زهرا غفاری مقدم
-
اهداف کشت های جالیزی در ثبات و تعادل اکوسیستم زراعی منطقه سیستان نقش به سزایی دارد. با عنایت به اهمیت غذایی، اقتصادی و اشتغالزایی بررسی این بوم نظامها حائز اهمیت میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه، پنج نظام تولید محصولات جالیزی شامل قندک، سفیدک، پشمک، هندوانه و خربزه در سطح منطقه سیستان، با استفاده از شاخصهای امرژی و اقتصادی، ارزیابی شد. اطلاعات این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و اندازهگیریهای میدانی از 45 مزرعه برای قندک، 53 مزرعه برای سفیدک، 37 مزرعه برای پشمک، 60 مزرعه برای هندوانه و 82 مزرعه برای خربزه جمعآوری شد.یافتهها: کل انرژی حمایت کننده نظامهای تولید قندک، سفیدک، پشمک، هندوانه و خربزه به ترتیب 1016×83/5، 1016×56/5، 1016×45/3، 1016×48/6 و 1016×83/5 امژول خورشیدی در هکتار در سال تخمین زده شد. در مطالعه حاضر درصد تجدیدپذیری امرژی (R%) نظام های تولید قندک، سفیدک، پشمک، هندوانه و خربزه به ترتیب 40/3، 57/3، 21/5، 06/3 و 40/3 درصد محاسبه شد. بزرگتر بودن R% در نظام تولید پشمک نسبت به سایر نظامها به دلیل سهم زیاد استفاده از کود آلی میباشد. در این مطالعه کمترین میزان تجدیدپذیری محیطی بین پنج نظام، مربوط به نظام هندوانه بود که نشان میدهد در این نظام درصد بالایی از امرژی مورداستفاده به منابع تجدیدناپذیر محیطی وابسته است.نتیجهگیری: پایداری اکولوژیکی نظام تولید هندوانه بیشتر از سایر نظامهای موردمطالعه میباشد، همچنین ارزیابیهای انجام شده بر اساس محاسبه 13 شاخص امرژی و اقتصادی حاکی از آن است که جلوگیری از فرسایش و کاهش کاربرد کودهای شیمیایی میتواند در پایداری اکولوژیکی این نظامها موثر باشد.
کلید واژگان: تحلیل تلفیقی, سیستان, ارزیابی پایداری, بهرهوری استفاده از منابع, سود, نظام تولیدKitchen garden crops are really important in the stability and balance of the agricultural ecosystem of the Sistan region. Regarding the significance of food, economy, and job creation, it is vital to study these ecosystems.five production systems of kitchen garden products, including gandak, sefidak, pashmak, watermelon, and melon, were evaluated in the Sistan region, using emergy and economic indicators. The research data was collected via questionnaires and field measurements from 45farms for gandak, 53farms for sefidak, 37farms for pashmak, 60farms for watermelon, and 82 farms for melon.The total supporting emergy of gandak, sefidak, pashmak, watermelon, and melon production systems were estimated as 5.83×1016, 5.56×1016, 3.45×1016, 6.48×1016, and 5.83×1016 MJ of solar emergy per hectare per year, respectively. the emergy renewability percentage (R%) of the gandak, sefidak, pashmak, watermelon, and melon production systems was calculated as 3.40, 3.57, 5.21, 3.06, and 3.40%, respectively. The higher R% in the pashmak production system compared to other systems is related to the large share of organic fertilizer use. The lowest amount of environmental renewability among the five systems was related to the watermelon system, which shows that in this system, a high percentage of emergy used is dependent on non-renewable environmental resources.The ecological sustainability of the watermelon production system is more than the other studied systems, and the assessments based on the calculation of 13 emergy and economic indicators designate that stopping erosion and reducing the use of chemical fertilizers can be effective in the ecological stability of these systems.
Keywords: Integrated Analysis, Sistan, Sustainability Assessment, Resource Use Efficiency, Profit, Production System -
مقدمه و هدف
یکی از عوامل مهم در توسعه اقتصادی و تامین درآمدهای ارزی تجارت خارجی میباشد. در سال های اخیر وجود نوسان قیمتی در بازار نفت، درآمد ارزی کشور را با تغییرات زیادی روبهرو کرده و اقتصاد کشور را متاثر ساخته است. این امر لزوم تنوع بخشی به محصولات صادراتی و تجارت و تاکید بر اهمیت تجارت فرآورده های غیرنفتی را نشان می دهد. بنابراین، تمرکز بر تجارت بخش کشاورزی با توجه به اهدافی مانند خودکفایی و امنیت غذایی و امکان درآمدهای ارزی بالای بخش مذکور غیرقابل اجتناب است. خرما یکی از مهمترین اقلام صادرات غیرنفتی ایران است که صادرات آن قدمت طولانی دارد. ایران از نظر صادرات خرما همواره در سطح جهان رتبه اول یا دوم را به خود اختصاص داده است.
مواد و روش هادر مطالعه حاضر اثر کوتاه مدت و بلندمدت نرخ ارز واقعی، میزان تولید خرما و نسبت قیمت داخلی به قیمت جهانی بر حجم صادراتی این محصول با استفاده از الگوی خودرگرسیون با وقفه های توزیع شده (ARDL) و الگوی تصحیح خطا (ECM) در ایران طی سال های 1400- 1370 تخمین و ضمن بررسی رابطه بلندمدت بین متغیرهای الگو، پویایی های کوتاه مدت الگو و سرعت تعدیل عدم تعادل کوتاه مدت به بلندمدت برآورد شده است.
یافته هانتایج نشان داد در کوتاه مدت نسبت قیمت داخلی به خارجی رابطه مثبت و معنی دار بر میزان صادرات خرما دارد. همچنین نتایج حاصل از تخمین رابطه بلندمدت نشان داد چنانچه در بلندمدت میزان صادرات و نسبت قیمت داخلی به خارجی یک درصد افزایش یابد میزان صادرات به ترتیب 0/016 و 0/81 درصد افزایش خواهد یافت. نتایج آزمون ECM نیز نشان میدهد که هر عدم تعادلی در مدل، در بلندمدت به سمت تعادل حرکت میکند و کمتر از یک دوره حدودا یکساله طول میکشد تا خطای تعادل کوتاه مدت اصلاح شود و مدل به تعادل بلندمدت خود بازگردد.
نتیجه گیریاز آنجائی که نرخ ارز اثر مثبت بر صادرات خرما داشت، با افزایش مقدار نرخ ارز درآمد حاصل از صادرات خرما افزایش می یابد و این موضوع باعث افزایش انگیزه صادرکنندگان جهت افزایش مقدار صادرات خرما میشود. کاهش انحرافات ارزی نیز سبب افزایش صادرات خرما می گردد. لذا، توصیه میشود که سیاستهای ارزی کشور در جهت حمایت از صادرات و کاهش واردات محصولات کشاورزی اتخاذ گردد. در این راستا، پیشگیری از نوسانات نرخ ارز و همچنین اطلاعات شفاف درباره روند آینده تغییرات نرخ ارز نقش موثری در افزایش درآمد صادرکنندگان و مقدار صادرات و حفظ موقعیت ایران در بازارهای جهانی خواهد داشت. نسبت قیمت داخلی به قیمت جهانی در بلندمدت اثر معنی داری بر میزان صادرات خرما داشت. اگر سیاست دولت مبنی بر کاهش صادرات بر اساس سیاستهای مختلف به ویژه حفظ ذخایر آبی باشد، افزایش قیمت داخلی نسبت به قیمت جهانی (از طریق عوارض صادرات) پیشنهاد میشود.
کلید واژگان: نرخ ارز, الگوی خودرگرسیون با وقفههای توزیع شده, الگوی تصحیح خطا, صادرات غیر نفتی, خرماIntroduction and ObjectiveForeign trade is one of the important factors in economic development and provision of foreign exchange revenue. In recent years, the existence of price fluctuations in the oil market has faced many changes in the country's foreign exchange income and has affected the country's economy. And this shows the necessity of diversifying export products and trade and emphasizing the importance of trade in non-oil products. Therefore, it is inevitable to focus on the trade of the agricultural sector with regard to goals such as self-sufficiency and food security and the possibility of high foreign exchange earnings in the said sector. Dates are one of the most important non-oil items in Iran, which have a long history. In terms of date history, Iran has always ranked first in the world.
Material and MethodsIn this study, the short-term and long-term effect of the real exchange rate, date production and the ratio of the domestic price to the world price on the export volume of this product using the ARDL model and the error correction model (ECM) in Iran during the years 1370-1400 were estimated. Investigating the long-term relationship between model variables, short-term dynamics of the model and the adjustment speed of the short-term to long-term imbalance has been estimated.
ResultsThe results show that in the short term, the ratio of domestic to foreign prices has a positive and significant relationship on the amount of date exports, and in the long term, the ratio of domestic to foreign prices and the exchange rate have a positive and significant effect on the volume of date exports. Also, the results indicate the existence of a long-term and significant relationship between the variables of the model.
ConclusionSince the exchange rate has a positive effect on the export of dates, with the increase in the exchange rate, the income from the export of dates increases, and this increases the motivation of exporters to increase the amount of date exports. Reducing currency deviations will increase the export of dates, so it is recommended that the country's foreign exchange policies be adopted to support exports and reduce imports of agricultural products. In this regard, prevention of exchange rate fluctuations as well as clear information about the future trend of exchange rate changes will play an effective role in increasing exporters' income and the amount of exports and maintaining Iran's position in global markets. The ratio of the domestic price to the world price in the long term has had a significant effect on the amount of date exports at level 10%. If the government's policy is to reduce exports based on various policies, especially the preservation of water reserves, an increase in the domestic price compared to the world price (through export duties) is suggested.
Keywords: Autoregressive Distributed Lag, Dates, Error correction model, Exchange rate, Non-oil exports -
منطقه سیستان بدلیل خشکسالی های دو دهه اخیر دچار معضلات فراوانی در بخش کشاورزی شده است. این در حالیست که نظام فناورانه و دانش بنیان در طرح های مختلف از سوی سازمان ها و ارگان ها برای این منطقه پیشبینی شده است. از این رو در این مطالعه موانع توسعه نظام دانش بنیان و فناورانه روستایی در بخش کشاورزی منطقه سیستان مدنظر میباشد. این هدف با استفاده از رویکرد سیستم پشتیبان تصمیم (DSS) و نظرات خبرگان بررسی گردید. بر اساس نتایج بدست آمده، موانع توسعه دانش بنیان با 27 درصد بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. از اینرو پیشنهاد میگردد سازمان های مربوطه سیاست گذاری خود را در تسهیل انتقال فناوری نوآورانه به بخش کشاورزی در منطقه سیستان مورد توجه جدیتر قرار دهند. همچنین کاهش قوانین سخت و دست و پا گیر در این زمینه میتواند کمک شایانی به انتقال فناوری به بخش کشاورزی نماید.
کلید واژگان: دانشبنیان, نظام نوآوری روستایی, سیستان -
پژوهش حاضر با هدف برآورد خسارات اقتصادی اثرات گرد و غبار بر ذینفعان تالاب هامون صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه ذینفعان تالاب (صیادان، قایق داران، کشاورزان بستر تالاب و عشایر) و ساکنین منطقه سیستان میباشد که تعداد 292 نفر بصورت تصادفی از بین آن ها جهت مصاحبه انتخاب گردیدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های طراحی شده که برای هر بخش به صورت مجزا تهیه شده بود، جمع آوری گردیدند. مصاحبه از بهره برداران به صورت حضوری و در قسمت های مختلف تالاب صورت پذیرفت. برای محاسبه متوسط تمایل به پرداخت بهره برداران تالاب هامون از روش تمایل به پرداخت استفاده شده است و از آن برای محاسبه مقدار انتظاری تمایل به پرداخت به وسیله انتگرال گیری عددی در محدوده صفر تا پیشنهاد ماکزیمم استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل متغیرها و محاسبات ریاضی از نرم افزارهای Excel و برای تخمین پارامترهای الگوی لاجیت از نرم افزار SPSS استفاده شد. پس از تخمین پارامترهای مدل لاجیت با استفاده از روش حداکثر درستنمایی میزان ارزش مورد انتظار WTP متوسط خسارت گرد و غبار به بهره برداران11237600 ریال در هر سال به دست آمده است. با توجه به جمعیت کل بهره برداران (11172 نفر) تالاب هامون ارزش کل خسارت گرد و غبار 125546467200 ریال در سال است. متوسط مبلغ تمایل به پرداخت بهره برداران286950 ریال در هرسال به دست آمده است، با توجه به جمعیت کل بهره برداران و گردشگران تالاب هامون، ارزش کل مبلغ پیشنهادی جهت احیای تالاب هامون 45354350800 ریال در سال است، که می توان ازآن جهت حفظ و احیای منابع طبیعی و یا سرمایه گذاری برای ارزش های مستقیم تالاب در خصوص گردشگری و... استفاده نمود. ازآنجایی که خشک سالی های اخیر در منطقه سیستان، حیات تالاب هامون را بخطر انداخته و منجر شده تا اشتغال بخش اعظمی از ساکنین مناطق روستایی که از این طریق امرار معاش می نمودند، به خطر بیوفتد، نیازمند تدوین استراتژی های موثر جهت استقرار صنایع غیر کشاورزی جهت ایجاد اشتغال ساکنین منطقه می باشیم.
کلید واژگان: خسارات اقتصادی, اثرات گرد و غبار, تالاب هامون, تمایل به پرداختDust is a disastrous weather problem that can cause serious environmental hazards and adverse consequences on agriculture, industry and people's daily life. The intensity of these winds is such that by creating the concentration of dust in the sky and the influx of quicksands on the surface of the earth, they deprive people of any activity and create disturbances in the general situation. To the extent that these strong winds today have covered the fields that were used as wheat storage for several millennia with sand dunes, and the drought has progressed to the extent that it has completely dried up an area of 4,000 square kilometers. Successive droughts caused the Hamon wetland to dry up and the bed of that spring became dusty. As a result of the 120-day winds of Sistan, fine dust particles spread for kilometers and create a basic problem for the residents of Sistan in Iran and parts of Afghanistan. The amount of water that enters the wetland through the Hirmand River every year, if it is spread on its bed, it can stabilize the soil particles to some extent and cause plants to grow in the Hamon bed, which is very effective in stabilizing the soil and preventing the spread of dust. However, the spread of floods in the Hamon bed is in conflict with the interests of some wetland beneficiaries such as nomads, fishermen, boatmen and farmers of the Hamon bed. Their interests will be secured if the small amount of water entered into the wetland is concentrated in some places and not spread over a wide area. for this reason The movement of quicksand caused by sandstorms in Sistan region irreparable damage to the economic life of cities and especially villages, including communication roads, agricultural fields, aqueducts and irrigation canals and houses. Therefore, the current research was conducted with the aim of estimating the economic losses of the effects of dust on the beneficiaries of the Hamon wetland.
MethodologyThe statistical population of this research is all the beneficiaries of the wetland (fishermen, boatmen, farmers of the wetland bed and nomads) and residents of Sistan region, of which 292 people were randomly selected. In this research, two library-documentary and field methods were used to collect information. To determine the model to measure the willingness to pay, it is assumed that the person accepts the proposed cost for the green and prosperous Hamon wetland based on maximizing his utility under conditions or rejects the proposed cost. The dual questionnaire form in cv survey has a dependent variable with a double choice, which requires a selective qualitative model. Usually, logit and probit models are used for qualitative selection methods, due to the abundant and common use of logit model in calculation, this model was used in this research. The average method of partial willingness to pay is better for calculating the amount of willingness to pay because this method preserves the stability and consistency of the limits with the theory, statistical efficiency and the ability to accumulate; Therefore, the average willingness to pay was used in this research. The parameters of the logit model are estimated using the maximum likelihood method, which is the only technique for estimating the logit model (Hanemann, 1984). Then, the expected value of the willingness to pay is calculated by numerical integration in the range of zero to the highest offer (A) in the form of the following equation. Research data was collected using designed questionnaires that were prepared separately for each department. Users were interviewed in person and in different parts of the lagoon. The willingness to pay method was used to calculate the average willingness to pay of Hamon lagoon users and it was used to calculate the expected value of willingness to pay by numerical integration in the range of zero to the maximum offer. Also, Excel software was used to analyze the variables and mathematical calculations, and SPSS software was used to estimate the parameters of the logit model.
ResultsThe results of surveying the education level of the respondents showed that 28.1% of people had less than middle school literacy and 20.5% of them were illiterate. Examining the results of people's income status showed that 49.3 percent of users had monthly income between 1-3 million tomans, 26 percent of them had income less than 1 million tomans. The values of Cox and Nel and Nigel Kirk statistics are equal to 0.095 and 0.133, which means that six independent variables (gender, income, education, number of children and occupation) have been able to account for between 10 and 13 percent of the changes in the damage variable Explain the cause of dust. After estimating the parameters of the logit model using the maximum likelihood method, by means of numerical integration in the range of zero to the maximum damage amount (15000000 Rials), the expected value of WTP was calculated, and the average dust damage to the users was 11237600 Rials per year. According to the total population of users (11172 people) of Hamon lagoon, the total value of dust damage to users is 125546467200 rials per year. The average amount of users' willingness to pay is 286,950 rials per year. Considering the total population of users and tourists of Hamon Wetland, the total value of the proposed amount for the restoration of Hamon Wetland is 45,354,350,800 Rials per year, which can be used to preserve and restore natural resources or to invest in the direct values of the wetland in terms of tourism, etc. .
ConclusionSince the recent droughts in the Sistan region have endangered the life of the Hamoun wetland and led to the employment of a large part of the residents of rural areas who used to earn a living in this way, it is necessary to develop effective strategies for the establishment of non-agricultural industries in order to create employment. We are the residents of the region that if this is not fulfilled, we will witness the depopulation of a huge part of the rural and border areas in the Sistan region.
Keywords: Economic Losses, Effects of dust, Hamoon wetlands, Willingness to pay -
کمبود آب به یک معضل نگران کننده برای بسیاری از شهرهای جهان تبدیل شده است. پیش بینی تقاضای آب به سیاست گذاران و تامین کنندگان آب کمک می کند تا تعادل بین عرضه و تقاضای منابع آب شهری را حفظ کنند و در نتیجه از هدر رفت و کمبود آب جلوگیری شود. پیش بینی مصرف آب شهری تاثیر قابل توجهی در مدیریت کارآمد آب شهری در شهرهای مناطق خشک دارد به ویژه زمانی که پیامدهای تغییرات آب و هوایی در نظر گرفته شوند. در این پژوهش از پنج الگوریتم کرم شب تاب برای تخمین میزان مصرف آب شرب در منطقه سیستان برای سال های 1385- 1399 استفاده شده و با هم مقایسه شدند. از داده های سال 1385 تا 1394 جهت آموزش و یاد گیری و یافتن وزن بهینه مدل استفاده شد و از باقیمانده دادهها از سال1394 تا 1396 جهت آزمون مدل استفاده شد. نتایج مدل نشان داد 5 مدل مختلف الگوریتم کرم شبتاب میتوانند جواب های محتملی بدست دهند در مدل نمایی و هیبرید میانگین خطای نسبی در الگوریتم NDFA (New dynamic firefly alghorithm)، 19/0 میباشد که کمترین میزان خطای نسبی را در بین دیگر الگوریتمها دارد و در مدل خطی نیز الگوریتم VSSFA (Variable Step Size Firefly Algorithm) با میانگین خطای نسبی 196/0 کمترین میزان خطای نسبی را دارد. بنابراین مدل نمایی و روش NDFA کارایی بهتری نسبت به دیگر مدلها و الگوریتمها دارد. و دقت پیش بینی آن بالای 81% میباشد. پس از اطمینان از دقت الگوریتم میزان مصرف آب شرب برای سالهای 1402، 1403 و 1404 پیش بینی شد. نتایج حاصل نشان داد اوج مصرف در ماه های تیر و مرداد میباشد و کل مصرف در سال 1402، 1403 و 1404 به ترتیب برابر7293، 7558 و 7674 هزار متر مکعب میباشد.کلید واژگان: الگوریتم فراابتکاری, پیش&rlm, بینی, مصرف آب, شرایط اقلیمیPrediction of monthly consumption of drinking water in the Sistan region under climate change impactWater scarcity has become a problem of concern for many cities in the world. Predicting water demand helps policymakers and water suppliers maintain the balance between the supply and demand of urban water resources, thereby preventing water wastage and shortage. Forecasting Urban Water Consumption (UWC) has a significant impress on efficient urban water management in cities in arid regions when considering the implications of climate change. In this research, five firefly algorithms were used to estimate the consumption of drinking water in the Sistan region for the years 2006-2020 and were compared. The data from 2006 to 2015 were used for training and learning and finding the optimal weight of the model, and the remaining data from 2016 to 2020 were used to test the model. The results of the model showed that 5 different FA models can get possible answers. In the exponential and hybrid models, the relative error in the NDFA algorithm is 0.19, which has the lowest relative error among other algorithms, and in the linear model, the VSSFA algorithm has the lowest relative error with a relative error of 0.196. Therefore, the exponential model and NDFA method have better performance than other models and algorithms. And its prediction accuracy is above 81%. After ensuring the accuracy of the algorithm, the consumption of drinking water was predicted for the years 2023, 2024, and 2025. The results showed that the peak consumption is in July and August and the total consumption in 1402, 1403, and 1404 is equal to 7293, 7558, and 7674 thousand cubic meters, respectively.Keywords: meta-heuristic algorithm, Prediction, Water Consumption, Climate
-
استفاده بهینه از منابع آبی سدها به دلیل خشک سالی های مستمر و کم آبی های موجود، چالشی جدی در مدیریت و مهندسی منابع آب است. ازاین رو، به منظور مدیریت جامع در مقدار مصرف منابع آبی سدها، ایجاد سازوکار کنترلی در رهاسازی منابع آبی بسیار ضروری است. در این مطالعه، یک الگوریتم تکاملی بهبودیافته با عنوان «تکامل تفاضلی تطبیقی با انتخاب بازه های افزایشی پویا (ADECDII)» برای بهینه سازی سیستم آبی تک مخزنی پیشنهاد شد. کارایی رویکرد ADECDII در استفاده از طرح انتخاب بازه های افزایشی پویا برای تنظیم پارامترهای نسخه تکامل تفاضلی کلاسیک (DE) بود. مدسازی مسیله نیز به صورت یک مسیله کمینه سازی مقید با تابع هدف مقادیر خطا بین تقاضای حقیقی و آب رهاسازی شده، با دوره های زمانی یک ماهه بین سال های 1397-1387، بر روی سد بافت کرمان تعریف شد. ارزیابی عملکرد ADECDII با شش الگوریتم پیشرفته مقایسه گردید. بر اساس نتایج آماری، کمترین میانگین کمبودهای آبی سد با میانگین خطای تقریبا صفر (31-10>) در واحد میلیون مترمکعب برای ADECDII ثبت شد که کارآمدی رویکرد پیشنهادی را در تخصیص بهینه مقادیر آب رهاسازی شده اثبات کرد. این در حالی است که، سایر الگوریتم های مقایسه شونده نتوانستند کمبود واقعی کمتر از 37/0 میلیون مترمکعب گزارش کنند. میانگین زمان اجرای ADECDII با اندازه 15/7 ثانیه به دست آمد که نسبت به DE اختلاف سه ثانیه ای داشت. همچنین، ADECDII در برگزاری آزمون های شاخص قابلیت اطمینان، شاخص آسیب پذیری، شاخص برگشت پذیری، شاخص پایداری، اختلاف مقادیر رهاسازی نسبت به مقادیر تقاضا حقیقی در یک متوسط سالانه و نرخ همگرایی، به وضوح برتری عملکرد بالاتری در مقایسه با سایر الگوریتم های شرکت کننده در رقابت نشان داد.
کلید واژگان: بهره وری بهینه منابع آب, سیستم تک مخزن, تکامل تفاضلی, طرح تطبیقی پویای پارامترها, مدیریت آبOptimal use of dam’s water resources is a serious challenge in water resources management and engineering, due to continuous droughts and water shortages. Therefore, in order to comprehensively management in the used amount of dam’s water resources, it is essential to establish a control mechanism in the release of water resources. In this study, an improved evolutionary algorithm entitled "Adaptive Differential Evolution by Choosing of Dynamic incremental intervals (ADECDII)" was proposed to optimize the single-reservoir water system. Efficiency of the ADECDII approach was to use the dynamic incremental interval selection scheme for parameters adjustment of the classical differential evolution (DE). Problem modeling was defined as a problem of minimization with the objective function of error values between real demand and released water, with one-month time periods between 2008-2018 years, on Baft Dam in Kerman province. ADECDII performance evaluation was compared with six advanced algorithms. Based on the statistical results, lowest average of the dam water shortages with mean error of zero ( ) MCM (Million Cubic Meters) was recorded for ADECDII, which proved the efficiency of the proposed approach in the optimal allocation of released water values. This is while, other comparable algorithms could not report a real shortage of less than 0.37 MCM. The average of runtime for ADECDII was 7.15 sec, which was three seconds longer than DE runtime. Also, ADECDII in the tests of reliability index, vulnerability index, resilience index, sustainability index, difference absolute error values between released water values and total demand in an annual average, and convergence rate clearly showed a higher performance in compared to other comparable algorithms.
Keywords: Optimal efficiency of water resources, Single-reservoir system, Differential evolution, Dynamic adaptive scheme of parameters, Water management -
سابقه و هدف
آب به عنوان یکی از مهمترین نهادههای تولیدات محصولات کشاورزی جایگاه مهمی در توسعه پایدار بخش کشاورزی و توسعه اقتصادی سایر بخش ها دارد. کمبود آب یکی از مشکلات اصلی بیشتر کشورهای جهان است. تعیین الگوی کشت بهینه محصولات کشاورزی و برنامهریزی تخصیص آبیاری در شرایط کم آبی حاکم بر حوضه های آبریز کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از این مطالعه بهینه سازی تخصیص آب و تعیین الگوی کشت بهینه محصولات کشاورزی در پنج شهرستان منطقه سیستان طی سناریوهای مختلف مدیریتی است.
مواد و روشها:
در این مطالعه برای مواجهه با شرایط مختلف آبی، با استفاده از یک رویکرد برنامهریزی دو سطحی و چارچوب بازی استاکلبرگ و استفاده از الگوریتم ژنتیک مدلی جهت بهینه سازی تخصیص آب بین مناطق تحت آبیاری و محصولات زراعی و همچنین تعیین سطح زیر کشت بهینه برای محصولات زراعی در 5 شهرستان منطقه سیستان (شامل هامون، هیرمند، زهک، نیمروز و زابل) توسعه داده شد. محصولات منتخب شامل گندم، جو، پیاز، خربزه، هندوانه و یونجه میباشد. مسیله در قالب نه سناریو شامل سه سناریوی راندمان آبیاری، سه سناریو شرایط اقلیمی و سه سناریو شرایط کمآبیاری اجرا و با سناریو پایه مقایسه شد.
یافته ها:
در بین محصولات مورد بررسی بیشترین آب به محصول خربزه به دلیل نیاز آبی کم و ارزش اقتصادی بالا نسبت به سایر محصولات و کمترین آب به محصول یونجه به دلیل نیاز آبی بالا تخصیص داده شد. همچنین محصول خربزه با 5/13503 هکتار بیشترین سطح زیرکشت و یونجه با 85/4 هکتار کمترین سطح زیرکشت را در مجموع پنج شهرستان به خود اختصاص دادهاند. کل سطح زیرکشت به دست آمده توسط مدل 32/18240 هکتار است. مقدار ضریب جینی 0053/0 به دست آمد که مقداری کوچک و نزدیک صفر است و نشان میدهد تخصیص آب بین مناطق عادلانه بوده است. مقدار سود کل به دست آمده در حالت سناریو پایه 1013×06/5 ریال است که با اعمال سناریوهای راندمان آبیاری 50 و 70 درصد میزان سود به ترتیب 12 و 34 درصد و سطح زیر کشت 27 و 47 درصد نسبت به حالت پایه افزایش یافته است. و در شرایط اقلیمی نرمال و ترسالی نیز میزان سود کل به ترتیب 28 و 54 درصد و سطح زیر کشت 40 و 65 درصد نسبت به حالت پایه افزایش یافته است. اعمال سناریو کمآبیاری میزان سود را نسبت به حالت پایه کاهش داد اما کاهش سود با صرفه جویی حجم زیادی از آب آبیاری همراه است و این حجم آب ذخیره شده منجر به افزایش سطح زیر کشت محصولاتی که صرفه اقتصادی بالاتری دارند، شده است بنابراین با اعمال سناریوهای مختلف، الگوی کشت به سمت محصولاتی با نیاز آبی کمتر و ارزش اقتصادی بیشتر متمایل می شود.
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج به دست آمده مشاهده شد محصولاتی که دارای ارزش اقتصادی بالاتر و نیاز آبی کمتر بودند آب بیشتری به آن ها تخصیص داده شده است بنابراین محصولات زراعی که نسبت به آب مصرفی سود کمتری را حاصل می کنند و همچنین محصولاتی که دارای نیاز آبی بالایی هستند از الگوی کشت حذف و محصولات باصرفه اقتصادی بالاتر و نیاز آبی کمتر در الگوی کشت جایگزین شدهاند که این میتواند راهکار مناسبی برای مواجهه با شرایط کمبود آب باشد. افزایش راندمان آبیاری باعث افزایش سود کل شده است لذا صرفهجویی در مقدار آب مصرفی گیاهان از طریق بهبود تکنولوژی آبیاری و افزایش راندمان آبیاری توصیه میشود. از مدل پیشنهادی در این مطالعه میتوان به منظور برنامهریزی صحیح و کارآمد برای کشاورزی و مدیریت منابع آب در شرایط مختلف استفاده نمود.
کلید واژگان: بهینه سازی الگوی کشت, تخصیص بهینه آب, بازی استاکلبرگ, الگوریتم ژنتیک, سیستانBackground and objectiveWater is a critical input for agricultural production and plays an important role in the sustainable development of the agricultural sector and the economic development of other sectors. Water shortage is one of the major challenges that most countries in the world are struggling with. The great importance of determining the optimal cropping pattern of crops and irrigation allocation planning in the water shortage conditions prevailing in Iran's watersheds is not hidden from anyone. This study aimed to optimize water allocation and determine the optimal cropping pattern of crops in five cities of the Sistan region under different management scenarios.
Materials and methodsIn this study, a model with a two-level planning approach, the Stackelberg game framework, and a genetic algorithm, was developed to optimize the water allocation between irrigated areas and crops, as well as to determine the optimal cropping area in 5 cities of Sistan region (including Hamon, Hirmand, Zahak, Nimroz and Zabol) to confront different water conditions. Selected products include wheat, barley, onion, melon, watermelon and alfalfa. The problem was solved in the form of nine scenarios, including three scenarios of irrigation efficiency, three scenarios of climatic conditions, and three scenarios of low irrigation conditions, and compared with the baseline scenario.
ResultsFor water allocation among the studied regions in the baseline scenario, the most and least water was allocated to Zahak and Hirmand areas, respectively. Among the studied crops, the most water was allocated to the melon due to its low water requirement and high economic value compared to other crops, and the least amount of water was allocated to the alfalfa due to its high water requirement; also the melon with 13503.5 ha had the highest cropping area and alfalfa with 4.85 ha had the lowest cropping area in a total of five cities. The total cropping area obtained by the model was 18240.32 ha. The value of the Gini coefficient was 0.0053, which is small and close to zero, indicating that the water allocation between the regions was fair. The total interest rate obtained in the baseline scenario was 5.06 ×1013, which by applying irrigation efficiency scenarios of 50 and 70 percent, the amount of profit has increased by 12% and 34%, respectively, and the cultivated area by 27% and 47% compared to the baseline scenario. And in normal and wetyear conditions, the amount of total profit has increased by 28% and 54%, respectively, and the cultivated area by 40% and 65% compared to the baseline scenario. By applying the low irrigation scenario, the interest rate decreases compared to the baseline scenario, associated with the saving of a large volume of irrigation water, which leads to an increase in the cropping area of crops with higher economic efficiency. Therefore, by applying various scenarios, the cropping pattern moves towards crops with less water requirement and higher economic value.
ConclusionAccording to the results, more water has been allocated to crops with higher economic value and less water requirement. Therefore, if crops with less interest rate compared to their water use and crops with high water requirement are removed from the cropping pattern and crops with higher economic efficiency and less water requirement are replaced in the cropping pattern, it can be a good solution to confront water shortage conditions. The increase in irrigation efficiency increased the total interest, thus it is recommended to save water used by plants through the improvement of irrigation technology and increase irrigation efficiency. The proposed model in this study can be employed for correct and efficient planning for agriculture and water resource management in various conditions.
Keywords: Cropping pattern optimization, Optimal allocation water, Game Stackelberg, Genetic Algorithm, Sistan -
گندم یکی از محصولات مهم زراعی منطقه سیستان است که علاوه بر سطح زیر کشت بالا، نقش بسزایی در اقتصاد این منطقه دارد. بررسی کارآیی این محصول می تواند نقشی به سزا در راستای افزایش تولید آن داشته باشد از این رو در پژوهش حاضر به بررسی انواع کارایی توام با ریسک تولید پرداخته شده است. برای تحقق اهداف مذکور، از روش تحلیل مرزی تصادفی (SFA) استفاده شد. اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه در 3 شهرستان زابل، زهک و هیرمند از 250 بهره بردار گندم در سال زراعی 1399- 1398 جمع آوری شد.نتایج نشان داد در روش تحلیل مرزی تصادفی با در نظر گرفتن 3 نوع کارآیی، شهرستان زهک با مقدار 87 و 47 درصد بیش ترین کارآیی فنی و اقتصادی و شهرستان هیرمند با مقدار 58 درصد بیش ترین کارایی تخصیصی را داشته اند. نتایج تحلیل ریسک تولید نشان داد که نهاده دفعات آبیاری در هر سه شهرستان مذکور آثار منفی بر ریسک تولید داشته است. نتایج حاصل از تخصیص اقتصادی و تخصیصی نشان میدهد که آشنایی کشاورزان با اصول و فنون تولید علمی و نحوه مدیریت صحیح منابع و عوامل تولید در حد قابل قبولی نیست، بنابراین، توصیه می شود برگزاری دوره های آموزشی و ترویجی مناسب باعث آشنایی کشاورزان با نحوه استفاده بهینه از عوامل تولید و در نهایت منجر به بهبود کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی گندم کاران خواهد شد. با توجه به اینکه نهاده آب یک نهاده ریسک کاهنده است، استفاده از فناوری های جدید آبرسانی و روش های به زراعی با توجه به شرایط آب و هوایی منطقه توصیه می شود.کلید واژگان: تحلیل مرزی تصادفی, ریسک تولید, سیستان, کاراییWheat is one of the most important crops in Sistan region, which in addition to high cultivation area plays a significant role in the economy of this region. Examining the efficiency of this product can play an important role in increasing its production. Therefore, the present study investigates various types of efficiency with risk of production. To achieve these goals, the methods Random Frontier Analysis (SFA) were used. Data and data were collected by completing a questionnaire in 3 Zabol, Zahak and Hirmand cities of 250 wheat cultivators in 2020-2021. The results showed that in Stochastic Frontier analysis with three types of efficiency, Zahak city with 87% and 47% of the highest technical and economic efficiency and Hirmand city with 58% had the most efficient allocation. Also, the results of risk analysis showed that the irrigation inputs in all three cities had negative effects on production risk. The results of economic and allocative efficiency show that farmers' familiarity with the principles and techniques of scientific production and how to properly manage resources and factors of production is not acceptable. Therefore, it is recommended to hold appropriate training and extension courses to familiarize farmers with how to make optimal use of production factors and ultimately improve the technical, allocative and economic efficiency of wheat farmers. Therefore, considering that water input is a reducing - risk input, the use of new irrigation technologies and farming methods is recommended according to the climatic conditions of the region. Government support for producers, monitoring prices and banking facilities, meeting production needs and providing opportunities to improve the wheat market can be key strategies for the success of producers and their appropriate income.Keywords: Efficiency, Random Frontier Analysis, Risk of production, Sistan
-
بهره گیری از رویکرد امرژی در برآورد پایداری نظام های گلخانه ای، باعث بکار بردن روش های مدیریتی درست جهت افزایش پایداری تولید در این نظام ها می شود. در این پژوهش، دو نظام تولید خیار و گوجه فرنگی در منطقه سیستان، با به کارگیری شاخص های امرژی، مورد سنجش قرار گرفت. بدین منظور 166 گلخانه خیار و 111 گلخانه گوجه فرنگی در سال زراعی 1400-1401 انتخاب شد. برآیند سنجش 13 شاخص، پایداری نظام تولید خیار را نسبت به نظام گوجه فرنگی نمایان ساخت. بیشترین و کمترین مقدار شاخص ضریب تبدیل (Transformity) در نظام های گوجه فرنگی و خیار، به ترتیب 103×2/77 و 103×2/00 (ام ژول خورشیدی در گرم) بود. خصوصیات فیزیولوژیکی خیار نظیر طول دوره رشد طولانی و بهره مندی بیشتر از انرژی های تجدیدشونده رایگان، تولید بیشتر و استفاده بهینه تر از نیروی کار، موجب پایداری بیشتر این نظام در مقایسه با گوجه فرنگی شد. در نظام تولید گوجه فرنگی سهم بالای منابع تجدیدناپذیر خریداری شده علت کاهش پایداری بود. جهت پایداری بیشتر در نظام های تولید گلخانه ای، لازم است که گیاهانی با ظرفیت بالاتر در استفاده از انرژی های رایگان محیطی را برگزید و استفاده کارآمدتر از نیروی انسانی، استفاده از سازه گلخانه با تکنولوژی هایی در راستای کاهش ورودی و کم کردن سهم جریان های ورودی تجدیدناپذیر خریداری شده را در دستور کار قرار داد.
کلید واژگان: بار زیست محیطی, پایش محیطی, شاخص امرژی, کشاورزی فشرده, نهاده های محیطیTaking the advantage of the emergy approach in estimating the stability of greenhouse systems leads to the use of correct management methods to increase the stability of production in these systems. In this research, two production systems of cucumber and tomato in Sistan region were assessed, using emergy indices. For this purpose, 166 cucumber and 111 tomato greenhouses were selected. The result of measuring 13 indicators showed the relative stability of the cucumber production system to the tomato system. The highest and lowest values of transformity index in tomato and cucumber systems were 2.77×103 and 2.00×103 (solar MJ per gram), respectively. Physiological characteristics of cucumber such as longer growth period and the greater use of free renewable energies, more production and the effective use of labor, made this system more sustainable, compared to the tomato one. In the tomato production system, the high proportion of purchased non-renewable resources was responsible for unsustainability. In order to increase the sustainability in greenhouse production systems, it is necessary to select plants with a higher capacity in using free environmental energies, capability of a more efficient labor use, and to use of greenhouse structures with the technologies aimed at reducing the inputs and the purchased non-renewable inputs.
Keywords: Environmental load, Environmental monitoring, Energy index, Intensive agriculture, Environmental inputs -
بحرانی بودن وضعیت منابع آبی مناطق خشک و نیمه خشک ایران بهخصوص منطقه سیستان، روند توسعه پایدار در این منطقه با مشکل جدی مواجه نموده است. عدم توجه کافی به مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی و تداوم استفاده از برخی شیوههای نادرست فعلی یکی از عوامل اصلی دست نیافتن به توسه پایدار کشاورزی و روستایی است. در این مطالعه سعی شده است تا با مدیریت بهینه آب رودخانه هیرمند در بخش کشاورزی کمکی جهت توسعه بخش کشاورزی و روستایی مناطق سیستان انجام شود. که برای این منظور از تیوری بازیها، جهت تخصیص آب، بین اراضی کشاورزی مناطق روستایی سیستان در سال 1398-1399 استفاده شده است. جهت اجرای بازی از الگوریتم فراابتکاری استفاده شد که ترکیبی از الگوریتم ژنتیک پویا و روش برنامهریزی فازی میباشد. نتایج نشان داد استفاده از مدل پیشنهادی میتواند منجر به تخصیص کارا و عادلانه آب بین مناطق تحت آبیاری و محصولات مختلف شود به طوریکه حداکثر سود از این تخصیص حاصل خواهد شد و با افزایش راندمان آبیاری از 35 به 50 و 70 درصد مقدار سود کل از 314810 به 544390 و 896050 میلیون ریال به ترتیب افزایش مییابد. با توجه به نتایج مطالعه پیشنهاد میشود محصولات پربازده مانند پیاز و خربزه جایگزین محصولاتی با بازدهی پایینتر مانند گندم و جو شود. و همچنین با توجه به بحران آبی منطقه سیستان، از نتایج مدلسازی بازی استاکلبرگ در این مطالعه میتوان برای تخصیص بهینه آب در منطقه سیستان استفاده نمود.
کلید واژگان: استاکلبرگ, تخصیص بهینه آب, توسعه روستایی, سیستانThe critical situation of water resources in arid and semi-arid regions of Iran, especially the Sistan region, has faced a serious problem in the process of sustainable development in this region. Insufficient attention to the optimal management of agricultural water resources and the continuation of some current incorrect methods is one of the main factors in the failure to achieve sustainable agricultural and rural development. In this research, with the optimal management of the Hirmand River in the agricultural sector, an attempt has been made to develop the agricultural and rural sectors of the Sistan region. For this purpose, game theory has been used to allocate water between agricultural lands in rural areas of Sistan in 2020-2021. The meta-heuristic algorithm was used to run the game, combining a dynamic genetic algorithm and fuzzy programming method. The results showed that the use of the proposed model could lead to an efficient and fair distribution of water between irrigated areas and different crops so that maximum profit is obtained from this allocation and by increasing irrigation efficiency from 35 to 50 and 70% of the total profit will increase from 314810 to 544390 and 896050 million Rials. According to the results of this study, it is suggested that high-yield crops such as onions and melons be replaced with low-yield crops such as wheat and barley. Also, due to the water crisis in the Sistan region, the results of Stackelberg game modeling in this study can be used for optimal water allocation in the Sistan region.
Keywords: Stackelberg, Water allocation Optimal, Development Rural, Sistan -
با توجه به آمار و ارقام، منطقه سیستان جزو مناطق فراخشک و کم آب است و مسیله کمبود آب و خشکسالی یکی از بحران هایی است که منطقه سیسان را در آیندهای نزدیک تهدید می کند. آب و میزان فقر به شدت به هم مرتبط هستند بنابراین یک ارزیابی قوی از تنش آبی برای شناسایی مناطق نیازمند و توسعه مداخلات مناسب برای کاهش فقر ضروری است. شاخص فقر آب (WPI) ابزاری برای ارزیابی تنش آبی با پیوند دادن تخمین های فیزیکی میزان آب در دسترس با محرک های اقتصادی-اجتماعی فقر میباشد. و همچنین یک ابزار جامع برای مدیریت و ارزیابی منابع آب میباشد. این مطالعه کاربرد شاخص فقر آب (WPI) را برای تخمین و مقایسه سطح تنش آبی در 5 شهرستان منطقه سیستان در سال 1400-1401 ارایه می کند. نتایج مطالعه نشان داد که متوسط شاخص فقر در شهرستانهای منطقه سیستان در حالت وزن یکسان 48/0 و در وزن دهی بر اساس روش AHP، 43/0 میباشد. شاخص فقر آبی در بین شهرستانهای سیستان از 60/0 تا 23/0 متفاوت است. شهرستان هیرمند در مقایسه با دیگر شهرستانها دارای تنش آبی بیشتری است. جهت مقابله با فقر آبی در منطقه سیستان، مدیریت و استفاده بهینه از منابع آبی به ویژه در شرایط خشکسالی بسیار حایز اهیمت میباشد.کلید واژگان: شاخص فقر آبی, AHP, منابع آب, سیستانAccording to statistics, Sistan region is one of the arid and low water areas. And the issue of water shortage and drought is one of the crises that threaten the Sisan region in the near future. Water and poverty are closely linked, so a strong assessment of water stress is essential to identify areas in need and develop appropriate interventions to reduce poverty. The Water Poverty Index (WPI) is a tool for assessing water stress by linking physical estimates of available water levels with socioeconomic incentives for poverty. It is also a comprehensive tool for managing and evaluating water resources. This study presents the application of water poverty index (WPI) to estimate and compare water stress levels in 5 cities of Sistan region in 2021-2022. The results of the study show that the average poverty index in the cities of Sistan region in the same weight condition is 0.48 and, in the weight, according to AHP method is 0.43. The water poverty index varies from 0.60 to 0.23 among the cities of Sistan. hirmand city has more water stress compared to other cities. In order to deal with water poverty in Sistan region, management and optimal use of water resources, especially in drought conditions, is very important.Keywords: Water Poverty Index, AHP, Water Resource, Sistan
-
مجله اکو هیدرولوژی، سال نهم شماره 1 (بهار 1401)، صص 273 -289
از بزرگترین طرح های انتقال آب در کشور، طرح انتقال آب با لوله دشت سیستان است که با اجرای این طرح میتوان آب اندک را به بهترین روش مدیریت کرد. هدف از این مطالعه، تخصیص بهینه منابع آب در بخش کشاورزی با استفاده از تیوری بازی و تاکید بر بازار آب در منطقه سیستان در سال 1398-1399 برای این طرح است. برای این منظور، از مدل تعادلی استاکلبرگ- نش- کورنو در دو حالت تخصیص عمومی و شرایط وجود بازار آب و برای حل مدل از یک فرایند فراابتکاری که ترکیبی از الگوریتم ژنتیک پویا و روش برنامه ریزی فازی است، استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان داد با ایجاد بازار آب در منطقه سود کل سیستم از 585484 میلیون ریال به 859322 میلیون ریال افزایش مییابد که میزان تغییرات معادل 3837 میلیون ریال است. همچنین، نتایج نشان داد مقدار شاخص برابری با ایجاد بازار کاهش می یابد و امکان تخصیص عادلانه آب بین مناطق فراهم میشود که میزان این تغییرات 7/7 درصد است و با کاهش راندمان آبیاری و استفاده از سیستم های سنتی آبیاری در سطح مزرعه، میزان سود کل سیستم کاهش خواهد یافت. بنابراین، شکل گیری بازار آب در سطح منطقه سیستان علاوه بر تغییر در میزان آب تخصیصی به محصولات در مناطق مورد مطالعه، سود حاصل از الگوی کشت را تغییر می دهد و در حالت کلی، منجر به بهبود وضعیت درآمدی کشاورزان و باعث ایجاد عدالت در تخصیص آب بین مناطق منطقه سیستان میشود.
کلید واژگان: تئوری بازی, استاکلبرگ, بازار آب, طرح انتقال آب با لوله, سیستانOne of the largest water transfer projects in the country is the Sistan Plain Pipe Water Transfer Project, which can be used to manage few water in the best way. The purpose of this study is the optimal allocation of water resources in the agricultural sector using game theory and emphasis on the water market in the Sistan region in 2019-2020. For this purpose, the Stackelberg-Nash-Cournot equilibrium model has been used in two general allocation and market conditions.To solve the model, metaheuristic process has been used, which is a combination of Dynamic genetic algorithm and fuzzy programming method. The results showed that with the creation of a water market in the region, the total profit of the system has increased from 58548 to 85932 million Rials, which is a change of 383.75 million Rials. The value of index E decreased with the creation of the market, the rate of these changes is 7.7%, and also the results show that the creation of a water market provides the possibility of fair distribution of water between regions. by reduction the irrigation coefficient and using the traditional irrigation system at the farm level, profits will decrease. Therefore, the formation of a regional water market in the Sistan region, in addition to changing the amount of water allocated to crops in the study areas, has changed the profits of the cultivation pattern and in general leads to improving farmers' incomes and creating justice in allocation. Water flows between the regions of Sistan region.
Keywords: Game theory, Stackelberg, water market, Pipe Water Transfer Project. sistan -
هدف این مطالعه دستیابی به درکی بهتر از آینده آب در بخش کشاورزی در منطقه سیستان است. در این مطالعه برای تعیین پیشرانهای نهایی به روشهای آیندهپژوهی تکیه کرده و با استفاده از روش پنل خبرگان 23 پیشران شناسایی و در نهایت هفت پیشران اصلی تاثیر گذار بر بحران آب سیستان برای نگارش سناریو به روش دلفی استفاده شد. این پیشرانها عبارت بودند از: خشکسالی، وابستگی به منابع آب خارجی، توجه نکردن کافی به مدیریت منابع آب، کشت بی رویه محصولات آب بر، شیوه نامناسب آبیاری، ضعف فناوری کشاورزی و رایگان بودن آب در بخش کشاورزی. با توجه به نقشه پهنه بندی خطر، 86% از منطقه سیستان در آینده در معرض بحران آبی خیلی شدید قرار خواهند گرفت. در ادامه، وضعیتهای محتمل برای هر یک از این عوامل ارایه شد و با استفاده از آن سه سناریو با سازگاری بالا که شامل سناریوی اول، دوم و سوم برای مسئله بحران آب در سیستان با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد (Scenario Wizard) طراحی شد. در این سناریوها سه وضعیت شامل: وضعیت محتمل (اگر پیشران در وضعیت فعلی بماند)، وضعیت خوشبینانه (بهبود شرایط) و وضعیت بدبینانه (تضعیف شرایط) برای هر یک از عوامل طراحی شد. در سناریوهای طراحی شده کشت بی رویه محصولات آببر در حالت بدبینانه، رایگان بودن آب در بخش کشاورزی و خشکسالی در حالت محتمل، و سایر پیشرانها در وضعیت خوشبینانه قرار داشتند. و وضعیتهای خوشبینانه بر دیگر وضعیتها برتری داشت و در هر سه سناریو بیشترین فرض ها را تشکیل داد. انتظار بر این است که اعمال این سناریوها منجر به بهبود شرایط آبی و کشاورزی در دشت سیستان خواهد شد.کلید واژگان: سناریو ویزارد, آینده آب در بخش کشاورزی, روش پنل خبرگان, روش دلفیThe purpose of this study was to gain a better understanding of the future of water in the agricultural sector of the Sistan region. In this study, to determine the final drivers, we relied on Future Studies techniques and, by using the Expert Panel method, 23 drivers were identified and seven main drivers affecting the Sistan water crisis were used to write the scenarios by Delphi method. These factors included drought, dependence on external water resources, the lack of sufficient attention to water resources management, careless cultivation of crops with high water requirement, inappropriate irrigation methods, technological weakness of agriculture, and free water charges in the agriculture sector. Also, 86% of the Sistan region will be exposed to a severe water crisis in the future according to the hazard zonation map. Furthermore, probable conditions for each of these factors were presented, and using that, 3 scenarios with high acclimatization include the first, second, and third scenarios for the water crisis in Sistan, which were designed using the Wizard Scenario software. In these scenarios, three situations including: possible state (if the drivers remain in the current state), optimistic state (improvement of the condition), and pessimistic state (weakening of the condition) were designed for each of the factors. Cultivation of crops with high water requirement were in a pessimistic state, free water and drought in a possible state, and the other drivers in an optimistic state. In these scenarios, optimistic conditions were superior to others and formed most of the assumptions. It is expected that these scenarios would improve water and agricultural conditions in the Sistan Plain.Keywords: Expert Panel method, Future of water in agriculture, Scenario Wizard, Delphi method
-
الگوریتم کرم شب تاب یک تکنیک بهینه سازی موثر بر مبنای هوش ازدحامی است که به طور موفقیت آمیزی در مسایل مهندسی کاربردی استفاده میشود. در این پژوهش الگوریتم کرم شب تاب پویا برای تخمین میزان تقاضا آب از رودخانه هیرمند در منطقه سیستان به کار برده شده و با چهار الگوریتم مختلف کرم شب تاب برای سالهای 1385 تا 1396 مقایسه گردید. از داده های سال 1385 تا 1393 جهت آموزش و یاد گیری مدل استفاده شد و از باقیمانده دادهها از سال 1394 تا 1396 جهت آزمون مدل استفاده شد. نتایج مدل نشان داد 5 مدل مختلف الگوریتم کرم شب تاب میتوانند جوابهای محتملی بدست دهند اما روش الگوریتم کرم شب تاب پویا کارایی بهتری نسبت به چهار مدل دیگر دارد. و دقت پیش بینی آن بالای 98%/97 میباشد. پس از اطمینان از دقت الگوریتم میزان تقاضای آب از رودخانه هیرمند از سال 1397تا 1399 پیش بینی شد و میزان ریسک کمبود آب برای سه سناریو زیاد، متوسط و کم سطح جریان آب برای این سالها ارزیابی شد.
کلید واژگان: هوش ازدحامی, پارامتر پویا, الگوریتم کرم شب تاب, بهینه سازی, پیشبینیFirefly algorithm (FA) is an effective optimization technique based on swarm intelligence, which has been successfully applied to various practical engineering problems. In this paper a new dynamic firefly algorithm is applied for demand estimation of water of river Hirmand in Sistan area and comparative with different firefly algorithm for 2006-2017 years. The data from 2006 to 2014 are used for learning and teaching and finding the optimal weights of the model, and the rest of data (2015-2017) are applied to test the models. The results show that all five FA variants can achieve promising solutions. But NDFA obtains better performance than four other FA variants and its prediction accuracy is up to 97.98%. After ensuring the accuracy of the algorithm, water demand of river Hirmand from 2018-2020 is predicted. And risk assessment of the water shortage under three scenarios of high, average, and low inflow levels for this years.
Keywords: Swarm intelligence, Dynamic parameter, Firefly algorithm, Optumization, predict -
سابقه و هدف
در این مطالعه با توجه به کمبود منابع آب و لزوم بررسی و ارتقای سیستم های آبیاری، ضروری است تا نسبت به وضع موجود آنها مطالعاتی صورت گیرد. با توجه به شرایط اقلیمی و بازدهی پایین آبیاری در کشور، تشویق و ترغیب کشاورزان برای ترویج آبیاری مدرن، امری اجتناب ناپذیر است. زیرا نه تنها استفاده از روش های مدرن آبیاری میتواند با بهرهوری بالا باعث افزایش سطح زیرکشت و افزایش تولید محصولات در واحد سطح گردد، بلکه باعث افزایش درآمد کشاورز نیز میگردد. در مطالعه حاضر تلاش بر این است که روش های آبیاری مدرن چقدر بر بهرهوری کشاورزی در میان کشاورزان استان کرمان موثر بوده است و همچنین تفاوت بهرهوری کشاورزی بین استفاده کنندگان از روش های آبیاری مدرن و سنتی تحت تاثیر چه فاکتورهایی میباشد.
مواد و روشها:
اطلاعات لازم از طریق تکمیل 140 پرسشنامه در تابستان 1397 در جنوب استان کرمان در سه شهرستان (جیرفت, عنبر آباد و کهنوج) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شده است. وبا استفاده از روش تجزیه اکساکا بلیندر و تابع تاثیر بهرهوری کشاورزی در دو سیستم آبیاری سنتی و مدرن مورد بررسی قرار گرفت. و سپس دادهها با استفاده از نرم افزار Stata مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج تخمین تابع تولید نشان داد که متغیرهای بعد خانوار، تاهل، سطح زیر کشت و ماشینآلات در آبیاری سنتی و متغیرهای تحصیلات و نیروی کار خانوادگی در آبیاری مدرن متغیرهای معنی دار روی بهرهوری کشاورزی هستند. نتایج مدل تجزیه نشان می دهد که سهم عوامل توضیحی 17- درصد است به عبارت دیگر چنانچه عوامل توضیحی در سیستم آبیاری سنتی به اندازه این عوامل در سیستم آبیاری مدرن کوچک شود بهرهوری کشاورزی در سیستم آبیاری سنتی به اندازه 17 درصد افزایش مییابد. و سهم عوامل غیر قابل توضیح 19- درصد است به طوریکه اگر سطح بازدهی عوامل مشخص در قسمت غیر قابل توضیح در سیستم آبیاری مدرن تا سطح این عوامل در سیستم آبیاری سنتی کوچک شود بهرهوری کشاورزی به اندازه 19 درصد کاهش مییابد. روش تابع تاثیر نشان می دهد در دهک بالا فاکتورهای نوع بذر مورد استفاده، میزان بذر و ماشین آلات و در دهکهای پایین نیروی کار خانوادگی در قسمت غیر قابل توضیح عامل تفاوت در بهرهوری میباشد. در قسمت قابل توضیح در دهک بالا سن، نیروی کار خانوادگی، تحصیلات و سطح زیر کشت و در دهک پایین بعد خانوار و تحصیلات عامل مهم در تفاوت بهره وری میباشد.
نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد سهم عوامل غیر قابل توضیح نسبت به عوامل توضیحی بیشتر است و سیستم سنتی دسترسی کمتری به منابع پر بازده دارند و استفاده از سیستمهای مدرن آبیاری، بهرهوری کشاورزی را افزایش میدهد. بنابراین با بهبود سیستم آبیاری و استفاده بهینه از موجودی منابع آب فعلی می توان سطح تولید را ارتقا بخشید.
کلید واژگان: آبیاری مدرن, آبیاری سنتی, تجزیه اکساکا بلیندر, تفاوت بهرهوریBackground and ObjectivesBy attention to water scarcity, need consideration and improvement irrigation systems, necessary to be done studies about this situation. By regard to climate condition and low irrigation efficiency in our country, encouraging the farmers to use this technology and extending modern irrigation system is inevitable. Using modern irrigation methods with high productivity causes an increase in the total area under cultivation and the crop yield per unit area, but also causes of increasing farmers income. In this study attempt that modern irrigation methods has been effective on productivity agricultural between farmers in province Kerman. And also difference productivity agricultural between modern irrigation and traditional irrigation methods have affected by which factors.
Materials and Methodsthe data were collected by completing 140 questionnaires in south of province Kerman in three town (Jiroft, Anbarabad and Kahnoj) by use random sampling. And then consideration productivity agricultural in two modern irrigation and traditional irrigation systems by use Oaxaca-Blinder decomposition method and Recentered influence function model. Then data was analyzed by software Stata.
Resultsthe result of production function showed that family size, marriage, total area under cultivation, Machinery and labor family were signification variables on productivity agricultural in traditional irrigation and education and type machine were signification variables on productivity agricultural in modern irrigation. The result of decomposition method showed that ratio of Factors explaining was -17 percent and factors unexplained was -19 percent that signification. In other words if Factors explaining in traditional irrigation was small as this factors in modern irrigation than productivity agricultural increased as 17 percent in traditional irrigation. If rate of return specific factors in unexplained sector in modern irrigation was small as this factors in traditional irrigation than productivity agricultural decreased as 19 percent. Recentered influence function method showed that in unexplained sector, type seed, amount of seed and use of machine in high decile and labor family in low decile were case gap in productivity. In explaining sector age, labor family, education and total area under cultivation in high decile and number household and education in low decile were important factors in gap productivity.
ConclusionAlso the result showed that share of unexplained factors more than explaining factors. And traditional systems less accesses to resource high yield and use of modern irrigation system, could increase productivity agricultural. Therefore can be increased level of production by improve irrigation system and optimum use of resource water.
Keywords: modern irrigation, traditional irrigation, Oaxaca- Blinder decomposition, productivity gap -
امروزه استفاده از مدل های برنامه ریزی ریاضی برای تعیین الگوهای زراعی مناسب از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. به همین منظور، در این مطالعه برای تعیین الگوی بهینه کشت و تخصیص آب و اراضی تحت شرایط عدم حتمیت در شهرستان همدان از مدل برنامه ریزی آرمانی فازی وزنی (WFGP) استفاده شد. این مدل با سه الگوی وزن های مساوی، وزن های متفاوت کاهنده، وزن های متفاوت افزاینده برای آرمان ها و محدودیت منابع آبی و با در نظر گرفتن اهداف زیست محیطی و اقتصادی طراحی شده است. داده های موردنیاز مربوط به سال 1393-1392 هستند که از پایگاه اطلاعاتی سازمان جهاد کشاورزی استان همدان جمع آوری شدند. اهداف به کار گرفته شده در مدل فوق شامل حداکثر کردن سود ناخالص، حداکثر کردن نیروی کار مورد نیاز و استفاده مطلوب از کود شیمیایی هستند. بدین منظور، مجموع درجه عضویت همه آرمان های فازی در مدل حداکثر گردید. حل مدل پیشنهادی در محیط نرم افزاری GAMS 24.1 صورت گرفت. نتایج نشان داد که با ایجاد انعطاف در ضرایب فنی و به کارگیری وزن های مساوی برای آرمان های فازی، منابع موجود به صورت بهینه تخصیص یافته و مجموع سطح زیر کشت محصولات زراعی نسبت به شرایط فعلی 22 هکتار کاهش می یابد. اما با به کارگیری وزن های متفاوت فزاینده و کاهنده برای آرمان ها، مجموع سطح زیر کشت محصولات زراعی به ترتیب 25 و 875 هکتار افزایش می یابد. با توجه به نتایج به دست آمده، جهت توسعه بخش کشاورزی استان همدان، برنامه ریزی و مدل سازی از پایین به بالا پیشنهاد شد. برای تحقق این امر، نیاز است که تصمیمات لازم از سطح شهرستان شروع شده و تا سطح ملی ادامه یابند.کلید واژگان: آب آبیاری, الگوی کشت, برنامه ریزی آرمانی فازی وزنی, عدم حتمیت, مدیریت اراضیusing mathematical programming models for determining appropriate cropping patterns has recently attracted a lot of attention. The agricultural sector is one of the most important and powerful economic sectors of the country. In the last ten years, its contribution to gross domestic product has been around 18% on average. The method of linear programming has been widely used in the fields of land allocation and determination of optimal cultivars since the 1960s. The purpose of linear programming is to maximize or minimize the objective function by considering a number of constraints and decision variables simultaneously. Fuzzy scheduling allows decision-makers to interfere with non-explicit data and data parameters in models. Compared to other models of math planning, it is more applicable and more flexible to be used in optimization problems and in determining the optimum crop cultivation patterns. Moreover, the results are more reliable (Rastegaripour and Sabouhi, 2009). Mir Karimi et al. (2016) investigated the optimal cultivar pattern in the city of Amol using the ideal planning and taking into account the goals of reducing fertilizer use by seven percent. Their results showed a one-percent reduction in pesticides to protect the environment and a reduction of 93% of water use for the conservation of scarce water resources and sustainable agricultural development. In this study, a fuzzy utopian planning model with three equal weight patterns, different weights, a decreasing weight and an incremental weight for ideals and water resource constraints are designed, taking into account environmental and economic objectives. The main objective of this research is to optimize water and land resources in Hamadan province. First, we introduced a weighted fuzzy goal programming model (WFGP). Using this model, optimum cultivating model for farmers in Hamadan was determined, considering their income goals, environmental goals and sustainability of water resources of the region. Subsequently, the allocation between irrigation water inputs and land surface was calculated considering equal weights, different weights and different decreasing weights for the desired goals.Keywords: Irrigation Water, Cropping Pattern, Weighted Fuzzy Goal Programming, Lands Management
-
سابقه و هدفآلودگی خاک با فلزات سنگین یکی از مشکلات زیست محیطی عمده در جوامع بشری است و با انتقال این عناصر سمی از طریق تولیدات گیاهی به انسان، سلامتی افراد جامعه به خطر می افتد. یکی از روش های نوین و کم هزینه برای پالایش خاک های آلوده، استفاده از گیاهان میباشد. گیاه پالایی یک تکنولوژی در حال ظهور است که با بهره گیری از گیاهان و سپس ریزجانداران موجود در ریزوسفر برای حذف کردن، تغییر دادن یا محدود کردن مواد شیمیایی سمی در خاک، رسوبات، آبهای زیرزمینی، آبهای سطحی و حتی اتمسفر استفاده می شود. هدف از این تحقیق بررسی توانایی پالایش خاک از عناصر سرب و کادمیم توسط گیاه دارویی آویشن دنایی با حضور قارچ مایکوریزا بود.مواد و روش هااین پژوهش در شرایط گلخانه ای به صورت فاکتوریل با دو فاکتور اجرا شد. فاکتور اول: فلز سنگین شامل چهار سطح: سرب (100میلیگرم بر کیلوگرم) ، کادمیم (15میلیگرم بر کیلوگرم خاک) ، کاربرد همزمان کادمیم + سرب و شاهد (صفر) و تیمار قارچی (در پنج سطح: G. intraradices، G. Mosseae،G. fasciculatum ، کاربرد همزمان هر سه گونه و شاهد- عدم تلقیح-) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و در 3 تکرار انجام شد.یافته هانتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد قارچهای میکوریزا اثر معناداری بر غلظت سرب و کادمیم در شاخساره و ریشه گیاه آویشن دنایی داشتند. طبق نتایج این پژوهش در خاک آلوده به کادمیم (سطح 15 میلیگرم کادمیم بر کیلوگرم خاک) ، بیشترین غلظت کادمیم در شاخساره گیاه (62/1 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک گیاه) در بستر آلوده به کادمیم و همزیست با G. mosseae و در ریشه (56/1 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک گیاه) در تیمار G. fassiculatum بدست آمد. در خاک آلوده به سرب (سطح 100 میلیگرم سرب بر کیلوگرم خاک) ، بیشترین غلظت سرب در ریشه گیاه (103/9 میلیگرم بر کیلوگرم وزن خشک گیاه) در تیمار G. fassiculatum بدست آمد و در شاخساره (36/6 میلیگرم بر کیلوگرم وزن خشک گیاه) ، در تیمار G. fassiculatum حاصل شد.نتیجه گیرینتایج نشان دهنده توانایی زیاد گیاه دارویی آویشن دنایی برای جذب فلزات سنگین از خاک های آلوده است. تجمع بیشتر سرب در ریشه آویشن دنایی نسبت به شاخساره از یافته های دیگر این پژوهش بود. بر اساس نتایج، این گیاه قادر است مقادیر قابل توجهی از سرب و کادمیم بستر را جذب نموده و در ریشه تجمع دهد یا به شاخساره انتقال دهد و با دارا بودن این مکانیسم برای گیاه جذبی کادمیم و سرب در فناوری گیاه پالایی مناسب میباشد. مصرف قارچهای میکوریزا به ویژه G. fassiculatum و G. mosseae نیز می تواند کارآیی گیاه پالایی خاک آلوده به کادمیم و سرب را بهبود بخشد.کلید واژگان: گیاه پالایی, کادمیم, سرب, قارچ میکوریزاBackground and ObjectivesThe use of medicinal plants for remediation of heavy metals contaminated soils is an economical, cheap and effective strategy. The widespread transfer of natural materials and pollutants to different parts of the environment (soil, water and atmosphere) has imposed great pressure on the self-purification ability of the soil. Accumulation of pollutants is a concern regarding both humans and ecosystems. Among pollutants, heavy metals are particularly important because they are not decomposable and also have harmful physiological effects on organisms even at low concentrations. Soil pollution with heavy metals in human societies is one of the major environmental problems and the transfer of these elements via crop production to men affecting human population health. One of the modern and low cost methods for remediation of contaminated soils, is the use of plants. Phytoremediation is an emerging technology which utilizes plants and microorganisms in the rhizosphere to delete, modify or limit the toxic chemicals in soil, sediment, groundwater, surface water and even used the atmosphere. The aim of this study was to evaluate the phytoremediation ability Thymus daenensis Celak. symbiotic with mycorrhizal fungi in polluted soils of Lead and Cadmium was by herb with.Materials and MethodsThis study was conducted as a factorial exam in the greenhouse conditions. The first factor was four levels of heavy metals: lead (100 mg kg), cadmium (15 mg. Kg soil), concurrent use of lead and cadmium + control (zero) and the second factor was fungal treatments (at five levels: G. intraradices, G. Mosseae, G. fasciculatum, the simultaneous use of all three species and control-non inoculated -) in a randomized complete block design in three replications.ResultsAnalysis of variance showed a significant effect of mycorrhizal fungi on Pb and Cd concentration in shoots and roots of thyme. The highest cadmium concentration in polluted soil was observed in Shoot(62/1 mg.Kg DW) inoculated with G.mosseae and root (56/1 mg kg dry weight) ) inoculated with G. fassiculatum respectively.ConclusionThe results showed a high ability of Thymus daenensis Celak. to absorb heavy metals from contaminated soils. Other findings of this study was more accumulation of lead in root than shoot. Based on the results, this plant is able to absorb significant amounts of lead and cadmium of bed and accumulate in roots or transfer to shoots. Mycorrhizal fungi especially G.mosseae and G. fassiculatum can improve the Cd and Pb phytoremediation of contaminated soils. Keywords: Mycorrhizal fungi, Cadmium, Lead, medicinal plants , PhytoremediationKeywords: Mycorrhizal fungi, Cadmium, Lead, medicinal plants, Phytoremediation
-
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و سوم شماره 6 (پیاپی 86، بهمن و اسفند 1396)، صص 950 -960پنیرباد (Withania coagulans (Stocks) Dun.) درختچه ای چند ساله از خانواده سولاناسه است. پیکره این گیاه دارای متابولیت های ثانویه از گروه لاکتون های استروئیدی با نام ویتانولوئیدها می باشد که امروزه اثرات فارماکولوژیکی قابل توجهی از آنها گزارش شده است. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با فاکتور اصلی بستر کاشت در سه سطح (پرلیت + کوکوپیت، ماسه، خاک باغچه + کود دامی) و فاکتور فرعی قارچ مایکوریزا در چهار سطح (شاهد، Glomus mosseae، G. intraradice و کاربرد همزمان هر دو قارچ) در سه تکرار در پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل واقع در چاه نیمه بقیه اله الاعظم (عج) اجرا شد. آنالیز فیتوشیمیایی عصاره به روش HPLC انجام شد. آنالیز آماری داده ها و ترسیم نمودارها به کمک نرم افزارهای SPSS و Excel انجام گردید. نتایج آزمایش حکایت از آن داشت که بستر خاک باغچه + کود دامی و کاربرد همزمان هر دو قارچ بهترین اثر را بر افزایش صفات طول ساقه، وزن تر و وزن خشک داشت. در بررسی اثر ساده بستر بر میزان متابولیت های ثانویه مشاهده شد که تیمار خاک باغچه + کود دامی باعث افزایش متابولیت های ثانویه ویتافرین آ، ویتانولید آ، گلوکوویتانولید، ویتااسترامونولید، ویتانوزید X و کوآگولین در این آزمایش شد. کاربرد همزمان هر دو قارچ نیز باعث افزایش بیشتر متابولیت های ثانویه (بجز ویتااسترامونولید و کوآگولین) گردید. نتایج حکایت از آن داشت که کاربرد همزمان دو گونه قارچ G. mosseae و G. intraradice در بستر خاک باغچه + کود دامی سبب افزایش صفات مورفولوژیکی و ویتانولوئیدها در گیاه دارویی پنیرباد شد.کلید واژگان: بستر کشت, لاکتون های استروئیدی, مایکوریزا, ویتانولوئیدها, Withania coagulens (Stocks) DunWithania coagolense (Stocks) Dun. is a perennial shrub, belonging to the Solanaceae family. The study species is rich in a group of valuable compounds as steroidal lactones called withanolides. Nowadays, significant pharmacological properties of withanolides have been reported. The effects of mycorrhizal fungi symbiosis and substratewere studied on withania in the greenhouse of Agricultural Institute at the University of Zabol. The study was conducted in a factorial experiment based on a completely randomized design. The main plot was substrate (cocopit perlit, garden soil manure, sand) and the subplot consisted of mycorrhizal fungi (control, Glomusintraradice, G. mosseae,simultaneous use of both fungi). Phytochemical analysis of the extract was performed by HPLC. Statistical analysis was done using Excel and SPSS software. The results indicated that the garden soil manure and simultaneous use of both fungi had the best effect on increased shoot length and fresh and dry weight. According to the results, the garden soil manure resulted in increased production of secondary metabolites. The simultaneous use of both fungi resulted in higher production of secondary metabolites (except withastramonolid and coagolin). Our results clearly showed that the simultaneous use of both fungi in garden soil manure resulted in increased morphological traits and withastramonolid in the study specie.Keywords: Substrate, steroid lactones, mycorrhizal fungi, Withania coagolense (Stocks) Dun, withanolides
-
مدل سازی عوامل موثر بر پذیرش خرید از طریق گوشی های هوشمند / مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه زابلامروزه خرید سیار (موبایلی) به روشی جایگزین جهت خرید محصولات در بسیاری از کشورها تبدیل شده است، اما تحقیقات در این زمینه اندک بوده و محدود به چند کشور خاص است. با در نظر گرفتن گسترش استفاده از گوشی های هوشمند و تاثیر استفاده از این گوشی ها بر رفتار خرید مصرفکنندگان، هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر پذیرش خرید از طریق گوشی هوشمند در بین مصرف کنندگانی است که تجربه خرید از طریق این گوشی ها را دارند. بدین منظور از مدل اصلاح شده پذیرش تکنولوژی استفاده شده که در آن دو سازه اعتماد و لذت درک شده به مدل سنتی پذیرش تکنولوژی اضافه شده است. داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه از بین 384 نفر از دانشجویان دانشگاه زابل جمعآوری شده است. داده های به دست آمده با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی در نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان میدهد که سازه های اعتماد و سودمندی درک شده بر قصد افراد برای استفاده از خدمات خرید سیار اثر مستقیم و معنی داری دارند، ولی سازه های لذت درک شده و سادگی استفاده درک شده بر قصد افراد تاثیر مستقیم و معنی داری ندارند.کلید واژگان: خرید سیار, مدل پذیرش تکنولوژی, تلفن همراه هوشمند, مدل یابی معادلات ساختاری, دانشگاه زابل
-
به منظور تخمین توابع تولید کلزا و خردل هندی تحت شرایط کم آبیاری، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دو سال زراعی 1392 و 1393 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی زهک واقع در استان سیستان و بلوچستان اجرا گردید. رژیم آبیاری در سه سطح (آبیاری پس از50%، 70% و 90 درصد تخلیه رطوبت قابل استفاده گیاه در خاک)، میزان پتاسیم در سه سطح کاربرد (صفر، 150 و 250 کیلوگرم سولفات پتاسیم در هکتار) بر دو گونه از جنس براسیکا شامل کلزا (هیبرید هایولا 401) و خردل (رقم بومی از هند)، فاکتورهای آزمایش بودند. در این پژوهش اثرات کم آبیاری بر توابع تولید، هزینه، سود و درآمد دو گیاه کلزا و خردل هندی مورد بررسی قرار گرفت. چهار نوع تابع تولید شامل درجه دوم، ترانسلوگ، لئونتیف و کاب داگلاس مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از آزمون ها و معیارهای اقتصاد سنجی بهترین فرم تابع مشخص شد. بهترین شکل تابع از نظر مناسبی برازش در محصول کلزا و خردل تابع درجه دوم تشخیص داده شد. نتایج تحلیل اقتصادی مطالعه نشان داد که تیمار های 70 درصد تخلیه رطوبتی خاک و 90 درصد تخلیه رطوبت خاک به همراه کاربرد 250 کیلوگرم کود سولفات پتاسیم به ترتیب دارای بالاترین سود به ازای آب مصرفی و نسبت منفعت به هزینه می باشند. لذا مصرفی و نسبت منفعمن به عنوان تیمارهای برتر در محصول کلزا و خردل معرفی شدند.کلید واژگان: رژیم آبیاری, تابع درجه دوم, نسبت منفعت به هزینه, سود به ازای آب مصرفی, کودسولفات پتاسیمIn order to estimate the production function of canola and Indian mustard under low irrigation, a factorial experiment was conducted based on completely random blocks in three replications during two growing seasons, 2013 and 2014, in the Agriculture and Natural Resources Research Station of Zahak, Sistan and Baluchistan province , Iran. The tested factors were the irrigation regime at three levels (irrigation after 50%, 70%, and 90% of soil moisture depletion by the plant, SWD); potassium rate at three levels of application (0, 150, and 250 kg potassium sulfate/ha), and their interaction effect on two species of the Brassica genus including oilseed rape (Hyola hybrid 401) and mustard (the native cultivar of India). In this paper, the effects of low irrigation on production functions, costs, profits, and revenue of both Hindi Rape and mustard were investigated. Four tyip types of production function were considered including Quadratic, Traonlog, Cobb-Douglas and Leontieof. And by using econometric tests, the best form of function in terms of its processing fitness in rape and mustard was identified as the quadratic function. The economic analysis results showed that 70% SWD treatment and 90% SWD with application of 250 kg potassium sulfate fertilizer, respectively, had the highest profit in terms of the consumed water and the benefit to cost ratio, so, they were introduced as the superior treatments in production of canola and mustard.Keywords: Irrigation regime, Quadratic function, Benefit to cost ratio, Benefit per unit of consumed water, Potassium fertilizer
-
در این مطالعه با استفاده از تابع آب- عملکرد و تابع سود، تابع تقاضا آب برای بخش کشاورزی در منطقه سیستان بدست آمد. نتایج حاصل از تخمین تابع تولید نشان می دهد نسبت تبخیر و تعرق واقعی به پتانسیل اثر مثبت و معنی داری روی نسبت عملکرد واقعی به پتانسیل برای محصول گندم وجود دارد و با توان دوم نسبت تبخیر و تعرق واقعی به پتانسیل رابطه منفی و معنی داری دارد. چنانچه این نسبت افزایش یابد نسبت عملکرد کاهش می یابد. پس از بدست اوردن توابع تولید، با استفاده از تابع سود، تابع تقاضا برای بخش کشاورزی نیز بدست آمد. کشش قیمتی تقاضای آب برای بخش کشاورزی 10/1- برآورد شد کوچکتر بودن مقدار این کشش از منفی یک نشان می دهد که سیاست های قیمتی می توانند عامل مهمی در کنترل مصرف غیر بهینه این نهاده با ارزش باشند.
کلید واژگان: جو, تابع تقاضا, تابع سود, تابع تولید آب, عملکرد, گندمInternational Journal of Agricultural Management and Development, Volume:5 Issue: 4, Dec 2015, PP 341 -345In this study, yield-water and profit function was used to obtain water demand function in agriculture sector. The results showed that the ratio of actual to potential Evapotranspiration had positive, significant effecton the ratio of actual to potential yield for wheat and barley. Also, square ratio of actual to potential Evapotranspiration had negative, significant relationship. After estimation of product function, water demand function for agriculture sector was obtained by profit function. Price elasticity of water demand for agriculture was -1.10 being less than -1 and showing that price policies can be an important factor in the control of non-optimum use of their valuable inputs.Keywords: Barely, Demand function, Profit function, Water, yield production function, Wheat -
مدل تخصیص مشارکتی آب به عنوان یک مدل جامع برای تخصیص کارا و منصفانه آب در یک حوزه رودخانه طراحی شده است. این مدل شامل دو مرحله می باشد: مرحله اول، تخصیص اولیه آب، که با استفاده از مدل لکسیکوگرافیکی حداقل- حداکثر نسبت کمبود آب، آب بین مصرف کنندگان تخصیص داده می شود و مرحله دوم،تخصیص مجدد آب و منافع خالص جهت رسیدن به یک تخصیص کارا و بهینه از طریق انتقال آب که شامل سه زیر مدل برنامه ریزی آب آبیاری، مدل هیدرولوژیکی اقتصادی حوزه رودخانه و تئوری بازی مشارکتی می باشد. این بررسی به منظور تخصیص بهینه منابع آب مخازن چاه نیمه با از استفاده مدل های نظریه بازی ها در یک دوره 12 ماهه درسال 1384 انجام شد. نتایج حاصل از تخمین مدل لکسیکوگرافیکی حداقل- حداکثر نسبت کمبود آب نشان داد، نسبت رضایتمندی برای آب شرب از 89/0 تا 1 متغیر بوده که برای بخش کشاورزی بین 1 تا 49/0 و برای آب تخصیصی به مخازن این نسبت برای همه ماه ها کمتر از یک بدست آمد. نتایج حاصل از مدل هیدرولوژیکی اقتصادی حوزه رودخانه نشان دادند که سود و مقدار آب تخصیصی در کل دوره مورد بررسی برای آب شرب در حالت تخصیص بهینه نسبت به تخصیص اولیه افزایش و برای بخش کشاورزی کاهش یافته است. در جریان تخصیص مجدد سود بر مبنای مفهوم ارزش شاپلی بیشترین سود متعلق به آب شرب زاهدان بود که دارای بیشترین دریافتهای جانبی از دیگر شرکاء و منافع افزوده درکل دوره می باشد. کمترین سود نیز متعلق به بخش کشاورزی بوده است.
کلید واژگان: نظریه بازی, تخصیص آب, مخازن چاه نیمه, سیستانA Cooperative Water Allocation Model (CWAM) as a comprehensive model for efficient and equitable allocation of water in a river basin is designed. This model comprised of two steps: first the initial allocation of water using Lexicographic Minimax Ratio of Water Shortage (LMWSR), and second, water reallocation and net benefit for an efficient and optimal allocation of water transfer model. The second step can usethe followings: Irrigation Water Planning Model (IWPM); Hydrologic-Economic River Basin Model (HERBM) and Cooperative Reallocation Game (CRG). This study is performed in order to optimize the allocation of water resources of Chahnimeh natural reservoirs in a 12 month term (April 2005 to March 2006) using Game Theory. The results of LMWSR model showed a satisfaction ratio of 1 to 0.89 for domestic water and 1 to 0.49 for agricultural sector. For allocating water to the reservoirs this ratio is less than 1 for all months. The HERBM model results showed that the total allocation and profit of domestic water is increased in the optimal allocation compared to the initial allocation. These are decreased for agricultural compared to the initial allocation. The reallocation of benefits based on the concept of Shaply value showed that the maximum benefit obtained for the domestic water of Zahedan City which drew the maximum side payment and added value from other stakeholders in the whole period. The least benefit belongs to the agricultural sector.Keywords: Game theory, Water allocation, Chahnimeh reservoirs, Sistan
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.