رویا اکبرزاده
-
حشره ساقه خوار نیشکر Lederer Sesamia cretica هر ساله خسارات عمده ای به مزارع نیشکر، ذرت و غلات وارد می کند. فرمون جنسی این حشره مخلوطی از (80%) Z)-9-tetradecen-1-ol) و (10%) acetate (Z)-9tetradecenyl و (10%) (Z)-11-hexadecen-1-ol است. روش های گزارش شده پیشین برای سنتز آزمایشگاهی این مواد، شامل استفاده از مراحل مشکل، حلال های زیان آور و اغلب دارای راندمان پایین است که از نظر اقتصادی همیشه نمی تواند مقرون به صرفه باشد. در این پژوهش، روشی ایمن و دارای کارایی اقتصادی بالا برای سنتز جزء اصلی این فرمون طی پنج مرحله واکنش متوالی با استفاده از حلال های ایمن و مواد اولیه در دسترس گزارش می شود.کلید واژگان: ساقه خوار نیشکر, فرمون جنسی, سنتز, مواد اولیه در دسترسIn recent years, usage of sex pheromones as a replacement for pesticides against harmful insects has gained great interest due to their important ecological advantages like high specificity, biodegradability and low toxicity. The stem borer, Sesamia cretica Lederer (Lepidoptera, Noctuidae, Amphipyrinae), is one of the main insect pests of sorghum, maize, sugarcane, and cereal crops in the Mediterranean area. The components of sex pheromone of this insect was identified as consisting of (Z)-9-tetradecen-1-ol (80%), (Z)-9-tetradecen-1-yl acetate (10%), and (Z)-11-hexadecen-1-ol (10%). The previous reports for the synthesis of these compounds suffer from several problems such as difficult procedure, harmful solvents and low overall yields. in this research an efficient strategy for the synthesis of the main component of this pheromone is described from safe and readily available starting materials.Keywords: sex pheromones, Sesamia cretica Lederer, (Z)-9-tetradecen-1-ol, Synthesis, efficient strategy
-
مقدمه و هدف
استفاده از روش های نوین ارزشیابی بالینی یکی از سیاست های مهم موسسات آموزشی است. لاگ بوک بعنوان یکی از موثرترین شیوه های نوین در ارزشیابی فعالیت های بالینی محسوب می گردد. مطالعه حاضر با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی لاگ بوک الکترونیکی در جهت بهبود کیفیت ارزشیابی دانشجویان اتاق عمل و هوشبری در کارآموزی های در عرصه انجام گردید.
مواد و روش هااین پژوهش یک مطالعه ترکیبی است. در مرحله کیفی تدوین لاگ بوک های کارآموزی در عرصه با تکنیک دلفی و با روش مبتنی بر هدف انجام و سپس نسخه الکترونیک به صورت نسخه تحت وب و اپلیکیشن اندروید طراحی شد .در مرحله کمی ارزشیابی بالینی بر روی 30 دانشجوی کارشناسی اتاق عمل و هوشبری دانشکده پیراپزشکی سبزوار اجرا شد. در انتهای ترم، فرم رضایتمندی توسط دانشجویان تکمیل و با آزمون های آماری توصیفی، تحلیل شد.
نتایجمشارکت کنندگان مطالعه حاضر شامل دانشجویان ترم 7 اتاق عمل (18 نفر) و ترم 8 هوشبری (12 نفر) بودند. میانگین سنی نمونه های پژوهش بین 21 تا 22 سال بود. نتایج نشان داد که رضایت دانشجویان اتاق عمل و هوشبری از ارزشیابی کارآموزی بالینی از طریق لاگ بوک الکترونیک در کلیه آیتم ها بسیار خوب و خوب می باشد.
نتیجه گیریاستفاده از لاگ بوک الکترونیک باعث ارتقاء ارزیابی عملکرد دانشجویان توسط اساتید بالینی شده و همچنین باعث ایجاد انگیزه در دانشجویان جهت افزایش صلاحیت بالینی در انجام پروسیجر و نقش های خود در اتاق عمل در محیط های کارآموزی می گردد.
کلید واژگان: لاگ بوک, محتوای الکترونیکی, مهارت های بالینی, آموزش, ارزشیابیBackground & ObjectiveUsing novel methods of clinical evaluation is an important policy of educational institutions. Logbooks are among the most effective, novel techniques of clinical activity evaluation. The present study aimed to design, implement, and evaluate an electronic logbook to enhance the quality of evaluating operating room and anesthesiology field apprentices.
Materials and MethodsThis was a combined research. In the qualitative stage, field apprenticeship logbooks were developed using the Delphi method in a purpose-based manner. Following that, the web-based electronic version was designed for Android. In the quantitative stage, clinical evaluation was performed on 30 BSc students of operating room and anesthesiology at Sabzevar School of Paramedical Sciences, Iran. At the end of the semester, a satisfaction scale was completed by the students and analyzed using descriptive statistics.
ResultsIn total, operating room students of the seventh semester (n=18) and anesthesiology students of the eighth semester (n=12) were enrolled in the study. The mean age of the participants was 21-22 years. The operating room and anesthesiology students had favorable and excellent satisfaction with all the items of the clinical apprenticeship evaluation using the electronic logbook.
ConclusionAccording to the results, using an electronic logbook by clinical professors could enhance the performance of students and motivate students to increase their clinical competence in conducting various procedures in the operating room during the apprenticeship period.
Keywords: Logbook, Electronic content, Clinical skills, Education, Evaluation, Satisfaction -
مقدمه
تحولات سریع ناشی از کاربرد فناوری در زندگی بشر تغییرات شگرفی به وجود آورده است؛ بنابراین لزوم تجدید نظر در روش های سنتی تدریس و استفاده از روش های نو و دانشجو محور، از سوی سیستم های آموزشی احساس می شود. این پژوهش با هدف تعیین مقایسه دو روش آموزش الکترونیک و سنتی بر یادگیری ماشین بیهوشی در دانشجویان هوشبری دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد.
روش کاراین مطالعه از نوع نیمه تجربی است که در سال تحصیلی 1397 بر روی63 نفر از دانشجویان هوشبری ترم 5 و7 دانشگاه علوم پزشکی سبزوار انجام شد. در روش سنتی ماشین بیهوشی در اتاق عمل و در روش نرم افزار با مراجعه به سایت معتبرhttps://static.draeger.com قسمت های مختلف ماشین بیهوشی به دانشجویان آموزش داده شد. پس از اتمام آموزش، هر دو گروه چک لیست مربوط را تکمیل نمودند.
نتایجنمره یادگیری دانشجویان قبل از آموزش در دو گروه سنتی و الکترونیک به ترتیب 9.128±19.55و 11.386±15.77 بود که تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشت (088/)P= میانگین و انحراف معیار نمره یادگیری دانشجویان بعد از آموزش در دو گروه سنتی و الکترونیک به ترتیب 7.066±37.61 و 7.088±38.03 بود که تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشت (994/0=P).
نتیجه گیری:
میانگین نمرات یادگیری دانشجویان در هر دو روش آموزش الکترونیک و سنتی مشابه یکدیگر بوده است. چون دانشجویان هیچگونه محدودیتی از نظر تعداد دفعات استفاده از سایت نداشتند -که این خود ویژگی قابل توجهی در فرآیند یادگیری است- و با توجه به تمایل آنان به استفاده از روش های جدید آموزشی، می توان روش الکترونیک را برای آموزش دانشجویان توصیه کرد.
کلید واژگان: آموزش, الکترونیک, سنتی, هوشبری, ماشین بیهوشیIntroductionThe rapid changes resulting from the use of technology in human life have brought about dramatic changes. Therefore there is a need to revise traditional teaching methods and use modern and student-centered approaches by educational systems. The aim of this study was to compare the two methods of electronic and traditional education on learning anesthesia machine in anesthesiology students of Sabzevar University of Medical Sciences.
Materials & MethodsThis is a semi-experimental study conducted in the academic year of 1397 on 63 anesthesiology students of the 5th and 7th semesters of Sabzevar University of Medical Sciences. The traditional method of anesthesia machine was taught to students in the operating room and the software method of anesthesia machine was taught by visiting the reputable site https://static.draeger.com. After completing the training, both groups completed their respective checklists
ResultsStudents' pre-post learning score in both groups was15/77±11/386 and 19/55±9/128و which was not statistically significant (P = 0.088). The mean (standard deviation) of students' learning score post-test in both groups was38/03±7/088 and 37/61±7/066 which was not statistically significant (P = 0.994).
ConclusionThe mean scores of students' learning in both e-learning and traditional teaching methods were similar. Since students had no restrictions on how often they use the site, this is a significant feature of the learning process, and considering the students' willingness to use new teaching methods, the use of electronic teaching methods for students can be recommended.
Keywords: Education, Electronics, Traditional, Anesthesia, Anesthesia Machine -
سابقه و هدفدرد نوروپاتی یکی از عوارض شایع، مهم و نامناسب دیابت است که با وجود اهمیت آن، درمان موثری برای آن وجود ندارد. در این ارتباط، مطالعه حاضر با هدف تعیین مقایسه روغن گل مغربی و گاباپنتین بر درد نوروپاتی بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.مواد و روش هامطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی سه سوکور می باشد که در ارتباط با 70 نفر (دو گروه 35 نفری) از بیماران مبتلا به نوروپاتی دیابتی (کسب حداقل نمره 2 از پرسشنامه میشیگان) مراجعه کننده به بخش غدد درمانگاه خیام بیمارستان حکیم نیشابور از آذر سال 1396 تا اردیبهشت سال 1397 انجام شد. گروه مداخله به مدت سه ماه روزانه دو بار تحت درمان با کپسول روغن گیاه گل مغربی با دوز 1000 میلی گرم خوراکی و گاباپنتین (300 میلی گرم) قرار گرفتند و گروه کنترل نیز گاباپنتین (300 میلی گرم) و پلاسبو دریافت نمودند. شدت درد نوروپاتی قبل و بعد از اتمام دوره سه ماهه استفاده از دارو توسط پرسشنامه میشیگان و پرسشنامه درد مک گیل تکمیل گردید. تحلیل داده ها نیز به وسیله نرم افزار SPSS 21 و آزمون های فیشر، کوواریانس، رگرسیون لجستیک چندسطحی، من-ویتنی ، کولموگروف-اسمیرنوف و مجذور کای صورت گرفت. میزان (05/0P<) نیز به عنوان سطح معناداری در نظر گرفته شد.یافته هانمره آزمون مک گیل نشان داد که میانگین امتیاز نوروپاتی قبل از مداخله در گروه مداخله معادل 57/0±12/10 و در گروه کنترل معادل 65/0±85/9 بوده است که پس از مداخله در گروه کنترل به 60/0±31/8 و در گروه مداخله به 48/0±18/6 کاهش یافته است که از نظر آماری معنادار می باشد (02/0P<).نتیجه گیرینتایج نشان دادند که روغن گل مغربی بر کاهش درد نوروپاتی بیماران دیابتی نوع دو اثرگذار بوده است که این امر می تواند مکمل مناسبی برای کاهش دردهای ناشی از نوروپاتی دیابتیک باشد.کلید واژگان: درد, دیابت شیرین نوع دو, گاباپنتین, گل مغربی, نوروپاتیBackground and ObjectiveNeuropathic pain is one of the common, important, and irritating complications in diabetes. Despite the importance of this pain, there is still no effective treatment for that. The aim of this study was to determine the effect of evening primrose oil and gabapentin on neuropathic pain in patients with type 2 diabetes.Materials and MethodsThis triple-blind clinical trial was performed on 70 patients with diabetic neuropathy who obtained score 2 from the Michigan Questionnaire and referred to the Department of Endocrinology at Khayyam clinic affiliated to Hakim Hospital in Neyshabour from December 2017 to May 2018. The participants were divided into two groups of 35 people. The intervention group was treated with a capsule of evening primrose oil orally (1000 mg) twice daily for three months and gabapentin (300 mg) daily. On the other hand, the control group was treated with gabapentin (300 mg) and placebo. The neuropathy pain severity was measured before and after the end of three-month intervention using Michigan and McGill Pain Questionnaires. Data analysis was performed in SPSS software (version 21) through Fisher's exact test, ANCOVA, multilevel logistic regression, Mann Whitney U test, Kolmogorov-Smirnov test, and the Chi-square tests. P-value less than 0.05 was considered statistically significant.ResultsAccording to the results obtained from the McGill questionnaire, the mean scores of neuropathy before the intervention were obtained at 10.12±0.57 and 9.85±0.65 in the intervention and control groups, respectively. However, the mean scores of neuropathy after the intervention were estimated at 6.18±0.48 and 8.31±0.60 in the intervention and control groups, respectively, which was statistically significant (P<0.02).ConclusionEvening primrose oil is effective in reducing neuropathic pain in type 2 diabetic patients. Therefore, this can be a supplementary treatment for reducing pain associated with diabetic neuropathy.Keywords: Evening Primrose_Gabapentin_Neuropathy_Pain_Type 2 Diabetes Mellitus
-
مقدمه
مشاوره فرآیندی کمک کننده است که در طی آن یک مشاور در تلاش است تا توانایی و قدرت تصمیم گیری صحیح را در داوطلب ایجاد نماید. با توجه به ضرورت راهنمایی تحصیلی دانشجویان و جایگاه خطیر استاد مشاور در رشد حرفه ای دانشجویان، این مطالعه باهدف بررسی میزان رضایتمندی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار از عملکرد اساتید مشاور صورت گرفت.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی مقطعی با مشارکت 350 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به صورت سرشماری انجام گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود و پایایی به روش آلفای کرونباخ و روایی صوری و محتوایی انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام گردید.
نتایجیافته های پژوهش نشان می دهد که 76.1 درصد دانشجویان از عملکرد اساتید مشاور رضایت دارند. بیشترین میزان رضایت در گویه (رعایت اصول اخلاقی و رعایت احترام متقابل به دانشجویان) و کمترین میزان رضایت مربوط به گویه (امکان دسترسی به موقع به استاد مشاور) بود.
بحث و نتیجه گیریبررسی ها نشان داد اکثریت دانشجویان شرکت کننده در مطالعه از رضایت خوبی برخوردار بودند. اساتید مشاور ماهر و باتجربه می توانند با ایجاد تغییرات، دگرگونی ها و مشاوره های تحصیلی مثبت، زمینه ساز تحولات شگرف در دانشجویان شوند. بنابراین پیشنهاد می شود تا مسئولین دانشگاه ها با انجام برنامه ریزی صحیح در انتخاب اساتید مشاور تخصصی و از طرفی با ایجاد انگیزه در اساتید مشاور، شاهد انجام هر چه موفقیت آمیزتر پروسه مشاوره دانشجویی گردند.
کلید واژگان: استاد مشاور, رضایتمندی, دانشجوIntroductionConsultation is a helpful process in which a counselor, with all his might, is trying to create the right ability to make decision in the volunteer. Considering the necessity of the students’ educational guidance and the critical position of the consultant professor in the professional development of students, this study aimed to assess the satisfaction of students of Sabzevar University of Medical Sciences from the performance of counselors.
Materials and MethodsThis cross-sectional descriptive study was carried out in 350 students of Sabzevar University of Medical Sciences in a census sampling. The research instrument was a researcher-made questionnaire and reliability was performed by Cronbach’s alpha and formal and content validity. Data analysis was performed using SPSS version 20 software.
ResultsThe results of the research show that 76.1% of the students are satisfied with the performance of counselors. The highest level of satisfaction was observed in the item of “respecting ethical principles and respect for mutual respect to students” and the least amount of satisfaction related to the item of “the possibility of timely access to the consultant’s professor”.
ConclusionThe results showed that the majority of students participating in the study had a good satisfaction. Professors who are skilled and experienced can make changes, positive changes and advisories, which can create enormous changes in students. Therefore, it is suggested that university authorities, by conducting the proper planning of the selection of professors in specialized counseling, and, on the other hand, by inducing the motives of counselors, will witness the most successful process of student counseling.
Keywords: counselor, satisfaction, student -
زمینه و هدفمراقبت از بیمار مبتلا به سکته مغزی، می تواند ابعاد مختلف زندگی مراقبان و ازهمه مهم تر، کیفیت زندگی آنان را تحت تاثیر قراردهد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مراقبت از بیمار مبتلا به سکته ی مغزی بر کیفیت زندگی مراقبان آن ها انجام شد.مواد و روش هااین مداخله ی کارآزمایی میدانی تصادفی شده درسال 1393 بر روی 120مراقب بیمار مبتلا به سکته ی مغزی بستری در بیمارستان واسعی سبزوار انجام شد. واحدهای پژوهش با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله (60 نفر) و کنترل (60 نفر) تقسیم شدند. پرسش نامه ی کیفیت زندگی(SF-36)توسط مراقبین، قبل و یک ماه پس از آموزش تکمیل گردید. داده ها با آزمون کای2، ویلکاکسون، تی زوجی و تی مستقلدر سطح معناداری 5 صدم مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.یافته هانمرات ابعاد کیفیت زندگی مراقبان، یک ماه بعد از آموزش در گروه مداخله به طور معناداری بیش تر از گروه کنترل نشان داده شد. بیشترین تفاوت در ابعاد سلامت عمومی(0001/0>P) و ایفای نقش جسمی(0001/0>P) و ایفای نقش هیجانی(0001/0>P) مشاهده گردید.نتیجه گیریآموزش مراقبت از بیمار به مراقبان بیماران مبتلا به سکته ی مغزی، منجر به افزایش آگاهی و مهارت آن ها در مراقبت از بیمار و در نتیجه موجب بهبود کیفیت زندگی آن ها گردید. بنابراین، اهمیت آموزش مهارت های مراقبتی پرستاران به مراقبان بیماران، باید بیش از پیش مورد توجه قرارگیرد.کلید واژگان: مراقبت کننده خانوادگی, کیفیت زندگی, سکته ی مغزیBackground and ObjectivesStroke is a debilitating and chronic disease. Caring of a patient with stroke can affect caregivers life dimensions, especially their quality of life. This study aimed to evaluate the effect of patient care education on caregivers quality of life of stroke patient.Materials and MethodsThis randomized field trial was performed on 120stroke patients who were hospitalized in Vasei hospital in Sabzevar in 2014. Research units were randomly assigned to two groups: intervention group (n=60) and control group (n=60).Both groups completed SF-36 questionnaire before and one month after education. Data analyzed through chi-square, wilcoxon, paired t-test and independent t-test with STATAsoftware(V.12) with 5% significant level.ResultsThe results revealed that, one month after education, scores of quality of life was significantly higher in intervention group than control group. The most differences were in General Health (p=1.000), Role ofPhysical(p=1.000) and Role of Emotion (1.000).ConclusionTeaching caring to caregivers of stroke patients leaded to enhancement of knowledge and skill in caring of patients and, finally, increased their quality of life. So,the importance of teaching care skills to caregivers by nurses must be paid more attention than before.Keywords: Family caregiver, Quality of life, Stroke
-
مقدمه و هدفسرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها در زنان می باشد. از آن جایی که تغذیه یکی از عوامل موثر در ابتلا به این بیماری می باشد، این مطالعه به منظور بررسی دریافت انرژی، درشت مغذی ها و آنتی اکسیدآن ها در زنان مبتلا به سرطان پستان در شهرستان سبزوار انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی برروی 125 زن مبتلا به سرطان پستان در شهرستان سبزوار سال 1390 انجام شد. روش نمونه گیری به صورت سرشماری بود. این مطالعه با مراجعه ی رابطین بهداشت بهمنازلو ارجاع زنان مشکوک جهت معاینه، ماموگرافی و سونوگرافی به درمانگاه و رادیولوژی به منظور تشخیص قطعی سرطان پستان و همچنین مرکز ثبت آمار و سرطان شهرستان سبزوار انجام گرفت.ابتدا افراد انتخاب شدهرضایت نامه را کامل کردند، سپس پرسشگر مجربپرسشنامه ی مربوط به اطلاعات دموگرافیک و بسامد خوراک نیمه کمی مشتمل بر 160 ماده ی غذایی، را تکمیل کرد. اطلاعات غذایی به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nutritioni IV مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آمار توصیفی، فراوانی و آزمون one- sample t-test و آزمون اسمیرنف کولموگروفاستفاده شد. داده هابا استفاده ازنرم افزار spss 16 تجزیه و تحلیل گردید و 05/ 0>p به عنوان سطح معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هامیانگین نمایه ی توده بدنی بیماران مورد بررسی7/ 5±5/ 22 کیلوگرم برمترمربع و میانگین سنی زنان مورد مطالعه 1±7/ 50 سال و سناولین قاعدگی آن ها 6/ 1±2/ 13 سال و سن یائسگی 7/ 4±4/ 46 سال بود.بررسی مصرف انرژی و مواد مغذیآن ها نشان داد که میانگین دریافت انرژی، پروتئین و چربی و کربوهیدرات آن ها به ترتیب 24/ 1389±2309 کیلوکالری و05/ 19±26/ 64، 70/ 21±84/ 65و 72/ 154±79/ 363گرمدر روز بود.همچنین در این مطالعه دریافت درشت مغذی ها بیش از مقادیر توصیه شده و دریافت ویتامین های E،A،C و سلنیوم آن ها کم تر از مقادیر توصیه شده روزانه بود.نتیجه گیرییافته های این تحقیق نشان داد که دریافت درشت مغذی ها بیش از مقادیر توصیه شده و دریافت آنتی اکسیدان های زنان مورد بررسی،کم تر از مقادیر توصیه شده روزانه بود.
کلید واژگان: سرطان پستان, انرژی, آنتی اکسیدان هاBackground and ObjectivesBreast cancer is one of the most common cancers in the women and، since nutrition is one of the factors in thise disease، the present study was conducted to assess the effect of energy، macro nutrients and antioxidants intake in women on the breast cancer in Sabzevar.Materials and MethodsThis cross-sectional study was conducted on 125woman with breast cancer in Sabzevarin 2011. Census sampling was done in homes by volunteers and referral of suspected women to mammography، ultra sound and radiology clinicand، also، and Sabzevar center of cancer statisticsforexaminationand diagnosis of breast cancer. After writting informed consent by patients، a demographic questionnaire and semi-quantitative frequency of 160 foods wascompleted by the trained interviewers. The obtained nutritional information was analysedusing the Software Nutritioni IV. Descriptive statistics، frequency، one-sample t-test and non-parametric X2 tests were assessed using SPSS 16 software، and 05/ 0>p was considered as significant level.ResultsThe mean BMI of patients was 22. 5±5. 7 kg/m2، the average age of women was 50. 7 ± 1years، mean of the first menstrual period was 13. 2±1. 6 years and mean of menopause 46. 4±4. 7years. Dietary assessment showed mean of energy، protein، fat and carbohydrate intakes were 2309±1389. 24، 64. 26±19. 05، 65. 84±21. 70 and 363. 79± 154. 72، respectively (P<0. 05). Also، in this study، energy and macronutrients intakeswere rather than dietary standard values، andantioxidants of vitamin A، E، C and selenium intake were less than dietary standard values in women.ConclusionThe findings showed that energy and macronutrients intakesrather than dietary standard values، and antioxidants intake was less than dietary standard values in women.Keywords: Breast cancer, Energy, Antioxidants -
AimsEvidence-based nursing guidelines can significantly improve the quality of nursing care. A key prerequisite for improving care quality is quality assessment. Meanwhile، a key indicator of healthcare quality is the quality of nursing care. The aim of this study was to investigate the effects of implementing evidence-based guidelines on the quality of nursing care provided to patients with angina pectoris.MethodsThis pretest-posttest clinical trial was conducted in 2014 on 76 patients in Khatam Al-Anbia hospital، Gonbad-e Kavoos city، Iran. A standardized questionnaire was used for assessing the quality of nursing care standards both before and after educating evidence-based nursing guidelines. The SPSS v. 15. 0 was used for conducting statistical tests such as the paired- and independent-samples t and the Chi-square.ResultsBefore the study، the means of documentation quality in four areas of nursing diagnosis، care planning، implementation، and evaluation were respectively 0. 94 (0. 19)، 0. 63 (0. 10)، 11. 57 (0. 23)، and 2. 57 (0. 18)، and. After the study، these values increased to 3. 2 (0. 14)، 3. 52 (0. 17)، 15. 36 (0. 22)، and 5. 7 (0. 23)، respectively. The differences between the pretest and posttest readings were statistically significant (p<0. 001).ConclusionsGiven the significant effects of implementing evidence-based nursing guidelines on the quality of nursing care standards، educational managers of hospitals need to develop effective strategies for facilitating evidence-based nursing practice.Keywords: Angina pectoris, Nursing care standards, Evidence, based nursing guidelines
-
زمینه و هدفتغذیه ی مناسب در دانش آموزان نوجوان، می تواند کیفیت و کمیت رشد آن ها را تحت تاثیر قراردهد. هدف ازمطالعه ی حاضر، بررسی وضعیت تغذیه ای دانش آموزان دبیرستانی و ارتباط آن با وضعیت تحصیلی آن هاست.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بر روی 800 دانش آموز 18- 14 سال در دبیرستان های شهر سبزوار انجام شد. نمونه ها، به شکل سهمیه ای غیرتصادفی انتخاب شدند. برای این منظور پس از هماهنگی با اداره ی آموزش و پرورش سبزوار، نمونه ها از میان پایه ی اول تا چهارم دبیرستان های دخترانه و پسرانه سطح شهر انتخاب گردیدند و پرسش نامه ی دموگرافیک و اطلاعات تحصیلی و بسامد خوراک، برای تکمیل دربین دانش آموزان کلاس های انتخابی توزیع شد. قد و وزن آن ها به روش استاندارد، اندازه گیری شد. مقادیر ذکرشده غذای مصرفی در پرسش نامه ی ثبت غذایی توسط دانش آموزان با استفاده از راهنمای مقیاس خانگی به گرم تبدیل شد. سپس هر غذا طبق دستورالعمل های برنامه ی Nutritionist IV کدگذاری و جهت ارزیابی انرژی و مواد مغذی دریافتی آن ها وارد نرم افزار ذیل گردید. جهت آنالیز داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون one sample t-testاستفاده گردید و P<0.05 به عنوان سطح معناداری درنظرگرفته شد.یافته هادراین مطالعه، میانگین BMI دختران و پسران به ترتیب 20. 3±2.7 و 19.5±3.2 کیلوگرم برمتر مربع بود. میزان دریافت انرژی، ویتامین-های A، C،D، اسیدفولیک، کلسیم، آهن و روی در دانش آموزان مورد بررسی کمتر از مقادیر خوراکی توصیه شده روزانه می باشد (P <0.05). همچنین در بین مواد مغذی مورد بررسی، تنها آهن دریافتی با معدل کل و نمرات دروس اختصاصی دختران ارتباط آماری معناداری نشان داد (P <0.05).نتیجه گیرییافته های این مطالعه نشان داد که دریافت برخی مواد مغذی در دانش آموزان نوجوان دبیرستانی سبزوار، کمتر از مقادیر خوراکی توصیه شده ی روزانه می باشد.
کلید واژگان: دریافت تغذیه ای, دانش آموزان, نوجوان, وضعیت تحصیلیBackgroundhaving appropriate nutrition can affect the quality and quantity of adolescent students’ growth; therefore this study was conducted to assess the nutritional status and its relationship to the educational achievement among adolescent students.MethodsThis cross sectional study was carried out on 800 adolescent students who were in a range age of 14-18 years in Sabzevar، Iran. Multi-stage random sampling was used. in order to this، after receiving permission from Sabzevar Education Office، subjects were randomly selected from the first to fourth grade girlish and boyish high schools of city and then، demographic checklist، academic information and food frequency questionnaire were completed by students. Also، their weight and height were measured using standard methods. The quantity of food mentioned in food frequency questionnaire was converted to gram through the domestic index guideline. Next، every food was coded biased on Nutritionist IV instructions and analysis was performed via descriptive statistics، frequency and the correlation coefficient and one sample t-test by means of SPSS 16 software in a significant level of P<0. 05.ResultsThe mean BMI of female and male students were 20. 3±2. 7 and 19. 5±3. 2 kg/m2، respectively. Dietary assessment showed amount of Energy، vitamins A، C، D، folic acid، calcium، iron and zinc intake were less than DRI (P <0. 05). Also، among all of the nutrients there was only observed a significant correlation between iron intake and total average score and specific average scores in female students (P <0. 05).ConclusionThe findings of this study indicated a lower intake of some nutrients among sabzevarian high school students than the DRI.Keywords: nutritional intake, students, adolescent, educational achievement -
سابقه و هدفتالاسمی ماژور یک بیماری ارثی خونی است که در ایران شیوع بالایی دارد. سوء تغذیه و کاهش رشد در این بیماران شایع می باشد. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت تغذیه ای و شاخص های خونی بیماران بتاتالاسمی ماژور انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، 72 بیمار 20-10 ساله مبتلابه تالاسمی ماژور مراجعه کننده به کلینیک تالاسمی مشهد و سبزوار که مایل به همکاری بودند، به روش سرشماری انتخاب شدند. بعد از کسب رضایت نامه کتبی، قد و وزن آن ها به روش استاندارد معمول اندازه گیری و دریافت رژیمی آن ها با استفاده از بسامد خوراک مشتمل بر 160 قلم غذایی، تعیین شد و با نرم افزار Nutritionist (ΙV) تجزیه و تحلیل شد. همچنین 5 سی سی خون از تمامی بیماران جهت سنجش شاخص های خونی هموگلوبین، هماتوکریت و فریتین سرم گرفته شد. اطلاعات با نرم افزار SPSS16 و با استفاده از آزمون های آمار توصیفی، one-sample t-test و اسمیرنف کولموگراف تجزیه و تحلیل شد.یافته هادر این مطالعه 6/55 درصد نمونه ها مونث و 4/44 درصد آن ها، مذکر با میانگین BMI به ترتیب 74/3±05/19 و 7/3±99/18 کیلوگرم برمتر مربع شرکت داشتند. دریافت تمامی درشت مغذی ها به استثنا کلسترول و فیبر دریافتی در آن ها بیش از مقادیر استاندارد بود و دریافت تمامی ریزمغذی ها به استثنا اکثر ویتامین های گروه B و مینرال های کلسیم، فسفر، پتاسیم و سدیم کم تر از مقادیر توصیه شده استاندارد بود. همچنین هموگلوبین و هماتوکریت بیماران کمتراز مقادیر نرمال وفریتین سرم بیش از مقادیر نرمال بود.استنتاجیافته ها نشان داد که سوء تغذیه ناشی از کمبود ریزمغذی ها در این بیماران شایع است.
کلید واژگان: تالاسمی ماژور, وضعیت تغذیه ای, شاخص های خونیBackground andPurposeThalassemia major is a hematic hereditary disease with high rate of incidence in Iran. Malnutrition and growth retardation is prevalent in these patients. This study was done to assess the nutritional status and blood indices in patients with β-thalassemia major.Material And MethodsThis cross sectional study was conducted in 72 individuals with thalassemia major aged 10-20 years. Systematic sampling was done in patients attending Mashhad and Sabzevar thalassemia clinics. Written informed consent was obtained from patients who were willing to participate in the study. Data was collected through the semiquantitative food frequency questionnaire which was completed by trained interviewers. Nutritional information was studied in Nutritionist IV. To measure blood indices 5 ml blood was drawn from the patients. Descriptive statistics, one sample t-test and Kolmogorov-Smirnov tests were performed in SPSS V.16. P<0.05 was considered as significant level.ResultsIn this study there were 55.6% female and 44.4% male. The mean BMI of patients were 19.05±3.74 and 18.99±3.7 kg/m2, respectively. Dietary assessment showed that the mean of macronutrient intakes were more than dietary standard values except for cholesterol and fiber. Also, intake of micronutrient, were less than dietary standard values except in taking B vitamins, calcium, phosphorus, potassium, and sodium. Values of Hb and Hct were found to be less than the standard level but serum ferritin was more than normal range.ConclusionThe findings showed that deficiency of micronutrients due to malnutrition is prevalent in thalassemia patients.Keywords: Thalassemia major, nutritional status, blood indices -
زمینه و هدفبیماری های قلبی عروقی، فاکتور اصلی در کاهش میزان خواب و افزایش بیداری های شبانه می باشند. با توجه به عوارض داروهای خواب آور، استفاده از روش های غیر دارویی که بتوانند باعث بهبود کیفیت خواب بیماران مزمن قلبی شوند، لازم به نظر می رسد، لذا این مطالعه با هدف تاثیر روش آرام سازی بنسون بر کیفیت خواب بیماران مزمن قلبی، انجام گرفت.مواد و روش هاطرح مطالعه، کارآزمایی بالینی تصادفی شده می باشد. جامعه پژوهش را 60 بیمار مزمن قلبی مراجعه کننده به بیمارستان واسعی شهر سبزوار تشکیل می دهند که به روش تصادفی ساده به دو گروه کنترل (30 نفر) و مداخله (30 نفر) تقسیم شدند. گروه مداخله، تمرینات آرام سازی بنسون را به مدت 20 دقیقه دو بار در روز طی مدت یک ماه انجام دادند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و کیفیت خواب پیتس برگ بود که در دو نوبت قبل از مداخله و بعد از مداخله در دو گروه تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری من-ویتنی، کای اسکوئر، دقیق فیشر، ویلکاکسون و تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 11.5 و با سطح معنی داری 05/0 P مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هامیانگین و انحراف معیار کیفیت خواب در گروه مداخله قبل از آرام سازی بنسون 41/4± 33/10 بود که بعد از مداخله به 01/4± 50/7 کاهش یافت. تجزیه و تحلیل داده ها بین میانگین کیفیت خواب واحدهای پژوهش قبل و بعد از مداخله در گروه مداخله، تفاوت معنا داری را نشان داد (001/0> P).نتیجه گیریآرام سازی بنسون بر کیفیت خواب بیماران مزمن قلبی، موثر است لذا می تواند به عنوان درمان مکمل برای بهبود کیفیت خواب در این بیماران، استفاده گردد.
کلید واژگان: آرام سازی بنسون, کیفیت خواب, نارسایی قلبی, انفارکتوس میوکاردEffect of the Benson relaxation technique on quality of sleep in patients with chronic heart diseaseBackground And AimCardiovascular diseases are major factor in reducing the amount of sleep and increased nighttime wakefulness. Due to the many complications resulting from medication, non-pharmacological methods that can improve the quality of sleep in patients with chronic heart disease, seems to be reasonable. This study aimed to assess the effect of the Benson relaxation technique on quality of sleep in patients with chronic heart disease.Materials And MethodsThe study design is a randomized clinical trial. The study population comprised 60 patients with chronic heart disease referring to Vasei hospital in Sabzevar that randomly divided into control group (n =30) and intervention group (n =30). The intervention Group did Benson relaxation exercises for 20 minutes twice a day over a month. Tools for data collection Consists of; demographic form and Pittsburgh Sleep Quality Index that in two times before and after the intervention were completed. Data with Mann-Whitney test, Chi-square, Fisher exact, Wilcoxon tests and Analysis of Covariance and using SPSS statistical software version 11.5 and with significance level p˂0/05 were analyzed.ResultsThe mean± SD quality of sleep in the intervention group before making a gentle Benson relaxation was; 10/33±4/41 that after the intervention was decreased to 7/5±4/01. Analysis of the data in average sleep quality of participants in the intervention group before and after the intervention showed significant differences (P< 0/001).ConclusionBenson relaxation has desired effect on sleep quality of patients with chronic heart diseases, so it can be used as a complementary therapy to improve sleep quality in these patients.Keywords: Relaxation, Quality of Sleep, Heart Failure, Myocardial Infarction -
مقدمهسرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها در زنان می باشد. از آنجا که تغذیه، یکی از عوامل موثر در ابتلاء به این بیماری می باشد و عوامل غذایی نقش بالقوه در بروز سرطان پستان دارند، مطالعه حاضر با هدف بررسی دریافت فرآورده های لبنی، کلسیم، ویتامین D و خطر ابتلاء به سرطان پستان انجام شد.روش کاراین مطالعه مقطعی در سال 1390 بر روی 125 زن مبتلا به سرطان پستان در شهرستان سبزوار انجام شد. پرسشنامه مربوط به اطلاعات فردی و بسامد خوراک نیمه کمی مشتمل بر 160 نوع از اقلام غذایی، توسط پرسشگر مجرب تکمیل شد. اطلاعات غذایی به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nutritioni (نسخه 4) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و روش های آمار توصیفی و فراوانی و آزمون غیر پارامتریک کای دو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادریافت فرآورده های لبنی، کلسیم و ویتامین D در زنان مورد مطالعه، کمتر از مقادیر استاندارد دریافت غذایی بود (05/0>p). همچنین درصد ابتلاء به سرطان پستان در افرادی که دریافت بالاتری از کلسیم، ویتامین D و فرآورده های لبنی در رژیم غذایی روزانه خود داشتند، نسبت به افرادی که دریافت پایین تری داشتند، کمتر بود.نتیجه گیریدریافت فرآورده های لبنی، ویتامین D و کلسیم، خطر ابتلاء به سرطان پستان را در زنان کاهش می دهد.
کلید واژگان: سرطان پستان, فرآورده های لبنی, کلسیم, ویتامین DIntroductionSemen is one of the factors in preparing endometrium for embryo implantation. This is in contrast with public believed that immune response to antigen in ejaculated semen will disrupt fertility and pregnancy. The aim of this study was investigation of the influence of seminal plasma injection on Intracytoplasmic Sperm Injection (ICSI) success among infertile couples.MethodsThis clinical trial was conducted on 140 infertile couples undergoing ICSI treatment in Kosar infertility clinic and reproductive health research center of Urmia، Iran during 2010-2011. Couples were randomly divided into seminal plasma injection and control groups. Cry preserved seminal plasma was prepared 30-60 minutes before embryo transferring. bHCG test and sonography was performed respectively at day 14 and between 6th to 12th weeks after embryo transfer. Outcomes were compared between two groups. Data were analyzed by SPSS software version 16 and chi-square test. P value less than 0. 05 was considered significant.ResultsThere were no significant differences in number of oocyte، quantity and quality of transferred embryo between two groups (p>0. 05). Rate of implantation based onβHCG results were 24. 3% (17 women) in intervention group and 25. 5% (18 women) in control group. Rate of abortion was 18. 7% (n=2) and 11. 1% (n=3) in intervention and control groups، respectively. There were no significant differences in implantation rate (p=1) and early abortion rate (p=0. 5) between two groups.ConclusionIntravaginal application of seminal plasma has no effects on fertility outcomes in patients undergoing ICSI treatment.Keywords: abortion, Embryo Implantation, infertility Semen -
The role of teacher-student interaction and collaboration in solving linguistic problems has recently been in the center of SLA research. Accordingly, this study investigated the effect of Oral Interactive Feedback (OIF) on the accuracy and complexity of Iranian intermediate EFL learners’ writing. After ensuring the homogeneity using Preliminary English Test (PET), the researchers randomly assigned 50 sophomores into OIF group and Explicit Feedback (EF) group, with 25 students in each of them. The participants in the OIF group received oral interactive feedback, including elicitation and metalinguistic clues, on their written errors, while those in the EF group received oral explicit correction on their written errors. Data collection was based on immediate revisions of compositions and a post-test. Using ANCOVA, the researchers found that the OIF group outperformed the EF group in terms of both accuracy and complexity in both revised compositions and post-test. The findings from the study may encourage language teachers’ further use of OIF, using elicitation and metalinguistic clues, in treating EFL learners’ errors in written discourse.Keywords: accuracy, complexity, elicitation, metalinguistic clues, oral interactive feedback, retention, uptake
-
زمینه و هدفسرطان پستان شایع ترین سرطان زنان در دنیاست. میزان بروز و مرگ و میر این بیماری در جوامع مختلف متفاوت است. عواملی مانند سن،جنس،نژاد،،طبقه اجتماعی- اقتصادی،وضعیت تاهل، موقعیت جغرافیایی و سبک زندگی در این گوناگونی موثرند. بنابراین بسیار مهم است که درک بهتری از عوامل زمینه ساز و تشدید کننده بروز بیماری داشته باشیم. با این هدف مطالعه حاضر جهت بررسی مشخصات فردی،سابقه فامیلی و گروه خونی زنان مبتلا به سرطان پستان شهرستان سبزوار انجام گردیده است.مواد و روش هادر یک مطالعه مقطعی 218 زن بالای 20 سال مبتلا به سرطان پستان از سال 1380 تا پایان سال 1389 با روش سرشماری توسط رابطین بهداشتی در شهرستان سبزوار شناسایی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ای بوده که روایی وپایایی آن از طریق روایی صوری و محتوا و پایایی آن با آزمون مجدد، بررسی و سپس با روش مصاحبه تکمیل گردید. داده های گردآوری شده با نرم افزار spss مورد بررسی و از آمار توصیفی جهت محاسبه شاخص ها و تهیه جداول فراوانی و نمودارها استفاده شد.یافته هااز مجموع 218 نفر،125 نفر(3/57 درصد) در قید حیات بودند. میانگین سنی کل افراد تحت مطالعه85/52 با انحراف معیار87/12 که حداکثر سن 86 و حداقل 26 سال بود هاست. از میان 124 نفر از افراد زنده، 21 درصد سابقه سرطان پستان در فامیل را ذکر کردند که در صورت ابتلا فامیل درجه یک به سرطان پستان، شانس ابتلا به سرطان بیش از سایر موارد (1/46 درصد) می باشد. بیشترین فراوانی گروه خونی در بین واحدهای پژوهش،گروه خونی O (6/37 درصد) و کمترین فراوانی مربوط به گروه خونی AB+ (9/6 درصد) بود.نتیجه گیریسابقه فامیلی مثبت و گروه خونی O به عنوان ریسک فاکتور جهت ابتلا زنان به سرطان پستان در شهرستان سبزوار مطرح است. سن بروز پایین تر از سن جهانی است بنا بر این باید این موارد در بر نامه ریزی ها مد نظر قرار گیرد.
کلید واژگان: سرطان پستان, سابقه فامیلی, عوامل خطرTitle: Evaluation of individual characteristics، family history and blood group in women with breast cancer in Sabzevar، 1391BackgroundBreast cancer is the most common cancer in women globally. This disease has varied Incidence and mortality rate in different communities which this variation is affected by some factors such as age، sex، race، socioeconomic and marital status، geographic location and lifestyle. this study aimed to examine individual characteristics، family history and blood group in women with breast cancer in Sabzevar.Materials And MethodsIn this cross-sectional survey، 218 women with age of older than 20 years suffering from breast cancer were identified through census method by health volunteers from 1380 to 1389 in Sabzevar. Needed information was collected using an interview form whose validity and reliability were approved via face validity and content and test-retest method. Obtained data was analyzed using spss software and descriptive statistics was applied to calculate indexes and frequencies.Resultamong 218 patients، 125 (57. 3 percent) were alive. the Subjects’ average age was 52. 85± 1. 2 with a Maximum and minimum age of 86 and 28 years old، respectively. among 124 live patients، 26 patients (21 %) of them had a history of breast cancer in the family. If there is a first-degree relatives with breast cancer، chance of getting cancer would be higher than other cases (46. 1 %). The most and least frequency of blood group were O (37. 6 %) and AB + (6. 9 percent)، respectively.Conclusionfindings of the present study revealed that the family history and blood group of O can be considered as risk factors of developing breast cancer in Sabzevar. The mean age of onset is lower than the worldwide age. Enhance، these issues should be noticed in the planning of health services.Keywords: breast cancer, family history, risk factors -
زمینه و هدف
مدارک پزشکی حامی حقوق بیمار و کادر درمانی بیمارستان است و زمینه لازم جهت مصونیت بیمارستان در مقابل دعاوی بیماران را فراهم می کند. پزشکی قانونی نیز یکی از گروه های مهم استفاده کننده از مدارک پزشکی است. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی میزان پاسخگویی مدارک پزشکی در موارد ارجاعی به پزشکی قانونی در سال 1388می باشد.
روش بررسیمطالعه حاضر از نوع توصیفی کاربردی است. جمعیت مورد مطالعه، پرونده بیماران ارجاع شده به پزشکی قانونی در سال 1388 است. با توجه به تعداد جمعیت، 790 پرونده از پرونده بیماران مذکور به صورت تصادفی به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شد و در چهار حوزه کاری (قصور پزشکی، معاینات سرپایی، روانپزشکی و علت فوت) مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها چک لیستی بود که بر اساس نوع مدارک درخواستی از مراکز درمانی توسط پزشکی قانونی طراحی شده بود. تحلیل داده ها در قالب آمار توصیفی و از طریق نرم افزار SPSSصورت گرفت.
یافته هااز پرونده های مورد مطالعه، 5/43% مربوط به قصور پزشکی، 8/15% مربوط به حوزه روانپزشکی، 5/11% مربوط به علت فوت و 1/29% مربوط به معاینات سرپایی بود. میزان پاسخگویی مدارک پزشکی در موضوع قصور پزشکی 5/85%، روان پزشکی 2/63%، علت فوت 4/82% و معاینات سرپایی 5/53% بود. هم چنین از 387 پرونده ارسالی تعیین خسارت، میزان خسارت در 44% موارد، تعیین شده بود.
نتیجه گیرییافته های پژوهش بیانگر میزان نسبتا مطلوب پاسخگویی مدارک پزشکی به موارد ارجاعی پزشکی قانونی است و نیز مبین آن است که نواقص موجود در پرونده های ارجاعی هنگام خلاصه و آماده کردن این پرونده ها قبل از زمان کمیسیون توسط کارشناسان مربوطه برطرف شده و در صورت نبود هرگونه اوراق یا مدرک مورد نیاز با درخواست مجدد از بیمارستان رفع نقص می گردد. بر این اساس بخش قابل توجهی از پرونده های پزشکی ارسالی از مراکز درمانی در مرحله اول فاقد مستندات لازم می باشد. بنابراین آموزش کادر پزشکی بیمارستان ها در زمینه مستندسازی و اعلام قوانین مستندسازی در مراکز درمانی نیز یک امر ضروری تعیین شده است.
کلید واژگان: مدارک پزشکی, پزشکی قانونی, مستندسازی, پرونده پزشکیBackground And ObjectiveMedical record is a supporter for patients rights as well as medical staff. Forensics is also one of the majors which uses medical records. The aim of this study is a determination of accountability rates in referred items to Legal Medicine Organization during 1388.
MethodologyThis study is a descriptive and applied one. Referred cases to Legal Medicine Organization during year 1388 formed the study population. According to the number of these cases, 790 records from mentioned patients’ record have been selected randomly and determined in four fields (outpatient examinations, cause of death, medical malpractice, and psychiatry). The gathering data tool was a checklist which had been designed according to Forensic standard records. Data analyzing were done by descriptive statistics through SPSS software.
FindingsAccording to determinations, 43.5% of referred records were in medical malpractice, 15.8% in psychiatry, 11.5% in cause of death, and 29.1% in outpatient examinations. The efficacy of medical records in malpractice was 85.5%, in psychiatry 63.2%, in cause of death 82.4%, and in outpatient examinations was 53.5%. Also, 44% of 387 referred impairment cases has been determined.
ResultsThe research findings showed an acceptable efficacy rate in medical records. The imperfections in the records could be resolved by relevant experts, during summarizing and preparing these cases for medical error commissions; also, in the absence of papers or documents, elimination of defects is done through renewed request from hospital. Based on our Findings, a significant proportion of medical records, which had been sent from medical centers, in the first stage didn’t have required documentation. Therefore, medical staffs training would be necessary in hospitals and medical centers as well as documenting and declaring legal documentations.
Keywords: Medical records, forensics, documentation, medical case -
مقدمه و هدفاسترس یک تجربه هیجانی منفی است که با تغییرات بیوشیمیایی، روان شناختی و رفتاری همراه است. رویدادهای عمده زندگی به عنوان عامل استرس زا بر جسم وروان آدمی تاثیرات به سزایی دارند. این مطالعه با هدف تعیین شدت رویدادهای استرس زا در ساکنین شهر سبزوار انجام شد.مواد وروش هاپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی – تحلیلی است که در سال 1386 انجام شد. جامعه پژوهش تمامی مردم ساکن سبزوار در سنین 65-18 سال بود. حجم نمونه 1581 نفر بود که با روش نمونه گیری طبقه ای و در هر طبقه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه دو قسمتی شامل مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد هولمز- ریهی حاوی 65 رویداد مهم زندگی بود که فرد طی یکسال گذشته آن را تجربه کرده و شدت استرس با نمره صفر تا سه تعیین شد.یافته هاواحد های پژوهش 829 نفر(4/52 درصد) زن و741نفر(9/46درصد) مرد بودند. 402 نفر(5/22 درصد) ناکافی بودن درآمد را به عنوان مهمترین رویداد از نظر شدت ناراحتی و فشار روانی (نمره 3) ذکر نمودند و بعد از آن انجام کارهای منزل با فراوانی173 نفر(9/10 درصد)، مرگ یک از اعضای خانواده به علت بیماری شدید با فراوانی170 نفر (8/10 درصد) و مشکلات مالی سنگین و بیکاری موقت بیشترین ناراحتی و فشارروانی را بر ساکنین سبزوار وارد نموده بود.نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش که ناکافی بودن درآمد به عنوان مهمترین رویداد استرس زا بود، پیشنهاد می شود مسئولین و کارگزاران، بستری مناسب جهت اشتغال در جامعه فراهم نمایند. همچنین با آموزش و مشاوره در زمینه چگونگی مدیریت استرس های زندگی می توان گامی در جهت کاهش عوارض ناشی از استرسورها برداشت.
کلید واژگان: رتبه بندی, رویداد های استرس زاIntroduction&ObjectiveStress is a negative excitement that is in accordance with biochemical، psychological، and behaviorl changes. The main events of living as the stressor factors have significant effects on the body and psyche of a person. So، this study aims to assess the intensity of stressor events in Sabzevar residents in order to take effective steps in reduction and prevention of the related stressors.Materials and MethodsIn thprent descriptive – analytical study which was conducted on 1581 city –dwellers with the age range of 18 to 65 years of age in 2007 which were randomly selected through stratified sampling. Relevant data were collected through a questionnaire، a scale and a meter، and were analyzed in SPSS using descriptive and analytical statistics.ResultsThe total study population consisted of 829 women (%52. 4)، and 741 men (%46. 9). From the stressor events point of view the results showed that the most prevalent stressors were relatively the rising of life expenses، inadequate earnings، the responsibility of house chores (173 people)، the death of a family member caused by a fatal disease (170 people)، debt، bankruptcy and finally temporary unemployment.ConclusionOn the basis of the study findings، stressor events in the field of economic problems were considerable and the necessity of employment and educating the methods of stressors management can be an important step toward the reduction and prevention of the problems. -
زمینه و هدفبسیاری از نقایص مادرزادی قابل پیشگیری بوده و شناخت و پیشگیری از آن ها به مراتب مقرون به صرفه تر از درمان یا بازتوانی خواهد بود. این مطالعه به منظور تعیین میزان بروز ناهنجاری های مادرزادی آشکار در نوزادان زنده متولد شده در بیمارستان شهیدان مبینی سبزوار در سال های 85-1384 انجام گرفته است.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی مقطعی بر روی نوزادان زنده متولد شده از اول بهمن ماه 1384 لغایت اول بهمن ماه 1385 که دارای آنومالی بارز بوده اند، انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که شامل مشخصات والدین و نوزاد و نوع ناهنجاری نوزاد بود که توسط پزشک متخصص بیماری های کودکان تایید گردید. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS 11.5 و آزمون مجذور کای تحلیل شد.یافته هااز مجموع 7786 نوزاد زنده متولد شده، 191 مورد (4/2 درصد) دارای آنومالی آشکار بودند. بروز آنومالی در پسران (108 نفر) 5/56 درصد بود که به صورت معنا داری بیش تر از دختران بود (001/0p<). شایع ترین ناهنجاری مربوط به سیستم اسکلتی – عضلانی 84 نوزاد (97/43 درصد) و سپس ادراری- تناسلی 34 نوزاد (8/17 درصد) بود.نتیجه گیرییافته های این مطالعه نشان می دهد که میزان بروز ناهنجاری مادرزادی در نوزادان زنده متولد شده در شهر سبزوارمشابه سایر مطالعات انجام شده می باشد.
کلید واژگان: ناهنجاری مادرزادی, نوزاد, بروز, سبزوار, ایرانBackground andPurposeMost congenital anomalies are preventable and their identification and prevention are much more cost-effective than their treatment and rehabilitation. The present study was conducted to determine the incidence of apparent congenital anomalies in neonates born in Mobini Maternity Hospital in Sabzevar Iran. Methods and Materials: This cross-sectional deh1ive research was conducted on all neonates born with apparent anomalies from February 2005 to February 2006. The data collection instrument was a questionnaire including the information on parents neonate and the anomaly which was confirmed by a pediatrician. The collected data were analyzed in SPSS 11.5 using chi-square.ResultsOut of 7786 live neonates 191 cases (2.4%) had distinct congenital anomalies. Incidence of anomalies was 56.5% in males (108 cases) which was significantly higher than females (p....Keywords: Congenital Anomaly, Neonate, Incidence, Sabzevar, Iran -
مقدمههرگاه حاملگی بیشتر از 42 هفته به طول انجامد حاملگی طولانی اطلاق می شود که این مشکل در 10 درصد حاملگی ها اتفاق می افتد. این مسئله باعث افزایش مشکلات مادری و مرگ و میر و عوارض جنینی نوزادی می شود. برای جلوگیری از این عوارض و اداره حاملگی دور از ترم از راه های مختلفی استفاده می شود. دو روش شایع عبارت از القای انتخابی زایمان در 41 هفتگی و روش انتظار و مراقبت می باشد. که با هدف پژوهش حاضر به منظور مقایسه تاثیر روش القای زایمان با روش انتظار و مراقبت بر نتایج مادری و جنینی در حاملگی طولانی انجام شده است.روش کاراین مطالعه مورد- شاهدی بر 160 خانم باردار مراجعه کننده به بیمارستان شهید مبینی سبزوار در طی سال 1384 با سن حاملگی بیشتر از 41 هفته انجام شد. پس از تعیین دقیق سن حاملگی نمونه های واجد شرایط در دو گروه القای انتخابی زایمان و درمان انتظار و مراقبت قرار گرفتند. نمونه های گروه القای انتخابی زایمان جهت اینداکشن در بیمارستان بستری و در گروه دوم مراقبت های ویژه انجام شد.نتایجنتایج نشان داد که در دو گروه از نظر مشکلات مادری و جنینی - نوزادی مانند دفع مکونیوم، دیسترس جنینی و همچنین آپگار هنگام تولد، جنس و وزن هنگام تولد نوزادان تفاوت معنی داری وجود نداشت. در گروه القای انتخابی زایمان شیوع سزارین5/57 درصد و در گروه بررسی جنینی شیوع سزارین 5/22 درصد بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار است (01/0p<). همچنین نتایج نشان می دهد که میانگین مدت بستری شدن در بیمارستان نیز در دو گروه تفاوت معنی دار دارد (17/2 در مقابل 17/1 روز)(05/0 > p).نتیجه گیریبا توجه به عدم اثبات خطرات مادری یا نوزادی در درمان انتظار و مراقبت می توان این راه درمانی را برای اداره حاملگی طولانی به عنوان روش جایگزین مداخله در 41 هفتگی پیشنهاد نمود.
کلید واژگان: حاملگی طولانی, اداره حاملگی طولانی, القای زایمان, انتظار و مراقبت حاملگیIntroductionIf pregnancy prolongs more than 42 weeks it is called prolonged pregnancy. It occurs in 10 percent of pregnancies. This problem increases the maternal morbidity and fetal morbidity and mortality. In order to avoid these complications and to manage prolonged pregnancies, different methods are used. The two current ways are the induction of labor at 41 weeks and the expecting management of pregnancy. The goal of this study was to compare the effectiveness of expecting management and induction in prolonged pregnancies.Material And MethodsIn this study 160 pregnant women with pregnancy age more than 41 weeks referring the Mobini Hospital in Sabzevar in the year 2005 were studied. After accurate determination of pregnancy age the patients were classified into two groups of elective induction and expecting management of pregnancy. The former group was admitted in hospital and the last were cared. Data was gathered through the questionnaire and analyzed by descriptive statistics.ResultsResults of this study showed that there was no difference in maternal and fetal complications such as meconium staining, fetal distress, and birth-time Apgar, weight and sex of neonates between the two groups. Incidence of cesarean section in elective induction was 57/5 % and in the expecting management of pregnancy was 22/5 % (p< 0/01). Also according to the results the mean time of hospitalization, differed in the two groups (2/17versus 1/17day, p < 0.05).ConclusionAccording to the lack of maternal and fetal complications in expecting management of pregnancy, this method can be used for management of prolonged pregnancy instead of the elective induction in 41 weeks.Keywords: Prolonged Pregnancy, Prolonged Pregnancy Management, Induction, Expecting Management of Pregnancy -
زمینه و هدفسبک زندگی روشی است که فرد در طول زندگی انتخاب کرده و از عوامل بسیار مهم در سلامت جسم و روان آدمی به شمار می آید و متاثر از فرهنگ، نژاد، مذهب، عوامل جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی، عقاید و باورهاست. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوه زندگی مردم سبزوار انجام گرفت تا با آگاهی از روش زندگی آنان، راهنمای مناسب جهت آموزش اصلاح شیوه زندگی در اختیار برنامه ریزان قرار گیرد.مواد و روش هااین مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. جمعیت آماری شامل ساکنین 18 تا 65 سال شهر سبزوار در سال های 84 و 85 که 1537 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها به وسیله پرسشنامه، ترازو و متر جمع آوری شد و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی با نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هابر اساس یافته های مطالعه 46.9 درصد واحدهای پژوهش مرد و 52.4 درصد زن بودند. از نظر سبک زندگی، مصرف دخانیات 12.2 درصد، میزان فعالیت بدنی 37.8 درصد، اختلالات خواب 54.6 درصد، BMI غیر طبیعی در مردان 43.2 درصد و در زنان 56.7 درصد و مصرف روغن جامد 43.3 درصد بود و 14.4 درصد از مردم سبزوار از سبزیجات و میوه جات استفاده می کنند.نتیجه گیریبر اساس یافته های این مطالعه شیوه زندگی مردم سبزوار (زندگی کم تحرک، چاقی، مصرف دخانیات، رژیم غذایی نامناسب) یک مشکل بهداشتی قابل ملاحظه بوده و ضرورت اجرای برنامه های مداخله ای مستمر جهت تغییر رفتارهای فردی و شیوه زندگی را ایجاب می کند.
کلید واژگان: سبک زندگی, تغذیه, فعالیت, خواب, سیگار کشیدنBackground andPurposeLife style is the style one adopts throughout life and is considered as one of the important factors in mental and physical health. It is also affected by culture, race religion, geographical, economical and social factor, as well as by beliefs. The present study was conducted to defermine the life style of people living Sabzevar, Iran so that, upon a good knowledge of their life style, an appropriate guide is suggested to policy makers to help people make modifications to their life style. Methods and Materials: This research is a descriptive analytical study. People living in Sabzevar, Iran with age 18 to 65 years old were the study population, out of which 1537 subjects were selected through stratified random sampling. Instruments used for data collection were questionnaires, weight scale and a meter. The obtained data were analyzed in SPSS using descriptive and analytical data.ResultsAccording to the findings, 46.9% were men and the rest (52.4%) were women. As for the life style, dominant figures included smoking 12.2%, physical activity 37.8%, sleep disorders 54.6%, abnormal BMI in men and woman 43.2% and 56.7% respectively, solid oil use 43.3% and use of vegetables and fruit 14.4%.ConclusionThe findings of this study revealed that the life style of people living in sabzevar(Low physical activity, obesity, smoking, inappropriate diet) is a considerable health problem and requires continuous intervention programs to being modifications into personal behaviors and life style.Keywords: LIFE STYLE, nutrition, Physical Activity, Sleep, SMOKING -
بررسی زایمان طبیعی پس از یک بار سزارین و تاثیر آن بر روی نتایج حاملگیمقدمه و هدفزایمان سزارین به صورت تولد جنین از راه برش دیواره شکم و دیواره رحم تعریف می شود. امروزه از هر ده زن آمریکایی که هر ساله در ایالات متحده امریکا زایمان می کنند، یک نفر سابقه سزارین دار. بیش از 85 درصد موارد زایمان به علت سزارین قبلی، دیستوشی زایمان، زجر جنینی و نمایش بریچ می باشد. از آن جا که زایمان طبیعی برای مادر و نوزاد خطرات کمتر و هم چنین هزینه کمتری در بر دارد، این روش مناسب تر می باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی مقایسه عوارض به دنبال زایمان طبیعی پس از یک بار سزارین و سزارین تکراری انجام شده است.روش کاردر این مطالعه 253 خانم باردار با سابقه یک بار سزارین قبلی که در بیمارستان مبینی سبزوار بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده توسط آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایجنتایج به دست آمده نشان می دهد که در صورت تکرار سزارین، مدت بستری شدن در بیمارستان 3.1) در مقابل 1.2 روز(و هم چنین عوارض به دنبال عمل جراحی افزایش دارد. هم چنین در مطالعه حاضر موردی از پارگی رحم که مهم ترین عارضه زایمان طبیعی به دنبال سزارین است، مشاهده نشد.
بحث: نتایج به دست آمده نشان می دهند در صورت انتخاب دقیق افراد برای زایمان طبیعی و انجام مراقبت های دقیق در طی زایمان، زایمان طبیعی به دنبال سزارین می تواند به صورت یک روش کم خطر استفاده شود.
کلید واژگان: زایمان طبیعی پس از سزارین, سزارین تکراری, عوارض پس از سزارین تکراری
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.