به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حجت الله ماهانی

  • مجتبی عسکری*، امیرمحمد بیگ زاده، احسان علی بیگی، حجت الله ماهانی، علی طاهری، پژمان شیرمردی

    مدل سازی و شبیه سازی نقش مهمی در طراحی و توسعه هر سیستم پیچیده ای از جمله سیستم های اسکنر محموله ایفا می کند. اسکنر محموله وسیله ای است که برای اسکن و بازرسی محموله هایی که از طریق هوا، زمین و دریا حمل می شوند استفاده می شود. این اسکنرها معمولا توسط گمرک و مراکز امنیتی برای شناسایی تهدیدات احتمالی مانند سلاح، مواد منفجره و کالاهای قاچاق استفاده می شود. یکی از مزایای کلیدی استفاده از مدل سازی و شبیه سازی این است که به طراحان اجازه می دهد تا سناریوها و پیکربندی های مختلف را بدون نیاز به نمونه های اولیه فیزیکی آزمایش کنند. این می تواند در زمان و هزینه صرفه جویی کند و همچنین خطر اشتباهات گران قیمت را کاهش دهد این مطالعه تاثیر پارامتر زاویه بر پاسخ آشکارسازها در سیستم های بار اسکنر کامیونی با استفاده از کد MCNPX را بررسی می کند. این پارامتر به زاویه ای اشاره دارد که در این زاویه پرتوهای گسیل شده از مولد پرتو با سطح نرمال آشکارساز برهمکنش می کنند، که عامل مهمی در تعیین دقت و قابلیت اطمینان سیستم های اسکن محموله در تشکیل تصویر است. در این مطالعه ابتدا خروجی طیف ایکس حاصل از الکترونهای 6 مگا الکترون ولتی شتاب گرفته در اثر برخورد با هدف تنگستنی محاسبه گردید و با طیف های موجود در سایر مطالعات اعتبارسنجی شد. نتایج نشان داد که طیف های خروجی تطابق خوبی با هم دارند. تغییرات شمارش ثبت‏شده در پیکسل های آرایه آشکارسازها در راستای عمودی نشان داد که اختلاف شمارش از پایین ترین پیکسل تا بالاترین پیکسل حدود 33 درصد بود و در راستای افقی تغییرات شمارش از نزدیک ترین پیکسل نسبت به دورترین پیکسل به مولد پرتو حدود 60 درصد شد. در ادامه زاویه تک تک آرایه ها به‏گونه ای تنظیم شد که جهت برخورد پرتوها گسیل شده از مولد پرتوی با هندسه مخروطی به صورت عمود باشد و این حالت با حالت هایی که در آن زاویه آرایه ها 20 و 30 درجه دوران یافته بود مقایسه شد. نتایج نشان داد که تحت تابش عمود، سیگنال ثبت شده در آشکارسازها بیشتر از حالتی است که آشکارساز دوران پیداکرده باشد و با افزایش زاویه، میزان شمارش در آشکارساز کاهش می یابد.

    کلید واژگان: دستگاه کارگواسکنر, کد MCNPX, تصویربرداری صنعتی, آزمون غیرمخرب
    Mojtaba Askari *, Amirmohamamd Beigzadeh, Ehsan Alibeigi, Hojjat Mahani, Ali Taheri, Seyed Pezhman Shirmardi

    Modeling and simulation are crucial in designing and developing complex systems, such as cargo scanner systems. A cargo scanner is a device used to scan and inspect cargo transported by air, land, and sea. These scanners are usually used by customs and security centers to identify potential threats such as weapons, explosives, and contraband. One of the key benefits of using modeling and simulation is that it allows designers to test different scenarios and configurations without the need for physical prototypes. This can save time and money, as well as reduce the risk of costly mistakes. This study examines how the parameter angle affects detector responses in truck cargo scanner systems using the MCNPX code. The angle refers to the angle at which the beam generated from the beam generator interacts with the detector's normal surface, an important factor in ensuring the accuracy and reliability of cargo scanning systems in imaging. Initially, the X-ray spectrum output was calculated from the accelerated 6 MV electrons due to tungsten target impact and validated against spectra from other studies. The results demonstrated good agreement between the output spectra. The changes in counts recorded in the vertical direction of the detector arrays showed that the count difference between the lowest pixel and highest pixel is approximately 33%, while the count changes from the closest pixel to the farthest pixel to the beam generator in the horizontal direction are about 60%. Subsequently, the angle of each array was adjusted so that the emitted rays from the cone beam generator were perpendicular, and this case was compared to cases where the array angle was 20 and 30 degrees. The results revealed that when exposed to perpendicular radiation, the signal recorded in detectors is greater than that of a rotated detector, and the count rate in the detector decreases as the angle increases.

    Keywords: Cargo scanner, MCNPX code, industrial imaging, non-destructive testing
  • هادی اردینی *، امیرمحمد بیگ زاده، حجت الله ماهانی

    مراحل مقدماتی اکتشاف ذخایر عناصر پرتوزا به دو صورت هوادبرد و پایش زمینی صورت می‏ پذیرد. در ابتدا پایش ‏های هوابرد با کمک هواپیما و بالگرد صورت می‏ گیرد، اما اطلاعات به ‏دست آمده دارای قدرت تفکیک مکانی پایین می‏ باشد. بنابراین در مرحله بعد یک فرد با حضور در نقاط مشکوک به آنومالی، نقاط دقیق را با یک سیستم پایشگر دستی ثبت و در انتها نقشه پرتوی استخراج می‏ شود. به ‏دلیل وجود موانع طبیعی، در برخی از موارد پایش زمینی متوقف شده یا هزینه و زمان زیادی را نیاز دارد. پهپاهای پایشگر به‏عنوان یک راه حل میانی در حوزه اکتشاف عناصر پرتوزا می‏توانند عملیات اکتشاف را تسهیل و تکمیل نمایند. از طرفی استفاده از پهپاد باعث کاهش حضور فرد در مناطق پرتوزا می ‏شود. در این مطالعه، از پهپاد برای مقاصد اکتشاف معادن پرتوزا (اورانیوم) ایران مرکزی استفاده شده است. پهپاد پایشگر مشتمل بر ربات پهپاد، آشکارساز سوسوزن، لامپ تکثیرکننده نوری، سیستم موقعیت‏یاب، کامپیوتر مرکزی و سامانه دریافت و ارسال برخط اطلاعات است. نتایج نشان دادند ارتفاع پروازی تاثیر به ‏مراتب بیشتری در مقایسه با سرعت پروازی در کیفیت برداشت اطلاعات دارد و از این روی ارتفاع ‏های کمتری پروازی بیشتر توصیه می‏شوند. از نتایج اینگونه برداشت می ‏شود که پهپاد پایشگر توسعه داده ‏شده از قابلیت مناسبی برای کاربردهای اکتشافی مناطق پرتوزای طبیعی برخوردار است.

    کلید واژگان: پایش پرتوی, پهپاد, آشکارسازی, نقشه پرتوی, اکتشاف
    Hadi Ardiny *, Amirmohammad Beigzadeh, Hojjat Mahani

    Exploration of radioactive materials has been mainly performed by either airborne- or ground-based monitoring at the earlier steps. As the airborne monitoring using a helicopter (or airplanes) suffers from low spatial resolution, a radiation worker then surveys potential anomalies with a hand-held monitor to extract the radiological map. Due to possible rough terrain, ground-based monitoring faces some difficulties and is expensive or time-consuming. Drones fill a gap between airborne- and ground-based monitoring in the exploration of nuclear materials and facilities and complement the exploration process. Furthermore, the utilization of drones leads to a reduction in the time spent by a radiation worker in a radiological environment. In this study, a radiation detector-equipped unmanned aerial vehicle (UAV) has been utilized to explore nuclear materials. The UAV consisted of a hexacopter, a scintillation detector, a photomultiplier tube, a positioning system, a mini-computer, and a data-link system for radiation data. The results show the effect of the height of flight on the exploration is more considerable than the speed and thus low altitudes are preferred. It can be concluded that the developed radiological-monitored UAV can be utilized for the exploration of natural radioactive materials.

    Keywords: UAV, Radiological monitoring, Exploration, Radiological Map, Detection
  • محسن محرابی*، حجت الله ماهانی

    سرطان مشکل اصلی بهداشت عمومی در سراسر جهان و یکی از علل مهم مرگ و میر در جهان است. سرطان پستان و فیبروم ها از جمله توده هایی هستند که در میان بانوان شایع می باشند و در صورتی که به موقع تشخیص داده شوند، روند بهبود و درمان به طور قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت. در این مقاله، به تشخیص کیست پستان بر اساس مشخصه دمایی سطحی بافت پستان پرداخته شده است. برای این منظور مشخصه دمایی پستان دارای کیست، مورد ارزیابی قرار گرفته است. انتقال گرما داخل پستان با استفاده از معادله گرمای زیستی پنس و به روش المان محدود، حل شده است. در این مطالعه، با توجه به تفاوت ویژگی های دی الکتریک بافت پستان سالم و تومورال، توزیع دمایی بر روی سطح پستان همراه با کیست، برای سایزهای مختلف کیست مشخص شده است. برای این منظور پارامترهایی همچون افزایش دما و سطوح SAR مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که با یک مقدار مشابه از انرژی کل برای امواج الکترومغناطیس، سطح دمای بافت که در معرض امواج قرار گرفته است بدون توجه به ترکیب توان ورودی ثابت باقی می ماند. همچنین از نتایج به دست آمده مشاهده می شود تا زمانی که سایز تومور افزایش می یابد، تاثیر تشعشع بر روی بافت پستان نیز بیشتر می شود و از این رو ناحیه بدخیم نسبت به ناحیه سالم بافت پستان، قابل تمایز است. نتایج  نشان دهنده  تفاوت در مشخصه دمای سطحی پستان نرمال و پستان همراه با کیست با اندازه های مختلف می باشد که می تواند معیاری در تشخیص عارضه کیست پستان نسبت به پستان نرمال قرار گیرد.

    کلید واژگان: بافت پستان, تومور, روش المان محدود, توزیع دما, امواج الکترومغناطیس
    Mohsen Mehrabi *, Hojjatollah Mahani

    Cancer is a significant public health problem worldwide and one of the leading causes of death worldwide. Breast cancer and fibroids are common among women, and if they are diagnosed on time, recovery and treatment will increase significantly.
    In this article, breast cysts are diagnosed based on the surface temperature characteristic of breast tissue. For this purpose, the temperature characteristics of a breast with a cyst have been evaluated. Heat transfer inside the breast is modeled by Penne’s bio-heat equation and solved by the finite element method. In this study, due to the difference in the dielectric properties of healthy and tumor breast tissue, the temperature distribution on the surface of the breast with a cyst of different sizes was determined. For this purpose, parameters such as temperature and SAR levels were examined and evaluated. The results show that with a similar amount of total energy for electromagnetic waves, the temperature level of the tissue exposed to the waves remains constant regardless of the input power combination. Also, results show that as the size of the tumor increases, the effect of radiation on breast tissue increases, and therefore the malignant area can be distinguished from the healthy area of breast tissue. The results show the difference in the surface temperature characteristics of the normal breast and breast with a cyst of various sizes, which can be a criterion in diagnosing the complication of breast cysts compared to normal breasts.

    Keywords: Breast tissue, Tumor, Finite element method, Temperature Distribution, Electromagnetic Waves
  • هادی اردینی*، امیرمحمد بیگ زاده، حجت الله ماهانی

    در این مطالعه، یک پایش گر پرتوی شامل آشکارساز NaI دو اینچ که به یک لامپ تکثیرکننده نوری متصل و بر روی یک پهپاد عمود پرواز نصب شده، به منظور آشکارسازی سریع چشمه‏ های پرتوزا طراحی و ساخته شده است. برای ارزیابی عملکرد، مجموعه از آزمون‏ های تجربی برای آشکارسازی چشمه‏ هایی با فعالیت سطح پایین Cs-137 و Co-60 در یک زمین فوتبال انجام شد. در ادامه، به کمک روش‏ های پردازش تصویر، نقشه پرتوی بر روی نقشه جغرافیایی محیط همجوشی شد. نتایج نشان می‏ دهند که در ارتفاع cm 50، تمامی چشمه‏ های پرتوزا به ‏طور موفقیت‏ آمیزی در مکان واقعی خود شناسایی شدند. با کاهش ارتفاع پروازی، قدرت پرنده پایش گر در تشخیص چشمه‏ های پرتوزا به‏ طور چشم گیری افزایش می ‏یابد. یافته ‏ها موید شناسایی دقیق آنومالی پرتوی از طریق پرواز این پهپاد کنترل پذیر از راه دور بر روی محیط آلوده هستند.

    کلید واژگان: نقشه پرتوی, پهپاد پایش گر, پایش پرتوی, آنومالی, پردازش تصویر, آشکارساز NaI
    Hadi Ardiny *, Amirmohammad Beigzadeh, Hojjatollah Mahani

    This radiological monitoring system consisting of a 2-inch NaI(Tl) crystal coupled to a PM tube and mounted on a multi-rotor UAV has been developed to fast detect radioactive sources. To assess its performance, a set of experiments for the detection of low-level Co-60 and Cs-137 point sources in a soccer field was performed. Then, the radiological map was made and then fused with the geographical one using image processing techniques. The results show that at 50 cm, all 5-point sources were successfully identified in their actual locations. By decreasing the flight height, the ability of the drone-based radiological monitor in recognizing radioactive sources significantly increases. The results confirmed that the drone system with the scintillation detector enabled the accurately identifying radiological anomalies by surveying a contaminated area.

    Keywords: Radiological map, Drone-based monitoring, Anomaly, Radiological monitoring, image processing, NaI detector
  • سارا شاهزاده، سیدمحمود رضا آقامیری، سمیه غلامی*، حجت الله ماهانی، منصوره نبوی
    در پرتودرمانی تومورهای ریوی، حرکت تنفسی موجب جابه جایی بافت های هدف شده و برای پوشش آن مارژین بزرگ تری نیاز است. در روش گیتد اندازه میدان نسبت به روش معمولی کوچک تر و بنابراین حجم کم تری از بافت سالم ریه مورد تابش قرار گرفته و عوارض درمان کاهش می یابد. هدف از این مطالعه مقایسه ی دز رسیده به بافت سالم ریه در دو روش پرتو درمانی گیتد و معمولی با استفاده از فانتوم دیجیتال NCAT و بررسی تاثیر اندازه تومور، مکان قرارگیری آن و حرکت دیافراگم در آسیب بافت سالم ریه در هر دو روش پرتودرمانی است. برای انجام کار، با استفاده از فانتوم دیجیتال NCAT و نرم افزار متلب تصاویر سی تی به صورت مجازی از بیمار تهیه شدند. تومور در سه اندازه مختلف به قطرهای 3، 4 و 5 سانتی متر در چهار بخش لوب بالا و پایین سمت راست و چپ ریه به تصاویر سی تی اضافه شدند. برای بررسی اثر دامنه حرکت دیافراگم در مارژین بهCTV ، میزان جابه جایی های مختلف دیافراگم از 2 تا 5/3 سانتی متر با تغییرات 5/0 سانتی متر در نظر گرفته شد. به منظور رساندن دز 60 گری در 30 جلسه بهPTV ، از سیستم طراحی درمان PCRT-3D با الگوریتم محاسباتی سوپرپوزیشن، برای هر دو طراحی درمان گیتد و معمولی استفاده شد. در این بررسی 36 نمونه برای هر روش طراحی درمان مورد استفاده قرار گرفت. دز میانگین ریه، V20 در هر دو روش محاسبه و با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد، تابع اندازه و محل قرارگیری تومور و همچنین میزان جابه جایی دیافراگم، حفظ بافت سالم ریه متفاوت است. به علاوه دز رسیده به بافت سالم ریه در روش گیتد نسبت به روش معمولی به ویژه برای تومورهای واقع در لوب پایین ریه کم تر بوده و دز میانگین و V20 ریه به ترتیب تا 5 گری و 37% کل جلسات کاهش می یابد.
    کلید واژگان: پرتودرمانی, بافت ریه, دز جذبی, فانتوم دیجیتال NCAT, طراحی درمان معمولی, طراحی درمان گیتد
    Sara Shahzadeh, Seyed mahmood reza Aghamiri, Somayeh Gholami *, Hojjat Mahani, Mansoureh Nabavi
    In radiation therapy of lung tumors, respiratory motion causes target moving, so a larger margin is needed to cover the CTV. With the margin increasing, a larger volume of normal tissue will be exposed to high-dose. In this study, dosimetric parameters of normal lung tissue were compared between gated and conventional radiotherapy (RT), using the NCAT digital phantom.
    Different series of CT images of sample patients were created, using the NCAT digital phantom and MATLAB software. Lesions with diameters of 3, 4 and 5cm were located in different positions of lung (left upper and lower lobes, right upper and lower lobes) in the CT images. Appropriate margins were applied to the CTVs depending on the radiation therapy technique and respiratory cycles. To evaluate the effect of diaphragm extension on the margins to CTV, different diaphragm motions were considered from 2 to 3.5 cm with 0.5 cm intervals. PCRT treatment planning system with superposition computational algorithm was used to deliver a dose of 60Gy in 30 fractions to the PTVs. Totally, 36 treatment plans were evaluated for each RT technique and mean lung dose (MLD) and V20 were calculated for both conventional and gated RT techniques.
    In all cases, gated RT has a superior advantage compared to conventional RT. A significant impact on MLD and V20 reduction was seen in lung normal tissue in gated RT up to 5Gy and 37%, respectively.
    Keywords: Radiation therapy, Lung tissue, Absorbed dose, NCAT digital phantom, Gated treatment planning, Conventional treatment planning
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال