فهرست مطالب

علوم کشاورزی و منابع طبیعی - سال هشتم شماره 4 (پیاپی 32، زمستان 1380)

نشریه علوم کشاورزی و منابع طبیعی
سال هشتم شماره 4 (پیاپی 32، زمستان 1380)

  • 238 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1380/12/15
  • تعداد عناوین: 17
|
  • جفعر نیک بخت، سید مجید میر لطفی، غلامعلی کمالی صفحه 3
    در تحقیق حاضر، مقادیر ET0 روزانه و میانگین ET0 روزانه ماه های مختلف سال، با روش های فائو – پنمن – مانتیث (FP-M) پنمن – رایت (P-W) و هارگریوز – سامانی (H-S) با استفاده از داده های ایستگاه سینوپتیک مهرآباد تهران برآورد گردید. دوره آماری مورد استفاده از سال 1966 تا 1998 بود. به علت عدم داده های لایسیمتری در منطقه تهران و توصیه به عمل آمده از طرف سازمان فائو، مقادیر ET0 روزانه محاسبه شده با روش فائو – پنمن – مانتیث به عنوان مقادیر واقعی ET0 در نظر گرفته شد و مقادیر برآورد شده از طریق روش های پنمن – رایت و هارگریوز – سامانی با آن مقایسه گردید. طبق نتایج حاصل، مقادیر برآورد شده ET0 روزانه و میانگین ET0 روزانه ماه های مختلف سال با روش P-W، از مقادیر ET0 روش FP-M، به ترتیب 13% و 11% بیشتر تخمین زده شد. مقدار SEE (خطای استاندارد تخمین ها) بترتیب 0.52 و 0.46 میلیمتر در روز به دست آمد. مقادیر ET0 به روش H-S به ترتیب 14% و 12% کمتر از مقادیر روش FP-M حاصل شد. مقادیر SEE در این حالت به ترتیب 1.11 و 0.75 میلیمتر در روز برآورد شد. جهت کاهش اختلاف بین مقادیر ET0 روش های P-W و H-S با روش FP-M، مقادیر ET0 برآورد شده با روش های P-W و H-S با استفاده از مقادیر a و b رابطه رگرسیونی تصحیح گردید. بعد از تصحیح، اختلاف مقادیر ET0 برآورد شده با روش های P-W و H-S با روش FP-M به ترتیب 3% و 4% برای مقادیر روزانه و بترتیب 8% و 4% برای مقادیر میانگین های ماهانه برآورد گردید. در این حالت مقادیر SEE به ترتیب 0.30 و 0.89 میلیمتر در روز برای مقادیر روزانه و 0.18 و 0.37 میلیمتر در روز برای مقادیر ماهانه برآورد گردید. نتایج نشان می دهد که برآوردهای معادله H-S در شرایط گرم و خشک منطقه مورد نظر به خصوص پس از تصحیح رگرسیونی تفاوت فاحشی با نتایج معادله P-W ندارد.
  • بهروز سبحانی صفحه 15
    در این تحقیق فرسایش و رسوب حوضه آبخیز آق لافان چای بر اساس روش های فائو و پسیاک اصلاح شده برآورد شده است. در روش فائو فرسایش سالانه 3.87 تن در هکتار و میزان رسوب دهی سالانه 167 تن در هکتار است که شش عامل محیطی یعنی زمین شناسی سطحی، خاک، توپوگرافی، پوشش خاک، چگونگی استفاده از اراضی و وضعیت فرسایش بررسی می شود. اما در روش پسیاک اصلاح شده، میزان فرسایش سالانه 3.1 تن در هکتار و میزان رسوب دهی سالانه 133 تن در هکتار است در این روش نه عامل محیطی؛ زمین شناسی، خاک، آب و هوا، رواناب، توپوگرافی، پوشش زمین، کاربری اراضی، فرسایش سطحی و رودخانه ای بررسی می شود. در این مقاله نحوه تولید اطلاعات با فن آوری سنجش از دور و تحلیل آنها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد ارزیابی قرار گرفته است. میزان رسوب برآورد شده از روش های فائو و پسیاک اصلاح شده با میزان رسوب حاصل از اندازه گیری رسوب در ایستگاه هیدورمتری مقایسه شد و نتیجه بدست آمده بیانگر آن است که استفاده از روش پسیاک اصلاح شده برای تخمین فرسایش و رسوب قابل قبول است.
  • علیرضا کیانی صفحه 29
    به منظور ارزیابی روش های آبیاری بارانی کلاسیک در منطقه گرگان، این طرح در سه مزرعه جداگانه که در آنها روش آبیاری بارانی کلاسیک طرح و اجرا شده بود، مورد مطالعه قرار گرفت. ارزیابی در دو مزرعه هر کدام به ازای سه بار آبیاری و در یک مزرعه به ازای دو بار آبیاری در طی فصل رشد گیاه انجام پذیرفت. ارزیابی ها نشان دادند که اجرای روش های آبیاری بارانی با تحقق عالیه ایده های توسعه این روش ها سازگار نیست و فاصله وضعیت موجود با اهداف اجرای طرح در حد غیرقابل قبول است. از مسایل عمده در این ارزیابی ها می توان به عواملی نظیر: عدم تطابق طراحی یا اجرا، عدم نظارت مستمر پس از اجرا، اطلاعات ناکافی از بهره وری روش، عدم تطابق میزان آب مصرفی با نیاز گیاه، ارزش گزاری ها بر اساس کمیت اجرای طرح و ایفای نقش موثرتر بخش تجاری بر بخش فنی اشاره نمود. مقادیر متوسط توزیع یکنواختی، ضریب یکنواختی و راندمان حقیقی با کاربرد کمترین ربع برای مزرعه 1 به ترتیب عبارتست از 59.5، 69.7 و 50.5 درصد و برای مزرعه 2 برابر با 70.3، 82 و 50.2 درصد و برای مزرعه 3 مقادیر 69.8، 6.79 و 45.6 درصد حاصل شده است.
  • حسینعلی شمس آبادی صفحه 41
    به منظور مطالعه خاصیت آئرودینامیکی سه محصول جو، ذرت و عدس، آزمایشی در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران در طول سال 1378/1999 انجام شد. از این خاصیت برای جدا کردن مواد ناخواسته هنگام برداشت به صورت دینامیکی، انتقال مواد به صورت پنوماتیکی، تمیز کردن و بوجاری کردن استفاده می شود. در این مطالعه تاثیر بین ذرات جامد و سیال در حال حرکت (هوا)، تخمین نیروهای بکار رفته روی ذرات، سرعت حد (نهایی)، آزمایشات و محاسبات لازم برای محصولات یاد شده مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که سرعت حد محصول ذرت از دو محصول دیگر بیشتر است و در نتیجه به نیروی کشش بیشتری در هنگام انتقال نیاز دارد. هر چه قدر جسم به کروی بودن نزدیکتر باشد دقت در محاسبات و مقایسه اعداد بدست آمده با جدولها و منحنی ها به واقعیت نزدیکتر است. جسمی که سنگین تر است (ذرت) سرعت حد بیشتری نسبت به اجسام سبکتر (جو و عدس) دارد.
  • محمدحسین آق خانی، سعید مینایی صفحه 57
    یونجه یکساله گیاهی است که برای تعلیف دام است و به عنوان کود سبز نقش مهمی در تقویت اراضی و تامین علوفه دارد. ریشه های یونجه دارای خاصیت تثبیت ازت است. این گیاه که به تنهایی یا همراه با غلات کشت می شد، در حالت کشت توام در کنترل علف هرز نیز موثر می باشد. به دلیل مشکلات تهیه و تولید بذر یونجه یکساله، یکی از اولویت های تحقیقاتی در این بخش، طراحی و ساخت ماشینهای مناسب برداشت و غلافگیری بذر می باشد. لذا به عنوان اولین گام، برای اجرای هدف فوق، در این مطالعه پس از بررسی خصوصیات فیزیکی بذر غلافدار 7 گونه یونجه یکساله، آزمایش دیگری به منظور تعیین بهترین شرایط غلافگیری انجام گردید. در این آزمایش، تاثیر فاصله سطوح غلافگیری (کوبنده) بر قوه نامیه، درصد خلوص و درصد جدایش بذر از غلاف با استفاده از یک نوع آسیاب آزمایشگاهی که فاصله صفحات آن متغیر بود، بررسی گردید. برای این منظور، آزمایشی در شرایط متغیر فاصله صفحات غلافگیری (در 3 سطح) و رطوبت بذر (در 2 سطح) بر روی دو گونه بذر غلافدار یونجه، یکساله به نامهای M.rigidula و M.Scutellata انجام شد. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و به صورت فاکتوریل اجرا گردید. نتایج حاصله حاکی است فاصله صفحات غلافگیری و رطوبت تاثیر معنی داری بر درصد خلوص و جدایش بذر دارد. همچنین به دلیل تحریک سطحی بذر غلافدار در حین غلافگیری فاصله صفحات تاثیر مثبت و معنی داری بر درصد قوه نامیه دارد. در رابطه با درصد خلوص، اندرکنش معنی داری میان فاصله و رطوبت برای گونه M.rigidula وجود دارد. در مورد درصد جدایش دانه ها از غلاف، اندرکنشی بسیار معنی دار میان فاصله و رطوبت برای گونه M.Scutellata وجود داشت و برای درصد قوه نامیه نیز اندرکنش میان صفحات غلافگیر و درصد رطوبت در مورد گونه M.Scutellata مشاهده گردید. بهترین نتایج برای غلافگیری M.Scutellata در فاصله 3 تا 3.5 میلیمتری صفحات و برای (بذر کوچکتر) در فاصله 1.8 تا 2 میلیمتری صفحات غلافگیری بدست آمده است. این فاصله تقریبا برابر با عرض بذر می باشد که در بخش بررسی خصوصیات فیزیکی این مطالعه، اندازه گیری شده است. نتایج این تحقیق در طراحی و ساخت ماشین برداشت مکثی و غلافگیری بذر یونجه یکساله که در دست اقدام است کاربرد فراوانی دارد.
  • ایراندخت منصوری، محمد تقی برار پور، نادعلی باباییان جلودار صفحه 73
    به منظور بررسی اثر روش های مختلف خاک ورزی و فاصله ردیف بر رشد و عملکرد سویا و مدیریت علفهای هرز، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی ساری به اجرا درآمد. طرح به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل با 2 فاکتور در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. فاکتور (A) شخم در سه سطح (شخم مرسوم، دیسک و بدون شخم)؛ فاکتور (B) در شش سطح شامل فاصله ردیف در سه سطح (40، 50 و 60 سانتی متر) و کنترل علفهای هرز در دو سطح (با وجین و بدون وجین) بود که به صورت فاکتوریل پیاده شدند. نتایج نشان داد ارتفاع نهایی سویا در تیمارهای وجین شده در روش های مختلف خاک ورزی اختلاف معنی دار نداشته و در تیمارهای وجین نشده بیشترین ارتفاع سویا در سیستم زراعی شخم مرسوم به دست آمد. وزن خشک سویا (12 هفته پس از سبز شدن) در روش های زراعی دیسک و بدون شخم به ترتیب 15.5 و 8.5 درصد نسبت به روش زراعی شخم مرسوم کاهش داشته است. تعداد غلاف در بوته در فواصل ردیف 40، 50 و 60 سانتی متر به ترتیب در سیستم شخم مرسوم 36 و 39 و 46 در سیستم دیسک 34، 37 و 39 و در سیستم بدون شخم 40، 41 و 43 عدد بود. عملکرد سویا در سه سیستم شخم مرسوم، دیسک و بدون شخم در تیمارهای وجین شده به ترتیب 3359، 2647 و 2532 کیلوگرم در هکتار و در تیمارهای وجین نشده به ترتیب 1223، 1339و 2198 کیلوگرم در هکتار بود. وزن خشک و تعداد علف هرز در روش زراعی بدون شخم نسبت به روش زراعی شخم مرسوم به ترتیب 61 و 77 درصد کاهش نشان داد.
  • پرویز رضوانی مقدم، رضا محسن زاده، حسین آهی فر صفحه 85
    به منظور درک بهتر تفاوت بین ارقام مختلف توتون در خصوصیات کیفی برگ و خصوصیات شیمیایی، شش رقم توتون آتش خشک، مادول، کنتاکی 171، تولزا 68، وسترن، دی ار وی 1 و دی ار وی 10 برای تعیین جذب و تجمع پتاسیم و نیتروژن در اندامهای مختلف و خصوصیات کیفی مورد بررسی قرار گرفتند. گیاهان در اسفند 1376 در خزانه کشت شدند و سپس در بهار سال 1377 به مزرعه منتقل شدند و در قالب یک طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار کشت شدند. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری بین ارقام مختلف در درصد پتاسیم ریشه، نیتروژن ریشه، نیتروژن برگ، پتاسیم ساقه و درصد قند وجود داشت. اما درصد پتاسیم برگ، نیتروژن ساقه، درصد نیکوتین، درصد خاکستر کل و زمان سوزش بین ارقام مختلف، تفاوت معنی داری وجود نداشت. مقدار پتاسیم و نیتروژن اندامهای مختلف ارقام طی مراحل رشد متفاوت بودند. نیتروژن و پتاسیم از طریق تاثیر بر درصد قند؛ نیکوتین و زمان سوزش در کیفیت توتون تولیدی موثر بودند، در نتیجه تغییرات این دو مراحل مختلف رشد بر خصوصیات کیفی توتون موثر است. ماکزیمم و مینیمم جذب پتاسیم و نیتروژن به ترتیب در مراحل ابتدایی و انتهایی رشد (58-42 و 122-94 روز بعد از نشاکاری) مشاهده شد.
  • سرالله گالشی، بیتا اسکویی صفحه 99
    تاثیر اعمال رژیم رطوبتی بعد از گرده افشانی (30، 60، 80 درصد تخلیه آب قابل استفاده) بر دوره رسیدگی وزن خشک بوته وزن دانه، روابط آبی، کارآیی مصرف آب دانه و انتقال مجدد مواد سه رقم گندم تجن، زاگرس و خزر 1 در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح بلوکهای کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که کم شدن رطوبت بعد از گرده افشانی باعث کاهش روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی می شود و بین ارقام از این نظر اختلاف معنی داری وجود دارد. با شدیدترشدن کمبود آب در خاک روز تا رسیدگی کاهش یافت در حالیکه رژیم رطوبتی تاثیری بر وزن خشک بوته و وزن هر دانه نداشت. شدیدترشدن کمبود آب باعث تسریع پیری برگ، کاهش سطح برگ در هر بوته، کاهش تبخیر و تعرق، افزایش کارآیی مصرف آب دانه و انتقال مجدد مواد به دانه شد. بیشترین انتقال مجدد مواد در تیمار 80 درصد تخلیه آب قابل استفاده بدست آمد. رقم تجن در بین ارقام مورد مطالعه دارای تبخیر و تعرق در قبل و بعد از گرده افشانی و همچنین روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی بیشتری بود.
  • عباسعلی نوری نیا، عطیه صفر نژاد صفحه 115
    کرت واحد بنیادی آزمایشات صحرایی محسوب می شود و به عنوان وسیله ای برای ارزیابی مواد آزمایش به تیمار مورد استفاده قرار می گیرد، بنابراین اندازه کرت با توجه به شرایط محیطی اجرای آزمایش، بایستی طوری انتخاب شود که تعادل لازم بین دقت و هزینه های انجام آزمایش وجود داشته باشد. بر این اساس، انتخاب اندازه مناسب کرت ضرورت دارد. بدین منظور در سال زراعی 79-1378 تعداد 16 ژنوتیپ جو (Hordeumvulgare L.) در کرتهایی با مساحت های برداشت 2، 4 و 6 متر مربع با استفاده از طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار ارزیابی شدند. این آزمایش در خاک شور با هدایت الکتریکی بین 10 تا 12 دسی زیمنس بر متر اجرا شد. طی فصل رشد، عملیات متداول زراعی انجام شد. پس از برداشت تجزیه واریانس داده های حاصل از عملکرد دانه برای هر یک از سطوح برداشت، بطور جداگانه انجام پذیرفت. نتایج نشان داد، اختلاف میانگین عملکرد دانه ژنوتیپ ها در واحد سطح در سطوح برداشت 2، 4 و 6 متر مربعی در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بودند. مقایسه میانگین ها که بر اساس آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد نیز نشان داد که میانگین عملکرد در واحد سطح در کرت های مورد بررسی یکسان است. بنابراین استفاده از کرت های کوچکتر نتایج نهایی آزمایش را تغییر نداده است.
  • روحا کسری کرمانشاهی، اکبر قاضی فرد، آرزو توکلی صفحه 123
    در این تحقیق جمعیت باکتری های مقاوم به فلزات در خاکهای کشاورزی مطالعه شده است. تاثیر چهار فلز سنگین سرب (2mM)، مس (5mM)، کادمیم (0.5mM) و ارسنیک (5mM) بر جمعیت میکروبی 10 نمونه از خاک کشاورزی آبیاری شده با آب زاینده رود بررسی گردیده است. سپس برای این فلزات حداقل غلظت بازدارنده از رشد (MIC-Minimum Inhibitory Concentration) برای 38 باکتری جدا شده تعیین شد و وزن خشک سلولی و میزان جذب فلز در باکتری های مقاومت چندتایی آنها نسبت به فلزات مذکور مشخص گردید. از باکتری های مقاوم جدا شده جمعیت قابل توجهی یعنی 45%، 8%، 50%، 40% به ترتیب به سرب، مس کادمیم و ارسنیک مقاوم بودند. اگر چه MIC ارسنیک بالاترین مقدار بود ولی کمترین درصد جذب به ارسنیک اختصاص داشت. 92.1% از سویه های مورد بررسی دارای مقاومت چندگانه نسبت به فلزات بودند و مقاومت به سه فلز با 36.8% الگوی مقاومت عمده را نشان می دهد. بیشترین الگوی مقاومت بین سرب، مس و ارسنیک به میزان 15.7% وجود داشت.
    کلیدواژگان: فلزات سنگین، میکروارگانیسم، مقاوم، زاینده رود، خاک های کشاورزی
  • ایرج نحوی، مجید قادریان، محمدحسین قوانینی صفحه 137
    در سالهای اخیر فلزات سنگین در نتیجه فعالیتهای صنعتی انسان به محیط زیست راه یافته اند و به دلیل پایداری در محیط و وجود سمیت برای بسیاری از موجودات زنده توجه زیادی را به خود معطوف داشته اند. کادمیم برخلاف برخی فلزات سنگین در سیستم های بیولوژیکی نقش تغذیه ای و متابولیکی نداشته و درغلظتهای پایین نیز اثرات بسیار سمی از خود نشان می دهد. این فلز می تواند از طریق پسابهای معدنی، صنایع و احتراق ذغال سنگ وارد محیط زیست شود و از طریق زنجیره های غذایی از جمله میکروارگانیسم ها به سایر موجودات به ویژه انسان انتقال یابد. در عین حال برخی میکروارگانیسم ها دارای کاربردهای بیوتکنولوژیک جهت حذف فلزات سنگین از پسابها، توانایی بقا و رشد در مکانهای آلوده به فلزات سنگین هستند و به دلیل مقاومت در برابر آنها و شرایط سخت محیطی دیگر مثل pH اسیدی، ظرفیت بالای اتصال فلز به دیواره سلولی و میزان بالای جذب درون سلولی، ممکن است نسبت به سایر میکروارگانیسم ها در این شرایط از ارجحیت برخوردار باشند. در این تحقیق به منظور بررسی مخمرهای موجود در آبهای آلوده به فلزات سنگین و یافتن سویه های مخمری مقاوم به آنها، نمونه برداری از برخی پسابهای صنعتی انجام گرفت. از این نمونه ها با استفاده از محیط کشت عصاره مخمر حاوی کلرامفنیکل (YECA) 18 سویه مخمری جداسازی شد و خالص سازی آنها بر روی محیط کشت پوتیتودکستروزآگار (PDA) انجام گردید. برای تعیین غلظت مناسب کادمیم جهت ارزیابی حساسیت مخمرهای جداسازی شده، ابتدا غلظتهای مختلف کادمیم روی رشد مخمر ساکارومایسس سرویزیه آزمایشگاهی که به عنوان شاهد انتخاب شده بود آزمایش شد و منحنی رشد این مخمر و غلظتی از کادمیم که می تواند 50% رشد آن را کاهش دهد (EC50) تعیین گردید. رشد مخمرها از طریق شمارش سلولهای زنده در فواصل زمانی مشخص روی پلیت های حاوی PDA انجام شد. با توجه به نتایج حاصل، غلظت μg/mL-1 15 کادمیم انتخاب شد و درصد بقای سویه های محیطی در این غلظت فلز تعیین گردید. بر این اساس مقاومترین سویه، که از پسابهای صنایع جداسازی شده است دارای 34.9% بقا و ساکاررومایسس سرویزیه واجد 3.3% بود.
  • علی درخشان شادمهری صفحه 147
    کرمهای علوفه بر (Agrotis spp.) از آفات مهم محصولات زراعی محسوب می گردند. در این تحقیق گونه های جنس آگروتیس در شاهرود بدین شرح زیر شناسایی گردیدند: برای A.segetum (Denis & Schif.)، A.ipsilon (Hufnagel)، A.spinfera (Hubner)، A.exclamationis (L.) و A.sp.near herzogi (L.) تعیین گونه غالب آفت در منطقه، شب پره های جمع آوری شده توسط تله های فرمونی، نوری و همچنین حشرات پرورش داده شده در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند و A.segetum گونه غالب منطقه تشخیص داده شد. در بررسی بیولوژی این آفت در منطقه شاهرود از آمار بدست آمده از تله های فرمونی و نوری، قفس های پرورش حشرات و نمونه برداری های منظم هفتگی از مزارع استفاده گردید. این آفت در منطقه شاهرود دارای سه نسل بوده و عمده خسارت آن توسط نسل اول در اردیبهشت ماه صورت می گیرد. زمستان گذرانی آن به صورت لاروهای سن 3 و 4 و بندرت لارو کامل در عمق 15-10 سانتی متری خاک انجام می گیرد. فعالیت شب پره ها از اوایل فروردین شروع و تا آذر ماه ادامه می یابد. در بررسی دشمنان طبیعی این آفت، زنبورهای پارازیتوئید Meteorus sp. (Hym.) از روی (Braconidae، و یک گونه از خانوادۀ Chalcididae و یک کنه پارازیت Acari) Pygmophorus sp. (Pygmophoridae لاروها جمع آوری و شناسایی گردیدند. جهت بررسی اثر سموم بر روی این آفت، آزمایشی با طرح بلوکهای کامل تصادفی در شش تیمار: کارباریل 85% (پودر و تابل، طعمه مسموم)، پادان 4% 2 (گرانول). سم میکروبی دیپل x (طعمه مسموم)، کلرپیریفوس 48% (طعمه مسموم و محلول پاشی) و تیمار بدون سمپاشی و چهار تکرار در مزرعه آموزشی، پژوهشی دانشکده کشاورزی شاهرود انجام شد. پس از 2 و محاسبات آماری سم کلرپیریفوس 48% (طعمه مسموم) در گروه اول، کارباریل 85%، دیپل گروه x پادان 4% در دوم و کلرپیریفوس 48% (محلول پاشی) در گروه سوم تحت تاثیر قرار گرفتند. در محاسبه درجه تاثیر سموم با استفاده از فرمول هندرسون – تیلتون در میانگین چهار نوبت آماربرداری کلرپیریفوس (طعمه مسموم) 2، 66.27%، کارباریل 64.45%، پادان 61.75%، دیپل موجبx %61.54 و کلرپیریفوس (محلول پاشی) 42.27% مرگ و میر در لاروها شدند.
    کلیدواژگان: طوقه بر، آگروتیس، بیولوژی، حشره کش، دشمنان طبیعی
  • قربانعلی اسدی، محمدرضا غلامی، امیر لکزیان صفحه 159
    تغییرات جمعیت کرم سیب Cydia pomonella به منظور تعیین بهترین زمان مبارزه با نصب تله های فرمونی و همچنین نمونه برداری از مراحل زمستان گذرانی آفت، مرحله تخم، لارو و شفیرگی در دو باغ سیب واقع در دشت و کوهپایه در منطقه شیروان طی سالهای 1378-1377 مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که آفت در منطقه در شرایط دشت و کوهپایه دارای سه نسل می باشد. پروانه های نسل اول بعد از جفت گیری و همزمان با ریزش گلبرگها روی میوه و برگ درختان تخم ریزی می کنندتغییرات جمعیت کرم سیب Cydia pomonella به منظور تعیین بهترین زمان مبارزه با نصب تله های فرمونی و همچنین نمونه برداری از مراحل زمستان گذرانی آفت، مرحله تخم، لارو و شفیرگی در دو باغ سیب واقع در دشت و کوهپایه در منطقه شیروان طی سالهای 1378-1377 مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که آفت در منطقه در شرایط دشت و کوهپایه دارای سه نسل می باشد. پروانه های نسل اول بعد از جفت گیری و همزمان با ریزش گلبرگها روی میوه و برگ درختان تخم ریزی می کنند. نسل دوم و سوم خسارات کمتری بر محصول وارد می کنند. عمده خسارت وارده بر میوه ها نسل اول صورت می گیرد و اوج خروج لاروهای نسل اول حدود 10 روز پس از اوج پرواز پروانه ها انجام می شود. بر اساس نتایج حاصله از این تحقیق، توصیه می شود که اولین برنامه سمپاشی در منطقه در بیستم اردیبهشت ماه در گستره زمانی سه هفته صورت می گیرد. سمپاشی های دوم و سوم به ترتیب در هفته اول مرداد و هفته سوم شهریور در کاهش جمعیت آفت در سالهای بعد بسیار موثر بوده است.
    کلیدواژگان: کرم سیب، تله های فرمونی، سمپاشی
  • مهدی جهانی، سید اسماعیل رضوی، ابراهیم یزدانی صفحه 171
    گیاه گلدار داروش به عنوان یک نیمه انگلی روی درختان میوه و درختان جنگلی در نقاط مختلف دنیا دیده شده است. این گیاه انگلی با جذب آب و املاح معدنی از میزبان باعث ضعف و مرگ تدریجی آن می گردد. در این بررسی طی بازدیدهای متعدد و نمونه برداری از باغهای میوه جنوب خراسان میزان پراکنش، درصد خسارات وارده و گونه داروش مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصله مبین آن است که در نواحی کوهستانی و باغهایی که به صورت مخلوط و با تراکم کم درختان رشد می کنند، شدت آلودگی بیشتر است. همچنین بیشترین آلودگی به ترتیب روی درختان بادام، زردآلو، گلابی و به طور ناچیز روی آلو دیده شد. میزان خسارت در درختان آلوده محسوس بود، به طوری که علاوه بر کاهش میزان رشد و خشکیدگی سرشاخه ها باعث کاهش میزان محصول می گردید. بیشترین کاهش محصول میوه روی بادام دیم 56% و کمترین آن روی آلو با 6% برآورد گردید. مطالعات گیاهشناسی روی نمونه ها مشخص گردید در روی تمامی میزبان ها گونه Loranthus grewingkii Spach. دیده می شود. این گیاه نیمه انگلی دارای شاخه های منشعب، برگهای متقابل و باریک، بدون کرک و به وسیله یک دمبرگ کوتاه به شاخه ها متصل می شوند. گلهای آن برنگ سفید مایل به زرد، دارای 6 گلبرگ، به صورت خوشه ایدر انتهای شاخه های ظاهر می گردند. میوه های آن از نوع سته با پوست نازک و برنگ قهوه ای مایل به قرمز می باشند. حضور این انگل بر روی درختان میوه برای اولین بار از جنوب خراسان گزارش شد.
  • صفحه 181
    در طول سالهای 78-1376، دویست و هیجده قطعه ماهی خاویاری بالغ و دویست و سی و شش قطعه ماهی خاویاری نورس صید شده از سواحل جنوب شرقی دریای خزر از نظر آلودگی به انگل سیستوپسیس آسیپنسریس (نماتودا) مورد بررسی قرار گرفتند. این انگل به صورت کیست در پوست ماهیان خاویاری وجود دارد. در این بررسی 5.83% از ماهیان خاویاری نورس قره برون Acipenser persicus و 6.42% از ماهیان خاویاری نورس چالپاش Acipenser guldenstaedti مبتلا به این انگل بودند. قطر کیست انگل در ماهیان خاویاری نورس چالباش حداقل 0.48±2.28 میلیمتر و حداکثر 0.61±2.75 میلیمتر و در ماهیان خاویاری نورس قره برون حداقل 0.75±3.45 میلیمتر و حداکثر 1.42±3.90 میلیمتر بود. در نمونه های ماهیان خاویاری بالغ مورد بررسی فقط یک نمونه (0.50%) آلوده به این انگل دیده شد. این ماهی اوزون برون Acipenser stellatus با طول کل 129 سانتیمتر دارای شش عدد کیست در امتداد صفحات شکمی بدن بود. قطر کیست انگل در این ماهی حداقل 1.6 سانتیمتر و حداکثر 2.4 سانتیمتر بود. تخم کرم این انگل نیز به طور متوسط دارای 23.4 میکرون عرض و 46.8 میکرون طول بود. از نظر آسیب شناسی، لابلای سلولهای پوششی اطراف نماتود نفوذ فراوان سلولهای لنفاوی که بیانگر آماس و التهاب مزمن است مشخص گردید. تعدادی از سلولهای پوششی اطراف انگل، تغییرات نکروتیک را به همراه پیکنوز هسته نشان داد. بررسی شیوع این انگل در ماهیان خاویاری نورس و گزارش این انگل در ماهی خاویاری بالغ و ضایعات آسیب شناسی آن برای اولین بار از ایران گزارش می گردد.
    کلیدواژگان: ماهی خاویاری، سیستوپسیس، آسیپنسرپسیس، دریای خزر
  • رسول قربانی نصر آبادی، عبدالحمید حاجی مرادلو صفحه 191
    تعداد 240 نمونه ماهی خاویاری نورس قره برون و چالباش در فواصل زمتسان 76 تا بهار 78 از تور شرکت های تعاونی صید پره ماهیان استخوانی مستقر در سواحل جنوب شرقی دریای خزر جمع آوری و در فرمالین 10% تثبیت شدند. اندازه گیری ها با استفاده از تخته بیومتری با دقت 1 میلیمتر و کولیس با دقت 0.1 میلیمتر با روش های معمول برای تاس ماهیان صورت گرفت. 18 صفت مرفومتریک اندازه گیری و 10 صفت مریستیک شمارش گردید. در بررسی صفات مرفومتریک مقادیر میانگین در گروه های طولی ماهیان با استفاده از آزمون t نشان داد که با رشد ماهی تفاوت بین دو گونه بیشتر می شود. پراکنش نمونه ها در محیط مولفه های اصلی نیز بیانگر تمایز کامل دو گونه از یکدیگر بود و صفات تشخیصی و تفکیک دو گونه تعیین شد. در بررسی صفات مریستیک با مقایسه مقادیر میانگین با استفاده از آزمون t و مقایسه شاخص های تنوع با استفاده از آزمون U، دو گونه در بیشتر موارد تفاوت معنی دار داشتند. تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی نیز صفات تشخیصی دو گونه را تایید کرد.
  • صفحه 205