به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

زهرا اسلامی راد

  • محمدجواد عبدی، پارسا یوسفی چایجان، زهرا اسلامی راد*، رضا حاجی حسین، اعظم احمدی
    مقدمه

    ژیاردیازیس عفونت  روده کوچک با انتشار جهانی استانتقال انگل فقط توسط کیست های رسیده انجام می شود. شناسایی توزیع جغرافیایی اسمبلیج ها و ژنوتیپ های ژیاردیا اینتستینالیس به منظور تعیین الگوی انتقال آنها در هر منطقه از کشور اهمیت دارد. لذا مطالعه کنونی به منظور تعیین اسمبلیج غالب ژیاردیای در نمونه های انسانی شهر اراک انجام شد.

    روش کار

    نمونه های مدفوع آلوده به ژیاردیا از آزمایشگاه های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک جمع آوری و کیست های ژیاردیا به روش شناورسازی  جداسازی شد و استخراج DNA به روش فنل- کلروفرم بر روی این نمونه ها انجام شد. محصول استخرج DNA در واکنش PCR بر پایه شناسایی ژن بتاژیاردین  استفاده شد و محصول این واکنش جهت توالی یابی  ارسال گردید.

    یافته ها

    در این مطالعه 25 نمونه مدفوع آلوده  به ژیاردیا مورد بررسی قرار گرفت و 12 محصول  واکنش PCR جهت توالی یابی ارسال گردید. از این نمونه ها 10 توالی تشابه  98 درصدی با توالی LC508640.1 و LC508640.1 بوده و  2 نمونه تشابه 97 درصدی با  توالی JN616244.1 انگل ژیاردیا اینتستینالیس داشت. این ایزوله ها در ژن بانک ثبت شدند   نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که اسمبلیج غالب انگل ژیاردیا اینتستینالیس در شهر اراک از نوع A می باشد.

    نتیجه گیری

    اسمبلیج همه ایزوله های بدست آمده در مطالعه کنونی با نوع A تطابق داشت. با توجه به این که اسمبلیج A بیشتر انسان و سایر پستانداران را آلوده می به نظر می رسد الگوی  اپیدمیولوژیکی انتقال ژیاردیا در شهر اراک ، زیونوتیک است.

    کلید واژگان: آنتروپوزئونوتیک, اسمبلیج, اراک, زئونوتیک, ژیاردیا, ژنوتایپ
    Mohammad Javad Abdi, Parsa Yosefi Chigan, Zahra Eslamirad*, Reza Hajihossein, Azam Ahmadi

    Giardiasis is a worldwide infection of the small intestine. The causative agent of this disease is a flagellate protozoan called Giardia. It is only transmitted by mature cysts. It is important to identify the geographical distribution of Giardia intestinalis assemblages and genotypes in order to determine their transmission pattern in each region of the country. Therefore, the present study was performed to determine the predominant Giardia assemblage in human samples in Arak.

    Materials & Methods

    Fecal samples with severe contamination to Giardia were collected from laboratories affiliated to Arak University of Medical Sciences and Giardia cysts were isolated by flotation method and then DNA extraction was performed by phenol-chloroform method on these samples. The extraction product was used in the PCR reaction based on the identification of the β-giardin gene.  Finally, the product of PCR reaction was sent to the sequencing.

    Results

    In this study, 25 samples of Giardia-infected feces were examined by PCR method and 12 of PCR reaction products were sent for sequencing. Ten isolates were 98% similarity to LC508640.1 sequence and two isolates were 97% similarity to JN616244.1. These isolates were recorded in GenBank (MT584765- MT584776). Results of current study showed assemblage A of Giardia intestinalis is the dominant in Arak.

    Conclusion

    The assemblage of all isolates that obtained from current study was matched with genotype A. Given that assemblage A is mostly contaminating humans and other mammals, it seems the transmission of Giardia is zoonotic in Arak city.

    Keywords: Anthropozoonotic, Assemblage, Arak, Zoonotic, Giardia, Genotype
  • رضا حاجی حسین، زهرا اسلامی راد*، فاطمه رفیعی، غلامرضا نادری، مرتضی اسدی
    مقدمه

    آکانتامبا تک یاخته ای مقاوم است که باعث بیماری های شدید مانند انسفالیت گرانولوماتوز آمیبی و کراتیت مزمن آمیبی می شود. از آنجا که بسیاری از داروها روی انگل بی اثر هستند، تلاش برای یافتن داروهای جایگزین در حال انجام است.

    هدف

    این تحقیق با هدف ارزیابی عملکرد عصاره چای سیاه و سبز بر روی آکانتامبا انجام شد.

    روش بررسی

    ایزوله بالینی آکانتامبا در پلیت های آگار غیرمغذی کشت داده شد. عصاره چای سیاه و سبز از طریق ماسراسیون تهیه شد و به روش تقطیر در خلاء، خشک شد و در 4 درجه سانتی گراد نگهداری شد. ترکیب اصلی عصاره (کافیین) با استفاده از کروماتوگرافی گازی متصل به طیف‎سنج جرمی شناسایی شد. تاثیر سه غلظت عصاره چای روی انگل مورد ارزیابی قرار گرفت و با گروه کنترل مقایسه شد.

    نتایج

    عصاره های چای سیاه و سبز دارای اثرات کشنده ای بر روی کیست های آکانتامبا بوده و اثر آن بیشتر از داروی ضد کراتیت موجود است (گروه کنترل). علاوه بر این، اثر عصاره چای وابسته به زمان و دوز است (0001/0 <p). همچنین بین عملکرد چای سیاه و سبز تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    عصاره های چای سیاه و سبز پتانسیل مهار انگل آکانتامبا را دارند، اما استفاده از عصاره چای در کاربردهای بالینی نیاز به مطالعه بیشتر دارد.

    کلید واژگان: آکانتامبا, چای سیاه, چای سبز, درمان مکمل, طب سنتی
    Reza Hajihossein, Zahra Eslamirad*, Fatemeh Rafiei, Gholamreza Naderi, Morteza Assadi
    Background

    Acanthamoeba is a resistant protozoan that causes severe diseases, such as GAE and CAK. Because many medications are ineffective on the parasite, the quest to find alternative drugs is in progress.

    Objective

    This research was aim13 ed to assess the performance of the black and green tea extracts on Acanthamoeba.

    Methods

    The clinical isolate of Acanthamoeba was cultured on non-nutrient agar plates. The black and green tea extracts were prepared via maceration, dried by rotary evaporation, and stored at 4 °C. The main component of the extracts (caffeine) was recognized using GC-MS analysis. The effects of three concentrations of black and green tea extracts were evaluated on the parasite and compared with the control and current drug.

    Results

    Black and green tea extracts have lethal effects on Acanthamoeba cysts and the performance was more than that shown by the control and the current anti-keratitis drug. Moreover, the effectiveness of the tea extracts was tim 25 e- and dose-dependent (P < 0.0001). There was no significant differences between the performance of black and green tea (P > 0.05).

    Conclusion

    Black 13 and green tea extracts demonstrated the potential to inhibit the Acanthamoeba parasite, but the use of tea extract in clinical applications requires further study.

    Keywords: Acanthamoeba, Camellia sinensis, Black tea, Green tea, Complementary therapy, Traditional medicine
  • رضا حاجی حسین، اعظم مسلمی، زهرا اسلامی راد*
    مقدمه

    برخی از میکروارگانیسم های یوکاریوت از جمله تک یاخته تاژکداری به نام تریکوموناس تناکس در ایجاد بیماری های پریودنتال موثر هستند. هدف از مطالعه کنونی، بررسی مقالات ایرانی در خصوص شیوع تریکوموناس تناکس در ایران به منظور به دست آوردن توصیف جامع از شیوع این انگل در کشور است.  

    روش ها

    به منظور بررسی، مقالات پژوهشی که در مورد شیوع تریکوموناس تناکس بر روی جمعیت ایران انجام شده بود، جستجوی نظام مندی در بانک های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی انجام شد. فرایند جستجو منجر به ورود 9 مقاله به این مرور نظام مند  گردید که همه آنها در متاآنالیز وارد شدند.

    یافته ها

    در مقالات مرور شده جمعا 1651 نفر از نظر آلودگی به تریکوموناس تناکس مورد آزمایش قرار گرفته بودند. بر اساس مدل اثرات تصادفی شیوع این انگل درایران 07/0 با فاصله اطمینان 95% (13/02،0/0) بود (P< 0.001).

    بحث و نتیجه گیری

    یافته های مطالعات تجربی حداکثر شیوع تریکوموناس تناکس در ایران را 6/36 درصد نشان می دهد. از طرفی، شیوع این انگل در بیماران دچار پریودنتیت بیش از افراد سالم است. بنابراین، انگل مذکور می تواند یک نگرانی جدی در سلامت حفره دهان باشد. لذا ضروری است که با استفاده از روش های استاندارد شیوع این عفونت برآورد شود. همچنین عوامل مرتبط با شیوع این انگل نیز مورد بررسی قرار گیرد.

    کلید واژگان: بیماری های پریودنتال, بیماری های انگلی, تریکوموناس تناکس, تک یاخته حفره دهانی
    Reza Hajihossein, Azam Moslemi, Zahra Eslamirad*
    Background

    Some eukaryotic microorganisms, including flagellated protozoan called Trichomonas tenax, are effective in causing periodontal diseases. The purpose of this study is to review Iranian articles on the prevalence of Trichomonas tenax in order to provide a comprehensive description of the prevalence of this parasite in the country.

    Methods

    To investigate the research articles on the prevalence of Trichomonas tenax on the Iranian population, a systematic search was conducted in Persian and English databases. The search process led to the inclusion of 9 articles into this systematic review, all of which entered meta-analysis.

    Results

    In the reviewed articles, a total of 1,651 people had been examined for Trichomonas tenax infection. Based on the random effects model, the prevalence of this parasite in Iran was 0.07 with a 95% confidence interval (0.02-0.13) (P< 0.001).

    Conclusion

    The findings of the experimental study showed that the maximum Trichomonas tenax prevalence in Iran was 36.6%. On the other hand, the prevalence of this parasite is higher in patients with periodontitis than in healthy individuals. Hence, the parasite can be a serious concern for the health of the oral cavity. Therefore, it is necessary to estimate the prevalence of this infection using standard methods. Moreover, the factors associated with the prevalence of this parasite should be examined.

    Keywords: periodontal diseases, parasitic disease, trichomonas tenax, buccal cavity protozoa
  • زهرا اسلامی راد، رضا حاجی حسین، هما سلیمانی*
    مقدمه

     آکانتامبا، آمیبی آزادزی و فرصت طلب است که قابلیت تبدیل این انگل به کیست، درمان بیماری های ناشی از آن را با مشکل روبه رو کرده است. در این مطالعه به بررسی اثر امواج مایکرو بر روی کیست های آکانتامبا در محیط برون تنی پرداختیم. 

    مواد و روش ها

    کیست های انگل در محیط کشت تکثیر شدند و 16 لوله آزمایش حاوی کیست های انگل تهیه و به دو گروه تقسیم شدند. محتویات هشت لوله در بازه زمانی صفر تا 120 ثانیه تحت تابش امواج مایکرو پیوسته و هشت لوله بعدی در بازه زمانی صفر تا 360 ثانیه تحت تابش امواج مایکرو تکرارپذیر قرار گرفتند. مرگ ومیر کیست ها در انتهای تابش ثبت و نتایج دو گروه با هم مقایسه شد.

    یافته ها

    تابش امواج مایکرو به صورت پیوسته و تکرارپذیر به ترتیب در مدت 120 و 360 ثانیه منجر به مرگ 100 درصد کیست های آکانتامبا شد. در تابش پیوسته امواج، میزان مرگ ومیر انگل در همه گروه ها با گروه کنترل اختلاف معنی دار نشان داد (P<0/0001)، ولی در تابش تکرارپذیر، میزان مرگ ومیر انگل فقط در گروه هایی که بیش از 60 ثانیه تحت تابش قرار گرفته بودند با گروه کنترل اختلاف معنی دار نشان داد (P<0/0001). 

    نتیجه گیری

     تغییر در شیوه تابش امواج از نوع پیوسته به تکرارپذیر، اثرات دمایی امواج مایکرو را کاهش می دهد، ولی بر روی میزان مرگ ومیر کیست آکانتامبا تاثیری ندارد؛ بنابراین به نظر می رسد تاثیر امواج مایکرو فقط ناشی از افزایش حرارت محیط نیست، بلکه خاصیت دیگری از این نوع موج نیز در مرگ انگل آکانتامبا دخالت دارد.

    کلید واژگان: آکانتامبا, آمیب آزاد زی, امواج مایکرو, امواج الکترومغناطیسی
    Zahra Eslamirad, Reza Haji Hajihossein, Homa Soleimani*
    Objective

     Acanthamoeba is a free-living and opportunistic amoeba that the potential of this parasite to convert to a cyst, making its treatment difficult. In this study, we investigated the effect of microwave radiation on Acanthamoeba cysts in vitro.

    Methods

     Acanthamoeba cysts were reproduced in the culture medium. We divided 16 test tubes containing cysts into two groups. The contents of 8 tubes were irradiated with continuous microwave in the time range of 0-120 s, and the next 8 tubes were irradiated with repetitive microwave in the range of 0-360 s. The mortality of cysts at the end of irradiation was recorded and compared with control.

    Results

     Continuous and repetitive irradiation of microwave resulted in mortality of 100 (%) of Acanthamoeba cysts during 120 and 360 seconds, respectively. In continuous mode, parasite mortality in all groups was significantly different from the control group (P<0.0001). But in the repetition pattern only in groups that had been irradiated for more than 60 seconds, parasite mortality was significantly different from the control group (P<0.0001).

    Conclusion

     The change of radiation mode from continuous to repetitive, reduces the thermal effects of the microwaves but does not affect the mortality rate of Acanthamoeba cysts. Therefore, probably the impact of microwaves was not only caused by the increase in ambient heat but also its another property is involved in the death of Acanthamoeba.

    Keywords: Acanthamoeba, Free-living Amoeba, Microwave, Electromagnetic waves
  • امید قانع، فرشیده دیدگر، نادر زرین فر، فاطمه رفیعی، زهرا اسلامی راد*
    زمینه و هدف

    تضعیف سیستم ایمنی شرایط استقرار انگل آکانتامبا در بدن انسان را مهیا می‫نماید. در این مطالعه مورد-شاهدی به بررسی میزان آلودگی ترشحات بینی و دهان افراد HIV مثبت و منفی با انگل آکانتامبا پرداخته شد.

    روش کار

    ترشحات بینی و دهان 53 بیمار HIV+ و 53 فرد HIV- در این مطالعه مورد- شاهدی بررسی شد. ترشحات بینی و دهان هر بیمار توسط سوآب‫های استریل تهیه و به آزمایشگاه منتقل شد. همه نمونه ها کشت داده شد ولی فقط نمونه های مثبت برای آزمایش مولکولی استفاده گردید.

    یافته ها

    در روش کشت، از 53 بیمار HIV+ جمعا 11 نمونه شامل 5 نمونه بینی و 6 نمونه دهانی آلوده به آکانتامبا بود. از 53 فرد HIV-، 3 نمونه ترشحات بینی آلوده به این انگل بودند. روش مولکولی، وجود انگل مذکور در 10 نمونه شامل 5 نمونه دهانی و 5 نمونه بینی افراد HIV+ را تایید نمود. تجزیه و تحلیل آماری تفاوت معنی دار در میزان آلودگی افراد HIV+ به انگل آکانتامبا در مقایسه با افراد HIV- نشان داد.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه کنونی نشان داد که میزان آلودگی افراد HIV+ به انگل آکانتامبا بیش از افراد HIV- است. همچنین با توجه به این که در گروه شاهد (افراد HIV-) فقط نمونه ترشحات بینی، آلوده به انگل مذکور بود به نظر می‫رسد در گروه مورد (افراد HIV+) آلودگی ترشحات دهان به این انگل در پی ورود کیست‫های آن به بینی و انتقال به دهان فرد انجام می شود.

    کلید واژگان: آکانتامبا, آمیب آزادزی, بینی, دهان, HIV
    Omid Ghane Azabadi, Farshideh Didgar, Nader Zarinfar, Fatemeh Rafiei, Zahra Eslamirad*
    Background & objectives

    Impaired immune system provides favorable conditions for colonization by Acanthamoeba in the human body. In this case control study, we compared the molecular and culture methods in identifying Acanthamoeba in the nasal and oral secretions of HIV+/HIV human.

    Methods

    In a current case control study, nasal and oral discharge of 53, HIV+ patients and 53, HIV people were evaluated. The nasal and oral secretions of each patient were prepared by sterile swabs and transferred to the laboratory. All samples were cultured but only the positive samples used for molecular analysis.

    Results

    By cultivation method, of the 53, HIV+ patients, a total of 11 samples, including 5 nasal and 6 oral samples, were contaminated with Acanthamoeba. Of the 53, HIV people, 3 samples of nasal discharge were contaminated with this parasite. The molecular method approved the contamination of 10 samples, including 5 oral and 5 nasal samples from HIV+ patients with this parasite. Statistical analysis showed the rate of infection in HIV+ patients was significantly different compared to HIV people

    Conclusion

    The results of the current study showed that the rate of Acanthamoeba infection in HIV+ patients was higher than that of HIV- individuals. Also, considering that in the control group (HIV- individuals) only the nasal discharge were infected with the parasite, it seems that in the case group (HIV + patients) the infection of the oral discharge with the parasites is due to the  entry of its cysts into the nose and transmission to the mouth

    Keywords: Acanthamoeba, Free-living Amoeba, Nose, Mouth, HIV
  • زهرا اسلامی راد*

    مقدمه در این یادداشت به بررسی علمی تغییرات رفتاری ناشی از انگل توکسوپلاسما پرداخته ایم. حدود یک سوم از جمعیت جهان به فرم مزمن این انگل مبتلا هستند که معمولا بدون علامت است و فقط در صورت استقرار انگل در چشم و سیستم عصبی علائم شدید ایجاد می نماید. بررسی تغییرات رفتاری ناشی از این انگل از دهه 80 میلادی آغاز و تا کنون ادامه دارد. بر طبق نتایج این مطالعات مردان و زنان مبتلا به این انگل تغییرات رفتاری و شخصیتی متفاوت از هم بروز می دهند. مکانیسم این تغییرات هنوز روشن نیست ولی فرضیاتی در این مورد وجود دارد که در حال بررسی است.

    کلید واژگان: توکسوپلاسما گوندی, تغییرات رفتاری, تغییرات شخصیتی
    Zahra Eslamirad*

    Introduction This note addresses the scientific study of behavioral changes caused by Toxoplasma. About a third of the world's population is infected with the chronic form of the parasite, which is usually asymptomatic and causes severe symptoms only in the presence of the parasite in the eye and nervous system. The study of behavioral changes caused by this parasite has begun since the 1980s and continues to this day. According to the results of these studies, infected men and women exhibit behavioral and personality changes. The mechanism of these changes is still unclear, but there are hypotheses about it that are under evaluation.

    Keywords: Toxoplasma gondii, behavioral changes, personality changes
  • حمیده سادات اطیابی، سیما راستی*، مریم نیتی، زهرا اسلامی راد، مهدی دلاوری، سیدغلام عباس موسوی
    زمینه و هدف

    ورمامباورمیفورمیس آمیب آزادزی فرصت طلبی است که در منابع محیطی وجود دارد و سبب کراتیت آمیبی یا آنسفالیت گرانولوماتوز آمیبی در افراد نقص ایمنی می شود. مطالعه ی حاضر به منظور تعیین آلودگی به ورمامباورمیفورمیس در آب های راکد و خاک اراک صورت گرفت.

    روش بررسی

    در این مطالعه ی توصیفی، 60 نمونه آب راکد و 36 نمونه خاک پارک های اراک جمع آوری گردید. پس از عبور دادن نمونه ها از فیلترهای نیتروسلولز 0/45 میکرونی، در محیط آگار غیرمغذی 1/5 درصد (NNA) کشت و از نظر آمیب آزادزی بررسی شدند. پس از استخراج DNA، ورمامباورمیفورمیس با واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) و پرایمرهای NA1 NA2، شناسایی شد. 8 ایزوله ورمامباورمیفورمیس تعیین توالی نوکلئوتید گردید و پس از بلاست و تایید گونه، در بانک ژن ثبت گردید. اطلاعات با نرم افزار SPSS و آزمون های آماری فیشر و مجذورکای تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    از 96 نمونه منابع محیطی موردبررسی 29/2 درصد آلوده به آمیب آزادزی بودند. میزان آلودگی آب راکد و خاک به این آمیب به ترتیب 28/3 درصد و 30/6 درصد بود(0/001P<). همچنین آلودگی به ورمامباورمیفورمیس به ترتیب در 10 درصد و 16/7 درصد آب راکد و خاک تایید شد(0/001P<).

    نتیجه گیری

    آب های راکد و خاک این منطقه، آلوده به آمیب های آزادزی و ورمامبا است. با توجه به بیماری زا بودن این آمیب و امکان وجود اندوسیمبیونت بیماریزا در آن، آموزش بهداشت جهت کنترل و پیشگیری از بیماری به خصوص در بیماران مستعد از جمله افراد استفاده کننده از لنزهای تماسی توصیه می شود.

    کلید واژگان: آمیب آزادزی, ورمامبا ورمیفورمیس, آب راکد, خاک, اراک
    Hamideh Sadat Atyabi, Sima Rasti*, Maryam Niyyati, Zahra Eslamirad, Mahdi Delavari, Gholam Abbass Moosavi
    Background and Aim

    Vermamoeba vermiformis is an opportunistic free living amoeba(FLA) that is ubiquitous in different environmental sources. This Amoeba can cause Amoebic Keratitis(AK) and Granulomatous Amoebic Encephlitis (GAE) in immunocompromised patients. This study was conducted to determine the rate of Vermamoeba vermiformis in stagnant water and soil in Arak.

    Materials and Methods

      In this Cross-Sectional study, stagnant water(60) and soil samples(36) were collected from Arak parks. The samples were filtered in 0.45µm nitrocellulose paper and cultured on to 1.5% NNA for the presence of free living amoeba(FLA). After DNA extraction, Vermamoeba vermiformis was identified by Polymerase Chain Reaction(PCR) using primers NA1 and NA2. Eight isolates of Vermamoeba vermiformis were sequenced blasted and after confirmation, recorded in the Gene Bank. The data were recorded in SPSS.16 and analyzed using X2 and Fischer Exact test.

    Results

    Out of 96 environmental sources, 29.2% were positive for free living amoeba. The rate of FLA pollution in stagnant water and soil were 28.3 and 30.6% respectively(P<0.001). The contamination rate of stagnant water and soil with Vermamoeba vermiformis were 10% and 16.7%, respectively(P<0.001).

    Conclusion

    The results of the present study revealed ,that stagnant water and soil resources were contaminated to FLA and Vermamoeba. Due to the Pathogenic ability of this amoeba and the possibility of endosymbian pathogens in it, health education is recommended for controlling and preventing the disease, especially in susceptible patients, including those who use contact lenses.

    Keywords: Free Living Amoeba, Vermamoeba vermiformis, Stagnant Water, Soil, Arak
  • زهرا اسلامی راد، هما سلیمانی*
    مقدمه
    جراحی کیست هیداتیک منجر به پارگی کیست و رهایی پروتواسکولکس ها می شود. بر اساس نتایج مطالعه قبلی که نشان داد امواج میکرو در محیط برون تنی قابلیت غیرفعال سازی پروتواسکولکس ها را دارند، در این مطالعه اثر این امواج بر روی پروتواسکولکس ها در محیط درون تنی ارزیابی شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی روی 24 موش سوری انجام شد. کیست هیداتیک گوسفندی از کشتارگاه جمع آوری و پروتواسکولکس های آن خارج شد. بیست وچهار لوله اپندورف حاوی پروتواسکولکس به 4 گروه تقسیم شد. گروه اول (کنترل) در محیط آزمایش قرار نگرفت و تحت تابش نبود. گروه دوم و سوم (تیمار) به ترتیب به مدت 40 و 60 ثانیه تحت تابش امواج میکرو قرار گرفتند. گروه چهارم (شم) بدون تابش امواج در محیط آزمایش قرار گرفت. محتویات هر لوله با رعایت کدهای راهنمای کار با حیوانات به یک موش سوری تزریق شد. پس از 4 ماه موش ها کشته شدند و تعداد و محل تشکیل کیست در آن ها بررسی شد. داده های آماری با آزمون کروسکال والیس در سطح معناداری0/05 P< تجزیه وتحلیل شد.
    یافته ها
    میزان مرگ ومیر پروتواسکولکس ها در گروه های تیمار پس از تابش امواج میکرو نسبت به گروه کنترل و شم افزایش معنا دار داشت (0/0001P<). تعداد کل کیست های تشکیل شده در موش های گروه های تیمار نسبت به گروه کنترل کمتر بود ولی تفاوت آماری آن معنی دار نبود (0/407P>).
    نتیجه گیری
    امواج تکرارپذیر میکرو نه تنها در مرگ ومیر پروتواسکولکس ها تاثیر دارند بلکه قابلیت تولید کیست در پروتواسکولکس های زنده مانده را کاهش می دهند. به دلیل اینکه تابش امواج میکرو، یک روش غیرتهاجمی محسوب می شود می توان از آن به عنوان روش جایگزین در کمک به درمان بیماری کیست هیداتیک استفاده کرد.
    کلید واژگان: کیست هیداتیک, پروتواسکولکس, موج میکرو, موش
    Zahra Eslamirad, Homa Soleimani*
    Introduction
    Hydatid cyst surgery leads to the cyst rupture and release of protoscolices. Following the results of the previous study showing that microwaves have the ability to deactivate protoscolices in vitro, this study aimed to investigate the effect of these microwaves on protoscolices in vivo.
    Methods
    This experimental study was conducted on 24 mice. Hydatid cysts from sheep were collected from the slaughterhouse and protoscolices were removed. Twenty-four eppendorf tubes containing protoscolices were divided into 4 groups. The first group (control) was not placed in the experimental environment and was not exposed to radiation, the second and third groups (treatment) were exposed to microwave radiation for 40 and 60 seconds, respectively, and the fourth group (sham) was placed in the experimental environment without radiation. The content of each tube was injected to a mouse, observing the codes for working with animals. After 4 months, the mice were killed and the number and location of their cysts were examined. The data were analyzed by Kruskal-Wallis test at significance level of p<0.05.
    Results
    The mortality rate of protoscolices in the treatment groups after microwave radiation was significantly higher than that in the control and sham groups (p<0.001). The total number of cysts formed in the mice in the treatment groups was lower than that in the control group, but the difference was not statistically significant (P>0.05).
    Conclusion
    Repetitive microwaves not only affect the mortality rate of protoscolices, but also reduce the ability of them for producing cysts. Considering that exposure to microwaves is a non-invasive method, it can be used as an alternative method in treatment of hydatid cyst.
    Keywords: Hydatid cyst, Protoscolices, Microwave, Mice
  • زهرا اسلامی راد *

    توکسوکاریازیس عفونت ناشی از ابتلای انسان به مرحله نوزادی کرم توکسوکارا است. محل زندگی کرم بالغ، روده ی سگ و گربه است، ولی در صورتی که انسان به طور اتفاقی تخم این کرم را ببلعد، نوزاد در روده آزاد شده و پس از نفوذ به عروق مخاطی همراه با خون به اندام های مختلف مهاجرت می کند. با این که نوزاد این انگل در بدن انسان بالغ نمی شود و در نهایت از بین می رود، ولی استقرار آن در اندام ها منجر به تحریک و التهاب بافت و بروز نشانه ها و علائم می گردد. کبد، ریه و سیستم اعصاب مرکزی بیش از سایر اندام های بدن تحت تاثیر این انگل قرار می گیرند. بارزترین علائم این بیماری تب نامنظم، بزرگی کبد و ائوزینوفیلی شدید می باشد. سایر علائم به محل استقرار نهایی انگل بستگی دارد. به عنوان مثال، علائم تنفسی (شبیه به حمله آسم) در زمان استقرار انگل در ریه و علائم عصبی در زمان استقرار انگل در سیستم عصبی بروز خواهد کرد (1). علائم شدید بالینی ناشی از این بیماری بیشتر در کودکان 2 تا 7 ساله مشاهده می شود و شانس ابتلای کودکان به این بیماری به دلیل تماس با خاک زمین های بازی و یا تماس با سگ و گربه ولگرد بیشتر است (2). در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، تشخیص این بیماری از طریق جمع بندی علائم و نشانه های بالینی، بررسی ریسک فاکتورها و نیز نتایج آزمایشگاهی انجام می شود. یافته های آزمایشگاهی که در این بیماری مورد توجه قرار می گیرند شامل ائوزینوفیلی، هیپرگاماگلوبولینمی و افزایش تیتر ایزوهموگلوتینین A و B است. در کشورهای اروپایی و آمریکا آزمایش سرولوژیکی به روش الایزا برای تشخیص آنتی بادی ضد این انگل استفاده می شود که حساسیت و اختصاصیت آن به ترتیب 78 و 90 درصد است. دستورالعمل قطعی برای درمان این انگل وجود ندارد، ولی رایج ترین برنامه ی درمانی 400 میلی گرم آلبندازول و 100 تا 200 میلی گرم مبندازول خوراکی دو بار در روز به مدت 5 روز است (1).
    در سال های اخیر، تعداد سگ و گربه محیط پیرامون انسان در کشور ما افزایش یافته و به تبع آن میزان آلودگی خاک به تخم توکسوکارا نیز افزایش پیدا کرده است. پیامد این پدیده افزایش شانس تماس و آلودگی انسان به تخم این انگل و ابتلا به بیماری توکسوکاریازیس است. مطالعات در ایران میزان آلودگی خاک پارک ها به انگل مذکور را بین حداقل 9/3 درصد (ارومیه) و حداکثر 3/63 درصد (خرم آباد) گزارش نموده و در این بین، میزان آلودگی خاک پارک های اراک به این تخم 6/26 درصد است (5-3). از طرفی، نتایج یک مطالعه سرولوژیکی نشان داد که شیوع توکسوکاریازیس در بین افراد 5 تا 15 ساله مبتلا به آسم در شهر اراک 8/1 درصد است (6). ولی نتایج یک مطالعه مروری نشان داد که شیوع کلی توکسوکاریازیس انسانی در جمعیت عمومی ایران 8/15 درصد بوده و این میزان در کشور رو به افزایش است (7).
    تغییرات اکوسیستم و وفور زباله در شهرهای ایران باعث افزایش و تجمع بیش از اندازه سگ و گربه در محیط زیست انسان شده است. از سوی دیگر، پذیرش برخی از رفتارهای فرهنگی کشورهای غربی مانند نگه داری از حیوانات خانگی بدون توجه به مسئولیت های اجتماعی و قانونی این رفتار در کشورهای غربی، منجر به افزایش خطر ابتلای انسان به بیماری های عفونی منتقله توسط این حیوانات شده است که بیماری توکسوکاریازیس نیز در این حیطه قرار می گیرد. با توجه به شیوع نسبتا زیاد انگل توکسوکارا در بین سگ و گربه در ایران، لزوم توجه به بیماری ناشی از این انگل (توکسوکاریازیس) به عنوان یک خطر بالقوه پزشکی و بهداشتی در کشور احساس می گردد. در این شرایط، برگزاری کارگاه های آموزشی به منظور یادآوری علائم، روش تشخیص، درمان و پیش گیری از این بیماری به گروه های بالینی مرتبط با بیماران عفونی نقش به سزایی در شناسایی و درمان سریع بیماران و کاهش بار جسمی و روانی آنان خواهد داشت. هم چنین، انجام مطالعات تحقیقی در زمینه وضعیت اپیدمیولوژیکی این بیماری در نقاط مختلف ایران به شناخت وضعیت کنونی و تغییرات آن کمک خواهد نمود. از طرفی، تشویق محققان جهت جداسازی، تخلیص و آزمایش آنتی ژن های دفعی- ترشحی این کرم که در ساخت کیت های تشخیصی سرولوژیکی کاربرد دارد نیز می تواند باعث افزایش دقت و کاهش هزینه تشخیص این بیماری و در نهایت ارتقای سطح سلامت جامعه گردد.

    کلید واژگان: توکسوکاریازیس, ایران, سگ, گربه
    Zahra Eslamirad *

    Toxocariasis is human infection caused by larval stage of Toxocara helminthes. The adult Toxocara helminthes live in intestine of dog and cat, but if the human accidentally ingests the egg, the larva is released into the intestine and then penetrating to mucosal capillaries and by blood stream migrates to various organs. Considering to the larva of parasite cannot be adult in human body and finally is destroyed, but its placement in the organs leads to irritation and inflammation of the tissue and appearance of signs and symptoms. The parasite affects liver, lung and central nervous system more than other organs. The most obvious symptoms of this disease are irregular fever, liver enlargement and sever eosinophilia. Other symptoms depend on the final location of the parasite, for example, respiratory symptoms (similar to asthma) will occur at the time of parasite settling in the lung and nervous disorder when the parasite is deployed in the nervous system (1). Sever clinical symptoms due to the disease is more common in 2 to 7 years old children, because of contacting with polluted playground soil or stray dog and cat, that the chance of them getting disease is increased (2). In developing countries including Iran, the diagnosis of the disease is done by collecting signs and symptoms, evaluating risk factor and laboratory results. Laboratory results which is considered on this disease containing eosinophilia, hypergammaglobulinemia and increasing of isohemagglutinin A and B. The serological test by ELISA technique was used for diagnosis of anti-parasite antibody in European countries and USA, the sensitivity and specificity of this test was 78 and 98%, respectively. There is no definitive guideline to the treatment of the disease but the most common treatment plan is 400 mg albendazole and 100 to 200 mg mebendazole, twice a day for 5 days (1).
    In recent years the number of dogs and cats in the human environment has been increased in our country and consequently the rate of soil contamination to eggs of Toxocara has been increased. The consequence of this phenomenon is an increasing chance of human contact the egg of this parasite and onset of toxocariasis. The studies in Iran is reported the rate of soil contamination to this parasite is minimum 3.9% (Urmia) to maximum 63.3% (Khoramabad), while the rate of contamination in soil of Arak parks is 26.6% (3-5). In addition, the results of serological study showed that the prevalence of toxocariasis in 5 to 15 years old asthmatic patients was 1.8%, in Arak (6). But the results of a review study showed that the prevalence of toxocariasis in general population of Iran was 15.8% and this rate is increasing (7).
    Changes in Ecosystem and abundance of garbage in Iranian cities have led to overabundance of dogs and cats in human environment. On the other hand, accepting some of cultural western lifestyle such as keeping pets, apart from their social and legal responsibility has been caused increasing risk of infectious disease transmitted by animals such as toxocariasis.
    Due to the relatively high prevalence of Toxocara infection among dogs and cats in Iran, the need to pay attention to the disease caused by this parasite is felt as a potential medical and health hazard in the country. In this condition, holding workshops for remembering of symptoms, diagnosis method, treatment and prevention of the disease for clinician associate with infected patients, would has an important role for quick diagnosis and remedy of the patients and would reduce the corporal and psychological load of them. Also, performing the research studies would help to know current epidemiological situation and changes that have taken place in various parts of Iran. In the other side, encouraging scholars for isolation, purification and examine excretory-secretory antigens of this parasite that used for producing the serological diagnostic kits could increase accuracy and reduce cost of diagnosis test of disease and finally improve the level of health in community.

    Keywords: Toxocariasis, Iran, Dog, Cat
  • علی ارجمند شبستری، محمود خالویی، محمد ارجمند زادگان، زهرا اسلامی راد، رضا قاسمی خواه *
    زمینه و هدف
    مقاومت داروئی کیست های آکانتامبا باعث عود بیماری می شود، از این رو، بیماران باید مدت طولانی تحت درمان و مراقبت قرار گیرند. هدف این مطالعه بررسی اثر تعدادی از فرآورده های گیاهی روی کیست آکانتامبا در محیط برون تنی بود.
    مواد و روش ها
    اسانس های آویشن، نعناو پونه با روش تقطیر با فشار بخار تهیه شدند. اسانس ها و عصاره آبی گل راعی در سه غلظت (6/0، 1 و 10 درصد) تهیه شد. کیست های آکانتامبا در بازه های زمانی مختلف (30، 60، 120، 180، 1440 دقیقه ) در مواجهه با اسانس وعصاره های گیاهی قرار گرفتند وسپس زنده بودن یا مرده بودن کیست ها با رنگ ائوزین 1/0 درصد مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    مقایسه میزان مرگ و میر انگل بین گروه شاهد و تست نشان داد که مرگ و میر کیست های آکانتامبا در گروه تست که در معرض فرآورده گیاهی بودند، بیشتر بود. اسانس آویشن و نعنا در غلظت یکسان 10 درصد و زمان 24 ساعت، به ترتیب بیشترین (22 درصد) و کمترین (4 درصد) مرگ و میر را ایجاد کردند. نتایج نشان داد که میزان مرگ و میر آکانتامبا وابسته به زمان بوده است.
    نتیجه گیری
    اثبات گردید که اسانس آویشن بیشترین اثر کشندگی را روی کیست های آکانتامبا دارد. اجرای تحقیقات بالینی در این رابطه پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: کیست آکانتامبا, اسانس, آویشن, نعنا, پونه, عصاره گل راعی
    Ali Arjmand Shabestary, Mahmoud Khaloei, Mohammad Arjomandzadegan, Zahra Eslamirad, Reza Ghasemikhah *
    Background
    Resistance of Acanthamoeba cysts causes recurrence of the disease; so, the patient should be monitored regularly ¡The aim of the study was to examine the effect of a few herbal materials on Acanthamoeba cysts in vitro.
    Materials And Methods
    Essential oils (EOs) of Zataria, Mint, and Oregano were prepared by steam distillation. The EOs and Hypericum perforatum extract were prepared in three concentrations (0.6%, 1% and 10%)¡ Acanthamoeba cysts in various time intervals (30, 60, 120, 180 and 1440 minutes) were exposed with plant extracts. Then, the viability of parasite was investigated by eosin 0.1%.
    Results
    Comparison of the parasite mortality rate between control and case groups showed that the mortality of Acanthamoeba cysts was higher in the case groups that exposed to herbal materials. At the equal concentration (10%) and time (24 h), the Zataria and mint EOs produced the highest (22%) and lowest (4%) mortality, respectively. The results showed the mortality rate of Acanthamoeba was time-dependent.
    Conclusion
    Zataria showed the most fatality effect against Acanthamoeba cysts. In this respect, clinical trial studies are suggested.
    Keywords: Acanthamoeba cyst, Essential oil, Hypericum perforatum, Mentha pulegium, Oregano, Zataria
  • ساره محمدی، زهرا اسلامی راد، رضا حاجی حسین، مجتبی دیده دار *
    زمینه و هدف
    توکسوکاریازیس بیماری انگلی ناشی از حضور لارو انگل توکسوکارا در بدن انسان است. خاک به عنوان مخزن نگه داری تخم های انگل توکسوکارا اهمیت ویژه ای در انتشار این بیماری دارد، زیرا سگ و گربه تخم انگل را همراه مدفوع خود به داخل خاک می ریزند. با وجود تعداد زیاد سگ و گربه ولگرد در اماکن شهری مانند اراک داشتن اطلاعات در زمینه میزان آلودگی خاک اماکن عمومی شهر حائز اهمیت است. از این رو، در این مطالعه به بررسی میزان آلودگی خاک پارک های عمومی اراک با تخم توکسوکارا پرداختیم.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 60 نمونه خاک از 15 پارک عمومی شهر اراک در طی تابستان سال 1394 جمع آوری شد. این خاک ها به روش شناورسازی آماده شده و از طریق میکروسکوپ مطالعه شدند.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که 4 پارک(6/26 درصد) از 15 پارک مورد مطالعه آلودگی به تخم توکسوکارا را داشتند. بیشترین میزان آلودگی در محل قدم زدن و نشیمن پارک ها مشاهده شد. هم چنین در این مطالعه 2 پارک آلوده در مرکز و 2 پارک در جنوب شرقی شهر اراک قرار داشتند.
    نتیجه گیری
    با توجه به زیاد بودن میزان آلودگی خاک پارک های اراک لازم است که مسئولان بهداشتی این شهر برنامه هایی در جهت پیش گیری از آلودگی انسان طراحی و اجرا نمایند.
    کلید واژگان: اراک, توکسوکارا, تخم, خاک, پارک
    Sareh Mohamadi, Zahra Eslamirad, Reza Hajihossein, Mojtaba Didehdar*
    Background
    Toxocariasis is a parasitic disease caused by presence of Toxocara larva in human body. Soil as a reservoir maintained eggs of parasite and has important role in dissemination of disease because dogs and cats defecate eggs of parasite by feces. Despite there are large number of stray cats and dogs in urban areas such as Arak city, we need to collect information about soil pollution in public places. Therefore, the aim of this study was to evaluate soil contamination with Toxocara eggs in public parks in Arak city.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, 60 soil samples were collected from 15 public parks in the Arak city during the summer 2015. The soil samples were provided by flotation method and examined by microscope.
    Results
    The results of this study showed that 4 (26.6%) of 15 parks were infected with Toxocara eggs. The highest rate of infection was observed in the walking and picnic site of parks. Also, in this study, two contaminated parks were located in the center and two parks were located in the southeastern of city.
    Conclusion
    Considering that soil contamination with Toxocara eggs was high in Arak city, it seems that the health authorities should design and implement programs in order to prevent human infection.
    Keywords: Arak, Toxocara, Egg, Soil, Park
  • هما سلیمانی، زهرا اسلامی راد، محمد رفیعی، سهیلا شمسی خانی
    سابقه و اهداف
    امروزه اعتیاد، یکی از مشکل های بزرگ خانواده ها و جامعه ها محسوب می شود. سرخوشی و تغییر حالت های روانی ناشی از مصرف مواد مخدر، معاشرت با دوستان معتاد و همچنین ناهنجاری های اجتماعی، از عامل های گرایش به اعتیاد محسوب می شود. نماز، رفتاری مذهبی است که نشانه ی اصلی و واقعی دین است و می تواند انسان را به سوی عزت و عظمت انسانی سوق دهد. با توجه به نقش مهمی که نماز در تغییر و تثبیت شخصیت انسان دارد، در این مطالعه به بررسی فریضه ی نماز در میان مراجعه کنندگان به دو مرکز ترک اعتیاد در شهر اراک پرداختیم.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی، بر روی 205 بیمار معتاد مراجعه کننده به دو مرکز ترک اعتیاد در شهر اراک، طی شش ماه انجام شد. اطلاعات با پرسش نامه و به روش مصاحبه جمع آوری گردید.
    یافته ها
    نتیجه ی این مطالعه نشان داد که 30 در صد مددجویان تحت مطالعه، همیشه نماز می خوانند. همچنین میزان تقید مددجویان به انجام فریضه ی نماز در ماه های دارای مناسبت های مذهبی افزایش یافته است. نتیجه ها تاییدگر آن است که در افراد مورد مطالعه، نماز سبک شمرده می شود، زیرا فقط 42، 20 و 9/23 درصد از آنان به ترتیب مقید به درک معانی نماز، نماز اول وقت و فراهم نمودن مقدمه های نماز، پیش از اذان، هستند.
    نتیجه گیری
    اگرچه نمی توان ادعا کرد برپا نکردن نماز، علت اعتیاد است، اما می توان گفت که میزان تقید به نماز در میان گروه معتادان مراجعه کننده به دو مرکز ترک اعتیاد، پایین بود.
    کلید واژگان: اراک, اعتیاد, مددجو, فریضه ی نماز
    Homa Soleimani *, Zahra Eslamirad, Mohammad Rafiei, Soheila Shamsikhani
    Background And Objectives
    Nowadays addiction is a major problem of families and communities. Euphoria and changing of mental states due to drug use, association with addicted friends and social anomies are factors of tendency to addiction. The pray is a religious behavior and is the main symptom and true sign of religion. The pray can lead people to human dignity and grandeur. In this study, because of the important role of pray in changing and consolidation of human personality, tendency to pray was evaluated in addicts referring to Nejat and Avaye-Mehr drug rehab center in Arak city.
    Materials And Methods
    The cross sectional study included 205 patients referred to the two rehab centers during 6 months in Arak city. Data were collected by a questionnaire and interviews.
    Results
    The results showed that 30% of the patients under study always pray. In the months that religious ceremonies are held, the adherence of them to perform the ritual of pray is increased. The results suggest that in these patients, pray is considered negligible because only 42, 20 and 23.9 percent of them respectively are bound to: understand the meaning of pray, earlier pray and provide preparations of pray before the Azan.
    Conclusion
    Although it cannot be claimed that the cause of addiction is inappetence to prayer, we can say that the adherence to prayer among drug addicts who were referred to the drug rehab centers was low.
    Keywords: Arak, Addiction, Patient, Saying the prayer
  • حمیدرضا مهاجرانی، احمد ساریخانی، مولود گندمانی، زهرا اسلامی راد، مهدی مسیبی، مجتبی دیده دار *
    زمینه و هدف

    مالاسزیاها به عنوان بخشی از فلور طبیعی بدن انسان می باشند. این مخمرهای چربی دوست در ایجاد بیماری های پوستی مختلفی مثل درماتیت سبورئیک، پیتیریازیس ورسیکالر، درماتیت آتوپیک و پسوریازیس نقش دارند. درماتیت سبورئیک اکثر مواقع در بخش هایی از پوست که غنی از غدد چربی می باشد مثل پوست صورت، پوست سر و قسمت های فوقانی تنه ایجاد می شود. شوره سر، یک حالت خفیفی از درماتیت سبورئیک می باشد که از طریق پوسته ریزی مشخص می شود.در مطالعه حاضرگونه های مالاسزیا ایجاد کننده شوره سر شناسایی شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی، 60 نمونه پوسته از افراد مبتلا به شوره سر جمع آوری شدند. نمونه ها با استفاده از محلول هیدروکسید پتاسیم 10درصد در زیر میکروسکوپ بررسی و در محیط کشت لیمینگ نوتمن کشت داده شد. از کلنی های رشد نموده استخراج DNA با کمک روش glass bead انجام شده و جنس و گونه مالاسزیا با روشPCR-RFLP توسط آنزیم CfoIتشخیص داده شدند.

    یافته ها

    از 60 نمونه شوره سر، 40 (6/66%) نمونه از نظر مخمر مالاسزیا مثبت شدند. تمام نمونه های مثبت در آزمایش مستقیم،در محیط کشت رشد نمودند. گونه های مالاسزیایی جدا شده شامل مالاسزیا گلوبوزا (25مورد)، مالاسزیا رستریکتا (10 مورد)، مالاسزیا فورفور(3 مورد) و مالاسزیا سیمپودیالیس (2 مورد) بودند.

    نتیجه گیری

    در اغلب مطالعات، گونه های مالاسزیا به عنوان عوامل ایجاد کننده درماتیت سبورئیک شناسایی شدند. در مطالعه ما همچنین مالاسزیا گلوبوزا به عنوان گونه غالب مالاسزیایی جدا شد.

    کلید واژگان: درماتیت سبورئیک, قارچ مالاسزیا, اراک
    Mohajerani, Mr, Sarikhania., Gandomanim., Eslamiradz., Mosayebim., Didehdar, M.
    Background And Objective

    Malassezia that is a part of normal flora is lipophilic yeast involved in a variety of skin diseases such as seborrheic dermatitis, pityriasis versicolor, atopic dermatitis and psoriasis. Seborrheic dermatitis affects most often the sebaceous-gland-rich areas of skin such as face, scalp, and parts of the upper trunk. Dandruff is a mild variant of seborrheic dermatitis characterized by scaling. In this study, Malassezia species causing dandruff were identified.

    Material And Methods

    In this descriptive study, the samples (n= 60) from participants with dandruff were examined under a microscope using 10% KOH solution and cultured in Leeming and Notman ager medium. DNA Extraction was performed from colonies by glass bead and the Malassezia genus, and species were detected by CfoI enzyme using PCR-RFLP method

    Results

    Of 60, 40 (66.6%) were positive for Malassezia yeast. The positive samples in direct examination grew in culture medium. Malassezia species isolated were Malassezia globosa (25 cases), Malassezia restricta (10 cases), Malassezia furfur (3 cases) and Malassezia sympodialis (2 cases).

    Conclusions

    In most studies, the Malassezia species were identified as the agents causing seborrheic dermatitis. In our study, Malassezia globosa was isolated as a dominant species.

    Keywords: Seborrheic Dermatitis, Malassezia SPP, Arak
  • مهدی مسیبی *، رضا حاجی حسین، مجتبی دیده دار، زهرا اسلامی راد، مصطفی اجتهادی فر، زینب حمزه لو
    زمینه
    توکسوکاریازیس بیماری انگلی سگ و گربه است و انسان با خوردن تخم انگل به بیماری لاروهای مهاجر به اشکال مختلف مانند احشایی، چشمی و مغزی مبتلا می شود. مهاجرت لارو به بافت ها ایجاد پاسخ های التهابی و افزایش ائوزینوفیل در خون می کند. این مطالعه جهت بررسی توکسوکاریازیس انسانی به عنوان یکی از علل احتمالی هایپرائوزینوفیلی با منشا نامشخص انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 100 فرد هایپرائوزینوفیلی (گروه مورد) و100 فرد با ائوزینوفیل طبیعی (گروه شاهد) مراجعه کننده به بخش هماتولوژی آزمایشگاه های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اراک در طی سال 1391 انجام شد. اطلاعات اپیدمیولوژیک توسط پرسشنامه جمع آوری و تشخیص با استفاده از کیت تجاری حاوی آنتی ژن دفعی- ترشحی توکسوکارا به روش الایزا انجام شد.
    یافته ها
    بیماری لاروهای مهاجر احشایی در افراد هایپرائوزینوفیلی 16 درصد و در افراد با ائوزینوفیلی طبیعی صفر بود (001/0P=). دو گروه از نظر جنس، سن، محل سکونت، شغل و میزان تحصیلات با هم اختلاف نداشتند (05/0P>) اما سابقه تماس با سگ و سابقه مصرف میوه و سبزی خوب نشسته، در گروه مبتلا به طور معنادار بیشتر بود (05/0P<). در افراد هایپرائوزینوفیلی، میانگین ائوزینوفیلی افراد مبتلا به توکسوکاریازیس در مقایسه با میانگین ائوزینوفیلی افراد غیرمبتلا بیشتر بوده و اختلاف معنادار داشت (001/0P=).
    نتیجه گیری
    لاروهای مهاجر احشایی (توکسوکاریازیس انسانی) به عنوان یکی از علل هایپرائوزینوفیلی با منشا نامشخص مطرح هستند و می توان در جستجوی منشاء ائوزینوفیلی، توکسوکاریازیس را بررسی و در صورت اثبات درمان نمود.
    کلید واژگان: توکسوکاریازیس, لاروهای مهاجر احشایی, هایپرائوزینوفیلی
    Mahdi Mosayebi, Reza Hajihossein, Mojtaba Didehdar, Zahra Eslamirad, Mostafa Ejtehadifar, Zeinab Hamzelo
    Background
    Toxocariasis is a parasitic infection in dogs and cats، and human gets infected with larva migrants when embryonated eggs are accidentally ingested. Migration of toxocara larvae to tissues causes inflammatory responses (visceral، ocular and cerebral) and eosinophilia increase in blood. This study was aimed to investigate the human toxocariasis، one of the possible causes of hypereosinophilia with an unknown origin.
    Methods
    This case-control study was performed on 100 hypereosinophilic patients (cases) and 100 people with normal eosinophil count (controls) that referred to hematology department of laboratories of Arak University of Medical Sciences in 2012. Epidemiological data were collected by a questionnaire and diagnosis was performed using excreted-secreted antigens of Toxocara (TES Ag - ELISA).
    Results
    Positive test for toxocariasis in hypereosinophilic patients was 16% and in patients with normal eosinophil count was zero (P=0. 001). There was no statistically significant difference between groups in terms of gender، age، residential place، occupation and education level (P>0. 05). However، there was a significantly higher history of contact with dogs and consumption of unclean fruits and vegetables in the infected patients (p<0. 05). The mean of eosinophilia in patients with toxocariasis showed a significant difference compared with that of eosinophilia in patients not infected with toxocariasis (p=0. 001).
    Conclusion
    The results confirmed the role of toxocariasis in hypereosinophilic patients with unknown origin، and eosinophilia can be considered to analyze and treat toxocariasis.
    Keywords: Toxocariasis, visceral larva migrans, hypereosinophilia
  • نیلوفر وکیل، مهدی مسیبی*، زهرا اسلامی راد
    زمینه و هدف
    با توجه به عوارض جسمی، اجتماعی و اقتصادی توکسوپلاسموز، بررسی وضعیت حساسیت و مصونیت به این بیماری و عوامل خطرزای آن در زنان در دوران ازدواج و قبل و حین بارداری اهمیت زیادی دارد. هدف این مطالعه تعیین حساسیت به توکسو پلاسما گوندی و عوامل خطرزای آن در زنان تحت مراقبتهای دوران بارداری در مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک بود.
    روش بررسی
    دراین مطالعه توصیفی- مقطعی 308 نفر از زنان تحت مراقبتهای دوران بارداری در 5 مرکز بهداشتی درمانی شهر اراک به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب و در سال 1388 بررسی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و نمونه مورد مطالعه سرم خون بود. سنجش IgG و IgM اختصاصی علیه توکسوپلاسما با روش ELISA انجام و تجزیه و تحلیل نتایج با آزمون کای دو با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 11 انجام شد.
    یافته ها
    تیتر IgG در 38% زنان باردار تحت مراقبت و تیتر IgM در 7/1% زنان آزمایش شده بالا بود. بیشترین میزان ابتلا در زنان 24-20 ساله دیده شد. ارتباط معنی دار بین وجود آلودگی (IgG یا IgM) و سابقه سقط، مصرف یا عدم مصرف مواد غذایی نیم پز، نپخته و نجوشیده (گوشت، تخم مرغ و شیر) مشاهده گردید (p<0/005). ارتباط معنی دار بین وجود عفونت (IgG یا IgM) با شغل، میزان تحصیلات، نحوه شستشوی سبزیجات، آگاهی از بیماری، مصرف غذای خارج از منزل و تماس با گربه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری کلی: با توجه به حساسیت حدود 64% زنان باردار در شروع بارداری در مقابل بیماری پیشنهاد می شود برای کاهش بروز و عوارض بیماری احتمالی، ضمن آموزش بهداشت و افزایش سطح آگاهی زنان، بررسی حساسیت به این بیماری در برنامه مراقبتهای دوران بارداری قرار گرفته و تحقیقات وسیعتری در این خصوص در سطح کشور انجام شود.
    کلید واژگان: زنان باردار, مراقبتهای بارداری, توکسو پلاسموز
    N. Vakil, M. Mosayebi *, Z. Eslamirad
    Background and Aims
    Considering the physical and socio-economic consequences of Toxoplasmosis، survey of the disease in women، before and during pregnancy is very important. The aim of this study was to determine the susceptibility and risk factors of toxoplasmosis among pregnant women by scrutiny of anti-Toxoplasma gondii Immunoglobulins during prenatal care in the healthcare centers in Arak- 2010.
    Material and Methods
    It was a descriptive، cross-sectional study. A total of 308 women referring to 5 health care centers and during their prenatal care were selected by multistage cluster sampling. Data was collected by an epidemiological questionnaire and diagnostic techniques were done on blood specimens. IgM and IgG anti- T. Gondi were investigated using the immune-enzymatic assay (ELISA) technique. The study data was analyzed by chi-square test using SPSS-PC (v. 11).
    Results
    The seroprevalence of anti-Toxoplasma IgG and IgM of the women during their prenatal care was 38% and 1/7% respectively. The highest incidence was observed in 20-24 year old women. Significant relationship was seen between total positive cases of IgG and IgM and history of abortion، consumption of undercooked or raw foods (milk، meat and eggs) (P<0/05). There was no significant relationship between the total positive cases of IgG and IgM and job، level of education، quality of vegetables washing، knowledge about disease، consumption of outdoor foods، and contact with cats.
    Discussion
    Considering the susceptibility of %64 of women to the disease in the early stages of their pregnancy، reducing the risk of possible complications by health education programs and increasing awareness to the disease and also assessing sensitivity to the disease for married or pregnant women during their prenatal period and doing more extensive research on this issue in the country is recommended.
    Keywords: Pregnant women, Prenatal care, Toxoplasmosis
  • زهرا اسلامی راد*، رضا حاجی حسین، بهزاد قربانزاده، امیر الماسی
    توکسوپلاسما گوندی یک تک یاخته بیماریزای مهم انسان و حیوانات است. این انگل می تواند باعث عفونت های شدید و سقط جنین گردد. ارتباط سطح کلسترول و سایر لیپیدهای خونی در انسان آلوده به انگل مورد توجه افراد مختلفی قرار گرفته است. شواهدی وجود دارد که سطح تستوسترون و لیپید های میزبان در پاتوژنز انگل توکسوپلاسما دخیل هستند. لذا در این مطالعه به اندازه گیری و مقایسه سطح تستوسترون و لیپید های سرمی در مردان مبتلا به توکسوپلاسموز و مردان غیر مبتلا پرداختیم. این مطالعه مقطعی مورد - شاهدی بر روی 200 مرد 20 تا 29 سال مراجعه کننده به آزمایشگاه قبل از ازدواج اراک انجام شد. پس از تکمیل پرسشنامه، 5 میلی لیتر نمونه خون از آنان گرفته شده و سرم آن جدا شد. سپس آزمایش تشخیص توکسوپلاسموز و اندازه گیری تستوسترون بر روی نمونه ها انجام شد. نتایج نشان داد که سطح تستوسترون در هر دو گروه مورد و شاهد در حد نرمال بوده ولی سطح این هورمون در گروه مورد به طور معنی دار پایین تر از گروه شاهد بود. همچنین سطح لیپیدهای سرمی در دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنی دار نداشت. مطالعه رابطه بین سطح تستوسترون و لیپید های سرم در گروه مورد و شاهد نشان داد که یک همبستگی منفی معنی داری بین سطح این هورمون و سطح تری گلیسرید وجود دارد. همچنین یک همبستگی مثبت و معنی داری بین سطح تستوسترون و سطح HDL وجود دارد.
    کلید واژگان: تستوسترون, توکسوپلاسموز, لیپید سرمی, مردان
    Zahra Eslamirad *, Reza Hajihossein, Behzad Gorbanzadeh, Amir Almasi
    Toxoplasma gondii is an important pathogen protozoa for human and animals. This parasite can cause severe infection and abortion. The relationship between cholesterol and other lipids in the blood of infected persons has been considered by researchers. There is evidence that host lipids are involved in the pathogenesis of Toxoplasma. Therefore this study measured and compared lipid and testosterone levels of serum in men infected with toxoplasmosis and non- infected men. This case – control study was conducted on 200 men، 20 to 29 years old referred to the Arak post marriage center. After completing the questionnaire، 5 ml blood sample was taken and serum was separated. Then diagnosis test for toxoplasmosis and measured of testosterone was conducted on samples. Results showed that testosterone levels were normal in case and control groups but the hormone level in the case group was significantly lower than the control group. The study of relationship between testosterone level and serum lipids in case and control groups showed there is a significant negative correlation between testosterone level and triglyceride level. Also there is a significant positive correlation between testosterone level and HDL levels.
    Keywords: Testosterone, toxoplasmosis, serum lipids, men
  • مهدی مسیبی*، بهزاد قربان زاده، زهرا اسلامی راد، مصطفی اجتهادی فر، بهرام راستاد
    چکیده
    زمینه و هدف
    گونه های آکانتامبا از دسته آمیب های آزاد زی هستند که می توان از تمامی محیط ها جدا کرد. گونه های مختلف آکانتامبا می توانند بیماری های مختلفی را درافراد سالم یا دارای نقص سیستم ایمنی ایجاد کنند. از جمله این بیماری ها می توان انسفالیت گرانولوماتوز آمیبی، کراتیت آکانتامبایی، زخم های پوستی وعفونت های نازو فارنشیال را نام برد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع آمیب آکانتامبا در منابع آب روستاهای بخش مرکزی استان مرکزی بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی مقطعی 54 نمونه آب از 36 روستای اراک در استان مرکزی تهیه شد. نمونه ها در آزمایشگاه توسط کاغذ فیلتر واتمن 42 فیلتر شد. سپس کاغذ فیلتر شده در محلولpage saline مخلوط و سانتریفیوژ گردید. در نهایت رسوب حاصل در محیط آگار غیرمغذی حاوی اشرشیاکلی کشت شد وپس از 4 الی 7 روز لام تهیه شده با گیمسا رنگ آمیزی شد.
    یافته ها
    تعداد 33 نمونه (11/61%) از نظر کیست آکانتامبا مثبت و تعداد 21 نمونه (89/38%) نیز منفی گزارش شد. بهترین روش جهت کشت نمونه-ها استفاده از محیط آگار غیرمغذی همراه با باکتری کشته شده بود. همچنین تکان دادن شدید کاغذهای فیلتراسیون نمونه های آب در محلول page saline و کشت رسوب حاصل از آن نتایج بهتری را از نظر تعداد کیست های بدست آمده نشان داد. در رنگ آمیزی گیمسا نیز بهترین نسبت استفاده شده رنگ 1 به 40 و مناسب ترین زمان جهت رنگ گرفتن کیست-های موجود در محیط کشت حدود 12 دقیقه بود.
    نتیجه گیری
    درصد بالایی از منابع آب روستایی آلوده به این آمیب بوده و می تواند عامل مهمی در ایجاد آلودگی های انسانی باشد. به نظر می-رسد نیاز است که روش های کنترلی موثری جهت جلوگیری از آلودگی منابع آب و پیشگیری از ابتلای انسانی گرفته شود.
    کلید واژگان: آکانتامبا, آمیب آزادزی, استان مرکزی, روستا, منابع آب
  • نسیبه بهشتی، فاطمه غفاری فر*، عبدالحسین دلیمی اصل، زهرا اسلامی راد، زهره شریفی، محمد فریورصدری، پریسا ابراهیمی
    مقدمه

    لیشمانیوزیس از بیماری های مهم بومی در ایران است و به دو نوع جلدی و احشایی دیده می شود. از آن جائی که تعیین گونه این انگل در کنترل و پیش گیری بیماری موثر است، لذا این مطالعه با هدف تعیین گونه لیشمانیوز جلدی طراحی و اجرا گردید.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه از 35 بیمار مبتلا به لیشمانیازیس جلد 18 مورد آلودگی از اصفهان(حاشیه اطراف اصفهان، اردستان، کاشان و سمیرم) 2 مورد از کرمان(کانون آلودگی سیرجان) 4 مورد خراسان(2 مورد مشهد و 2 مورد اسفراین) 2 مورد بوشهر، 3 مورد سمنان(کانون آلودگی دامغان) و 1 مورد از قم) پس از انجام تهیه لام مستقیم، نمونه برداری شد. از نمونه ها استخراج DNA انجام و واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) با استفاده ازژن ITS1 انجام شد. برای آزمایش طول قطعه محدودیتی (RFLP) از آنزیم Apo1 استفاده شد.
    یافته های پژوهش: نتایج PCR برای همه نمونه ها مثبت و باندهایی با اندازه 69-350 جفت باز را نشان داد. نتایج به دست آمده از RFLP نشان داد که از بین نمونه های مورد مطالعه 33 نفر(94 درصد) لیشمانیا ماژور و 2 نفر(6 درصد) لشیمانیا تروپیکا می باشد. در این مطالعه بیشترین میزان آلودگی در گروه های سنی 19-10 سال و کمترین میزان آلودگی در گروه های سنی بالای 50 سال دیده شد.

    بحث و نتیجه گیری

    مطالعات نشان می دهد که ژنITS1 و آنزیمApo1 ژن و آنزیم مناسب برای تشخیص دو گونه لیشمانیا ماژور و لیشمانیا تروپیکا از هم می باشد و روشPCR-RFLP یک روش مناسب برای تشخیص گونه های مولد لیشمانیوز جلدی است.

    کلید واژگان: لیشمانیوز جلدی, تشخیص, ITS1, PCR, RFLP, آنزیم Apo1
    N. Beheshti, F. Ghafarifar, Ah Dalimiasl, Z. Eslamirad, Z. Sharifi, M. Farivar Sadri, P. Ebrahimi
    Introduction

    Leishmaniasis is one of the important endemic diseases in Iran and is divided into cutaneous and visceral Leishmaniasis. Since determining the type of the parasite is effective in the controlling and preventing of the disease، we sought to find a method for the diagnosis of cutaneous leishmaniasis.

    Materials and Methods

    In this research 35 cutaneous leishmaniasis patients from different part of Iran [8 infectious cases from the province of Isfe-han and its margins namely، Ardestan، Kashan and Samiram; 2 cases from Kerman (the foci of the infection was Sirjan)، 4 cases from Khorasan، 2 cases from Mashhad، 2 cases from Esfraeian، 2 casese from Boshehr، 3 cases from Semnan (the foci of the infection was Damghan) and 1 case from ghom] were collected. After preparing the direct slide DNA extracted from all patients، polymerase chain reaction (PCR) was done for the gene of ITS1.

    Findings

    The results of PCR indicated that all of the cases were positive and showed DNA fragment bands in the size range of 69-350 bp. The results from restriction fragment length of polymorphism (RFLP) indicated that 94% (33 persons) and 6% (2 persons) of the cases were detected as Leishmania major and Leishmania tropica، respectively. Discussion &

    Conclusion

    These results showed that PCR-RFLP method by using Apo1gene is suitable for the diagnosis of cutaneous leishmaniasis caused by leishmania species.

    Keywords: cutaneous leishmaniasis, ITS1, PCR, RFLP, Apo1
  • زهرا اسلامی راد، عبدالحسین دلیمی اصل، فاطمه غفاری فر، زهره شریفی
    هدف
    توکسوپلاسموزیس یک بیماری انگلی شایع در سراسر دنیا است که می تواند منجر به عوارض شدید در انسان و حیوان شود. تاکنون انواع مختلفی از DNA واکسن ها که حاوی یک یا چند آنتی ژن این انگل بوده علیه آن مورد آزمایش قرار گرفته است که برخی از آن ها مقاومت نسبی ایجاد نمودند. در این مطالعه DNA واکسن حاوی ژن راپتری پروتئین 1 توکسوپلاسما گوندیی به همراه آلومینیم فسفات و آلوم به عنوان آدجوانت معدنی استفاده شد و تاثیر آن مقایسه شد.
    مواد و روش ها
    گروه های مختلف موش های BALB/c به تنهایی با پلاسمید بیانی حاوی راپتری پروتئین 1 (pcROP1) یا همراه با آلومینیم فسفات و آلوم ایمنی زایی شده و سپس شاخص های ایمنولوژیک شامل تکثیر لنفوسیت های طحالی، سایتوکین ها، آنتی بادی ها و میزان بقا در این موش ها اندازه گیری و مقایسه شد.
    نتایج
    در گروهی که DNA واکسن حاوی راپتری پروتئین 1 توکسوپلاسما همراه با آلوم تجویز شده بود، پاسخ ایمنی هومورال و سلولی (نوع Th1) قوی تر از گروهی بود که همین DNA واکسن را همراه با آلومینیم فسفات دریافت کرده بود. ولی در گروهی که DNA واکسن حاوی راپتری پروتئین 1 توکسوپلاسما به تنهایی تجویز شده بود، پاسخ های ایمنی از هر دو گروه مذکور بالاتر بود.
    بعد از چالش موش ها، میزان بقا در گروه هایی که DNA واکسن مذکور را همراه با آلوم یا به تنهایی دریافت نموده بودند به طور معنی دار افزایش یافت ولی میزان بقا در گروهی که همین DNA واکسن را همراه با آلومینیم فسفات دریافت نموده بود، افزایش چشمگیری نشان نداد (05/0P≤)
    نتیجه گیری
    نتایج بررسی حاضر نشان داد که آلوم و آلومینیم فسفات توانایی بالقوه برای افزایش تاثیر DNA واکسن حاوی ژن راپتری پروتئین 1 توکسوپلاسما گونده ای را ندارد.
    کلید واژگان: آلوم, آلومینیم فسفات, DNA واکسن, ژن راپتری پروتئین 1, توکسوپلاسما گوندیی
    Zahra Eslami Rad, Abdolhassein Dalimi, Fatemeh Ghaffarifar, Zohreh Sharifi
    Objective
    Toxoplasmosis can lead to severe pathological effects in both infected humans and animals. The various DNA vaccines against Toxoplasma compose of single or cocktail antigens have been investigated but they have partial protective against disease. In this study, we used pcROP1 as a DNA vaccine and aluminium phosphate and aluminium hydroxide to compare their efficacy as mineral adjuvants.
    Materials And Methods
    BALB/c mice immunized with pcROP1 alone or with co-administration of Alpo4 or Alum and the effectiveness of these two adjuvants were compared using lymphocyte proliferation assay, cytokine and antibody assay and survival time.
    Results
    The group co-administered alum elicited stronger humoral and Th1-type cellular immune responses than the group co-administered Alpo4, while immune response in group administered with pcROP1 alone is higher than them. When challenged with Toxoplasma gondii RH strain, mice immunized with or without alum had significantly higher survival rates, whereas there was no notable enhancement of survival rate in Alpo4 group (P≤0.05).
    Conclusions
    Our result suggest that pcROP1 plus alum and aluminium phosphate not strongly potentiate the efficacy of this DNA.
  • محمدحسن دوامی، محمودرضا خزاعی، زهرا اسلامی راد، مریم مستوفی، معصومه مدرسی
    مقدمه

    علیرغم پیشرفت های صورت گرفته در علم پزشکی، بیماری های انگلی کماکان از مشکلات مهم کشورهای در حال توسعه می باشند و نیاز به شناخت ابعاد مختلف اپیدمیولوژیک آنها و ارتباطشان با عوامل محیطی از ضروریات هر جامعه می باشد. از آنجا که در هر اجتماعی کودکان بیش از سایرین در معرض خطر می باشند لذا در تحقیقات پایه همیشه این گروه در اولویت قرار می گیرد.

    روش کار

    این بررسی یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق کودکان 13-1 ساله ساکن شهرک ولیعصر اراک بوده و نمونه برداری به روش تصادفی ساده انجام شده است. نمونه های تهیه شده از 385 کودک (جمعا 1155 نمونه) به روش رسوبی فرمالین-اتر آزمایش گردیدند. اطلاعات به دست آمده به کمک آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    نتایج حاصل از آزمایشات صورت گرفته نشان دهنده آلودگی 163 کودک (42/3%) به انگل های روده ای بوده است. از این میزان 17/4% آلوده به انگل های بیماری زا بوده اند. بیش ترین شیوع مربوط به ژیاردیا با 16/6% نشان داده شده است. آلودگی دختران بیش از پسران بود. آنالیزهای آماری ارتباط مستقیمی بین آلودگی و سن را نشان داد. به این صورت که با افزایش سن، الودگی نیز بیش تر می گردد. حداکثر آلودگی در کودکانی که پدرشان فوت شده و یا والدین بی سواد داشتند، مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آلودگی قابل توجه کودکان 13-1 سال ساکن شهرک ولیعصر اراک به انگل های روده ای می باشد. بنابراین جهت آلودگی های انگلی در آن شهرک و یا کل جامعه استفاده از سبزیجات و میوه جات کاملا شسته شده، بهسازی محیط و دفع بهداشتی فضولات و فاضلاب ها، استفاده از آب سالم و بهداشتی، یافتن بیماران و درمان تمامی آن ها با داورهای موثر به خصوص در مناطق با فقر بهداشتی و فرهنگی توصیه می گردد.

    کلید واژگان: انگل های روده ای, کودکان, شیوع
    Mohammad Hassan Davami, Mohmood Reza Khazaii, Zahra Eslamirad, Maryam Mostofi, Masoumeh Modaresi
    Introduction

    Alimentary  parasitic  infections  are  still  one  of  the  main  problem  in  developing  countries, and  their  relation  with  environmental  factors  are  important.  Since  children  are  more  vulnerable  to  these  infections, in  basic  researchers  this  group  is  more  targeted.

    Materials  and Methods

      This  descriptive-analytical  cross-sectional  study  was  carried  out  on  1-13  years  children  who  were  living  in  Shahrak-e-Valiasr  Arak.  Simple  random  sampling  was  used  for  selecting  385  children.  Three  days  collected  feces  samples  from  each  person  were  examined  using  formaline-ether  concentration  technique. Data  were  analyzed  by  Chi  square  method.

    Results

      The  results  showed  a  prevalence  of  42.3%  of  intestinal  parasitic  infections  in the  children. From  these, 17.4%  were  pathogen  parasits. The  highest  prevalence  was  reported  for  Giardia  lambia  (16.6%).  Girls  were  more  infected  than  boys.  The  level  of  infection  was  significantly  increased  by  age. The  prevalence  of  the  infection  was  more  in  orphans  or  in  children  who  had  uneducated  parents.

    Conclusion

      Since  date  indicated  of  a  high  prevalence  of  intestinal  parasitic  infections  in  the  children. It  is  suggested  to  use  washed  and  clean  vagetables   and  fruits  and  also  emphasize  on  personal  and  environmental  hygiene.

  • مهدی مسیبی، زهرا اسلامی راد

    انگل کریپتوسپوریدیوم با انتشار جهانی، عامل مهم بیماری زا به ویژه در کودکان شناخته شده است. این انگل در افرادی که نقص ایمنی دارند، اسهال مداوم و شدید ایجاد می کند و در برخی جوامع به عنوان سومین یا چهارمین عامل مولد اسهال محسوب می شود. به منظور آشنایی با وضعیت آلودگی به این انگل در کودکان زیر 5 سال شهرستان اراک، مطالعه ای بر روی 405 کودک زیر 5 سال که در ماه های اردیبهشت تا آبان سال 1376 جهت آزمایش مدفوع به آزمایشگاه بیمارستان امیرکبیر اراک مراجعه کرده بودند و یا نمونه آن ها ارسال شده بود از نظر ابتلای به انگل کریپتوسپوریدیوم مورد بررسی قرار گرفت. از 405 کودک مورد مطالعه، 31 کودک (7/7%) به این انگل آلوده بودند، این میزان در کودکان اسهالی 5/66% بود. میزان آلودگی در دختران و پسران به ترتیب 6 و 8/7% بود و این میزان در شهریور و مهرماه بالاترین حد را داشت. آلودگی در کودکانی که در منزل آنها دام یا طیور نگهداری می شد یا آب غیر لوله کشی مصرف می کردند، بیش تر بود. موارد اسهال در ماه های مختلف اختلاف معنی دار داشت که با وفور کریپتوسپوریدوم در آن ماه ها تناسب داشت. آلودگی به کریپتوسپوریدیوم در گروه سنی 5-4 سال بیش ترین میزان و در گروه سنی 4-3 سال کم ترین میزان را داشت.

    کلید واژگان: کریپتوسپوریدیوم, کودکان, کوکسیدیا, روش زیل-نلسون اصلاح شده, اراک
    Mehdi Mosayebi, Zahra Eslami Rad

    Cryptosporidium spp. Have a world-wide distribution that is a common cause of acute gastroenteritis in children and in the immunocompromised such as those with acquired immune deficiency syndrome. Cryptosporidium in many countries is three of forth agent of diarrhea among children. This study was carried out on 405 children under age of 5 that referred to Amir-Kabir hospital between May to October 1997-98 (N=405). The analysis of excretion by modified Zeil-Nelson were carried out. 31 children 7.7% were infected by cryptosporidium. This rate in children with diarrhea was 5.66%. The amount of infection was 6%, 8.7% in girls and boys and this rate was in higher limit in September and October. Infection in children was related with domestic animals and birds in house or drinking other source of water except of piping water. The infection was highest rate in 4-5 years children and was lower rate in 3-4 years children.

سامانه نویسندگان
  • زهرا اسلامی راد
    زهرا اسلامی راد
    دانشیار رشته انگل شناسی، گروه انگل شناسی و قارچ شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراک، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال