به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

رضا کچویی

  • محمدرضا شکوه امیری، رضا کچوئی*

    عفونت های قارچی بویژه انواع سطحی و جلدی (درماتوفیت ها) به دلیل احتمال انتقال از افراد مبتلا به سایرین به ویژه در جاهایی که افراد به صورت دسته جمعی زندگی می کنند از نظر بهداشت فردی و عمومی حایز اهمیت فراوان می باشند. عدم اطلاع افراد در مورد نحوه پیشگیری از انتقال این بیماری ها می تواند باعث انتقال آنها به تعداد زیادی از افراد شده و بار مالی زیادی به همراه داشته باشد و حتی باعث کاهش چشمگیر کارایی افراد شود. بنابراین آگاه سازی اقشار مختلف جامعه در مورد شیوع عفونت قارچی، راه ها و علایم ابتلا، راه های پیشگیری از انتقال به دیگران، اقدامات لازم در صورت ابتلا؛ می تواند نقش شایان توجهی در ارتقای سلامت و بهداشت فردی و عمومی ایفا کند. عفونت های درماتوفیتی از جمله مشکلات مهم بهداشتی در جهان بوده و میلیون ها نفر را در سراسر جهان دچار می سازند، تخمین زده می شود 20-10 درصد افراد در طول عمر خود دچار این عفونت ها می شوند. توزیع این عفونت ها در کشورهای مختلف دنیا متفاوت بوده و شیوع آنها در کشورهای درحال توسعه بیشتر از کشورهای صنعتی است. تاکنون بیش از 40 گونه درماتوفیت در قالب سه جنس طبقه بندی شده است. این گونه ها شامل میکروسپوروم (Microsporum) و ترایکوفیتون (Trichophyton) و اپیدرموفیتون (Epidermophyton) می باشند.عفونت ایجادشده توسط درماتوفیتها (Dermatophytosis) اشکال بالینی متعددی دارد که بر اساس محل درگیرشده با عامل عفونت طبقه بندی، تحت عنوان کچلی دست و پا، کچلی سر، کچلی کشاله ران، کچلی ناخن و کچلی بدن نامیده می شوند. علاوه بر درماتوفیت ها سایر قارچ های رشته ای نیز می توانند عفونت های جلدی را باعث شوند. همچنین مخمرهایی همچون کاندیدا نیز قادر به درگیری جلدی می باشند. این بیماری ها همواره باعث ایجاد مشکلاتی از جمله درد، ناراحتی، ناتوانی، صرف وقت و هزینه های بالای درمان می شوند. برای مبارزه با درماتوفیتوز، شناخت درماتوفیت های منطقه ای و میزان گسترش آنها امری ضروری است و همچنین داشتن دستورالعمل های پیشگیری از عفونت قارچی و اجرای آنها می تواند در کاهش این بیماری ها موثر واقع شود.

    کلید واژگان: عفونت قارچی, درماتوفیت ها, پیشگیری, محیط مرطوب.
    MohammadReza Shokouhamiri, Reza Kachuei*

    Fungal diseases, especially superficial and cutaneous forms (dermatophytes) are of great public health importance due to the possibility of transmission from people to others, especially where people live in groups. Lack of knowledge about how to prevent the transmission of these diseases can cause them to be transmitted to numerous people and carry a large financial burden and even significantly reduce the efficiency of people. Therefore, informing different segments of society about the prevalence of fungal diseases, ways and symptoms of its infection, ways to prevent its transmission to others and necessary measures in case of infection, can play a significant role in promoting public health. Dermatophyte infections are one of the most important health problems in the world and affect millions of people worldwide. It is estimated that 10-20% of people will develop these infections in their lifetime. The distribution of these infections varies in different countries in the world and it is more prevalent in developing countries than in industrialized countries. So far, more than 40 species of dermatophytes have been identified, which are classified into three genera: Microsporum, Trichophyton, and Epidermophyton. Dermatophytosis infection has several clinical forms that are classified according to the location of the infection; fungal infection of the feet, arms, legs, trunk, hands, palm and groin area, the scalp and hair the fingernails and toenails, and the nail bed. In addition to dermatophytes, other filamentous fungi can cause superficial and cutaneous infections. Yeasts such as Candida can also cause superficial and cutaneous infections. These diseases always cause problems such as pain, discomfort, disability, time consuming and high treatment costs. To combat dermatophytosis, it is necessary to know the regional dermatophytes and the extent of their spread, and also having instructions for the prevention of fungal diseases that its implementation can be effective in reducing these diseases.

    Keywords: Fungal infection, Dermatophytes, Prevention, Humid Environment
  • منصوره غفاری، فاطمه نوربخش *، رضا کچویی
    زمینه و اهداف
    کاندیدا یکی از فلورهای قارچ در انسان است که می تواند در سطوح مخاطی و پوست کلونیزه شود. عوامل مختلفی در ایجاد بیماری توسط کاندیداها نقش دارند، یکی از مهم ترین فاکتورها، هیدرولازهای ترشحی هستند و آنزیم های آسپارتیل پروتئیناز به عنوان یک عامل بالقوه می باشند، ولی ترشح سایر آنزیم های هیدرولیتیک مانند فسفولیپازها و لیپازها نیز از عوامل مهم بیماری زا می باشند. در این تحقیق به بررسی بیان ژن های LIP2، LIP3 و LIP5 در کاندیدا آلبیکنس جداشده از بیماران مختلف پرداخته شده است.
    مواد و روش کار
    تعداد 100 سویه کاندیدا آلبیکنس در طی سال های 95-1394 به روش مورفولوژی و مولکولی از نمونه های بالینی جداسازی و شناسایی شد. پس از استخراج RNA آن ها به روش کیت RNX-Plus و سنتز cDNA، بیان ژن های LIP2، LIP3 و LIP5 با استفاده از تست RT-PCR بررسی گردید.
    یافته ها
    در 100 نمونه مورد آزمایش ژن LIP2 55%، ژن LIP341% و ژن LIP548% بیان شدند. در بین نمونه هایی که بیان ژن در آن ها مثبت بود، 24 نمونه (33/80%) هر 3 ژن را هم زمان بیان کردند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، درصد فراوانی ژن های لیپاز در سویه های کاندیدا آلبیکنس متفاوت بود. در 30% موارد ژن لیپاز بیان نگردید و می توان نتیجه گرفت که ژن های دیگری می تواند در بیماری زایی نقش داشته باشند.
    کلید واژگان: کاندیدا آلبیکنس, ژن های کد کننده لیپاز, LIP2, LIP3, LIP5, RT-PCR
    Mansoureh Ghaffari, Fatemeh Noorbakhsh*, Reza Kachuei
    Background And Aims
    Candida, is a fungal flora in human that can be colonized on the skin and mucosal surfaces. Various factors are involved in causing disease by candida, one of the most important of these factors, are secreted hydrolytic enzymes and aspartyl proteinase enzymes are as a potential factor, but other secretion of hydrolytic enzymes such as phospholipase and lipase are also important pathogen factors. In this study, gene expression of LIP2, LIP3 and LIP5 were studied in isolated C. albicans in 100 samples from patients.
    Materials And Methods
    A total of 100 strains of C. albicans was isolated in 2015-2016 years by morphology and molecular methods, from clinical samples. After extracting RNA from them by RNX-Plus kit, expression of LIP2, LIP3 and LIP5genes was evaluated by using RT-PCR test.
    Results
    From 100 clinical isolates of C. albicans, LIP2 gene expressed 55%, LIP3 gene 41% and LIP5 gene 48%. Among the positive samples, 24 cases (33.80%) were expressed three genes at the same time.
    Conclusions
    In this study, frequency of lipase genes was different in strains of C.albicans. Lipase gene was not expressed in 30% of cases. It can be concluded that other genes than lipase gene can be involved in the pathogenesis.
    Keywords: Candida albicans, Lipase encoding genes, LIP2, LIP3, LIP5, RT-PCR
  • محمد علی افشاری، رضا کچویی *، حسین جعفری، مهدی زارعی، جعفر انیسی، مجید ریاضی پور، محسن نصرت آبادی
    زمینه و هدف
    آگاهی از بیماری های قارچی و تعیین هویت قارچ های عامل، در هر منطقه ضروری است، این مطالعه با هدف بررسی و شناسایی مولکولی گونه های مالاسزیای عامل تینه آورسیکالر و پیتیروسپوروزیس در نیروهای نظامی جزائر ابوموسی، تنب بزرگ و سیری صورت گرفت.
    روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی از مهر سال 1390 تا شهریور سال 1391 در سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و سیری (خلیج فارس) بر افراد نظامی انجام شد، پس از تکمیل پرسشنامه از افراد دارای ضایعات مشکوک قارچی (42/1%)، نمونه گیری صورت گرفت، نمونه های تهیه شده به دو روش قارچ شناسی (آزمایش مستقیم و کشت) و مولکولی (PCR-sequencing) آزمایش شدند.
    یافته ها
    در این بررسی تعداد 102 نفر نظامی با میانگین سنی 26 سال و با دامنه سنی 53-19سال، مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد 17نفر ( 16/7%) به بیماری های قارچی مبتلا بودند که شامل پیتروسپوروزیس (شوره سر) (58/8 %)، تینه آورسیکالر (35/3 %) و درماتوفیتوزیس (5/9 %) می باشد. گونه غالب عامل شوره سر و تینه آورسیکالر به ترتیب مالاسزیا رستریکتا (80%) و مالاسزیا گلوبوزا (67%) بود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه شایعترین گونه مالاسزیای عامل بیماری پیتروسپوروزیس و تینه آورسیکالر به ترتیب مالاسزیا رستریکتا و مالاسزیا گلوبوزا بود که مطابق با مطالعات انجام شده در ایران و جهان است. در این بررسی، به روش دستی از نمونه مستقیم تراشه بیمار DNA مالاسزیاها استخراج گردید که در ایران به ندرت گزارش شده است.
    کلید واژگان: خلیج فارس, نیروهای نظامی, مالاسزیا, PCR, ایران
    Mohammad Ali Afshari, Reza Kachuei *, Hossein Jafari, Mahdi Zareei, Jafar Anisi, Majid Riazipour, Mohsen Nosrat Abadi
    Background And Aim
    The knowledge and recognition of fungal diseases in each area is extremely important. The aim of this study was the survey and molecular identification of Malassezia species which were isolated from pityrosporosis and tinea versicolor diseases in military forces on three Iranian islands of Abu-Musa, Great Tonb and Sirri’s by PCR-sequencing method.
    Methods
    This cross-sectional study was performed during October - September 2011 in Abu-Musa, Great Tonb and Sirri’s islands (Persian Gulf) on military individuals. The samples taken from patients with suspected fungal lesions were studied by mycological (direct, culture) and molecular methods (PCR-sequencing).
    Results
    In this study, 102 military forces with the mean age of 26 years within the range of 19-53 years old were studied. Among them, 17 patients (16.7 %) were infected with fungal diseases of pityrosporosis (dandruff) (58.8 %), tinea versicolor (35.3 %) and dermatophytosis (5.9 %) respectively. The most frequent species of Malassezia isolated from dandruff and tinea versicolor were M. restricta (80%) and M. globosa (67%), respectively.
    Conclusion
    In this study, the most frequent Malassezia species isolated from dandruff and tinea versicolor were M. restricta and M. globosa, respectively. In this study, the manual method of DNA extraction from direct sample scrapings was used which has been rarely reported in Iran.
    Keywords: Persian Gulf, Military Forces, Malassezia Species, PCR, Iran
  • عسل بانو فامیلی، رضا کچویی*، رضا میرنژاد، نورامیر مظفری، حسن میرحاج محمد آبادی
    مقدمه
    تشخیص گونه های نوکاردیای عامل نوکاردیوزیس در آزمایشگاه های روتین پزشکی بر پایه روش های فنوتیپی است که بسیار مشکل و اغلب طولانی و زمان بر است. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل نوکاردیوزیس در نمونه های BAL بیماران مشکوک به سل مراجعه کننده به بیمارستان های تهران به روش PCR است.
    مواد و روش ها
    در طی 8 ماه تعداد 116 نمونه شستشوی برونش (BAL) از بیماران بستری در بیمارستان های بقیه الله (عج)، شریعتی و امام خمینی تهران جمع آوری گردید. استخراج DNA به روش فنل کلروفرم صورت گرفت. جهت انجام Duplex PCR از دو جفت پرایمر NG1 و NG2 اختصاصی جنس نوکاردیا و پرایمرهای BetF و BetR به عنوان ژن استفاده شد. به منظور شناسایی گونه عامل بیماری، محصولات PCR از روی ژل تخلیص و تعیین توالی گردید.
    یافته ها
    به روش مولکولی Duplex PCR، نوکاردیوزیس در 7 نمونه (6/03%) تشخیص داده شد. پس از تعیین توالی محصولات PCR، مشخص شد که گونه های جداسازی شده متعلق به گونه هایN. cyriacigeorgica (مورد6) و N.otitidiscaviarum (مورد1) می باشد.
    بحث و نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر استخراج DNA گونه های نوکاردیا در نمونه شستشوی برونش به روش دستی و در حداقل زمان انجام گرفت که سابقه قبلی در ایران نداشت. همچنین بررسی در افراد مشکوک به سل صورت گرفت که به صورت محدود کار شده است، گونه N. cyriacigeorgica گونه غالب عامل نوکاردیوزیس بود که طی سال های اخیر معرفی شده است و باید در آزمایشگاه ها، مراکز درمانی و تحقیقاتی مد نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: نوکاردیا, واکنش زنجیره پلی مراز, لاواژ برونکو آلوئولار
    Asalbanoo Famili, Reza Kachuei *, Reza Mirnejad, Nooramir Mozafari, Hasan Mirhaj Mohammad Abadi
    Background
    Identification of Nocardia spp. in routine medical laboratories is based on phenotypic methods that is often time- consuming. The objective of this study was to diagnose Nocardia agents by PCR technique in BAL samples of patients with suspected tuberculosis admitted to hospitals in Tehran.
    Materials And Methods
    In this study, 116 BAL samples of patients admitted in Baqiyatallah, Imam Khomeini and Shariati hospitals were collected within 8 months. Nocardia DNA was extracted by phenol-chloroform protocol. In Duplex PCR, primers NG1 and NG2 were used to amplify a Nocardia genus- specific 598-bp fragment of 16S rRNA gene. BetF and BetR primers were used as housekeeping gene to amplify 204-bp fragment. Gel-purified PCR products were sequenced.
    Results
    Using Duplex PCR, 7 (%6.03) samples were positive for Nocardia spp.. Sequencing results showed that the species identified were N.cyriacigeorgica (6 case) and N. otitidiscaviarum (1 case).
    Conclusion
    In the present study, DNA extracted from Nocardia Spp. in BAL specimens by manual method during minimum time which had not previous record in Iran. The study also was carried out on patients with suspected tuberculosis which restricted work has already been done on them. In this study, N. cyriacigeorgica was dominant species that has been introduced during recent years, which should be considered in clinical laboratories and research centers.
    Keywords: Nocardia spp, PCR, Bronchoalveolar lavage (BAL)
  • فرزانه امینی، سید حسین میرهندی، رضا کچویی*، فاطمه نوربخش
    زمینه و اهداف
    آسپرژیلوس فومیگاتوس عامل بیش از 90% آسپرژیلوزیس مهاجم حاد ریوی است. هدف از مطالعه حاضر شناسایی و ردیابی آسپرژیلوس فومیگاتوس در نمونه های لاواژ برونکوآلوئولار (BAL) مشکوک به سل به روش Nested-PCR است.
    مواد و روش کار
    در این بررسی، در طی 9 ماه در طول سال های 92-91 تعداد 100 نمونه BAL از بیماران بستری و مراجعه کننده به بیمارستان آموزشی در شمال تهران جمع آوری گردید، آزمایش مستقیم، کشت و PCR بر روی نمونه های مورد مطالعه صورت گرفت، به منظور استخراج DNA از روش دستی فنل –کلروفرم استفاده گردید. جهت انجام Duplex PCR از پرایمرهای اختصاصی جنس آسپرژیلوس و پرایمرهای بتااکتین استفاده شد. به منظور شناسایی گونه آسپرژیلوس فومیگاتوس از یک جفت پرایمر داخلی(روش Nested-PCR) و جهت تایید، تعدادی از محصولات PCR تعیین توالی گردید.
    یافته ها
    به روش PCR آسپرژیلوس در 12 نمونه(12%) تشخیص داده شد، موارد مثبت در روش مستقیم و کشت به ترتیب 11% و 10% بود. حساسیت و اختصاصیت روش مولکولی PCR در مقایسه با آزمایش مستقیم به ترتیب 100% و 98/8% بود. همچنین حساسیت و اختصاصیت این روش در مقایسه با کشت به ترتیب 100% و 97/7% محاسبه گردید. نتایج تعیین توالی تعدادی از محصولات PCR وجود آسپرژیلوس فومیگاتوس را تایید نمود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که روش PCR، در مقایسه با روش مستقیم و کشت، حساسیت بالاتری در شناسایی و ردیابی آسپرژیلوس دارا می باشد، همچنین در نمونه های BAL مشکوک به سل می توان آسپرژیلوس ها و به ویژه آسپرژیلوس فومیگاتوس را مدنظر قرار داد.
    کلید واژگان: آسپرژیلوس فومیگاتوس, لاواژ برونکوآلوئولار, واکنش زنجیره پلیمرازی
    Farzaneh Amini, Hossein Mirhendi, Reza Kachuei *, Fatemeh Noorbakhsh
    Background And Aim
    Aspergillus fumigatus is the cause of more than 90% of invasive pulmonary aspergillosis. The aim of this study is identification and detection of A. fumigatus in bronchoalveolar lavage (BAL) samples patients suspected to have tuberculosis by using of Nested-PCR.
    Materials And Methods
    In this assay، a set of 100 BAL samples which were collected in 9 month، between the years 2012-2013، from patients with suspected tuberculosis in Tehran hospital، were examined by direct، culture and molecular tests. Manual phenol-chloroform method was used in order to extract DNA. Specific primers of Aspergillus genus and beta-actin primers were used for duplex-PCR. A pairs of internal primers were utilized in order to identification of A. fumigatus (Nested-PCR method). Finally، some of the PCR-products were sequenced for confirming results.
    Results
    Overall، 12 samples (12%) were aspergillus-positive by molecular test while 11% and 10% samples were positive by direct and culture test، respectively. The sensitivities and specificities of PCR method compare with direct examination was 100% and 98. 8%، respectively. The study also showed that sensitivities and specificities of PCR method compare with culture was 100% and 97. 7%، respectively. After sequencing PCR product sample، isolated species were recognized as A. fumigatus.
    Conclusions
    This study showed that PCR method in compare with the direct method and the culture has a higher sensitivity in the detection of Aspergillus species، also Present study displayed that can be consider Aspergillus species and A. fumigatus in suspicious to tuberculosis BAL samples
    Keywords: Aspergillus fumigatus, Bronchoalveolar lavage (BAL), PCR
  • مریم محمدی تشکری، رضا کچویی، مهین صف آراء، زینب احمدی
    هدف
    اریتراسما عفونت سطحی مزمن نواحی چین دار بدن است. در حال حاضر عامل اریتراسما را به روش معمول آزمایش مستقیم به صورت رنگ آمیزی بلودومتیلن یا با پتاس 10 درصد از طریق مشاهده باسیل های رشته ای دراز تشخیص می دهند. در مواردی در بیماران مشکوک به اریتراسما، اشکال غیر معمول مشاهده می شود که تشخیص بیماری را دچار مشکل می کند. هدف از این مطالعه، معرفی روش PCR به منظور تشخیص قطعی کورینه باکتریوم مینوتیسیموم عامل بیماری اریتراسما است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه که در طول سال های 92-91 انجام شد، تعداد 100 تراشه پوستی مشکوک به اریتراسما، از آزمایشگاه های قارچ شناسی پزشکی در تهران جمع آوری شد، نمونه ها به سه روش آزمایش مستقیم، کشت و روش PCR بررسی شد. DNA به روش فنل کلروفرم تغییر یافته استخراج شد و واکنش PCR با آغازگرهای طراحی شده انجام گرفت، سپس تعدادی از محصولات PCR تعیین توالی شد. همچنین حساسیت و اختصاصیت روش PCR با آزمایش مستقیم و کشت مقایسه شد.
    نتایج
    در این تحقیق، از تعداد کل 100 نمونه، تعداد 25 نمونه توسط PCR و 13 نمونه توسط آزمایش مستقیم و 23 نمونه توسط کشت از نظر کورینه باکتریوم مینوتیسیموم مثبت شد. نتیجه تعیین توالی وجود این باکتری را تایید نمود. حساسیت و اختصاصیت روش PCR در مقایسه با آزمایش مستقیم به ترتیب 100 درصد و 2/86 درصد بود. همچنین حساسیت و اختصاصیت این روش در مقایسه با کشت به ترتیب 100 درصد و 4/97 درصد محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که روش PCR، در مقایسه با روش مستقیم و کشت، حساسیت بالاتری در شناسایی کورینه باکتریوم مینوتیسیموم دارد، روش مولکولی حاضر تمامی نمونه هایی که دارای اشکال معمول و شاخص این باکتری بود را تایید نمود، اما برخی از نمونه های دارای اشکال غیر معمول را تایید و برخی را تایید ننمود که معرف اهمیت روش مولکولی در تشخیص بیماری و نیاز به این روش در تشخیص اریتراسما ست.
    کلید واژگان: اریتراسما, کورینه باکتریوم مینوتیسیموم, PCR
    Maryam Mohammadi Tashakkori, Reza Kachuei, Mahin Safara, Zeynab Ahmadi
    Objective
    Erythrasma is a chronic superficial infection of the intertriginous areas. Most laboratories use methylene blue stain and 10% KOH smear to identify Corynebacterium minutissimum (C. minutissimum) by direct observation of filamentous bacilli. Occasionally atypical forms can be seen that create problems in diagnosis. This study aims to use the polymerase chain reaction (PCR) method in order to definitively identify C. minutissimum as an agent of erythrasma.
    Methods
    This research was performed during 2013 on 100 skin scrapings suspicious for erythrasmawhich were obtained from various medical mycology laboratories in Tehran. Samples were tested by three methods - direct examination، culture and PCR. DNA was extracted by the modified phenol-chloroform method after which PCR was performed using designed primers. We sequenced some of the PCR products. The sensitivity and specificity of the PCR method was compared to the direct and culture examinations.
    Results
    Of the 100 samples، there were 25 positive samples according to PCR analysis، 13 positive by direct examination and 23 that cultured positive. DNA sequencing results showed the presence of C. minutissimum. The PCR method in comparison with direct examination had a sensitivity of 100% and a specificity of 86. 2%. The study also showed that the PCR method in comparison with culture had a sensitivity of 100% and a specificity of 97. 4%.
    Conclusion
    This study showed that the PCR method in comparison with the direct method and culture had a higher sensitivity in the detection of C. minutissimum. The present PCR method confirmed all typical and some of the atypical forms of C. minutissimum which indicated the importance of this method in the definitive diagnosis of erythrasma.
    Keywords: Erythrasma, Corynebacterium minutissimum, PCR
  • سیدعلی معلم زاده، محمدحسین یادگاری *، معصومه رجبی بذل، رضا کچویی
    پیش زمینه و هدف
    اونیکومایکوزیس توسط درماتوفیت ها، مخمرها و کپک ها ایجاد می شود. جهت شناسایی عوامل مختلف این عفونت که به عنوان یک معضل مهم بهداشتی در جوامع مختلف شناخته شده است باید روش های تشخیصی حساس تر و نوینی جایگزین روش های معمول گردد.
    اهداف مشخص این مطالعه شامل اهداف ویژه و کاربردی است که عبارتست از تشخیص صحیح، حساس و سریع عوامل مختلف اونیکومایکوزیس با استفاده از روش مولکولی (از محیط کشت برای راه یابی کار روی بالین) و همچنین مقایسه حساسیت و دقت PCR با روش های معمول آزمایش مستقیم و کشت و جلوگیری از موارد منفی کاذب که در روش های تشخیصی فعلی دیده می شود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک بررسی توصیفی تجربی بوده که روی نمونه های کشت مایع و جامد استاندارد ترایکوفیتون ها، مخمر کاندیدا و کپک آسپرژیلوس صورت گرفته است تا راه برای آزمایش مستقیم مولکولی روی نمونه های بالینی بیماران فراهم شود. در این آزمایش از آغازگرهای یونیورسال قارچ(ITS1 and ITS4) و اختصاصی ترایکوفایتون روبروم (T-rub) استفاده شد.
    یافته ها
    در مطالعه حاضر، برای اولین بار در ایران و با استفاده از پروتکل جدید، ظرف 2 ساعت استخراج مستقیم DNA از نمونه های کشت یاد شده صورت گرفت. همچنین مقایسه نتایج روش های آزمایشگاهی معمول مثل آزمایش مستقیم و کشت با روش PCR حساسیت و دقت بسیار زیاد آن را نسبت به روش های یاد شده به اثبات می رساند.
    نتیجه گیری
    این روش می تواند در آینده با سرعت و دقتی که دارد جایگزین بسیار مناسب و دقیق روش های معمول کشت و آزمایش مستقیم در نمونه های بالینی اونیکومایکوزیس باشد.
    کلید واژگان: اونیکومایکوزیس, درماتوفیتوزیس, ترایکوفیتون, مخمر, آسپرژیلوس, PCR
    Seyed Ali Moallemzadeh, Mohammad Hossein Yadegari *, Masuomeh Rajabi Bazl, Reza Kachuei
    Background and Aims
    Onychomycosis is caused by dermatophytes, yeasts, and molds. The term onychomycosis refers to nail infections caused by dermatophyte and non-dermatophyte fungi. The aim of this study was diagnosis of onychomycosis agents and also comparison of the accuracy and sensitivity of PCR to conventional methods such as direct examination and culture.
    Materials and Methods
    Our descriptive-experimental research is based on the usage of standard solid and liquid cultures of Trichophyton, Candida and Aspergillus for molecular testing on clinical specimens from patients. Universal fungal primers (ITS1 & ITS4) and specific Trichophyton rubrum primers (T-rub) were applied in this experiment.
    Results
    For the first time in Iran using an innovative protocol, direct DNA extraction and PCR confirmation of mediums mentioned above was performed in two hours. Furthermore, better sensitivity and precision of PCR rather than routine laboratory results such as direct examination and culture have been proved.
    Conclusion
    Due to the high speed and precision of PCR method, it can be a convenient alternative for conventional methods such as direct examination and culture on clinical samples of onychomycosis.
    Keywords: Onychomycosis, Dermatophytosis, Trichophyton, Yeast, Aspergillus, PCR
  • عبدالناصر محمدی غلامی، معصومه شمس قهفرخی، رضا کچویی، مهدی رزاقی ابیانه
    هدف
    گونه های فوزاریوم از جمله عوامل شایع آلودگی قارچی مواد غذایی و قادر به تولید سموم سرطان زا به ویژه فومونیسین هستند. در تحقیق حاضر آلودگی نمونه های گندم و ذرت مناطق مختلف ایران به قارچ فوزاریوم و توانایی جدایه های فوزاریوم جداسازی شده در تولید فومونیستن B1 به عنوان یک سم سرطان زا و مخاطره آمیز بهداشت عمومی بررسی شد.
    مواد و روش ها
    نمونه های ذرت (32 نمونه) و گندم (15 نمونه) جمع آوری شده از 10 استان اصلی کشور به منظور جداسازی گونه های فوزاریوم با استفاده از روش شناوری روی محیط کشت جامد مالاشیت سبز کشت شد و جدایه های جداسازی شده بر اساس ویژگی های ریخت شناختی شناسایی شدند. توانایی تولید میزان فومونیسین B1 تولید شده توسط جدایه ها با استفاده از روش های کروماتوگرافی لایه نازک و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا ارزیابی شد.
    نتایج
    تعداد 55 جدایه فوزاریوم جداسازی شده متعلق به 5 گونه فوزاریوم به ترتیب فراوانی شامل فوزاریوم ورتیسیلوئیدس (23 جدایه، 9/41 درصد)، فوزاریوم پرولیفراتوم (22 جدایه، 40 درصد)فوزاریوم سابگلوتینانس(5 جدایه، 1/9 درصد)، فوزاریوم نیگامایی (4 جدایه، 3/7 درصد) و فوزاریوم ردولنس (1 جدایه، 8/1 درصد) بودند. 22 جدایه از 55 جدایه (40 درصد) قادر به تولید فومونیسن در غلظت های مختلف بودند که محدوده تولید سم آن ها از 4/230 تا 9565 میکروگرم در میلی لیتر گزارش شد. بیشترین میزان تولید فومونیسین B1 متعلق به گونه هایورتیسیلوئیدس و پرولیفراتوم بود.
    نتیجه گیری
    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که گونه های مختلف فوزاریوم به ویژه فوزاریوم ورتیسیلوئیدس و فوزاریوم پرولیفراتوم به عنوان قارچ های مهم آلوده کننده ذرت و گندم در مناطق مختلف ایران حضور دارند. این آلودگی به دلیل توانایی تولید فومونیسن B1 به عنوان یک سم سرطان زا در انسان و حیوانات توسط بخش قابل توجهی از جدایه های مورد بررسی می تواند به عنوان یکی از عوامل مهم تهدید کننده سلامتی و بهداشت عمومی مطرح باشد.
    کلید واژگان: گونه های فوزاریوم, فومونیسین B1, آلودگی مواد غذایی, ذرت, گندم
    Abdolnasser Mohammadi, Gholami, Masoomeh Shams, Ghahfarokhi, Reza Kachuei, Mehdi Razzaghi, Abyaneh
    Objective
    Fusarium species are prevalent contaminants of foodstuffs and agricultural crops. They produce fumonisins، which are carcinogenic mycotoxins. The present study has evaluated maize and wheat samples from ten provinces in Iran that were contaminated with Fusarium species. Special attention was paid to the ability of the isolates to produce fumonisin B1 (FB1) as a public health hazard.
    Methods
    We collected 32 maize and 15 wheat samples from ten provinces that were major cultivation areas. Samples surface disinfected with a 1% sodium hypochlorite solution for 2 minutes. Fusarium species were isolated by the flotation method on malachite green agar. Pure cultures on potato dextrose agar (PDA) were identified using a combination of macroscopic and microscopic morphological criteria. The ability of the isolates to produce FB1 was evaluated by thin layer chromatography (TLC) and the amounts of fumonisin B1 produced were assessed by high performance liquid chromatography (HPLC).
    Results
    A total of 55 Fusarium isolates that belonged to five species were isolated. There were 27 of the 32 maize samples (84. 4%) and 11 of 15 wheat samples (73. 3%) that were contaminated with Fusarium species. Species consisted of F. verticillioides (23 isolates)، F. proliferatum (22 isolates)، F. subglutinans (5 isolates)، F. nygamai (4 isolates) and F. redolens (1 isolate) based on morphological criteria. Twenty-two of the 55 (40%) Fusarium isolates produced FB1 in a total range from 230. 4 to 9565 µg/ml. The highest amounts of FB1 production were related to toxigenic isolates of F. verticillioides and F. proliferatum.
    Conclusion
    Results of the present work indicates a high degree of contamination of maize and wheat with Fusarium strains that belong to the Gibberella fujikuroi species complex وparticularly F. verticillioides and F. proliferatum. This contamination is a potential public health threat due to food spoilage and subsequent production of high levels of carcinogenic FB1.
    Keywords: Fusarium species, Fumonisin B1, Food contamination, Maize, Wheat
  • حسین رحیمی، شهلا رودبار محمدی*، رضا کچویی، مریم رودباری
    هدف

    تقریبا سه چهارم زنان در معرض واژینیت کاندیدیایی هستند. در این بین کاندیدا آلبیکنس عامل 80 درصد موارد گزارش شده است. از عوامل بیماریزایی کاندیدا آلبیکنس می توان از ژن ALS نام برد که در کد کردن دسته بزرگی از گلیکوپروتئین ها که عامل ارتقای چسبندگی قارچ به میزبان است نقش دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان بیان ژن های ALS2، ALS9 در کاندیدا آلبیکنس جدا شده از واژینیت کاندیدیایی بوده است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه از زنان مبتلا به واژینیت کاندیدیایی توسط سواپ نمونه گیری انجام شد. سپس روی محیط های کشت قارچی سابوردکستروز آگار و کروم آگار کشت داده شدند. DNA از جدایه های کاندیدا استخراج شد. به منظور تشخیص و تایید قطعی کاندیدا آلبیکنس از آزمون PCR-RFLP استفاده شد و سپس واکنش RT-PCR به منظور بررسی بیان نیمه کمی ژن های ALS2، ALS9 با آغازگرهای اختصاصی این ژن ها انجام گرفت.

    نتایج

    از میان 55 جدایه بالینی کاندیدا آلبیکنس بیان ژن ALS2 در 23 جدایه بالینی (8/41 درصد) و بیان ژن ALS9 در 21 جدایه (1/38 درصد) مشاهده شد که در 20 مورد هر دو ژن دارای بیان بود.

    نتیجه گیری

    بیان ژن ALS2 در 8/41 درصد و ژن ALS9 در 1/38 درصد جدایه های بالینی می تواند بیانگر ایفای نقش این ژن ها در ارتقای چسبندگی و تشکیل بیوفیلم توسط کاندیدا در عفونت های واژینال می باشد. اما حضور مشترک هر دو ژن در 86 درصد موارد مثبت گزارش شده نشان دهنده نقش مثبت این ژن ها در تکمیل فعالیت دیگری دارد.

    کلید واژگان: کاندیدا آلبیکنس, واژینال کاندیدیازیس, ژن های ALS2, 9
    Hossein Rahimi, Shahla Roudbarmohammadi, Reza Kachouei, Maryam Roudbari
    Objective

    Approximately three-fourths of women experience an episode of vaginal candidiasis. Candida albicans(C. albicans) is the etiological agent in over 80% of cases. C. albicans has numerous virulence factors such as the agglutinin-like sequence (ALS) genes which code the large glycoprotein family that has a role in the adherence of Candida. The present study aims to evaluate expressions of the ALS 2, 9 genes in C. albicans which have been isolated from vaginal candidiasis.

    Methods

    We collected 150 wet vaginal swabs from patients diagnosed with vaginal candidiasis. Samples were cultured on sabouraud dextrose and CHROMagar for morphological analysis. Then, DNA was extracted by glass bead and lysis buffer. We performed RFLP-PCR to confirm the presence of C. albicans. For investigation of semi-quantitative expression of ALS2 and ALS9 genes, we performed RT-PCR by using specific primers.

    Result

    From 55 clinical isolates of C. albicans, 36.36% expressed both the ALS2 and ALS9 genes. There were 23 (41.81%) isolates that expressed only the ALS2 gene and 21 (38.1%) expressed the ALS9 gene.

    Conclusion

    Expressions of the ALS9 (41.8%) and ALS 2 (38.1%) genes in Candida isolates may indicate that these genes play a critical role in adhesion and biofilm formation of vaginal infection. However the presence of both genes in 36.36% of the isolates suggests a positive role for these genes in augmentation of their activities.

    Keywords: Candida albicans, Vaginal candidiasis, ALS gene
  • مهران عرفانی، ابراهیم رحیمی، محمد علی افشاری، رضا کچویی*
    مقدمه و اهداف
    اکراتوکسین A مایکوتوکسینی است که به علت اثرات نفروتوکسیک، ایمونوتوکسیک، موتاژنیک، تراتوژنیک و کارسینوژنیک خطر بالقوه ای برای سلامت انسان دارد. این مطالعه با هدف تعیین حضور و میزان اکراتوکسین A در نان های مصرفی شهر شهرکرد انجام شد.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه، 86 نمونه انواع نان عرضه شده در نانوایی های شهر شهرکرد در پاییز 1390جمع آوری و از نظر حضور اکراتوکسین A بوسیله روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    اکراتوکسین A در 45 نمونه از 86 نمونه (3/52 درصد) نان بررسی شده ردیابی شد. محدوده غلظت اکراتوکسین A در نمونه های مثبت بین 19/0 تا 37/10 نانوگرم در گرم بود و میانگین آلودگی نمونه های آلوده 04/3 نانوگرم در گرم بدست آمد. بالاترین فراوانی نمونه های آلوده مربوط به نان های تافتون ماشینی(8/88%) و لواش(8/81%) بود، همچنین بیشترین میزان آلودگی (39/5 نانوگرم در گرم) در نمونه های نان لواش مشاهده شد. سطح آلودگی 15 نمونه (4/17%) از مجموع 86 نمونه آزمایش شده بیش از حد مجاز (3 نانوگرم در گرم) تایید شده در استاندارد اتحادیه اروپا بود.
    نتیجه گیری
    در این بررسی، سطح آلودگی به اکراتوکسین A در بخشی از نمونه ها (4/17درصد) بالاتر از حد مجاز بود، با توجه به اینکه نان قوت غالب ایرانیان است، این آلودگی می تواند در دراز مدت بر سلامت مصرف کننده تاثیر نامطلوبی داشته باشد.
    کلید واژگان: اکراتوکسین A, نان, الایزا
    Mehran Erfani, Ebrahim Rahimi, Mohammad Ali Afshari, Reza Kachuei*
    Background And Aims
    Ochratoxin A (OTA) is a mycotoxin that possess a risk to human health due to its nephrotoxic, immunotoxic, mutagenic, teratogenic and carcinogenic properties. This study was undertaken in order to determine the presence and levels of ochratoxin A in different types of bread consumed in Shahrekord city.
    Materials And Methods
    Eighty six samples of different types of bread purchased in March 2012 from retail bakeshops in Shahrekord city were surveyed for the presence of ochratoxin A (OTA) using ELISA assay.
    Results
    Ochratoxin A was detected in 45 out of the 86 bread samples (52.3%). Levels of OTA in positive samples ranged between 0.19 and 10.37 ng/g and the average contamination of all positive samples was 3.04 ng/g. The highest frequency of positive samples was related to machinery Taftoon (88.8%) and Lavash bread (81.8%). The most contaminated sample (5.39 ng/g) was found in the Iranian Lavash bread. Fifteen of the positive samples exceed the maximum level of 5 ng/g set by European regulations for OTA in cereal and bread.
    Conclusion
    The results of this study indicated that contamination levels of ochratoxin A were high in part of the samples (17.4%). Bread and cereals are considered to be the main and predominant ingredient of Iranian food; therefore, their contamination can have long-term negative impact on people's health.
    Keywords: Ochratoxin A, Bread, ELISA
  • سیدعلی معلم زاده، محمدحسین یادگاری، پروین منصوری، معصومه رجبی بذل، رضا کچویی
    هدف
    درماتوفیتوزیس یکی از رایج ترین بیماری های عفونی قارچی است که در حال حاضر به صورت جهان گیر درآمده و از مشکلات عمده بهداشتی و درمانی در شهرها و روستاها به حساب می آید. اهداف مشخص این مطالعه شامل اهداف آرمانی، کلی، اهداف ویژه و کاربردی است که عبارتست از تشخیص صحیح درماتوفیتوزیس ناخن، مقایسه حساسیت و دقت PCR با روش های معمول مستقیم و کشت برای شناسایی عوامل درماتوفیتوزیس ناخن و بررسی ارزیابی تریکوفیتون روبروم در بیماران مشکوک به درماتوفیتوزیس ناخن.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک بررسی توصیفی- تجربی بوده که روی نمونه بالینی ناخن 71 نفر از بیماران مشکوک به درماتوفیتوزیس ناخن صورت گرفت. نمونه های بالینی یا تراشه های ناخن مشکوک، به سه بخش تقسیم شد که روی هر قسمت آزمایش مستقیم، کشت و مولکولی انجام شد. در آزمایش مولکولی از آغازگرهای یونیورسال قارچ (ITS1 و ITS4) و اختصاصی ترایکوفایتون روبروم (T-rub) استفاده شد.
    نتایج
    در مطالعه حاضر برای اولین بار در ایران در ظرف کمتر از 5 ساعت و با استفاده از برنامه و روش اصلاح شده، استخراج DNA از بافت مستقیم ناخن آلوده صورت گرفت. همچنین مقایسه نتایج روش های آزمایشگاهی معمول مثل آزمایش مستقیم و کشت با روش PCR حساسیت و دقت بسیار زیاد آن را نسبت به روش های یاد شده به اثبات می رساند.
    نتیجه گیری
    این روش می تواند با سرعت و دقتی که دارد جایگزین بسیار مناسب و دقیق روش های معمول کشت و آزمایش مستقیم باشد.
    کلید واژگان: اونیکومایکوزیس, درماتوفیتوزیس, ترایکوفیتون روبروم, PCR
    Seyed Ali Moallemzadeh, Mohammad Hossein Yadegari, Parvin Mansouri, Masumeh Rajabi Bazl, Reza Kachuei
    Objective
    Dermatophytosis is one of the most common pandemic fungal infections that is a major health problem in cities and villages. This study aims to evaluate PCR sensitivity and accuracy in the detection of nail dermatophytosis compared to conventional direct and culture detection methods، and performs an assessment of Trichophyton rubrum in patients suspected of having nail dermatophytosis.
    Methods
    This experiment was a descriptive-experimental study carried out on 71 nail samples obtained from patients with suspected nail dermatophytosis. All clinical samples of nails or chips were divided into three sections and each section underwent direct examination، culture and molecular tests. In the molecular test، we used fungal rRNA universal primers (ITS1 and ITS4) and Trichophyton rubrum-specific primers.
    Results
    In this study، for the first time in Iran and based on a modified protocol، DNA was directly extracted from tissues of infected nails in less than five hours. Additionally a comparison of the results obtained from routine laboratory methods such as direct examination and culture with PCR verified the high sensitivity and accuracy of PCR compared to the other studied methods.
    Conclusion
    PCR، as a rapid، accurate method، can be a good replacement for conventional culture and direct examination.
    Keywords: Onychomycosis, Dermatophytosis, Trichophyton rubrum, PCR
  • مجید ریاضی پور، محمد باقر صالحی، علی محمد زند، محمد جواد باقری پور، عسگر امامقلی، زهرا متقیان، محمدعلی افشاری، رضا کچویی، رضا گلمحمدی
    مقدمه
    مایکوفنولیک اسید مایکوتوکسینی است که توسط پنی سیلیوم برویکامپکتوم تولید و در صنایع دارویی برای سنتز داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی مورد استفاده قرار می گیرد. هدف این مطالعه آن بود تا با استفاده از سویه های استاندارد پنی سیلیوم برویکامپکتوم امکان تولید آزمایشگاهی مایکوفنولیک اسید با استفاده از محیط کشت جامد را مورد بررسی قرار دهد.
    روش بررسی
    سه سویه استاندارد پنی سیلیوم برویکامپکتوم از کلکسیون های میکروبی تهیه شد. برای القای تولید مایکوفنولیک اسید از دانه های جو بعنوان محیط کشت استفاده شد و روش های گرمای خشک، گرمای مرطوب و روش تابش گاما برای استریل کردن محیط کشت مورد آزمایش قرار گرفت. از محیط کشت در فواصل زمانی مختلف نمونه برداری و میزان مایکوفنولیک اسید آن با روش HPLC اندازه گیری شد.
    نتایج
    سویه پنی سیلیوم برویکامپکتوم تهیه شده از فنلاند بیشتر از دو سویه دیگر(آلمانی و ایرانی) قادر به تولید مایکوفنولیک اسید بود. میزان تولید مایکوفنولیک اسید تا روز دهم به صورت خطی افزایش و پس از آن به حالت نسبتا ثابت در آمد. استفاده از اشعه گاما برای استریل کردن سوبسترا روشی مناسب و استفاده از کیسه های سلوفان روشی آسان و ارزان برای کشت قارچ ارزیابی شد.
    نتیجه گیری
    با استفاده از روش ها و محیط های کشت ساده و ارزان قیمت می توان مایکوفنولیک اسید را تولید و ماده اولیه برای سنتز داروهای سرکوبگر ایمنی همچون مایکوفنولات موفتیل و مایکوفنولات سدیم را فراهم نمود.
    کلید واژگان: پنی سیلیوم برویکامپکتوم, تولید آزمایشگاهی, مایکوفنولیک اسید
    M. Riazipour, M. Salehi, A. Zand, M. Bagheripour, A. Emamgholi, Z. Mottaghiyan, M. Afshari, R. Kachuei, R. Golmohammadi
    Introduction
    Mycophenolic acid(MPA), a fungal mycotoxin, is produced by Penicillium brevicompactum and is used for the synthesis of immunosuppressive drugs in pharmaceutical industries. The present study was conducted to evaluate the possibility of mycophenolic acid(MPA) production by standard strains of P. brevicompactum at laboratory level.
    Methods
    Three strains of P. brevicompactum were provided from microbial culture collections. To stimulate MPA production, barley was used as culture medium, and dry heat, wet heat, and gamma radiation were used to sterilize the culture medium. Samples were taken from the culture medium at different intervals, and their MPA level was assessed by HPLC method.
    Results
    P. brevicompactum strain which was prepared from Finland(VTT D-061157) was able to produce MPA more than two other strains(from Germany and Iran). The amount of MPA enhanced linearly until day 10, and after that became relatively constant. Gamma radiation was a suitable method to sterilize the substrate, and nylon bags were evaluated as an easy and cheap container for growing the fungus.
    Conclusion
    Production of MPA with simple and cheap culture media to provide primary substance for immunosuppressive drugs such as mycophenolate mofetile and sodium mycophenolate would be possible.
  • محمد علی علیخانی، رضا کچویی، ناصر صفایی، رضا گل محمدی
    اهداف
    سم 2 T- سمی ترین تریکوتسن است و اغلب توسط فوزاریوم اسپوروتریکیوئیدس تولید می شود. این مایکوتوکسین محصولات کشاورزی و به ویژه غلات را آلوده نموده و می تواند سبب بیماری های شدید و حتی مرگ در انسان شود. در مسیر بیوسنتز سم 2 T- ژن 16 Tri، اسیل ترانسفرازی را کد می کند که تشکیل گروه جانبی استر را در کربن شماره 8 کاتالیز می کند. هدف اصلی این مطالعه، طراحی روش مولکولی براساس ژن 16 Tri به منظور شناسایی فوزاریوم های مولد سم 2 T- بود.
    روش ها
    در این مطالعه از نوع تجربی تعداد 111 سویه فوزاریوم (شامل 22 سویه استاندارد و 89 ایزوله فوزاریوم) مورد بررسی قرار گرفت. پس از خالص سازی سویه ها و تهیه کشت انبوه در محیط پتیتودکستروزبراث (PDB)، استخراج DNA آنها با استفاده از نیتروژن مایع و با کمک بافرهای لیزکننده و محلول های فنل- کلروفرم- ایزوآمیل الکل (PCI) صورت گرفت. با استفاده از پرایمرهای طراحی شده و انتخابی براساس ژن 16 Tri و بهینه نمودن PCR این ژن در تمام سویه های مولد و غیرمولد سم 2 T- ردیابی شد.
    یافته ها
    تمام ایزوله های فوزاریوم مولد سم 2 T- شامل 4 ایزوله فوزاریوم اسپوروتریکوئیدس، یک گونه فوزاریوم پوئه و یک گونه فوزاریوم لانگستیه محتوی قطعه ژن 16 Tri (1380 جفت باز) بودند.
    نتیجه گیری
    با پروتکل مولکولی طراحی شده براساس ژن 16 Tri، می توان گونه های مهم مولد سم 2- T مانند فوزاریوم اسپوروتریکیوئیدس و فوزاریوم لانگستیه را شناسایی کرد. همچنین می توان گونه هایی از فوزاریوم که به طور ضعیف مولد 2- T هستند را نیز شناسایی نمود.
    کلید واژگان: فوزاریوم, مایکوتوکسین 2T, تریکوتسن, ژن 16Tri, واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR)
    Alikhani M. A., Kachuei R., Safaei N., Golmohammadi R
    Aims
    T-2 mycotoxin is the most toxic trichothecene produced by Fusarium species especially Fusarium sporotrichioides. This species is the contaminant of cereal grains that can cause severe diseases among humans and animals and it may lead to death. Tri16 gene encodes an acyltransferase that catalyzes the formation of ester side groups at C-8 in biosynthesis pathway of T-2 toxin. The aim of the present study was to design a molecular method for identification of Fusarium species based on Tri16 gene, capable of producing T-2 toxin.
    Methods
    In this experimental study, the DNA of 111 T-2 producing and nonproducing Fusarium strains (including 89 Fusarium isolates and 22 standard Fusarium spp.) were evaluated. After purifying the strains and preparing the cultures in Potato Dextrose Broth (PDB), the DNA was extracted using liquid Nitrogen and lysing buffers and by Phenol, Chloroform and Isoamyl alcohol (PCI) solutions. The gene was detected in all T-2 producing and nonproducing strains using the designed and selected primers based on Tri16 gene and PCR optimization.
    Results
    All T-2 toxin producing Fusarium strains including F usarium sporotrichioides (4 species), F usarium langsethiae (1 species) and F usarium Poae (1 species) contained the Tri16 gene fragment (1380 bp).
    Conclusion
    Important T-2 toxin producing species such as Fusarium sporotrichioides and Fusarium langsethiae could be identified with the designed molecular protocol designed based on Tri16 gene. In addition, weakly T-2 producing species can be identified with this method.
  • کامبیز طالبی، رضا کچویی
    هدف این مقاله شناسایی عوامل مدیریتی در موفقیت پروژه های توسعه محصول جدید در کسب وکارهای کوچک و متوسط است. پژوهش حاضر با مصاحبه های عمیق به سنجش نگرش تعدادی از مدیران سازمان های موفق کارآفرین و تکمیل عوامل موفقیت اقدام نموده است. عوامل دیگری نیز با توجه به مطالعات قبلی محققان به لیست عوامل افزوده شده اند. سپس برای هر عامل تعدادی شاخص کلیدی عملکرد استخراج شده تا از طریق آنها بتوان به صورت غیرمستقیم نظر پاسخ دهندگان را سنجید. در مرحله بعدی با استفاده از پرسشنامه نظر مدیران عامل، مدیران تحقیق و توسعه، بازاریابی و فروش در رابطه با این موارد سنجیده شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که عوامل تایید شده شامل تعهد مدیریت ارشد به توسعه محصول جدید، راهبرد کارآفرینانه، گرایش بین المللی، مدیریت سبد دارایی و گرایش به آینده پژوهی هستند.
    کلید واژگان: عوامل کلیدی موفقیت, محصول جدید, توسعه محصول جدید, شرکت های کوچک و متوسط
    Kambiz Talebi, Reza Kachouei
    The aim of this research is to explore managerial factors affecting the success of new product development projects in small and medium sized enterprises. To find out these factors, deep interviews are conducted with successful managers in the field of new product development. Afterwards, a survey is conducted to production/sales/marketing/R&D managers and chief executive officers of small and medium sized enterprises to elicit their points of view. This study examines five factors assumed to be critical to influence on the top managers to achieve their success in the new product development. These factors include commitment, entrepreneurial orientation, social capital, international orientation and tendency to future studies of top managers.
    Keywords: New Product Development, Critical Success Factors, New Product, SMEs
  • رضا کچویی، محمدحسین یادگاری*، ساسان رضایی، عبدالامیر علامه، ناصر صفایی، فریده زینی

    اهداف. گونه های فوزاریوم از مهم ترین قارچ ها هستند که مایکوتوکسین ها، به ویژه تریکوتسن ها، را تولید می کنند و سبب آلودگی مواد غذایی می شوند. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی گونه ای از فوزاریوم از دسته اسپوروتریکیلا بود که مولد سم T-2 است و اخیرا از گندم انباری استان تهران جدا شده است.
    روش ها. این گونه به روش «فریز بلاتر» از گندم جدا و سپس به روش کشت تک اسپور، خالص شد. برای شناسایی از محیط های کشت CLA، SNA، PDA و PSA استفاده گردید. همه خصوصیات میکروسکوپی و ماکروسکوپی گونه فوزایوم جداشده مورد بررسی قرار گرفت. DNA ی قارچ از طریق PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی فوزاریوم اسپوروترایکیوئیدس و فوزاریوم لانگستیه مورد ارزیابی قرار گرفت. در DNA ریبوزومی قارچ مورد نظر، نواحی ITS1 و ITS2 با استفاده از پرایمرهای جهانی ITS4 و ITS5 و همچنین قطعه ای از ژن TEF-1α این قارچ، با استفاده از پرایمرهای جهانی بیرونی (EF1 و EF2) و درونی تکثیر، خالص سازی و تعیین توالی شد.
    یافته ها. از نظر ریخت شناسی و توالی، ژن ITS کاملا مشابه فوزاریوم لانگستیه بود (گونه ای که اخیرا از اروپا گزارش شده است). لیکن بر اساس توالی، ژن TEF-1α با فوزاریوم اسپوروترایکیوئیدس گروه بندی شد.
    نتیجه گیری. این گونه برای اولین بار در ایران جدا شده و تاکنون موردی از جداسازی این گونه از آسیا گزارش نشده است. بنابراین، بررسی وسیعی روی غلات ایران از نظر وجود این دسته فوزاریوم ها و سم T-2 ضروری است.

    کلید واژگان: فوزاریوم لانگستیه, فوزاریوم اسپوروترایکیوئیدس, گندم
    Kachuei R., Yadegari M. H., Rezaie S., Allameh A., Safaie N., Zaini F

    Aims. Fusarium species are the most important group of fungi that produced a variety of mycotoxins which can contaminate food. The objective of the present study was presentation and identification of one isolate from Fusarium species belong to section of sporotrichiella, that recently isolated from stored wheat of Tehran province. Methods. This species isolated and purified by freeze blotter and single-spore method, respectively. Isolates cultured onto CLA, SNA, PDA and PSA. All microscopic and macroscopic characters studied. The DNA of this isolate amplified by PCR with F. sporotrichioides and F. langsethiae specific primers. Internal transcribed spacer (ITS) regions of isolate amplified, purified and sequenced using universal primers ITS4 & ITS5 and the fraction of TEF-1α gene also using external and nested primers. Results. On the basis of morphology and ribosomal internal, transcribed spacer (ITS) classified as F. langsethiae but on the basis of partial translation TEF-1α gene grouped with F. sporotrichioides. Conclusion. To our knowledge, this is the first report in Iran and Asia. Therefore, a large-scale monitoring of these fungi and T-2 toxin on wheat in Iran is necessary.

  • عباسعلی ایمانی فولادی، محمد جواد سلطانپور، رضا کچویی، رضا میرنژاد، محسن رحیمی
    زمینه و هدف
    امروزه مسئولان کنترل عفونت در بیمارستانها از ترکیبات مختلف ضدعفونی کننده وسایل و تجهیزات بیمارستانی برای جلوگیری از انتقال عفونت استفاده می کنند. این مواد از نظر کیفیت و طیف اثر ضدمیکروبی، شرایط کار، زمان اثر، تاثیر روی محیط زیست، اثر تخریبی روی وسایل فلزی و پلاستیکی و سایر ویژگی ها، متفاوت می باشند. این مطالعه با هدف تعیین اثر ضد میکروبی پنج محلول ضد عفونی کننده بر سویه های مقاوم بیمارستانی اجراشد.
    روش بررسی
    اثر ضد میکروبی پنج محلول ضد عفونی کننده نانوسید، آنیزوسین، سولفانیدس، میکرو10و کولوئید بر روی سویه های مقاوم بیمارستانی غلظت دزانفکتانتها طبق پروتکل پیشنهادی شرکت سازنده آماده گردید، زمان مجاورت با باکتری در سه زمان (زمان پیشنهادی شرکت، کمتر از زمان پیشنهادی، بیشتر از زمان پیشنهادی) در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نانوسید در هیچکدام از سه زمان مورد بررسی اثر مهاری بر باکتری های مقاوم آزمون نشان نداد، کلوئید تنها در زمان بالاتر از زمان پیشنهادی شرکت اثر مهاری خود را نشان داد.
    آنیزوسین در هر سه زمان رشد استافیلوکوکوس اورئوس در غلظت5/0 مک فارلند را مهار نمود. سولفانیدس و میکرو10 در هر سه زمان از رشد هر سه گونه باکتری مقاوم آزمون در غلظتهای 5/0 و 1 مک فارلند جلوگیری نمودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردید که ضد عفونی کننده میکرو10 با پایه آمونیم کلراید در درجه اول و سولفانیدس با پایه پلی هگزامتیلن بی گوانید هیدروکلراید در مرتبه بعدی از خاصیت آنتی باکتریایی مناسبی برای ضد عفونی کردن برخوردارند
    کلید واژگان: ضد عفونی کننده, آنتی سپتیک, استافیلوکوکوس اورئوس, پسودوموناس آئروژینوزا, اسینتو باکتر کلکواسیتیکوس
  • مجید ریاضی پور، هادی وطنی، حمیدرضا توکلی، علی مهرابی توانا، محمد علی افشاری، رضا کچویی، زهرا متقیان، عباسعلی ایمانی فولادی، کاظم احمدی
    هدف
    بررسی وقوع و اندازه گیری میزان مایکوتوکسین T-2 در غلات مصرفی درغذاهای انسانی
    روش کار
    با مراجعه به انبار مواد اولیه 9 مرکز طبخ غذا واقع در تهران از غلات موجود در آن ها شامل برنج، جو و گندم به ترتیب23، 16 و 7 نمونه تهیه شد. پس از پودر کردن نمونه ها با استفاده از حلال متانول- آب (70: 30) از آن ها عصاره گیری گردید و میزان مایکوتوکسین T-2 موجود در عصاره ها با استفاده از یک روش الایزای رقابتی مبتنی بر آنتی بادی مونوکلونال اندازه گیری شد.
    نتایج
    همه نمونه های آزمایش شده کم و بیش به سم T-2 آلودگی داشتند و دامنه آلودگی آن ها از 9/7 تا 4/65 میکروگرم در کیلوگرم متغیر بود(میانگین: 1/2 ± 9/17). نمونه های گندم با میانگین (4/8 (± 4/42 میکروگرم در کیلوگرم دارای بیشترین مقدار آلودگی و جو و برنج به ترتیب با میانگین آلودگی (2 ±) 3/18 و (56/0 ±) 5/12میکروگرم در کیلوگرم در رده های بعدی قرار گرفتند.
    نتیجه گیری
    اگر چه طبق استاندارد ملی ایران تعداد اندکی از نمونه ها (9/13%) دارای آلودگی بالاتر از حد مجاز بودند اما وسعت آلودگی به سم T-2 بیانگر فراهم بودن شرایط برای وقوع طبیعی مایکوتوکسین ها در محصولات کشاورزی مصرفی در کشورمان است و خطر قرار گرفتن در معرض عوارض مزمن این سم و لزوم اندازه گیری مایکوتوکسین های موجود در مواد غذایی قبل از خرید یا مصرف آن ها را خاطرنشان می کند.
    کلید واژگان: تریکوتسن ها, سم T, 2, غلات, مایکوتوکسین ها
    Riazipour M., Vatani H., Tavakoli H. R., Mehrabi Tavana A., Afshari M. A., Kachue R., Mottaghian Z., Imani Fooladi A. A., Ahmadi K
    Introduction. Surveillance of natural occurrence of T-2 toxin in cereals intended for human consumption.Materials and Methods. Cereal samples obtained from nine cooking centers of Tehran. The samples were powdered and extracted by methanol-water solution (70:30) and the level of their T-2 toxin assayed using a competitive monoclonal antibody based ELISA.Results. All cereal samples contained T-2 toxin ranging from 7.9 to 65.4 (mean: 17.9±2.1) µg/kg. Wheat samples with mean of 42.4 µg/kg were the most contaminated cereals flowed by barley and rice with 18.3 and 12.5 µg/kg respectively. Conclusion. Although, a minority of cereal samples (13.9 %) was contaminated with levels higher than nation standard of Iran for T-2 toxin, extended contamination with the toxin reveals existence of favorable condition for natural occurrence of mycotoxins in agricultural products, and mentions the risk of chronic effects of the toxin exposure and necessity of foodstuffs mycotoxins assay.
  • دکترعباسعلی ایمانی فولادی، سید محمد سیادتی، رضا میر نژاد، رضا کچویی
    مقدمه
    این تحقیق به منظور ارزیابی ایمنی هومورال متعاقب واکسیناسیون بر ضد مننژیت مننگوکی در نیروهای مسلح صورت پذیرفته است.
    روش کار
    به 150نفر gμ 50 واکسن پلی ساکاریدی گروهA وC مننگوکوک بصورت زیر جلدی تزریق شده است و از تمامی افراد قبل از واکسیناسیون، 1، 4و7 ماه بعد از واکسیناسیون خونگیری شد. میزان آنتی بادی سرمها با روش هماگلوتیناسیون غیر مستقیم تعیین گردیده است، که با این روش تیتر 16(معادلgμ2-1آنتی بادی) حفاظتی(Protective)است.
    نتایج
    بررسی نمونه های خون تهیه شده نشان داد که در مرحله قبل از واکسیناسیون فقط 5 نفر یعنی 3/3 درصد افراد دارای تیتر آنتی بادی حفاظتی بوده اند. در یک ماه بعد از واکسیناسیون، 134 نفر یعنی معادل 3/89 % رزمندگان در سرم خود دارای تیتر آنتی بادی حفاظتی شده اند، 4/7 % آنتی بادی حفاظتی را کسب نکرده اند، و نیز 3/3% افراد واکسینه شده هیچ گونه آنتی بادی بر علیه واکسن مصرفی تولید نکرده اند. در ماه چهارم نه تنها تیتر آنتی بادی افزایش نیافته، بلکه سطح آن در گردش خون پایین آمده است، با این حال درصد افراد غیر مصون نسبت به ماه اول افزایش نیافته است. نتایج بررسی نمونه های خون در ماه هفتم بعد از واکسیناسیون نشان داد که افراد غیر مصون به 18 درصد افزایش یافته است.
    نتیجه گیری
    با توجه به پایین بودن تیتر آنتی بادی در افرادی که مصونیت یافته اند و پایین بودن تعداد این افراد (82 %) در مقایسه با گزارشات دیگران (90-95%) و نیز کاهش میزان آنتی بادی بعد از مدت کوتاهی که تا یک سالگی پس از واکسیناسیون ادامه دارد، میزان مصونیت حاصله از واکسن مصرفی در این تحقیق، مطلوب ارزیابی نشد.
    کلید واژگان: نایسریا مننژیتیدیس, واکسن, ایمنی هومورال, نیرو های نظامی, ایران
    Imani Fooladi A. A., Siadati S. M., Mirnejad R., Kachuei R
    This research was performed to determine the level of the humoral immunity in military persons vaccinated against meningococcal meningitis type A and C in IRAN. Each person was given a subcutaneous injection of 50µg of group A and C polysaccharides vaccine. blood samples were collected from 150 combatants before vaccination as well as at 1,4,7 month after vaccination. Antibody level in the sera was measured by passive hemaglutination. A titer 16 (1-2 µg/ml) in the serum was considered as protective. 3.3% of persons had a protective level of antibody in the circulating before vaccination. One month after vaccination, 89% of persons had protective level of antibody in their sera. The circulating antibody level in only 7.4% of vaccinated did not rise to a protective level. About 3.3% vaccinated did not produce specific antibody at all. The antibody level in vaccinated persons four month after vaccination not only did not rise but also it showed a decrease in circulating antibody level, but the number of combatants with protective levels of antibody did not decrease. The antibody levels in vaccinated combatants seven month after vaccination continued to fall, and in 18% of combatants the antibody levels fell below the protective level. Regarding to a relative low level of circulating antibody after vaccination in immune combatants and a lower rate (82%) of immune individuals (as compared with the results of other investigations who report an immune rate of %90 up to 95%) as well as the continuous fall in circulating antibody after very short rise, the results of present investigation indicate that the polysaccharide vaccine which was used in this study does not provide a high rate of protective immunity. Probably, type of vaccine is important and in other researches used vaccines of another companies.
  • رضا کچویی، مسعود امامی
    مقدمه

    مهمترین راه انتقال بیماری های قارچی زیر جلدی تلقیح تروماتیک عوامل قارچی توسط خار و تیغ گیاهان می باشد. سالیانه مواردی از این بیماری ها در سراسر کشور گزارش می شود. به منظور آگاهی از عوامل قارچی آلوده کننده خار و تیغ گیاهان منطقه اصفهان و شهرهای اطراف، بررسی حاضر صورت گرفت.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع توصیفی است و به مدت یک سال در 16 شهر و 16 روستای استان اصفهان انجام شد. در این بررسی 800 نمونه از خار و گیاهان این مناطق جمع آوری گردید. نمونه های تهیه شده بلافاصله در محیط های S و SCC (پلیت) به صورت نشاء کاری کشت و در دمای آزمایشگاه نگهداری گردید. از کلنی های جدا شده جهت شناسایی گونه های مختلف قارچی اقدام به کشت در محیط های اختصاصی و تلقیح به حیوان صورت گرفت. به منظور شناسایی مخمرهای جدا شده نیز روش دیسک های آغشته به 6 ماده شیمیایی مورد استفاده قرار گرفت.

    نتایج

    جمعا 1676 کلنی قارچی و اکتینومیست هوازی شناسایی گردید، که از این تعداد 2 مورد نوکاردیاداسونویلی و بقیه ازقارچهای کپکی و مخمری بودند. فراوان ترین قارچهای شناسایی شده به ترتیب فراوانی: انواع آلترناریا (4/22%)، انواع آسپرژیلوس (8/11%)، انواع کلادوسپوریوم(8/10%)، انواع میسلیوم استریل (6/10)،انواع پنی سیلیوم (7/9%)، بیشترین عواملقارچی متعلق به شهرستان شهرضا (2/10%) و کمترین متعلق به شهرستان اردستان (3%) بود. قارچهای مخمری جدا شده در اینبررسی به ترتیب فراوانی: کاندیدا تروپیکالیس (50%)، رودوترولا روبرا (5/12%)،کاندیدا کروزه ای (4/11%)، ترایکوسپورون کاندیدا(9/7%)، مخمرهای نامشخص (8/6%)، کاندیدا گیلرموندی (7/5%)، ساکارومیسس سرویسیه (4/3%)، ژئوتریکوم کاندیدوم و ترایکوسپورون گلابراتا هریک(1/1%). اکثر قارچهای مخمری جدا شده مربوط به شهرستان خوانسار با (2/19%) بود. در این بررسی تعداد 4 مورد قارچ مشابه کوکسیدیوئیدس ایمیتیس، 4 مورد فیالوفورا وروکوزا و 3 مورد اگزوفیالا جنسلمی جدا و شناسایی گردید.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه که برای اولین بار در منطقه انجام شده بود طیفی از قارچهای پاتوژن و فرصت طلب جدا گردید. قارچهایی چون اگزوفیالا جنسلمی و نوکاردیوپسیس داسونویلی از نمونه های خار جدا گردید که در بررسی های مشابه قبلی در کشور جدا نشده بود.

    کلید واژگان: قارچ, خار و تیغ گیاهان, اصفهان
    R. Kachuei, M. Emami
    Introduction

    The most important subcutaneous fungal infections in man are caused by injury due to contaminated thistles and thorns. From an epidemiological point of view , it is important to recognize the fungi as well as their frequency of them in various thistles and thorns

    Methods

    The present research has been conducted on thorns and thistles of 16 regions including cities and villages of Isfahan province. 800 samples have been collected. Specimens were inoculated and incubated at 25◦C in S & SCC medium. In order to isolate and identify the fungi, cultures in specific media, intraperitoneal injections of mice and disc diffusion test have been applied.

    Results

    Over one year of study, 1676 colonies of actinomycetes and fungi were recognized. The most common fungi were as follows: Alternaria (22/4%),Aspergillus(11/8%) , Cladosporium (10/8%),Esteril mycellium(10/6%) and Penicillium (9/7%). The prevalence was most in Shahreza city(10/2%) , while the least was in Ardestan(3%). The most prevalent yeasts were Candida tropicalis (50%) , Rodotrula rubra (12/5%) , Candida kerusei(11/4%),Trichosporon candida (7/9%) , Unknown yeasts (6/8%), Candida gillermondi (5/7%), Saccharomyces cervisia (3/4%), Geotricum candidum and Trichosporon glabrata (Candida glabrata ) each one (1/1%). The prevalence was most in Khansar city(19/2%). In this study, 4 species similar to Coccidioides immitis, Phialophora verrucosa (4 species) and Exophiala jeanselmei (3 species) were identified.

    Conclusion

    In this study done for the first time in this area, pathogenic and opportunistic fungi were isolated. Furthermore, Exophiala jeanselmei and Nocardiopsis dassonvillei were isolated for the first time from thorns in the country.

    Keywords: Fungus, Thorn, Isfahan
  • مجید ریاضی پور، ناصر خسروشاهی، محمد دهقان، جعفر سلیمیان، محمدعلی عارف پور، محمدعلی افشارپور، رضا کچویی
    هدف
    مسمومیت با مایکوتوکسین T-2‎ باعث تغییر نسبت طبیعی برخی از لنفوسیت های خون محیطی موش می شود و مواد آنتی اکسیدان می توانند روند این تغییرات را تحت تاثیر قرار دهند. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر دو آنتی اکسیدان معروف، سلنیوم و ویتامین E، بر روند اختلالات زیر جمعیتی ایجاد شده در لنفوسیت ها به دنبال مسمومیت با سم T-2‎ بوده است.
    مواد و روش کار
    تک دوز سم T-2‎ به مقدار 2 میکروگرم بر کیلوگرم به یک گروه ‎ 5 تایی ‎موش تزریق و در زمان های مختلف پس از تزریق با استفاده از روش فلوسایتومتری لنفوسیت های خون محیطی آنها شمارش شد. سپس سم T-2‎ ، سولفیت سلنیوم یا ویتامین E در دو حالت همزمان و غیرهمزمان (به فاصله 24 ساعت از سم) به چهارگروه جداگانه موش تزریق و پس از 24 ساعت تغییر نسبت برخی از زیر جمعیت های لنفوسیتی‎ ‎در نمونه های خون محیطی مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    توزیع طبیعی زیر جمعیت های لنفوسیتی مورد مطالعه همگی تحت تاثیر سم T-2‎ قرار گرفت بطوری که پس از دریافت تک دوز تحت کشنده این سم، زیر جمعیت هایCD19+ و CD8+‎ کاهش، و زیرجمعیت CD4+‎ افزایش یافت. دریافت سلنیوم در هر دو حالت همزمان با دریافت سم T-2‎، و یا 24 ساعت زودتر از آن، از کاهش زیرجمعیت CD19+‎ جلوگیری نمود اما ویتامین E در هیچ یک از این دو حالت بر روند کاهش این زیر جمعیت تاثیرگذار نبود. سلنیوم وقتی همزمان با سم تزریق شد از افزایش زیر جمعیتCD4+ بطور کامل جلوگیری نمود اما ویتامین E در این حالت کارائی نداشت. وقتی این دو آنتی اکسیدان 24 ساعت قبل از توکسین دریافت شدند هیچکدام روند افزایش این زیر جمعیت را تحت تاثیر قرار ندادند. دریافت سلنیوم و ویتامین E در هر دو حالت، هنگام مسمومیت و قبل از آن، از کاهش زیرجمعیت CD8+‎ جلوگیری کرد اگرچه سلنیوم در حالت غیر همزمان در مهار این عارضه کارائی کمتری داشت.
    نتیجه گیری
    کارایی سلنیوم و ویتامین E در رفع عوارض جمعیتی لنفوسیت ها برحسب زمان استفاده و نیز نوع زیرجمعیت آسیب دیده متفاوت است و به نظر می رسد تزریق سلنیوم بلافاصله پس از مسمومیت با سم T-2‎ نسبت به دریافت آن قبل از مسمومیت نتایج بهتری فراهم می کند اما سودمندی ویتامین E وقتی بیشتر است که قبل از مسمومیت دریافت شود.
    کلید واژگان: سلنیوم, ویتامین E, سم T, 2‎, لنفوسیت, مایکوتوکسین
    Riazipour M., Khosroshahi N., Dehghan M., Salimian J., Arefpour M. A., Afshari M. A., Kachuee R
    Interoduction. T-2 toxin, an important member of trichothecene mycotoxins family, disturbs ‎structures and functions of many parts of human and animal immune system. Our previous ‎studies showed that peritoneal inoculation of T-2 toxin changes normal proportion of mouse ‎peripheral blood lymphocytes and antioxidants may affect the phenomenon. In the present study, ‎the effects of two well-known antioxidants, Selenium and Vitamin E, on these T-2 toxin induced ‎abnormalities are compared.‎‏ Material and Methods. A single sub lethal dose of T-2 toxin (2 μg/Kg) inoculated to a group ‎of mice and at different times after intoxication the peripheral blood lymphocytes counted by ‎flow cytometry method. Then, 4 separate groups of mice received T-2 toxin and selenium ‎sulphide or vitamin E, and proportion of the lymphocyte subpopulations were determined in their ‎peripheral blood samples. Results. The results showed that T-2 toxin affects normal proportion of all studied lymphocytes. ‎CD19+ and CD8+ lymphocytes decreased and CD4+ cells increased after receiving a single sub ‎lethal dose of the toxin. Peritoneal injection of selenium in both condition, concomitant or before ‎T-2 toxin, prevented CD19+ cells reduction but, vitamin E had no effect on reduction process of ‎this subpopulation. When, selenium inoculated at intoxication time, the increasing of CD4+ ‎population prevented completely but, vitamin E had no efficacy in this condition. In contrast, ‎injection of vitamin E, 24 h before the toxin, significantly affected the CD4+ proportion and ‎prevented the increasing of the subpopulation while, selenium was ineffective in this manner. ‎Receiving of vitamin E in both condition, before and at intoxication, prevented reduction of ‎CD8+ cells while selenium repair the problem only when received concomitant with the toxin.‎ Discussion. It is concluded that to cure T-2 toxin induced abnormalities in lymphocyte ‎subpopulations, efficacy of selenium and vitamin E varies depending on inoculation time of ‎these antioxidants as well as type of disturbed lymphocyte, and it seems that selenium received ‎immediately after intoxication provides more efficacious results while usefulness of vitamin E is ‎more when received prior to intoxication.‎
  • سیدموسی خالصی زاده، رضا کچویی
    سیستم پشتیبان تصمیم گیری با تاثیر بر سرعت و دقت، در مسایل نیمه ساخت یافته و غیر ساخت یافته می تواند در تصمیم گیری ها به مدیران کمک کند. این مهم با استفاده از سیستم ذهنی که از جمع آوری داده های فیزیکی مربوط به سیستم به دست آمده است، امکان شبیه سازی سیستم فیزیکی را به راحتی میسر می سازد و با به کارگیری نرم افزارهای گروه گرا در جهت اخذ بهترین تصمیم پیشنهاداتی به مدیران ارایه می دهد. بخش تولید و فروش از مهم ترین بخش های هر شرکت تولیدی است. و نیز برنامه ریزی برای تولید به مقدار مناسب و در زمان مناسب از مهم ترین فعالیت های مدیران ارشد این شرکت ها است. با توجه به پیچیدگی نسبی تصمیم گیری در مورد زمان و مقدار سفارشات خرید و تدارکات، نرم افزار پشتیبان تصمیم گیری تولید در این موارد می تواند مدیران را در تصمیم گیری های موثر یاری کند.
  • مسعود امامی، رضا کچویی، غلامرضا بابایی، محسن گرامی
    سابقه و هدف
    اکتینومیست های هوازی یکی از عوامل شایع عفونت های سیستمیک در سراسر جهان بشمار می روند و سالیانه تعداد فراوانی از این عفونتها در نزد بیماران با نقص سیستم ایمنی و یا دارای پیوند اعضا و بیماری های عفونی گزارش می شود. جایگاه اصلی این عوامل در خاک بخصوص خاک نواحی مرطوب می باشد. شناسائی این عوامل در خاک نواحی مختلف یکی از طرق کمک تشخیصی محسوب می شود لذا به منظور تعیین این عوامل در خاک، مطالعه ای در طول سالهای 76 و 77 در 16 شهر و 16 روستای استان اصفهان به عمل آمد.
    مواد و روش ها
    در این بررسی جمعا تعداد 800 نمونه خاک از مناطق مورد مطالعه جمع آوری گردید. به منظور جداسازی، روش استفاده از کانامایسین انتخاب گردید.
    یافته ها
    از تعداد 800 نمونه خاک مورد مطالعه جمعا تعداد 153 نمونه خاک (19.1%) دارای کلنی های اکتینومیست هوازی بود که با آزمایشات تکمیلی انجام گرفته بر روی کلنی های اولیه 81 مورد نوکاردیا آستروئیدس کمپلکس (45.5%)، 44 مورد نوکاردیا برازیلینسیس (24.7%)، گونه نامشخص 41 مورد (23%)، 4 مورد نوکاردیا اوتیتیدیس کاویاروم (2.2%)، نوکاردیوپسیس داسونویلی و اکتینومادورا مادوره هر کدام 3 مورد (1.7%) و نوکاردیا ترانس والنسیس 2 مورد (1.1%) جدا و شناسائی گردید. در بین 16 شهرستان مورد مطالعه بیشترین گونه نوکاردیا آستروئیدس کمپلکس و نوکاردیا برازیلینسیس از شهرستان فلاورجان جدا گردید. نوکاردیا آستروئیدس کمپلکس به عنوان گونه غالب در شهرستان اردستان (50%)، خمینی شهر (66.7%)، خوانسار (54.5%)، سمیرم (50%)، شهرضا (50%)، فریدن (41.2%)، فریدونشهر (44.4%)، فلاورجان (41.7%)، لنجان (42.1%)، مبارکه (70%)، نجف آباد (35.7%) و نطنز (54.5%) جدا و شناسائی گردید. ضمنا در این بررسی از مناطق شهری (62.8%) نسبت به مناطق روستائی (37.2%) تعداد اکتینومیست هوازی بیشتری جدا گردید.
    کلید واژگان: اکتینومیست, هوازی, اصفهان
  • بررسی و جداسازی در ماتوفیت های خاک دوست و قارچهای کراتین دوست از خاک 16 شهر و روستای استان اصفهان
    رضا کچویی، مسعود امامی، محسن گرامی شعار
    مقدمه
    سابقا موارد گزارش شده درماتوفیتوزیس به دلیل درماتوفیتهای خاک دوست، محدود و به شکل کچلی سر بود، اما امروزه موارد زیادی از بیماری در اشکال مختلف کچلی سر، پا، کشاله ران، ناخن و حتی موارد منتشره بیماری در انسان گزارش شده است. از نظر اپیدمیولوژی شناسایی عوامل ایجاد کننده و آگاهی از میزان وفور آنها در خاک هر منطقه حائز اهمیت می باشد. بر این اساس مطالعه ای بر روی خاک 16 شهر و روستای استان اصفهان در طول سال های 77 - 76 صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    به منظور جدا کردن درماتوفیتها و قارچهای کراتین دوست تعداد 800 نمونه خاک به روش طعمه گذاری کراتین آزمایش شد.
    یافته ها
    از این تعداد 58 نمونه (73.5%) واجد درماتوفیتها و قارچ های کراتین دوست بود. در این مطالعه تعداد 727 گونه قارچ مشخص جدا گردید که شامل 12 گونه از 11 جنس بود. به ترتیب فراوانی عبارتند از: کرایزوسپوریوم (80.6%)، میکرو سپوروم جیپسئوم (12.4%)، سپدونیوم (3.3%)، مالبرانشیا (1%)، ترایکوفایتون ترستر (0.8%)، ترایکو فایتون آئلوئی و پسیلومایسس (0.4%)، انجیو دونتیوم آلبوم و اکرمونیوم (0.3%)، کورولاریا، فوزاریوم و اولوکلادیوم (0.1%). بیشترین و کمترین تعداد گونه قارچی به ترتیب از شهرستان خوانسار و اردستان جدا گردید. در این بررسی از مناطق شهری تعداد گونه قارجی بیشتری نسبت به مناطق روستایی جدا شد. بیشترین گونه قارچ میکروسپوروم جیپسئوم از شهرستانهای با آب و هوای نیمه بیابانی و معتدل (47.6%) جدا گردید. همچنین بیشترین گونه قارچ (45.7%) از خاکهای با 8 - 7.01 = PH جدا شد. در این بررسی برای اولین بار در ایران قارچ فرصت طلب انجیودونتیوم آلبوم جدا گردید. انجیودونتیوم آلبوم عامل کراتیت، آبسه مغزی، اگزمای وزیکوله و آندوکاریت گزارش شده است. در این مطالعه تعداد 7 مورد قارچ مشابه کوکسیدیوئیدس ایمیتیس جدا گردید.
    نتیجه گیری
    این بررسی نشان داد که خاک استان اصفهان غنی از وجود درماتوفیتهای خاک دوست و قارچهای کراتین دوست می باشد. چرا که این عوامل از بیش از 70% نمونه های خاک مورد بررسی جدا گردید.
    کلید واژگان: درماتوفیت, قارچهای کراتین دوست, انجیو دونیتیوم آلبوم, خاک, اصفهان
  • رضا کچویی، مسعود امامی، محسن گرامی شعار
    سابقه و هدف
    به منظور آگاهی از نوع و میزان فراوانی گونه های قارچی اعم از ساپروفیت، فرصت طلب و بیماری زا در مناطق کویری، برای اولین بار در پاییز سال 1375 فلور قارچی هوای منطقه کویری شهرستان اردستان مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی توصیفی و با استفاده از روش پلیت گذاری (محیط کشت سابورو دکستروز آگار) انجام گرفت. در این بررسی از 9 محل مختلف شامل -1 نمکزار، -2 جنگل های کویر (تاغ و گز) -3 زمین های زراعی، -4 باغات میوه، -5 فضای شهر، -6 محل پرورش کبوتر، -7 فضای دامداری ها، -8 فضای مرغداری ها، -9 چاه های قنات حاوی کبوتر چاهی نمونه برداری به عمل آمد. از 5 محل اول مجموعا 75 پلیت در 3 زمان صبح و ظهر و عصر و 4 محل دیگر تعداد 40 پلیت و در مجموع 115 نمونه برداری انجام گرفت.
    یافته ها
    تعداد 1051 کلنی قارچی از 115 پلیت شمارش گردید. در این مطالعه قارچ های پنی سیلیوم، کلادوسپوریوم، آسپرژیلوس، آلترناریا و مخمرها فراوان ترین بودند. بیشترین تعداد کلنی قارچ به ترتیب در ساعات زمانی عصر 45.5) درصد(، صبح 27.7) درصد(و ظهر 26.8) درصد(به دست آمد. در میان 9 محل مورد مطالعه، چاه های قنات حاوی کبوتر چاهی، متنوع ترین محل از نظر وجود انواع گونه های قارچی بود. هم چنین بیشترین تعداد کلنی مخمری 37.9) درصد(از این محل جدا گردید. اضافه بر آن تعداد 3 گونه قارچ مشابه اسپوروتریکس شنکئی نیز از این محل جدا گردید.
    نتیجه گیری و توصیه ها: محل نمونه برداری و فاکتورهای محیطی در تعداد و نوع قارچ های موجود در هوای منطقه کویری موثر هستند به طوری که بیشترین تعداد کلنی قارچ از فضای دامداری ها و کمترین از منطقه نمکزار به دلیل شرائط نامساعد محیطی جدا گردید. برخی قارچ ها مثل آلترناریا، پنی سیلیوم، کلادوسپوریون و مخمرها، حتی در شرایط نامساعد محیطی نیز قادر به رشد هستند. انجام تحقیقات بیشتر در مناطق کویری را توصیه می نماید.
    کلید واژگان: قارچ, هوا, منطقه کویری, اردستان
    Reza Kachuei *, Masoud Emami, Mohsen Geramishoar
    Background
    This study was performed to determine the type and number of the fungus species including saprophyte, opportunistic and pathogen in the salt desert region of Ardestan township in 1375.
    Materials And Methods
    This descriptive study was conducted by Petri-dish trapping technique. 9 different locations were selected (saltiferous, salt desert forest, agriculture ground, fruit garden, city space, pigeon space, ranches space, poultry space, and canal wells including wild pigeon). From the first 5 locations 75 samples and from the other 4 locations 40 petri-dish were obtained.
    Results
    Totally, 1051 fungus colonies were counted from 115 petir-dishes. The most common fungi were peniccilium spp., cladosporium spp., aspergillus spp., alternaria spp., and yeasts. Number of fungus colonies were as follow: at the evening 45.5%, in the morning 27.7%, and at noon 26.8%. Canal wells including wild pigeons had shown to have the most variable types of fungi, meanwhile, the biggest yeast colony numbers were isolated form this location. Furthermore, 3 fungus species similar to sporothrix schenchii were isolated from this site.
    Conclusion
    The place of sampling and environmental factors may influence the number and type of fungi in the salt desert region. The biggest fungus colonies were isolated form ranches space and the smallest from salt march regions. Meanwhile, some fungi such as peniccilium spp., cladosporium spp., aspergillus spp., alternaria spp are able to grow even in unsuitable environmental conditions.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال