به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

اکبر هدایتی

  • احمد رضایی*، اکبر هدایتی، محسن رضایی، سید وحید قدمگاهی
    زمینه و هدف

    سرمایه انسانی، مهمترین و با ارزشترین سرمایه هر جامعه ای محسوب می شود. در همین راستا بکارگیری دانش توسط افراد سازمانی علاوه بر توسعه منابع انسانی، منجر به ارتقاء همه جانبه سازمان ها علی الخصوص سازمان پلیس خواهد شد. بخشی مهمی از توسعه دانش منابع انسانی، مرتبط با آموزش منابع انسانی است. بنابراین هدف اصلی پژوهش در حاضر، الگویابی کیفی توسعه دانش منابع انسانی مبتنی بر آموزش نوین (تدریس و یادگیری) بود.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و با روش کیفی انجام گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل اساتید دانشگاه پلیس با حداقل 5 سال سابقه تدریس بود. نمونه گیری به صورت هدفمند تا مرحله اشباع نظری به تعداد 15 نفر ادامه پیدا کرد. گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. داده های بدست آمده به روش تحلیل مضمونی، تحلیل شد و مضامین اصلی و فرعی آنها استخراج شد. روایی و اعتبار پژوهش نیز بر اساس نظر گوبا و لینکلن تایید شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد جهت ارتقاء دانش منابع انسانی پلیس بر اساس یادگیری و تدریس نوین بعضا نیاز به تغیر الگوهای کنونی اعم از الگوهای یادگیری؛ تدریس؛ دستورالعمل ها، سیاست ها و... می باشد.

    نتیجه گیری

    الگوی بدست آمده به روش کیفی نشان داد، توسعه دانش منابع انسانی پلیس دارای دو بعد مدیریتی و فرایندی و هفده مولفه می باشد. از جمله این مولفه ها عبارتند از: زمانبندی اجرایی، شرایط سازی، گروه محوری، تاکید بر فرایندهای یادگیری، مفهوم سازی، جامع نگری، الگو سازی و.. .

    کلید واژگان: روش کیفی, توسعه دانش, منابع انسانی, تدریس, یادگیری
    Ahmad Rezaee *, Akbar Hedayati, Mohsen Rezaei, Seyed Vahid Ghadamgahi
    Background and Aim

    Human capital is the most important and valuable capital of any society. In this regard, the use of knowledge by organizational individuals, in addition to the development of human resources, will lead to the comprehensive promotion of organizations, especially the police organization. An important part of human resource knowledge development is related to human resource training. Therefore, the main purpose of this study was qualitative modeling of human resource knowledge development based on modern education (teaching and learning).

    Methodology

    The present study was applied in terms of purpose and was performed by qualitative method. Research participants included police university professors with at least 5 years of teaching experience. Purposeful sampling continued until the stage of theoretical saturation of 15 people. Data were collected using semi-structured interviews. The obtained data were analyzed by thematic analysis method and their main and secondary themes were extracted. The validity and reliability of the study was also confirmed based on the opinion of Guba and Lincoln.

    Results

    The findings showed that in order to improve the knowledge of police human resources based on modern learning and teaching, it is sometimes necessary to change the current patterns, including learning patterns; Teaching; Instructions, policies, etc.

    Conclusion

    The model obtained by qualitative method showed that the development of police human resource knowledge has two dimensions of management and process and seventeen components. These components include: executive scheduling, condition building, focus group, emphasis on learning processes, concept building, holism, modeling, etc.

    Keywords: Qualitative Method, Knowledge Development, Human Resources, Teaching, Learning
  • احمد رضایی*، اکبر هدایتی
    مقدمه
    رویکرد شایستگی یکی از رویکردهای عمل گرا در حوزه های مختلف آموزش و مشاغل است که با تعیین دقیق شایستگی های موردنیاز افراد در جهت نیل به اهداف متعدد آموزشی و حرفه ای مورد استفاده قرار می گیرد و شناسایی شاخص های رفتاری تعیین کننده شایستگی های کارکنان در حرفه های مختلف یکی از فرایندهای ضروری در این امر به شمار می رود که پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های کارکنان اداری مراکز درمانی انجام شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. مشارکت کنندگان از کارکنان بخش اداری مراکز درمانی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 16 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و داده های گردآوری شده با کدگذاری و شناسایی شبکه مضامین، تحلیل شد. روایی نتایج پژوهش با ملاک های توصیه شده توسط Lincoln and Guba تایید شد.
    یافته ها
    در پژوهش حاضر یافته ها در دو بعد شایستگی های عمومی (با 4 مولفه و 28 شاخص) و شایستگی های حرفه ای(با 3 مولفه و 21 شاخص) شناسایی و طبقه بندی شد. شایستگی های عمومی شامل (مهارت های اداری؛ مهارت های علمی دانشی؛ شایستگی های میان فردی؛ شایستگی های شخصیتی و فردی) و شایستگی های حرفه ای هم شامل (تخصص های اولیه درمانی؛ شایستگی های شغلی؛ شناخت استانداردها و دستورالعمل ها) بود.
    نتیجه گیری
    مدیران و روسای بخش های مختلف مراکز درمانی می توانند به منظور افزایش بهره وری کارکنان بخش اداری، از یافته های این پژوهش در حوزه جذب، نگهداشت و سنجش شایستگی های کارکنان استفاده کنند.
    کلید واژگان: شاخص, سنجش, شایستگی, کارکنان اداری, مراکز درمانی
    Ahmad Rezaee *, Akbar Hedayati
    Introduction
    Competency approach is one of the practical approaches in various fields of education and jobs, which by accurately determining the required competencies of people in order to achieve multiple educational and professional goals, and identifying the behavioral indicators that determine the competencies of employees in different professions are one of the necessary processes in this matter, and the present research was conducted with the aim of Identifying the competency indicators of administrative staff of medical centers.
    Methods
    The current research is practical in terms of purpose; In terms of approach, it was done qualitatively and by thematic analysis method.The participants were employees of the administrative department of medical centers, which reached theoretical saturation with 16 people using the purposeful sampling method. The research instrument was semi-structured interview and the collected data was analyzed by coding and identifying the network of themes. The validity of the research results was confirmed with the criteria recommended by Lincoln and Guba.
    Results
    In the current research, the findings were identified and classified in two dimensions: general competencies (with 4 components and 28 indicators) and professional competencies (with 3 components and 21 indicators). General competencies include (administrative skills, scientific skills, interpersonal competencies, personal and individual competencies) and professional competencies including (primary medical specialties, job competencies; knowing of standards and guidelines).
    Conclusion
    Managers and heads of different departments of medical centers can use the findings of this research in order to increase the productivity of administrative department employees in the field of recruiting, retaining and assessing employees' competencies.
    Keywords: indicators . assessment, .competency, Administrative staff, . medical centers
  • سید علی خالقی نژاد، اکبر هدایتی

    شکاف بین انواع برنامه های درسی از مسایل غامض حوزه برنامه درسی به شمار می آید که بازاندیشی درباره چارچوب های پنداشتی آنها را به یک ضرورت تبدیل کرده است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ارزشیابی برنامه درسی کسب شده، یکی از این چارچوب ها، با تکیه بر تجربیات و دیدگاه های ذینفعان برنامه های درسی دوره کارشناسی انجام شده است. با استفاده از روش پژوهش کیفی توصیفی تجارب و ادراکات 31 نفر (17 عضو هییت علمی، 12 دانشجوی نیمسال آخر دوره کارشناسی و فارغ التحصیل، 2 کارشناس دفتر برنامه ریزی آموزش عالی) از دانشگاه های علامه طباطبایی، تهران و خوارزمی، دانشگاه علوم پزشکی ارتش و دفتر برنامه ریزی آموزش عالی با روش نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری گردید. داده های احصاء شده از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. یافته های به دست آمده به شناسایی مقوله های «پیامدهای کوتاه مدت» و «پیامدهای بلندمدت» و خرده مقوله های «دستیابی به پیامدهای مشخص شده»، «پیامدهای یادگیری نوپدید»، «تحول شخصیتی فارغ التحصیلان»، «اشتغال فارغ التحصیلان» و «ادامه تحصیل فارغ التحصیلان» برای ارزشیابی برنامه درسی کسب شده منجر شد. پیام این پژوهش پیگیری پیامدهای مختلف تجربیات آموزشی دانشجویان دوره کارشناسی در ابعاد مختلف زندگی شغلی، شخصی و آموزشی و درنهایت جمع آوری شواهد مرتبط برای قضاوت های منطقی در خصوص نقاط مثبت و ضعف برنامه های درسی کنونی است.

    کلید واژگان: برنامه درسی کسب شده, تجربه های آموزشی, دوره کارشناسی, پیامدهای برنامه درسی, فراکلاسی
    Seyed Ali Khaleghinezhad *, akbar hedayati

    Due to gap among the types of curriculum, a complex area of curriculum studies, rethinking on the imaginative framework of it becoming an important issue. This study aims at analyzing a phenomena of the attained curriculum according to experiences and perceptions of  31 participants (17 faculty members, 12 undergraduate students, 2 educational experts) from Allameh Tabataba'i, Karazmi, and Tehran universities, Aja University of Medical Science, and the office of higher education planning using qualitative descriptive (QD) research method. Data were gathered through semi-structured interviews by purposeful sampling. Analyzing the data using open, axial and selective coding lead to discovering two categories of “short-term outcomes” and “long-term outcomes” and subcategories of “achievement of the predetermined outcomes”, “outcomes of emerge learning”, “Graduates Character development”, “employment of graduates” and “continuing study of the graduates”. A message of research is generally tracking the outcomes of students’ educational experiences in a various dimension including occupational, personal, and educational life and gathering a relevant evidence for logical judgment on the positive and negative points of current undergraduate curriculum.

    Keywords: Attained Curriculum, Educational Experiences, Undergraduate Education, Curriculum Outcomes
  • سید علی خالقی نژاد *، اکبر هدایتی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف ارایه چارچویی مفهومی برای برنامه سنجش شده بر اساس ادراکات و تجربیات ذینفعان برنامه درسی دوره کارشناسی انجام شد.

    روش

    با رویکرد کیفی پژوهش و روش نمونه گیری هدفمند، تجارب و ادراکات 31 نفر (17 عضو هییت علمی، 12 دانشجوی دوره کارشناسی، 2 کارشناس دفتر برنامه ریزی آموزش عالی) از دانشگاه های علامه طباطبایی، تهران و خوارزمی، دانشگاه علوم پزشکی ارتش و دفتر برنامه-ریزی آموزش از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند مورد کاوش قرار گرفت. جمع آوری و تحلیل داده به صورت مداوم تا رسیدن به اشباع نظری از طریق فرایند مقایسه مداوم تداوم یافت.

    یافته ها

    تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به شناسایی دو مقوله اصلی « فرایندهای طراحی سنجش» و «فرایندهای قضاوتی سنجش» و شش مقوله فرعی « تعیین نقشه سنجش»، « انتخاب روش سنجش»، «تعیین افراد شرکت کننده در سنجش»، «زمینه سازی فرهنگی»، «سنجش یادگیری» و «نظارت بر سنجش» گردید. در مجموع، برنامه درسی سنجش شده ماهیتی سیال دارد و به دنبال آنست که از طریق نگاهی تعاملی (برگشت به عقب و نگاه به بافت اجرایی سنجش) زمینه تغییرات مناسب در دانشجویان و بهبود کیفیت یادگیری را بررسی کند.

    کلید واژگان: سنجش برنامه درسی, برنامه درسی سنجش شده دوره کارشناسی, پژوهش کیفی
    Goal

    This study intends to propose the conceptual framework for the assessed curriculum based on experiences and perspectives of undergraduate curriculum stakeholders.

    Method

    Qualitative research approach was used in this study with samples who were selected purposively for participating in semi-structured interviews. To do so, 31 informants including 17 faculty members, 12 undergraduate students took part from Allameh Tabatabaei, Tehran and Kharazmi Universities, and AJA University of Medical Sciences as well as two experts in the Office of Higher Education Planning in Tehran. Data collection was conducted constantly until arriving at theoretical sufficiency by a process of constant comparison.

    Results

    Data analysis using open, axial and selective coding led to the identification of two main categories: "assessment design processes" and "assessment judicial processes" and six sub-categories including "determination of assessment map", "selection of assessment method", "determination of participants in assessment", " cultural grounding", "learning assessment", and "assessment monitoring". Overall, the assessed curriculum is fluid in nature and seeks to examine the context of appropriate changes in students and improves the quality of learning through an interactive viewpoint (looking at the executive context of assessment).Goal: This study intends to propose the conceptual framework for the assessed curriculum based on experiences and perspectives of undergraduate curriculum stakeholders.

    Keywords: Assessment, Curriculum, Assessed Curriculum, Undergraduate Education, Qualitative Research
  • اکبر هدایتی *، احمد رضایی، علیرضا رضایی آبگلی، مصطفی هدایتی
    هدف این پژوهش ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه فرهنگیان بر اساس مدل شکاف کیفیت خدمات در پردیس های استان قم بود. به این منظور از بین دانشجو-معلمان پردیس پسرانه آیت آلله طالقانی و پردیس دخترانه حضرت معصومه قم به حجم 967 نفر، به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، و با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 275 نفر (182 پسر و 93 دختر) انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سروکوآل متناسب با بافت دانشگاهی استفاده شد و داده ها در دو زمینه ادراکات و انتظارات بدست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از t تک نمونه ای و t وابسته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در ادراکات و انتظارات دانشجو-معلمان از کیفیت خدمات، به جز بعد اطمینان، بقیه ابعاد بیشتر از حد متوسط است. همچنین بررسی شکاف بین انتظارات و ادراکات نشان داد که بین ابعاد پاسخگویی و تضمین و همدلی شکاف معناداری بین انتظارات و ادراکات وجود ندارد اما در ابعاد ملموسات و اطمینان، بین انتظارات و ادراکات دانشجو-معلمان شکاف منفی معناداری وجود دارد.
    کلید واژگان: خدمات آموزشی, دانشگاه فرهنگیان, مدل شکاف کیفیت خدمات
    Dr. Akbar Hedayati *, Ahmad Rezaee, Dr. Alireza Rezaei Abgoli, Mostafa Hedayati
    The purpose of this study was to evaluate the quality of educational services of Farhangian University based on the quality gap model in Qom teacher education centers (N: 967). For this purpose, among teacher candidates of the Ayatollah and Hazrat Masoumeh centers by proportional sampling method, and according to the Morgan table, 275 (182 boys and 93 girls) people was selected. Data were collected using SERVQUAL questionnaire adapted to the academic context and the data were obtained in two areas: perceptions and expectations. For data analysis, one-sample t and t-dependent methods were used. The findings showed that in the perceptions and expectations of teachers candidates about the quality of services, except for the Reliability, the rest of the dimensions are more than average. Also, Checking out of the gap between expectations and perceptions showed that there is no significant gap between expectations and perceptions between dimensions of Responsiveness, assurance and Empathy. But there is a significant negative gap between the expectations and perceptions of teacher candidate in the dimensions of Tangibles and Reliability
    Keywords: quality, educational services, teacher education, SERVQUAL model
  • علیرضا صادقی*، اکبر هدایتی، الهه میثاقی فر
    نظام آموزش عالی هر کشوری به دلیل تربیت افراد متخصص و نظام تربیت معلم برای تربیت معلمان متخصص، همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. با توجه به استقرار دانشگاه فرهنگیان و نبود نشانگرهای بومی کیفیت برای نظام تربیت معلم ایران، در این پژوهش کوشش شده است تا نشانگرهای کیفیت برای این نظام دانشگاهی شناسایی شوند. برای شناسایی این نشانگرها از دو روش اسنادی و گروه های مرجع استفاده شده است. در ابتدا و پس از بررسی منابع مرتبط با کیفیت نظام تربیت معلم، در مجموع 122منبع شناسایی شده که 36 مورد از آنها بر اساس ملاک های سودمندی و به روزبودن، به طور دقیق تر ارزیابی شده است. برای بررسی این منابع از روش «واش و وارد (2013)» استفاده شده است. پس از تحلیل چندمرحله ای و استخراج یافته ها، موارد به نسبت مشترک با یکدیگر تلفیق و در سه بخش حوزه های اصلی، ابعاد و نشانگرهای کیفیت دسته بندی شدند. در گام بعدی پس از بررسی اعتبار یافته ها به روش مرور همتا، این یافته ها با بهره گیری از دیدگاه های استادان دانشگاه فرهنگیان، متناسب با شرایط بومی ایران، پالایش شد و در نهایت شش حوزه اصلی (طراحی برنامه درسی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی، پژوهش و اشاعه آن، زیرساخت ها و منابع آموزشی، حمایت از پیشرفت یادگیرنده و سازمان و مدیریت)، 25 بعد و 75 نشانگر کیفیت شناسایی شده است.
    کلید واژگان: حوزه های اصلی کیفیت, ابعاد کیفیت, نشانگرهای کیفیت, تربیت معلم
    Alireza Sadeghi *, Akbar Hedayati, Elahe Misaghifar
    Higher education system of any country for training specialists and teacher training system for specialist teachers has always been particular importance. According to Establishing of Farhangian University and the lack of native quality indicators for teacher education system, this study attempted to identify quality indicators for this important university system. To identify these indicators were used documentary research and reference groups. After gathering and checking the references regarding quality of teacher education system (122 references), 36 references was selected as more appropriate references. This references was reviewed systematically by "Wach and Ward (2013)" method. After multi-stage analyzing of references and extraction of findings, relatively common cases combined and were classified in three main areas, dimensions and quality indicators. In the next step the finding were refined through Farhangian university faculty Suit local conditions of Iran. And finally six main areas (curriculum design, implementation and evaluation of curriculum, research and its dissemination, infrastructure and educational resources, support the advancement of learning, organization and management), twenty-five dimensions and seventy-five quality indicators were identified.
    Keywords: main areas of quality, quality dimensions, quality indicators, Teacher education
  • اکبر هدایتی، حسن ملکی، علیرضا صادقی، اسماعیل سعدی پور
    هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی برای دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه درسی بود. در این پژوهش، روش های تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی و روش توصیفی-استنتاجی مورد استفاده قرارگرفت. نمونه مورد نظر جهت گردآوری داده ها عبارت از 9 متخصص رشته برنامه درسی و 45 منبع در رابطه با برنامه درسی مبتنی بر شایستگی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. فنون گردآوری داده ها عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی با متخصصان و تحلیل کیفی متون بود. داده های بدست آمده از مصاحبه ها و منابع متنی با روش کدگذار قیاسی تجزیه و تحلیل شد. یافته های این پژوهش، ویژگی های عناصر برنامه درسی مبتنی بر شایستگی را به ترتیب برای هدف، محتوا و فعالیت های یادگیری، روش و ارزشیابی بدست داد و الگوی اولیه برنامه درسی مبتنی بر شایستگی طراحی شد. همچنین فرایند، مراحل و چگونگی ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی، منتج از پژوهش های پیشین در رابطه با موضوع بود. الگوی مذکور پس از اعتباریابی توسط متخصصان و صاحب نظران و اعمال تعدیل ها، مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: الگو, برنامه درسی مبتنی بر شایستگی, دوره کارشناسی ارشد
    Akbar Hedayati
    Developing and validating of the competency-based curriculum model for MA in curriculum course The aim of this study was to develop and validate the competency-based curriculum model for MA in curriculum course. In this study, methods of qualitative content analysis, documentary research and descriptive-inferential were used. The sample for data collection is 9 curriculum experts and 45 documents in relation to competency-based curriculum that were purposefully selected. Data collection techniques were the individual semi-structured interviews with experts and the qualitative document analysis. The findings showed competency-based curriculum elements features according to the objectives, content, learning activities and evaluation methods, then primary model of competency-based curriculum designed. So the process, procedures and how to providing competency-based curriculum model, resulted from the preceding studies on the subject.This model was validated by experts and mediators that have been done. The results of this study could be used in designing competency-based curriculum.
    Keywords: model, competency-based curriculum, MA
  • اکبر هدایتی، حسن ملکی *، علیرضا صادقی، اسماعیل سعدی پور
    مقدمه
    یکی از رویکردها برای تشریح رابطه بین آموزش و دنیای کار و کاهش شکاف بین آموخته های دانشجویان و نیازهای حرفه ای، برنامهدرسی مبتنی بر شایستگی است. برنامهدرسی مبتنی بر شایستگی به واسطه ویژگی های خاص خود در سال های اخیر مورد توجه نظام های آموزشی کشورهای مختلف به ویژه در رشته پزشکی است. با توجه به اهمیت رویکرد شایستگی در حوزه آموزش پزشکی، مقاله حاضر در صدد تشریح این رویکرد است.
    روش ها
    این مطالعه از نوع مروری است. جستجوی صورت گرفته برای مطالعه حاضر با واژه هایCompetence، Competencyو Competence based curriculumدر زمینهMedical educationو هم چنین کلید واژه های شایستگی، برنامه درسی مبتنی بر شایستگی و پیامدهاییادگیری در زمینه آموزش پزشکیمورد توجه قرار گرفت. در این راستا مقاله های پایگاه های اینترنتیsagepub، ProQuest، Google scholar، Magiran و SIDاز سال های1990 تا2014جستجوشد.
    نتایج
    در مجموع 52 منبع مورد بررسی قرار گرفت.در برنامه درسی مبتنی بر شایستگی در علوم پزشکی، نیازهای شغلی دانش آموختگان از جایگاه خاصی برخوردار است و عناصر برنامه درسی و الگوهای شایستگی در هر حوزه در ارتباط تنگاتنگ با آنها هستند.
    نتیجه گیری
    با شناخت رویکرد شایستگی، ویژگی ها و عناصر برنامه درسی در این رویکرد و همچنین فرایند طراحی و برنامه ریزی درسی مبتنی بر شایستگی و بهره گیری از این رویکرد، می توان در ارتقاکیفیت نظام آموزشیموثر واقع شد.
    کلید واژگان: برنامه درسی, برنامه درسی مبتنی بر شایستگی, شایستگی, آموزش پزشکی
    Akbar Hedayati, Hasan Maleki *, Ali Reza Sadeghi, Esmaeil Saadipour
    Introduction
    One of the approaches to explaining the relationship between education and the world of work, and reducing the gap between students’ knowledge and their professional needs is competency-based curriculum. Due to its unique characteristics, competency-based curriculum has been noticed recently by educational systems of various countries especially in medical education. Given the importance of competency approach in medical education, this paper attempts to explain this approach.
    Methods
    This paper is a review study. The keywords competence, competency, competency-based curriculum and learning outcomes in the field of medical education were used for searching through the databases of Sagepub, ProQuest, Google Scholar, Magiran and SID from 1990-2014.
    Results
    A total of 52 publications were reviewed. Graduates’ professional needs are of great importance in competency-based curriculum in medical education and elements of the curriculum and competency models are closely tied with these needs in any field.
    Conclusion
    The quality of the educational system could be improved by recognition of the competency approach, the characteristics and elements of the curriculum in this approach, and also the process of designing and planning competency-based curriculum and its implementation.
    Keywords: Curriculum, competency, based curriculum, competency, medical education
  • اکبر هدایتی *، احمد رضایی، مجید یوسفی افراشته، مصطفی هدایتی
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش تدریس جیگسا و و روش سنتی در پیشرفت تحصیلی و میزان یادداری درس جغرافیا در دانش آموزان پسر سال سوم دوره راهنمایی تحصیلی مدارس سما در شهر تهران است. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش اجرا شبه آزمایشی است بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای،نمونه ای متشکل از چهار کلاس(دوکلاس گروه آزمایشی،دوکلاس گروه گواه) انتخاب شد.روش تدریس جیگسا و برای گروه آزمایشی و روش تدریس سنتی برای گروکنترل به کارگرفته شد. معلوما تقبلی دانش آموزان در زمینه درس جغرافیا با استفاده از مقیاس محقق ساخته پیشرفت تحصیلی مورد ارزیابی قرار گرفت. پیشرفت تحصیلی و یادداری دانش آموزان پس از اجرای روش های تدریس نیز باهمین مقیاس ارزیابی شد.داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل کواریانسیک راهه و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از تاثیر معنی دار روش تدریس جیگساو برپیشرفت تحصیلی و یادداری دانش آموزان در درس جغرافیا درگروه آزمایشی است.این نتیجه نشان دهنده برتری و کارآمد یروش تدریس جیگساو درمقابل روش تدریس سنتی است.
    کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی, روش تدریس جیگساو, یادداری, روش تدریس سنتی
  • احمد رضایی، مجید یوسفی افراشته، هادی رضایی، اکبر هدایتی *
    هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر گروه های مشارکتی رسمی و غیر رسمی تدریس در پیشرفت تحصیلی و یادداری دانش آموزان بود. به این منظور از بین 680 دانش آموز پسر پایه نهم ناحیه 4 شهر کرج به روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه ای به حجم 60 نفر انتخاب شده و در سه گروه قرار گرفتند. گروه اول به روش سنتی، گروه دوم با الگوی مشارکتی رسمی و گروه سوم با الگوی مشارکتی غیر رسمی در درس مطالعات اجتماعی مورد آموزش قرار گرفتند. داده های حاصل از اجرای سه راهبرد مذکور، با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی و میزان یادداری دانش آموزانی که با الگوی مشارکتی رسمی و غیر رسمی آموزش دریافت کرده اند، بیشتر از دانش آموزانی است که به روش سخنرانی مورد آموزش قرار گرفته اند؛ اما در یادداری دانش آموزان بین الگوی مشارکتی رسمی و غیر رسمی تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجه به یافته های این پژوهش، الگوهای مشارکتی رسمی و غیر رسمی می تواند در پیشرفت تحصیلی و میزان یادداری دانش آموزان موثر واقع شود.
    کلید واژگان: الگوی مشارکتی رسمی, الگوی مشارکتی غیر رسمی, پیشرفت تحصیلی, یادداری, جیگساو
    hadi rezaee, majid yousefi afrashte, ahmad rezaee, akabr hedayati*
    The aim of this study was to compare the impact of formal and informal cooperative group’s on students’ academic achievement and knowledge retention. For this purpose among 680 students in grade 9 at Karaj city, 60 students were selected by cluster sampling and divided into three groups. The first group by traditional way, the second group by formal cooperative group and third group with informal cooperative group in social studies lessons were taught. Collected data from the implementation of the three strategies using covariance analysis and Tukey test were analyzed. The findings show that academic achievement and knowledge retention level of students who receive education with formal and informal collaborative groups better than students who trained by lecture method, But students’ knowledge retention between the formal and informal cooperative groups was not significant difference. According to the findings, formal and informal collaborative groups can be effective in students’ academic achievement and knowledge retention.
    Keywords: formal cooperative group, informal cooperative group, academic achievement, knowledge retention, Jigsaw
  • اکبر هدایتی، حسن ملکی، علیرضا صادقی، اسماعیل سعدی پور
    هدف این پژوهش شناسایی شایستگی های مورد انتظار دانش آموختگان دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی است. برای نیل به این مقصود از رویکرد پژوهش کیفی استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع نظری، نمونه ای به حجم 24 نفر (8 متخصص دانشگاهی در رشته برنامه ریزی درسی، 11 دانش آموخته کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی و 5 کارفرما) انتخاب شد. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی جمع-آوری شد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل محتوای کیفی آشکار مورد تجزیه و تحلیل و کدگذاری قرار گرفت. یافته های این پژوهش، شایستگی های مورد انتظار دانش آموختگان دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی را در سه درون مایه شایستگی های شناختی (با سه طبقه دانش تخصصی برنامه ریزی درسی، شایستگی های شناختی عمومی و دانش عمومی)، شایستگی های مهارتی (با دو طبقه مهارت های تخصصی برنامه ریزی درسی و مهارت های عمومی) و شایستگی های نگرشی (با دو طبقه شایستگی های نگرشی برنامه ریزی درسی و شایستگی های نگرشی عمومی) به دست داد. یافته های این پژوهش علاوه بر اینکه می تواند در مراحل مختلف برنامه ریزی درسی مبتنی بر شایستگی مورد استفاده قرار گیرد، چشم اندازی جامع نسبت به آنچه که در طی دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی باید کسب شود، ارائه می دهد.
    کلید واژگان: شایستگی, برنامه ریزی درسی, دوره کارشناسی ارشد, دانش آموختگان, پژوهش کیفی
    Akbar Hedayat, Hassan Maleki, Alireza Sadeghi, Ismail Sadipour
    The aim of this study is to identify expected competencies of Master degree of curriculum graduates. To achieve this purpose with qualitative research approach, through targeted sampling (to reach theoretical saturation), 24 people were selected (8 academic specialists of curriculum,11 graduates and 5 employers) The data were collected via individual semi-structured interviews. Collected Data through revealed qualitative content analysis were analyzed and coded. The findings of this study showed that expected competencies of Master degree of curriculum graduates are three themes: cognitive competencies (professional knowledge of curriculum, general cognitional competency and general knowledge), skills competencies (professional skills of curriculum and general skills) and attitude competencies (Curriculum attitudinal competencies and general attitudes). The findings of this study could be used in various stages of competency-based curriculum, also offers a comprehensive vision of what should be achieved during the course of studying the of Master degree of curriculum.
    Keywords: Competency, curriculum, Master degree, graduates, qualitative research
  • محمدرضا کرامتی*، ابوذر حیدری رفعت، علی عنایتی نوین فر، اکبر هدایتی
    هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر یادگیری مشارکتی در پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی و اضطراب امتحان در دانش آموزان پسر سال اول دوره راهنمایی تحصیلی مدارس سما در شهر تهران بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای نمونه ای متشکل از چهار کلاس (دو کلاس گروه آزمایشی، دو کلاس گروه گواه) انتخاب شد. روش یادگیری مشارکتی برای گروه های آزمایشی و روش تدریس متداول برای گروه های کنترل به کار گرفته شد. معلومات قبلی دانش آموزان در زمینه علوم تجربی با استفاده از مقیاس محقق ساخته پیشرفت تحصیلی علوم تجربی مورد ارزیابی قرار گرفت. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پس از اجرای روش های تدریس نیز با همین مقیاس تعیین شد و میزان اضطراب امتحان دانش آموزان نیز با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان TAI (ابوالقاسمی و همکاران، 1375: 74-61) اندازه گیری شد، داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره MANCOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از تاثیر قابل توجه یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی و کاهش اضطراب امتحان در گروه آزمایشی بود. این نتیجه نشان دهنده موفقیت یادگیری مشارکتی در مقابل روش تدریس متداول است.
    کلید واژگان: یادگیری مشارکتی, پیشرفت تحصیلی, علوم تجربی, اضطراب امتحان
    Mohammad Rezā Kerāmati*, Abozar Heydari Rafat, Akbar Hedā, Yati
    The main goal of this study was investigating the effect of cooperative learning on Samā guidance school first grade male students’ science academic achievement and test anxiety in the city of Tehran. For this purpose, a sample consisting of four classes (two classes as experimental group, two classes as control group) were selected using multi-stage random sampling method. Cooperative learning method for experimental group and conventional teaching method for the control group were used. Previous science knowledge of students was evaluated using a researcher-made scale of experimental sciences. After the implementation of teaching methods, academic achievement of studentswas determined using the same scale. Also, the rate of students’ test anxiety were measured, using test anxiety questionnaire TAI (Abolghasemi & Associates, 1375: 74-61). Data were analyzed, using multivariate analysis of covariance (MANCOVA). The results revealed a significant effect of cooperative learning on students’ science academic achievement and reducing test anxiety in the experimental group than control group. This result indicated the success of cooperative learning versus conventional teaching methods.
    Keywords: Cooperative Learning, Academic Achievement, Science, Test Anxiety
  • ابوذر حیدری رفعت، علی عنایتی نوین فر، اکبر هدایتی
    مقدمه و هدف
    رضایت شغلی به عنوان یکی از مهمترین بروندادهای کیفیت زندگی کاری قلمداد می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی پرستاران دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. ابتدا از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه ای به حجم 350 نفر (87 نفر مرد، 263 نفر زن) انتخاب شد و سپس از پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون و پرسشنامه رضایت شغلی میر کمالی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. این پرسشنامه ها، ابتدا مورد سنجش روایی و پایایی قرا گرفتند. از آزمون های آماری تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، تی مستقل و رگرسیون گام به گام برای تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که پرستاران کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی خود را کمتر از حد متوسط ارزیابی می کنند. همچنین بین مولفه های کیفیت زندگی کاری(به جز مولفه فضای کلی زندگی) و رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. در بین زنان و مردان در زمینه رضایت شغلی، تفاوت معناداری مشاهده نشد اما در زمینه کیفیت زندگی کاری، زنان این متغیر را بهتر ارزیابی کردند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام بیانگر این بود که به ترتیب متغیرهای توسعه قابلیت های انسانی، وابستگی اجتماعی، پرداخت منصفانه، محیط ایمن و بهداشتی، قانون گذاری در سازمان، بهترین پیش بینی کننده میزان رضایت شغلی پرستاران است.
    نتیجه گیری
    کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی در پرستاران کمتر از حد متوسط است که به نظر می رسد اقدامات اصلاحی ضروری بوده و به این منظور راهکارهایی از قبیل بهبود سیستم پرداخت حقوق و مزایا، حمایت و پشتیبانی از پرستاران در محیط کار و ایجاد محیطی امن و بهداشتی پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی کاری, رضایت شغلی, پرستاران
    Hedarirafat A., Enayatinavinfar A., Hedayati A
    Introduction &
    Objective
    Job satisfaction is considered as one of the most important outcomes of work life quality. The aim of present study was to investigate the relationship between quality of work life and job satisfaction among nurses of Tehran University of Medical Sciences.
    Materials and Methods
    In order to evaluate the quality of work life and job satisfaction، first through a stratified random sampling method with sample size consisting 350 people (87 males، 263 females) were selected. The Walton quality of work life questionnaire and the Mir Kamali job satisfaction questionnaire were used for data collection. At first، these questionnaires were assessed for their validity and reliability. The single-sample t-test، Pearson correlation، t-test and stepwise regression were used for data analysis.
    Results
    The results of this study showed that nurses evaluated the quality of work life (all components) and their job satisfaction lower than average. Also، there is a significant positive relationship between components of the quality of work life (except the overall living space) and job satisfaction. There was no significant difference between women and men in job satisfaction، but in the quality of work life، women assessed this variable better. The results of stepwise regression analysis indicated that the variables to develop human capabilities، social affiliation، fair pay، safe and sanitary environment، legislative organization، were regularly the best prediction of the nurses'' job satisfaction.
    Conclusion
    Quality of work life and job satisfaction in nurses was less than average. It seems that corrective actions are necessary for this hospital. For this purpose، solutions such as improving the benefit and pay system، supporting the nurses and creating a safe environment for them are suggested.
  • اکبر هدایتی، علی حسینی، الهام عباسی
    زمینه و هدف
    یکی از خطراتی که امروزه در سراسر جهان جان انسان ها را تهدید می کند و موجب آسیب ها و خسارت های غیرقابل جبران می شود، تصادفات جاده ای است. بررسی های به عمل آمده در زمینه فعالیت های ایمنی در کشورهای موفق جهان این موضوع را روشن می سازد که می توان با به کارگیری روش های علمی و اهمیت دادن به موضوع ایمنی در حمل ونقل جاده ای بخش قابل توجهی از این سوانح جاده ای را کاهش داد.
    مواد و روش ها
    روش بررسی در این پژوهش، تلفیقی از روش های توصیفی، تطبیقی و تحلیلی است. در این زمینه تعداد کل تصادفات واقع شده در محورهای مواصلاتی استان قزوین از فروردین سال 6831 تا فروردین سال 8831 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    یافته ها
    با توجه به نرخ بالای سوانح جاده ای و همچنین وسعت و پراکندگی محورهای استان قزوین، با اجرای شیوه مدیریتی جدید برای کاهش تصادفات و ارتقاء ایمنی از طریق اتخاذ سیاست تقسیم جاده ها به قطعه و زیرقطعه، گام های موثری در جهت بهبود سیستم ایمنی شبکه راه های استان برداشته شد.
    نتایج
    نتایج در دو سطح سازمانی و فراسازمانی عبارت اند از:1- ارائه الگوی عملکردی بر مبنای قطعه و زیرقطعه به سایر نهادهای درگیر در سوانح جاده ای مانند اداره راه، امداد و نجات، بهداشت و درمان و غیره؛2- چیدمان صحیح نیروها در مکان ها و زمان های مسئله دار و استفاده بهینه از امکانات موجود در سطح جاده ها به طوری که موجب حضور محسوس و موثر پلیس شود؛3- اصلاح الگوی مصرف در منابع انسانی و...که باعث افزایش بهره وری و ارتقاء راندمان مجموعه مورد نظر و همچنین تقویت روحیه پاسخگویی نیروها شود؛ 4-در نهایت می توان به کاهش آمار تصادفات مرگبار و خسارت های ناشی از آن و کسب مقام اول پلیس راه استان در طرح نوروزی 88 اشاره نمود.
    کلید واژگان: مدیریت سوانح جاده ای, امنیت شبکه دسترسی, تصادفات جاده ای, نقاط حادثه خیز, سیستم اطلاعات تصادفات, استان قزوین
  • محسن کلانتری، اکبر هدایتی، الهام عباسی
    مقاله حاضر به منظور پیشگیری و کنترل کانون های جرم خیز انواع جرایم مواد مخدر در سطح شهر قزوین و سرعت بخشیدن به فعالیت ها و هماهنگی در اتخاذ سیاست های عملیاتی در مکان ها و زمان های مسئله دار بر مبنای پژوهشی تدوین یافته است که در سال 1387 با عنوان «اطلس بزهکاری جرایم مواد مخدر شهر قزوین» انجام گرفت و در آن متغیر «مواد مخدر» به عنوان عمده ترین عامل زمینه ساز سایر جرایم شهری در ارتباط با نوع و ترکیب کاربری ها در خلق فرصت های این نوع خاص از جرایم بررسی قرار شد.
    روش تحقیق در این مقاله، تطبیقی و تحلیلی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری در سطح شهر از مدل های آماری چون مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، شاخص نزدیک ترین همسایه، روش تخمین تراکم کرنل و تحلیل شبکه در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تمام جرایم مرتبط با مواد مخدر است که در سال 87-88 در محدودۂ قانونی شهر قزوین به وقوع پیوسته است.
    یافته های پژوهش نشان می دهد که در میان جرایم شهر قزوین، بزه قاچاق و سوءمصرف مواد مخدر بیشترین آمار دستگیر شدگان را به خود اختصاص داده است. همچنین مهم ترین کانون های جرم خیز مواد مخدر شهر قزوین در هادی آباد، نواب و عمری محله واقع شده است.
    کلید واژگان: کاربری زمین, کانون های جرم خیز, قاچاق و سوءمصرف مواد مخدر, نقش ه جرم, سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS), شهر قزوین
    Mohsen Kalantari, Akbar Hedayati, Elham Abasi
    The present paper tries to identify tools for preventing the emergence of and controlling hot sports for different drug-related crimes in Ghazvin. Drug is seen the basic background for urban crimes in this paper.The research method used was contrastive and analytic. Different statistical models were used to identify and understand local delinquency paradigms.The findings of the study demonstrated that drug trafficking and drug abuse were the most frequent crimes committed by the arrested offenders.
    Keywords: Land use, Hot Spots, Drug trafficking, Drug abuse, Crime map, GIS, Ghazvin
سامانه نویسندگان
  • دکتر سید علی اکبر هدایتی
    دکتر سید علی اکبر هدایتی
    (1390) دکتری بیولوژی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
  • دکتر اکبر هدایتی
    دکتر اکبر هدایتی
    دانش آموخته دکتری مطالعات برنامه درسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال