به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

امید رنجبر

  • حسن ثاقب*، امید رنجبر، فتح الله تاری

    در حال حاضر تطابق مناسبی بین نیازهای وارداتی عراق و تنوع کالاهای صادراتی ایران به آن کشور وجود ندارد. طبق آمار مرکز تجارت بین الملل، بیش از نیمی از نیازهای وارداتی این کشور مربوط به ماشین آلات مکانیکی و الکتریکی و تجهیزات حمل و نقل (16,8 میلیارد دلار) با سهمی در حدود 30 درصد و محصولات کشاورزی و صنایع غذایی (11,4 میلیارد دلار) با سهمی در حدود 20 درصد می باشد که ایران به ترتیب در حدود 3.4 درصد و 16.5 درصد از کل نیاز بازار عراق در بخش های مذکور را به خود اختصاص داده است. مقاله حاضر با هدف شناسایی فرصت های صادراتی ایران به عراق و اولویت بندی آن ها از طریق تلفیق مدل پشتیبان تصمیم و رویکردهای پیچیدگی اقتصادی و فضای محصول بهره برده است. تعداد 627 فرصت صادراتی حسب کدهای کالایی چهار رقمی HS شناسایی شده و به تفکیک ده بخش کالایی اصلی اولویت بندی شده است. نتایج نشان می دهد که ایران در نیمی از محصولات در بازار عراق همراه با مزیت نسبی حضور دارد؛ به طوری که توان صادراتی ایران به بازار عراق (مبتنی بر مزیت نسبی آشکار شده) در سطحی بالاتر نسبت به رقبای آن بازار است. از 590 محصول (حسب HS چهار رقمی) که ایران با مزیت قوی تر از سایر رقبا به بازار عراق صادر می کند، تنها در 123 مورد در سطح بین المللی واجد مزیت نسبی است؛ همچنین تعداد 351 گروه کالایی که از پیچیدگی نسبتا بالایی برخوردار هستند، فقط 35 مورد در سطح بین المللی واجد مزیت نسبی است. علاوه بر این، از میان گروه های کالایی صادراتی ایران، تنها برای 55 گروه در سطحی فراتر از 50 درصد قابلیت ها و توانمندی های مورد نیاز برای تولید در اقتصاد کشور فراهم شده است.

    کلید واژگان: صادرات ایران, عراق, مدل پشتیبانی تصمیم, فضای محصول, پیچیدگی اقتصادی
    Hasan Sagheb *, Omid Ranjbar, Fathollah Tari

    Currently, there is no proper match between Iraq's import needs and the variety of Iran's export goods to that country.According to the statistics of the International Trade Center, more than half of the country's import needs are related to mechanical and electrical machinery and transportation equipment ($16.8 billion) with a share of about 30%, and agricultural products and food industries ($11.4 billion dollar) with a share of about 20%, which Iran has allocated about 3.4% and 16.5% of the total needs of the Iraqi market in the mentioned sectors, respectively. The present article with the aim of identifying Iran's export opportunities to Iraq and prioritizing them, has used integrating a decision support model and the approaches of economic complexity and product space. A number of 627 export opportunities have been identified based on the four-digit commodity codes HS and prioritized divided into ten main commodity sections. The results show that Iran is present in half of the products in the Iraqi market with a relative advantage; So that Iran's export power to the Iraqi market (based on the revealed relative advantage) is at a higher level than the competitors of that market. Among the 590 products (according to four-digit HS) that Iran exports to the Iraqi market with a stronger advantage than other competitors, it has a comparative advantage in only 123 cases at the international level; Also, among the 351 commodity groups that have relatively high complexity, only 35 items have a comparative advantage at the international level. In addition, among Iran's export commodity groups, only 55 groups have been provided with the capabilities and capabilities needed for production in the country's economy at a level beyond 50%.

    Keywords: Iran's export, Iraq, decision support model, product space, economic complexity
  • رضا ندیمی *، امید رنجبر

    نگاشت نقاط مرزی یکی از مسائل جالب توجه در زیست شناسی محاسباتی به شمار می رود. یک رشته DNA به صورت دنباله ای از حروف A, T, C, G می باشد. هنگامی که یک آنزیم محدود کننده به یک محلول DNA اضافه می شود، مولکول DNA از مکان های خاصی بریده می شود. هدف از نگاشت نقاط مرزی پیدا کردن نقاط برش برای یک آنزیم معین است. در روش هضم جزیی، برشها طوری انجام می شود که فاصله دو به دوی همه نقاط برش حاصل شود. در بیان ریاضی مساله، فاصله دو به دوی n نقطه واقع بر یک پاره خط داده شده است و هدف بدست آوردن خود این نقاط است. در بیوانفورماتیک این مساله به مساله هضم جزیی معروف شده است. در این مقاله یک مدل شبکه جریان تعمیم یافته برای مساله ارایه می دهیم. با توجه به اینکه کلاس پیچیدگی این مساله یکی از قدیمی ترین و مهمترین مسایل باز در بیوانفورماتیک نظری است(تاکنون نه الگوریتمی با زمان چند جمله ای و نه اثباتی بر Np-complete بودن آن ارایه شده است)، کاهش مساله هضم جزیی به مساله شبکه جریان دریچه جدیدی را برای چالش با این مساله می گشاید.

    کلید واژگان: نگاشت نقاط مرزی, شبکه جریان, مساله هضم جزئی
    R. Nadimi*, O. Ranjbar

    Restriction Site Mapping is one of the interesting tasks in Computational Biology. A DNA strand can be thought of as a string on the letters A, T, C, and G. When a particular restriction enzyme is added to a DNA solution, the DNA is cut at particular restriction sites. The goal of the restriction site mapping is to determine the location of every site for a given enzyme. In partial digest method, all pairwise distances between restriction sites are produced. Mathematically, given pairwise distances between n points on a line segment, the goal is to find that points. This problem has been named Partial Digest Problem(PDP). In this paper we present a new model for PDP using generalized network flows. Since complexity class of this problem is one of the most important open problems in bioinformatics (there is no polynomial algorithm and no proof for Np-completeness) reducing to a network flow problem create a new viewpoint to challenge with this problem.

    Keywords: Restriction site mapping, Network flows, Partial digest problem
  • امید رنج بر *، حسن ثاقب، صادق ضیایی بیگدلی
    نظریه پیچیدگی اقتصادی که در سال های اخیر توسط اقتصاددانان توسعه هاروارد و ام آی تی مطرح شده است، بر ضرورت توجه به قابلیت ها و توانمندی های انباشته شده هر کشور در جهت تغییر ساختاری و ارتقاء سطح پیچیدگی اقتصادی تاکید دارد. در مقاله حاضر برای اولین بار پویایی های صادرات محصولات غیرنفتی ایران با کمک نظریه پیچیدگی اقتصادی طی دوره 2015-1997 بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده کاهش سهم محصولات پیچیده با قدرت متنوع سازی بالا در سبد صادراتی از سال های میانی دهه 1380 است. هم چنین بر اساس محاسبات تحقیق، درجه نفوذ در بازار صادراتی موجود، رشد تقاضای جهانی، افزایش نرخ ارز و درجه نفوذ در فضای محصولی، محرک های اصلی تنوع و رشد سبد صادراتی محسوب می شوند.
    کلید واژگان: صادرات غیرنفتی, مزیت نسبی آشکار شده, نظریه پیچیدگی اقتصادی, نظریه فضای محصولی, شاخص چگالی, داده های پانلی پویا, ایران
    Omid Ranjbar*, Hasan Sagheb, Sadeq Ziaee Bigdeli
    Over the years of central planning in Iran, export diversification has always been at the forefront of governments’ objectives before and after the revolution. At the same time, many economists, especially neoclassical economists, has questioned the role of the State in bringing about export diversification and in particular carrying out selective targeting policies. Economic complexity, a theory put forward in recent years by Harvard and MIT economists, emphasizes the need to simultaneously take account of existing comparative advantage as well as the need to enhance economic complexity. In this paper, Iran’s export dynamisms has been studied for the first time over the period of 1997-2015 using economic complexity theory. The results show the decline of the share of complex products with a high degree of diversification in Iran’s export basket since 2005. Moreover, our research demonstrates that the main drivers of Iran’s export basket include the degree of export penetration in existing export markets, growth of world demand, currency devaluation and the degree of penetration into the product space.
    Keywords: Non-oil export, Revealed comparative advantage, Economic complexity theory, Product space theory, Density index, Dynamic Panel Data, iran
  • کارکرد ارگانیک صحنه، مضمون و دیالوگ
    امید رنجبر
  • هر لحظه و هر جایی، هر جسمی و هر جانی / فیلمنامه «فارگو» از منظر فلسفه شهودگرایی
    امید رنجبر
  • هذیان های خودمونی / بررسی فیلمنامه «مادر قلب اتمی» از منظر شالوده شکنی در داستان
    امید رنجبر
  • درباره هنری فول/ التقاط، یک هویت پست مدرن
    امید رنجبر
  • امید رنجبر، زهرا (میلا) علمی
    در این تحقیق پویایی درآمد سرانه ایران با استفاده از داده های GDP سرانه واقعی - داده های تاریخی مدیسون (2010) - و آزمون پایایی کرین - ای - سیلوستره و همکاران (2005) طی دوره 1329-1387 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهند، اقتصاد ایران طی دوره 1334 تا اواسط دهه 1350 دوران طلایی را تجربه نمود و اگر این روند ادامه می یافت اکنون می توانست در باشگاه کشورهای با درآمد سرانه بالا قرار گیرد اما به خاطر سیاست های اقتصادی اجرا شده بعد از شوک نفتی اول، تحولات سیاسی - اجتماعی دهه 1350، جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران و تحریم های اقتصادی، سطح درآمد سرانه ایران آن چنان کاهش یافت که با فرض تداوم رشد اقتصادی دهه 1380 (یعنی متوسط رشد سالیانه 4 درصد)، درآمد سرانه حدودا نوزده سال با سطح پیش بینی شده بر اساس دوران طلایی فاصله دارد.
    کلید واژگان: رشد اقتصادی ایران, آزمون پایایی کرین, ای, سیلوستره و همکاران (2005), شکست ساختاری, پیش بینی
    Omid Ranjbar, Zahra (Mila) Elmi
    In this paper, we analysis the dynamics of per capita income by using Carrion –i- Silvestre et al. (2005) stationary test over the period 1950-2008. We use the Madison historical data. The Results show that Iran economy experienced a golden period over 1955- 1976, and if this trend had been continued, Iran could be in high per capita income club countries. Because of economic policies after first oil shock, political – social changes in the1970s, the 1980-88 war with Iraq, economic sanctions and the oil price collapse in the year 1986, the GDP per Capita in Iran has fallen so much that if the Iranian economy were growing at an average rate of 4 % a year (economic growth in the 2000s), there would be a gap of 19 years between GDP per capita in 2008 and its forecast for this year.
    Keywords: The Economic Growth of Iran, Carrion et al Unit Root Test (2005), Structural Breaks, Forecasting
  • زهرا (میلا) علمی، امید رنجبر
    در این مقاله، اثر درجه ی بازبودن تجاری بر رشد اقتصادی کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی با استفاده از معادله ی هم گرایی- رشد و تخمین زن سیستمی گشتاورهای تعمیم یافته ی داده های پانلی پویا، طی دوره ی زمانی 2009-1980 آزمون شده است. نتایج نشان می دهند که کل تجارت، تجارت برون گروهی، سرمایه گذاری در سرمایه ی فیزیکی و انسانی محرک های رشد اقتصادی این کشورها هستند، در حالی که تجارت درون گروهی، رشد جمعیت، نسبت هزینه های مصرفی دولت از تولید ناخالص داخلی، بی ثباتی رشد اقتصادی، تورم و صادرات مواد اولیه اثر بازدارندگی روی رشد اقتصادی کشورهای مذکور دارند. نتیجه ی دیگر آن که در شرایط حاضر بسط روابط تجاری در قالب همکاری های منطقه ای و فرامنطقه ای با کشورهای عضو این سازمان ره آوردی برای رشد اقتصادی ایران نخواهد داشت. در یک جمله می توان گفت، هنوز نفرین منابع طبیعی گریبان گیر کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی است.
    کلید واژگان: تخمین زن داده های پانلی پویا, رشد اقتصادی, درجه ی باز بودن تجاری, سازمان کنفرانس اسلامی
    Zahra (Mila) Elmi, Omid Ranjbar
    In this paper, the effect of trade openness on growth is examined across the members of Organization of the Islamic Conference (OIC) by using convergence-growth equation and GMM-System dynamic panel data estimator over the period 1980-2009. The results show that the overall trade, the trade with non-OIC countries, and the investment in physical and human capital stimulate economic growth. In contrast, intra-OIC trade, population growth, government consumption expenditure, instability, inflation, and export of primary goods are the obstacles to the OIC economic growth. According to the results, multilateral trade under preferential trade agreement between Iran and the other OIC countries will not provide considerable achievements for economic growth of Iran. In summary, the OIC members are experiencing the natural resource curse.
    Keywords: Economic growth, Trade openness, Dynamic panel data estimator, OIC
  • زهرا (میلا) علمی، امید رنجبر *

    در این مقاله، فرضیه همگرایی درآمد سرانه در کشورهای منتخب عضو سازمان کنفرانس اسلامی طی دوره 2008-1960 بررسی شده است. بدین منظور از مدل های سری زمانی و آزمون ریشه واحد تک متغیره با شکست های ساختاری متعدد کیاتوسکی- فیلیپس- اشمیت- شین (آزمون ریشه واحد کرین سیلوستره و همکاران (2005)) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که بیشتر کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی نتوانسته اند خود را به اقتصاد امریکا نزدیک تر کنند. اگرچه در برخی از زیر دوره ها به دلیل شوک های مثبت در مبادله تجاری این فرایند صورت گرفته است اما به دلیل عدم زیرساخت های مناسب این کشورها نتوانسته اند از این فرصت ها برای فرار از این بن بست عقب ماندگی استفاده نمایند.

    کلید واژگان: همگرایی درآمد سرانه, ارتقاء, آزمون ریشه واحد کیاتوسکی, فیلیپس, اشمیت, شین, شکست ساختاری متعدد
    Zahra Elmi, Omid Ranjbar

    In this paper, income per capita convergence hypothesis is tested in selected OIC countries. For this purpose, we use the time series model and univariate KPSS stationary test with multiple structural breaks (Carrion-i-Silvestre et al. (2005)) over the period 1950-2008. The results show that most OIC countries could not catch up toward USA. Although because of some positive term of trade shocks, they experienced catching up process in some sub- periods, they did not have appropriate infrastructure as, they could not use these opportunities and escape lag deadlock.

    Keywords: Income convergence, Catching up, KPSS stationary test, Multiple structural breaks
  • امید رنجبر، زهرا (میلا) علمی
    در این مقاله، تغییر کاهش شکاف درآمد سرانه‎ی 138 کشور دنیا به سمت امریکا، با کمک مدل سری زمانی فرضیه‎ی هم‎گرایی و آزمون های ریشه‎ی واحد داده های تابلویی، طی دوره‎ی 2008-1950 بررسی شده است. کلیه آزمون های ریشه‎ی واحد داده های تابلویی فرضیه هم‎گرایی گروهی کشورها به سمت امریکا را رد می نمایند. نتایج آزمون های ریشه‎ی واحد تک متغیره حاکی از ارتقاء درآمد سرانه کشورهای کره‎ی جنوبی، سوئیس، اتریش، مجارستان و لسوتو و واگرایی قوی کشورهای نیوزیلند، اردن و سوریه می باشند. تخمین نقاط شکست نشان می دهد، بیش‎تر شکست های ساختاری حول تاریخ های خاصی مانند شوک های نفتی و یا بحران های مالی اتفاق افتاده‎اند. براساس سایر یافته های این مطالعه، بیش‎تر کشورهای فقیر هم‎چنان فقیر و بیش‎تر کشورهای ثروتمند هم‎چنان ثروتمند باقی مانده اند. در این بین، تعدادی از کشورها مانند هنگ کنگ، تایوان، سنگاپور، چین و هند از بن بست عقب ماندگی خارج، اما تعدادی دیگر مانند ماداگاسکار، کنیا و کومور وارد این تله شده اند. تحولات توزیع GDP سرانه‎ی واقعی کشورها در مقاطع زمانی مختلف تایید برای این یافته می‎باشد.
    کلید واژگان: فرضیه‎ی ارتقاء, شکست ساختاری, آزمون ریشه‎ی واحد داده‎های پانلی, مدل سری زمانی فرضیه‎ی هم‎گرایی
    In this paper, we analyze the dynamics of income gap between 138 countries with USA by using time series model of convergence hypothesis and various panel unit root tests over period 1950-2008. All panel unit root tests don’t reject the null hypothesis of unit root. Univariate unit root tests results show that GDP per capita of South Korea, Switzerland, Austria, Lesoto and Hungry catch up with USA and GDP per capita of Syria, New zealand, and Jordan diverged from USA GDP per capita. The estimation shows that the breaks were clustered around specific dates, such as oil shocks or financial crises. Also,the results show that almost poor countries stay poor and almost rich countries stay rich yet. Only some countries same as South Korea, Hong Kong, Singapore, Taiwan, India, and China could escape lag deadlock and the countries e.g. Syria, Madagascar, Kenya, and Comoro moved into poverty trap. The distributions of GDP per capita in various years confirmed our results.
  • امید رنجبر، زهرا (میلا) علمی
    یکی از دغدغه های اصلی دولت ها و سیاست گذاران، افزایش رشد اقتصادی و ارتقاء سطح رفاه ملت ها است و فرایند همگرایی درآمد سرانه کشورها به نوعی حاکی از تحولات سطح رفاه آن ها است. بدین دلیل، در این مقاله، جهت شناسایی فرایند همگرایی درآمد سرانه ایران با 129 کشور دنیا در قالب مدل سری زمانی فرضیه همگرایی درآمد سرانه و با استفاده آزمون های ریشه واحد نوع دیکی فولر با لحاظ شکست های ساختاری درون زا بررسی نمودیم. نتایج این بررسی نشان می دهد که اول، مهم ترین شوک های وارده بر اقتصاد ایران در سال های 1345، 1352، 1357-1356، 1364 و 1376 اتفاق افتاده است. دوم، درآمد سرانه ایران به خاطر تحمل شوک های مختلف، به سمت سطح پایدار مشخصی همگرا نشده است. سوم آنکه، ایران، طی دوره زمانی (2006-1950) موفق نشده که از مدارهای توسعه نیافتگی خارج شده و به سمت کشورهای توسعه یافته ارتقاء یابد، به طوری که تحولات درآمد سرانه ایران طی این دوره نشان از ورود ایران به باشگاه کشورهای عقب مانده نسبت به کشورهای هم گروهش در سال 1950 دارد. اگر چه شوک نفتی اول، سطح درآمد سرانه ایران را افزایش داده است اما شوک های دهه های بعد منجر به کاهش سطح درآمد سرانه و حتی انحراف درآمد سرانه ایران از برابری با درآمد سرانه کشورهای ثروتمند شده است.
    کلید واژگان: فرضیه همگرایی, مدل سری زمانی, آزمون ریشه واحد, شکست ساختاری, ایران
    Omid Ranjbar, Zahra (Mila) Elmi
    Economic growth and promoting the nation’s welfare is one of the main concerns of governments and policy makers. Also, the process of per capita income convergence indicates changes to countries welfare. In this paper, in order to realize the convergence process of Income per capita of Iran with income per capita of 129 countries we use the time series model and ADF unit root test with multiple structural breaks. The results of this study show that, first; in Iran the most important shocks occurred in the years 1966, 1973, 1977-1978, 1985 and 1997. Secondly, due to various shocks, Iran could not reach to specific steady state in per capita income. Thirdly, Iran could not escape vicious circles and converge to high level per capita income during 1950-2006. Although, due to the first oil shock, the level of per capita income increased, but the negative shocks in the later decades leads to not only a decrease in per capita income but also a divergence between Iran per capita incomes with high per capita income countries.
    Keywords: Convergence Hypothesis, Time Series Model, Unit Root Test, Structural Breaks, Iran
  • سعید راسخی، امید رنجبر
    یکی از سوالات اساسی پیش روی تئوری های اقتصادی این است که آیا امکان دارد شکاف درآمدی میان کشورهای غنی و فقیر کاهش یابد؟ این سوال در ارتباط با یکی از قدیمی ترین و جنجال برانگیزترین موضوعات در اقتصادیعنی فرضیه همگرایی درآمدی می باشد. این موضوع توسط مدل های رشد اقتصادی و همچنین قضیه برابر شدن قیمت عامل (FPE) پیش بینی شده است. مدل رشد نئوکلاسیک در چارچوب فروض استاندارد خود به ویژه بازده نزولی سرمایه، پیش بینی می کند که کشورهای کمتر توسعه یافته با نرخ سریع تری رشد کرده و قادرند شکاف درآمدی میان خود و کشورهای توسعه یافته را کاهش دهند. همچنین بر اساس قضیه برابر شدن قیمت عامل، تجارت آزاد موجب برابر شدن قیمت عامل و در نتیجه، موجب برابری درآمد سرانه می گردد. به علاوه در چارچوب مدل های رشد درونزا، تجارت می تواند با افزایش انتقال و نشر تکنولوژی و ارتقای نوآوری موجب تسریع رشد گردد.
    مطالعات معدودی درباره نقش تجارت بین الملل در همگرایی درآمدی صورت گرفته است. بر اساس برخی از مطالعات، کشورهای با درآمد پایین تر بیش از کشورهای دارای درآمد بالاتر از تجارت سود می برند، بنابراین تجارت آزاد موجب همگرایی درآمدی می شود و بر اساس مطالعات دیگر، تجارت آزاد شکاف درآمدی میان کشورهای ثروتمند و فقیر را افزایش می دهد. در مجموع، نتیجه قطعی درباره اثر تئوریک و تجربی درجه باز بودن تجاری بر همگرایی درآمدی بدست نیامده است.
    مقاله حاضر با بکارگیری مدل همگرایی - رشد و با استفاده از تکنیک قدرتمند پانل، اثر درجه باز بودن تجارت روی سرعت همگرایی درآمدی کشورهای عضو دی هشت را طی دوره زمانی (2004 - 1975) بررسی می کند. نتایج تحقیق نشانگر اثر مثبت و معنی دار درجه باز بودن تجارت روی سرعت همگرایی میان کشورهای گروه دی هشت می باشد. بر اساس نتایج مقاله حاضر به نظر می رسد کشورهای دی هشت می توانند با توسعه تجارت متقابل، شکاف درآمدی میان خودشان را کاهش دهند. همچنین بر اساس نتایج مقاله حاضر، سرمایه انسانی و فیزیکی اثر مثبت و معنادار بر رشد اقتصادی کشورهای مورد بررسی دارد.
    کلید واژگان: درجه باز بودن تجاری, همگرایی خرد و کلان, مدل رشد نئوکلاسیک, مدل همگرایی, رشد, برابر شدن قیمت عامل, دی هشت, مدل پانل
    Saeed Rasekhi, Omid Ranjbar
    One of the main questions faced by economic theories is that whether it is possible to decrease income gap between rich and poor countries. This question relates to the oldest and most noisy subjects in economics, which is income convergence hypothesis. This is predicted by economic growth models and Factor Price Equalization (FPE) proposition. In the context of its standard assumptions specially decreasing return to capital, neoclassical growth model predicts that less developed countries grow faster than developed ones and are able to decrease the gap between developed countries and themselves. Also, based on FPE proposition, free trade equalizes factor price and thus per capita income. In addition, in the framework of endogenous growth model, trade may result in growth acceleration through increasing the rate of technology transfer and diffusion and innovation. Few studies have been done with regard to the role of international trade in income convergence. Based on some of these studies, lower-income economies benefit more from international trade than higher-income economies, which conclude that international trade causes income convergence. Based on some other studies, international trade increases income gap between rich and poor countries. In sum, there is no strong result in line with theoretical and empirical effect of trade openness on income convergence.Present paper examines trade openness impact on the speed of convergence for D8 members by using powerful panel data technique during time 1975-2004. Results indicate that trade openness has significant and positive effect on speed of convergence among D8 members. Based on the results of this paper, it seems that D8 members decrease income gap between themselves by developing mutual trade. Furthermore, based on the results obtained, physical and human capitals have positive and significant effect on economic growth of considered countries.
  • امید رنجبر، زهرا (میلا) علمی
    در این پژوهش سعی کرده ایم در چارچوب مدل سولو-سوآن، فرضیه همگرایی تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی بین کشورهای گروه D-8 را آزمون کنیم. بدین منظور، از مدل های سری زمانی(آزمون ریشه واحد دیکی- فولر تعمیم یافته) و توزیعی(شاخص های نابرابری تایل و واریانس مقطعی)استفاده کرده ایم. نتایج مدل سری زمانی نشان می دهد که تنها کشورهای اندونزی، مالزی و ترکیه توانسته اند، به سمت آمریکا (به عنوان کشوری با GDP سرانه بالا) همگرا شوند، در حالی که کشورهای دیگر از آن واگرا شده اند. از سوی دیگر، نتایج آزمون همگرایی میان کشوری بین ایران و کشورهای دیگر گروه مورد مطالعه نشان می دهد، تنها بین ایران و دو کشور بنگلادش و نیجریه همگرایی ایجاد شده است؛ این در حالی است که بین ایران و دو همسایه و شریک تجاری دیرینه آن، پاکستان و ترکیه نوعی واگرایی تصادفی ایجاد شده است. این امر می تواند، حاکی از نقش بسیار ضعیف گروه هایی مانند اکو و حتی D-8 در ایجاد یکپارچگی منطقه ای بین این سه کشور باشد. نتایج محاسبه شاخص های پراکندگی، نشان دهنده افزایش نابرابری بین کشورهای گروه(به ویژه بعد از دهه 1990) است و این امر نشان دهنده افزایش ناهمگنی بین کشورهای این گروه و ناتوانی آن در ایجاد یکپارچگی بین کشورهای عضو می باشد.
    کلید واژگان: فرضیه همگرایی, مدل رشد نئوکلاسیک سولو, سوان, مدل سری زمانی, مدل توزیعی, گروه D, 8
    Omid Ranjbar, Zahra (Mila) Elmi .Ph.D.I
    In this paper, we study per capita GDP convergence in D8 countries is studied. We test for The convergence hypothesis is tested throughusing twousing two approaches: Time series model (Augmented Dickey Fuller Test), and distribution model (Theil Inequality index and cross sectional variance). The time series model estimation results showed that just Indonesia, Malaysia, and Turkish TurkyTurkey converge toward America the US. Twhich is a country with high per capita.At other hand, the result of convergence hypothesis test between Iran and other D8 countries shows that convergence has been created occurred between Iran, Pakistan and Nigeria. Also, stochastic divergence was createdhas occurred between Iran, with Pakistan, and Bangladesh. The results of distributive models showed that the Inequality has been increasing among this group afterD8 countries since 1990s. In the base of this result, D8 could not create regional convergence.
  • تحلیل شکل گیری همگرایی اقتصادی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا: یافته های جدید
    امید رنجبر، زهرا (میلا) علمی
    فرضیه همگرایی، به رشد سریعتر درآمد سرانه کشورهای فقیر نسبت به کشورهای غنی و کاهش نابرابری درآمد بین کشورها، طی فرایند انتقال اشاره دارد. شکلگیری همگرایی در بین کشورها، اشکال گوناگونی دارد، که یکی از آن ها، همگرایی باشگاهی است. روند درآمد سرانه کشورهای منطقه منا به گونهای است که به نظر میرسد، در بین این کشورها، همگرایی باشگاهی در حال شکلگیری است. از این رو هدف این مقاله، بررسی شکلگیری همگرایی باشگاهی بین کشورهای این منطقه در دوره (2003-1970) میلادی است. برای این تحقیق، از داده های تلفیقی و سری زمانی کشورهای منا در دوره مورد نظر و مدل همگرایی بتا و مدل توزیعی یا همگرایی سیگما استفاده شده است. نتیجه محاسبه واریانس مقطعی در مدل همگرایی سیگما، حاکی از کاهش نابرابری درآمد سرانه در منطقه، طی دوره بررسی (2003-1970) است، هر چند که این کاهش، روند یکنواختی نداشته است. به گونه ای که از اواخر دهه 1980 به بعد، نابرابری درآمد سرانه بین کشورهای منطقه رو به افزایش گذاشته است. همچنین، تخمین ضریب متغیر موهومی آستانه (متغیر جدا کننده کشورها به دو گروه درآمدی بالا و پایین میانگین مقطعی) در مدل همگرایی بتا، جدایی در درآمد سرانه کشورهای منطقه، در قالب دو گروه درآمدی را تایید می کند. بنابراین دو نتیجه، پیش بینی شکل گیری همگرایی باشگاهی در منطقه منا را نمی توان رد نمود.
    کلید واژگان: مدل رشد نئوکلاسیک سولو, سوان, فرضیه همگرایی باشگاهی, منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا, داده های پانلی
    Economic Convergence Within the MENA Countries: New Findings
    Zahra Mila Elmi, Omid Ranjbar
    This article is not included in your organization's subscription. However, you may be able to access this article under your organization's agreement with Elsevier.Convergence hypothesis implies that the per capita income growth rate of poor countries is higher than the rich countries. Therefore, income inequality will be decreased in transition process. This article aims at testing the club convergence hypothesis in MENA region during 1970-2003. We use  convergence and  convergence (or distributed) models.Our estimation results show that the income inequality decreased during 1970-2003. Even though such decreasing was not evenly distributed. Also, in estimating  convergence model, the coefficient of threshold dummy variable shows that per capita income in MENA region is separated in to two groups. Therefore, the club convergence hypothesis is not rejected in MENA countries.By using panel data method, we estimate TFP in MENA region for decades of 1970,s, 1980,s and 1990,s. The results show two income groups appear in MENA. As Quah, TFP separating is one of the most important club convergences.
    Keywords: Solow, Swan Neoclassical Economic Growth, Convergence Hypothesis, Club Convergence Hypothesis, Middle East, North Africa, Panel Data
  • محمدعلی احسانی، امید رنجبر
    در این مطالعه، هم‎گرایی اقتصادی بین منتخبی از کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (36 کشور) بررسی می‎شود. براین اساس، فرضیه هم‎گرایی با کمک سه رویکرد هم‎گرایی بتا، هم‎گرایی سیگما، و سری زمانی، آزمون می‎شود. به‎منظور تخمین مدل مقطعی، از روش حداقل مربعات معمولی و برای بررسی مدل توزیعی، از روش واریانس مقطعی استفاده شده است. آزمون دیکی فولر تعمیم یافته نیز برای تحلیل مدل سری زمانی به‎ کار رفته است. براساس مدل هم‎گرایی بتا، فرضیه هم‎گرایی بین 36 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی پذیرفته شد. نتایج مدل هم‎گرایی سیگما حاکی از آن است که هم‎گرایی سیگما بین 36 کشور کل نمونه تایید شده است. مدل سری زمانی حاکی از آن است که کشورهای سازمان کنفرانس اسلامی چندین باشگاه هم‎گرایی را تشکیل داده‎اند. گروهی از بالا به‎سمت میانگین مقطعی هم‎گرایند، درحالی‎که از امریکا واگرا شده‎اند. گروهی دیگر از پایین به میانگین مقطعی هم‎گرا هستند. گروه سوم از میانگین مقطعی و از درامد ناخالص داخلی سرانه امریکا واگرا شده‎اند. این واگرا یی به نوعی حاکی از واقع شدن این کشورها دریک تله فقر است.
    کلید واژگان: آزمون ریشه واحد دیکی فولر, فرضیه هم‎گرایی, مدل رشد نئوکلاسیک سولو, سوان, مدل سری‎زمانی, هم‎گرایی بتا, هم‎گرایی سیگما
    In this paper, economic convergence in selected OIC (36 countries) is studied. The convergence hypothesis is tested through three approaches: Beta convergence, Sigma convergence, and time series model. OLS is used for estimating the cross section model and cross variance is used to test the distributive model. For analyzing time series model, we used Augmented Dicky Fuller test. Beta convergence and Sigma convergence are approved by the sample. Analyzing time series model, we found that OIC include several clubs. Some go down and converge to the cross section mean, others go up and converge to the mean, and the third group diverges.
سامانه نویسندگان
  • امید رنجبر
    امید رنجبر
    (1386) کارشناسی ارشد علوم اقتصادی، دانشگاه مازندران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال