به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

سجاد بهرامی مقدم

  • وریا شبرندی*، سجاد بهرامی مقدم
    این مقاله از چشم انداز نهادگرایی به استمرار توسعه نیافتگی اقتصادی ایران پرداخته است. در طول قرون متمادی، ایران نظام های سیاسی گوناگونی را تجربه کرده است، اما به رغم زوال و ظهور نظام های سیاسی پی در پی، هم چنان از توسعه نیافتگی اقتصادی رنج می برد. لذا در این مقاله سوال اصلی تحقیق این گونه طرح شده است، که چه عوامل بنیادینی سبب استمرار عملکرد نامطلوب ایران در زمینه اقتصادی شده است؟ در پاسخ نیز این فرضیه مطرح گردیده است که نظم دسترسی محدود و عدم گذار به نظم دسترسی باز عامل بنیادین توضیح دهنده استمرار عملکرد نامطلوب اقتصادی ایران است. روش پژوهش در این مقاله روش تاریخی و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. یافته های مقاله نشان می دهد که نظم دسترسی محدود به شیوه ای بر نظام انگیزشی ایران در طول قرون اثر گذاشته است که بیش از آن که مشوق خلاقیت و ابداع و کار باشد، مشوق رانت جویی و رشد افراد به هزینه کل بوده است. این امر توضیح دهنده عدم هم افزایی دستاوردها با منافع کل و در نتیجه استمرار عملکرد نامطلوب اقتصادی ایران است. به عبارتی در طول تاریخ، گروه های غالب سیاسی فرصت داشته اند که ساختار انگیزشی کل را در جهت شکوفایی عمومی تغیر دهند یا در جهت منافع خود به هزینه کل سامان دهی کنند و الگوی اول اتخاذ نشده است.
    کلید واژگان: ایران, چرخه توسعه نیافتگی, نظم دسترسی محدود, ائتلاف برای رانت, نهادگرایی
    Vorya Shabrandi *, Sajad Bahrami Moghadam
    This article deals with the continuation of Iran's economic underdevelopment from the perspective of institutionalism. Over the centuries, Iran has experienced various political systems, but despite the decline and emergence of successive political systems, it still suffers from economic underdevelopment. Therefore, in this article, the main question of the research is proposed as follows: What are the fundamental factors that have caused the continuation of Iran's unfavorable performance in the economic field? In response, this hypothesis has been proposed that the limited access order and the lack of transition to the open access order is the fundamental factor explaining the continuation of Iran's unfavorable economic performance. The research method in this article is the historical method and the method of data collection is library. The findings of the article show that the order of limited access has affected Iran's incentive system over the centuries in a way that, rather than encouraging creativity, innovation and work, it has encouraged rent-seeking and the growth of individuals at the expense of the whole. This explains the lack of synergism of the achievements with the overall interests and as a result the continuation of Iran's unfavorable economic performance. In other words, throughout history, the dominant political groups have had the opportunity to change the motivational structure of the whole in the direction of general prosperity or organize it for their own interests at the expense of the whole, and the first model has not been adopted.
    Keywords: Iran, Cycle Of Underdevelopment, Limited Access Order, Coalition For Rent, Institutional
  • سجاد بهرامی مقدم*
    این مقاله، مقاله ای نظری است که به تجزیه و تحلیل راهبردهای غالب توسعه اقتصادی برای کشورهای در حال توسعه می پردازد، هدف این مقاله نقد دو راهبرد جایگزینی واردات و تعدیل ساختاری از چشم انداز ساختارگرایی جدید است، ساختارگرایی جدید برآمده از تجربه های موفق حوزه پاسیفیک و چین، ویتنام و هند به ترتیب از 1978، 1986 و 1991 است. هم این طور ساختارگرایی جدید تحت تاثیر تجربه های ناکام گذار اقتصادی نیز قرار دارد. لذا این مقاله به سوالاتی از این قبیل نیز پاسخ می دهد که چرا گذار چین به اقتصاد بازار با مووفقیت همراه بوده است اما گذار شوروی به بازار شکست خورده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که بر طبق ساختارگرایی جدید، کشورهای فقیر، از قابلیت هایی نهفته و مزیت هایی برخوردارند که در صورت بالفعل شدن آنها، این دولت ها قادر به نرخ رشدهای شتابان و بستن شکاف عقب ماندگی اند، در این مقاله این مزایا و چگونگی بالفعل شدن آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، روش تحقیق در این مقاله تبیینی و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است.
    کلید واژگان: توسعه اقتصادی, کشورهای فقیر, دولت تسهیلگر, اقتصاد سیاسی
    Sajad Bahrami Moghadam *
    This article is a theoretical article that analyzes the dominant strategies of economic development for developing countries. The purpose of this article is to criticize two strategies of import substitution and structural adjustment from the perspective of new structuralism, new structuralism arising from successful experiences in the field. Pacific and China, Vietnam and India from 1978, 1986 and 1991 respectively. In the same way, the new structuralism is also influenced by the economic failures. Therefore, this article also answers questions such as why China's transition to a market economy was successful, but the Soviet transition to a market failed. The findings of this article show that according to the new structuralism, poor countries have hidden capabilities and advantages that, if they are realized, these governments are able to achieve rapid growth rates and close the backwardness gap. In this article, this The advantages and how to actualize them have been analyzed, the research method in this article is explanatory.
    Keywords: Economic Development, Poor Countries, Facilitating State, Political Economy
  • سجاد بهرامی مقدم*، رضا ریحانی کلاچاهی
    عربستان تلاش دارد تا به رهبری در جهان اسلام و جایگاه یک قدرت منطقه ای دست یابد. این کشور، یک رژیم سنتی طرفدار اسلام حنفی-سلفی، حامی رژیم های سنتی و جریانات بنیادگرای سلفی در منطقه خاورمیانه است. تسری نقش حمایت گر عربستان سعودی از جریانات بنیادگرای اسلامی سنی در مناطقی مانند آسیای مرکزی نیز قابل به مشاهده است. موضوع فوق، بر روی مجموعه امنیتی آسیای مرکزی و امنیتی سازی هر یک از کشورهای این منطقه موثر است. روسیه، جمهوری خلق چین و به ویژه ایران نیز در مواجهه با دگرگونی در سامان این مجموعه ها قرار داشته و نسبت به آن واکنش نشان می دهند. هدف مقاله حاضر بررسی این موضوع است. پرسش مقاله حاضر بیان می دارد که: اقدامات عربستان سعودی در تقویت بنیادگرایی سلفی در آسیای مرکزی، چه تاثیراتی بر روی چارچوب مجموعه امنیتی کشورهای آسیای مرکزی داشته است؟ فرضیه مقاله بیان می کند که به دلیل استفاده عربستان سعودی از عامل هویت مذهبی برای نفوذ در منطقه آسیای مرکزی، با حمایت از جریاناتی مانند حزب التحریر و رنسانس اسلامی، موجب گسترش اندیشه خلافت در میان اکثریت سنی حنفی مذهب در آسیای مرکزی شده است. امنیتی سازی و پیدایش دوگانه رشد و یا تضعیف منطقه گرایی امنیتی، حاصل اقدامات امنیتی ساز عربستان سعودی در آسیای مرکزی می باشد. در این زمینه، با تشدید مولفه تهدید، امکان رشد منطقه گرایی امنیتی افزایش یافته و زمینه رقابت و خصومت، میان واحد های سیاسی در آسیای مرکزی بیشتر شده است.
    کلید واژگان: عربستان سعودی, بنیادگرایی, مجموعه امنیتی, آسیای مرکزی, سلفی گری
    Sajad Bahrami Moghadam *, Reza Reyhani Kolaahaahi
    Saudi Arabia is trying to achieve leadership in the Islamic world and the position of a major regional power. This country is a traditional political regime in favor of Hanafi-Salafi Islam, a supporter of traditional regimes and fundamentalist Salafi movements in the Middle East region. The spread of Saudi Arabia's role as a supporter of Sunni fundamentalist can also be seen in regions such as Central Asia. The above issue is effective on the security complex of Central Asia and the security of this countries. Russia, China and especially Iran are also facing the transformation in the system of these collections and they are reacting to it. The purpose of this article is to investigate this issue. The question of this article states that: What effects have Saudi Arabia's actions in strengthening Salafist fundamentalism in Central Asia had on the framework of the security complex of Central Asian countries? The hypothesis of the article states that due to Saudi Arabia's use of the religious identity factor to influence the Central Asian region, by supporting movements such as Hizb ut-Tahrir and Islamic Renaissance, it has caused the spread of the idea of caliphate among the Sunni Hanafi majority in Central Asia. Securitization and the dual emergence of growth or weakening of security regionalism is the result of Saudi Arabia's security measures in Central Asia. In this context, with the intensification of the threat component, the possibility of security regionalism has, and the competition between political units in Central Asia has increased.
    Keywords: Saudi Arabia, Fundamentalism, security complex, Central Asia, Salafism
  • سجاد بهرامی مقدم*
    سیاست دفاعی ژاپن در طول دهه گذشته بازبینی شده است. این مقاله با طرح رهیافت تحلیلی دو نوع دولت های تجاری و سیاسی نظامی، به تبیین بازبینی سیاست دفاعی ژاپن پرداخته است. سوال اصلی این مقاله این است که چه عواملی سبب بازبینی سیاست دفاعی ژاپن در طی دهه گذشته شده است؟ در پاسخ این فرضیه طرح شده است که در طی دهه گذشته رشد چشمگیر چالش های سه گانه کره شمالی، چین و روسیه، به عنوان دولت های متعلق به دنیای سیاسی-نظامی سبب بازبینی سیاست دفاعی ژاپن گردیده است. روش پژوهش در این مقاله روش تبیینی است و یافته ها نشان می دهد که ژاپن به نوع دولت های تجاری تعلق دارد و بازبینی در سیاست دفاعی این دولت بازگشتی به سیاست های توسعه طلبانه ژاپن امپریالیستی نیست، بلکه بازموازنه قابلیت ها و ظرفیت های نظامی در جهت دفاع از دنیای دولت های تجاری در مقابل مخاطره ناشی از دولت های متعلق به دنیای سیاسی -نظامی است. در این میان، چین گرچه از 1978به دولت تجاری میل کرده است اما به طور کامل از دنیای سیاسی نظامی دل نکنده است. واحدهای سیاست جهان به دولت های تجاری و دولت های سیاسی نظامی دسته بندی می شوند، آینده روشن خواهد ساخت که آیا فشارهای سیاست قدرت دولت های سیاسی نظامی، دولت های تجاری را به نظامی گری ناگزیر خواهد ساخت یا این که فشارهای ناشی از هزینه های مقابله جویی با دنیای تجاری، بیش از این دولت های با گرایش سیاسی نظامی را به ناگزیر به نوع تجاری مایل خواهد کرد.
    کلید واژگان: ژاپن, دنیای تجاری, دنیای سیاسی-نظامی, سیاست دفاعی
    Sajad Bahrami Moghadam *
    Japan's defense policy has been revised over the past decade. This article has explained the review of Japan's defense policy with the analytical approach of two types of trading and military political states. The main question of this article is what factors caused the review of Japan's defense policy during the last decade? In response to this hypothesis has been proposed that during the last decade, the significant growth of the triple challenges of North Korea, China, and Russia, as stets that belonging to the political-military world, has caused the review of Japan's defense policy. The research method in this article is an explanatory method and the findings show that Japan belongs to the type of commercial states, and the review of the defense policy of this trading state is not a return to the expansionist policies of imperialist Japan, but a re-balancing of military capabilities and capacities to defend the world of trading states. In the meantime, although China has longed for a trading state, since 1978, it has not completely given up on the military-political world. The units of the world are categorized into trading and military states, the future will make it clear whether the pressures of the power politics of the military states will force the trading to militarize, or the costs of fighting against the trading world will make political-military states more inclined to be trading type.
    Keywords: Japan, Trading World, Military-Political World, Defense Policy
  • سجاد بهرامی مقدم*، نیلوفر باقرنیا
    از قرن 18 جهان غرب دستخوش تغییرات سیاسی و اقتصادی شده است. طلا در طی هزاران سال در دوره های متمادی از اهمیت اقتصادی برخوردار بوده و این ارزش اقتصادی بین المللی در قرن نوزدهم هنگامی که چندین کشور به طور رسمی استاندارد طلا را تصویب کردند به دست آمد. با گسترش جهانی شدن و در هم آمیختگی اقتصاد جهانی ، طلا اهمیت جدیدی برای اقتصاد و سرمایه گذاران پیدا کرده که با تبدیل شدن به یک پناهگاه امن در زمان بحران اقتصادی، قیمت آن نیز تحت تاثیر قرار گرفته است. این مقاله به بررسی توسعه طلا در نظام متحول جهانی از نظر سیاسی و اقتصادی می پردازد. اما نکته حایز اهمیت این است که طلا تا چه اندازه قابل اعتماد است؟ سرمایه گذاران تا چه میزان می توانند ارزش طلا را در مواقع بحران پیش بینی کنند و چه نوع بحران ها بر طلا تاثیر میگذارد؟ تعامل بازیکنان جهانی، دولت ها و سیاست هایشان، استراتژی های ارزی و سرمایه گذاران بزرگ خصوصی ، پیش بینی قیمت طلا را پیچیده تر کرده اند. در نتیجه نویسندگان در صددند تا میزان اعتبار طلا را واکاوی نموده و همچنین تاثیر عوامل اقتصادی و نظامی بر قیمت آن را با استفاده از منابع کتابخانه ای و به صورت توصیفی-تحلیلی ارزیابی نمایند.
    کلید واژگان: برتن وودز, معیار طلا, بازارهای نوظهور, شمش, تورم
    Sajad Bahrami Moghadam *, Niloufar Baghernia
    Since the 18th century, the western world has gone through political and economic alterations. Gold has been of economic importance over thousands of years in several civilisations. It gained international economic significance during the 19th century, when several countries officially adopted the Gold Standard. With the world becoming more intertwined, gold has found new importance for economies and investors alike. It has been a safe haven during a time of economic crisis which has been reflected on its price. This paper examines the development of gold in a changing global, political and economic environment. For investors it has become a safe haven during the crisis, but how reliable is gold? How far can investors predict gold’s worth in times of crisis and what kind of crises drives gold? The interplay of global players, governments, their policies, currency strategies and large private investors have complicated the predictability of the gold price. Hence, the present study is aimed to analyze the reliability of gold when countries are headed into crises as well as economic and political impacts on the gold price, using content and data analysis method based on library resources.
    Keywords: Bretton Woods, gold standard, Emerging markets, bullion, Inflation
  • سجاد بهرامی مقدم*، مهدیه حیدری
    هدف

    مفهوم امنیت در جهان سوم با توجه به ویژگی های خاص آن، با مفهوم امنیت در دنیای غرب تا حدودی متفاوت است. در غرب، امنیت بیشتر در بعد خارجی تعریف می شود؛ یعنی مربوط به محیط و بازیگران خارجی است، در حالی که امنیت در جهان سوم، اغلب بعد داخلی دارد و اندک مواردی که در بعد خارجی تعریف می شود، بیشتر متاثر از موضوعات امنیتی داخلی است. این تحقیق با هدف بررسی مفهوم امنیت از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که مهمترین رویکرد امنیتی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه بوده است؟ پاسخ موقتی ارایه شده مبتنی بر این است مفهوم امنیت از دیدگاه ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مبتنی بر امنیت جمهوری اسلامی ایران با رویکرد مبتنی بر خودیاری بوده است.

    روش شناسی پژوهش: 

    روش تحقیق در این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات و داده ها، شیوه کتابخانه ای است.

    یافته ها:

     یافته های پژوهش با کاربست نظریه ریالیسم تدافعی، نشان می دهد که رویکرد امنیتی خود اتکایی جمهوری اسلامی ایران و عدم ایتلاف و اتحاد با سایر بازیگران، از یک سو منجر به تقویت توان بازدارندگی کشور شده و از سوی دیگر باعث ایجاد سوء برداشت های دولت های منطقه ای و فرامنطقه ای از اهداف و مقاصد آن شده است.

    نتیجه گیری: 

    مهمترین رویکرد امنیتی ایران اتکای به خود و پرهیز از اتحاد و ایتلاف با بازیگران نظام بین المللی بوده است.

    کلید واژگان: امنیت, ایران, ادراک تهدید, خود اتکایی, انقلاب اسلامی
    Sajad Bahrami Moghadam *, Mahdyeh Heydari

    The concept of security in the Third World differs somewhat from the concept of security in the Western world due to its specific features. In the West, more security is defined in the external dimension; That is, it is related to the external environment and actors, while security in the third world often has an internal dimension, and the few things defined in the external dimension are more influenced by internal security issues. With the aim of examining the concept of security from the perspective of the Islamic Republic of Iran, this study seeks to answer the main question of what was the most important security approach of Iran after the victory of the Islamic Revolution? The temporary response provided is that the concept of security from Iran's point of view, after the victory of the Islamic Revolution, was based on the security of the government of the Islamic Republic or extensive security, and its most important security approach was self-reliance and avoidance of alliances with other actors. The findings of the study, using the theory of defensive realism, show that the Islamic Republic's self-reliance approach and lack of alliance and alliance with other actors, on the one hand, has strengthened the country's deterrence capability and on the other hand misunderstood regional governments. And it has become one of its goals and objectives. The research method in this research is analytical descriptive and the method of data and data collection is library.

    Keywords: security, Iran, Threat Perception, Self-Reliance, Islamic Revolution
  • سجاد بهرامی مقدم*
    رییس جمهوری خلق چین در 2013 میلادی، ایده جاده جدید ابریشم را در دو مسیر خشکی و دریایی مطرح کرد. سپس در جهت تحقق آن، چین دستورکارهای سیاسی مشخصی را اتخاذ کرده و به پیش برده است. این مقاله به تجزیه و تحلیل عوامل و محرک های اقتصادی ابتکار جاده و کمربند چین متمرکز است و در این راستا سوال اصلی این مقاله آن است که چه عوامل اقتصادی سبب پیش برد ابتکار جاده و کمربند چین شده است؟ در پاسخ این فرضیه طرح می شود که رشد اقتصادی، مازاد مصرف، مازاد سرمایه، اضافه ظرفیت تولید، ارتقا رقابت پذیری اقتصادی و ضرورت دسترسی بیشتر به بازارها خارجی برای چین، به عنوان متغیرهایی مستقل سبب پیش برد این مگاپروژه شده است. در این مقاله این فرضیه به روش تبیینی و از چشم انداز نظری اقتصاد سیاسی بین الملل بر اساس تیوری نو واقع گرایانه رابرت گیلپین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های مقاله نشان می دهد که ابتکار جاده و کمربند چین قویا تحت تاثیر ضرورت های اقتصادی و الزاماتی است که برای دوام رشد اقتصادی و توسعه داخلی این کشور وجود دارد و در جهت کارآمدی و کارایی ملی حکومت چین در زمینه تحقق توسعه اقتصادی داخلی قرار دارد، که پیامدهای سیاسی و امنیتی نیز در اقتصاد سیاسی بین الملل دارد.
    کلید واژگان: ابتکار جاده و کمربند, چین, رشد اقتصادی, مازادسرمایه, اضافه ظرفیت تولید
    Sajad Bahrami Moghadam *
    Since the launch of the BRI in 2013, 136 countries and 30 international organizations have signed BRI cooperation documents, received US$90 billion in Chinese Foreign Direct Investment (FDI) and exchanged US$6 trillion in trade with China. President Xi Jinping has described the BRI as the ‘Project of the Century’, yet the motivations, aims and scope of the BRI have been continuously debated and the Chinese Government has struggled to put forward a clear narrative for the initiative The Silk Road Economic Belt, first announced by Chinese President Xi Jinping during his September 2013 trip to Kazakhstan, envisions a network of roads and railways, together with a parallel network of pipelines, fiber-optic cables, and telecommunication links, connecting China to Europe via Central Asia, Iran, Turkey, the Balkans, and the Caucasus across the 11,000-kilometer-long Eurasian continent. While the “belt” links Eurasia to China by land, the 21st Century Maritime Silk Road will comprise a string of ports connecting China with Southeast Asia, South Asia, Africa, the Middle East, and Europe through the South China Sea, the Indian Ocean, and the Mediterranean Sea. China’s motivations for this extraordinarily ambitious project are numerous. This article tray to describe the nuts and bolts of China’s Belt and Road Initiative and the evolution of the concept in Chinese strategic thinking, Examine the internal and external drivers motivating China’s push for the Belt and Road Initiative from an economic, political and strategic standpoint.
    Keywords: Belt, Road Initiative, China, Economic Growth, Capital Surplus, Consumption Surplus
  • سجاد بهرامی مقدم*

    در پی انقلاب صنعتی در انگلستان و رشد کشورهای صنعتی، چین به کشوری عقب مانده در پیرامون تمدن مدرن بدل شد و اکنون در میانه انتقال از پیرامون به جمع کشورهای توسعه یافته صنعتی است. این مقاله واقعیت این انتقال بزرگ از چشم انداز نظریه مزیت های عقب ماندگی گرشنکرون را بررسی می کند. طبق این نظریه هنگامی که اراده سیاسی در رهبران جاماندگان از روندهای توسعه یافتگی صنعتی برای جبران عقب ماندگی ها شکل بگیرد، این دیررسیدگان ظرفیت وسیع و مشوق های نیرومندی برای یادگیری رویه های موفق و تکنولوژی ها و ابداعات کشورهای پیش رو دارند. آن ها از مزیت های بزرگ عقب ماندگی برخوردارند. از جمله این مزیت ها دست رسی به ظرفیت های تکنولوژیکی است که دولت های پیش رو طی چندین قرن برای کسب آن ها هزینه های سنگین تحقیق، توسعه، سعی، خطا، و... را متحمل شده اند، اما دولت های به جامانده می توانند بدون پرداخت این هزینه ها و در بازه زمانی کوتاه تری با اتخاذ سیاست های صحیح این تکنولوژی ها را انتقال دهند و رشد شتابان تری در روند صنعتی شدن داشته باشند. همان طور که در این مقاله توضیح داده شده، این تحول در چین رخ داده است. چین از سال 1978 م برای تبدیل این مزیت و ظرفیت نهفته به مزیتی اقتصادی در مسیر هم طراز شدن با آمریکا، درجایگاه پیشرفته ترین اقتصاد بزرگ صنعتی، بر انتقال تکنولوژی متمرکز شده است. چین هنوز در مقایسه با آمریکا عقب است، اما این شکاف را کاهش داده و به سرحد نوآوری نزدیک شده است. بنابراین، دیگر نمی تواند با قاپیدن و اقتباس تکنولوژی های ارزان از ایالات متحده رشد شتابان گذشته را داشته باشد و می بایست دیگر هزینه های سنگین تحقیق و توسعه در نوآوری ها را خودش تقبل کند. بنابراین، نرخ رشد اقتصادی اش از میانگین چهار دهه گذشته کم تر خواهد بود. دلالت این یافته ها برای ایران ضرورت شکل گیری اراده ای در متنفذترین الیت های سیاسی برای پر کردن شکاف تکنولوژی با دولت های پیش رو است.

    کلید واژگان: مزیت عقب ماندگی, چین, صنعتی شدن دیررسیدگان, انتقال فناوری, مرکز و پیرامون
    Sajad Bahrami Moghadam *

    Following the Industrial Revolution in England, and the growth of modern industrialized countries, China became a backward country on the margins of modern civilization. China is now in the midst of transitioning to the industrialized nations. this article analyzes the realities of this great transition from the perspective of Gerschenkron backwardness advantage theory, the essence of the advantage of backwardness is that developing countries have a vast space and strong driving force to learn the technology, systems and successful experience from the developed countries when they carry out their own industrialization and modernization. instead, they have a great advantage in backwardness that encourages them to learn from the developed areas and have the potential to catch up with them. since 1978, China has been focusing on technology transfer in order to make this potential advantage to real economic advantage and get great-leap-forward industrialization, and catching up with the United States as the most advanced industrial economy. so still relatively backward comparing with the United States, despite the rapid development in recent years but these do not show that it will not achieve great progress. The findings show that China has narrowed the technology gap with leading countries, and it is close to the frontier of innovation, so unlike in the past It cannot grow rapidly by adopting and embracing cheap technology from the United States, rather, it must bear the heavy costs of R&D in innovation, So China's economic growth will not be as rapid as it has been in the past four decades.

    Keywords: Advantage of Backwardness, China, latecomer Industrialization, Technology Transfer, Core, Periphery
  • سجاد بهرامی مقدم*، مهدیه حیدری
    این مقاله، به تاثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران، در گسترش اسلام خواهی در دنیای عرب و چالش های گسترش اسلام سیاسی الهام گرفته از انقلاب اسلامی، که دنیای عرب با آن مواجه شده است؛ می پردازد. وقوع انقلاب اسلامی در ایران، بر تحولات سیاسی و اجتماعی کشورهای عربی تاثیرگذار بوده است، به طوری که سبب احیای نیروی عظیم اسلامی برای بازسازی اجتماعی و ترسیم هندسه سیاسی جوامع عربی، بر طبق ارزش های ضد سلطه اسلامی شده است. اما گسترش اسلام سیاسی الهام گرفته از انقلاب اسلامی ایران، با چالش هایی نیز در دنیای عرب روبرو بوده است که در این مقاله، در سطح درونی دولت های عربی به آن پرداخته شده است. این چالش ها را می توان به سه دسته چالش ژیوپلیتیکی، جریان های وابسته افراط گرا و چالش سکولاریسم تقسیم کرد. بنابراین، تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران در دنیای عرب، فراتر از سایه اسلام افراطی، یک انقلاب و دگرگونی وسیع اجتماعی - ایدیولوژیکی در حال وقوع است که بر پایه ارزش های اسلامی، متن و محتوای ارزشی، سیاسی و اجتماعی جوامع عربی را در چارچوب حکومت ها و ساختارهای مردم سالارانه باز تعریف کرده؛ به گونه ای که این بازتعریف، شکل گیری فرمانروایی متعالی در متن ارزش های اسلامی را در این جوامع ناگزیر ساخته است، گرچه این امر با چالش های افراط گرایی و دستورکارهای نظام های سیاسی محافظه کار دنیای عربی نیز مواجه است. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری داده های آن مبتنی بر روش کتابخانه ای است.
    کلید واژگان: انقلاب اسلامی, کشورهای عربی, اسلام گرایی, ارزش های سیاسی, اجتماعی, اسلامی
    Sajad Bahrami Moghadam *, Mahdieh Heydari
    This article examines the impact of the Islamic Revolution of Iran on the spread of Islamism in the Arab world and examines the challenges facing the spread of political Islam inspired by the Islamic Revolution in the Arab world, the Islamic Revolution in Iran, and its establishment. The Islamic Republic, as a system of Islamic values, has influenced the political and social developments of the Arab countries, reviving the great force of Islam for social reconstruction and drawing the political geometry of Arab societies according to anti-Islamic values. However, the spread of political Islam inspired by the Islamic Revolution of Iran has faced challenges in the Arab world. These challenges have been explored in this article at the internal level of the Arab states and are divided into three geopolitical challenges: extremist affiliated currents and secularism. is divided. Under the influence of the Islamic Revolution of Iran in the Arab world, beyond the shadow of Islamic extremism, there is a revolution and a wide ideological social transformation that redefines the text and value of political and social values of Arab societies within the framework of democratic governments and structures. And it has inevitably redefined and shaped the transcendent rule in the context of Islamic values in these societies, although this faces the challenges of extremism and the agendas of conservative Arab political systems.
    Keywords: Islamic Revolution, Arab Countries, Islamism, Islamic socio, political values
  • سجاد بهرامی مقدم*

    این مقاله به روند صنعتی شدن سنگاپور می پردازد. روندی که با اقتباس و انتقال تکنولوژی و سرمایه از کشورهای پیشرفته صنعتی محقق شده است. بخش کارخانجات بنیانی است که توسعه سنگاپور بر آن پی ریزی شده است. مسیری که سنگاپور از طریق آن به جهان توسعه یافته صنعتی صعود کرده است، مسیری بوده است که با جذب سرمایه و تکنولوژی از خارج در ابتدا در صنایع کاربر با ارزش افزوده پایین آغاز شده و سپس مرحله به مرحله متناسب با تحول در مزیت های نسبی به صنایع با تکنولوژی و ارزش افزوده بالاتر و سپس به صنایع با تکنولوژی و ارزش افزوده بالا ارتقا یافته است، در ادامه این مسیر مبتنی بر اقتباس و انتقال تکنولوژی و سرمایه از کشورهای پیشرفته، تا دهه 1990، سنگاپور شکاف تکنولوژی و  شکاف در سرانه درآمد ملی با کشورهای توسعه یافته صنعتی را بسته و به اقتصادی خلاق و نوآور تبدیل شده است. این انتقال به پیشاهنگی در جمع کشورهای توسعه یافته صنعتی در بازه زمانی کوتاهی با بهره گیری سنگاپور از مزیت های عقب ماندگی و مزیت های توسعه دیرآیند صورت گرفته است، ترقی سنگاپور چنان خیره کننده بوده است که در قلمرویی با وسعت نصف جزیره قشم، الهام بخشی بزرگ برای ظهور اقتصادهای بزرگ و پررونق آسیایی بوده است. این مقاله به بررسی روند یا به عبارتی استراتژی های مرحله به مرحله سنگاپور از کشوری فقیر و تازه استقلال یافته در 1965 تا اقتصادی خلاق و توسعه یافته در قرن بیست و یکم متمرکز است

    کلید واژگان: صنعتی شدن, سنگاپور, تکنولوژی, مزیت عقب ماندگی, توسعه دیرآیند
    Sajad Bahrami Moghadam *

    This article examines the process of transferring Singapore to the developed industrial world. this process realizedby the adaptation and transfer of technology and capital from developed industrial countries,the manufacturing sector was a backbone of Singapore's economic growth, Singapore 's pathway into modern economic growth can be meaningfully characterized as a trajectory of ‘labor-intensive industrialization, to a very open, high-wage producer of high-technology, capital-intensive products in several steps. after the independencethe country had undergone a rapid industrial advance based on low-cost labor, low- to middle-level technology, and a rapid increase in exports, during this period foreign investments were sought in mainly labor-intensive activities. by the early 1970s, the unemployment problem that had plagued Singapore since independence was largely solved, and policies attempted to restructure the industrial base toward more capital- and skill-intensive activities. This phase, Industrial Restructuring, lasted to 1980s. by 1985, with much of the opportunity for technology catch-up in manufacturing having been exhausted, policies were directed toward diversification of the industrial base, ffollowing this trend since the 1990s, Singapore has closed the technology gap with developed countries and become a creative economy among industrialized nations.

    Keywords: Industrialization, Singapore, technology, Backwardness Advantage, Latecomer Development
  • مهدیه حیدری*، سجاد بهرامی مقدم
    بیان مسئله

    با بعثت پیامبر(ص) اسلام، به عنوان شریعتی مبتنی بر وحی، منشاء هویت، قواعد و هنجارهای حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مسلمانان قرار گرفته است. در بعد سیاسی خلافت اسلامی، به مدت چندین دهه شکل رایج سازمان یافتگی سیاسی مسلمانان بوده است.

    هدف

    با توسعه و گسترش نظام وستفالیایی غرب در قرن شانزدهم م، دولت مدرن به عنوان شکل هویت بخش سازمان سیاسی محسوب شد و سایر نظام های سیاسی در مواجهه با آن یا دستخوش دگرگونی های عمده ای شدند، یا به طور کلی از بین رفتند. دولت های سزمین های اسلامی که خود برخوردار از یک تمدن غنی اسلامی در جوامع خود بودند، با چالش های عمیقی مواجه شدند. از این رو، سوالی اصلی این است که گسترش دولت ملی مدرن برآمده از نظام وستفالیایی چه چالش های را فراروری تمدن اسلامی به ویژه در جوامع عربی قرار داده است؟ فرضیه موقتی مطرح شده این است که شکست ایده های سکولاریستی و ناسیونالیستی بر مبنای نظام وستفالیایی غربی در دنیای عربی، به تدریج منجر به ایجاد یک چالش هویتی در جهان اسلام عربی شده است.

    یافته های پژوهش

    نشان می دهد که این چالش های هویتی یا نهادی بر مبنای دیدگاه سازه انگارانی چون ونت و اونف، منجر به باز تعریف هویت دولت های اقتداگرا و محافظه کار عربی بر مبنای فرهنگ و تمدن اصیل اسلامی و نوع تعاملاتشان با جوامع اسلامی و غربی شده است.

    روش تحقیق

    در این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری داده های آن مبتنی بر روش کتابخانه ای است.

    کلید واژگان: نظام وستفالیایی, تمدن اسلامی, هویت اسلامی, دولت ملی, سازه انگاری
    Sajad Bahrami Moghaddam, Mahdieh Heydari*
    Prolem statemen

    with the revelation of the Prophet Islam, as a law based on revelation, has become the source of identity, rules and norms of social, political and economic life of Muslims. Perpouse: in the political dimension of the Islamic Caliphate, it has been a common form of Muslim political organization for decades. With the development of the Westphalian system of the West in the sixteenth century, the modern state became the only form of identity of political organization, and other political systems either underwent major changes or disappeared altogether. The governments of the Islamic lands, which themselves had a rich Islamic civilization in their societies, faced deep challenges. Therefore, the main question that has been raised is that what challenges has the expansion of the modern national government arising from the Westphalian system posed to the escape of Islamic civilization, especially in Arab societies? The provisional hypothesis is that the failure of secularist and nationalist ideas based on the Western Westphalian system in the Arab world has gradually led to an identity challenge in the Arab Islamic world.

    Findings

    show that these identity or institutional challenges based on the views of constructivists such as Went and Owen, lead to redefining the identity of authoritarian and conservative Arab states based on genuine Islamic culture and civilization and their interactions with Islamic and Western societies. Has been. Research

    method

    In this research, descriptive-analytical method and data collection method is based on library method.

    Keywords: Westphalian system, Islamic civilization, Islamic Identity, national government, constructivism
  • سجاد بهرامی مقدم*
    این مقاله به تبیین مسئله چگونگی ظهور سرمایه داری رفاقتی در جمهوری عربی مصر پرداخته و بر این مسئله متمرکز شده که چه عاملی سبب شکل گیری سرمایه داری رفاقتی در جمهوری عربی مصر شده است. در پاسخ این فرضیه طرح شده که تسخیرشدگی حکمرانی، توسط الیت ها و ایتلافی رانت جو سبب شکل گیری سرمایه داری رفاقتی در جمهوری عربی مصر گردیده است. در این مقاله الیت ها و ایتلاف های سیاسی مسلط از چشم انداز نظری اقتصاد سیاسی مورد تامل قرار گرفته و به روش تبیینی رابطه بین الیت ها و ایتلاف رانت جوی مسلط بر نهادهای حکمرانی به عنوان متغیر مستقل و ظهور سرمایه داری رفاقتی به عنوان متغیر وابسته از این چشم انداز نظری بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد که قواعد نهادهای حکمرانی جمهوری عربی مصر از آغاز به صورت جانبدارانه و به نفع الیت های ایتلاف مسلط تدوین شده است. تا جایی که الیت های سیاسی ایتلاف مسلط انتخاب می کنند که به چه کسانی اجازه استخراج رانت از نهادهای دولتی از طریق کانال های مشروع و نامشروع داده شود. این کارکرد حکومت منجر به ظهور سرمایه داری رفاقتی در مصر شده است که در آن ثروت در مقیاس کلان، نتیجه کارآمدی و کارایی اقتصادی نیست بلکه دستاورد وصل شدن به عالی ترین الیت های سیاسی در موقعیت های فرماندهی حکمرانی است. هم چنین از حلقه اصلی قدرت سیاسی، مزیت هایی نیز در شبکه های حامی پروری درون ایتلاف مسلط تا دوردست ترین هواداران در کسری، در میان جمعیت، جریان یافته است و منافع الیت ها و ایتلاف سیاسی مسلط در تعارض با کارکردهای عام المنفعه حکومت قرار گرفته است.
    کلید واژگان: مصر, الیت ها و ائتلاف های رانت جو, حکمرانی تسخیر شده, سرمایه داری رفاقتی
    Sajad Bahrami Moghadam *
    The purpose of this article is to explain the emergence of crony capitalism in the Arab Republic of Egypt, and it answers the question of what has led to the formation of Crony capitalism in the Arab Republic of Egypt? In response, the hypothesis investigated is that the Arab Republic of Egypt's captured governance by the rent-seeking elites and coalition has led to the emergence of crony capitalism in this republic. The dominant political elites and coalitions analyzed by an explanatory method and the theoretical perspective of political economy, findings show that the political elites not only fail to encourage development but also go even as far as blocking the necessary introductions of economic growth, such as the fair, favorable environment for economic growth that is the most powerful instrument for reducing poverty and improving the quality of life, so that is the fundamental cause of economic backwardness, in the country.
    Keywords: Egypt, The Rent-Seeking Coalition, Captured Governance, Crony Capitalism
  • سجاد بهرامی مقدم*
    با توجه به نفوذ چشمگیر مایوتسه دانگ و دنگ شیایوپینگ در دوره رهبریشان بر جمهوری خلق چین، باورها و نظریه ها و برداشت هایشان از محیط عینی بین المللی تاثیری گسترده بر زوایای مختلف حیات و رفتار سیاسی چین داشته است. این مقاله بر آثار و نتایج اقتصادی باورها و برداشت های مایوتسه دانگ و دنگ شیایوپینگ از محیط عینی بین المللی متمرکز است و با روش تبیینی و از چشم انداز رهیافت نظری، برداشت و سوبرداشت در سیاست بین الملل رابرت جرویس به بررسی این فرضیه پرداخته است که برداشت ها و سوبرداشت های مایوتسه دانگ و دنگ شیایوپینگ در دوره های رهبری شان بر جمهوری خلق چین، تاثیر تعیین کننده ای بر سیاستگذاری های اقتصادی این کشور داشته است به طوری که برداشت های مایوتسه دانگ به سیاست های اقتصادی کمونیستی و برداشت های دنگ شیایوپینگ به سیاست بازگشایی و رفورم های اقتصادی منجر شده که آثار و نتایج متفاوت اقتصادی برای چین به بار آورده است. یافته های مقاله نشان می دهد که برداشت های دنگ شیایوپینگ از محیط عینی بین المللی عامل تعیین کننده ای در تمرکز چین بر ارتقای استانداردهای زندگی شهروندان و ظهور اقتصادی و نظامی جمهوری خلق چین است که سبب کاهش چشمگیر فقر، افزایش ثروت، قدرت و تقویت امنیت ملی چین شده است.
    کلید واژگان: برداشت, سوبرداشت, مائوتسه دانگ, دنگ شیائوپینگ, اقتصاد چین
    Sajad Bahrami Moghadam *
    Given the significant influence of Mao Zedong and Deng Xiaoping during their leadership in the People's Republic of China, their strategic beliefs and theories and perceptions of the objective international environment have had a profound impact on different aspects of Chinese political life and behavior. This article focuses on the economic implications and implications of Mao Zedong and Deng Xiaoping's international objective environment and explores the hypothesis that our conceptions are explored through the perspective of the theoretical, conceptual, and empirical approach to Robert Jervis's international politics. Dong and Deng Xiaoping during their leadership in the People's Republic of China have had a decisive influence on the economic policies of the People's Republic of China, with Mao Zedong's conceptions of Communist economic policies and Deng Xiaoping's perceptions leading to reopening policy and economic reforms. That has had different economic implications for China. The findings of the article show that Deng Xiaoping's perceptions of the international objective environment are a determining factor in China's focus on improving living standards for citizens and the economic and military emergence of the People's Republic of China, which has significantly reduced poverty, increased wealth, strength and strengthened China's national security.
    Keywords: Perception, Misperception, Mao Zedong, Deng Xiaoping, China ‎Economic Rise
  • سجاد بهرامی مقدم*
    گسترش هنجار حاکمیت ملی از اروپای غربی و پیامدهای آن به شکل گیری دولت های ملی مدرن و پیدایش سیستم منطقه ای در آسیای جنوب غربی منجر شده است. شکل گیری و تکوین هنجار حاکمیت ملی در اروپای غربی از نیروهایی بوده است که در تکوین دولت های ملی مدرن به عنوان نوعی از سازمان یافتگی حیات سیاسی بشر ایفای نقش کرده است. به شکلی که تابعین حاکمیت های مختلف ملی به عنوان شهروندان و خارج از آن به عنوان بیگانگان تعریف شدند و مسیولیت حاکمیت های جداگانه ملی به تابعین محدود شد. گسترش هنجار حاکمیت ملی در مقیاس جهانی سبب بازتعریف سازمان های سیاسی پیشامدرن در شکل دولت های ملی شد، بر این اساس خلافت عثمانی به عنوان فرماسیونی پیشامدرن از سامان یافتگی به دولت های مدرن ملی تجزیه شد که در نتیجه آن سیستم بین المللی منطقه ای در جنوب غربی آسیا تکامل یافت که در آن الگوی رفتار بر خودیاری دولت های مستقل حاکم مبتنی است، از طرفی ارزش های دین اسلام به عنوان منشا هنجارهای وحدت بخش مشروعیت دولت های متفرق ملی را در این منطقه به چالش کشیده است و به پدیدار شدن کشمکشی بین اعتبار مرزهای ملی وستفالیایی و هنجارهای فراملی مشروعیت یافته از دین اسلام منجر شده است.
    کلید واژگان: دین, هنجار حاکمیت ملی, دولت مدرن, نظام بین المللی, تکوین گرایی
    Sajad Bahrami Moghadam *
    The spread of the norm of national sovereignty from Western Europe and its consequences has led to the formation of modern national governments and the emergence of a regional system in Southwest Asia. The formation and development of the norm of national sovereignty in Western Europe has been one of the forces that has played a role in the formation of modern national governments as a kind of organization of human political life. In such a way that the subjects of different national sovereignty were defined as citizens and outside it as foreigners, and the responsibility of separate national sovereignty was limited to the subjects. The expansion of the norm of national sovereignty on a global scale led to the redefinition of premodern political organizations in the form of nation-states, according to which the Ottoman Caliphate as a premodern formation disintegrated into modern national governments, resulting in a regional international system in the south. West Asia evolved in which the pattern of behavior is based on the self-help of independent ruling governments,
    Keywords: religion, The norm of national sovereignty, Modern government, International System, evolutionism
  • سجاد بهرامی مقدم*

    جهان شاهد ارتقای سنگاپور از کشوری جهان سومی به کشوری توسعه یافته و صنعتی، در طول سه دهه، بوده است. یافته های این مقاله با تمرکز بر تبیین این انتقال، نشان دهنده عاملیت نخبگان و ایتلاف سیاسی مسلط در ظهور دولت توسعه گرا در سنگاپور بوده است. این نخبگان سیاسی و ایتلاف مسلط به قدر کافی محتوای ذهنی و ترجیحات و اهداف توسعه ای داشته اند که سبب گرایش آنان به سوی اهداف توسعه ای بیش از هر گرایش دیگری شده و همین پارادایم فکری نخبگان ایتلاف سیاسی مسلط، توضیح دهنده دلیل ظهور دولت توسعه گرای سنگاپور بوده است و اینکه صنعتی شدن سنگاپور نمونه ای از مداخله دولت با جهت گیری اقتصاد بازار و ایجاد نهادها و زیرساخت های سخت افزاری و نرم افزاری است. این مقاله پس از طرح رهیافتی مفهومی به مساعی تیوریک درباره انواع نخبگان و ایتلاف های توسعه گرا، رانت جو و غیر توسعه گرا، به نخبگان و ایتلاف مسلط بر سنگاپور و ظهور دولت توسعه گرا، به سیاست های اتخاذشده و نتایج و دستاوردهای آن پرداخته و در پایان نتایج و یافته هایی را ارایه کرده است. یافته های تحقیق نشان داده که محتوای ذهنی و تعهد قوی نخبگان سیاسی مسلط به ارتقای سطح زندگی مردم، عامل کلیدی دستیابی سنگاپور به اقتصادی خلاق و پیشرو بوده است.

    کلید واژگان: نخبگان سیاسی, ائتلاف توسعه گرایان, ائتلاف رانت جویان, صنعتی شدن, سنگاپور
    Sajad Bahrami Moghadam *

    The world has witnessed Singapore's transition from a third world country to a developed industrialized nation within three decades. This article focuses on explaining this transition, the findings of this article illustrate the role of elites and the dominant political coalition in the emergence of the developmentist state in Singapore, the dominant elites and coalitions have had enough Developmentalist mental content and preferences and development goals. The mental content that has made political elites more inclined towards development goals than any other. Singapore is a prime example where an interventionist state has directed an industrialization policy and strategy through various institutions to create conducive environment with supporting hard and soft infrastructure. Despite the dominant role of its state-owned enterprises (SOEs) in industrial restructuring, the role of industrial policy in Singapore has been obscured because there is an equally heavy reliance on direct foreign investment (DFI)by multinational corporations (MNCs) for capital, expertise, technology and markets. The state creates the environment through incentives and market-supporting facilities, leaving the MNCs and DFI to invest. Fora highly export-oriented (EO), internationally competitive, small, open economy, Singapore has neither the resources nor the market base for a more ambitious industrial policy.

    Keywords: Political elites, Developmentalist Coalitions, Rent-Seeking Elites, Industrialization, Singapore
  • سجاد بهرامی مقدم *
    این مقالهبه روش تبیینی و از چشم انداز نظریه موازنه منافع نشان می دهد که روابط امریکا و عربستان بر الگوی پیچیده همکاری در عین تعارض منافع در حوزه های ژئوپولیتیکی مبتنی است. تعارض منافع مانع از ارتقای همکاری های دو دولت به اتحادی استراتژیک شده و هم زمان منافع مشترک مانع از فروپاشی روابط دو دولت شده است، بنابراین موضوعاتی مانند توافق های تسلیحاتی و یا مواضع متفاوت دو دولت در بحران های خاورمیانه به تغیری اساسی در روابط شان منجر نمی شود. همچنین یافته ها نشان می دهد که شکل گیری و تداوم پیوندهای دو دولت دلایلی امنیتی دارد و پادشاهی سعودی در بطن این مشارکت، از قدرت امریکا برای مقابله با رقبای منطقه ای خود بهره گرفته است و ترس از ایران بویژه در طول دهه گذشته محرکی نیرومند در سیاست های خاورمیانه ای عربستان بوده است، ترسی که شدت آن ریشه در سوء برداشت ها و آسیب پذیری های پادشاهی سعودی نسبت به ایران دارد، به گونه ای که پادشاهی سعودی نفوذ تدافعی ایران را در خاورمیانه نفوذی تهاجمی همراه مقاصدی مخاطره آمیز دریافته است. بر این اساس نگارنده در پایان ضرورت یک مجمع گفتگوی منطقه ای در حوزه خلیج فارس را با هدف تخفیف سوء برداشت ها از رفتار و نیات همسایگان خاطرنشان کرده اند.
    کلید واژگان: ایالات متحده, عربستان سعودی, خاورمیانه, همکاری, تعارض
    Sajad Bahrami Moghadam*
    This paper, in an explanatory method and from the perspective of the balance-of-interest theory, shows that US-Saudi relations are based on the complex pattern of cooperation while conflicts of interest in different geopolitical contexts, and conflict of interest impedes the promotion of cooperation between the two governments to a strategic alliance and at the same time benefits The common cause has been the collapse of relations between the two governments, so issues such as arms agreements or different positions of the two governments in the Middle East crisis do not lead to a fundamental change in their relations. The findings also show that the formation and continuity of the two governments' ties has security implications, and the kingdom of Saudi Arabia has taken advantage of American power to counter its regional rivals, and the fears of Iran, especially over the last decade, have been a powerful impetus to policies Saudi Arabia's Middle East has been feared that its severity is rooted in Saudi Arabian supremacy and vulnerabilities towards Iran, in which the kingdom of Saudi Arabia has found Iran's defensive influence in the Middle East with aggressive intent with its predecessors. Accordingly, the author pointed out at the end of the necessity of a regional dialogue forum in the Persian Gulf region with a view to reducing the submissions of the behavior and intentions of the neighbors
    Keywords: the US, Saudi Arabia, the Middle East, Cooperation, Divergence
  • سجاد بهرامی مقدم*، مهدیه حیدری

    وقوع انقلاب اسلامی در ایران، و تاسیس نظام جمهوری اسلامی به عنوان نظام برآمده از ارزش های دینی اسلامی، بر فرایند اسلام گرایی و بیداری اسلامی در جهان اسلام به ویژه در کشورهای عربی تاثیر فزاینده ای داشته است. هرچند که این رستاخیز مجدد اسلامی در این جوامع با نیروهای چالش زا و مهار کننده ای نیز بشدت روبه رو بوده است. از این رو، سوال اصلی که در این پژوهش مطرح شده است، این است که انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام و به ویژه بر کشورهای عربی منطقه خلیج فارس چه تاثیراتی را بر جای گذاشته است؟ پاسخ موقتی آن است که احیای و رشد بیداری اسلامی مهمترین تاثیر انقلاب اسلامی در جهان اسلام و به ویژه کشورهای عربی بوده است و مهمترین نیروی چالش گری که در برابر آن به وجود آمده است، رشد اندیشه ای افراطی گرایانه بوده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که به موازات گسترش فرایند بیداری اسلامی در این کشورها و رسوخ عمیق ارزش های انقلاب اسلامی در این جوامع، تصمیم گیرندگان کلیدی در این جوامع را ناگزیر از تغییر در سبک و سیاق حکومت مداری خود و ایجاد نظم سیاسی مبتنی بر ارزش های اصیل اسلامی کرده است. روش تحقیق در این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها مبتنی بر شیوه کتابخانه ای است.

    کلید واژگان: انقلاب اسلامی ایران, افراطی گرایی, بیداری اسلامی, جهان اسلام, هویت اسلامی
    Sajad Bahrami Moghadam *, Mahdieh Heidari

    The outbreak of the Islamic Revolution in Iran, and the establishment of the Islamic Republic as a system derived from Islamic religious values, have had an increasing impact on the process of Islamism and Islamic awakening in the Islamic world, especially in Arab countries. However, this islamic re-resurrection in these societies has also faced challenging and restraining forces. Therefore, the main question raised in this study is, what effect has the Islamic Revolution of Iran had on the Islamic world, especially on the Arab countries of the Persian Gulf region? The temporary response is that the revival and growth of the Islamic awakening has been the most important impact of the Islamic Revolution in the Muslim world, especially in the Arab countries, and the most challenging force against it has been the growth of extremist thought. The findings indicate that in parallel with the expansion of the Islamic awakening process in these countries and the deep intrusion of the values of the Islamic Revolution in these societies, key decision makers in these societies have been forced to change their style of governance and establish a political order based on original Islamic values. The research method in this research is descriptive-analytical method and data collection method is based on library method.

    Keywords: Islamic Revolution of Iran, Extremism, Islamic awakening, Islamic world, Islamic identity
  • سجاد بهرامی مقدم *
    این مقاله به کشمکش چین و ایالات متحده در حوزه دریای شرقی و دریای جنوبی چین می پردازد و در این راستا بر این سئوال متمرکز است که چه عواملی سبب افزایش تنش بین ایالات متحده و چین در حوزه دریای شرقی و دریای جنوبی چین شده است؟ در پاسخ، این فرضیه طرح می شود که ظهور قدرت دریایی چین، به چالشی برای تفوق دریایی امریکا در حوزه دریای شرقی و دریای جنوبی تبدیل شده است و تقلای بین گسترش دریایی چین و حفاظت از تفوق دریایی امریکا به کشمکشی بزرگ تبدیل شده که تنش بین دو دولت را افزایش داده است. از منظر نظریه نوواقع گرایانه ثبات هژمونیک رابرت گیلپین و به روش تبیینی به بررسی فرضیه پرداخته شده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که رشد اقتصادی چین به تدریج منابع و ضرورت های گسترش قدرت دریایی این دولت را افزایش داده است و تفوق دریایی ایالات متحده در پیرامون قلمرو دریایی چین به طور فزاینده ای با چالش ظهور چین روبرو می شود. همچنین این مقاله این ایده را مطرح می کند از آنجا که رشد اقتصادی نتیجه نوآوری در فنون و تکنولوژی است، در درجه نخست رشد دولت هایی پیرامونی در نظام بین المللی تابعی از نرخ اقتباس فنون و تکنولوژی از جوامع توسعه یافته صنعتی است و چنین نرخ اقتباس بالایی در چین، عاملی تعیین کننده در رشد شتابان ثروت و قدرت ملی این دولت بوده است.
    کلید واژگان: ثروت اقتصادی, قدرت دریایی, دریای جنوبی چین, دریای شرقی چین, ایالات متحده
    Sajjad Bahrami Moghadam *
    This paper studies the competition between China and the United States in the eastern and southern flanks of the China Sea and concentrates on the question of what factors have exacerbated tensions between China and the United States in the eastern and southern seas. In response I hypothesize that the rise in china’s sea power has challenged the United States marine preponderance which has resulted in the increase in the two countries tensions. The thesis is tested using Gilpin’s neorealist theory of hegemonic stability. The author discusses that the rise in china’s economic growth has increased this country’s marine power, challenging the United States sea superiority around the sea of china. The author also discusses that since the economic growth is a result of innovation in technology, the rise in power of the marginal states in the periphery of the international system is tied to their replication of industrial know-hows in the developed countries. This explains why china’s success in replication has translated to the rise in its wealth and power.
    Keywords: economic wealth, sea power, South China Sea, East China Sea, the United States
  • سجاد بهرامی مقدم *
    این مقاله به رهیافت ها و سیاست های چین در مواجهه با دولت های مدرن غربی متمرکز است. این رویارویی به طور تاریخی از اواخر قرن هجدهم با گسترش فزاینده بازرگانان غربی در پیرامون دریایی چین آغاز می شود، نخست رهیافت امتناع و انزوای باشکوه است که با توجه به محاسبه هزینه های فرهنگی، اقتصادی و امنیتی گسترش روابط با غرب اتخاذ شد. با ناکامی این سیاست و ورود غربی ها با توسل به زور، رهیافت اقتباس فنون و ابزار مدرن جنگ مطرح شد، سپس رهیافت یادگیری فراتر از تکنولوژی جنگ یعنی غربی سازی با توجه به سنن کنفسیوسی پدیدار گشت که به سرنگونی امپراتوری و استقرار جمهوری چین در 1912 منجر گردید، این رهیافت با رهبری چیان کای شک به غربی سازی کامل بر طبق یادگیری از دمکراسی های توسعه یافته بدل شد که در نهایت در تایوان و مشابه به آن در هنگ کنگ و ماکائو به اجرا گذاشته شد، همزمان در خاک اصلی چین تحت رهبری مائو رهیافتی مارکسیستی با اقتباس از شوروی در دستور کار قرار گرفت که در نهایت با به رهبری رسیدن دنگ شیائوپینگ مورد بازبینی قرار گرفته و با رهیافتی عملگرایانه که بر اتخاذ سیاست هایی که نتایجی موفق در هنگ کنگ، ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور و تایوان به بار آورده بودند جایگزین شده است که در نتیجه آن چین به قدرتی نوظهور تبدیل شده و در حال بازتحقق منزلتی است که از آغاز سده تحقیر از دست رفته است.
    کلید واژگان: نظریه پخش و یادگیری, چین, غرب, یادگیری و اقتباس
    Sajad Bahrami Moghadam*
    In the 19th century, after a long period of isolationism, China came under pressure from the West to open to foreign trade and relations in the 1800s China simultaneously experiences major internal strains and Western imperialist pressure that backed by military might which China cannot match,as a consequence China’s position in the world and self-image is reversed from leading civilization to subjected and torn country. This paper focuses on China's approaches and policies in the face of modern Western States. This dramatic confrontation dates back to the late eighteenth century with the increasing expansion of Western merchants around the Chinese sea, the first is the supreme isolation and refusal policy, which was adopted with regard to the calculation of the cultural, economic and security costs of expanding relations with the West. With the failure of this policy and the arrival of the Westerners by force, the approach to adaptation of the modern techniques and tools of war was raised, Then, ‎ beyond the technology of war, ‎ the learning approach emerged: Westernization according to the Confucian tradition. Which led to the overthrow of the empire and the establishment of the Republic of China in 1912, This approach, led by Chian Kai-shek, turned into a full Westernization based on the learning of developed democracies, eventually launched in Taiwan and similar in Hong Kong and Macao, at the same time, in the mainland of China under the leadership of Mao, a Marxist approach adapted from the Soviet Union was on the agenda which was ultimately reviewed by Deng Xiaoping, and has been replaced by a pragmatic approach to adopting policies that have yielded successful results in Hong Kong, Japan, South Korea, Singapore and Taiwan, as a result, China has become an emerging power and is returning to status that has been lost since the beginning of the Century of Humiliation.
    Keywords: The Theory of Diffusion, Learning, China, the West, ‎Learning, Adaptation
  • احمد جانسیز *، محمد تقی زاده انصاری، سجاد بهرامی مقدم
    هند از 1947 تا اواخر دهه 1980، سیاست جهان سوم گرایی را در پیش گرفته بود که با مشخصه های کلیدی تلاش برای همبستگی جهان سوم، خودبسندگی اقتصادی و عدم تعهد تعریف می شد. از اواخر دهه 1980، سیاست خارجی جهان سوم گرایانه هند به سیاست عمل گرایی اقتصادی دگرگون شده است. این مقاله سعی دارد به جستجوی عوامل و چگونگی تغییر سیاست خارجی هند نسبت به حوزه دولت های عضو شورای همکاری خلیج فارس بپردازد. یافته ها نشان می دهد که سیاست خارجی هند در نسبت به دولت های حوزه شورای همکاری خلیج فارس از اوایل دهه 1990، بر اساس الزامات توسعه اقتصادی هند بازتعریف شده است و در این زمینه تقاضای فزاینده هند برای واردات نفت و گاز، جذب سرمایه گذاری های خارجی، گسترش بازارهای صادراتی در کنار رقابت ژئوپولیتیکی با پاکستان و چین مولفه های سازنده سیاست خارجی هند هستند. در تمایز با گذشته مولفه های اقتصادی به مراتب بیش از مساله ژئوپولیتیکی رقابت با پاکستان در تعریف رهیافت سیاست خارجی هند نسبت به دولت های حوزه شورای همکاری خلیج فارس تاثیرگذار بوده است، دگرگونی چین از دولتی با گرایشات انقلابی به دولتی توسعه گرا نیز بر تمرکز هند بر عمل گرایی اقتصادی در این حوزه نیز موثر بوده است. در این مقاله روش مورد استفاده روش تبیینی است و چشم انداز نظری در تجزیه و تحلیل داده ها نیز نظریه موازنه منافع است.
    کلید واژگان: هند, دولت های عضو شورای همکاری خلیج فارس, سیاست خارجی
    Ahmad Jansiz *, Mohammad Taghizadeh Ansari, Sajjadbahramimoghadam
    Over the past two decades, India's foreign policy has changed, since independence in 1947 until 1991, the bipolar international system, consensus of Nehroism, geopolitics subcontinent and the legacy of colonialism, as a set of factors that shape the foreign policy of India , In general, India's foreign policy after the Cold War has changed, the problem that this article is in search of its what causes changed India's foreign policy towards the Persian Gulf Cooperation Council states and that India's foreign policy. since the end of the Cold War India's policy towards developments in the Persian Gulf region has been governed more by economic and energy considerations and by the geopolitical rivalry with Pakistan factor. But compared with the past, this period has also witnessed the marginalization of the Pakistani factor in India's policy towards the region and a greater emphasis on economic partnership. This article does not produce a comprehensive account of the transformation of Indian foreign policy, but also in search of search of the key factors that explain the transformation of the India’s foreign policy towards the Persian Gulf Cooperation Council states . The explanationery method and theory of balance of interests have been used to investigate the hypothesis of this article.
    Keywords: India, the Persian Gulf states, foreign policy, the Look West Policy
  • احمد جانسیز، سجاد بهرامی مقدم*
    این مقاله سعی کرده که با طرح پرسش ذیل به تبیین مساله ظهور اقتصادی هند بپردازد. پرسش این است که، بین عروج زیستمان ملی گرایی هندو و لیبرالیسم، و ظهور اقتصادی هند چه ارتباطی برقرار است؟ در پاسخ به پرسش اصلی مقاله، این فرضیه طرح شده است که، افول اخلاق گرایی و عروج ملی گرایی هندو و لیبرالیسم، محرکی تعیین کننده در انتقال هند به عمل گرایی استراتژیک و در نتیجه ظهور اقتصادی هند در سیاست بین الملل است. این پژوهش در صدد تبیینی جامع از دگرگونی سیاست بین المللی هند نیست، بلکه در جستجوی تبیین یک عامل کلیدی موثر بر ظهور اقتصادی هند است. در این پژوهش از روش تبیینی استفاده شده و نظریه موازنه منافع راهنمای بررسی فرضیه قرار گرفته است، یافته های مقاله نشان می دهد که زیستمان هایی که بر رفتار هند در سیاست بین المللی تاثیرگذار بوده اند، پیامدهایی تعیین کننده در زمینه دستاوردهای اقتصادی هند داشته اند و عروج ملی گرایی هندو و لیبرالیسم در هند نتایج چشمگیر اقتصادی داشته است.
    کلید واژگان: هند, سیاست بین الملل, زیستمان های بدیل, نتایج اقتصادی
  • رضا سیمبر، سجاد بهرامی مقدم*
    هند از 1947 تا اواخر دهه 1980، سیاست جهان سوم گرایی را نسبت به حوزه جنوب شرقی آسیا در پیش گرفته بود که با مشخصه های کلیدی تلاش برای همبستگی جهان سوم، خودبسندگی اقتصادی و عدم تعهد تعریف می شد. از اواخر دهه1980، سیاست خارجی جهان سوم گرایانه هند نسبت به حوزه جنوب شرقی آسیا به سیاست عمل گرایی اقتصادی دگرگون شده است. این مقاله با طرح پرسش ذیل به تبیین تغییر سیاست خارجی هند در این منطقه می پردازد. پرسش این است که، چه عواملی سبب تغییر سیاست خارجی هند از جهان سوم گرایی به عمل گرایی اقتصادی در حوزه جنوب شرقی آسیا شده است؟ در پاسخ به پرسش اصلی مقاله، این فرضیه طرح شده است که افول نهروئیسم و رشد دیدگاه های رقیب، تغییرساختاری سیستم بین المللی از دوقطبی به تک قطبی و رشد فزاینده نفوذ اقتصادی منطقه ای چین، سبب دگرگونی سیاست خارجی هند در جنوب شرقی آسیا از جهان سوم گرایی به عمل گرایی اقتصادی شده است. در این پژوهش از روش تبیینی استفاده شده و نظریه موازنه منافع راهنمای بررسی فرضیه قرار گرفته است.
    کلید واژگان: هند, جنوب شرقی آسیا, جهان سوم گرایی, عمل گرایی اقتصادی
    Reza Simbar, Sajad Bahrami Moghadam*
    Since independence in 1947 until 1980s, India had taken a third worldism foreign policy towards the Southeast Asia which determine by key components of third world solidarity, non-alignment, and economic self-sufficiency.in this region, since the late 1980s, India’s foreign policy objective has changed from third worldism to economic pragmatism. This article attempts to explain the change in the foreign policy of India in the Southeast Asia address the following question. The question is based on how the changes in India’s foreign policy toward the Southeast Asia from third worldism to economic pragmatism has happened and what are the key factors behind that. In response to this question, this hypothesis is designed that the collapse of Nehroaism and rise of others perspectives, structural changes in the international system from bipolarity into unipolarity and China’s growing regional economic influence, has transformed India’s foreign policy from third worldism to economic pragmatism. The explanationery method and theory of balance of interests have been used to investigate the hypothesis of this article.
    Keywords: India, the Southeast Asia, Third Worldism, Econom ic Pragmatism
  • احمد جانسیز*، سجاد بهرامی مقدم
    از اواخر دهه 1980، چین از دولتی انقلابی با اهداف تجدیدنظرطلبانه نامحدود نسبت به نظم بین المللی، به دولتی با اهداف تجدیدنظرطلبانه محدود دگرگون شده است. سه دهه رشد چشمگیر اقتصادی و نوسازی تدریجی نظامی قابلیت های این دولت را برای هژمونی منطقه ای افزایش داده است. در اثر آن، چین به چالشی برای نظم منطقه ای تحت رهبری ایالات متحده در آسیا پاسیفیک تبدیل شده است و پکن رفته رفته از موضعی نیرومندتر وارد معادلات اقتصادی، امنیتی، سیاسی و مناقشات منطقه ای شده است. به طوریکه واکنش همسایگان و ایالات متحده را به عنوان حافظ نظم منطقه ای برانگیخته است. در این راستا این مقاله به طرح این فرضیه پرداخته است که ظهور چین برای نظم تحت رهبری منطقه ای امریکا در آسیا پاسیفیک مخرب دریافت شده که در پاسخ به آن ایالات متحده نقشی محوری در بازموازنه چین اتخاذ کرده است. در این پژوهش از روش تبیینی استفاده شده و نظریه موازنه منافع، راهنمای بررسی فرضیه قرارگرفته است.
    کلید واژگان: ظهور چین, ایالات متحده, تجدیدنظرطلبی, آسیا پاسیفیک
  • سجاد بهرامی مقدم
    هند از 1947 تا اواخر دهه 1980، سیاست جهان سوم گرایی را در پیش گرفته بود، اما از اواخر دهه 1980، به عمل گرایی اقتصادی متمایل شد. بنابراین، پرسش این است که چه عواملی سبب این تغییر در سیاست خارجی هند شده است؟ در پاسخ، این فرضیه طرح می شود که افول اخلاق گرایی و رشد دیدگاه های ملی گرایی هندو، رئالیسم و لیبرالیسم در درون هند، تغییر ساختاری نظام بین الملل از دوقطبی به تک قطبی و رشد فزاینده توان اقتصادی نظامی چین، سبب این دگرگونی در سیاست خارجی هند شده است. در این پژوهش از روش تبیینی استفاده شده و نظریه موازنه منافع، راهنمای بررسی فرضیه قرار گرفته است.
    کلید واژگان: هند, سیاست خارجی, جهان سوم گرایی, عمل گرایی اقتصادی
    Sajad Bahrami Moghadam
    From 1947 until end of 1980s، India had taken a third world orientation in its foreign policy; however، it has consequently inclined towards economic pragmatism. Therefore، the question is that what reasons have led India towards this change. In response، the author raises the hypothesis that: demise of ethical orientation; growth of nationalistic views، realism and liberalism in the country، structural changes of the international system and replacement of bi-polar system with a uni-polar one and finally the Chinese military and economic rapid growth have cause the said change in the Indian foreign policy. This paper illustrates the reasons and uses the theory of balance of interests.
    Keywords: India, Foreign Policy, Third World Orientation, Economic Pragmatism
  • احمد جانسیز، سجاد بهرامی مقدم، علی ستوده
    پیامدهای بی ثباتی های سیاسی اخیر، موسوم به «انقلاب های عربی»، از میانه 2011 میلادی در خاورمیانه توانسته معادلات منطقه ای را تحت تاثیر قرار دهد و بر راهبردهای بازیگران درگیر در معادلات خاورمیانه تاثیر گذاشته است. بحران سوریه نمونه عینی تقابل راهبردهای متفاوت بازیگران رقیب منطقه ای و فرامنطقه ای درگیر است. در سطح منطقه ای، رقابت استراتژیک ایران و عربستان در بستر این بحران از اهمیتی حیاتی برخوردار است. در همین راستا، این پژوهش محور کار خویش را بررسی و تبیین دو راهبرد متعارض ایران و عربستان درخصوص تحولات اخیر در سوریه قرار داده است. به عبارتی، پرسش محوری این پژوهش بر بررسی راهبردهای متعارض ایران و عربستان نسبت به بحران سوریه استوار است. فرضیه ای که در پاسخ به پرسش اصلی مورد آزمون قرار گرفته است بر این مبناست که سیاست ایران و عربستان نسبت به بحران سوریه بر دو راهبرد متعارض مبتنی است که ریشه در رقابت دو دولت بر سر نفوذ در حوزه سوریه، لبنان و سرزمین های فلسطین دارد.
    کلید واژگان: خاورمیانه, ایران, سوریه, عربستان, موازنه تهدید
    Consequences of recent political instability، the Arab Revolutions، from mid-2011، in the Middle East، have affected on regional equations and influenced strategies of the actors involved in the equation of the Middle East region. Syria Crisis is a concrete example of contrasting different strategies of regional and trans-regional competing actors involved in the region; at the regional level، strategic competition between Iran and Saudi Arabia، regarding this crisis، is vital. In this regard، the research focuses on explaining conflicting strategies of Iran and Saudi Arabia on recent changes in Syria. The central issue of this study is examining the conflicting strategies of Iran and Saudi Arabia on Syrian crisis; i. e. why Iran and Saudi Arabia have different strategies towards the crisis happening in Syria?
    Keywords: Middle East, Iran, Syria, Saudi Arabia
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر سجاد بهرامی مقدم
    بهرامی مقدم، سجاد
    استادیار روابط بین الملل گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان، دانشگاه گیلان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال