به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سمیه قاسمی

  • الهام رحیمی، سمیه قاسمی*، شیما شهبازی منشادی
    باتوجه به ارزش اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی زعفران و از طرفی اهمیت پایداری تولید و عملکرد بیشتر از طریق مدیریت صحیح محصول، چنین به نظر می رسد که به کارگیری فناوری های نوین در تولید و افزایش محصول زعفران اجتناب ناپذیر است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نوع بستر و عمق کشت بنه بر برخی ویژگی های مورفوفیزیولوژیکی زعفران در سیستم هیدروپونیک انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل سه نوع بستر کشت (کوکوپیت، خاک اره و کمپوست خاک اره) و دو عمق کشت بنه (پنج و 10 سانتی متر) بود. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، نوع بستر کشت تاثیر معناداری بر تمام صفات مورد بررسی به جز وزن خشک کلاله و پیکروکروسین داشت. به طوری که مقدار کلروفیل کل (1.82، 1.06 و 0.75) و مقدار سافرانال کلاله زعفران (19.1، 18.9 و 17) به ترتیب در بستر کمپوست خاک اره، کوکوپیت و خاک اره بیشتر بود. اثر متقابل نوع بستر و عمق کشت بر تعداد گل، وزن خشک گل و کلاله و مقدار کروسین معنادار بود. بیشترین میانگین تعداد گل (29.5) و وزن خشک گل زعفران (3.32 گرم) در بستر کمپوست خاک اره و عمق کشت 10 سانتی متر مشاهده گردید. وزن خشک کلاله زعفران نیز در هر دو عمق کشت، در تیمار کمپوست خاک اره به طور معناداری بیشتر از بسترهای کوکوپیت و خاک اره بود. همچنین، بیشترین مقدار کروسین (مقدار 230) در بستر خاک اره و عمق کشت 10 سانتی متر مشاهده شد. به طور کلی، با توجه به تاثیر مثبت کمپوست خاک اره در بهبود عملکرد و کیفیت زعفران، استفاده از کمپوست خاک اره و عمق کشت 10 سانتی متر برای تولید زعفران در سیستم هیدروپونیک توصیه می شود.
    کلید واژگان: بستر آلی, رنگریزه, کشت بدون خاک, گیاهان دارویی
    Elham Rahimi, Somayeh Ghasemi *, Shima Shahbazi Manshadi
    Considering the economic, political, social, cultural and environmental value of saffron (Crocus sativus L.) and however the production of more stability and yield through proper crop management, it seems to use new technologies in production and increasing of the yeild of saffron is inevitable, Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of substrate type and depth of coriander cultivation on some morphophysiological characteristics of saffron in the hydroponic system. This experiment was conducted in the form of a completely randomized factorial design with four replications. Experimental treatments included three types of culture medium (cocopeat, soil and soil compost) and two depths of coriander (5 and 10 cm). Based on the results of this study, the type of cultivation bed had a significant effect on all traits except stigma dry weight and picrocrocin, so that the amount of Total chlorophyll (1.82, 1.06 and 0.75) and the amount of safranal of saffron stigma (19.1, 18.9 and 17) The order was higher in sawdust, cocopeat and sawdust compost beds, respectively. The interaction effect of cultivation bed type and cultivation depth on number of flowers, dry weight of flowers, stigma dry weight and crocin content was significant. The mean of highest number of flowers (29.5) and dry weight of saffron flowers (3.32 gr) were observed in sawdust compost bed and cultivation depth of 10 cm. The dry weight of saffron stigma at both cultivation depth in sawdust compost treatment was significantly higher than cocopeat and sawdust substrates. The highest amount of crocin (the value of 230) was observed in sawdust bed and planting depth of 10 cm. In general, due to the positive effect of sawdust compost in improving the yield and quality of saffron, the use of sawdust compost and cultivation depth of 10 cm for saffron production in the hydroponic system is recommended.
    Keywords: Medicinal Plants, Organic Substrate, Pigment, Soilless Cultivation
  • محمد نوران بخش، کاظم برخورداری*، سمیه قاسمی
    بهسازی زیستی خاک، روشی جدید، پایدار و تجدیدپذیر می باشد. این فرایند، عملکرد مناسبی در افزایش ظرفیت باربری و نفوذپذیری، کاهش نشست، افزایش سختی و کاهش نفوذپذیری خاک به دلیل پدیده انسداد زیستی ایجاد می کند. همچنین استفاده از ریزشمع ها در بهسازی خاک، بیش از نیم قرن موردتوجه بوده است. با توجه به تحقیقات متعدد در خصوص رفتار ریزشمع ها و نوپا بودن بهسازی زیستی و در راستای شیوه های پایدار و دوست دار محیط زیست، ایده استفاده هم زمان از ریزشمع های زیستی به وجود آمد. در این پژوهش، بهسازی خاک ماسه ای کم تراکم با استفاده از ریزشمع های زیستی، ریزشمع ها با تزریق دوغاب سیمانی و بدون تزریق تحت بارگذاری صفحه موردبررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش ها نشان از افزایش 97 درصدی ظرفیت باربری در خاک مسلح شده با یک ریزشمع زیستی نسبت به خاک غیرمسلح داشت. این میزان افزایش ظرفیت باربری در حالت تزریق سیمانی و بدون تزریق به ترتیب 126 و 55 درصد بود. در خصوص بررسی تاثیر تعداد ریزشمع زیستی در حالت یک، سه و پنج ریزشمع، افزایش ظرفیت باربری به ترتیب 97 و 151 و 191 درصد نسبت به خاک غیرمسلح مشاهده شد. همچنین تاثیر افزایش طول ریزشمع از 14 به 20 سانتی متر ظرفیت باربری در حالات بدون تزریق، تزریق زیستی و سیمانی ریزشمع نسبت به حالت خاک غیرمسلح به ترتیب 22 و 33 و 5/26 درصد افزایش را نشان داد. از مقایسه متغیرها در حالات مختلف این حقیقت روشن شد که با توجه به نتایج، ریزشمع زیستی می تواند گزینه مناسبی در جایگزینی ریزشمع ها با دوغاب سیمانی باشد.
    کلید واژگان: ریزشمع زیستی, ترسیب زیستی, روش تجدیدپذیر, بهسازی زیستی خاک
    Mohamad Nouranbakhsh, Kazem Barkhordari *, Somayeh Ghasemi
    Recently, industrial development and high growth of constructions have increased the need to pay attention to the improvement of construction sites. Meanwhile, soil biological improvement as a new, low cost and environmentally friendly method has been considered by many researchers. On the other hand, the use of micro piles by cement or chemical grout injection as one of the methods of soil improvement has been proposed since almost the middle of the twentieth century. Of course, one of the disadvantages of micro piles is the use of cement or chemical grouts, which have both limited resources and environmental pollution. The use of biological micro piles is one of the new and economical solutions to solve these problems.
    Keywords: MICP, Bio micro piles, Biological solution, Biological improvement of sandy soil, Microorganism
  • ریحانه دهقان، علی اکبر کریمیان، سمیه قاسمی، ملیحه امینی*
    زمینه و هدف

    امروزه به دلیل قیمت بالا و اثرات مخرب مصرف بی رویه کودهای شیمیایی بر محیط زیست و همچنین کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی، استفاده از گوگرد به عنوان یک عنصر غذایی و عامل اسیدی کننده خاک بسیار مهم و ضروری است.

    روش بررسی

    به منظور بررسی و مقایسه تاثیر کاربرد گوگرد بر عملکرد و قابلیت جذب عناصر غذایی توسط دانه های روغنی گلرنگ، کلزا، ذرت و گیاهان علوفه ای تاج خروس و سورگوم در یک خاک آهکی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های تصادفی و در سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل پودر گوگرد در دو سطح بدون مصرف گوگرد و مصرف 500 کیلوگرم در هکتار بود.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد کاربرد گوگرد سبب افزایش معنی دار وزن تر و خشک در همه گونه های گیاهی گردید و بیشترین افزایش در گونه های ذرت و سورگوم مشاهده شد. کاربرد گوگرد سبب معنی دار شدن جذب آهن و روی در ریشه و اندام هوایی تمامی گونه های گیاهی نیز گردید.

    بحث و نتیجه گیری

    در بین دانه های روغنی، تاثیر کاربرد گوگرد بر ذرت و کلزا بیش از گلرنگ بود و گونه علوفه ای سورگوم نیز نسبت به تاج خروس عملکرد بهتری داشت.

    کلید واژگان: گوگرد, دانه های روغنی, گیاهان علوفه ای, خاک قلیایی, عناصر غذایی کم مصرف
    Reyhane Dehghan, AliAkbar Karimian, Somaye Ghasemi, Malihe Amini *
    Background and Objective

    Today, due to high prices and destructive effects of uncontrolled use of chemical fertilizers on the environment and the quantity and quality of agricultural products, use of sulfur as a micro element and also acidifying agent in soil is too important and necessary.  

    Material and Methodology

    In order to evaluate and compare the effect of sulfur on yield and the ability to micro elements absorption with oilseed safflower, canola, corn and fodder plants sorghum and pigweed in a calcareous soil a factorial experiment was conducted based on randomized complete blocks design with three replications. The experimental factors were contain sulfur fertilizer in two levels (without application and consumed 500 kilograms per hectare).  

    Findings

    Results showed that the use of sulfur caused a significant increase in wet and dry weight in all plant species and the maximum increase was observed in corn and sorghum species. The use of sulfur causes significant increase absorption of iron and zinc in roots and shoots of all species of plant.

    Discussion and Conclusion

    Among the oilseeds, the effect of sulfur application on corn and canola was higher than safflower and the sorghum forage had better performance than the pigweed.

    Keywords: Sulfur, oilseeds, forage plants, alkaline soil, micro elements
  • اصغر مصلح آرانی*، علیرضا امینی حاجی آباد، سمیه قاسمی، محمدهادی راد

    این پژوهش با هدف افزایش مقاومت به شوری گندم با استفاده از باکتری های محرک رشد گیاه مقاوم به شوری جداسازی شده از ریزوسفر گیاهان شورپسند آتریپلکس، اشنان و سنبله نمکی طراحی و اجرا گردید. صفات محرک رشد گیاه باکتری ها در شرایط غیر شور و مقاومت به شوری باکتری های جداسازی شده از ریزوسفر گیاهان مذکور بررسی گردید. باکتری های برتر به لحاظ صفات محرک رشد شامل Bacillus safensis، Bacillus pumilus و Zhihengliuella halotolerans شناسایی و به بذر گندم آغشته و پس از کشت گلدانی در گلخانه با آب آبیاری با شوری 0.2 دسی زیمنس بر متر به عنوان شاهد و شوری های 4، 8 و 16 دسی زیمنس بر متر آبیاری گردید. در پایان دوره رشد، برخی شاخص های رویشی و زایشی گندم اندازه گیری شد. شوری باعث کاهش بیومس کل (وزن ریشه + بخش هوایی)، طول سنبله، وزن سنبله، تعداد سنبلچه، تعداد گلچه، تعداد بذر و وزن بذر بر پایه گندم، درصد آمیلوز و درصد آمیلوپکتین بذر شد ولی باکتری ها باعث افزایش شاخص های مذکور شدند. مقدار بیوماس گندم در شوری 4 دسی زیمنس بر متر و در تیمار آغشته شده با باکتری B. safensis برابر با 1.38 گرم اندازه گیری شد که نسبت به شاهد و دو باکتری دیگر به طور معنی داری بیشتر بود. مقدار وزن بذر/پایه در شوری 4 دسی زیمنس بر متر آغشته شده با باکتری B. safensis برابر با 0.37 گرم به دست آمد که نسبت به شاهد بدون باکتری و باکتری Z. halotolerans به طور معنی داری بیشتر بود. بیشترین مقدار آمیلوز در تلقیح بدون شوری با باکتری B. pumilus به مقدار 13.67 درصد، بیشترین مقدار آمیلوپکتین و K/Na به ترتیب برابر با 33.8 درصد و 8.8 در تلقیح بدون شوری Z. halotoleran به دست آمد که نسبت به شاهد تفاوت معنی داری داشت نتایج نشان داد که ریزوسفر گیاهان مرتعی شور پسند می تواند منبع مناسبی برای جداسازی باکتری های مقاوم به شوری جهت بهبود مقاومت گندم به شوری باشد.

    کلید واژگان: آمیلوپکتین, اکسین, باسیلوس سافنسیس, باکتری محرک رشد
    Asghar Mosleh Arany *, AliReza Amini Hajiabadi, Somaye Ghasemi, Mohammad Hadi Rad
    Introduction

    Increasing world population, along with climate change and environmental stresses, has posed a serious challenge to adequate food supply. Salinity is one of the most important stresses affecting the reduction of agricultural products. In recent years, the use of new strategies for sustainable production of food products under salinity stress has been considered, including plant growth promoting rhizosphere bacteria. Due to the strategic importance of wheat in food security, this study was designed and conducted with the aim of increasing the salinity resistance of wheat (Var. Narin) using plant growth promoting rhizosphere bacteria isolated from the rhizosphere of several halophyte plants in Yazd province.

    Materials and methods

    Plant growth promoting traits such as ability to produce auxin, siderophore, hydrogen cyanide, and phosphate solubility and salinity resistance of isolated bacteria from rhizosphere of halophyte plants (Atriplex lentiformis, Seidlitzea rosmarinus, Halostachys belangeriana and Tamarix ramossima) in their habitats in Chahafzal in Yazd Province were investigated. Then, wheat seeds were inoculated with the best three bacteria in terms of plant growth-promoting traits and salinity resistance, and then was irrigated with water with salinities of 4, 8 and 16 ds m-1. After the growth period, total biomass, seed weight and spike components and seed amylose and amylopectin were measured.

    Results and discussions

    The studied bacteria including Bacillus safensis, B. pumilus and Zhihengliuella halotolerans had the ability to produce auxin, siderophore, hydrogen cyanide, 1-aminocyclopropane-1-carboxylic acid deaminase (ACC deaminase) and phosphate solubility. The highest amount of auxin production was measured in B. safensis (29.72 μg ml–1) and the highest amount of hydrogen cyanide production and phosphate solubility was in Z. halotolerans. The highest amount of ACC deaminase was measured in B. pumilus (8 μmol of α-ketobutyrate h–1 mg–1 protein). The results showed that increasing salinity levels decreased spike length, spike weight, number of spikelets, number of florets, number of seed, seed weight, amylose and amylopectin content of seeds. The length and weight of spikes at salinity of 16 dS  m–1 decreased by 36% and 18%, respectively, compared to the non-salinity control. Instead, B. safensis, Z. halotolerans and B. pumilus caused an average increase of 35, 22, and 17.6% of the spike length at salinity stress levels (4, 8, and 16 dS m-1), respectively, compared to the uninoculated controls. Also, B. safensis, B. pumilus and Z. halotolerans bacteria caused an average increase of 69, 43 and 30% of spike weight in salinity stress levels compared to the uninoculated control, respectively. The number of spikelets and number of florets at salinity of 16 dS m-1 decreased by 27 and 43%, respectively, compared to the non-salinity control. In all salinity stress levels, B. safensis, Z. halotolerans and B. pumilus caused an average increase of 48, 26 and 13% of total biomass, and an average increase of 59, 23 and 7% of seed weight in all salinity stress levels compared to control. B. safensis, more than the other two bacteria, improved the total biomass and seed weight of wheat.

    Conclusions

    Plant growth promoting rhizosphere bacteria in this experiment significantly improved the resistance of wheat to salinity stress. Comparison between the studied bacteria showed that B. safensis had a greater effect on the promotion of total biomass, yield and all traits of the studied components than B. pumilus and Z. halotolerans, due to the superiority of B. safensis in auxin production and increasing the ratio of potassium to sodium. It can be concluded that the auxin and the potassium are of key importance in increasing the reproductive performance of Narin cultivar. It is also concluded that the rhizosphere of halophytic rangeland plants can be a good source for the isolation of salinity-resistant bacteria to improve the resistance of wheat plants to salinity.

    Keywords: Amylopectin, auxin, Bacillus safensis, Plant Growth Promoting Rhizobacteira
  • اعظم غلام نیا، اصغر مصلح آرانی*، حمید سودایی زاده، سعید ترکش اصفهانی، سمیه قاسمی
    هدف

    رشد و عملکرد گیاهان در جهان به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک تحت تاثیر تنش شوری محدود شده است. در این مناطق، اثر تنش شوری در اثر خشکسالی همزمان ناشی از دمای بالا شدت می یابد. نعناء فلفلی (Mentha piperita L.) از اهمیت اقتصادی زیادی بدلیل اسانس آن در اکثر مناطق جهان برخوردار است. این تحقیق با هدف بررسی اثرات تنش همزمان شوری و گرما بر میزان تولید رزمارینیک اسید و میزان بیان کمی سه ژن موثر در بیوسنتز رزمارنیک اسید (RAS، HPPR و C4H) در نعناء فلفلی انجام شد.

    مواد و روش ها

     در این تحقیق تاثیر دو سطح شوری 60 و 120 میلی مولار کلرید سدیم (آب آبیاری با شوری 10 میلی مولار به عنوان شاهد) و یک سطح تنش گرمایی 35 درجه سانتیگراد (25 درجه سانتیگراد به عنوان شاهد) و در بازه زمانی 24، 48 و 72 ساعت بعد از اعمال تیمارها در یک آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در 3 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت.

    نتایج

    نتایج نشان داد که تنش شوری منجر به کاهش رزمارینیک اسید شد و این فرآیند به مرور زمان تشدید شد به طوری که در 72 ساعت پس از تیمار به کمترین میزان خود در سطح شوری 60 میلی مولار رسید.  بیان ژن RAS در گیاهچه های نعناء فلفلی در شوری 60 میلی مولار و 120 میلی مولار در دمای 25 و 35 درجه سانتی گراد با گذشت زمان نسبت به شاهد کاهش معنی داری را نشان داد. تغییرات بیان ژن C4H در نهال های نعناء فلفلی در سطوح شوری 60 میلی مولار و 120 میلی مولار و دمای 25 درجه سانتی گراد افزایش معنی داری (به ترتیب 1/4 و 6/3 برابر) در 24 ساعت اول نسبت به شاهد نشان داد. میزان بیان ژن HPPR در نهال های نعناء فلفلی در دمای 35 درجه نسبت به شاهد در زمان 24، 48 و 72 ساعت به ترتیب 68/2، 79/1 و 05/2 برابر افزایش یافت.

    نتیجه گیری

     تنش های همزمان شوری و گرمایی محدودیتی برای کشت نعناء فلفلی محسوب می شوند. این عوامل بر روی تولید رزمارینیک اسید در این گیاه تاثیر منفی گذاشته است و موجب کاهش تولید آن گردید. تنش شوری و گرما بیان برخی ژن ها را کاهش و بیان برخی دیگر را در نعناء فلفلی افزایش داد.

    کلید واژگان: بیان ژن, رزمارینیک اسید, شوری, گرما, نعناء فلفلی
    Azam Gholamnia, Asghar Mosleh Arany *, Hamid Sodaeizadeh, Saeed Tarkesh Esfahani, Somaieh Ghasemi
    Objective

    The growth and yield of plants in the arid and semiarid areas are limited by salinity stress. In these areas, salinity intensifies by high temperatures. Peppermint (Mentha piperita L.) is of great economic importance in the most of world areas due to their valuable essential oils. This study investigated the simultaneous effects of salinity and heat on rosmarinic acid production and expression of three effective genes (C4H, HPPR, and RAS) in rosmarinic biosynthesis in peppermint.

    Materials and methods

    The effect of two levels of salinity 60 and 120 mM of sodium chloride (irrigation water with salinity of 10 Mm as control) and heat stress at 35°C (25°C as control) at three interval times (24, 48 and 72 hours) after treatments were measured in a completely randomized design with three replications.

    Results

    The results showed that salinity stress decreased the relative level of rosmarinic acid. The process intensified over time so that it reached its lowest level at salinity of 60 mM at 72 hours. RAS genes expression was significantly reduced under salinity of 120 mM and 60 mM under 25˚C and 35 ˚C. Changes in the expression level of C4H in peppermint seedlings at the salinity levels of 60 mM and 120 mM at 25˚C showed a significant increase (4.1 and 3.6 times respectively) at the first 24 hours compared to control. The expression of HPPR gene in peppermint seedlings at 35 ° C increased 2.68, 1.79 and 2.55 times at 24, 48 and 72 hours, respectively, compared to the control.

    Conclusions

    Simultaneous salinity and heat stress are a limitation factor for growing Mentha piperita L. These factors had a negative effect on the biosynthesis of rosmarinic acid in this plant. Salinity and heat stress decreased the expression of some genes and increased the expression of others in peppermint.

    Keywords: Gene expression, Rosemaric acid, Salinity, Heat, Peppermint
  • محدثه السادات نسرین، سمیه قاسمی*، شیما شهبازی منشادی
    زعفران (Crocus sativus L.) از گران قیمت ترین محصولات کشاورزی و دارویی جهان است که دارای جایگاه ویژه ای در بین محصولات صادراتی می باشد. در این مطالعه به منظور بررسی تاثیر برخی کودهای شیمیایی و زیستی بر عملکرد و کیفیت زعفران، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح  کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل دو سطح کود زیستی EM (Effective Microorganisms) (با و بدون کود)، دو سطح سلنیوم (0 و 1 میلی گرم بر لیتر) و سه سطح فسفر (0، 25 و 50 میلی گرم بر لیتر) بودند. فاکتورهای مورد بررسی شامل تعداد گل، وزن تر و خشک گل، وزن تر و خشک کلاله، مقدار کروسین، پیکروکروسین و سافرانال بود. نتایج نشان داد که کاربرد کود EM در گیاهان تیمار شده با سلنیوم، باعث افزایش معنی دار تعداد گل زعفران شد. وزن خشک کلاله در گیاهان تیمار شده با کود EM و غلظت 50 میلی گرم بر لیتر فسفر، در حضور سلنیوم به طور معنی داری بیشتر از عدم حضور سلنیوم بود. همچنین نتایج نشان داد که کاربرد سلنیوم به همراه کود EM در بالاترین سطح فسفر، باعث افزایش معنی دار وزن خشک گل و وزن تر کلاله گردید. بر اساس نتایج این مطالعه، مقدار پیکروکروسین در گیاهان تیمار شده با غلظت 50 میلی گرم بر لیتر فسفر به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بود. همچنین، کاربرد فسفر باعث افزایش مقدار سافرانال گردید.
    کلید واژگان: زعفران, سلنیوم, کود زیستی, گیاه دارویی
    Mohaddese Sadat Nasrin, Somayeh Ghasemi *, Shima Shahbazi Manshadi
    Saffron ‏(‏Crocus sativus L.‎‏)‏ is one of the most expensive agricultural and pharmaceutical products in the world, which has a special place among export products. In this study, in order to investigate the effect of some chemical and biological fertilizers on the yield and quality of saffron, a factorial experiment was conducted in a completely randomized design with three replications. Treatments included two levels of EM (Effective Microorganisms) fertilizer (With and without fertilizer), Two levels of selenium (0 and 1 mg/l) and Three levels of phosphorus (0, 25 and 50 mg/l). The studied factors included number of flowers, fresh and dry weight of flower, fresh and dry weight of stigma. Also, chemical analysis of stigma including crocin, picrocrocin and safranal was performed according to the national standard of Iranian saffron. The results showed that the application of EM fertilizer in selenium treated plants caused a significant increase in the number of saffron flowers. Stigma dry weight in EM fertilizer treated plants and concentration of 50 mg/l phosphorus in the presence of selenium was significantly higher than the absence of selenium. The results also showed that the application of selenium with EM fertilizer at the highest phosphorus level caused a significant increase in flower dry weight and fresh stigma weight. Based on the results of this study, the amount of picrocrocin in plants treated with a concentration of 50 mg/l phosphorus was significantly higher than the control treatment. Also, the use of phosphorus increased the amount of safranal.
    Keywords: biofertilizer, Medicinal plant, Saffron, Selenium
  • فاطمه افضلی نژاد، سمیه قاسمی*

    این مطالعه با هدف بررسی تاثیر لجن فاضلاب بر جذب برخی فلزهای سنگین توسط گیاه  کینوا (Chenopodium quinoa L.)  از باطله های کارخانه معدن طلای موته انجام شد. برای این منظور، تاثیر سطوح صفر، 20 و 40 تن در هکتار لجن فاضلاب بر غلظت، جذب و فاکتور تغلیظ زیستی و انتقال سرب، کادمیم و نیکل در سه رقم کینوا (Q29، Red carina و Titicaca) بررسی شد. بر اساس نتایج این مطالعه، تاثیر نوع رقم کینوا، سطوح مختلف لجن فاضلاب و اثرات متقابل تیمارها بر غلظت سرب و نیکل ریشه و شاخساره، غلظت کادمیم ریشه و فاکتور تغلیظ زیستی و انتقال سرب معنی دار بود. در رقم Titicaca، کاربرد 40 تن بر هکتار لجن فاضلاب باعث افزایش معنی دار غلظت نیکل ریشه و شاخساره و غلظت کادمیم ریشه و کاهش معنی دار غلظت سرب شاخساره و فاکتور تغلیظ زیستی و انتقال سرب گردید. در رقم Red carina نیز، غلظت سرب ریشه و شاخساره، فاکتور تغلیظ زیستی سرب، غلظت کادمیم ریشه و غلظت نیکل شاخساره گیاهان تیمارشده با سطح 40 تن بر هکتار لجن فاضلاب به طور معنی داری بیش تر از تیمار شاهد بود. هم چنین، کاربرد لجن فاضلاب باعث کاهش معنی دار فاکتور انتقال کادمیم و افزایش جذب کل و فاکتور تغلیظ زیستی نیکل گردید. به طور کلی، بیش ترین غلظت سرب شاخساره، جذب کل سرب، فاکتور تغلیظ زیستی کادمیم و فاکتور انتقال کادمیم و نیکل در رقم Q29 مشاهده شد. در حالی که غلظت کادمیم شاخساره و غلظت نیکل ریشه دو رقم Red carina و Titicaca به طور معنی داری بیش تر از رقم Q29 بود. بر اساس نتایج این پژوهش، رقم Q29 قابلیت انباشت خوبی برای فلزهای سنگین مورد مطالعه داشته و می تواند گونه مناسب برای پالایش خاک های آلوده باشد.

    کلید واژگان: گیاه پالایی, کینوا, لجن فاضلاب, معدن طلای موته, فلزهای سنگین
    Fatemeh Afzalinejad

    The purpose of this study was to investigate the effect of sewage sludge on the uptake of some heavy metals by Quinoa (Chenopodium quinoa L.) from the tailings of Mouteh Gold Mine. For this purpose, the effects of 0, 20 and 40 ton ha-1 sewage sludge on the concentration, uptake, bioconcentration and translocation factor of Pb, Cd and Ni in the three cultivars of Quinoa (Q29, Red carina and Titicaca) were investigated. According to the results, the effect of Quinoa cultivar, different levels of sewage sludge and the interaction effects of treatments on the Pb and Ni concentration of roots and shoots, root Cd concentration and bioconcentration and translocation factor of Pb were significant. In the Titicaca cultivar, application of 40 ton ha-1 of sewage sludge significantly increased root and shoot Ni concentration and root Cd concentration, and significantly decreased shoot Pb concentration and bioconcentration and translocation factor o Pb. In the Red carina cultivar, the concentration of root and shoot Pb, biological accumulation factor of Pb, root Cd concentration and shoot Ni concentration of plants treated with 40 ton ha-1 of sewage sludge were significantly higher than control treatment. Also, application of sewage sludge significantly reduced translocation factor of Cd and increased total uptake and biological accumulation factor of Ni. In general, the highest shoot Pb concentration, total Pb uptake, biological accumulation factor of Cd, and translocation factor of Cd and Ni were observed in cultivar Q29. Whereas, shoot Cd and root Ni concentrations of the Red carina and Titicaca cultivars were significantly higher than the Q29 cultivar. Based on the results, Q29 cultivar has good accumulation ability for the studied heavy metals and can be a suitable species for the remediation of contaminated soils.

    Keywords: Heavy metals, Mouteh gold mine, phytoremediation, Quinoa, Sewage sludge
  • اصغر مصلح آرانی*، علیرضا امینی حاجی آبادی، سمیه قاسمی، محمدهادی راد
    سابقه و هدف

    تقاضا برای گندم به عنوان مهترین غله مورد استفاده بشر رو به افزایش است. به دلیل تغییرات اقلیمی و مدیریت نادرست آب و خاک، تنش شوری موجب کاهش عملکرد گندم می گردد. استفاده از باکتری های محرک رشد، راهکاری سازگار با طبیعت برای کاهش اثرات تنش شوری بر عملکرد گندم است. این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر باکتری های محرک رشد گیاه جداسازی شده از ریزوسفر چند گیاه شورپسند خودروی استان یزد بر عملکرد، اجزای عملکرد و درصد نشاسته گندم رقم قدس طراحی و اجرا گردید.

    مواد و روش ها

    صفات محرک رشد و مقاومت به شوری باکتری های جداسازی شده از ریزوسفر گیاهان آتریپلکس، اشنان، گز و سنبله نمکی بررسی گردید. در ادامه، بذر گندم با باکتری های برتر از لحاظ صفات محرک رشد گیاه و مقاوم به شوری شاملBacillus safensis، Bacillus pumilus و Zhihengliuella halotolerans تلقیح شده و پس از کشت گلدانی در گلخانه با آب با شوری های 4، 8 و 16 دسی زیمنس بر متر آبیاری گردید. در پایان دوره رشد، شاخص های زیست توده کل، عملکرد و اجزای عملکرد و درصد آمیلوز و آمیلوپکتین بذر اندازه گیری شد.

    یافته ها

    هر سه باکتری مورد بررسی قادر به تولید ایندول استیک اسید بودند. بیشترین مقدار تولید ایندول استیک اسید در باکتری B. safensis معادل 72/29 میکروگرم بر میلی لیتر اندازه گیری شد. هرسه باکتری قادر به تولید سیانید هیدروژن بودند و بیشترین مقدار تولید سیانید هیدروژن در باکتری Z. halotolerans با درجه 5 (بسیار بالا) مشاهده شد. هر سه باکتری قادر به تولید سیدروفور بودند. تولید ACC دآمیناز در هر سه باکتری مشاهده شد و بیشترین مقدار آن در باکتری B. pumilus به مقدار 8 میکروگرم بر میلی لیتر اندازه گیری شد. توانایی انحلال فسفات . halotolerans Z بیشتر از دو برابر باکتری B. safensis بود. شوری باعث کاهش شاخص های مورد اندازه گیری در گندم شد. در تیمارهای تلقیح شده با باکتری در سطوح تنش شوری (4، 8 و 16 دسی زیمنس بر متر) متوسط زیست توده کل، آمیلوز و آمیلوپکتین به ترتیب تا 5/52، 3/21 و 3/10 درصد نسبت به متوسط این شاخص ها در تیمارهای شاهد (بدون باکتری) در همین سطوح شوری افزایش یافت. همچنین باکتری ها در این سطوح تنش شوری، وزن سنبله، وزن بذر و تعداد بذر را به ترتیب تا حداکثر 22، 6/74 و 6/66 درصد نسبت به شاهد (بدون باکتری) همین سطوح افزایش دادند.

    نتیجه گیری

    باکتری های محرک رشد مورد بررسی باعث افزایش اجزای عملکرد گندم قدس تحت تنش شوری شده لذا برای کاهش اثرات شوری بر گندم در شرایط آبیاری با آب شور می توان از باکتری های مورد بررسی در این آزمایش استفاده کرد. Z. halotolerans در اغلب شاخص های مورد بررسی، کارآمدتر از دو باکتری دیگر بود. از آنجا که این آزمایش در شرایط گلخانه انجام شد، پیشنهاد می شود برای تکمیل یافته ها این آزمایش در شرایط مزرعه هم انجام گیرد.

    کلید واژگان: آتریپلکس, باکتری, غلات, صفات محرک رشد گیاه
    Asghar Mosleh Arany *, Alireza Amini Hajiabadi, Somayeh Ghasemi, Mohammadhadi Rad
    Background and purpose

    The demand for wheat as the most important grain used by humans is increasing. Due to climate change and improper soil and water management, salinity stress reduces wheat yield. The use of plant growth promoting rhizobacteria is a nature-friendly way to reduce the effects of salinity stress on wheat yield. The aim of this study was to evaluate the effect of plant growth promoting bacteria isolated from the rhizosphere of several saline plants in Yazd province on total biomass and yield components of wheat (var. Ghods).

    Materials and Methods

    Plant growth promoting characteristics and salinity resistance of bacteria isolated from rhizosphere of Atriplex lentiformis, Seidlitzea rosmarinus, Tamarix ramosissima and Halostachys belangeriana were investigated. Wheat seeds were inoculated with superior bacteria including Bacillus safensis, B. pumilus and Zhihengliuella halotolerans and after planting in the pots in greenhouse conditions was irrigated with water with salinities of 4, 8, and 16 ds/m.

    Results

    All three bacteria were able to produce auxin. The highest amount of auxin production was measured in B. safensis (29.72 μg / ml). All three bacteria were able to produce hydrogen cyanide and the highest amount of hydrogen cyanide production was observed in Z. halotolerans with grade 5 (very high). All three bacteria were able to produce siderophore. ACC deaminase production was observed in all three bacteria and the highest amount was measured in B. pumilus at 8 μg / ml. Ability to dissolve phosphate in Z. halotolerans was more than twice that of B. safensis. Salinity reduced all the measured indices in wheat. In bacterial inoculated treatments at all salinity stress levels (4, 8 and 16 ds/m), the average of total biomass, amylose and amylopectin increased up to 52.5, 21.3 and 10.3%, respectively, compared to the average of these indices in control treatments (without bacteria) in the same salinity levels. Also, bacteria in these levels increased spike weight, seed weight and number of seeds up to a maximum of 22, 74.6 and 66.6%, respectively, compared to the control (without bacteria) of these salinity levels.

    Conclusion

    the plant growth promoting bacteria increased yield components of wheat under salinity stress, therefore to reduce the effects of salinity on wheat under saline irrigation conditions; the bacteria studied in this experiment can be used. Z. halotolerans was more efficient than other two bacteria in all of the studied indices. Since the experiment was performed under greenhouse conditions, it is recommended that this experiment be performed in the field.

    Keywords: Atriplex, Bacteria, Cereals, PGPR
  • اصغر مصلح آرانی*، علیرضا امینی حاج آباد، سمیه قاسمی، محمدهادی راد

    شوری از جمله مهمترین تنش های غیر زیستی کاهنده رشد و نمو گندم است. کاهش اثرات شوری به کمک باکتری های ریزوسفری محرک رشد به عنوان یک راهکار سازگار با محیط زیست مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در تحقیق حاضر، برخی واکنش های فیزیولوژیک گندم رقم نارین به باکتری محرک رشد مقاوم به شوری جدا شده از ریزوسفر گیاهان آتریپلکس (Torr.) S. Watson) Atriplex lentiformis)، شور گزLedeb)  (Tamarix ramosissima، اشنان (Seidlitzia rosmarinus Ehrenb. ex Bois) و سنبله نمکی ((Moq.) Botsch. Halostachys belangeriana) در شرایط شور بررسی گردید. گندم رقم نارین پس از تلقیح با باکتری های شناسایی شده (Bacillus safensis، B.  pumilus و Zhihengliuella halotolerans) در گلدان کشت و با آب آبیاری با شوری 2/0 دسی زیمنس بر متر به عنوان شاهد و شوری 4، 8 و 16 دسی زیمنس بر متر آبیاری گردید. نتایج نشان داد که باکتری های شناسایی شده دارای توان تولید اکسین، سیدروفور، سیانید هیدروژن، 1- آمینو سیکلوپروپان -1- کربوکسیلیک اسید دآمیناز ACC)  دآمیناز) و توان انحلال فسفات بودند. با افزایش شوری، محتوای کلروفیل در تمام تیمارها نسبت به شاهد کاهش یافت. استفاده از باکتری ها، باعث افزایش 5/21 تا 3/94، 6 تا 175 و 17 تا 34 درصدی به ترتیب در میزان کلروفیل a، b و کل در بین تیمارهای شوری شد. افزایش 13 تا 136 درصد پرولین، 11 تا 5/92 درصدی فنل کل، 5/12 تا 90 درصدی مهارکنندگی رادیکالهای آزاد و 5/7 تا 5/17 درصدی قندهای محلول در بین تیمارهای شوری تلقیح شده با باکتری ها نسبت به شاهد بدون باکتری دیده شد. بهبود شرایط فیزیولویک گیاه تحت تاثیر اثر مثبت باکتری ها در نهایت باعث افزایش زیتوده گیاه شد که در این میان نقش باکتری B. safensis بیشتر از دو باکتری دیگر بود. نتایج این مطالعه نشان داد که باکتری های محرک رشد گیاهان مرتعی شور پسند می توانند در بهبود شاخص های رشد گیاه گندم در شرایط تنش شوری نقش داشته باشند.

    کلید واژگان: باکتری محرک رشد, ریزوسفر, شوری, گندم
    Asghar Mosleh Arani*, Alireza Amini Hajiabadi, Someye Ghasemi, MohammadHadi Rad

    Salinity is one of the most important abiotic stresses that reduce the growth and development of wheat. Reducing the effects of salinity with the help of plant growth-promoting rhizosphere bacteria has been considered by researchers as an environmentally friendly solution. In the present study, some physiological responses of wheat cultivar of Narin to salinity-resistant growth-promoting bacteria isolated from the rhizosphere of salt-tolerant plants) Atriplex lentiformis, Tamarix ramosissim, Seidlitzia rosmarinus, Halostachys belangeriana) were investigated. Wheat seeds after inoculation with the identified bacteria (Bacillus safensis, B. pumilus and Zhihengliuella halotolerans) were planted in pots and irrigated with saline water of 0.2 (control) 4, 8 and 16 dS / m. The results showed all isolated bacteria had the ability to produce auxin, siderophore, hydrogen cyanide, 1-aminocyclopropane-1-carboxylic acid deaminase (ACC deaminase) and phosphate solubility.With increasing salinity, chlorophyll content decreased in all treatments compared to the control. The use of bacteria increased 21 to 92, 6 to 175 and 21 to 52% of chlorophyll a, b and total chlorophyll content among salinity treatments, respectively. Increased salinity increased content of proline (136-136%), total phenol (11-92.5%), free radical scavenging capacity (12.5-89%) and total soluble sugars (7.5-1.5%) in salinity treatments inoculated with bacteria compared to control. The growth-promoting bacteria in this study with improved wheat resistance to salinity stress. Improving the physiological conditions of plant under the positive effect of bacteria eventually increased the plant biomass, in which the role of B. safensis was more than the other two bacteria. The results of this study showed that the plant growth-promoting bacteria of halophytic rangeland plants can play a role in improving the growth indices of wheat plants in saline conditions.

    Keywords: PGPR, Rhizosphere, Salinity, Wheat
  • اصغر مصلح آرانی*، علیرضا امینی حاجی آباد، سمیه قاسمی، محمدهادی راد
    سابقه و هدف

    افزایش روزافزون جمعیت جهان در کنار تغییرات اقلیمی و تنش های محیطی، تامین غذای کافی را با چالش جدی مواجه نموده است. شوری از جمله مهمترین تنش های موثر بر کاهش محصولات کشاورزی می باشد. در سالهای اخیر، استفاده از راهکارهای نوین برای تولید پایدار محصولات غذایی در شرایط تنش شوری مورد توجه قرار گرفته که باکتری های محرک رشد ریزوسفری از جمله این راهکارها می باشد. با توجه به اهمیت راهبردی گندم در تامین امنیت غذایی، این پژوهش با هدف افزایش مقاومت به شوری گندم رقم نارین با استفاده از باکتری های محرک رشد مقاوم به شوری جداسازی شده از ریزوسفر چند گیاه شورپسند خودروی استان یزد طراحی و اجرا گردید.

    مواد و روش ها

    ویژگی های محرک رشد گیاه از جمله توان تولید اکسین، سیدروفور، سیانید هیدروژن، توان انحلال فسفات و مقاومت به شوری جدایه باکتری های جداسازی شده از ریزوسفر گیاهان شورپسند آتریپلکس، اشنان، سنبله نمکی و شور گز از رویشگاه آنها در منطقه چاه افضل یزد بررسی گردید. در ادامه، بذر گندم نارین با سه باکتری برتر از لحاظ ویژگی های محرک رشد گیاه و مقاومت به شوری تلقیح و پس از کشت گلدانی با آب با شوری های 4، 8 و 16 دسی زیمنس بر متر آبیاری گردید. پس از تکمیل دوره رشد رویشی، محتوای یونی سدیم، پتاسیم، کلسیم و فسفر در برگ و نیز برخی شاخص های رشد رویشی شامل طول ساقه، وزن خشک ساقه و ریشه و بیومس کل اندازه گیری شد.

    یافته ها

    باکتری های شناسایی شده شاملBacillus safensis، Bacillus pumilus و Zhihengliuella halotolerance دارای توان تولید اکسین، سیدروفور، سیانید هیدروژن، 1- آمینو سیکلوپروپان -1- کربوکسیلیک اسید دآمیناز ACC) دآمیناز) و توان انحلال فسفات بودند. بیشترین مقدار تولید اکسین در باکتری B. safensis معادل 72/29 میکروگرم بر میلی لیتر، بیشترین مقدار تولید سیانید هیدروژن در باکتری Z. halotolerans، بیشترین مقدار ACC دآمیناز در جدایه باکتری B. pumilus به مقدار 8 میکرومول آلفا-کتوبوتیرات بر ساعت بر میلی گرم پروتئین و توانایی انحلال فسفات halotolerans Z. بیشتر از دو باکتری دیگر بود. نتیجه تجزیه برگ گندم نشان داد در سطوح مختلف تنش شوری، محتوای سدیم افزایش و سایر ویژگی های اندازه گیری شده نسبت به شاهد کاهش یافت. استفاده از باکتری ها باعث کاهش محتوای سدیم تا 142 درصد و افزایش محتوای پتاسیم، کلسیم و فسفر در برگ گندم تحت تنش شوری به ترتیب تا 70، 92 و 295 درصد نسبت به شاهد شد. همچنین طول و وزن خشک ساقه، وزن خشک ریشه و بیومس کل در تیمارهای تحت تنش شوری تلقیح شده با جدایه باکتری ها به ترتیب تا 44، 56، 117 و 61 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت.

    نتیجه گیری

    باکتری های محرک رشد گیاه در این آزمایش باعث بهبود معنی دار مقاومت گندم رقم نارین به تنش شوری شد. B. safensis بیش از دو جدایه باکتری دیگر موجب ارتقاء شاخص های رشد رویشی گندم در شرایط تنش شوری گردید. این نتایج همچنین نشان داد که ریزوسفر گیاهان مرتعی شور پسند می تواند منبع مناسبی برای جداسازی باکتری های مقاوم به شوری جهت بهبود مقاومت گندم به شوری باشد.

    کلید واژگان: آتریپلکس, اکسین, باکتری, شوری, ریزوسفر
    Asghar Mosleh Arany *, Alireza Amini Hajiabad, Somaieh Ghasemi, Mohammadhadi Rad
    Introduction

    Increasing world population, along with climate change and environmental stresses, has posed a serious challenge to adequate food supply. Salinity is one of the most important stresses affecting the reduction of agricultural products. In recent years, the use of new strategies for sustainable production of food products under salinity stress has been considered, including plant growth promoting rhizosphere bacteria. Due to the strategic importance of wheat in food security, this study was designed and conducted with the aim of increasing the salinity resistance of wheat (Var. Narin) using plant growth promoting rhizosphere bacteria isolated from the rhizosphere of several halophyte plants in Yazd province.

    Materials and Methods

    Plant growth promoting traits such as ability to produce auxin, siderophore, hydrogen cyanide, and phosphate solubility and salinity resistance of isolated bacteria from rhizosphere of halophyte plants (Atriplex lentiformis, Seidlitzea rosmarinus, Halostachys belangeriana and tamarix ramossima) in their habitats in Chahafzal in Yazd Province were investigated. Then, wheat seeds were inoculated with the best three bacteria in terms of plant growth-promoting traits and salinity resistance, and then was irrigated with water with salinities of 4, 8 and 16 ds/m. After the growth period, the ion content of sodium, potassium, calcium and phosphorus in the leaves as well as some vegetative growth indices including stem length, stem and root dry weight and total biomass were measured.

    Results

    The studied bacteria including Bacillus safensis, B. pumilus and Zhihengliuella halotolerans had the ability to produce auxin, siderophore, hydrogen cyanide, 1-aminocyclopropane-1-carboxylic acid deaminase (ACC deaminase) and phosphate solubility. The highest amount of auxin production was measured in B. safensis (29.72 μg/ml) and the highest amount of hydrogen cyanide production and phosphate solubility was in Z. halotolerans. The highest amount of ACC deaminase was measured in B. pumilus (8 μmol of α-ketobutyrate h–1 mg–1 protein). The results of wheat leaf analysis showed that at salinity stress levels, sodium content increased and other measured items decreased compared to the control. The use of bacteria reduced the sodium content by 142 percentage and increased the content of potassium, calcium and phosphorus in wheat leaf under salinity stress by 70, 92 and 295 percentage, respectively, compared to the control. Also, stem length, stem dry weight, root dry weight and total biomass in treatments under salinity stress and inoculated with bacterial isolates increased to 44, 56, 117 and 61 percentage, respectively, compared to the control

    Conclusions

    Plant growth promoting rhizosphere bacteria in this experiment significantly improved the resistance of wheat to salinity stress. B. safensis, more than the other two bacterial isolates, improved the growth indices of wheat var. Narin under salinity stress. These results also show that the rhizosphere of halophytic rangeland plants can be a good source for the isolation of salinity-resistant bacteria to improve the resistance of wheat plants to salinity.

    Keywords: Atriplex, Auxin, Bacteria, Salinity, Rhizosphere
  • دیگر میز را خط خطی نمی کنم
    سمیه قاسمی
  • اناهیتا رشتیان*، زهرا کریمی پور، سمیه قاسمی

    چرای دام بر چرخه عناصر غذایی در خاک تاثیر می گذارد. لذا به منظور بررسی تاثیر بهره برداری از مراتع بر پوشش گیاهی و در نتیجه سینتیک معدنی شدن کربن مراتع صدرآباد ندوشن استان یزد انتخاب گردید. درصد پوشش گیاهی و تولید در سه منطقه قرق، چرای متوسط، چرای شدید اندازه گیری شد نمونه های خاک از عمق 15-0 سانتی متری خاک به روش سیستماتیک تصادفی نمونه برداری شد. نخست نیتروژن، کربن، نسبت کربن به نیتروژن (C/N) نمونه های گیاهی، نیتروژن، کربن، آهک، بافت خاک، pH، EC اندازه گیری شد. سپس خاک های منطقه قرق و چرای شدید جهت اعمال تیمار انتخاب شده و با افزایش یک درصد کربن آلی گونه ی درمنه (Artemisia sieberi) و اسپند (Peganum harmala) شامل کنترل 100 % درمنه، 75% درمنه 25 % اسپند، 50% درمنه، 50 اسپند 25% درمنه، 75% اسپند و100 % اسپند تیمار شدند. نتایج نشان داد بقایای اسپند به علت داشتن C/N کم تر نسبت به درمنه از تجزیه پذیری خوبی برخوردار است. در تمامی تیمارها، روند معدنی شدن کربن در دو منطقه مورد مطالعه دارای توزیع نمایی بوده است. معدنی شدن کربن آلی در خاک دو منطقه تحت چرای شدید و قرق طی هفته اول مشابه می باشد اما پس از گذشت زمان، معدنی شدن کربن در تیمار خاک چرای شدید با 100 درصد اسپند (Pe ha) بیشتر از بقیه تیمارهاست همچنین ثابت سینتیکی در مناطق با چرای شدید افزایش یافته است بنابراین در مناطق با شدت چرای بالا میزان تجزیه کربن الی بالا بوده و این اراضی تثبیت کربن کمتری دارند.

    کلید واژگان: قرق, چرای دام, بقایای گیاهی, سینتیک معدنی شدن کربن
    Anahita Rashtian *, Zahra Karimi Pour, Somaya Ghasemi

    Grazing affects the nutrient cycle in the soil. Therefore, in order to investigate the effect of rangeland utilization on vegetation and as a result of carbon mineralization kinetics, Sadrabad Nodoshan rangelands of Yazd province were selected.The canopy cover and production was measured in three areas of enclosure, medium grazing and heavy grazing. Soil samples were sampled from a depth of 0-15 cm in a systematic random method. First, nitrogen, carbon, carbon to nitrogen ratio (C / N) of plant samples, nitrogen, carbon, lime, soil texture, pH, soil EC were measured. Then the soils of severe grazing area were selected for treatment and by increasing by 1% the organic carbon of Artemisia sieberi and Peganum harmala including control of 100% of Ar.si, 75% Ar.si and 25% Pe.ha., 50 % Ar.si and 50% Pe.ha, 25 Ar.si and 75% Pe.ha and 100 % Pe.ha were treated. The results showed Pe.ha residues have good degradability due to having less C / N than Ar.si. In all treatments, the process of carbon mineralization in the two study areas had an exponential distribution. Organic carbon mineralization in the soil of the two areas under Heavy grazing and exclusion is similar during the first week, but over time, carbon mineralization in the heavy grazing soil treatment with 100% Pe.ha is higher than other treatments. Therefore, the rate of carbon to biodegradation in areas with heavy grazing, is high and these lands have less carbon stabilization.

    Keywords: Non grazing, livestock grazing, Crop residue, Carbon mineralization kinet
  • مثل زرافه، دراز یا مثل شیر، قوی؟
    سمیه قاسمی
  • اصغر مصلح آرانی*، علیرضا امینی حاجی آبادی، سمیه قاسمی، محمدهادی راد
    سابقه و هدف

     کاهش تولید گندم به دلیل تنش شوری، از مهمترین چالش‏های امنیت غذایی در سراسر جهان است. باکتری های ریزوسفری با ساز و کارهایی از قبیل تعدیل هورمون‏های گیاهی، قابل دسترس نمودن عناصر مغذی برای گیاه و مقابله با عوامل بیماری‏زا باعث کاهش تاثیر تنش شوری بر گیاهان از جمله گندم می شوند. این پژوهش با هدف افزایش مقاومت به شوری گندم با استفاده از باکتری های محرک رشد مقاوم به شوری جداسازی شده از ریزوسفر چند گیاه شورپسند خودروی استان یزد طراحی و اجرا گردید.

    مواد و روش ها

    صفات محرک رشد و مقاومت به شوری باکتری های جداسازی شده از ریزوسفر گیاهان آتریپلکس، اشنان، گز و سنبله نمکی بررسی گردید. در ادامه، بذر گندم با باکتری‏های برتر از لحاظ صفات محرک رشد و مقاوم به شوری شاملBacillus safensis، Bacillus pumilus و Zhihengliuella halotolerans مایه زنی شده و پس از کشت گلدانی در گلخانه با آب با شوری های 4، 8 و 16 دسی زیمنس بر متر آبیاری گردید. در طول دوره رشد، شاخص های فیزیولوژیکی از جمله میزان کلروفیلa، کلروفیلb و کلروفیل کل، پرولین، آنتی اکسیدان‏ها، فنل و قندهای محلول کل در برگ اندازه گیری شدند.

    یافته ها

    هر سه باکتری مورد بررسی قادر به تولید اکسین بودند. بیشترین مقدار تولید اکسین در باکتری B. safensis معادل 72/29 میکروگرم بر میلی لیتر اندازه گیری شد. هرسه باکتری قادر به تولید سیانید هیدروژن بودند و بیشترین مقدار تولید سیانید هیدروژن در باکتری Z. halotolerans با درجه 5 (بسیار بالا) مشاهده شد. هر سه باکتری قادر به تولید سیدروفور بودند. تولید ACC دآمیناز در هر سه باکتری مشاهده شد و بیشترین مقدار آن در باکتری B. pumilus به مقدار 8 میکروگرم بر میلی لیتر اندازه گیری شد. توانایی انحلال فسفات . halotolerans Z بیشتر از دو برابر باکتری B. safensis بود. نتیجه تجزیه برگ گندم نشان داد در تیمار بدون باکتری با افزایش شوری، محتوای کلروفیل نسبت به سطح شوری شاهد (2/0 دسی زیمنس بر متر) کاهش ولی در عوض مقدار پرولین، فعالیت آنتی اکسیدانی، مقدار فنل و مقدار قند های محلول افزایش یافت. استفاده از باکتری ها، باعث افزایش کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، پرولین، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی، فنل و قندهای محلول کل درگندم تحت شرایط شوری نسبت به تیمار بدون باکتری گردید.

    نتیجه گیری

    باکتری های محرک رشد مورد بررسی با دارا بودن مجموعه ساز و کارهای محرک رشد باعث بهبود معنی دار مقاومت گندم به تنش شوری شد لذا برای کاهش اثرات شوری بر گندم در شرایط آبیاری با آب شور می توان از باکتری های مورد بررسی در این آزمایش استفاده کرد. B. safensis در شوری 8 دسی زیمنس بر متر بیش از دو باکتری دیگر موجب ارتقاء شاخص‏های فیزیولوژیک مقاومت به شوری گندم شد. از آنجا که این آزمایش در شرایط گلخانه انجام شد، پیشنهاد می شود برای تکمیل یافته ها این آزمایش در شرایط مزرعه هم انجام گیرد.

    کلید واژگان: باکتری, شوری, ریزوسفر, گندم
    Asghar Mosleh Arany *, Alireza Amini Hajiabadi, Somayeh Ghasemi, Mohammad Hadi Rad
    Background and Objectives

    Reducing wheat production due to salinity stress is one of the most important food security challenges worldwide. Plant rhizosphere bacteria reduce the effect of salinity stress on plants, including wheat, by mechanisms such as modulating plant hormones, making nutrients available to the plant, and combating pathogens. This study was designed and performed with the aim of increasing the salinity resistance of wheat (var. Ghods) using salinity-resistant growth-promoting bacteria isolated from the rhizosphere of several halophyte plants in Yazd province.

    Materials and Methods

    Growth-promoting traits and salinity resistance of bacteria isolated from rhizosphere of plants Atriplex lentiformis (Torr.) S. Watson، Tamarix ramosissima Ledeb. Seidlitzia rosmarinus Ehrenb. ex Bois and Halostachys belangeriana (Moq.) Botsch. were investigated. Wheat seeds were inoculated with superior bacteria in terms of growth-promoting traits and salinity resistance, including Bacillus safensis, Bacillus pumilus and Zhihengliuella halotolerans. During the growth period, physiological parameters of chlorophyll a, chlorophyll b and total chlorophyll, proline, enzymatic activity of antioxidants, phenol and total soluble sugars in the leaves were measured.

    Results

    All three bacteria were able to produce auxin. The highest amount of auxin production was measured in B. safensis (29.72 μg / ml). All three bacteria were able to produce hydrogen cyanide and the highest amount of hydrogen cyanide production was observed in Z. halotolerans with grade 5 (very high). All three bacteria were able to produce siderophore. ACC deaminase production was observed in all three bacteria and the highest amount was measured in B. pumilus at 8 μg / ml. Ability to dissolve phosphate in Z. halotolerans was more than twice that of B. safensis. The results of wheat leaf analysis showed that with increasing salinity, (without bacteria inouculation) chlorophyll content in all treatments decreased, instead the amount of proline, antioxidant activity, the amount of phenol and the amount of soluble sugars decreased compared to the control (0.2 ds/m). The use of bacteria increases chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll, proline, total phenol, total antioxidants and total soluble sugar compared to without bacteria inoculation treatment.

    Conclusion

    The growth-promoting bacteria under study with a set of growth-promoting mechanisms significantly improved the resistance of wheat to salinity stress. Therefore, the bacteria studied in this experiment can be used to reduce the effects of salinity on wheat var Qhods under saline irrigation. B. safensis, in salinity of 8 ds/m, more than the other two bacteria, improved the physiological indices of salinity resistance of Qods wheat. Since this experiment was performed under greenhouse conditions, it is recommended that this experiment be performed in field conditions to complete the findings.

    Keywords: Bacteria, rhizosphere, Salinity, Wheat
  • علیرضا امینی حاجی آبادی، اصغر مصلح آرانی*، سمیه قاسمی، محمدهادی راد، شیما شهبازی، حسن اعتصامی

    تنش شوری، امروزه یکی از مهمترین چالش ها در تولید گندم است. باکتری های ریزوسفری جداسازی شده از گیاهان شورپسند با سازوکارهای مستقیم و غیر مستقیم موجب افزایش بردباری گیاهان زراعی به شوری می گردند. در این مطالعه، صفات محرک رشد گیاه سویه های باکتریایی مقاوم به شوری (Bacillus safensis، Bacillus pumilus و Zhihengliuella halotolerans) جداسازی شده از ریزوسفر گیاهان مرتعی آتریپلکس، اشنان، گز و سنبله نمکی تعیین و تاثیر آن ها بر برخی صفات رویشی و محتوای یونی گندم آبیاری شده با آب شور (آب آبیاری با شوری 2/0 دسی زیمنس بر متر به عنوان شاهد، 4، 8 و 16 دسی زیمنس بر متر) اندازه گیری شد. هر سه سویه باکتری قادر به تولید اکسین، سیانید هیدروژن، سیدروفور و ACC دآمیناز و انحلال فسفات بودند. افزایش سطوح شوری باعث افزایش غلظت سدیم و کاهش غلظت پتاسیم، کلسیم و فسفر در برگ گندم و نیز کاهش طول ساقه، وزن خشک بخش هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی و بیوماس کل نسبت به شاهد گردید. در تیمارهای تحت تنش شوری تلقیح شده با باکتری، کاهش غلظت سدیم تا 7/17 درصد و افزایش غلظت پتاسیم، کلسیم، فسفر و نسبت پتاسیم به سدیم به ترتیب تا 33، 7/25، 4/200 و 41 درصد نسبت به شاهد اندازه گیری شد که کارآمدترین باکتری در این زمینه Z. halotolerans بود. باکتری ها همچنین باعث افزایش طول ساقه، وزن خشک بخش هوایی، وزن خشک ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک بخش هوایی و بیوماس کل به ترتیب تا 17، 6/58، 137، 88 و 66 درصد شدند که در این زمینه باکتری B. safensis از بیشترین تاثیر برخوردار بود. نتایج این مطالعه نشان داد که باکتری های محرک رشد گیاهان مرتعی شور پسند می توانند در بهبود شاخص های رشد گندم در شرایط شوری نقش داشته باشند. این نتایج همچنین نشان داد که ریزوسفر گیاهان مرتعی شور پسند می تواند منبع مناسبی برای جداسازی باکتری های مقاوم به شوری جهت بهبود مقاومت گندم به شوری باشد.

    کلید واژگان: آتریپلکس, اشنان, باسیلوس, ریخت شناسی صفات محرک رشد گیاه
    Alireza Amini Hajiabadi, Asghar Mosleh Arani*, Someh Ghasemi, Mohammad Hadi Rad, Shima Shabazi, Hassan Etesami

    Salinity stress is an important challenge for wheat production in the world. Plant growth promoting rhizosphere bacteria, isolated from halophytic plants, can increase the tolerance of crop plants to salinity by direct and indirect mechanisms. In this study, plant growth-promoting traits of bacterial strains (Bacillus safensis, Bacillus pumilus and Zhihengliuella halotolerans), isolated from the rhizosphere of several halophyte plants, were deterimined and their effects on some vegetative traits and ionic content of wheat plant irrigated with saline water ( 0.2, as control,  4, 8 and 16 dS/m) were measured. Result showed that all three bacteria were able to produce auxin, hydrogen cyanide, siderophore, 1-aminocyclopropane-1-carboxylic acid deaminase and soluble phosphate. The increase in salinity levels caused increase in the concentration of sodium and decrease in the concentration of potassium, calcium and phosphorus in wheat leaves, as well as decrease in stem length, shoot and root dry weight, root to shoot dry weight ratio and total biomass. In wheat plants irrigated with saline water and inoculated with the bacterial strains, sodium concentration decreased up to 17.7% and concentrations of potassium, calcium, phosphorus and potassium to sodium ratio increased up to 33, 25.7, 200.4 and 41%, respectively. The most efficient bacterium was found to be Z. halotolerans. All bacterial isolates also increased stem length, shoot and root dry weight, root to shoot dry weight ratio and total biomass by 17, 58.6, 137, 88 and 66 %, respectively. The results of this study showed that the plant growth-promoting bacteria of rangeland halophytic plants potentionally improve the growth indices of wheat plants in saline conditions. These results also showed that the rhizosphere of halophytic plants in rangelands can be a good source for the isolation of salinity-resistant bacteria to improve the resistance of wheat plants to salinity.

    Keywords: Atriplex, Bacillus, morphology, plant promoting rhizosphere bacteria, seidlitzea
  • اعظم غلام نیا، اصغر مصلح آرانی*، حمید سودائی زاده، سعید ترکش اصفهانی، سمیه قاسمی
    این تحقیق با هدف بررسی آثار تنش همزمان شوری و گرما بر برخی ویژگی های فیزیولوژیک و رویشی در نعناع فلفلی انجام شد. در این تحقیق تاثیر سه سطح شوری (0 ، 60 و 120 میلی مولار کلرید سدیم) و دو سطح تنش گرمایی(25 درجه سانتیگراد و 35 درجه سانتیگراد) بر صفات فیزیولوژیک و مورفولوژیک نهال نعناع فلفلی در بازه زمانی 24، 48 و 72 ساعت پس از اعمال تیمارها در یک آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در 3 تکرار ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تنش همزمان شوری و گرمایی به افزایش سطح نسبی ترکیبات فنلی و پرولین منجر شد. در دمای 35 درجه سانتیگراد در شوری 120 میلی مولار مقدار پرولین نسبت به شاهد در زمان 24، 48 و 72 ساعت به ترتیب 32/2، 5/2 و 92/1 برابر افزایش یافت. بیشترین میزان تجمع ترکیبات فنلی در دمای 35 درجه سانتیگراد و شوری 120 میلی مولار پس از گذشت 72 ساعت برابر با 3/3 میلی گرم بر گرم مشاهده شد. محتوای قند محلول، کارتنویید، کلروفیل کل و کلسیم در گیاهچه های نعناع فلفلی روند کاهشی داشتند. در شوری 120 میلی مولار نسبت +K+/Na نسبت به شاهد در زمان 24، 48 و 72 ساعت به ترتیب 44/8، 37/10 و 35/9 برابرکاهش یافت. تنش شوری و گرما باعث کاهش وزن تر و خشک اندام هوایی شد، در حالی که وزن تر و وزن خشک ریشه افزایش قابل توجهی نشان داد. تنش همزمان شوری و گرما باعث افزایش مقدار فنل شد و این می تواند باعث افزایش کیفیت نعناع فلفلی گردد.
    کلید واژگان: شوری, صفات رویشی, صفات فیزیولوژیک, گرما, نعناع فلفلی
    Azam Gholamnia, Asghar Mosleh Arany *, Hamid Sodaeizadeh, Saeed Tarkesh Esfahani, Somaieh Ghasemi
    This study investigated the effects of simultaneous salinity and heat stress on some physiological and vegetative characteristics in peppermint. The effect of three levels of salinity (0, 60 and 120 mM of sodium chloride) and two levels of thermal stresses (25°C and 35°C) at 24, 48 and 72 hours after treatments were measured on some physiological and morphological characteristics of Mentha piperita L. in a completely randomized design with three replications. The results showed that simultaneous salinity and heat stress increased the relative levels of phenolic and proline compounds. At 35 ° C and 120 mM salinity, the amount of proline increased by 2.32, 2.5 and 1.92 times compared to the control at 24, 48 and 72 hours, respectively. The highest accumulation of phenolic compounds was observed at 35 ° C and salinity of 120 mM after 72 hours equal to 3.3 mg/g. The content of soluble sugar, carotenoids, total chlorophyll and calcium in peppermint seedlings had a decreasing trend. At 120 mM salinity, the ratio of K+/Na+ compared to the control decreased by 8.44, 10.37 and 9.35 times in 24, 48 and 72 hours, respectively. Salinity and heat stress decreased the fresh and dry weight of shoots, but in contrast, the fresh weight and dry weight of roots showed a significant increase. Simultaneous salinity and heat stresses are limiting factors for the cultivation of peppermint. The simultaneous stress of salinity and heat increased the amount of phenol, which could improve the quality of peppermint..
    Keywords: Heat, Peppermint, Physiological traits, Salinity, vegetative traits
  • فاطمه افضلی نژاد، سمیه قاسمی*، ابراهیم سیفتی، شیما شهبازی منشادی

    امروزه استفاده از پسماندهای آلی به عنوان کود برای بهبود خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک خاک رایج شده است. در این تحقیق به منظور بررسی تاثیر لجن فاضلاب بر رشد و غلظت کلروفیل، نیتروژن، فسفر و پتاسیم در گیاه کینوا، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی و به صورت فاکتوریل با سه تکرار در یک خاک آهکی و با هدایت الکتریکی 13/1 دسی زیمنس بر متر، انجام شد. تیمارها شامل سه ژنوتیپ کینوا ((Red carina ,Titicaca ,Q29 و سه سطح لجن فاضلاب (صفر، 20، 40 تن در هکتار) بودند. نتایج نشان داد، تاثیر نوع ژنوتیپ کینوا، سطوح مختلف لجن فاضلاب و اثر متقابل تیمارها بر وزن خشک ریشه، غلظت فسفر شاخساره و غلظت کلروفیل معنی دار بود. همچنین، لجن فاضلاب تاثیر معنی داری بر طول شاخساره، وزن خشک شاخساره و غلظت نیتروژن شاخساره داشت. با افزایش سطح لجن فاضلاب، به طور میانگین طول ریشه 44/7 درصد، طول شاخساره 48/8 درصد، وزن خشک شاخساره 42/0 درصد و غلظت نیتروژن شاخساره 46/6 درصد افزایش یافت. همچنین، کاربرد 40 تن بر هکتار لجن فاضلاب، باعث افزایش معنی دار غلظت کلروفیل و غلظت فسفر شاخساره ژنوتیپ های Titicaca و Q29 شد. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، کاربرد لجن فاضلاب می تواند از طریق بهبود تغذیه کینوا، باعث افزایش رشد این گیاه شود.

    کلید واژگان: لجن فاضلاب, Red carina, Titicaca, Q29, عناصر پرمصرف
    F. Afzalinejad, S. Ghasemi*, S. E. Seyfati, Sh. Shahbazi

    Today, the use of organic wastes as fertilizers to improve the physical, chemical and biological properties of soil is common. In this study, to investigate the effect of the sewage sludge on the growth and concentration of chlorophyll, nitrogen, phosphorus and potassium in quinoa plant, a factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications in a calcareous soil with electrical conductivity of 13.1 dS m-1. Treatments included three genotypes of quinoa (Red carina, Titicaca, Q29) and three levels of sewage sludge (0, 20 and 40 t ha-1). The results showed that the effects of the quinoa genotype, different levels of sewage sludge and the interaction of treatments on the root dry weight, shoot P concentration and chlorophyll concentration were significant. Also, the sewage sludge had a significant effect on the shoot length, shoot dry weight and shoot nitrogen concentration. By increasing the level of the sewage sludge, root length, shoot length, shoot dry weight and shoot N concentration were increased, on average, by 44.7 %, 48.8%, 42.0% and 46.6%, respectively. Also, application of 40 t ha-1 sewage sludge significantly increased the chlorophyll concentration and shoot P concentration in Q29 and Titicaca genotypes. According to the results of this study, application of sewage sludge can increase the growth of quinoa by improving its nutrition.

    Keywords: Sewage sludge, Q29, Titicaca, Red carina, Macro nutrients
  • ریحانه دهقان، علی اکبر کریمیان، سمیه قاسمی، حمید عظیم زاده، اصغر مصلح آرانی، ملیحه امینی*

    استفاده از بقایای گیاهانی که در خاک های آلوده همچون خاک معدن آهن رشد یافته اند، تا حدودی سبب بهبود ویژگی های خاک مانند حاصلخیزی، ماده آلی و فعالیت ریزجانداران می شود و بنابراین می توان از این نوع خاک ها برای رفع نیاز گیاه به عناصر مس و آهن استفاده کرد؛ به این منظور، تاثیر بقایای گیاهی گلرنگ، شبدر، ذرت، کلزا، تاج خروس و سورگوم حاوی آهن و مس (250 میلی گرم بر کیلوگرم) بر رشد گیاه گوجه فرنگی و جبران کمبود آهن و مس (به ترتیب به میزان 7/1 و 1 میلی گرم بر کیلوگرم) در خاکی با کمبود شدید عناصر کم مصرف بررسی شد. پژوهش حاضر در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با سه تکرار طراحی شد. نتایج نشان دادند کاربرد بقایای گیاهی به ویژه شبدر و ذرت سبب بهبود رشد گوجه در مقایسه با تیمار شاهد می شود؛ همچنین اضافه کردن بقایای گیاهی کلزا و شبدر به ترتیب سبب افزایش غلظت مس در ریشه و اندام هوایی گیاه گوجه شد. بیشترین افزایش آهن در ریشه و اندام هوایی در اثر اضافه کردن بقایای سورگوم به خاک مشاهده شد؛ بنابراین، کاربرد بقایای گیاهی حاوی عناصر مغذی به شکل کود سبز، ضمن صرفه جویی در مصرف کودهای شیمیایی، می تواند تا حدودی به تامین نیاز گیاه به عناصر لازم مانند مس و آهن کمک کند و با توجه به تاثیر بقایای گیاهی بر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک و نقشی که در تغذیه گیاهان دارند، استفاده از بقایای گیاهی نقش موثری در تامین ماده آلی خاک و بهبود ویژگی های فیزیکی آن به ویژه در مناطق خشک دارد.

    کلید واژگان: حاصلخیزی خاک, خاک آلوده, گیاه گوجه فرنگی, عناصر غذایی کم مصرف
    Reyhane Dehghan, Ali Akbar Karimian, Somaye Ghasemi, Hamid Azimzade, Asghar Mosleh Arany, Malihe Amini *

    The use of crop residues grown in contaminated soils such as iron mine soils can to some extent improves soil properties such as soil fertility, soil organic matter and soil microbial activity. Therefore, this type of soil can be used to supplying the plant's need for copper and iron elements. For this purpose impact of safflower, clover, corn, canola, amaranth and sorghum residues contains iron and copper (25 mg/kg) on growth of tomato and compensation of iron and copper deficiency (1/7 and 1 mg /kg) were investigated in soil with intense deficiency of microelements. This research was done in a completely randomized design with 3 replications. The results showed that use of plant residues especially clover and corn Compared with control treatment improved optimum growth of tomato. Also the addition of rapeseed and clover residues increased the concentration of copper in the roots and shoots of tomato plant, respectively. Also greatest increase of iron concentration was observed in roots and shoots of sorghum. Therefore, application of plant residues containing nutrients as green manure while saving chemical fertilizers, will resolved the shortage of these elements (iron and copper) in agricultural soils and Due effect of plant residues on soil chemical and physical characteristics and their role in plant nutrition managing, plant residues can play an important role in providing organic matter, especially in arid areas.

    Keywords: Soil fertility, Polluted soil, Tomato Plant, Micro elements nutrients
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر سمیه قاسمی
    دکتر سمیه قاسمی
    (1391) دکتری خاکشناسی، دانشگاه صنعتی اصفهان
  • سمیه قاسمی مورودی
    سمیه قاسمی مورودی
    (1397) کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه تهران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال