حاتم ملکی
-
هدف از این پژوهش، ارزیابی اثربخشی آموزش های فنیوحرفهای و بررسی نقش آن در بهبود وضعیت زندگی زندانیان و کاهش تکرار جرم بود. پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی؛ و ازلحاظ شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیهی زندانیان شرکتکننده در دوره های آموزش فنیوحرفهای سال 1393 است که نمونهای به حجم 246 نفر از آنها به شیوه تصادفی ساده، انتخاب و موردمطالعه قرار گرفت. اثربخشی دوره های فنیوحرفهای بر اساس الگوی کرکپاتریک در سه سطح واکنش، یادگیری و تغییر رفتار انجام گرفت. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه ارزشیابی کرک پاتریک (1966) و پرسشنامه محقق ساخنه برای ارزیابی وضعیت زندگی زندانیان و کاهش تکرار جرم بود. روایی پرسشنامه ها، با استناد به نظر متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن ها با استناد به ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب (90/.)، (80/.) و (78/.) محاسبه شد. جهت بررسی سوالات پژوهش از آزمون t تک نمونه ای و جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. درمجموع نتایج نشان داد دوره های آموزش فنیوحرفهای برگزارشده در زندان بر اساس سه سطح کرک پاتریک (واکنش، یادگیری، تغییر رفتار) در سطح مطلوبی قرار داشت و آموزش های فنیوحرفهای نیز موجب بهبود وضعیت زندگی زندانیان شده و از تکرار جرم جلوگیری می کند. همچنین میتوان با رفع نواقصی همچون کمبود وسایل و امکانات، عدم نیازسنجی، عدم توجه مسیولین، صدور بهموقع گواهینامه به اثربخش تر کردن این دوره ها کمک کرد.
کلید واژگان: آموزش فنی وحرفه ای, ارزیابی اثربخشی دوره, بهبود وضعیت زندگی, کاهش تکرار جرمThe purpose of paper is to evaluate the effectiveness of TVET and its role in improving the lives of prisoners and reducing the frequency of crime. This research is applied- descriptive. The research population includes whole participated prisoners in TVET training courses during 2014 based on 246 random samples. Effectiveness of TVET courses run based on the Kirkpatrick model in three levels: response, learning and behavior change. The data collection tool was Kirkpatrick's (1966) Evaluation Questionnaire and Researcher's Scale Questionnaire to assess the prisoners' life status and reduce the frequency of crime.
Validity of questionnaires was confirmed by experts, and their reliability was calculated based on the Cronbach's alpha coefficient (1.90), (80.8) and (78.) respectively. To investigate the research questions, one-sample t-test was used and structural equation modeling (SEM) was used to investigate the research hypotheses. Lastly, the results represent that TVET courses held in prison based on the three levels of Kirkpatrick (response, learning, behavior change) were in suitable position, meanwhile TVET improved the life situation and decrease crimes.Keywords: Technical, vocational education, course effectiveness evaluation, improvement of living conditions, reduction of crime -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر ابعاد غیر مالی عملکرد سازمانی به روش همبستگی صورت پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان دفتر مرکزی شرکت ملی صنایع پتروشیمی می باشد که تعداد آنها 509 نفر می باشد. از این تعداد، 215 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه های یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک (1999) و عملکرد سازمانی فراستخواه (1384) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 94/0 و 98/0 برآورد گردید و روایی آن توسط متخصصین امر مورد تایید قرار گرفت. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد یادگیری سازمانی بر همه ابعاد غیر مالی عملکرد سازمانی مورد نظر در پژوهش تاثیر می گذارد. در واقع یادگیری سازمانی و ابعاد غیر مالی عملکرد مثل نوآوری و انگیزش شغلی مقوله های مرتبط به هم هستند.کلید واژگان: عملکرد سازمانی, ابعاد مالی و غیر مالی, یادگیری سازمانیThe present research has been conducted through Correlative method to study the effect of organizational learning on the non-fiscal aspects of organizational performance. The statistical society includes the staff of National Petrochemical Corporation Central office whose number is 509 people. Out of these, 215 were selected based on Morgans table and through systematic random sampling. To gather data the organizational learning questionnaires of Watkinz and Marsik (1999) and the questionnaire of organizational performance of Farasatkhah (1384) were used. The reliability of the questionnaires were respectively 0/94 and 0/98 and their validity were confirmed by the specialists in the field. Also for analyzing data inferential statistics such as Pearson correlation coefficient, confirmatory factor analysis and structural equation modeling were used. The results showed that organizational learning influences all the non-fiscal organizational performance of the case study of the research. In fact organizational learning and the non-fiscal aspects of performance, like innovation and job motivation are interrelated categories.Keywords: Organizational Performance, Fiscal, Non-fiscal Performance, Organizational Learning
-
تحلیل رابطه رهبری معنوی و رفتار شهروندی سازمانی: نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی و فضای اخلاقی مثبتزمینهدر دنیای پر از تغییر و تحول امروزی، سازمان ها نیازمند نیروهای متخصص هستند، نیرو های که فراتر از وظایف شغلی خود عمل می کنند؛ چرا که موفقیت سازمانی بستگی به وجود این نیروها دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط بین رهبری معنوی، توانمندسازی روانشناختی، فضای اخلاقی مثبت و رفتار شهروندی سازمانی بود.روشپژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره کل زندان های استان کردستان بودند. نمونه ای به حجم 300 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها چهار پرسشنامه رهبری معنوی، توانمندسازی روانشناختی، فضای اخلاقی مثبت و رفتار شهروندی سازمانی بود که روایی آن از دیدگاه صاحب نظران و پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ بررسی و مورد تائید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته هایافته ها نشان داد که توانمندسازی روانشناختی می تواند نقش میانجی را در رابطه بین رهبری معنوی و رفتار شهروندی سازمانی ایفا کند. اما فضای اخلاقی مثبت نمی تواند در این رابطه نقش میانجی داشته باشد و باعث افزایش رفتار شهروندی سازمانی شود.نتیجه گیریدر مجموع یافته های تحقیق، نشان داد که رهبری معنوی از طریق ایجاد احساساتی همچون حس اعتماد و حس فداکاری و ایثار، کارکنان را به بروز رفتارهای فرانقشی تشویق و ترغیب می کند و با وجود تائید رابطه بین فضای اخلاقی و رفتارشهروندی سازمانی در تحقیقات گذشته، فضای اخلاقی مثبت نمی تواند نقش میانجی را در رابطه بین رهبری معنوی و رفتارشهروندی سازمانی ایفا کند.کلید واژگان: رهبری معنوی, توانمند سازی روانشناختی, فضای اخلاقی مثبت, رفتار شهروندی سازمانیAnalyzing the Relationship between Spiritual Leadership & Organizational Citizenship Behavior; Mediating Role of Psychological Empowerment & Positive Ethical AmbienceBackgroundIn the ever-changing world of today, organizations need specialists whose performance goes beyond their job duties; organizational success depends on these people. The aim of the present study is to deal with the relations among spiritual leadership, psychological empowerment, positive ethical ambience and organizational citizenship behavior.MethodThe study is an applied research and data gathering is descriptive -correlation. The statistical Population includes all the staff of Kurdistan Province General Bureau of Prisons. The sample size was 243 people who were selected through random sampling and were studied. The tools of the study were the four questionnaires; spiritual leadership, psychological empowerment, positive ethical ambience and organizational citizenship behavior. The validity of the questionnaire was confirmed from the perspective of scholars and their reliability was confirmed by Cranach. To analyze the data, the method of modeling structural equations was used.ResultsThe findings show that psychological empowerment can play the intermediary role between spiritual leadership and organizational citizenship behavior. Positive ethical ambience, however, cannot play the intermediary role in this relationship and increases organizational citizenship behavior.ConclusionThe findings show that spiritual leadership by creating feelings such as confidence, sacrifice and dedication motivates the staff to perform beyond their ordinary duties; and in spite of the existence of a relationship between ethical ambience and organizational citizenship behavior according to past studies, positive ethical ambience cannot play an intermediary role in the relationship between spiritual leadership and organizational citizenship behavior.
In the ever-changing world of today, organizations need specialists whose performance goes beyond their job duties; organizational success depends on these people. The aim of the present study is to deal with the relations among spiritual leadership, psychological empowerment, positive ethical ambience and organizational citizenship behavior.MethodThe study is an applied research and data gathering is descriptive -correlation. The statistical Population includes all the staff of Kurdistan Province General Bureau of Prisons. The sample size was 243 people who were selected through random sampling and were studied. The tools of the study were the four questionnaires; spiritual leadership, psychological empowerment, positive ethical ambience and organizational citizenship behavior. The validity of the questionnaire was confirmed from the perspective of scholars and their reliability was confirmed by Cranach. To analyze the data, the method of modeling structural equations was used.ResultsThe findings show that psychological empowerment can play the intermediary role between spiritual leadership and organizational citizenship behavior. Positive ethical ambience, however, cannot play the intermediary role in this relationship and increases organizational citizenship behavior.ConclusionThe findings show that spiritual leadership by creating feelings such as confidence, sacrifice and dedication motivates the staff to perform beyond their ordinary duties; and in spite of the existence of a relationship between ethical ambience and organizational citizenship behavior according to past studies, positive ethical ambience cannot play an intermediary role in the relationship between spiritual leadership and organizational citizenship behavior.Keywords: Spiritual Leadership, Psychological Empowerment, Positive Ethical Ambience, Organizational Citizenship Behavior -
پژوهش هایی که پیرامون رهبری انجام می شوند، نقش رهبران در مدیریت دانش را علیرغم اهمیتی که برای سازمان دارند، چندان مورد توجه قرار نمی دهند. از سوی دیگر مدیریت دانش و اطلاعات نیز علیرغم اینکه کلید فعالیت های رهبری هستند، چندان مورد توجه نظریه های رهبری نبوده اند. پژوهش توصیفی حاضر در صدد است تا از طریق بررسی ساختار عاملی پرسشنامه رهبری دانش ویتالا (2004)، به گسترش پیوند بین رهبری و مدیریت دانش کمک نماید. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی واحد سنندج، دانشگاه کردستان و دانشگاه پیام نور سنندج بود (434 نفر). با درنظر گرفتن نسبت کارکنان در هر دانشگاه، نمونه ای به حجم 204 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رهبری دانش ویتالا (2004) بود که روایی و پایایی آن تایید شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ساختار عاملی پرسشنامه رهبری دانش ویتالا (2004) مشتمل بر چهار بعد جهت یابی یادگیری، ایجاد فضای حمایت از یادگیری، حمایت از فرایند یادگیری در سطح فردی و گروهی، و عمل در نقش الگو (الگو بودن)، با اندکی تغییرات در نحوه ارتباط شاخص ها و ابعاد، پذیرفته می شود. یافته ها همچنین نشان داد که وضعیت رهبری دانش در دانشگاه های مورد مطالعه، بالاتر از متوسط بود. با توجه به نتایج بدست آمده بر مبنای یافته های پژوهش، پرسشنامه رهبری دانش ویتالا (2004) در ایران قابل استفاده است.کلید واژگان: پرسشنامه رهبری دانش ویتالا, روایی سنجی, رهبری دانش, مدیریت دانش, یادگیریPurposeLeadership theory and research has not addressed the role of leaders in knowledge management, despite its importance to organizations. Consequently, information and knowledge management as key leader functions have not been explored. This descriptive study has sought that help to expansion links between leadership and knowledge management through examine the factorial structure of the knowledge leadership questionnaire of Viitala (2004).MethodologyStatistical population included staff at Islamic Azad University Sanandaj branch, Kurdistan University and Payame Noor University of Sanandaj (434 people). According to the ratio of staff per university, a sample of 204 selected by classified random sampling. The data collection tool was knowledge Leadership Questionnaire (Viitala, 2004) that its validity and reliability confirmed. Data analyzed by exploratory factor analysis, one sample t-test and one way ANOVA.
Findings: The results showed that the factorial structure of knowledge leadership questionnaire consisting of dimensions orienteering of learning, creating climate that supports learning, supporting individual and group level learning processes, Acting as a role model with some changes in the relationship between the indicators and dimensions. Results also showed that knowledge leadership in the universities studied, was higher than average, and there was no the difference between the universities in terms of the application of knowledge leadership.ConclusionAccording to study findings, knowledge leadership questionnaire Viitala (2004) is used in Iran.Keywords: Knowledge Leadership, knowledge management, Learning -
مقدمهتوسعه روابط مبتنی بر اعتماد در بیمارستان ها می تواند کیفیت زندگی کاری پرستاران را بهبود بخشد. در این راستا رفتارهای رهبران سازمانی در جهت ارتقای معنویت در کار و بهبود کیفیت کار تیمی، می تواند زمینه افزایش اعتماد سازمانی در بیمارستان ها را فراهم آورد.هدفاین مطالعه با هدف تحلیل روابط رهبری معنوی، کار تیمی و اعتماد سازمانی در میان پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کردستان در سال 1393 انجام شده است.مواد و روش هااین پژوهش یک مطالعه توصیفی – همبستگی است. جامعه پژوهش را پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تشکیل می دادند که 111 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری دردسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه رهبری معنوی، کار تیمی و اعتماد سازمانی بودند که روایی و پایایی آن ها نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، برای سه پرسشنامه به ترتیب 74/0، 85/0 و 80/0 به دست آمد.
تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام گرفت.یافته هابین رهبری معنوی، کار تیمی و اعتماد سازمانی، روابط مثبت و معناداری وجود داشت (p < .01). ابعاد بازخورد عملکرد و عضویت از رهبری معنوی، پیش بینی کننده مستقیم اعتماد سازمانی بودند (p < .05). همچنین دو بعد همبستگی و ارتباطات از ابعاد کار تیمی، نقش میانجی را در ایجاد ارتباط بازخورد عملکرد و عضویت با اعتماد سازمانی ایفا می کردند.نتیجه گیریبرمبنای یافته های پژوهش، مدیران پرستاری می توانند با ترویج رفتارهای نوع دوستانه، ارائه بازخورد مناسب از عملکرد، تقویت حس تعلق و حس ارزشمندی در کارکنان، اعتماد سازمانی را بهبود بخشند. همچنین افزایش همبستگی و بهبود ارتباطات می توانند به ایجاد این ارتباط کمک نمایند.کلید واژگان: پرستاران, رهبری معنوی, کار تیمی, اعتماد سازمانیIntroductionDeveloping communication in hospitals based on trust, would be improves nurses quality work life. Alongside this, if the organizational leader's behaviors would be in regard to work spirituality and team work quality improvement, it will be bring up organizational trust in hospitals environments.
Aim: This study was conducted to analyzing relationship between spiritual leadership, team work and organizational trust among hospitals nurses who affiliated with Sanandaj University of Medical Sciences in 2014.
Methods and Materials: This study was a descriptive-correlational that nurses (n=111) who worked in hospitals affiliated to the university of medical sciences in Sanandaj city, were selected through available sampling. Data collection tools were three questionnaires; spiritual leadership, team work and organizational trust whose reliability and validity were approved. Reliability by α- Chronbach were 0.74, 0.85 and 0.80 respectively. Data analysis was done through SPSS software by Pearson correlation test as well as path analysis.ResultsThere was a positive and significantly relationship among spiritual leadership, team work and organizational trust in clinical nurse (pConclusionBased on the findings, nurse managers would be improve organizational trust among nurses by creating altruistic behaviors, providing proper performance feedback, improving sense of belonging and valuing. Also increasing solidarity and improving communications can help this purpose.Keywords: nurses, organizational trust, spiritual leadership, team work -
نشریه اخلاق پزشکی، پیاپی 33 (پاییز 1394)، صص 167 -189هدف از این پژوهش بررسی همبستگی رهبری معنوی با فضای اخلاقی سازمان و سلامت عمومی پرستاران بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کردستان در شهر سنندج بودند. نمونه ای به حجم 111 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه بسته پاسخ بود که با اقتباس از پرسشنامه های رهبری معنوی فرای، (2005 م.) فضای اخلاقی ویکتور و کالن (1998 م.) و نسخه دوازده سوالی پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-12) بود که روایی و پایایی آن ها مورد تایید قرار گرفت. جهت بررسی فرضیه های پژوهش، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. میانگین و انحراف معیار نمره رهبری معنوی پرستاران 95/2±700/0، فضای اخلاقی 35/2±654/0 و سلامت عمومی برابر با 61/2±836/0 بود. بین رهبری معنوی و سلامت عمومی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (p<.01). بین رهبری معنوی و فضای اخلاقی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (p<.01). همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین فضای اخلاقی و سلامت عمومی پرستاران معنادار نبود. بر مبنای یافته های پژوهش، کاربست رفتارهای بیانگر رهبری معنوی می تواند فضایی اخلاقی را فراهم آورد و سلامت عمومی پرستاران را ارتقا دهد.
The purpose of this study was to analyze the relationship of Spiritual Leadership with, ethical climate and General Health among nurses. Concerning its purpose, the study was practical and considerate the data collection procedure it was a descriptive correlation study. Statistical population included public hospitals nurses in Sanandaj city. Samples of 111 subjects were chosen through simple random sampling procedure. The data collection tools were a Spiritual Leadership questionnaire, ethical climate questionnaire (Victor and Cullen, 1998), General Health questionnaire (GHQ-12) that their validity and reliability were allowable. Data analyzed using test of Pearson correlation. Results showed that Between Spiritual Leadership and ethical climate was a significant relationship. It was also found that component Between Spiritual Leadership and General Health was a significant relationship. But Between ethical climate and General Health wasnt a significant relationship.Keywords: Spiritual Leadership, Ethical Climate, General Health -
سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، 509 نفر از کارکنان دفتر مرکزی شرکت ملی صنایع پتروشیمی بودند، از میان آن ها 215 نفر به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه های سازمان یادگیرنده سنگه، یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک و عملکرد سازمانی فراستخواه استفاده شد. پایایی سه پرسشنامه به ترتیب 96/0، 94/0 و 98/0 برآورد و روایی آن ها توسط متخصصان تایید شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، از روش های آمار استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سازمان یادگیرنده به طور غیر مستقیم و از طریق یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر می گذارد. رابطه بین همه ابعاد سازمان یادگیرنده با یادگیری سازمانی به غیر از بعد تسلط فردی معنادار بود.
کلید واژگان: سازمان یادگیرنده, عملکرد سازمانی, یادگیری سازمانیThe current study aimed at investigating the effect of learning organization on the organizational performance through the mediating effect of organizational learning. The population included all the staff of National Petrochemical Corporation headquarter (N=509) out of which 215 were selected as the sample using systematic random sampling technique. A researcher-made questionnaire، Watkins &Marsick’s questionnaire، and Ferasatkhah’s questionnaire were used to collect the data related to learning organization، organizational learning، and organizational performance، respectively. The reliability of the instrumentswas 0. 96، 0. 94 and 0. 98، respectively. Additionally، the validity of the questionnaires was confirmed by the experts. The analysis of the data was conducted using both descriptive and inferential statistics (Pearson correlation coefficient and SEM mode). The results showed that learning organization indirectly impactson organizational performance through organizational learning. Also، the relationship between all aspects of learning organization and organizational learning were meaningful except in the case of individual mastery factor.Keywords: Learning organization, Organizational performance, Organizational learning -
در پژوهش حاضر رابطه بین مدیریت تنوع و کیفیت کار تیمی در میان تیم های کاری شرکت ساپکو مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. واحد تحلیل در تحقیق حاضر 5 تیم کاری (مدیریت، بهینه کاوی، دانش، رهبری و صندوق) بودند که به صورت سرشماری (20 نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد شدهمدیریت تنوع و کیفیت کار تیمی استفاده گردید، که پایایی(مدیریت تنوع: 89/0، کیفیت کار تیمی 84 /0) و روایی آن ها نیز مورد تایید قرار گرفت. در پایان، داده های به دست آمده با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از ارتباط مثبت و معنی دار مدیریت تنوع و کیفیت کار تیمی در سطح 01/0 می باشد. در این تحقیق کیفیت کار تیمی و ابعاد آن و متغیر های جنسیت، تخصص مختلف، تحصیلات متفاوت، سنین مختلف و سابقه کار متفاوت وارد مدل رگرسیون شدند. نتایج بررسی نشان داد که از میان متغیرهای موجود، متغیرهای تخصص های مختلف و سطح تحصیلات متفاوت به عنوان مهمترین پیش بینی کننده های کیفیت کار تیمی در میان اعضای تیم های کاری هستند و بیشترین درصد تغییرات (واریانس) کیفیت کار تیمی را به خود اختصاص داده اند.
کلید واژگان: مدیریت تنوع, کیفیت کار تیمی, شرکت ساپکوIn the present study the relationship between diversity management and quality of teamwork among team work Sapco was studied. Research method was descriptive and correlation design. Unit of Analysis in the study was 5teams (management, benchmark, knowledge, leadership and Fund)which (20 people)through census sampling were examined. In order to collect information, diversity management and teamwork quality of two standardized questionnaires was used. The validity and reliability of them(diversity management: 89/0, teamwork quality 84/0)was approved. The data obtained with Pearson correlation and multiple regression analysis were analyzed. Results showed positive and significant relationship between diversity management and teamwork quality. In this study, team work quality as the independent variable and the variables of sex, different specialties, different studies, different age, and different career, as the dependent variable entered the regression model. the results showed among the variables, variables different specialties and education level were as one of the most predictors of teamwork quality among members team sand the largest percentage changes is dedicated to team work quality.Keywords: diversity management, team work quality, sapco
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.