به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حمیدرضا ریاحی بختیاری

  • نرگس پورقاسمی، مژگان عباسی*، علی جعفری، حمیدرضا ریاحی بختیاری
    سابقه و هدف

     جنگل های زاگرس به عنوان وسیع ترین زیست بوم جنگلی ایران عمدتا از گونه های بلوط و بنه تشکیل یافته است. گونه Pistacia mutica اگر چه توانایی سازگاری با شرایط نامطلوب محیطی را دارد، اما مانند سایر گونه ها برای استقرار و رویش بهینه، نیازمند شرایط محیطی متناسب با نیاز اکولوژیکی خود است. به دلیل شرایط اقلیمی و شاخه زاد بودن، رشد قطری و ارتفاعی در این درختان بطیی است. بنابراین بررسی وضعیت کمی و کیفی جنگل از طریق اندازه گیری و پایش مشخصات کمی با نتایج دقیق همراه نخواهد بود. در مقابل بررسی ویژگی های بیوشیمیایی و بیوفیزیکی برگ و تاج پوشش این درختان می تواند روش مناسب تری برای مطالعه و پایش آن ها در اختیار قرار دهد. کلروفیل و رطوبت گیاه، پارامتر های مهمی در تعیین وضعیت فیزیولوژیکی، شرایط سلامت و تعیین وضعیت استرس درختان هستند. برآورد این پارامتر ها از داده های سنجش از دور و نزدیک سنجی با استفاده از مدل های انتقال تابشی که براساس قوانین فیزیک و نحوه تعامل امواج با درختان کار می کنند، امکان پذیر است. مدل PROSPECT برای تخمین مقدار کلروفیل، مقدار آب و ماده خشک برگ در واحد سطح براساس اندازه گیری های بازتاب طیفی ارایه شده است. در سال های اخیر آتش سوزی، آفات و بیماری ها تغییرات آب و هوایی و خشکسالی به تدریج رشد و کیفیت این گونه را تحت تاثیر قرار داده است. از آنجا که اولین نشانه های تنش در درختان، در برگ آن ها ظاهر می شود، از این رو در این تحقیق ضرورت بررسی وضعیت کمی و کیفی این گونه بر اساس پارامترهای بیوشیمیایی برگ آن از طریق روش های غیر مخرب نزدیک سنجی مطرح شد.

    موادو روش ها

    20 درخت بنه به طور تصادفی در جنگل کود سیاه بخش فلارد استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شدند و میزان پارامتر های کلروفیل، مقدار آب معادل و مقدار ماده خشک برگ در آزمایشگاه محاسبه شد. بازتاب طیفی نمونه برگ ها به وسیله طیف سنج SVC HR-1024 اندازه گیری شد. اطلاعات حاصل از داده های طیف سنجی و مقادیر پارامتر های بیوفیزیکی و بیوشیمیایی برگ در جعبه ابزار ARTMO وارد شد. سپس از مدل انتقال تابشی PROSPECT4 برای شبیه سازی بازتاب طیفی و تخمین رطوبت و کلروفیل برگ گونه Pistacia mutica استفاده شد. از ترکیب شبیه سازی ها با رگرسیون حداقل مربعات بخشی، عملکرد مدل PROSPECT4 در تخمین میزان کلروفیل و رطوبت برگ این گونه ارزیابی شد.

    یافته ها

    به منظور ارزیابی مدل در تخمین میزان کلروفیل و رطوبت برگ از شاخص های R2 و RMSE بین مقادیر اندازه گیری شده و برآورد شده استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل PROSPECT4 در ترکیب با رگرسیون PLS دقت مناسبی در تخمین رطوبت (0028/0= ,RMSE73/0=R2) و کلروفیل برگ (61/2=,RMSE72/0=R2) دارد. نتایج آزمون t جفتی از شاخص های طیفی نشان داد که شاخص های ARI، ARI2، DWSI، NDWI و p550 تفاوت معنی داری بین طیف اندازه گیری شده و شبیه سازی شده نداشتند.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج این تحقیق، ترکیب مدل های انتقال تابشی با روش های رگرسیونی مانند PLS قدرت زیادی در پیش بینی پارامتر های گیاهی دارند. بکار گیری سایر مدل های انتقال تابشی با چندین گونه گیاهی با دامنه مقادیر بیشتری از پارامترها، همچنین تکنیک هایی مانند اطلاعات قبلی، راه حل های چندگانه و سایر روش های رگرسیونی در شبیه سازی بازتاب طیفی و تخمین پارامتر های معرف وضعیت کیفی جنگل قابلیت بررسی در جنگل های زاگرس را داشته و می تواند در سطوح گسترده از طریق داده های ماهواره ای بررسی شود.

    کلید واژگان: مدل های انتقال تابشی, کلروفیل برگ, جعبه ابزار ARTMO, بازتاب طیفی برگ, جنگل های زاگرس
    Narges Poorghasemi, Mozhgan Abbasi *, Ali Jafari, HamidReza Riyahi Bakhtyari
    Background and objectives

    Zagros forests, as the largest forest ecosystem in Iran, are mainly composed of oak and pistachio species. Although Pistacia mutica has the ability to adapt to adverse environmental conditions, for optimal establishment and growth, like other tree species, it needs environmental conditions appropriate with its ecological needs. Diameter and height growth in these trees are slow due to climatic conditions, so the study of the quantitative and qualitative condition of the forest by measuring and monitoring quantitative characteristics will not be accompanied by accurate results. In contrast, studying the biochemical and biophysical properties of the leaves and canopy of these trees can provide a more appropriate way for studying and monitoring them. Plant chlorophyll and moisture are important parameters in determining the physiological status, health condition, and stress status of trees. It is possible to estimate these parameters from remote sensing and proximity data using radiation transfer models that work according to the physics laws and how electromagnetic radiation interacts with trees. The PROSPECT4 model is one of the newest models proposed to estimate the amount of chlorophyll, water content, and leaf dry matter per unit area based on spectral reflectance measurements. In recent years, fires, pests and diseases, climate change, and drought have gradually affected the growth and quality of pistachio species. Since the first signs of stress in trees appear in their leaves, in this study, the need to investigate the quantitative and qualitative status of this species based on the biochemical parameters of its leaves through non-destructive methods of proximity was considered.

    Materials and methods

    20 Pistacia trees were randomly selected in the Kood Siyah forest of Felard section of Chaharmahal va Bakhtiari province. The amount of chlorophyll parameters, equivalent water thickness and leaf dry matter were calculated in the laboratory. Spectral reflectance of leaf samples was measured by SVC HR-1024 spectrometer. Spectral data and values of leaf biophysical and biochemical parameters were entered in the ARTMO toolbox. Then, PROSPECT4 radiation transfer model was used to simulate spectral reflection and estimate water and leaf chlorophyll of Pistacia mutica. Combining the simulations with least squares regression, the performance of PROSPECT4 model in estimating chlorophyll content and leaf water of this species was evaluated.

    Results

    In order to evaluate the model in estimating chlorophyll content and leaf water content, R2 and RMSE indices were used between the measured and estimated values. The results showed that the PROSPECT4 model in combination with the PLS model has good accuracy in estimating leaf water content (R2 = 0.73, RMSE = 0.0028) and leaf chlorophyll (R2 = 0.72, RMSE = 2.61). The results of paired T-test of spectral indices showed that ARI,, ARI2,, DWSI,,NDWI and p550 indices were not significantly different between the measured and simulated reflectance.

    Conclusion

    Based on the results of this study, the combination of radiation transfer model with regression methods such as PLS has great power in predicting tree parameters. Estimation of forest quality parameters in a vast area of Zagros forests using satellite data along with other radiation transfer models using several tree species and a range of parameters, as well as techniques such as ancillary information, multiple solutions, and other regression methods of simulating spectral reflectance can be performed.

    Keywords: Radiative transfer models, Leaf chlorophyll, ARTMO toolbox, Leaf spectral reflectance, Zagros forests
  • حامد خانی پردنجانی*، علی اصغر تراهی، حمیدرضا ریاحی بختیاری، سعید صادقیان، مریم دویستی مغاندری

    جهت تحقق اهداف مدیریتی و بهره برداری از جنگل ها، دسترسی به بخش های مختلف آن ضروری است. این امر از طریق جاده های جنگلی امکان پذیر می شود. تهیه نقشه جاده های جنگلی به روش سنتی خصوصا در مناطق پرتراکم و کوهستانی بسیار وقت گیر و هزینه بر می باشد. لذا در این تحقیق سعی شده با به کارگیری فناوری دور سنجی با استفاده از داده های لیدار موجود در ایران، جاده های مخفی جنگلی استخراج شود. نوآوری تحقیق استفاده از روش پیشنهادی و داده های لیدار جهت استخراج جاده های مخفی جنگلی با دقت زیادتر می باشد. جهت انجام این تحقیق در ابتدا نویزهای موجود در داده های لیدار حذف شد. در ادامه طبق قضیه حد مرکزی و محاسبه ممان سوم آماری (چولگی) داده ها، نقاط غیرزمینی حذف شدند. در این مرحله به اشتباه تعدادی نقاط غیرزمینی به عنوان نقاط زمینی شناخته شد، برای رفع این خطاها با اعمال الگوریتم شیب مبنا با شعاع همسایگی 10 متر و شیب 22 درجه بر روی نقاط حاصل از الگوریتم اول، این نقاط درنهایت حذف و نقاط زمینی استخراج شدند، در ادامه نقاط زمینی استخراج شده شبکه بندی شد. سپس شبکه بندی موجود بر اساس تراکم پیکسل ها به پلی گون تبدیل شد و با بررسی مدل رقومی زمین و همچنین تصاویرهوایی اولتراکم، پلی گون هایی که مربوط به جاده نبودند حذف شدند. خروجی تحقیق تا این مرحله استخراج جاده هایی بود که توسط تاج پوشش جنگل مخفی نمانده بود در نتیجه جهت استخراج قسمت های مخفی جاده، مجددا با اعمال الگوریتم شیب مبنا با شعاع همسایگی 10 متر و  شیب 65 درجه بر روی کل نقاط لیدار و درون یابی نقاط به روش بی اسپیلاین، جاده های مخفی جنگلی استخراج شدند که با متصل کردن و اصلاح کردن پلی گون ها، جاده های خاکی با عرض 3 متر و مسیرهای چوبکشی با عرض 2 متر استخراج شدند. مقایسه نتایج تحقیق با جاده استخراج شده توسط برداشت نقاط زمینی نشان داد معیار کامل بودن، صحیح بودن و کیفیت به ترتیب 82 درصد، 86 درصد و 72 درصد می باشد.

    کلید واژگان: جاده های جنگلی, داده های لیدار, الگوریتم شیب مبنا, مدل رقومی زمین, تصاویر هوایی اولتراکم
    H. Khani Pordanjani*, A. A. Torahi, H. R. Riahi Bakhtiari, S. Sadeghian, M. Divisti Moghandari

    Forest roads are essential for forest management, forest harvesting, wood transportation, recreation, education, research, and forest protection. To meet these needs, forest road networks have been constructed in the northern forests of Iran. Forest road mapping especially over large and mountainous areas is time-consuming and expensive. Today, remote sensing data can be considered as an important tool for forest roads extraction. Therefore, in this research, LiDAR data and UltraCam images were applied in order to extract hidden forest roads. At the first step, noise points in the point cloud data were removed. Then, according to the Central Limit Theorem (CLT), the third statistical moment (amount of skewness) of the data was calculated and the non-ground points were eliminated. At this next step, a number of non-ground points were identified as ground points. In order to eliminate these errors, slope-based algorithm with a radius of 10 meters and a slope of 22 degrees was applied on the points obtained from the first step, these points were eventually removed and the ground points were extracted. Then, extracted ground points were converted to grid. Then the grid was converted to polygon based on the pixel density, by using the DTM as well as UltraCam aerial images, polyglots that were not related to the road were removed. Until this stage, the output was the roads that were not hidden by the forest canopy. Therefore, the hidden parts of the roads were extracted by applying slope-based algorithm with the radius of 10 meters and 65 degrees slope on the whole LiDAR points and interpolating the results by spline interpolation method. By connecting and modifying the polygons, 3m wide dirt roads and 2m wide skidding roads were extracted. The results are evaluated by comparing to manually acquired road data. The quality measures completeness, correctness and quality were 82%, 86% and 72%, respectively.

    Keywords: Forest Roads, LiDAR Data, Slope-base Algorithm, DTM, UltraCam Aaerial Image
  • عاطفه بزرگمهر*، اسماعیل مرادیان، حمیدرضا ریاحی بختیاری، علیرضا داودیان، محسن کریمی، ناهید شبانیان

    امروزه بررسی های زمین شناسی و شناسایی مواد معدنی با استفاده از فن آوری سنجش از دور، جایگاه ویژه ای در تعیین موقعیت کانسارها دارد و می تواند در بخش پی جویی اولیه به کار رود. در این پژوهش، واحدهای کربناتی با خلوص کلسیت بالا با استفاده از داده های چندطیفی استر و سنتینل 2 شناسایی و تفکیک شدند. برای درستی سنجی و تطبیق نتایج، پیمایش صحرایی انجام شد و نمونه های سنگی برداشت شده تجزیه شیمیایی به روش طیف سنجی فلیورسانس پرتوی X (XRF) و تجزیه کانی شناسی به روش پراش پرتوی  X (XRD) شدند. نتایج نشان داد که خلوص کانی کلسیت (CaCO3) در واحد کربناتی شناسایی شده 22/97 درصد است. با پردازش داده های استر، قدرت تفکیک مکانی نوارهای مریی و فروسرخ موج کوتاه با استفاده از داده کمکی سنتینل 2، به 10 متر بهبود یافت. سپس ترکیب نواری 831 و همچنین الگوریتم های حذف پیوستار (CR)، فیلتر تطبیق یافته (MF) و نقشه برداری زاویه طیفی (SAM) در کنار شاخص طیفی کلسیت (CI) برای تشخیص کانی کلسیت اعمال شد. با مقایسه نتایج الگوریتم ها، تصویر برآمده از الگوریتم MF به خاطر شباهتی که به تصویر شاخص طیفی کلسیت داشت در رده بندی به روش SAM استفاده شد و سرانجام نقشه پراکنش کلسیت ایجاد گردید. نتایج به دست آمده از مقایسه میزان تفکیک کانی کلسیت در روش SAM با شاخص طیفی کلسیت نشان داد که در این رده بندی، 66/83 درصد از منطقه های کلسیت دار بدرستی به این کانی تعلق گرفته است. از این رو با استفاده از شاخص ها و روش های رده بندی بر پایه رفتار طیفی، می توان مواد معدنی را با دقت قابل قبول و کمترین هزینه شناسایی کرد.

    کلید واژگان: تصاویر ماهواره ای استر, پی جویی, کانی کلسیت (CaCO3), نقشه برداری زاویه طیفی
    Bozorgmehr Bozorgmehr*, Esmaiil Moradian, Hamidreza Reyahi Bakhtiari, Alireza Davoudian, Mohsen Karim, Nahid Shabanian

    Remote sensing has found a special technique and effective in the geological studies and mineral identification for the determination of minerals in the primary detection. The purpose of this study is to recognize the high purity calcite mineral regions in carbonate units using Aster and sentinel 2 images. Sampling of rocks and laboratory analysis using XRF and XRD for verification. The results showed that 97.22% the purity of calcite mineral (CaCO3) is recognized in carbonate unit. The Sentinel 2 auxiliary data improved the spatial resolution of Aster visible and infrared shortwave bands to 10m. As well as CR, MF and SAM algorithms were calculated beside the calcite spectral index (CI) and RGB:831 image for calcite mineralization. By comparing the results of the algorithms, MF image had resembled to calcite spectral index image, so it was used in SAM method and calcite classification map was calculated. The results of comparing showed that calcite minerals categorized in the SAM method with the calcite index, 83.66% of calcite areas was correctly assigned to this mineral. Therefore, using spectral indexes and classification methods, minerals can be identified with the lowest cost and acceptable accuracy.

    Keywords: Aster images, detection, Cclcite mineral (CaCO3), spectral angle mapper
  • مهدی پژوهش*، مجید محمدیوسفی، افشین هنربخش، حمیدرضا ریاحی بختیاری

    به منظور برنامه ریزی و مدیریت سرزمین لازم است عوامل تاثیرگذار بر تغییرات آن را شناسایی و ارزشیابی کرد. تغییرات کاربری زمین یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار بر فرایندهای آب و هوایی محلی، منطقه ای و جهانی است که به صورت تغییر در نوع استفاده از زمین تعریف می شود و یکی از عوامل مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش حوضه و انهدام تنوع زیستی است. حوضه آبخیز بهشت آباد به عنوان یکی از زیرحوضه های سامانه کارون بزرگ، حدود 70 درصد از جمعیت استان چهارمحال و بختیاری را دربرمی گیرد. به همین دلیل با توجه به اهمیت بالای این حوضه در تامین آب حوضه های دیگر و نیز اهمیت شناخت کاربری های موجود در منطقه در طول چند دهه گذشته، هدف اصلی از این مطالعه، ارزیابی روند تغییرات مکانی کاربری اراضی در حوضه آبخیز بهشت آباد استان چهارمحال و بختیاری با مساحتی حدود 384787 هکتار با استفاده از علم سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی طی یک دوره 25 ساله است. در این تحقیق، ابتدا با تجزیه و تحلیل و پردازش تصاویر ماهواره ای لندست 5 سنجنده TM مربوط به سال های 1991، 2008 و لندست 8 سنجنده OLI سال 2016 و درنظر گرفتن 5 طبقه کاربری شامل اراضی مرتعی، مناطق ساختمانی- شهری، اراضی کشاورزی، اراضی باغی و اراضی بایر، اقدام به تهیه نقشه های کاربری اراضی برای سه مقطع زمانی به روش چشمی و هیبریدی با دقت قابل قبول شد. دقت کلی برای هر یک از نقشه های کاربری به دست آمده برای سال های 1991، 2008 و 2016 به ترتیب برابر 17/92، 29/94 و 41/93 درصد به دست آمد که دلالت بر مقبولیت دقت نقشه های تهیه شده داشت. سپس روند تغییرات کاربری اراضی و سهم هریک از طبقه های کاربری و درصد تغییرات هر یک از کاربری ها طی دو دوره مطالعاتی مشخص شد. نتایج این تحقیق نشان دهنده تغییراتی در سطح حوضه مورد مطالعه است. مساحت اراضی مرتعی در طی دو دوره روند کاهشی، مناطق ساختمانی- شهری روند افزایشی، اراضی کشاورزی در طی دوره اول روند کاهشی و در طی دوره دوم روند افزایشی، اراضی باغی در طی دو دوره روند افزایشی، اراضی بایر در دوره اول روند افزایشی و در دوره دوم روند کاهشی داشته است. در مجموع باید عنوان کرد که در منطقه بهشت آباد شاهد افزایش جایگزینی مراتع با مناطق ساختمانی- شهری، کشاورزی دیم، باغات و اراضی بایر و بروز تخریب پوشش مرتعی در منطقه هستیم.

    کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, سنجش از دور, تفسیر چشمی- هیبریدی, حوضه بهشت آباد
    M. Pajoohesh*, M. Mohammad Yousefi, A. Honarbakhsh, H. R. Reyahi Bakhtyari

    In order to plan and manage the land and its changes, it is necessary to identify and evaluate the factors affecting it. Land use / cover changes are one of the main factors in global environmental change that is defined as a change in the type of land use; it is one of the major factors changing hydrologic flow, land erosion and destruction of biodiversity. The main purpose of this study was to assess the trends of land use changes in Beheshtabad Watershed of Chaharmahal and Bakhtiari Province with an area about 3847 square kilometers by using remote sensing and GIS during a 25-year period. In this research, first, analyzing and pre-processing the satellite images of Landsat 5 TM sensors from 1991 and 2008 were done, and Landsat 8 of OLI sensor of 2016 was applied. Then, by using the hybrid classification method, 5 land use classes including pasture lands, urban-building lands, agricultural lands, garden lands and bare lands, land use maps for the three time periods were prepared. The overall accuracy of the obtained land use maps for 1991, 2008 and 2016, was 92.17%, 94.29% and 93.41%, respectively, indicating the acceptable accuracy of the maps. Then, the process of land use change and the contribution of each land use classes and the percentage of changes in each land use class were determined in two study periods. The results of this study showed some changes occurred in the studied watershed. The total area of pasture lands during two periods indicated the decreasing trend, but urban-building and garden lands during two periods represented the increasing one. Agricultural lands during the first period indicated the decreasing trend and during the second period showed the increasing trend, while bare lands during the first period showed the increasing trend and during the second period, reflected the decreasing trend. In general, it should be noted that in the Beheshtabad watershed, we could see an increase in the replacement of pastures by urban-building class, rainfed agriculture, gardens, and bare lands, the incidence of destruction in the region.

    Keywords: Land Use Changes, Remote Sensing, Hybrid method, Beheshtabad watershed
  • زین العابدین لایقی قلعه سوخته، حمیدرضا ریاحی بختیاری*، علی جعفری

    رشد روزافزون جمعیت شهری، تغییرات اقلیمی، رشد صنعت و در پی آن آلودگی های محیط زیستی سبب شده است که توجه به فضای سبز، با توجه به نقش آن در کاهش آلودگی ها و همچنین تعدیل آب و هوا، بیش از پیش مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گیرد. در این مطالعه، با استفاده از سنجش از دور، سامانه اطلاعات جغرافیایی و عملیات میدانی به بررسی کمیت و کیفیت فضای سبز شهری در سطح منطقه یک شهرداری شهرکرد پرداخته شده است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ای QuickBird استفاده و سرانه ی فضای سبز و نحوه ی پراکنش فضاهای سبز در سطح منطقه یک این شهر، مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. طبقه بندی تصاویر با استفاده از خوارزمیک حداکثر احتمال شاخص  NDVI انجام و کاربری های مختلف در سطح منطقه تفکیک شدند. برای بررسی میزان صحت طبقه بندی، از نقشه ی واقعیت زمینی که با استفاده از ثبت نقاط با GPS تهیه شده بود، استفاده شد. بر اساس نتایج جدول خطا، صحت کلی 91% و ضریب کاپا 85/. به دست آمد. سرانه ی کل فضای سبز (فضاهای سبز عمومی و غیرعمومی) و سرانه پارک برای هر نفر، به ترتیب برابر با 13/87و 12/18مترمربع به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که پراکنش فضاهای سبز از الگوی خاصی پیروی نمی کند اما در تمامی سطح منطقه به صورت عادلانه توزیع شده اند. در نهایت با تشخیص نقاط خالی از فضای سبز و بدون کاربری مسکونی، مکان های مناسب برای احداث فضای سبز و جبران کمبود سرانه پارک پیشنهاد شد.

    کلید واژگان: سنجش از دور, تصاویر ماهواره ای QuickBird, سامانه اطلاعات جغرافیایی, صحت کلی, سرانه فضای سبز
    Zeynallah Layghi, Hamid Reza Riyahi Bakhtyari *, Ali Jafari

    Increasing urban population growth, industrialization and climate change have led to environmental pollution and therefore attracted attention of city managers and planners to green space, due to its key role in reducing pollution and climate effects. In this study, using remote sensing, geographic information system and field works, the quantity and quality of urban green space in a district one of Shahrekord municipality has been investigated. QuickBird satellite images with high spatial resolution were used to calculate per capita green space and the distribution of green spaces in the concerned municipal district of Shahrekord city. To discriminate different land uses in the study area, image classification was performed using NDVI index and maximum likelihood algorithm. To assess the accuracy of the classification results, the ground truth map was prepared using field works and recording of ground points by GPS. Based on the error matrix, the overall accuracy of 91% and kappa coefficient of 0.85 were obtained. The total per capita green space (public and non-public green spaces) and per capita park for each person was 13.87 and 12.18 square meters respectively. Moreover, the results showed that the distribution of green spaces does not follow a specific pattern, but distributed equally and fairly throughout the region. Finally, with the recognition of empty spaces without any residential applications, suitable places for green spaces establishment and compensating for the lack of per capita park were proposed.

    Keywords: Remote Sensing, QuickBird satellite images, Geographic information system, overall accuracy, Green spaces per capita
  • یاسمن لهرابی، مژگان عباسی، علی سلطانی، حمیدرضا ریاحی بختیاری *

    نقشه تیپ جنگل یکی از ضروری ترین نقشه های موضوعی برای مدیریت اکوسیستم جنگل است. تهیه نقشه تیپ با استفاده از روش های میدانی یا عکس های هوایی، سخت و با صرف زمان و هزینه زیاد همراه است. در مقابل، داده های ماهواره ای با ویژگی های خاص خود مانند دید وسیع و یکپارچه، پوشش تکراری، فراهم آوردن داده های بهنگام و استفاده از قسمت های مختلف طیف الکترومغناطیسی جهت ثبت خصوصیات پدیده ها، امکان مناسبی را در این زمینه فراهم می کنند. این پژوهش با هدف تهیه نقشه تیپ بخشی از جنگل های زاگرس مرکزی (ذخیره گاه جنگلی چهارطاق) با داده های سنجنده OLI ماهواره لندست هشت مربوط به شهریورماه 1395 انجام شد. نقشه واقعیت زمینی از طریق پیمایش زمینی بر اساس محاسبه تراکم درختان غالب و سطح تاج پوشش درختان با بهره گیری از اطلاعات نوع گونه، موقعیت و مساحت تاج پوشش درختان تهیه شد. به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی داده های چند طیفی، فنون مختلف ادغام روی تصاویر اعمال شد. بهترین نتیجه حاصل از خوارزمی حداکثر احتمال، مقادیر شاخص کاپا و صحت کلی برابر 57/0 و 63 درصد را در مقایسه با نقشه واقعیت زمینی بر اساس تراکم درختان در منطقه نشان داد. نتایج نشان داد تصاویر این سنجنده با توجه به تنوع زیاد گونه های گیاهی منطقه، قابلیت متوسطی برای تهیه نقشه تیپ جنگل را دارند.

    کلید واژگان: داده های لندست 8, ذخیره گاه جنگلی چهارطاق, طبقه بندی, نقشه تیپ جنگل
    Yasaman Lohrabi, Mozhgan Abasi, Ali Soltani, Hamid reza Riyahi bakhtyari *

    The forest type map is one of the most important thematic maps for forest ecosystem management. Forest mapping using field methods or aerial photos is labor-intensive and time consuming. In contrast, satellite data with its own characteristics like large and repetitive coverage, update and useful information in various wavelengths provides a good opportunity in this regard. This research was carried out with the aim of providing forest type map of central Zagros forests (Chahartagh forest reservoir), of Iran, using the Landsat 8 Operational Land Imager (OLI) data, in August 2016.Two ground-truth maps based on tree density and tree crown area were prepared by field surveying. Moreover, ancillary data such as tree species, location and crown area was taken. In order to increase the spatial resolution of multispectral bands, various image fusion techniques were applied. The best result obtained by the maximum likelihood algorithm with kappa coefficient and overall accuracy values of 57 and 63%, respectively. Due to high species diversity in this area the results showed that the OLI images have a moderate capability to produce forest type maps in Zagros forest.

    Keywords: Landsat-8 images, Chahartagh forest reservoir, Classification, Forest type map
  • حامد خانی پردنجانی *، سعید صادقیان، حمیدرضا ریاحی بختیاری
    تولید مدل های رقومی زمین در مناطق جنگلی با چالش زیادی روبرو است. امروزه تکنولوژی لیزر اسکنر هوایی به دلیل قابلیت نفوذ پالس لیزر در پوشش گیاهی برای تهیه مدل رقومی زمین به خصوص در مناطق جنگلی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. تولید مدل رقومی زمین با استفاده از داده های لیدار شامل دو مرحله اساسی فیلتر کردن و درونیابی می باشد. تاکنون الگوریتم های فراوانی برای فیلتر کردن خودکار داده های لیزر اسکن پیشنهاد شده است، توانایی و قابلیت این الگوریتم ها برای حذف نقاط غیرزمینی از نقاط زمینی متفاوت می باشد، هدف این تحقیق تلفیق دو الگوریتم برای رسیدن به دقت بالاتری می باشد. بدین صورت ابتدا با حذف نویز از داده های لیدار و محاسبه ممان سوم آماری (چولگی) و اعمال الگوریتم شیب مبنا نقاط زمینی از نقاط غیرزمینی جدا شدند. مقدار چولگی داده های لیدار برابر با 48/0+ شد بنابراین نقاطی که دارای ارتفاع بالاتری بودند به عنوان عارضه شناخته شده و حذف شدند، در ادامه برخی از نقاط غیرزمینی به اشتباه به عنوان نقاط زمینی شناخته شده بود که با اعمال الگوریتم شیب مبنا این نقاط نیز حذف شدند. الگوریتم شیب مبنا بر روی ابر نقاط با پنج آستانه شیب 18، 20، 22، 24 و 26 درجه پس از محاسبه خطاهای نوع اول، نوع دوم و مجموع، بهترین آستانه شیب 22 درجه شناخته شد، اعمال گردید. در آخر با درونیابی نقاط زمینی با روش بی-اسپیلاین مدل رقومی زمین تولید شد. نتایج نشان داد که مدل رقومی تولید شده دارای دقت ارتفاعی 21 سانتی متر دقت قابل قبولی در مقایسه با تحقیقات قبلی دارد و همچنین دقت کاربر و دقت تولید کننده مربوط به نقاط زمینی به ترتیب 38/93 و 5/94 درصد و برای نقاط غیرزمینی به ترتیب 5/94 و 2/95 درصد بدست آمد که نشان دهنده این موضوع می باشد که جداسازی نقاط زمینی و غیرزمینی با دقت زیاد انجام شده است.
    کلید واژگان: مدل رقومی زمین, لیزر اسکنر هوایی, الگوریتم شیب مبنا, ممان سوم آماری, داده های لیدار, الگوریتم بی, اسپیلاین
    H. Khani Pordanjani *, S. Sadeghian, H. R. Riahi Bakhtiari
    Producing digital elevation models (DTMs) for forested areas is a challenging task. Nowadays, because of the capability of LiDAR pulses to penetrate through the vegetation canopy, airborne laser scanner technology has attracted enormous interest for DEM extraction especially in forested terrain. Producing Digital Terrain Models from airborne LiDAR data consist of two main steps of filtering and interpolation. Several automatic filtering algorithms for laser scanning data have been proposed. The capability of these algorithms to separate ground and non-ground points is not the same. The aim of this study is to combine two algorithms to achieve higher accuracy. In order to separate ground from non-ground points at first, noise was removed from LiDAR data, then the third moment (skewness) was calculated and finally slope-based algorithm was applied. The skew amount of LiDAR data was equal to 0.48; so the points with greater height were recognized as object points and removed from point clouds. Some of the non-ground points were recognized by mistake as the ground points which were removed by applying slope-based algorithm. Slope-based algorithm with five threshold slopes 18, 20, 22, 24 and 26 degrees was applied on point clouds and after calculating type I, type II and total errors the best threshold slope of 22 degrees was found and implemented. Finally, a digital terrain model was produced by B-spline interpolation method. The results showed 21 cm vertical accuracy for produced digital elevation model which comparing to previous works was acceptable. User's and producer's accuracy for ground points was 93.38 and 94.5 and for non-ground points was 94.5 and 95.2, respectively. This accuracy indicates that the ground and non-ground points were separated very carefully.
    Keywords: Digital Terrain Models, Laser Air Scanner, Slope, based Algorithm, Third Moment, Data Lidar, B, spline Algorithm
  • بهروز ابراهیمی هروی، کاظم رنگزن، حمیدرضا ریاحی بختیاری، ایوب تقی زاده
    دما یکی از شاخص ترین پارامتر های اقلیمی و از اصلی ترین عوامل اثرگذار در برنامه ریزی شهر ها محسوب می شود زیرا هدایت کننده نوع تسهیلات اختصاص یافته در شهر ها و حتی تعیین کننده ساختار، شکل و بافت شهری است. دمای سطح فاکتور اصلی در تعادل انرژی کره زمین بوده و به عنوان ورودی مدل های تغییرات آب وهوایی و جزایر حرارتی شهری به کار می رود. دمای کلان شهرها در مقایسه با مناطق شهری و روستایی اطراف بیش تر و مشهودتر است که به این پدیده «جزیره حرارتی شهری» گفته می شود. کلان شهر کرج سومین کلان شهر بزرگ و دومین شهر مهاجرپذیر ایران (پس از کلان شهر تهران) است و به علت داشتن چنین جایگاهی، بررسی حرارتی آن بیش از پیش احساس می شود. در این تحقیق دمای سطح زمین در کلان شهرکرج با استفاده از تصاویر ماهواره لندست8 (چهار تصویر) در سال های 2013 و 2014، به کمک روش های گوناگون استخراج شد. روش های مورد استفاده شامل پنجره تکی، سبال، استفان- بولتزمن، تک کانالی (توسعه داده شده توسط مونیوس و سوبرینو[1]، 2003)، تک کانالی (توسعه داده شده توسط مونوس و همکاران، 2014)، پنجره مجزا و دفتر علوم لندست است. در نهایت، با استفاده از شاخص آماری میانگین خطای مطلق روش های گوناگون مقایسه شد و بهترین روش، به واسطه نزدیکی به داده زمینی انتخاب شد. نتایج نشان داد بهترین روش مورد استفاده روش سبال باند 11 با مقدار میانگین خطای مطلق 98/7 است؛ ضمن آن که در حالت کلی، باند 11 ماهواره لندست 8، به منظور استخراج دمای سطح زمین نتایج قابل اعتمادتری نسبت به باند 10 تولید می کند. همچنین بررسی نتایج در تاریخ های مختلف مشخص کرد تصاویر نیمه دوم سال در مقایسه با نیمه اول سال، تخمین دقیق تر و نتایج نزدیک تری به واقعیت تولید می کنند.
    کلید واژگان: دمای سطح, تصاویر حرارتی, ماهواره لندست, سنجش از دور, کلان شهر کرج, میانگین خطای مطلق
    Ebrahimi Heravi B., Rangzan K., Riahi Bakhtiari H.R., Taghi Zadeh A
    Temperature is one of the most significant climatic parameters and is among the main factors affecting urban planning. It is a significant determinant of the dedicated facility in the cities and can even determine the urban structure, shape and texture. Land Surface Temperature is a key indicator for energy balance at the Earth and can be used as an input for models of climate change, Urban Heat Islands, etc. The Land Surface Temperature in Metropolitan is higher than the surrounding area and this phenomenon called the Urban Heat Island. Karaj metropolitan is the third largest city and the second host city of Iran. Given this position, it is necessary to require to check the temperature in this metropolitan more than ever. In this study, the Land Surface Temperature of the Karaj Metropolitan was extracted by using Landsat8 images (4 images) in years of 2013 and 2014. Methods used to extract the Land Surface Temperature include: Mono Window, SEBAL (Surface Energy Balance Algorithm for Land), Stephan-Boltzmann, Single-Channel (developed by Munoz and Sobrino, 2003), Single-Channel (developed by Munoz et al, 2014), Split Window and Landsat Project Science Office. All used methods were compared by using Mean Absolute Error (MAE) indices and finally, the best method was chosen by its proximity to ground data. Results showed that the best method is SEBAL (Band 11) with the MAE equal to 7.98. In general, band 11 of Landsat 8 compared to band 10 has produced more reliable results for extracting Land Surface Temperature. Further analysis of the different dates indicated that the images of the second half of the year produced more accurate and reliable results compared to the first half of the year.
    Keywords: Surface Temperature, Thermal Images, Landsat Satellite, Remote Sensing, Karaj Metropolitan, Mean Absolute Error
  • بابک ارجمند *، حمیدرضا ریاحی بختیاری
    با ظهور و فعالیت ماهواره های باقدرت تفکیک مکانی زیاد در دو دهه اخیر، استخراج عوارض و پدیده های زمینی از تصاویر ماهواره ای، موردتوجه بسیاری از محققین قرارگرفته است. راه، به عنوان یکی از عوارض زمینی از اهمیت زیادی در امور زیربنایی، حمل ونقل و مدیریت برخوردار است. استخراج شبکه راه های شهری با استفاده از روش های مختلف موضوع تحقیقات زیادی بوده است. استخراج راه های کوهستانی از تصاویر ماهواره ای به دلیل تباین کم با محیط اطراف، ساختار هندسی پیچیده و دور بودن از مراکز شهری پرتردد تاکنون کمتر موردتوجه قرارگرفته است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای کوئیک برد برای استخراج راه استفاده شده است. به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی تصاویر چند طیفی، فرآیند تلفیق باند پانکروماتیک و باندهای چند طیفی با استفاده از روش جدید Esri انجام شد. استخراج راه با استفاده از طبقه بندی پیشرفته شی گرا انجام و نتایج حاصل از آن موردبررسی صحت قرار گرفتند که دقت کلی برای طبقه بندی شی گرای قانون مبنا 93% و الگو مبنا 92%، به دست آمدند. با توجه به نتایج مطلوب تر طبقه بندی شی گرای قانون مبنا، دقت نهایی برای محور مرکزی استخراج شده راه توسط آن 87% و RMSE آن نسبت به داده های مرجع 1/1 پیکسل به دست آمد. با توجه به پیچیدگی های توپوگرافیک منطقه و قدرت تفکیک مکانی تصویر، نتایج نشان داد طبقه بندی پیشرفته شی گرا در استخراج پدیده های زمینی همگن، خصوصا راه از قابلیت خوبی برخوردار است.
    کلید واژگان: استخراج راه کوهستانی, تصویر ماهواره کوئیک برد, طبقه بندی شی گرای قانون مبنا و الگو مبنا, تلفیق به روش Esri
    B. Arjmand *, H. R. Riyahi Bakhtyari
    With the advent of the high spatial resolution satellites in recent years, feature extraction has attracted the attention of many researchers. Road has a great importance in infrastructure, transportation and management. The extraction of urban road network has been the subject of numerous studies. Because of its low contrast, complex geometric structure and far away from crowded city centers, mountain road extraction from satellite images has been less studied. In this study to extract mountain roads QuickBird satellite imagery was used. In order to increase the spatial resolution of multispectral images, panchromatic and multispectral bands were fused using novel Esri method. Rod extraction was performed using advanced object-oriented classification methods and the results were evaluated. The overall accuracy for Object-oriented rule-based and Example-based classification methods was 93% and 92% respectively. Considering the results, road's central axis was extracted from the region generated by the Object-oriented rule-based method. Final accuracy of central axis was 87% and RMSE 1.1 pixel comparing to the reference data. Due to the Topographic complexity of the area and spatial resolution of the images, the results showed that advanced Object-oriented classification method has a good capability to extract homogeneous terrestrial objects especially the roads.
    Keywords: Extract the Mountain Roads, QuickBird Satellite Images, Object, Oriented Rule, Based, Example, Based Classification, Image Fusion, Esri Method
  • بهروز ابراهیمی هروی*، کاظم رنگزن، حمیدرضا ریاحی بختیاری، ایوب تقی زاده
    درجه حرارت سطح زمین یک شاخص اصلی تعادل انرژی در کره زمین می باشد و به عنوان ورودی داده در مدل های تغییرات آب و هوایی، جزایر حرارتی شهری، انتخاب بهترین زمان برای فعالیت های کشاورزی، مطالعه آتشفشان ها، فعالیت های زمین گرمائی و شناسایی آتش سوزی استفاده می گردد. در این تحقیق درجه حرارت سطح زمین در سال های 1985 تا 2003 با استفاده از 4 تصویر از سنجنده های TM وETM+ استخراج شد. روش های مورد استفاده برای استخراج درجه حرارت سطح زمین شامل دفتر علوم لندست، پنجره تکی، سبال، استفان- بولتزمن و تک کانالی می باشد. به دلیل کثرت روش ها و تعداد تصاویر مورد استفاده در این تحقیق و همچنین به منظور مشخص نمودن کارآمدترین روش استخراج درجه حرارت سطح زمین از نظر نزدیکی به داده های زمینی، استفاده از یک روش آماری برای انتخاب بهترین روش اجرا شده، مورد نیاز است. شاخص آماری مورد استفاده در این تحقیق، شاخص میانگین خطای مطلق می باشد. نتایج نشان داده است که در بین روش های مورد استفاده بهترین روش در هر دو سنجنده TM و ETM+، روش استفان- بولتزمن می باشد که در آن مقادیر شاخص میانگین خطای مطلق برای سنجنده های TM و ETM+ به ترتیب برابر با 3/4 و 8/6 بوده و کمترین مقدار را در بین سایر نتایج دارا می باشد.
    کلید واژگان: جزایر حرارتی شهری, درجه حرارت سطح زمین, ماهواره لندست, میانگین خطای مطلق, اراضی کرج
    Behrouz Ebrahimi Heravi *, Kazem Rangzan, Hamidreza Riahi Bakhtiari, Ayoub Taghizadeh
    Land surface temperature is a key indicator of energy balance. Besides, it serves as input data for models of climate change, agriculture, meteorology, urban heat islands, choosing the best time to agricultural activities, study of volcanic and geothermal activity, and fire detection. In this study land surface temperature has been extracted by available methods using 4 images of TM and ETM+ sensors of Landsat in span years of 1985 to 2003. The methods of land lurface temperature extraction included landsat project science office, mono window, SEBAL, Stefan-Boltzmann and single channel. Because of the multiplicity of methods and the number of images used in this study using a statistical method is required. It is required to determine the most efficient extraction method of land surface temperature, which is close to the existing field data. The statistical indicator used in this study was a mean absolute error (MAE). The results indicated that Stefan-Boltzmann method was the best method for both TM and ETM+ sensors. The MAE values for TM and ETM+ were 4.3 and 6.8 respectively, which showed a minimum value among other results.
    Keywords: Urban heat islands, Land surface temperature, LandSat satellite, Mean absolute error, Karaj land
  • هانی رضاییان*، حمیدرضا ریاحی بختیاری، جواد سدیدی، مهندس بهاره فولادلو
    زیان های مالی و انسانی ناشی از روان شدگی جریان های سطحی از جمله سیلاب ها و نشت مواد شیمیایی مضر لزوم مدل سازی و پیش بینی این مخاطرات را الزامی می نماید. در این راستا بررسی میزان صحت مدل مزبور از نظر میزان شباهت با شرایط واقعی و همچنین آنالیز ترکیبی دقت نتایج حاصله ناشی از داده ها و الگوریتم استفاده شده در مدل حائز اهمیت می باشد. در این مقاله مدلی براساس یکی از الگوریتم های شبیه سازی جریان های سطحی چندجهتی موسوم به D-Infinity، که از سطح بالاتری از صحت و نزدیکی به واقعیت نسبت به سایر مدل های مطرح برخوردار می باشد، را ارائه نموده است. همچنین دقت مدل مزبور از طریق بکارگیری روش MonteCarlo برای آنالیز حساسیت مدل در نتیجه استفاده از داده های استاندارد موجود در ایران، بالاخص داده مدل ارتفاعی رقومی زمین در محدوده مناطق خشک و بیابانی که مستعد ایجاد جریان های سطحی ناشی از وقوع پدیده هایی چون بارش و مشخصا منطقه مطالعاتی استان بوشهر، مطالعه گردیده است. نتایج حاصله موید وجود ارتباطی مستقیم میان تغییرات ارتفاعی، شیب و انحنا با جهت جریان است که در شرایط واقعی نیز چنین وضعیتی حاکم است و سطح حساسیت هر یک را تشریح می نماید. در این میان پارامتر شیب با آماره های کشیدگی 8477/0 و نرمی 1936/4 بعنوان مناسبترین پارامتر، از لحاظ تمایل به سمت ثبات و مقاومت در برابر نویز، برای ارزیابی ثبات جریان معرفی شده است.
    کلید واژگان: مخاطره, جریان سطحی چند جهتی, D, Infinity, آنالیز حساسیت, روش MonteCarlo
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال