به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حمید سعیدی جوادی

  • حمید سعیدی جوادی*، سید محمد فهیمی فرد
    مقدمه و هدف

    با توجه به دیدگاه های متفاوت در خصوص تاثیر عمق دموکراسی بر محیط زیست، در پژوهش حاضر یک مطالعه تطبیقی بین ایران و کره جنوبی در خصوص چگونگی اثرگذاری عمق دموکراسی بر رابطه میان رشد اقتصادی و انتشار گازهای گلخانه ای انجام شد.

    مواد و روش ها

    جهت دستیابی به اهداف تحقیق، داده های مورد نیاز طی دوره 2021-1981 از بانک جهانی گردآوری شده و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل خودرگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL) استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که عمق دموکراسی، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و نیروی کار در کشور کره جنوبی بیش از ایران و میزان انتشار گازهای گلخانه ای و تشکیل سرمایه ثابت در ایران بیش از کره جنوبی می باشد. علاوه براین، در بلندمدت عمق دموکراسی تاثیر معکوس و تولید ناخالص داخلی، نسبت تشکیل سرمایه به تولید ناخالص داخلی و نیروی کار تاثیر مستقیمی بر انتشار گازهای گلخانه ای در هر دو کشور دارند. همچنین، عمق دموکراسی در بلندمدت از اثر مستقیم تولید ناخالص داخلی بر میزان انتشار گازهای گلخانه ای هر دو کشور می کاهد.

    نتیجه گیری

    افزایش عمق دموکراسی موجب کاهش میزان انتشار گازهای گلخانه ای شده و از آثار مستقیم رشد اقتصادی بر انتشار گازهای گلخانه ای می کاهد. از این رو، به مسئولین کشور به ویژه وزارت کشور پیشنهاد می شود، زمینه شکل گیری و رشد سازمان های مردم نهاد بویژه در حوزه محیط زیست را فراهم آورند.

    کلید واژگان: عمق دموکراسی, رشد اقتصادی, محیط زیست, مدل خودرگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL)
    Hamid Saeidi Javadi*, Seyed Mohammad Fahimifard
    Introduction and Objective

    Considering the different views regarding the effect of the depth of democracy on the environment, in the present research, a comparative study was conducted between Iran and South Korea regarding to the effect of the depth of democracy on the relationship between economic growth and greenhouse gas emissions.

    Material and Methods

    In order to achieve the objectives of the research, the required data collected from the World Bank during the period of 1981-2021 and the autoregressive distributed lag (ARDL) model used to analyze the data.

    Results

    The results showed that the depth of democracy, the growth rate of gross domestic product and labor force in South Korea is more than Iran, and the amount of greenhouse gas emissions and fixed capital formation in Iran is more than South Korea. In addition, in the long term, the depth of democracy has an inverse effect and gross domestic product, the ratio of capital formation to gross domestic product and labor has direct effect on the emission of greenhouse gases in both countries. Also, the depth of democracy in the long term reduces the direct effect of gross domestic production on the amount of greenhouse gas emissions of both countries.

    Conclusion

    Increasing the depth of democracy reduces the amount of greenhouse gas emissions and reduces the direct effects of economic growth on greenhouse gas emissions. Therefore, it is suggested to the officials of the country especially the Ministry of Interior to provide the basis for the formation and growth of non-governmental organizations, especially in the field of environment.

    Keywords: Auto-Regressive Distributed Lag (ARDL) model, Democracy depth, Economic growth, Environment
  • فاطمه محبوب، علی اصغر داودی *، حمید سعیدی جوادی

    وضعیت زنان در دوره قاجار به گونه ای بود که از کوچکترین حقوق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محروم بوده و تحت محدودیت های شدید ناشی از جامعه مردسالار قرار داشتند. یکی از مهمترین دلایلی که زنان را در آن وضعیت قرار داده بود بی سوادی، عدم آگاهی و عدم ارتباط با جامعه بود. به همین دلیل از جمله اولین اقداماتی که توسط زنان نوگرا صورت گرفت ساخت مدارس دخترانه و تلاش برای سوادآموزی دختران و زنان بود. اگرچه تاسیس مدارس دخترانه در آن محیط با اعتراض و واکنش جامعه سنتی مواجه شد، ولی به تدریج و بویژه بعد از انقلاب مشروطه گسترش یافت و تاثیرات مفیدی بر وضعیت زنان گذاشت. هدف پژوهش حاضر بررسی نتایج و پیامدهای تاسیس و گسترش تدریجی نهادهای آموزشی بر وضعیت زنان این مقطع است. از این رو پرسش این است که نهادهای آموزشی چه تاثیری بر وضعیت زنان دوره قاجار داشته است؟ فرضیه این است که نهادهای آموزشی از جمله مدارس دخترانه، باعث سوادآموزی و به تبع آن رشد آگاهی، تغییر نگرش و تلاش برای ایفای نقش بیشتر زنان در جامعه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان تسلیم پذیر و بی ادعای دوره قاجار، با ورود به دوره پهلوی به زنانی مطالبه گر تبدیل شده که مطالباتی مانند حق ورود به جامعه و اشتغال را مطرح کرده اند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند.

    کلید واژگان: نهادگرایی, جایگاه زنان, مشروطیت, دوره قاجار, مدارس دخترانه
    Fatemeh Mahbob, Aliasghar Davoudi *, Hamid Saidi Javadi

    The status of women in the Qajar period was such that they were deprived of the smallest social, economic, cultural and political rights and were under severe restrictions caused by the patriarchal society. One of the most important reasons that put women in that situation was illiteracy, lack of awareness and lack of communication with society. For this reason, one of the first measures taken by modern women was the construction of girls' schools and efforts to educate girls and women. Although the establishment of girls' schools in that environment was met with protest and reaction from the traditional society, but gradually, especially after the constitutional revolution, it spread and had beneficial effects on the status of women. The aim of the current research is to investigate the results and consequences of the establishment and gradual expansion of educational institutions on the status of women at this stage. Therefore, the question is, what effect did educational institutions have on the status of women in the Qajar period? The hypothesis is that educational institutions, including girls' schools, have caused literacy and, as a result, the growth of awareness, change of attitude and efforts to play a greater role for women in society. The findings of the research show that the submissive and undemanding women of the Qajar period, upon entering the Pahlavi period, turned into demanding women who raised demands such as the right to enter society and employment. The present research method is descriptive-analytical and the data were collected in a library manner.

    Keywords: Qajar Period, Institutionalism, Position Of Women, Girls Schools, Constitutionalism
  • حمید سعیدی جوادی*، سید محمد فهیمی فرد

    ازآنجاکه ایران به منظور خنثی ‎سازی تحریم ‎های اقتصادی، نیازمند گسترش روابط تجاری با سایر کشورها است، در این مطالعه به امکان ‎سنجی توسعه همگرایی اقتصادی ایران با سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه (BSEC) که به‎ لحاظ قرار گرفتن در تقاطع آسیا و اروپا و همچنین جاده ابریشم از اهمیت بالایی برخوردار است، پرداخته شد. برای این منظور داده‎ های پژوهش طی دوره 2021-2010، از بانک جهانی، صندوق بین ‎المللی پول و مرکز تجارت بین‎ الملل گرداوری ‎شده و جهت تجزیه ‎و تحلیل داده‎ ها از مدل جاذبه و نرم ‎افزار STATA استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه کالاهای (با کد دو رقمی تعرفه گمرکی) دارای اولویت جهت گسترش روابط تجاری ایران با کشورهای یادشده به ‎ترتیب عبارت‎اند از: «27: سوخت‎ های معدنی، روغن‎ های معدنی و محصولات حاصل از تقطیر آن‎ها؛ مواد قیری؛ موم‎ های معدنی»، «72: چدن، آهن و فولاد»، «39: مواد پلاستیکی و اشیای ساخته‎ شده از این مواد»، «29: محصولات شیمیایی آلی»، «8: میوه‎ های خوراکی»، «74: مس و مصنوعات از مس»، «76: آلومینیوم و مصنوعات از آلومینیوم» و «84: رآکتورهای هسته‎ ای، دیگ ‎های بخار و آب گرم، ماشین ‎آلات و وسایل مکانیکی؛ اجزاء و قطعات آن‎ها». افزون بر این، همگرایی تجاری بین ایران و کشورهای BSEC، از تاثیر مثبتی بر حجم کل تجارت از ایران به کشورهای BSEC برخوردار بوده و اگر همگرایی تجاری بین ایران و کشورهای BSEC، 1 واحد افزایش یابد، حجم کل تجارت ایران و کشورهای BSEC، 24/0 واحد افزایش می‎یابد بنابراین نتیجه‎ گیری شد که امکان همگرایی اقتصادی میان ایران و سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه (BSEC) وجود داشته و این امر باعث افزایش حجم تجارت بین ایران و کشورهای یادشده می ‎شود.

    کلید واژگان: همگرایی اقتصادی, سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه, مدل جاذبه, روش داده‎های تابلویی
    Hamid Saeidi Javadi *, Seyed Mohammad Fahimifard
    INTRODUCTION

    Economic and political convergence within a region offers numerous advantages to the constituent countries of that region. Given Iran's imperative need to bolster its trade relationships with other nations as a strategy to mitigate the economic sanctions it faces, this study places paramount significance on exploring the feasibility of enhancing Iran's economic convergence with the Black Sea Economic Cooperation Organization (BSEC). Situated at the crossroads of Asia and Europe, and historically associated with the Silk Road, this organization was established in 1992. The primary aim of BSEC is to foster cooperation among its 13 founding member countries, namely Albania, Armenia, Azerbaijan, Bulgaria, Georgia, Greece, Moldova, North Macedonia, Russia, Romania, Serbia, Turkey, and Ukraine. The overarching goal is to promote peace, stability, and prosperity within the Black Sea region. To date, the Islamic Republic of Iran has engaged with the aforementioned organization in the capacity of a Sectoral Dialogue Partner (SDP). Collaboration between Iran and BSEC has encompassed a wide spectrum of domains, including but not limited to transportation, agriculture and related industries, banking and finance, combatting organized crime, culture, customs affairs, education, emergency aid, energy, environmental protection, statistical data and information exchange, healthcare and the pharmaceutical industry, information and communication technologies, organizational rejuvenation and good governance, science and technology, small and medium industries, tourism, trade, and economic development. Furthermore, several specialized working groups have been established to facilitate and oversee these collaborative efforts.

    THEORETICAL FRAMEWORK:

    The theoretical framework underpinning research concerning economic convergence finds its roots in the theory of customs unions. Esteemed economists such as Viner (1950) and Meade (1955) have made significant contributions to the development of this theoretical domain. Advocates of the theory of economic convergence contend that it offers a pathway for less developed nations to harness the benefits of larger markets and to attain economies of scale, thereby mitigating the constraints imposed by the limited size of their domestic economies. Furthermore, proponents of the economic convergence theory posit that, through this approach, smaller nations can bolster their standing within the global economy and enhance their appeal for attracting foreign and international capital investments.

    METHODOLOGY:

    To fulfill the objectives of this research, data spanning the period from 2010 to 2021 was gathered from authoritative sources including the World Bank, the International Monetary Fund, and the International Trade Center. Subsequently, the collected data underwent analysis utilizing the gravity model, with the STATA software serving as the analytical tool. Notably, in the 1960s, seminal work conducted by Tinbergen and Poyhonen marked the early application of the gravity model for the examination of international trade flows. Since that time, the gravity model has evolved into a widely adopted tool in the realm of international economic studies. Numerous researchers have employed this model to explore trade dynamics between nations. It is worth emphasizing that the utility of the gravity model extends beyond the analysis of trade patterns; it is also instrumental in the examination of regionalism. In essence, this model functions as a versatile tool, capable of simulating potential trade relationships within any form of integration program involving groups of nations.

     RESULTS & DISCUSSION

    The results of the analysis have revealed that certain categories of goods, identified by their two-digit customs tariff codes, hold particular promise for the development of trade relations between Iran and the countries in question. These preferred groupings are as follows: "27: Mineral fuels, mineral oils and products of their distillation; bituminous substances; mineral waxes," "72: Iron and steel," "39: Plastics and articles thereof," "29: Organic chemicals," "08: Edible fruit and nuts; peel of citrus fruit or melons," "74: Copper and articles thereof," "76: Aluminum and articles thereof," and "84: Machinery, mechanical appliances, nuclear reactors; parts thereof," in respective order. Moreover, the findings highlight that economic integration between Iran and the BSEC countries exerts a positive influence on the overall trade volume originating from Iran and destined for BSEC nations. Specifically, it is observed that a one-unit increase in economic integration between Iran and the BSEC countries leads to a corresponding 0.24 unit increase in the total trade volume between Iran and the countries within the BSEC framework. Consequently, it is deduced that fostering economic integration between Iran and the BSEC countries is a viable prospect, one that is poised to yield an upsurge in the volume of trade between Iran and the aforementioned countries.

     CONCLUSIONS & SUGGESTIONS:

    Based on the research findings, it is recommended that policymakers take proactive measures to enhance economic convergence between Iran and the Black Sea Economic Cooperation Organization (BSEC) as a strategy to mitigate the impacts of economic sanctions. This recommendation is underscored by the strategic importance of the Black Sea region, given its unique position at the crossroads of Asia and Europe, historically associated with the Silk Road. However, it is essential to acknowledge that the Black Sea basin is one of the most heterogeneous and intricate regions globally. This geographic area encompasses countries that exhibit substantial political, economic, military, cultural, and religious diversity. Consequently, any collaborative endeavors between Iran and the member nations of the Black Sea Economic Cooperation (BSEC) should be structured and adapted to account for these multifaceted and dynamic conditions and components.

    Keywords: Economic integration, organization of the Black Sea economic cooperation, gravity model, panel data method
  • فاطمه محبوب*، علی اصغر داوودی، حمید سعیدی جوادی

    در دوره قاجار زنان در جامعه ای سنتی و مردسالار، از کمترین میزان حقوق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برخوردار بودند. عواملی مانند انقلاب مشروطه و گسترش افکار فمینیستی در نتیجه گسترش ارتباطات ایران و غرب باعث شد برخی از زنان روشنفکر و پیشرو به فکر احقاق حقوق زنان در این محیط سنتی و مذهبی بیافتند. بدین منظور زنان چند نهادها آموزشی و مدنی مانند مدارس دخترانه و انجمن ها و نشریات زنانه برای آگاهی بخشی به زنان و فعالیت در جهت احقاق حقوقشان تاسیس کردند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انجمن ها و تشکل های زنانه در جهت ارتقای جایگاه زنان در جامعه دوره قاجار است. بدین منظور این سوال طرح می شود که انجمن ها و تشکل های زنانه چه تاثیری بر ارتقای جایگاه زنان در دوره قاجار داشته اند؟ فرضیه این است که این انجمن ها و تشکل ها از طریق رشد آگاهی، تغییر نگرش و هویت بخشیدن به زنان باعث بهبود جایگاه اجتماعی و سیاسی زنان در این مقطع شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که این انجمن ها با تاسیس چندین مدرسه دخترانه، ایجاد جلسات و گردهمایی، تاسیس نشریه و آگاهی بخشی به زنان، باعث رشد آگاهی، تغییر نگرش و مطالبه گری تعداد زیادی از زنان شده و مقدمات و شرایط ورود آنها به اجتماع را فراهم آورده اند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند.

    کلید واژگان: دوره قاجار, انقلاب مشروطه, جایگاه زنان, انجمن ها و تشکل های زنانه, نهادگرایی
    Fateme Mahbob *, Aliasghar Davoodi, Hamid Saeedi Javadi

    social, economic, cultural and political rights. Factors such as the Constitutional Revolution and the spread of feminist ideas as a result of the expansion of Iran-West relations led some intellectual and progressive women to think about the realization of women's rights in this traditional and religious environment. To this end, women established several educational and civic institutions, such as girls' schools and women's associations and publications, to educate women and work for their rights. The purpose of this study is to investigate the role of women's associations and organizations in promoting the status of women in Qajar society. To this end, the question arises that what effect did women's associations and organizations have on the promotion of the status of women in the Qajar period? The hypothesis is that these associations and organizations improved the social and political status of women at this time by raising awareness, changing attitudes and identifying women. The research shows that these associations have increased the awareness, change the attitude and demand of a large number of women by establishing several girls' schools, holding meetings and gatherings, establishing a magazine and raising awareness among women and have provided the conditions and Introduction for their entry into the community. The method of the present research is descriptive-analytical and the data are collected in a library method.

    Keywords: Qajar period, constitutional revolution, The Status of Women, Women's Associations, Organizations, institutionalism
  • سید محمد فهیمی فرد*، حمید سعیدی جوادی، محمدرضا بهادری

    بر اساس آمار بانک جهانی، ایران آخرین شریک تجاری پنج کشور آسیای میانه است. همچنین، در میان استان های کشور، خراسان رضوی بیشترین سهم صادرات را به آسیای میانه داشته که در سال های اخیر به شدت کاهش یافته است. بنابراین توسعه دیپلماسی اقتصادی کشور به ویژه خراسان رضوی با آسیای میانه اهمیت انکارناپذیری برای توسعه صادرات غیرنفتی و کاهش آثار تحریم های اقتصادی دارد که در این مقاله به بررسی این مهم پرداخته شد. ازاین رو براساس روش نمونه گیری گلوله برفی، نمونه آماری تعیین و پرسشنامه ها بین خبرگان اتاق بازرگانی خراسان رضوی و نمایندگی وزارت امور خارجه در شمال شرق کشور توزیع شد (25n=). برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از ماتریس سوآت استفاده شد. نتایج نشان داد قطب تولید مواد غذایی مهم ترین نقطه قوت، کیفیت پایین کالاهای صادراتی، مهم ترین نقطه ضعف، منابع آبی فراوان برخی از کشورهای آسیای میانه، مهم ترین فرصت و نوسانات قوانین تجاری کشورهای آسیای میانه، مهم ترین چالش توسعه دیپلماسی خراسان رضوی با آسیای میانه اند. درنهایت، با توجه به اینکه خراسان رضوی قطب تولید مواد غذایی بوده و بیشترین تراز منفی منابع آبی را در بین استان های کشور دارد و از طرف دیگر، آسیای میانه از بازار بالقوه ای بالغ بر 73 میلیون نفر برخوردار بوده، سهم بالایی از مساحت آن به اراضی کشاورزی اختصاص داشته و برخی از کشورهای آن از وفور منابع آبی برخوردارند، توسعه دیپلماسی اقتصادی خراسان رضوی با منطقه مذکور به ویژه در قالب صادرات مواد غذایی و کشت فراسرزمینی محصولات کشاورزی با نیاز آبی بالا پیشنهاد شد.

    کلید واژگان: دیپلماسی اقتصادی, آسیای میانه, ماتریس, کشت فراسرزمینی, خراسان رضوی
    Seyedmohammad Fahimifard *, Hamid Saeedijavadi, Mohamamdreza Bahadori

    Observations indicate that Iran is the latest commercial partner of five central Asia countries (CA). Also, Khorasan Razavi province (KRP) has the most share Iranian export to CA among other provinces, while this share recently has been reduced severely. Therefore, developing the economic diplomacy of Iran and, especially, KRP with CA has undeniable importance to non-oil export increase and reducing the effects of economic sanctions which has been studied in this research. For this purpose, statistical sample has been determined using snowball method and questionnaires distributed between experts of KRP chamber of commerce and Iran foreign affairs representative in northeast (n=25). SWOT matrix was applied to analyze data. Results indicated that, being the hub of foodstuffs production, having professional exporters and nearby CA, are main strengths, low quality of exported goods, marketing weaknesses and exporters negative competition are main weaknesses; plenty of water resources in some CA, cultural communions and CA inaccessibility to international waters are main opportunities; fluctuations of trade laws in CA, existence of powerful rivals and problems of foreign exchange transfer are main challenges of developing the economic diplomacy of KRP with CA. Finally, notice to being hub of foodstuffs production and having most negative water balance among other provinces and notice to potential market of CA equal to 73 million peoples, having high share of agricultural lands to total square and plenty of water resources between CA, developing the economic diplomacy of KRP with CA through foodstuffs export and abroad cultivation of agricultural products with high water requirements were suggested.

    Keywords: Economic Diplomacy, Central Asia, SWOT matrix, abroad cultivation, Khorasan Razavi
  • حمید سعیدی جوادی*، علی اکبر امینی
    شیخ اسماعیل محلاتی که به عالمی نواندیش در حوزه نجف مشهور بود با آغاز جنبش مشروطه خواهی و بعد از استقرار آن در ایران به همراه سایر علمای برجسته آن حوزه مانند آخوند خراسانی، مازندرانی، نایینی و طهرانی به حمایت و دفاع از مشروطه برخاست. او همزمان با دایر بودن مجلس دوره اول و حدود یک سال قبل از کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله نایینی، رساله ای با عنوان «لیالی المربوطه فی وجوب المشروطه» نوشت که تمامی آن در دفاع از مشروطه و در پاسخ به مخالفان شرعی آن بود. دغدغه اصلی شیخ اسماعیل محلاتی چگونگی از بین بردن نظام استبدادی سپس مهار کردن و نظارت بر عملکرد حکومت بود. گفتمان اندیشه سیاسی محلاتی در این رساله حول سه محور اساسی شکل گرفته است: تحدید قدرت، قدرت ملت و دیانت و عقلانیت هر یک از مولفه های سه گانه فوق دارای عناصری می باشند که از ترکیب و هم پوشانی آنها با یکدیگر می توان به ماهیت و ذات هر مولفه پی برد. در مجموع این مولفه ها دارای یازده عنصر اساسی می باشند. این مقاله با رویکرد تاریخی وتحلیلی در تلاش است تا وجوه مختلف اندیشه های سیاسی محلاتی را در دفاع از جنبش مشروطه خواهی ایران تبیین نماید.
    کلید واژگان: نواندیشی دینی, مشروطه خواهی, دیانت, عقلانیت, محلاتی
    Hamid Saeedijavadi *, Aliakbar Amini
    Sheikh Ismail Mahallati, known as a modernist scholar in Najaf, supported and defended the constitution with the beginning of the constitutional movement and after its establishment in Iran, along with other prominent scholars of that seminary, such as Akhund Khorasani, Mazandarani, Naeini and Tehrani. Coinciding with the establishment of the first term parliament and about a year before of Naini's book "Tanbih-al-ummah and Tanzih-al-mellah", he wrote a treatise entitled "Leali al-Marbutah in the Necessity of the Constitution", all of which was in defense of the Constitution and in response to its religious opponents. Sheikh Ismail Mahallati's main concern was how to overthrow the authoritarian regime and then control and monitor the government's performance. The discourse of local political thought in this treatise is formed around three basic axes: limiting the power, power of the nation and religion and rationality. Each of the above three components have elements that can be combined to overlap the nature of each component. In total, these components have eleven basic elements. With a historical and analytical approach, this article seeks to explain various aspects of neighborhood political thought in defense of the Iranian constitutional movement.
    Keywords: Religious renewal, constitutionalism, power constraint, power of the nation, religion, rationality
  • حمید سعیدی جوادی، علی اکبر امینی، محمدرضا مایلی، محمدناصرتقوی

    در این مقاله یکی از کمیاب ترین آثار عصر مشروطه که سالها ازچشم پژوهشگران پنهان مانده بود مورد بررسی موشکافانه قرار گرفته است تا چگونگی مواجه عالمان نواندیش را با مفاهیم و پدیده های تازه وارد شده مدرنیته درآیینه فقه سیاسی شیعه نشان دهیم. مفاهیمی همچون؛ آزادی، مساوات، انتخابات، مجلس، قانون اساسی، تفکیک قوا، سلطنت مشروطه و ده ها موضوع ومسیله دیگر که در جنبش مشروطه و پس از آن در جامعه ایران پدیدار گردیدند، فقه سیاسی شیعه را به چالش ومتولیان آن را به چاره اندیشی کشاندند. در چنین هنگامه ای علمایی ازحوزه نجف، تهران، تبریز، اصفهان وجاهای دیگر به عنوان متولیان سنتی این رشته از فقه به تکاپو درآمده، در عرصه سیاست نظری دست به قلم برده ودرعرصه سیاست عملی قدم درراه گذاشتند. شیخ اسماعیل محلاتی ازجمله این عالمان از حوزه نجف درکنار نایینی وخراسانی به شمارمی رود که باکتابی که دردفاع از مشروطه با عنوان " لیالی المربوطه فی وجوب المشروطه " نوشت، تلاش نمود مفاهیم وپدیده های گفتمان مشروطیت را در برابر نوعی از ایتلاف گفمان مشروعه وگفتمان استبداد توجیه عقلانی وشرعی نماید.کتاب وی حاوی مسایل بسیار خرد وکلانی درحوزه فقه سیاسی می باشد که در پاسخ به ایرادات مخالفان شرعی مشروطه نگاشته شده است تا بتوانیم با تحلیل محتوایی آن مدخلی معتبر وقابل دسترسی برای فهم فقه سیاسی محلاتی فراهم نماییم.

    کلید واژگان: نواندیشی دینی, شیخ اسماعیل محلاتی, فقه سیاسی, مشروطه خواهی
  • حمید سعیدی جوادی *، علی اکبر امینی، محمدرضا مایلی، سید محمدناصر تقوی
    جریان شناسی نواندیشی دینی و به ویژه فقه سیاسی شیعه در ایران یکی از مهم ترین موضوعات در قلمرو اندیشه سیاسی اسلام و همچنین تاریخ اندیشه سیاسی در ایران معاصر است. با شروع عصر جدید در تاریخ اروپا تدریجا امواجی از نوگرایی و آزاد اندیشی در ایران وزیدن گرفت که از آن جمله ورود مفاهیم جدید سیاسی و تاثیرات آن بر عالمان دینی بود در چنین اوضاع و احوالی طیفی از علماء بویژه فقی هان شیعه در ایران به حسب عقلانیت نهفته در اندیشه های نوظهور و وارداتی غربی واکنش هایی مثبت و رویکردی همدلانه از خود بروز دادند که می توان با عنوان سرآغاز نواندیشی دینی از آن یاد نمود. نقطه اوج این فرایند جنبش مشروطه خواهی و دفاع برخی مراجع و علماء شیعی همچون آخوند خراسانی، عبدالله مازندرانی، میرزای نائینی و شیخ اسماعیل محلاتی از آن می باشد. تلاش این افراد در راستای سازگاری بخشیدن میان اندیشه های جدید غربی با فقه اسلامی، منجر به ارائه طرحی از حکومت مشروطیت گردید که تا حد بی سابقه ای با اصول و مبانی شرعی منطبق بود. بررسی حاضر با مرور اجمالی بر فرایند نواندیشی در عصر مشروطه خواهی و تاکید بر جایگاه شیخ اسماعیل محلاتی درصدد برآمده تا چشم اندازی مناسب و هر چند محدود در این خصوص ارائه نماید.
    بررسی حاضر با مرور اجمالی بر فرایند نواندیشی در عصر مشروطه خواهی و تاکید بر جایگاه شیخ اسماعیل محلاتی درصدد برآمده تا چشم اندازی مناسب و هر چند محدود در این خصوص ارائه نماید.
    کلید واژگان: نواندیشی دینی, شیخ اسماعیل محلاتی, فقه سیاسی, مشروطه خواهی
    hamid saeedijavadi*, ali akbar amini, Mohammad reza maili, seied Mohammad nasar taghavi

    We can say that one of the most important issues in the field of political thought of Islam as well as the history of political thought in contemporary Iran is religious novelty-thinking and especially Shiite political jurisprudence in Iran. With the arrival of the new era in European history, a wave of modernism and freedom of thought in Iran, including the introduction of new political concepts and its effects on religious scholars was raised gradually. In such a situation, a range of scholars, especially the Shia jurisprudents in Iran, according to rationality laid in the new-emerging and Western ideas, reacted positively and sympathetically. The process can be mentioned as the beginning of religious novelty-thinking. The culmination of this process is the constitutional movement and the defense of some of the Shiite scholars such as Akhund Khorasani, Abdollah Mazandarani, Mirza Naeini and Sheikh Isma'il Mahalati. Their efforts to adapt Western thoughts with Islamic jurisprudence led to the presentation of a draft constitutional rule that was consistent with the principles of religious law. The present study, with a brief overview of the evolutionary process in the constitutional-seeking era, and the emphasis on the position of Sheikh Isma'il Mahallati, has sought to present an appropriate and, even though a limited, vision
    Keywords: religious modernism, Sheikh Isma'il Mahallati, political jurisprudence, constitutionalism
سامانه نویسندگان
  • دکتر حمید سعیدی جوادی
    دکتر حمید سعیدی جوادی
    استادیار گروه علوم سیاسی واحدمشهد، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال