به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ساناز رمضانپور

  • عادل لطفی، سعید نواب پور*، ساناز رمضانپور
    مقدمه و هدف

    تنش سرما از مهم ترین عوامل محدود کننده کشت زود هنگام اکثر محصولات زراعی از جمله ذرت می باشد. سرما از طریق تولید انواع گونه های اکسیژن فعال (ROS) در گیاهان منجر به بروز تنش اکسیداتیو می گردد. این مطالعه به منظور بررسی الگوی بیان برخی ژن های درگیر در واکنش به تنش سرما (کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و متالوتیونین) در گیاه ذرت انجام شد.

    مواد و روش ها

    این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار و با سه رقم ذرت سینگل کراس 260، سینگل کراس 302 و دبل کراس 370 انجام شد. کاشت در گلدان هایی با گنجایش 4 کیلوگرم خاک صورت گرفت. برای بررسی الگوی بیان ژن ها از تکنیک qPCR استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از بررسی الگوی بیان ژن ها نشان داد که در بین ارقام مورد بررسی رقم سینگل کراس 260 بالاترین میزان بیان ژن های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز و رقم سینگل کراس 302 کم ترین میزان بیان ژن های مزبور را داشت. بررسی الگوی بیان ژن متالوتیونین نیز نشان داد که میزان بیان این ژن در رقم سینگل کراس 260 کم ترین و رقم سینگل کراس 302 بالاترین میزان می باشد. بیان بالای ژن متالوتیونین در رقم سینگل کراس 302 احتمالا به دلیل بروز تنش اکسیداتیو در اثر تنش سرما، انباشته شدن پراکسید هیدروژن و بیان پایین ژن کاتالاز می باشد. همچنین، شاخص های رشد شامل درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، سظح برگ و کلروفیل a و b با میزان بیان ژن های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز همبستگی خوبی را نشان دادند.

    نتیجه گیری

    رقم سینگل کراس 260 و رقم سینگل کراس 302 از لحاظ بیان ژن های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز، درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، سطح برگ و کلروفیل به ترتیب بیشترین و کم ترین میزان را داشتند. فعالیت ژن های آنتی اکسیدانت مانند کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز از کاهش کلروفیل و آسیب به دستگاه فتوسنتزی گیاه جلوگیری می نماید.

    کلید واژگان: ارقام سینگل کراس ذرت, بیان ژن, تنش, شاخص های رشد
    Adel Lotfi, Saeed Navabpour*, Sanaz Ramezanpour
    Introduction and Objective

    Cold stress is one of the most important factors limiting the early cultivation of most crops, including corn. Cold causes oxidative stress through the production of reactive oxygen species (ROS) in plants. This study was conducted in order to investigate the expression pattern of some genes involved in the response to cold stress (catalase, superoxide dismutase and metallothionein) in corn plants.

    Material and Methods

    This experiment was conducted as a factorial in the form of a randomized complete block design with four replications and with three varieties of corn singlecross 260, singlecross 302 and doublecross 370. Planting was done in pots with a capacity of 4 kg of soil. qPCR technique was used to check gene expression pattern.

    Results

    The results of the analysis of the gene expression pattern showed that among the examined cultivars, singlecross 260 had the highest expression of catalase and superoxide dismutase genes, and singlecross 302 had the lowest expression of these genes. Examining the metallothionein gene expression pattern also showed that the expression level of this gene is the lowest in singlecross 260 and the highest in singlecross 302. The high expression of metallothionein gene in singlecross 302 is probably due to the occurrence of oxidative stress due to cold stress, accumulation of hydrogen peroxide and low expression of catalase gene. Also, growth indices including germination percentage, germination speed, leaf surface and chlorophyll a and b showed a good correlation with the expression level of catalase and superoxide dismutase genes.

    Conclusion

    Singlecross 260 and Singlecross 302 had the highest and lowest levels of expression of superoxide dismutase and catalase genes, germination percentage, germination speed, leaf area and chlorophyll, respectively. The activity of antioxidant genes such as catalase and superoxide dismutase prevent the reduction of chlorophyll and damage to the plant's photosynthetic apparatus.

    Keywords: Gene expression, Growth indicators, Single cross numbers of corn, Stress
  • رضا معدن کن، ساناز رمضانپور*، حسن سلطانلو، داوود حسن پناه، محمدرضا راحمی
    مقدمه و هدف

    سیب زمینی با نام علمی Solanum tuberosum گیاهی است یکساله از تیره سولاناسه، که برای استفاده از غده زیرزمینی آن کشت می شود. سیب زمینی چهارمین ماده غذایی مهم دنیا بعد از برنج، گندم و ذرت است و تنها و مهم ترین غذای غده ای دنیا می باشد. رنگ گوشت سیب زمینی یکی از مهم ترین فاکتورها در سیب زمینی می باشد. رنگ گوشت در اغلب ارقام تتراپلوئید سیب زمینی دامنه ای از سفید تا کرم و زرد تا زرد تیره دارد. تعداد کمی از ارقام به رنگ گوشت قرمز یا آبی/صورتی وجود دارند. زرد بودن رنگ گوشت سیب زمینی یکی از فاکتورهای تاثیرگذار برای انتخاب و معرفی ارقام در داخل کشور می باشد. با توجه به ایجاد کلون جهش یافته با خصوصیات کمی و کیفی برتر و با تغییر رنگ گوشت سیب زمینی از رقم کایزر که از ارقام با خصوصیات بسیار خوب می باشد؛ این تحقیق با هدف مشخص شدن دلایل تغییر رنگ کلون حاصل از ایجاد جهش فیزیکی پرتو گاما در رقم کایزر به انجام رسیده است.

    مواد و روش ها

    جهت تعیین تغییرات محتوی کل و اجزا کاروتنوئید، تعداد 4 تکرار از کلون های تغییر رنگ زرد سیب زمینی جهش یافته حاصل از پرتوتابی گاما به همراه شاهد والدی رقم های کایزر و مارفونا که در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات اردبیل کشت گردیده بود با استفاده از روش های کروماتوگرافی اسپکتروفتومتری، کروماتوگرافی مایع با کارکرد بالا و مقایسه کیفی، رنگ پوست و گوشت آنها مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    مطابق نتایج حاصل از اسپکتروفتومتری، میزان کاروتنوئید کل لاین های جهش یافته کایزر و مارفونا به‎ترتیب برابر با 54/319   و 344/09   میکرو گرم در 100 گرم وزن تر گوشت سیب زمینی بوده و در رقم های والدی (شاهد) آنها به‎ترتیب برابر با 246/36 و 292/73 میکروگرم در 100 گرم وزن تر بوده است. این نتایج نشان می دهد که محتوی کاروتنوئید کل این دو لاین جهش یافته به‎ترتیب 1/3 و 1/18 برابر محتوی کاروتنوئید والد خود می باشد. نتایج بررسی محتوی اجزا کاروتنوئید نشان داد محتوی لوتئین در کلون های جهش یافته نسبت به شاهد افزایش داشته و نسبت ویالازانتین در ارقام مادری (شاهد) نسبت به کلون های جهش یافته بیشتر بوده است.

    نتیجه گیری

    مطابق نتایج حاصله که منطبق بر بررسی منابع انجام شده بود مشخص شد محتوی کاروتنوئید کل در تغییر رنگ پوست و گوشت سیب زمینی نقش مهمی را ایفا می نماید و همچنین افزایش میزان لوتئین نیز در این امر نقش دارد و به نظر می رسد عامل تغییر رنگ گوشت سیب زمینی کلون جهش یافته حاصل نسبت به شاهد در وهله اول افزایش محتوی کاروتنوئید کل و همچنین افزایش میزان محتوی لوتئین آن می باشد.

    کلید واژگان: جهش یافته, سیب زمینی, کاروتنوئید, کایزر, کروماتوگرافی, لوتئین, مارفونا
    Reza Madankan, Sanaz Ramezanpour*, Hassan Soltanloo, Davoud Hassanpanah, MohamadReza Rahemi
    Introduction and Objectives

    Potato (solanum tubrusum) is the fourth staple food after rice, wheat and corn. It is the most important tuberous crop. Potato color flesh is one of the most important parameters in food industry and marketability. The flesh color of the tetraploid cultivars range from white to cream and yellow to dark yellow. There are a few cultivars with red or blue/pink flesh color. Based on mutant clones containing superior quantitative and qualitative traits and flesh color change in Caesar potato variety, this research was carried out with the aim of determination of the reason of color flesh change in Caesar mutant.

    Material and Methods

    Mutant and parent (Caesar) clone were cultivated in research farm of Ardabil Agriculture Research Center in 1397. Sampling was done in 4 replications for each clone. Changes in total carotenoid and its components were performed by spectroscopy-UV and HPLC-chromatography, respectively.

    Results

    Carotenoid content in mutant clone was 319.54(µg/100 FW) and in parent clone was 246.36 (µg/100 FW). This result showed that content of total carotenoid in mutant was 1.3 times the carotenoid content of the parent. HPLC results showed that Lutein content was increased in mutant in comparison to parent, whereas, violaxantin was higher in parent that mutant clone.

    Conclusion

    Based on our results total carotenoid content along with lutein play an important role in potato color flesh change. Our finding is in accordance with results of other researches that showed that flesh color change from cream (parent) to yellow (mutant) was affected by total carotenoid content generally and lutein specifically.

    Keywords: Caesar, Carotenoid, Chromatography, Lutein, Marfona, Mutant, Potato
  • سعید نواب پور*، ساناز رمضانپور، احد یامچی، داریوش عبادی الماس

    شوری، یکی از مهم ترین عوامل محدودکننده رشد و تولید برنج در شرایط خشک و نیمه خشک جهان است. به منظور بررسی تاثیر تنش شوری بر خصوصیات بیوشیمیایی و بیان برخی ژن های القایی در مرحله گیاهچه ای برنج، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتور اصلی شامل پنج سطح صفر (شاهد)، 50، 100، 150 و 200 میلی مولار از کلرید سدیم برای ایجاد تنش شوری بود. سطوح شوری به همراه محلول غذایی یوشیدا در یک سیستم هیدروپونیک اعمال شد. فاکتور فرعی شامل چهار رقم (کشوری، شیرودی، طارم و کوهسار) برنج بود. در این پژوهش شاخص سطح اکسیداسیون سلولی (TBARM)، فعالیت های آنزیمی و بیان برخی ژن های مهم پاد اکسیدان شامل کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، آسکوربیک پراکسیداز و فاکتور رونویسی TCTP مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اختلاف بین ارقام و سطوح شوری برای کلیه صفات مورد بررسی در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. همچنین با افزایش سطح شوری، میزان فعالیت آنزیم های مورد مطالعه و بیان ژن های کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، آسکوربیک پراکسیداز و TCTP افزایش یافت. با توجه به نتایج به دست آمده رقم های شیرودی و کوهسار به عنوان رقم های متحمل به شوری شناسایی شدند.

    کلید واژگان: برنج, بیان ژن, تنش شوری, صفات بیوشیمیایی
    Saeed Navabpour*, Sanaz Ramezanpour, Ahad Yamchi, Daryosh Abadi Almas

    Salinity is one of the most important growth limiting factors and rice production in arid and semi-arid regions of the world. In order to investigate the effect of salinity stress on biochemical characteristics and the expression of some inducible genes in the seedling stage of rice, an experiment in the form of chopped plots with a basic design of randomized complete blocks were performed with four replications. The main factor included five levels of zero (control), 50, 100, 150 and 200 mM sodium chloride to create salinity stress. Salinity levels were applied along with Yoshida's nutrient solution in a hydroponic system. The sub-factor included four varieties of rice (Kashuri, Shiroodi, Tarem and Kohsar). In this research, the cellular oxidation level index (TBARM), enzyme activities and expression of some important antioxidant genes, including catalase, superoxide dismutase, ascorbic peroxidase, and the TCTP transcription factor, were investigated. The results of the variance analysis of the data showed that the difference between cultivars and salinity levels for all studied traits was significant at the probability level of 1%. Also, by increasing the salinity level, the activity of the studied enzymes and the expression of catalase, superoxide dismutase, ascorbic peroxidase and TCTP genes increased. According to the obtained results, Shiroudi and Kohsar cultivars were identified as salinity tolerant cultivars.

    Keywords: Biochemical traits, Gene expression, Rice, Salinity stress
  • مهرنسا قره خانی، حسن سلطانلو*، حسن مختارپور، ساناز رمضان پور، سارا خراسانی نژاد، مسعود مشهدی اکبر بوجار، الهه توکل

    گیاه سالیکورنیا از این نظر حایز اهمیت است که به عنوان یک گیاه شورزیست، قابلیت کشت در نواحی شور و آبیاری باmآبهای نامتعارف و خیلی شور را دارا میباشد. به منظور بررسی کاربرد فیتوهورمونها روی تعدیل شوری بر صفات رویشی و فیزیولوژیکی گیاه سالیکورنیا Salicornia europaea L آزمایشی در سال 1398 در گلخانه واقع شهرستان گرگان انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامال تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اول سطوح مختلف شوری صفر، 400 و 600 میلیموالر، عامل دوم تیمار هورمونعدم مصرف هورمون، اسیدآبسیزیک 50 میکروموالر، مالتونین 50 میکروموالر و اثر توام هردو هورمونبه صورت محلولپاشی روی اندام هوایی بود. نتایج نشان داد اثر متقابل تنش شوری و هورمون در صفات ارتفاع اندام هوایی، تعداد شاخه فرعی، وزن تر ساقه و ریشه، وزن دانه، وزن خشک سنبله، وزن خشک کل اندام هوایی گیاه سالیکورنیا در سطح یک درصد01.005.0 به ترتیب با 1101/1 برابر، 1955/19برابرو 2455/24برابردرصد افزایش نسبت به شاهد در تیمار شوری 400 میلی موالر و محلولپاشی توام اسیدآبسیزیک و مالتونین بدست آمد. در بررسی ضرایب همبستگی صفت وزن تر ساقه با صفات وزن خشک کل اندام هوایی و وزن تر ریشه در سطح یک درصد01.0 وزن دانه در سطح پنچ درصد05.0 وزن خشک کل اندام هوایی در سطح پنج درصد05.0 اسیدآبسیزیک و مالتونین میتواند به گیاه در تحمل بیشتر تنش شوری و افزایش خصوصیات عملکردیبه خصوص مالتونین در اجزای عملکرد گیاهکمک شایانی کند.

    کلید واژگان: محلول پاشی, معنی داری, نشت یونی, همبستگی
    Mehrnesa Qarehkhani, Hassan Soltanlooh *, Hassan Mokhtarpour, Sanaz Ramezanpour, Sarah Khorasaninejad, Masoud Mashhadi Akbar Boojar, Elaheh Tavakol

    Iimportance of Salicornia as a halophyte plant is the ability to grow in saline and irrigated areas with unusual and highly saline water. In order to investigate the effect of phytohormones on salinity adjustment on vegetative and physiological traits of Salicornia europaea L., an experiment was conducted in a greenhouse located in Gorgan city. The experiment was conducted as a factorial experiment in a completely randomized design with three replications. The first factor was different salinity levels (0, 400 and 600 mM), the second factor was hormone treatment (without hormone, 50 mM abscisic acid, 50 mM melatonin, and the combined effect of both hormones) on aerial spraying. Interaction of salinity and hormones on shoot height, branch number, shoot and root wet weight, seed weight, spike dry weight, total shoot dry weight of Salicornia at one percent (P <0.01) and shoot height and ion leakage (LE) were significant at the five percent level (P <0.05). The maximum yield, grain weight, spike dry weight and total shoot dry weight were increased by 110 (1.1 fold), 195 (19.5 fold) and 245 (24.5 fold) percent, respectively, in 400 mM salinity and abscisic acid and melatonin, together, were obtained. The most of the studied traits were obtained at 400 mM salinity with the combined effect of abscisic acid and melatonin. in the correlation coefficients, straw fresh weight trait coefficients with straw dry weight and root fresh weight at level one percent (P˂0.01) and number of branches, spike dry weight and grain weight at level five percent (P <0.05). The root fresh weight trait was positively and significantly correlated with number of branches, spike dry weight, grain weight and straw dry weight at level five percent (P <0.05). foliar application of abscisic acid and melatonin can help the plant to tolerate salinity and increase its functional properties (especially melatonin in yield components) will be helpful.

    Keywords: Correlation, ion leakage (LE), Significant, spraying
  • ساناز رمضانپور*، فهیمه چرکزی، حسن سلطانلو

    خشکی یکی از مهم ترین تنش های غیرزنده در تولید محصولات کشاورزی می باشد که هر ساله خسارت های زیادی به گیاهان زراعی مخصوصا گندم وارد می نماید. مقاومت به خشکی صفتی پیچیده است که به صورت چند ژنی کنترل می شود و گواهی بر پیچیدگی اصلاح این صفت زراعی مهم می باشد. تاکنون روش های زیادی برای اصلاح گیاهان به تنش خشکی به کار گرفته شده است. در این میان پرتوتابی رهیافت مناسبی برای بهبود سطح تنوع ژنتیکی در کوتاه مدت به نظر می رسد. مطالعات بسیاری نشان می دهد که بیان اکثر ژن ها در شرایط متغیر محیطی مبتنی بر کنترل ترکیبی چند فاکتور رونویسی و اتصال آنها به عناصرموجود در ناحیه ی پروموتر است. لذا در مطالعه ی حاضر توالی یابی کامل یکی از ژن های دخیل در تخریب پروتئین ها (26sP7) برای اولین بار، با روش پیمایش ژنومی، بررسی توالی پروموتر ژن با استفاده از نرم افزارهای NEW PLACE و Plant CARE و همچنین بررسی الگوی بیان ژن با روش QRT-PCR در گندم رقم طبسی (حساس به خشکی) و لاین موتانت آن T-65-58-8 (نیمه متحمل به خشکی) تیمار شده با اشعه ی گاما، طی تنش خشکی اعمال شده با PEG در سطح 5/0 مگاپاسکال در مرحله ی گیاهچه ای انجام شد. بیان ژن26sP7  در لاین نیمه متحمل موتانت و رقم حساس طبسی طی تنش خشکی افزایش یافته است. در لاین موتانت در تیمار سه ساعت پس از اعمال تنش، به حداکثر میزان تظاهر رسیده است. در رقم طبسی، با شروع تنش خشکی میزان بیان این ژن افزایش یافته، تااینکه در 48 ساعت پس از اعمال تنش به حداکثر میزان خود رسیده است. الگوی بیان ژن در رقم طبسی نشان دهنده ی افزایش بیان ژن در تمامی تیمارهای تنش می باشد که احتمالا نشان دهنده تخریب پروتئین ها طی تمامی تیمارها و دلیل بر حساس بودن این رقم می باشد. بررسی توالی پروموتر این ژن حاکی از وجود درصد بالایی از عناصر تنظیم کننده ی همسوساز طی تنش خشکی و دهیدر اسیون سلولی مانند عناصر پاسخ دهنده به کم آبی (DRE)، جایگاه اتصال پروتئین های (MYB) و(MYC) ، عناصر پاسخ دهنده به اسیدآبسیزیک (ABRE) ، پاسخ دهنده به نور(GT) ، عناصر تنظیم کننده ی رونویسی ژن مانند جعبه ی TATA و جعبه ی CAAT بود. بنابراین، افزایش بیان این ژن طی تنش خشکی را می توان احتمالا به جایگاه های اتصال فاکتورهای رونویسی که طی تنش خشکی موجب بیان این ژن می شود، نسبت داد.

    کلید واژگان: بیان ژن, توالی یابی, خشکی, شناسایی پروموتر, گندم
    Sanaz Ramezanpour*, Fahimeh Charkazi, Hassan Soltanloo

    Drought is one of the most important abiotic stresses in agriculture, which limit crops production. Drought tolerance is a complicated trait that is controlled by polygenes, which is expresses the difficulty of breeding of drought tolerance. Variety of strategies has been used to improve this trait in crops, including traditional selection methods and genetic engineering. In this case, irradiation is an appropriate approach for improving the level of genetic variation in a short time. Many studies show that the expression of most genes in environmentally variable conditions is based on the combination control of several transcription factors and their binding to the elements in the promoter. Therefore sequencing of one of the genes involved in the degradation of proteins (26Sp7) using genome sequencing, sequencing of promoter using NEW PLACE and plantCARE software, And the expression pattern 26Sp7 in mutant line T-65-58-8 (semi-drought tolerant) derived from Tabasi (drought-sensitive) radiated with gamma rays in seedling stage during drought stress by QRT-PCR were studid. The expression of the 26Sp7 in Tabasi and mutant showed an increase in all stress treatments. So, in the mutant line, it has peaked in 3 hours after start of stress. On the other hand, in Tabasi, with the onset of drought stress, the expression of this gene increased, until it reached maximum in 48 hours after stress. The expression in the Tabasi showed an increase in gene expression in all stress treatments, which in turn probably indicates the destruction of proteins in drought stress treatments, which also verified the sensitivity of this variety. on the other hand, the promoter sequences of this gene indicate regulatory elements during drought stress such as dehydration responsive elements (DRE) and the binding site of MYB and MYC proteins and abcisic acid responsive elements (ABRE) and responded to light (GT) and gene transcription regulator elements such as the TATA box and the CAAT box. Thus, the increased expression of this gene during drought stress may be attributed to the binding sites of transcription factors that cause this gene expression during drought.

    Keywords: Drought, Gene expression, Promoter analysis, sequencing, Wheat
  • سکینه پسرکلو، حسن سلطانلو، ساناز رمضانپور، مهدی کلاتی عربی، علی اصغر نصرالله نژاد قمی
    جو (Hordeum vulgare L.) یکی از مهم ترین غلات جهان است که بعنوان غذای دام و انسان و تهیه جو مالت مورد استفاده قرار می گیرد. کاربرد هیبریداسیون در جو روشی برای بهبود بهره وری و گامی مهم در برنامه های به نژادی برای شناسایی والدین شایسته با GCA و SCA بالا برای عملکرد دانه و بهره برداری از هتروزیس است.به منظور برآورد قابلیت ترکیب پذیری و هتروزیس برای صفات کمی و تعیین قابلیت ترکیب پذیری در جو7 ژنوتیپ جو بصورت تلاقی دای آلل گریفینگ (روش 2) داده شدند. صفات تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، وزن سنبله، وزن هزار دانه، تعداد سنبلچه، ارتفاع بوته، طول سنبله، طول پدانکل، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک و تراکم سنبلچه اندازه گیری گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تفاوت بسیار معنی داری بین ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات وجود دارد. اثرات ترکیب پذیری عمومی (GCA) برای همه صفات معنی دار بود، ژنوتیپ 352/166 بیشترین مقدار را در صفات تعداد دانه در سنبله (757/4)، وزن دانه در سنبله (245/0)و وزن سنبله (378/0) دارد، اثرات ترکیب پذیری خصوصی (SCA)نیز برای همه صفات بجز ارتفاع، رسیدگی فیزیولوژیک و تراکم سنبله چه معنی دار بود. سه تلاقی 352/283×110/67، 352/216×110/95 و 352/216×صحرا به ترتیب در صفات تعداد دانه در ستبله (704/7)، وزن دانه در سنبله (371/0) و وزن هزار دانه (619/8) بالاترین مقدار را نشان دادند. همچنین مشخص شد که واریانس غالبیت بیشترین نقش را در کنترل توارث صفات مورد بررسی به عهده دارد.سه تلاقی 352/283×352/216، 352/216×110/104 و 352/216×صحرا به ترتیب هتروزیس معنی دار در صفات تعداد دانه در ستبله (95/4)، وزن دانه در سنبله (13/44) و وزن هزار دانه (6/31) بالاترین مقدار را نشان دادند..بیشترین و کمترین وراثت پذیری عمومی به ترتیب در صفات تعداد دانه در سنبله (7/87) وتراکم سنبلچه (36/47)، و کمترین و بیشترین وراثت پذیری خصوصی بترتیب برای صفات طول پدانکل (72/15) و وزن دانه در سنبله (5/50) بدست آمد.برآورد SCA نشان داد، می توان از تلاقی 110/95×352/216 و همچنین تلاقی 110/67×352/283 در برنامه های اصلاحی جهت آزادسازی رقم برای افزایش صفات مرتبط با عملکرد استفاده نمود.
    کلید واژگان: تجزیه ژنتیکی, تلاقی دای آلل, توارث پذیری, ترکیب پذیری
    S. Pesaraklu, H. Soltanloo*, S.S. Ramezanpour, M. Kalatearabi, A. A. Nasrollah Nejadghomi
    Barley (Hordeumvulgare L.) is one of the most important cereals in the world which is used as human and cattle feed and for malt production. One of the most important steps in a hybrid and selection breeding program of barley is the selection of suitable parents with high general (GCA) and specific combining ability (SCA) for grain yield. In order to estimate the combining ability and heterosis in barley for a number of qualitative traits, seven genotypes were crossed in one-way diallel crosses using Griffing (Method II). Grain number per spike, grain weight per spike, spike weight, 1000-grain weight, number of spikelet, plant height, spike length, peduncle length, days to physiological maturity, and spikelet density were measured. Results of variance analysis showed that there were very significant differences between genotypes for all the measured traits. General combining ability (GCA) effect was significant for all traits, 166/352 genotype had the highest value of GCA for grain number per spike (4.757), grain weight per spike (0.245), spike weight (0.378) traits, whereas Specific combining ability (SCA) effect was significant for all traits except for plant height, days to physiologic maturity, and spikelet density. Three crosses 67/110×283/352, 95/110×216/352 and Sahra×216/352 showed the highest values of SCA for grain number per spike (7.704), grain weight per spike (0.371) and 1000-grain weight (8.619), respectively. Moreover, dominance variance was the most effective factor in genetic control of traits. Three crosses 216/352×283/352, 104/110×216/352 and Sahra×216/352 showed the highest values of heterosis for grain number per spike (4.95), grain weight per spike (44.13) and 1000-grain weight (31.6), respectively. Maximum and minimum broad sense heritability was obtained in the number of grains per spike (87/7%) and spike density (47/36%) respectively. Lowest and highest narrow sense heritability was obtained for peduncle length (15/72%) and weight of grains per spike (50/5%), respectively. Estimates of SCA showed that 95/110×216/352, such as 67/110×283/352 crosses could be used in breeding programs to release cultivar to increase yield-related traits.
    Keywords: Genetic analysis, Diallel cross, Heritability, Combining ability
  • سعید نواب پور *، ساناز رمضانپور، ابوالفضل مازندرانی
    سویا گیاهی دیپلوئید با سازگاری نسبی گسترده در شرایط مختلف محیطی است. تنش خشکی از مهم ترین عوامل محدودکننده تولید محصول سویا در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می رود. علاوه بر تغییرات فیزیولوژیک ناشی از بروز تنش، خسارت فزاینده عوامل اکسنده نیز موجب محدودیت رشد و تولید می گردد. در این تحقیق میزان رادیکال های سوپراکسید و پراکسید هیدروژن، مقادیر آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز، تغییرات اسید اسکوربیک، آلفا توکوفرول، کاروتنوئید و میزان شاخص اکسیداسیون سلولی در سه ژنوتیپ سویا (DPX، ساری و لاین WE6) تحت شرایط تنش خشکی شامل آبیاری بعد از 50 میلی متر تبخیر به عنوان تیمار شاهد (عدم تنش)؛ آبیاری بعد از 100 میلی متر تبخیر و آبیاری بعد از 150 میلی متر تبخیر) در مراحل زایشی (گلدهی، غلاف بندی و پر شدن دانه) اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تنش برای تمامی صفات معنی دار گردید. بر این اساس افزایش میزان آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز و عوامل پاد اکسیدان غیرآنزیمی (اسید اسکوربیک، کاروتنوئید و آلفاتوکوفرول)، بیانگر نقش فعال سیستم دفاعی آنزیمی و غیرآنزیمی ژنوتیپ های سویا در پاسخ به تنش خشکی بود. رقم DPX و لاین WE6 با داشتن خصوصیات مطلوب تر از لحاظ میزان فعالیت عوامل پاد اکسیدانی تحت تنش خشکی برتری معنی داری نسبت به رقم ساری نشان دادند که بیانگر تحمل نسبی بیشتر آن ها بود.
    کلید واژگان: سویا, تنش اکسیداتیو, سیستم دفاعی پاد اکسیدان, رادیکال های فعال اکسیژن
    Saeid Navabpour*, Sanaz Ramezanpour, Abolfazl Mazandarani
    Soybean is a diploid plant with relatively wide range of environmental conditions and climate adaptation. Water deficit is first limitation that cause soybean yield reduction in dried and semi-dried regions. In addition to the physiological changes that occurs due to water deficiency in plants, oxidative damage is also an important factor limiting plant growth and production. In this study, the level of super-oxide and hydrogen peroxide were measured, also the amount (of) super-oxide dismutase and catalase enzyme as well as ascorbic acid, α-tochopheroll, cartenoid and TBARM (cellular oxidative level) were assessed. Three soybean genotyps (DPX, sari and WE6 Line) were evaluated for above traits in three drought stress treatments included 50mm evaporation (as control), 100mm and 150mm evaporation from A class evaporation pot. Leaf samples collected for each treatments in three reproductive stages (flowering, pod elongation and seed filling). The variance analysis results showed that drought stress treatment had significant effect on all measured traits. Base on this, enzyme activity (super oxide and catalase) and non-enzymatic antioxidants (ascorbic acid, carotenoid and α-tocopherol) had a key role in response to drought stress in studied soybean genotypes. DPX cultivar and WE6 line showed superior antioxidant agents activity in comparison with sari cultivar in drought stress conditions.
    Keywords: Glycin max, Oxidative stress, Anti, oxidant defense system, Reactive oxygen species
  • رقیه صفری، علی شعبانی، ساناز رمضانپور، حامد کلنگی کیاندره
    افزایش ورود آلاینده هایی نظیر آفت کش ها می تواند اثرات مخربی بر اکوسیستم های آبی و آبزیان داشته باشد. در این تحقیق اثر دوزهای تحت کشنده (10، 20 و 40 میکروگرم در لیتر) سم اندوسولفان بر بیان ژن HSP70 و آسیب های بافت آبشش در بچه تاس ماهیان ایرانی در مواجهه چهارده روزه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه برداری از بافت کبد و آبشش در روزهای اول، دوم، هفتم و چهاردهم انجام گرفت. نتایج نشان داد که در بافت های کبد و آبشش بیان نسبی-mRNA HSP70 در نمونه های تحت تیمار در تمام روزهای مواجهه در مقایسه با گروه شاهد سم اندوسولفان به طورمعنی داری افزایش یافت (05/0P <). بیان نسبیHSP70 -mRNA پاسخ وابسته به زمان را درهر دو بافت مورد مطالعه بعد از مواجهه با این سم نشان داد. روند مشابهی در تمام دوزهای مورد مطالعه در دو بافت مورد بررسی مشاهده شد. افزایش معنی داری (05/0P<) در روز دوم مواجهه، سپس کاهش در روز هفتم و افزایش مجدد در روز چهاردهم مشاهده شد. اگرچه در این مطالعه افزایش بیان نسبی -mRNA HSP70در هر دو بافت مورد مطالعه مشاهده شد، اما بیان نسبی آن به طور معنی داری در بافت کبد از بافت آبشش بالاتر بود (05/0P <). همچنین بیان نسبیHSP70 -mRNA در تمام روزهای مواجهه در دوزهای بالاتر مقادیر بالاتری را نشان داد. مطالعات بافت شناسی آبشش نیز نشان داد که شدت آسیب ها در تمام غلظت ها تا روز هفتم مواجهه افزایش یافت و در روز چهاردهم مواجهه، تغییری در میزان آسیب‏های بافتی نسبت به روز هفتم مشاهده نشد. شدت تغییرات از روند وابسته به دوز تبعیت می کرد و نمونه های تیمار شده با 40 میکروگرم در لیتر اندوسولفان علائم آسیب را شدیدتر از دوزهای دیگر نشان دادند که با مطالعات ژنتیکی انجام شده مطابقت دارد.
    کلید واژگان: تاس ماهی ایرانی, اندوسولفان, پروتئین شوک حرارتی, بیان ژن, بافت شناسی
  • ابوالفضل مازندرانی، مهدی رحیم ملک، سعید نواب پور، ساناز رمضانپور
    تنش خشکی یکی از عوامل مهم محدودکننده تولید محصولات زراعی در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری در سراسر جهان است. این آزمایش در ایستگاه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی استان گلستان و به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل با طرح پایه بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. تنش خشکی به عنوان فاکتور اصلی شامل سه سطح (آبیاری بعد از 50، 100 و 150 میلی متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاس A) بود که 50 میلی متر تبخیر به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. ترکیب فاکتوریل سه رقم سویا شامل DPX، ساری و WE6، و سه مرحله رشد (گلدهی، غلاف بندی و پرشدن دانه) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. صفات مورد ارزیابی شامل میزان کلروفیل a و b و روند بیان ژن های کاتالاز و DREB1 بود. میزان کلروفیل در سطح اول تنش (100 میلی متر تبخیر) افزایش و در سطح دوم (150 میلی متر تبخیر) تنش کاهش یافت. بررسی مولکولی بر روی الگوی بیان ژن کاتالاز و DREB1 با استفاده از روش QRT-PCR نشان داد که در طول تنش میزان بیان ژن کاتالاز ابتدا افزایش و سپس کاهش داشت. بیان ژن DREB1 نیز مشابه با ژن کاتالاز بود. رقم DPX بیش ترین بیان ژن DREB1 را در سطح اول تنش در مرحله ی غلاف بندی و کم ترین کاهش را در سطح دوم تنش در همین مرحله نشان داد. رقم ساری بیشترین کاهش را در بیان ژن DREB1 در سطح دوم تنش نشان داد. میزان کلروفیل نیز با بیان ژن های کاتالاز و DREB1 همبستگی مثبت نشان داد.
    کلید واژگان: بیان ژن, تنش خشکی, سویا, کاتالاز, میزان کلروفیل, DREB1
    Abolfazl Mazandarani, Mahdi Rahim Malek, Saeed Navabpour, Sanaz Ramezanpour
    Drought stress is one of the important factors that restrict crop production in tropical and semi-tropical areas. This experiment has taken place in Golestan province Agriculture research station in split plot format with RCBD design with four replicates. Drought stress as a main factor included three levels (irrigation after 50، 100، and 150 millimeters evaporation from the A class evaporation pot) of which 50 millimeters evaporation is considered as control. The sub factor included factorial combination of 3 varieties (DPX، Sari and WE6) and three sampling stages (flowering، packing pod and grain filling). Evaluated traits included A and B chlorophyll amount and alternation in gene expression. The amount of chlorophyll was increased on first step of the stress condition (100 ml evaporation) and decreased again، on the second step (150 ml evaporation). The TBARM level was increased under the stress condition as well as growth stages. The gene expression analysis was carried out by using QRT-PCR technique. The results showed at first level of drought stress condition catalase gene expression had the most amounts. It was quite similar to DREB1 gene expression. DPX variety showed the most DREB1 gene expression first level of drought stress condition in packing pod stage، and least reduction in second level of the drought stress condition. Sari variety showed the most reduction in DREB1 gene expression in second level of the drought stress condition. Chlorophyll amount also showed a positive correlation with the catalase and DREB1 genes expression.
    Keywords: Gene expression, Drought stress, Soybean, Catalase, Chlorophyll amount, DREB1
  • حسام شعبانی، امیر موسوی، حسن سلطانلو، ساناز رمضانپور، فروغ سنجریان، مهدی کلاته عربی
    دی اکسی نیوالنول (DON) یکی از مهم ترین سموم تولیدشده توسط قارچ Fusarium graminearum در دانه های گندم آلوده می باشد. جایگاه عمل DON زیر واحد S60 پروتئین ریبوزومی L3 RPL3)) بوده و تغییرات نقطه ای در اسید آمینه های RPL3 در مخمر باعث ایجاد مقاومت به آن شده است. بررسی توالی های کدکننده RPL3 نشان داده است که هیچ تفاوتی میان اسید آمینه های ارقام حساس و مقاوم گندم وجود ندارد. هدف اصلی از این تحقیق، تشخیص تغییرات احتمالی ایجاد شده در سطوح رونوشت ژن های RPL3 (انواع A و B) تحت تنش بلایت فوزاریومی سنبله در گندم است. بدین منظور، از خوشه های آلوده به قارچ بیماری زا و غیرآلوده سه رقمSumai3، Frontana و فلات در بازه های زمانی یک، سه و هفت روز بعد از آلودگی، استخراج RNA انجام شد. آزمون های RT-PCR نیمه کمی و کمی همراه با آغازگرهای اختصاصی(انواع A و B) برای تشخیص تفاوت در سطح رونوشت این ژن ها بین ارقام حساس و مقاوم انجام گرفت. اطلاعات به دست آمده کاهش در سطح بیان ژن در گیاه آلوده نسبت به غیرآلوده در ارقام Sumai3 و فلات طی 24 ساعت اولیه بعد از آلودگی را نشان می دهد. از طرفی، افزایش در سطح بیان ژن RPL3A در بازه زمانی هفت روز پس از آلودگی در رقم Frontana می تواند بیانگر نقش مشارکت این پروتئین خاص در بروز مقاومت در رقم فوق باشد.
    Deoxynivalenol (DON) is a major mycotoxin produced by the fungus Fusarium graminearum during infection and is known to be harmful to both animal and human health. DON is believed to act as a virulence factor in fungal pathogenesis by inhibiting eukaryotic protein synthesis. The putative site of action of DON is 60s ribosomal protein L3 (RPL3). Previously, single amino acid changes in RPL3 conferring DON resistance have been described in yeast. Sequence characterization of six wheat genes encoding RPL3 has shown that there is no amino acid alteration between resistant and susceptible cultivars. The main goal of this study, was to determine any induced changes in transcriptional levels of RPL3 (A and B type) genes under stress conditions caused by Fusarium Head Blight (FHB) in wheat. In order to detect expression levels of RPL3 genes, we extracted RNA from both inoculated and non-inoculated spikes of sensitive and tolerant cultivars, during 1, 3 and 7 days post-infection. Quantitative RT-PCRs were performed with A and B type-specific RPL3 primers to detect the expression differences. Primary data indicated a decrease in the genes expression level in Sumai3 and Falat cultivars 24 hours post-infection. On the other hand, increased level of RPL3A transcript in Frontana 7 days post-infection may reveal the role of this specific protein in inducing the resistance in this cultivar.
    Keywords: Fusarium Head Blight, Deoxynivalenol, Ribosomal protein, Real Time PCR
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال