به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

زهرا کریم زاده

  • فاطمه علی اکبری، شهریار صالحی تالی، هادی رئیسی شهرکی، زهرا کریم زاده*
    مقدمه

    خودکارآمدی و خودپنداره از عوامل روانشناختی موثر بر نتایج جراحی و بهبودی بیماران هستند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله ی روانشناختی مبتنی بر اپلیکیشن موبایل در بهبود خودکارآمدی و خودپنداره ی بیماران کاندید کوله سیستکتومی لاپاراسکوپی انجام شد.

    روش ها

    در این مطالعه ی نیمه تجربی، 60 کاندید کوله سیستکتومی لاپاراسکوپی در سال 1401 در شهرکرد به روش بلوک های جایگشتی به دو گروه تقسیم شدند.گروه مداخله به مدت دو ماه از مداخله ی روانشناختی مبتنی بر اپلیکیشن موبایل استفاده کردند و گروه شاهد، فقط مراقبت های معمول بیمارستان را دریافت کردند. داده ها با استفاده از دو پرسش نامه ی خودکارآمدی عمومی Sherer و خودپنداره ی Rogers در سه مرحله، قبل، بلافاصله و دو ماه بعد از مداخله جمع آوری شدند و با پارامترهای آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    قبل از مداخله، میانگین نمره ی خودکارآمدی در گروه مداخله و شاهد به ترتیب 9/30 ± 62/70 و 22/7 ± 59/50 بود و میانگین نمره ی خودپنداره در گروه مداخله و شاهد به ترتیب 45/3 ± 10/69 و 3/19 ± 10/63 بود که تفاوت آماری معنی داری بین گروه ها از نظر خودکارآمدی (0/14 = P) و خودپنداره (0/13 = P) وجود نداشت اما بلافاصله بعد از مداخله میانگین نمره ی خودکارآمدی (0/04 = P) و خودپنداره (0/04 = P) بین دو گروه تفاوت معنی داری داشت، همچنین دو ماه بعد از مداخله، تفاوت میانگین نمره ی خودکارآمدی (0/01 = P) و خودپنداره (0/01 = P) دو گروه معنی دار بود.

    نتیجه گیری

    مداخله ی روانشناختی مبتنی بر اپلیکیشن موبایل می تواند به عنوان یک مداخله ی اثربخش برای بهبود خودکارآمدی و خودپنداره ی بیماران کاندید کوله سیستکتومی لاپاراسکوپی استفاده شود.

    کلید واژگان: اپلیکیشن موبایل, خودپنداره, خودکارآمدی, کوله سیستکتومی, مداخله ی روانشناختی
    Fatemeh Aliakbari, Shahriyar Salehi Tali, Hadi Raeisi Shahraki, Zahra Karimzadeh *
    Background

    Self-efficacy and self-concept are psychological factors that affect the results of surgery and the recovery of patients. The study aimed to investigate the effectiveness of psychological intervention based on mobile applications in improving the self-efficacy and self-concept of laparoscopic cholecystectomy candidates.

    Methods

    In this semi-experimental study, 60 candidates for laparoscopic cholecystectomy in Shahrekord in 2022 were divided into two groups using permutation blocks. The intervention group used a psychological intervention based on a mobile application for two months, and the control group received only the usual hospital care. Data were collected using two questionnaires, the general self-efficacy of Sherer and the self-concept of Rogers in three stages, before, immediately, and two months after the intervention, and analyzed with descriptive statistics parameters and inferential statistics tests.

    Findings

    Before the intervention, the average self-efficacy score in the intervention and control groups was 62.70 ± 9.30 and 59.50 ± 7.22, respectively, and the average self-concept score in the intervention and control groups was 10.69 ± 3.45 and 10.63 ± 3.19, respectively, that no was statistically significant difference between the groups in terms of self-efficacy (P = 0.14) and self-concept (P = 0.13). But, immediately after the intervention, the average score of self-efficacy (P = 0.04) and self-concept (P = 0.04) had a statistically significant difference between the two groups. Also, two months after the intervention, the difference in the two groups' mean self-efficacy scores (P = 0.01) and self-concept (P = 0.01) was significant.

    Conclusion

    Psychological intervention based on mobile application can be used as an effective intervention to improve the self-efficacy and self-concept of laparoscopic cholecystectomy candidates.

    Keywords: Mobile Application, Self-Concept, Self-Efficacy, Cholecystectomy, Psychological Intervention
  • زهرا کریم زاده، علی اشرف سلطانی طولا رود*، حسین شهاب آرخازلو

    با فراهم کردن شرایط مناسب برای فعالیت خوب میکروارگانیسم ها می توان به افزایش هر چه بیشتر کیفیت خاک، کاهش فرسایش و هدر رفت آن کمک بسیاری کرد. به منظور بررسی تاثیر جهت شیب، طبقات ارتفاع و کاربری بر تنفس میکروبی پایه و تحریک شده خاک و همبستگی این شاخص های زیستی با سایر خصوصیات خاک، پژوهشی در یک منطقه در اطراف روستای خانقاه شهرستان نمین واقع در استان اردبیل صورت گرفت. این پژوهش با برداشت 72 نمونه به صورت شبکه بندی منظم اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل کاربری اراضی در سه سطح (کشاورزی، مرتع و جنگل)، جهت شیب در دو سطح (شمالی و جنوبی) و دو طبقه ارتفاعی (<1580<) بر حسب اختلاف میانگین معنی دار رطوبت مزرعه بود. همچنین نقشه تنفس میکروبی خاک به روش کریجینگ ترسیم شد. یافته ها نشان داد که مقدار تنفس پایه و تحریک شده با بستره در زمین های جنگلی با میانگین 1.24، به طور قابل توجهی بیش از زمین های مرتعی و کشاورزی بود. در بین دو کاربری مرتعی و کشاورزی نیز مقدار تنفس میکروبی خاک در اراضی کشاورزی کمتر بود. اختلاف میانگین معنی دار در سطح آماری پنج و یک درصد به ترتیب بین تنفس میکروبی پایه و تحریک شده با بستره، در جهت های شمالی و جنوبی شیب مشاهده شد. دامنه های جنوبی با دریافت بیشتر پرتوهای خورشیدی و کاهش رطوبت خاک، تنفس میکروبی پایین تری نسبت به دامنه های شمالی داشت. با افزایش ارتفاع به علت افزایش نسبی رطوبت هوا و کاهش دما، میزان تنفس میکروبی افزایش یافت. نتایج نشان داد که بین تنفس میکروبی خاک و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی آن همبستگی معنی داری وجود دارد. در مطالعه حاضر بین ویژگی های درصد کربن آلی خاک، تخلخل، سیلت، رطوبت مزرعه و pH خاک با تنفس میکروبی پایه و تنفس تحریک شده با بستره، همبستگی بالایی مشاهده شد. همچنین مشاهده شد که روش درون یابی کریجینگ، از کارایی لازم برای تعیین نقشه پراکندگی مکانی تنفس میکروبی خاک برخوردار است. همبستگی بین برآورد انجام شده با کریجینگ و مقادیر اندازه گیری شده، در نقاط نمونه برداری بیش از 0.2 و در سطح پنج درصد معنی دار بود.

    کلید واژگان: تنفس پایه, تنفس تحریک شده, توپوگرافی, کاربری اراضی, کریجینگ, واریوگرام
    Zahra Karimzadeh, Ali Ashraf Soltani Toolarood*, Hossein Shahab Arkhazloo
    Introduction

    Spatial changes in soil properties are significantly influenced by factors affecting soil formation such as topography. Topography can create different properties in the soil by affecting the spatial distribution of effective environmental parameters. Topographic features such as contour, slope direction by affecting soil temperature, evaporation capacity, soil moisture, soil organic matter, precipitation, movement and accumulation of soil solution can affect the biological properties of soil. Respiration of soil microorganisms is one of the most sensitive and important biological properties that can affect soil quality. To study the impact of land use change on soil ecosystem performance due to human activities, it is necessary to maintain and restore soil capacity to provide ecosystem services. The aim of this study was to investigate the effect of slope and height classes on soil microbial respiration in agricultural, rangeland and forest areas of Khanghah Namin village.

    Methodology

    In order to conduct this research, in the fall, samples of intact and untouched soil from the study area were prepared in 72 points by regular networking method with distances of about 200 meters. Common physical and chemical properties of soil including soil pH, electrical conductivity, equivalent total calcium carbonate, organic matter, soil texture (percentage of sand, silt and clay particles) and total porosity were measured. From soil biomarkers, basal microbial respiration and substrate-stimulated respiration were determined. Kriging geo statistical method was used to estimate and determine the spatial distribution and evaluate some soil properties as well as cumulative soil quality indicators. For this purpose, the geographical coordinates of each point of the GPS device were transferred to GIS software. After recording the data of the sampled points, the interpolation command was executed and the information of the non-sampled points was obtained. In order to explain the spatial similarity of the variables, the experimental variogram of the data was obtained using GS + statistical software and the best variogram model was selected according to the variogram information. Finally, the distribution map of soil biological indicators was extracted using GIS and Kriging geo statistical methods. The correlation between the measured and estimated values of soil biological properties was calculated and evaluated in SPSS19 statistical software. Experimental factors included three land uses (namely, agriculture, rangeland and forest), slope direction at two levels (north and south) and two elevations (<1580 <) in terms of significant mean difference in field moisture. Normalization of data was performed by Shapiro-Wilk (1965) test using SPSS19 software. Mean comparison was performed unpaired by T-Test using SPSS19 statistical software. Pearson correlation between soil microbial base respiration and substrate-stimulated respiration with other soil properties was obtained in SPSS19 software.

    Results

    The results of the descriptive statistics of the soil properties showed that most of the soils in the study area have a loam soil texture class. The pH value of the samples was in the range of 5.7.7, the percentage of organic carbon was 0.6.6 % and calcium carbonate value was from 0.67 % to 16.67 %. The maximum electrical conductivity (EC) was less than 2 ds/m of Siemens per meter, indicating the non-saline soils of the area. Also, the high levels of average microbial base respiratory and the substrate induced respiration were 1.21 and 7.5, respectively. High correlation between the properties of soil organic carbon percentage, porosity percentage, silt percentage, farm moisture percentage and soil pH with base microbial respiration and substrate induced respiration with clay, sand and electrical conductivity of the soil were not significant. The farm moisture had the highest hydraulic soil with the lowest correlation with microbial respiration. In general, the average base and substrate induced respiration was higher on the height contour (1580<). Also, both base and substrate induced respiration in accordance with elevation had a significant mean difference at 5 %. In the present study, the studied slope on the north and southern slopes on the base microbial respiration level at 5 % probability level and substrate induced respiration with the probability level of 1 % was significantly different. The highest amount of these indicators was measured on the northern slope of the area and the lowest in the south slope of the southern south slope located mostly in the center to the northeast of the area and the northern slopes in the southern and northern parts of the area. It is maintained that the cause can be attributed to the existence of heights and solar radiation on the southern slopes. To determine the distribution of soil biological indexes at the level of the study area, the distribution of the area's biological properties of the area was prepared by applying the Kriging method. The best model for drawing soil base respiration map was selected for substrate induced respiration with the largest soil bed based on the highest R2, the range of impact, the least RSS and the effect of the piece. The largest amount of soil respiration was observed by the base respiration and irritated respiration in the north and northeast of the area. It is also observed that as the height of the area increases from west to east, basic respiration is generally stimulated with a relatively increased trend. The results show that there is a significant correction in both characteristics of measured and estimated values ​​by the Kriging internalization method.

     Discussion & Conclusions

    In this study, the amount of basal and bed-stimulated respiration in forest lands was significantly higher than rangeland and agricultural lands. Between rangeland and agricultural uses, the amount of soil microbial respiration in agricultural lands was lower. Due to the fact that this area is a tourist destination and there are local livestock, this finding can be attributed to transportation, high human and livestock activity at lower altitudes, and agricultural and pasture use, which are more exposed to these activities. The microbial respiration values ​​in the northern direction of the slope were significantly higher than in the southern direction. The southern slopes received more solar energy than the northern slopes. Usually in the south-facing slopes, the number and activity of soil microbial community is low due to high temperature, low water, low porosity and adverse consequences due to inadequate vegetation. In addition, a significant mean difference was observed in the northern and southern directions of the slope. Also, the increase in altitude due to the relative increase in humidity and decrease in temperature led to an increase in microbial respiration. This issue can significantly affect the activity and respiration of soil microorganisms by affecting soil processes and its development as well as the amount of vegetation in the two slopes. According to the obtained results, it can be stated that the evaluation of biological properties that was discussed can play a prominent role in controlling the management factors in the area. Large changes in soil respiration indices are probably due to the high sensitivity of these properties to human factors such as tillage operations and the use of chemical fertilizers, which cause changes in soil surface uniformity. The zoning map of these two features also confirmed this. The results showed a logical correlation between soil microbial respiration and other characteristics that the existence of a correlation between soil properties indicates a strong relationship between them. Geo-statistical science in this study was able to estimate the properties well. The results of this study showed that in the studied area, biological indicators depend on the position of the landscape and land use, and these factors can affect the structure, development and evolution of soil by affecting the structure of the microbial community.

    Keywords: Basal respiration, Substrate Induced Respiration, Topography, Land use, Kriging, Variogram
  • زهرا کریم زاده، حسین شهاب آرخازلو*، علی اشرف سلطانی طولارود، شکرالله اصغری

    سلامت خاک تحت تاثیر ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک قرار دارد و ارزیابی جمعی آن، به در نظر گرفتن اثر جمعی این ویژگی ها نیازمند است. هدف از این پژوهش، تعیین شاخص های تجمعی سلامت خاک با استفاده از مدل های کیفیت خاک است؛ برای این منظور، مجموعه ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و زیستی در 72 نمونه خاک سطحی مربوط به زمین های کشاورزی و مرتعی منطقه خانقاه نمین استان اردبیل تعیین شد. سپس با استفاده از PCA از بین شانزده ویژگی فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک که به عنوان ویژگی های موثر بر کیفیت خاک در نظر گرفته شد (TDS) پنج ویژگی به عنوان مهم ترین ویژگی های موثر بر سلامت خاک (MDS) انتخاب شد که شامل تنفس پایه خاک، کربن زیست توده میکروبی، نیتروژن زیست توده میکروبی، جرم مخصوص ظاهری و تخلخل کل بود. شاخص های تجمعی سلامت خاک بر اساس دو مدل شاخص تجمعی کیفیت خاک (IQI) و شاخص کیفیت نمرو (NQI)، و هر یک با استفاده از دو سری داده TDS و MDS محاسبه شد. همبستگی معنی دار بین شاخص های IQITDS و IQIMDS و شاخص های NQITDS و NQIMDS نشان داد که MDS انتخاب شده می تواند نماینده خوبی از میان کل ویژگی های خاک برای تعیین شاخص سلامت خاک باشد؛ این همبستگی هم در داده های کل منطقه و هم در دو کاربری مرتع و کشاورزی معنی دار بود. میانگین شاخص های تجمعی سلامت خاک IQITDS، IQIMDS، NQITDS و NQIMDS در مرتع به ترتیب 71/0، 67/0، 03/0 و 082/0 و در زمین های کشاورزی به ترتیب 66/0، 66/0، 027/0 و 08/0 بود. مقایسه میانگین این شاخص ها بین دو کاربری مرتع و کشاورزی نشان داد که اختلاف بین IQITDS و NQITDS در سطح 1 درصد معنی دار است، ولی این اختلاف در مورد IQIMDS و NQIMDS معنی دار نیست. بنابراین، مشاهده می شود که استفاده از کل ویژگی ها در تعیین شاخص های تجمعی سلامت خاک (TDS)، می تواند تاثیر کاربری زمین بر سلامت خاک را بهتر نشان دهد.سلامت خاک تحت تاثیر ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک قرار دارد و ارزیابی جمعی آن، به در نظر گرفتن اثر جمعی این ویژگی ها نیازمند است. هدف از این پژوهش، تعیین شاخص های تجمعی سلامت خاک با استفاده از مدل های کیفیت خاک است؛ برای این منظور، مجموعه ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و زیستی در 72 نمونه خاک سطحی مربوط به زمین های کشاورزی و مرتعی منطقه خانقاه نمین استان اردبیل تعیین شد. سپس با استفاده از PCA از بین شانزده ویژگی فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک که به عنوان ویژگی های موثر بر کیفیت خاک در نظر گرفته شد (TDS) پنج ویژگی به عنوان مهم ترین ویژگی های موثر بر سلامت خاک (MDS) انتخاب شد که شامل تنفس پایه خاک، کربن زیست توده میکروبی، نیتروژن زیست توده میکروبی، جرم مخصوص ظاهری و تخلخل کل بود. شاخص های تجمعی سلامت خاک بر اساس دو مدل شاخص تجمعی کیفیت خاک (IQI) و شاخص کیفیت نمرو (NQI)، و هر یک با استفاده از دو سری داده TDS و MDS محاسبه شد. همبستگی معنی دار بین شاخص های IQITDS و IQIMDS و شاخص های NQITDS و NQIMDS نشان داد که MDS انتخاب شده می ت واند نماینده خوبی از میان کل ویژگی های خاک برای تعیین شاخص سلامت خاک باشد؛ این همبستگی هم در داده های کل منطقه و هم در دو کاربری مرتع و کشاورزی معنی دار بود. میانگین شاخص های تجمعی سلامت خاک IQITDS، IQIMDS، NQITDS و NQIMDS در مرتع به ترتیب 71/0، 67/0، 03/0 و 082/0 و در زمین های کشاورزی به ترتیب 66/0، 66/0، 027/0 و 08/0 بود. مقایسه میانگین این شاخص ها بین دو کاربری مرتع و کشاورزی نشان داد که اختلاف بین IQITDS و NQITDS در سطح 1 درصد معنی دار است، ولی این اختلاف در مورد IQIMDS و NQIMDS معنی دار نیست. بنابراین، مشاهده می شود که استفاده از کل ویژگی ها در تعیین شاخص های تجمعی سلامت خاک (TDS)، می ت واند تاثیر کاربری زمین بر سلامت خاک را بهتر نشان دهد.

    کلید واژگان: مدل کیفیت خاک, مدل سلامت خاک, تجزیه عامل, نمین
    Zahra Karimzadeh, Hossein Shahab Arkhazloo*, Ali Ashraf Soltani Toolarood, Shokrollah Asghari
    Introduction

    The ability of soil to provide products in the ecosystem, protect soil and water and perform its environmental functions reflects the quality and health of the soil. Soil health is an index for assessing soil functions such as crop production and growth of microorganisms. Soil health is affected by soilchr('39')s physical, chemical, and biological properties, and its integrated evaluation needs to consider the collective effect of these characteristics. In this study, to present the cumulative soil health index, an integrated quality index (IQI) and Nemero quality index (NQI) were used. These indices are designed initially to assess soil quality, but they are used to assess soil health in this study. To determine these Indices, the most important characteristics affecting soil health were determined by the PCA method.

    Methodology

    In this study, 72 soil samples were taken from 208 hectares in the Khaneghah Namin area of Ardabil province, which included 19 samples of agricultural lands and 53 samples of rangelands. In each soil sample, 16 physical, chemical, and biological properties of soil (pH, EC, organic carbon, percentage of lime, percentage of sand, silt and clay, porosity, bulk density, the population of soil microorganisms, basic microbial respiration, microbial respiration Substrate stimulated, microbial biomass carbon, microbial biomass nitrogen, biomass carbon to organic carbon ratio and metabolic fraction) were determined as total data set (TDS). Among these properties, five factors were obtained as minimum data set (MDS) using PCA. Then, soil health indices were calculated based on the two methods of the integrated quality index (IQI) and Nemero quality index (NQI), and using two TDS and MDS data sets. The significant correlation of indices calculated by TDS with MDS (Correlation of IQITDS with IQIMDS and NQITDS with NQIMDS) confirmed the efficiency of selected MDS to determine the soil health indices. Also, the difference of soil health indices between agricultural and rangelands was compared by a non-paired t-test. 

    Results :

    Based on PCA results, five biological and physical soil properties were selected as the minimum data set. These properties include basal soil respiration, soil biomass carbon, soil biomass nitrogen, bulk density, and total soil porosity as the most important characteristics affecting soil health. In IQI index for a combination of soil properties as an integrated index, weighted scores of properties calculated. For scoring the soil properties used from fuzzy membership functions that scoring between 0-1. The commonality of properties is divided by the sum of commonalities in a data set to weighting the properties. The results showed that IQITDS and IQIMDS soil health indices rated the regionchr('39')s soils as grade II, while NQITDS and NQIMDS indices ranked the soils as grade IV. A significant correlation was obtained between the indicators calculated with TDS and MDS in the region and rangeland and agricultural land use. The average IQITDS, IQIMDS, NQITDS, and NQIMDS indices in the rangeland were 0.71, 0.67, 0.03, and 0.082, respectively. The indices in agricultural fields were 0.66, 0.66, 0.027, and 0.08, respectively. The mean comparison between two land-use shows that IQITDS and NQITDS have a significant difference, and IQIMDS and NQIMDS do not have a significant difference. These results show that rangelands have significantly more soil health in comparison to agricultural lands. Also, these results show that the integrated quality index (IQI) is more suitable for evaluating soil health in comparison to nemero quality index (NQI). 

    Discussion & Conclusions

    This study shows that the PCA method had efficient in selecting the most important characteristics that affect soil health. Qi et al. (2009) and Shahab et al. (2018) confirmed the PCA efficiency in MDS selection. It was also observed that the use of soil biological properties in determining the cumulative indices of IQI and NQI could lead to better modeling of soil quality and health so that most of the characteristics selected as MDS by PCA are the biological characteristics. Zhou et al. (2020) reported that the use of soil biological properties as indicators of soil health could be used to detect soil degradation. Comparison of soil health between agricultural and rangeland showed that cumulative indicators with TDS data could provide a better index for evaluating land use impact on soil health.

    Keywords: Soil quality model, soil health model, factor analysis, Namin
  • زهرا کریم زاده، کاظم مهتدیانی*، محمدکاظم کهدویی

    وصف، یکی از موثرترین و اصلی ترین بخش های شعر است که نمود آن در آثار حماسی، به دلیل پیوند ناگسستنی با آن، بیشتر احساس می شود. هنر شاعر، با تصویر آفرینی هایی که با استفاده از قدرت خلاقیت و ذهن توانمند خود با توجه به امکانات زبانی و بیانی صورت می دهد، آشکار می گردد. از این جهت، بررسی این مقوله، در شعر شاعران، بویژه حماسه سرایان، حایز اهمیت است. خداوندنامه سروده صبای کاشانی (ف.1238ه.ق.) از جمله حماسه های دینی است که وصف های بسیاری در آن به کاررفته است. انعکاس این موضوع در خداوندنامه، بیانگر میزان آگاهی و توجه فراوان صبا به مساله وصف است و البته، مهارت و دقت کم نظیر او در کاربرد این عنصر را نشان می دهد. وصف های صبا، همه رنگ حماسی دارند و با صحنه های رزمی آن اثر، متناسب هستند. صبا، از انواع مختلف وصف در این اثر ارزشمند خود استفاده کرده است. این وصف ها، هم جنبه عینی دارند هم ذهنی. در این مقاله، به جنبه های مختلف وصف های صبا در خداوندنامه از منظر «دستور زبان» و چگونگی تصویر آفرینی او در ارتباط با اشخاص، طبیعت، میدان نبرد، موقعیت های بزمی و رزمی، پرداخته می شود.

    کلید واژگان: وصف, خداوندنامه, صبای کاشانی, تصویرآفرینی
    Zahra Karimzadeh, Kazem Mohtadiani *, MohammadKazem Kahdouei

    Description is a major and effective part of poetry. Its role is more obvious in epic works because of its unbreakable bond with this genre. A poet can show his art by imagery, through creativity and by the use of specific language features. In this regard, analyzing description as a feature in poetry, especially in epics, is important. Khodavand Nameh is a religious epic in which many descriptions are used. This shows the great awareness and attention of Saba, the author, to description as well as his ability and accuracy in the use of this technique. All of Saba's descriptions are of an epic type related to martial scenes. His descriptions are both objective and subjective. He has applied various adjectives in his work. In this article, Saba's descriptions are analyzed from different points of view such as grammar and imagery of persons, nature, battles, and lyrical and martial situations.

    Keywords: Description, Khodavand Nameh, Saba Kashani, imagery
  • زهرا کریم زاده*، فخری صائبی خوشنویس

    با توجه به تعدد گروه های عربی در دانشگاه های ایران، معدود بودن کتب بلاغی رایج در حوزه و دانشگاه و گستردگی تدریس برخی از این کتاب ها علی رغم کاستی هایشان، ، یافتن منابع معتبر جدید و حتی الامکان شیعی، ضروری به نظر می رسد. در این راستا پژوهش حاضر به معرفی و بررسی کتاب بلاغی «البرهان فی وجوه البیان» اثر اسحاق بن وهب کاتب پرداخته و تا حدودی آن را با کتب بلاغی معاصر خودش و کتب رایج کنونی، بویژه کتاب "جواهر البلاغه" سید احمد هاشمی مقایسه می کند و ارزش این کتاب شیعی مهجور را یادآوری می نماید. در مورد اثر مذکور پژوهش چندانی انجام نشده است. این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای، به روش تطبیقی انجام گرفته است و به ذکر مزایای این کتاب، روش منحصر به فرد مولف و برخی کاستی های آن پرداخته است. 

    کلید واژگان: علوم بلاغی, اسحاق بن وهب کاتب, البرهان فی وجوه البیان, سید احمد هاشمی, جواهر البلاغه فی المعانی و البیان و البدیع
    Zahra Karimzadeh *, Fakhri Saebikhoshnevis

    Given the multiplicity of Arab groups in Iran's universities, the limited number of rhetorical books in seminaries and universities, and the extent of teaching some of these books despite their shortcomings, it is necessary to find new and, as yet, Shiite religious sources. In this regard, the present study aims at introducing and reviewing the book 'Al-Burhan fi wojoh al-Bayan' by Isaac bin Wahab –e- Kateb and comparing it with his contemporary books and current books, especially the book 'Jawaher al Balaghah' by Sayyed Ahmad Hashemi, and reminds the value of this Shiite book. There is not much research about this book. This research has been done using comparative method and using library resources, and mentioned the advantages of this book, the unique method of the author and some of its shortcomings. 

    Keywords: Rhetoric Science, Isaac Bin Wahab –e- Kateb, Al-Burhan fi Wojoh al-Bayan, Sayyed Ahmad Hashemi, Jawaher al-Balagha fi Al-Ma'ani, Al-Bayan, Al-Badi'i
  • زهرا کریم زاده*، سعید صداقتی، کیوان ملانوروزی، جابر قلی نژاد
    هدف
    تحقیق حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی، شادکامی و عزت-نفس دختران ناشنوای ورزشکار و غیرورزشکار شهر تهران انجام گرفت.
    روش
    نوع تحقیق، علی- مقایسه ای و به روش میدانی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان ناشنوای دختر مقطع متوسطه شهر تهران تشکیل می دادند. نمونه تحقیق شامل 51 دانش آموز ناشنوای ورزشکار و 52 دانش آموز ناشنوای غیرورزشکار بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از مدارس شهر تهران انتخاب شدند. برای ابزار تحقیق از پرسشنامه ویژگی های فردی، پرسشنامه کیفیت زندگی، پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج با استفاده از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، t تک نمونه ای و t مستقل نشان داد که بین کیفیت زندگی، شادکامی و عزت-نفس دختران ناشنوای ورزشکار مقطع متوسطه شهر تهران با دختران ناشنوای غیرورزشکار مقطع متوسطه شهر تهران تفاوت معنی داری وجود دارد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که میانگین نمره های کیفیت-زندگی، شادکامی و عزت نفس دختران ناشنوایی که ورزشکار هستند، در مقایسه با دختران ناشنوای غیر ورزشکار بیشتر است و این امر بیانگر تاثیر ورزش و فعالیت های بدنی منظم در کیفیت زندگی، شادکامی و عزت نفس دختران ناشنوا است. بنابراین انجام ورزش مستمر برای این دانش آموزان توصیه می شود.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, شادکامی, عزت نفس, دختران ناشنوا, ورزشکار و غیرورزشکار
    Zahra Karimzadeh*, Saeed Sedaghati, Keivan Molanorozy, Jaber Gholinezhad
    Objective
    The aim of this study is to compare quality of life¡ happiness and self-esteem in athlete and non-athlete deaf girls of Tehran.
    Method
    This is a retrospective-comparative research. Population of study includes all high school deaf students in Tehran. The sample consisted of 51 athlete deaf students and 52 non athlete deaf students. The subjects were selected by cluster random from schools of Tehran. The following tools are used for collecting data: quality of life questionnaire (36-SF) happiness questionnaire (OHI) & Self-esteem Questionnaire Coppersmith (SEI).
    Results
    The results showed that quality of life¡ happiness and self-esteem of athlete deaf girls were significantly different from non-athlete deaf girls.
    Conclusion
    This study showed that the mean score of quality of life¡ happiness and self-esteem of athlete deaf girls is significantly more than non athlete deaf girls. This finding indicates the impact of exercise and regular physical activity in non-deaf girls. Therefore¡ persistent exercise is suggested for deaf students.
    Keywords: Quality of life, Happiness, Self, esteem, Deaf girls, Athlete, non, athlete
  • جابر قلی نژاد، زهرا کریم زاده، محمد شاهین فرد، حامد تشویشی
    ازجمله معضلات حادی که فرماندهان در یگان های نظامی با آن بسیار روبه رو هستند و از اهمیت شایانی برخوردار است پرخاشگری کارکنان وظیفه یا تحت امر است. هدف این مقاله یافتن اثربخشی درمان های فراشناختی بر کاهش پرخاشگری فیزیکی و کلامی کارکنان وظیفه مرکز تربیت و آموزش شهید فیض الله امانی نزاجا می باشد. بدین منظور، 40 نفر از کارکنان وظیفه مراجعه کننده به شعبه خدمات مشاوره ای بازرسی این مرکز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نظام دار در دو گروه تصادفی (گروه درمان فراشناختی و گروه کنترل) با حجم مساوی (20 نفر) قرار گرفتند که از آزمون های پرخاشگری باس و پری، مصاحبه سازمان یافته، توسط روان شناس بالینی، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد که در تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) انجام شده روی داده ها نشان داد: درمان فراشناختی در کاهش پرخاشگری فیزیکی و کلامی کارکنان وظیفه اثربخش بوده است. این مداخله ها با جایگزین کردن الگوهای سازگاری رفتاری و شناختی در این افراد، به وی امکان می دهد که از خزانه رفتاری گسترده تر و مناسب تر در مواجهه با موقعیت برخوردار باشد و در واکنش به مسائل با برنامه ریزی و آینده نگری موثرتری عمل کند. بنابراین، با استفاده از مداخلات روان شناختی به ویژه مداخلات فردی می توان میزان پرخاشگری کارکنان وظیفه را کاهش داد.
    کلید واژگان: درمان فراشناختی, پرخاشگری, کارکنان وظیفه
    Jaber Gholinejhad, Zahra Karimzadeh, Mohammad Shahinfard, Hamed Tashvishi
    One of the paramount importance and serious problems for commanders in military units are the aggressions of the duty or under the affair personnel. The aim of this article is to find the effectiveness of Metacognitive Therapies on reduction of physical and verbal aggression of duty personnel of training and education center martyr Feizollah Amani of Nezaja army in year 1393. For this purpose, 40 persons of duty personnel’s referred to Consultancy inspection Services Branch of this centre, has been selected by means of random sampling randomized into two groups (Group MCT and control) at the same volume (20 cases). That Buss and Perry exams were used on the organized interviews by clinical psychologist, in both pre-test and post-test on the multivariate analysis of variance (MANCOVA) that was conducted on the data showed: Metacognitive therapy was effective on reduction of physical and verbal aggression of duty personnel. These interventions, with replacing of the patterns of cognitive and behavioural adaptation in these people, enable them to have extensive and appropriate behaviour when facing situations, therefore use of psychological interventions, particularly individual interventions, aggression could be reduced on duty personnel.
    Keywords: Meta, cognitive therapy, aggression, duty personnel
  • زهرا کریم زاده *، بهزاد مهرابی، کمال الدین بازرگانی گیلانی
    کانسار سرب و روی خانه سورمه در 40 کیلومتری غرب اصفهان، در سنگ های کربناته کرتاسه زیرین واقع شده است. کانه های هیپوژن شامل گالن، اسفالریت، پیریت، تنانتیت، کالکوپیریت و کانی های سوپرژنسروزیت، آنگلزیت،کوولیتو مالاکیت هستند. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی لایه شیلی تریاس فوقانی و به ویژه توالی کربناته کرتاسه پایینی در تامین عناصر سرب و روی برای کانی سازی نقش داشته اند. بر اساس مطالعات میکروترمومتری،سیال کانه ساز دمای 210 تا 240 درجه سانتیگراد و شوری حدود 7 تا 8 درصد وزنی معادل نمک طعام دارد. با توجه به نوع سنگ میزبان، کانی های هیپوژن و سوپرژن، شوری و دمای همگن شدن سیالات، کانسار خانه سورمه جزء کانسارهای MVT با میزبان کربناته قرار می گیرد. در این کانسار، سیالات گرمابی پس از شستن و حمل فلزات از لایه های شیلی تریاس و توالی کرتاسه در امتداد گسل های عمیق و اختلاط با آب های درون سازندی و جوی، سرب و روی را در امتداد زون های گسله ته نشین کردند. با استناد به نتایج پژوهش می توان تخمین زد که در عمق های بیشتر می توان کانی سازی سرب و روی را دنبال کرد.
    کلید واژگان: سرب و روی, خانه سورمه, کانی شناسی, ژئوشیمی, میکروترمومتری
  • بهزاد حاج علیلو، زهرا کریم زاده، مهران ادوای
    در این پژوهش سعی شده است با به کارگیری نتایج مطالعات دما سنجی میانبارهای سیال رگه های سیلیسی، ویژگی های پهنه کانی سازی مس شمال روستای حاج علی بیگ کندی اهر تعیین شود. مهم ترین واحد سنگی منطقه، شامل سنگ های آذرین درونی الیگوسن با ترکیب مونزونیت تا کوارتزمونزونیت است. سری ماگمایی به وجود آورنده این سنگ ها از نوع کالک آلکالن بوده و مربوط به محیط زمین ساختی پس از کوهزایی و گرانیت های پس از برخورد است. کانی سازی در منطقه، توسط گسل ها کنترل شده و به صورت رگه ای با روند چیره SW-NE است. کانی سازی فلزی محدوده در ارتباط با توده نفوذی شیور و توده نفوذی جوان تر از آن ایجاد شده است. بر پایه مطالعات کانه نگاری مشخص شد که کانی های فلزی شامل کالکوپیریت و پیریت و کانی های ثانویه شامل کالکوسیت، دیژنیت، کوولیت، مالاکیت، بورنیت و اکسیدهای آهن است. بر پایه مطالعات میانبارهای سیال میزان شوری میانبارهای سیال از 5 تا بیش از 50 درصد وزنی معادل NaClو دمای همگن شدگی بیشتر میانبارهای سیال میان 200 تا 420 درجه سانتی گراد و بالاتر از آن است. با بررسی نمودارهای مربوط، داده های میانبارهای سیال در دو محدوده مربوط به سامانه پورفیری و اپی ترمال قرار گرفتند. رخداد پدیده جوشش در سیال های کانه ساز از ویژگی های مهم کانی سازی مس در این منطقه است. این پژوهش نشان می دهد که شکل کانی سازی در منطقه شمال روستای حاج علی بیگ کندی به صورت رگه ای است و می تواند مربوط به کانی سازی های رگه ای نوع کردیلرایی باشد که بیشتر در بخش های بالایی سامانه های پورفیری قرار دارند. بنابراین احتمال پیدایش کانی سازی مس پورفیری در بخش های زیرین این منطق دور از انتظار نیست.
    کلید واژگان: اهر, حاج علی بیگ کندی, مس, رگه های سیلیسی, میانبارهای سیال, کانی سازی
    B. Hajalilou, Z. Karimzadeh, M. Advai
    The properties and situation of copper mineralization in the Haj Alibay Kandi area determined by quartz vein fluid inclusion and geophysical explorations in this study. The most important rock units include Oligocene intrusive rocks with monzonite and quartzmonzonite compositions. These rocks belong to calc-alkaline series and post orogenic and post collision regimes. The mineralization in this area was controlled by faults with NE-SW direction. These mineralizations are related to the Sheivar-Dagh and younger intrusives. Chalcopyrite, pyrite, chalcocite, digenite, covelite, malachite, bornite and iron oxides were determined by mineralographical studies. On the basis of geophysical explorations, the chargebility anomaly at the depth of 40 to 50 meters is related to the concentration of sulphide minerals. This anomaly is conforms with faulting system in the area. The salinity of ore bearing fluid is 5 to 50 wt% of NaCl and the homogenization temperature is 200 to 2400c and higher, on the basis of fluid inclusions studies. Fluid inclusions data are conformable with porphyry and epithermal copper deposits. This study shows that the boiling of ore fluids occurred at the mineralization stage. The shape of copper mineralization is vein and veinlets in this area and similar to cordilleran vein type deposit which can be observed at the top of porphyry copper deposits. Therefore, the formation of porphyry copper deposit at the deep levels of this area is expected.
    Keywords: Ahar, Haj Ali bay Kandy, Copper, Geophysics, Fluid inclusions, Mineralization
  • عطامحمد رادمنش، زهرا کریم زاده
    سر، ودیعه ای است نهاده در دل، که باید از نااهلان و نامحرمان، نهان داشته شود، در فرهنگ ما، به نگاه داشت راز، بسیار سفارش شده تا آنجا که رسیدن به مراد و مالا رستگاری را، در گرو نهان داشت آن، برشمرده اند، هر چند تنگی سینه گنجایی راز را ندارد...
    کلید واژگان: خاقانی, رازداری, راز با چاه گفتن
  • سیمای پیامبر (ص) در دیوان خاقانی
    زهرا کریم زاده
سامانه نویسندگان
  • زهرا کریم زاده
    زهرا کریم زاده
    دانشجوی دکتری علوم و مهندسی خاک، دانشگاه تهران، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال