد تمایز و تداعی های منحصربفرد برای نشان دادن برتری خود نسبت به رقبا می باشند. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی ابعاد تعالی برند در صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) می باشد.

    روش

    در پژوهش حاضر به تحلیل کیفی مصاحبه 21 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه برندسازی و مدیران برند و بازاریابی صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) در ایران با روش تحلیل مضمون پرداخته شد. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. پس از تحلیل داده ها با نرم افزار MAXQDA2020، 299 کد باز، 65 مضمون پایه، 20 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر احصاء شدند.

    یافته ها:

    یافته های پژوهش نشانگر این است که ابعاد تعالی برند در صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) شامل شش مضمون فراگیر «رهبری برند»، «هوشمندی برند»، «اکوسیستم برند»، «هدفمندی برند»، «تعالی ارزش ویژه برند (قدرت برند)»، «آمیخته بازاریابی پویا» می باشند.

    نتیجه ها:

    براساس نتایج پژوهش حاضر مشخص شد که برندهایی که در صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) به دنبال تعالی و برتری هستند باید قبل از هر اقدامی، در استراتژی های برندسازی خود به 6 مضمون فراگیر احصاء شده توجه ویژه ای نمایند.

    کلید واژگان: برند, تعالی برند, کالاهای تند مصرف, تحلیل مضمون
    Soheil Nejat, Asadollah Kordnaeij *, Seyed Hamid Khodadad Hosseini, Meysam Shirkhodaie
    Objective

    Brand excellence is an index that measures the degree of uniqueness and differentiation of the brand from the perspective of customers. Due to the fierce competition among brands in the fast-moving consumer goods (FMCG) industry, as well as the rising expectations of consumers in this sector, brands seek to create distinction and unique associations to show their superiority over competitors.

    Methodology

    In the current research, semi-structured interviews were conducted with 21 experts in the field of branding and marketing of fast-moving consumer goods (FMCG) industry in Iran. These individuals were selected by the purposive sampling method. After analyzing the data with MAXQDA2020 software, 299 open codes, 65 basic themes, 20 organizing themes, and 6 global themes were counted.

    Findings

    The findings of the research show that the dimensions of brand excellence in the fast-moving consumer goods (FMCG) industry include six global themes: "brand leadership", "brand intelligence", "brand ecosystem", "brand purposefulness", "brand equity excellence (brand strength)", and "dynamic marketing mix".

    Conclusion

    Based on the results of this research, it was found that the brands that are looking for excellence in the fast-moving consumer goods (FMCG) industry should pay special attention to the 6 listed global themes in their branding strategies.

    Keywords: brand, Brand Excellence, Fast-Moving Consumer Goods, Thematic Analysis
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال