به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

تیمور اللهیاری

  • تیمور اللهیاری*، علی محبوبی
    اهداف

    امروزه، با افزایش حجم حوادث، پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی به عنوان خط مقدم درمان در امدادرسانی و کمک به بیماران و آسیب دیدگان حوادث مختلف، با چالش ها و مشکلات مختلف مرتبط با کار، از جمله بیماری های قلبی عروقی ، گوارشی، خستگی مفرط و کاهش کیفیت خواب مواجه شده اند. در این پژوهش، به بررسی ارتباط بین نوبت کاری، کیفیت خواب و شاخص توانایی انجام کار در پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی پرداخته شده است.

    روش کار

     در این پژوهش، 102 نفر از پرسنل عملیاتی اورژانس پیش بیمارستانی شهرستان ارومیه وارد مطالعه شدند و پس از جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و تعداد شیفت های کاری در هفته و میزان ساعات کاری در ماه، کیفیت خواب و توانایی انجام کار در پرسنل با استفاده از پرسش نامه ی کیفیت خواب پیترزبورگ (PSQI) و پرسش نامه ی شاخص توانایی انجام کار (WAI) سنجیده شد. ارتباط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از آزمون های ضریب هم بستگی، فیشر و آنالیز واریانس یک طرفه بررسی شد.

    یافته ها

     میانگین نمره ی کل کیفیت خواب پرسنل برابر با 2/38±6/01 به دست آمد که نشان دهنده ی کیفیت خواب ضعیف و نامطلوب است. نمرات شاخص توانایی انجام کار در 34/3 درصد از افراد در سطح ضعیف، در 52 درصد در حد متوسط و در 13/7 درصد در سطح خوب و عالی به دست آمد. در بررسی مقایسه ی دو متغیر نوبت کاری و نمرات کیفیت خواب، اختلاف معناداری به دست آمد و ارتباط بین کیفیت خواب و شاخص توانایی انجام کار قوی و معنادار بود.

    نتیجه گیری

     با افزایش تعداد نوبت های کاری و ساعات کاری، کیفیت خواب پرسنل نامطلوب و ضعیف می شود و به دنبال آن، با کاهش کیفیت خواب، نمره ی شاخص توانایی انجام کار نیز کاهش می یابد و عملکرد شغلی پرسنل تضعیف می شود. کاهش ساعات کاری، استفاده از افراد جوان با توانایی کار بالا، مدیریت و کنترل تعداد نوبت های کاری پرسنل با در نظر گرفتن زمان استراحت بین شیفت های گردشی صبح و عصر و شب به صورت متعادل و برابر، جلوگیری از فعالیت افراد به صورت نوبت کاری یکنواخت (فعالیت صرفا به شکل شب کاری یا فقط روزکاری) و جلوگیری از فعالیت در نوبت های کاری پشت سرهم بدون داشتن زمان استراحت و تعطیلی، به منظور بهبود کیفیت خواب و عملکرد شغلی پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: نوبت کاری, پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی, کیفیت خواب, شاخص توانایی انجام کار
    Teimour Allahyari*, Ali Mahboubi
    Objectives

    Nowadays, due to the increase in the volume of accidents, pre-hospital emergency personnel, as the frontline of treatment by providing relief and assistance to patients and victims of various incidents, have encountered various work-related challenges and problems, including cardiovascular diseases, digestive diseases, excessive fatigue, and reduced sleep quality. In this regard, the present research aimed to study the relationship among shift work, sleep quality, and work ability index in pre-hospital emergency personnel.

    Methods

    This research was performed on 102 operational personnel of a pre-hospital emergency department in Urmia, Iran. After the collection of demographic information, the number of work shifts per week, the number of working hours per month, the quality of sleep, and the work ability of the personnel were measured by the Petersburg sleep quality questionnaire and work ability index questionnaire. The relationship between research variables was investigated using correlation coefficient, Fisher's exact test, and one-way analysis of variance tests.

    Results

    Mean total sleep quality score of the personnel was 6.01 ± 2.38, which indicated poor and unfavorable sleep quality. Moreover, work ability index scores of 34.3%, 52%, and 13.7% of participants were at poor, moderate, good, and excellent levels, respectively. Regarding the comparison between the two variables of shift work and sleep quality, there was a significant difference, and a strong and significant relationship was observed between sleep quality and work ability index.

    Conclusion

    Through the increase in the number of work shifts and working hours, the sleep quality of the personnel became unfavorable and weak which led to a decrease in the work ability index score and a reduction in the job performance of the personnel. Reduction of working hours, usage of young people with high work ability, management and control of the number of work shifts of the personnel by considering resting and closure time, consideration of morning-evening and night shifts in a balanced and equal manner, and prevention of people from working in monotonous shifts (activity only in the form of night work or only day work), and avoidance of working in consecutive work shifts without rest and vacation in order to improve the quality of sleep and work performance is recommended.

    Keywords: Emergency Medical Technicians, Shift-Work, Sleep Quality, Work Ability Index
  • تیمور اللهیاری*، حجت نصیری
    سابقه و هدف

    استرس شغلی  یک مشکل فزاینده در سراسر جهان است که نه تنها بر سلامتی و رفاه کارمندان بلکه بر بهره وری سازمانها نیز تاثیر می گذارد جو ارگونومی نشان دهنده درک کارکنان از حمایت و تاکید سازمان بر طراحی و اصلاح شغل به منظور بهبود "عملکرد عملیاتی" و "  سلامت  و رفاه کارکنان" می باشد. مطالعه حاضر با هدف ارائه مدلی برای تبیین  استرس شغلی با محوریت  جو ارگونومی با استفاده از رویکرد سیستم استنتاج فازی- عصبی تطبیقی صورت گرفت. 

    مواد و روش ها

    این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر کارکنان رسته بهداشتی-درمانی یکی از بیمارستانهای شهرستان ارومیه است. مدل از طریق معیار های ارزیابی RMSE [1]، MAE [2] و R2 [3] اعتبار سنجی گردید.

    یافته ها

    ضریب همبستگی بین جو ارگونومی با استرس شغلی برای 376 داده، 0.629- است. که نشان دهنده رابطه معکوس می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از تایید با اعتبار بالای مدل سیستم استنتاج فازی-عصبی تطبیقی (RMSE=0.02)، برای ارزیابی و پیش بینی استرس شغلی با محوریت جو ارگونومی می باشد.

    نتیجه گیری

    جو ارگونومی و ابعاد آن شامل عملکرد عملیاتی و سلامت شغلی و رفاه کارکنان با استرس شغلی کارکنان به صورت معکوس رابطه دارد. مدل ارائه شده می تواند با قابلیت اعتماد  بالایی میزان استرس شغلی کارکنان را با استفاده از  جو ارگونومی پیش بینی نماید.

    کلید واژگان: جو ارگونومی, استرس شغلی, سیستم استنتاج فازی عصبی تطبیقی
    Teimour Allahyari*, Hojjat Nasiri
    Background and purpose

    Job  stress is a growing problem worldwide that affects not only the health and well-being of employees but also the productivity of organizations. Ergonomics  climate  shows employees' understanding of the organization's support and emphasis on job design and modification in order to improve "operational performance" and "employee well-being". The present study aims to provide a model to explain  Job  stress with a focuson ergonomics climate was made using the adaptive neuro-fuzzy inference system approach.

    Materials and methods

    This research is applied in terms of purpose and descriptive and correlational in terms of data collection method. The statistical population of the current research is the healthcare staff of one of the hospitals in Urmia city. model through  evaluation criteria RMSE[1], MAE[2] and  R2[3] were validated.

    Findings

    The correlation coefficient between ergonomic climate and job stress for 376  data is - 0.629. which indicates an inverse relationship. The obtained results indicate the high validity of the model of Adaptive  Neuro-Fuzzy - Inference  System (RMSE=0.02) for evaluating and predicting  Job stress centered on ergonomics climate.

    Conclusion

    Ergonomics climate  and its dimensions including operational performance and employee well-being have an inverse relationship with  job  stress of employees. The presented model can predict with high reliability the level of  job  stress of employees using ergonomics climate.

    Keywords: Ergonomics Climate, Job Stress, Adaptive Neuro-Fuzzy Inference System
  • عادل مظلومی، علی محمد مصدق راد، زینب کاظمی، مجتبی خسروی دانش، فرین خانه شناس، محمدصادق قاسمی، جبرئیل نسل سراجی، سیاوش اعتمادی نژاد، ناصر هاشمی نژاد، سید ابوالفضل ذاکریان، مهناز صارمی، حامد دهنوی، رشید حیدری مقدم، محمد بابامیری، فرهاد طباطبایی قمشه، تیمور اللهیاری، ایمان دیانت، جلیل نظری، لیلا راستگو، مهدی غرسی منشادی
    مقدمه

    وجود برنامه استراتژیک به جهت دهی و همسوسازی اقدامات و منابع سازمان ها در جهت رسیدن به رسالت و اهداف بلندمدت کمک شایانی می کند. در حال حاضر، تدوین یک برنامه استراتژیک جامع در حوزه ارگونومی بمنظور دستیابی به جایگاه برتر علمی و در نهایت پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه یکی از اولویت های دانشگاهی و صنعتی کشور است. بنابراین این پژوهش با هدف تدوین برنامه استراتژیک رشته ارگونومی برای سال های 1400 تا 1404 در ایران اجرا شد.

    روش کار

    تحقیق حاضر با استفاده از استراتژی اقدام پژوهی مشارکتی در سال 1400 انجام شد. در این راستا، کمیته برنامه ریزی استراتژیک متشکل از 18 نفر از اساتید، کارشناسان و دانشجویان مقطع دکتری رشته ارگونومی و مهندسی بهداشت حرفه ای تشکیل شد. این کمیته با تشکیل جلسات منظم هفتگی اقدام به تعیین مجموعه عوامل مهم و تاثیرگذار بر عملکرد رشته ارگونومی از دو منظر عوامل داخلی و عوامل خارجی از مدل SWOT پرداختند. یک چک لیست محقق ساخته جهت جمع آوری اطلاعات مربوط به نقاط قوت، ضعف، و فرصت ها و تهدیدهای رشته ارگونومی مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت اهداف کلی و اختصاصی رشته و اقدامات مورد نیاز برای هر هدف تعیین شد.

    یافته ها

    براساس تحلیل SWOT انجام شده، جایگاه استراتژیک رشته ارگونومی در موقعیت "حفظ وضعیت حاضر" به دست آمد که مجموعه استراتژی های معماری سازمانی، مدیریت کیفیت، نفوذ در بازار و مدیریت هزینه به عنوان استراتژی های منتخب را شامل می شود. در برنامه عملیاتی ارائه شده، در مجموع 57 هدف اختصاصی در شش حیطه آموزشی، پژوهشی، خدمات تخصصی رشته ارگونومی و همچنین بهبود رضایت اساتید و کارکنان رشته، بهبود رضایت دانشجویان، و بهبود رضایت جامعه از خدمات ارگونومی استخراج گردید که برای دستیابی به این اهداف 124 اقدام مرتبط پیش بینی شد.

    نتیجه گیری

    در پژوهش حاضر برنامه استراتژیک 4 ساله رشته ارگونومی در ایران ارائه شد. دستیابی به دورنمای رشته ارگونومی با استفاده از اهداف شناسایی شده در این پژوهش و همچنین بکارگیری بهینه از اقدامات پیش بینی شده برای هر هدف؛ و برنامه ریزی در جهت استفاده حداکثری از فرصت ها و به حداقل رساندن آسیب و چالش های ناشی از ضعف ها مسیر خواهد شد

    کلید واژگان: برنامه ریزی استراتژیک, رشته ارگونومی, تجزیه و تحلیل SWOT, ایمنی و سلامت
    Adel Mazloumi, Ali Mohammad Mosadeghrad, Zeinab Kazemi, Mojtaba Khosravi Danesh, Farin Khanehshenas, Mohammad Sadegh Ghasemi, Jebrail Nasl Seraji, Siavash Etemadinezhad, Naser Hasheminejad, Seyed Abolfazl Zakerian, Mahnaz Saremi, Hamed Dehnavi, Rashid Heidarimoghadam, Mohammad Babamiri, Farhad Tabatabai Ghomsheh, Teimour Allahyari, Iman Dianat, Jalil Nazari, Leila Rastgoo, Mahdi Gharasi Manshadi
    Introduction

    Strategic planning aligns organizations’ resources to achieve their mission and long-term objectives and goals. At the moment, a comprehensive strategic plan in the field of Ergonomics is one of the academic and industrial priorities in Iran to achieve a superior scientific position and ultimately meet the real needs of society. Therefore, this study was conducted to develop a strategic plan for Ergonomics from 2021 to 2025.

    Material and Methods

    This study was conducted using a participatory action research strategy in 2021. In this regard, the strategic planning committee consisting of 18 professors, specialists, and Ph.D. students in the Ergonomics and occupational health engineering fields was formed. The committee evaluated the internal and external environment of the Ergonomics using a strength, weaknesses, opportunities, and threats (SWOT) matrix and a researcher-developed checklist through several regular weekly sessions. Then, general and specific goals, and possible measures to achieve the goals were identified.

    Results

    According to SWOT analysis, Ergonomics major is in the “hold and maintain” position which consisted of organizational architecture, quality management, market management, and cost management. In the proposed action plan, a total of 57 specific goals in six areas were extracted including education, research, specialized services in ergonomics, improving faculty member/employees/students’ satisfaction, and improving community satisfaction with ergonomic services. To achieve these goals, 124 related actions were also predicted.

    Conclusion

    Achieving Ergonomics major perspective will be possible by using the goals identified in this study, the proper implementation of the predicted objective-specific measures, planning to reach the maximum use of the opportunities, and minimizing challenges due to the major weaknesses.

    Keywords: Strategic Planning, Ergonomics, SWOT Analysis, Safety, Health
  • هنا جهانی، تیمور اللهیاری*، رسول همت جو
    سابقه و هدف

     کارکنان مسیول حمل و جابه جایی بیماران در بیمارستان در معرض خطر بروز ناراحتی های اسکلتی-عضلانی هستند. این مطالعه با استفاده از روش MAPO و نرم افزار 3DSSPP به منظور تخمین بار مکانیکی واردشده به کمر کارکنان دارای فعالیت حمل بیمار انجام شد.

    مواد و روش ها: 

    در مرحله اول، بخش های بیمارستان و تعداد کارکنانی شناسایی شد که به صورت دستی بیماران را جابه جا می کردند و با شاخص MAPO ارزیابی شدند. به منظور شناسایی و ارزیابی عوامل خطر موثر در ایجاد آسیب های کمر در کارکنان از نرم افزار 3DSSPP استفاده شد. تحلیل نتایج با نرم افزار SPSS (version 26) و روش های آمار توصیفی، آزمون کای دو و آزمون های همبستگی انجام شد.

    یافته ها: 

    شرکت کنندگان 24 نفر، شامل 21 مرد و 3 زن با میانگین سنی 35.6 سال بودند. طبق نتایج نرم افزار 3DSSPP در 37.5 درصد از افراد برآورد آسیب به لیگامنت بیشتر از حدود مجاز بود. نیروی فشار واردشده بر دیسک مهره های L4/L5 و L5/S1 به ترتیب در 58.3 و 62.5 درصد از افراد بیشتر از حد مجاز بود. همچنین بر اساس آزمون آماری پیرسون، بین نتایج روش های MAPO و 3DSSPP همبستگی معنی داری وجود دارد.

    نتیجه گیری: 

    برای کاهش ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی و به حداقل رساندن آن لازم است عوامل موثر در جابه جایی بیمار مانند ابزار و تجهیزات کمکی، عوامل محیطی و آموزش بهبود یابد و عوامل موثر بر اختلالات، حذف یا اصلاح شود.

    کلید واژگان: 3DSSPP, MAPO, اختلالات اسکلتی-عضلانی, ارزیابی خطر, حمل بیمار
    Hana Jahani, Teimour Allahyari*, Rasoul Hemmaatjo
    Background and Objective

    Staff responsible for transporting patients to the hospital are at risk for musculoskeletal disorders. Therefore, this study was performed using the MAPO method and 3DSSPP software to estimate the mechanical load on the waist of staff carrying the patient.

    Materials and Methods

    In the first stage, the hospital wards and the number of personnel who transferred patients manually were identified and evaluated with the MAPO index. 3DSSPP software was used to identify and evaluate the risk factors causing back injuries in personnel. The results were analyzed using SPSS (version 26) and descriptive statistics, Chi-square, and correlation tests.

    Results

    Participants consisted of 24 people, including 21 men and 3 women, with a mean age of 35.6 years. According to the results of 3DSSPP software, in 37.5% of people, the estimated ligament damage was more than the allowable limit. The compressive force on the L4/L5 and L5/S1 vertebral discs was higher than the allowable limit in 58.3% and 62.5% of subjects, respectively. Based on Pearson's statistical test, there was a significant correlation between the results of MAPO and 3DSSPP methods.

    Conclusion

    To reduce and minimize the incidence of musculoskeletal disorders, it is necessary to eliminate the factors affecting the patient's mobility, such as assistive devices and equipment, environmental factors, improved education, and the factors affecting the disorders. The MAPO method was an effective way to plan preventive measures to reduce the risk of disorders, and 3DSSPP software was also a good tool for examining the forces acting on the waist.

    Keywords: 3DSSPP, MAPO, Musculoskeletal disorders, Patient handling, Risk assessment
  • تیمور اللهیاری، بهراد سمسار، حمیدرضا خلخالی، محمودرضا آذغانی*
    زمینه و هدف
    صندلی خودرو تاثیر بسزایی در راحتی راننده و کاهش فشار وضعیتی وارد بر کمر راننده دارد هدف این مطالعه بررسی مقایسه ای سه نوع صندلی خودروهای سواری رایج داخل بر خستگی و ناراحتی عضلات راننده است.
    روش بررسی
    10 شرکت کننده مرد طی مدت 2 ساعت رانندگی شبیه سازی شده روی سه صندلی راننده در روزهای مختلف به فاصله یک هفته مورد آزمون قرار گرفتند. در حین رانندگی فعالیت الکتریکی عضلات ارکتور اسپاین ناحیه لومبار و میزان ناراحتی کمر توسط شاخص بصری VAS ثبت شد. پارامتر های MDF ، MNF و NRMS برای بررسی فعالیت و خستگی عضلات مورد استفاده قرار گرفت. آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر برای مقایسه صندلی ها از نظر ناراحتی، خستگی و فعالیت عضلات بکار گرفته شد.
    یافته ها
    صندلی ها از نظر ایجاد ناراحتی در ناحیه کمر با هم اختلاف معناداری نشان دادند) 05/0>P). پارامتر MNF عضله ارکتور اسپاین سمت چپ در بین صندلی ها تقریبا اختلاف معنا داری داشتند) 07/0=P ). با اینحال با توجه به پارامترهای MDF و NRMS ، اختلاف معناداری بین صندلی ها در طول 2 ساعت رانندگی مشاهده نشد) 05/0

    نتیجه گیری
    هر چند میزان فعالیت و خستگی عضلات ارکتور اسپاین در طول مدت دو ساعت رانندگی اختلاف معنی داری نشان نداد اما میزان ناراحتی اظهار شده فرد در ناحیه کمر اختلاف معنی داری داشت با توجه به یافته ها به نظر می رسد برخی از صندلی های خودرو ممکن است بیشتر موجب ناراحتی عضلات کمر راننده شوند اما در مورد خستگی اختلاف معنی داری مشاهده نشد. مطالعات بیشتر به منظور طراحی ارگونومیک صندلی خودورها پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: عضلات ارکتور اسپاین, صندلی خودرو, خستگی, الکترومیوگرافی سطحی
    Teimour Allahyari, Behrad Semsar, Hamidreza Khalkhali, Mahmood Reza Azghani*
    Background And Aims
    Car seats have a significant impact on driver comfort and reduction of postural load on the low back of the driver. The purpose of this study was to compare three common types of car seat in Iran on the driver's fatigue and muscle discomfort.
    Methods
    Ten participants completed 2 hours of simulated driving for each of the three type of car seat in different days within a week. During driving task, the electrical activity of the lumbar erector spinae muscles were recorded every 15 minutes and discomfort rate measured every 30 minutes by a visual indicator. The RMS, mean frequency (MNF) and median frequency (MDF) were calculated and used to assess muscle load and fatigue. Repeated measure ANOVA was performed to assess the effect of car Seat on muscular activity and fatigue.
    Results
    A significant difference found between various types of car seat with regards to subjective measure of discomfort data (p
    Conclusion
    Although the level of activity and fatigue of erector spinae muscles showed no significant difference during two hours of driving, but self reported discomfort in low back muscles suggested a significant difference. Based on the findings of this study, it seems some type of car seats may cause discomfort however there was no significant difference between three types of car seat with regard to fatigue. In order to design of ergonomic car seat further studies recommended.
    Keywords: erector spinae muscles, car seat, fatigue, SEMG
  • سمانه اسدی، تیمور اللهیاری*
    مقدمه
    چالش های اخیر مربوط به ایمنی بیمار، خطاهای پزشکی در مراقبت های بهداشتی منجر به تمرکز سازمان بهداشت و درمان در افزایش کیفیت شده است. عوامل استرس زای شغلی و خستگی به عنوان عوامل قابل توجه در رابطه با عملکرد پرستاران شناخته شده اند. از آنجاییکه چگونگی ارتباط عوامل استرس زای شغلی و خستگی کمتر شناخته شده است لذا مطالعه حاضر با هدف ارتباط بین عوامل استرس زای شغلی با خستگی در بین پرستاران شاغل صورت گرفته است.
    مواد و
    روش
    در این مطالعه مقطعی، 270 نفر از پرستاران بیمارستان های دولتی بصورت تصادفی شرکت نمودند. پرسشنامه محتوی شغلی و پرسشنامه خستگی شغلی سوئدی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. به منظور بررسی ارتباط بین عوامل استرس زای شغلی و خستگی از ضر یب همبستگی پیرسون و برای برازش مدل از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین و (انحراف معیار) ابعاد آزادی عمل در تصمیم گیری 32/66(36/7)، مطالبات روانی شغل 47/35(68/3)، حمایت اجتماعی31/22(64/2)، مطالبات فیزیکی شغل22/15(18/2)، عدم امنیت شغلی72/8(06/4) کسب گردید. ابعاد آزادی عمل در تصمیم گیری و حمایت اجتماعی در سطح پایین قرار داشت که نشان دهنده استرس بالاتر می باشد. ابعاد مطالبات فیزیکی و مطالبات روانی که نشان دهنده استرس بالا است. براساس نتایج بدست آمده دو بعد مطالبات فیزیکی و مطالبات روانی با تمامی ابعاد خستگی رابطه معنی داری نشان داد ( P<0.001)) .بعد عدم امنیت شغلی با خستگی ادراکی رابطه معنی داری داشت (P<0.001) و در نهایت بعد حمایت اجتماعی با بعد خستگی عملکردی دارای رابطه معنی داری بودند (P<0.05).
    نتیجه گیری
    سطح استرس شغلی در جامعه مورد مطالعه بالا بود. در میان عوامل استرس زای شغلی جامعه مورد مطالعه مطالبات فیزیکی موثرترین عامل مرتبط با خستگی شناسایی شد لذا طراحی برنامه های مداخله ای همه جانبه در عوامل روانی اجتماعی محیط کار بخصوص مطالبات فیزیکی به منظور کاهش استرس و بالطبع آن خستگی میتواند به بهبود کیفیت خدمات درمانی و جلوگیری از خطاهای پزشکی کمک نماید.
    کلید واژگان: عوامل استرس زای شغلی, استرس شغلی, خستگی, پرستاران
    Samaneh Asadi, Dr Teimur Allahyari*
    Introduction
    Recent challenges related to patient safety and medical errors in healthcare, has led to a focus on increasing quality across healthcare organizations. Psychosocial work factors and fatigue have been identified as significant factors related to nurses’ performance. The relationship between psychosocial work factors and fatigue has been rarely studied. The aim of this study was investigating the relationship between psychosocial work factors and fatigue among nurses.
    Material and
    Methods
    In this cross-sectional study, 270 randomly nurses from university hospitals participated. The Persian version of Job Content Questionnaire (P-JCQ) and Swedish Occupational Fatigue Inventory have used the tools for data collection. The correlation coefficient was employed to examine the relationship between job stressors scales and fatigue. Structural equation modeling was applied to fit the model
    Results
    The mean (SD) of decision latitude 66.32 (7.36), psychological job demand 35.47 (3.68), social support 22.31 (2.64), physical job demand 15.22 (2.18), job insecurity 8.72 (4.06) were found. Decision latitude and social support dimensions had a low level, which indicates higher stress. Moreover, psychological job demand, as well as physical job demand, had a high level which indicates high stress. According to results demonstrate that psychological job demand and physical job demand have a strong association with all dimensions of fatigue ( P
    Conclusion
    high level of job stress was found in the study population. Physical demand was identified as the most effective factor in fatigue. Designing comprehensive intervention that accounts for psychosocial aspects of work environment especially the physical demand for decreasing stress and fatigue, can improve health care quality and also prevent medical errors.
    Keywords: Psychosocial factor, Job stress, Fatigue, Nurses
  • تیمور اللهیاری*، فرین خانه شناس، حمیدرضا خلخالی
    مقدمه
    مطالعه حاضر یک مدل تلفیقی که اثرات حیطه های مختلف استرس روانی- اجتماعی بر عملکرد شغلی را در بین کارکنان بانک مدل سازی می کند ارائه می کند. براساس این مدل، روابط علی بین متغیرها و اثرات مستقیم و غیر مستقیم عوامل ایجاد کننده استرس شغلی و حیطه های مختلف آن بر روی عملکرد شغلی در بین کارکنان بخش بانکی قابل بررسی می باشد.
    روش کار
    مدل تلفیقی مطالعه حاضر براساس تلفیق مدل و تحقیقات پیشین ارائه شد. به منظور تست مدل ارائه شده، داده ها از بین کارکنان بخش بانکی گرد آوری شدند. ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده های پرسشنامه عمومی نوردیک و پرسشنامه بهره وری نیروی انسانی بود. آزمون T-test و ضریب همبستگی به منظور بررسی چگونگی ارتباط بین متغیر ها و آنالیز رگرسیونی به روش پیشرو به منظور بررسی مدل های مسیری مختلف و چگونگی نیکویی برازش آنها مورد استفاده قرار گرفت. سطح آلفای کمتر از 05/0 معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که رابطه مثبت و مستقیم بین متغیر های «استرس در حیطه سازمانی- اجتماعی» و «استرس در حیطه وظیفه» با استرس ادراکی کارکنان وجود داشت. همچنین رابطه منفی و غیرمستقیم مقیاس های «فرهنگ سازمانی» و «سبک رهبری» حیطه سازمانی- اجتماعی با عملکرد شغلی بدست آمد.
    نتیجه گیری
    با استفاده از مدل تلفیقی ارائه شده میتوان در جمعیت های مشابه و دارای ویژگی جمعیت شناختی یکسان نتایج دقیق تری از ارتباط بین استرس زای روانی- اجتماعی و عملکرد شغلی را بدست آورد.
    کلید واژگان: کارکنان بانک, استرس روانی, اجتماعی, عملکرد شغلی, مدل تلفیقی
    Teimor Allahyari *, Ferin Khanehshenas, Hamidreza Khalkhali
    Background and
    Purpose
    this study presents an integration of past research and theory that models the impact of the different levels of psychosocial stress and job performance. According to this model, the causal relationship between the different levels of psychosocial stress and job performance are considerable.
    Methods
    The integrated model of this study was presented based on of past research and theory models. Data to test the proposed models were collected from bank employees. Different path models were developed and goodness-of- fit of models was evaluated. Correlation coefficient regression analysis by forward method and T-test was used to evaluate the relationship between variables. Alpha level less than 0.05 were considered significance.
    Results
    The result of study suggested a positive and direct relationship between stress in "task level" and "socio-organizational level“with perceived stress of employees. Too, the negative and indirect relationship between scales "organizational culture" and "leadership style" from socio-organizational level with job performance was showed.
    Conclusion
    The results of the relationship between psychosocial stress and job performance can be achieved more accurate by using the model in similar the population with the same demographic characteristics.
    Keywords: bank employee, psychosocial stress, job performance, integrated model
  • رویا امامقلی زاده مینایی، محمد حاج آقازاده *، تیمور اللهیاری، حمیدرضا خلخالی، منصور کرامت
    مقدمه
    ابعاد آنتروپومتری پا می توانند در طراحی کفش راحت استفاده شوند. هدف این مطالعه اندازه گیری ابعاد آنتروپومتری پا در گروهی از دانشجویان بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی بود که در آن اندازه 21 بعد پای 580 نفر مرد و زن با روش دستی اندازه گیری شد. برای اندازه گیری ابعاد از کالیپر دیجیتالی و متر نواری استفاده شد. ابعاد اندازه گیری شده دربرگیرنده ابعاد طولی، پهنا، ارتفاع و دور های مهم پا بود. آماره های توصیفی مانند صدک ها، میانگین و انحراف معیار برای داده های جمع آوری شده محاسبه شد. برای تست و بررسی میانگین ابعاد پا در بین مردان و زنان از آزمون تی مستقل و اندازه اثر (d کوهن) استفاده شد.
    یافته ها
    مقادیر میانگین، انحراف معیار و صدک های پنجم، پنجاهم و نودوپنجم برای کل جامعه و به تفکیک جنسیت محاسبه و به شکل جداول ارائه شد. در تمامی ابعاد اندازه گیری شده، پای مردان بزرگتر از زنان بود. تاثیر جنسیت در ابعاد اندازه گیری شده پا متفاوت بود. میانگین تمامی ابعاد پا در بین مردان و زنان به لحاظ آماری معنی دار بود (001/0Pvalue=). الگوی انگشتان پای 1 و 2 به ترتیب در 78% و 22% جامعه مورد مطالعه مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه داده های آنتروپومتری مهم پا برای گروهی از دانشجویان جمع آوری گردید. صدک های ارائه شده می توانند در طراحی کفش مردان و زنان استفاده شوند. انجام مطالعات مشابه در کودکان به تفکیک گروه های سنی می تواند به تکمیل داده های آنتروپومتریکی کمک نماید.
    کلید واژگان: آنتروپومتری, پا, کفش
    Roya Emamgholizadeh Minaei, Dr. Mohammad Hajaghazadeh *, Dr. Teimour Allahyari, Dr. Hamidreza Khalkhali, Mansoor Keramat
    Introduction
    Foot anthropometric dimensions could be useful in design of comfortable footwear. The objective of this study was the measurement of foot anthropometric dimensions in a group of students.
    Methods
    This study was a descriptive one in which 21 dimensions of foot for 580 men and women were measured manually. To measure the foot dimensions a digital caliper and a tape were used. The measured dimensions included the important lengths, widths, heights and girths of foot. Descriptive statistics such as percentiles, mean and standard deviation were calculated for the collected data. To test and survey of the mean of foot dimensions between men and women, statistics such as independent T-test and effect size (Cohen’s d) were used.
    Results
    The values of mean, standard deviation, the 5th, 50th, and 95th percentiles were calculate and were tabulated for the total studied population and for gender. In the all measured foot dimensions, men had bigger dimensions than women. Gender had different impacts on the measured foot dimensions. The mean of all foot dimensions was significantly different between men and women (Pvalue=0.001). Digital pattering of I and II were observed in 78% and 22% of the studied population, respectively.
    Conclusion
    In the present study, important anthropometric data of foot were collected for a group of students. Presented percentiles could be used in design of male and female shoes. Conducting similar studies in children population with different age categories could help completion of the anthropometric database.
    Keywords: Anthropometry, Foot, Footwear
  • تیمور اللهیاری *، شعله جعفری، حمیدرضا خلخالی
    مقدمه
    نیروی چنگش دست (چنگش قدرتی و ظریف) از پارامترهای مهم در عملکرد عضلانی دست از جنبه های بالینی و ارگونومیکی بوده و داده های حاصل از اندازه گیری نیروی چنگش دست می تواند کاربردهای متعدد از جمله طراحی های ابزارهای دستی داشته باشد. این مطالعه با هدف تعیین مقادیر نیروی چنگش قدرتی دانشجویان دختر و پسر با محدوده سنی 19 تا 36 سال با استفاده از نیروسنج جامار و مقایسه مقادیر اندازه گیری شده با سایر گروه های جمعیتی انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک مطالعه مقطعی بوده که بر روی 234 نفر از دانشجویان دختر و پسر 19 تا 36 سال دانشگاه علوم پزشکی انجام گرفته است. در این مطالعه برای اندازه گیری قدرت گیرش دست، دستورالعملSouthampton و نیروسنج جامار بکار گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه میانگین قدرت چنگش دست مردان و زنان به ترتیب برابر 39/ 44 و 48/ 20 کیلوگرم به دست آمد. انحراف معیار قدرت چنگش دست زنان و مردان به ترتیب برابر 86/ 5 و 71/ 9 می باشد. آنالیز همبستگی یک رابطه قوی بین نیروی چنگش قدرتی دست راست و چپ نشان داد (r= 0.94، P <.001). همچنین اختلاف نیروی چنگش قدرتی در دست غالب و مغلوب معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    اطلاعات حاصل از این مطالعه و مطالعات مشابه پیرامون نیروی چنگش قدرتی جامعه ایرانی می تواند توسط سازندگان ابزارها و نیز ارگونومیست ها در بهینه سازی طراحی ابزارهای دستی و همچنین وظایفی که نیازمند نیروی عضلانی دست می باشد مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: قدرت چنگش دست, چنگش قدرتی, دینامومتر جامار
    Teimour Allahyari *, Sholeh Jafari, Hamidreza Khalkhali
    Background
    Power and pinch hand grip strengths are major clinical and ergonomic parameters contributing to the hand muscle power. The data on hand grip strength measurements can have many benefits, including application in the design of hand tools. The present study was conducted to measure power hand grip strength among male and female students aged 19 to 36 using a Jamar Dynamometer and to compare their measurement data with the data obtained from other groups of the population.
    Materials And Methods
    The present cross sectional study was conducted on 234 male and female students aged 19-36 in Urmia University of Medical Sciences. Hand grip strength was measured using Jamar hand dynamometer and according to the Southampton protocol for adult grip strength measurement.
    Results
    The mean (±standard deviation of) hand grip strength calculated was 44.39 (±9.71) in the male students 20.48 (±5.86) in the female students. A high correlation was observed between the power hand grip strength in the left and right hands (r=0.94 and P<0.001) and a significant difference then between the power hand grip strength in the dominant and non-dominant hands.
    Conclusion
    The findings of the present study and similar studies about power hand grip strength in the Iranian population can be used by ergonomists and manufacturers to improve the design of hand tools and the performance of tasks requiring hand muscle power.
    Keywords: Hand grip strength, power grip, Jamar dynamometer
  • پریسا حسینی کوکمری، عبدالزهرا نعامی، تیمور اللهیاری *
    مقدمه
    عملکرد انطباقی به عنوان میزان قابلیت های کارکنان در مواجه با تغییرات به وجود آمده در محل کار و موقعیت های جدید و غیرمعمول تعریف می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی ساختار عاملی پرسشنامه عملکرد انطباقی است. عملکرد انطباقی سازه ای چندبعدی است که شامل پنج متغیر نهفته می شود. هدف این پژوهش بررسی پایایی و روایی این پرسشنامه بود.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش که از نوع اعتبارسنجی است، پس از برگردان پرسشنامه به فارسی، فرم نهایی آن بر روی 210 نفر از پرستاران بیمارستان دولتی شهر اهواز که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، اجرا گردید. برای تشخیص عامل های سازه عملکرد انطباقی از روش تحلیل عامل اکتشافی چرخش واریماکس و برای برازش الگو از روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد.
    یافته ها
    پایایی کل پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 0.89 محاسبه گردید. ساختار عاملی پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل عاملی بررسی شد. ضریب KMO و آزمون کرویت بارتلت به ترتیب 0.88 و 1639.093 به دست آمد و معنی دار است. هم چنین چرخش واریماکس نشان داد که تمامی سوالات آزمون بر روی عوامل بار دارند.
    نتیجه گیری
    پرسشنامه عملکرد انطباقی از ویژگی های روان سنجی رضایت بخش و پایایی و روایی قابل قبولی برای استفاده در جمعیت پرستاران برخوردار است. درنتیجه سازه عملکرد انطباقی شامل پنج بعد مجزا از هم؛ یعنی مقابله با موقعیت های اضطراری و غیرمترقبه، مدیریت استرس کاری، حل خلاقانه مشکلات، یادگیری و سازگاری بین فردی می شود. یافته ها مبنی بر چند وجهی بودن این سازه با مطالعات پیشین مطابقت دارد.
    کلید واژگان: عملکرد انطباقی, پرسشنامه, تحلیل عاملی اکتشافی, تحلیل عاملی تائیدی, پرستاران
    Parisa Hosseini Koukamari, Abdolzahra Naami, Teimour Allahyari *
    Introduction
    Adaptive performance is defined as an employee’s ability to deal with changes and new and unusual situations in the workplace. The present study mainly focused on factor analysis of the Adaptive Performance Scale (APS) and determining its validity and reliability. Adaptive performance is a multi-dimensional structure with five latent factors.
    Materials And Methods
    This method validation study was conducted in Ahvaz، Iran. 210 randomly selected public hospital nurses completed the Persian version of the APS. Exploratory factor analysis (varimax rotation) was used to explore the factor structure of the scale. Confirmatory factor analysis and structural equation modeling were applied to fit the model.
    Results
    The overall reliability of the APS was confirmed (Cronbach’s alpha = 0. 89). Factor analysis was used to evaluate the factor structure of the scale. Kaiser-Meyer-Olkin index (0. 88) and Bartlett''s sphericity test result (1639. 093) were both significant. Finally، varimax rotation showed all items to have significant factor loadings.
    Conclusion
    Our findings confirmed the acceptable psychometric properties (reliability and validity) of the APS for administration among nurses. Therefore، the adaptive performance construct contains five distinct dimensions، namely dealing with emergency and unexpected situations، work stress management، creative problem solving، learning، and interpersonal adaptability. These results are consistent with previous studies.
    Keywords: Adaptive performance, Questionnaire, Exploratory factor analysis, Confirmatory factor analysis, Nurses
  • زهرا قنبری، یحیی رسول زاده*، تیمور اللهیاری
    زمینه و هدف
    ماهیت کار در اتاق های کنترل به گونه ای است که جزء کارهای پیچیده و با بار شناختی بالا تلقی شده و پیشگیری از وقوع خطاهای انسانی در این مشاغل ضروری به نظر می رسد. تحلیل شناختی وظایف اولین و مهمترین اقدام در جهت طراحی برنامه های پیشگرانه بوده و این مطالعه با هدف تعیین نیازهای شناختی وظایف، کمی سازی آنها و مقایسه سطوح نیازمندی های شناختی در گروه های شغلی در اتاق های کنترل یک صنعت پتروشیمی انجام گردید.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از دو روش آنالیز شناختی CTA و FJAS استفاده شد. جامعه مورد مطالعه تمامی اتاق های کنترل مجتمع پتروشیمی تبریز و جمعیت هدف اپراتورهای اتاق های کنترل مذکور بودند. برای پیاده سازی روش CTA، از اطلاعات گروهی از اپراتورهای مجرب اتاق کنترل – در تمامی اتاق های کنترل- که تمایل به مصاحبه داشتند، استفاده گردید. در روش FJAS، 20 نفر از افراد متخصص و باتجربه (SMEs) از سه گروه شغلی سرپرست، اپراتور سایت و اپراتور اتاق کنترل به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارSPSS نسخه 11/5 و با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت.
    یافته ها
    بر اساس نتایج مرحله HTA از روش CTA، مجموعا 9 زیروظیفه برای وظیفه سرپرستی، 8 زیروظیفه برای وظیفه اپراتوری ارشد بورد و 10 زیروظیفه برای وظیفه اپراتوری ارشد سایت حاصل شد. بر اساس نتایج CTA، 12 نیازمندی شناختی در وظائف تحت مطالعه مشخص گردید. نتایج امتیازات حاصل از روش FJAS نشان داد که در کل، 70% نیازمندی های شناختی تعیین شده در روش CTA در وظایف مختلف، دارای درجه اهمیت بالایی بوده (امتیاز بالای 4) و سطح توانایی شناختی نسبتا بالایی را لازم دارند. آزمون تعقیبی توکی تفاوت معنی داری بین سطح نیاز شناختی سرپرست ها و اپراتورهای سایت نشان داد (0/05 >P).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که وظایف اپراتورهای اتاق کنترل به ویژه اپراتوری بورد دارای نیازمندی های شناختی متعددی بوده و سطح بالایی از توانایی شناختی را می طلبند. همچنین روش FJAS به دلیل دارا بودن قابلیت وزن دهی به نیازمندی های شناختی و نیز گستره وسیع عوامل مورد بررسی، می تواند به عنوان جایگزین روش CTA مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: CTA, FJAS, اتاق کنترل, صنعت پتروشیمی
    Z. Ghanbari, Y. Rasoulzadeh *, T. Allahyari
    Background And Aims
    Nature of the work in control rooms is such that it can be classified as sophisticated with high-cognitive load jobs and, therefore, the prevention of human error seems to be necessary. A nalysis of cognitive tasks is the first and important step for designing preventive programs. This study was conducted to identify, quantify and compare the cognitive requirements of different occupations in the control rooms of a petrochemical industry.
    Methods
    In this cross-sectional and descriptive-analytical study, Cognitive Task Analysis (CTA) and Fleishman Job Analysis Survey (FJAS) methods were used. The samples were 20 expert control room operators from leaders, board operators and site operators with 40.9 ± 6.98 years of old and 17.05 ± 6.25 years of work experience, which voluntary participated in this study. The One-Way ANOVA and Tukey HSD tests were used for Statistical data analysis via SPSS version 17.
    Results
    Based on the results of HTA –as the first CTA phase- 8 subtasks in leadership, board operator and site operator tasks were recognized. In addition, 12 cognitive requirements were defined for studied tasks via CTA. The FJAS scores indicated that 70% of recognized requirements in CTA are in moderate to high levels (the FJAS mean score higher than 4) which obligates a relatively high cognitive ability to operators. The Tukey HSD test results revealed no significant difference in cognitive requirements level of leadership and board operator tasks, as well as board operators and site operators. However, it was significantly different between leadership and site operator tasks (P value <0.05).
    Conclusion
    This study indicated numerous and relatively, high level cognitive requirements of tasks in petrochemical control rooms, especially, among board operators. Moreover, due to the ability of scaling and analyzing various parameters, FJAS can be considered not only as a complementary but also as an alternative for CTA.
    Keywords: cognitive task analysis, CTA, FJAS, control room, petrochemical industry
  • نرگس مرتضوی، تیمور اللهیاری*، حمیدرضا خلخالی، محمد علی سنجری
    زمینه و هدف
    کار طولانی مدت در شرایط استاتیک با پوسچر نامناسب، ریسک فاکتورهای مهم در بروز اختلالات اسکلتی عضلانی قالیبافان به شمار می روند. ایستگاه کاری نامناسب و پوسچر نامطلوب منجر به افزایش بار عضلانی و در نتیجه افزایش فعالیت الکتریکی عضلات و در نهایت بروز خستگی عضلانی می شود. هدف از پژوهش حاضر، اندازه گیری بار عضلانی و خستگی به دو روش الکترومیوگرافی سطحی و مقیاس بورگ10-CR است.
    روش بررسی
    دو ایستگاه کاری رایج قالیبافی (پوسچر فرد در ایستگاه A: چهارزانو نشسته و در ایستگاه B: نشسته بروی صندلی) در آزمایشگاه شبیه سازی شد و 12 نفر زن قالیباف با میانگین سن 32/5 سال، به مدت سه ساعت، در دو روزکاری به قالیبافی پرداختند. ثبت سیگنال EMG در چهار عضله ی تراپزیوس چپ و راست و دلتوئید چپ وراست، توسط الکترمیوگرافی سطحی و نرخ گذاری ذهنی خستگی ناحیه شانه، توسط مقیاس 10- Borg CR انجام گرفت. جهت اندازه گیری فعالیت الکتریکی عضله و بار عضلانی شاخص RMS و جهت برآورد خستگی عضلانی شاخص فرکانس میانه از سیگنال خام EMG استخراج شد.
    یافته ها
    بررسی نتایج نشان داد که میانگین RMS تمامی عضلات در ایستگاه A بیشتر از ایستگاه B است (P <0.05). همچنین در بین عضلات، در هر دو ایستگاه میانگین RMS در عضله ی تراپزیوس بیشتر از عضله ی دلتوئید است. در بررسی خستگی عضلانی به روش آنالیز توام طیف و دامنه بروز خستگی در ایستگاه B بیشتر از ایستگاه A مشاهده شد. در نتایج حاصل از گزارش ذهنی خستگی به وسیله مقیاس بورگ تفاوتی در دو ایستگاه کاری وجود نداشت و در هر دو ایستگاه خستگی به یک میزان گزارش شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که هر دو ایستگاه از لحاظ طراحی ارگونومیکی دارای مزایا و معایبی هستند که در نهایت کار طولانی مدت در هر دو ایستگاه کاری منجر به خستگی عضلانی شده و خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی را افزایش می دهد. به این منظور انجام مطالعات بیشتر در زمینه ی طراحی ایستگاه کاری ارگونومیک برای قالیبافان ضروری است.
    کلید واژگان: الکترومیوگرافی سطحی, خستگی عضلانی, ایستگاه کاری, قالیبافی
    Nargess Mortazavi, Teimoor Allahyari*, Hamidreza Khalkhali, Mohammadali Sanjari
    urmia unvercity of medical science, Study Type: Research | Subject: Ergonomics | Received: 2013/07/9 - Accepted: 2013/10/26 - Published: 2014/09/15
    Background And Aims
    Long term working in a static and awkward posture is known as an important risk factorof work related musculoskeletal disorders in hand carpet weavers. Inappropriate workstation and awkward posture can increase the electrical activity and fatigue in muscles. The aim of this study was the measurement of muscle load and fatigue by surface electromyography and Borg CR-10 scale methods.
    Methods
    Two typical carpet weaving workstations (A: seated with cross legged posture and B: seated on chair) were simulated in the laboratory and 12 women carpet weavers with mean age of 32.5 years, without any musculoskeletal problems in upper limb were invited to this study and they were asked to work in each workstation in separate days for 3 hours. Surface EMG signal recordings were done during these 3 hours for four muscles (bilateral trapezius and bilateral deltoid) andall subjects were asked to report shoulder region fatigue in Borg CR-10 rating scale. The RMS and MF values were extracted form row EMG signal to estimate the muscle activity and fatigue.
    Results
    The result of this study shown that muscle activity in all muscles under the test in workstation A is higher than workstation B (P <0.05). In comparison between the muscles, the mean RMS of the trapezius is higher than bilateral deltoid (P<0.01). Joint analysis of spectral and amplitude for estimating the muscle fatigue shown that muscle fatigue incidence in workstation B is more than workstation A. In comparison between Borg CR-10 rating scale, there is no significant difference in two workstations.
    Conclusion
    According to these results, it can be concluded that working in two workstations can increase the risk of work related musculoskeletal disorders in shoulder region and further studies and hence, designing the ergonomic workstation for carpet weavings is necessary
    Keywords: electromyography, muscle fatigue, workstation, carpet weaving
  • تیمور اللهیاری، زهرا سلیمی فرد*، حمیدرضا خلخالی، ایرج محبی
    سابقه و هدف
    خطاهای انسانی از دیرباز به دلیل بروز حوادث و بر هم زدن برنامه ریزی ها و عملکردهای بشر در کانون توجه متخصصان ایمنی و ارگونومی قرار داشته اند. پس از ناکامی نظریه فرهنگ خطای صفر، رویکرد جدید فرهنگ مدیریت خطا با نگاهی مثبت و سازنده به خطا، انسان و سیستم، مطرح گردیده است. این مطالعه درصدد است که ارتباط احتمالی میان فرهنگ مدیریت خطا را با رخداد حوادث به عنوان شاخصی از پیامدهای ایمنی مورد بررسی قرار دهد.
    روش بررسی
    این مطالعه، یک بررسی توصیفی- تحلیلی می باشد که در بین نمونه تصادفی 424 نفر از کارکنان شاغل در یک صنعت پتروشیمی اجرا شد. برای سنجش فرهنگ مدیریت خطا از پرسشنامه جهت یابی خطا با پنج حیطه و 19 آیتم و پیامدهای ایمنی با چهار سوال و بصورت خودگزارشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین معنی داری رابطه ها از روش آزمون کای اسکور استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین امتیاز کلی فرهنگ خطا 69/91 با انحراف معیار 7/34 بدست آمد که نشان دهنده فرهنگ مدیریت خطا در این سازمان بود. نتایج حاصل از آزمون کای اسکور میان فرهنگ مدیریت خطا با حوادث جزئی، حوادث جدی و خسارت به تجهیزات روابط معنی داری نشان داد،. در بررسی ارتباط حیطه های فرهنگ خطا و چهار پیامد ایمنی مورد بررسی نیز روابط معنی داری دیده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش ارتباط میان فرهنگ مدیریت خطا و پیامدهای ایمنی را نشان داد. مطالعه پژوهش های گذشته نیز وجود، یک جو سازمانی با فرهنگ مدیریت خطا، ارتباطات باز و تمرکز روی حل مشکلات و یادگیری را برای ایمنی امری حیاتی می دانند. امید است با انجام مطالعات بیشتر، کنترل متغیرهای مداخله گر و رفع محدودیت های مذکور بتوان، ضمن تایید این یافته ها، فرهنگ مدیریت خطا را جزء عوامل موثر بر کنترل پیامدهای ایمنی معرفی کرد.
    کلید واژگان: خطای انسانی, فرهنگ مدیریت خطا, پیامدهای ایمنی, صنعت پتروشیمی
    Teymuor Allahyari, Zahra Salimi Fard *, Hamid Reza Khalkhali, Iraj Mohebbi
    Background And Objective
    Human errors for long time have been on spotlight of safety and Ergonomics experts due to accidents and disrupted performance، planning، and human projections. After the failure of the theory of zero-error culture، new approaches «error management culture» with a positive look at the error، the human and the system introduces. The purpose of this study is to investigate the relationship between culture of fault and safety consequences among employees in a petrochemical industry.
    Materials And Methods
    This study was a cross-sectional that was run among random sample of 424 individuals who were the employees of a petrochemical industry.. EOQ contained 5 scale and 19 items in Likret scale. Safety outcomes which includes events that occurred during past year، was assessed with four questions about the self-report. The Chi-square test was used to analyze the data، and to determine significant relationships.
    Results
    The mean of (EOQ) total score was 69. 91 with a standard deviation of 7. 34. The results of the Chi-square test of EOQ Score with minor injuries، serious injuries and damage to equip-ment revealed significant relationships. A significant relationship has been found between some error culture scale and safety outcomes.
    Conclusion
    The result show the relationship between error culture and reduction of safety out-comes، our results are in line with previous research suggesting that an organizational climate of open communication with a focus on problem-solving and learning is vital to safety. We hope that future research by overcoming on limitations and shortcomings of the present study، with confirming of the findings of this study، introduced the error culture as an effective factor on safety.
    Keywords: human error, error management culture, safety outcomes, petrochemical industry
  • تیمور اللهیاری، سارا هدایتی*، حمیدرضا خلخالی، فریبا قادری
    مقدمه
    جابجایی دستی بیمار یکی از ریسک فاکتورهای مهم در بروز اختلالات اسکلتی عضلانی در بین کارکنان مراقبتهای بهداشتی می باشد. هدف این مطالعه تخمین بار مکانیکی وارده بر کمر در وظایف جابجایی دستی بیمار در کارکنان است.
    روش ها
    در این مطالعه، 10 نفر از کارکنان مراقبتهای بهداشتی وظایف معمول جابجایی دستی بیمار را به صورت یک نفره و دو نفره انجام دادند. از این افراد جهت تعیین پوسچر از دو بعد مقابل و پهلو فیلمبرداری شد و به وسیله Force plateمقدار باری از وزن بیمار که کارکنان جابجا می کنند تعیین گردید. سپس با داده های جمع آوری شده نیروهای وارد به کمر طی انجام وظایف جابجایی دستی بیمار به وسیله 3DSSPP برآورد شد.
    نتایج
    یافته ها نشان داد در بین 4 وظیفه مورد مطالعه بیشترین نیروی فشاری وارد بر دیسک مهره های L4/L5 و L5/S1و نیروی برشی وارد بر دیسک بین مهره های L4/L5 به ترتیب 863±3591، 827±3342 و 122±252 نیوتن مربوط به نشاندن بیمار روی ویلچر و بیشترین نیروی برشی L5/S1، 36±432نیوتن به ترتیب مربوط به نشاندن بیمار روی تخت می باشد. میانگین نیروی های وارد بر کمر طی انجام وظایف به جز وظیفه نشاندن بیمار روی ویلچر به صورت یک نفره و دو نفره اختلاف قابل ملاحظه ای وجود ندارد(P> 0.05) بحث: در بین وظایف مورد مطالعه تنها وظیفه نشاندن بیمار روی ویلچر نیرویی بیش از حد توصیه شده NIOSH را بر کمر وارد می کند. حمل دستی دو نفره در بیشتر وظایف این مطالعه کاهش قابل ملاحظه ای ایجاد نکرده است لذا برای کاهش نیروهای وارد بر کمر نیاز به انجام مداخلات ارگونومیکی از جمله طراحی تخت، استقرار مناسب تختها و آموزش می باشد.
    کلید واژگان: جابجایی دستی بیمار, کمردرد, نیروهای وارده برکمر
    Teymour Allahyari, Sara Hedayati *, Hamidreza Khalkhali, Fariba Ghaderi
    Background
    Patient Manual handling is one of the major risk factors in musculoskeletal disorders among healthcare workers (HCWs). Therefore، the purpose of this study was to estimate the mechanical force on the low back of the staff responsible for patient manual handling and to exam in the effect of patient manual handling by two people on the level forces exerted on HCWs low back.
    Methods
    the participants of this study were 10 health care workersdoing patient manual handling individually and by two people. To determine the posture of these people، we filmed them both from front and side and force plate was used to determine the weight of the patient handling by HCWs. 3DSSPP was used to estimate theforces exerted on the their low back during patient manual handling.
    Results
    Results showed that among the four studied tasks، the maximum compression forces exerted on discs L4/L5 and L5/S1 were 3591 ± 863 and 3342 ± 827 respectively when the patient was seated on wheelchair. The Maximum shear force exerted on the disc L4/L5 and L5/S1 were 252 ± 122 432 ± 36 N respectively when patient was seated on the bed. No significant difference was seen in the average forces exerted on low back except seating patient on wheelchair. (P> 0. 05)
    Conclusions
    The comparison of exerted force on disks with recommended limits revealed that only the task of placing patient on wheelchair exerted force on low back exceed NIOSH recommended weight limit. patient manual handling by two people most tasks of this study does not created significant difference. Therefore to reduce exert force on low back need ergonomic intervention including bed design، beds appropriate stabilization، training.
    Keywords: patient manual handling, low back pain, forces exerted on low back
  • جواد آقازاده، محمود قادری، محمودرضا آذغانی، حمیدرضا خلخالی، تیمور اللهیاری، ایرج محبی*
    پیش زمینه و هدف
    ایستادن طولانی مدت در وضعیت ثابت طی انجام وظایف شغلی با ایجاد کمردرد در ارتباط است. افزایش کواکتیویشن عضلات گلوتئوس مدیوس دو طرف از جمله مهمترین فاکتورهای زمینه ساز ایجاد کمردرد طی ایستادن طولانی مدت در افراد سالم شناخته شده است. مداخله ی ارگونومیکی رایج جهت کاهش مشکلات ناشی از ایستادن طولانی مدت از جمله کمردرد، تغییر و اصلاح سطح زیر پای افراد شاغل در محیط می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر کفپوش ضد خستگی بر روی الگوی کواکتیویشن عضلات گلوتئوس مدیوس دو طرف و گزارش ذهنی کمردرد، در دو وضعیت مختلف ایستادن بر روی سطح عادی سخت و ایستادن بر روی کفپوش ضد خستگی انجام گرفت.
    مواد و روش کار
    16 شرکت کننده ی بدون سابقه ی کمردرد، در حالیکه وظایف شغلی سبک شبیه سازی شده را انجام می دادند، به ترتیب در هر وضعیت به مدت دو ساعت ایستادند. در هر وضعیت؛ در ابتدای ایستادن و هر 15 دقیقه تا پایان 120 دقیقه، فعالیت الکتریکی عضلات گلوتئوس مدیوس دو طرف و میزان ذهنی درد در ناحیه ی کمر به ترتیب توسط الکترومیوگرافی سطحی (Surface EMG) و مقیاس بصری درد (VAS) جمع آوری شدند. در انتها، زمانی که شرکت کنندگان در هر دو وضعیت ایستادند، از آن ها در مورد وضعیتی که ترجیح می دهند سوال شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه در 15 نفر از شرکت کنندگان نشان داد؛ کفپوش ضدخستگی از لحاظ ذهنی به طور معنی داری باعث کاهش میزان درد در ناحیه ی کمر شده است (003/0 = P). با این وجود از لحاظ عینی اختلاف معنی داری در الگوی کواکتیویشن عضلات گلوتئوس مدیوس دو طرف، در شرکت کنندگان بین وضعیت اول و وضعیت دوم مشاهده نشد (776/0 = P). نتایج مطالعه ی حاضر در ارتباط با تاثیر کفپوش ضد خستگی بر روی کمردرد بر اساس آستانه ی تغییر بیشتر از 10 میلی متر در VAS نشان داد؛ این مداخله تاثیر معنی داری در کاهش تعداد افراد مبتلا به کمردرد و همچنین کاهش کواکتیویشن عضلات گلوتئوس مدیوس دو گروه درد و فاقددرد ندارد (05/0 < P) اگرچه 73 درصد از شرکت کنندگان استفاده از آن را ترجیح دادند.
    نتیجه گیری
    بنابر یافته های مطالعه ی حاضر به نظر می رسد کفپوش ضد خستگی می تواند در کاهش میزان درد در ناحیه ی کمر و به طبع آن، کمردرد، مفید باشد، اگرچه از لحاظ عینی تغییر معنی داری در الگوی فعالیت عضلانی مرتبط با کمردرد ایجاد نکرد.
    کلید واژگان: کمردرد, ایستادن طولانی مدت, کفپوش ضد خستگی, کواکتیویشن عضلانی
    Author(S): Javad Aghazadeh, Mahmoud Ghaderi, Mahmood Reza Azghani, Hamid Reza Khalkhali, Teimour Allahyari, Iraj Mohebbi *
    Background and Aims
    Prolonged standing in static posture during occupational tasks has been associated with low back pain (LBP). Increased bilateral gluteus medius (GM) muscles co-activation is considered to be the most predisposing factor for LBP development during prolonged standing in asymptomatic individual. Change and modify flooring in occupational environment is common ergonomic intervention to alleviate problems caused by prolonged standing such as LBP. The purpose of this study was to investigate the effect of anti-fatigue floor mat on bilateral GM co-activation pattern and subjective pain in the low back.
    Materials and Methods
    The study was conducted on 16 asymptomatic participants while they were doing simulated light occupational tasks in two conditions for two hours as follows: 1) standing on a hard floor, 2) standing on an anti-fatigue floor mat. In any standing condition, at the beginning of standing and every 15 minutes until 120 minutes, muscle co-activation of bilateral GM and subjective pain in the low back region has been collected respectively by surface electromyography (EMG) and visual analog scale (VAS).
    Results
    There were no significant difference in bilateral GM co-activation pattern in participants between two conditions (P=0.776), but anti-fatigue floor mat presented a significantly decreased level of subjective pain in the low back. Although 73% of participants were indicating that they would use the anti-fatigue mat if they were in an occupational setting that required prolonged standing work, but results about the effect of anti-fatigue floor mat on LBP based on an increase of >10mm on VAS threshold indicated that this intervention has no significant effect on decreased LBP development and co-activation of bilateral GM muscles in both pain developer and non pain developer groups.
    Conclusion
    Apparently anti-fatigue mat were useful in decreasing LBP, although objectively it did not have any significant changes in muscle activity patterns that associated with LBP.
    Keywords: Low back pain, Prolonged standing, Anti, fatigue floor mat, Muscle co, activation
  • محمد جواد جعفری، فریبا کوهی، محمد موحدی، تیمور الله یاری
    مقدمه
    ایمنی مشاغل پرمخاطره به ویژه در فعالیت های پالایشگاهی دارای اهمیت خاصی است. در این مقاله، مخاطرات جوشکاری در پالایشگاه تهران با استفاده از روش آنالیز ایمنی شغلی ارزیابی شده و اثربخشی راه های کنترلی در کاهش خطر مخاطرات مورد مطالعه قرار گرفته است. این مطالعه توصیفی بر روی 33 مخاطره از مجموع 10 مرحله ای عملیات جوشکاری در پالایشگاه تهران انجام شد.
    روش
    به منظور اجرای روش آنالیز ایمنی شغلی، پس از تشکیل تیم مطالعه مراحل عملیات جوشکاری با استفاده از 2 روش مشاهده و مصاحبه با شاغلین تعیین گردید. سپس مخاطرات هر مرحله با استفاده از روش مشاهده، مصاحبه پر کردن چک لیست آنالیز ایمنی شغلی شناسایی شد. برای ارزیابی میزان خطر مخاطرات موجود، از عدد اولویت ریسک استفاده گردید. عدد اولویت خطر، طبق استاندارد شماره AS/NZS 2004/4360 کشورهای نیوزیلند و استرالیا از عدد احتمال وقوع رویداد و شدت پیامد برآورد گردید. ارزیابی خطر برای شرایط موجود و در صورت اعمال راهکارهای کنترلی توصیه شده انجام شد و اثر بخشی راه های کنترلی از طریق آزمون های آماری ارزیابی گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در شرایط موجود 27/3 درصد از مخاطرات مورد بررسی دارای عدد اولویت خطر 5 با پتانسیل خطر فوق العاده بالا، 3% مخاطرات دارای عدد اولویت خطر 4 با پتانسیل خطر بالا و 69/7% دارای عدد اولویت خطر 3 با پتانسیل متوسط می باشد. همچنین نتایج نشان داد که در صورت اعمال راه های کنترلی توصیه شده از سوی تیم کارشناسی، 21/2% مخاطرات مورد بررسی دارای عدد خطر 4 با پتانسیل خطر بالا، 6/1% دارای عدد اولویت خطر 3 با پتانسیل خطر متوسط، 48/5% دارای عدد خطر 2 با پتانسیل خطر پایین و 18/2% دارای عدد خطر 1 با پتانسیل خطر ناچیز خواهند شد.
    نتیجه گیری
    آزمون های آماری نتایج نشان داد که در صورت اجرای راهکارهای کنترلی، میانگین کمیت های احتمال وقوع، شدت پیامد و عدد اولویت خطر به صورت معنی داری کاهش می یابند.
    کلید واژگان: حوادث, خطر, آنالیز ایمنی شغلی
  • ایمنی راه
    جبرائیل نسل سراجی، تیمور اللهیاری
  • تیمور اللهیاری
    ایمنی و بهداشت برنامه نیست. بلکه سیستمی است متشکل از چهار عنصر انسان، محیط، تجهیزات و مواد. هدف اصلی این سیستم حذف، پیشگیری و کنترل حوادث و بیماری ها می باشد. هر برنامه یک نقطه شروع و یک نقطه پایان دارد، در حالی که ایمنی و بهداشت از زمان ایجاد سیستم و حتی قبل از آن شروع می شود و هیچ وقت به خط پایان، یعنی زمانی که هیچ نیازی به آن نیست، نمی رسد. ایمنی و بهداشت همواره باید مورد توجه قرار گیرد و نمی توان آن را فقط هنگام افزایش حوادث و بیماری ها با اهمیت تلقی کرد. این مقاله به بررسی انواع سیستم های مدیریت امینی و بهداشت می پردازد و ضمن تجزیه و تحلیل هرکدام، محاسن و معایب نها را به تفکیک شرح می دهد...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال