به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

حسینعلی شمس آبادی

  • حمیدرضا صادق نژاد*، مریم برزنونی، حسینعلی شمس آبادی، محمدهاشم رحمتی

    پیش برهای ادوات بی خاک ورزی بهترین وسیله برای عبور از بین بقایای گیاهی هستند که به همراهشیاربازکن ها، خاک را برای استقرار بذرآماده می کنند. به همین منظور چهار نوع خاک ورز شاخه ای در جلوی ردیف کار مکانیکی سویا نصب و آزمایشی بر پایه طرح کرت های خرد شده نواری انجام شد. چهار عامل اصلی شامل خاک ورز (پنجه غازی، ناخن دار، قلمی و T وارونه) و سه عامل فرعی سرعت پیش روی تراکتور (8/4، 2/7 و 4/9 کیلومتر بر ساعت) بودند و ردیف کار روی فواصل ردیف 50 سانتی متر تنظیم شد. خاک ورز پنجه غازی نسبت به دیگر خاک ورزهای مورد بررسی دارای بیش ترین عرض و عمق خاک ورزی به مقدار 4/24 و 3/7 سانتی متر بود. نتابج نشان داد خاک ورز T وارونه در عمق 5/51 میلی متری کاشت با کمترین میزان پراکندگی، اگرچه اختلاف معنی داری نداشته ولی بیشترین بازده یکنواختی توزیع بذر روی ردیف به میزان 4/80 % را داشت و افزایش سرعت تغییری در عمق کاشت بذرها ایجاد نکرد اما فاصله طولی بین دو بذر را افزایش داد. همچنین بیشترین شاخص کیفیت دقت کاشت با 7/42 % و کمترین شاخص چندتایی کاشت با 8/46 % مربوط به این تیمار بوده و درصد نکاشت آن نیز به مقدار 5/10 درصد در حدود سایر خاک ورزها بوده است. هرچند خاک ورز T وارونه بهتر بوده و در سرعت 8/4 کیلومتر بر ساعت کارایی بیشتری را از نظر شاخص های فنی کاشت داشته است اما خاک ورز ناخن دار عملکرد محصول بیشتری را باعث شده و ساده تر و کم هزینه تر است و از بین بقایای گیاهی راحت تر عبور می کند.

    کلید واژگان: دقت کاشت, ردیف کار, سرعت پیش روی, کم خاک ورزی
    H. R. Sadeghnezhad *, Maryam Barzanooni, HosseinAli Shamsabadi, MohammadHashem Rahmati

    In no-tillage, the coulters are the best way to cross the plant residues, which, along with the furrow openers, prepare the soil for seed placement. So four available tiller models in front of a mechanical row crop planter were installed and a two factor randomized complete block design using strip plots with four coulters (sweep, nail, narrow chisel and T inverted) as factor A and the three factors related to the speed of tractor (4.8, 7.2 and 9.4 km.h-1) as factor B were performed. The planter units were adjusted on 50 cm distance between rows. The sweep model with 24.4 and 7.3 cm had the highest width and depth of disturbed soil. T inverted tiller at the specified depth with the least amount of standard deviation got the highest uniformity of seed distribution on the row that was 80.4% and did not change depth of seeding by speed increasing but increased the distance between two seeds. Also, the highest quality of feed index (42.7%) and the lowest multiple index (46.8%) were related to this treatment and its miss index (10.5%) has been around other tillers. Although T inverted tiller in the forward speed of 4.8 km h-1 has better performance in terms of planting indices, but the nail tiller is more suitable because of simplicity and performance as well as its low cost compared to other tested tillers and it passes through plant residues more easily.

    Keywords: Precision index, Reduce tillage, Row Crop Planter, SPEED
  • محمد عسکری*، افشار آزادبخت، حسینعلی شمس آبادی، سید رضا موسوی سیدی
    در این تحقیق، نیروی کششی موردنیاز شاخه زیرشکن به همراه مصرف سوخت، لغزش، قدرت مالبندی، بازده کششی و بازده کل انرژی تراکتورهای مسی فرگوسن 399 و جاندیر3140 در سرعت های 8/1، 3/2، 9/2 و 5/3 کیلومتر بر ساعت و اعماق40 و50 سانتی متری باهم مقایسه گردید. نوع تراکتور، سرعت و عمق همچنین اثرات متقابل آنها تاثیر معنی داری بر تمامی پارامترها به استثناء نیروی کششی و قدرت مالبندی داشت. در مجموع، تراکتور جاندیر عملکرد بهتری داشت بدین صورت که با افزایش سرعت پیشروی از 8/1 به 5/3 کیلومتر بر ساعت، نیروی کششی، مصرف سوخت، لغزش، قدرت مالبندی و بازده کل انرژی به ترتیب در اعماق 40 و50 سانتی متری به میزان 7، 4، 23، 3/108 و 89 درصد افزایش یافته اما بازده کششی به میزان 8/13 درصد کاهش یافت. به علاوه، افزایش10 سانتی متری عمق زیرشکنی موجب افزایش نیروی کششی، مصرف سوخت، لغزش و قدرت مالبندی به میزان 3/21، 6/31، 6/20 و 4/21 شد اما بازده کششی و بازده کل انرژی به میزان 7/9 و 25 درصد کاهش یافتند. نتایج بهینه سازی پارامترهای تحت بررسی توسط روش سطح پاسخ (RSM) نشان داد که به طور میانگین، عمق 9/42 سانتی متر و سرعت 4/2 کیلومتر بر ساعت، بهینه ترین نتایج را در خصوص عملکرد مجموعه تراکتور- زیرشکن حاصل می نمایند.
    کلید واژگان: زیرشکن, روش سطح پاسخ, مصرف سوخت, بازده کششی, بازده کل انرژی
    Mohammad Askari*, Afshar Azadbakht, Hoseinali Shamsabadi, Seyyed Reza Mousavi Seyyedi
    In this research, draft requirement of subsoiler tine plus fuel consumption, slippage, drawbar power, traction efficiency and overall energy efficiency of MF399 and JD3140 tractors at four speeds of 1.8, 2.3, 2.9 and 3.5 km/h and two depths of 40 and 50 cm were compared. Tractor type, speed and depth plus interaction effects had a significant effect on all parameters other than draft and drawbar power. Generally, JD3140 showed a better performance as the increase in speed from 1.8 to 3.5 km/h caused the increase of draft, fuel consumption, slippage, drawbar power and overall energy efficiency in two depths of 40 and 50 cm of 7, 4, 23, 108.3 and 89%, respectively but caused the decrease of traction efficiency of 13.8%. Furthermore, 10 cm increase in depth caused the increase in draft, fuel consumption, slippage and drawbar power of 21.3, 31.6, 20.6 and 21.4%, respectively but caused the decrease in traction efficiency and overall energy efficiency of 9.7 and 25%, respectively. The results of optimization of studied parameters using response surface methodology (RSM) show that depth of 42.9 cm and speed of 2.4 km/h resulted in the optimized condition about the performance of the tractor-subsoiler set.
    Keywords: traction efficiency, subsoiler, fuel consumption, response surface methodology, overall energy efficiency
  • ابوالقاسم معماری، حسینعلی شمس آبادی*، محمد هاشم رحمتی، محمدحسین رزاقی
    برداشت از مراحل طاقت‏فرسا و زمان‏بر در تولید زیتون و از موانع توسعه کشت آن در استان گلستان است. از طرف دیگر برداشت نادرست زیتون، موجب بروز خسارات به میوه و کم شدن بار درخت در سال‏های بعد می گردد. از این رو این تحقیق با هدف تعیین شاخص خسارت میوه زیتون رقم کرونایکی در روش ها و زمان های مختلف برداشت در استان گلستان با فاکتور اصلی زمان برداشت زیتون در سه سطح 29 آذر (با میانگین شاخص رسیدگی 47/2)، 14 دی (با میانگین شاخص رسیدگی 04/3) و 29 دی ماه (با میانگین شاخص رسیدگی 58/3) و فاکتور فرعی روش های برداشت زیتون در سه سطح، سنتی (ضربه زدن با چوب توسط کارگر)، شانه دستی و شیکر شانه ای پنوماتیکی موتوردار در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که شاخص رسیدگی در زمان 29 آذر و 29 دی ماه به ترتیب با 28/2 و 07/4 کمترین و بیشترین مقدار بود. درصد میوه باقی مانده بر روی درخت، در روش سنتی 117 درصد بیشتر از روش شانه دستی بوده است. خسارت میوه های برداشت شده در روش سنتی و شانه دستی به ترتیب با 54/43 و 42/18 درصد بیشترین و کمترین مقدار بوده است. شاخص خسارت میوه در زمان 29 دی و دو روش سنتی و شانه دستی به ترتیب، با میانگین، 002/1 و 424/0، بیش ترین و کم ترین مقدار بوده است. بنابراین جهت کاهش خسارت، توصیه می گردد برداشت زیتون با روش شانه دستی و در میانگین شاخص رسیدگی 58/3 صورت گیرد.
    کلید واژگان: روش برداشت, زمان برداشت, زیتون, شاخص خسارت, شاخص رسیدگی
    A Memari_H Shamsabadi *_M. H Rahmati_M. H Razzaghi
    Introduction
    Olive is one of the plants, that has been cultivated for long in Iran. The average extracted oil is about 65 kg per tree. Four to five kg olives give approximately one liter oil. Olive harvesting problem, is one of the obstacles to development cultivation in Golestan province. Concurrency olive harvesting time with a number of field crops, seasonal precipitation and a lack of the workers are some limitations for development of this fields. Investigative study of the alternative methods instead of the traditional can be desirable strategy for cultivation development of this product. But gardeners are not eager to use this equipment due to lack of harvesting machine. With regard to the afore-mentioned items, the objective of this study was to determine the appropriate method, the optimal time and interaction effect of the two afore-mentioned factors on the measured traits in order to damage reduction during harvesting time.
    Materials and Methods
    This research was conducted with the two factors, i) date of harvesting and ii) harvesting method. In this regard, harvesting operation carried out at the three dates including; i) 19 December, ii) 3 January and iii) 18 January in 2015. At the three afore-mentioned harvesting dates; olives were harvested with the three methods including; i) traditional (hitting with the long wood by worker), ii) manual comb and iii) motorize pneumatic comb shaker. The measured traits during operations before and during the harvesting time were the abscission naturally percentage, at the start and the end of the harvest, amount of harvesting (harvested fruit percentage), the remaining fruits percentage on the tree, damaged fruits percentage and damaged fruit index. The experimental design carried out in this research was a split plot based on the randomized complete block design, with three replications. The main plots attributed to olive harvesting time at three levels. The sub-plots attributed to types of olive harvesting method at three levels. After sampling and data collection, the data were set in the Excel software. The obtained data analyzed by using SAS software. Analysis of variance (ANOVA) and comparison of means extracted from the output of analysis of the data with a probability level of 5%.
    Results and Discussion
    Interaction effect of harvesting time and harvesting method on maturity index was significant at 1% level (Table 1). The lowest and highest value of maturity index occurred at the time of 19 December and 18 January (2.28 and 4.07), respectively. The effect of harvesting time on naturally abscission percent was significant at the 5% level. The lowest (1.16) and highest (2.21) naturally abscission attributed at the time of 18 December and 18 January, respectively.
    The effect of harvesting method on the percentage of the remaining fruits on the tree was significant at the 1% level. The lowest (2.71%) and the highest (5.89 %) value of the remaining fruits occurred in the manually comb and traditional methods, respectively.
    The effect of harvesting method on the amount of remaining fruit on the tree per kg of harvesting was significant at the 1% level. The highest (62.86 gr) and the lowest (27.92 gr) value of this trait yielded in the traditional and manually methods, respectively.
    Interaction effect of the harvesting time × harvesting method on the damaged fruits was significant at 1% level. The highest and the lowest values of the damaged fruits took place in 19 December and in the traditional and the manual comb methods, respectively.
    The effect of harvesting time on abscission leaf percent was significant at the 1% level. The highest value of 13.2% and the lowest value of 4.47% occurred in 18 January and 19 December, respectively.
    Interaction effect of harvesting time and harvesting method on the damaged fruits index, was significant at the 1% level in 18 January. The highest (1.002) and the lowest (0.424) yielded in traditional and manually comb methods, respectively.
    Conclusions
    The results showed that in order to percentage of remaining fruits on the tree, remaining amount on the tree per kg, damaged fruit and damaging fruit index, the best method of olive harvesting is the manually comb method. The lowest percentage of leaves abscission naturally occurred on 19 December. The Lowest percentage of leaf abscission was on 18 January. So the best of olive harvesting method (variety Koroneiky) in the study area, the use of manual comb with maturity index 3.58 is suggested.
    Keywords: Average maturity index, Damaging index, Harvesting methods, Harvesting time, Olive
  • مریم نوروزی قلی آباد، حسین علی شمس آبادی*، شهرام نوروزیه
    به منظور بررسی تاثیر روش های مختلف خاک ورزی بر برخی از خصوصیات فیزیکی خاک و عملکرد محصول پنبه، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه تحقیقات پنبه هاشم آباد گرگان طی سال زراعی 1391 اجرا گردید. روش های خاک ورزی در سه سطح شامل خاک ورزی سطحی (هرس بشقابی)، کم خاک ورزی (سیکلوتیلر + هرس بشقابی) و خاک ورزی مرسوم (گاوآهن برگردان دار + هرس بشقابی) به عنوان متغیر مستقل و خصوصیات فیزیکی خاک شامل جرم مخصوص ظاهری، میزان رطوبت و خردشدگی یا میانگین قطر وزنی ذرات خاک (MWD) در دو عمق (15-0 و 30-15 سانتی متر)، شاخص مخروطی (CI)، دفن بقایای سطحی و عملکرد پنبه به عنوان متغیرهای وابسته بررسی شدند. نتایج نشان داد که عمق، اثر معنی داری بر جرم مخصوص ظاهری، خردشدگی و شاخص مخروطی خاک دارد به طوری که در عمق اول، خاک ورزی سطحی دارای بیش ترین جرم مخصوص ظاهری (4/1 گرم بر سانتی مترمکعب)، کمترین خردشدگی و بیشترین شاخص مخروطی (1723 کیلو پاسکال) و خاک ورزی مرسوم دارای کم ترین جرم مخصوص ظاهری (19/1 گرم بر سانتی مترمکعب)، بیشترین خردشدگی و کمترین شاخص مخروطی (912 کیلوپاسکال) بودند. در کلیه مراحل رشد، روش های خاک ورزی بر میزان رطوبت خاک در دو عمق مورد اندازه گیری اثر معنی داری نداشتند. ، کمترین و بیشترین میزان دفن بقایای گیاهی ، به ترتیب به خاک ورزی سطحی و خاک ورزی مرسوم اختصاص پیدا کرد. بیشترین میزان عملکرد محصول پنبه (1534 کیلوگرم بر هکتار) در خاک ورزی سطحی در مقایسه با دو سیستم خاک ورزی دیگر حاصل شد. کلمات کلیدی: خاکورزی، فیزیک خاک، شاخص مخروطی، عملکرد پنبه،
    کلید واژگان: خاکورزی, فیزیک خاک, شاخص مخروطی, پنبه
    Maryam Nourouzi Gholiabad, Hosseinali Shamsabadi *, Shahram Nowrozieh
    In order to investigate the effect of different tillage methods on some soil physical properties and crop yield, an experiment in a randomized complete block design with four replications was conducted at the cotton research farm, located at Hashemabad of Gorgan in 2012. Three levels of tillage methods include surface tillage (disc harrow), minimum tillage (cyclo tiller + disc harrow) and conventional tillage (mouldboard plow + disc harrow) were taken as independent variable and soil physical properties include of particle density, humidity, fragmentation (MWD) in two depths (0-15 and 15-30 cm) also, cone index, residue burial and cotton yield as dependent variables were investigated. Results showed that the depth has a significant effect on soil bulk density, fragmentation and soil cone index as in first depth, surface tillage had the maximum bulk density (1.4 g/cm3), minimum fragmentation and maximum cone index (1723 kPa), additionally, conventional tillage had minimum bulk density (1.19 g/cm3), maximum fragmentation and minimum cone index (912 kPa). During all stages of cotton growth, tillage methods had no significant effect on the humidity in both depths. Residue burial, minimum and maximum values were relative to surface tillage and conventional tillage, respectively. Amount of crop yield in surface tillage as 1534 kg per hectare was higher than other tillage systems. Keywords: Tillage, Soil physics, Cone index, Cotton yeild
    Keywords: Tillage, Soil physics, Cone index, Cotton yeild
  • عمر قرناسی غراوی، امیرحسین افکاری سیاح، عزت الله عسکری اصلی، منصور راسخ، حسینعلی شمس آبادی *
    سابقه و هدف

    از جمله مشکلات خشک کردن شلتوک برنج در اکثر کارگاه های شالی کوبی کشور، عدم یکنواختی در فرآیند خشک شدن این محصول است. این مشکل باعث ایجاد تنش های حرارتی و رطوبتی در شلتوک می شود و در نتیجه باعث ایجاد ضایعات در فرآیند های بعدی خواهد شد. هدف از این پژوهش، دست یابی به بیشینه عملکرد تبدیل شلتوک به برنج سفید سالم در کمترین مدت زمان خشک کردن است.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش برای کاهش ضایعات و افزایش سرعت خشک شدن از یک دستگاه خشک کن دوار آزمایشگاهی ابداعی جدید بهره گیری شد. در این تحقیق، فرایند خشک کردن شلتوک برنج با استفاده ازخشک کن دوار ناپیوسته آزمایشگاهی توسط روش سطح پاسخ (طرح مرکب مرکزی) در محدوده دمایی 40- 80 درجه سانتی گراد، سرعت چرخش استوانه دوار مختلف 2 تا 10 دور بر دقیقه و میزان پر بودن مخزن استوانه ای خشک کن دوار 25 تا 66 درصد بهینه یابی شد. پارامتر های کیفی شامل میزان شکستگی دانه ها (درصد) ، مقدار ترک خوردگی دانه ها (درصد) و مدت زمان خشک شدن نمونه ها به عنوان پاسخ برای توسعه یک مدل پیشگویی و بهینه یابی فرایند خشک کردن مورد استفاده قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد اثر متغیر های مذکور بر زمان خشک کردن و میزان ضایعات معنی دار است و دما بیشترین تاثیر را بر میزان ضایعات و زمان خشک شدن دارد. با افزایش سرعت چرخش استوانه دوار، مدت زمان خشک شدن کاهش یافت. نتایج فرآیند بهینه سازی با حداقل ضایعات (درصد شکستگی و ترک خوردگی) و مدت زمان خشک شدن در دمای هوای ورودی 53/56 درجه سانتی گراد، سرعت چرخش استوانه 10 دور بر دقیقه و میزان پر بودن استوانه 20/54 درصد بدست آمد.

    نتیجه گیری

    شرایط خشک کردن نقش مهمی در بروز خصوصیات کیفی و ضایعات نهایی شلتوک برنج دارد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر کارایی مفید متدولوژی رویه پاسخ در بهینه یابی فرایند خشک کردن با خشک کن دوار ناپیوسته آزمایشگاهی بود. براساس نتایج بدست آمده هر سه فاکتور دمای هوای ورودی، سرعت چرخش استوانه دوار و میزان پر بودی تاثیر قابل توجه ای بر خصوصیات کیفی و درصد ضایعات داشتند و دما بیشترین تاثیر را نسبت به دیگر پارامترهای مستقل بر میزان ضایعات شلتوک برنج داشت.

    کلید واژگان: شلتوک برنج, خشک کردن, زمان, ضایعات, رویه سطح پاسخ
    Hossein Ali Shamsabadi*
    Background and objectives

    The problems of drying in the paddy factory is lack of unuiformity drying in the paddy rice that creates stress temperature and moisture and thus will cause fractures in the later stages. The purpose of this research was to develop a performance history rice healthy white paddy drying in the shortest time.

    Background and objectives

    The problems of drying in the paddy factory is lack of unuiformity drying in the paddy rice that creates stress temperature and moisture and thus will cause fractures in the later stages. The purpose of this research was to develop a performance history rice healthy white paddy drying in the shortest time.

    Background and objectives

    The problems of drying in the paddy factory is lack of unuiformity drying in the paddy rice that creates stress temperature and moisture and thus will cause fractures in the later stages. The purpose of this research was to develop a performance history rice healthy white paddy drying in the shortest time.

    Materials and methods

    In this study, to reduce losses and increase the drying rate of a rotary dryer machine utilizing the innovative laboratory. Response surface methods and central composite design software for modeling and design expert was used to obtain the optimum condition. Independent variables include temperature (40 to 80 °C), rotating cylinder rotation speed (2 to 10 rpm) and the full cylinder (25 to 66%) was rotary dryer. The quality parameters percentage of breakage, percentage of crack and drying time were used as response parameters to develop predictive models and optimize the drying process.

    Results

    The results showed significant effects of the variables of interest on the amount of waste and the temperature has the greatest impact on the amount of waste and drying times, also decreased with increasing rotation speed drying time. The results of the optimization process with a minimum amount of waste (percentage of breakage and percentage of crack) and drying time in the inlet air temperature 56.53 °C, the speed of rotation of the cylinder 10 rpm and the full cylinder 54.20% was found.

    Conclusion

    The condition of drying process have important rule in final quality properties and waste of paddy rice. The study revealed that RSM could be used to develop adequate prediction models for describing quality changes in paddy rice during drying. The changes in the quality parameters were adequately described by quadratic model. Successful optimization for the paddy rice drying process can also be made using desirability functions in RSM

  • رسول خواجوی، حسینعلی شمس آبادی *، علی اصغری
    خشک کردن یکی از متداول ترین اشکال فرآوری محصول های کشاورزی بوده و هدف از آن افزایش ماندگاری فرآورده نهایی است. هدف از این مطالعه بررسی اثر فرآیند خشک کردن دانه هندوانه (رقم کلاله) با خشک کن استوانه ای دوار ناپیوسته آزمایشگاهی بر خصوصیات کیفی دانه هندوانه خشک شده است. فاکتورهای دما (30، 45 و 60 درجه سانتی گراد) و میزان پر بودن مخزن (25%، 50% و 75%) در طی فرآیند خشک کردن تا رسیدن رطوبت دانه هندوانه به میزان 4/7% بر پایه خشک در نظر گرفته شدند. اثر این پارامترها و اثر متقابل آنها بر روی نیروی شکست در دو جهت بارگذاری عمودی و افقی نمونه ها، قوه نامیه نمونه ها (درصد جوانه زنی)، انرژی مخصوص مصرفی خشک کن و پارامتر های رنگی نمونه ها (L*، a* و b*) بررسی شد. نتایج نشان داد که اثر دما بر همه صفات اندازه گیری شده معنی دار است و اثر میزان پر بودن مخزن نیز بر همه صفات به غیر از نیروی شکست در جهت بارگذاری عمودی معنی دار بود. بررسی اثر متقابل این دو فاکتور نیز نشان دهنده اثر معنی داری بر قوه نامیه نمونه ها (درصد جوانه زنی)، انرژی مخصوص مصرفی خشک کن و پارامتر رنگی (a) بود. نمونه های خشک شده در دمای 30 درجه سانتی گراد با 50 درصد پر بودن مخزن بیشترین درصد جوانه زنی (قوه نامیه) را با خشک کن استونه ای دارد. بیشترین مقدار پارامتر رنگی a مربوط به نمونه خشک شده در دمای 45 درجه با 50% پر بودن مخزن رخ داده است. در هر یک از دما های خشک کردن با افزایش میزان پر بودن مخزن انرژی مصرفی خشک کن برای خشک کردن نمونه ها افزایش می یابد. بهینه دما و میزان پر بودن مخزن برای خشک کردن دانه هندوانه برای ارائه به بازار (مصرف آجیلی) و مصرف بذری با خشک کن استوانه ای، نمونه ها باید به ترتیب در دمای 60 درجه سانتی گراد با 25 درصد پر بودن مخزن و دمای 30 درجه سانتی گراد با 50% پر بودن مخزن خشک شوند.
    کلید واژگان: خشک کن استوانه ای, دانه هندوانه, درصد جوانه زنی, پارامترهای رنگی, انرژی مصرفی
    Rasul Khajavi, Hossein Ali Shams Abadi *, Ali Asghari
    Drying is one of the most common techniques for agricultural production processing which improves shelf life of the final product. The drying experiments were conducted in a laboratory cylindrical non continuous rotary dryer equipped with automatic temperature and full rate control devices. Drying temperatures from 30 °C to 65 °C and occupancy rate between 25 to 66 % were assessed in the process. In this study the effects of hot air drying temperature (30, 45 and 60°C), and occupancy rate (25, 50 and 75 %) at constant air velocity (0.8 m/s) on failure force, color of watermelon seeds, sensory attributes (color), germination rate on the samples and energy consumption were investigated. Results showed interaction effect of the two factors (temperature and fulling rate hopper) was significant on germination rate samples, energy consumption dryer and color parameter (a). Temperature effect on all measured traits and also the effect of fulling rate hopper were significant for all traits except failure force in vertical load direction. Dried samples at 30°C with 50% fulling rate hopper had the highest percentage of germination with cylindrical dryer. The highest value of color parameter (a) occurred in the condition of temperature 45°C with 50% fulling rate hopper. In each one of drying temperature, with increasing fulling rate hopper, energy consumption for drying the samples increased. Optimal temperature and fulling rate hopper for drying watermelon seed for providing market (nuts) and seed consumption with cylindrical dryer, the samples should be dried at 60°C with 25% fulling rate hopper, and 30°C with 50% fulling rate hopper respectively.
    Keywords: Cylindrical Dryer, Watermelon Seed, Percentage of Germination, Color Parameters, Energy Consumption
  • حسینعلی شمس آبادی، هادی باقری، عماد امیری
    خشک کردن یکی از متداول ترین اشکال فرآوری محصولات کشاورزی بوده و هدف از آن افزایش ماندگاری فرآورده نهایی است. ذرت با نام علمی Zea mayz یکی از غلات گرمسیری و از خانواده گندمیان متعلق به گیاهان تک لپه ای می باشد و دارای ارزش تغذیه ای بالای می باشد. در این مطالعه اثر دمای هوای ورودی در چهار سطح (35، 50، 65 و 80 درجه سانتی گراد)، سرعت چرخش استوانه در سه سطح (2، 6 و 10 دور بر دقیقه) و میزان رطوبت نهایی دانه ها در دو سطح (13 و 17 درصد) بر پارامتر های نهایی همچون زمان خشک شدن (دقیقه)، میزان دانه های شکسته (درصد) و میزان دانه های ترک خورده (درصد) بررسی شد. برای این منظور یک خشک کن استوانه ای دوار ناپیوسته جریان متقاطع مجهز به سامانه کنترل دما و سرعت چرخش استوانه طراحی و ساخته شد. نتایج نشان داد که درصد دانه های شکسته و ترک خورده با افزایش دمای فرایند از 35 به 80 درجه سانتی گراد افزایش یافت و مدت زمان لازم برای خشک شدن نمونه ها کاهش یافت. با افزایش سرعت چرخش استوانه، درصد دانه های شکسته و زمان خشک شدن افزایش پیدا کرد، اما تاثیر زیادی بر روی میزان دانه های ترک خورده نداشت. زمان خشک شدن دانه های ذرت، درصد دانه های شکسته و درصد دانه های ترک خورده برای رطوبت 17 درصد کمتر از رطوبت 13درصد بود. با توجه به نتایج حاصله، دمای65 درجه سانتی گراد، سرعت چرخش استوانه 2 دور بر دقیقه و رطوبت 17 درصد بهترین شرایط برای خشک کردن دانه های ذرت در خشک کن استوانه ای دوار جریان متقاطع تعیین شد.
    کلید واژگان: خشک کردن, ذرت, خشک کن استوانه ای دوار ناپیوسته, درصد ترک خوردگی
    Hoseinali Shamsabadi, Hadi Bagheri, Emad Amiri
    Drying is one of the most common techniques for agricultural production processing which improves shelf life of the final product. Corn (Zea mayz) is a high nutritional value food and is an essential source of minerals and vitamins; thus it makes a substantial contribution to human nutrition. In this study the effects of hot air drying temperature (35, 50, 65 and 80°C), drum rotation speed (2, 6 and 10 rpm) and final moisture content of kernels (13 and 17 %) at constant air velocity (0.8 m/s) on drying time, percentage of broken kernels of corn, and percentage of crack of corn kernels were investigated. For this propose, the laboratory batch rotary dryer is designed. The results showed that increasing the temperature form 35 °C to 80°C, the percentage of broken grains and percentage of cracked grains increased and the drying time was decreased. Increasing the rotating cylinder rotation speed increased the drying time and the percentage of broken grains, but not significant effect in percentage of cracked grains.. The drying time, percentage of broken grains and percentage of cracked grains is lower in grain with 17 % db than the sample with 13 % db To obtain the desired quality parameter, the optimum drying for production of dried corn was determined as 65°C for 2 rpm and 17 % db.
    Keywords: Drying, Corn, Non-Continuous Rotary Drum Dryer, Percentage of Crack
  • عماد امیری*، حسینعلی شمس آبادی، مهدی کاشانی نژاد، علی اصغری
    این تحقیق به منظور خشک کردن دانه های ذرت با استفاده از خشک کن استوانه ای دوار غیرمداوم و بررسی اثر پارامترهای دمای هوای خشک کن و سرعت چرخش استوانه بر زمان خشک شدن، درصد شکستگی و درصد ترک و سوختگی دانه های ذرت انجام گرفت. برای این منظور یک خشک کن استوانه ای دوار غیرمداوم طراحی و ساخته شد. پارامترهای دمای هوای ورودی در چهار سطح 40، 60، 80 و 100 درجه سانتی گراد و سرعت چرخش استوانه در سه سطح 2، 6 و 10 دور بر دقیقه، در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد اثر متقابل دما و سرعت چرخش استوانه در سطح یک درصد اثر معنی داری روی زمان خشک شدن دانه های ذرت داشت. کمترین زمان خشک شدن دانه های ذرت در دمای 100 درجه سانتی گراد و سرعت چرخش استوانه 2 دور بر دقیقه می باشد. با افزایش دمای هوای خشک کن از 40 به 100 درجه سانتی گراد، زمان خشک شدن دانه ها به کمتر از یک چهارم کاهش یافت؛ در حالی که با افزایش سرعت چرخش استوانه زمان خشک شدن افزایش پیدا کرد. در طی فرایند خشک کردن اثر متقابل دما و سرعت چرخش استوانه اثر معنی داری روی درصد دانه های شکسته ذرت نداشت و بیشترین درصد شستگی دانه های ذرت در سرعت چرخش 10 دور بر دقیقه استوانه رخ داد. اثر متقابل دما و سرعت چرخش استوانه روی درصد دانه های ترک خورده و سوخته در سطح یک درصد اثر معنی داری داشت، که بیشترین درصد ترک و سوختگی در دمای 100 درجه سانتی گراد و سرعت چرخش 2 دور بر دقیقه می باشد.
    کلید واژگان: ترک و شکستگی, خشک کن استوانه ای دوار, خشک کردن, ذرت, زمان خشک شدن
    Emad Amiri*, Hossein Ali Shams Abadi, Mahdi Kashani Nejad, Ali Asghari
    This research carried out in order to corn kernels drying by using a discontinuous rotary drum dryer. This research evaluated the effect of drying air temperature and velocity of the rotating cylinder parameters on the drying time, breakage percentage, cracking, burn kernels and the disruptive energy of corn kernels. For this purpose, a batch dryer rotating cylindrical drum rotation is designed and developed. Intake air temperature parameter Was considered at four levels of 40, 60, 80 and 100 °C and the drum rotation speed at three levels of 2, 6 and 10 rpm. The results indicated significant interaction effect of temperature and speed rotation cylinder on maize grain drying. The lowest time kernels corn drying and the cylinder rotation speed was at 100 °C and 2 rpm, respectively. With increasing temperature of dryer from 40 to 100 °C, grain drying time is reduced to less than a quarter but; with increasing rotation speed of the cylinder drying time was increases. During the drying process, the interaction of temperature and rotation speed of the cylinder has no significant effect on broken kernels-corn. The maximum percentage of broken grains of corn is in 10 rpm rotation speed. Interaction of temperature and rotation speed of the cylinder is significant at the one percent level on cracked and burned grains. The More of the cracks and burn is in 100 °C temperature and 2 rpm of rotation speed.
    Keywords: rotary drum dryer, Drying, Corn, Drying times, Dryer temperature, Cracks, fractures
  • حسین رستمی، حسینعلی شمس آبادی*، شهرام نوروزیه
    با توجه به محدودیت هایی که ماشین های وش چین در برداشت با آن روبه رو هستند؛ مانند عدم تطابق فاصله کشت با ردیف های دماغه بردارنده، نیاز به استفاده ازبرگ ریز قبل از برداشت، قیمت بالای ماشین، وارداتی بودن ماشین برداشت وش و خروج ارز از کشور؛ و همچنین کوچک بودن بیشتر مزارع پنبه و کشت غیرخطی و عدم پذیرش تلفات ناچیز مزرعه ای ماشین های وش چین توسط کشاورزان، لازم است که ماشین برداشت پنبه ای طراحی شود که بتواند در حضور محدودیت های یادشده، در این گونه مزارع کار نماید. از روش های برداشت پنبه، توسعه سیستم های نیمه مکانیزه است. بدین منظور یک ماشین خودگردان سه چرخ طراحی شد که واحد بردارنده مخصوص آن توسط کارگر در بین بوته ها حرکت داده شده و وش غوزه های باز را برداشت می نماید. واحد بردارنده تشکیل شده از تعدادی انگشتی که توسط یک موتور الکتریکی می چرخد و وش غوزه های باز را از داخل غوزه بیرون کشیده و به لوله انتقال می رساند. وش برداشت شده توسط دو مکانیزم مکش و دهش هوا به مخزن منتقل می گردد. سپس داخل کیسه های بزرگی (خلال) جمع آوری شده و در انتهای مزرعه تخلیه می گردد. هدف این پروژه ارزیابی دستگاه جدید پنبه چین نیمه مکانیزه و مقایسه آن با روش سنتی (برداشت با دست) است. صفات مورد ارزیابی عبارت بودند از: ظرفیت مزرعه ای، تلفات مزرعه ای، میزان ناخالصی برداشت و طول الیاف. این تحقیق در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی در دو روش برداشت و در دو رقم پنبه گلستان و خورشید در 3 تکرار انجام شد. مقایسه داده های بدست آمده در آزمون و ارزیابی دستگاه ساخته شده نشان داد که ظرفیت برداشت پنبه این دستگاه از برداشت دستی 7/18 درصد بیشتر است. افزایش حدود 3 درصدی خلوص و افزایش معنی داری در طول الیاف برداشت شده (05/0p≤) از دیگر نتایج برداشت دستگاه پنبه نیمه مکانیزه، نسبت به برداشت دستی بود.
    کلید واژگان: برداشت, پنبه, نیمه مکانیزه, پنبه چین
    Hossein Rostami, Hosseinali Shamsabadi *, Shahram Nourozieh
    The cotton picker harvesting machines are expose to the limitations as follows: Inappropriate space between the planting rows harvester head, utilizing the deciduous before harvesting; high prices, being of imported cotton harvesting machine and exit the currency of the country; the small size of the most farms and the cultivation of non-linear and non-acceptance negligible loss machinery by the farmers. Therefore, it is necessary to design and developed a cotton-harvesting machine that it can apply under the afore-mentioned limitations. For this purpose, a self-portable machine with three-wheel designed. It has a special harvester unit. Picker unit have made with the number of bars such as the finger. It can rotate by an electrical motor. This unit moves by the worker between the bushes and pick the cottons. Cottons can be picked by harvester unit and then transmit them to the reservoir via transmission tubes, with the two mechanisms, suction and blow. The gathered cottons inside the big gunnydischarge at the end of the farm. The objective of this study was design, construction and evaluation of a semimechanized cotton picker-harvesting machine. In the evaluation of this machine, compared to the traditional cotton harvesting (manually). This machine designed first by the SOLIDWORKS software, and then made. To evaluate of this machine and its comparison with the manual method, the two varieties of cotton, Golestan and Khorshid harvested in four rows at the length of 36 m, with three replications. The evaluated properties were field capacity, field losses, impurityamount and fiber length. The experimental design carried out based on the randomized complete block design with the two factors, harvesting method at the two levels (manually as control and semi-mechanized machine) and variety at the levels, Golestan and Khorshid. The test results and evaluate showed that the field capacity of cotton harvesting of this machine was 18/7% more than the handpicked. Moreover; the fiber quality not only does not reduce, but also in some cases, such as the fiber length increased and showed significantly at 5%level with this machine, when compared to manual harvesting method. Increase at about 3 percent in purity and significant increase in the fiber length at 5 percent level was the other result of this machine.
    Keywords: Harvest, Semi-mechanized, Cotton, Cotton pickers
  • مانیا یوسفی، سید علیرضا موحدی نایینی، حسینعلی شمس آبادی
    سابقه و هدف
    تغذیه صحیح گیاه یکی از عوامل مهم در بهبود کیفی و کمی محصول به شمار می رود. عرضه کافی و متعادل عناصر غذایی برای دستیابی به حداکثر بالقوه تولید ضروری می باشد. پتاسیم یکی از عناصر ضروری برای رشد گیاهان می باشد، لذا آگاهی از وضعیت پتاسیم خاک در استفاده بهتر از کود های پتاسیمی در مزارع ضروری است. چندین روش برای اندازه گیری پتاسیم خاک وجود دارد. استات آمونیوم در همه خاک ها برای عصاره گیری پتاسیم قابل استفاده گیاه از کارایی خوبی برخوردار نیست و هزینه بالای تترا فنیل-بران سدیم از مطلوبیت آن برای عصاره گیری نمونه های زیاد خاک می کاهد. با در نظر داشتن این مطلب که در خاک های لسی با سطح ویژه بالا در استان گلستان، روش عصاره گیری با استات آمونیوم از دقت کمتری در مقایسه با روش عصاره گیری با تترا فنیل بران سدیم برخوردار می باشد و از طرف دیگر استفاده از روش عصاره گیری با تترا فنیل بران سدیم مستلزم صرف زمان و هزینه بالایی است، ما را بر آن می دارد تا روش دیگری جهت برآورد پتاسیم خاک اتخاذ نماییم که هم از دقت بیشتری برخوردار باشد و هم زمان و هزینه کمتری را در برداشته باشد. هدف از این تحقیق امکان سنجی استفاده از شاخص کم هزینه اضافه بار پتاسیم در تعیین پتاسیم قابل استفاده خاک در برخی مزارع گندم دیم استان گلستان با محدودیت قابلیت کاربری استات آمونیوم می باشد. پیش بینی عملکرد گندم دیم نیز با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در یک واحد محدود مزرعه ای، جهت رسیدن به هدف نهایی کاربرد اضافه بار پتاسیم برای برآورد کود موردنیاز صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    برای تحقق هدف مذکور قطعه زمینی به وسعت 922 مترمربع واقع در مزرعه شماره 1 دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در نظر گرفته شد. قطعه زمین مورد مطالعه به 40 پلات مساوی تقسیم و در آن گندم دیم رقم، line17 کشت گردید. طی یک مرحله (قبل از کشت) نمونه خاک از هر 40 پلات برداشت و جهت انجام تجزیه فیزیکی و شیمیایی خاک به آزمایشگاه خاک انتقال یافت. در زمان برداشت محصول، گیاهان هر پلات به طور مجزا برداشت گردید. پتاسیم توسط سه روش عصاره گیری با استات آمونیوم، تترا فنیل بران سدیم و اضافه بار پتاسیم اندازه گیری شد. از مدل شبکه عصبی مصنوعی جهت برآورد عملکرد پیش بینی شده استفاده گردید. در این مدل خروجی، عملکرد دانه و ورودی، پتاسیم اندازه گیری شده با سه روش فوق الذکر بود.
    یافته ها
    طبق نتایج به دست آمده، میزان همبستگی بین عملکرد دانه و سه عصاره گیر استات آمونیوم، تترا فنیل بران سدیم و اضافه بار پتاسیم به ترتیب 62/0، 78/0 و 77/0 می باشد. بر همین اساس روش عصاره گیر ی با اضافه بار پتاسیم نسبت به روش عصاره گیری با استات آمونیوم، از همبستگی بالاتری با عملکرد دانه، برخوردار است و نتایج نزدیکی را با روش عصاره گیر تترا فنیل بران سدیم دارد.
    نتیجه گیری
    در خاک های مورد مطالعه روش عصاره گیری با اضافه بار پتاسیم نسبت به روش رایج (در منطقه مورد مطالعه) عصاره گیری توسط استات آمونیوم از دقت و کارایی بیشتری برخوردار است. در نتیجه با استفاده از روش اضافه بار پتاسیم و مصرف کود کمتر نه تنها افزایش عملکرد در واحد سطح؛ بلکه کاهش آلودگی های زیست محیطی ناشی از استفاده بیش از حد کود های شیمیایی را خواهیم داشت.
    کلید واژگان: اضافه بار پتاسیم, استات آمونیوم, شبکه عصبی مصنوعی, گندم دیم, گلستان
    M. Yousefi*, S.A.R. Movahedi Naeini, H.A. Shamsabadi
    Background And Objectives
    Plant appropriate nutrition is one of the most important factors in improving the quality and quantity of product. Providing adequate and balanced of plant nutrients is essential for achieving maximum potential production. Potassium is one of the essential elements to plant’s growth. Therefore, knowledge of soil potassium status is so important in order to optimum usage of potassium fertilizers. There are several methods to measure soil K. Ammonium acetate method to extracting the plant usable potassium is not efficient in all kinds of soils and high cost of sodium tetra-phenyl boron is also the negative point of this method for extracting numerous soil samples.
    Considering this matter that Extraction method with ammonium acetate in Loess soils with high specific surface area in Golestan Province is less accurate compared to the method of sodium tetra-phenyl boron extraction; and on the other hand sodium tetra-phenyl boron extractio is time-consuming and costly; We have to select a different method to estimate K which is more accurate and time and costs are lower. The aim of current study was to determine the feasibility of a low-cost index as potassium excess in determination of soil available potassium in some rain-fed wheat in Golestan province with limited usability of ammonium acetate. Forecast wheat yield with using artificial neural network in a farm limited unit in order to achieve the ultimate goal, the application of potassium excess doneto estimate fertilizer requirements.
    Materials And Methods
    This study was done in a piece of land (922m2) in Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources Farm one. Plots were divided into 40 plots and wheat (var., line17) seeds were drilled. During one stage (before planting) soil samples from each of 40 plots harvested and transferred to the laboratory for further analyzes. At the time of harvest, plants were harvested each plot separately. Potassium was measured by three methods of ammonium acetate, sodium overload and sodium tetra-phenyl boron. Artificial neural network model was used to estimate the predicated yield. In this model output yield and potassium intake was measured by three methods mentioned.
    Results
    According to the results, the correlation between yield and the three extractor ammonium acetate, sodium tetra-phenyl boron and potassium excess, are 0.62, 0.78 and 0.77 respectively. Accordingly, the extraction method with an overload of potassium, has higher correlation with grain yield, than ammonium acetate extraction method, and has close results with extractor sodium tetra-phenyl boron.
    Conclusions
    The studied soil extraction method with an overload of potassium compared to the current (in the region) by ammonium acetate extraction has greater accuracy and efficiency. As a result of using less fertilizer and potassium excess not only increase the yield per unit area will be sought, but also will reduces environmental pollution due to excessive use of chemical fertilizers.
    Keywords: Artificial neural networks, Ammonium acetate, Dryland wheat, Golestan, Overload potassium
  • مانیا یوسفی*، سید علیرضا موحدی نایینی، حسینعلی شمس آبادی
    سابقه و هدف
    بر اساس اصل«وجود اختلاف های زراعی در سطح مزرعه»، یک مزرعه چندین هکتاری دارای تفاوت های اساسی در سطح پتانسیل زراعی در قسمت های مختلف می باشد. بر همین اساس، رویش و رشد گیاه در نقاط مختلف مزرعه متفاوت است. با توجه به اهمیت کشت گندم در کشور و بالا بودن سطح زیر کشت و میزان مصرف این محصول و همچنین زیاد بودن هزینه های کود دهی و اثرات مخربی که بقایای کود های مورد استفاده در مزرعه گندم در آلوده کردن محیط زیست دارند، شناسایی و مطالعه نیاز گندم به کود های مورد نیاز در مراحل مختلف رشد ضروری به نظر میرسد و پیشنهاد می شود. مصرف مقدار مناسب کود بر اساس نقاط GPS (سیستم موقعیت یاب جهانی) و پیروی از روش کشاورزی دقیق موجب افزایش عملکرد در واحد سطح و کاهش مصرف کود و کاهش آلودگی های زیست محیطی ناشی از استفاده بیش از حد کود های شیمیایی خواهد شد. شروع کود دهی دقیق در بار اول مستلزم اطلاعات پتاسیم قابل استفاده خاک در نقاط GPS است. طبق تحقیقات گذشته در خاک-های مورد مطالعه، گیاهان حساسیت متفاوتی را نسبت به کمبود پتاسیم نشان داده اند. بنابراین، می توان در مرحله به زراعی با شناخت دقیق و نقطه به نقطه مزرعه، شرایط مزرعه را بررسی و در جهت اصلاح و یکنواختی مزرعه گام برداشت.
    مواد و روش ها
    جهت تحقق هدف مذکور قطعه زمینی به مساحت 922 مترمربع واقع در مزرعه شماره 1 دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در نظر گرفته شد. زمین مورد مطالعه به 40 پلات مساوی تقسیم و گندم دیم (لاین 17) در آن کشت گردید. طی دو مرحله، قبل از کشت و قبل از خوشه دهی، نمونه خاک از هر پلات برداشت و جهت انجام بررسی های مربوطه به آزمایشگاه خاک انتقال یافت.
    یافته ها
    با انجام بررسی های مربوطه مشخص گردید که عملکرد و نیاز کودی در نقاط مختلف زمین یکسان نبوده و مستلزم اعمال کود به مقدار های متفاوت در هر قسمت از زمین می باشد. بر اساس نتایج بررسی ها، کمینه و بیشینه میزان عملکرد به دست آمده در نقاط مختلف زمین به ترتیب 2999 و 4585 کیلوگرم در هکتار بوده است. مقدار پتاسیم اندازه گیری شده طی دو مرحله مذکور،بیش ترین همبستگی را با نمونه های خاک قبل از کشت داشته و مقدار کمینه و بیشینه پتاسیم اندازه گیری شده به ترتیب 25/180و93/483 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمده است. با توجه به مقایسه نتایج به دست آمده، همپوشانی خوبی بین عملکرد گندم و مقدار غلظت های به دست آمده از اندازه گیری پتاسیم خاک وجود دارد. این همپوشانی در زمان قبل از کشت نسبت به زمان قبل از خوشه دهی بهتر و بیش تر است.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج تحقیق حاضر در منطقه مورد مطالعه، در کشت گندم شیوه مدیریتی با پیروی از روش کشاورزی دقیق برای تولید پایدار توصیه می گردد که با استفاده از آن می توان برآورد دقیق تر و مناسب تری از میزان نیاز خاک جهت اعمال کود داشت.
    کلید واژگان: استان گلستان, کشاورزی دقیق, GPS
    M. Yousefi*, S.A.R. Movahedi Naini, H.A. Shams Abadi
    Background And Objectives
    Based on the principle "exist of crop differences in the field", a field of several hectares have basic variants in different parts of the agricultural potential. Accordingly, plant growth and development in various parts of the field is different. According to importance of wheat culturing in country, high area under cultivation, amount of consuming of this crop, fertilization costs, and destructive effects of residues of fertilizers used in Wheat field in contaminating the environment; identifying and studding on wheat needs to fertilizer requirement in different stages of growth is necessary and recommended. Use the right amount of fertilizer according to GPS (i.e. global positioning system) points and following the precision farming methods will cause to increasing of yield, decreasing of fertilizers utilization and environmental pollution due to excessive use of fertilizers. In first time starting accurate fertilization, is required to detailed information from soil available potassium in the GPS points. As a results of last researches on studied soils, plants have shown different sensitivity to potassium deficiency. Therefore with detailed knowledge and point to point of field in crop improvement stage, field conditions will be investigated and take steps to improve the uniformity of the field.
    Materials And Methods
    To achieve the goal, the land area of 922 square meters, located on the farm 1 of Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources was considered. The area study was divided into 40 plots and dry-land wheat (line 17) were cultured. In two stages, before planting and before heading, soil samples were taken from each plot and were stored to analyze the data.
    Results
    Our result showed that different parts of the farm had different requirements and performance and needs to apply different fertilizer levels in each part of the farm. The results indicated that the minimum and maximum amount of yield were 2999 and 4585 kilogram per hectares, respectively. Furthermore, measured potassium content in this stage had the highest correlation with the samples before planting. The minimum and maximum of potassium content were 180/25 and 483/93 milligram per kilogram. Based on the results, there is a good overlap between the wheat yield and the amount of soil potassium concentrations which obtained from the measurement. This overlap in time before the culture is better than the time before heading.
    Conclusions
    According to the results in the under study area, in wheat crop management practices for sustainable production by adopting precision farming techniques recommended. That Using it can be more accurate and more appropriate estimate of the need to apply fertilizer to the soil.
    Keywords: Golestan province, Precision farming, GPS
  • مهدی حسینی*، سید علیرضا موحدی نائینی، حسینعلی شمس آبادی، علی دریجانی، مجید خیری نتاج فیروزجاه
    M. Hosseini *, S.A.R. Movahedi Naeini, H.A. Shamsabadi, A. Darijani, M. Kheiri Nataj Firozjahi

    The main objective of this study was to obtain the highest rain-fed wheat yield in front of optimum tillage method. In this regards, different tillage methods were applied in order to increase the income and reduce the production costs. Therefore, an experiment was carried out on the research farm of Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources, in 2009-2010. The statistical analyses of the experiment were carried out based on randomised complete block design at four replications. The plots attributed to five tillage methods namely: a) mounted moldboard plough with three bottoms followed by disc harrow; b) rotavator, alone; c) disc harrow, alone; d) chisel plough, alone and e) no-till. Wheat seed was planted in these plots under the afore-mentioned tillage methods. The results showed that no-till method was not suitable for rain-fed wheat yield; because it led to a considerable yield reduction. Grain and straw yields in no-till plots was 1305.6 and 3072.1 kg/ha, respectively. The income obtained from grain and straw in no-till method and as well the total income was 4,700,160, 3,072,100 and 7,772,260 Rials/ha, respectively. With considering of the yield and tillage fees in these methods, the net benefit in moldboard plough followed by disc harrow was greater than other tillage methods. The ploughing cost at this intensive tillage was greater than others due to more fuel consumption. Moreover, the income in the moldboard ploughed plots followed by disc harrow was 12,671,020 Rials/ha and ploughing cost was 600,000 Rials/ha. Therefore, the net benefit was 12,071,020 Rials/ha. Seed and fertilizer consumption and their costs in these various tillage methods were similar. The results also showed that increase of the intensity of tillage operation, and/or soil disturbance between the rows after planting led to reduction in potassium fertilizer requirement.

    Keywords: Income, Rain-fed wheat, Tillage
  • حسینعلی شمس آبادی*، علیرضا طاهری راد، سرور خرمدل، امین نیکخواه
    این مطالعه با هدف ارزیابی خصوصیات رشد، عملکرد بلال و اجزای عملکرد ذرت شیرین تحت تاثیر روش های خاک ورزی، تراکم بوته و آرایش کاشت به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه پوترا در شهر سلانگور مالزی در سال زراعی 2008-2007 میلادی انجام شد. فاکتورها شامل سه روش خاک ورزی (T1: گاوآهن برگردان دار + دیسک، T2: گاوآهن بشقابی+ دیسک و T3: روتاری کولتیواتور)، سه تراکم بوته (=D163000، =D241600 و =D331500 بوته در هکتار) و دو آرایش کاشت (P1: تک ردیفه و P2: دو ردیفه روی یک پشته) بودند. بالاترین عملکرد بلال برای روش خاک ورزی T2 با 3/12503 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. عملکرد بلال در آرایش کاشت دو ردیفه 41 درصد بالاتر از روش تک ردیفه بود. با کاهش تراکم از 63000 به 41600 و 31500 بوته در هکتار، عملکرد بلال 36 و 76 درصد کاهش یافت. بالاترین و پایین ترین عملکرد بلال تحت اثر متقابل آرایش کاشت و تراکم بوته به ترتیب برای P2D1 و P1D3 با 78/17737 و 89/7268 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. به این ترتیب، با توجه به نتایج این آزمایش به منظور بهبود تولید ذرت شیرین می توان خاک ورزی با گاوآهن بشقابی، آرایش کاشت دو ردیفه و با تراکم 63000 بوته در هکتار را مدنظر قرار داد.
    کلید واژگان: آرایش کاشت دو ردیفه, دیسک, شخم گاوآهن بشقابی
    H.A. Shams Abadi*, A.R. Taherirad, S. Khorramdel, A. Nikkhah
    In order to evaluate the growth characteristics, yield components and yield of sweet corn affected by different tillage operations, planting densities and planting patterns, a field experiment was conducted as factorial of 2×3×3 treatments based on a randomized complete block design with three replications at university Putra Selangor, Malaysia during growing season of 2007-2008. The factors were three tillage methods including, (moldboard plow and disk harrow (T1), disk plow and disk harrow (T2), and rotary cultivator (T3) only as control), three plant densities (of 63000 (D1), 41600 (D2), and 31500 (D3) plants ha-1 only as control) and single row as control (P1) and double row (P2) planting patterns. The traits of dry weight of root, plant height, ear corn height, cob corn dia, stem dia, ear dia, kernel depth, fresh weight husked, row length of kernel, number of kernel per row, number of row, fresh weight husked, ear dia dehusked and yield were investigated. The results revealed that the main effect of tillage operation was significant (p≤0.01) on growth characteristics and yield of sweet corn. Interaction effects of plant densities × planting pattern were significant on yield at 5 percent level. The maximum corn yield attributed to the plots plowed with disk plow followed by disk harrow (T2) with 12503.3 kg.ha-1. Corn yield in P2 was 41% greater than P1 planting pattern. With decreasing plant densities of 63000 to 41600 and 31500, the average corn yield decreased to 36% and 76%, repectively. Maximum and minimum of corn yield obtained to 1443.87 and 7268.89 kg ha-1 from P1D2 and P1D3, respectively. In overal, in order to improve the production and yield of sweet corn as a valuable cereal under Malaysia climatic conditions, disk plow, two-row planting pattern and density of 63,000 plants ha-1 could be recommended.
    Keywords: Plow, Disk, Two, Row planting patterns, Disk plow
  • شهرام نوروزیه *، حسینعلی شمس آبادی، مریم نوروزی
    به منظور بررسی تاثیر سیستم های مختلف خاک ورزی، تراکم بوته و رقم بر عملکرد پنبه، آزمایشی بصورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات پنبه هاشم آباد اجرا گردید. سه سیستم خاک ورزی از جمله سیستم خاک ورزی سطحی (دیسک)، سیستم کم خاک ورزی (سیکلوتیلر+دیسک) و سیستم خاک ورزی مرسوم (گاوآهن برگردان دار+ دیسک) بعنوان فاکتور اصلی؛ دو رقم پنبه به نام های گلستان و خرداد به عنوان فاکتور فرعی و تراکم بوته در سه سطح 12/5، 6/3 و 4/2 بوته در مترمربع بعنوان فاکتور فرعی فرعی در نظر گرفته شد. نتایج حاکی از عدم وجود اختلاف معنی دار بین سیستم های مختلف خاک ورزی بود. بالاترین و پایین ترین میزان عملکرد پنبه بترتیب به سیستم های کم خاک ورزی و خاک ورزی مرسوم اختصاص داشت. دو سیستم خاک ورزی سطحی و کم خاک ورزی نسبت به سیستم خاک ورزی مرسوم دارای تعداد شاخه زایا، طول شاخه رویا و ارتفاع بوته کمتر؛ تعداد غوزه و وزن 10 غوزه و در نتیجه عملکرد بیش تری بودند. با کاهش فاصله بوته ها روی ردیف کاشت از 30 به 10 سانتی متر، تعداد غوزه در بوته و وزن 10 غوزه کاهش یافت، اما با افزایش تعداد بوته در واحد سطح، عملکرد محصول افزایش یافت. رقم گلستان نیز در مقایسه با رقم خرداد بالاترین عملکرد را داشت. علاوه براین بیش ترین عملکرد مربوط به رقم گلستان در سیستم کم خاک ورزی و تراکم 12/5 بوته در متر مربع بود.
    کلید واژگان: تراکم بوته, سیستم های خاک ورزی, عملکرد پنبه
    Sh. Nowrouzieh *, H. Shamsabadi, M. Nowruozi
    In order to investigate the effects of different tillage systems, plant density and cultivar on yield of cotton, an experiment was carried out as a split - split plot in a randomized complete block design (RCBD) with 3 replications in Cotton Research Station of Hashemabad. Gorgan, Iran. The three tillage systems namely; 1) shallow tillage system (disk harrow), 2) reduced tillage system (cyclo tiller disk harrow) and 3) conventional tillage system (moldboard disk harrow) were assigned to main plots. The two cotton cultivars namely; Golestan and Khordad were considered as sub plot and three plant densities including 12.5, 6.3 and 4.2 plant per m2 were attributed to sub-sub plots. The results showed that tillage systems were no significant effect on yield of cotton. The lowest and the highest values of cotton yield were attributed to conventional and reduced tillage system, respectively. The two systems of reduced and shallow tillage systems yielded the lowest number of sympodia, length of monopodia and plant height; and the highest number of boll and 10 boll weights that caused an increase yield. With decreasing the plant distance from 30 to 10 cm, the number of boll and 10 boll weights were decreased, but the yield was increased with increasing in number of plant in a hectare. The highest value of yield cotton was attributed to Golestan cultivar at the reduced tillage plots and S1, with plant space of 10 cm.
    Keywords: plant density, Tillage system, Cotton Yield
  • مهدی حسینی، سید علیرضا موحدی نایینی، حسینعلی شمس آبادی
    به منظور بررسی اثر روش های مختلف خاک ورزی بر جرم مخصوص ظاهری خاک در طول دوره رشد گندم، رشد ریشه، جذب عناصر غذایی توسط گیاه و عملکرد گندم دیم، آزمایشی در قالب بلوک های کاملا تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار در خاکی با بافت لومی رسی سیلتی، طی سال زراعی 89-88 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان واقع در 15 کیلومتری غرب گرگان اجرا گردید. پنج تیمار خاک ورزی شامل: شخم با گاوآهن برگرداندار سوار شونده سه خیش به عمق 25-20 سانتیمتر به همراه یک بار دیسک (MP)، رتیواتور به عمق 17-12 سانتیمتر (RP)، دیسک (هرس بشقابی) به عمق 10-8 سانتیمتر (DH)، گاوآهن چیزل به عمق 30-25 سانتیمتر (CP) و بدون خاک ورزی (NT)، بود. نتایج نشان داد که درطول دوره رشد گندم، کمترین و بیشترین جرم مخصوص ظاهری خاک در عمق 8-0 سانتیمتری خاک خاک به ترتیب مربوط به تیمارهای MP و NT بود. اما در عمق 16-8 سانتیمتر به جز در مراحل قبل از پنجه زنی و برداشت نهایی، کمترین مقدار جرم مخصوص ظاهری خاک در تیمار MP مشاهده شد. مقدار جرم مخصوص ظاهری خاک در هر دو عمق 8-0 و 16-8 سانتیمتر در طول دوره رشد گندم و در تمام روش های مختلف خاک ورزی افزایش یافت. اما این افزایش در تیمار NT نسبت به سایر تیمارهای خاک ورزی کمتر بود. بیشترین و کمترین مقدار وزن ریشه در دو مرحله قبل از خوشه دهی و برداشت نهایی به ترتیب در تیمارهای MP و NT ظاهر شد. بیشترین جذب عناصر غذایی گیاه در تیمار خاک ورزی با MP بوده که منجر به افزایش عملکرد شد. میزان افزایش عملکرد دانه و کاه در تیمار MP نسبت به تیمار NT به ترتیب 9/65 و 61/58 درصد بود. بنابراین به منظور استفاده بهینه از منابع تولید (زمین زراعی، رطوبت و عناصر غذایی موجود در خاک)، روش خاک ورزی MP به عنوان مناسب ترین روش پیشنهاد شد.
    کلید واژگان: جذب عناصر غذایی, گاوآهن برگرداندار, وزن ریشه
    M. Hosseini, S. A. Movahedi Naeini, H. Shamsabadi
    Effects of different tillage systems on soil bulk density، yield، root growth and nutrient uptake by wheat grain and straw was investigated using an experiment with a completely randomized block design. The experiment had 5 tillage treatments in 4 replications and was carried out in the Research Farm of Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources، during the growing season of 2008-09. Tillage treatments were: Moldboard plough at 20-25 cm depth followed by one disc harrowing (MP); Rotary cultivator at 12-17 cm depth (RP); Disc harrowing at 8-10 cm depth (DH); Chisel plow at 25-30 cm depth (CP); and No-tillage (NT). Results showed that، throughout the growing season، the lowest and the highest soil bulk densities at 0-8 cm depth occurred with MP and NT treatments، respectively. At 8-16 cm depth، however، the lowest soil bulk density was observed with MP treatment، except for the stages before tillering and at harvesting stage. Soil bulk densities at 0-8 and 8-16 cm depths gradually increased during growing season in all tillage methods. This increase was less in no-tillage than the other tillage methods. The highest and the lowest values of root weights were obtained with MP and NT treatments، respectively، in stages before tillering and at harvesting stage. The highest nutrient uptake by gain and straw was found in MP treatment with maximum yield. MP raised grain and straw yield by 65. 9% and 58. 61%، respectively، relative to NT. Therefore، MP is suggested as the most appropriate tillage method for optimizing production resources (land، moisture، and soil nutrients).
    Keywords: Moldboard plough, Nutrient uptake, Root weight
  • حسینعلی شمس آبادی، شاهین رفیعی
    به منظور مطالعه تاثیر استفاده از ادوات خاک ورزی (ماشین های آماده سازی زمین) و میزان تراکم بذر بر عملکرد دانه گندم دیم، با استفاده از ماشین کاشت عمیق کار ساده با چرخ های فشاردهنده، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی گنبد کاووس طی سه سال متوالی (1376-79) انجام گرفت. این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی به مرحله اجرا درآمد. در این طرح از چهار ماشین خاک ورز اولیه شامل گاو آهن های برگردان دار، بشقابی، قلمی و دیسک نامتقارن یا دوراهه یک زانویی (آفست) استفاده شد، سپس با ماشین کاشت یاد شده با سه تراکم بذر (140، 150 و 160 کیلوگرم بر هکتار) اقدام به کاشت بذر گندم رقم تجن گردید. در هنگاه برداشت، عملکرد دانه گندم (کیلوگرم بر هکتار) اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تراکم های بذر و ماشین های خاک ورز اولیه هیچ گونه تاثیر معنی داری بر میزان عملکرد گندم دیم نداشت، در نتیجه با توجه به اولویت کم خاک ورزی، کنترل فرسایش و رطوبت خاک، مصرف انرژی کمتر، سرعت بیشتر آماده سازی زمین، کاهش هزینه های تولید و افزایش عملکرد بر واحد سطح توصیه شد از گاوآهن چیزل (قلمی) یا دیسک نامتقارن (دو راهه یک زانویی) با تراکم بذر 140 کیلوگرم بر هکتار استفاده شود.
    کلید واژگان: عملیات خاک ورزی, تراکم بذر, گندم دیم, عملکرد محصول
  • حسینعلی شمس آبادی
    به منظور مطالعه خاصیت آئرودینامیکی سه محصول جو، ذرت و عدس، آزمایشی در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران در طول سال 1378/1999 انجام شد. از این خاصیت برای جدا کردن مواد ناخواسته هنگام برداشت به صورت دینامیکی، انتقال مواد به صورت پنوماتیکی، تمیز کردن و بوجاری کردن استفاده می شود. در این مطالعه تاثیر بین ذرات جامد و سیال در حال حرکت (هوا)، تخمین نیروهای بکار رفته روی ذرات، سرعت حد (نهایی)، آزمایشات و محاسبات لازم برای محصولات یاد شده مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که سرعت حد محصول ذرت از دو محصول دیگر بیشتر است و در نتیجه به نیروی کشش بیشتری در هنگام انتقال نیاز دارد. هر چه قدر جسم به کروی بودن نزدیکتر باشد دقت در محاسبات و مقایسه اعداد بدست آمده با جدولها و منحنی ها به واقعیت نزدیکتر است. جسمی که سنگین تر است (ذرت) سرعت حد بیشتری نسبت به اجسام سبکتر (جو و عدس) دارد.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال