امیر قاسم زاده
-
سابقه و هدف
ایران به دلیل تنوع محیطی بالا، رتبه بالایی در بحران های ناشی از سوانح طبیعی دارد. با رشد سریع شهرها و تغییرات اقلیمی، سیل به عنوان یکی از این سوانح طبیعی خسارات اجتماعی- اقتصادی، بهداشتی و آسیب های محیط زیستی شدیدی را در بسیاری از مناطق به وجود آورده است. لذا، پیش بینی فضایی سیل به قدری حیاتی است که عدم شناسایی مناطق مستعد سیل در یک حوضه آبریز ممکن است آثار مخرب آن را افزایش دهد. در سال های اخیر، با پیشرفت ابزارهای سنجش از دور، اطلاعات جغرافیایی، یادگیری ماشین و مدل های آماری، ایجاد نقشه های پیش بینی سیل با دقت بالا کاملا امکان پذیر شده است. به همین منظور، در این پژوهش، با استفاده از تصاویر ماهوارهSentinel و استفاده از رویکرد نوین مدل همادی با شش مدل یادگیری ماشین به پیش بینی مکان های مستعد سیل در حوضه آبریز کارون پرداخته شد.
مواد و روش هادر این پژوهش از رادار دیافراگم مصنوعی (SAR) به دست آمده از تصاویر Sentinel-1 برای شناسایی مناطقی که تحت تاثیر سیل قرار گرفته اند، استفاده شد. ابتدا تاریخ های بارندگی شدید و وقوع سیل در منطقه مورد مطالعه از منابع اطلاعاتی مختلف شناسایی شدند. سپس تصاویر Sentinel-1 مربوط به قبل و بعد از رویداد سیل از طریق پایگاه داده Copernicus تهیه شد. پردازش این داده ها با استفاده از پلتفرم SNAP انجام شد. شناسایی مناطق تحت تاثیر سیل با بهره گیری از روش حد آستانه صورت گرفت. برای این منظور از شاخص تفاوت نرمال شده آب (NDWI) تولیدشده از تصاویر Sentinel-2 و همچنین طبقات پوشش زمین که بدنه های آبی دائمی را نشان می دهند، استفاده شد تا آستانه ای که مناطق سیل زده را شناسایی می کند، تعیین شود. سپس لایه پلیگونی سیل به لایه نقطه ای تبدیل و در مجموع 70 نقطه وقوع سیل ایجاد شد. با توجه به مرور مطالعات پیشین و ویژگی های محلی، هفت عامل اصلی که به طور چشمگیری بر وقوع سیلاب در منطقه تاثیر دارند، شناسایی شدند. این عوامل شامل شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، شیب، جهت جریان، تجمع جریان، فاصله از رودخانه و بارندگی ماهانه هستند. مدل رقومی ارتفاع (DEM) منطقه نیز از پایگاه داده SRTM تهیه شده و تفکیک فضایی همه عوامل با لایه DEM یکسان تنظیم شد. سپس، با استفاده از الگوریتم های مختلف یادگیری ماشین، مدلی ترکیبی توسعه داده شد که نتایج دقیق تری در پیش بینی مناطق مستعد سیل ارائه می دهد. مدل های منفرد شامل مدل خطی تعمیم یافته (GLM)، رگرسیون درختی پیشرفته (BRT)، مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM)، مدل جنگل تصادفی (RF)، مدل رگرسیون سازشی چندمتغیره (MARS) و مدل بیشینه بی نظمی (MAXENT) هستند.
نتایج و بحث:
نتایج این مطالعه نشان می دهد که شمال شرق شهرستان الیگودرز، بخش هایی از دورود و ازنا در استان لرستان، خادم میرزا، شهرکرد و کیار در استان چهارمحال بختیاری، دنا و بویراحمد در استان کهکیلویه و بویراحمد، شهرستان سمیرم در استان اصفهان، و مناطق جنوبی حاشیه رودخانه کارون در استان خوزستان بیشترین پتانسیل وقوع سیل را در این حوضه دارند. ارزیابی عملکرد مدل ها نشان می دهد که مدل های جنگل تصادفی (RF) و بیشینه بی نظمی (MaxEnt) بالاترین دقت را در بین مدل های منفرد داشته اند. این مدل ها با ترکیب اطلاعات محیطی و داده های وقوع سیل، قادر به ارائه نقشه های حساسیت به سیل با دقت بالا هستند. از این نقشه ها می توان به عنوان ابزار مدیریتی مهمی برای کاهش اثرات مخرب سیل و جلوگیری از توسعه مناطق آسیب پذیر استفاده کرد.
نتیجه گیریبه طور کلی، این پژوهش نشان می دهد که استفاده از رویکرد همادی با ترکیب مدل های یادگیری ماشین می تواند نتایج قابل اطمینان تری در پیش بینی مناطق مستعد سیل فراهم کند. نتایج این پژوهش برای مدیران و برنامه ریزان کارآمد است و می تواند از توسعه در مناطق آسیب پذیر جلوگیری کند و در نتیجه به کاهش زیان های اقتصادی و جانی در آینده کمک کند.
کلید واژگان: سیل, حوضه آبریز کارون, تصاویر ماهواره Sentinel, مدل یادگیری ماشین, مدل همادیIntroductionDue to its environmental diversity, Iran ranks high in terms of crises caused by natural disasters. Flooding, as one of these disasters, is causing severe social, economic, health, and environmental damage in many areas due to rapid urban growth and climate change. Therefore spatial forecasting of floods is crucial, as failure to identify flood risk areas in a catchment can exacerbate the destructive effects of floods. Recent advances in remote sensing, geographic information systems, machine learning, and statistical modelling have made it possible to produce highly accurate flood prediction maps. This study aims to predict flood risk areas in the Karun watershed using Sentinel satellite images and a novel ensemble approach with six machine learning models.
Materials and MethodsIn this study, Synthetic Aperture Radar (SAR) data from Sentinel-1 images were used to identify areas affected by flooding. First, the dates of heavy rainfall and flooding events in the study area were identified from various sources of information. Subsequently, Sentinel-1 images were obtained from the Copernicus database, representing the area before and after the flood events. The aforementioned data were processed using the SNAP platform. The identification of flood-affected areas was achieved through the application of the thresholding technique. For this purpose, the Normalized Difference Water Index (NDWI) generated from Sentinel-2 images and land cover classes indicating permanent water bodies were employed to determine the threshold for identifying flood-affected areas. The flood polygon layer was converted to a point layer, resulting in a total of 70 flood occurrence points. A review of previous studies and local characteristics identified seven main factors that significantly affect flood occurrence in the region. These factors include the Normalized Difference Vegetation Index (NDVI), Topographic Wetness Index (TWI), slope, flow direction, flow accumulation, distance from the river, and monthly rainfall. Additionally, the Digital Elevation Model (DEM) of the region was obtained from the SRTM database, and the spatial resolution of all factors was aligned with the DEM layer. Subsequently, various machine learning algorithms were employed to develop a combined model that provides more accurate predictions of flood-prone areas. The individual models include the Generalized Linear Model (GLM), Boosted Regression Tree (BRT), Support Vector Machine (SVM), Random Forest (RF), Multivariate Adaptive Regression Splines (MARS), and Maximum Entropy (MAXENT).
Results and DiscussionThe results of this study indicate that the northeast of Aligudarz city, parts of Durud and Azna in Lorestan province, Khademmirza, Shahrekord, and Kiyar in Chaharmahal Bakhtiari province, Dana and Boyer Ahmad in Kohgiluyeh and Boyer Ahmad province, Semirom city in Isfahan province, and the southern border areas of Karun River in Khuzestan province have the highest flood potential in this basin. The performance evaluation of the models revealed that the Random Forest (RF) and Maximum Entropy (MaxEnt) models exhibited the highest accuracy among the individual models. These models, by combining environmental information and flood occurrence data, can produce highly accurate flood susceptibility maps. These maps can serve as crucial management tools to mitigate the adverse effects of floods and prevent development in vulnerable areas.
ConclusionOverall, this study demonstrates that the use of an ensemble approach which combines machine learning models can provide more reliable results in the prediction of flood risk areas. The findings of this research are beneficial for managers and planners, as they can prevent development in vulnerable areas and consequently help reduce financial losses and human damages in the future.
Keywords: Flood, Karun Watershed, Sentinel Satellite Images, Machine Learning Model, Ensemble Model -
رسوب آسفالتین یکی از مشکلات مرسوم در صنعت نفت است که رفع آن بسیار هزینه بر بوده و مشکلات عملیاتی بسیاری ایجاد می کند. با توجه به این مسئله استفاده از مدل های سینتیکی، به منظور انتخاب شرایط عملیاتی مطلوب در درمان نشست آسفالتین در مقیاس میدانی می تواند بسیار موثر باشد. در این پژوهش ابتدا آسفالتین بر اساس روش های استاندارد از نمونه نفت-خام جداسازی شد و سپس سینتیک نشست آن بر سطوح فلزی پوشش دار از نوع تفلون و فیلم سیلیکا، در دو حالت جریانی استاتیک و دینامیک ارزیابی شد. بررسی ها نشان داد که نوع حالت جریان بر سینتیک نشست آسفالتین موثر است به نحوی که در حالت استاتیک مدل سینتیک مرتبه n ام و در حالت دینامیک مدل سینتیک دو نمایی بهترین تطابق با داده های تجربی را دارند. طبق نتایج بدست آمده، در حالت استاتیک و غلظت ppm 2000، مقدار RF و SF برای پوشش تفلون به ترتیب، 8023/78 و 1976/21 می باشد که نشان دهنده سریع تر بودن فرآیند نشست سریع برای این پوشش می باشد در حالیکه برای فیلم سیلیکا مقدار RF کمتر از SF می باشد که نشان دهنده سریع تر بودن فرآیند نشست آهسته برای این پوشش می باشد.
کلید واژگان: مدلسازی, سینتیک جذب, نشست آسفالتین, سطوح فلزی پوششدارAsphaltene deposition is one of the most common problems in the petroleum industry that could be very costly and cause many operational problems. In order to select the optimal operating conditions, deposition kinetics models can be very effective in treatment of asphaltene deposition at the field scale. In this study, asphaltene was first extracted from crude oil by standard methods and then its deposition kinetics on metal surfaces coated by Teflon and silica films was evaluated in both static and dynamic flow states. Investigations showed that the flow state is effective on the asphaltene deposition kinetics so that in the static state the nth-order kinetics model and in the dynamic state the double exponential model are in the best agreement with the experimental data. According to the results, at static state and concentration of 2000 ppm, the RF and SF values for Teflon coating are 78.8023 and 21.1976, respectively, indicating faster fast deposition process for this coating. Whereas for silica film, the RF value is lower than SF, indicating a faster slow deposition process for this coating.
Keywords: Modeling, Deposition Kinetics, Asphaltene Deposition, Coated Metal Surfaces -
بستری برای دستیابی به رشد علمی / نگاهی تطبیقی به جایگاه وقف در توسعه علم و فناوری در کشوره ای اسلامی و غیراسلامی
-
نماتدهای ریشه گرهی از عوامل ایجاد اختلالات فیزیولوژیکی و آناتومیکی در گیاهان هستند. مطالعه حاضر در برگیرنده نتایج بررسی اثر نماتد ریشه گرهی (Meloidogyne incognita race 2) روی رشد ریشه و اندام هوایی گوجه فرنگی در شرایط گلخانه می باشد. بدین منظور، آزمایشی به صورت کرت دو بار خرد شده در قالب طرح کاملا تصادفی روی دو رقم حساس (Falat Y) و متحمل (Gina VF) گوجه فرنگی با چهار سطح جمعیتی0 (شاهد)، 500، 1000 و 2000 عدد لارو سن دوم نماتد در چهار زمان مختلف نمونه برداری (20، 40، 60 و 80 روز پس از تلقیح) به مرحله اجرا درآمد. پس از انجام نمونه برداری و خالص سازی، گونه و نژاد نماتد تعیین شد. مایه تلقیح لازم از طریق تکثیر جمعیت خالص نماتد روی رقم روتگرز به دست آمد. سطوح جمعیتی نماتد در مرحله چهار برگی تلقیح و اندازه گیری صفات در زمان های ذکرشده انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش سطوح جمعیتی نماتد، تعداد گال، کیسه تخم و لارو سن دوم در هر دو رقم افزایش نشان داد و این افزایش در رقم حساس به مراتب بیشتر از رقم متحمل بود. ولی میزان فاکتور تولیدمثل از روند کاهشی برخوردار بود. تنش ناشی از نماتد، روی صفات مورفولوژیکی و شاخص های رشدی گیاه نیز تاثیرگذار بود. به گونه ای که با افزایش سطوح جمعیتی نماتد، صفات رشدی گیاه از قبیل کلروفیل، محتوای آب نسبی برگ، قطر ساقه، سطح برگ، ارتفاع بوته، وزن تر و خشک شاخساره، نسبت طول ریشه به حجم، نسبت سطح برگ به سطح ریشه، چگالی ریشه و وزن خشک ریشه به حجم خاک کاهش یافت، اما میزان وزن تر و خشک ریشه، سطح ریشه، وزن تر ریشه به حجم خاک، قطر ریشه، حجم ریشه و چگالی سطح ریشه افزایش نشان داد.کلید واژگان: پارامترهای فیزیولوژیکی, رشد, گوجه فرنگی, نماتد ریشه گرهیRoot-knot nematodes cause physiological and anatomical disorders in plants. The present study contains the results of an investigation of the effect of Meloidogyne incognita race2 on the growth of roots and aerial organs of tomato under greenhouse conditions. The experiment in a completely randomized design split split plot on two susceptible (Falat Y) and tolerante (Gina VF) tomatoes variety with four nematode population levels, 0 (control), 500, 1000 and 2000 second stage juveniles in four termination times (20, 40, 60 and 80 days after inoculation) and four replications was carried out. The species and race of nematode were determined after sampling and purification. Inoculum densities were obtained by reproduction of pure population on tomato Rutgers cultivar. Nematode population levels were inoculated at four-leaf stage and characteristics were measured at mentioned time. The results showed that increasing nematode populations levels, increased the number of galls, egg sacs and second stage juvenile in both cultivars, which changing were far more in the susceptible variety. But the reproduction factor decreased. Stress of nematodes affected plant morphological traits and growth indices. In high population levels, plant growth characters such as chlorophyll, leaf relative water content, stem diameter, leaf area, plant height, stem dry and fresh weight, root length/root volume, leaf area/ root level, root density and root dry weight/soil volume were decreased. But root fresh and dry weight, root area, root fresh weight/soil volume, root diameter, root volume and root area density were increased.Keywords: growth, Lycopersicon esculentum, physiological parameters, root knot nematode
-
نماتدهای ریشه گرهی (Meloidogyne spp.) از عوامل محدود کننده کشت محصولات کشاورزی از جمله فلفل هستند. گونه M. incognita به طور گسترده ای در مزارع فلفل استان گیلان پراکندگی دارد. در این تحقیق، مقاومت یازده رقم فلفل شامل فلفل قلمی (هیبرید کویامی، هیبرید عزیز و هیبرید باونتی) و فلفل دلمه ای (کالیفرنیا واندر 301، هیبرید کاملوت، هیبرید کینگ آرتور، هیبرید ویزارد، هیبرید آریستوتل، هیبرید پلاتو، مرکوری و کالیفرنیا واندر 310) نسبت به نژاد دوم M. incognita مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش در شرایط گلخانه با دامنه دمایی 22 تا 28 درجه سلسیوس در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. گیاهچه های فلفل در زمان چهاربرگی با 2000 عدد لارو سن دوم نماتد به ازای هر کیلوگرم خاک مایه زنی شدند. هشت هفته پس از مایه زنی، شاخصهای رشدی رقم ها (میزان کلروفیل برگ، وزن تر و خشک شاخساره و ریشه، طول و حجم ریشه، طول و قطر ساقه و تعداد برگ سالم) و صفات مربوط به آلودگی نماتد (تعداد گره، توده تخم، تعداد لارو در خاک و فاکتور تولیدمثلی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. در تعیین نهایی واکنش ارقام، از سیستم مبتنی بر فاکتور تولید مثل و شاخصهای گال و کیسه تخم استفاده گردید. براساس نتایج به دست آمده، رقم های فلفل دارای درجات متفاوتی از حساسیت نسبت به نماتد بودند. در صفات رویشی، رقم های هیبرید ویزارد، کالیفرنیا واندر 301، هیبرید باونتی، مرکوری و هیبرید کاملوت نسبت به بقیه رقم ها کمترین تاثیرپذیری از آلودگی به نماتد را از خود نشان دادند. رقم های کالیفرنیا واندر 301، هیبرید باونتی، مرکوری و هیبرید کاملوت از نظر صفات تولیدمثلی نماتد حساسیت کمتری نسبت به بقیه رقم ها نشان دادند. از نظر ارزیابی شاخص های گال، توده تخم و مقاومت، رقم های مرکوری و هیبرید کاملوت به عنوان متحمل ترین و رقم های هیبرید کینگ آرتور و هیبرید عزیز به عنوان حساس ترین ارقام ارزیابی شدند.کلید واژگان: فلفل, صفات تولید مثلی, مقاومت, نماتد ریشه گرهیRoot-knot nematodes (Meloidogyne spp.) are the limiting factors of agriculture crops including pepper. The M. incognita has widely distributed in pepper fields of Gilan Province. In this study, eleven pepper cultivars including AA pepper (Hyb. Coyame- Petoseed, Hyb. Aziz- Petoseed, Hyb. Bounty- Petoseed) and Bell peppers (California Wonder 301- Petoseed, Hyb. Camelot- Petoseed, Hyb. King Arthur- Petoseed, Hyb. Wizard- Petoseed, Hyb. Aristotle (SQ-R)- Petoseed, Hyb. Plato (SQ-R)- Petoseed, Mercury- Petoseed, California Wonder 301- Canyon) were evaluated against M. incognita race 2. Experiments conducted in a completely randomized design with four replications in greenhouse conditions with range of 22 to 28 Celsius degrees. Seedlings with six leaves were inoculated with 2000 second-stage juveniles/kg soils. Eight weeks after inoculation, growth indexes cultivars (Chlorophyll content of leaves, fresh and dry weight of shoot and root, root length and volume, length and diameter of shoot and number of healthy leaves) and nematode reproductive traits (Number of galls, egg masses, juveniles in the soil and nematode reproduction factor) were evaluated. In the final reaction of cultivars were determined based on reproduction factor gall and egg masses and resistance indices. The results revealed that pepper cultivars showed different ranges of sensitivity to the nematode. Based on the growth factors, hybrid wizard, California Wonder 301, Bavnty Hybrid, Mercury and Camelot hybrid cultivars were less sensitive than others cultivars. Among cultivars, California Wonder 301, Bavnty Hybrid, Mercury and Camelot hybrid showed less sensitivity in reproductive. The assessment of gall, egg masses and resistance indices revealed that Mercury and Camelot hybrid were evaluated as tolerant cultivars and King Arthur's hybrid and aziz hybrids as the most sensitive cultivars.Keywords: Pepper, Resistance, Reproductive traits, Root-knot nematode
-
به منظور بررسی اثر نماتد ریشه گرهی Meloidogyne incognita race2 بر روند تولید آنزیم های دفاعی گوجه فرنگی، آزمایشی گلدانی در شرایط گلخانه اجرا شد. آزمون به صورت کرت دو بار خرد شده در قالب طرح کاملا تصادفی روی دو رقم حساس (فلات وای) و متحمل (جینا وی اف) گوجه فرنگی با چهار سطوح جمعیتی نماتد صفر (شاهد)، 500، 1000 و 2000 عدد لارو سن دوم با چهار زمان مختلف نمونه برداری ( صفر، 3، 5 و 7 روز پس از تلقیح) و در چهار تکرار انجام شد. به این منظور، پس از نمونه برداری، خالص سازی، شناسایی و تکثیر، گونه و نژاد نماتد تعیین شد. با تکثیر جمعیت خالص نماتد روی رقم روتگرز گوجه فرنگی، مایه تلقیح مورد نیاز به دست آمد. سطوح جمعیتی نماتد در مرحله چهار برگی تلقیح و آنزیم های مورد نظر در زمان های ذکر شده اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش سطوح جمعیتی نماتد فعالیت های بیوشیمیایی گیاه تحت تاثیر قرار گرفته و میزان پروتئین کل کاهش یافت. میزان فعالیت آنزیمهای دخیل در واکنش دفاعی میزبان نظیرکاتالاز، پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و فنیل آلانین آمونیالیاز افزایش نشان داد. بیشترین میزان افزایش در آنزیم کاتالاز و در رقم متحمل مشاهده شد. در حضور تنش وارده از سوی نماتد، گیاه مکانیسم دفاعی آنزیمی خود را فعال نموده که این افزایش فعالیت، 5 روز پس از مایه زنی از بیشترین مقدار برخوردار بود.کلید واژگان: کاتالاز, پراکسیداز, پلی فنل اکسیداز, گوجه فرنگی, Meloidogyne incognitaTo investigate the effect of root-knot nematode M. incognita race2 on tomato defense enzyme production process, an experiment was conducted under greenhouse conditions. The experiment was carried out in a completely randomized split split plot design with two susceptible (Falat Y) and tolerant (Gina VF) tomatoe varieties with four nematode population levels of 0 (control), 500, 1000 and 2000, the number of larvae of second stage with four different sampling times (0 (control), 3, 5 and 7 days after inoculation) and with four replications. In this experiment, after sampling, purification, identification and propagation of nematode species and race of nematodes were determined. With nematode purified amplification on the Rutgers cultivar tomato inoculum was obtained. The four-leaf stages were inoculated population in levels and the time mentioned of the enzyme was measured. The results showed that increasing levels of nematode population affected plant biochemical activities and the total protein content decreased. The activity of catalase, peroxidase, polyphenol oxidase and phenylalanine ammonia lyase involved in the defense reaction of host plant increased. The highest rates were observed in the catalase enzyme and in the tolerant variety. In the presence of nematode stress, plant activated its defense mechanism that has enabled it to increase its enzymatic activity which was at its maximum value 5 days after inoculation.Keywords: Catalase, Meloidogyne incognita, Peroxidase, Polyphenol oxidase, Tomato
-
نماتد ریشه گرهی Meloidogyne incognita و گل جالیز Orobanche aegyptica انگل ریشه گیاهان مختلف محسوب می شوند. به منظور بررسی اثر متقابل این دو انگل روی گوجه فرنگی، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار شامل شاهد، نماتد (2000 عدد لارو سن دوم)، بذر گل جالیز (30 میلی گرم در کیلوگرم خاک) و ترکیب نماتد (2000 عدد لارو سن دوم) و بذر گل جالیز (30 میلی گرم در کیلوگرم خاک) به صورت توام با چهار تکرار در شرایط گلخانه به اجرا درآمد. گیاهچه ها در مرحله چهار برگی با سطوح تیماری فوق مایه زنی و به گلدان انتقال یافتند و پس از گذشت 60 روز، صفات موردنظر اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که هر دو عامل باعث کاهش معنا دار وزن خشک و تر شاخساره، کلروفیل، تعداد برگ، آب نسبی برگ، مساحت سطح برگ، ارتفاع بوته، طول ریشه، قطر ساقه و میزان کارایی کوانتومی فتوسیستم II در هر دو حالت روشنایی و تاریکی نسبت به شاهد شدند؛ همچنین تعداد لارو سن دوم، کیسه های تخم، تعداد اتصالات گل جالیز روی ریشه میزبان، شاخص تولیدمثل نماتد، میزان M، F، QP، QN، NPQ، Fo، Fm و Fv در هر دو حالت روشنایی و تاریکی در حالت تیمار توام افزایش نشان داد. از سوی دیگر، میزان وزن (تر و خشک) و حجم ریشه میزبان در مواجهه با نماتد و گل جالیز به ترتیب با افزایش و کاهش همراه بود. همچنین حجم ریشه در تیمار نماتد بیشترین مقدار را داشت. نتایج حاکی از آن است که نماتد مولد گره ریشه و گل جالیز اثر هم افزایی بر یکدیگر داشته اند.کلید واژگان: فلورسانس, کلروفیل, گل جالیز, گوجه فرنگی, نماتد ریشه گرهیDifferent species of the root knot nematodes (Meloidogyne spp.) and broomrape Orobanche aegyptica are parasitic of different plants roots. In order to study the interaction between the parasites of tomato, an experiment was conducted in a completely randomized design with four treatments 1- control, 2- nematode (2000, second stage juveniles), 3- seeds of orobanche (30 mg per kg of soil) and 4- nematode (2000, second stage juveniles), with seeds of orobanche (30 mg per kg of soil) with four replications under greenhouse conditions. Treated seeds were planted in sterilized soil. Four-leaf stage seedlings were inoculated with treatments and transferred to pots and fluorescence parameters were measured after 60 days. The results showed that both biological stresses caused a significant reduction in shoot dry weight, number of galls, chlorophyll, leaf number, leaf area, plant height, root length, stem diameter and photosystem II quantum efficiency in both light and darkness compared with control. Also the number of second stage larvae, egg sacs, accessories orobanche, nematode reproductive factor, the M, F, QP, QN, NPQ, Fo, Fm and Fv of both light and darkness in the combined treatment were increased. Whereas the dry weight of root in nematodes tension increased and were decreased in stress of aegyptian orobanche. The root volume was highest in alone nematode treatment. The results indicated that root- knot nematode and orobanche had a synergistic effect.Keywords: chlorophyll, fluorescence, Meloidogyne incognita, Orobanche aegyptica, tomato
-
شبیه سازی و بهینه سازی عملکرد تزریق گاز در یکی از مخازن جنوب غربی ایران با تاکید بر افزایش تولید نفتبیش تر مخازن ایران از نوع شکافدار هستند؛ این مخازن معمولا در مراحل ابتدایی عمر خود، دارای دبی تولیدی نسبتا بالایی می باشند، ولی در ادامه با کاهش شدید دبی رو به رو می شوند. این امر در نهایت می تواند به کاهش ضریب بازیافت نهایی منجر شود. با استفاده از روش های ثانویه ازدیاد برداشت به ویژه تزریق گاز، می توان ضریب بازیافت نفت در این مخازن و عمر مفید مخزن را افزایش داد. با این حال رسیدن به بالاترین بازدهی تزریق گاز، به مطالعه دقیق و بهینه سازی عوامل موثر بر تزریق نیاز دارد. یکی از بهترین روش های بررسی میزان اثربخشی یک فزایند از دیادبرداشت خاص به منظور توسعه یک میدان، ساخت مدل کوچکی از مخزن است؛ مدلی که بیانگر تمام خواص مخز بوده ولی به دلیل پیچیدگی های کم تر، دست یابی به نتیجه را سرعت می بخشد. بنابر این در این مطالعه با استفاده از مدل ترکیبی، تزریق غیر امتزاجی گاز در یک مخزن شکافدار جنوب غربی ایران شبیه سازی شده و تاثیر عوامل مختلف بر عملکرد تزریق گاز و بازیافت نفت مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت نیز از بین سناریوهای شبیه سازی شده، سناریوی بهینه انتخاب گردیده است.
Most of the Iranian oil fields are fractured; these reservoirs tend to produce at high rate in their early production time followed by low rates later on, leading to low overall recovery. Secondary and tertiary recovery processes based on gas injection can extend the life reservoirs by maximizing the oil recovery especially in fractured reservoirs.However, the injection strategy needs to be studied carefully to optimize the overall efficiency. One of the best methods to find out the effectiveness of a certain process for reservoir development is building a small model representing all the properties of that reservoir with lesser complexity in order to gain the results much faster and easier. So in this paper immiscible gas injection is simulated using compositional model in a reservoir insouthwest of Iran and the effect of different parameters on gas injection performance and oil recovery is investigated and finally, the best scenario is selected. -
مهم ترین عملیاتی که به اندازه گیری دبی فازها در جریان تولیدی نیاز دارند، عبارتند از:1. پایش و باز بینی تولید یک چاه به منظور:•بهینه سازی تولید •اطمینان از جریان دایمی و پایدار2. چاه آزمایی3. اندازه گیری میزان تولید 4. مدیریت مخزن 5. توسعه میادین
-
تلاش برای کاهش میزان گازهای گلخانه ای در جو زمین که نتیجه کاهش تولید این گازهاست. یکی از مسایل مهم در بسیاری از صنایع از جمله صنعت نفت و گاز است. صنعت نفت و گاز تجربه های عملی و طولانی در زمینه تزریق گاز، ازدیاد برداشت نفت، ذخیره گاز در مخازن زیرزمینی و تا حدودی ازدیاد برداشت گاز دارد. استفاده از یک مخزن نفتی یا گازی بهره برداری شده به منظور تزریق و ذخیره سازی دی اکسید کربن دارای امتیازهای قابل توجهی است. در این مطالعه تزریق دی اکسیدکربن به منظور افزایش ضریب بازیافت گاز در یکی از مخازن گازی جنوب غربی ایران با استفاده از مدل ترکیبی، شبیه سازی شده و امکان افزایش ضریب بازیافت گاز، مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین در این مدل تاثیر عوامل مختلف بر عملکرد تزریق دی اکسید کربن و میزان بازیافت گاز مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت از بین سناریوها، سناریوی بهینه انتخاب شده است.
کلید واژگان: شبیه سازی مخزن, تزریق دی اکسید کربن, ازدیادبرداشت گاز
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.