داوود زارع حقی
-
واکنش دوازده هیبرید گوجه فرنگی و والدین آنها به تنش خشکی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار و سه سطح تنش (:S1 ظرفیت زراعی خاک، S2: 40% رطوبت زراعی و S3: 60% رطوبت زراعی) مورد ارزیابی قرار گرفت. والدین مورد استفاده شامل:L2:Kingstone, L3:Petoearly ،L1:Bitstoik. ، (S. pimpinellifolium) T1:LA1607 T3:LA2080 (S. lycopersicum var. cerasiforme) ،T4:LA1579 (S. pimpinellifolium) و (S. pimpinellifolium) T2: LA2656 بودند که به روش لاین در تستر تلاقی داده شدند. آزمایش های مربوط به تلاقی ها و کشت بذر و نشاء در گلخانه و مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در طی سال های 1393 تا 1395 انجام شدند. صفات مورد مطالعه شامل پرولین، مالون دی آلدیید، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز، محتوای نسبی آب، کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل، نشت یونی، عملکرد کل، عملکرد بالقوه و عملکرد تک بوته بودند. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تنش کم آبی اثر معنی داری روی تمام صفات مورد بررسی داشت. افزایش میزان پرولین و مالون دی آلدیید در تمامی ژنوتیپ ها در اثر افزایش سطح تنش کم آبی مشاهده شد. بیشترین میزان پرولین در تنش سطح 60 درصد (93/31 میکرومول بر گرم وزن تر) در هیبرید Petoearly× LA2080 مشاهده شد. با افزایش تنش کم آبی، محتوای نسبی آب، عملکرد کل، عملکرد بالقوه، عملکرد تک بوته، کلروفیلa، b و کل، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز کاهش و پرولین، نشت یونی و پراکسیداز افزایش نشان دادند. در تنش سطح 60 درصد بیشترین عملکرد کل (74/15 تن در هکتار) مربوط به هیبرید LA2656×Petoearly، لاین Petoearly (19 تن در هکتار) و تستر LA1579 (32 تن در هکتار) بود.
کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدانتی, کم آبیاری, گوجه فرنگی12 hybrides of tomato and their parents were evaluated for their response to drought stress in a randomized complete block design with three replications and three irrigation levels (FC, 60%FC, and 40%FC). The studied genotypes were including Kingstone, Petoearly, Bitstoik, LA1607, LA2656, LA2080 and LA1579. Experiments on crossing the genotypes, seedling production and field evaluation, were done in experimental greenhouses and experimental field of Ilam University in 2014-2016. The studied traits consisted of proline, MDA, peroxidase, catalase and ascorbate peroxidase, Relative Water Content (RWC), Chlorophyll a, b and total, electrolyte leakage, total yield, potential yield and single plant yield. The statistical analysis showed that drought stress significantly affected all assessed traits under drought condition. Increase in Proline and MDA content was observed in all genotypes under drought stress. The highest values of proline )31.93 µMgFW-1) was obtained under severe stress in Petoearly× LA2080. RWC, total yield, potential yield, single plant yield, Chlorophyll a, b, catalase and ascorbate peroxidase contents were reduced and proline, electrolyte leakage and peroxidase content were increased by increase in drought stress. Under severe drought stress, the highest amount of total yield (15.74 t.ha-1) was observed in LA2656×Petoearly hybrid, Petoearly line (19 t.ha-1) and LA1579 tester (32 t.ha-1).
Keywords: Antioxidant Enzymes, Deficit irrigation, Tomato -
به منظور مطالعه اثرات تغییر سامانه های آبیاری قطره ای سطحی به زیرسطحی بر پاسخ گیاهی، یک باغ پسته 10 هکتاری از شهرستان شهریار انتخاب و تیمارهای آبیاری شامل قطره ای سطحی با آب شور (DI)، قطره ای زیر سطحی با آب شور (SDI) و قطره ای سطحی با آب غیرشور (A) در آن پیاده شد و پاسخ های گیاهی اندازه گیری شد. نتایج بررسی توزیع شوری نشان داد که بیشترین تجمع املاح در دوایر هم مرکز به دور از قطره چکان رخ داده است که در DI عمق 30 تا 50 و فاصله عرضی 70 تا 100 سانتی متری از درخت، و در SDI لایه سطحی 0 تا 20 و فاصله عرضی 60 تا 80 سانتی متری از درخت نقاط تجمع املاح بوده است. تمام پاسخ های گیاهی در تیمار آب غیرشور به طور معنی داری شرایط مساعدتری را نشان دادند. بر خلاف تیمار A، دمای تاج گیاه و اختلاف آن با دمای اتمسفر بین دو سامانه آبیاری DI و SDI تغییرات معنی داری را نشان نداد. اما در شاخص تنش آب گیاه (CWSI) با نرمال سازی دمای تاج گیاهی نسبت به اثرات محیطی، اختلاف بین دو سامانه آبیاری معنی دار گردید و مقدار آن در SDI کمتر از DI به دست آمد. هدایت روزنه ای نیز در SDI به طور معنی داری بیش تر از DI اندازه گیری شد. بر اساس جریان شیره آوندی، با وجودی که تیمار A به طور معنی داری بیشترین جریان را داشت، در طول 24 ساعت اختلاف معنی داری بین دو سامانه آبیاری DI و SDI مشاهده نگردید، اما با میانگین گیری این شاخص برای طول روز و به خصوص ساعات اوج تنش اختلاف معنی دار شد. با توجه به حجم یکسان آب آبیاری در دو تیمار DI و SDI، نتیجه گیری می شود که سامانه SDI با توزیع مناسب شوری، شرایط بهتری را برای جذب آب توسط گیاه فراهم نموده و باعث کاهش تنش رطوبتی به خصوص در ساعات اوج تعرق می گردد. هرچند استفاده از سامانه آبیاری قطره ای زیرسطحی نیازمند مطالعات طولانی مدت می باشد، اما با توجه به پاسخ های گیاهی مشاهده شده و همچنین از نقطه نظر توزیع شوری در خاک، استفاده از این سامانه آبیاری برای درختان پسته قابل توصیه است.
کلید واژگان: آب شور, پاسخ گیاهی, توزیع شوری, تنش رطوبتی و شوری, شاخص تنش آب گیاهTo investigate the effects of substituting surface drip irrigation (DI) by subsurface drip-irrigation systems (SDI) on plant responses, a10 ha pistachio orchard with DI system located in Shahriar, Tehran province, was selected. Irrigation treatments including DI and SDI with saline water and DI with non-saline water (A) were established and plant responses were measured. The salinity distribution results showed that, in DI, at depth of 30-50 cm and distance of 70-100 cm, salts were accumulated. In SDI, salt accumulation was observed in surface layer and in distance of 60-80 cm from the tree. Based on all plant response indicators, treatment A showed significantly more favorable conditions. Unlike treatment A, there was no significant difference in the “canopy temperature” and “canopy–air temperature difference” between DI and SDI. By normalization of environmental-effects on foliage temperature, crop water stress index (CWSI) showed significant differences between DI and SDI treatments. Also, stomata conductance in SDI was significantly greater than DI. Additionally, treatment A had significantly the highest sap flow (SF). Based on SF measurement in 24 hour, there were no significant differences between DI and SDI irrigation systems, but the mean of this index for daylight time and midday, showed significant differences. With equal depth of irrigation water applied to DI and SDI and more favorable salinity distribution in root zone of SDI, this treatment leads to less water and salinity stress. Although the use of subsurface drip irrigation system requires long-term studies, but in view of the observed plant responses and in terms of soil salinity distribution, it is recommended to use SDI in pistachio trees.
Keywords: Crop Water Stress Index, Plant response, Saline water, Salinity distribution, water, salinity stress -
دوازده سینگل کراس (F1) حاصل از تلاقی 3 لاین تجاری و 4 تستر گوجه فرنگی از نظر واکنش به تنش کم آبی و ارزیابی قابلیت ترکیب پذیری به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و سه سطح تنش (FC، FC%60 و FC %40) در گلخانه و مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام درطی سال های 93-95 مورد ارزیابی قرار گرفتند. لاین های مورد استفاده شامل: L2:Kingstone، L3:Petoearly، L1:Bitstoik و تسترها شامل (S. pimpinellifolium) T1:LA1607،T3:LA2080 (S. lycopersicum var. cerasiforme) ،T4:LA1579 (S. pimpinellifolium) و (S.(pimpinellifolium)T2:LA2656 بودند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس داده ها، اثر تلاقی ها، تسترها، لاین×تستر و همین طور میانگین مربعات والدین در مقابل تلاقی در شرایط تنش و بدون تنش برای تمامی صفات معنی دار بود که نشان دهنده تفاوت معنی دار GCA والدین و SCA هیبریدها بود. برای عملکرد کل تستر T2 در شرایط بدون تنش و تنش FC%40 و T1 در تنش FC%60 بهترین ترکیب پذیر عمومی (GCA) بودند. تستر T2 ترکیب گر مناسب برای عملکرد بالقوه در شرایط بدون تنش و تنش FC%60 بود. لاین L1 ترکیب پذیری عمومی معنی دار و مثبت برای عملکرد بالقوه، عملکرد کل و تعداد کل میوه در شرایط تنش و بدون تنش آبی داشت. هیبریدهای Petoearly×LA1579 (L3T4) در شرایط بدون تنش و (L1T1) Bitstoik× LA1607 و (L2T4) Kingstone×LA157 در تنش سطح FC %40 و FC%60 بهترین ترکیب پذیر خصوصی (SCA) برای عملکرد کل بودند. در صفات زراعی مورد مطالعه اثرات قابلیت ترکیب پذیری عمومی بزرگتر از اثرات قابلیت ترکیب پذیری خصوصی بود. نسبت واریانسδ2A/ δ2D نشان دهنده کنترل صفات مورد مطالعه با اثرات غیر افزایشی ژن بود.
کلید واژگان: اثرات ژن, تنش خشکی, قابلیت ترکیب پذیری, گوجه فرنگی12 single crosses (F1) achieved by combining four testers and three commercial lines of tomato were evaluated for their response to water deficit stress and the combining ability of yield and some yield components. The layout was split plots according to randomized complete block design with three replications and three irrigation levels (FC, 60%FC and 40%FC). Crossing among lines and testers, seedling production and field evaluation, were conducted in greenhouses and field of Ilam University during 2014-2016. The studied genotypes were L1: Bitstoik, L2: Kingstone, L3: Petoearly, as lines, and T1: LA1607, T2: LA2656, T3: LA2080 and T4: LA1579 as Testers. The studied traits consisted of total yield, potential yield, yield per plant, number of fruits per plant, plant height and days to 50% flowering. The analysis of variance indicated that significant differences existed among, genotypes, parents, parents vs. crosses, crosses, lines, testers and line × tester for all studied traits on both non- stress and water deficit stress, which showed a significant difference between general combining ability (GCA) of parents and specific combining ability (SCA) of hybrids. In general, the parental testers, LA2656 (T2), LA1607 (T1) and Line L1 (Bitstoik) were found to have the highest GCA for total yield and potential yield, and the number of fruits per plant in both conditions. The Petoearly×LA1579 in non- stress, Bitstoik× LA1607 and Kingstone×LA1579 in mild and severe-stresses had the highest SCA for total yield. Analysis of variance for combining ability manifested the predominance of dominance gene action for total yield, yield per plant and potential yield. The general combining ability (GCA) effects were generally found higher than SCA effects in terms of the agronomic traits. As a result, the low ratio of δ2A/ δ2D showed that non-additive effects controlled the studied traits.
Keywords: Combining Ability, Drought Stress, Gene Effect, Tomato -
این آزمایش به منظور بررسی اثر اسانس های گیاهی مرزه (Satureja hortensis) و میخک(Syzygium aromaticum) در غلظت های صفر، 250 و 500 میلی گرم در لیتر روی عمر گل جایی گل شاخه بریده رز رقم ولوت انجام شد. آزمایش تحت شرایط دمای 2±20 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 70-60 درصد، شدت نور سفید 12 میکرومول در متر مربع در ثانیه و 12 ساعت طول روز انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با 18 تیمار با 3 تکرار و 3 گل شاخه بریده در هر گلدان برای اندازه گیری صفات عمر گل جایی، وزن تر نسبی شاخه، جذب محلول شاخه، هدایت روزنه ای برگ، نسبت فلورسنس کلروفیل و محتوی کلروفیل برگ در هر تکرار صورت گرفت. تیمار 500 میلی گرم در لیتر از اسانس های گیاهی منجر به حفظ عمر گل جایی شاخه بریده ها شد. 250 میلی گرم در لیتر از اسانس ها شاخص کلروفیل برگ و جذب محلول را در مقایسه با سایر غلظت ها افزایش داد. تیمار محلول ساکارز 2 درصد توانست باعث حفظ معنی دار عمر گل جایی، نسبت فلورسانس کلروفیل و محتوی کلروفیل برگ نسبت به تیمار ساکارز صفر شود. اسانس های مرزه و میخک به ترتیب در غلظت های 500 و 250 میلی گرم در لیتر باعث حفظ وزن تر نسبی شاخه و کاهش هدایت روزنه ای برگ شدند.کلید واژگان: اسانس های گیاهی, گل شاخه بریده, ساکارز, فعالیت کلروفیل, هدایت روزنه ای برگThis study was conducted to test the effect of essential oils of savory (Satureja hortensis), clove (Zyzigium aromaticum) at concentrations of 0, 250 or 500 mgL-1 with sucrose treatments at 0 or 2% on vase life of cut rose cv. “Velvet”.The experiment was conducted at 20±2oC, RH: 60-70% and 12µmolm-2s-1 light intensity with white fluorescent tubes under daily light period of 12h. This experiment was performed in a factorial experiment based on completely randomized design comprising eighteen treatments, three replications and 3 cut flowers in each vase for measuring vase life, relative fresh weight, solution uptake, chlorophyll contents. Chlorophyll fluorescence parameters were measured in each replicate. Results showed that 500mgL-1 of essential oils caused maintaining the vase life of cut flowers better than the rest of treatments. 250mgL-1 of essential oils increased chlorophyll index and solution uptake in comparison with other concentrations. Treatment of sucrose 2% could cause significantly more vase life, chlorophyll fluorescence and chlorophyll index compared to 0% sucrose treatment. Savory and clove essential oils at 500 and 250 mgL-1 concentrations caused a significantly higher relative fresh weight and a reduction in stomatal conductance.Keywords: Essential oils, cut flower, sucrose, chlorophyll activity, Stomatal conductance
-
ارزیابی مدل هایدروس دو بعدی برای تعیین توزیع رطوبت خاک در آبیاری قطره ای سطحی و زیر سطحی درختان پستهطبیعت چندبعدی حرکت آب در خاک، جذب آب توسط گیاه و کاربرد آب در مزرعه، باعث افزایش پیچیدگی های مدل سازی توزیع رطوبت خاک در سامانه های آبیاری قطره ای می شود. با تعیین خصوصیات هیدرولیکی خاک، پارامترهای توزیع ریشه درخت پسته در مزرعه مورد مطالعه، میزان تبخیر و تعرق و جریان آب ورودی، چگونگی توزیع رطوبت خاک در دو سامانه آبیاری قطره ای سطحی (DI) و زیرسطحی (SDI) با استفاده از مدل هایدروس دوبعدی مدلسازی گردید. همچنین مقادیر رطوبت خاک در روزهای متوالی پس از آبیاری، در فواصل عرضی و عمقی متفاوت نسبت به درخت با استفاده از رطوبت سنج پروفیل پروب اندازه گیری شد. از هدایت روزنه ای برگ درختان نیز برای استخراج تابع تنش رطوبتی و ارزیابی مدل استفاده شد. براین اساس، مکش معادل کاهش 50 درصد جذب آب ریشه برابر 4935 سانتی متر بدست آمد. نتایج مدل سازی در محل های منطبق با اندازه گیری ها با داده های رطوبت خاک مقایسه شد و با استفاده از آماره های صحت سنجی، صحت و دقت مدل مورد بررسی قرار گرفت. مقادیر ME، RMSE، Eو R2برای SDI به ترتیب 006/0، 021/0، 761/0، 794/0 و برای DI 002/0-، 020/0، 700/0 و 741/0 به دست آمد. تعرق محاسبه شده توسط هایدروس همبستگی بالایی را با هدایت روزنه ای به ویژه در SDIنشان داد. براساس نتایج هایدروس و اندازه گیری گیاهی مشخص شد که جذب آب توسط ریشه درخت پسته در SDI به طور معنی داری از DIبیشتر است که نشان می دهد استفاده از SDIمی تواند با کاهش تبخیر از سطح خاک، باعث صرفه جویی و افزایش کارایی مصرف آب گردد. برآورد جذب آب ریشه و اندازه گیری هدایت روزنه ای درخت پسته در شرایط مزرعه مشخص کرد که رطوبت خاک تا چهارروز بعد از آبیاری قطره ای به خوبی پاسخگوی نیاز گیاهی بوده و با کوتاه تر کردن دور آبیاری می توان از بیشترین پتانسیل این سامانه آبیاری بهره برد.کلید واژگان: پاسخ گیاهی, جذب آب ریشه, هدایت روزنه ای برگ, مدلسازیMultidimensional nature of water flow, plant uptake, and high frequency of water application increase the complexity in modeling soil moisture dynamics from trickle irrigation. By determining soil hydraulic properties, parameters of root distribution model for pistachio trees in the field, evapotranspiration and inflow flux, soil moisture distribution was modeled using HYDRUS-2D model for surface (DI) and sub-surface drip irrigation (SDI) systems. Also, soil moisture content in the following days after irrigation was measured at different lateral and vertical distances from the tree by using Moisture Meter Profile Probe. Leaf stomatal conductance was used to test the model and parameterize water-stress response function. The h50 for pistachio tree, which represents the pressure head at which the water extraction rate is reduced by 50%, was calculated 4935 cm. HYDRUS outputs were compared with measured data in corresponding locations, and values ofME, RMSE, E and R2 statistics were obtained -0.002, 0.02, 0.7, 0.741 for DI and 0.006, 0.021, 0.761, and 0.794 for SDI respectively. The calculated transpiration by HYDRUS showed high correlation with stomatal conductance, especially in SDI. Based on plant measurements and HYDRUS results, root water uptake in SDI was significantly more than DI. Therefore, using SDI systems, by decreasing evaporation, saves more water and increases irrigation efficiency. The calculated root water uptake and measured stomatal conductance for the pistachio trees revealed that soil moisture perfectly supports plants until four days after irrigation. Thus, by decreasing irrigation interval in the field, maximum potential of drip irrigation systems can be achieved.Keywords: Plant response, Root water uptake, Stomatal conductance, Modelling
-
دامنه ای از محتوای رطوبت خاک که محدودیت برای رشد گیاه در ارتباط با پتانسیل ماتریک، تهویه و مقاومت مکانیکی خاک حداقل باشد، دامنه رطوبتی با حداقل محدودیت (LLWR) نامیده می شود. این پژوهش با هدف مقایسه دامنه رطوبتی با حداقل محدودیت برآورد شده به روش داسیلوا و همکاران با مقادیر محاسبه شده بر مبنای پاسخ گیاه آفتاب گردان (Helianthus Annuus L.) (LLWRP) انجام گرفت. محاسبه در هر دو روش بر مبنای تفاضل دو حد رطوبتی بالا (θUL) و پائین (θLL) است. در روش اول انتخاب یا تعیین دو حد اغلب بر پایه منحنی های مشخصه رطوبتی و مقاومت مکانیکی خاک و عملا بدون توجه به نوع و نیاز یا رفتار ویژه گیاه است. در روش دوم طبق روش پیشنهادی این پژوهش، دو حد رطوبتی بر مبنای هدایت روزنه ای گیاه در یک خاک لوم رس شنی فشرده شده در لوله هایPVC با قطر 30 و ارتفاع 70 سانتی متر (که از این به بعد گلدان نامیده شدند) در سه سطح فشردگی (جرم مخصوص ظاهری برابر 35/1، 55/1 و 75/1 مگاگرم بر متر مکعب) که به ترتیب با D1، D2 وD3 نشان داده می شوند، تعیین گردید. در هر گلدان سه بذر آفتابگردان کشت و گلدانها تا شروع مرحله گلدهی در شرایط مطلوب نگهداری شدند. در این مرحله دو چرخه متوالی تر و خشک شدن خاک اعمال و رطوبت خاک و هدایت روزنه ای نیمروز به طور منظم اندازه گیری شد. LLWRP بر مبنای رابطه بین مکش ماتریک خاک و هدایت روزنه ای گیاه محاسبه شد. نتایج نشان داد بر مبنای رفتار روزنه های آفتاب گردان جذب آب در تیمارهای D1، D2 و D3 به ترتیب از مکش های ماتریک حدود 16، 44 و 60 سانتی متر شروع و تا مکش های ماتریک 39983 ، 31614 و 17394 سانتی متر ادامه یافت. تفاوت قابل ملاحظه ای بین LLWR محاسبه شده با دو روش مذکور مشاهده شد. مقدار این اختلاف در تیمارهای با فشردگی بیشتر خاک، به ویژه هنگامی که حد رطوبتی بالا (θUL) برابر مقدار رطوبت در مکش ماتریک 330 سانتی متر (LLWR330) بود، بیشتر به دست آمد. مقادیر LLWR330 برای سه تیمار D1، D2 و D3 به ترتیب148/0، 147/0 و 080/0 سانتی متر مکعب بر سانتی متر مکعب به دست آمد که به ترتیب 51، 49 و 63 درصد کمتر از LLWRP بود. این تفاوتها نشان می دهد که دو حد رطوبتی (θULوθLL) در نظر گرفته شده توسط داسیلوا و همکاران برای محاسبه LLWR، نباید به طور یکسان برای همه گیاهان به کار برده شود و بر حسب پاسخ یا نیاز گیاه نیز نیاز به اصلاح دارد.کلید واژگان: آفتاب گردان, منحنی مشخصه رطوبتی خاک, منحنی مشخصه مقاومت مکانیکی خاک, هدایت روزنه ایThe range of soil water content where plant growth is least limited by water potential, soil aeration or mechanical resistance is called least limiting water range (LLWR). This study evaluated the values of LLWR determined according to the procedures proposed by da Silva et al. with those calculated on the basis of sunflower plant (Helianthus annuus L) response (LLWRP). In both methods LLWR is taken as the difference between the two soil moisture limits designated as upper (θUL) and lower (θLL). In the first method, the two limits are determined basically from the soil moisture and soil resistance characteristic curves, almost overlooking the plant type and its particular needs or behaviors. In the second method, as proposed in this research, the two limits are determined based on the stomatal response in a sandy clay loam soil packed into PVC tubes (called pots hereafter) with 30 cm diameter and 70 cm height at three compaction levels (soil bulk density equal to 1.75, 1.55 and 1.35 Mg.m-3) designated as D1, D2 and D3. Each pot was planted with three pre-soaked sunflower seeds and pots were kept under optimum condition until onset of the flowering stage. At this time two successive drying cycles were imposed and soil moisture and midday stomatal conductance were routinely measured. LLWRP were computed on the basis of relationship between soil matric suction and stomatal conductance. Results showed that on the basis of stomatal conductance behavior water uptake began at the soil matric suctions of 44, 16, 60 and continued up to 17394,31614, 39983 cm in D1, D2 and D3 treatments, respectively. Appreciable differences were observed between LLWR and LLWRP particularly when the lower limit moisture suction (equivalent to θUL for LLWR) was set at 330 cm (LLWR330). LLWR330 values of 0.148, 0.147 and 0.080 cm3cm-3 were obtained for D1, D2, D3 treatments, respectively, which were 51, 49 and 63 percent lower than the corresponding LLWRP values. This differences imply that the two moisture limits (θUL and θLL) proposed by da Silva et al. may not be applied indiscriminately for all plants and thus need to be modified according to plant needs or responses.Keywords: Soil moisture characteristic curve, Soil mechanical characteristic resistance curve, Stomatal conductance
-
گنجایش آب تجمعی (IWC) ، انتگرال تابع گنجایش آب دیفرانسیلی از مکش صفر تا بی نهایت با اعمال توابع وزنی ناشی از محدودیت های مختلف خاک است که هرکدام در دامنه ای از مکش می تواند فراهمی آب برای ریشه گیاه را کاهش دهد. انتخاب دامنه مکش برای هر محدودیت جهت ایجاد تابع وزنی اکثرا اختیاری و بدون توجه به رفتار و پاسخ گیاه معین بوده است. هدف این پژوهش محاسبه گنجایش آب تجمعی (IWCP) بر مبنای دمای پوشش سبز گیاه (TL) به عنوان پاسخ گیاه در مقابل محدودیت های مختلف خاک بود. بدین منظور سه سطح فشردگی (جرم مخصوص ظاهری (Db) مساوی 35/1، 55/1 و 75/1 گرم بر سانتی متر مکعب به ترتیب معادل D1، D2 و D3) با بکارگیری یک خاک لوم رس شنی (عبور کرده از غربال 76/4 میلیمتر) درلوله های پلیکا (قطر 30 و ارتفاع 70 سانتی متر) با سه تکرار ایجاد شد. پس از کاشت بذور جوانه زده آفتاب گردان (Helianthus Annuus L.) در آنها و استقرار کامل گیاه، دو دوره تر و خشکی اعمال گردید. با اندازه گیری روزانه رطوبت خاک در سه عمق گلدانها و تبدیل آن به مکش ماتریک خاک همراه با اندازه گیری نیمه روز TL، یک تابع وزنی بر مبنای پاسخ گیاه تعریف و IWCP محاسبه گردید. گنجایش آب تجمعی با توابع وزنی پیشنهادی گرانولت و همکاران (IWCG) نیز محاسبه و با هم مقایسه شدند. مقادیر IWCP و IWCG برای تیمار D1 به ترتیب 187/0 و 229/0 سانتی متر مکعب بر سانتی متر مکعب بدست آمد. در تیمار D3 این ارقام به 152/0 و 038/0 تنزل یافتند که معادل 19% و 84% کاهش در فراهمی آب بوده و اثر قابل توجه فشردگی خاک روی فراهمی آب را نشان می دهد. در میانگین سه سطح فشردگی، IWCP و IWCGبه ترتیب 169/0 و 140/0 حاصل شد و نشان می دهد که فراهمی آب برای گیاه آفتاب گردان بر مبنای پاسخ گیاه بطور متوسط 17 درصد بیشتر از رقمی است که IWCG برآورد کرده است. این تفاوت و تاثیر پذیری بیش از حد (84%) IWCG از فشردگی خاک نشان می دهد که دامنه مکش های پیشنهاد شده توسط گرانولت و همکاران برای محدودیت های مختلف و روابط تجربی بکار رفته در ایجاد توابع انتقالی به منظور لحاظ تاثیر آنها در فراهمی آب، لازم است با توجه به نیاز و پاسخ های گیاه مورد نظر اصلاح یا تعدیل شوند.کلید واژگان: آفتاب گردان, پاسخ گیاه, توابع وزنی, گنجایش آب دیفرانسیلیIntegral water capacity (IWC) is the integral of differential water capacity functions in the range of 0 to infinity soil matric potential multiplied [H1] by weighting functions each taking into account the effect of varioussoil limitations that may develop at a given soil matric potential domain and restrict soil water availability to plant roots. The domains selected for development of weighting functions in most studies have seldom been based on plant response, but rather arbitrary. The purpose of this study was implementing midday green leaf temperature (TL) as a plant-response-based variable to compute integral water capacity. For this purpose, a sandy clay loam soil passed through 4.76 mm sieve was evenly compacted to three bulk densities of D1=1.35, D2=1.55, and D3=1.75 g cm-3, each replicated thrice, in PVC tubes (called pots hereafter) with 30 cm diameter and 70 cm height. Sunflower (Helianthus Annuus L) seedlings were planted in the pots and, after their full establishment, two periods of wetting and drying cycles were imposed. By monitoring daily soil moisture content at the three depths in the pots and converting them to soil moisture suctions along with the midday TL measurements, a plant-response-based weighting function was developed and integral water capacity (IWCP) was computed. Integral water capacity (designated as IWCG) was also computed by adopting the weighting functions proposed by Groenevelt et al. IWCP and IWCG in D1 treatment were obtained as 0.187 and 0.229 cm3cm-3, respectively. At the highly compacted D3 treatment, the corresponding values diminished to 0.152 and .038, respectively, equivalent to 19% and 84% reduction in soil water availability and reflecting the dominant effect of soil compaction on water availability. Averaged over the three compaction levels, IWCP and IWCG were 0.169 and 0.14 cm3cm-3,indicating that water availability determined on the plant response basis was 17% greater than that predicted by IWCG. This difference and over-susceptibility (84%) of IWCG to soil compaction imply that the soil suction domains proposed for the various soil limitations and the experimental relations employed in Groenevelt et al. approach to quantify their restricting effects as weighing functions need to be modified according to each particular plant needs or response.Keywords: Sunflower, Plant response, Weighting function, Differential water capacity
-
به منظور بررسی تاثیر نیتریک اکساید بر برخی صفات فیزیولوژیکی مرکبات تحت شرایط کم آبی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی بر روی 3 گونه از مرکبات شامل: پونسیروس، سیتروملو و سیترنج در 3 سطح تنش خشکی (30، 60 و 100 درصد ظرفیت مزرعه ای)، 3 سطح سدیم نیتروپروساید (آزادکننده ی نیتریک اکساید) (0، 5/0 و 1 میلی مولار) و در 3 تکرار طراحی گردید. شاخص های فیزیولوژیکی از جمله کلروفیل فلورسنس، هدایت روزنه ای، پتانسیل آب برگ و محتوی نسبی آب برگ (RWC) اندازه گیری شد. شاخص های بیوشیمیایی از جمله فعالیت آنتی اکسیدانی کل (DPPH)، فنل کل و مالون دی آلدیید مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش معنی داری در مقادیر پتانسیل آب برگ، هدایت روزنه ای، محتوی نسبی آب برگ (RWC) و Fv/Fm شده است. شاخص های بیوشیمیایی مثل DPPH، فنل کل و مالون دی آلدیید در اثر تنش خشکی افزایش معنی داری نشان دادند. کاربرد سدیم نیترو پروساید در این تحقیق نشان داد که این ماده نقش تعدیل کنندگی در تنش خشکی داشته و اثرات آن را کاهش داده است. نتایج نشان داد که غلظت 1 میلی مولار این ماده تاثیر بیشتری در تعدیل اثرات تنش داشته است.
کلید واژگان: تنش خشکی, پونسیروس, سدیم نیتروپروساید, کلروفیل فلورسنس, Fv, FmMost plants encounter with different environmental stresses during their life cycle. Water deficit is one of the stresses that negatively affect the growth and yield of many agricultural crops such as members of citrus family. Higher plants developed several physiological and biochemical adaptation systems that give them a chance to survive and let them to escape from water deficit stress. In this research the effect of Nitric Oxide, as a stress modulator, on citrus plants was investigated. A trial was conducted as factorial with randomized complete blocks design in three replications on three species of citrus including Poncirus, Swingle citrumelo and Carrizo citrange. There were also drought stress treatments in three levels (FC, 30% FC and 60% FC) and Sodium nitroprusside treatments, as a NO releasing compound, in three levels (0, 0.5 and 1 mM). Some physiological factors such as chlorophyll fluorescence, stomatal conductance, leaf water potential and leaf relative water content were measured. Also, some biochemical factors such as DPPH and the contents of phenols and malondialdehyde were investigated. The results showed that drought stress, decreased leaf water potential, stomatal conductance, relative water content and Fv/Fm significantly. Some biochemical factors such as DPPH, phenols and malondialdehyde activity increased during drought stress. Application of sodium nitroprusside, modulated the destructive effects of drought stress specially with the concentration of 1 mM.
Keywords: Drought stress, Poncirus, Sodium nitroprusside, Chlorophyll fluorescence, Fv, Fm -
In order to study the effects of hydrogen peroxide (0¡ 100¡ 300¡ 500 and 700 µM) and sucrose (0 and 2%) on the vase life and water relations of cut rose flower cv. Candy¡ a factorial experiment was carried out based on a completely randomized design with 3 replications. In this experiment parameters of vase life¡ solution uptake¡ stem relative fresh weight¡ leaf stomatal conductivity¡ leaf relative water content and membrane stability index of petal cells were evaluated. Application of 500 and 700 µM hydrogen peroxide increased significantly vase life of cut rose stem in comparison with other treatments so that 700 µM increased vase life 12 days compared to control. The effect of 700µM sucrose 2% had a most significant effect on increasing solution uptake and stem relative fresh weight compared to other treatments. Leaf stomatal conductance decreased by increasing hydrogen peroxide concentration. Lowest amount was related to 500 and 700 µM of hydrogen peroxide treatments alone and with 2% sucrose. The highest amount of leaf relative water content and petal cells membrane stability index was related to H2O2 700µM treatment. In conclusion¡ the results showed that hydrogen peroxide treatment alone at highest concentration (700µM) increased vase life and with sucrose 2% improved solution uptake and stem relative fresh weight¡ as well as it caused a decreasing effect on leaf stomatal conductivity with keeping leaf relative water content and petal cells membrane stability index.Keywords: Hydrogen peroxide, Water relations, Sucrose, Vase life, Stomatal conductance
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.