به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

بهنام فیروزی

  • فریبا افخمی حور، ناصر زارع*، رسول اصغری، محمد مهدی زاده، بهنام فیروزی
    زعفران به عنوان گیاهی چندساله و تری‍‍‍‍‍‍‍پلویید به دلیل داشتن متابولیت های ثانویه ارزشمند، یکی از مهم ترین گیاهان دارویی دنیا محسوب می شود. مطالعه ی حاضر با هدف ارزیابی عوامل مختلف (نوع اکسین، امواج فراصوت، دما، نور و کیتوسان) بر کالوس زایی و رشد کالوس در ریزنمونه‎های بنه زعفران در قالب دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول تاثیر امواج فراصوت و نوع اکسین مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور بنه‎های زعفران پس از ضدعفونی به قسمت های مساوی تقسیم و پس از تیمار با امواج فراصوت، روی محیط کشت MS حاوی  mg.l-1 2 اکسین (NAA و 2,4-D) به همراه mg.l-1 2Kin  کشت شدند. در آزمایش دوم، تاثیر درجه حرارت، کیتوسان و روشنایی بطورجداگانه بر کالوس زایی و رشد کالوس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین تیمارها از نظر درصد کالوس زایی و وزن تر کالوس در ماه دوم و سوم پس از کشت تفاوت معنی داری وجود دارد. محیط کشت MS حاوی0.5 mg.l-1 Kin + 2 mg.l-1 NAA  از نظر درصد کالوس زایی و رشد کالوس ریزنمونه های بنه زعفران در مقایسه با  محیط کشت MS حاوی 0.5 mg.l-1 Kin + 2 mg.l-1 2,4-D  از کارایی بالاتری برخوردار بود. در محیط کشت MS حاوی 2,4-D که درصد کالوس زایی و رشد کالوس پایین بود، استفاده از تیمار زخم زنی با استفاده از تیمار امواج فراصوت باعث تقویت رشد کالوس گردید. در آزمایش دوم نیز درصد کالوس زایی و رشد ریزنمونه ها در محیط کشت حاوی NAA بطور معنی داری بیشتر از  2,4-Dبود. علاوه براین در آزمایش دوم، در محیط کشت MS حاوی  2,4-D استفاده از کیتوسان با غلظت g.l-1 25/0 باعث تحریک القای کالوس گردید و فراوانی کالوس‎زایی ریزنمونه‎های بنه زعفران در این محیط کشت را افزایش داد، ولی افزایش غلظت کیتوسان از  g.l-125/0 بهg.l-1 75/0 کالوس زایی و رشد کالوس را کاهش داد. در حالی که در محیط کشتMS  حاوی NAA که از کارایی کالوس‎زایی و رشد کالوس بالایی برخوردار بود، استفاده از استفاده از کیتوسان، کالوس زایی و رشد کالوس بنه زعفران را کاهش داده است. بطورکلی، بیشترین درصد کالوس زایی در محیط کشت MS حاوی NAA در دمای ºC 25 و تاریکی بدست آمد که برای مطالعات کشت درون شیشه ایی و مهندسی ژنتیک زعفران قابل توصیه است.
    کلید واژگان: اکسین, سونیکاسیون, کالوس, کشت سلول بافت گیاهی
    Fariba Afkhami, Nasser Zare *, Rasool Asghari, Mohammad Mehdizadeh, Behnam Firoozi
    Saffron is one of the most important pharmaceutical plants in the world due to its valuable secondary metabolites. The aim of this study is to investigate the different factors on callus induction and growth in saffron corm explants. In the first experiment, saffron corms surface were sterilized and were excised to equal segments, then they were treated with ultrasound and then they were cultured on MS medium supplemented with 2 mg.L-1 auxin (NAA and 2,4-D) and 0.5 mg.L-1 Kinetin. In the second experiment, the effect of temperature, light and chitosan were evaluated. The results of analysis of variance showed that there were significant differences (P≤0.05) among temperature, light, chitosan as well as ultrasound treatments in terms of callus induction percentage and fresh weight of callus. Callus induction and growth on MS medium containing 2 mg.L-1 NAA + 0.5 mg.L-1 Kin was higher than those containing 2 mg.L-1 2,4 -D +0.5 mg.L-1 Kin. In MS medium containing 2,4-D which had low callus induction and callus growth rate, utilization of ultrasound stimulated callus induction and especially it stimulated callus growth from saffron corm explants. In addition, in MS medium containing 2,4-D, utilization of 0.25 g.L-1 chitosan stimulated callus induction and increased callus induction of saffron corm explants. However, increasing chitosan concentration from 0.25 mg.L-1 to 0.75 g.L-1 decreased callus induction and callus growth, while, in MS medium containing NAA, which had efficient callus induction and growth, utilization of these treatments reduced callus induction and callus growth from saffron corm explants. In other words, the effect of ultrasound and chitosan on response of saffron explants in vitro cultures was used, depending on the type of auxin used in composition of the culture medium. Generally, the highest percentage of callus induction occurred on MS medium supplemented with 2 mg.L-1 NAA + 0.5 mg.L-1 Kin and incubated at 25 ºC in the dark, which could be suitable for in vitro culture and gene transfer studies in saffron.
    Keywords: Callus Induction, Crocus sativus. L, Plant cell, tissue culture, Sonication
  • بهنام فیروزی، مهدی زمانیان
    در این مقاله طراحی کنترلر برای میکرورزوناتور دو سر درگیر با جرم T-شکل مورد بررسی قرار گرفته است. نیروی الکترواستاتیک با اعمال ولتاژ الکتریکی بین قسمت افقی جرم T-شکل و صفحه الکترود مقابل آن به وجود می آید. در این تحقیق، تیر دو سر گیر دار به صورت تیر اویلر – برنولی و جرم T– شکل به صورت جسم صلب در نظر گرفته شده است. معادلات حرکت با استفاده از روش لاگرانژ محاسبه شده اند. معادلات جداسازی شده با بهره گیری از روش اغتشاشات (مقیاس های چندگانه) حل شده اند. جهت بهبود رفتار دینامیکی سیستم، کنترل فیدبک غیر خطی ارائه شده است. هدف این کنترلر این است که سیستم همانند یک سیستم ارتعاشی یک درجه آزادی خود تحریک مانند ون در پل که خصوصیات ویژه ای در فیلتر پاسخ فرکانسی دینامیکی دارد، رفتار کند. دو سیستم کنترلی به صورت فیدبک نقطه ای و فیدبک گسترده بر روی میکروسیستم اعمال می شود و اثر آن بر روی فرکانس رزونانسی غیر خطی و دامنه فرکانسی بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که با تنظیم مقادیر بهره های کنترلر، دامنه کاهش می یابد و میزان شیفت رزونانسی کم می شود و به ازای مقادیر خاص بهره ها رفتار میکروسیستم همانند رفتار سیستم ارتعاشی ون در پل می شود.
    کلید واژگان: تیر اویلر برنولی, تحریک الکترواستاتیک, تئوری اغتشاشات, کنترل غیر خطی, میکرورزوناتور
    Behnam Firiouzi, Mehdi Zamanian
    In this study, control design of a T shaped mass connected to the clamped-clamped microbeam excited by electrostatic actuation is investigated. The actuation force is generated by applying an electric voltage between the horizontal part of T shaped mass and an opposite electrode plate. In this model, the micro-beam is modeled by Euler-Bernoulli theory as a continuous beam. The T-shaped assembly connected to the the microbeam is assumed as a rigid body and nonlinear effect of electrostatic force is considered. Equations of motion and associated boundary condition are derived using the Lagrange’s principle. The differential equation of nonlinear vibration around the static position is discretized using Galerkin method.. The discretized equations are solved by the perturbation theory. To improve the dynamics behavior of systems, nonlinear control feedback has been presented. The controller regulates the pass band of microcantilever and analytically approximate the nonlinear resonance frequency and amplitudes of the periodic solutions when the microcantilever is subjected to one point and fully distributed feedback forces. The results of paper may be used for improving the design of mass sensors based on nonlinear jump phenomena.
    Keywords: Euler bernuolli beam, electrostatic actuation, perturbation theory, nonlinear control, microresonator
  • حامی تورجی زاده*، مهشاد کریمان، مهدی زمانیان، بهنام فیروزی
    این مقاله، به طراحی کنترل کننده بهینه برای میراسازی ارتعاشات یک مدل میکروسامانه تحت تحریک الکترواستاتیک غیرخطی می پردازد. هدف، استفاده از روش های ممکن برای کاهش فراجهش بیشینه و زمان نشست در مدل کنترلی ارائه شده می باشد. این مدل از یک میکرو صفحه تحت تحریک الکترواستاتیک که به صورت ┴ شکل به انتهای میکروتیر یک سر درگیر
    متصل شده، تشکیل شده است. نیروی الکترواستاتیک ناشی از اعمال ولتاژ الکتریکی بین میکروصفحه متصل به انتهای میکرو تیر و یک صفحه الکترود که مقابل آن قرار می گیرد، ایجاد می شود. در این مدل میکروتیر یک سر درگیر به صورت تیر پیوست های درنظرگرفته شده که از نظریه تیر اویلر برنولی پیروی می کند. مجموعه ┴ شکل متصل به انتهای تیر به صورت جسم صلب و نیروی الکترواستاتیک به صورت تابعی غیرخطی از جابه جایی و ولتاژ اعمالی بین میکروصفحه و الکترود مقابلش درنظرگرفته شده است. معادلات حرکت و شرایط مرزی آن با استفاده از قانون دوم نیوتن استخراج می شوند. جهت استخراج فضای حالت و کنترل حلقه بسته آن، معادلات با حل دقیق تبدیل به دو معادله دیفرانسیل معمولی گشته و حول نقطه کاری خط یسازی شده اند. معادلات حالت خطی شده توسط روش بهینه سازی تنظیم کننده خطی درجه دوم ( LQR ) به منظور کاهش مصرف انرژی و افزایش دقت بهینه سازی گشته اند. درنهایت میزان تاثیر و عملکرد روش های کنترلی ارائه شده با مقایسه با مدل حلقه باز مورد ارزیابی قرار گرفته است.
    کلید واژگان: الکترواستاتیک, روش دقیق, کنترل بهینه, تیر اویلر - برنولی, سامانه الکترومکانیکال
    H. Tourajizadeh *, M. Kariman, M. Zamanian, B. Firouzi
    An optimal control is designed for damping the unwanted vibrations of an electrostatically actuated micro-system. The goal is using feasible methods to decrease the settling time and overshoot of the response. This configuration consists of an electro-statically actuated micro-plate attached to the end of a micro-cantilever. The DC voltage is applied between the micro-plate and the opposite electrode micro-plate. This DC voltage causes an electrostatic force. In this model micro cantilever is considered as a continuous medium for which Euler-Bernoulli beam theory can be implemented. The plate is considered as a rigid body, and the electrostatic force is a nonlinear function of the displacement and the applied voltage underneath the micro-plate. The equation of motion is derived using Newton’s second law. In order to extract the corresponding state space and control the system in a closed loop way, exact method is used to reduce related partial differential equation of the systems into a set of two ordinary differential equations and the resultant state space is linearized about the operating point. The linearized state space is then optimized using the linear-quadrant regulator. Efficiency and applicability of the mentioned controller is investigated using comparative analyzing method.
    Keywords: Optimal control, Electrostatic, Exact method, Euler-Bernoulli beam, Micro electromechanical systems
  • امید سفالیان*، علی اصغری، علی رسول زاده، رامین سیفی، شهرزاد جماعتی، بهنام فیروزی
    برای ارزیابی تحمل به خشکی و بررسی میزان تنوع ژنوتیپ های جو از لحاظ صفات مورفوفیزیولوژیک و نشانگرهای مولکولی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد که فاکتور اصلی شامل سه سطح آبیاری (یک سوم آبیاری، دوسوم آبیاری و آبیاری کامل) و فاکتور فرعی شامل 18 ژنوتیپ جو بود. تجزیه واریانس صفات تنوع قابل ملاحظه ای بین ژنوتیپ ها نشان داد. اثر متقابل ژنوتیپ در تنش نیز در صفات تعداد دانه در سنبله، پروتئین، پرولین، کارتنوئید، کلروفیلa، bو عملکرد در واحد سطح معنی دار بود. در تجزیه نشانگرهایISSR با استفاده از 9 آغازگر، 61 نوار مشاهده شد که 50 نوار چند شکل بودند. میانگین محتوای اطلاعات چند شکل (PIC) و شاخص نشانگر (MI) برای کلیه آغازگرها به ترتیب 46/0 و 6/2 به دست آمد. پرایمر شماره 2 در این تحقیق با دارا بودن بالاترین مقدار شاخص PIC به میزان 57/0 بهترین پرایمر برای ارزیابی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ جو مورد استفاده در این تحقیق بود. در سطح شاهد بیشترین تعداد ارتباط معنی داری که بین نشانگر و صفت مورفولوژیکی وجود داشت مربوط به نشانگر P5L5 و بیشترین تعداد ارتباط معنی داری که بین نشانگر و صفت فیزیولوژیکی وجود داشت مربوط به نشانگر P16L2بود. در سطح تنش دوسوم نشانگرهای P5L5 و P9L5 بیشترین تعداد ارتباط معنی دار با صفات مورفولوژیکی و نشانگرهای P5L5 و P13L4 بیشترین تعداد ارتباط معنی دار با صفات فیزیولوژیکی داشتند. طبق تجزیه خوشه ای، در خوشه اول سه ژنوتیپ لیسیوی، سهند و F-A1-2قرار داشتند. ژنوتیپ های F-GRB-84-11، F-GRB-85-5، ALLIDUM48 //NORDIC...GLORIA-BAR/COPAL//..، دشت و صحرا در خوشه دوم و ژنوتیپ های CHAMICO/TOCTE//CONGONA (a) CHAMICO/TOCTE//CONGONA (d)و CONGONA/ BORR در گروه سوم و بقیه ژنوتیپ ها در خوشه چهارم قرار گرفتند. در مجموع شاخص ها و با توجه به صفات مورد مطالعه چنین به نظر می رسد که از بین ژنوتیپ های مورد بررسی ژنوتیپ هایSTIPA/PETUNIA//KOLLA/BBSC(a) و CHAMICO/TOCETE//CONGONA(a) برای مناطق آبی و رقم سهند برای مناطق دیم مناسب هستند.
    کلید واژگان: جو, تنش خشکی, صفات مورفوفیزیولوژیک, نشانگرهای مولکولی
    O. Sofalian *, A. Asghari, A. Rasoolzadeh, R. Seyfi, S. Jamaeti, B. Firoozi
    In order to evaluate drought tolerance and genetic variation in barley genotypes based on morpho-physiological traits and molecular markers, an experiment carried out in split plot based on randomized complete block design (RCBD) in three replications. Main factor was the different levels of irrigation included continuous irrigation as control, 2/3 and 1/3 continuous irrigation and secondary factor included 18 barley genotypes. Analysis of variance showed considerable variation among genotypes for the measured traits. Also, the Genotype×Stress interaction had significant effect on grain number per spike, protein content, proline content, carotenoid content, chlorophyll a, b and yield. In ISSR markers analysis 9 primers used that were totally produced 61 bands, where 50 bands were polymorphic. The mean PIC and MI indices were obtained for all primers were 0.46 and 2.6, respectively. High value of these indices showed high performance of certain primers for synchronized analysis of more bands. At current study, primer 2 with PIC index of 0.57 was the best primer for evaluation of genetic variation amon the studied barley genotypes. At well watered level (control), the highest significant correlations found between markers and morphological traits related to P5L5 and the highest correlation among markers and physiological traits were related to P16L2 markers. At 2/3 well watered condition the highest significant correlations between markers and morphological were related to P5L5 and P9L5, and also among marker and physiological traits belonged to P13L4 and P5L5 markers. According to cluster analysis, the genotypes were classified into four clusters. The first clusters included three genotypes Licivi, Sahand and FA1-2. Also, the genotypes F-GRB-84-11,F-GRB-85-5,PALLIDUM48//NORDIC…¡.GLORIA-BAR/COPAL//.., Dasht and Sahra were located in second cluster and third cluster containing genotypes CHAMICO/TOCTE// CONGONA (a), CHAMICO/TOCTE//CONGONA(d) CONGONA/BORR and the other genotypes were located in the fourth cluster. Overall of indices and studied traits, it seems that among the studied genotypes the genotypes STIPA/PETUNIA//KOLLA/BBSC (a) and CHAMICO/TOCETE//CONGONA (a) for irrigated areas and the Sahand genotype for rainfed areas are suitable genotypes.
    Keywords: Drought, Variation, Molecular marker
  • فاطمه احمدپور*، رسول اصغری زکریا، بهنام فیروزی، حسین شهبازی، امید سفالیان
    در این پژوهش تنوع ژنتیکی اکوتیپ های مختلف Aegilops biuncialis از اجداد وحشی گندم، از لحاظ پروتئین های ذخیره ای بذر با استفاده از الکتروفورز SDS-PAGE و A-PAGE مورد مطالعه قرار گرفت. میزان تنوع ژنتیکی نی بین اکوتیپ ها در مورد گلوتنین های با وزن مولکولی بالا HMW) 21/40) درصد و در گلوتنین های با وزن مولکولی پایینLMW) 27/3) درصد برآورد شد. میزان تنوع در پروتئین های LMW بیشتر از پروتئین های HMW بود. اکوتیپ های مرند، ماکو، پارس آباد، ورزقان و شبستر دارای نوار بالاتر از 2HMW- و اکوتیپ های مرند، ماکو و گرمی دارای نوار مابین نوارهای 7-HMW و 8-HMW بودند. در پروتئین های گلیادینی بیشترین تنوع نوارها در ناحیه ω و کمترین تنوع در ناحیه γ مشاهده شد. به دلیل وجود نوارهای 5/ 43-γ و 45-γ و نیز فراوانی بالای نوارهای ناحیه ω که به عنوان شاخص بالای کیفیت گلوتن مطرح می باشند، از Ae. biuncialis می توان در برنامه های اصلاحی برای بهبود کیفیت آرد گندم استفاده کرد. گروه بندی اکوتیپ ها با استفاده از تجزیه کلاستر، آنها را به سه گروه تقسیم کرد. به طوری که اکوتیپ های مرند، ماکو و شبستر در گروه اول، اکوتیپ های ورزقان و اهر در گروه دوم و اکوتیپ های گرمی، پارس آباد، مشکین شهر و اردبیل در گروه سوم واقع شدند. کمترین فاصله ژنتیکی بین اکوتیپ مشکین شهر با اردبیل و بیشترین فاصله ژنتیکی بین اکوتیپ اهر با شبستر و مشکین شهر و سپس ماکو با پارس آباد مشاهده شد.
    کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, گلوتنین, گلیادین, گندم, Aegilops biuncialis
    Ahmadpoor F.*, Asghari, Zakaria R., Firoozi B., Shahbazi H., Sofalian O
    In this study, the genetic diversity of Aegilops biuncialis ecotypes, a wild ancestor of wheat, was studied in terms of seed storage proteins using SDS-PAGE and A-PAGE electrophoresis. Nei’s genetic variation for the high molecular weight glutenin (HMW) and for the low molecular weight (LMW) was estimated as 21.40% and 27.30%, respectively. Variation in protein bands for LMW was greater than the HMW proteins. The ecotypes of Marand, Maku, Pars Abad, Varzeqan and Shabestar had a band above to HMW-2, and ecotypes of Marand, Maku and Germi had the band between HMW-7 and HMW-8. ω-gliadin proteins had the most diverse bands, and the lowest variability was observed in the γ region. Due to the existence of γ-45 and γ-43.5 bands and high rate of bands in ω region as indicators for high gluten quality, Ae. biuncialis can be used in breeding programs to improve the quality of wheat flour. Using cluster analysis, the ecotypes were separated as three groups. So that the ecotypes of Marand, Maku and Shabestar were located in the first group, the ecotypes of Varzeqan and Ahar in the second group and the ecotypes of Germi, Pars Abad, Meshkin Shahr and Ardabil were located in the third group. The lowest genetic distance was observed between ecotypes of Meshkin shahr and Ardabil and the highest genetic distance between ecotypes of Ahar with Meshkin shahr and Shabestar and between Maku and Pars Abad ecotypes.
    Keywords: Genetic diversity, Wheat, Glutenin, Gliadin, Aegilops biuncialis
  • امید سفالیان، رامین سلمانی صمدی، علی اصغری، مجید شکرپور، محمد صدقی، بهنام فیروزی، فاطمه احمدپور
    گندم (Triticum aestivum L.) محصول غذایی اصلی بیش از یک سوم جمعیت دنیا و نیز غذای عمده مردم آسیا به شمار می رود. بیش از 800 میلیون هکتار از کل خشکی های دنیا تحت تاثیر تنش شوری قرار دارند. شوری به علت کاهش درخور توجه میانگین عملکرد محصولات مهم زراعی، مشکل اصلی تولید غذا محسوب می شود. این مطالعه به منظور ارزیابی واکنش 24 رقم و ژنوتیپ گندم به تنش شوری با NaCl در مراحل اولیه رشد و همچنین بررسی ارتباط بین صفات مورفوفیزیولوژیک اندازه گیری شده و نشانگرهای مولکولی انجام گرفت. ژنوتیپ ها در محلول غذایی هیدروپونیک و تحت شرایط شاهد و تنش شوری (45 و 90 میلی مولار کلرید سدیم) کشت شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد بین ژنوتیپ ها (در سطح احتمال یک درصد) و همچنین همه صفات اندازه گیری شده در سطوح مختلف تنش شوری اختلاف معنا دار وجود دارد. در این پژوهش از بین 20 پرایمر RAPD و 34 پرایمر ISSR، درنهایت 15 پرایمر ISSR و شش پرایمر RAPD به علت تولید نوارهای چندشکل برای بررسی تنوع ژنتیکی و تجزیه رگرسیون استفاده شدند. تجزیه کلاستر براساس ضریب شباهت جاکارد انجام و براساس نمودار حاصل از آن، ژنوتیپ های استفاده شده در چهار گروه قرار گرفتند. میانگین فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ ها 486/0 بود که نشان دهنده تنوع ژنتیکی قابل ملاحظه بین ژنوتیپ های استفاده شده بود. به منظور ارزیابی ارتباط بین صفات اندازه گیری شده و نشانگرهای مولکولی، تجزیه رگرسیون انجام و روابط معنا داری ملاحظه شد.
    کلید واژگان: تجزیه رگرسیون, تنش شوری, تنوع ژنتیکی, نشانگر ISSR, نشانگر RAPD
    Wheat (Triticum aestivum L.) is a major staple food crop for more than one third of the world population and is the main staple food of Asia. Over 800 million hectares of land throughout the world are salt affected. Salinity is a major obstacle to food production because it substantially reduces the average yield of major crops. This study was conducted to evaluate the response of 24 cultivars and genotypes of wheat (Triticum aestivum L.) to NaCl salinity at early seedling growth and correlation between affected morphophysiological traits and molecular markers. Genotypes grew in hydroponic nutrient solution, under control (tap water) and salt stress (45 and 90 mM NaCl) conditions. Results of ANOVA analysis showed that there are significant difference (in one percent P-value) between genotypes and all of measured traits in different levels of salinity. A total of 20 RAPD and 34 ISSR primers were tested to investigate genetic diversity in 24 wheat genotypes. Of these, only 15 ISSR and 6 RAPD primers produced polymorphic bands and were further used for genetic diversity and regression analysis. Cluster analysis was performed based on jaccard coefficient and all genotypes were divided into 4 groups. Average genetic distance between genotypes was 0.486, showed that there is considerable variation among these genotypes. Regression analysis, also, revealed that there are significant relations between measured traits and using markers were investigated.
    Keywords: genetic variance, ISSR markers, RAPD markers, regression analysis, salinity stress
  • مریم بهی، امید سفالیان، مجید شکرپور، علی اصغری، سعید خماری، بهنام فیروزی
    به منظور بررسی ارتباط بین نشانگرهای پروتئینی و صفت های تغییرات میزان پرولین، راندمان کوانتومی فتوسیستم II، دمای 50 درصد کشندگی و شاخص زنده مانی مزرعه، 20 ژنوتیپ و لاین پیشرفته جو در یک آزمایش گلخانه ای در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی ارزیابی شدند. در این آزمایش، پس از خوگیری گیاهان به سرما در دمای چهار درجه سانتی گراد به مدت سه هفته، تیمار یخ زدگی در دماهای 4-، 7-، 10-، 13- و 16- اعمال شد و دمای 50 درصد کشندگی (LT50) آن ها با تبدیل پروبیت تعیین شد. قبل و بعد از مرحله خوگیری نمونه برگی برداشته شد و میزان پرولین، قند محلول، کلروفیل و همچنین راندمان کوانتومی فتوسیستم (II (Fv/Fm اندازه گیری شد. به منظور برآورد شاخص FSI، 20 ژنوتیپ مورد بررسی در آزمایش در مزرعه نیز کشت شدند. به منظور بررسی ارتباط بین نشانگرهای پروتئینی با مقاومت به یخ زدگی در جو، پروتئین های گلیادین بذر با استفاده از تکنیک A-PAGE بررسی شدند. نتایج به دست آمده در مجموع نشان دهنده وجود روندی کاهشی در راندمان کوانتومی فتوسیستم II و روندی افزایشی در میزان قند محلول و میزان پرولین در طول دوره خوگیری به سرما بود. در بررسی همبستگی بین صفت ها، بین شاخص زنده مانی مزرعه و (LT50 (-0.601 همبستگی منفی و معنی داری به دست آمد. بین برخی صفت های مورفوفیزیولوژیک با شاخص FSI و LT50 نیز همبستگی وجود داشت. در تجزیه خوشه ای، که بر مبنای صفت های فیزیولوژیک انجام شد، ژنوتیپ های F-A1-1، F-A1-2، F-A2-11 و F-GRB-85-5و ارقام صحرا، سهند، دشت و ماکوئی در یک گروه قرار گرفتند که شاخص FSI و LT50 بالایی داشتند. در این پژوهش ها رقم ماکوئی، با داشتن LT50= -17.66 و بالاترین درصد زنده مانی در مزرعه، مقاوم ترین رقم شناخته شد. در تجزیه رگرسیون نیز ارتباط چهار نشانگر با صفت LT50 به دست آمد.
    کلید واژگان: پرولین, تجزیه رگرسیون, A, PAGE, FSI, LT50
    In order to evaluation of the relationship among protein markers and traits such as proline content variation، quantum efficiency of photosystem II and field viability index، 20 genotypes of barely were studied in a randomized complete block design in the greenhouse experiment. Plants were transferred to springhouse at the four leaf stage and were located at the temperature of 4°C for three weeks. The leaves were sampled، before and after the adaptation phase، to measure proline amount and quantum efficiency of photosystem II (Fv/Fm). Then freezing treatments were applied by temperatures of -4، -7، -10، -13 and -16. Also، these genotypes were planted in the field to determine the parameters of LT50 and FSI. According to our findings، some significant relations between protein markers and freezing resistance in hordeum vulgar was determined. According to A-PAGE technique، The obtained results showed decreasing trends in quantum efficiency of photosystem II، respectively، during adaptation phase. It was found significantly negative correlations between FSI and LT50 (-0. 601). Cluster analysis classified by FSI، LT50، proline، Fv/Fm، the genotypes of F-A1-1، F-A1-2، F-A2-11 and F-GRB-85-5 and cultivars of Sahra، Sahand، Dasht and Makooii were located in group that had a high value of FSI and LT50. In this recearch، Makooii knowened as the most resistant veriety because of LT50= -17. 66 and high FSI value. Based on regression analysis، there are relationship among four markers and LT50. Our results showed that we can introduce these markers as selection of the resistant lines.
    Keywords: A, PAGE, FSI, LT50, proline, regression analysis
  • بهنام فیروزی، امیدسفالیان*، مجید شکرپور، علی رسول زاده، فاطمه احمدپور
    تنش خشکی یکی از مهم ترین تنش های غیر زنده محیطی است که باعث کاهش عملکرد گیاهان زراعی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک دنیا می شود. یکی از راهبردهای مفید در زمینه اصلاح گیاهان برای مقاومت به خشکی، حفظ و بهره گیری از تنوع موجود در بین ارقام است. به منظور شناسائی منابع مقاومت به خشکی و ارزیابی شاخص های تحمل، تعداد 39 ژنوتیپ گندم بهاره در قالب طرح کرت های خرد شده با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی کشت شدند. سطوح تنش شامل شاهد (آبیاری کامل)، سطح تنش دو سوم نیاز آبیاری و سطح تنش یک سوم نیاز آبیاری بود. سطوح تنش به عنوان کرت های اصلی در نظر گرفته شده و ژنوتیپ ها نیز به عنوان کرت های فرعی داخل کرت های اصلی به صورت تصادفی کشت شدند.در تنش دو سوم آبیاری از نظر شاخص های STI، GMP و HARM، ژنوتیپ های سپاهان کرج3، بهار و یاواروس بهترین ژنوتیپ ها شناخته شدند. در شرایط تنش یک سوم آبیاری از نظر شاخص های فوق ژنوتیپ های هیرمند، بهار، یاواروس و مرودشت بهترین بودند. بالاترین ضریب همبستگی عملکرد دانه در شرایط بدون تنش به ترتیب با شاخص های GMP، STI و HARM و در شرایط تنش دو سوم آبیاری به ترتیب با HARM، GMP و STI حاصل گردید. همچنین طبق نمودار بای پلات حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی در سطح تنش دو سوم آبیاری ژنوتیپ های مغان1، گلستان، کویر، مارون، کرخه، چناب، بهار، سپاهان، قرمزک و تجن و در سطح تنش یک سوم آبیاری شامل ژنوتیپ های گلستان، نیک نژاد، مارون، داراب، فلات، آرتا، مرودشت، بهار، هیرمند و قرمزک جزو ژنوتیپ های متحمل به خشکی بودند.
    کلید واژگان: تنش خشکی, تنوع, عملکرد دانه
    Firoozib., O. Sofalian, M. Shokrpour, A. Rasoulzadeh, F. Ahmadpoor
    Drought stress is one of the most important environmental abiotic stresses that reduces crop yield especially in arid and semi-arid regions of the world. One of the useful strategies in regard to plant breeding for drought resistance is maintaining and exploiting the diversity that exists amongst different varieties. In order to identify the sources of resistance and drought tolerance indices، 39 varieties of spring wheat were cultivated in a split plot design with 3 replications in the Research Field of Faculty of Agricultur، Mohaghegh Ardabili University، Iran. Stress levels، which were arranged as the main plots، included control (full irrigation)، 2/3 of irrigation requirement and 1/3 of irrigation requirement. Varieties were considered as sub plots. Under 2/3 irrigation، Sepahan، karaj3، Bahar and Yavaroos were the best varieties in terms of the Stress Tolerance Index (STI)، Geometric Mean Productivity (GMP) and Harmonic Mean Productivity (HARM) indices; whereas under 1/3 irrigation، Hirmand، Bahar، Yavaroos and Marvdasht were the best ones based on the mentioned indices. Under non- stressed (control) conditions، the greatest grain yield correlation coefficient was obtained with STI، GMP and HARM، respectively، while under 2/3 irrigation، the greatest grain yield correlation coefficient was obtained with HARM، GMP and STI indices، respectively. Moreover، based on the biplot graph resulted from principle component analysis، in 2/3 irrigation، Moghan1، Golestan، Kavir، Maroon، Karkheh، Chanaab، Germezak، Tajan، Bahar and Sepahan; and in 1/3 irrigation، Golestan، Germezak، Niknejad، Maroon، Darab، Falat، Arta، Marvdasht، Bahar and Hirmand were the most tolerant genotypes.
    Keywords: Drought stress, Grain yield, Diversity
  • منصور جعفری زاده، سیدمهدی حسینی پویا، بهنام فیروزی، علیرضا کمالی شرودانی، خیرالله محمدی
    این پژوهش مبتنی بر برخی از آزمون های نوعی بوده است که بر روی نمونه دزیمتر چند بلوری (polycrystal) LiF: Mg،Ti ساخته شده در ایران انجام شده است. این آزمون ها شامل آزمون های حساسیت، یکنواختی نمونه ها، خطی بودن، تکرارپذیری، کم ترین دز قابل اندازه گیری (MMD) ، دز ذاتی و دز باقی مانده بودند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نمونه های تحت آزمون از نظر کم ترین دز قابل اندازه گیری، دز ذاتی و دز باقی مانده معیارهای استانداردهای 61066IEC و 668ASTM E را کاملا برآورده می نمایند اما در خصوص یک نواختی، خطی بودن و تکرارپذیری اندکی از این معیارها فاصله دارند. هم چنین میزان حساسیت آن ها 92/0 نمونه ی استاندارد دزیمتر LiF: Mg،Ti هارشا با نام تجاری 100-TLD می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نمونه ی ساخته شده برای دزیمتری فردی و محیطی معمول، و هم چنین در دزیمتری پزشکی با در نظر گرفتن دقت موردنظر مناسب می باشد.
    کلید واژگان: دزیمتری, فلورید لیتیوم, ترمولومینسانس, 61066IEC آزمون های نوعی, استاندارد
    M. Jafarizadeh, S.M. Hosseini Pooya*, B. Firoozi, A.R. Kamali Shoroodani, Kh. Mohammadi
    In this investigation, the standard type tests performed on the LiF:Mg,Ti chip samples which have been produced in Iran. The dosimetry tests are consisting of sensitivity, homogeneity, linearity, reproducibility, minimum measurable dose (MMD), self and residual doses. The obtained results show that some of the tests such as sensitivity, minimum measureable dose, self and residual doses fulfill the criteria given by IEC 61066 and ASTM E668 standards; however, the remaining tests show some discrepancies in comparison with the standards. Also the sensitivity was measured to be 0.92 of that of commercially available TLD-100 (Harshaw) sample. So, the produced LiF:Mg,Ti dosimeter can be used in a routine personal/environmental and medical dosimetry with considering its precision.
    Keywords: Dosimetry, Lithium Florid, Thermoluminescence, IEC 61066 Standard, Type Tests
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال