سمیرا جعفریان
-
حمل و نقل و صید ماهی یک فعالیت رایج در آبزی پروری است که باعث استرس و تضعیف سیستم ایمنی می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات استفاده از پری بیوتیک سانیار (پودر و مایع) در محیط بیوفلوک بر فعالیت های متابولیکی، شاخص های استرس و خون شناسی ماهی کپور معمولی تحت استرس صید و حمل و نقل بود. جیره های حاوی پری بیوتیک (1/0 و 2/0 گرم FP1 و FP2) و (1 و 2 میلی لیتر FL1 و FL2) و تیمار بدن افزودنی (FC) در محیط بیوفلوک و تیمار شاهد بدون افزودنی با آب تمیز (C) به ماهی کپور معمولی به مدت 60 روز داده شد. پایان دوره پرورش برای شبیه سازی استرس صید، ماهیان با تور ماهیگیری دستی در مخازن به مدت 10 دقیقه دنبال شدند. برای استرس ناشی از حمل و نقل طولانی مدت با تراکم ذخیره سازی 1 کیلوگرم (6 تیمار و هر یک با 3 تکرار) از کیسه های پلاستیکی (20 لیتر آب و 20 لیتر اکسیژن) به مدت 12 ساعت استفاده شد. بعد از اعمال استرس از ماهیان در دو گروه (صید و حمل و نقل) به طور مجزا خونگیری انجام شد. فعالیت های متابولیکی (آنزیم های کبدی، اوره و کراتینین)، گلبول های قرمز، هموگلوبین و هماتوکریت در تیمارهای پری بوتیکی تحت استرس کاهش معنی داری داشت. غلظت کورتیزول در تیمار FC (صید) و در تیمار شاهد (حمل و نقل) در مقایسه با دیگر تیمارهای آزمایشی افزایش معنی دار داشت. بطورکلی نتایج نشان داد که استفاده از پری بیوتیک تجاری سانیار در محیط بیوفلاک باعث کاهش اثرات استرسی صید و حمل و نقل برای ماهی کپور معمولی می شود.
کلید واژگان: پری بیوتیک, بیوفلاک, ماهی کپور معمولی, استرس صید و حمل و نقلFish transportation and catching is a common activity in aquaculture that induces stress and immunosuppression. The aim of this study was to investigate the effects of using Sanyar prebiotic (powder and liquid) in biofloc environment on metabolic activity, stress indices, and hematological of common carp (Cyprinus carpio) under catching and transporting stress. Diets containing prebiotic (0.1 and 0.2 g powder; FP1 and FP2) and (1 and 2 ml liquid, FL1 and FL2) and control group without additive (FC) in biofloc system and the control group without additive with clean water (C) were fed to common carp for 60 days. At the end of the rearing period, to simulate catching stress, the fish were followed in the tanks with hand fishing nets for 10 minutes. For stress caused by long transportation with a stocking density of 1 kg (6 treatments and each with 3 replications), plastic bags (20 liters of water and 20 liters of oxygen) were used for 12 hours. After applying stress, blood sampling was done separately from the fish in two groups (catching and transportation). Metabolic activities (hepatic enzymes, urea, and creatinine), Red blood cells, hemoglobin, and hematocrit had a significant decrease in prebiotic treatments under stress. Cortisol concentration in the FC treatment (catch) and in the control treatment (transportation) significantly increased compared to other experimental treatments. In general, the results showed that using Sanyar commercial prebiotics in the biofloc environment reduces the stressful effects of catching and transportation for common carp.
Keywords: Prebiotics, Biofloc, Common Carp, Fishing Stress, Transportation -
این مطالعه به منظور بررسی اثرات بالقوه پری بیوتیک سانیار بر عملکرد تولید، ترکیبات نیتروژن آب، فراسنجه های خون و متابولیک ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) پرورش یافته در سیستم بیوفلاک انجام شد. تعداد 324 قطعه ماهی انگشت قد (متوسط وزن 45/0± 09/10 گرم) در 18 تانک 35 لیتری (18 ماهی در هر مخزن) ذخیره سازی شدند. 6 گروه آزمایشی پس از 10 روز سازگاری با شرایط آزمایشگاه به مدت 60 روز مورد آزمایش قرار گرفتند که شامل: گروه شاهد بدون افزودنی با آب تمیز (C)، گروه شاهد بدون افزودنی با فلاک (FC)، گروه های فلاک با 1/0 و 2/0 گرم پری بیوتیک پودری (FP1 and FP2) و گروه های فلاک با 1 و 2 میلی لیتر پری بیوتیک مایع (FL1 and FL2) در 100 گرم غذای پایه بود. پایان آزمایش نیز وزن نهایی توده زنده، تراکم نهایی و کارایی تبدیل پروتیین (PER) در گروه FP1 به طور معنی داری افزایش و نسبت تبدیل غذایی (FCR) در مقایسه با سایر گروه ها کاهش داشت. آمونیاک کل آب در گروه های بیوفلاک حاوی مکمل پری بیوتیک در مقایسه با گروه بیوفلاک بدون پری بیوتیک (FC) کاهش داشت. مقادیر اوره و کراتینین سرم خون بطور معنی داری در گروه FC در مقایسه با سایر گروه های آزمایشی افزایش یافت. آنزیم های ALT، AST و ALP در گروه های C و FC در مقایسه با گروه های تغذیه شده با پری بیوتیک سانیار بطور معنی داری افزایش داشتند. بیشترین تعداد گلبول سفید و قرمز بترتیب در گروه های FL1 و FC بدست آمد. در مجموع مکمل غذایی FP1 (1/0 گرم پری بیوتیک سانیار در هر 100 گرم جیره پایه) می تواند به طور بالقوه به عنوان تقویت کننده سلامت در ماهی کپور معمولی پرورش یافته در سیستم بیوفلاک استفاده شود.
کلید واژگان: ماهی کپور معمولی, عملکرد تولید, پارامترهای خونی, تکنولوژی بیوفلاکThe study was executed to find out the potential effects Sanyar prebiotic on production performance, water nitrogen compounds, blood and metabolic parameters of Common carp (Cyprinus carpio) reared in a biofloc system. 324 fish fingerlings (average weight 10.09 ± 0.45 g) were stocked in eighteen 35-L tanks (18 fish in each tank). Six experimental groups after 10 days of adaptation to laboratory conditions were tested for 60 days, which including: Control group without additive with clean water (C), Control group without additive with Floc (FC), Floc groups with 0.1 and 0.2 g (FP1 and FP2) powder prebiotic and Floc groups with 1 and 2 ml (FL1 and FL2) liquid prebiotic per 100 g of basic diet. At the end of the experiment, the FP1 group significantly increased final biomass weight, final density, and protein efficiency ratio (PER) and decreased feed conversion ratio (FCR) when compared to other groups. Total water ammonia was reduced in the biofloc groups containing prebiotic supplementation compared to the biofloc group without prebiotic (FC). Serum urea and creatinine levels increased significantly in the FC group compared to the other experimental groups. ALT, AST and ALP enzymes were significantly increased in groups C and FC compared to the groups fed with Saynar prebiotic. The highest WBC and RBC counts were obtained in FL1 and FC groups, respectively. In conclusion, dietary supplementation of FP1 (0.1 g Sanyar prebiotic per 100 g of basic diet) can be potentially used as health enhancer in Common carp cultured under biofloc system.
Keywords: Common carp, Production performance, blood parameters, biofloc technology -
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات استفاده از دو سطح پری بیوتیک سانیار (پودری و مایع) بر عملکرد رشد، بهره وری تغذیه، فعالیت آنزیم های گوارشی و ایمنی غیر اختصاصی بچه ماهی کپور معمولی در سیستم بیوفلاک بود. ماهی کپور معمولی (45/0± 09/10 گرم) در 18 مخزن (35 لیتر) در 6 تیمار به مدت 60 روز ذخیره شد که شامل موارد زیر است: تیمار شاهد بدون افزودنی با آب تمیز (C)، تیمار شاهد بدون افزودنی با فلاک (FC)، تیمارهای فلاک با 1/0 گرم و 2/0 گرم پری بیوتیک پودری (FP1 and FP2) و تیمارهای فلاک با 1 میلی لیتر و 2 میلی لیتر پری بیوتیک مایع (FL1 and FL2) در 100 گرم غذای پایه بود. شاخص های آب در حد استاندارد برای این گونه حفظ شد. غلظت آمونیاک کل (TAN) بین تیمارهای آزمایشی اختلاف آماری معنی داری داشت. در تیمار FP1 عملکرد رشد ماهی به طور معنی داری بیشتر و ضریب تبدیل غذایی کمتر بدست آمد. بیشترین فعالیت پروتیاز روده (05/0± 42/8) در تیمار FP1 بدست آمد. کمترین میزان کورتیزول و گلوکز سرم در تیمار FP1 مشاهده شد. سرم ایمونوگلوبولین و لیزوزیم در تیمارهای FP2 و FL1 به طور معنی داری بیشتر از سایر تیمارها بود. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از 1/0 گرم پودر پری بیوتیک سانیار در 100 گرم غذا در سیستم بیوفلاک می تواند عملکرد رشد و وضعیت ایمنی ماهی کپور معمولی را بهبود بخشد.
کلید واژگان: بیوفلاک, پری بیوتیک سانیار, ماهی کپور, رشد, ایمنی, کیفیت آبJournal of Fisheries, Volume:75 Issue: 1, 2022, PP 137 -152The purpose of this study was to investigate the effects of using two levels of Sanyar prebiotics (powder and liquid) on growth performance, feed productivity, digestive enzyme activity and non-specific immunity of Cyprinus carpio juveniles in the biofloc system. Common carp (10.09 ± 0.45 g) were stocked into 18 tanks (35 L) in six treatments for 60 days, including: Control treatment without additive and with clean water (C), Control treatments without additive with Floc (FC), Floc treatments with 0.1 and 0.2 g (FP1 and FP2) powder prebiotic and Floc treatments with 1 and 2 ml (FL1 and FL2) liquid prebiotic per 100 g of basic diet. Water parameters are maintained at the standard level for this species. Total ammonia concentration (TAN) was statistically significant between experimental treatments. The growth of fish was obtained significantly higher and the feed conversion ratio was lower in FP1. The highest intestinal protease activity (8.42± 0.05) was obtained in FP1 treatment. The lowest serum cortisol and glucose were observed in FP1. The immunoglobulin and lysozyme serum in FP2 and FL1 were significantly higher than other treatments. The results of this study showed that the use of 0.1 g of Sanyar prebiotic powder per 100 g of basic diet in the biofloc system could improve growth performance, and the immune status of C. carpio.
Keywords: Biofloc, Sanyar prebiotics, Common carp, Growth, Immune, Water quality -
این تحقیق به منظور ارزیابی نقش محصولات پربیوتیکی (بهسام) و پروبیوتیکی (مولتی بهسیل) بر پارامترهای رشد، شاخص های بیوشیمیایی عصاره بدن و مقاومت در برابر تنشهای محیطی در نوزادان ماهی آمور به مدت 45 روز انجام شد. در این مطالعه تعداد 350 قطعه نوزاد ماهی آمور با وزن اولیه (mg) 12/10±15/625 در یک طرح کاملا تصادفی با 7 تیمار آزمایشی و سه تکرار (تعداد 50 قطعه در هر تکرار) شامل تیمار شاهد و سه سطح از محصولات تجاری بهسام و مولتی بهسیل (mg.kg-1 400،200 و 600) مورد استفاده قرار گرفت. در پایان آزمایش نتایج حاصل نشان داد که پارامترهای رشد اندازه گیری شده (شامل وزن نهایی، نرخ رشد ویژه، ضریب رشد حرارتی، سرعت رشد وزنی، ضریب رشد روزانه، درصد بقاء) تفاوت معنی داری را بین تیمارهای آزمایشی و تیمار شاهد از خود نشان دادند (05/0<p). همچنین بین پارامترهای بیوشیمیایی عصاره بدن (شامل AST، ALT ،کورتیزول) نیز بین تیمارهای آزمایشی و تیمار شاهد اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0<p) درحالی که بین مقادیر ALP، گلوکز، پروتئین کل و لیزوزیم تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0>p). اضافه نمودن بهسام و مولتی بهسیل به جیره غذایی همچنین باعث افزایش مقاومت لاروها در برابر تنشهای محیطی شد و تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی و تیمار شاهد ثبت گردید (05/0<p). در مجموع نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد که استفاده از محصولات تجاری بهسام و مولتی بهسیل در پرورش اولیه نوزادان ماهی آمور تاثیرات مثبتی بر پارامترهای رشد و مقاومت در برابر تنشهای محیطی، و اثرات متفاوتی بر شاخصهای بیوشیمیایی عصاره بدن در این گونه دارد.
کلید واژگان: پروبیوتیک, پری بیوتیک, آمور, لارو, تنشThis experiment was conducted to evaluate the effect of different levels two commercial prebiotic(Behdam) and probiotic(Moltibehsil) on the growth performance, biochemical parameters of body extract and resistance against the challenge tests of Ctenophryngodon idella for 45 days. This experiment conducted in a completely random design with seven treatments which contain triplicates. Three levels of probiotic and prebiotic (200 mg/kg, 400 mg/kg and 600 mg/kg of ration) were added to the basic diet. At the end of the feeding trial, the results some growth performance indices(including: weight gain, specific growth rate, Thermal Growth Coefficient, Velocity of growth body weight, daily growth coefficend and Survival rate) on the grass carps larve had significantly difference with control group (P<0.05). Subsequently, elevated Body extract biochemical (AST, ALT and Cortisol) analyses was observed in C. idella fed with probiotic and prebioticcompared to control group (P<0.05). Whiles There were no significant differences in amount of ALP, Glocose, total protein and lysozyme among experimental groups (P>0.05). Also, the addition of Behsam and Moltibehsil to the diet increased larval resistance against the challenge tests and Significant differences were observed in expermentral treatment compar with control group (P>0.05). This study highlighted that the different levels of Behsam and Moltibehsil in rearing of grass carp larvae had positive effects on growth performance and resistance to challenge tests, but had a different effect on body extract biochemical parameters in this fish.
Keywords: probiotic, prebiotic, Grass carp, Larvae, Challenge -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش ویژگی های شخصیتی و احساس تنهایی در پیش بینی نوموفوبیا در دانشجویان بود. روش پژوهش مطالعه حاضر، کاربردی و توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر زنجان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل دادند. نمونه پژوهش حاضر شامل 373 نفر (256 زن و 117 مرد) از این دانشجویان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش از فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی نیو (NEO-FFI)، مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگ سالان (SELSA-S) و پرسشنامه نوموفوبیا (NMP-Q) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین برون گرایی، دلپذیر بودن، روان رنجوری و احساس تنهایی با نوموفوبیا همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p)؛ اما بین گشودگی و نوموفوبیا ارتباط معناداری یافت نشد. همچنین نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی و احساس تنهایی توانستند به طور معناداری 15 درصد از کل تغییرات نوموفوبیا در استفاده از تلفن همراه را پیش بینی نمایند. بنابراین، احساس تنهایی و برخی ویژگی های شخصیتی می توانند نوموفوبیا در دانشجویان را افزایش دهند.
کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, احساس تنهایی, نوموفوبیاThe purpose of this study was to investigate the role of personality characteristics and loneliness in prediction of nomophobia among university students. The method of this research was applied, descriptive and cross-sectional analysis. The statistical population of this study included all of students of Payam-e-Noor University in Zanjan City, in 1396-97 academic year. The sample was comprised of 373 participants selected using the random sampling method (117 male participants and 256 female participants. To achieve the research objectives, the Five Neo Factors (NEO-FFI) questionnaire, the Loneliness Questionnaire (SELSA), and Nomophobia Questionnaire (NMPQ) were used. The collected data were analyzed using regression analyses. The results showed that there was a positive and significant correlation between extraversion, agreeableness, neuroticism, loneliness, and nomophobia (p<%1); however, the relationship between openness and nomophobia was not significant. Also, the results indicated that 15 percent of total variance of nomophobia in the use of mobile phones was predicted by loneliness and personality characteristics, meaning that loneliness and personality traits seemed to increase nomophobia symptoms in students.
Keywords: character personality, Loneliness, Nomophobia -
هرگونه تغییر در پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم می تواند ناشی از تغییرات نامطلوب شرایط و یا فاکتورهای استرس زا در محیط زیست ماهی باشد. در مطالعه حاضر تاثیر غلظت های مختلف شوری بر پارامترهای خون شناسی و ایمنی ماهی قزل آلای رنگین کمان در آب های با شوری 5/0 قسمت در هزار (آب شیرین)، 02/3 قسمت در هزار (آب لب شور) و 20/18 قسمت در هزار (آب شور) در سه ایستگاه مختلف در استان گلستان بررسی شد. بچه ماهیان با میانگین وزنی 80 گرم به مدت 5 ماه با استفاده از جیره های تجاری مخصوص ماهی قزل آلا تغذیه شدند. در پایان دوره، نمونه برداری از خون 60 عدد ماهی به ظاهر سالم با میانگین وزنی 250 گرم از هر ایستگاه انجام شد. نمونه های سرم با کمک دستگاه سانتریفیوژ از سلول های خون جداسازی شد. پارامترهای مورد نظر با استفاده از روش های متداول آزمایشگاهی و اندیس های گلبولی با استفاده از فرمول های مربوطه اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده اختلاف معنی داری در تعداد گلبول های سفید خون و ایمنوگلوبولین M بین هر سه گروه آزمایشی نشان داد (05/0<P). بیشترین تعداد گلبول های سفید (310±14300 عدد در میلی متر مکعب) در خون ماهیان پرورشی با آب لب شور و بالاترین میزان ایمنوگلوبولین M (007/0±428/0 گرم در لیتر) در خون ماهیان پرورشی با آب شور ثبت شد (05/0<P). تعداد گلبول های قرمز، درصد هماتوکریت، غلظت هموگلوبین، حجم متوسط گلبولی، متوسط هموگلوبین گلبولی و مسیر فرعی کمپلمان (C3 و C4) نیز در خون ماهیان پرورشی با آب لب شور در مقایسه با همنوعان پرورشی آن ها در آب های شیرین و شور از کاهشی معنی دار برخوردار بود (05/0<P)؛ اما اختلاف معنی داری در سطح این شاخص ها بین ماهیان پرورشی با آب های شیرین و شور مشاهده نشد (05/0>P). غلظت متوسط هموگلوبین گلبولی نیز بین تیمارهای مختلف آزمایشی فاقد اختلاف معنی داری بود (05/0>P). درمجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پرورش ماهی قزل آلا به عنوان یک گونه یوری هالین در آب های با شوری 18~ قسمت در هزار به دلیل تمایل به بازگشت این شاخص ها به سطوح اندازه گیری شده آن ها در آب شیرین از وضعیت مطلوب تری برخوردار بوده و این گونه در شوری مذکور کمتر تحت تاثیر عامل استرس قرار می گیرد.
کلید واژگان: ایمنی, پارامترهای خونشناسی, شوری, قزلآلای رنگینکمانAny change in hematological and biochemical parameters of plasma could be a predictor of unfavorable environment or effect of different stress factors in fish. The present study was designed to assess different salinity concentration induced changes hematological parameters and immunity indices in rainbow trout fishes reared in fresh (0.5ppt), brackish (3.02ppt) and salt water (18.20ppt) at three different station in Golestan Province. The experiment was beginning with the rainbow trout juvenile with initial average 50g then run for 5 months using the commercial trout feed. At the end of rearing periods, blood samples were taken from 20 individuals was apparentlyhealthy with the mean weight of 250g from each station and serum was separated. Serum was separated with centrifuge machine and blood parameters were analyzed by the routine method used in fish hematology. The results showed a significant difference between WBC and IgM value in tree experimental group (p<0.05). The highest WBC (14300±310 103/mm) was found in the blood of fish fry reared in brackish water and the highest IgM value (0.428±0.007 g/l) was recorded in fish fry reared in saline water (p<0.05). RBC, Hb, Ht, MCV, MCH, C3 and C4 significantly decreased in the blood of fish reared in brackish water (p<0.05). But, these indices not showed any significant difference among the fish reared in the fresh and saline water (p>0.05). But there was no significant difference in the level of these indices between cultivated fish fry with fresh and brackish waters (p> 0.05). Also, was observed no significant differences among the MCHC value in experimental group (p>0.05). In conclusion, the results of this study indicated that rearing of O. mykiss as a euryhaline species in saline water of ~18 ppt is more desirable due to the tendency to return these indices to measured level in fresh water and are less affected by stress.
Keywords: Hematological Parameters, Immunity, Rainbow trout, Salinities -
اهداف
مطالعه حاضر باهدف بررسی تاثیر باسیلوس های پروبیوتیکی بر پارامترهای خون شناختی بچه ماهیان کپور معمولی در شرایط قبل و بعد از حمل ونقل های طولانی مدت انجام شد.
مواد و روش هادر این پژوهش 180 عدد بچه ماهی کپور با میانگین وزنی 29/1±50 گرم به شکل تصادفی در دو مخزن فایبرگلاسی با ظرفیت 400 لیتر تقسیم شدند. بچه ماهیان در یک مخزن با جیره های تکمیل شده با پروبیوتیک در غلظت CFU/L 107×1 و در مخزن دیگر با جیره های فاقد هرگونه ماده افزودنی به مدت 45 روز تغذیه شدند. در پایان دوره غذادهی، بچه ماهیان تغذیه کرده از پروبیوتیک در دو تیمار آزمایشی شامل کیسه حاوی 5/0 گرم نمک در هر لیتر آب و کیسه فاقد نمک و بچه ماهیان تغذیه کرده از گروه شاهد تحت همین عنوان در کیسه های پلاستیکی 40 لیتری با تراکم یک کیلوگرم ماهی در هر کیسه (~20 ماهی) بسته بندی شدند. پس از 12 ساعت، نمونه خون از تیمارها تهیه و پارامترهای خون شناختی موردسنجش قرار گرفت.
یافته هانتایج این تحقیق نشان داد که در شرایط قبل از صید و استرس ناشی از حمل ونقل باعث تغییرات معنی دار در سطوح WBC، Ht، MCV، MCH، MCHC و شمارش افتراقی لکوسیت ها در بین تیمارهای مختلف آزمایشی می گردد (05/0<p). درحالی که اختلاف معنی داری در مقدارRBC و Hb نداشت (05/0>p).
نتیجه گیری:
درمجموع، این نتایج نشان داد که استفاده از باسیلوس های پروبیوتیکی در جیره غذایی بچه ماهیان کپور معمولی تاثیرات مثبتی بر پارامترهای خون شناختی آن ها در شرایط قبل و بعد از حمل ونقل های طولانی مدت دارد و در صورت استفاده در جیره غذایی می تواند جایگزین مناسبی بجای نمک باشد.
کلید واژگان: کپور معمولیحمل ونقل استرسپروبیوتیک نمکخونشناختیAimsThe aim of this study was to evaluate the hematological parameters in Cyprinus carpio juvenile feeding of Basilli sp. probiotics in the condition of before and after long distance transports.
Materials & MethodsIn this experimental research, 180 carp juvenile were stocked in 2 tanks (capacity 400-L) for 45 days. Fish juvenile in one tank was feeding with multi-strain probiotic (Protexin) were used at a concentration of 1×107 CFU/ liter and fish in the other tank was not consumed probiotic. At the end of the feeding trial, the carp juvenile from both treatments randomly were packed in plastic bags (40-L) at the density of 1kg/bag (~20 fish/bag). The juvenile feeding previously from probiotic were packed in 2 treatments with/or without of NaCl in water. Also, the juvenile feed of the control tank was packed in bags as the control. The bags unpacked after 12h and blood samples were taken from 10 fish in each replicate and hematological parameters were compared among the groups.
FindingsResults indicate that WBC, Hematocrit, Hemoglobin, MCV, MCH, MCHC and leukocytes differential count are affected by after transport stress and before the catching (p<0.05). However, there were no significant differences in the amounts of RBC and hemoglobin in experimental treatments (p>0.05).
ConclusionBased on the results, finding of this study indicated that feeding of common carp juvenile with Basilli sp. probiotics had positive effects on blood parameters after long-distance transportation in plastic baggage, thereby if used in diet, it can be good alternatives to salt.
Keywords: Common carpTransportationStressProbioticSaltHematological parameters -
این مطالعه برای ارزیابی تاثیر پری بیوتیک بهسام و پروبیوتیک تجاری مولتی بهسیل بر میزان ترشح آمونیاک، اوره و اتلاف انرژی در نوزادان ماهی آمور (Ctenophryngodon idella) انجام شد. سه سطح از بهسام و بهسیل (200، 400 و 600 میلی گرم در کیلوگرم از جیره) در جیره های آزمایشی، مکمل سازی و برای تغذیه نوزادان ماهی آمور (وزن اولیه 1/10 ± 2/625 میلی گرم) استفاده شد. آزمایش در قالب یک طرح کاملا تصادفی انجام شد. در پایان آزمایش، وزن نهایی ماهیان، نسبت کارایی پروتئین و چربی نوزادان ماهیان آمور تغذیه شده با سطوح مختلف بهسام و بهسیل در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی داری با شاهد داشت (05/0p<). همچنین نتایج به روشنی نشان داد که سطوح مختلف بهسام و بهسیل تاثیرات مفیدی را در میزان آمونیاک و اوره دفعی از نوزادان ماهی و نرخ انرژی اتلافی در تیمارهای آزمایشی در مقایسه با گروه شاهد داشت. حداقل آمونیاک و اوره در تیمار بهسام 600 و حداکثر اتلاف انرژی از طریق ترشح آمونیاک اوره در شاهد بود، اما حداقل انرژی اتلافی به وسیله آمونیاک و اوره در تیمار بهسام 600 به دست آمد. کل انرژی اتلافی از طریق نیتروژن متابولیک (آمونیاک و اوره) و درصد انرژی اتلافی به انرژی خورده شده در تیمارهای آزمایشی پری بیوتیکی و پروبیوتیکی در مقایسه با شاهد کاهش یافت. حداکثر مصرف انرژی در گروه شاهد به دست آمد، ولی در تیمارهای آزمایشی کاهش یافت و حداقل آن در تیمار بهسام 600 به دست آمد. این مطالعه روشن کرد که سطوح مختلف بهسام و بهسیل در پرورش اولیه نوزادان ماهی آمور تاثیرات متفاوتی را بر عملکرد تغذیه، ترشح آمونیاک، اوره و انرژی اتلافی در این ماهی دارد.کلید واژگان: پروبیوتیک, پری بیوتیک, ماهی آمور (Ctenophryngodon idella), ترشح آمونیاک, اتلاف انرژی, مصرف انرژیThis study was conducted to evaluate the effects of two commercial prebiotic and probiotic called Behsam and Behsil, respectively, in feeding performance, ammonia and urea excretions as well as energy losses in grass carp, Ctenophryngodon idella fry. Three levels of Behsam and Behsil (200, 400 and 600 mg/kgof diet) were supplemented to experimental diets and fed to grass carp fry (initial weight of 625.15 ± 10.12 mg). The present study was conducted in a completely randomized design. At the end of experiment, the fish final weight, food conversion ratio, protein and lipid efficiency ratio of the grass carps fed supplemented diet with different levels of Behsam and Behsil had significantly difference with control group (p<0.05). The results clearly exhibited that the different levels of Behsam and Behsil had positive effects on the ammonia and urea excretions in fish fry and also the energy decreasing rate in experimental treatments in comparison with control group. Minimum of ammonia-N and urea-N excretions were obtained in treatment Behsam 600. The maximum energy losses via excretion of ammonia and urea were obtained in control. However, the minimum energy losses were obtained in fish fry fed with 600 mg/kg Behsam. The total energy losses by nitrogenous wastes such as ammonia, urea and energy losses rate (%) per energy intake were decreased in the various experimental treatments in comparison with control. Maximum energy expenditure was detected in control group, but it decreased in experimental treatments and minimum value was obtained in treatment containing 600 mg/kg Behsam. In this study, it was found that the various Behsam and Behsil levels in rearing grass carp fry exhibit different effects on feeding performance, ammonia and urea excretions as well as energy losses in this fish.Keywords: Commercial probiotic, Grass carp, Ctenophryngodon idella, Ammonia excretion, Energy losses, Energy expenditure
-
مطالعه حاضر باهدف بررسی تاثیر سطوح مختلفپری بیوتیک دیواره سلولی مخمر Saccharomyces cerevisiae بر برخی از شاخص های خون شناختی و آنزیم های کبدی بچه ماهیان انگشت قد کپور معمولی (Cyprinus carpio) انجام شد. بدین منظور تعداد 600 قطعه بچه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی 85/0±1/5 گرم تهیه و پس از انتقال به آزمایشگاه با گذراندن یک دوره یک هفته ای جهت سازگاری با شرایط جدید، به طور تصادفی در 12 مخزن پلی اتیلنی با تراکم 50 قطعه بچه ماهی در هر تیمار توزیع و طی مدت 60 روز، در قالب چهار جیره آزمایشی حاوی سطوح صفر (شاهد)، (F1) 4/0، (F2) 8/0 و (F3) 2/1 گرم پری بیوتیک در هر کیلوگرم جیره غذایی به طور جداگانه در چهار تیمار هرکدام با سه تکرار تغذیه شدند. در انتهای دوره، مقایسه آماری نتایج به دست آمده از نمونه های خون جمع آوری شده از 15 عدد ماهی به ظاهر سالم (با میانگین وزنی 3/1±25) موجود در هر مخزن به روش خون گیری از ساقه دمی نشان داد، با این که پری بیوتیک دیواره سلولی مخمر تاثیری در تعداد مونوسیت، لنفوسیت و حجم متوسط گلبولی نداشت (05/0p>)، اما باعث ایجاد اختلاف معنی دار در تعداد گلبول های سفید، گلبول های قرمز، میزان هموگلوبین، درصد هماتوکریت، میزان متوسط هموگلوبین گلبولی، غلظت متوسط هموگلوبین گلبولی قرمز و تعداد نوتروفیل در نمونه های خون بچه ماهیان انگشت قد کپور معمولی در تیمارهای آزمایشی در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0p<)؛ همچنین بررسی آنزیم های کبدی نیز اختلاف معنی داری در میزان فعالیت آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز در تیمارهای حاوی پری بیوتیک در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد (05/0p<)، درحالی که تجزیه و تحلیل های آماری هیچ گونه تاثیر معنی داری بین مقادیر آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز در تیمارهای آزمایشی و تیمار شاهد نشان ندادند (05/0p>). بر اساس این نتایج می توان این چنین بیان نمود که استفاده از پربیوتیک دیواره سلولی مخمر S. cerevisiae در جیره های غذایی بچه ماهیان انگشت قد کپور معمولی دارای عملکردهای متفاوتی بر شاخص های خون شناختی بوده و احتمالا دارای اثرات تقویت کننده سیستم ایمنی غیراختصاصی در این گونه می باشد.کلید واژگان: پری بیوتیک, مخمر, شاخص های خون شناختی, آنزیم های کبدی, کپور معمولیSaccharomyces cerevisiae as a supplementary prebiotic in experimental diets on some of the blood indices and liver enzymes of Cyprinus carpio fingerlings. For this purpose, a number of 600 fish fry with an average mean (±SD) weight of 5.1±0.85 g were obtained and transferred to the laboratory. After 7 days adaptation to the new conditions the fish fry were randomly divided into 12 polyethylene tanks and kept at a density of 50 fish fry in per tank for 60 days. Four levels of cell wall of yeast S. cerevisiae as 0 (Control), 0.4 (F1), 0.8 (F2) and 1.2 (F3) g.kg-1 were used with triplicates. At the end of the experiment, blood samples were collected from the caudal vein of 15 fish (with average mean weight of 25±1.3 g) of every tank apparently healthy fish to determine some of hematologic parameters and serum enzymes (alkaline phosphatase, alanine aminotransferase and aspartate aminotransferase) in different groups and compared to one another. Our results showed that the cell wall of yeast S. cerevisiae had no significant discrepancy was observed in monocyte, lymphocyte counts and MCV value between the prebiotic treatment and control group (p>0.05). Nevertheless, leucocyte counts (WBC), red blood cell counts (RBC), hemoglobin (Hb), hematocrit (HCT), MCH, MCHC values and neutrophil counts, in fish fry fed cell wall of yeast S. cerevisiae as a prebiotic were significantly compared with the control group (p<0.05). Also, the result showed that the cell wall of yeast S. cerevisiae had significant effects on serum alanine aminotransferase and alkaline phosphatase compared with the control group (p<0.05). While, analyses of the results did not show any significant differences in the amount of aspartate aminotransferase enzyme in experimental treatments and control group (p>0.05). Based on these results, we could claim that the use of the cell wall of yeast S. cerevisiae in experimental diets of fingerlings carps have different performance on hematology parameters and may enhance the non-specific immune system of the immunomodulatory
effect on fingerlings carp.Keywords: Prebiotic, Yeast, Hematological indices, Liver enzymes, Common carp -
ناپلیوس های آرتمیا ارومیانا (Artemia urmiana) به عنوان حامل در فرآیند غنی سازی برای انتقال مخلوط پنج گونه از باسیلوس های پروبیوتیکی با عنوان محصول تجاری پروتکسین آکواتک، شامل Bacillus circulans، B. subtilis، B. licheniformis، B. laterosporusو B. Polymyxa به دستگاه گوارش لاروهای فیل ماهی به کار رفتند. ناپلیوس ها به مدت 10 ساعت با سه غلظت 105×1، 105×2 و 105×3 باکتری به ازای هر میلی لیتر در سوسپانسیون باکتریایی غنی شده و در تیمارهای آزمایشی به لاروهای فیل ماهی خورانده شدند. لاروها به میزان 50 % وزن بدن و روزانه در 6 نوبت در قالب طرح کاملا تصادفی تغذیه، و نتایج در پایان چهاردهمین روز آزمایش با گروه شاهد (ناپلیوس های آرتمیای بدون غنی سازی) مقایسه شدند. نتایج حاکی از تاثیر مثبت پروبیوتیک باسیلی نسبت به تیمار شاهد بر روند رشد در لارو فیل ماهی بود. بالاترین وزن در تیمار آزمایشی تغذیه شده از ناپلیوس های غنی شده با غلظت 105×1 باکتری به ازای هر میلی لیتر در سوسپانسیون باکتریایی به دست آمد. ضریب تبدیل غذایی در تیمارهای آزمایشی در حد معنی دار کاهش یافت. باسیلوس های پروبیوتیکی بر نرخ رشد ویژه، نرخ وزن نسبی به دست آمده، درصد بقا، میانگین رشد روزانه و ضریب رشد حرارتی در مقایسه با شاهد، تاثیرات مثبت و معنی داری داشتند (05/0P<). همچنین غذای نسبی خورده شده نیز در حد معنی دار کاهش یافت (05/0P<)، درحالی که فاکتور وضعیت اختلاف معنی داری را نشان نداد (05/0P>). نتایج مطالعه نشان داد باسیلوس های پروبیوتیکی از قابلیت بالایی در افزایش رشد لارو فیل ماهی برخوردارند و تیمار فیل ماهی تغذیه شده از ناپلیوس های غنی شده با غلظت 105×1 باکتری نتایج بهتری داشت.کلید واژگان: پروبیوتیک پروتکسین, فیل ماهی, غنی سازی, ناپلیوس آرتمیا, نرخ رشد ویژه, ضریب رشد حرارتیArtemia urmiana nauplii were used as a vector in bioencapsulation processing to carry blends of five probiotic bacilli called Protexin aquatic,including Bacillus circulans, B. subtilis, B. licheniformis, B. laterosporus and B. Polymyxa to digestive system of Beluga Huso huso larvae. Nauplii were bioencapsulated with three concentrations of 1×105 (T1), 2×105 (T2) and 3×105 (T3) bacteria per mililiter in suspension and were fed to Beluga larvae for 10 hours. The larvae were fed on the base of the 50% of their body weight for 6 times a day in a completely randomized design and the results were compared with control group (unbioencapsulated Artemia nauplii) in fourteenth day of experiment. The results suggest a positive effect of probiotic bacillus on growth of Beluga larvae compared to the control group. The highest weight was obtained in fish fed by bioencapsulated Artemia with a concentration of 1×105 bacteria/mL. . Food conversion rate significantly decreased in experimental treatments. The probiotic bacilli had significant positive effects on the specific growth rate, relative gain ratio, survival rate, average daily growth and thermal growth coefficient in comparison with control (P<0.05). However, condition factor did not show any significant difference (P>0.05). The results showed that probiotic bacilli have the highest ability in increasing the growth of Beluga larvae and fish fed by bioencapsulated Artemia with a concentration of 1×105 bacteria/mL had the best results.Keywords: Probiotic protexin, Beluga, Bioencapsulation, Artemia nauplii, Specific growth rate, Thermal growth coefficient
-
تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر پربیوتیک ایمکس اولترا در پنج سطح صفر (شاهد)، (g.kg-1) 3/0(T1)، 5/0(T2)، 7/0(T3) و 1(T4) بر شاخص های رشد، کارایی تغذیه، بقاء و مقاومت در برابر تنش های محیطی به مدت 60 روز صورت گرفت. بدین منظور تعداد 600 قطعه لارو کپور معمولی با میانگین وزن اولیه (g) 273/0±3/1 (انحراف معیار±میانگین) تهیه و پس از سازگاری یک هفته ای در قالب یک طرح کاملا تصادفی در 5 تیمار آزمایشی هرکدام با سه تکرار (با تعداد 40 قطعه در هر تکرار) تقسیم شدند. همگی لاروها در ابتدا و انتهای دوره مطالعه زیست سنجی شده و در انتهای دوره تحت استرس های محیطی قرار گرفتند. در پایان آزمایش نتایج حاصل نشان داد که استفاده از سطوح (g.kg-1)5/0 و 7/0 پربیوتیک در جیره غذایی موجب افزایش معنی دار شاخص های رشد و استفاده از سطح g.kg-13/0 پربیوتیک باعث افزایش معنی دار کارایی تغذیه در مقایسه با تیمار شاهد می گردد. (05/0P<). در خصوص نرخ بقاء نیز تفاوت معنی داری نیز بین تیمار تغذیه شده با سطح g.kg-1 5/0 پربیوتیک با سایر تیمارهای آزمایشی و تیمار شاهد ثبت شد (05/0P<). نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نیز وجود همبستگی مثبت و معنی دار بین افزایش سطح پربیوتیک جیره و شاخص های رشد و تغذیه اندازه گیری شده را نشان داد. همچنین نتایج حاصل از تست های مقاومت در برابر تنش های محیطی نیز تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی و تیمار شاهد از خود نشان داند (05/0P<). این نتایج بیانگر بهبود عملکردهای رشد، نرخ بقا، کارایی تغذیه و افزایش مقاومت در لاروهای کپور معمولی در تغذیه با پربیوتیک ایمکس اولترا بود.کلید واژگان: پربیوتیک, ایمکس, رشد, کپور معمولی, تنشThis experiment was conducted to evaluate the effect of A-Max Ultra prebiotic at five concentrations of 0 (control), 0.3 (T1), 0.5 (T2), 0.7(T3) and 1(T4) g.kg-1 on growth parameters, feed utilization, survival rate and resistance against the challenge tests of common carp larvae were compared for 60 days. For this purpose 600 Common carp F1 larvae with average mean weight of 1.3±0.273g and (±SD) were obtained and transferred to the laboratory. After 14 days adaptation to the laboratory conditions the fish were randomly divided into five treatments with three replicates (four experimental treatment and the control). The results revealed that, the highest of Growth parameters were observed in the diet containing 0.5 and 0.7 g.kg-1 A-Max Ultra prebiotic supplement and the highest of feed indices were observed in the diet containing 0.3 g.kg-1 prebiotic supplement that a significant difference was observed between treatments and the control treatment (PKeywords: Prebiotic, A-Max, Growth, challenge, Cyprinus carpio
-
Sustainable Aquaculture and Health Management Journal, Volume:3 Issue: 2, Summer and Autumn 2017, PP 1 -10A 5 weeks study was conducted to determine the effects of different stocking density on hematological parameters of great sturgeon. Fish were cultured in duplicates of fiberglass tanks under stocking densities of 50, 75, 100 and 125 fish/m3 as T1, T2, T3 and T4 respectively. Based on the results significant increase (p0.05). The highest mean corpuscular hemoglobin concentration (MCHC) was also recorded in T4. The highest level of hemoglobin, hematocrit (7.25 g dl-1 and 22.2%) were significantly associated with T1 (pKeywords: strugeon, stocking density, hematological characteristics, growth performance
-
هدف از این مطالعه، بررسی اثرات دوره های کوتاه مدت محرومیت غذایی بر عملکرد رشد، کارایی تغذیه و ترکیبات شیمیایی بدن لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان پرورش یافته در سطوح شوری 5/0 گرم در لیتر (آب شیرین) و 95/1 گرم در لیتر (لب شور) بود. لاروهای ماهی با میانگین وزن 10 ± 300 میلی گرم به مدت 40 روز تحت سه رژیم غذایی شامل یک گروه با تغذیه پیوسته (شاهد) و دو گروه دیگر S2 + F5 و S2 + F2 (F: تغذیه و S: گرسنگی) قرار گرفتند. نتایج عملکرد رشد نشان داد که تفاوت معنی دار آماری بین تیمارهای مختلف وجود دارد (05/0P<). بیشترین وزن نهایی در تیمار شاهد با تغذیه مستمر (13/23 ± 47/1935میلی گرم) به دست آمد. نتایج نشان داد که نسبت کارایی پروتئین، چربی و انرژی لاشه به طور معنی داری در تیمار شاهد در مقایسه با تیمارهای آزمایشی ارتقاء یافته است (05/0P˂). بیشترین میزان نسبت کارایی پروتئین، چربی و انرژی در تیمار شاهد به ترتیب 70/1، 26/5 و 56/0 بود. در پایان آزمایش، آنالیز ترکیبات بیوشیمیایی بدن انجام شد. بیشترین میزان پروتئین خام در تیمار شاهد به میزان 65/74% و کمترین آن در تیمار S2 +F2 به میزان 72/59% به دست آمد. نتایج نشان داد محرومیت غذایی در مرحله لاروی پرورش، اثر منفی بر عملکرد رشد و ترکیبات بدن دارد.کلید واژگان: لارو ماهی قزل آلا, محرومیت غذایی, شوری آب, رشد, ترکیبات شیمیایی بدنThe aim of this study was to investigate the effects of short term starvation periods on growth, feed efficiency and chemical composition of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) larvae cultured at two salinity levels; 0.5 ppt (fresh water) and 1.95 ppt (brackish water). Fish larvae averaged 300 ± 10 mg in weight were exposed to three different feeding regimes for 40 days: one group (control) which continuously fed and the two other groups including T1 (5 days feed + 2 days starvation) and T2 (2 days feed + 2 days starvation). The growth performance results indicated that there are significant differences (P<0.05) between the treatments. The maximum body weight (1935.47 mg) was obtained in control group. These results indicate that protein, lipid and energy efficiency ratio in control group were significantly enhanced in comparison with T1 and T2 (P<0.05). The highest PER, LER and EER amounts (1.70, 5.26 and 0.56, respectively) were also obtained in control. Body composition was also analyzed at the end of the experiment. The highest and lowest crude protein levels were obtained in control (74.65%) and T2 (59.72%), respectively. The results showed that food deprivation has a negative impact on the growth performance and body composition in the fish larval stage.Keywords: Fish larvae, Starvation, Water salinity, Growth, Chemical composition
-
تاثیر پرورش فیل ماهیان جوان با پنج بیوماس متفاوت ذخیره سازی، بر مبنای پارامترهای بیوشیمیایی به عنوان شاخص های وضعیت سلامتی عمومی ماهی مورد بررسی قرار گرفت. فیل ماهی یک ساله (52/8±59/48 گرم) برای 35 روز مورد پرورش قرار گرفت. مطالعه حاضر در قالب یک طرح کاملا تصادفی اجراء گردید. ماهیان به صورت سه تکرار در حوضچه های فایبرگلاس تحت بیوماس های ذخیره سازی 1250، 2500، 3750، 5000 و 6250 گرم در هر مترمکعب به ترتیب عنوان تیمار T1، T2، T3، T4 و T5 پرورش داده شدند. آنالیز بیوشیمایی پلاسمای خون نشان داد که افزایش بیوماس ذخیره سازی باعث افزایش معنی داری در مقدار آنزیم آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) گردیده و حداکثر میزان ALT در تیمار پنجم (6250 گرم در هر مترمکعب) بدست آمد. تفاوت در سطوح ذخیره سازی فیل ماهیان جوان تاثیرات متفاوتی بر مقدار آنزیم آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) داشت و این آنزیم در تیمارهای T2، T3 و T5 کاهش یافته اما در تیمار T4 افزایش یافت. مقدار آلکالین فسفاتاز (ALP) تفاوت معنی داری را در بین تیمارها نشان نداد (05/0P>). تفاوت در سطوح ذخیره سازی ماهیان تاثیرات معنی داری را بر مقادیر کمپلمان 4(C4) داشت و این معیار بطور معنی داری در تیمارهای T2، T3، T4 و T5 در مقایسه با تیمار T1 (ذخیره سازی 1250 گرم در هر مترمکعب) افزایش یافت (05/0P<). مقدار ایمونوگلوبولینM (IgM) با افزایش میزان سطوح بیوماس در تیمارها کاهش یافت. کمترین سطح ایمونوگلوبولین (g/l 24/0) در تیمار T4 (ذخیره سازی 5000 گرم در هر مترمکعب) مشاهده گردید. در برخی از تیمارها تغییرات بیوماس ذخیره سازی تاثیر معنی داری را بر سطوح کلسترول، تری گلسرید و آلبومین داشت (05/0 < p). حداکثر کلسترول (50/90 میلی گرم بر دسی لیتر) و تری گلسرید (50/467 میلی گرم بر دسی لیتر) در تیمار T1 بدست آمد. آنالیز بیوشیمیایی پلاسمای خون نشان داد که افزایش بیوماس ذخیره سازی فیل ماهیان جوان باعث افزایش میزان پروتئین پلاسما در تیمارهای T2، T3 و T4 در مقایسه با تیمارهای T1 و T5 گردید. حداقل این معیار (90/1 گرم بر دسی لیتر) در تیمار T5 (ذخیره سازی 6250 گرم در هر مترمکعب) تعیین گردید. این مطالعه روشن ساخت که بیوماس های مختلف فیل ماهیان جوان در تانک های پرورشی تاثیرات متفاوتی بر پارامترهای بیوشیمیایی خون این ماهی داشت.کلید واژگان: فیل ماهی, بیوماس های ذخیره سازی, آلکالین فسفاتاز, آسپارتات آمینو ترانسفراز, ایمونوگلوبولین MThe impact of rearing Beluga (Huso huso) juvenileunder five different stocking biomass was investigated depending on the biochemical parameters as indicators of general health state of fish. One-year old Beluga juvenile (48.59±8.52 g) were reared for 35 days. The present study was conducted in a completely randomized design. Fish were cultured in triplicates of fiberglass tanks under stocking biomass of 1250, 2500, 3750, 5000 and 6250 g/m3 as T1, T2, T3, T4 and T5 respectively. Blood plasma biochemical analyses showed that increasing the stocking biomass caused significant increase for value of alanine aminotransferase (ALT) and maximum of ALT was obtained in T5 (stoking of 6250 g/m3). Different stocking levels of Beluga juveniles had variety effects in value of aspartate aminitransferase (AST) and this enzyme decreased in T2, T3 and T5 but increased in T4. Value of alkaline phosphatase (ALP) showed non-significant difference among treatment (p>0.05). Variety in stocking levels of fish had significant effects on values of complement (C4) and this parameter was significantly increased in treatment of T2, T3, T4 and T5 in comparison with T1 (stoking of 1250 g/m3) (pKeywords: Beluga, stocking biomass, alkaline phosphatase, aspartate aminitransferase, immunoglobulin M
-
In this study the effect of blend of Bacillus circulans¡ Bacillus licheniformis and baker´s yeast¡ Saccharomyces cerevisiae with concentrations of 1×105¡ 2×105 and 3×105 CFU/ml in suspension of bioencapsulation of Artemia urmiana nauplii were studied on performance of growth parameters in Sazan (Cyprinus carpio carpio L.) larvae. This experiment was conducted in a completely random design in three experimental treatments and control with three replicates for each treatment. The Sazan (Cyprinus carpio carpio) larvae were cultured for 80 days in two experiment stages. In the first stage of experiment the fish larvae were fed A. urmiana nauplii bioencapsulated with blend of probiotic bacilli and yeast¡ for 35 days. The fish larvae in control were fed unenriched A. urmiana naplii. In the second stage of experiment¡ fish larvae were fed experimental diet supplemented with blend of yeast and probiotic bacilli for a period of 45 days. The results in the first stage of experiment indicated that blend of the probiotics had significant effects on growth and feeding parameters compare control (p0.05). In experimental treatments the final body weight¡ total length¡ specific growth rate¡ food conversion efficiency¡ growth conversion efficiency had significantly increased in comparison to control. The results of the second stage of experiment showed that the growth and feeding parameters were significantly increased compare to control (PKeywords: probiotic bacilli, Sazan, yeast, bioencapsulation, supplemention, growth parameters
-
In this study the use of Daphnia sp and Artemia urmiana nauplii as live food for starting feeding of Starry Sturgeon (Acipenser stellatus) was investigated. Experiments were performed to determine the exploitation rate of Daphnia sp and Artemia urmiana nauplii by Starry Sturgeon larvae and to determine the best live food at first feeding stage. This experiment was conducted in a completely randomized design. Fish larvae in three experimental fed by Artemia nauplii¡ Daphnia and blend of Daphnia and Artemia having three replicates were fed based on the 30% of body weight day-1. After a 22-day rearing period¡ the proximate compositions of samples of fish were determined. The highest level of carcass crude protein (75.68%) and food conversion efficiency (41.13%) were obtained by the larvae receiving mixture of Daphnia sp and Artemia urmiana nauplii. At the end of the experiment¡ the larvae fed on Artemia nauplii and Daphnia sp a significantly higher mean weight compared to the other groups. Feeding of the larvae with Artemia urmiana nauplii resulted in a significantly lower carcass crude protein compared with the other treatments. During of experiment¡ among larvae groups¡ the maximum of survival rate (89.5%) was obtained by the larvae fed on Artemia nauplii. The results of the present study demonstrated that the exploitation ability of Acipenser stellatus larvae in using live food was different and the mixture of Daphnia and Artemia nauplii had almost the best feeding efficiency and they can be introduced as a suitable diet for rearing stages of Starry Sturgeon larvae.Keywords: Daphnia sp, Artemia nauplii, Starry Sturgeon, crude protein, survival rate
-
آزمایش تغذیه ای 28 روزه با لارو ماهی چالباش در شروع تغذیه فعال، با استفاده از 3 غذای زنده شامل دافنی ماگنا، آرتمیا اورمیانا و مخلوط آنها (50 درصد وزنی دافنی و 50 درصد وزنی آرتمیا) طی 6 بار تغذیه در روز انجام شد. لاروهای سالم ماهی چالباش از مرکز ماهیان خاویاری مرجانی تهیه شدند. لاروهای ماهی در سه تیمار (D ،A و D+A) با 3 تکرار (100 ماهی در هر حوضچه) برنامه ریزی شده، بر پایه 30 درصد وزن بدن در روز، به ترتیب از ناپلی آرتمیا اورمیانا، دافنی و مخلوط آنها تغذیه شدند. میانگین وزن اولیه بدن لاروهای ماهی2/5±35/33 میلی گرم و تراکم آنها 2 عدد در لیتر بود. این آزمایش در قالب یک طرح کاملا تصادفی اجرا شد. ماهیان به طور انفرادی در شروع و پایان آزمایش وزن شدند. ترکیب تقریبی لاشه نمونه های ماهی (ابتدا و انتهای آزمایش)، ناپلی آرتمیا، دافنی و مخلوط آنها تعیین شد. بیشترین پروتئین (75/68 درصد) و چربی خام لاشه (9/16 درصد) به ترتیب در تیمارهای D+A (لارو ماهی تغذیه شده با مخلوط ناپلی آرتمیا و دافنی) و A به دست آمد و اختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده شد (0/05 > P). بالاترین کارآیی ابقاء پروتئین (72/29 درصد)، کارآیی ابقاء چربی (14/61 درصد) و کارآیی ابقاء انرژی (44/81 درصد) در تیمار D+A به دست آمد. در حالی که حداقل نسبت کارآیی پروتئین (6/18) و کارآیی انرژی (0/83) به ترتیب در تیمارهای A و D نشان داده شد. نتایج مشاهدات حاضرثابت کرد که توانایی بهره برداری لارو ماهی چالباش در استفاده از غذای زنده، متفاوت است.کلید واژگان: ماهی چالباش, دافنی, ناپلی آرتمیا, نسبت کارآیی پروتئینA 28-day feeding trial was conducted on the A. guldenstaedtii larvae during the early stages of active feeding, using three live foods, namely Daphnia magna, Artemia urmiana and a mixture of both (Daphnia 50% w/w and Artemia50% w/w) with a feeding frequency of 6 times per day. The healthy larvae of A. guldenstaedtii were provided from the sturgeon center of Marjanii. Having three replicates (100 fish per tank), the fish larvae in three treatments (A, D and D) were scheduled and fed based on 30 percent of the body weight in a day by Artemia urmiana nauplii, Daphnia sp. And a mixture of both, respectively. The initial mean body weight of fish larvae was 35.332.50 mg and its density was 2 individuals per liter. This experiment was conducted in a completely randomized design. The fish were weighed individually at the beginning and end of the experiment. The proximate composition of the fish samples (the beginning and end of the experiment), Artemia nauplii, Daphnia and a mixture of them were determined. Maximum protein retention efficiency (72.29%), lipid retention efficiency (14.61%) and energy retention efficiency (44.81%) were obtained in treatments D (fish larvae fed with a mixture of Artemia nauplii and Daphnia), while the minimum of protein efficiency ratio (6.18) and energy efficiency ratio were showed in treatments of D and A, respectively. The results of the present observations demonstrated that the exploitation ability of A. guldenstaedtii larvae in using live food was different.Keywords: A. guldenstaedtii, Daphnia, Artemia nauplii, protein efficiency ratio
-
زمینه مطالعهاستفاده از باکتری های پروبیوتیکی به عنوان یک راهبرد مهم برای تولید محصولات قابل تجدید از طریق کنترل بیولوژیکی در سیستم های پرورشی لارو ماهیان دریایی و سخت پوستان پیشنهاد شده است. این باکتری ها اثرات سودمندی بر لاروهای ماهی دارند.
هدفاین مطالعه جهت تعیین تاثیر باسیلوس های پروبیوتیکی بر عملکرد رشد و تغذیه لارو تاس ماهی ایرانی از طریق غنی سازی با دافنی ماگنا انجام شد.روش کاردافنی ماگنا بوسیله مخلوط لاکتوباسیلوس های پروبیوتیکی برای 8 ساعت در 3 سطح log CFU/mL 30/4، 60/4 و 78/4 از سوسپانسیون باکتریایی، غنی سازی و توسط تاس ماهی ایرانی در تیمارهای آزمایشی 1 T، 2T و 3 T خورده شد. لاروهای تاس ماهی ایرانی بر پایه 30% وزن بدن از دافنی ماگنا بمدت 30 روز تغذیه شدند. تیمار شاهد از دافنی ماگنای غنی نشده تغذیه گردید. در پایان آزمایش، نمونه های کامل ماهی مطابق با دستورالعمل AOAC در سال1990 آنالیز شدند.
نتایجپروبیوتیک های لاکتوباسیلوسی بطور معنی داری وزن بدن، سطوح پروتئین خام و ماده خشک لاشه لاروهای تیمارهای آزمایشی را در مقایسه با تیمار شاهد افزایش دادند (p<0.05) اما در تیمار 3 T چربی خام و انرژی خام بطور معنی داری کاهش یافت (p<0.05). بیشترین متوسط سطح پروتئین خام در (70.27±0.44 %) و کمترین متوسط آن در شاهد (34/0 ± 51/68)% بدست آمد.
نتیجه گیری نهایی: آزمایش نشان داد که مخلوط لاکتوباسیلوس ها بر ارتقاء برخی از معیارهای رشد و کارآیی تغذیه در لارو تاس ماهی ایرانی تاثیر داشتند.
کلید واژگان: دافنی ماگنا, لاکتوباسیلوس های پروبیوتیکی, پروتئین خام, لارو تاس ماهی ایرانیBackgroundThe use of probiotic bacteria has been suggested as an important strategy to accomplish reproducible outputs through biocontrol in cultivation systems for marine fish larvae and crustaceans. These bacteria have beneficial effects on fish larvae.ObjectivesThis study was done to determine the effect of probiotic lactobacilli on the growth and feeding performance of Persian Sturgeon (Acipenser persicus) larvae via bioencapsulation with Daphnia magna.MethodsDaphnia magna was enriched by probiotic lactobacillus for 8 hours in three levels of 4.30, 4.60 and 4.78 log of colonies forming unit per milliliter in suspension of broth, and fed by A. persicus larvae in experimental treatments (treatments of T1, T2 and T3). The Persian sturgeon larvae were fed on D. magna on the base of 30 percent of their body weight for 30 days. The control treatment was fed on unbioencapsulated D. magna. At the termination of the experiment, the whole body samples of the fish were analyzed according to the AOAC procedures (1990).ResultsThe probiotic lactobacillus significantly promoted the body weight, levels of crude protein and carcass dry matter of larvae in experimental treatments in comparison with control treatment (p<0.05). But in the treatment T3, the crude lipid and crude energy were significantly decreased (p<0.05). The maximum level of average crude protein in T3 (70.27±0.44 %) and its minimum in control (68.51±0.34%) were obtained.ConclusionsThis study indicated that the blend of Lactobacillus had an effect on the promotion of some of the growth and feeding parameters in Persian sturgeon larvae.Keywords: persian sturgeon larvae, crude protein, probiotic lactobacillus, Daphnia magna
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.