به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حسن نقی زاده

  • حمید صداقت، فرزانه تقیان*، خسرو جلا دهکردی، حسن نقی زاده
    مقدمه

    تمرینات عملکردی و مصرف گیاه دارویی جینکوبیلوبا، منبع طبیعی فلاونوئیدها و ترکیبات پلی فنلی، اثرات سودمندی در بهبود وضعیت التهابی و عملکرد جسمانی افراد در معرض استرس شغلی دارند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین عملکردی با شدت بالا و مصرف عصاره جینکوبیلوبا بر سطوح سرمی اینترلوکین-8 و اینترلوکین-1β در آتشنشانان مرد عملیاتی شهر یزد بود.

    روش بررسی

    بدین منظور 48 آتشنشانان مرد به طور تصادفی در چهار گروه شامل تمرین عملکردی با شدت بالا (HIFT)، تمرین عملکردی با شدت بالا همراه با مصرف جینکوبیلوبا، مصرف عصاره جینکوبیلوبا و کنترل-دارونما قرار گرفتند. تمرین به مدت 12 هفته و هفته ای 4 جلسه اجرا شد. عصاره جینکوبیلوبا (80 میلی گرم) به صورت دو کپسول و یک بار در روز بعد از صبحانه به مدت 12 هفته تجویز شد. نمونه های خونی قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین گرفته شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس دوراهه با نرم افزار 26SPSS- تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    نتایج نشان داد که اثر متقابل تمرین و عصاره جینکوبیلوبا و همچنین اثر تمرین و عصاره جینکوبیلوبا هر کدام به تنهایی باعث کاهش معنی دار سطوح سرمی اینترلوکین-8 و اینترلوکین-1β شد (05/0>p). بیشترین درصد تغییرات ایجاد شده در اینترلوکین-8 و اینترلوکین-1β به دنبال مداخله تمرین همراه با مصرف عصاره جینکوبیلوبا حاصل شد.

    نتیجه گیری

    انجام تمرینات عملکردی با شدت بالا همراه با مصرف عصاره جینکوبیلوبا، بیشترین تاثیر را در کاهش سطوح سرمی شاخص های التهابی و بهبود شرایط استرس اکسیداتیو در آتشنشانان داشت.

    کلید واژگان: تمرین عملکردی, جینکوبیلوبا, سیتوکین, آتشنشانان عملیاتی
    Hamid Sedaghat, Farzaneh Taghian*, Khosro Jalali Dehkordi, Hasan Naghizadeh
    Introduction

    functional exercises and consumption of the medicinal plant Ginkgo biloba, a natural source of flavonoids and polyphenolic compounds, have beneficial effects in improving the inflammatory state and physical performance of people exposed to occupational stress. Therefore, the aim of the present study was to investigate the effect of 12 weeks of high-intensity functional training and consumption of Ginkgo biloba extract on the serum levels of interleukin-8 and interleukin-1β in operational male firefighters of Yazd city.

    Materials and Methods

    For this purpose, 48 male firefighters were randomly divided into four groups including high-intensity functional training (HIFT), high-intensity functional training with ginkgo biloba consumption, ginkgo biloba extract consumption, and control-placebo. The training was carried out for 12 weeks and 4 sessions per week. Ginkgo biloba extract (80 mg) was administered as two capsules once a day after breakfast for 12 weeks. Blood samples were taken before and 48 hours after the last training session. Data were analyzed using two-way analysis of variance with SPSS-26 software.

    Results

    The results showed that the interaction effect of exercise and ginkgo biloba extract, as well as the effect of exercise and ginkgo biloba extract alone, caused a significant decrease in the serum levels of interleukin-8 and interleukin-1β (p<0.05). The highest percentage of changes in interleukin-8 and interleukin-1β were obtained following exercise intervention along with the consumption of Ginkgo biloba extract.

    Conclusion

    Performing high-intensity functional exercises with Ginkgo biloba extract had the greatest effect in reducing serum levels of inflammatory indicators and improving oxidative stress conditions in firefighters.

    Keywords: Functional Training, Ginkgo Biloba, Cytokine, Operational Firefighters
  • حسن نقی زاده*، فائزه حیدری، زهرا رستمی

    زمینه و هدف:

     استفاد ه از گیاهان د ارویی همراه با تمرین ورزشی، به د لیل تعد یل پاسخ های التهابی و اکسایشی، به ویژه د ر افراد چاق بسیار مورد توجه قرار گرفته است. لذا هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر توام هشت هفته تمرین تناوبی شد ید (HIIT) و مکمل یاری چای سبز، بر سطوح سرمی استیل کولین استراز (AChE)، آمیلوئید بتا-42 (Aβ42) و مالون د ی آلد ئید (MDA) د ر مرد ان سالمند چاق تمرین نکرد ه بود .

    روش تحقیق: 

    بدین منظور، 48 مرد سالمند چاق (میانگین سنی 16/3±42/65 سال و شاخص تود ه بدنی 15/1±93/30 کیلوگرم/متر مربع) به طور تصاد فی به چهار گروه 12 نفری شامل HIIT، مکمل چای سبز، HIIT +مکمل چای سبز و کنترل - دارونما تقسیم شد ند . مداخله HIIT به صورت هشت هفته و سه جلسه در هفته انجام شد . مکمل چای سبز د ر قالب 6 کپسول د ر روز به میزان 450 میلی گرم توسط گروه های هدف دریافت شد . نمونه گیری 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین صورت گرفت و شاخص های AChE و Aβ42 به روش الایزا و میزان MDA به روش TBARS سنجش شد . نتایج با استفاد ه از روش تحلیل واریانس با اند ازه گیری مکرر، تحلیل واریانس د و راهه و آزمون تعقیبی توکی د ر سطح معنی د اری 0/05>p استخراج گرد ید .

    یافته ها

    بیشترین تغییرات (کاهش) معنی د ار د ر شاخص توده بدن (01/0=p، 50/3 د رصد) و د رصد چربی بدن (0/0001=p، 11/07 د رصد)؛ و بیشترین افزایش معنی د ار د ر حد اکثر اکسیژن مصرفی (0/02=p، 9/22 د رصد) بعد از هشت هفته تمرین +HIIT مکمل چای سبز مشاهد ه شد . اثر توام HIIT و مکمل چای سبز سبب کاهش معنی دار AChE (0001/0=p، 91/19 د رصد)، Aβ42 (0001/0=p، 99/27 د رصد) و MDA (0/01=p، 26/09 د رصد) شد . به علاوه، HIIT به طور معنی د اری AChE (0/02=p، 15/67 د رصد)، Aβ42 (0/01=p، 16/22) و MDA (0/01=p، 14/14 د رصد) را کاهش د اد و مکمل چای سبز فقط موجب کاهش معنی د ار Aβ42 (0/02=p، 6/19 د رصد) گرد ید .

    نتیجه گیری

    مد اخله توام HIIT با مکمل چای سبز، نسبت به اثر هر کد ام به تنهایی، باعث بهبود بیشتر شاخص های التهابی و اکسایشی د ر مرد ان سالمند چاق می شود .

    کلید واژگان: تمرین ورزشی, مکمل یاری چای سبز, التهاب, استرس اکسایشی, سالمند ی
    Hasan Naghizadeh *, Faeze Heydari, Zahra Rostami
    Background and Aim

    The use of medicinal plants along with exercise especially in obese people has received much attention due to the modulation of inflammatory and oxidative responses. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of eight weeks of high intensity interval training (HIIT) and green tea supplement on serum levels of acetylcholinesterase (AChE), amyloid beta-42 (Aβ42) and malondialdehyde (MDA) in untrained obese elderly men.

    Materials and Methods

    Forty eight obese elderly men (age 65.42±3.16 years and body mass index 30.93±1.15 kg/m2) were randomly divided into four groups of 12 people including HIIT, supplement green tea, HIIT+ green tea supplement and control- placebo. HIIT training was carried out for eight weeks and three sessions per week. Green tea supplement in the form of six capsules per day in the amount of 450 mg was received by the target groups. Testing was done 48 hours before and after the last training session. The AChE and AB42 were measured by ELISA and MDA by TBARS method. Results were extracted using by analysis of variance with repeated measurement, analysis of variance two -way and Tukey’s post hoc tests at a significance level of p<0.05.

    Results

    The most significant changes (decrease) in body mass index (p=0.01, 3.50%) and percent body fat (p=0.0001, 11.07%); and a significant increase in maximum oxygen consumption (p=0.02, 9.22%) was observed in the HIIT+ green tea group. The combined effect of HIIT and green tea supplementation showed a significant decrease in AChE (p=0.0001, 19.91%), Aβ42 (p=0.0001, 27.99%), and MDA (p=0.01, 26.09%). Moreover, the HIIT caused significant decrease  in AChE (p=0.02, 15.67%), Aβ42 (p=0.01, 16.22%) and MDA (p=0.01, 14.14%); and green tea supplement caused a significant decrease in Aβ42 (p=0.023, 6.19%).

    Conclusion

    The combined intervention of HIIT with green tea supplement compared to the effect of each one alone, causes a further improvement of inflammatory and oxidative indices in obese elderly men.

    Keywords: Exercise Training, Green Tea Supplement, Inflammation, Oxidative Stress, Aging
  • حسین براتی*، حسن نقی زاده، سهیلا پیروزفر

    بخش قابل توجهی از احادیث شیعه درباره شخصیت حضرت عیسی (ع) و تعالیم، اقوال و مناقشات پیرامون ایشان وارد شده اند. در این میان، تصویر یا انگاره این شخصیت الهی، در احادیث شیخ صدوق جلوه ویژه تری دارد و توسط روایات نقل شده از جانب او، بیش ازپیش وارد گفتمان حدیثی شیعه شده است. پژوهه حاضر می کوشد با روشی توصیفی تحلیلی تصویر ارائه شده از شخصیت حضرت عیسی (ع) را در ضمن احادیث نقل شده توسط عالم اخباری مکتب قم، یعنی ابن بابویه، نشان دهد و در ضمن، ارتباط و پیوند برخی از اندیشه های شیعه با حضرت عیسی (ع) را نمایان سازد. نتایج نشان می دهد که این احادیث از سویی برای شناختن هویت عیسی (ع) وارد شده اند و ازسویی دیگر در پیوند وی با مسائل و اصول مهمی همچون توحید، نبوت و امامت مطرح گشته اند؛ ازهمین رو ارتباط آن حضرت با مسئله وصایت، مهدویت، فترت، بشارت به آمدن پیامبر اسلام (ص)، مسئله غلو و پاسخ به برخی شبهات مطرح شده از جانب برخی فرقه ها و مسائل دیگر، ازجمله موضوعاتی هستند که از طرفی هویت حضرت عیسی (ع) و ازطرف دیگر هویت بخشی ایشان به برخی آموزه های شیعی را در احادیث نقل شده توسط ابن بابویه نمایان می سازد.

    کلید واژگان: ابن بابویه, حدیث شیعه, توحید, نبوت, امامت, مهدویت, حضرت عیسی(ع)
  • زهرا اصغری*، حسن نقی زاده
    بخشی از میراث حدیثی ما به زندگی، شخصیت و سیره انبیای الهی مربوط می شود. ازجمله این روایات، حدیث «آخر من یدخل الجنه من النبیین سلیمان بن داود علیه السلام و ذلک لما اعطی فی الدنیا» است. بنابر ظاهر این روایت، حضرت سلیمان(ع) به سبب موهبتی که در دنیا به وی عطا شده بود، از میان پیامبران الهی آخرین فردی است که وارد بهشت می شود.طی جست وجو در منابع حدیثی، تنها دو روایت با این مضمون در کتب روایی شیعه و سه مورد در کتب روایی اهل سنت با اختلاف نسخه به چشم خورده است. این روایات نیازمند واکاوی سندی و متنی است. در خصوص مضمون روایت این پرسش مطرح است که باتوجه به عظمت، عصمت و برگزیدگی انبیای الهی، چگونه ملک سلیمان که از ویژگی خاص نبوت اوست، زمینه ساز تاخیر ورود این پیامبر الهی به بهشت می شود؟ بررسی ها نشان می دهد که این روایات به لحاظ سندی فاقد اعتبار و به لحاظ دلالت متن با متون قرآنی و حدیثی موجود در این زمینه ناسازگار است.
    کلید واژگان: پیامبران, سلیمان(ع), بهشت, آخرت
    Zahra Asghari *, Hassan Naghizadeh
    Part of our narrative heritage is regarding the life, personality, and biography of the divine prophets. One of these hadiths is the narration "Ākhiru man yadkhulu al-Jannata Min al-nabīyīna Solaymān ibnu Dāwūda(AS) wa dhālika limā ʾuʿṭīya fi al-donyā". It is about Solomon and apparently conveys that he will be the last prophet entering Paradise due to the gift given to him. By searching the meaning of this narration in the hadith sources, only two and three narrations were found in Shia and Sunni narrative books, respectively. It is necessary to analyze the text and isnad of these narrations. Regarding the meaning, the raised question is, despite the divine prophets' high status, infallibility, and selection by Allah, how will Solomon's kingdom, the special feature of his prophecy, lead to his delay in entering Paradise? The findings show that the isnads of these narrations are invalid, and their denotations are incompatible with the Quranic and narrative texts.
    Keywords: Prophets, Solomon (AS), Paradise, Hereafter
  • محمد قادری بافی*، محمدعلی رضایی کرمانی، حسن نقی زاده
    هدف

    این مقاله در پی آن است تا با تحلیل متون و گزاره های قرآنی و روایی، مفهوم سلامت معنوی خانواده را در سبک زندگی اسلامی به همراه شاخص ها و معرف های آن معرفی نماید. این پژوهش به بررسی اساسی ترین مولفه سلامت معنوی خانواده در آموزه های قرآنی روایی به منظور کشف و استخراج شاخص ها و معرف های آن در نهاد خانواده می پردازد.

    مواد و روش ها

    برای گردآوری اطلاعات موردنیاز از مواد و داده های کتابخانه و از منابع و کتاب های معتبر و دست اول دینی با تاکید بر آیات و روایات بهره گیری شده است.

    یافته ها

    «باور توحیدی» به عنوان اصلی ترین مولفه شناختی سلامت معنوی در خانواده است که به عنوان یک باور کلان، در همه ابعاد زندگی اثر گذاشته و به سایر اهداف خرد در زندگی نیز جهت داده و زمینه تعارض های خانوادگی را از بین می برد. شاخص های آن از دیدگاه قرآن، انسجام درونی خانواده، امید و خوش گمانی به خدای هستی، نیایش و آخرت گرایی است و برای این شاخص ها، نشانگرهایی همچون سرعت عمل در خوبی ها، دعوت خانواده به امر ولایت، یادآوری مساله مرگ به اعضای خانواده، اقامه نماز در خانه، تلاوت قرآن در خانه، هنجاری سازی آخرت گرایی در خانواده، افزایش آستانه تحمل و صبر در برابر رفتارهای اعضای خانواده، رعایت اعتدال در مصرف و حذف زینت های کاذب از زندگی در جهت تثبیت آخرت گرایی در خانواده وجود دارد.

    نتیجه گیری

    بر این اساس مهم ترین مولفه سلامت معنوی، خداباوری و نگرش توحیدی انسان است که این نوع بینش در همه حوزه های ارتباطی انسان خصوصا خانواده و بر همه ابعاد انسان (بینشی، گرایشی و رفتاری) اثرگذار است.

    کلید واژگان: خانواده, سلامت معنوی, شاخص, مولفه شناختی, قرآن
    Mohammad Ghaderibafi *, Mohammad Ali Rezai Kermani, Hasan Naghizadeh
    Purpose

    This article seeks to introduce the concept of spiritual health of the family in the Islamic lifestyle along with its indicators and identifiers by analyzing Quranic and narrative texts and propositions. This research examines the most fundamental component of the spiritual health of the family in the narrative Quranic teachings in order to discover and extract its indicators and identifiers in the institution of the family.

    Materials and methods

    To collect the required information, the materials and data of the library and reliable and first-hand religious sources and books with emphasis on the verses and traditions have been used              

    Findings

    "monotheistic belief" is the main cognitive component of spiritual health in the family, which, as a macro belief, has an effect on all dimensions of life and gives direction to other wisdom goals in life and eliminates the background of family conflicts.
    Its indicators from the Qur'an's point of view are the internal cohesion of the family, hope and optimism in the God of existence, prayer and the hereafter, and for these indicators, there are indicators such as the speed of doing good deeds, inviting the family to the affairs of the province, reminding the family members of the issue of death, offering prayers at home. reciting the Quran at home, normalizing the Hereafterism in the family, increasing the threshold of tolerance and patience towards the behavior of family members, observing moderation in consumption and removing false ornaments from life in order to stabilize the Hereafterism in the family.

    Conclusion

    Based on this, the spiritual health of the family finds maximum function in Quranic teachings and Islamic lifestyle and in all areas of health. A function that is less visible in today's spiritual health studies

    Keywords: Family, Spiritual Health, Index, Cognitive Component, Quran
  • سید محمدتقی شوشتری*، حسن نقی زاده، غلامرضا رئیسیان

    فوایدنگاری رجالی در محافل امامیه به عنوان یک سبک نگارشی در میان مناهج تالیفی که بر بیشتر علوم سایه افکنده، از جایگاهی ممتاز و متفاوت برخوردار است. در پژوهش حاضر با به کارگیری روش توصیفی افزون بر بیان چیستی و سابقه فایده/ فوایدنگاری و اشاره ای گذرا به اسلوب های تالیفی، به گونه ها، کاربست و پیشینه ظهور فواید رجالی که نشان دهنده کارایی داده ها و یافته های رجالیان است و به توسعه دانش رجال و تدوین اصول و قواعد آن یاری رسانده، پرداخته می شود. یادکرد آثار رجال پژوهان در زمینه فوایدنگاری و توصیف و تحلیل گزاره ها، داده ها و اطلاعات آثار یادشده با رویکرد بازشناختی، راهبرد نویسنده در مسیر پژوهش است. از دستاوردهای پژوهش حاضر می توان به فراوانی فوایدنویسی رجالی و تطور آن نسبت به دیگر سبک های تالیفی در دانش های اسلامی و پیدایش آن در زمانی پیش از مکتب حله اشاره کرد.

    کلید واژگان: سبک تالیفی, فایده نگاری, الفوائد الرجالیه, رجال شیعه
    Seyyed Mohammad Taghi Shushtari *, Hassan Naghizadeh, Gholam Reza Raeesian

    Narrators of tradition benefits in Twelvers circles as a writing style among the writing methods that have been cast on most of the sciences, have a distinct and different place. Narrators of tradition benefits in Twelvers circles as a writing style among the writing methods that have been cast on most of the sciences, have a distinct place. In this research, by using the descriptive method in addition to stating the nature and history of benefits and a reference to authoring styles, to the types, application and background of the emergence of narrators of traditions benefits that show the effectiveness of the data and findings which have helped to develop narrators of tradition knowledge and formulate its principles and rules, are discussed. Mentioning the works of scholars in the field of benefit writing and description and analysis of propositions, data and information of the mentioned works with a cognitive approach is the author's strategy in the research. Among the achievements of the present research, we can point out the abundance of narrators of tradition writing and its evolution compared to other authoring styles in Islamic knowledge and its emergence before the Helleh School.

    Keywords: Authorial Style, Benefit Writing, Al-Fawaed Al-Rejaliyah, Shi'ite Narrators Of Tradition
  • حسن نقی زاده*
    هدف

    به نظر می رسد چاقی با مشکلات تنفسی مرتبط است؛ و عملکرد تنفسی تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند تمرینات بدنی قرار می گیرد. بدین منظور، هدف از این پژوهش بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی غیرخطی و رایو فرکانسی (RF) بر عملکرد تنفسی و ترکیب بدنی در مردان چاق بود.

    روش شناسی:

     پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری شامل مردان چاق با میانگین سنی 62/2±12/30 سال و میانگین وزنی 01/3±18/92 کیلوگرم بود که 60 نفر در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه، تمرین مقاومتی غیرخطی، تمرین مقاومتی غیرخطی + RF، RF و کنترل تقسیم شدند. مداخله تمرینی و RF سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. قبل و بعد از تمرین شاخص های عملکرد تنفسی، ترکیب بدنی و VO2max سنجش شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس عاملی (2×2) اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>P تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد اثر توام تمرین و RF موجب کاهش معنی دار در وزن بدن (002/0=P، 08/3 درصد)، BMI (011/0=P، 08/3 درصد) و درصد چربی بدن (0001/0=P، 16/10 درصد)؛ و افزایش معنی دار در VO2max (017/0=P، 52/4 درصد)، FVC (0001/0=P، 71/12 درصد)، FEV1 (0001/0=P، 96/14 درصد) و FEF 25-75% (018/0=P، 86/5 درصد) شد. تمرین به تنهایی باعث تغییرات معنی دار در تمام متغیرهای وابسته شد، ولی RF به تنهایی باعث تغییرات معنی دار نشد (05/0<P).

    نتیجه گیری

    بنابراین، اثر توام تمرین مقاومتی غیرخطی و RF، منجر به بهبود بیشتر عملکرد تنفسی، ترکیب بدنی و ظرفیت هوازی در مردان چاق شد.

    کلید واژگان: تمرین مقاومتی غیرخطی, رادیو فرکانسی, عملکرد ریوی, ترکیب بدن
    Hasan Naghizadeh *
    Aim

    Obesity appears to be associated with respiratory problems, and respiratory function is affected by various factors such as physical exercise. For this purpose, the aim of this study was to investigate the effect of eight weeks of non-linear resistance training and radio frequency (RF) on respiratory function and body composition in obese men.

    Methods

    The current research is semi-experimental. The statistical population included obese men (mean age 30.12±2.62 years and weight 92.18±3.01 kg), and 60 people participated in this research. Subjects were randomly divided into four groups: non-linear resistance training, non-linear resistance training + RF, RF and control. Training and RF intervention was implemented three sessions a week for eight weeks. Respiratory function, body composition and VO2max were measured before and after training. Data was analysed using factorial variance analysis (2x2) with repeated measures and Tukey's post hoc test at a significant level of p<0.05.

    Results

    Interactive effects of training and RF significantly decreased body weight (P=0.002, 3.08 %), BMI (P=0.011, 3.08 %), body fat percentage (P=0.0001, 10.16 %), and significantly increased VO2max (P=0.017, 4.52%), FVC (P=0.0001, 12.71%), FEV1 (P=0.0001, 14.96%) and FEF 75-25% (P=0.018, 5.86%). Training alone caused significant changes in all dependent variables (p<0.05), but RF alone did not cause significant changes (P>0.05).

    Conclusions

    Therefore, the combined effect of non-linear resistance training and RF led to further improvement of respiratory function, body composition and aerobic capacity in obese men.

    Keywords: Non-linear resistance training, RF, Pulmonary function, Body Composition
  • حسین براتی، حسن نقی زاده*، سهیلا پیروزفر

    آیه 57 سوره زخرف، از مثلی حکایت دارد که مورد تمسخر و استهزاء مشرکان قرار گرفته است و آنان با پیامبر(ص) به جدال پرداخته اند. مفسران در اینکه مراد از مثل زده شده چیست و این آیه چه معنا و مفهومی دارد، همسو و هم صدا نبوده و دیدگاه هایی را مطرح ساخته اند که هریک با نوعی چالش مواجه است. پژوهه حاضر با روشی توصیفی تحلیلی و انتقادی کوشیده است با بررسی این آیه و دیگر آیات و تحلیل تفاسیر و روایاتی که ذیل آیه مطرح هستند، مناسب ترین تفسیر را ارائه دهد. نتایج نشان می دهد که میان دو نوع روایت مربوط به سبب نزول، نوعی خلط صورت گرفته و بی توجهی به این نکته موجب شده که فهم آیه دشوارتر شود. از این رو نقلی که مثل مورد نظر را به مشرکان و نه لزوما ابن زبعری منتسب می داند، صحیح تر و در عین حال با سیاق و بافت خود آیات نیز سازگارتر است. همین نکته می تواند نقدی قرآنی، مبتنی بر بررسی روایات وارده بر مفسرانی که مثل زده شده را از جانب خداوند می دانند، به حساب آید.

    کلید واژگان: عیسی بن مریم(ع), ضرب مثل, مشرکان, جدال, تفسیر
    Hossein Barati, Hassan Naqizadeh *, Soheila Pirouzfar

    Verse 57 of Sūrat Az-Zukhruf is a parable that has been mocked at and ridiculed by the polytheists and they dispute with the Prophet Muhammad(PBUH). Mufassirūn (Arabic: مفسرون, an author of a tafsīr) have not been consonant or consonant in what is meant by the mentioned parable and what this verse means and have raised views that each one faces a kind of challenge. The present research, by a descriptive-analytical and critical method, has tried to provide the most appropriate tafsīr (Arabic: تفسیر, Quranic exegesis) or Quranic exegesis by examining this verse and other verses and analyzing the Quranic exegesis and narratives that are under the verse. The results show that there is a confusion between the two types of narratives related to the cause of the revelation and ignoring this point has made it more difficult to understand the verse. Therefore, the narration that attributes the parable to the polytheists and not necessarily to Ibn Zibaʿrī (Arabic: ابن زبعری) is more correct and at the same time more consistent with the context of the verses themselves. This can be considered as a criticism of the Quran based on examining ʾaḥādīṯ transmitted to mufassirūn who consider the given parable to be from God.

    Keywords: Jesus (Arabic: عیسی بن مریم, Romanized: ʿĪsā ibn Maryam, lit. Jesus, son of Mary), Saying a proverb, Polytheisms (Idolaters), Disputing (Arabic: جدال), Tafsīr (Arabic: تفسیر, Quranic exegesis)
  • سید مرتضی حسینی شیرگ*، حسن نقی زاده
    بررسی نقش جریان های سیاسی مدعی مهدویت می تواند به مشخص کردن مجعولات واردشده از سوی سیاسیون به روایات مهدوی کمک کند و به پالایش هرچه بیشتر روایات این حوزه بیانجامد. ازجمله دلایل رویکرد سیاسیون به مهدویت، ظرفیت این بحث در پیشبرد اهداف شان است. با این توضیح که مفاهیم و معارفی در مهدویت مطرح می شود که توسل به آن ها می توانست برای سیاسیون کارآمد باشد. ظرفیت خاص برخی مفاهیم مهدویت مانند «کارکرد سیاسی برخی القاب مرتبط با مهدویت»، «نظریه دولت متصله» و «قابلیت خاص بحث نشانه های ظهور» مهم ترین دلایل رویکرد این جریان ها به حوزه مهدویت می باشد. مطالعه حاضر با رویکرد تحلیلی- توصیفی، به دنبال ردیابی و گونه شناسی روایاتی است که توسط جریان های سیاسی در حوزه مهدویت جعل  یا تحریف شده است و هم چنین نگاهی دارد به دلایل رویکرد جریان های سیاسی به حوزه مهدویت. یافته های این مطالعه بیانگر وجود گونه های متعددی از جعل و تحریف در روایات و معارف مهدوی است: 1.جعل در نام، نسب و مصداق مهدی موعود؛ 2.جعل در ویژگی های جسمی مهدی موعود؛ 3.جعل در مکان ظهور؛ 4.جعل درزمینه دولت متصله و 5.جعل در مدح و ذم بلاد از  گونه های مهم جعل و تحریف جریان های سیاسی در حوزه مهدویت است.
    کلید واژگان: مهدویت, سیاست, وضع حدیث, تحریف حدیث, فقه الحدیث
    Seyed Morteza Hosseini *, Hasan Naghizadeh
    Study of the role of political currents claiming Mahdism can identify the fabricated hadiths introduced by politicians to Mahdavi traditions and refine the traditions of this area as much as possible. Among the reasons for politicians' approach to Mahdism is the capacity of this discussion to advance their goals. In other words, there are concepts and teachings in Mahdism which are effective for politicians. The special capacity of some concepts of Mahdism, such as "the political function of some titles related to Mahdism", "the theory of connected state," and "the special ability to discuss the signs of emergence" are among the most important reasons for the approach of these currents to Mahdism. Using the analytical-descriptive method, this research seeks to trace fabricated narratives that have been forged or fabricated by political currents in the field of Mahdism. It takes also a look at reasons for the approach of political currents to Mahdism. Findings show many types of forgery in Mahdavi traditions and teachings, of which the most important types are as follows: "Forgery in the name, lineage, and example of the Promised Mahdi", "forgery in the physical characteristics of the Promised Mahdi", "forgery in the place of Appearance", "forgery in the issue of connected government", "forgery in praise and blame of lands".
    Keywords: Mahdism, Politics, Fabrication of Hadith, Forgery of Hadith, Understanding Hadith
  • فرزانه یزدی*، حسن نقی زاده
    در متون حدیثی روایات زیادی وجود دارد که با تعابیری همچون «وجبت له الجنه» و نظایر آن، تعدادی از عناصر اعتقادی، اخلاقی و یا رفتاری را برجسته و مهم توصیف نموده و التزام به آنها را موجب قطعیت ورود انسان به بهشت معرفی کرده اند. ذکر این پاداش بزرگ و حیرت انگیز برای این عناصر، روایات مذکور را با چالش های مختلفی روبرو کرده است؛ از جمله اینکه در تلقی نخستین، این پاداش در ازای آن عوامل، نامتناسب و غیر قابل باور به نظر می رسد، و نیز وعده پاداش بهشت در ازای اعمالی به ظاهر اندک نظیر استغفار، موجب امیدواری کاذب و اباحه گری و جرات مندی بر انجام گناه در افراد می شود. همین امر سبب شده تا برخی در مواجهه با این احادیث رویکرد سلبی اتخاذ نمایند و نسبت به اصل صدور این روایات تردید کرده و آنها را ضعیف السند و یا مجعول تلقی کنند.در این مقاله، نگارنده کوشیده است ضمن بیان تحلیل آماری و ذکر نمونه هایی از این روایات، راهکارهایی برای حل چالش های مذکور ارائه نموده و رویکرد سلبی نسبت به این روایات و نادیده انگاشتن آنها را نادرست تلقی کرده است. از جمله احتمالاتی که برای برون رفت از اشکالات مذکور بیان شده است، می توان به عدم لزوم تناسب میان عمل و جزا ، تفاوت نهادن میان علت تامه و علت ناقصه و پرهیز از تمام نگاری «سبب»، تفاوت میان صورت «ملکی» و صورت «ملکوتی» اعمال، توجه به تفاوت مراتب بهشت و مقامات بهشتیان و مواردی دیگر اشاره نمود.
    کلید واژگان: روایات وجبت له الجنه, موجبات بهشتی شدن, جنت, بهشت, پاداش های عظیم
  • حسن نقی زاده*
    هدف

    مداخلات تمرینات استقامتی همراه با عوامل تغذیه ای سازگار ی های فیزیولوژیکی را ممکن است تحت تاثیر قرار دهند. اثر توام تمرین استقامتی و آب قلیایی بر وضعیت آنتی اکسیدانی و پراکسیدانی افراد چاق غیرفعال کمتر بررسی شده است. لذا، هدف تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف آب قلیایی بر وضعیت آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی در مردان چاق غیرفعال بود.

    روش شناسی: 

    تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری شامل مردان سالم با میانگین سنی 11/3±27/33 سال و میانگین وزنی 91/2±16/94 کیلوگرم بود که 56 نفر در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه، تمرین استقامتی، تمرین استقامتی با آب قلیایی، آب قلیایی و کنترل تقسیم شدند. مداخله تمرینی سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. آب قلیایی (5/9pH) به میزان kg/mL 10پس از هر جلسه تمرین دریافت شد. قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین شاخص های آنتی اکسیدانی و پراکسیدانی سنجش شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد هشت هفته تمرین باعث افزایش معنادار SOD (69/11 درصد، 210/0p=) و کاهش معنادار MDA (41/4 درصد، 037/0p=) شد. بیشترین درصد تغییرات معنادار در مقادیر سرمی SOD (08/16 درصد، 014/0p=) و MDA (88/5 درصد، 016/0p=) به گروه تمرین همراه با آب قلیایی اختصاص داشت. آب قلیایی به تنهایی باعث تغییرات معنا دار در مقادیر سرمی SOD (94/3 درصد، 059/0p=) و MDA (45/1 درصد، 143/0p=) نشد.

    نتیجه گیری

    اثر توام تمرین استقامتی و آب قلیایی موجب بهبود بیشتر وضعیت ردوکس در مردان چاق غیرفعال می شود.

    کلید واژگان: تمرین استقامتی, آب قلیایی, وضعیت ردوکس, مردان چاق
    Hassan Naghizadeh *
    Aims

    Endurance training interventions with nutritional factors may affect physiological adaptations. The combined effect of endurance exercise and alkaline water has been less investigated on the antioxidant and peroxidative status of inactive obese people. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of eight weeks of endurance training with alkaline water consumption on antioxidant status and lipid peroxidation in inactive obese men.

    Methods

    The current research was semi-experimental. The statistical population included healthy men with an average age of 33.27±3.11 years and an average weight of 94.16±2.91 kg, of which 56 people participated in this research. The subjects were randomly divided into four groups: endurance training, endurance training with alkaline water, alkaline water and control. The exercise intervention was implemented three sessions a week for eight weeks. Alkaline water (pH 9.5) was received at the rate of 10 kg/mL after each training session. Before and after the last training session, antioxidant and peroxide indicators were measured.

    Results

    The results showed that eight weeks of endurance training caused a significant increase in SOD (11.69%, p=0.210) and a significant decrease in MDA (4.41%, p=0.037). The highest percentage of significant changes in the serum values of SOD (16.08%, p=0.014) and MDA (5.88%, p=0.016) were assigned to the exercise group with alkaline water.Alkaline water alone did not cause significant changes in the serum values of SOD (3.94%, p=0.059) and MDA (1.45%, p=0.143).

    Conclusion

    The combined effect of endurance exercise and alkaline water improves the redox status in inactive obese men.

    Keywords: Endurance training, alkaline water, redox status, obese men
  • سید مرتضی حسینی شیرگ، حسن نقی زاده*، محمدحسن رستمی

    بررسی نقش جریان های سیاسی مدعی مهدویت می تواند به مشخص کردن مجعولات واردشده ازسوی سیاسیون به روایات مهدوی کمک کند و به پالایش هرچه بیشتر روایات این حوزه بینجامد. ظهور مدعیان مهدوی فراوان در زیدیه نشان از آن دارد که مهدویت در این جریان از کارکرد سیاسی پررنگی برخوردار بوده است. شواهدی از جعل و تحریف روایات مهدوی را می توان در این فرقه ردیابی نمود. مطالعه حاضر با بررسی منابع متقدم زیدیه و منابع حدیثی فریقین و مطالعه تاریخی سرگذشت مدعیان مهدویت در فرقه زیدیه، آن دسته از احادیث و ادعاهای مرتبط با مفاهیم و معارف مهدوی را که نیاز به تامل داشته و محل بحث بوده، شناسایی کرده و با رویکرد تحلیلی توصیفی، به دنبال ردیابی روایات جعلی است که توسط جریان سیاسی زیدیه جعل یا مورد تحریف واقع شده اند. داده های این مطالعه که براساس تاریخ ظهور مدعیان مهدویت در زیدیه دسته بندی شده، بیانگر گونه های فراوانی از جعل و تحریف در روایات و معارف مهدوی است که جریان های «زید بن علی» و «نفس زکیه»، از مهم ترین آن هاست. در این میان نقش جریان «نفس زکیه» بسیار پررنگ تر است. همچنین درباره روایات فضیلت آخرالزمانی طالقان و احادیثی با طرف «اسمه اسم نبی» گمان دست داشتن زیدیان در جعل آن می رود.

    کلید واژگان: مهدویت, زیدیه, حدیث جعلی, سیاست
    Seyyed Morteza Hosseini Shirg, Hassan Naghizadeh *, MohammadHassan Rostami
    Introduction

    Mahdavi's traditions and concepts have been the focus of various political groups at the forefront of Islam. It seems that political currents claiming Mahdism have played a large role in falsifying and distorting Mahdavi traditions and concepts and have used the method of falsification as a way of political exploitation of Mahdavi traditions. It seems that at the end of the Umayyad period, most of the fake traditions and concepts found their way into Mahdavi traditions. During this period, various political groups such as the Abbasids, Kisaniyyas, Zaidis, etc. tried to take over the government, and one of the most important tricks of these political currents in order to legitimize themselves was resorting to Mahdavi concepts; In such a way that we see Mahdavi claims widely in all these currents. Many traditions have been narrated from the Prophet about the emergence of a man from his family as the Mahdi. In these traditions, the important feature of Mahdi is mentioned, that is, justice. These traditions existed among the people and many considered themselves waiting for the appearance of the promised Mahdi.Among the political currents of the beginning of Islam, which tried to legitimize and gain power by using Mahdavi hadiths, we can mention various currents that emerged in Zaidiyyah. Many clues can be found that currents such as Nafs Zakiya, Yahya ibn Omar and Muhammad ibn Qasim have pursued their own political interests by using Mahdavi's teachings and hadiths. In the meantime, the flow of Zakiyah's soul, namely Muhammad ibn Abdullah ibn Hassan, has played a more prominent role in forging and distorting hadiths and teachings of Mahdism.

    Materials and Methods

    In this study, we have examined the advanced sources of Zaidiyyah, as well as the hadith sources of Fariqayn, and the historical study of the history of the claimants of Mahdism in the Zaydiyya sect, and we have identified those types of hadiths and claims related to Mahdavi concepts and teachings, which required reflection and discussion. We have investigated these traditions with descriptive and analytical methods. With the explanation that in order to find the Zaidian forgeries in the Mahdavi traditions, the answers to the above questions can be reached in two ways. First, the historical study of the most important movements of Zaidiyya and the examination of their claims, which are related to the discussion of Mahdism, are discussed. To move in this direction, the investigation of Islamic first-hand historical sources and sources like Muqatil al-Talbeen of Abul Faraj Esfahani (died 356 AH) and Haqiq al-Marafa fi ’Ilam Kalam of Ahmad ibn Sulaiman (died 556 AH), which are among the first-hand sources of Zaidiyyah, can be helpful. And the second way is to review the narratives that are somewhat doubtful and can be related to some of these currents. In fact, in this method, we are looking for clues that connect the hadith in question with a specific political current. Many examples of such hadiths can be found that are related to some political currents, so by using this clue, we can look for more evidence to prove the falsification or distortion of these items. Among the prominent examples of this type of traditions, we can mention the traditions related to the stammering of Mahdi Mououd's speech or the traditions of Yaran Taleqani of Mououd Mehdi, each of which is related to a specific political current.

    Results and Discussion

    The Mahdavi debates in Zaidiyyah are more than a religious issue, it is a political issue, and several political currents can be traced in this sect that started an uprising by taking advantage of the political color of these concepts. In the course of Zayd ibn Ali, although we do not witness falsification of hadith due to the fact that his followers do not believe in the absence of Zayd; However, we see the use of Mahdavi titles such as "Mahdi" and "Mansour" in order to make him superior and to insinuate that he is a Mahdi. In other schools of Zaidiyyah, such as Nafs Zakiyah, Yahya ibn Omar and Muhammad ibn Qasim, we witness the falsification and distortion of hadiths for political interests.

    Conclusion

    In the course of Muhammad ibn Abdullah ibn Hasan, nicknamed "Zakieh's soul", Mahdavi concepts play a prominent role. In many hadiths, traces of this trend can be seen, its falsification and distortion. In order to insinuate that he is a Mahdi, traditions have been forged in his name, father's name, nickname, mother's name and physical characteristics. The traditions that consider the name of the promised Mahdi's father to be the same as that of the Prophet's father are completely rejected from the point of view of the evidence, and these traditions cannot be cited. And due to the existence of several evidences, these kinds of traditions are not unrelated to some political currents, including the Nafs Zakiya current. On the other hand, the hadiths that only emphasized the same name of the promised Mahdi with the Prophet have been considered authentic by many hadith scholars of the Fariqayn in many cases. In the traditions that some of the promised companions of the end of time know from Taleghan, as well as the traditions that talk about the treasures of Taleghan, traces of Muhammad Ibn Qasim can be observed. We witness the appeal to the signs of emergence and the claim that some of these signs happened in the course of Yahya ibn Omar. In my opinion, the reason for resorting to the signs of emergence during Yahya's time should be considered that he was not the same name as the Prophet, contrary to many Mahdavi mutawatar hadiths.Also, the falsification and distortion of traditions by "Ismuhu Ismu Nabi" cannot be unrelated to Yahya's movement; However, this claim needs to be studied and find more evidence.

    Keywords: Mahdism, Zaidiyyah, fabricated hadith, Politics
  • حسین براتی، حسن نقی زاده*، سهیلا پیروزفر
    مسیله اقتدای حضرت عیسی (ع) به حضرت مهدی (ع) از جایگاه ویژه ای در میان احادیث اسلامی برخوردار است. پژوهش حاضر می کوشد با روشی توصیفی-تحلیلی و با رویکردی تاریخ انگاره ای به بررسی این مسیله پرداخته و آن را با توجه به گفتمان های حدیثی و رویکردهای مختلف محدثان شیعه بازخوانی کند و در عین حال به بررسی سندی آن نیز اهتمام ورزد. نتایج نشان می دهد این گزاره در دوره های مختلف و نزد دانشیان حدیثی شیعه به یک صورت نقل نشده و دست کم، چهار دوره گفتمانی را پشت سر نهاده است: ابتدا در کتاب منسوب به سلیم در ضمن گفت وگوی راهبی مسیحی با امام علی (ع) و همچنین گفتمان تفسیری-روایی کتب منسوب به علی بن ابراهیم قمی و فرات کوفی مطرح می شود؛ سپس نزد عالمانی چون شیخ کلینی و شیخ طوسی جایگاه نه چندان پررنگ آن مشاهده می شود؛ با نقل گسترده آن توسط شیخ صدوق، دوره طلایی خود را طی می کند و تثبیت می شود؛ در دوره بعدی هم نزد محدثان متاخر، جنبه کارکردگرایانه آن و حضور آن در پیوند بیش از پیش با برخی مباحث اعتقادی غلبه می کند. هرچند این گزاره از نظر اصول حاکم بر علم رجال و درایه در میان روایات شیعه به اصطلاح صحیح السند نیست، اما کثرت نقل آن به طرق مختلف در میان فریقین، ارزش آن را نشان می دهد.
    کلید واژگان: حضرت عیسی (ع), حضرت مهدی (ع), محدثان, انگاره, منابع روایی
    Hossein Barati, Hassan Naghizadeh *, Soheila Pirozfar
    The issue of Jesus Christ's following of Imam Mahdi has a specific position among Islamic traditions. The current research attempts to study this in a descriptive-analytical way and with a history approach. Moreover, it aims to restate this based on Hadith discussions and different approaches of Shia scholars of hadith. Results show that this issue hasn't been dealt with in a uniform way and there has been at least 4 discussion era for that. It is mentioned first in a book attributed to Salim under the discussion between a Christian monk and Imam Ali. It's also mentioned under a narrative-interpretative discussion in books attributed to Ali ibn Ibrahim Ghoomi and Forat Kufi. You can later see that but not very clearly mentioned by scholars like koleyni and Toosi. The issue finds its golden era with sheikh Saduq and it becomes confirmed. Later in next eras it also finds its importance with later scholars and one can see the issue in relation with some belief discussions. Although this issue doesn't have a correct evidence among Shia traditions based on principles that rule the science of rejal and derayah but its multitude quote among both Shia and sunni sources shows its value and importance.
    Keywords: Jesus Christ, Imam Mahdi, Scholars of Hadith, Image, Narrative Sources
  • سید مرتضی حسینی شیرگ، حسن نقی زاده *، محمدحسن رستمی
    Seyed Morteza Hosseini, hsan Nagizadeh, MohammadHassan Rostami

    The ingress of Israʼiliyyat to Islamic sources was an unpleasant phenomenon which involved most of the Islamic educations. The trust of Muslim narrators to Jewish sources and people was efficacious in the spread and ingress of Israʼiliyyat to Islamic sources. One of the Islamic educational contexts that Israʼiliyyat entered in and caused fabrication is Mahdism. This article uses Hadith and historical sources and analysis in order to proceed the two political aspects of these fabrications and Israeli sources. The first aspect is the connection between Israeli narrators or Muslim narrators who were influenced by Israʼiliyyat and their contemporaneous politicians, and their search for making apocalyptical narrated things that benefit those politicians. The second aspect is the struggle of Israeli narrators in ascending the Jewish and Christian politics by quoting apocalyptical things to present the crucial concepts, places and symbols of Israel. Different kinds of fabricated quotations and narrated things can be studied in the two aspects above.

    Keywords: Mahdism. Politic, Israʼiliyyat, Apocalypse, Fabricated Hadiths, Bible
  • حسن نقی زاده*، زهرا همتی فارسانی
    اهداف

    امروزه الگوی تمرینی مناسب همراه با مصرف گیاهان دارویی نقش مهمی در تنظیم تعادل انرژی، کاهش شاخص های التهابی و افزایش دفاع ضداکسایشی در افراد سالمند چاق دارد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف چای سبز بر سطوح سرمی تیوردوکسین رودوکتاز-1،پاراکسوناز-1، اینترلوکین یک بتا،اینترلوکین شش و گالانین در مردان چاق سالمند تمرین نکرده، بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه 48 مرد سالمند چاق تمرین نکرده به طور تصادفی در چهار گروه شامل تمرین تناوبی شدید، تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف چای سبز، مصرف چای سبز و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرین به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه و با شدت 90% ضربان قلب ذخیره اجرا شد.چای سبز روزانه به مقدار450 میلی گرم(شش کپسول در روز)دریافت شد. نمونه های خونی قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک و تحلیل کوواریانس دوراهه از طریق نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که اثر ترکیبی تمرین همراه با مصرف چای سبز و همچنین اثر تمرین به تنهایی باعث افزایش معنی دار سطوح تیوردوکسین رودوکتاز-1،پاراکسوناز-1 و کاهش معنی دار سطوح اینترلوکین یک بتا،اینترلوکین شش و گالانین شدند(P<0.05)؛ولی مصرف چای سبز به تنهایی تغییرات معنی دار را نشان نداد(P>0.05).بیشترین درصد تغییرات (افزایش و کاهش) ایجاد شده در متغیرهای بیوشیمیایی به گروه تمرین همراه با مصرف چای سبز اختصاص داشت.

    نتیجه گیری

    انجام تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف چای سبز، بیشترین تاثیر را بر افزایش سطوح آنزیم های آنتی اکسیدانی، کاهش نشان گرهای التهابی و تعادل انرژی در مردان سالمند چاق تمرین نکرده داشت.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, نشان گرهای التهابی, گالانین, تمرین تناوبی شدید, چای سبز
    Hasan Naghizadeh *, Zahra Hemati Farsani
    Objectives

    Nowadays, the appropriate exercise pattern along with the consumption of medicinal plants plays an important role in regulating energy balance, reducing inflammatory indicators and increasing antioxidant defense in obese elderly people.Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of 8 weeks of HIIT and consumption of green tea on serum levels of antioxidant enzymes, inflammatory markers and galanin in obese elderly untrained men.

    Methods & Materials:

    In this study, 48 obese elderly untrained men were randomly divided into four groups including: HIIT, HIIT with Green Tea, Green Tea and Control. HIIT were performed for 8 weeks (3 sessions per week) with 90% HRR. 450 mg of green tea was received daily (six capsules per day).Blood samples were taken before and 48 hours after the last training session. Statistical analysis was performed using Shapiro-Wilk test and two-way analysis of covariance.Data were analyzed using SPSS-26 software with a significance level of p<0.05.

    Findings

    The results showed that the combined effect of HIIT with green tea consumption and the main effect of HIIT alone caused a significant increase in the levels of thioredoxin reductase-1, paraoxonase-1 and a significant decrease in the levels of interleukin-1β, interleukin-6 and galanin(P<0.05).But consumption of green tea alone did not show significant changes(P>0.05). The highest percentage of changes (increase and decrease)created in biochemical variables was attributed to the HIIT with green tea group.

    Conclusion

    Performing HIIT with green tea consumption had the greatest effect on reducing inflammatory markers, increasing antioxidant enzymes and energy balance in obese elderly untrained men.

    Keywords: antioxidant, Inflammatory Markers, Galanin, HIIT, Green Tea
  • علیرضا حیدری نسب*، حسن نقی زاده

    ابوبکر عبدالله بن ابی داوود سجستانی (م316ق)، محدث سرشناس اهل سنت، به سبب رفتار ناهمگون خود، گاه حافظ، فقیه، ثقه و گاهی نادان، کذاب و ناصبی خوانده شده است. از طریق او که در اسناد بسیاری از روایات فریقین ازجمله اسناد روایات شیخ صدوق، مفید، طوسی و سید مرتضی قرار دارد، اخبار قابل توجهی در زمینه مناقب امام علی(ع) وارد شده است. با وجود این، گزارش های شاذ او چون نقل خبر سیلی زدن امام علی(ع) به همسران پیامبر(ص) زمینه ساز اتهام وی به ناصبی بودن است. چگونگی اعتبار رجالی سجستانی و تعامل او با منقبت های امام علی(ع) پرسش های مقاله حاضرند. او نزد عموم اهل حدیث ثقه بوده و برخی رجالیان ازجمله شماری از دانشمندان معاصر شیعه او را نااهل و دشمن دانسته اند. بررسی و تحلیل کارنامه ابن ابی داوود نشان می دهد که وی همانند عموم اهل حدیث در مواجهه با اخبار ناهمگون مناقب از علاج تعارض آن ها بازمانده و برخلاف انتظاری که از محدثی چون او می رود، شمار محدودی از مناقب پرشمار امام علی(ع) را نقل کرده است که دست کم، بخشی از آن به منظور خنثی سازی اثر نقل های طعن آمیز او و درجهت تبریه وی از اتهام به نصب اظهار شده است.

    کلید واژگان: ابن ابی داوود سجستانی, تعامل ابن ابی داوود با مناقب امام علی(ع), شخصیت شناسی ابن ابی داوود, مناقب امام علی(ع)
    Alireza Heydarinasab *, Hasan Naghizadeh

    Sa'dī's words, such as the paper, have gone hand in hand with This earth globally, and have been spotted on the eyes of readers and enthusiasts of poetry, one of the items that the works of Sheikh Ajil are always enthusiastic about, the sub-continent of India, and from The sentence of this magnanimous Mirzahar Aghpopal is the throttling of Pikandarabadi (1214-1296), which follows Sa'di's works, and he has three works, called Four Barons, Svanbestan, in response to Sa'di Boulevard and Sa'di's Golestan Sa'di. In this paper, we compared the guarantees of Golestan Hafez and Sa'di's effect in expressing the structural property of the effect of speculation, and we examined and categorized the types of guarantees used in his work. Then, by comparing the guarantees provided by Golestan with the hypothesis of yusefy copies Khazaeli, the idolatry of Golestan Saadi, regarding the recording of a fragment of Golestan's words, the importance of looking at the manuscripts in the subcontinent in the correction of the works of Saadi was pointed out; therefore, the comparison of two books can be from the perspective of correcting Golestan and then Landsat Saadi.

    Introduction

    Hadith, is the second base of Islamic knowledge, and has a reputation like the Qur'an. The details of these teachings, including the introduction of values and the value stream that followed the demise of the Prophet (peace and blessings be upon him), have been prominent in leading news. About Imam Ali (AS) has enjoyed the highest personality and behavior, we have most news that has come. After the fall of the Prophet (PBUH), the opposing currents, especially the Umayyah, in various ways, used the news stream, especially the news, to their advantage, in order to destroy the image of the Imam (AS). Then, Muslim scholars then sought to identify the correct news from the incorrect and identified many of these stories. However, many inaccurate news remained unknown and provided a distraction for some traders.
    Abu Bakr Abdullah bin Abi-Davood Sejestani is a prominent figure in the Quranic and Hadith sciences who, during his peak of his Ahl al-Sunnate activities with his father was in important centers of tradition such as Neyshabur and Baghdad, and because of his heterogeneous behavior was subject to conflicting judgments. (Dhahabi, 1382 AH, 2: 433 Ibid, 1413 AH, 13: 227) He has gained excellence because of his family fame, knowledge and exclusive writings on the Qur'an and hadith, sometimes Hafiz, jurisprudent, saqqa and the sayer of Imam Ali (AS) and sometimes ignorant, false and noble are called. This top scholar of Hadith is quoted in the traditions of Sheikh Saduq, Sheikh Mufid, Sayyid Murtada, Sheikh Tusi and some of the later Shiite communities. The present study seeks to answer the question of the status of Ibn Abi-Davood and the manner in which he behaved in relation to the position of Imam Ali (AS). Finding the answer to these questions will help him to better understand his personality and behavior, especially his attitude towards Imam Ali (AS) as a prophet of the Prophet (peace be upon him).

    1.1. Detailed Research Method

    The research method is descriptive-analytical and the method of collecting the contents of the library. Necessary information is extracted by referring to the Rigali, hadithy, and historical portraits of Farragin - books and paper or software versions. Ibn Abi Abi-Davood is first introduced and praised or blamed by Rejalian Farighine and then the most important allegations are analyzed and investigated. In the following we have the story of Sejestani's behavior in connection with the news of Imam Ali (AS) and that he has occasionally quoted Imam Ali (AS) with imperfections. In various parts, especially when examining his rationale, it is attempted to find out that he had thought and acted within the confines of the hadith, and was credited with it, When confronted with the heterogeneous Sunni hadith heritage and in the midst of the conflict of companions' news due to lack of belief, pride and inadequate skill sometimes include unnecessary news containing Imam Ali's (AS) speeches. And in order to dispel the perilous consequences it has had to infer and this has made him like the Prophet.

    Discussion

    Ibn Abi-Davood was famously born in Sejestan in 230 AH and since his early childhood he has been on numerous scientific trips to various parts of the Islamic world, later, the residents of Baghdad and the Sheikhs of the hadiths settled there. Some scholars like Ibn Nadeem, Ibn Abi YAla and Khalili praised him. (Ibn Nadim, ND: 288, Dhahabi, 1413 AH, 14: 502 and Ibid, 2003 AH, 2: 433) And others, like his father, Ibrahim Esfahani, Ibn Sa'ed, and Baghavi. (Ibn Shahin, m, ND: 17, Dhahabi, 1413 AH, 13: 227 and 228, Ibid, 1407 AH, 23: 515, Ibid, 1382 AH, 2: 433 and 434 AH, or Yafi, 1417 AH, 2: 207). The most important crimes against him are falsehood, instincts, arrogance and self-loathing and association with the rulers. (Aboo Noaim 'al-Asbahani, 1934, 2: 211; Ibn Jawzi, 1412, 13: 275; Dhahabi, 1413, 13: 227-230, Ibid, 1382 AH, 2: 434 and Ibid, m, ND, 2: 769) Ibn Abi-Davood has mentioned a number of news on the occasion of Imam Ali (AS) (Ibn Mughazeli, 1426 Q: 214, Sadooq, 1404 Q, 1: 204, Tusi, 1414 Q: 604, Ibn Mughazeli, 1426: 109, 164, 180 and 214, West, m, ND, 2, 469 and Ansari, m, ND, 2: 121, 138 and 168). But on the contrary, he has questioned the validity of some of the news of his (AS) traditions, such as the hadiths of Tair and Ghadir. (Jorjani, 1409 Q, 4: 266, religious, 1413 Q, 13: 232 and Islamic, 1390 Q, 3: 294). He has distorted some news in favor of Mu'awiyah in his favor in addition to mentioning Imam's rivals. (Ibn Asaker, 1415 AH, 54: 282, Ibid, 59: 157, Ibn Jawzi, 1386 AH, 2:27, Dhahabi, m, ND, 2: 496 and Amini, 1397 AH, 10: 146) Rather, he has used humorous news about Imam Ali (AS) and has behaved in such a way that he is sometimes exiled and sometimes sentenced to death. (Abu-noaim, Isbahani, 1934, 2: 211, Ibn hebban Isbahani, 1412 q., 3: 303, Baghdadi, 1417 q: 115, jorjani, 1409 q., 4: 266 w. Religious, 1382 q., 2: 433 and 434).

    Conclusion

    Although there are different opinions about the personality of Ibn 'Abi-Davood, But his ratio of deviation from Imam Ali (AS) due to evidence such as inconsistency in narration, pride, having a close relationship with the ruling elites and the presidency makes it clearer and stronger; Therefore, his competence for reflection is contemplated.
    The charges against him and the events that followed were due to his bold personality and social status.
    The publication of some prominent parts of Imam Ali (AS), in spite of the prohibition of the rulers on the one hand and the concealment or eradication of it by the Prophet Mohammad, on the other hand, indicates the plurality of Imam Ali (AS).
    The limited number of stories reported by Sejestani, at least partially exonerated from the charge, is evidence of his failure to perform a religious scientific duty and a reason for his deviation from Imam Ali (AS).

    Keywords: Ibn Abidavid Sejestani, Virtue Ibn Abidavid SejestaniIbn Abi Davood's Personality, Virtues of Imam Ali(AS)
  • رضا مرشدلو*، محمدعلی رضایی کرمانی، حسن نقی زاده

    روایات معصومان ع بعد از قرآن کریم مهم ترین ماخذ در استنباط احکام فقهی است. تعارض بین احادیث یکی از چالش های اساسی در پیش روی دانشمندان و حدیث پژوهان اسلامی قلمداد می شود. برخی از اخباریان و مجتهدان در صدد حل این مشکل برآمدند و دلایل و روش هایی را برای رفع آن برگزیدند. شیخ یوسف بحرانی از محدثانی است که در صدد احیاء عنصر تقیه به عنوان عامل اصلی تعارض اخبار بوده و امامان معصومb را عامل در اختلاف افکنی میان شیعیان معرفی می کند. بسیاری از اصولیان همچون شهید صدر با این نظریه مخالفت کرده، عوامل دیگری را همچون، نسخ، از میان رفتن قراین، نقل به معنا، جعل و وضع، درج، رعایت ظرفیت و سوء فهم راوی را دخیل در این موضوع می دانند. پژوهش حاضر با بررسی نظریه شهید صدر، آشکار می سازد آنچه به عنوان علل تعارض اخبار مطرح می شود ناشی از عدم تتبع کامل در دلایل اختلاف اخبار بوده و به نوعی توهم تعارض است. با فهم صحیحی از دلایل تعارض در روایات، بازگشت اختلاف اخبار به همان عنصر تقیه دارد و سهم سایر موارد ناچیز قلمداد می گردد.

    کلید واژگان: تقیه, اختلاف اخبار, تعارض حدیث, اسباب تعارض
    Reza Morshedloo *, MohammadAli Rezaei Kermani, Hasan Naghizadeh

    After the Holy Quran, the traditions of the Infallible Figures (A.S.) are the most important source in deriving jurisprudential rules. The contradiction between Hadiths is considered as one of the basic challenges facing Islamic scholars and Hadith experts. Some scholars and mujtahids tried to solve this dilemma and chose ways and methods to solve it. Sheikh Yusuf Bahrani is one of the Hadith experts who endeavored to revive the element of taqiyyah as the main factor in the contradiction of narrations and identifies the infallible Imams as the cause of discord among Shiites. Many Usuli experts such as Shahid Sadr disagree with this theory and consider other factors such as cancellation (naskh), loss of evidence, narrating by meaning, imitation, falsification, gradation, compliance with capacity and misunderstanding of the narrator to be effective in this regard. By examining the theory of Shahid Sadr, the present research reveals that what is proposed as the causes of narrations contradiction is due to the lack of full tracing the reasons for the narrations contradiction and is a kind of illusion of conflict. With a correct understanding of the reasons for the conflict in the narrations, the return of the difference in narrations is based on the same element of taqiyyah, and the contribution of other factors is considered insignificant.

    Keywords: Taqiyyah (Precautionary Dissimulation), Difference of Narrations, Contradiction of Narrations, Causes of Contradiction
  • سید مرتضی حسینی شیرگ*، حسن نقی زاده، محمدحسن رستمی

    روایات فراوانی در حوزه مهدویت پیرامون مدح و ذم بلاد و نقش آفرینی پررنگ برخی سرزمین ها در آخرالزمان یافت می شود. به نظر می رسد مدح و ذم بلاد از مهمترین مواضع اهل سیاست در القای برتری خویش و مذمت پایگاه رقیب بوده است. ارایه نقش آخرالزمانی پررنگ از مناطق تحت سلطه خویش، اثرات روانی دارد و سبب حس افتخار و برتری نسبت به سایر مناطق و به ویژه مناطق رقیب می شود. نوشتار حاضر با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع حدیثی و تاریخی به دنبال یافتن منشا پیدایش منقولات فراوان در مدح و ذم بلاد در روایات مهدویت است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که روایات فراوانی در مدح یا ذم مناطقی مانند شام، بیت المقدس، انطاکیه، طور، طالقان، مشرق و مغرب در روایات مهدوی ظهور کرده اند و مهمترین نقش در پیدایش این دست منقولات، انگیزه ها و اهداف سیاسی است. این دست منقولات ازنظر سندی و متنی رد می شود و نشانه هایی از جعل و تحریف در آن آشکار است.

    کلید واژگان: مهدویت, جعل حدیث, سیاست, فقه الحدیث, روایات مدح و ذم بلاد
    Sayyid Morteza Hoseini Shirag *, Hasan Naghizadeh, MohammadHasan Rostami

    In the field of Mahdism, there are a lot of narrations about praising and blaming some territories and their prominent role in the apocalypse. It seems that praising and blaming the territories has been one of the most important tools for the politicians to instill their superiority as well as their rival's contempt. Presenting an active apocalyptic role of the regions under one's control has psychological effects. Also, it causes a sense of pride and superiority over other territories, especially rival regions. Using a descriptive-analytical method as well as narrative and historical sources, this writing tries to find the origin of many narrations about praising and blaming some regions in the field of Mahdism. According to the results, in the collections of Mahdism hadiths, many narrations appeared which are about praising or blaming regions such as Shām, Jerusalem, Antioch, Sinai (Ṭūr), Ṭāliqān, the East, and the West. Political motives and goals play the most important role in the emergence of these hadiths. They not only are invalid in terms of their isnad and text, but also, have obvious signs of falsification and fabrication.

    Keywords: Mahdism, Falsification of the hadith, politics, The science of hadith comprehension, Narrations about praising, blaming territories
  • علی اسدی اصل، حسن نقی زاده، سید مهدی ظفرحسینی*
    بسیاری از سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه در غالب وصف آمده است مانند توصیف خداوند، پیامبر و غیره. با توجه به آن که وصف در ادبیات عربی یکی از فنون مهم شاعری در کنار مدح، هجو و رثاء است تاکید این مقاله بر آن است که توصیفات نهج البلاغه علاوه بر بعد فلسفی، کلامی و عرفانی از حیث ادبی نیز به دقت مطالعه شود تا روشن گردد بررسی آن از این منظر چه ثمره فقه الحدیثی را به همراه دارد. این مقاله دو راه را در جهت درک بهتر توصیفات نهج البلاغه در اختیار ما قرار می دهد: یکی پرداختن به ظواهر الفاظ و دیگری پرداختن به آرایه های ادبی است زیرا ظواهر الفاظ دارای معانی هستند که گاه به صورت آشکار آن را می رساند و گاه به صورت لوازمی که به همراه آنان است. آرایه های ادبی از قبیل تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه نیز هر یک اقتضایاتی را در رساندن معنادارند که با توجه به آن ها به فهم بهتری در معنای توصیفات نهج البلاغه می توان رسید.
    کلید واژگان: نهج البلاغه, حدیث, وصف, ظواهر الفاظ, آرایه های ادبی
    Ali Asadiasl, Hasan Naghizadeh, Seyyed Mahdi Zafarhosseini *
    Many of the sayings of Imam Ali (as) in Nahj al-Balaghah have been expressed in the form of descriptions, such as the description of God, the prophets, and so on. Considering that the description in Arabic literature is mentioned as one of the important techniques of poetry along with praise, satire, and mourning, this article emphasizes the descriptions of Nahj al-Balaghah in addition to the philosophical, theological, and mystical dimensions from a literary point of view to clarify what fruit of hadith jurisprudence brings from this point of view. This article provides us with two ways to better understand the descriptions of Nahj al-Balaghah. Because the appearances of words have meanings that sometimes convey them clearly and sometimes in the form of accessories that come with them. Literary arrays also each have implications for conveying meaning, of course, the arrays that are spoken of in the science of expression, such as similes, metaphors, metaphors, and irony, are not arrays of novel science
    Keywords: Nahj al-Balaghah, Hadith, Description, Appearances of Words, Literary Arrays
  • حسن نقی زاده*، فائزه حیدری
    زمینه و هدف

    تاثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) همراه با مصرف کورکومین بر شاخص های التهابی در افراد با سندرم متابولیک هنوز به طور دقیق مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر تعاملی 12 هفته HIIT همراه با مصرف کورکومین بر سطوح پلاسمایی اینترلوکین-6 (IL-6)، عامل نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF آلفا) و پروتیین واکنشگر C (CRP) در مردان مبتلا به دیابت نوع دو با چربی خون بالا بود.

    روش تحقیق:

     بدین منظور، 60 مرد مبتلا به دیابت نوع دو با چربی خون بالا (شاخص توده بدن 51/1±31/09 کیلوگرم/مترمربع) به صورت تصادفی در چهار گروه 15 نفره شامل گروه HIIT، HIIT+ مصرف کورکومین، مصرف کورکومین، و کنترل-دارونما قرار گرفتند. مداخله HIIT و مصرف 2100 میلی گرم کورکومین سه نوبت در روز، به مدت 12 هفته انجام شد. نمونه گیری با فاصله زمانی 24 ساعت در پیش آزمون و 48 ساعت پس از آخرین جلسه صورت گرفت. شاخص های IL-6، TNF آلفا و CRP به روش الایزا سنجش شدند. نتایج با استفاده از روش تحلیل کوواریانس دو راهه  و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0/05>p استخراج گردید.

    یافته ها

    بیشترین تغییرات معنی دار در شاخص توده بدن با 78/5 درصد کاهش (0001/0=p)، چربی بدن با 20/62 درصد کاهش (0/002=p) و حداکثر اکسیژن مصرفی با 11/74 درصد افزایش (0/04=p) در گروه HIIT + مصرف کورکومین مشاهده شد. اثر تعاملی HIIT و مصرف کورکومین سبب کاهش معنی دار TNF آلفا (0/01=p)، IL-6 (p=0/01) و CRP (p=0/02) شد. اثر اصلی HIIT به طور معنی داری TNF آلفا (0/01=p)، IL-6 (p=0/02) و CRP (p=0/03) را کاهش داد و کورکومین باعث کاهش معنی دار TNF آلفا (04/0=p)، IL-6 (0/03=p) و CRP (0/03=p) گردید. بیشترین کاهش معنی داری از پیش آزمون تا پس آزمون در TNF آلفا (87/7 درصد، 0/0001=p)، IL-6 (23/09 درصد، 0/0001=p) و CRP (53/75 درصد، 0/0001=p) در گروه HIIT + مصرف کورکومین مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    مداخله HIIT همراه با مصرف کورکومین در مقایسه با اثر هر کدام به تنهایی، باعث بهبودی بیشتر در نشانگرهای التهابی مردان مبتلا به دیابت نوع دو با چربی خون بالا می شود.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی, کورکومین, نشانگرهای التهابی, دیابت نوع دو, سندرم متابولیک
    Hasan Naghizadeh *, Faeze Heydari
    Background and Aim

    The effect of high-intensity interval training (HIIT) along with curcumin consumption on inflammatory markers in people with metabolic syndrome still is unclear. The aim of this study was to evaluate the effect of 12 weeks of HIIT along with curcumin consumption on plasma levels of interleukin-6 (IL-6), tumor necrosis factor alpha (TNF-alpha) and C-reactive protein (CRP) in men with type II diabetes along with hyperlipidemia.

    Materials and Methods

    60 men with type II diabetes and hyperlipidemia (BMI: 31.09 ± 1.51 kg/m2) were randomly and equally divided into four groups (n=15) including HIIT, HIIT+curcumin consumption, curcumin consumption, and placebo-control. HIIT intervention and consumption of 2100 mg of curcumin were performed three times a day for 12 weeks. Sampling was performed 24 hours before the pre-test and 48 hours after the last session. Consequently, IL-6, TNF-alpha and CRP were assayed by ELISA method. Results were extracted using two-way analysis of covariance and Bonferroni post hoc test at the significance level of p<0.05.

    Result

    The results showed that the most significant changes were observed in body mass index with 5.78% decrease (p=0.0001), body fat percentage with 20.62% decrease (p=0.002) and maximum oxygen consumption with 11.74% increase (p=0.04) in the HIIT+curcumin consumption group. Moreover, the interaction effect of HIIT and curcumin consumption significantly decreased TNF-alpha (p=0.01), IL-6 (p=0.01) and CRP (p=0.02). The main effect of HIIT significantly decreased TNF-alpha (p=0.01), IL-6 (p=0.02) and CRP (p=0.03). Also, the main effect of curcumin significantly decreased TNF-alpha (p=0.04), IL-6 (p=0.03) and CRP (p=0.03). The most significant decrease from pre-test to post-test in TNF-alpha (7.87%, p=0.0001), IL-6 (23.09%, p=0.0001) and CRP (53.75%, p=0.0001) was observed in the HIIT+curcumin consumption group.

    Conclusion

    It seems that the HIIT along with curcumin consumption further improves the inflammatory markers of men with type II diabetes along with hyperlipidemia status compared to the effect of each alone.

    Keywords: Interval training, Curcumin, inflammatory markers, Type II diabetes, Metabolic syndrome
  • حسن نقی زاده*، فائزه حیدری، جبرئیل پوزش جدیدی

    هدف:

     تمرینات بدنی و مصرف گیاهان دارویی با خواص ضدالتهابی یکی از پرکاربردترین روش ها برای کاهش عوارض دیابت نوع دو است. هدف از این پژوهش بررسی اثر تعاملی 12 هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر شاخص های گلایسمیک، آدیپونکتین و پروفایل لیپیدی در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو با چربی خون بالا بود.

    روش شناسی:

     پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی دوسوکور بود. جامعه آماری شامل مردان مبتلا به دیابت نوع دو با میانگین سنی 05/2±76/38 سال و وزنی96/2±00/89 کیلوگرم بودند که تعداد 60 نفر در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی در چهار گروه، تمرین تناوبی شدید، تمرین تناوبی شدید + مصرف کورکومین، کورکومین و کنترل-دارونما قرار گرفتند. مداخله تمرینی سه جلسه در هفته و مصرف کورکومین روزانه 2100 میلی گرم در سه وعده 700 میلی گرمی به مدت 12 هفته اجرا شد. قبل و بعد از تمرین شاخص های ترکیب بدنی و بیوشیمیایی سنجش شدند. از تحلیل واریانس تک راهه، تحلیل واریانس عاملی (2×2) اندازه گیری مکرر و آزمون تی همبسته برای تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    اثر تعاملی تمرین و کورکومین موجب افزایش معنی دار آدیپونکتین (010/0=P)؛ و کاهش معنی دار گلوکز (0001/0=P)، انسولین (021/0=P)، هموگلوبین گلیکوزیله (021/0=P)، مقاومت انسولینی (001/0=P)، (0001/0=P) TC، (001/0=P) TG، (002/0=P) LDL و (011/0=P) HDL شد. تمرین به تنهایی باعث تغییرات معنی دار در تمام متغیرهای بیوشیمیایی شد، ولی مصرف کورکومین به تنهایی باعث تغییرات معنی دار نشد (05/0<P).

    نتیجه گیری

    بنابراین، 12 هفته تمرین تناوبی شدید با مصرف کورکومین، وضعیت گلایسمیک و نیمرخ لیپیدی را در مردان مبتلا به دیابت نوع دو با چربی خون بالا در مقایسه با اثر اصلی تمرین و کورکومین، بیشتر بهبود بخشید.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی شدید, مکمل ضدالتهابی, مقاومت انسولینی, سندروم متابولیک
    Hasan Naghizadeh *, Faeze Heydari, Gabrial Pouzesh Jadidi
    Aim

      Physical exercises and the consumption of medicinal plants with anti-inflammatory properties are one of the most widely used methods to reduce the complications of type 2 diabetes. The aim of this study was to investigate the interactive effect of 12 weeks of high-intensity interval training and curcumin consumption on glycemic index, adiponectin and lipid profile in obese men with type2 diabetes hyperlipidemia.

    Methods

    The current research was a double-blind semi-experimental type. The statistical population included men with type 2 diabetes (mean age 38.76±2.05 years and weight 89.00±2.96 kg), 60 people participated in this research. Subjects were randomly divided into four groups: high-intensity interval training, high-intensity interval training + curcumin, curcumin, and placebo-control. The training intervention was performed three times a week and the consumption daily of curcumin was 2100 mg in three servings of 700 mg, for 12 weeks. Body composition and biochemical indices were measured before and after exercise. One-way ANOVA, two-way factorial ANOVA for repeated measurements and paired samples t test were used to analyze the data.

    Results

    Interactive effect of exercise and curcumin significantly increased adiponectin (p= 0.010), and significantly decreased glucose (p= 0.0001), insulin (p= 0.0001), HbA1c (p= 0.021), insulin resistance (p= 0.001), TC (p= 0.0001), TG (p= 0.001), LDL (p= 0.002) and HDL (p= 0.011). Exercise alone caused significant changes in all biochemical variables (p<0.05), but curcumin consumption alone did not cause significant changes (P>0.05).

    Conclusions

    Therefore, high-intensity interval training with curcumin consumption more improved glycemic status and lipid profiles in hyperlipidemia type 2 diabetes men more than the main effect of training and curcumin.

    Keywords: HIIT, Anti-inflammatory supplement, Insulin resistance, metabolic syndrome
  • محمدحسین محمدزاده*، حسن نقی زاده

    عده ای از مفسران و اندیشمندان بر آ ن اند که در برخی آیات سوره احزاب، ویژگی ها و خصایصی برای پیامبر (ص) آمده است که برای کس دیگری قابل اثبات نیست. بر این اساس،  برخی مدعی شده اند که این برداشت با جاودانگی قرآن سازگار نیست. در این جستار با گونه شناسی ویژگی ها و خصایص پیامبر (ص) و تقسیم آن به دو گونه حقیقی و حقوقی، با رویکردی تحلیلی به بررسی آیات یادشده پرداخته شده است. همچنین با بهره گیری از آرای مفسران و فقیهان این نتیجه به دست آمده که این آیات به شخصیت حقوقی و سیره پیشوایی رسول خدا (ص) مربوط است. این نکته بدان معناست که آیات گستره ای فراتر از جایگاه شخصیت حقیقی پیامبر (ص) داشته و درنتیجه پیامی جاودانه دارند؛ از این رو مسیله تعارض و ناسازگاری با جاودانگی قرآن منتفی می شود.

    کلید واژگان: شخصیت حقوقی پیامبر, خصائص النبی(ص), جاودانگی قرآن, تاریخمندی قرآن, سوره احزاب
    MohammadHossein Mohammadzadeh *, Hassan Naghizadeh

    Some commentators and thinkers believe that in some Al-Ahzab verses, there are some characteristics for the Prophet that cannot be proven for anyone else.  Therefore, some have claimed that this view is incompatible with the Qur'an immortality. This article has investigated these verses using Prophet's characteristics typology and dividing them to natural and legal, with an analytical approach, and using the commentators and jurists' opinions. The conclusion shows that these verses are related to the Prophet's legal personality, beyond his natural personality and it has an eternal message and therefore, it does not conflict with the Qur'an immortality.

    Keywords: Prophet's legal personality, Prophet's characteristics, Qur'an immortality, historicity of the Qur'an, Al-Ahzab surah
  • هادی رباط سرپوشی*، رضا حاجی شمسایی، حسن نقی زاده
    مدعیان پیروی از سلف، همیشه بر انتساب خود به سلف تاکید ورزیده اند؛ اما در امور مختلفی برخلاف مبانی و رویکرد سلف عمل کرده اند؛ مسیله تکفیر از جمله این مسایل است که علاوه بر مخالفت با سلف، با سایر مذاهب کلامی هم اختلاف دارند. مذاهب کلامی در تکفیر اهل قبله، جانب احتیاط را گرفتند و از تسریع در تکفیر اجتناب کردند؛ اما سلفیان مبتنی بر عواملی همچون خلط معنای لغوی و اصطلاحی «عبادت»، برداشت ناصحیح از موضوع «ولایت تکوینی» و توسعه گستره نواقض اسلام به صورت گسترده اقدام به تکفیر بسیاری از مسلمانان کرده اند. این پژوهش با توجه به دیدگاه ها و مبانی سلف و علمای مذاهب اسلامی در موضوع تکفیر اهل قبله، تقابل خط تکفیر با سایر مذاهب را ایضاح، و دیدگاه تکفیریان را نقد کرده است.
    کلید واژگان: کفر, اسلام, تکفیر, اهل قبله, مذاهب کلامی, سلفیان
    Hadi Robat-Sarpushi *, Reza Hajji Shamsaie, Hassan Naghizadeh
    The claimants of following the Salaf have always emphasized their attribution to the Salaf; But in various matters, they have acted against the principles and approach of the Salaf; The issue of takfir (excommunicating - declaring that sb is infidel) is one of these issues that, in addition to opposing the Salaf, also differ with other theological schools. Theological schools took the side of caution in excommunicating the people of the Qibla and avoided hastening the excommunication;
    However, based on factors such as confusing the literal and terminology meaning of "worship", the incorrect understanding of the issue of creational guardianship (Welāyate Takwini) and the expansion of the range of reversals of Islam (Nawāqeẕe Eslām), the Salafyyeh have widely excommunicated many Muslims. This research, according to the views and foundations of the Salaf and scholars of Islamic schools of thought on the issue of takfir of the people of the Qibla, has explained the opposition of takfir stream with other schools of thought, and has criticized the views of the takfiris.
    Keywords: atheism, Islam, takfir, People of al-Qibla, Theological Sects, Salafists
  • فاطمه رضاداد*، حسن نقی زاده، جهانگیر مسعودی، مرتضی ایروانی

    پراگماتیسم از مکاتب فکری عمده در جهان اندیشه معاصر است که هم در بعد روشی و هم در بعد فلسفی، ساحت های مختلف تفکر بشری و از جمله عرصه مطالعات دینی را تحت تاثیر قرار داده است. این نوشتار که از جنس مطالعات کیفی با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی است، می کوشد تا به نوبه خود، اثرپذیری مطالعات تفسیری معاصر از مکتب پراگماتیسم را اثبات و ابعاد آن را تبیین سازد. حاصل این پژوهش این است که در دوران معاصر، بخش مبانی تفسیری، در ساحت مبانی صدوری از پراگماتیسم متاثر است. بخش رویکردهای تفسیری نیز، در بروز دو رویکرد فایده گرایانه و عمل گرایانه، مرهون پراگماتیسم است. همچنین، بخش روش های تفسیری، دست کم از سه زاویه از اندیشه های پراگماتیستی پیرس متاثر است و این امر، از ضرورت مواجهه عالمانه، منصفانه و جدی با ابعاد مثبت و منفی این مکتب در محافل علمی اسلامی حکایت دارد.

    کلید واژگان: پراگماتیسم, مبانی تفسیری, رویکردهای تفسیری, روش های تفسیری
    Fatemeh Rezadad *, Hasan Naghizadeh, Gahangir Masoudi, Murtaḍā Īravānī Najafī

    Pragmatism is one of the major contemporary schools of thought that has both methodologically and philosophically influenced various fields of human thought, including the field of religious studies. This article, which is a qualitative study using descriptive-analytical method, tries to prove the impact of pragmatism on contemporary Quranic exegesis studies and explain its dimensions. The result is that in the contemporary era, the interpretive principles are influenced by pragmatism in the field of issuing principles and the interpretive approaches owe their two utilitarian and pragmatic approaches to pragmatism. also, the interpretive methods are, at least from three angles, influenced by Pierce’s pragmatic ideas. This necessitates a wise, fair and serious attention toward the positive and negative aspects of this school in the Islamic scientific circles.

    Keywords: pragmatism, interpretive principles, interpretive approaches, interpretive methods
  • رضا مرشدلو، محمدعلی رضایی کرمانی*، حسن نقی زاده

    تعارض اخبار یکی از اساسی ترین مسایل روایی است که در شکل گیری علم الحدیث، فهم محتوی و هدف کلام امامان: تاثیر بسزایی دارد. محدث بحرانی در کتاب الحدایق بر آن است تا عنصر تقیه را با تامل، به عنوان دلیل اصلی پدیده تعارض در اخبار ذکر کند و با ذکر ادله نقلی و عقلی می کوشد ثابت کند، امامان: عامل اختلاف افکنی میان اصحاب بوده اند، تا بدین سان، امر دین در میان دشمنان موهن جلوه نماید و بدین وسیله موجبات حفظ جان آنها فراهم آید؛ از اینرو وی موافقت با عامه را در ترجیح اخبار متعارض شرط نمی داند. همو تلاش کسانی را که درصدد معرفی پدیده جعل، به عنوان یکی از عوامل اختلاف احادیث، هستند را ناکافی دانسته و با استشهاد به دلایل و قراین روایی و تاریخی این نظریه را با چالش مواجهه می کند. این پژوهش براساس روش تحلیل محتوی با بررسی آراء مخالف و موافق نظریه محدث بحرانی، سخن ایشان را بر مبناء شواهد روایی و عقلی، در جهت اصالت تقیه در تعارض اخبار متقن و مستدل برشمرده و رای منتقدان را حایز وجاهت علمی کافی نمی داند.

    کلید واژگان: بحرانی, تقیه, موافقت با عامه, إختلاف الحدیث, جعل
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر حسن نقی زاده
    دکتر حسن نقی زاده
    استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال