به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سمانه غضنفر طهران

  • سمانه غضنفر طهران، زهرا رفیعی سروری، گلاره بی آزار *، سید مجتبی شهابی ضیابری، مهین طایفه اشرفیه، محدثه احمدی
    زمینه و هدف

    ارزیابی رضایت مادران از بی حسی نخاعی به منظور تعیین تغییرات مورد نیاز برای بهبود کیفیت کلی ارایه مراقبت های بهداشتی به بیمار مهم است. این مطالعه با هدف بررسی شکایات عمده مادران بعد از عمل جراحی سزارین با بی حسی نخاعی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی زنان باردار تحت جراحی سزارین با بی حسی نخاعی در سال 1401 در بیمارستان الزهرا (س) رشت انجام گرفت. ابتدا هدف و نحوه انجام تحقیق برای بیماران تشریح شد و فرم رضایت آگاهانه اخذ شد. سپس چک لیستی که حاوی مشخصات دموگرافیک و شکایات بیمار از بی حسی نخاعی بود ثبت گردید. داده های جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS 19 شده و توسط آماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار و فراوانی مورد بررسی قرار گرفتند. سطح معنی داری برای آزمون ها کمتر از 05/0در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان داد از مجموع 239 مادر باردار مورد بررسی 92 نفر (5/38%) مورد شکایاتی را بعد از پروسه ذکر نمودند. در حالیکه عمده مادران باردار (147 نفر، 5/61%) شکایتی نداشتند. تهوع- استفراغ (7/37%)، لرز (9/23%) و سوزن زدن های مکرر (7/16%) عمده ترین شکایات ثبت شده توسط مادران بود. بر اساس نتایج این مطالعه هیچگونه ارتباط آماری معنی-داری بین وجود شکایت از بی حسی نخاعی و متغیرهای سن، تحصیلات مادر، وضعیت اشتغال، محل سکونت، تعداد بارداری، BMI، سن ختم بارداری و سابقه بی حسی نخاعی دیده نشد (همگی 05/0 < P).

    نتیجه گیری

    زنان بارداری که تحت جراحی سزارین با بی حسی نخاعی در این مرکز قرار گرفتند، شکایات محدود و قابل پیشگیری از این پروسه را گزارش نمودند. عوارض ذکر شده منجر به آسیب ماندگار و جدی در مادران نشد و اغلب بدون پیامد ناگوار با مداخلات معمول درمانی کنترل گردیدند.

    کلید واژگان: سزارین, بی حسی نخاعی, شکایت بعد از عمل
    Ghazanfar Tehran S., Rafiei Sorouri Z., Biazar G. *, Shahabi Ziabari S.M, Tayefeh Ashrafiyeh M., Ahmadi M.
    Introduction & Objective

    Assessing maternal satisfaction with spinal anesthesia is important for determining changes that is needed to improve the overall quality of patient care delivery. In this study, the aim of this study was to investigate the main complaints of mothers after cesarean surgery with spinal anesthesia.

    Materials & Methods

    This cross-sectional analytical study was performed on pregnant women undergoing caesarean section with spinal anesthesia in 2022 in Alzahra Hospital, Rasht. First, the purpose and method of the research was explained to the patients and informed consent was obtained. Then a questionnaire containing demographic data and patients complaints of spinal anesthesia was filled out.

    Results

    The results of this study showed that 92 (38.5%) of the total 239 pregnant women mentioned complaints after the anesthesia procedure, while most of them 147 (61.5%) had no complaints. Nausea-vomiting (37.7%), shivering (23.9%) and repeated needling (16.7%) were the most common complaints mentioned by mothers. Based on the results of this study, there was no statistically significant relationship between complaints of spinal anesthesia and the variables of age, education, employment status, place of residency, number of pregnancies, BMI, time of termination of the pregnancy and history of spinal anesthesia (All P < 0.05).

    Conclusions

    Pregnant women who underwent cesarean section with spinal anesthesia in this center, reported limited and preventable complaints from this procedure. The mentioned complications did not lead to lasting and serious injury in mothers and were often controlled with routine therapeutic interventions without adverse consequences.

    Keywords: Cesarean Section, Spinal Anesthesia, Postoperative Complaints
  • محمدتقی آشوبی، پیروز سامی دوست، آرین بقایی، سمانه غضنفر طهران، زهرا عطرکار روشن، علیرضا جعفری نژاد، محمدصادق اسماعیلی دلشاد*

    زمینه:

     پاندمی کووید-19 سبب تغییر در زندگی روزمره، اختلال در عملکرد بیمارستانی و خدمات پزشکی به خصوص در بخش پیوند اعضا شده است.

    هدف :

    این مطالعه به منظور مقایسه تعداد و فراوانی اهدا و پیوند اعضا در بازه زمانی قبل و بعد از شیوع پاندمی کووید-19 در مرکز پیوند شمال ایران انجام شد.

    روش ها:

     این مطالعه مقطعی روی 75 بیمار دچار مرگ مغزی در بازه زمانی 3ساله در رشت انجام گرفت. اطلاعات جمعیت شناختی، بیماری زمینه ای، سابقه مصرف سیگار و مواد مخدر، علت منجر به مرگ مغزی، عضو اهدایی، تعداد عضو اهدایی به ازای هر بیمار، نوع عضو پیوندشده و محل انجام پیوند در داخل یا خارج استان ثبت شد. سپس این فاکتورها براساس زمان آغاز پاندمی کووید-19 در ایران، در دو بازه زمانی اول مرداد 1397 لغایت اول اسفند 1398 (دوره قبل از پاندمی) و اسفند 1398 لغایت شهریور 1400 (دوره بعد از پاندمی) مقایسه شدند. اطلاعات ثبت شده توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 با سطح معنی داری کمتر از 05/0 مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها:

     در مقایسه مشخصات بیماران اهدا کننده در دو بازه زمانی مورد بررسی، میانگین سن بیماران اهداکننده طی پاندمی کووید-19 به صورتی معنی دار بالاتر از سن بیماران قبل از پاندمی کووید-19 بود (001/P<0). در بررسی علل منجر به مرگ مغزی، شایع ترین علت در بازه زمانی قبل از شیوع کووید-19، تروما و پس از پاندمی کووید، علل مغزی عروقی بود (0/010=P). فراوانی توزیع اهدای اعضا و همچنین میانگین تعداد اعضای اهدایی به ازای هر اهدا کننده در طی پاندمی کووید-19 به صورت معنی داری کمتر از تعداد اعضای اهدایی قبل از شیوع پاندمی بود (001/P<0).

    نتیجه گیری :

    نتیجه این مطالعه نشان داد همه گیری کووید-19 تاثیر قابل توجهی بر روند اهدا و پیوند اعضا در شمال ایران داشته است.

    کلید واژگان: اهدای عضو, مرگ مغزی, پیوند اعضا, کووید-19
    MohammadTaghi Ashobi, Pirooz Samidoost, Arin Beghaei, Samaneh Ghazanfar Tehran, Zahra Atarkar Roshan, Alireza Jafarinezhad, MohammadSadegh Esmaeili Delshad*
    Background

    The COVID-19 pandemic caused changes in daily life and disrupted hospital performance and the provision of medical services, especially in the organ transplant departments.

    Objective

    This study aims to compare the frequency of organ donation and transplantation before and after the COVID-19 outbreak in the transplant centers of northern Iran.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 75 donors with brain death from 2018 to 2021 in Rasht. Demographic data, underlying diseases, history of smoking and drug use, causes of brain death, type of donated organ, number of donated organs per patient, type of transplanted organ, and the location of transplantation (in or out of the province) were recorded. Then, these factors were compared between two time periods: Before the pandemic (from July 2018 to February 2020) and during the pandemic (from February 2020 to August 2021). The recorded data was analyzed in SPSS software, version 21. The significance level was set at 0.05.

    Results

    The mean age of donors during the pandemic was significantly higher than that of patients before the pandemic (P<0.001). The most common cause of brain death in donors before the pandemic was trauma; after the pandemic, cerebrovascular causes were more common (P=0.01). The frequency of organ donation and the mean number of donated organs per donor during the pandemic were significantly lower than before the pandemic (P<0.001).

    Conclusion

    The COVID-19 pandemic has significant impact on the process of organ donation and transplantation in northern Iran.

    Keywords: Organ donation, Brain Death, Organ transplant, COVID-19
  • دکتر میثا نقدی پور میرصادقی، دکتر گلاره بی آزار، دکتر سمانه غضنفر طهران، دکتر ریحانه شاهرخی راد، الهه رفیعی، محدثه احمدی، مهین طایفه اشرفیه
    زمینه و هدف

    امروزه با گسترش تمایل بر روش های غیر تهاجمی، جراحی لاپاروسکوپی بصورت پیشرونده و با نتایج قابل قبول بکار گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات دمیدن گاز دی اکسید کربن بر پارامترهای همودینامیک در جراحی لاپاروسکوپیک ژنیکولوژی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه تحلیلی مقطعی در بیماران کاندید جراحی لاپاروسکوپی در بیمارستان الزهرا (س) در سال 1400 انجام گرفت. پارامترهای همودینامیک قبل از دمیدن گاز به داخل شکم و سپس در زمان های 5، 15 و 30 دقیقه بعد از دمیدن گاز و بلافاصله و 15 دقیقه بعد ازخروج گاز ثبت گردید و داده ها، وارد نرم افزار SPSS نسخه 19 گردید.

    یافته ها

    در بررسی روند تغییرات پارامترهای همودینامیک شامل فشار خون و ضربان قلب مشخص شد که تفاوت آماری معنی-داری در مقادیر پارامترهای مذکور در طول مقاطع زمانی مورد نظر وجود داشت. بطوریکه بیشترین میانگین فشار خون و ضربان قلب در بازه زمانی 15 دقیقه پس از دمیدن گاز مشاهده گردید (001/0 &gt; P). همچنین در بررسی روند تغییرات فشار دی اکسید کربن انتهای بازدمی و درصد اشباع اکسیژن تفاوت آماری معنی داری در مقاطع زمانی شش گانه مورد تحقیق وجود داشت (001/0P ˂). در هیچ کدام از بیماران عارضه مخاطره آمیزی گزارش نشد.

    نتیجه گیری

    بر اساس دستورالعمل های استاندارد بیهوشی و جراحی در این مرکز جراحی لاپاراسکوپی با درجاتی از تغییرات همودینامیک همراه می باشد که در جمعیت مورد مطالعه ما که در وضعیت پزشکی مناسبی بودند، بخوبی تحمل گردید.

    کلید واژگان: همودینامیک, لاپاراسکوپی, زنان و زایمان, بیهوشی عمومی
    M.Naghdipour Mirsadeghi, G.Biazar, S.Ghazanfar Tehran*, R.Shahrokhi Rad, E.Rafiei, M.Ahmadi
    Introduction & Objective

    Today, with the spread of the tendency to non-invasive methods, laparoscopic surgery has been used progressively and with acceptable results. The aim of this study was to investigate the effects of carbon dioxide insufflation on hemodynamic parameters in laparoscopic gynecological surgery.

    Materials & Methods

    This cross-sectional analytical study was performed on patients undergoing laparoscopic surgery in Al-Zahra Hospital during 2021. Hemodynamic parameters were recorded before the gas insufflation, after 5, 15, and 30 minutes and immediately and 15 minutes after the gas exsufflation, the data were entered into SPSS software version 19.

    Results

    The trend of changes in hemodynamic parameters including mean SBP, DBP and HR from T0 to T5, was statistically significant which was ascending following gas insufflation and the highest mean SBP, DBP and HR were observed within 15 minutes after gas insufflation (P &lt; 0.0001). In addition, following the gas insufflation the trend of changes in ET-CO2 values and SaO2 was statistically significant (P &lt; 0.0001), No adverse events were reported in any of the patients.

    Conclusions

    According to the standard protocols of anesthesia and surgery in this center, laparoscopic surgery was associated with some degree of hemodynamic fluctuation including increased systolic blood pressure, diastolic blood pressure, heart rate and end-expiratory carbon dioxide which was well tolerated by our study population who were in good medical condition.

    Keywords: Hemodynamics, Laparoscopy, Gynecology, General Anesthesia
  • بهرام نادری نبی، عباس صدیقی نژاد، مهران سلیمانها، سمانه غضنفرطهران، زهرا عطر کار روشن، احمدرضا میربلوک، محمدرضا حبیبی، محمد حقیقی*
    زمینه

     به منظور بهبود کیفیت بلوک سوپراکلاویکولار از داروهای زیادی به عنوان ادجووانت استفاده شده است.

    هدف

    این مطالعه با هدف بررسی اثر اضافه کردن دگزمدتومیدین به لیدوکایین بر ویژگی های بلوک سوپراکلاویکولار حین جراحی های اندام فوقانی انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور روی بیماران کاندید جراحی شکستگی اندام فوقانی تحت بلوک سوپراکلاویکولار در بازه زمانی سال های 1396 لغایت 1397 انجام شد. درگروه لیدوکایین نرمال سالین، 30 میلی لیتر لیدوکایین 1/5 درصد و در گروه لیدوکایین دگزمدتومیدین، 30 میلی لیتر لیدوکایین 1/5 درصد با یک میکروگرم بر کیلوگرم دگزمدتومیدین تجویز شد. ویژگی های بلوک و متغیرهای همودینامیک حین عمل ثبت شدند.

    یافته ها

    در بررسی پارامترهای جمعیت شناختی تفاوت آماری معنی داری میان گروه ها وجود نداشت. میانگین سنی بیماران 10/92±43/09 سال بود و اکثر بیماران مرد بودند. متوسط زمان شروع بلوک حسی حرکتی در گروه لیدوکایین دگزمدتومیدین نسبت به گروه لیدوکایین نرمال سالین سریع تر و همچنین مدت زمان بلوک حسی حرکتی و بی دردی در گروه لیدوکایین دگزمدتومیدین نسبت به گروه دیگر طولانی تر بود که این اختلافات از نظر آماری معنی دار بودند. در بررسی روند تغییرات پارامترهای همودینامیک، تفاوت آماری معنا داری بین مقادیر پارامترهای مذکور در مقاطع زمانی نه گانه مورد تحقیق در هر گروه و همچنین بین 2 گروه دیده شد.

    نتیجه گیری

     این مطالعه نشان داد اضافه کردن دگزمدتومیدین به لیدوکایین در بلوک سوپراکلاویکولار باعث تسریع در شروع بلوک، افزایش مدت بلوک و مدت بی دردی پس از عمل جراحی بدون ایجاد عوارض جانبی قابل توجه می شود.

    کلید واژگان: بلوک سوپراکلاویکولار, دگزمدتومیدین, شکستگی اندام فوقانی, لیدوکائین
    Bahram Naderi Nabi, Abbas Sedighinejad, Mehran Soleymanha, Samaneh Ghazanfar Tehran, Zahra Atrkarroushan, Ahmadreza Mirbolook, Mohammad Reza Habibi, Mohammad Haghighi*
    Background

     Various drugs are used as adjuvants to improve the quality of supraclavicular block method. 

    Objective

     This study aims to investigate the effect of adding dexmedetomidine to lidocaine in the supraclavicular block method in patients candidate for upper extremity surgery.

    Methods

     This double-blind randomized controlled clinical trial was conducted on 61 patients candidate for upper extremity fracture surgery receiving the supraclavicular block method from 2017 to 2018. They were randomly divided into two groups of lidocaine-normal saline (30 mL of 1.5% lidocaine plus normal saline) and lidocaine-dexmedetomidine (30 mL of 1.5% lidocaine plus 1 μg/kg of dexmedetomidine). The supraclavicular block characteristics and intraoperative hemodynamic changes were measured.

    Results

     There was no statistically significant difference between the two groups regarding the demographic factors. The mean age of patients was 43.09±10.92 years, and most of them were male. The mean onset time of sensory-motor blockade was faster and the duration of sensory-motor blockade and analgesia were longer in the lidocaine-dexmedetomidine group than in the other group. These differences were statistically significant. There was significant differences in hemodynamic parameters among nine assessment times in each group and between the two groups.

    Conclusion

     Adding dexmedetomidine to lidocaine in the supraclavicular block method accelerates the blockade onset and increases the duration of blockade and analgesia after surgery without causing any considerable side effects.

    Keywords: Supraclavicular block, Dexmedetomidine, Upper limb fracture, Lidocaine
  • ربابه سلیمانی، سمانه غضنفر طهران، حبیب اسلامی کنارسری، بتول منتظری، ثمین خوشنود اسپیلی، سمیرا میرزا بابائی، فاطمه باقرنژاد لپوندانی، ابراهیم حداد کومله، گلاره بی آزار*، سحر اعرابی
    زمینه

    الکتروشوک یک درمان موثر، ایمن و کاربردی برای بیماران با اختلالات روانپزشکی شدید مقاوم و اورژانسی  می باشد. ولی اغلب با تغییرات همودینامیک همراه است.

    هدف

     هدف از این مطالعه ارزیابی الگوی تغییرات همودینامیک در بیماران کاندید الکتروشوک است.

    روش ها

    این مطالعه طولی در بیمارستان آموزشی درمانی شفاء رشت، ایران در سال 1399 انجام شد. پارامترهای همودینامیک شامل ضربان قلب، فشار خون سیستولیک، فشار خون دیاستولیک و فشار متوسط شریانی، در فواصل زمانی قبل از القای بیهوشی،یک دقیقه بعد القای بیهوشی، یک دقیقه پس از تشنج و پانزده دقیقه بعد بیداری ثبت گردید. اطلاعات ثبت شده از همودینامیک بیماران در زمانهای ذکر شده با هم مقایسه شدند.

    یافته ها

    سرانجام اطلاعات 126 بیمار مورد آنالیز قرار گرفت. بیشتر بیماران مبتلا به اختلال روان پریشی اسکیزوفرنی (59.5%) و تعداد کمی از آن ها دچار افسردگی ماژور (14.3%) و 15.9% از آنها به بیماری های همراه مبتلا بودند. روند تغییرات فشار خون سیستولیک، فشار خون دیاستولیک و فشار متوسط شریانی در چهار بازه زمانی اندازه گیری شده معنی دار بود (0/0001=P) اما در مورد ضربان قلب ارتباط معنی داری یافت نشد)0/74 P=).  با این حال، تمام تغییرات پارامترهای همودینامیک در محدوده نرمال نگه داشته شدند.

    نتیجه گیری

    مطالعه ما نشان داد علی رغم نوسانات ایجاد شده در پارامترهای همودینامیک  در حین انجام الکتروشوک، اداره بیماران در نتیجه عملکرد تیمی و تعامل  مناسب گروه روانپزشکی و بیهوشی و پرستاران به طور قابل قبولی انجام شده است.

    کلید واژگان: درمان الکتروشوک, همودینامیک, بیماران روان
    Robabeh Soleimani, Samaneh Ghazanfar Tehran, Habib Eslami Kenarsari, Batul Montazery, Samin Khoshnoud Speily, Samira Mirzababaei, Fatemeh Baghernezhad, Ebrahim Haddad Komleh, Gelareh Biazar*, Sahar Erabi
    Background

    Electroconvulsive therapy (ECT) is a safe and practical treatment method for patients with severe, refractory or emergency psychiatric disorders. However, it is often associated with hemodynamic fluctuations. 

    Objective

    The purpose of this study was to investigate the pattern of hemodynamic changes in patients undergoing ECT.

    Methods

    This longitudinal study was conducted at Shafa hospital, a referral and academic center in Rasht, Iran, during 2020. Hemodynamic parameters including heart rate (HR) systolic blood pressure (SBP), diastolic blood pressure (DBP), and mean arterial pressure (MAP) were recorded before induction of anesthesia (T0), one minute after induction of anesthesia (T1), one minute after seizure (T2), and 15 minutes after wakefulness (T3). The trend of changes of these parameters was determined during the mentioned time intervals.

    Results

    Finally, the data from total 126 patients were analyzed. Most of the cases were diagnosed with psychotic disorder of Schizophrenia (59.5%) and the least of them had Major depression (14.3%) and 15.9% of them suffered from comorbidities. In terms of SBP, DBP and MAP, the trend of changes was significant (P=0.0001) at four measurement point times, but not about HR (P= 0.74). However, all the changes in hemodynamic parameters were kept in the normal range.

    Conclusion

    Our study showed that despite the fluctuations in hemodynamic parameters during ECT, patient management was acceptable as a result of teamwork and apropriate interaction of psychiatric and anesthesia teams.

    Keywords: Electroconvulsive Therapy, Hemodynamics, Mental Patients
  • گلاره بی آزار، عباس صدیقی نژاد، بهرام نادری نبی، سمانه غضنفر طهران*، آتوسا اعتضادی، زهرا عطرکار روشن، سارینا رجایی، محدثه احمدی، مهین طایفه اشرفیه
    زمینه

    اخذ رضایت آگاهانه برای هر روش تشخیصی یا درمانی ضروری است.رضایت آگاهانه یک فرآیند ارتباط حقوقی مهم بین بیمار و پزشک است.

    هدف

    این مطالعه به منظور بررسی کیفیت روند اخذ رضایت آگاهانه در بیماران کاندید جراحی زنان تحت بیحسی نخاعی انجام گرفت.

    روش ها

    این مطالعه مقطعی در سال 1400 در بیمارستان الزهرا (س) انجام شد.بیماران واجد شرایط بالای 18 سال که کاندید عمل جراحی زنان تحت بی حسی نخاعی بودند، وارد مطالعه گردیدند. پرسشنامه ای حاوی اطلاعات دموگرافیک و 20 سوال اختصاصی در 4 حوزه: ارایه اطلاعات به بیمار، قابل فهم بودن فرم رضایت نامه،داوطلبانه بودن اخذ رضایت نامه و ارتباط با پزشک، از طریق مصاحبه مستقیم تکمیل شد.

    یافته ها

    در نهایت اطلاعات 259 بیمار واجد شرایط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.در بررسی کیفیت حیطه های مختلف رضایت اگاهانه، ارایه اطلاعات به بیمار، قابل درک بودن فرم و داوطلبانه بودن اخذ رضایتنامه در وضعیت ضعیف بودند و تنها وضعیت ارتباط با پزشک در محدوده قابل قبول بود(46/3 درصد در وضعیت خوب و 20/1 عالی). همچنین مشخص شد که بین سطح تحصیلات و کیفیت اخذ رضایت آگاهانه ارتباط معنی داری وجود داشت(0/034P=).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که فرآیند اخذ رضایت آگاهانه در این مرکز دانشگاهی قابل قبول نیست و باید در جهت بهبود شرایط فعلی تلاش شود.

    کلید واژگان: رضایت آگاهانه, بیحسی نخاعی, جراحی زنان
    Gelareh Biazar, Abbas Sedighinejad, Bahram Naderi Nabi, Samaneh Ghazanfar Tehran*, Atoosa Etezadi, Zahra Atrkarroushan, Sarina Rajaei, Mohadese Ahmadi, Mahin Tayefeh Ashrafiyeh
    Background

    Obtaining informed consent (IC) is essential for any diagnostic or therapeutic procedure. IC is an important legal communication process between the patient and physician.

    Objective

    This study was performed to evaluate the quality of IC process in patients undergoing spinal anesthesia (SA) in gynecological surgeries.

    Methods

    During 2021 this cross-sectional study was performed in Alzahra Hospital.
    Eligible patients over 18 years old, who were candidates for elective gynecological surgeries under SA, enrolled the survey. A questionnaire containing demographic data and 20 specific questions divided in to 4 areas; providing information, Comprehensibility of the consent form, Voluntary of informed consent, Communication with the doctor, was filled out via a direct interview.

    Results

    Finally the data from 259 eligible patients were analyzed. In terms of providing information to the patient, comprehensibility of the consent form, and the voluntary of obtaining consent were in poor conditions .But, in terms of communication with the physician, 46.3% of the patients were in a good state and 20.1% excellent. It was also found that there was significant relationship between the level of education and the quality of obtaining IC (P= 0.034).

    Conclusion

    It was concluded that the IC process was not acceptable in this academic center, and effort should be made to improve the current conditions.

    Keywords: Informed Consent, Spinal Anesthesia, Gynecological Surgery
  • محمد حقیقی، حسین خوشرنگ، سمانه غضنفر طهران*، پگاه آقاجان زاده، علیرضا جعفری نژاد، زوبین سوری، حمیدرضا تقوای معصومی، زهره دارابی پور، محمد قربانی علیکلایه
    زمینه

     به دلیل شیوع زیاد بیماری کووید-19 و ظرفیت محدود درمانی، تشخیص بهتر صفات بیماری و شناسایی فاکتورهای نشان دهنده شدت بیماری، می تواند برای تصمیم گیری درباره تخصیص منابع مهم و محدود کمک کننده باشد.

    هدف

     مطالعه حاضر برای بررسی مشخصات جمعیت شناختی، بالینی، آزمایشگاهی و یافته های تصویربرداری بیماران بدحال مبتلا به کووید-19 بستری در بخش مراقبت های ویژه سه بیمارستان در شهر رشت انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه گذشته نگر روی 138 بیمار مبتلا به کووید-19 بستری در بخش مراقبت های ویژه انجام شد. اطلاعات بیماران شامل مشخصات جمعیت شناختی، بیماری زمینه ای، نتایج آزمایشگاهی و تصویربرداری و پیامد بیماری از پرونده بیماران استخراج شد.

    یافته ها

    در این مطالعه، اکثر بیماران مرد و در رنج سنی 55 تا 69 سال بودند. دیابت ملیتوس، فشار خون بالا، بیماری مزمن قلبی شایع ترین بیماری زمینه ای و تنگی نفس، تب و سرفه شایع ترین علایم بودند. نمای ground glass opacities شایع ترین یافته در سی تی اسکن ریه و افزایش لاکتات دهیدروژناز، افزایش ESR و CRP، افزایش درصد نوتروفیل و لنفوپنی شایع ترین یافته های آزمایشگاهی بودند. میزان مرگ ومیر 90/58 درصد بود.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد بیشتر بیماران با تظاهرات شدید بیماری، دارای سن زیاد، سابقه بیماری زمینه ای، علایم تنگی نفس، سرفه، تب و درگیری وسیع ریه در تصویربرداری و تغییرات در نتایج آزمایشگاهی بودند و علی رغم درمان دارویی و تهویه مکانیکی مرگ ومیر بیماری زیاد بوده است.

    کلید واژگان: کووید-19, واحد مراقبت های ویژه, اپیدمیولوژی
    Mohammad Haghighi, Hossein Khoshrang, Samaneh Ghazanfar Tehran*, Pegah Aghajanzadeh, Alireza Jafarinezhad, Zobin Souri, Hamidreza Taghvaye Masoumi, Zohre Darabipour, Mohammad Ghorbani Alikelayeh
    Background

     Considering the high prevalence of Coronavirus Disease 2019 (COVID-19) and the medical resource constraints, a better understanding of the characteristics of the disease and identifying the factors indicating the severity of the disease‎ can help decide on the allocation of important and limited resources. The current study aimed to investigate the demographic, clinical, laboratory characteristics, and imaging features of critically-ill patients with COVID-19 who were admitted to the Intensive Care Unit )ICU) of 3 hospitals in Rash City, Iran.

    Objective

     This retrospective study was performed on 138 patients with COVID-19 who were admitted to the ICU. The study patients’ data, including demographic characteristics, underlying disease, laboratory, imaging findings, and disease outcome were extracted from their records.

    Methods

     This retrospective study was performed on 138 patients with COVID-19 who were admitted to ICU. Patient data, including demographic characteristics, underlying disease, laboratory and imaging findings, and disease outcomes, were extracted from patient records.

    Results

     In this study, the majority of patients were male and in the age range of 55-69 years.  Diabetes mellitus, hypertension, and chronic heart disease were the most common underlying diseases; shortness of breath, fever, and cough were the most common symptoms. Ground glass opacities were the most common sign in lung Computer Tomography (CT) scan and an increase in the level of LDH, ESR, CRP, neutrophil percentage, and lymphopenia were the most common laboratory findings in the study subjects. The mortality rate was equal to 90.58%. 

    Conclusion

     This study revealed that most patients with severe manifestations of the disease were older, had a history of underlying disease, symptoms of shortness of breath, cough, and fever, and extensive lung involvement in imaging and changes in laboratory results. Mortality remained high despite medical therapy and mechanical ventilation.

    Keywords: Coronavirus Disease 2019 (COVID-19), Intensive Care Unit (ICU), Epidemiology
  • علی میرمنصوری، عباس صدیقی نژاد، علی محمدزاده جوریابی، سمانه غضنفر طهران*، مونا نعمت اللهی ثانی، عامر چوهدری
    زمینه و هدف
    کلره هانتینگتلون یلک اختلال ارثی نادر سیستم عصبی است که به صورت اتوزوم غالب به ارث می رسد. این اختلال با حرکات کره پیشرونده، دمانس و اختلال روانپزشکی مشخص می شود. در این بیماران پاسلخ غیرطبیعی به بسیاری از داروهای بیهوشی گزارش شده است. هدف اصلی در بیهوشی این بیماران، حفاظت از راه هوایی و ایجاد ریکاوری سریع و ایمن می باشد. در این مطالعه موردی یک ساله مبتلا به کره هانتیگتون که تحت عمل جراحی که سیستکتومی الکتیو تحت بیهوشی عمومی قرار گرفت معرفی می شود. 30 آقای سال قبل با افزایش ترشحات بزاقی و حرکات پیشرفته کره در 5 ساله مورد شناخته شده کره هانتینگتون از 30
    معرفی بیمار: بیمار آقای اندامها تحت درمان دارویی که جهت انجام کوله سیستکتومی الکتیو مراجعه نموده بود. پس از ویزیت قبل از عمل و انجام اقدامات لازم بیمار تحت بیهوشی عمومی با انتوباسیون داخل تراشه قرار گرفت و جرای بیمار بدون عارضه انجام شد. بیمار بعد از جراحی با حال عمومی خوب منتقل ریکاوری و بعد از سه روز مرخص شد.
    کلید واژگان: جراحی, عوارض, کره هانتینگتون
    Ali Mirmansouri, Abbas Sedighinejad, Ali Mohammadzadeh Jouryabi, Samaneh Ghazanfar Tehran *, Mona Nematollahi Sani, Aamer Chohdary
    Aims and
    Background
    Huntington’s chorea )HC( is a rare, autosomal, dominant hereditary disorder of the nervous system. This disease is characterized by progressive chorea movement, dementia and psychiatric disorders. In these patients, an abnormal response to many anesthetic drugs has been observed. The primary goal of general anesthesia in these patients is airway protection and a fast and safe recovery. In this study, a 30 year old male with huntington chorea undergoing elective cholecystectomy with general anesthesia is introduced.
    case report: The patient was a 30 year old man, known case of Huntington’s chorea from 5 years ago with increased salivary secretions and advanced limb chorea movements underdrug treatment, candidate for elective cholecystectomy. After pre operative visit and necessary implementation, the patient underwent general anesthesia with endotracheal intubation and surgery was performed successfully without complications. After surgery the patient was transferred to recovery room with good general appearance and was discharged after three days.
    Keywords: Surgery, complications, Huntington's chorea
  • فرنوش فرضی، گلاره بی آزار *، سیامک ریماز، سمانه غضنفر طهران، یاسمین چایی بخش، مونا نعمت اللهی ثانی
    در این گزارش موردی به معرفی یک خانم 28 ساله مبتلا به پمفیگوس ولگاریس پرداخته می شود که به دلیل دیسترس جنینی کاندید سزارین اورژانس می باشد. در اینجا به مشکلاتی که ممکن است متخصص بیهوشی در اداره این بیماران با آن مواجه شود، اشاره می کنیم. مراقبت های لازم جهت محافظت از پوست و غشاهای مخاطی در مقابل تروما حین انجام انواع اقدامات ضروری است. همچنین، سرکوب آدرنوکورتیکال به دنبال درمان طولانی مدت با استروئید باید مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: پمفیگوس ولگاریس, بیهوشی عمومی, سزارین
    Farzi F., Biazar G. *, Rimaz S., Ghazanfar Tehran S., Chaibakhsh Y., Nematolahi Sani M
    This report presents a case of 28 years old woman suffering from pemphigus vulgaris, who is candidate for emergence cesarean section due to fetal distress. The complications, which an anesthesiologist might face them during management of these cases, are highlighted here. Additional care to protect skin and mucus membranes against trauma and also adrenocortical suppression because of prolonged steroid therapy must be considered.
    Keywords: Pemphigus Vulgaris, General Anesthesia, Cesarean
  • عباس صدیقی نژاد*، محمد حقیقی، بهرام نادری نبی، سمانه غضنفر طهران، حسین اتحاد، پرهام ولیانی
    زمینه و هدف
    توبروس اسکلروزیس یک بیماری اتوزومال غالب است که با ضایعات هامارتوماتوز در ارگانهای مختلف مشخص می شود. این مقاله گزارش مورد مبتلا به توبروس اسکلروزیس کاندید جراحی فمور می باشد که تحت بیهوشی عمومی قرار گرفت. اداره بیهوشی بیمار بدون مشکل و بخوبی صورت پذیرفت. سانتی متر مورد شناخته شده توبروس اسکلروزیس دچار عقب ماندگی 162 کیلوگرم و قد 48ساله با وزن 44
    معرفی بیمار: بیمار اقای ذهنی و تشنج های مکرر تحت درمان دارویی و مشکلات ادراری ساکن اسایشگاه معلولین که جهت انجام جراحی فیکساسیون فمور مراجعه نموده بود. پس از ویزیت قبل از عمل و انجام اقدامات لازم بیمار تحت بیهوشی عمومی با انتوباسیون داخل تراشه قرار گرفت و جرای بیمار بدون عارضه و با موفقیت انجام شد. بیمار بعد از جراحی کاملا هوشیار با حال عمومی خوب منتقل ریکاوری و بعد از سه روز مرخص شد.
    کلید واژگان: جراحی, ارتوپدی, عوارض, توبروس اسکلروزیس
    Abbas Sedighinejad *, Mohammad Haghighi, Bahram Naderi Nabi, Samaneh Ghazanfar Tehran, Hossein Ettehad, Parham Valiani
    Aims and
    Background
    Tuberous sclerosis is an autosomal dominant disease characterized by hamartomas lesions in multiple organs. This article reports the case with tuberous sclerosis candidate femur surgery that was performed under general anesthesia without any problem.
    case report: The patient was a 44 years old man with a weight of 48 kg and height of 162 cm, known case tuberous sclerosis with mental retardation and recurrent seizure under treatment and urology complication lived in disabled sanitarium. After pre operative visite and necessary implementation , patient was underwent general anesthesia with endotracheal intubation and surgery was performed successfully without complications. After surgery the patient was fully conscious and transferred to recovery room with good general appearance and was discharged after three days
    Keywords: Surgery, orthopaedic, complications, tuberous sclerosis
  • سیروس امیرعلوی، ایده دادگران، منوچهر آقاجانزاده، سیدعلی علوی، افسانه دهقان، مریم نعمتی، سمانه غضنفر طهران *
    مقدمه
    برونکوسکوپی یک ابزار ضروری جهت اداره راه هوایی بیماران جهت اهداف درمانی و تشخیصی می باشد. اگرچه کسب مهارت کافی بر بالین بیمار به علت مشکلات اخلاقی و تکنیکی دشوار است. روش های متعددی جهت آموزش این تکنیک به دستیاران بکار گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی استفاده از نرم افزار شبیه ساز برونکوسکوپی در دانش آناتومیک تراکئوبرونشیال در دستیاران بیهوشی صورت گرفت.
    روش ها
    این مطالعه به روش نیمه تجربی quasi-experimental بر روی 28 نفر از رزیدنت های بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد. رزیدنت ها بصورت تصادفی در دو گروه سنتی و گروه شبیه ساز برونکوسکوپی قرار گرفتند. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون بصورت 15 تست چهارجوابی الکترونیکی بعمل آمد. سپس باتوجه به گروه های مورد مطالعه آموزش های لازم ارائه و مجددا پس آزمون از هر دوگروه گرفته شد. متغیرهای دموگرافیک (سن، جنس، مقطع تحصیلی)، نمره پیش و پس آزمون ثبت شد. در نهایت داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS با استفاده از آمون های t زوج و مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تفاوت آماری معنی داری از لحاظ سن، توزیع جنسی، مقطع تحصیلی میان دو گروه وجود نداشت. میانگین و انحراف معیار نمره پیش آزمون روش کنترل 17/82±55/83 و در گروه شبیه ساز 13/71±66/33 بود (0/280=p). اما در بررسی نمره پس آزمون، میانگین و انحراف معیار در گروه کنترل به 10/84±90/83 و در گروه شبیه ساز به 43/14±17/119 ارتقاء پیدا کردند (0/0001>p).
    نتیجه گیری
    استفاده از روش شبیه سازی سبب افزایش آگاهی دستیاران در دانش آناتومی تراکئوبرونشیال می شود که این امر خود می تواند منجر به افزایش مهارت انجام برونکوسکوپی در این افراد گردد.
    کلید واژگان: شبیه ساز, مبتنی بر وب, برونکوسکوپی, تراکئوبرونشیال
    C. Amir Alavi, I. Dadgaran, M. Aghajanzadeh, Sa Alavi, A. Dehghan, M. Nemati, S. Ghazanfar Tehran*
    Introduction
    Bronchoscopy is an indispensable tool for patient airway management for diagnosing and therapeutic goals , however the acquisition of sufficient training because of technical and ethical reasons is challenging Several methods have been used to teaching this technique to assistants. In this study, the effectiveness of web based bronchoscopy simulator on tracheobronchial anatomic knowledge of anesthesia assistants was evaluated.
    Material and
    Methods
    This quasi-experimental study was performed on 28 anesthesia assistants of Guilan University of Medical Sciences. Assistants randomly were divided into two traditional (14 numbers) and web based bronchoscopy simulator (14 numbers) groups. At the first, pre test including 15 tests, had been taken from both groups. Then according to the groups, the necessary training were given and again, the test was taken from both groups. Demographic variables (age, sex, educational grade), pre and post test score was recorded. All data were entered and analyzed by Spss software with paired t-test and Independent t-test.
    Results
    There was no statistically significant differences in variables such as age, sex and educational level between two groups. The mean and standard deviation of pre- test in control group was 55.38±17.82 and in simulator group was 66.33±13.71 (p=0/280).But in the post-test score, the mean and standard deviation has been elevated in control group to 90.83±10.84 and in simulator group to 119.17±14.43(p
    Conclusion
    Based on the result of this study, using web based bronchoscopy simulation, increases trachea-bronchial anatomy knowledge and lead to improve bronchoscopy skills of assisstants.
    Keywords: simulator, web based, bronchoscopy, tracheobronchial
  • فرنوش فرضی *، گلاره بی آزار، کتایون هریالچی، سمانه غضنفر طهران، یاسمین چایی بخش، مونا نعمت اللهی ثانی
    بیماری شارکوت ماری توث یک نوروپاتی ارثی حسی - حرکتی بوده که بیشتر اندام های تحتانی را متاثر می سازد. شیوع این بیماری یک مورد در هر 2500 نفر می باشد. برخی داروهای هوشبر می توانند باعث ریسک بدتر شدن نوروپاتی در این بیماری شوند. در این مطالعه موردی، یک زن باردار مبتلا به شارکوت ماری توث که تحت عمل جراحی سزارین اورژانس به روش بیهوشی عمومی قرار گرفت، معرفی می شود.
    کلید واژگان: بیهوشی عمومی, جراحی سزارین, داروهای بیهوشی
    Dr F. Farzi *, Dr G. Biaazar, Dr K. Hariyalchi
    Charcot Marie Tooth disease is a hereditary motor and sensory neuropathy with the prevalence of 1.2500. A part of anesthetic drugs can aggravate the neuropathy. In this case report we present a 23 years old woman known case of scheduled for emergency Cesarean section under general anesthesia.
    Keywords: General Anesthesia, Cesarean Surgery, Anesthetic Drugs
  • علی میرمنصوری، فرنوش فرضی *، ولی ایمان طلب، حسین خوشرنگ، گلاره بی آزار، گیتا خانجانیان، سمانه غضنفر طهران
    مقدمه
    به نظر می رسد خونروی پیرامون جراحی در TURP وابسته به افزایش فعالیت فیبرینولیز ادراری باشد. ترانگزامیک اسید مهارکننده ی نیرومند پلاسمینوژن و فعال کننده های اوروکیناز است.
    هدف
    تعیین اثربخشی استفاده ی پیش از جراحی از ترانگزامیک اسید بر میزان ترانسفوزیون حوالی جراحی در بیماران کاندید TURP.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی کارآزمایی بالینی ،80 بیمار به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه ترانگزامیک اسید (T) و گروه کنترل (P). پس از بی حسی نخاعی با بوپیواکایین 5/0٪ هیپر بار و پیش از آغاز جراحی، به گروه (T)،  kg / mg15 ترانگزامیک اسید به صورت انفوزیون وریدی طی 20 دقیقه تجویز شد و سپس انفوزیون وریدی یکسره با دوز mg/kg1 در ساعت، ترانگزامیک اسید به مدت 5 ساعت از آغازTURP  برقرار شد. گروه (P) به همان حجم و مقدار گروه(T) نرمال سالین دریافت کردند. هموگلوبین خون، یک ساعت پس از آغاز جراحی ،در ریکاوری، 6و 24 ساعت پس از پایان جراحی اندازه گیری شد و در صورت هموگلوبین کمتر از 10، یک واحد یا بیشتر (P.cell)Packed red blood cell آلوژنی برای نگهداری هموگلوبین بیش از gr/dl 10 تجویز شد و در پایان میزان نیاز به ترانسفوزیون در دو گروه مقایسه شد. آزمون های آماری تی و Repeated Measurement و ANCOVA و نرم افزار آماری spss 16 برای مقایسه بکار رفت. مقدار P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    نتایج
    در این مطالعه 80 بیمار با شرایط ورود به دو گروه تقسیم شدند. میانگین غلظت هموگلوبین قبل از عمل در گروه (T)15/1 ±51/12 ودر گروه (P)59/1± 38/12 بوده است (67/0P=). میزان ترانسفوزیون از شروع جراحی تا 24 ساعت پس از پایان به طور بارز در گروه (T) کمتر از گروه (P) بود. 6/0±2/0  واحد در مقابل92/0 ±6/0 واحد (026/0P=).
    در گروه (T) بیماران کمتری نسبت به گروه (P) خون دریافت کردند(10 درصد در مقابل 30 درصد025/0(P= .
    همچنین ارتباط آماری معنی دار بین بروز پیامد تهوع و استفراغ پس از جراحی در دو گروه بیمار تحت درمان TURP دریافت کننده ترانگزامیک اسید و بدون دریافت دیده نشد (0/1P=). در هیچ کدام از بیماران عارضه ی دیده نشد. میانگین میزان دریافت(P.cell)، 24 ساعت پس از اتمام جراحی نسبت به پیش از جراحی در گروه دریافت کننده ترانگزامیک اسید(6/0± 2/0) کمتر از گروه کنترل (92/0± 6/0 واحد) بود.(026/0P=).
    نتیجه گیری
    تجویز قبل از عمل ترانگزامیک اسید، سبب کاهش میزان ترانسفوزیون 24ساعت پس از پایان جراحی در بیماران تحت TURP می شود.
    کلید واژگان: انتقال خون, برداشتن پروستات از راه مجرای خروجی ادرار, ترانگزامیک اسید
    Mirmansouri A_Farzi F *_Imantalab V_Khoshrang H_Biazar G_Khanjanian G_Ghazanfar Tehran S
    Introduction
    Perioperative blood loss is thought to be associated with an increase in urinary fibrinolytic activity. Tranexamicacid (TXA) is a potent inhibitor of plasminogen and also urokinase activators.
    Objective
    To determine the efficacy of preoperative treatment with tranexamic acid in the rate of perioperativetransfusions in patients undergoing transurethral resection of the prostate(TURP).
    Materials and Methods
    In a clinical trial, 80 patients were randomly divided into two groups: Tranexamic acid (TXA) and controls. After Spinal anesthesia with marcaine, in the Tranexamic acid group (TXA), the patients received intravenous infusion of tranexamic acid15 mg/kg before surgery and the control group received no medication, and serum Hb concentration was measured 1 hour after beginning the surgery, in recovery room, and 6 hours and 24 hours after surgery. If the hemoglobin concentration was lower than 10 mg/dL, one or more units of allogeneic packed red blood cells were transfused to keep the concentration of hemoglobin above 10 mg/dL, finally the mean need for the erythrocyte transfusions was compared between two groups. We used statistical tests such as T-test,Repeated Measurement, ANCOVATest and SPSS software 16. P values less than 0.05 were considered significant.
    Results
    This study, showed that the mean perioperative blood transfusion 24 hours post operation, in TXA group was less than that in control group (0.2±0.6)vs(0.6 ±0.92).(P=0.026)
    Conclusion
    preoperative treatment with tranexamic acid reduces the rate of perioperative blood transfusions in patients undergoing T.U.R-P.
  • بهرام نادری نبی، عباس صدیقی نژاد، محمد حقیقی*، حامد حسن زاده مقدم، سمانه غضنفر طهران، نسیم عاشوری ساحلی
    زمینه و هدف
    اعمال جراحی ارتوپدی به دلیل ماهیت جراحی روی استخوان و مفاصل با درد پس از عمل بالایی همراهند. استفاده از مخدر های وریدی، عضلانی، داخل نخاعی و اپیدورال همگی از روش های کنترل درد پس از عمل هستند که دارای عوارض جانبی متعددی می باشند. تجویز منیزیوم داخل نخاعی با بلوک گیرنده آن «متیل دی آسپارتات» باعث کاهش درد پس از عمل می شود، بدون آنکه با افزایش عوارض جانبی همراه باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین تاثیر اضافه کردن سولفات منیزیوم به لیدوکائین- اپی نفرین داخل نخاعی در مدت بی دردی پس از عمل، در جراحی های ارتوپدی اندام تحتانی است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور در بیماران کاندید عمل ارتوپدی اندام تحتانی انجام شده است. برای این منظور 156 بیمار به دو گروه تقسیم شدند، که یک گروه سولفات منیزیوم همراه با لیدوکائین-اپی نفرین و گروه دیگر لیدوکائین-اپی نفرین همراه با آب مقطر به عنوان پلاسبو دریافت نمود. مدت زمان بی دردی بر اساس فاصله زمانی درخواست مسکن توسط بیمار از زمان تزریق دارو، درد بیماران بر اساس مقیاس دیداری درد و میزان پتیدین مصرفی در دو گروه محاسبه شد. اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS 12 آنالیز گردید.
    یافته ها
    در مطالعه ما میانگین سنی بیماران در دو گروه درمانی و کنترل به ترتیب 7/5±34 و 1/8±9/31 سال بود. میانگین مدت زمان بی دردی در گروه درمانی، 143.7±29.7 دقیقه و در گروه کنترل، 100.9±18.1 دقیقه بود که مدت زمان بی دردی به طور معنی داری در گروه سولفات منیزیوم طولانی تر از گروه کنترل بوده است. میزان درد بیماران بر اساس مقیاس دیداری درد در گروه سولفات منیزیوم 36/0±9/3 و در گروه کنترل 5.65±0.35 بود، که به طور معنی داری در گروه سولفات منیزیوم، کمتر از گروه کنترل بوده است (0/000=P). میانگین پتیدین مصرفی در گروه سولفات منیزیوم 24/6 ±15 میلی گرم و در گروه کنترل 33±6.27 میلی گرم بود که از نظر آماری معنی دار بود (0/000=P.
    نتیجه گیری
    سولفات منیزیوم همراه با لیدوکائین موجب کاهش درد پس از عمل بیشتری در مقایسه با لیدوکائین تنها می شود.
    کلید واژگان: سولفات منیزیوم, لیدوکائین, درد پس از عمل
    Bahram Naderi Nabi, Abbas Sedighinejad, Mohammad Haghighi, Hamed Hasanzadh Moghadam*, Samaneh Ghazanfar Tehran, Nasim Ashoori Saheli
    Aims and
    Background
    Due to the nature of the orthopaedic surgery, affecting bone and joint, it is associated with a high rate of postoperative pain. Using intravenous, intramuscular, intrathecal and epidural opioids are methods for postoperative pain control for which the side effects are numerous. However, Intrathecal administration of magnesium with blocking NMDA receptors reduces postoperative pain without increasing side effects. The aim of this study was to investigate the effect of adding magnesium sulfate to Intrathecal lidocaine- epinephrine mixture on duration of postoperative analgesia in lower limb orthopaedic surgeries.
    Materials And Methods
    This double blind study was performed on patients who were candidate for lower extremity orthopaedic surgeries. For this purpose, 156 patients were randomly divided into two groups. One group received magnesium sulfate with lidocaine – epinephrine mixture and other group received the same drugs with distilled water as placebo. The duration of postoperative pain was determined according to patient's request for analgesics. Patient's pain degree was evaluated according to visual analogue score (VAS), and Pethedine consumption was also calculated. Data were analyzed by SPSS software.
    Findings
    Mean age of our patients in magnesium and control groups were 34.5 ±7.5 and 31.9±8.1 years old, respectively. The Mean (±SD) of postoperative analgesia duration in the magnesium group was 143.7±29.7min and it was 100.9±18.1 min in the control group, which shows a significant difference between two groups (p <0. 000). Patients’ pain score according to VAS in magnesium group was 3.9±o.36 and it was 5.65±0.35 in the control one. This was also significantly different between the two groups (p=0.000). Also mean Pethedine consumption was 15±6.24 mg and 33±6.27mg in the magnesium and control groups, which was again statistically significant (p=0.000).
    Conclusions
    Magnesium sulfate combined with lidocaine produces a reduction in postoperative pain in comparison with lidocaine alone.
    Keywords: Magnesium sulfate, lidocaine, postoperative pain
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال