به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حسین حاجی بابائی

  • مهزیار اکبری، تحفه قبادی لموکی*، پیمان غفاری آشتیانی، حسین حاجی بابائی
    هدف

    فرایند دیجیتالی شدن تمام ابعاد زندگی روزمره افراد را تحت تاثیر خود قرار داده است. این عامل مهم با تغییر در ترجیحات ذهنی مصرف کنندگان، سبب شده است تا آن ها کمتر از قبل به آگهی های تبلیغاتی و تجاری توجه کنند. در این وضعیت، عمده تلاش های تجاری شکل گرفته به وسیله کسب وکار، به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه توسط مخاطبان نادیده گرفته می شوند. نتیجه این عامل، کاهش اثربخشی تبلیغات مرسومی است که با هزینه های بسیار سنگین صورت می پذیرند. توسعه فناوری های مختلف، به واسطه فرایندهای دیجیتالی شدن، سبب شکل گیری تکنولوژی های امیدبخش متفاوتی شده است. یکی از این فناوری های بسیار جذاب، واقعیت افزوده نام دارد که می تواند به عنوان رویکرد بازاریابی یا تبلیغاتی مورد استفاده کسب وکارهای مختلف و بازاریابان قرار گیرد. واقعیت افزوده با اضافه کردن لایه های دیجیتال ساخته شده توسط کامپیوتر به محیط فیزیکی اطراف کاربر، درک آن ها را از محیط اطراف بهبود می بخشد و توسعه می دهد. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا تلاش های تبلیغاتی مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده، در مقایسه با تبلیغات مرسوم و سنتی اثربخشی مناسبی دارند یا خیر. همچنین آیا استفاده از فناوری واقعیت افزوده به منظور ارائه تلاش های تجاری و تبلیغاتی، نگرش های مخاطبان این نوع تبلیغات را به تلاش تبلیغاتی توسعه می دهد و می تواند میزان قصد خرید را در آن ها پس از مشاهده تبلیغات واقعیت افزوده افزایش دهد؟

    روش

    به این منظور، در پژوهش حاضر پس از طراحی و ساخت یک پلتفرم تبلیغاتی واقعیت افزوده اختصاصی و بدیل برای یک محصول مصرفی، از رویکرد آزمایشی شبیه سازی، به واسطه بهره گیری از دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد و سنجش داده های مورد نیاز در سه سطح پیش آزمون و پس آزمون و آزمون یادآوری صورت گرفت. مشارکت کنندگان حاضر در پژوهش 22 نفر بودند و با استفاده از ابزار پرسش نامه مورد سنجش قرار گرفتند.
     

    یافته ها

    نتایج این پژوهش نشان داد که تبلیغات مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده، علاوه بر توسعه و بهبود نگرش مشتریان در خصوص تلاش تبلیغاتی اجرا شده، سبب تاثیر مثبت و بسیار زیادی بر قصد خرید در آنان نیز خواهد شد. بر همین اساس، می توان بیان کرد که اثربخشی تبلیغات مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده، بسیار بیشتر از رویکردهای مرسوم تبلیغاتی هستند.

    نتیجه گیری

    به دلیل نوین بودن این رویکرد تبلیغاتی، به بازاریابان پیشنهاد می شود تا از امروز با سرمایه گذاری در این روش تبلیغاتی، علاوه بر کسب مزیت رقابتی، ارائه ارزش بیشتر به مصرف کنندگان و ایجاد تمایز برای شرکت و محصولات خود، اثربخشی تلاش های تبلیغاتی خود را نیز افزایش دهند. این عامل در نهایت، میزان فروش محصولات را افزایش خواهد داد و سودآوری کسب وکار را بهبود خواهد بخشید.

    کلید واژگان: تبلیغات, واقعیت افزوده, تبلیغات واقعیت افزوده, واقعیت افزوده موبایلی, برچسب هوشمند
    Mahziyar Akbari, Tohfeh Ghobadi Lamuki *, Peyman Ghafari Ashtiani, Hossein Hajibabaei
    Objective

    Digitalization has profoundly impacted all aspects of individuals’ daily lives. This significant shift has altered consumer preferences, leading to decreased attention to advertisements and commercial messages. Consequently, most commercial efforts by businesses are consciously or unconsciously overlooked by audiences, resulting in reduced effectiveness of traditional advertisements, which are often conducted at substantial cost. The advancement of various technologies through digitalization has given rise to several promising innovations. Among these, Augmented Reality (AR) stands out as a desirable technology that businesses and marketers can leverage as a marketing or advertising strategy. AR enhances and expands users’ perceptions of their physical surroundings by integrating computer-generated digital layers into the physical environment. With AR, users can interact with digital elements in real-time, making the advertisements more engaging and memorable. This study aims to investigate whether AR-based advertising efforts are more effective compared to traditional advertisements. Additionally, it examines whether the use of AR technology in presenting commercial and advertising efforts enhances audience attitudes towards these advertisements and increases their purchase intention after viewing AR advertisements. The objective extends to analyzing whether the immersive and interactive nature of AR ads can bridge the gap between virtual and physical experiences, thus making advertisements not only more appealing but also more impactful on consumer behavior.

    Methodology

    In this research, a AR advertising platform was designed and developed for a consumer product. An experimental approach was employed, utilizing two groups (experimental and control). Data were collected at three stages: pre-test, post-test, and recall test. The study involved 22 participants, and data were gathered using a questionnaire. The AR advertising platform allowed participants to interact with the product in a simulated environment, providing a richer and more comprehensive understanding of the product features.

    Findings

    The results indicated that AR-based advertisements not only improve and enhance customers’ attitudes toward the advertising efforts but also significantly boost their purchase intentions. The findings also highlighted that participants exposed to AR advertisements exhibited a higher level of engagement compared to those who viewed traditional ads. Moreover, AR ads were found to further drive the effectiveness of the advertising campaigns. Therefore, it can be concluded that the effectiveness of AR-based advertisements surpasses that of traditional advertising approaches.

    Conclusion

    Given the novelty of this advertising approach, it is recommended that marketers invest in AR technology. This investment will not only provide a competitive advantage and offer greater value to consumers but also create differentiation for the company and its products, thereby enhancing the effectiveness of advertising efforts. In the long run, AR technology is likely to revolutionize the advertising industry, making it essential for businesses to adapt and integrate this innovative approach into their marketing strategies. Ultimately, this will lead to increased product sales and improved business profitability.

    Keywords: Advertising, Augmented Reality, Augmented Reality Advertising, Mobile Augmented Reality, Smart Label
  • مهدی جهانیان، تحفه قبادی لموکی*، رضا شافعی، حسین حاجی بابایی
    هدف

    این پژوهش با هدف طراحی و تبیین مدل بازاریابی کل نگر در بخش خدمات مخابراتی انجام شد.

     روش شناسی:

     این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، آمیخته (کیفی-کمی) است. در فاز کیفی، 11 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی و مدیران ارشد شرکت های مخابراتی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با آن ها صورت گرفت. در فاز کمی، از پرسشنامه ای با 29 گویه استفاده شد که میان 108 نفر از مدیران و کارکنان بخش بازاریابی و فروش شرکت های مخابراتی در تهران و همدان توزیع شد. داده های کمی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS تحلیل شد. 

    یافته ها

    نتایج نشان داد که مدل بازاریابی کل نگر در بخش خدمات مخابراتی از شش تم اصلی و بیست و نه تم فرعی تشکیل شده است. این مدل به شرکت های مخابراتی کمک می کند تا با استفاده از استراتژی های نوین و سنتی بازاریابی، وفاداری مشتریان را افزایش داده، سهم بازار را بهبود بخشند و عملکرد کلی شرکت را ارتقا دهند. 

    نتیجه گیری

    پژوهش نتیجه گیری می کند که استفاده از مدل بازاریابی کل نگر می تواند تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکت های مخابراتی داشته باشد و شرکت ها باید برای پیاده سازی موفق این مدل از رویکردهای نوین بازاریابی مانند بازاریابی تجربی، بازاریابی شبکه های اجتماعی و بازاریابی مشارکتی استفاده کنند.

    کلید واژگان: بازاریابی کل نگر, خدمات مخابراتی, صنعت مخابرات
    Mahdi Jahanian, Tohfeh Ghobadi Lamoki *, Reza Shafeei, Hossein Hajibabaee
    Objective

    This study aimed to design and explain a holistic marketing model in the telecommunications services sector. 

    Methodology

    The research is applied in nature and employs a mixed-methods approach (qualitative-quantitative). In the qualitative phase, 11 experts in marketing and senior managers of telecommunications companies were selected through purposive sampling and interviewed using semi-structured interviews. In the quantitative phase, a questionnaire with 29 items was distributed among 108 marketing and sales managers and staff of telecommunications companies in Tehran and Hamedan. The quantitative data were analyzed using SPSS and Smart-PLS software. 

    Findings

    The results revealed that the holistic marketing model in the telecommunications services sector consists of six main themes and twenty-nine sub-themes. This model helps telecommunications companies to enhance customer loyalty, improve market share, and elevate overall company performance by utilizing both traditional and modern marketing strategies. 

    Conclusion

    The study concludes that implementing a holistic marketing model can positively impact the performance of telecommunications companies. To successfully implement this model, companies should leverage modern marketing approaches such as experiential marketing, social media marketing, and collaborative marketing.

    Keywords: Holistic Marketing, Telecommunications Services, Telecommunications Industry
  • فوزیه طاهری مینا، تحفه قبادی لموکی*، میثم لطیفی، حسین حاجی بابایی

    این پژوهش با هدف طراحی مدل پیشایندهای سازنده کهن الگوهای نام ونشان به صورت مقطعی در طی سال های 1399 و1400 در شهرهای همدان، قزوین، سنندج و کرمانشاه انجام شد که از لحاظ هدف، بنیادی و کاربردی، از لحاظ روش، توصیفی پیمایشی، از لحاظ نوع دادهل ها، تحقیقی آمیخته است. پس از 12 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برای هر نام ونشان با صاحبان و مدیران نام ونشان های معتبر و اساتید بازاریابی به روش پدیدارشناسی و کدگذاری با استفاده از نرم افزارMaxqda12 مجموعه ای از ویژگی ها با کارکرد پیشایندهای کهن الگوی همان نام ونشان استخراج و براساس کدها پرسشنامه ها طراحی و به صورت جداگانه در بین 201 نفر از مشتریانی که مصرف کننده نام ونشان بوده و حداقل ده سال نسبت به نام ونشان وفاداری نگرشی یا رفتاری داشتند، توزیع و داده ها جمع آوری شد. با استفاده از روش کدگذاری از 137 مصاحبه، 2316 کد شامل 457 کد فرعی، 79 کد نیمه فرعی و 12 کد اصلی استخراج شد، سپس 12 پرسشنامه طراحی و جمعا 2412 پرسشنامه برای 12 نام ونشان منتخب تکمیل شد. پیشایندهای سازنده هر یک از 12 کهن الگوی یونگ در بازاریابی از درون داده ها استخراج گردید. برای هر نام ونشان پیشایندها از مصاحبه ها و پرسشنامه ها به دست آمد. با توجه به پیشایندهای حاصل از پژوهش می توان اظهار داشت کهن الگوها در شکل گیری نام ونشان شما تاثیر بسزایی دارند.

    کلید واژگان: کهن الگو, پیشایند, نام ونشان, بازاریابی
    Fozieh Taheri Mina, Tohfeh, Ghobadi Lamuki *, Meisam Latifi, Hossein Hajibabaei
    Introduction

    This research was conducted with the aim of designing model of antecedents’ archetypes brand formetive cross-sectionally during the years 1399 to 1400 in the city of Hamadan, Qazvin, Sanandaj and Kermanshah.

    Methodology

    This research is a field research in terms of its fundamental and practical purpose, in terms of descriptive survey method, in terms of the type of research data, and in terms of place and time of implementation. After 10 to 12 in-depth semi-structured interviews for each brand with the owners and managers of reputable brands and marketing professors using the phenomenology and coding method using Maxqda12 software, a series of features were extracted as archetypal antecedents of the same brand and based on the codes, questionnaires were designed and Individual forms were distributed among 201 customers who were consumers of the brand and had at least ten years of attitudinal or behavioral loyalty to the brand and collected data. Due to the non-normality of the research data in the Kolmogorov-Smirnov test, confirmatory factor analysis and structural equation tests were used using SPSS and Smart PLS software. After confirming the reliability, convergent and divergent validity, the quality or validity of the model is checked and at the end the test of the overall model of the research is conducted, which shows the appropriate fit of the model and the model presented by the researcher is approved. To extract the Antecedents Archetypes Brand Formetive, considering brands that have a subconscious collective, were selected for Apple Brand Creator archetype, Xbox Brand Magician archetype, Pepsi Brand Jester archetype, Jeep Brand Explorer archetype, Diesel Brand Outlaw archetype, Rolex Brand Ruler archetype, Sony Brand Sage archetype, Chanel Brand Lover archetype, Coca Cola Brand Innocent archetype, Gap Brand Everyman archetype, Nike Brand Hero archetype, Niva Brand Caregiver archetype. Based on the model obtained from the research, a series of characteristics were extracted as the antecedents of the archetype of each brand.

    Discussion and Results

    Using the coding method, 2316 codes including 457 sub-codes, 79 semi-sub-codes and 12 main codes were extracted from 137 interviews, then 12 questionnaires were designed and a total of 2412 questionnaires were distributed for 12 selected brands in the distribution research and the findings were analyzed. and finally, the Formetive antecedents of each of Jung's 12 Archetypes in marketing were extracted from the data. For each brand separately, a series of factors were obtained from the interviews and questionnaires as the antecedents of the same brand, which indicated and confirmed the specific archetype of the same brand and fulfilled the purpose of the research. For example, The findings of the research show that the antecedents archetypes Formetive: Different thinking, Creative and passionate, Transforming ideas into reality, Innovative and impactful, With quality and a long history, Smiling and funny, Easy life, Challenging other brands, Fear of boredom, Reminder of happy moments, Clever, Funny, Playful and Irresponsible, Lovely, Gaining new experiences, Looking for a better world, Overshadowing the borders, Enjoy your discovery, Away from limitation, A better and more real life, Youthful, Adventurer, Complex personality, Luxury, A different and new appearance, Make the world a better place, Destroying traditions, A successful commander in challenging conditions, Desire to help the world, Dominance and Control, Constructive, Discover new parts, Decoder of clues and solver of the riddle of existence, Emphasis on research, Development and innovative developments, Encourage the customer to think, Seeking knowledge and expanding information, Good sense for life, Finding opportunities and strengths, Independent, Lifelong learner, Differentiation from Competitors' Products, Idealistic and Traditional , Nostalgic, Loyal to customers, Willingness to help, , High quality, sense of belonging, Desire to communicate with others, Defending his territory and honor or from the oppressed, Development of borders, Escape from limiting environments, Diverse and affordable, Desire to communicate, Empathize and help others, Believing in seeing and feeling through the eyes of others, Reassurance, Self-care in the form of self-acceptance, Compassionate, Patient and Friendly.

    Conclusion

    According to the antecedents obtained from the research, it can be said that archetypes have a great impact on the formation of your brand. Also, the findings show that archetypes have an impact on the formation of brand personality and help us understand the meaning and concept of the brand and are very important tools for marketing and differentiate brands from each other. An archetype is what gives originality to a brand. Archetypes play an undeniable role in our success in the marketplace. The archetype of the brand differentiates from competitors, creates a sensory connection with the audience, creates a lasting relationship with the customer, focuses on good features and conveys the brand's message and purpose.

    Keywords: Archetype, Antecedent, Brand, Marketing
  • مهزیار اکبری، تحفه قبادی لموکی*، پیمان غفاری آشتیانی، حسین حاجی بابائی

    به واسطه کاهش روز افزون اثربخشی رویکرد های تبلیغاتی فعلی، استفاده از فناوری واقعیت افزوده به عنوان یک رسانه تبلیغاتی نوین و جذاب، می تواند به عنوان یک راهکار موثر در نظر گرفته شود. بر همین اساس هدف این پژوهش، تبیین و شناسایی ابعاد و شاخص های اصلی موثر بر تبلیغات واقعیت افزوده موبایل محور، غربال گری و اعتبار سنجی آن ها و در نهایت ارائه مدل تبلیغاتی واقعیت افزوده مبتنی بر تلفن های همراه هوشمند با محوریت نشانگر های فیزیکی تحت عنوان یک رسانه تبلیغاتی جدید بود. در این مطالعه با بهره گیری از رویکرد آمیخته و ترکیبی از دو روش کیفی و کمی متوالی، در مرحله اول با استفاده از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاری یافته با 14 خبره، داده های لازم جمع آوری و روش داده بنیاد اجرا گردید. روایی و پایایی بخش کیفی نیز تایید شد. در مرحله دوم از روش دلفی فازی به منظور اعتبار سنجی مقولات شناسایی شده و ارائه مدل نهایی استفاده گردید. در بخش کیفی5143 مفهوم اولیه، 912 مقوله فرعی، 59 مقوله اصلی شناسایی و در قالب 6 سازه سازمان دهی گردید. تمامی شاخص ها توسط روش دلفی فازی مورد تایید قرار گرفت. با وجود عمر نه چندان طولانی فناوری واقعیت افزوده در صنعت تبلیغات، همچنین تاثیر پذیری آن از عوامل زمینه ای حاکم، این فناوری می تواند در نقش یک رسانه نوین با کمک به صنعت تبلیغات، نتایج ارزشمندی را برای مخاطبان، محصول، شرکت، برند و جامعه در پی داشته باشد و به بازاریابان در کسب نتایج مطلوب کمک نماید.

    کلید واژگان: واقعیت افزوده, واقعیت افزوده موبایل محور, تبلیغات واقعیت افزوده, تلفن های همراه هوشمند
    Mahziyar Akbari, Tohfeh Ghobadi Lamuki *, Peyman Ghafari Ashtiani, Hossein Hajibabaei
    Introduction

    Augmented reality technology, which is one of the subsets of various types of developed realities, has attracted the attention of researchers and businesses in various industries and fields in recent years. These people, with a basic understanding of this technology, have benefited from its very high potential to be able to easily achieve their predetermined goals by using it. But in the meantime, the advertising industry and following that, the marketing field, have not yet seriously benefited from it. This issue is important when we know that the effectiveness of the current advertising approaches that are currently used in Iran and the world are decreasing day by day. People do not welcome the current approaches and are fleeing from them. In this case, it does not seem that these current approaches can help a business achieve its predetermined goals. Under these circumstances, there is a strong need for a new and alternative advertising approach. An approach that can eliminate the disadvantages of the common advertising methods in the best possible way and have a very high ability to attract and retain audiences. In this situation, augmented reality technology can play the role of a new advertising medium and act as a digital marketing approach to help marketers advance their integrated marketing communication goals.

    Objective

    Based on the searches conducted among the academic articles available in the global research literature, no augmented reality advertising model based on smart mobile phones was found. Therefore, this study aimed to design and create an augmented reality advertising model based on smart mobile phones with a focus on the augmented reality activators existing on the product packaging. It sought to answer this question: What were the structures, dimensions, indicators and relationships in the mobile-based augmented reality advertising model based on the augmented reality activators existing on the product packaging and what was the final model of augmented reality advertising?

    Methodology

    This research was a fundamental study because its goal was to design and create a mobile-based augmented reality advertising model. Also, because of its ability to use the results obtained from it, it could be classified as applied research. Moreover, since there was no augmented reality advertising model in the research literature, this study could be considered as an exploratory study. In addition, in terms of data collection, this research was a cross-sectional survey study. The implementation approach in this research was a mixed approach consisting of two qualitative and quantitative phases. The method used in the qualitative part of this research was the grounded theory approach using the model presented by Corbin and Strauss. In the first phase (qualitative) of this research, the prerequisites were set and the statistical population was identified according to these prerequisites. Then, using the judgmental and non-probabilistic sampling approaches, sampling was done until reaching theoretical saturation. The number of selected samples until the time of theoretical saturation for this research was 14 advertising-marketing experts. The data required to conduct this research were collected by semi-structured and in-depth interviews and were analyzed by three stages of open coding, axial coding and selective coding in Maxqda software. After that, the validity and reliability of the qualitative part were confirmed. In this phase, the essential indicators were identified and determined. In the second phase (quantitative) of this research, the screening and validation of the indicators identified in the previous part (qualitative) of the research were done. The approach used in this part was the fuzzy Delphi method. 15 experts were selected using the snowball sampling method and their opinions on the indicators of the qualitative part were assessed and evaluated. The fuzzy Delphi approach was a very suitable approach for validating the indicators using fuzzy numbers.

    Results

    When executing the first phase of the research using the grounded theory approach and analyzing the data collected by semi-structured and in-depth interviews with 14 experts, the audio files of the interviews were converted to text and analyzed in the software. In the first phase, 5143 initial concepts were identified from the interview texts. Among them, 912 cases were unique concepts and were classified as sub-categories. By combining and reclassifying these sub-categories, we reached 59 main and distinct categories. Using the perspective of the grounded theory of Corbin and Strauss, these 59 main categories were categorized into 6 paradigmatic model structures. In this way, the dimensions, indicators and relationships of the mobile-based augmented reality advertising model based on the augmented reality activators existing on the product packaging were determined. In the second phase of this research, the opinions of 15 experts on these indicators and relationships with respect to the main structures were assessed using the fuzzy Delphi method. After running two rounds, none of the indicators were deleted and their validity was confirmed. Finally, the final model of the research was presented.

    Discussion and Conclusion

    Augmented reality could be introduced as a revolutionary technology with cutting-edge technology. Using this technology in the advertising industry would have very important and valuable results for consumers, companies, brands, products, advertisements and society. However, this advertising approach was very influenced by the factors governing its environment. Marketers had to accurately identify these factors, which were introduced in this research as contextual factors and intervening factors, and create mobile-based augmented reality advertising platforms using the strategies presented in the strategic factors section. In this way, they could benefit from the very important and valuable results of it. It was suggested to different businesses and marketers that in order to create a very special competitive advantage for themselves and also to achieve victory in the current competition path in the advertising industry, they should start from today to recognize this technology and invest time, money, expertise and human resources in it and use mobile-based augmented reality advertisements in their commercial and integrated marketing communication efforts.

    Keywords: Augmented Reality, Mobile Augmented Reality, Augmented Reality Advertising, Smartphones
  • حسین حاجی بابائی*، فاطمه نورشرق، تحفه قبادی لموکی

    در بین نسل های حال حاضر جهان، نسل زد که به تازگی دارای قدرت خرید شده اند، سهم بسیار بزرگی از مصرف کالاها و خدمات را به خود اختصاص داده است و به دلیل افزایش فزاینده قدرت خرید، در مرکز توجه قرار گرفته اند. اما با وجودی که این نسل، تاثیرگذارترین گروه مصرف کنند گان در جهان می باشند، الگوهای های خرید آنها به ندرت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت است. در بین محصولات مختلف نیز خودرو یکی از محصولات کلیدی برای بررسی رفتار خرید این نسل می باشد. هدف این پژوهش توسعه ادراک در زمینه رفتار خرید این نسل و مدل سازی جامع در این زمینه می باشد. بعد از استخراج مدل پژوهش، داده ها از نمونه ای مشتمل بر 400 نفر از افراد نسل زد جمع آوری گردید. متغیرهای مورد استفاده در این پژوهش بر گرفته از واکاوی گسترده پیشینه پژوهش بوده و پایایی و روایی ابزار نیز مورد ارزیابی قرار گرفت و برای آزمون مدل و فرضیه های پیشنهادی از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها حاکی از این می باشد که مسئولیت اجتماعی شرکت به شکل مستقیم و غیر مستقیم (با اثرگذاری بر رضایت و قیمت منصفانه) بر قصد خرید اثر گذار می باشد.رضایت، قیمت منصفانه،اینفلوئنسرها،رسانه های اجتماعی و درگیری با برند نیز پیش بینی کننده قصد خرید می باشند. اعتماد برند از یک سو از رضایت برند اثر می پذیرد و از سوی دیگر بر قصد خرید وفاداری اثر گذار می باشد. وفاداری نیز به نوبه خود بر قصد خرید اثر گذار می باشد.

    کلید واژگان: قصد خریدنسل زد, مسئولیت اجتماعی شرکت, درگیری با برند, وفاداری, رضایت
  • حسین حاجی بابائی، مهزیار اکبری

    رشد و پیشرفت روزافزون فناوری های نوین مبتنی بر ارتباط اینترنتی سبب ایجاد و شکل گیری نوعی کانال ارتباطی بازاریابی به شدت تعاملی در بستر رسانه های اجتماعی گردیده است. استریم آنلاین مبتنی بر رسانه های اجتماعی، پلتفرمی جدید، کارا و جذاب بوده که در سال های اخیر شاهد افزایش میزان استفاده از آن به منظور تبلیغات بوده ایم که این موضوع خود نشانگر ایجاد فرصت هایی بیشمار برای رشد کسب و کارها در بستر این کانالها می باشد. این پژوهش با استفاده از مدل محرک، ارگانیسم و پاسخ ، در پی بررسی عوامل موثر بر خریدهای بدون برنامه افراد در پلتفرم های استریم آنلاین با تمرکز بر ویژگی های استریم کننده و خود محصول می باشد. این پژوهش ،کاربردی، توصیفی و پیمایشی بوده و با استفاده از پرسشنامه آنلاین به جمع آوری اطلاعات ازمخاطبان استریم های آنلاین پرداخته است. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختار نشان داد که جذابیت و تخصص استریم کننده (ویژگی های مرتبط با منبع) با تاثیر بر لذت ادراک شده و مواردی مانند سودمندی ادراک شده محصول، راحتی خرید و قیمت محصول (ویژگی های مرتبط با محصول) با تاثیر بر سودمندی ادراک شده، بر قصد خرید بدون برنامه افرد در محیط های استریم آنلاین تاثیر گذار می باشند.

    کلید واژگان: خرید های بدون برنامه, استریم آنلاین, ویژگی های منبع اطلاعات
    Hossein Hajibabaei, Mahziyar Akbari

    The increasing growth and development of new technologies based on Internet communication has caused the creation and formation of a highly interactive marketing communication channel in the context of social media. Online streaming based on social media is a new, efficient and attractive platform that in recent years we have seen an increase in its use for advertising purposes, which indicates the creation of countless opportunities for business growth in the context of these channels. Using the stimulus, organism, and response model, this research investigates the factors affecting people's impulsive purchases in online streaming platforms, focusing on the features of the streamer and the product itself. This research is applied, descriptive and survey, and collected information from the audience of online streams using an online questionnaire. The results of structural equation modeling showed that the attractiveness and expertise of the streamer (characteristics related to the source) have an effect on the perceived enjoyment, and things such as the perceived usefulness of the product, ease of purchase, and the price of the product (characteristics related to the product) have an effect and they influence the perceived usefulness, and the intention to buy without an individual's plan in online streaming environments

    Keywords: Impulsive purchases, online streaming, information source characteristics
  • تحفه قبادی لموکی*، زانیار قربانی، حسین حاجی بابایی

    هدف پژوهش حاضر تحلیل تاثیرادراکات مصرف کنندگان ازلذت و اصالت محتوای تولید شده توسط شرکت بیمه نوین در پلتفرم اینستاگرام بر درگیری عاطفی مشتریان است.همچنین پژوهش حاضر به بررسی تاثیردرگیری عاطفی مشتریان بر قصد خرید مجدد و قصد پیروی از توصیه با نقش میانجی تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی پرداخته است. روش پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل مشتریانی شرکت بیمه نوین که فالور پلتفرم اینستاگرام این شرکت می باشند. تعداد 335 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. شیوه نمونه گیری پژوهش هدفمند می باشد. داده های گردآوری شده بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری با نرم-افزارPLSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که لذت ادراک شده و اصالت ادراک شده بر درگیری عاطفی مشتریان تاثیر دارد. همچنین درگیری عاطفی مشتریان بر تبلیغات دهان به دهان مثبت و قصد خرید مجدد تاثیر دارد. تبلیغات دهان به دهان بر قصد پیروی توصیه های ارسال شده و قصد پیروی از توصیه های ارسال شده بر قصد خرید مجدد تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که تبلیغات دهان به دهان بر قصد خرید مجدد تاثیر ندارد.دستاوردهای پژوهش حاضر درک بهتری از نقش درگیری عاطفی مشتریان با محتواهای پست شده توسط شرکت بیمه نوین در پلتفرم اینستاگرام ارایه می دهد. نتایج این پژوهش نشان داد که برندها باید ادراک پیروان خود را از لذت و اصالت محتوای تولید شده توسط شرکت خود تحریک کنند. این می توانددرگیری عاطفی میان پیروان را ایجاد کند و باعث ایجاد پاسخ های مطلوب، مانند نیات رفتاری مثبت شود.

    کلید واژگان: محتوای تولید شده توسط شرکت, لذت ادراک شده, اصالت ادراک شده, درگیری عاطفی مشتری, تبلیغات دهان به دهان الکترونیک, بیمه نوین
    Tohfeh Ghobadi Lamuki *, Zaniyar Ghorbani, Hossein Hajibabaei

    The purpose of this study is to analyze the effect of consumers' perceptions of the enjoyment and originality of the content produced by Bimah Naveen on the Instagram platform on the emotional involvement of customers. Also, the present study examines the effect of emotional involvement of customers on the intention to repurchase and the intention to follow the recommendation with the mediating role of word of mouth advertising. Electronically paid. The research method is descriptive-correlation in nature. The statistical population includes customers of the new insurance company who are followers of this company's Instagram platform. 335 people were selected as the sample size. The research sampling method is purposeful. The collected data were analyzed based on structural equation modeling with PLS software. The results showed that perceived pleasure and perceived authenticity have an effect on the emotional involvement of customers. Also, the emotional involvement of customers has a positive effect on word-of-mouth advertising and repurchase intention. Word-of-mouth advertising has an effect on the intention to follow the recommendations sent and the intention to follow the recommendations sent has an effect on the intention to buy again. Also, the results showed that word-of-mouth advertising does not affect repurchase intention.The results of the present research provide a better understanding of the role of emotional involvement of customers with the content posted by the novin insurance company on the Instagram platform.

    Keywords: firm generated content, perceived Enjoyment, perceived Originality, customer emotional Engagement electronic word-of-mouth advertising, Novin insurance
  • محمدامین ترابی*، فائزه رحمانی، تحفه قبادی لموکی، حسین حاجی بابائی، مجید فانی
    زمینه و هدف

    کنترل تقاطع‌ها با استفاده از چراغ‌های راهنمایی به روش بهینه‌شده، کار بسیار دشواری است. سیستم کنترل هوشمند چراغ راهنمایی با استفاده از فناوری‌های راهنمایی و رانندگی همراه با هوش مصنوعی با تصمیم‌گیری مناسب مشکلات ترافیکی مانند ازدحام را برطرف می‌کند. روش‌های یادگیری تقویتی به‌ویژه الگوریتم خودکار یادگیر می‌توانند فقط با دریافت سیگنال از محیط تصمیم بگیرند. هدف این مقاله، ارایه برخی از روش‌های مبتنی بر الگوریتم خودکار را برای پیش‌بینی و کنترل چراغ راهنمایی هوشمند با استفاده از انواع الگوریتم‌های خودکار از جمله روش‌های ساکن و متغیر است.

    روش

    روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، شبیه‌سازی- مشاهده‌ای است. تکنیک و روش مورد استفاده در این پژوهش، استفاده ترکیبی از روش الگوریتم خودکار یادگیر است. جهت این‌کار، ترافیک بر روی چهارراه‌های منطقه یک در شهر همدان، بررسی و از آن داده‌ها جهت ارزیابی و نتایج بهره گرفته شد.

    یافته‌ها

    آزمایش‌ها نشان داد که الگوریتم خودکار دارای ساختار متغیر در اکثر موارد بهتر از الگوریتم خودکارهای دیگر عمل می‌کند و درنهایت روش پیشنهادی با الگوریتم‌های مختلف قابل مقایسه است و توانایی بهبود ترافیک در شهر را دارا است.

    نتیجه‌گیری

    روش پیشنهادی برای هر چراغ راهنمایی، سیکل بعدی را پیش‌بینی کرده است که در این حالت، چهارراه، با کمترین ترافیک موجود مواجه خواهد شد، این سیکل بلادرنگ بوده و ممکن است در دوره بعدی، توالی آن تغییر پیدا کند و به سمت بهینه‌سازی الگوریتم خودکار عمل کند، سامانه اجراشده، به‌طوری عمل می‌کند که با مرور زمان و با یادگیری بیشتر، آموزش دیده و کامل‌تر و با دقت بیشتری عمل می‌کند.

    کلید واژگان: ترافیک شهر همدان, چراغ های راهنمایی هوشمند, یادگیری تقویتی و الگوریتم خودکار یادگیر, هوش مصنوعی
    Mohammad Amin Torabi *, Faezeh Rahmani, Tohfeh Ghobadi Lamouki, Hossein HajiBabaei, Majid Fani
    Background and Aim

    It is very difficult to control intersections using traffic lights in an optimized way. The intelligent traffic light control system uses traffic and driving technologies along with artificial intelligence to solve traffic problems such as congestion with appropriate decisions. Reinforcement learning methods, especially the automated learning algorithm, can only make decisions by receiving a signal from the environment. The purpose of this paper is to present some automated algorithm-based methods for predicting and controlling intelligent traffic lights using a variety of automated algorithms, including static and variable methods. - It is an observer. The technique and method used in this research is a combined use of the automated learning algorithm method. For this purpose, the traffic on the intersections of zone one in the city of Hamedan was examined and that data was used for evaluation and results.

    Results

    Experiments showed that the automated algorithm with variable structure in most cases works better than other automated algorithms and finally the proposed method is comparable to different algorithms and has the ability to improve traffic in the city.

    Conclusion

    The proposed method for each traffic light predicts the next cycle, in which case the intersection will face the least available traffic. This cycle is real-time and may change its sequence in the next period and towards optimization. The algorithm works automatically.

    Keywords: Hamedan city traffic, intelligent traffic lights, reinforcing learning, learning automata, artificial intelligence
  • حسین حاجی بابایی*، تحفه قبادی
    در شرایط کنونی، مسایل و تنگناهای مختلف بیش از هر زمان دیگر ، فشارهای روانی متعددی را بر افراد تحمیل می کند و به دنبال آن،احساس ناامنی و نارضایتی بیشتری نیز در مشتری بوجود می آید.استفاده ازبرندهای نوستالژیک می تواند به احیای احساسات مثبت گذشته منجر شده و از طریق کاهش فشارهای روانی بوسیله استفاده از این محصولات ، زمینه را برای خلق روابط عمیق با محصول ایجاد می کند. از طرفی باید در نظرداشت که در هزاره سوم خلق پیوندهای احساسی بین برند و مشتری به اهرمی قدرتمند برای ایجاد ارتباطات بلند مدت با مشتری و ایجاد جریان مستمر درآمد، تبدیل شده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه مفاهیم نوستالژی، اعتماد، ترجیح مشتری و عشق به برند می باشد. برای این منظور بر اساس مرور گسترده ادبیات، مدل پژوهش شکل گرفت و و در ادامه این مدل مورد آزمون قرار گرفت. جامعه پژوهش شامل مصرف کنندگانی بود که سابقه شناخت طولانی محصول را داشتند. روش نمونه گیری ،نمونه گیری در دسترس و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بود.نتایج بدست آمده حاکی از آن بودکه نوستالژی فراخوانده شده، ترجیح مشتری و اعتماد به برند با شدت های مختلف بر یکدیگر و بر عشق برند تاثیر داشتند. این پژوهش با بررسی تاثیر نوستالژی بر عشق به برند، پیوندهای احساسی با برند را از جنبه متفاوت مورد بررسی قرارداد و چشم انداز جدیدی را در روابط احساسی بین مصرف کننده و برند گشوده است.
    کلید واژگان: عشق به برند, نوستالژی فراخوانده شده, ترجیح مشتری, اعتماد به برند
    Hossein Hajibabaei *, Tohfeh Ghobadi Lamuki
    Various issues and bottlenecks press stress on people more than ever and customer feels more insecure and unhappy.The use of nostalgic branding can lead to the restoration of past positive emotions. And by reducing the psychological stress by using these products, Creates deep relationships with the product. In the third millennium, the creation of emotional bonds between the brand and the customer has become a powerful lever for long-term customer relationships and continuous revenue streams.The purpose of this research is investigate the relationship between Customer preference concepts, trust, nostalgic , and love for the brand. Initially, the conceptual model of research was developed based on an extensive literature review. Sampling method in this phase was available sampling and questionnaire also was tool used in this phase. The results obtained from the structural equation technique indicate that Nostalgia, brand trust, and Customer preference by different intensities affects each other and brand love.This study examines the impact of nostalgia on brand love, examines emotional bonds with the brand from a different perspective, and opens a new perspective on the emotional relationship between consumer and brand.
    Keywords: Brand love, Customer preference, Brand trust, Nostalgia
  • مهدی جهانیان، تحفه قبادی لموکی*، رضا شافعی، حسین حاجی بابایی

    چکیده در سال های اخیر، صنعت خدمات مخابراتی ایران علی رغم رشد سریع، با ورود اپراتورهای مختلف، فضای جدیدی به خود دیده و تغییرات عمده ای را تجربه می کند. در چنین بازار رقابتی، استفاده از شیوه های سنتی و ناکارآمد بازاریابی دیگر جوابگوی سطح رقابت نیست و شرکت ها جهت حفظ و ارتقاء جایگاه خود، به ناچار باید به سمت رویکردهای نوین بازاریابی روی آورند. یکی از رویکردهای جامع و موثر بازاریابی که در سال های اخیر رواج بیشتری یافته است، بازاریابی کل نگر می باشد. در این رویکرد همه چیز مهم است و مدیران بازاریابی تمام جوانب را در قالب مدلی واحد تجمیع کرده و هماهنگی مناسبی در ابزارهای مختلف بازاریابی ایجاد می کنند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل و مولفه های بازاریابی کل نگر در بخش خدمات مخابراتی انجام شده است. رویکرد این پژوهش از نظر هدف اکتشافی و از نظر روش انجام، کیفی، می باشد. جهت شناسایی عوامل موثر بر بازاریابی کل نگر در بخش خدمات مخابراتی از روش تحلیل مضمون (تحلیل تم) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاهی و مشاورین برجسته حوزه های مدیریت بازاریابی و همچنین مدیران ارشد شرکت های ارایه دهنده خدمات مخابراتی است. نمونه گیری با روش هدفمند و گردآوری داده ها با انجام 11 مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری انجام گرفت.جهت تحلیل کیفی مصاحبه ها، با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مفاهیم اصلی در قالب 130 کد مرتبط با 43 مفهوم، 19 تم فرعی و 5 تم اصلی شناسایی گردید.

    کلید واژگان: بازاریابی کل نگر, خدمات مخابراتی, تحلیل تم
  • فوزیه طاهری مینا، تحفه قبادی لموکی*، میثم لطیفی، حسین حاجی بابایی

    امروزه اهمیت برند در خرید برخی مشتریان تا آنجاست که اغلب تصور می شود به جای کالا مشتری می خواهد برند را خریداری کند. در این مطالعه در پی شناسایی ذهنیت افراد از برند، ابتدا برند را بر اساس کهن الگوها بررسی کرده و ضمن تعیین شخصیت کهن الگوی برندهای مختلف موردمطالعه در پژوهش، بر اساس مشخصه بارز آن ها در بین مردم ، مشخص خواهد شد هر کهن الگو برای چه برندی و یا در چه گروه از محصولات مناسب تر است. با انجام نظرسنجی که شامل 55 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به روش پدیدارشناسی است معروف ترین برندها بین مردم شناسایی گردید و کهن الگوی مرتبط با این برندها بر اساس نظرات مصاحبه شوندگان و مشخصه های بارز برندها شناسایی و تعیین شدند. با توجه به نتایج به طور قطع نمی توان تعیین کرد که همه برندهای موجود در یک گروه از محصولات، دارای شخصیت یکسانی هستند بلکه هر برندی ویژگی های خود را دارد که باعث ایجاد یک شخصیت خاصی برای آن برند شده و نشان دهنده یک کهن الگوی معین است. اهمیت توجه به کهن الگوها و پیوند آن ها با اعماق ناخودآگاه مصرف کنندگان، در این پژوهش نشان می دهد کهن الگوها سبب ادراک کامل تری از برند در ذهن مصرف کنندگان شده که می تواند در برندسازی تاثیرات ماندگاری بر جا گذارد.

    کلید واژگان: برند, کهن الگو, پدیدارشناسی
    Fozieh Taheri Mina, Tohfehe Tohfehe *, Meisam Latifi, Hossein Hossein Hajibabaei

    Nowadays, the importance of the brand in purchasing is to the extent that the customer wants to buy the brand instead of the product. In this study, in order to identify people mentality of the brand, first  the brand was examined based on archetypes and while determining the archetype personality of different brands studied in the research, based on their Obvious characteristics among people, it will be determined for Which brand or in which group of products each archetype is more suitable . The most famous brands were identified among the people by conducting a survey that includes fifty-five deep semi-structured interviews using phenomenological methods, and the archetypes associated with these brands were identified and determined based on the opinions of the interviewees and the obvious characteristics of the brands. Based on the results, it is not possible to determine for sure that all brands in a product group have the same personality, but each brand has its own characteristics that creates a special character for that brand and represents a certain archetype. The importance of paying attention to archetypes and their connection with the deep subconscious of consumers, in this study shows that archetypes have led to a more complete understanding of the brand in the minds of consumers, which can have lasting effects on branding.

    Keywords: Brand, Archetype, Phenomenology
  • حسین حاجی بابایی، حسن اسماعیل پور*
    برندها نقش محوری در رفتار مصرف کننده ایفا می کنند و ایجاد روابط قدرتمند بین مشتری و برندهای منتخب آنها، تاثیر شگرفی بر رفتار مشتری و ترجیج برند دارد. ایجاد چنین روابط قدرتمندی در پاره ای از مواقع موجب شکل گیری پیوندهای احساسی عمیق و در نهایت عشق به برند می شود. ایجاد و تقویت پیوندهای قدرتمند عاطفی، مشریان را به مدافعانی سرسخت برای برند تبدیل می کند که نتیجه آن ایجاد سرمایه ای هنگفت برای شرکت است. هدف این پژوهش واکاوی ماهیت عشق به برند و بررسی رابطه مفاهیم تداعی های ناشی از برند، اعتماد، رضایت و عشق به برند است. برای این منظور بر اساس مرور گسترده ادبیات، مدل مفهومی شکل گرفت. در فاز نخست پژوهش، بر اساس مصاحبه های انجام گرفته با نمونه ای هدفمنداز افرادی که وابستگی عمیق به برند داشتند، پرسشنامه تداعی های ناشی از برند شکل گرفت. در فاز دوم که رویکرد کمی در آن حاکم بود، دانشگاه ها، مراکز خرید و مشتریانی که به نمایندگی های برندها مراجعه می کردند، بر اساس نمونه گیری در دسترس، بررسی شدند. بعد از واکاوی عشق به برند و ارتباط آن با عشق انسانی، در ادامه نتایج به دست آمده از تکنیک معادلات ساختاری حاکی از آن بود که تداعی های برند، رضایت و اعتماد به برند با شدت های مختلف بر یکدیگر و بر عشق برند تاثیر داشتند. این پژوهش ضمن واکاوی مفهوم عشق به برند و افزودن بر غنای ادبیات در این زمینه، نشان دهنده این امر است که تداعی های برند، ضمن اثرگذاری بر اعتماد و رضایت از برند، عاملی مهم در ایجاد عشق به برند است
    کلید واژگان: عشق به برند, تداعی های ناشی از برند, رضایت مشتری, اعتماد به برند, رویکرد ترکیبی
    Hossein Hajibabaei, Hassan Esmailpur *
    Brands play a central role in consumer behavior and creating strong relationships between customers and their selected brands have a great impact on customer behavior and brand preference. Creating such a powerful relationship in some cases creates deep emotional ties and ultimately brings love for the brand. Creating and enhancing powerful emotional ties transforms people into tenacious advocates for the brand, resulting in a huge investment for the company. The purpose of this research is to explore the nature of love for the brand and to investigate the relationship between brand connectivity concepts, trust, satisfaction, and love for the brand. To this end, the conceptual model of research was developed based on an extensive literature review. In the first phase, a full data sample of individuals, who were deeply affiliated with a brand, were selected and a brand-based association questionnaire was developed. In the second phase, with the dominant quantitative approach, universities, shopping malls, and customers who came to brand representations were investigated. Sampling method in this phase was available sampling and questionnaire also was tool used in this phase.  The results obtained from the structural equation technique indicate that associations result from brand, brand satisfaction, and brand confidence by different intensities affects each other and brand love. This study, using a hybrid approach, has tried to explore love for brand and, in addition, shows a better vision of emotional relationships.
    Keywords: Brand Love, Brand Associations, Satisfaction, Brand Trust, Mixed Method
  • حسین حاجی بابایی*، حسن اسماعیل پور، میر فیض فلاح شمس
    حاشیه سود بالا و روابط بلندمدت با مشتریان،ناشی از ایجاد تداعیات و پیوندهای قدرتمند احساسی بین برند و مشتریان می باشد.پیوندهایی که ارتباطاتی ماورای رضایت و وفاداری به برند را ایجاد می کنند.هدف این پژوهش شناسایی و بررسی پیوندهای احساسی و رابطه بین شخصیت افراد و برند، خودابرازی، رمانتیسم فردی و تداعیات برند می باشد.مدل مفهومی پژوهش بر اساس مرور گسترده ادبیات شکل گرفت. در این پژوهش از رویکرد ترکیبی استفاده شد. جامعه پژوهش در فاز اول که رویکردی کیفی داشت، شامل افراد و دانشجویانی بود که یا سالهای متمادی با وجود امکان تغییر، برند مورد نظر را تغییر نداده و یا اظهارات عاشقانه نسبت به برند داشتند . در این فاز از نمونه گیری حاد و هدفمند استفاده شد. جامعه پژوهش در فاز دوم که رویکرد کمی در آن حاکم بود،دانشگاه ها،مراکز خرید و مشتریانی که به نمایندگی های برندها مراجعه می کردند،بود و روش نمونه گیری در این فاز،نمونه گیری در دسترس بود.داده های پژوهش در فاز اول با ابزار مصاحبه و از یک نمونه 50 نفره و در فاز دوم با ابزار پرسشنامه و از یک نمونه 137 نفره جمع آوری شد و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری تحلیل شد.بر اساس نتایج حاصل از پژوهش،تداعیات ،خودابرازی برند را تحت تاثیر قرار می داد.تمامی تیپ های شخصیتی آناگرام تاثیر معناداری بر تداعیات برند داشتند، در حدودی نیمی از تیپ های شخصیتی بر خودابرازی برند موثر بودند. اما بیشتر تیپ های آناگرام،تاثیر معناداری بر رمانتیسم فردی نداشتند.همچنان که رمانتیسم فردی تاثیر معناداری برخود ابرازی داشت،اما در همین حال تداعیات برند را تحت تاثیر قرار نمی داد.بعد هیجان شخصیت برند نیز بر تداعیات و خودابرازی برند موثر بود.این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی تلاش کرده است که با انجام مصاحبه های عمقی به لایه های پنهان رفتار مصرف کننده پی برده و با تاکید بر تداعیات و شخصیت افراد، فهم بهتری از سطوح درونی تصمیم گیری فرد داشته باشد.
    کلید واژگان: آناگرام, تداعیات برند, خودابرازی برند, بعد هیجان شخصیت برند, رمانتیسم فردی, رویکرد ترکیبی
    Hossein Haji Babaii *, Hassan Esmaeelpour, Mir Feiz Fallah Shams
    Purpose- Consumers are living in a symbolic environment and by creating linkages between symbols and self, express themselves .Therefore seek to acquisition brands which somehow represents their real or ideal character . This research aimed to investigate concepts of Enneagram, Individual romanticism, excitement, brand associations, self-expressive associated with each other and finally associated with brand love. Design/methodology/approach-In this study, a mix approach and taxonomy development plan is used. This research which is done in ( 2016,2017) and in two samples contain 50 and 137 subjects, in the first phase with qualitative approach, an intensity sample who have deep attachment to a brand were selected and in-depth interviews were conducted with them. In the second phase the questionnaire questions were answered on the basis of quantitative studies. In this phase, questionnaires were tested in a larger sample and with structural equation modeling techniques and PLS software. Findings- Results revealed that all the nine personality of the enneagram significant impact on self-expressive, individual romanticism and brand associations.
    But except helper and individualist personality none of the other characters Enneagram, had no significant effect on the individual romanticism. The dimension of the brand personality excitement and individual romanticism had no effect on brand associations and self- expressive. Originality/value-This research has a mix approach and by doing in-depth interviews has tried to discover hidden layer of consumer behavior and entering brand associations, demonstrate better perspective of emotional relationships.
    Keywords: Keywords-Enneagram, Brand associations, self-expressive, Individual romanticism, excitement
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال