حمیدرضا عبدالصمدی
-
زمینه
نظر به نقش احتمالی فاکتور رشد اندوتلیال عروق در بروز ضایعات لیکن پلان دهانی، بررسی آن در این بیماران ضروری به نظر می رسید.
هدفهدف مطالعه حاضر، تعیین میزان فاکتور رشد اندوتلیال عروق در بیماران مبتلا به لیکن پلان دهانی بود.
روش هادر این مطالعه مرور نظام مند و متا آنالیز پایگاه داده های الکترونیک PubMed، Web of Science و Scopus مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار استاتا 14 در سطح اطمینان 95% و مدل اثر تصادفی بررسی شد. برای اندازه گیری اختلاف میانگین فاکتور رشد اندوتلیال عروق دو گروه سالم و مبتلا به لیکن پلان دهانی از تفاوت میانگین استاندارد شده استفاده شد. ناهمگنی داده ها با استفاده از شاخص 2I بررسی شد.
یافته هامیانگین فاکتور رشد اندوتلیال عروق دو گروه اختلاف معناداری نداشت (تفاوت میانگین استاندارد شده: 0/46، فاصله اطمینان 95%: 3/05-,2/13-، 0/730P=) و شاخص 2I نشان دهنده ناهمگونی در نتیجه مطالعات بود (% 97/9=2I). بر اساس روش تشخیصی ایمونوهیستوشیمیایی میانگین فاکتور رشد اندوتلیال عروق اختلاف معناداری بین دو گروه داشت (تفاوت میانگین استاندارد شده: 3/30، فاصله اطمینان 95%: 0/36-,6/25) ولی بر اساس روش الایزا اختلاف معنادار نبود 0/530=P).
نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه حاضر، میانگین فاکتور رشد اندوتلیال عروق در بیماران لیکن پلان دهانی بیشتر از گروه سالم بود، لذا فاکتورهای سرمی که بیانگر میزان رشد عروق اندوتلیال هستند، می توانند به عنوان یک عامل موثر در بروز لیکن پلان دهانی در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: لیکن پلان دهانی, فاکتور رشد اندوتلیال, متا آنالیز, بیماری های دهانBackgroundAccording to the possible role of Vascular Endothelial Growth Factor (VEGF) in the incidence of oral lichen planus lesions, it seems necessary to evaluate it in patients with Oral Lichen Planus (OLP).
ObjectiveThe present study aims to investigate the level of VEGF in patients with OLP.
MethodsIn this systematic review and meta-analysis study, the search was conducted in online databases including PubMed, Web of Science and Scopus. Data were analyzed in Stata14 software at 95% Confidence Interval (CI) and using a random effect model. The standardized mean difference was used to measure the difference in VEGF level between the two groups of controls and OLP. Data heterogeneity was quantified by I2 index.
ResultsThere was no significant difference between the two groups in the VEGF (Standardized mean difference= 0.46, 95% CI: -2.13,-3.05, P=0.730) and I2 index showed a significant heterogeneity among the results of studies (I2=97.9%). Based on the results of immunohistochemistry, there was a significant difference in the VEGF level between the two groups (Standardized mean difference= 3.30, 95% CI: 6.25,-0.36), but the difference between the two groups was not statistically significant using ELISA method (P=0.530).
ConclusionThe VEGF level in patients with OLP is higher than in healthy people. Therefore, the serum factors which indicate VEGF should be considered as an effective risk factor of OLP.
Keywords: Oral lichen planus, Vascular Enodthelial Growth Factor, Meta-analysis, Oral diseases -
مقدمهبا توجه به شیوع عفونت های قارچی، طعم تلخ نیستاتین و نیاز به مصرف مکرر آن، جایگاه گیاهان دارویی و گرایش جهانی به طب گیاهی مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر مهاری اسانس گیاهان آویشن مرتعی و آویشن کوهی بر روی رشد کاندیدا آلبیکنس و مقایسه آن با نیستاتین انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه آزمایشگاهی، حداقل غلظت مهاری و قارچ کشی اسانس آویشن مرتعی و آویشن کوهی بر رشد کاندیدا آلبیکانس بررسی گردید، سپس قطر هاله عدم رشد کاندیدا آلبیکانس در مجاورت حداقل غلظت مهاری و قارچ کشی اسانس ها با قطر هاله عدم رشد کاندیدا در مجاورت نیستاتین مقایسه گردید. داده ها توسط نرم افزار SPSS و آزمون آنالیز واریانس یک سویه در سطح معنی داری 05/0=P ارزیابی شد.یافته هادر این مطالعه، حداقل غلظت مهاری گیاه آویشن مرتعی و آویشن کوهی به ترتیب μl/ml 2/4 و μl/ml 3/3 و حداقل غلظت قارچ کشی این دو گیاه هم به ترتیب μl/ml 2/4 و μl/ml 4 محاسبه گردید. اندازه هاله عدم رشد گیاه آویشن مرتعی در مجاورت حداقل غلظت مهاری و قارچ کشی به ترتیب 5/19 و 95/18 میلی لیتر و برای گیاه آویشن کوهی به ترتیب 4/18 و 05/21 میلی متر بود. نتایج آزمون آماری نشان داد این مقادیر تفاوت معنی داری با نیستاتین نداشتند. (05/0نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه حاضر، اسانس دو گیاه مورد مطالعه در حداقل غلظت مهاری و قارچ کشی خود، دارای اثر مهاری مناسبی بر روی رشد قارچ کاندیدا آلبیکنس می باشد و اثر مهاری آن ها قابل مقایسه با نیستاتین است.کلید واژگان: کاندیدا آلبیکنس, آویشن مرتعی, آویشن کوهی, نیستاتینIntroductionViewing to the increased incidence of candidiasis, the bitter taste of nystatin, and the need for its repeated administration, the role of medicinal plants as well as global trends in herbal medicine, the present study was performed to compare the inhibitory effect of Thymus eriocalyx and Thymus kotschyanus with nystatin on the growth of Candida albicans.Materials and MethodsIn this in vitro study the minimum inhibitory and fungicidal concentration of essential oils of Thymus eriocalyx and Thymus kotschyanus on the growth of Candida albicansans was determined and then the diameter of growth inhibition of the two plants adjacent minimum inhibitory and fungicidal concentration were compared with inhibition zone of nystatin. Data was analysed by SPSS using one-way ANOVA at the significance level of 0.05.ResultsIn this study the minimum inhibitory concentration of plant Thymus eriocalyx and Thymus kotschyanus was 4.2 μl/ml and 3.3 μl/ml respectively and minimum fungicidal concentrations of these two plants, was 4.2μl/ ml and 4 μl/ ml, respectively. The diameter of growth inhibition zone of Thymus eriocalyx in MIC and MFC was 19.5 mm and 18.95 mm; respectively. These diameters were 18.4 mm and 21.05 mm for Thymus kotschyanus in MIC and MFC; respectively. The results of statistical analysis showed no significant difference between the diameter of growth inhibition zone of essential oils and nystatin (P>0.05).ConclusionBased on the results of present study, the essential oil of Thymus eriocalyx and Thymus kotschyanus have appropriate inhibitory effects on the growth of the Candida albicans. The inhibitory effect of these essential oils is comparable with nystatin.Keywords: Candida albicans, Thymus eriocalyx, Thymus kotschyanus, nystatin
-
مقدمه و هدفبا توجه به شیوع بیماری دیابت و عوامل متعددی که در پاتوژنز بیماری دخیل هستند، شناخت مکانیزم دفاعی آنتی اکسیدانی بزاق در برابر رادیکال های آزاد ممکن است بتواند راهکارهای مفیدی در تشخیص و ارزیابی بیماری دیابت ارائه دهد. لذا هدف از این مطالعه تعیین میزان آنزیم پاراکسوناز و ظرفیت تام آنتی اکسیدان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.روش کاردر این مطالعه مورد- شاهدی 40 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 (20 مرد و 20 زن) با محدوده سنی 60-40 سال و 40 فرد سالم بعنوان گروه شاهد انتخاب شدند. 5 میلی لیتر بزاق غیر تحریکی با استفاده از روش spitting جمع آوری گردید. میزان اندازه گیری آنزیم پاراکسوناز (PON1) توسط کیت Human Paraoxonase Elisa واندازه گیری ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) توسط روش Ferric Reducing Ability of Plasma; FRAPانجام گردید. سپس کلیه داده ها با استفاده از آزمون های پارامتریک و غیر پارامتریک توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایجمیانگین PON-1 در گروه مورد برابر 099/2± 05/8 و در گروه شاهد برابر با 957/2 ±98/9 بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (001/0(P=. میزان TAC در براق بیماران برابر با 229/191±38/377 و در گروه شاهد برابر با 105/189±25/402 بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (56/0(P=. نتیجه نهایی: میزان فعالیت آنزیم پاراکسوناز و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بزاق در افراد مبتلا به دیابت نوع دو کاهش می یابد. ضمنا میزان لیپوپروتین های کم چگال در سرم افراد مبتلا به دیابت در مقایسه با افراد سالم بالاتر است.
کلید واژگان: آنتی اکسیدان ها, آنزیم ها, بزاق, دیابت شیرین, نوع 2Introduction &ObjectiveSalivary antioxidants play important roles in the defensive mechanism of saliva against free radicals. Due to Prevalence of diabetes and numerous factors associated in its pathogenesis, understanding the defensive mechanism of salivary antioxidant against free radicals can provide helpful strategies in diagnosis and evaluation of diabetes. The aim of this study was evaluation of the paraoxonase (PON1) levels and total antioxidant capacity (TAC) of saliva in diabetic subjects.Materials and MethodsIn this case -control study, 40 patients diagnosed with type II diabetes (20 males and 20 females) aged between 40 to 60 years and 40 healthy controls were selected. 5 mL unstimulated saliva samples using Spiting method were collected. PON-I and TAC levels were examined using FRAP (Ferric Reducing Ability of Plasma) methods. The data were ana-lyzed by t- test or its non parametric equivalent tests.ResultsMean PON-I in the subjects and control group were 8.05±2.099 nmol /ml 9.98 ±2.957 nmol/ml, respectively and the difference was significant (P=0.001) TAC in saliva of the sub-jects and control group were 377.38 ±191.229 and 402.25±189.105 and no significant differ-ence was found (P=0.56).ConclusionThe level of salivary TAC, PON-1 of patients with type II diabetes was lower than healthy controls. Additionally, plasma low density lipoproteins level of the diabetic subjects was higher compared with the healthy ones.Keywords: Antioxidants, Diabetes Mellitus, Type 2, Enzymes, Saliva -
پیش زمینه و هدفازآنجایی که ضایعات دهانی می تواند از اولین علایم بیماری ایدز در بیماران آلوده به HIV و نشان دهنده پیشرفت بیماری و کاهش لنفوسیت های CD4 مثبت باشد، این مطالعه با هدف تعیین شیوع ضایعات بافت نرم دهان و ارتباط آن با شمارش لنفوسیت های CD4 مثبت در افراد آلوده به HIV انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه مقطعی– تحلیلی که در سال 91 بر روی بیماران مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی (ره) و مسیح دانشوری تهران انجام شد، 52 بیمار که بیش از 6 ماه از بیماری آن ها گذشته بود مورد بررسی قرار گرفتند. ضایعات دهانی بر اساس معیارهای European Commission Clearinghouse (ECC) طبقه بندی گردید و شمارش CD4 به روش فلوسیتومتری انجام شد و داده ها توسط آزمون Mann – whitney U آنالیز گردید.یافته هااز 52 نفر بررسی شده در این مطالعه 44 نفر (6/84 درصد) مرد و 8 نفر (4/15 درصد) زن بودند که میانگین سنی آن ها 77/7±34 بود. 32 نفر از بیماران (5/61 درصد) از داروهای ضدویروس HAART، 15 نفر (8/28 درصد) از داروهای ضد سل و 5 نفر (6/9 درصد) از هر دو دسته دارویی فوق استفاده می کردند. در این مطالعه، کاندیدیازیس اریتماتوز، التهاب گوشه لب و پوسیدگی های Rampant به ترتیب شایع ترین تظاهرات دهانی بودند. متوسط شمارش سلول های CD4 برابر با 298 394 بود. در این مطالعه 15 نفر (8/28 درصد) فاقد نقص ایمنی، 20 نفر (5/38 درصد) دارای نقص ایمنی متوسط و 17 نفر (7/32 درصد) دارای نقص ایمنی شدید بودند. التهاب گوشه لب با نقص ایمنی شدیدتر و پوسیدگی های Rampant با نقص ایمنی خفیف تر همراه بود.نتیجه گیریبر اساس یافته های مطالعه حاضر بجز عفونت های قارچی از جمه کاندیدیازیس اریتماتوز و پسودوممبرانوز دهانی، سایر تظاهرات دهانی در مبتلایان به بیماری AIDS یا افراد آلوده به ویروس HIV با شدت نقص ایمنی بیماران و شمارش سلول های CD4 آن ها ارتباط مشخصی نداشت. هرچند انجام مطالعات بیشتر در سایر گروه های جمعیتی نیز ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: ویروس نقص سیسیتم ایمنی, تظاهرات دهانی, شمارش CD4, ایدزBackground and AimsAs oral lesions could be one of the first clinical signs in HIV infected patients and an indicator of CD4+ decrease، this study was aimed to determine the prevalence of oral soft tissue lesions and their relationship with CD4+ lymphocyte in HIV infected patients.Materials and MethodsIn this analytical-cross-sectional study performed on subjects attending to Imam Khomeyni and Masih Daneshvari hospitals of Tehran، 52 patients with at least 6 months of infection were evaluated. Oral lesions were evaluated according to ECC (European Commision Clearinghouse) and CD4 counts were measured by flow cytometry method. The data were analyzed using Mann Whitney test.ResultsOut of 52 evaluated patients، 44 males (84. 6%) and 8 females (15. 4%) with mean age of 34±7. 77 were participated. 32 (61. 5%) patients were under HAART، 15 (28. 8%) used anti tuberculosis medicines and 5 (9. 6%) patients received both above mentioned treatment. In this study the most common oral lesions were erythematous Candidiasis (40. 4%)، angular cheilitis (25%) and rampant caries (23. 1%). In the present study، 15 (28. 8%) patients had no immunosuppression، 20 (38. 5%) and 17 (32. 7%) patients had moderate and sever immunosuppression، respectively. In the current study، angular cheilitis were accompanied with sever immunosuppression and rampant caries were related to the mild immunosuppresion.ConclusionAccording to the results of the present study، except fungal infections including oral erythematous and pseudo membranous candidiasis، other oral manifesation of patients with AIDS or HIV infected patients had no relationship with CD4 counts. However further study in other population is recommended.Keywords: HIV, Oral manifestations, CD4 count, AIDS -
مقدمه
اوستئوسارکوما تومور بدخیم اولیه استخوانی است که در آن سلولهای مزانشیمال بدخیم، استئوئید تولید می کنند. اوستئوژنیک سارکومای استخوانهای فک غیر شایع بوده و حدود 8-4 درصد تمام موارد این تومور را شامل می گردد.
معرفی بیمار: در این گزارش به شرح یک مورد از این ضایعه در مندیبل بصورت یک ضایعه اگزوفیتیک طی مدت یک سال با سطح صاف در ناحیه دندان مولر پائین در زنی29 ساله پرداخته شده است. بر اساس علائم بیمار، تشخیص احتمالی لنفوم و تومورهای بدخیم مزانشیمال مطرح شد. با انجام بیوپسی انسیژنال و بررسی های هیستوپاتولوژیک تشخیص ضایعه یک استئوسارکوما بود.
نتیجه نهایی: بیمار بعد از جراحی برای بررسی بیشتر و ادامه درمان به بخش انکولوژی بیمارستان امام خمینی تهران ارجاع داده شد.کلید واژگان: تومور استخوانی بدخیم, فک پائینIntroductionOsteosarcoma (OS) is primary malignant bone tumor in which mesenchymal cell produce osteoid. OS of jawbones is uncommon، representing 4-8% of all OS. Case Report: This paper reports the case of a- 29 year-old female with an OS in mandibular first molar as exophitic lesion with smooth surface during 1 year. Based on the patient''s symptoms، differential diagnosis was lymphoma and malignant meshenshymal tumors. Exci-sional biopsy was done and histopatholigic feature proved to be OS.
ConclusionPostoperatively، the patient was referred to the oncology department of Tehran Imam Khomeini hospital for further evaluation and treatment.
Keywords: Mandible, Osteosarcoma -
مقدمه
برنامه ریزی فعالیت های آموزشی و اصلاح نظام آموزشی بر اساس ارزشیابی اساتید صورت می گیرد. باتوجه به اهمیت این موضوع هدف از این مطالعه بررسی نظرات اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان درمورد ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان بود.
روش هااین مطالعه توصیفی-تحلیلی در سال تحصیلی 91-90 بر روی کلیه اعضای هیئت علمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش سر شماری انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته در مورد فرایند اجرای ارزشیابی استاد بود. روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از از آزمون های ANOVA، کروسکالوالیس و توکی از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها8/68 درصد از اساتید معتقد بودند که ارزشیابی در بهبود تدریس آن ها موثر است. 6/90 درصد از اساتید معتقد بودند که ماهیت درسها مشابه نیست، ولی اساتید را به طور مشابه ارزیابی می کنند، 79 درصد از آن ها موافق بودند که نتایج ارزشیابی، مهارت های آموزشی استاد را بخوبی نشان نمی دهد و تنها 3/34درصد از اساتید نتیجه ارزشیابی را قابل قبول می دانستند. همچنین در مقایسه نظرات اساتید به تفکیک سن) 507/0= (P، جنس) 941/0= (P و سابقه کار) 744/0= (P تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیریاساتید از مراحل اجرای فرایند ارزشیابی توسط دانشجو چندان راضی نبوده و نسبت به این امر نظر منفی داشتند. بنابراین برگزاری کارگاه های توجیهی برای اساتید جهت اطلاع رسانی نقش ارزشیابی اساتید و تاثیرات مثبت نتایج واقعی آن بر فرایند آموزش و بکار بردن سایر روش های ارزشیابی لازم به نظر می رسد.
کلید واژگان: ارزشیابی, دانشجویان, اساتیدIntroductionPlanning educational activities and modifying educational system are carried out in terms of assessment of lecturers. The goal of this study was to determine faculty members’ viewpoints regarding teacher evaluation process by students in Hamadan University of Medical Sciences.
MethodsThis is a descriptive analytic and cross sectional study. Sampling method is based on census. It was performed in Hamadan University of Medical Sciences during 2011-2012. The data collection tool was a questionnaire which asked faculty members’ viewpoints about evaluation process. The data was analyzed SPSS software using ANOVA، Chi 2 test and t-test.
ResultsMost lecturers believe that assessment is effective to improve their teaching (68. 8%). But the most negative opinions were about lack of attention to the content differences of the courses with the same evaluation (90. 6%) and Lack of showing educational skills by lecturers (79%). The result of evaluation was accepted by only 34. 3% of academic staffs. There was not significant relationship among Viewpoints of faculty members by consiering age (0. 507)، gender (0. 941) and work experience (0. 744).
ConclusionFaculty members were not so satisfied with the performance of evaluation process by students and have negative attitude toward this issue. Therefore it is suggested that some explanatory workshops are held to inform lectures about and its effect onnstruction، also، implementing other evaluation method.
Keywords: Evaluation, Students, Faculty members -
مقدمه
سندرم گورلین اختلالی نادر با خصوصیات تشخیصی مختلف مثل ادنتوژنیک کراتوسیست های فکی متعدد، بازال سل کارسینوماهای پوستی، پیت های کف دست و پا، برآمدگی های پیشانی، افزایش فاصله بین چشم ها و کلسیفیکاسیون داس مغزی است. در این گزارش یک مورد نادر از سندرم بازال سل نووس ارائه می شود.
معرفی بیمار: بیمار زنی27 ساله است که توسط دندانپزشک عمومی به بخش بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی همدان ارجاع داده شده است. در معاینه بالینی و پاراکلینیک وی ادنتوژنیک کراتوسیست های فکی متعدد، بازال سل کارسینوما های متعدد، پیت های کف دست و هایپرتلوریسم مشهود بود. کیست های فکی او با روش مارسوپیالیزاسیون و انوکلیشن درمان شدند و بیمار جهت فتودینامیک تراپی به متخصص پوست ارجاع داده شد.
نتیجه نهایی: بیشتر ناهنجاری های این سندرم جزئی بوده و معمولا زندگی را به مخاطره نمی اندازد. پیش آگهی این سندرم معمولا بستگی به رفتار تومور های پوست دارد.کلید واژگان: سندرم بازال سل نووس, کیست های با منشاء دندانیIntroductionGorlin syndrome is a rare disorder with different diagnostic criteria such as mul-tiple odontogenic keratocysts، basal cell carcinomas، palmar &plantar pits، frontal bossing and hypertelorism and calcification of falx cerebri. Case Report: The case which is reported in the present study was a 27-years old woman re-ferred by a general dentist to oral medicine department of Hamadan dental faculty. On clini-cal and radiographic examination، multiple odontogenic keratocysts of jaws، multiple basal cell carcinomas، palmar pits and hypertelorism were obvious. The jaw cysts were treated with marsupialization and enucleation. The patient was referred to the dermatologist for pho-todynamic therapy.
ConclusionMost disorders of Gorlin syndrome are slight، which usually do not threat the pa-tient’s life. The prognosis of this syndrome usually depends on the dermal tumor behavior. (Sci J Hamadan Univ Med Sci 2013; 20 (4): 337-341)
Keywords: Basal Cell Nevus Syndrome, Odontogenic Cysts -
مقدمه و هدفضایعات دهانی نقش مهمی را از نظر تشخیص و پیش آگهی در افراد آلوده به HIV دارند. به نظر می رسد داروهای HAART بروز ضایعات دهانی را کاهش می دهد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع ضایعات دهانی در افراد آلوده به HIV تحت درمان با دارو و بدون درمان دارویی بود.روش کاردر این مطالعه همگروهی گذشته نگر 40 بیمار مبتلا به عفونت HIV تحت درمان با HAART و 40 بیمار مبتلا بدون دریافت دارو در مرکز مشاوره رفتاری کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفتند. تشخیص ضایعات دهانی بر اساس نمای بالینی و معیار های تایید شده کلینیکی صورت گرفت. جمع آوری و آنالیز داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 و توسط آزمون آماری مجذور کای انجام شد.نتایجدر مطالعه حاضر 80 بیمار آلوده شده با ویروس HIV با میانگین سنی 86/38 سال شرکت کردند که از بین این افراد 5/72 درصد را مردان و 5/27 درصد را زنان تشکیل می دادند. شایع ترین ضایعه دهانی در افراد دریافت کننده داروهای HAART به ترتیب لکوپلاکیای مودار، زبان مودار و پیگمانتاسیون های دهانی بود که هرچند بروز آنها نسبت به گروهی که HAART دریافت نمی کردند کاهش یافته بود ولیکن این کاهش از نظر آماری تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0>P). اگرچه مقایسه جداگانه ضایعات دهانی تفاوت معنی داری در دو گروه نشان نداد اما تعداد کلی این ضایعات در افراد تحت درمان با HAART کاهش آماری معنی داری با افراد بدون درمان نشان داد (046/0=P).
نتیجه نهایی: بر اساس یافته های مطالعه حاضر استفاده از داروهای آنتی رتروویرال باعث کاهش بروز ضایعات دهانی در مبتلا یان به ایدز می شود هرچند انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: داروهای ضد رتروویروسی, ضایعات دهانی, ویروس نقص ایمنی انسانیIntroduction &ObjectiveOral lesions have important diagnostic and prognostic roles in HIV infected patients. It seems that HAART reduces the prevalence of oral lesions. The aim of the present study was to evaluate the prevalence of oral lesions in HIV infected patients on/not on HAART.Materials and MethodsIn this retrospective study، 40 HIV infected patients receiving HAART and 40 who were not on HAART were evaluated in Behavioral Consultation Center in Kermanshah. The diagnosis of the oral lesions was recorded by using established presump-tive clinical criteria. Data were gathered and analyzed using SPSS version 16 by chi-square test.ResultsIn the current study 80 HIV infected patients with mean age of 38. 86 were chosen. 72. 5% and 27. 5% of participants were male and female respectively. The most common le-sions in those receiving HAART were hairy leukoplakia، hairy tongue and oral pigmentation. However the prevalence of these lesions had declined in comparison to those who were not on HAART but the difference was not significant (P>0. 05). Although comparing lesions in the two groups showed no significant difference، the total number of lesions significantly reduced in patients receiving HAART (P=0. 046)ConclusionAccording to the results of the present study using anti retroviral therapy leaded to reduction in the oral lesions in HIV infected patients. However، more research in this field seems necessary.Keywords: Anti Retroviral Agents, Human Immunodeficiency Viruses, Oral Lesions -
سابقه و هدفبررسی های اخیر نشان دهنده ارتباط بیماری های پریودنتال با برخی از شرایط عمومی بدن از جمله میزان چربی بدن می باشد. هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین شاخص توده بدنی با شدت پریودونتیت بود.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، 360 بیمار غیر دیابتیک مراجعه کننده به بخش پریودنتولوژی همدان بررسی شدند. شاخص توده بدنی و اندازه دور کمر هر فرد محاسبه ثبت شد. جهت بررسی وضعیت پریودنتال از شاخص Community Periodontal Index (CPI) استفاده شد. شاخص CPI در 5 درجه شامل صفر: لثه سالم، 1: مشاهده خون ریزی پس از پروبینگ، 2: وجود جرم هم راه با مشاهده کل نوار سیاه پروب، 3: قرارگیری مارجین لثه روی نوار سیاه پروپ/ پاکت های کم عمق (mm5-4)، و 4: عدم مشاهده نوار سیاه پروپ/ پاکت پریودنتال عمیق (mm6≤) ثبت شده و سپس وضعیت پریودنشیم بیماران بر اساس شاخص CPI در 4 گروه سالم (0=CPI)، ژینژیویت (2-1=CPI)، پریودنتیت خفیف (3=CPI) و پریودنتیت شدید (4=CPI) طبقه بندی شد.یافته هامیزان شاخص توده بدنی افراد با پریودنشیم سالم و افراد مبتلا به ژینژیویت، پریودونتیت خفیف و شدید68/1±17/24، 07/2±60/25، 55/1±50/28، 66/2±65/29 بود که این مقدار بر اساس التهاب پریودنشیم تفاوت معنی داری داشت (001/0p<). اندازه دور کمر در افراد سالم برابر با 75/6±25/73 و در ژینژیویت، پریودونتیت خفیف و شدید به ترتیب شامل 68/7±45/78، 84/7±59/93 و 59/7±36/100 بود که تفاوت آماری معنی داری داشت (001/0p<).
نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه حاضر در افراد بزرگ سال شاخص توده بدنی بالاتر و اندازه دور کمر بیش تر، با شدت پریودونتیت ارتباط مستقیم و معنی داری استکلید واژگان: پریودونتیت, چاقی, شاخص توده بدن, اندازه دور کمرKoomesh, Volume:15 Issue: 1, 2013, PP 118 -124IntroductionCurrent evidence suggests that periodontitis would be associated with some systemic condition including body fat content. The aim of this study was to evaluate the relation between body mass index (BMI) and severity of periodontitis.Materials And MethodsIn this cross-sectional study 360 diabetes free individuals attended to the department of Hamadan (Iran) periodontology during 22 November 2011 to 21 January 2012 were conducted. Body Mass Index (BMI)، waist circumference (WC) and periodontal examination were performed for all participants.ResultsBMI was 24. 17±1. 68، 25. 60 ± 2. 07، 28. 50 ±1. 55، and 29. 65± 2. 66 in health، gingivitis، mild and server periodontitis respectively. It was significantly different according to the periodontuim inflammation (p<0. 001). WC was 73. 25±6. 75، 78. 45 ± 7. 68، 93. 59± 7. 84 and 100. 36 ± 7. 59 in health، gingivitis، mild and server periodontitis which was significantly different (p<0. 001).ConclusionAccording to the results of the present study BMI and WC values in adult are significantly related to the severity of periodontitis.Keywords: Periodontitis, Obesity, Body mass index, Waist circumference -
مقدمهنیتریک اکساید (No) و فاکتور رشد اپیدرمال (EGF) نقش مهمی را در سیستم های بیولوژیک بازی می کنند. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات سطوح NO و EGF بزاق در دیابت نوع I و П و مقایسه آن با گروه کنترل بود.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، از 20 بیمار مبتلا به دیابت نوع Iو 20 بیمار مبتلا به دیابت نوع П که به مرکز تحقیقات دیابت شهر همدان مراجعه کرده بودند و 20 فرد سالم که از نظر سن و جنس با هم یکسان سازی شده بودند، 5 میلی لیتر بزاق غیرتحریکی جمع آوری شد. نیتریک اکساید کل بر اساس واکنش Griess و فاکتور رشد اپیدرمال نیز توسط تکنیک Anzyme Immuno Assey بررسی گردید. داده ها توسط آزمون tو من ویتنی مورد ارزیابی قرار گرفت. سطح معنی داری آزمون برابر 05/0>P در نظر گرفته شد.یافته هامیزان نیتریک اکساید در بیماران مبتلا به دیابت نوع Iدر مقایسه با گروه کنترل افزایش یافته بود (037/0P=)، با این حال میزان آن در افراد مبتلا به دیابت نوع II افزایش معنی داری نداشت (058/0P=). غلظت فاکتور رشد اپیدرمال بزاق در بیماران دیابت نوع Iو П در مقایسه با گروه سالم افزایش یافته بود (005/0P=) و (037/0P=). ضریب همبستگی بین سطح NO و EGF در بیماران مبتلا به دیابت نوع II 278/0- بود (0235/0=P). یک رابطه آماری معنی دار بین سطوح نیتریک اکساید و فاکتور رشد اپیدرمال و قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله A1C وجود داشت (001/0P=).نتیجه گیریمیزان نیتریک اکساید در بیماران دیابت نوع I و فاکتور رشد اپیدرمال در بزاق بیماران دیابت نوع I و II افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل داشت و با شدت بیماری مرتبط بود.
کلید واژگان: دیابت ملیتوس, فاکتور رشد اپیدرمال, نیتریک اکساید, بزاقIntroductionNitric oxide (NO) and epidermal growth factor (EGF) play an important role in biologic systems. The aim of the present study was to evaluatesalivary NO and EGF levelschanges in type I and II diabetes mellitus comparing to the control group.Materials and MethodsIn this cross-sectional study, five ml saliva of 20 patients with type 1 diabetes mellitus and five ml saliva of 20 patients with type 2 diabetes mellitus attended to Hamadan diabetes research center as well as 20 healthy individuals matched according to age and sex, were collected. NO and EGF were assessed via Griess reaction and Immunoassay methods respectively. Data were analyzed by t-test and Mann-Whitney test.ResultsCompared to the control group, the level of NO was increased in patients with type I diabetes (P=0.037), while it did not significantly increase in type II diabetes (P=0.058). The level of EGF in diabetic patients was significantly higher than the control group. There was no significant difference between the salivary level of EGF and NO of patient with type 1 and type 2 mellitus diabetes (P>0.05). The correlation coefficient between NO and EGF levels in type II diabetic patients was -0.278 (P=0.0235). The level of NO and EGF was significantly related to fasting blood sugar and HbA1c (P=0.001).ConclusionThe level of salivary NO in type I diabetes and EGF in type I and II diabetes was higher compared to those of healthy individuals and was related to the severity of the disease.Keywords: Diabetes mellitus, epidermal growth factor, nitric oxide, saliva -
مقدمه و هدف
طبق تحقیقات اخیر بیماری های دهان از جمله پوسیدگی دندان و پریودنتیت با سلامت عمومی انسان در ارتباط است. با توجه به این که میزان آلبومین بعنوان یک شاخص سلامت عمومی شناخته شده است، لذا هدف از این مطالعه تعیین رابطه غلظت آلبومین بزاق با پوسیدگی دندان می باشد.
روش کاردر این مطالعه توصیفی-تحلیلی 108 بیمار 19-13 ساله مبتلا به پوسیدگی دندان بر حسب میزان DMFT در 3 گروه 36 نفری پوسیدگی خفیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. از کلیه افراد 5 میلی لیتر بزاق غیر تحریکی به روش نوازش (M. Navazesh) گرفته شد و غلظت آلبومین آن با تکنیک نفلومتری تعیین گردید. جمع آوری و تجزیه تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS ویرایش 13 و آزمون های t، ANOVA انجام گرفت.
نتایجمیانگین غلظت آلبومین بزاق در گروه های با پوسیدگی خفیف، متوسط و شدید به ترتیب 915/42±442/84، 717/66±964/97 و 003/33±850/89 میلی گرم بر لیتر بود که نتایج آزمون نشان داد اختلاف این مقادیر از نظر آماری معنی دار نیست (09/0=P) لیکن رابطه غلظت آلبومین بزاق با جنس معنی دار بود (009/0=P).
نتیجه نهایی: بر اساس نتایج این مطالعه بین میزان آلبومین بزاق با پوسیدگی دندانی در محدوده سنی 19-13 سال رابطه معنی دار آماری وجود ندارد.کلید واژگان: آلبومین, بزاق, پوسیدگی دندانIntroduction &
ObjectiveRecently، it has been suggested that there might be an association between oral diseases such as dental caries، as well as periodontitis and general health. Re-garding the fact that albumin is an indicator of general health، the aim of the present study was to evaluate the relationship of salivary albumin concentration with dental caries.
Materials and MethodsIn this descriptive-analytical study 108 patients aged 13-19 years old who had teeth caries were placed in 3 groups with mild، moderate and severe dental caries according to their DMFT value (n=36). Five ml of unstimulated saliva were taken from each participant via Navazesh method and their albumin concentrations were assessed by nephelometery method. Data were analyzed by t-test and ANOVA.
ResultsThe mean concentration of salivary albumin in three experimental groups was 84. 442±42. 915، 97. 964±66. 717 and 89. 850±33. 003، respectively. ANOVA showed that the difference among the mean values was not significant (P=0. 09) but the relationship between salivary albumins and sex was significant (P=0. 009).
ConclusionAccording to the results of the present study there was no significant relationship between albumin and dental caries in 13-19 year old individuals.
Keywords: Albumin, Dental Caries, Saliva -
مقدمه
فیبروهیستیومای بدخیم شایع ترین سارکوم بافت نرم در بزرگسالان است. شایع ترین نواحی ابتلا به این تومور نواحی دست و پا، کاسه چشم، رتروپریتوئن، لگن و زانو بوده و شیوع آن در حفره دهان و فک پایین بسیار نادر می باشد.
گزارش مورد: آقای 35 ساله به علت درد و لقی دندان های فک پایین به بخش بیماری های دهان دانشکده دندان پزشکی همدان مراجعه نمود. پارستزی لب پایین از دو ماه گذشته وجود داشت. در معاینه داخل دهانی زخم منتشر عمیق با حاشیه برجسته در ناحیه لثه باکال و لینگوال دندان های سانترال سمت راست تا مزیال دندان مولر دوم سمت راست مشاهده شد. ضایعه برجسته بدون پایه با سطحی صاف هم رنگ مخاط مجاور و قوام سفت به ابعاد 2×2×3 سانتی متر در ناحیه باکال و لینگوال دندان های سانترال و لاترال سمت راست تا دندان پرمولر دوم سمت چپ وجود داشت. تحلیل لثه در تمامی دندان های مجاور ضایعه مشاهده شد. همچنین رادیولوسنسی با حدود نامشخص در ناحیه فک پایین در مجاورت ضایعه مشاهده شد. تشخیص نهایی فیبروهیستیوسیتومای بدخیم با بیوپسی از نواحی مبتلا مشخص گردید.نتیجه گیریشایع ترین شکایت بیماران با فیبروهیستیومای بدخیم وجود یک توده با قابلیت رشد می باشد که ممکن است زخمی و یا دردناک باشد و تشخیص و ارجاع به موقع در پیش آگهی و طول عمر بیماران تاثیر زیادی دارد.
کلید واژگان: فیبروهیستیوسیتوما, نئوپلاسم, فک پایینIntroductionMalignent Fibrous Histiocytoma (MFH) is the most frequent soft tissue sarcoma of adulthood. The most common sites affected by MFH are limbs، orbit، retroperitoneum، pelvis and knee. Oral cavity and mandible involvements are very rare. Case Report: A 35-year-old male was visited in the oral medicine department of Hamadan dental school with the chief complaint of pain and teeth mobility. The patient also had a history of paresthesia in lower lip for two monthes. In intraoral examination، there was a crater like، deep and disseminated ulcer in lower buccal and ligual gingiva of right mandibular teeth and exophitic lesion with smooth surface، and color similar to normal mucosa with 2×2×3 cm in diameter in buccal and lingual part of right lateral and central teeth extended to left second premolar was observed. Gingival resorption was observed in all adjascent teeth. There was radiolucency with irregular border in all part of lesion. MFH was confirmed by histopathological report.
ConclusionThe most common complaint of patients with malignant fibrous histiocytoma is the growing mass that could be ulcerative or painful. Early diagnosis and referral is very important in prognosis and survival of the patients.
Keywords: Fibrohistiocytoma, neoplasm, mandible -
مقدمهسطح کلسیم و فسفات بزاقی ممکن است با شدت پوسیدگی افراد مرتبط باشد. ارزیابی شاخص هایی از جمله آلکالین فسفاتاز، که باعث افزایش سطح فسفات بزاق می شود و شاخص فعالیت یونی برای هیدروکسی آپاتیت که منعکس کننده غلظت یون کلسیم و فسفات بزاق می باشد می تواند در تعیین خطر پوسیدگی کمک کننده باشد. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه سطح فعالیت آلکالین فسفاتاز و شاخص فعالیت یونی هیدروکسی آپاتیت بزاق در کودکان 12-6 ساله با شدت پوسیدگی های متفاوت بود.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی- تحلیلی دندان های 152 کودک 12-6 ساله توسط یک دندان پزشک معاینه شد و بر اساس میزان (Decay، Missing، Filling tooth) mixed DMFT در سه گروه 1: شدت پوسیدگی بالا (6 ≤ DMFT) 2: شدت پوسیدگی متوسط (6 > DMFT > 1) و 3: شدت پوسیدگی کم (1 ≥ DMFT) قرار گرفتند. از هر کودک نمونه بزاق تهیه و سطح آنزیم آلکالین فسفاتاز بزاقی و شاخص فعالیت یونی هیدروکسی آپاتیت محاسبه شد. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون های آماری واریانس یک سویه و Tukey در سطح معنی داری 05/0 انجام شد.یافته هامیانگین و انحراف معیار سطح آنزیم آلکالین فسفاتاز بر حسب unit/dl گروه های آزمایشی 1 تا 3 به ترتیب 96/2 ± 39/5، 68/3 ± 71/5 و 53/4 ± 83/5 بود. شاخص فعالیت یونی هیدروکسی آپاتیت نیز در گروه 1 تا 3 به ترتیب 70/0 ± 58/25، 76/0 ± 27/28 و 56/0 ± 50/28 بود. نتایج آزمون واریانس یک طرفه نشان داد بین سه گروه آزمایشی از نظر سطح آنزیم آلکالین فسفاتاز (830/0 = p value) و شاخص فعالیت یونی هیدروکسی آپاتیت (065/0 = p value) تفاوت معنی داری وجود ندارد.نتیجه گیریبر اساس یافته های مطالعه حاضر، سطح آنزیم آلکالین فسفاتاز و شاخص فعالیت یونی هیدروکسی آپاتیت بر شدت پوسیدگی های موجود در کودکان 12-6 ساله تاثیری ندارد.
کلید واژگان: آلکالین فسفاتاز, بزاق, پوسیدگی دندانیIntroductionSalivary calcium and phosphate levels might have a relationship with dental caries severity. Evaluation of different indexes such as alkaline phosphatase, which increases salivary phosphate levels, and hydroxyapatite ion activity, which reflects salivary calcium and phosphate levels, might help determine the risk of dental caries. The aim of the present study was to compare salivary alkaline phosphatase activity and hydroxyapatite ion activity index in 6‒12-year-old children with different rates of dental caries.Materials And MethodsIn this descriptive-analytical study the teeth were examined in 152 children, aged 6‒12, by a dentist and were placed into three experimental groups according to the dental caries severity as follows: group 1: severe dental caries (DMFT ≥ 6); group 2: moderate dental caries rate (1 < DMFT < 6); and group 3: mild dental caries rate (DMFT ≤ 1). After collection of saliva, salivary alkaline phosphatase levels and hydroxyapatite ion activity were measured for each sample. Data was analyzed using one-way ANOVA and a post hoc Tukey test (α = 0.05).ResultsThe means and standard deviations of alkaline phosphatase levels in groups 1 to 3 were 5.39 ± 2.96, 5.71 ± 3.68 and 5.83 ± 4.53 unit/dL, respectively. Hydroxyapatite ion activity rates were 25.80 ± 0.70, 28.28 ± 0.76 and 28.50 ± 0.56 in groups 1 to 3, respectively. The results of one-way ANOVA showed no significant differences between the experimental groups in alkaline phosphatase levels (p value = 0.830) and hydroxyapatite ion activity (p value = 0.065).ConclusionAccording to the finding of the present study, alkaline phosphatase level and hydroxyapatite ion activity have no effect on tooth caries severity in 6‒12-year-old children. Future studies are recommended.Keywords: Alkaline phosphatase, Dental caries, Saliva -
Background
Hepatitis includes a wide range of clinical and pathological conditions. The beta-2 microglobulin (ß2M)، as part of the HLA complex، is responsible for transmission of viral antigens on the surface of liver cells. The purpose of this study is to determine the concentration of salivary ß2M as a marker of viral proliferation in subjects who are HbsAg+، HBV DNA PCR+ compared with those who are HbsAg+، HBV DNA PCR-.
Materials And MethodsIn this case-control study، we enrolled 25 patients who were Hbs Ag+، HBV DNA PCR+ in addition to 21 patients who were Hbs Ag+، HBV DNA PCR-. We obtained sputum samples from all patients and measured salivary ß2M levels by nephelometry. Data analyses were performed by the descriptive، student''s t- and chi square tests.
ResultsThere were 25 men (54. 3%) and 21 women (45. 7%) with a mean age of 35. 72±11. 86 years who participated. Of PCR+ patients، 72% were on medication، however 85. 7% of the PCR- patients did not take medication (p<0. 001). Salivary Β2M concentration in the PCR+ patients (5. 28±5. 45) was greater than observed in the PCR- patients (1. 51±0. 77)، of which this difference was statistically significant (p<0. 003).
ConclusionSalivary ß2M levels، as a marker of viral replication، could be used in patients with hepatitis B.
Keywords: Beta, 2 microglobulin, Saliva, Hepatitis B, Virus proliferation marker -
مقدمهپروبیوتیک ها از طریق تنظیم ایمنی موضعی اثرات سودمندی بر سلامت دهان دارند. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر یک فرآورده پروبیوتیک بر IgA بزاقی بود.مواد و روش هااین مطالعه تصادفی سه سوکور، بر روی 40 داوطلب سالم غیرسیگاری انجام گردید. افراد به دو گروه مشابه از نظر سن و جنس تقسیم شدند و به مدت 8 هفته روزانه 200 گرم ماست معمولی (گروه شاهد) یا ماست حاوی باکتری های پروبیوتیک (گروه مورد) دریافت کردند. نمونه بزاق غیرتحریکی افراد در ابتدای مطالعه و هفته 4 و 8 جمع آوری شد و غلظت IgA کل با استفاده از روش ELISA تعیین شد. حجم بزاق اندازه گیری و سرعت ترشح IgA بزاقی محاسبه گردید. تفاوت میانگین IgA با استفاده از آزمون داده های تکراری تحت آنالیز آماری قرار گرفت (05/0=α).یافته هاطی دوره مطالعه، تغییرات قابل توجهی میان غلظت های IgA بزاقی در گروه شاهد یافت نگردید. در گروه مورد یک افزایش غیر قابل توجه در سرعت ترشح IgA در طی مطالعه مشاهده شد (05/0نتیجه گیریدر شرایط مطالعه حاضر، مصرف روزانه ماست پروبیوتیک طی یک دوره 8 هفته غلظت IgA بزاقی را تغییر نمی دهد، اما منجر به یک گرایش افزایشی در سرعت ترشح IgA بزاقی می گردد.
کلید واژگان: پروبیوتیک ها, بزاق, IgA بزاقیIntroductionProbiotics have been associated to various benefits on oral health, partially through regulation of local immunity. The purpose of this study was to evaluate the effect of probiotics on salivary IgA.Materials and MethodsThis randomized, triple-blind trial was conducted on 40 healthy non-smoker volunteers. The subjects were assigned to two age- and sex-matched groups ingesting 200 g of a regular yoghurt (control) or a yoghurt containing probiotic bacteria (treatment group) once daily for 8 weeks. Unstimulated salivary samples were collected from the subjects at weeks 0, 4 and 8 of trial and total salivary IgA concentration was determined using ELISA. Saliva volume was measured and salivary IgA secretion rate was calculated. The differences in IgA means were statistically analyzed by repeated measurments (α=0.05).ResultsOver the trial period, no significant changes were found among the salivary IgA concentrations of control group; however, treatment group presented a non-significant increase (P>0.05). There were not significant differences in concentration and secretion rate between two groups at each time point of study (P>0.05).ConclusionWithin the limitations of this study, an 8-week period daily consumption of probiotic yoghurt could not alter the salivary IgA concentrations, although it persuades an increase trend in salivary IgA secretion rate.Keywords: Probiotics, saliva, secretory immunoglobulin A -
مقدمه
موکورمایکوزیس عفونت تهاجمی قارچی نادر و مهاجم است که دارای قابلیت مرگ و میر بالایی می باشد و توسط گونه هایی نظیر موکور به وجود می آید. و غالبا بیماران مبتلا به ضعف سیستم ایمنی را مبتلا می کند. راه ورود قارچ معمولا از طریق تنفسی است. وجود یک زخم گسترش یابنده و نکروتیک در حفره دهان می تواند نشان دهنده زخم ناشی از قارچ موکورمایکوز باشد.
گزارش مورد: خانم 67 ساله به علت وجود یک زخم وسیع در حال گسترش ناحیه کام از 2 ماه قبل به بخش بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی همدان مراجعه کرده بود. بیمار از حدود 5 ماه پیش دچار یک تورم منتشر در ناحیه صورت و پروپتوزیس چشم راست شده بود. در آزمایشات تجویز شده متوجه دیابت غیرکنترل شده در بیمار شدیم. بیمار با تشخیص احتمالی عفونت های قارچی عمقی بیوپسی گردید و تشخیص نهایی موکورمایکوزیس داده شد.نتیجه گیریبا توجه به این که تشخیص سریع ضایعه می تواند شانس بقای بیمار را افزایش دهد، لذا دندانپزشکان نقش بسیار مهمی در تشخیص احتمالی و اولیه ضایعات خواهند داشت. همچنین بیماری های سیستمیک می توانند توسط دندانپزشک کشف و ارجاع داده شوند.
کلید واژگان: موکورمایکوزیس, پرفوراسیون, فک بالاIntroductionMucormycosis is a rare and invasive fungal infection with a high mortality that usually affects immunocompromised patients. The major route of infection is inhalation. An extensive necrotic ulcer in the mouth could be indicative of fungal invasion.Case report: A 67-year-old woman was visited in the department of Oral Medicine of Hamadan dental school with perforation and extensive and progressive ulcer in palate from 2 month ago. The patient had a history of swelling in the face and proptosis in the right eye from five months ago. Lab tests revealed an uncontrolled diabetes mellitus. Biopsy was carried out under clinical diagnosis of deep fungal infection and final diagnosis was mucormycosis.
ConclusionEarly detection of mucormycosis could increase survival rate. Therefore, dentists can play an important role in primary diagnosis of the lesions. Systemic diseases could also be diagnosed and referred for treatment by the dentists.
Keywords: Mucormycosis, perforation, maxilla -
مقدمهدهانشویه ها در کنار سایر روش های پیشگیری از پوسیدگی در کاهش پوسیدگی نقش مهمی دارند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه آزمایشگاهی اثر ضدپوسیدگی عصاره پلی فنول چای سبز با دهانشویه فلوراید 05/0%، کلرهگزیدین2/0% و ترکیب فلوراید-کلرهگزیدین بود.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی، 50 دندان پره مولر به صورت جداگانه در لوله های آزمایش حاوی محیط پوسیدگی زا (استرپتوکوک موتانس، لاکتوباسیل و 3 میلی لیتر محلول سوکروز 20%) قرار گرفتند. هر کدام از لوله های حاوی دندان به صورت اتفاقی بر حسب نوع دهانشویه در 5 گروه آزمایشی (10=n) شامل نرمال سالین، محلول10% پلی فنول چای سبز، فلوراید 05/0%، کلرهگزیدین 2/0% و محلول کلر هگزیدین-فلوراید قرار گرفتند و هر 24 ساعت یک بار با 5 میلی لیتر از دهانشویه مربوطه شستشو داده شدند. بعد از 21 روز، عمق پوسیدگی هر دندان با استفاده از میکروسکوپ نوری پلاریزه اندازه گیری گردید. تحلیل آماری داده ها به وسیله نرم افزار SPSS با ویرایش 13 و آزمون های کولموگرو اسمیرنو، آنالیز واریانس یک سویه و توکی در سطح معنی داری 05/0 انجام شد.یافته هامیانگین و انحراف معیار عمق پوسیدگی در گروه های اول تا پنجم به ترتیب43/16±194، 94/17±175، 34/9±142، 27/13±155 و 57/8±144 میکرومتر بود. آزمون واریانس یک طرفه نشان داد که گروه ها با هم اختلاف معنی داری دارند (001/0P<). تست توکی نشان داد که هرچند عمق پوسیدگی در گروه های 1 و 2 تفاوت معنی داری نداشت (205/0=P) ولیکن به صورت معنی داری بیشتر از گروه های 3 تا 5 بود (001/0>P). عمق پوسیدگی در گروه های 3، 4 و 5 نیز تفاوت معنی داری نشان نداد.نتیجه گیریبراساس نتایج این مطالعه محلول فلوراید-کلرهگزیدین بیشترین اثر ضدپوسیدگی را داشت. از آنجا که اثر ضدپوسیدگی زایی چای سبز تفاوت معنی داری با نرمال سالین نداشت و همچنین به صورت معنی داری کمتر از دهانشویه های کلرهگزیدین و فلوراید بود استفاده از آن به عنوان دهانشویه نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
کلید واژگان: پوسیدگی دندان, چای سبز, فلوراید, کلرهگزیدین, دهانشویهIntroductionMouth rinses beside the other methods have an important role in reducing dental caries. The aim of this study was in-vitro comparison of the anti-caries effect of polyphenol extract of green tea with 0.05% fluoride, 0.2% cholorhexidine and fluoride-cholorhexidine.Materials and MethodsIn this laboratory experimental study, 50 maxillary premolars were placed separately in tubes which contained cariogenic solution (streptococcus mutans, lactobacillus and 3 ml sucrose solution of 20%). Each tube regarding the rinse solution was placed in 5 experimental groups (n=10) as follows: 1) normal saline, 2) 10% solution of green tea polyphenol extract, 3) 0.05% fluoride, 4) 0.2% cholorhexidine and 5) fluoride_cholorhexidine. Every 24 hours, the teeth were rinsed with 5 mL of the rinse. After 21 hours, the depth of decay was measured by polarized light microscope. Data were analyzed by SPSS V 13.0 software using Colmogrove Smirnove, One way ANOVA and Tukey tests.ResultsThe mean and standard deviation of the depth of the caries in group 1 to 5 were 194 ±16.43, 175±17.94, 142±9.34, 155±13.27, and 144±8.57, respectively. One way ANOVA showed that there were significant differences between the groups (P<0.001). Tukey test showed that although there was no significant difference in the depth of the caries between groups 1 and 2 (P=0.205), it was significantly less than groups 3 to 5 (P<0.001). There were no significant differences between the depth of the caries in group 3, 4 and 5.ConclusionAccording to the results of the current study, the anti-caries effect of flouride_cholorhexidine was the greatest between the groups. As the anti cariogenic effect of green tea was similar to that of normal saline and significantly less than fluoride or chlorhexidine, its use as a common mouth rinse needs more research.Keywords: Dental caries, green tea, fluoride, chlorhexidine, mouth wash -
مقدمه و هدفاختلالات اسکلتی عضلانی و دردهای مزمن ناشی از آن یکی از عوامل شایع آسیب های شغلی در بیشتر کشور ها می باشد. هدف مطالعه حاضر تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در بین دندان پزشکان شهر همدان بود.روش کاردر این مطالعه توصیفی مقطعی 71 نفر از دندان پزشکان شاغل در شهر همدان شرکت نمودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد نوردیک استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS-16 و آزمون های آماری t- test و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.نتایج46 نفر (8/64 درصد) از دندان پزشکان یکی از انواع اختلالات اسکلتی عضلانی را داشتند. به ترتیب بیشترین اختلالات در طی 12 ماه گذشته در بین دندان پزشکان گردن (7/49 درصد)، مچ و دست (8/47 درصد)، شانه (6/29 درصد)، فوقانی پشت (9/23 درصد)، تحتانی پشت (9/16 درصد)، یک یا هر دو زانو (1/14 درصد) و آرنج (4/1 درصد) بود.
نتیجه نهائی: از بین اختلالات اسکلتی عضلانی در حین کار گردن درد و اختلالات مرتبط با مچ و دست بیشترین شیوع را داشت. به نظر می رسد که اجرای مداخلات آموزشی در این خصوص برای دندان پزشکان ضروری باشد.
کلید واژگان: اختلالات اسکلتی عضلانی, بهداشت شغلی, دندانپزشکانIntroduction &ObjectiveMusculoskeletal disorders are one of the most common causes of occupational injuries in most countries. The aim of this study was evaluation of musculoskeletal disorders prevalence among Hamadan general dental practitioners.Materials and Methods71 dentists of Hamadan city were participated in this cross sectional descriptive study. Data were collected with standard Nordic questionnaire and were analyzed with t-test and chi square by using SPSS 16 software.Results64. 8 % of the dentists had one type of musculoskeletal disorders. The most common disorders in the past 12 months among the dentists were neck (49. 7 %)، wrist and hand (47. 8 %)، shoulder (29. 6%)، upper back (23. 9 %)، lower back (49. 7 %)، knees (14. 1 %) and elbow، (1. 41%) respectively.ConclusionThe most prevalent disorders among dentists were neck، wrist and hand. Implementation of educational programs in this regard for dentists seems to be necessary.Keywords: Dentists, Hamadan, Musculoskeletal Disorders -
مقدمه
افزایش استرس اکسیداتیو به عنوان یکی از عوامل دخالت کننده در ایجاد دیابت و عوارض آن محسوب می گردد. دیابت با افزایش تولید رادیکال های آزاد یا اختلال دفاع آنتی اکسیدان همراه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ی آنتی اکسیدان های بزاق در بیماران مبتلا به دیابت نوع یک با افراد سالم بود تا بتوان از بزاق به عنوان نمونه ی غیر تهاجمی و ساده به عنوان جایگزین نمونه ی خون استفاده نمود.
مواد و روش هادر پژوهش مورد شاهدی حاضر، از 20 بیمار مبتلا به دیابت وابسته به انسولین و20 فرد سالم (12 زن و 8 مرد) در محدوده ی سنی40-30 سال، 3-2 میلی لیتر بزاق به روش نوازش جمع آوری شد. فعالیت آنزیم سوپراکسید دسموتاز، پراکسیداز و اسیداوریک در بزاق هر دو گروه توسط کیت های شرکت رندوکس وسانتینل اندازه گیری گردید. آنالیز آماری با استفاده از آزمون آماری تی و نرم افزار SPSS صورت گرفت و 05/0>P به عنوان سطح معنی دار درنظر گرفته شد.
یافته هامتوسط مقدار SOD در بیماران مبتلا به دیابت U/ml 75/8 ±74/8 و در گروه سالم U/ml 95/17± 04/7 واحد در میلی لیتر بود که از لحاظ آماری معنی دار بود. ولی در مقادیر پرواکسیداز و اسیداوریک تفاوت معنی داری وجود نداشت. ارتباط مثبتی بین مقادیرSOD، پرواکسیداز و اسیداوریک با HbA1c وجود داشت که به ترتیب شامل 105/0، 291/0 و 003/0=P، 374/0، 249/0 و 629/0=r بود. هم چنین اختلاف معنی داری بین مقادیرSOD و HbA1c مشاهده گردید (003/0=P).
نتیجه گیریدر پژوهش حاضر مقادیر برخی از آنتی اکسیدان های بزاقی در بیماران مبتلا به دیابت از افراد با قند خون طبیعی بیشتر بود، و ممکن است با شدت بیماری و کنترل آن رابطه داشته باشد، ولی برای اثبات این فرضیه بررسی های بیشتری مورد نیاز است.
کلید واژگان: دیابت قندی, بزاق, آنتی اکسیدان هاIntroductionOxidative stress elevation has an important role in pathogenesis of diabetes and its side effects. Increased oxidative stresses and antioxidant defense dysfunction are usually seen in diabetes mellitus patients. The aim of this study was the comparative evaluation of saliva antioxidants in type 1 diabetic subjects with a healthy group, because compared to blood sampling, saliva is a non invasive and simple method.
Materials And MethodsIn this case control study, 20 insulin dependent patients and 20 healthy controls (12 female - 8 male, age range 30-40 years) were studied. From each person 2-3 cc of saliva was collected by the Navazesh method. Enzyme activity of super oxide dysmotase, peroxidase and uric acid were measured with Randox and santinel kits by spectrophotometric assay. The data were analyzed with SPSS software, using t Test, P<0.05 being considered significant.
ResultsSuper oxide dysmotase had showed a statistically significant difference between the two groups patients, (8.74± 8.75 U/ml) in and controls (7.04± 17.95 U/ml). Peroxidase and uric acid were higher in patients than in controls but the difference was not statistically significant. There was positive relation between HbA1c and super oxide dysmotase, peroxidase and uric acid, p=0.003, 0.291, 0.105 r=0.629, 0.244,0.374 respectively. A statistically significant relation also was observed between super oxide dysmotase and HbA1c (p=0.003).
ConclusionIn this study some salivary antioxidants levels were higher in insulin dependent diabetic patients and this may be related the control and severity of disease, which needs further studies to be clarified.
Keywords: Diabetes mellitus, Saliva, Antioxidants -
سابقه و هدف
دیابت قندی یک اختلال متابولیکی پیچیده است. تعیین ترکیبات بزاق در این بیماران ممکن است در پیش بینی و شناخت یافته های دهانی در این بیماران موثر باشد. لذا هدف از این مطالعه بررسی آلفا آمیلاز بزاق در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه مورد شاهدی، 40 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو و 40 فرد سالم انتخاب گردیدند و افراد از نظر سن وجنس بایکدیگر مشابه سازی شدند. وضعیت دهانی و دندانی تمام افراد مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه بزاق غیر تحریکی طی مدت 5 دقیقه از تمام افراد به منظور بررسی میزان جریان بزاق و غلظت استفاده گردید tآلفاآمیلاز جمع آوری شد و برای آنالیز داده ها از آزمون
یافته هامیزان آلفا آمیلاز بزاق در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بالاتر از افراد سالم بود. (77661/24±106217/5) در مقابل 29276/12±68257/5) (واحد بین المللی بر دسی لیتر)، (0/05 P=). میزان جریان بزاق در بیماران مبتلا کمتر از افراد سالم بود. (0/14+0/32) در مقابل (0/17±0/39) (میلی لیتر بر دقیقه)،(P=0/001). احساس سوزش دهان، احساس خشکی دهان وشاخص DMFT در بیماران مبتلا به دیابت به طور معنی داری بیشتر از افراد سالم بود.
نتیجه گیریمیزان آلفاآمیلاز بزاق در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو نسبت به افراد سالم بالاتر بود.
کلید واژگان: آلفا آمیلاز, بزاقی, اسیدوز دیابتیکBackground And AimDiabetes Mellitus (DM) is a complex metabolic disorder. The determination of saliva components in these patients may be useful in further understanding the oral finding in this condition. The aim of this study was to evaluate the salivary Alpha- Amylase level in type II diabetic patients.
Materials And MethodsIn this case- control study, 40 patients with type II DM and 40 healthy subjects were selected. All participants were matched for age and sex. Dental and oral status was assessed for all subjects. Whole unstimulated saliva samples were collected during 5 minute to determine salivary flow rate and amylase concentration. The data was analyzed using t-test.
ResultsSalivary alpha- amylase rate was significantly higher in patients with type II DM (106217.5±77661.24 Vs. 68257.5±29276.12IU/dl), (P= 0.05), Salivary flow rate was significantly lower in type II diabetic patients than control group (0.32±0.14 Vs. 0.39±0.17),(P=0.001). Dry mouth, burning sensation and DMFT index were significantly higher in type II DM patients (P=0.003).
ConclusionSalivary alpha amylase level was significantly higher in type II diabetic patients
Keywords: Alpha amylase, Salivary, Diabetic Acidosis -
مقدمه
نظرسنجی از دانشجویان و اعضای هیات علمی در مورد عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی می تواند به منظور شناخت بهتر نقاط قوت و ضعف عملکرد آموزشی انجام شود. این مطالعه با هدف مقایسه نظرات دانشجویان و اعضای هیات علمی در مورد ارزشیابی عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشکده دندانپزشکی همدان در سال تحصیلی 1389 -1390 انجام گرفت.
روش هااین مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 46 نفر از اعضای هیات علمی و 77 نفر از دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال تحصیلی 139-1389 به صورت سرشماری انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه متناظر بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب پیرسون، t زوج، آنوا و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایجمیانگین نمرات خودارزیابی اساتید 5/10 ± 02/76 و میانگین نمرات ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان 03/9 ± 12/71 بود که بین این دو تفاوت آماری معناداری وجود داشت (041/0= P). نمرات خودارزیابی اساتید با نمرات نظر سنجی دانشجویان (299/0-=r) همبستگی منفی داشت.
نتیجه گیریدر این بررسی، نمرات خودارزیابی اساتید نسبت به نمرات نظر سنجی دانشجویان از اعضای هیات علمی در سطح بالاتری قرار داشت. اساتید باید از نظرسنجی دانشجویان نسبت به هیات علمی در راستای ارتقای آموزش خود بهره برده و برای کاهش تفاوت نتایج این دو تلاش کنند.
کلید واژگان: ارزیابی, خودارزیابی, دانشجو, هیات علمی, عملکرد آموزشی اساتیدIntroductionSurveys of students’ and faculty members’ opinion on the faculties teaching can reveal the strengths and weaknesses of their teaching performance. This study aimed to compare self-evaluation and students’ evaluation about educational performance of Hamadan dental school faculty members in 2010-2011.
MethodsIn this cross-sectional descriptive and analytical study, through using census sampling method, all 46 faculty members and 77 students of Dental School in Hamadan University of Medical Sciences participated. The data were gathered by two parallel, five- point Likert scale questionnaires each consisting of 18 question items. Data were analysed through Pearson correlation coefficient, paired t-test, ANOVA, and Wilcoxon tests.
ResultsThe mean of the faculty member's self-evaluation score was 76.02± 10.5 and the mean of this evaluation by students was 71.12± 9.03 which demonstrated a significant difference (p=0.041). The correlation coefficient between the scores of self-evaluation and evaluation by students was -0.299.
ConclusionFaculty members’ self- evaluation scores were higher than those of the students. Faculty members should pay more attention to the results of this study and improve their teaching performance in order to achieve higher quality educational levels
-
مقدمه
دیابت یکی از شایع ترین بیماری های مزمن می باشد، و دیابت بارداری یکی از انواع دیابت است که طی بارداری شروع می گردد. نمونه ی بزاق به عنوان وسیله ی تشخیصی ساده می تواند نشان دهنده ی تغییرات سرمی باشد. آنتی اکسیدان ها به ویژه ریزمغذی ها و عناصر سمی در بیماری زایی و عوارض دیابت دخیل هستند. با توجه به پژوهش های محدود پیرامون این مورد، هدف پژوهش حاضر، بررسی مقادیر کروم و کادمیوم در بزاق زنان مبتلا به دیابت بارداری نسبت به زنان باردار سالم بود.
مواد و روش هادر این مطالعه ی مورد شاهدی که در بین سال های 90-88 در همدان صورت گرفت، از 35 زن باردار مبتلا به دیابت بارداری با محدوده ی سنی مشابه، مقدار 5 میلی لیتر بزاق غیرتحریکی جمع آوری شد. برای اندازه گیری مقادیر کروم و کادمیوم از روش جذب اتمی استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون تی صورت گرفت.
یافته هامقدار کادمیوم در گروه مورد افزایش معنی داری نشان داد (001/0=P)، اما مقدار کروم در گروه مورد کاهش یافته بود، که این کاهش از نظر آماری معنی دار نبود (254/0=P).
نتیجه گیریپژوهش حاضر نشان داد مقدار عناصر کروم و کادمیوم در بزاق افراد دچار دیابت بارداری، افراد غیردیابتی متفاوت می باشد که این تغییر در مورد کادمیوم معنی دار بود. هم چنین نمونه ی بزاق به جای سرم برای اندازه گیری این عناصر قابل استفاده است.
کلید واژگان: کروم, کادمیوم, دیابت بارداری, بزاقIntroductionDiabetes is a most common chronic disease. Gestational diabetes is one type of diabetes that starts during pregnancy. Saliva sampling as a simple diagnostic method can reflect the serum changes. Antioxidants, especially micronutrient and toxic metals, can influence diabetes pathogenesis and its complications. According to the limited studies available in this field, the aim of this study is to evaluate salivary chromium and cadmium levels in pregnant women with gestational diabetes mellitus, in comparison with non-diabetic pregnant women.
Materials And MethodsThis case control study was conducted between 2009 to 2011 in Hamadan city. Samples of 5cc unstimulated saliva from 35 gestational diabetes mellitus and 35 non diabetic pregnant women of a same age range were collected. Chromium and cadmium was measured by the atomic absorption method. Data were analyzed by t-test using SPSS software.
Resultscadmium level was higher than in the control group (P=0.001), but Chromium showed a nonsignificant decrease (P=0.254).
ConclusionResults of this study show chromium and cadmium levels differed between gestational diabetes mellitus and non diabetic pregnant women, a difference that was statistically significant for cadmium, and saliva sampling can be used instead to measure these metals.
-
روزانه شمار زیادی از افراد جامعه تحت درمان های دندانپزشکی قرار می گیرند و برحسب نیاز داروهای مختلفی توسط دندانپزشک تجویز می شود، که شماری از این افراد دارای بیماری های سیستمیک گوناگونی هستند، دندانپزشک باید اطلاعات کافی نسبت به داروهایی که تجویز می کند و داروهایی که بیماران با مشکلات سیستمیک مصرف می کنند داشته باشد. هدف تحقیق بررسی میزان سطح آگاهی دانشجویان و دندانپزشکان عمومی سطح شهر همدان در زمینه دارو های مورد مصرف در درمان های دندانپزشکی و مقایسه آنها با یکدیگر بود. در این مطالعه مقطعی و توصیفی، میزان اطلاعات دندانپزشکان عمومی و دانشجویان سال آخر دندانپزشکی در مورد دارو های مورد مصرف در درمان های دندانپزشکی بررسی گردید. بدین منظور پرسشنامه ای طراحی شد و تعداد 154 نفر از دانشجویان سال آخر دندانپزشکی و دندانپزشکان عمومی پرسشنامه مزبور را تکمیل نمودند. در پرسشنامه راجع به اطلاعات دموگرافیک، میزان آگاهی دندانپزشکان و منابع اطلاعاتی عمده آنان پرسش به عمل آمده بود. پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات به دست آمده در نرم افزار آماری SPSS با ویرایش 16 و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آماری شامل کای دو، من-ویتنی و آزمون t-test دو گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که دانشجویان ترم آخر نسبت به دندانپزشکان عمومی به سوالات بیشتری در زمینه آگاهی از داروهای مورد مصرف در درمان های دندانپزشکی پاسخ داده اند (96/64 درصد در مقابل 73/56 درصد 001/0P<). ارزیابی میزان آگاهی از دارو های مورد مصرف در درمان های دندانپزشکی نشان داد که وضعیت دانشجویان ترم آخر بطور معنی داری بهتر از دندانپزشکان عمومی بود به طوری که در 9/94 درصد از موارد وضعیت آگاهی دانشجویان ترم آخر نسبتا مطلوب و مطلوب بود درحالی که این میزان در مورد دندانپزشکان عمومی 3/83 درصد بود. میزان آگاهی دندانپزشکان عمومی در مورد داروهای مورد مصرف دندانپزشکی در حد متوسط می باشد. ارتباط معکوس میان پیشینه کار و نمره آگاهی نشانگر این موضوع است که اطلاعات دندانپزشکان با افزیش پیشینه کار به روز نشده و در این زمینه پیگیری جدی وجود ندارد. این مساله نیاز به دوره های باز آموزی برای دندانپزشکان پیرامون داروهای مورد مصرف در دندانپزشکی را مشخص مینماید.
کلید واژگان: آگاهی, دارو, دندانپزشکانIntroductionEvery day, numerous people undergo dental treatments, and if required different drugs are prescribed by dentists. Some patients have systemic disorders, so dentists must have correct information about drug prescriptions and drugs that are to be used by their patients. The aim of this study was to evaluate and compare the awareness of dentists and dentistry students about using drugs in dentistry.Materials and MethodsIn this cross-sectional study, the awareness of general dentists and dentistry students about drugs used in dentistry were evaluated during 2009-2010. A questionnaire was prepared and completed by 58 final year dental students and 96 Hamadan general dental practitioners for a total of 154 completed questionnaires. The questionnaire consisted of some demographic questions and questions about their awareness and their main information resources about drugs. Gathered data were analyzed using descriptive statistics, Pearson Chi-square, Mann-Whitney and Independent t-test statistical analysis. More questions about drug awareness were answered by dental students than general dentists.ResultsDentistry students answered the question about awareness of drugs used in dentistry more correctly than did general dentists (64.96% versus 56.73%, respectively) P<0.001. The assessment of general dentists and dentistry students indicated that the awareness of dentistry students was much better, and the difference was statistically significant. Overall, 94.9% of students had to some extent desirable and completely desirable awareness, while this level for general dentists was about 82.3%.ConclusionThe awareness level of general dentists about drugs which are used in dentistry is moderate. An inverse relationship between job experience and the score of awareness shows that the awareness of dentists has not updated along with experience and there is no serious follow-up in this field. This issue indicates the necessity of retraining courses for dentists about drugs prescribed in dentistry.Keywords: Awareness, drug, dentists -
مقدمه و هدفدر مطالعات محدودی که درباره نقش استرس های اکسیداتیو در دیابت بارداری صورت گرفته اند، افزایش آنها و اختلال در دفاع آنتی اکسیدان ها، یکی از عوامل ابتلاء بیان شده است. هدف از این مطالعه، بررسی مقادیر آنتی اکسیدان ها در بزاق زنان مبتلا به دیابت بارداری نسبت به زنان باردار سالم بود.مواد و روش هادر این مطالعه نیمه تجربی از 35 زن باردار مبتلا به دیابت بارداری 35 زن باردار سالم با محدوده سنی 20 تا 40 سال و شاخص توده بدنی 25 تا 40 مقدار 5 میلی لیتر بزاق غیر تحریکی جمع آوری شد. فعالیت آنزیم سوپراکسید دسموتاز، اسیداوریک و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی بزاق با استفاده از کیت های مخصوص با روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون t صورت گرفت.نتایجمقدار آنزیم سوپراکسید دسموتاز در بزاق افراد مبتلا کاهشی معنی دار را نشان داد (001/0P<). تغییرات ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود؛ (376/0P=). تغییرات اسیداوریک نیز همانند ظرفیت تام آنتی اکسیدانی از نظر آماری معنی دار نبود (663/0P=).نتیجه گیریبه نظر می رسد کمبود آنتی اکسیدان ها و عدم توانایی سیستم آنتی اکسیدانی در دفاع در مقابل استرس های اکسیداتیو در پاتوژنز دیابت بارداری نقش داشته باشد.
کلید واژگان: آنتی اکسیدان, دیابت بارداری, بزاقBackground And ObjectiveFew studies have shown the role of oxidative stress in gestational diabetes mellitus. Increased oxidative stress and antioxidant defense dysfunction could be one of the etiologic factors in gestational diabetes mellitus. The aim of this study was to evaluate levels of salivary antioxidants in pregnant women with gestational diabetes mellitus and their comparison with non-diabetic pregnant women.Materials And MethodsIn this semi-experimental study that was done in 2009-2011 in Hamadan, 5 cc unstimulated saliva from 35 gestational diabetics and 35 non-diabetic pregnant women with an age range of 25-40 and BMI of 25-40 was collected. Enzyme activity of superoxide dismutase, uric acid and total antioxidant capacity were measured with special kits by spectrophotometric method. Data were analyzed by t-test using SPSS program.ResultsActivity of superoxide dismutase in gestational diabetes mellitus was significantly lower than control group (p<0.001). Total antioxidant capacity changes was not significant and uric acid changes was also the same as total antioxidant capacity level and was not significant (p=0.663).ConclusionAntioxidants deficiency and altered response to elevated levels of oxidative stress seems to have a role in pathogenesis of gestational diabetes mellitus. -
مقدمهمیکروارگانسیم ها از جمله عوامل اصلی بیماری های پریودنتال و پوسیدگی دندانی می باشند. در سال های اخیر، استفاده از گیاهان داروئی به عنوان درمان کمکی در کنار حذف عوامل باکتریال به روش مکانیکی در نظر گرفته شده است. از این رو، هدف از انجام این مطالعه بررسی ضد باکتریال عصاره گیاه مورد بر روی باکتری های شایع موجود در دهان بود.مواد و روش هااین مطالعه آزمایشگاهی بر روی 9 سوش باکتری انجام شد. هر سوش در محیط های آگار خوندار و Mular Hintone کشت داده شد. دیسک های کاغذی به قطر mm6 آغشته به عصاره گیاه مورد با 4 غلظت مختلف بر روی محیط کشت هر یک از باکتری ها قرار داده شدند و بعد از 24 ساعت قطر هاله عدم رشد اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری ANOVA و Tukey HSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هانتایج این مطالعه نشان داد که قطر هاله عدم رشد برای باکتری های استرپتوکوکوس سالیواریس و استافیلوکوکوس اپیدرمیس در غلظت های مختلف عصاره گیاه مورد از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت. بزرگترین قطر هاله عدم رشد برای استرپتوکوکوس سانگوئیس، استرپتوکوکوس موتانس و دیفتروئید، در غلظت 5/2% و برای لاکتوباسیل در غلظت 1% و برای استافیلوکوکوس آرئوس در غلظت های 1% و 5/2% و برای سودوموناس آئروژنوزا در غلظت 5/2% مشاهده گردید و کمترین قطر هاله عدم رشد مربوط به لاکتوباسیل در غلظت 5% بود. بیشترین حساسیت به عصاره گیاه مورد در غلظت 5/2% و کمترین حساسیت در غلظت های 5/0% و 5% مشاهده شد.نتیجه گیریعصاره مورد با غلظت های مختلف دارای اثرات متفاوت برروی باکتری های تحت مطالعه بود. بیشترین اثربخشی عصاره گیاه مورد بر باکتری های سودوموناس آئروژینوزا در غلظت 5/2% با قطر هاله عدم رشد حدود 16 میلی متر و همچنین کمترین اثربخشی عصاره گیاه مورد در غلظت 5% بر لاکتوباسیل با قطر هاله عدم رشد حدود 6 میلی متر بوده است.
کلید واژگان: گیاه مورد, باکتری های هوازی بی هوازی, عصاره گیاهیIntroductionMicroorganisms are the main etiologic factors of periodontal diseases and dental caries. Recently, the use of herbal medications has been considered as an alternative method in elimination of oral microbial agents. Therefore, the aim of this study was to determine the antibacterial effects of Myrtus extract on some common oral bacteria.Materials and MethodsThis experimental trial study was performed on nine strains of some oral bacteria. Each strain was cultured in blood agar and Muler-Hintone media. Paper disks 6mm in diameter containing different concentrations of Myrtus extract were placed on the selected media and then inhibition zone (IZ) was measured after 24 hours. Data analysis was carried out using ANOVA and Tukey HSD test.ResultsThe results of this study showed that, there were no statistically significant differences in IZ between S.Salivarius and S. epidermis in different Myrtus concentrations. The widest IZ was presented in concentration of 2.5% for S.Sanguis, S.Mutans and diphteroid and in concentration of 1% for lactobacillus and in concentration of 1% and 2.5% for S.aureus and finally, in concentration of 2.5% for P.aeruginosa. The narrowest IZ was presented in concentration of 5% for Lactobacillus. The highest sensitivity to Myrtus extract was observed in concentration of 2.5% and the lowest sensitivity in concentrations of 0.5% and 5%.ConclusionMyrtus extract had different effects in different concentrations and on different bacteria in this study. The widest IZ (16 milimeter) was presented in concentration of 2.5% for P. aeruginosa and the narrowest IZ (6mm) was presented in concentration of 5% for Lactobacillus.Keywords: Myrtus, aerobic, anaerobic bacteria, plant extract
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.