به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

زهرا رنجبر

  • محسن مومنی، زهرا رنجبر، مینا دانایی*
    مقدمه

    شیوع خشونت خانگی علیه زنان در جوامع مختلف قابل توجه است. این مساله اثرات فردی، اجتماعی، جسمی و روحی بر روی زنان دارد، آگاهی زنان درمورد این خشونت ها حایز اهمیت می باشد. این مطالعه با هدف تعیین آگاهی و نگرش زنان متاهل شهر کرمان نسبت به خشونت خانگی انجام شد.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر به صورت مقطعی و بر روی زنان مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهر کرمان در سال 1401 با روش نمونه گیری آسان انجام شد. پرسشنامه ای شامل دو بخش حاوی داده های جمعیت شناختی و سوالات پرسشنامه روایی و پایای خشونت خانگی علیه زنان به صورت خودایفا تکمیل شد. اطلاعات بعد از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. از شاخص های توصیفی میانگین و انحراف معیار و فراوانی برای ارایه اطلاعات کمک گرفته شد. با استفاده از آزمون های ناپارامتری کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن تحلیل اطلاعات انجام شد.

    یافته ها

    میانگین نمره آگاهی افراد شرکت کننده در مطالعه در خصوص خشونت علیه زنان 8.46 (با دامنه 14- تا 14) و میانگین نمره نگرش آنها 25.12 (با دامنه 5 تا 40) بود. بین نمره نگرش و سن فرد (05‏.0>P)، سن همسر (001‏.0>P) و تعداد فرزند (001‏.0>P) رابطه معنی دار منفی وجود داشت. بین سطح تحصیلات فرد و نمره آگاهی (015‏.0=P) و نگرش (016‏.0=P) ارتباط معنی داری وجود داشت. همچنین بین سطح تحصیلات همسر و نمره آگاهی (001‏.0<p) و نگرش فرد (019‏.0=P) ارتباط معنی داری وجود داشت. شغل فرد با نمره آگاهی (001‏.0=P) و نگرش فرد (003‏.0=P) ارتباط معنی داری داشت.

    نتیجه گیری

    پیشنهاد میشود سیاست های جامعی جهت توانمند سازی بانوان با آموزش مصادیق خشونت خانگی و تشویق آنها به حضور فعال تر در جامعه و کسب تحصیلات مقاطع بالاتر و اشتغال سازی برای ایشان پیش گرفته شوند

    کلید واژگان: آگاهی, نگرش, خشونت خانگی
    Mohsen Momeni, Zahra Ranjbar, Mina Danaei*
    Introduction

     Domestic violence against women is prevalent. It has personal, social, physical, and spiritual effects on women. It is necessary for women to be aware of domestic violence. This study aimed to determine married women's awareness and attitude toward domestic violence in Kerman City, Iran.

    Methods

     This cross-sectional study was conducted on women referring to the comprehensive health centers of Kerman city, Iran in 2022, using Convenience sampling method. The self-administer questionnaire consisting of two sections containing demographic data and valid and reliable questionnaire on domestic violence against women was completed. Data was analyzed using SPSS version 20. Descriptive indicators including mean, standard deviation, and frequency were used to description. Data analysis was done using non-parametrictests including Kruskal-Wallis and Spearman's correlation tests.

    Results

     The mean score of awareness regarding violence against women was 8.46 (range: -14 to 14) and the mean score of attitude was 25.12 (range: 5 to 40) in this study. There was a significant negative relationship between the attitude score and the individual's age (P>0.05), the spouse's age (P<0.001), and the number of children (P<0.001). There was a significant relationship between the level of education and the score of awareness (P=0.015) and attitude (P=0.016). Also, there was a significant relationship between the spouse's education level and the knowledge score (P<0.001), and the attitude (P=0.019) score. The person's occupation had a significant relationship with the knowledge score (P=0.001) and attitude score (P=0.003).

    Conclusion

    Comprehensive policies should be implemented to empower women by educating them about domestic violence and encouraging them to be more active in the community. A higher level of education and having the job is also important

    Keywords: Knowledge, Attitude, Domestic violence
  • شهرام مرادی اهقی، زهرا رنجبر، خسرو امامقلی، فرشته مطیعی

    اکسید گرافن عامل دار شده با بنزیدین و نانوذرات اکسید روی برای بهبود حفاظت در برابر خوردگی سنتز شد. نانوذرات سنتز شده در الکتروپوشش کاتدی پراکنده شد. پوشش حاوی اکسید گرافن آمین دار- اکسید روی بر روی صفحات فولادی اعمال شده و مقاومت به خوردگی آن با آزمون مه نمکی و آزمون طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی (EIS) بررسی شد. آزمون مه نمکی با درصدهای مختلف نانوذرات (0001/0، 001/0، 01/0 و 02/0 درصد) بعد از 45 روز در محفظه مه نمکی نشان داد که عملکرد ضد خوردگی پوشش‏ حاوی 01/0 درصد کسید گرافن آمین دار- اکسید روی با عمق نفوذ ازمحل خراش 2/1 میلی‏متر بالاترین مقاومت به خوردگی را دارد. نتایج حاصل از آزمون امپدانس الکتروشیمیایی نتایج مه نمکی را تایید کرد. نمونه حاوی 01/0 درصد نانوذرات رفتار مقاومتی بالاتری در برابر کلرید سدیم نشان داد. منحنی‏های باد نمونه با 01/0 درصد نانوذرات در زمان‏های مختلف (3، 7، 15، 30، 45 روز) بررسی شد و نمونه حاوی 01/0 درصد نانوذرات پس از 45 روز بالاترین خاصیت ضد خوردگی را نشان داد.

    کلید واژگان: اکسید گرافن, نانوذرات اکسید روی, بنزیدین, اپوکسی EIS
    Shahram Moradi Dehaghi, zahra ranjbar, khosro emamgholi, Fereshte motiee

    In this study, graphene oxide is functionalized with benzidine and zinc oxide nanoparticles to improve adhesion and corrosion resistance properties. Nanoparticles were dispersed in an epoxy-based coating and applied as a coating on steel panels. The corrosion resistance of nano composite coatings was evaluated by salt spray test during 45 days of exposure. The results showed that the anti-corrosion performance of the coating containing 0.01% graphene oxide containing amine-zinc oxide with a penetration depth of 1.2 mm from scratch showed the highest corrosion resistance. The results of the salt spray and EIS tests show that with the increase of nanoparticles up to 0.01%, the anti-corrosion properties increased.

    Keywords: graphene oxide, zinc oxide nanoparticles, benzidine, epoxy, corrosion, EIS
  • امیررضا نامور آمقانی، امیر رضوانی مقدم*، مهدی سلامی کلجاهی، زهرا رنجبر
    در این مقاله با تغییر میزان اکسید شدن سطحی اکسید گرافن ضخامت ناحیه میان فازی تغییر داده شد و به بررسی اثر این ناحیه بر روی خواص رسانایی پرداخته شد. به دلیل شباهت شیمیایی مناسب رزین اپوکسی پایه آب مورد استفاده با گروه های اکسیژنی اکسید گرافن، ناحیه میان فازی بین پلیمر نارسانا و پرکننده رسانا تقویت گردید. طیف سنجی زیر قرمز و وزن سنجی حرارتی به منظور بررسی موفقیت آمیز بودن اکسید شدن گرافن و همچنین طیف سنجی رامان به منظور بررسی نقص ساختاری به وجود آمده بر روی صفحات اکسید گرافنی، انجام شدند. در دید اول، با تکیه بر تیوری ناحیه میان فازی انتظار می رود که با افزایش میزان اکسید شدن نانوصفحات گرافن، رسانایی الکتریکی پوشش های پلیمری افزایش و آستانه فراگیری کاهش یابد. از طرف دیگر، با افزایش اکسید شدن، نقص ساختاری بر روی نانوصفحات اکسید گرافنی افزایش می یابد که به تبع آن انتظار می رود رسانایی پوشش ها با افزایش میزان اکسید شدن اکسید گرافن کاهش یابد. در این تحقیق سعی برآن است تا با توجه به تاثیر متضاد دو عامل ذکرشده، میزان تاثیرپذیری نمونه های نانوکامپوزیتی مطالعه و اثرگذاری هر کدام از عوامل مختلف بررسی شود.
    کلید واژگان: ناحیه میان فازی, نانوصفحات گرافنی, اپوکسی پایه آب, رسانایی الکتریکی
    Amirreza Namvar Amghani, Amir Rezvani-Moghaddam *, Mehdi Salami-Kalajahi, Zahra Ranjbar
    By varying the level of graphene's surface oxidation in this paper, the thickness of the interphase region was altered, and its influence on the conductivity was investigated. Due to the similarity of water-based epoxy chemical groups with graphene oxide oxygen groups, the interphase region was reinforced. Infrared spectroscopy and thermal gravimetry were performed to evaluate the graphene oxide synthesis, and Raman spectroscopy was also performed to investigate the structural defects on graphene sheets. At first glance, based on the interphase region theory, it is expected that by increasing the oxidation rate of graphene nanosheets, the electrical conductivity of polymeric coatings will increase, and the percolation threshold will decrease. On the other hand, due to increased oxidation, the structural defect on graphene nanosheets increases, and the conductivity of the coatings is expected to decrease. Due to the opposite effect of the two factors mentioned above, the effectiveness of nanocomposite samples was studied, and the impressment of each factor was investigated in this project.
    Keywords: Interphase Region, Graphene nanosheets, Waterborne Epoxy Resin, Electrical conductivity
  • زهرا رنجبر، ابراهیم محمدی گل تپه*، سیده معصومه زمانی، مجید پدرام، محمدابراهیم فراشیانی
    امروزه در جنگل شناسی همگام با طبیعت، حفظ تنوع زیستی با تاکید بر حفاظت از جنگل ها به عنوان یک منبع با ذخایر ژنتیکی ارزشمند، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. خشکه دار به عنوان یک زیستگاه، مهمترین عامل در تنوع و فراوانی قارچ های ساپروکسیلیک در اکوسیستم های جنگلی است. بهره برداری های بی رویه و برنامه های مدیریتی که در جنگل ها اعمال می شوند، حجم و تنوع خشکه دارها را با کاهش قابل توجهی مواجه کرده اند، این موضوع، تنوع و فراوانی قارچ های ساپروکسیلیک را در معرض خطرات جدی قرار داده است. در این مطالعه، 29 گونه قارچ ساپروکسیلیک متعلق به 15 خانواده از شاخه بازیدیومایکوتا از جنگل اسالم استان گیلان در شمال ایران جمع آوری شد. شناسایی گونه ها با بررسی خصوصیات میکروسکوپی و ماکروسکوپی آنها و با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر انجام شد. طبق نتایج این پژوهش، خانواده Polyporaceae و گونهversicolor  Trametes به ترتیب با 31 درصد و 4/18 درصد بیشترین فراوانی را در بین سایر خانوداه ها و گونه های جمع آوری شده به خود اختصاص داد. همچنین در این مطالعه، به اهمیت قارچ های ساپروکسیلیک، معرفی خشکه دار به عنوان زیستگاه و عوامل کلیدی دخیل در تنوع این قارچ ها در اکوسیستم های جنگلی پرداخته شده است.
    کلید واژگان: بازیدیومایکوتا, تنوع زیستی, جنگل شناسی همگام با طبیعت, خشکه دار, قارچ های ساپروکسیلیک, جنگل اسالم
    Z. Ranjbar, E. Mohammadi Goltapeh *, S. M. Zamani, M. Pedram, M. E. Farashiani
    Today, in near-to-nature forestry, biodiversity conservation, with emphasis on forests conservation, as a valuable genetic resource, has received much attention. Deadwood, as a habitat, plays a key role in diversity and abundance of saproxylic fungi in forest ecosystems. The uncontrolled exploitation, and the management programs applied in forests, have significantly reduced the deadwood volumes and diversity, jeopardizing diversity and abundance of saproxylic fungi. In this study, 29 saproxylic fungal species belonging to 15 families from the phylum Basidiomycota were collected from Asalem forest, Guilan province, northern Iran. The recovered species were identified based upon their morphological characters, using available identification keys. The results showed that the family Polyporaceae (31%) and the species Trametes versicolor (18.4%) have the highest abundance between other families and identified species, respectively. The importance of saproxylic fungi, introduction of deadwood, as a habitat and a key factor in biodiversity of saproxylic fungi in forest ecosystems, have also been discussed.
    Keywords: Basidiomycota, Biodiversity, Deadwood, near-to-nature forestry, saproxylic fungi, Asalem forests
  • زهرا رنجبر، کیوان ملانوروزی*، الهه عرب عامری، معصومه شجاعی، افخم دانشفر

    تعادل عنصری حیاتی در کودکان فلج مغزی می باشد و انتخاب راهکارهای تمرینی موثر در نیل به آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. به منظور بررسی تعادل کودکان فلج مغزی از روش مداخله تمرینی فعالیت بدنی و واقعیت مجازی استفاده شد. از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و آزمون تعقیبی بر روی 15 کودک فلج مغزی اسپاستیک (همی پالژی) (12-6 سال) از مدرسه استثنایی گلها در شیراز استفاده شد. نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه تجربی؛ فعالیت بدنی (5 نفر) با برنامه تمرینات ایروبیک، مهارتهای تعادل، مهارتهای توپی و واقعیت مجازی با برنامه باز های واقعیت مجازی با سیستم ایکس باکس کینکت (5 نفر) و گروه کنترل معاف از مداخلات تمرینی (5 نفر) تقسیم شدند. مداخلات تمرینی در گروه های تجربی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته انجام شد. به منظور ارزیابی تعادل از مقیاس تعادل کارکردی کودکان در مراحل پیش آزمون (دو هفته قبل و یک روز قبل از مداخله)، پس آزمون (یک روز پس از اتمام مداخله) و آزمون تعقیبی (4 هفته بعد از پس آزمون) استفاده شد. از آزمون تحلیل کوواریانس یک-طرفه آنکوا (ANCOVA) و آزمون تعقیبی بونفرونی در تحلیل آماری استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. از نظر آماری بهبود معناداری در تعادل کودکان در گروه های تجربی نسبت به کنترل و برتری واقعیت مجازی نسبت به گروه فعالیت بدنی گزارش شد. در نتیجه واقعیت مجازی به عنوان مداخله تمرینی برتر، در بهبود تعادل کودکان فلج مغزی موثر می باشد.

    کلید واژگان: فعالیت بدنی, فلج مغزی, همی پالژی اسپاستیک, مقیاس تعادل کارکردی کودکان, تعادل
    Zahra Ranjbar, Keyvan Molla Noroozi *, Elahe Arabameri, Masoumeh Shojaei, Afkham Daneshfar

    Balance is a vital element in children with cerebral palsy and it is important to choose effective exercise strategies to achieve it. In order to investigate the balance of children with cerebral palsy, physical activity and virtual reality intervention were used. The pre-test post-test design with control group and follow-up test on 15 children with spastic cerebral palsy (hemiplegia) (6-12 years) from Golha Special School in Shiraz was used. Samples were randomly divided into two experimental groups: physical activity (n = 5) with aerobic exercise program, balance skills, ball skills and virtual reality using Xbox kinetic system program (n = 5) and control group with no intervention exercises (n = 5). Experimental interventions were performed in experimental groups for 8 weeks, 3 sessions per week. In order to assess balance, Pediatric Balance Scale of children was used in pre-test (two weeks before and one day before intervention), post-test (one day after intervention) and post-test (4 weeks after the post-test). One-way ANCOVA and Bonferroni post hoc tests were used for statistical analysis and the significance level was considered 0.05 at 0.05. There was a statistically significant improvement in the balance of children in the experimental groups compared to the control and virtual reality superiority to the physical activity group. As a result, virtual reality, as a superior exercise intervention, is effective in improving the balance of children with cerebral palsy.

    Keywords: Physical Activity, cerebral palsy, spastic hemiplegia, Child Functional Balance Scale, Balance
  • امنه گرامی*، سیده نرگس یوسفی، فریده خرمی حقیقی، زهرا رنجبر

    توجه به مسیولیت اجتماعی شرکت به بخش جدایی ناپذذیر کسب وکار تبدیل شده است ؛زیرا همه شرکتها خواسته یا ناخواسته بامحیط اجتماعی خود ارتباط دارند وبقای آنها دربلندمدت اجتماعی است در گرو توجه به مسایل اجتماعی است. بنابراین،شرکتها علاوه برایفای مسیولیت اقتصادی خود در قالب پرداخت مالیات در برابر مسیولیت اجتماعی نیز مسیولیت دارند. درماندگی مالی و ورشکستگی شرکتها به هدر رفتن منابع و عدم به رهگیری از فرصتهای سرمایه گذاری منجر می شودکارکرد درونی مسیولیت اجتماعی و مالکیت نهادی می تواند منجر به بهبود جایگاه شرکت، افزایش بازدهی، سودآوری، ارزشمندی و بقای بلندمدت شرکت ها شوند. با افشای مسیولیت اجتماعی، می توان حمایت مادی و غیر مادی سرمایه گذاران نهادی را توسط شرکت ها به دست اورد. آمار توصیفی متغیرهای مورد آزمون که شامل برخی شاخص های مرکزی و پراکندگی می باشد که برای نمونه ای متشکل از 575 شرکت، سال مشاهده طی سال های 1392 تا 1399 را نشان می دهد. نتیایج تحقیق نشان می دهد که رابطه بین مسیولیت اجتماعی شرکت و درماندگی مالی منفی و معنادار می باشد ، بین سهامداران نهادی در هییت مدیره اند (مالکیت نهادی) و درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنادار وجود دارد.و بین میزان سهامداران نهادی که مالک شرکت اند (مالکیت مدیریتی) بر درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنادار وجود دارد.

    کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی, ریسک درماندگی مالی, سهامداران نهادی
    Amaneh Gerami *, Seyede Narges Yosefi, Farideh Khorami Haghighi, Zahra Ranjbar

    Paying attention to the social responsibility of the company has become an inseparable part of the business, because all companies are related to their social environment whether they want it or not, and their long-term social survival depends on paying attention to social issues. Therefore, in addition to their economic responsibility, companies are also responsible for social responsibility in the form of paying taxes. Financial helplessness and bankruptcy of companies leads to waste of resources and failure to intercept investment opportunities.The internal function of social responsibility and institutional ownership can lead to the improvement of the company's position, increase in efficiency, profitability, value and long-term survival of companies. By disclosing social responsibility, companies can obtain material and non-material support from institutional investors. Descriptive statistics of the tested variables, which includes some centrality and dispersion indicators, which shows the observation year between 1392 and 1399 for a sample of 575 companies. The results of the research show that the relationship between corporate social responsibility and financial distress is negative and significant, there is a significant relationship between institutional shareholders on the board of directors (institutional ownership) and the financial distress of companies listed on the Tehran Stock Exchange. And between the amount of institutional shareholders who own companies (managerial ownership) has a significant relationship with the financial distress of companies admitted to the Tehran Stock Exchange.

    Keywords: social responsibility, risk of financial helplessness, institutional shareholders
  • زهرا رنجبر، مالک میرهاشمی*، ابوطالب سعادتی شامیر، رزیتا فخیمی فرهادی
    سابقه و هدف

    پژوهش حاضر تدوین و اعتبار سنجی بسته آموزشی توانمندی منش و اثربخشی بر مهارت ابراز وجود نوجوانان بود.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نخست، تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی به انجام رسید. با مشخص شدن اهداف، محتوای مناسب برای هر توانمندی تهیه و در نهایت پس از اعمال نظر متخصصان، بسته آموزشی تدوین گردید. میزان شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) برای تمامی هدف ها در پروتکل آموزشی بالا بود. بسته آموزشی توانمندی منش در قالب دوازده جلسه هفتاد دقیقه ای تدوین شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول بود که در سال تحصیلی 1400-1399 در مدارس شهر تهران مشغول تحصیل بودند. دانش آموزان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ابراز وجود پاسخ دادند. از میان آنها تعداد 30 دانش آموز که ابراز وجود آنها یک انحراف پایین تر از میانگین قرار داشتند، به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گنجانده شدند. برای سنجش ابراز وجود از پرسشنامه ابراز وجود گمبریل و ریچی (1975) استفاده شد. 

    یافته ها

     نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) نشان داد که میانگین نمرات پس ازمون در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بالاتر بوده است.

    نتیجه گیری

    بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی توانمندی منش تدوین شده در افزایش ابراز وجود نوجوانان نقش موثری داشت.

    کلید واژگان: اعتبار سنجی, بسته آموزشی, توانمندهای منش, ابراز وجود, نوجوانان
    Zahra Ranjbar, Malek Mirhashemi*, Abotaleb Seadatishamir, Rozita Fakhimi Farhadi
    Background

    The present study was to prepare and validate character strength training package and effectiveness on assertiveness skills of adolescents.

    Materials and methods

    This was a quasi-experimental study with a pretest-posttest design with a control group. First, the training package was prepared and validated. Once the goals were identified, appropriate content was prepared for each strength. Finally, after applying the opinion of experts, a training package was developed. Content validity index (CVI) and content validity ratio (CVR) were high for all objectives in the training protocol. Character Strength training package in the form of 12 sessions compiled 70 minutes. The statistical population included female high school students who were studying in schools in Tehran in the academic year 2020-2021. Students were selected by available sampling method and answered the assertiveness questionnaire. Among them, 30 students whose expression was a deviation below average were randomly assigned to the experimental group (n = 15) and the control group (n = 15). The Gambrill and Ritchie (1975) Expression Questionnaire was used to assess assertiveness.

    Results

    The results of univariate analysis of covariance (ANCOVA) showed that the mean post-test scores in the experimental group were higher than the control group.

    Conclusion

    Based our findings, it can be concluded that the prepared character strength training package had an effective role in increasing adolescents' assertiveness

    Keywords: Validation, Training package, Character strength, Assertiveness, Adolescents
  • زهرا رنجبر، حسین مهتدی*، خداداد بحری

    معناشناسی مطالعه علمی معناست که یکی از زیر شاخه های علم زبان شناسی است و شامل رویکرد های شناختی، تاریخی، توصیفی و... می باشد. رویکرد توصیفی این علم که مقصود ماست خود شامل هم نشینی و جانشینی است که توجه ما در پژوهش پیش رو بر روی قسمت هم نشینی این علم است و سعی داریم از طریق رابطه هم نشینی به ارتباط بین واژه زکاه و سایر مشتقات آن با هم نشین های آن بپردازیم و با توجه به این ارتباط، به دلیل تاکید زیاد خداوند از بین همه دستورات خود، بر روی مسیله زکات که یکی از فروعات دین است، پی ببریم. آنچه بر اهمیت انجام این پژوهش می افزاید این است که واژه زکاه به همراه مشتقات آن 59 بار در قرآن کریم ذکر شده است و قطعا در کتابی چون قرآن که همه چیز در جایگاه خود بیان شده است تکرار این واژه بدون دلیل نمی باشد. یافته های پژوهش بیانگر این است که واژه زکاه با واژه هایی مانند صلاه، ولی، اطیعوا الله و اطیعو الرسول، تاب، آمن، دون الخوف و الحزن، بر، متقون، جاهد و حنان و مشتقات آن نیز با یوذن، عض البصر و حفظ الفرج هم نشین شده است، در این میان واژه صلاه بیشترین بسامد هم نشینی را با زکات دارد و دلیل این امر این است که خداوند قصد دارد به مسلمانان جایگاه و ارزش این دو فروع دین را برساند و گویی شرط قبولی بقیه اعمال مسلمانان را این دو عمل می داند بعد از آن اطیعوا الله و اطیعو الرسول و تاب و آمن با واژه زکاه پربسامدترین هم نشین ها هستند.

    کلید واژگان: قرآن کریم, معناشناسی, هم نشینی, زکاه
    Zahra Ranjbar, HOSSEIN MOHTADI *, Kodadad Bahri

    Semantics Scientific study is a meaning that is one of the sub-branches of linguistics and includes cognitive, historical, descriptive and .... approaches. The descriptive approach of this science, which we mean, includes companionship and substitution. Our attention in the present research is on the companionship part of this science, and we try to deal with the relationship between the word Zakat and its derivatives with its companions through the companionship relationship. In this regard, let us understand the issue of Zakat, which is one of the branches of religion, due to the great emphasis of God among all our commands. What adds to the importance of this research is that the word Zakat with its derivatives is mentioned 59 times in the Holy Qur'an, and certainly in a book like the Qur'an, where everything is stated in its place, the repetition of this word is not without reason. Findings of the study indicate that the word Zakat is associated with words such as Salah, Wali, Obedience to God and Obedience to the Messenger, Tab, Amen, Don al-Khuf and Al-Hazn, Barr, Muttaqoon, Jahed and Hanan and its derivatives with permission, Az Al-Basr and Hafiz Al-Faraj. In the meantime, the word "Salah" has the highest frequency of associating with Zakat, and the reason for this is that God intends to convey to Muslims the status and value of these two branches of religion, as if he considers the condition for accepting the rest of the actions of Muslims after these two acts.

    Keywords: Holy Quran, semantics, companionship, Zakat
  • مریم زاهد، آزیتا آزاد، جنان قپانچی*، زهرا رنجبر، پگاه منصورابادی، نازبانو فرپور، زهرا منصوری
    زمینه و هدف

    بزاق یکی از مهم ترین مایعات بدن است، کمبود این مایع پیامدهای زیادی برای بیمار دارد.  لذا هدف از این مطالعه  تعیین و بررسی شیوع خشکی دهان(زروستومیا) و کاهش ترشح بزاق در افراد فاقد مشکلات دهان و دندان در شهر شیراز بود.
     

    روش بررسی

     در این مطالعه توصیفی مقطعی که در سال 1397 در دانشکده دندانپزشکی شیراز انجام شد. 450 نمونه از بین همراهان بالای 18 سال بیماران مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی شیراز انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه فاکس برای ارزیابی ذهنی خشکی دهان(زروستومیا) و مقیاس خود ارزیابی زونگ برای ارزیابی افسردگی استفاده شد. برای ارزیابی میزان بزاق تحریک شده و بدون تحریک(خشکی دهانی عینی یا هایپوسالیواسیون) از روش تف کردن استفاده شد. هنگامی که میزان بزاق کمتر از 1/0 گرم در دقیقه بود، خشکی دهانی عینی تحریکی و هنگامی که میزان بزاق کمتر از 7/0 گرم در دقیقه بود، خشکی دهانی عینی بدون تحریک در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند. 

    یافته ها

    در این مطالعه، 399 بیمار(118 مرد، 280 زن) مورد بررسی قرار گرفتند، 46 درصد نفر از جمعیت، خشکی دهان ذهنی(زروستومیا)  یافت شد. با این وجود، 5/18 درصد خشکی دهانی عینی بدون تحریک و 3/12 درصد خشکی دهانی عینی تحریک شده داشتند. بیماران 30 تا 45 ساله در مقایسه با سایر گروه های سنی بیشتر از خشکی ذهنی و عینی دهان رنج می بردند(048/0=p و 032/0=p). افسردگی، استفاده از داروهای ضدفشار خون بالا و ضددیابت و سطح پایین تحصیلات به طور معنی داری با خشکی دهانی عینی ارتباط داشت(01/0p<، 01/0p< و 038/=p). 

    نتیجه گیری

    خشکی دهان ذهنی می تواند فارغ از خشکی دهان عینی اتفاق بیافتد. هم چنین، خشکی دهان به عنوان یک علامت عینی و ذهنی نه تنها در افراد مسن، بلکه در جوانان نیز می توانند دیده شود. پزشکان و دندانپزشکان باید با عوامل ایجاد کننده این عارضه مانند؛ افسردگی، داروها و سطح تحصیلات به عنوان یک وضعیت ناتوان کننده و مخرب  که بر همه رده های سنی تاثیر می گذارد، آشنا باشند.

    کلید واژگان: افسردگی, تحصیلات, خشکی دهانی عینی, خشکی دهان ذهنی
    M Zahed, A Azad, J Qapanchi*, Z Ranjbar, P Mansourabadi, N Farpour, Z Mansouri
    Background & aim

    Saliva is one of the most important body fluids. The lack of this fluid has many outcomes for the patient. The aim of the present study was to detect objective and subjective dry mouth in individuals with no oro-dental complications in Shiraz, Iran and compare these factors to depression level, medication intake and level of education. 

    Methods

    In the present descriptive cross-sectional study conducted at Shiraz Dental School in 2018, 450 samples were selected from the Patients' companions referred to Shiraz Dental School over 18 years. In the present study, the Fox questionnaire was used to mentally assess dry mouth (zerostomia) and the Zong self-assessment scale was used to assess depression. Spitting method was used to evaluate the amount of stimulated and unstimulated saliva (objective dry mouth or hyposalivation). When saliva was less than 0.1 g/min, objective dry mouth was stimulated and when saliva was less than 0.7g/min, objective dry mouth was considered non-irritating. Data were analyzed using SPSS software and chi-square test.

    Results

    In the present study, 399 patients (118 males, 280 females) were studied. Dry mouth (zerostomia) was found in 46% of the population. However, 18.5% had non-stimulated objective dry mouth and 12.3% had objectively stimulated dry mouth. Patients aged 30 to 45 years suffered more from mental and objective dry mouth compared to other age groups (p=0.048 and p=0.032). Depression, use of antihypertensive and antidiabetic drugs and low level of education were significantly associated with objective dry mouth (p<0.01, p<0.01 and p=0.038).

    Conclusion

    Mental dry mouth can occur apart from objective dry mouth. Correspondingly, dry mouth as an objective and mental symptom can be seen not only in the elderly but similarly in the young peoples. Physicians and dentists must deal with the factors that cause this complication, such as; depression, medications, and education levels as a disabling and destructive condition that affects all age groups.

    Keywords: Depression, Education, Objective dry mouth, Mental dry mouth
  • زهرا رنجبر، علیرضا منظری توکلی*، امان الله سلطانی، نجمه حاجی پور
    هدف

    در این پژوهش اثربخشی درمان شناختی رفتاری با رویکرد اسلامی بر اضطراب اجتماعی دانش ‏آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهر کرمان در سال تحصیلی 1399-1398 مورد بررسی قرار گرفت.

    روش

    روش تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی و کمی) بود. بخش اول پژوهش (تهیه بسته مداخله ای  شناختی رفتاری با رویکرد اسلامی) به روش کیفی و با استفاده از تحلیل گزاره های دینی انجام شد. جهت بررسی روایی محتوایی بسته از کارشناسان مذهبی در خواست شد در دو زمینه صحت برداشت های روایی توسط پژوهشگران و مطابقت فنون پیشنهادی بسته شناختی رفتاری اسلامی با اهداف هر جلسه نظر دهند. بخش کمی، از نوع نیمه آزمایشی شامل دو گروه شناختی رفتاری با رویکرد اسلامی و گروه گواه بود. از بین افرادی که در سال 99-98 با شکایت اضطراب اجتماعی به مرکز مشاوره آموزش و پرورش کرمان مراجعه کرده بودند، 36 نفر به روش نمونه گیری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفته و با بهره گیری از گمارش تصادفی 18 نفر در هر گروه بررسی شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و همکاران (2000) بود. تجزیه و تحلیل داده ‏ها با روش آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس تک متغیره و توسط نرم افزار SPSS22 انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری با رویکرد اسلامی به طور معنی‏ داری موجب کاهش اضطراب اجتماعی دانش‏آموزان شد (001/0> P).

    نتیجه گیری

    بر این اساس می‏توان پیشنهاد کرد که از این درمان در جهت کاهش اضطراب اجتماعی دانش ‏آموزان  استفاده شود.

    کلید واژگان: درمان شناختی رفتاری, اسلام, اضطراب اجتماعی, دانش آموزان
    Zahra Ranjbar, Alireza Manzaritavakkoli*, Amanollah Soltani, Najmeh Hajipoor
    Objectives

    In this study, the effectiveness of cognitive-behavioral therapy with Islamic approach on social anxiety of the first and second period high school female students in the 2019-2020 school year was investigated.

    Method

    The research method was a mixed one (qualitative and quantitative). The first part of the research (preparation of a cognitive-behavioral package with an Islamic approach) was performed qualitatively using the analysis of religious propositions. To investigate the validity of the package, some religious experts were asked to give comments on rightness of traditional readings by scholars and the accordance of the suggested techniques in the Islamic cognitive-behavioral package with the objectives of each session. The quantitative part was of quasi-experimental type consisted of two cognitive-behavioral groups with an Islamic approach and a control group. Among those who referred to the Education Counseling center in Kerman city with a complaint of social anxiety, 36 persons were studied by available sampling method, and 18 subjects were randomly assigned to each group. The data collection tool was the social panic questionnaire of Connor et al (2000). Data analysis was performed using descriptive statistics, univariate analysis of covariance and SPSS-22 software.

    Findings

    The findings showed that cognitive-behavioral therapy with Islamic approach significantly reduces students’ social anxiety (P<0/001).

    Conclusion

    Based on this study, it can be suggested that this treatment be used to reduce students’ social anxiety.

    Keywords: cognitive-behavioral therapy, Islam, Social anxiety, Students
  • شادی منتظری، زهرا رنجبر*، سعید رستگار

    در این پژوهش سعی شده که ارتباط بین چسبندگی پوشش به زیرآیند (در دوره‌های خشک و تر) با تغییرات رفتار حفاظتی آن بررسی گردد. برای تحلیل این رفتار از خواص ویسکوالاستیک پوشش‌ها استفاده شده است. برای این منظور از یک نوع پوشش اپوکسی (Araldite GY 783) که با مخلوطی از دو نوع سخت کننده ی متفاوت (سیکلوآلیفاتیک پلی آمین و پلی اتر پلی آمین) بعنوان عامل پخت در 4 درصد اختلاط متفاوت (80-20 و 50-50 و 30-70 و 10-90) استفاده شده است. پوشش‌ها بر سطح زیرآیند فولاد نرم اعمال شده و در دستگاه کابین رطوبت به مدت 300 روز در معرض رطوبت و دمای 40 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. در فواصل زمانی مشخص آزمون چسبندگی (درحالت تر و پس از خشک شدن) انجام شد. خواص ویسکوالاستیک پوشش ها، تراوایی نسبت به بخار آب، چسبندگی در حالت تر و بازیابی چسبندگی نمونه‌ها با نتایج حاصل از آزمون طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی مقایسه گردید و تاثیر عوامل مختلف بر رفتار حفاظتی پوشش بررسی شد. نتایج نشان داد که نمونه ی 80-20 که رفتار حفاظتی مناسبی در ابتدای دوره دارد (|Z| =1010 Ω cm2) و مدول الاستیک بالاتر (MPa 1275) و تراوایی کم تری نسبت به سایر نمونه‌ها (gr/m2hr 308/0) دارد بر خلاف انتظار، رفتار حفاظتی خود را طی زمان از دست می دهد در حالی که نمونه ی 10-90 با مدول الاستیک پایین تر (MPa 465) و تراوایی بالاتر (gr/m2hr 59/2) که در ابتدا رفتار حفاظتی متوسطی (|Z| =107 Ω cm2) دارد در در طول زمان رطوبت دهی، رفتار حفاظتی خود را حفظ می کند. داده‌های مربوط به تعیین مدار معادل نمونه‌ها نشان داد که مقاومت انتقال بار در مدت رطوبت دهی، در نمونه ی 80-20، 4 مرتبه ی 10تایی کمتر شد ولی این مقاومت در نمونه ی 10-90 و در همان زمان فقط 1 مرتبه ی 10 تایی کاهش یافت. علاوه بر آن افزایش ظرفیت خازنی لایه ی دوگانه در نمونه-ی 10-90، 10 برابر شد در حالیکه این افزایش در مورد نمونه ی 80-20، 103 برابر بود. این نتایج نشان داد که افت خواص حفاظتی در نمونه‌های مورد آزمون در زمان رطوبت دهی از تراوایی پوشش‌ها تابعیت نمی کند و تنها در زمان اولیه تابع تراوایی می باشد. اما نتایج حاصل از آزمون چسبندگی افت شدید چسبندگی برای نمونه ی 80-20 و دوام چسبندگی برای نمونه ی 10-90 را نشان داد که بیانگر ارتباط مستقیم رفتار حفاظتی پوشش با دوام چسبندگی آن می باشد.

    کلید واژگان: پوشش محافظ خوردگی, EIS, دوام چسبندگی, پوشش اپوکسی, مدار معادل
    Sh. Montazeri, Z. Ranjbar*, Saeed Rategar

    Organic coatings are the single most widely applied materials to protect metallic substrates against corrosion. Therefore, coating researchers need to understand how a coating can guarantee protective performance during service life. This study it is tried to find how adhesion durability can affect the protective performance of a coating. An epoxy resin (Araldite GY 783) was cured with a mixture of two types of hardeners (a polyether polyamine and a cycloaliphatic polyamine) in four different mixing ratios (i.e. 20–80, 50–50, 70–30, 90–10) to achieve various adhesion behaviors, water permeability, and viscoelastic properties. Samples were exposed to humidity in the testing chamber for 300 days and adhesion was measured at wet and dry conditions over time. After drying, adhesion loss and recovery were evaluated by a pull-off test. The electrochemical behavior of coatings was studied by electrochemical impedance spectroscopy (EIS). A series of impedance spectra of coatings during exposure to humidity were recorded and their protective properties were compared. The results showed a correlation between protective properties and viscoelastic behavior of coatings. It was found that a sample with a cycloaliphatic hardener has a higher elastic modulus (1275 MPa) and a sample with a polyether polyamine hardener has a lower elastic modulus (465 MPa). Additionally, it was found that a sample with excellent initial protective properties (|Z| =1010 Ω cm2), higher elastic modulus, and low initial water permeability (0.308 g/m2hr) may quickly fail because of the adhesion failure after wet cycles.

    Keywords: Protective coatings, Adhesion durability, EIS, Epoxy coatings, Equivalent electric circuits, Breakpoint frequency
  • حسین مهتدی*، زهرا رنجبر
    سبک شناسی علمی است که با بررسی توصیف ها و تحلیل ها به جنبه های ادبی موجود در یک متن می رسد و معانی و مفاهیم یک متن ادبی را به طور واضح و روشن به خواننده انتقال می دهد. قرآن کریم، که یک معجزه الهی است، به عنوان یک متن ادبی به خصوص در سال های اخیر مورد توجه سبک شناسان قرار گرفته است. این مقاله به دنبال آن است که با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از دانش سبک شناسی، سوره نجم را در سه سطح آوایی و ترکیبی و بلاغی مورد بررسی قرار دهد تا از این طریق به جنبه های ادبی و معنایی سوره پی ببرد. در سوره نجم در سطح آوایی با به کار گیری سجع سبب آهنگین بودن سوره و جذب مخاطب به این سوره می شود. در سطح ترکیبی با به کار بردن جملاتی مانند تقدیم و تاخیر ها خط بطلانی بر روی باور‎ ها و عقاید مشرکان می کشد. در سطح بلاغی نیز با به کار گیری اسلوب حصر مالکیت خداوند و اینکه همه چیز به اجازه خداوند است، اشاره می کند.
    کلید واژگان: قرآن کریم, سبک شناسی, سطح آوایی, سطح ترکیبی, سطح بلاغی
    HOSSEIN MOHTADI *, Zahra Ranjbar
    Holy Quran, stylistics, phonetic level, compound level, rhetorical level Stylistics is a science that, by examining descriptions and analyzes, reaches the literary aspects of a text and conveys the meanings and concepts of a literary text clearly to the reader. The Holy Quran, which is a divine miracle, has come to the attention of stylists as a literary text, especially in recent years. This article seeks to study Surah An-Najm in three levels of phonetics, composition, and rhetoric using a descriptive-analytical method and using the knowledge of stylistics in order to understand the literary and semantic aspects of the Surah. In Surah An-Najm, at the phonetic level, by using rhyme, it causes the surah to be melodic and attracts the audience to this surah. At the compound level, he draws a line at the pagans' beliefs and beliefs by using phrases such as offerings and delays. At the rhetorical level, he uses the method of limiting God's ownership and that everything is by God's permission.
    Keywords: Holy Quran, stylistics, Phonetic Level, compound level, rhetorical level
  • شادی منتظری*، زهرا رنجبر، سعید رستگار
    در این پژوهش سعی شده است که تاثیر خواص ویسکوالاستیک و شاخصه های ریولوژیکی پوشش های اپوکسی بر رفتار حفاظتی آنها بررسی شود.برای رسیدن به پوشش هایی با رفتار ویسکوالاستیک متفاوت از یک نوع رزین اپوکسی و چهار نوع سخت کننده ی پلی آمینی، پلی آمیدوآمینی، پلی اتر پلی آمینی و سیکلوآلیفاتیک پلی آمینی استفاده گردید. چسبندگی اولیه ی پوشش ها به زیرآیند در ابتدا و پس از قرارگیری در محفظه ی رطوبت در فواصل زمانی معین اندازه گیری و میزان افت و بازیابی چسبندگی طی زمان بررسی شد. تغییرات رفتار حفاظتی در طول زمان رطوبت-دهی با دستگاه EIS تحلیل گردید. نتایج نشان داد که نمونه هایی که دارای مدول الاستیک بالاتری بودند افت چسبندگی بیشتری در دوره های خشک و تر نشان دادند. تغییر شکل برگشت ناپذیر در آزمون خزش با دوام چسبندگی رابطه ی مستقیمی نشان داد. سپس رفتار ویسکوالاستیک در آزمون خزش مدل شد و برای اولین بار مولفه های ریولوژیکی سهم ویسکوز و الاستیک برای هر نمونه استخراج گردید. نتایج نشان داد که دوام چسبندگی در دوره های رطوبتی، با بالا رفتن سهم ویسکوز در رفتار ویسکوالاستیک کاهش می یابد. تحلیل نمودارهای باد و زاویه ی فاز در آزمون امپدانس الکتروشیمیایی نشان داد که پوششی که در ابتدا خواص سدگری و حفاظتی بسیار خوبی دارد به دلیل نقص در چسبندگی دچار افت خواص حفاظتی می شود. آزمون تراوایی نشان داد که پوششی که جذب آب و تراوایی بالاتری دارد بر خلاف انتظار رفتار حفاظتی خود را حفظ خواهد کرد و دلیل این امر دوام چسبندگی می باشد که تابع شاخصه های ریولوژیکی پوشش می باشد.
    کلید واژگان: آزمون خزش و بازیابی, رفتار حفاظتی, پوشش اپوکسی, مدلسازی خزش, پارامترهای رئولوژیکی
    Shadi Montazeri *, Zahra Ranjbar, Saeed Rastegar
    Investigation of rheological parameters on the protective performance of an epoxy coating through wet and dry cycles has been studied using creep-recovery modeling. For this purpose, an epoxy resin was cured with four types of hardeners (Polyamine-based, Polyamidoamine-based, Polyether polyamine-based, and Cycloaliphatic Polyamine-based hardener) to achieve various adhesion behaviors and viscoelastic properties. The storage modulus, viscoelastic creep-recovery, permeability, electrochemical parameters, and glass transition temperature were determined. Samples were exposed to humidity chamber and adhesion was measured at wet and dry conditions over time. After drying, adhesion loss and recovery were evaluated by the pull-off test. The electrochemical behavior of coatings was studied by electrochemical impedance spectroscopy (EIS). It was found that the higher the elastic module, the more the adhesion loss. Recovery of adhesion after wet and dry cycles correlated with the reversible element of creep and recovery data. After that, creep recovery data were modeled and for the first time, two rheological parameters (viscose ratio and the elastic ratio of the viscoelastic behavior) were defined for predicting adhesion durability. A coating with a higher viscose property in creep recovery behavior shows week adhesion recovery . It may referred to irreversible strain in a coating that cannot be recovered after the elimination of stress. Additionally, it was found that a sample with excellent initial protective properties, higher elastic modulus, and low initial water permeability may quickly fail because of the adhesion failure after wet cycles.
    Keywords: Rheological parameters, Creep-recovery modeling, Protective performance, Epoxy Coating
  • زهرا رنجبر، علیرضا منظری توکلی*، امان الله سلطانی، نجمه حاجی پور
    زمینه و هدف

     باتوجه به شیوع فراوان اختلال‏های اضطراب اجتماعی و پرخاشگری و پیامدهای این اختلال‏ها بر کیفیت زندگی اجتماعی مبتلایان، درمان‏های روان شناختی در این حوزه رو به گسترش است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی و پرخاشگری دانش‏آموزان دختر مقاطع اول و دوم متوسطه انجام شد.

    روش بررسی

    روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را دانش‏آموزان دختر مقاطع متوسطه اول و دوم شهر کرمان در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدف مند بود و 36 نفر واجد شرایط داوطلب، در گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه هجده نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه دوساعته (دو بار در هفته) آموزش ذهن آگاهی براساس مدل‏های درمانی کوکووسکی و همکاران (2015) دریافت کرد؛ ولی برای گروه گواه آموزشی ارایه نشد. پرسشنامه هراس اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) و پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992) قبل و بعد از اجرای آموزش در هر دو گرو ه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS نسخه 20 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0٫05 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از حذف اثر پیش آزمون تفاوت معناداری در اضطراب اجتماعی و پرخاشگری بین گروه گواه و گروه آزمایش در پس آزمون وجود داشت (0٫001>p). اندازه اثر برای متغیر اضطراب اجتماعی 0٫38 و برای متغیر پرخاشگری 0٫14 بود.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های این پژوهش، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب اجتماعی و کاهش پرخاشگری دانش آموزان اثر دارد.

    کلید واژگان: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی, اضطراب اجتماعی, پرخاشگری
    Zahra Ranjbar, Alireza Manzari Tavakoli*, Amanollah Soltani, Najmeh Hajipour
    Background & Objectives

    Anxiety and aggression, as the indicators of non–adjustment, can present adverse effects, such as impaired functioning and health conditions. Social anxiety disorder is a pervasive condition in which an individual experiences severe fear in the company of others or when functioning in front of them. There exists a high prevalence and destructive consequences of such disorders concerning social functioning, education, and interpersonal relationships. Extensive investment has been performed in therapeutic interventions. One of these interventions that have received the most scientific support is Mindfulness–Based Cognitive Therapy (MBCT). Recently, due to the high prevalence of social anxiety disorders and aggression and the consequences of these conditions on the quality of social life of patients, psychological therapies are expanding in this area. Accordingly, this study aimed to evaluate the effects of MBCT on social anxiety and aggression in first– and second–grade female students.

    Methods

    This was a quasi–experimental study with a pretest–posttest and a control group design. The study population included all first– and second–grade high–school females in Kerman City, Iran, in the academic year of 2019–2020 who were referred to the counseling center of the General Directorate of Education (Department of Education) due to psychological problems. The sample size was selected based on the research type. Accordingly, 36 individuals were selected as the research sample by random sampling method and assigned to the experimental and control groups (n=18/group). For gathering data in pretest and posttest phases, we used the Social Phobia Inventory (Connor et al., 2000) and the Aggression Questionnaire (Bass & Perry, 1992). The experimental group received 8 two–hour sessions (twice a week) of MBCT as per Kocovski et al.’s package (2015). Descriptive statistics, such as mean and standard deviation and inferential statistics, including Analysis of Covariance (ANCOVA) were used to analyze the obtained data in SPSS. The significance level of the tests was considered 0.05.  

    Results

    The ANCOVA results indicated that after removing the pretest effects, there was a significant difference in social anxiety and aggression between the control and experimental groups in the posttest step (p<0.001). The relevant effect size was measured as 0.38 and 0.14 for social anxiety and aggression, respectively.

    Conclusion

    According to the research results, MBCT reduced social anxiety and aggression in the examined students. Thus, psychologists and counselors can use this technique to reduce students' psychological problems.

    Keywords: Mindfulness–Based cognitive therapy, Social anxiety, Aggression
  • محسن محمد رائی نایینی*، مجتبی جلیلی، زهرا رنجبر

    در سال های اخیر، الکترونیک چاپی، از هر دو بعد پژوهشی و تجاری مورد توجه گسترده ای قرار گرفته است. این توجه از آن جهت بوده است که با بهره گیری از الکترونیک چاپی، می توان قطعات الکترونیکی را در مقیاس گسترده، قیمت پایین، بر روی بسترهای گوناگون و حتی با قابلیت انعطاف پذیری تولید نمود. جز عملگر اصلی در جوهرهای الکترونیک چاپی، نانوذرات رسانای موجود در آنها است. از میان انواع ساختارهای رسانا که می توانند در جوهرهای چاپ استفاده شوند، بهره گیری از نانوذرات فلزی، نانوسیم های فلزی، نانوصفحات گرافن، نانولوله های کربنی و پلیمرهای رسانا متداول تر است. نانوذرات گرافن و نانولوله های کربنی، به واسطه ی برخورداری از خواص ویژه و قیمت مناسبی که دارند، ظرفیت خوبی برای استفاده در انواع کاربردهای الکترونیکی نظیر حسگرها، نیمه رساناها، الکترودهای شفاف و مدارهای انعطاف پذیردارند. در این مقاله، جنبه های مختلف الکترونیک چاپی و آخرین پیشرفت های این حوزه، با تاکید بر بهره گیری از نانوذرات گرافن و نانولوله های کربنی در جوهرهای چاپ مرور گردیده اند.

    کلید واژگان: الکترونیک چاپی, الکترونیک انعطاف پذیر_ گرافن, نانولوله کربنی, جوهر رسانا
    Mohsen Mohammad Raei Nayini *, Mojtaba Jalili, Zahra Ranjbar

    Printed electronics has attracted great consideration in recent years, both scientifically and commercially. The attention to printed electronics is attributed to the fact that they facilitate the production of low cost, flexible electronics on various substrates and in large scales. The main functional component of printed electronic inks, is the conductive nanoparticles that are incorporated into them. Among different conductive components that can be incorporated into printing inks, metal nano particles, metal nano wires, graphene nanosheets, carbon nanotubes and conductive polymers are more common. The reasonable properties and relatively low cost of graphene nanosheets and carbon nanotubes, provide them a considerable capability to be used in electronic applications such as sensors, semiconductors, transparent electrodes and flexible and printed electronics. Herein, different aspects and recent developments in printed and flexible electronics has been overviewed with the emphasize on utilizing graphene nanosheets and carbon nanotubes in printing inks.

    Keywords: Printed electronics, Flexible electronics, graphene, Carbon nanotubes, Conductive ink
  • زهرا رنجبر، الهه عرب عامری*، کیوان ملانوروزی، معصومه شجاعی، افخم دانشفر

    زمینه و هدف:

     مداخلات انجام شده در زمینه بهبود هماهنگی چشم و دست به عنوان عنصر اساسی در فعالیت های روزمره کودکان فلج مغزی، بسیار محدود است؛ بنابراین این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر مداخلات تمرینی بر هماهنگی چشم و دست کودکان فلج مغزی همی پلژی اسپاستیک انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. 20 کودک فلج مغزی همی پلژی اسپاستیک از مدرسه استثنایی گلها در شیراز در سال 1398 به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در چهار گروه 5نفره، مداخلات فعالیت بدنی، فیزیوتراپی و واقعیت مجازی را دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخلاتی دریافت نکرد. مداخلات به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه 30 دقیقه اجرا شد. آزمون یکپارچگی بینایی حرکتی (بیری، 1989) به منظور ارزیابی هماهنگی چشم و دست به کار رفت؛ همچنین برای سنجش تاثیر مداخلات در مراحل مختلف آزمون از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و برای تعیین ماندگاری تاثیر مداخلات از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. سطح معناداری 0٫05 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در سنجش تاثیر مداخله، نتایج بیانگر تفاوت معنادار تاثیر مداخلات بر هماهنگی چشم و دست در گروه های مختلف شامل فعالیت بدنی (0٫001>p)، فیزیوتراپی (0٫008=p) و واقعیت مجازی (0٫001>p) بود. در سنجش میزان ماندگاری مداخلات باتوجه به مراحل پس آزمون و پیگیری، در گروه واقعیت مجازی میزان ماندگاری مداخله درمقایسه با دو گروه دیگر درخورتوجه بود (0٫108=p).  

    نتیجه گیری

    طراحی برنامه های تمرینی با استفاده از محیط واقعیت مجازی درمقایسه با سایر مداخلات در بهبود هماهنگی چشم و دست کودکان فلج مغزی نقش موثرتری دارد.

    کلید واژگان: فلج مغزی همی پلژی اسپاستیک, هماهنگی چشم و دست, واقعیت مجازی, فیزیوتراپی, فعالیت بدنی
    Zahra Ranjbar, Elahe Arab Ameri*, Keyvan Molanorouzi, Masoumeh Shojaei, Afkham Daneshfar
    Background & Objectives

    Cerebral Palsy (CP) is a disorder of movement and posture with extensive variety and classifications. Spastic hemiplegia is the most prevalent CP type. The motor limitations appear in combination with sensory and cognitive alterations that result in great difficulties for children with CP to manipulate objects, communicate, and interact with their environment, subsequently limiting their mobility. Eye–hand coordination is the skill in which visual information from the eyes and motor data from the hands are efficiently applied to work together as an essential component of self–help activities, play, perception, and school work. Therefore, problems with eye-hand coordination make it difficult for children to experience search tasks in their daily lives, such as playing and school activities. Eye–hand coordination is critical in functional performance and should be carefully considered by coaches and occupational therapists. Thus, the current research aimed to investigate the effects of exercise interventions on eye-hand coordination in children with spastic hemiplegic CP.

    Methods

    This was a quasi–experimental study with a pretest-posttest, a control group, and a single–blinded design. We classified three experimental groups of physical activity, virtual reality, physiotherapy, and a control group. Twenty children with spastic hemiplegic CP from Golha Special School in Shiraz City, Iran, in 2019 were selected by convenience sampling method. The inclusion criteria of the study were as follows: girls and boys with spastic hemiplegic CP (6–12–year–olds); specified as level 1–3 on the Gross Motor Function Classification System (GMFCS) (according to relevant occupational therapist & their medical records); no visual or auditory impairment; no previous experience working with Xbox; no use of anticonvulsant drugs; no orthopedic surgery; no lower limb Botox injections for 6 months prior to intervention, or the presence of other disorders, such as autism, asthma, etc. (according to their parents & their medical records). Subjects’ inability to follow the intervention program and instructions, and having more than three absences in the training sessions were the exclusion criteria of the study. Children were randomly divided into 4 groups of physical activity (a set of aerobic exercises, balance skills, coordination exercises, walking distance, ball skills, copying shapes, & painting were performed under the supervision of an occupational therapist & the relevant expert), physiotherapy (joint movement exercises, muscle extensions, muscle strength exercises, torso stability exercises, tracking, & grasping objects held by a physiotherapist, by stretching the arms in different directions in a sitting position), virtual reality (offering Xbox 360 Kinect games, including jumping, weight transfer, stepping from one side to the other, using the arms and legs to prevent bloating, or using arms and legs coordinated movements to cover the cavities created by the blows of the fish in the body of the aquarium), and the control group (exempt from intervention) (n=5/group). In addition, all study participants continued their treatment and physiotherapy programs for two weekly sessions during the research process. The experimental groups received interventions for 8 weeks, 3 sessions per week, and 30 minutes per session. The Visual Motor Integration Test (Beery, 1989) was used to assess eye–hand coordination. Repeated–measures Analysis of Variance (ANOVA) was used to explore the impact of interventions in the different stages of the test. Besides, the Bonferroni post–hoc test was used to determine the sustainability of the effect of interventions, and the level of significance was set at 0.05.

    Results

    The obtained results indicated a significant difference between the effects of interventions on eye-hand coordination in different groups, including physical activity, physiotherapy, and virtual reality, (p<0.001). To measure the effectiveness of the interventions, according to the pretest-posttest stages, the relevant results indicated a significant effect of the interventions in all three groups of virtual reality (p<0.001), physical activity (p<0.001), and physiotherapy (p=0.008). To measure the duration of interventions according to the posttest and follow–up stages, due to the negative coefficient of difference, the duration of intervention in physical activity (p=0.010) and physiotherapy (p=0.044) was low, and the duration of virtual reality intervention, compared to the other two groups was noteworthy (p=0.108).

    Conclusion

    According to the present study results, it can be concluded that, compared to other interventions, designing exercise programs via virtual reality environment can play a role in improving the eye–hand coordination of children with CP.

    Keywords: Spastic hemiplegic cerebral palsy, Eye–Hand coordination, Virtual reality, Physiotherapy, Physical activity
  • زهرا رنجبر*، محمد چیذری، حسن صدیقی، همایون فرهادیان
    کشاورزی بخش مهمی از اقتصاد جهان را تشکیل می دهد. این در حالی است که فعالیت در این بخش با ریسک های فراوانی همراه بوده و مدیریت آن نیازمند توجه جدی است. در همین راستا توجه به نقش برنامه های آموزشی-ترویجی و چگونگی واکنش کشاورزان در برابر انواع ریسک ها بسیار اهمیت دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارایه مدل مدیریت ریسک تولید گندم با تاکید بر نقش برنامه های آموزشی-ترویجی به عنوان یکی از عامل های موثر در مدیریت ریسک در بین تولیدکنندگان گندم دیم استان کرمانشاه می باشد. جامعه ی آماری تحقیق 83442 تن بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و بهره گیری از نمونه گیری چند مرحله ای نسبت به انتخاب 383 تن از آنان اقدام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی محتوایی آن توسط گروهی از متخصصان و پایایی با محاسبه آلفای کرونباخ تایید شد (94/0≥ɑ≥73/0). در تجزیه و تحلیل داده ها و به منظور مدل سازی از نرم افزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شد. یافته ها گویای آن بود که بین بهره مندی از برنامه های آموزشی-ترویجی و آگاهی از منبع های ریسک رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. همچنین مدل پیشنهادی با توجه به ضریب های تبیین متغیرهای موجود در مدل، قادر به تبیین 50 درصد از تغییرها در مدیریت ریسک بود. نتایج این پژوهش، بینش جدیدی به محققان، عامل های ترویج و کشاورزان ارایه می دهد تا با گسترش سطح همکاری های خود، در طراحی راهبردهای مناسب مدیریت ریسک اقدام کنند.
    کلید واژگان: ریسک, برنامه های آموزشی- ترویجی, راهبردهای رفتاری
    Zahra Ranjbar *, Mohammad Chizari, Hasan Sadighi, Homayoun Farhadian
    Agriculture is considered an important sector in the world economy. However, this section is always associated with risk, implying the need for more attention to risk management. In this regard, it is important to consider the role of extension training programs and how farmers react to risk. The main purpose of this research was to present a risk management model with focusing on the role of extension training programs among rain-fed wheat producer in Kermanshah province (N=83442). The sample size was determined based on krejcie and Morgan table (n=383). This research has been done through a survey method and multistage sampling method was used to select 383 farmers. Questionnaire was main research instrument. The content validity of the questionnaire was confirmed by panel of experts and the reliability of different parts was approved with Cronbach,s alpha test (0.73 ≤ ɑ ≤ 0.94). The data were analyzed using SPSS and Smart PLS software. Results showed that the positive significant relationship between the awareness of risk sources and extension training programs. Also, the proposed model can explain 50% of changes in risk management. The results of this research provide useful insights for researchers, extension agents and farmers to develop appropriate risk management strategies by expanding the level of collaboration.
    Keywords: risk, Extension training programs, Behavioral strategies
  • علی مقصودی*، زهرا رنجبر، هادی صبوری
    مقدمه

    با توجه به اهمیت نقش زنان در کنار مردان برای مصرف یک محصول غذایی، هدف این مطالعه، مقایسه دیدگاه زنان و مردان شهر کرمانشاه در خصوص موانع و راهکارهای توسعه مصرف محصولات دامی ارگانیک در شهر کرمانشاه بود.

    روش ها: 

    با استفاده از روش دلفی، 13 مانع و 15 راهکار توسط متخصصان حوزه علوم دامی و پرورش دهندگان دام به دست آمد و برای تهیه پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. در مجموع 395 نفر از زنان و مردان شهر کرمانشاه به پرسش ها پاسخ دادند و نتایج با آزمون فریدمن توسط نرم افزار SPSS نسخه 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج:

    از بین منابع آگاهی دهنده کمترین استفاده برای مردان و زنان مربوط به تلویزیون و بیشترین استفاده مربوط به رسانه های نوشتاری (کتاب، روزنامه، مجله و اینترنت) بود. در هر دو گروه، مهم ترین چالش پیش روی توسعه مصرف محصولات دامی ارگانیک را قیمت بالای این فرآورده ها و کم اهمیت ترین چالش شکل نامناسب آن ها بود؛ اما دیدگاه مردان و زنان در خصوص راهکارهای توسعه مصرف محصولات ارگانیک مشابه نبود. از نظر مردان مهم ترین و کم اهمیت ترین عوامل در توسعه مصرف فرآورده های دامی ارگانیک ایجاد اعتماد در مورد ارگانیک بودن این فرآورده ها و بازاریابی داخلی و خارجی آن ها عنوان شده است. در مقابل زنان معتقد بودند تعدیل قیمت محصولات مهم ترین راهکار و تهیه برند و لوگو کم اهمیت ترین راهکار در توسعه مصرف این گونه محصولات است.

    بحث و نتیجه گیری:

     در نظر گرفتن توام شاخص های اقتصادی، زیرساختی و فرهنگی، از نظر مصرف کنندگان می تواند موانع مصرف محصولات ارگانیک را رفع نماید.

    کلید واژگان: موانع, راهکارها, شاخص اقتصادی, شاخص زیرساختی, شاخص فرهنگی
    Ali Maghsoudi*, Zahra Ranjbar, Hadi Saboori
    Background

    Considering the important role of women along men in consuming a food product, the aim of the current study was studying women's and men's insight about barriers and solutions to increase the consumption of livestock-originated organic products in Kermanshah city.

    Methods

    Using the Delphi method, 13 barriers and 15 solutions were extracted from answers given by animal husbandry specialists and were used for preparing the questionnaire. A total of 395 men and women in Kermanshah answered the questions and data were analyzed by Friedman’s test using SPSS 15 software.

    Results

    The least frequently used sources of information for men and women were television and the most frequent was written media (books, newspapers, magazines, and the Internet). In both groups, the most important challenge facing the development of organic animal food consumption was the high cost of these products and the least important challenge was their inappropriate form. But men's and women's views on ways to develop organic products consumption were not the same. For men, the most and least important factors in using organic livestock products were the creation of confidence in the organicity of these products and their internal and external marketing, respectively. On the other hand, women believed that price adjustment was the most important strategy and brand and logo development was the least important in promoting the consumption of such products.

    Conclusion

    From the consumers' point of view, considering the economic, infrastructural and cultural indices can eliminate the barriers of consumption of organic products.

    Keywords: Barriers, Solutions, Economic index, Infrastructural index, Cultural index
  • زهرا رنجبر، سید منصور میبدی*
    سابقه و هدف
    فلزات سنگین از طریق فعالیت های صنعتی به محیط زیست وارد می گردند. جهت حذف این عناصر سمی روش بیولوژیک نسبت به بقیه روش ها از راندمان بالاتر و هزینه پایین تری برخوردار می باشد. هدف از این پژوهش جداسازی سویه هایی با مقاومت بالا نسبت به ارسنیک از 3 منطقه آب های زیرزمینی سیرجان است.
    مواد و روش ها
    نمونه ها بر روی محیط های LB آگار حاوی ppm 5 ارسنیک کشت داده شد. پس از 24 ساعت گرمخانه گذاری، 25 سویه مقاوم جدا شدند. DNA با روش فنل کلروفرم استخراج شد. در روش مولکولی PCR از پرایمرهای قسمت SrDNA 16استفاده گردید. مقاومت آنتی بیوتیکی سویه ی منتخب با روش آنتی بیوگرام و میزان جذب زیستی آن با روش اسپکتروسکوپی جذب اتمی انجام شد. بهترین سویه با 16SrDNA PCR sequencing شناسایی شد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬
    نتایج
    از 100% سویه های جداشده در این پژوهش 20% شامل باسیل های گرم مثبت، 40% باسیل های گرم منفی، 28% کوکسی های گرم مثبت و 12% مارپیچی گرم منفی بودند. نتایج آنالیز ژنتیکی برای نمونه ی باسیلی نشان داد که سویه ی مربوطه 100% همسانی با باسیلوس سرئوس سویه ی LS24 دارد. بحث: سویه ی برتر در این مطالعه با حداقل غلظت مهارکنندگیppm 1000 در دمای 40 درجه سانتی گراد، اسیدیته 7 و سرعت تکان 150، 8/62% ارسنیک را از محیط حذف کرد. نتایج حاصل از آزمون های بیوشیمیایی و ژنتیکی سویه ی LS24 باسیلوس سرئوس را نشان داد. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
    کلید واژگان: جذب زیستی, ارسنیک, میکروارگانیسم, آب های زیرزمینی
    Zahra Ranjbar, Seyed Mansour Meybodi *
    Background and Objectives
    Heavy metals causing the pollution of environment through industrial activities. biological methods have been used to remove toxic element that compared to other methods are promising technologies with higher efficiency and lower cost. The aim of this study was to isolate strains with high tolerance to arsenic from 3 area of groundwater Sirjan.
    Materials and methods
    were cultured on LB agar medium containing 5ppm arsenic. After 24h incubation, 25 colonies of resistant strains were isolated. DNA was extracted by using phenol chloroform method and contaminated samples were examined by PCR reaction. In order to detect microorganisms by molecular methods , 16SrDNA primers were used. Amount of growth was determined by spectrophotometry at 600 nm in 24h. Antimicrobial resistance patterns and biosorption analysis was performed by method of antibiogram and atomic absorption spectroscopy. The strain was identified by 16SrDNA PCR sequencing. Results and
    Conclusion
    From 100% of bacterial isolates in this study were 20% gram positive, 40% gram negative bacilli, 28% gram positive cocci and12% Gram negative spiral. Genetic analysis results for the basil sample showed that the strain was 100% consistent with the Bacillus Cereus strain LS24. The dominant strain had a minimum inhibitory concentration just 1000 ppm at a temperature of 40°C, pH 7 and 150 rpm. This bacterium was removed 62.8% of arsenic from the solution. Superior strain was Bacillus cereus LS24 by biochemical and genetic methods.
    Keywords: Biosorption, Arsenic, bacteria, Groundwater
  • زهرا رنجبر، سارا امیری زاده
    در پژوهش حاضر ضمن بررسی نقش، اهمیت و تاثیر آموزش الکترونیک و فناوری اطلاعات و ارتباطات بر آموزش وپرورش، مزایا و چالش های استفاده از آن نیز ذکر گردیده است. این تحقیق مطالعه ای مروری است که اطلاعات آن از روش کتابخانه ای از طریق بررسی تعداد بسیار زیادی مقاله، اینترنت و کتاب های مرتبط جمع آوری گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و آموزش الکترونیک در وزارت آموزش وپرورش مانند مدارس هوشمند باید در اولویت قرار بگیرد و از اهمیت والایی برخوردار است و نیروی متخصص در این زمینه باید تربیت شود. همچنین معلمان باید در این زمینه مورد آموزش قرار بگیرند و در خصوص نهادینه کردن استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات باید سیاست گذاری و برنامه ریزی روشن و اطلاع رسانی به موقع صورت گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که چالش های فراروی مدارس در حوزه ی کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات شامل: ضعف تجهیزاتی – فنی، ضعف فرهنگی، ضعف انگیزشی- آموزشی معلمان، ضعف زیرساخت های مدیریتی و برنامه ریزی و ضعف مالی و اقتصادی می باشد. بنابراین مدارس ابتدایی باید با سیاست گذاری مناسب با این چالش ها مقابله کنند.
    کلید واژگان: آموزش الکترونیک, فناوری, فناوری اطلاعات و ارتباطات, مدارس هوشمند, آموزش وپرورش
  • زهرا رنجبر، سید منصور میبدی*، زهرا معصومعلی نژاد، محمدرضا زینتی زاده
    سابقه و هدف

    فلزات سنگین از طریق فعالیت های صنعتی به محیط زیست وارد می گردند. جهت حذف این عناصر سمی روش بیولوژیک نسبت به بقیه روش ها از راندمان بالاتر و هزینه پایین تری برخوردار می باشد. هدف از این پژوهش جداسازی سویه هایی با مقاومت بالا نسبت به ارسنیک از 3 منطقه آب های زیرزمینی سیرجان است.

    مواد و روش ها

    نمونه ها بر روی محیط های LB آگار حاوی ppm 5 ارسنیک کشت داده شد. پس از 24 ساعت گرمخانه گذاری، 25 سویه مقاوم جدا شدند. DNA با روش فنل کلروفرم استخراج شد. در روش مولکولی PCR از پرایمرهای قسمت SrDNA 16استفاده گردید. مقاومت آنتی بیوتیکی سویه ی منتخب با روش آنتی بیوگرام و میزان جذب زیستی آن با روش اسپکتروسکوپی جذب اتمی انجام شد. بهترین سویه با 16SrDNA PCR sequencing شناسایی شد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬

    نتایج

    از 100% سویه های جداشده در این پژوهش 20% شامل باسیل های گرم مثبت، 40% باسیل های گرم منفی، 28% کوکسی های گرم مثبت و 12% مارپیچی گرم منفی بودند. نتایج آنالیز ژنتیکی برای نمونه ی باسیلی نشان داد که سویه ی مربوطه 100% همسانی با باسیلوس سرئوس سویه ی LS24 دارد.

     بحث:

    سویه ی برتر در این مطالعه با حداقل غلظت مهارکنندگیppm 1000 در دمای 40 درجه سانتی گراد، اسیدیته 7 و سرعت تکان 150، 8/62% ارسنیک را از محیط حذف کرد. نتایج حاصل از آزمون های بیوشیمیایی و ژنتیکی سویه ی LS24 باسیلوس سرئوس را نشان داد. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

    کلید واژگان: جذب زیستی, ارسنیک, میکروارگانیسم, آب های زیرزمینی
    Zahra Ranjbar, Seyed Mansour Meybodi *, Zahra Masoumalinejad, Mohammad Reza Zinatizadeh
    Background and Objectives

    Heavy metals causing the pollution of environment through industrial activities. biological methods have been used to remove toxic element that compared to other methods are promising technologies with higher efficiency and lower cost. The aim of this study was to isolate strains with high tolerance to arsenic from 3 area of groundwater Sirjan.

    Materials and methods

    were cultured on LB agar medium containing 5ppm arsenic. After 24h incubation, 25 colonies of resistant strains were isolated. DNA was extracted by using phenol chloroform method and contaminated samples were examined by PCR reaction. In order to detect microorganisms by molecular methods , 16SrDNA primers were used. Amount of growth was determined by spectrophotometry at 600 nm in 24h. Antimicrobial resistance patterns and biosorption analysis was performed by method of antibiogram and atomic absorption spectroscopy. The strain was identified by 16SrDNA PCR sequencing. Results and

    Conclusion

    From 100% of bacterial isolates in this study were 20% gram positive, 40% gram negative bacilli, 28% gram positive cocci and12% Gram negative spiral. Genetic analysis results for the basil sample showed that the strain was 100% consistent with the Bacillus Cereus strain LS24. The dominant strain had a minimum inhibitory concentration just 1000 ppm at a temperature of 40°C, pH 7 and 150 rpm. This bacterium was removed 62.8% of arsenic from the solution. Superior strain was Bacillus cereus LS24 by biochemical and genetic methods.

    Keywords: Biosorption, Arsenic, bacteria, Groundwater
  • مهسا تقی زاده مازندرانی، زهرا رنجبر *، شهره روحانی، مریم رنجبر
    این پژوهش الکتروبرنشانی نانوذرات دی اکسید تیتانیم، از پراکنه های آبی را مورد بررسی قرار می دهد. اثربخشی استفاده از لایه نشانی به این شیوه در فناوری های گوناگون، به شدت وابسته به نوع ترکیب، ریخت شناسی و شاخصه های ساختاری و فرآیندی است، این موارد مستقیما در ارتباط با روش آماده سازی و شرایط لایه نشانی (برای مثال چگالی جریان، نوع سطح، pH، غلظت یون، اندازه و کیفیت نانو ذرات، اختلاط الکترولیت و غیره) می باشد. بررسی اثر چگالی جریان بر میزان جذب ماده رنگزا روی سطح لایه تیتانیای الکتروبرنشانده و امکان سنجی جهت افزایش بازده تبدیل انرژی سلول های خورشیدی حساس شده با ماده رنگزا، از اهداف عمده در پیشبرد این پژوهش بوده است. لایه نیمه رسانا تحت شرایط مختلف ولتاژ و جریان به روش الکتروبرنشانی تهیه شد و پس از آن جذب سه ماده رنگزا بر پایه روتنیم بر سطح لایه نیمه رسانا بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد تغییر چگالی جریان سبب افزایش ضخامت لایه نانوتیتانیای الکتروبرنشسته بر روی الکترود شده است و این تغییرات وابسته به افزایش بازده نشست نانو ذرات تیتانیا می باشد. مقایسه سه ماده رنگزا N719،N455-PF6 و P1نشان می دهد که N455-PF6 نسبت به دو ماده رنگزای دیگر، رفتار خطی و تکرارپذیرتری با افزایش جریان نشان داده است.
    کلید واژگان: چگالی جریان, الکتروبرنشانی, سلول های خورشیدی حساس شده با مواد رنگزا, نانوذرات دی اکسید تیتانیم, جذب
    M. Taghizadeh Mazandarani, Z. Ranjbar *, Sh. Rouhani, M. Ranjbar
    Electrodeposition of nano titania from aqueous dispersion has been studied. Properties of The electrodeposited layer are related to nanoparticle type, morphology, structure and process characteristics. These properties are directly affected by preparation method and electrodeposition parameters such as current density, substrate type, pH, ionic concentration, size, type of nanoparticles, electrolyte mixing, etc. Characteristics of nano titania could affect the conversion efficiency of DSSC (Dye Sensitized Solar Cell) significantly. Electrodeposition is a good candidate for applying nano titania as a semi-conductor. In this study the effect of electrodeposition current density on the adsorption of different types of dyes on electrodeposited nano titania in a DSSC has been studied. N455-PF6 showed more dye adsorption on the electrodeposited nano titania. The increasing current density, the raising nano titania thickness and deposition yield. Comparing three types of dyes (P1, N455-PF6, N719) showed that N455-PF6 represented a linear and reproducible absorption by increasing current density.
    Keywords: Current density, Electro deposition (ED), Dye-sensitized solar cell (DSSC), TiO2 Nanoparticles, Absorption
  • زهرا رنجبر، مهران ترکی *، محمد امیر کریمی ترشیزی
    آزمایشی برای بررسی اثرات تزریق داخل تخم مرغی و استفاده جیره ای فلاونوئید (نارینجین و هسپریدین) بر عملکرد، خصوصیات لاشه، وضعیت آنتی اکسیدانی گوشت و جمعیت میکروبی انتهای روده جوجه های گوشتی، با تعداد 600 عدد تخم مرغ قابل جوجه کشی برای تزریق داخل آمنیونی (در روز 5/17 جنینی) و پس از جوجه درآوری برای دوره پرورشی در چهار تکرار 10 قطعه ایی به مدت 42 روز اجرا شد. تیمارها در قالب طرح کاملا تصادفی به صورتی که در تیمارهای یک، دو و سه، افزودن 50، 100 و 175 میلی گرم بر کیلوگرم فلاونوئید در جیره، تیمارهای چهار و پنج، تزریق 15 و 30 میلی گرم فلاونوئید، تیمار شش، تزریق 15 میلی گرم و افزودن 50 میلی گرم بر کیلوگرم فلاونوئید در جیره، تیمار هفت، تزریق 30 میلی گرم و افزودن 175 میلی گرم بر کیلوگرم فلاونوئید در جیره و تیمار هشت، گروه شاهد می باشند. اثر تیمارها بر روی صفات عملکردی نسبت به گروه شاهد معنی دار نبود. بجز تیمار چهار، کاهش میزان تولید مالون دی آلدهید گوشت ران و سینه در 28 و 42 روزگی در سایر تیمارها نسبت به گروه شاهد مشاهده شد (05/0>P). نتایج افزایش جمعیت کل باکتری های هوازی و لاکتوباسیل و کاهش کلی فرم را در تیمارها نسبت به گروه شاهد نشان دادند (05/0>P). بنابراین افزودن 175 میلی گرم نارینجین و هسپریدین در جیره با و بدون 30 میلی گرم تزریق موجب بهبود کیفیت گوشت و سطوح افزودنی 50 میلی گرم با و بدون 15 میلی گرم تزریق فلاونوئید باعث بهبود جمعیت میکروبی انتهای دستگاه گوارش گردید. به طور کلی، استفاده درون جیره ای و یا به همراه تزریق فلاونون ها اثرات مثبتی را بر بهبود سلامت و کیفیت گوشت جوجه های گوشتی دارد.
    کلید واژگان: تزریق جنینی, ثبات اکسیداسیون, خصوصیات لاشه, فلاونون, لاکتوباسیل
    Zahra Ranjbar, Mehran Torki *, Mohammad Amir Karimi Torshizi
    The experiment was conducted to investigate the effect of in ovo injection and dietary feeding of flavonoid (Naringin & Hesperidin) on performance, carcass quality, meat antioxidant stability and hindgut microflora by total 600 fertile eggs were used for amnion injection (17.5th day of embryonic) and hatched chicked divided randomly in four replications with 10 birds for growing period until 42d. Treatments by completely randomize design were 1, 2 and 3) 50, 100, 175 mg/kg flavonoids in diet, respectively, 4 and 5) 15, 30 mg/egg injection of flavonoid respectively and 6) injection of 15 mg/ egg and feeding 50 mg/kg flavonoid and 7) injection of 30 mg/ egg and feeding175 mg/kg and 8) control group. Treatments did not have a significant effect on performance traits compare to control group. Reduction of Malondialdehyde substances in tight and breast meat were observed in treatments (except 4) at 28 and 42 days than in the control group significantly (P
    Keywords: Antioxidant stability, Carcass properties, Embryo injection, Flavanone, Lactobacillus
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر زهرا رنجبر
    دکتر زهرا رنجبر
    دانش آموخته دکتری کشاورزی، ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
  • زهرا رنجبر
    زهرا رنجبر

  • زهرا رنجبر باروق
    زهرا رنجبر باروق
    دانش آموخته دکتری جغرافیا، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
  • فاطمه زهرا رنجبر گل افشانی
    فاطمه زهرا رنجبر گل افشانی
    دانش آموخته ارشد قارچ شناسی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال