به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حسن یوسف زاده اربط

  • حسن یوسف زاده اربط*

    پژوهش‌های میدانی در کشورهای مختلف نشان می‌دهد که نقش ارتباطات غیرکلامی، در انتقال اطلاعات در مقایسه با ارتباطات کلامی بسیار موثرتر است. در ارتباطات غیرکلامی، پیام بدون استفاده از کلمات منتقل می‌شود. از ابعاد غیرکلامی ارتباطات، می‌توان به زبان حالت و چهره، زبان تماس دیداری، زبان طرز ایستادن، زبان صدا، زبان تن‌پوش، زبان رنگ، زبان بو، زبان زمان و زبان مکان اشاره کرد. در این میان، نوعی زبان خاموش یعنی «سکوت» هم وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. با این همه، نمی‌توان نقش آن را در ارتباطات، به‌ویژه در ارتباطات میان‌فرهنگی نادیده گرفت. بنابراین، پرسشی که مطرح می‌شود اینکه معنا و کارکرد سکوت در فرهنگ‌های مختلف چیست؟ ازآنجاکه درک معنای کنش‌‌های ارتباطی مخاطبان برای برقراری ارتباط موثر و غلبه بر سوء‌تفاهمات اهمیت دارد، این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، با تاکید بر «روش واقع‌گرایی» شهید صدر و با تکیه بر اسناد و داده‌های قابل‌ ‌دسترس، ضمن پاسخ به پرسش مذکور، به یافتن دیدگاه اسلام در این خصوص پرداخت. یافته‌‌ها حاکی از این است که سکوت نیز گونه‌ای مهم از ارتباط به‌شمار می‌رود که معنا و نقش آن از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. در فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز نوعی الگوی ارتباطی تلقی می‌شود که می‌تواند دلالت‌‌ها و پیامدهای مهمی به‌دنبال داشته باشد.

    کلید واژگان: ارتباطات, سکوت, ارتباطات میان فرهنگی, ارتباطات غیرکلامی, زبان بدن, اسلام
  • حسن یوسف زاده اربط*

    بحث درباره مختصات سبک ‌زندگی اسلامی، در دو سطح «انتزاعی یا اصول سبک‌ زندگی» و سطح «انضمامی یا سویه مشهود سبک ‌زندگی» قابل ‌طرح است. بعد مشهود سبک ‌زندگی، ناظر به معرف‌های عینی و انضمامی است که در کنش‌ها و تعاملات روزمره انعکاس دارند و قابل ‌سنجش و اندازه‌گیری‌اند؛ اما اصول سبک‌ زندگی، به معیار‌های کلان و انتزاعی‌تر اشاره دارد که در مجموع، کلیت حیات و زیست‌‌جهان مومنانه یا الحادی را معین می‌کنند. در حقیقت، آنچه سبک‌ زندگی اسلامی را از دیگر سبک‌ها و شیوه‌های زندگی متمایز می‌سازد، اصول بنیادینی است که به‌تعبیر قرآن، سپهر «حیات طیبه» را شکل می‌دهند. بنابراین، پرسش مهمی مطرح می‌شود، مبنی بر اینکه اصول بنیادین حاکم بر سبک‌ زندگی اسلامی کدام‌اند. در این پژوهش که با هدف بررسی اصول سبک زندگی قرآن، و با استفاده از ظرفیت روش‌های توصیفی‌تحلیلی سامان یافت، این نتیجه حاصل شد که جریان‌یابی اصول بنیادین در واقعیت زندگی روزمره، شیوه زیست مومنانه را به‌صورتی متفاوت از دیگر سبک‌های زندگی رایج متاثر می‌کند؛ چراکه اگر انقطاع از عالم قدسی، غلبه هوس بر عقل، احساس خودمختاری کاذب، فرم‌گرایی افراطی و شکاکیت فراگیر، در کانون اندیشه و سبک‌ زندگی غربی جای گرفته باشد، حضور همه‌جایی خداوند، توحیدمحوری، شریعت به‌مثابه چهارچوب انتخاب‌ها، خودشناسی یا شناخت درست انسان و جهان، فطرت‌مداری و التزام به قوانین برخاسته از آنها، اساس سبک‌ زندگی اسلامی را شکل می‌دهد.

    کلید واژگان: سبک زندگی, توحیدمحوری, فطرت مداری, حکمت وارگی, فقه و شریعت
  • حسن یوسف زاده اربط*

    سبک زندگی، به ویژه در سده اخیر جایگاه مهمی در ادبیات علوم انسانی مغرب زمین به خود اختصاص داده است. اما ورود این مفهوم با تلقی جدید آن به ادبیات مطالعات اسلامی سابقه چندانی ندارد. در واقع رواج سبک زندگی در کشورهای اسلامی از جمله در ایران، بیشتر با پسوند «اسلامی» بوده است. بدین ترتیب، «سبک زندگی اسلامی» سازه ای مفهومی است که در بررسی آن به هر سه واژه «سبک»، «زندگی» و «اسلامی» باید توجه کرد. قید «اسلامی» به سبک زندگی بیانگر تمایز ماهوی این نوع سبک زندگی، از سبک های رقیب یا مشابه است. بنابراین، سبک زندگی اسلامی منطقا بازتاب های خاص در عرصه های ارتباطی، بخصوص در عرصه تعاملات انسان با همنوعان خود دارد. این پژوهش با توجه به این تمایز، این پرسش را مطرح می کند که اصول حاکم بر تعامل با «مردم» در سبک زندگی اسلامی و خاستگاه مباشناختی آن از منظر قرآن کریم کدامند؟ نتیجه تحقیق، که با استفاد از ظرفیت روش های توصیفی و تفسیری انجام شد، این است که سبک زندگی اسلامی در بعد بینشی؛ عقیده به اشتراک در خلقت، برخورداری انسان از کرامت ذاتی و تفاوت های طبیعی زن و مرد؛ و در بعد کنشی؛ به اصولی از جمله حق مداری، ولایت مداری، امانت داری، جمع گرایی، تقدم اخلاق بر حقوق و مانند آن استوار است.

    کلید واژگان: سبک زندگی, مبانی و اصول, ارتباطات اجتماعی, ارتباط با مردم, اصول حاکم بر سبک زندگی, جمع گرایی
    Hassan Yousefzadeh Arbat

    Lifestyle has played an important role of the literature of the humanities of the West, especially in recent centuries. However, there is a little history of the introduction of this concept of its new perception in the literature of Islamic studies. In fact, the prevalence of lifestyle has been more with the suffix "Islamic'' in Islamic countries, including Iran. Thus, "Islamic lifestyle" is a conceptual structure in which all three words "style", "life" and "Islamic" should be considered. The Islamic term "lifestyle" refers to the essential distinction of this type of lifestyle, from rival or similar styles. Thus, the Islamic lifestyle logically has special reflections in the realm of communication, especially in the realm of human interactions of fellow human beings. This study arises the question based on this distinction that what are the principles of the interaction with "people" in the Islamic lifestyle and its cognitive origin from the perspective of the Holy Quran? The result of study was done using the descriptive and interpretive methods that the Islamic lifestyle based on visual dimension it is the idea of sharing in creation, man has innate dignity and the natural differences between men and women and in the dimension of action it is based on principles such as the rule of law, governorship, trustiness, collectivism, the priority of morality over rights and like them.

    Keywords: lifestyle, fundamentals, principles, social contact, connect withpeople, principles of lifestyle, collectivism
  • حسن یوسف زاده اربط
    ارتباطات میان فرهنگی، اگرچه همزاد بشر است، اما امروزه به یکی از مشخصه های بارز حیات اجتماعی مبدل گشته و پرسش های فراوانی را برای بشر امروز مطرح ساخته است که توجه به آنها، مدیریت ارتباط در محیط های چندفرهنگی را تسهیل می کند. این پژوهش، با هدف بررسی مهم ترین مسائل عرصه ارتباطات میان فرهنگی و با تکیه بر منابع مکتوب و روش توصیفی اسنادی، به مسئله شناسی در این خصوص می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر تعریف ارتباطات میان فرهنگی، که از نظر گستره و مصادیق مورد اختلاف جدی است، ملاک میان فرهنگیت، تفاوت های فرهنگی، هوش فرهنگی، درک متقابل و سوء تفاهم و تلقی از «دیگری» ، پاره ای از مهم ترین مسائلی است که موفقیت و ناکامی ارتباطات میان فرهنگی به آنها وابسته است. این مسائل، به ویژه هنگامی برجسته می شوند که از نگاه اسلامی و هنجاری مورد بررسی قرار گیرند. رویکرد اسلامی، به ویژه در ملاک میان فرهنگیت، تفاوت فرهنگی، تغییر فرهنگی، تلقی از دیگری و بی خانمانی ذهن، با نگاه های رایج متفاوت است؛ یعنی مسئله بودن پاره ای از موضوعات میان فرهنگی، ناشی از نگاه هنجاری است. ویژگی این پژوهش نیز در همین نکته نهفته است.
    کلید واژگان: ارتباطات میان فرهنگی, مسئله شناسی, تغییر فرهنگی, هوش فرهنگی, توانش فرهنگی, تلقی از دیگری
    Hassan Yousefzadeh Arbat
    Man has always experienced intercultural communication, but today it has become one of the distinctive features of social life and has raised many questions for man. Addressing these questions makes it easy to manage communication in multicultural environments. Relying on written sources and using the documentary - descriptive methods, this research addresses the most important issues in the field of intercultural communication. The research findings show that in addition to defining intercultural communication, which is seriously disputed in terms of scope and examples, the criterion of interculturality, cultural differences, cultural intelligence, mutual understanding, misunderstanding and perception of the "other" are some of the most important issues playing a role in the success and failure of intercultural communication. These issues are especially highlighted when viewed from an Islamic and normative perspective. The Islamic approach differs with the common view, in particular in terms of interculturality, cultural difference, cultural change, perceptions of the other, and the homelessness state of mind; that is, the problmaticalness of some intercultural issues results from the normative view. The significance of this study lies in this point.
    Keywords: intercultural communication, studying the problems, cultural change, cultural intelligence, cultural ability, perception of the other
  • حسن یوسف زاده اربط
    ارتباط میان فرهنگی، مشحون از مسائلی است که پاسخ متناسب به آنها، افراد را در مدیریت ارتباطات موفق در فضای چندفرهنگی یاری می کند. یکی از مهم ترین پرسش ها، به نقش فرهنگ و زبان در ارتباطات میان فرهنگی مربوط می شود؛ به این معنی که ویژگی های فرهنگی، از جمله زبان، چه نقشی در ارتباطات میان فرهنگی ایفا می کنند؟ آیا افراد قادرند از ویژگی های فرهنگی جامعه خود فاصله بگیرند؟ آیا صرف تسلط به زبان مخاطب، برای برقراری ارتباطات میان فرهنگی موفق کافی است؟ این پژوهش تلاش دارد با بهره گیری از روش اسنادی و تحقیقات انجام شده در این زمینه، پاسخ مناسبی برای سوال پیدا کرده، و به دیدگاه اسلام در این خصوص اشاره کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نمی توان افراد را تماما به ویژگی های ساختاری و فرهنگی جامعه تقلیل داد. ویژگی های فردی، نقشی تعیین کننده در کامیابی یا شکست ارتباطات میان فرهنگی دارند. شناخت فرهنگ خود و فرهنگ مخاطب، تسلط به ظرافت های زبانی و نیز ویژگی های فردی، سه مولفه تعیین کننده در ارتباطات میان فرهنگی هستند.
    کلید واژگان: فرهنگ, زبان, ارتباطات میان فرهنگی, هوش فرهنگی, توانش فرهنگی
    Hassan Yousef Zadeh Arbat
    Appropriate response to the issues related to cross-cultural communications can assist people in successful communication management in multicultural environments. One of the most important questions relates to the role of culture and language in cross-cultural communications. Now the question is; what role do cultural features, like language, play in cross-cultural communications? Are people able to have distance from their own cultural features? Is the mere proficiency on the audience` language sufficient in establishing a successful cross-cultural communication? Using the researches done and a documentary method, this paper aims at finding an appropriate answer to this question, reference to the Islamic view. The findings show that it is impossible to limit the number of people to the structural features only. Individual features have a decisive role in cross-cultural fulfillment or failure. Understanding our own culture and our audience 'culture, proficiency on the subtleties of language and individual features are the three important components of cross-cultural communications.
    Keywords: culture, language, cross, cultural communications, cultural intelligence, cultural competency
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال