به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب سید اسماعیل حسن پور

  • سید اسماعیل حسن پور، حمیدرضا علیزاده اطاقور *، عبدالرضا رویین تن، کامیار اژدری، محمد بقایی، الهه روحی رحیم بگلو
    زمینه و هدف
    بازسازی گوش یکی از چالش های مهم در جراحی پلاستیک و ترمیمی است. از دست دادن تمام یا قسمتی از گوش باعث ایجاد اختلالات خلقی، افسردگی، از دست دادن اعتماد به نفس، اضطراب و ضعف در تعاملات اجتماعی بیمار می شود. از این رو مطالعه ای با هدف بررسی آماری ترمیم گوش بر حسب میزان ضایعه در مرکز آموزشی درمانی جراحی پلاستیک 15 خرداد تهران انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی می باشد. نمونه ها شامل 170 نفر بیمار مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی جراحی پلاستیک 15 خرداد (از تیر ماه 1389 تا دی ماه 1392) بودند. در هر یک از بیماران با توجه به نوع آسیب و ضایعه بافت گوش از تکنیک جراحی خاصی استفاده شد و بیماران بعد از عمل جراحی به منظور بررسی میزان اثربخشی تکنیک جراحی مورد پیگیری قرار گرفتند. در نهایت داده ها با نرم افزار 22 SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه بیشترین عامل ایجاد ترومای گوش را تصادفات با وسایل نقلیه به میزان 5/39% در مردان، 8/42% در زنان و 75% در کودکان به خود اختصاص داد. همچنین به طور معنی داری میزان پذیرش و رضایمندی بیماران در روش کاشت مجدد گوش بالاتر بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از روش کاشت مجدد گوش دارای مزایای بیشتری در مقایسه با سایر روش های ترمیمی دیگر می باشد، همچنین رضایتمندی و میزان پذیرش بیماران در روش کاشت مجدد گوش بسیار بیشتر از سایر تکنیک های اخیر است.
    کلید واژگان: تروما, کاشت مجدد گوش, رضایتمندی}
    Hassanpour S. E., Alizadeh Otaghvar H. R.*, Rooyeen Tan A., Azhdari K., Baghaee M., Rouhi Rahim Begloo E
    Introduction &
    Objective
    Reconstruction of the ear is one of the major challenges in plastic and reconstructive surgery. Loss of all or part of the ear causes mood disorders, depression, and loss of self-confidence, anxiety and disturbance in patient's social interactions. Therefore, a study was conducted to determine the Statistical assessment of ear repair in terms of lesion size in patients referring to Center for Plastic Surgery 15 Khordad from July 2010 to December 2013.
    Materials and Methods
    This study is a descriptive cross-sectional study. The samples consisted of 126 patients referring to Center for Plastic Surgery 15 Khordad (from July 2010 to January 2013). A special surgical technique was used in each patient regarding the type of injury and ear lesion. Patients after the surgery were followed up to evaluate the effectiveness of the surgical technique. Finally, the data were analyzed using SPSS V .22.
    Results
    In this study, the greatest cause of ear trauma was accidents with vehicles (39.5% in men, 42.8% in women and 75% in children). Also, the acceptance and satisfaction of patients in ears reimplantation method was significantly higher.
    Conclusions
    The use of ear replantation method has more advantages compared to other reconstructive methods. Also, the satisfaction and acceptance of patients in the replantation method is much more than other recent techniques.
    Keywords: Trauma, Replantation, Satisfaction}
  • سید اسماعیل حسن پور، عبدالرضا رویین تن، حجت مولایی گورچین قلعه، حمید رویین تن، فاطمه فرج زاده واجاری
    زمینه و هدف
    ماموپلاستی کاهنده (کوچک کردن پستان) یکی از اعمال جراحی شایع جراحی پلاستیک محسوب می شود و یکی از تکنیک های شایع بکار رفته روش پدیکول تحتانی است. افتادگی پل تحتانی پستان (Bottoming out) از عوارض دراز مدت آن محسوب می شود. چندین راهکار تعریف شده اند که نتیجه کاملی نداشته اند. این مطالعه در پی آن است با معرفی روشی بنام ثابت کردن تاشدگی Plication Fixation)) این عارضه را به حداقل برساند.
    مواد و روش ها
    66 بیمار کاندید ماموپلاستی با پدیکول تحتانی، با ثبت اطلاعات دموگرافیکی (جمعیت شناختی) به طور تصادفی در 2 گروه پدیکول تحتانی به تنهایی و پدیکول تحتانی با ثابت کردن تاشدگی تحت جراحی قرار گرفتند. شاخص های طول زمان عمل، مقدار نسج برداشته شده، حس بعد عمل، از بین رفتن نیپل و فراوانی افتادگی پل تحتانی پستان اندازه گیری شد و همراه برخی متغیرهای دیگر با روش کای اسکوار و فیشر آنالیز آماری شدند.
    یافته ها
    میزان پلیکاسیون در گروه دوم 2/2±10 سانتی متر بود. میزان آسیمتری (غیر قرینگی) قبل عمل هم از 5 به یک مورد کاهش یافت. یک مورد سروما در این گروه دیده شد. میزان افتادگی پل تحتانی پستان در گروه اول به طور معنی داری بیشتر از گروه ثابت کردن تاشدگی بود.
    نتیجه گیری
    پدیکول در جراحی پدیکول تحتانی برای حفظ خونرسانی و حس نیپل اهمیت دارد، ولی از ایرادات بالقوه آن افتادگی قسمت تحتانی پستان با گذشت زمان است که با این تکنیک تا زیادی جلو آن گرفته می شود. عوارض ناشی از پدیکول نیز تا حد زیادی برطرف می شوند. به نظر می رسد استفاده از تکنیک ثابت کردن تاشدگی در مورد ماموپلاستی کاهنده با عوارض کم توانسته است نتایج دراز مدت بیشتری در مقایسه با روش معمول پدیکول تحتانی داشته باشد.
    کلید واژگان: ماموپلاستی کاهنده, پدیکول تحتانی, پلیکاسیون}
    Introduction &
    Objective
    Reductive mammoplasty is one of the most common operations in plastic surgery and inferior pedicle is one of most common techniques. Bottoming out is considered as a long term sequel. Introduced solutions have had satisfactory results. This study wants to present Plication fixation (Pf) as a new technique for minimizing bottoming out.
    Materials and Methods
    66 patients who were candidates for inferior pedicle reduction mammoplasty were categorized randomly into simple reduction mammoplasty (as inferior pedicle) and inferior pedicle reduction mammoplasty with plication fixation, and underwent appropriate operation. Parameters like operation time, reduced tissue weight, nipple sense, and frequency of bottoming out, were recorded and analyzed.
    Results
    In group 2 (Pf) pedicle lengths was 10±2.2 cm. Asymmetry reduced from 5 to1. Seruma was seen in a patient. In the first group bottoming out was significantly more than in the second group (Pf).
    Conclusions
    Pedicle has vital role in inferior pedicle reduction mammoplasty as far as blood supply and sensibility is concerned. One of its potential complications is bottoming out, as Plication fixation can reduce it significantly. So it seems that placation fixation with little complications, can lead to more long term results in inferior pedicle reduction mammoplasty.
    Keywords: Reduction Mammoplasty, Inferior Pedicle, Plication}
  • عبدالرضا رویین تن *، سید اسماعیل حسن پور، ناصر مظفری، صدرا معتمد، حمیدرضا رویین تن
    زمینه و هدف
    عمل جراحی کاهنده پستان یکی از شایع ترین اعمال جراحی زیبایی است. تا کنون روش های بسیاری برای کاهش پستان توضیح داده شده اند از جمله روش های پدیکول میانی و پدیکول تحتانی. هدف از انجام این مطالعه مقایسه نتایج ماموپلاستی به روش پدیکول میانی و مقایسه آن با ماموپلاستی به روش پدیکول تحتانی است.
    روش کار
    33 بیمار متوالی که در بیمارستان 15 خرداد تحت عمل جراحی ماموپلاستی به روش پدیکول میانی قرار گرفته بودند، با 33 بیمار که به روش پدیکول تحتانی ماموپلاستی شده بودند، مقایسه شدند. سن بیماران، مقدار نسج برداشته شده از پستان ها، طول مدت عمل جراحی، میانگین فاصله استرنال ناچ تا نیپل ها، عوارض شامل Bottoming out، نیاز به انجام عمل جراحی دوباره، درخواست برداشتن اسکار محل عمل، کنتور پستان، تقارن بین دو پستان، حس گیری نیپل و آرئول، میزان وقوع عوارض، فراوانی از دست رفتن نیپل-آرئول و میزان رضایت بیماران از طول اسکار و رضایتمندی کلی بیماران بررسی شد.
    یافته ها
    میانگین سن در دو گروه مشابه بود. در روش پدیکول میانی طول مدت عمل جراحی (20. 16±177. 73 دقیقه در برابر 26. 77±221. 06 دقیقه، P=0. 01) و مقدار نسج برداشته شده از پستان ها (به ترتیب طرف چپ 91. 57±454. 24 گرم در برابر 401. 28±900. 91 گرم و در طرف راست 82. 87±446. 67 گرم در برابر 407. 88±904. 24 گرم، P=0. 01) و میانگین فاصله استرنال ناچ تا نیپل ها (3. 37±29. 09 در برابر 3. 36±35. 33 سانتیمتر، P=0. 01) که به طور معناداری از روش پدیکول تحتانی کمتر بودند. این در حالی است که فراوانی Bottoming out در این گروه پدیکول تحتانی (30. 3 درصد در برابر 0 درصد، P=0. 01) و رضایت بیماران از طول اسکار کمتر بود (54. 5 درصد در برابر 87. 9 درصد، P=0. 003). تفاوت معناداری بین نیاز به انجام عمل جراحی دوباره، درخواست برداشتن اسکار محل عمل، کنتور پستان، تقارن بین دو پستان، حس گیری نیپل و آرئول، میزان وقوع عوارض، فراوانی از دست رفتن نیپل-آرئول و میزان رضایتمندی بیماران وجود نداشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در ماموپلاستی به روش پدیکول میانی اگرچه مقدار نسج برداشته شده از پستان ها کمتر است، ولی طول مدت عمل جراحی کوتاه تر است و با نتایج زیبایی بهتر و رضایت بیشتری همراه است.
    کلید واژگان: ماموپلاستی, پدیکول میانی, پدیکول تحتانی, نتایج, عوارض}
    Abdolreza Rouientan *, Seyed Esmaeil Hasanpour, Naser Mozaffari, Sadra Motamed, Hamidreza Rouientan
    Background And Aim
    Breast reduction is one of the most commonly performed plastic surgery procedures. Many approaches to breast reduction have been described, including medial pedicle and inferior pedicle. The aim of this study was to compare the results of medial pedicle mammoplasty method with inferior pedicle mammoplasty.
    Methods
    Thirty-three consecutive patients who had undergone medial pedicle mammoplasty at 15 khordad hospital were compared with 33 inferior pedicle mammoplasty. Patients age, breast resection weight, surgery length, the average distance from the sternal notch to the breast nipples, complication rate including bottoming out, need for re-operation, request for surgical site scar removal, breast contour, breast symmetry, nipple and areolar sensation, the frequency of complications, nipple-areolar complex necrosis and patients’ satisfaction from scar length and overall patients’ satisfaction were assessed.
    Results
    Mean age was comparable in both groups. In medial pedicle, the surgery length (177.73±20.16 min vs. 221.06±26.77, P=0.01) and resected breast weight (respectively, 454.24±91.57 vs. 900.91±401.28 gr in the right side and 446.67±82.87 vs. 904.24±407.88 gr in the left side) and the average distance from the sternal notch to the breast nipples (29.09±3.37 vs. 35.33±3.36 cm, P=0.01) were significantly lower compared to inferior pedicle group. Yet, the frequency of bottoming out was significantly higher (30.3% vs. 0%, p=0.01) and the patients satisfaction from scar length was lower (54.5% vs. 87.9%, p=0. 003) in the medial pedicle group. There were no significant difference between the need for re-operation, request for surgical site scar removal, breast contour, breast symmetry, nipple and areolar sensation, the frequency of complications, nipple-areolar complex necrosis and patients’ satisfaction.
    Conclusions
    The results of the present study showed that, although the resected breast weight was lower in medial pedicle mammoplasty, the length of surgery was shorter and better results regarding aesthetic point of view and higher patients’ satisfaction are achieved.
    Keywords: Mammaplasty, Medial pedicle, Inferior pedicle, Results, Complication}
  • سید اسماعیل حسن پور*، صدرالله معتمد، عبدالحمید قلی زاده پاشا
    سابقه و هدف
    ضایعات مادرزادی ایجاد شود. در مواردی که عمق زخم ها به ناحیه ی استخوانی رسیده یا بافت های زیرین را نیز درگیر کرده است، اغلب به پوشش فوری با بافت های عروق دار به صورت فلپ های گوناگون نیاز است. ضمن انجام فلپ های موضعی، یکی از مسایلی که اغلب جراحان با آن مواجه می شوند، پیدایش گوش سگی (dog-ear) در انتهای زخم است. پیدایش گوش سگی به علت افزایش تراکم بافت لبه های زخم در حین اعمال جراحی فلپ های انتقالی (transposition) در ناحیه ی پایه ی فلپ شایع است. این عارضه، در تنه و اندام ها، اغلب به علت عدم اهمیت پایه ی فلپ، در همان مرحله ی اول، با رزکسیون مستقیم قابل درمان است. اصلاح گوش سگی در صورت و اسکالپ، به جهت باریک بودن پایه ی فلپ و احتمال آسیب عروقی پایه ی فلپ، باید به صورت تاخیری و در مرحله ی دوم انجام گردد (1). با روش ارایه شده در این مقاله، اصلاح گوش سگی در همان مرحله ی اول با حفظ خون رسانی فلپ (شبکه ی عروقی همراه گالیا) انجام می گیرد. ضمنا با این روش، در مناطقی که اعصاب حسی یا حرکتی نیز در ناحیه ی پایه ی فلپ در محل گوش سگی می باشند، مثل ناحیه ی فرونتال یا ناحیه ی تمپورال، از آسیب به آنها خودداری می شود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت گذشته نگر، برای بررسی میزان موفقیت این روش در برداشتن گوش سگی در 16 بیمار که به علت دفکت های اسکالپ، با فلپ چرخشی اسکالپ توسط مولف ترمیم شده بودند، انجام شد. روش عمل به این صورت بود که در قسمت داخلی فلپ ها، رزکسیون پوست و زیر جلد تا زیر فولیکول مو انجام گرفت ولی لایه گالیا و عروق و اعصاب حفظ شده و با پلیکاسیون این قسمت به زیر فلپ پوست ترمیم شد.
    یافته ها
    16 بیمار با میانگین سنی 40 سال، بررسی شدند. بیماران همگی مرد بودند. اندازه ی دیفکت بطور متوسط 190 سانتی متر مربع بود و به مدت حداقل 6 ماه، پیگیری شدند. عوارضی از قبیل نکروز فلپ، اختلال حسی- حرکتی ملاحظه نگردید. در این سری از بیماران، نیاز به عمل مجدد بعد از برداشتن گوش سگی دیده نشد.
    نتیجه گیری
    با انجام روش ارایه شده در این بررسی، درمان گوش سگی بدون عارضه ی خون رسانی فلپ و بدون اختلال حسی و حرکتی، نیاز به عمل دوم را هم مرتفع می کند.
    کلید واژگان: گوش سگی, فلپ های چرخشی, فلپ های انتقالی, دیفکت پوست سر}
    Seyed Esmail Hassanpour *, Sadrollah Motamed, Abdolhamid Gholizadeh Pasha
    Background And Aim
    Trauma, burn, neoplastic resections, congenital lesions and etc. cause scalp defects. Full thickness involvement or bone exposure needs coverage with vascularized tissues or flap. Repairing with local flaps causes dog ears. This problem is more prevalent in the base of the transposition scalp flaps. Dog-ear in trunk or extremities can be repaired in the same surgery but in scalp due to possibility of pedicle injury, correction of dog-ear is postponed to second stage. This article explains a new technique to repair dog-ear of scalp flap in the first surgery without injury to neurovascular plexus of the flap.
    Materials And Methods
    This retrospective study consisted of 16 male patients with scalp defects. The dog-ear of the scalp flaps was corrected by this technique. At first the skin and subcutaneous layers were removed. Galea and neurovascular plexus were preserved, next galea was plicated under the flap and skin defect was repaired.
    Results
    The mean age of patients was 40 years. The mean size of defects was 190 cm. No complication or necrosis was detected during follow up period of at least 6 month.
    Conclusion
    This technique is suggested for dog-ear correction in scalp flaps without sacrifice of neurovascular bundles and in the same surgery.
    Keywords: Dog, ear, Rotation flap, Transposition flap, Scalp defect}
  • سیداسماعیل حسن پور*، مسعود یاوری، فرخ سواددار
    سابقه و هدف
    فاشیالاتا به عنوان گرافت کاربرد متنوعی دارد. جهت برداشت آن روش های مختلفی بیان شده است که نیازمند ابزاری خاص و یا با عوارضی همراه است. در این مقاله روشی ساده، کم هزینه و با حداقل موربیدیتی ارائه می شود.
    مواد و روش ها
    در این روش، در سطح خارجی ران دو برش کوچک و موازی با فاصله طولی معادل فاشیای مورد نیاز بر روی پوست داده می شود، با استفاده از نخ نایلون صفر فاشیا آزاد می گردد و سپس به طول مورد نیاز قطع می گردد.
    یافته ها
    32 بیمار با میانگین سنی 30 سال، جهت اصلاح ناحیه نازولبیال به علت فلج عصب هفتم مغزی، بازسازی تاندون فلکسور و نیز بازسازی دورا تحت عمل برداشتن فاشیالاتا قرار گرفتند. این بیماران به مدت یک سال پی گیری شدندکه نتایج به دست آمده از نظر فانکشنال و زیبایی با رضایت بالایی همراه بود.
    نتیجه گیری
    روش پیشنهادی در این مقاله نیاز به ابزار خاصی ندارد، زمان عمل را به طور قابل ملاحظه ای کاهش می دهد و با حداقل عوارض فانکشنال و زیبایی برای بیماران همراه است.
    کلید واژگان: برداشت فاشیالاتا, فلج عصب فاشیال, فاشیال sling, گرفت اتولوگوس}
    Background
    Fascia lata as a graft can be used in different circumstances. Several techniques have been described to harvest the graft. Those techniques either need special instruments or have been associated with complications. Here we describe a new surgical technique, which is simple, less expensive and with minimal morbidity.
    Materials And Methods
    Two small parallel incisions are made in lateral thigh. The distance between these incisions is equal to the graft length. The dissection of fascia from the underneath tissue is made with nylon zero and then it is cut as such as needed.
    Results
    32 patients with mean age of 30 years were operated to harvest fascial lata. The graft was applied to correct the nasolabial fold due to facial nerve plasty, flexor tendon reconstructions and dura reconstruction. The patients were followed for one year. The functional and aesthetic results were acceptable.
    Conclusion
    The presented technique needs no professional instrument, less surgical time and with least functional and aesthetic complications.
    Keywords: Fascia lata harvesting, Facial nerve palsy, Facial sling, Autogenous graft}
  • صدر الله معتمد*، سید اسماعیل حسن پور، ناصر مظفری، عبدالحمید قلی زاده پاشا، اذن الله آذرگشب
    سابقه و هدف
    ترمیم و اصلاح سوختگی های صورت با درگیری لب و چانه و بالای گردن، به علت از بین رفتن کنتور طبیعی، بسیار مشکل می باشد. سوختگی با ایجاد کشیدگی، لب ها را آویخته کرده و زاویهی بین چانه و گردن بههم می خورد و برجستگی چانه و تیروئید با حذف فرو رفتگی زیر چانه، در یک سطح قرار گرفته و باعث اختلال ظاهری و فانکشنال در حرکات سر و لب تحتانی گردن می شود. هدف از این مقاله، ارائه ی روش ساده و جدید برای ایجاد کنتور مناسب، ایجاد برآمدگی چانه، فرورفتگی زیر چانه، از بین بردن کشیدگی گردن و صورت و اصلاح زاویهی چانه/گردن می باشد.
    مواد و روش ها
    این تحقیق و عمل جراحی، روی بیماران دچار عوارض سوختگی ناحیهی لب ها، چانه، زیر چانه و فوقانی گردن که به صورت جمع شدگی (فلکسیون) بود، انجام گرفت. در روند درمانی، عملکرد و ظاهر لب تحتانی و زاویهی ساب منتال و حرکات گردن و فک تحتانی، مورد مطالعه قرار گرفتند. روش درمانی با استفاده از فلاپ درمال بر پایهی فوقانی و تثبیت آن به پریوست قسمت تحتانی فک تحتانی و بازسازی دفکت ایجاد شده بعد از آزاد سازی کنتراکچر، با گرافت تمام ضخامت پوستی بود. برای تحلیل آماری تغییرات اصلاحی زاویه گردن، از تست wilcoxon استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های اولیه در 14 بیمار، باعث ایجاد ساختار مناسب ناحیهی چانه و زیر چانه با عملکرد خوب لب تحتانی و حرکات سر و گردن به صورت افزایش فلکسیون و اکستانسیون بوده است. این روش، با توجه به هزینهی کم، سادگی و یک مرحله ای بودن، نسبت به سایر روش ها از جمله فلاپ موضعی و دور دست و اتساع بافتی (tissue expander) کاربردی تر است.
    نتیجه گیری
    بازسازی سوختگی های صورت و گردن، با توجه به محدودیت های بافتی در این نواحی از موارد مشکل در جراحی پلاستیک ترمیمی می باشد. با توجه به اهمیت ظاهری و عملکردی در این نواحی، طراحی روش های ساده و کاربردی مثل روش درمانی پیشنهادی، بسیار راه گشا می باشد.
    کلید واژگان: سوختگی صورت و گردن, yoke deformity, زاویهی چانه, گردن, فلاپ درمال, گرافت تمام ضخامت}
    Sadrollah Motamed *, Seyed Esmail Hassanpour, Naser Mozafari, Abdolhamid Gholizadeh Pasha, Eznollah Azargashb
    Background And Aim
    The burned face involved with lip, chin and upper neck causes many problems in natural appearance. The treatment of drooped lip and disturbed cervicomental angle is difficult. The aim of this article is to introduce a new technique for recreation of this angle.
    Materials And Methods
    In a clinical research 14 patients underwent to use a triangular fatty dermal flap and full thickness skin graft (FTSG) after releasing scar tissue. Wilcoxon test used to determine for correcting neck face angle.
    Results
    This study was conducted on 14 patients involved lower face, upper neck scar contracture. These patients gained a good functional and aesthetic result without complication.
    Conclusion
    This study revealed a simple and reliable method in burned lower face, neck. It provides to restore movement and contour in spite of sever tissue deficiency for reconstruction.
    Keywords: Burned lower face, neck, fatty dermal flap, FTSG}
  • فرید علی احیایی *، آرمان لطیفی، محمود بختیاری، سید اسماعیل حسن پور، غلامرضا حریری، نبی الله شریعتی، علی دل پیشه، کورش اعتماد
    Aliehyaii .F. *, H. Latifi .A., Bakhtiary M., Hassanpoor S.E., Hariri Gh., Shariati N., Delpishe A., Etemad K
    Goal: The rate of plastic surgery in Iran relative to it’s population is one of the highest in the world،knowing the psychcosocial factors that effect this kind of surgery on the people and also why people decide to under go such a procedure is of great importance، this research was conducted to study the causes of people’s tendency to undergo rhinoplasty in Tehran between years2011-2012.
    Materials And Methods
    this study was a cross sectional study which all of 16-50 years old Tehran resident who wants rhinoplasty between years 2011 and 2012 had constitute its study population. After listing all hospitals and surgical centers in which surgery was performed،research location was randomly selected. Overall 800 patients during 8 months had been entered into the study. Data collection instrument in this study was questionnaire which it’s validity and reliability have been confirmed.
    Finding
    132 (16. 5%) of the study subjects were male and 668 (84. 5%) were female. The mean and standard deviation of age was 23. 65_+2. 87،and people between 18 -25 years old had the highest frequency. Among all parameters،self esteem and peer advices had shown a significant difference between male and female groups [p<0. 05]. Low self esteem was the most important factor in motivation for rhinoplasty among the participants in this study.
    Conclusion
    Low self esteem، peer advices and social attitude toward themselves، were the most significant factors in tendency for this kind of surgery. assessment of the the motivation of the people for rhinoplasty should be done by the surgeon before rhinoplasty، in order to increases the patient’s satisfaction and at the same time reduces the direct and indirect costs of this surgery.
    Keywords: Epidemiology, Tendency, Rhinoplasty Surgery, Tehran}
  • صدرالله معتمد، سید اسماعیل حسن پور، سید مهدی موسوی زاده، هادی آمالی امیری
    سابقه و هدف
    درمان بیماران دچار سوختگی های صورت و گردن و اسکارهای کنتراکچر منتج از آنها بسیار مشکل بوده و نیاز به جراحی های زیاد طی سالهای متمادی دارد که اغلب نتایج دلخواه ایده آل نیز حاصل نمی شود.
    مواد و روش ها
    این تحقیق با روش Case series روی کلیه بیماران با سوختگی قدیمی توتال صورت و گردن با اسکارهای کنتراکچر که طی سه سال جهت درمان جراحی ترمیمی به بیمارستان 15 خرداد مراجعه نمودند انجام شد. در این تحقیق پس از برداشتن کامل اسکارهای کنتراکچر، همه بینی با گرافت FTSG از مدیال بازو ترمیم و بازسازی گردید.
    یافته ها
    طی این مدت، 21 بیمار با میانگین سنی 28 سال بررسی شدند. از این میان، 9 نفر مرد، 10 نفر زن و 2 نفر بچه بودند. نتایج عمل طی 3 ماه تا یک سال بعد از عمل مقایسه گردید که رضایت بخش بود.
    نتیجه گیری
    در درمان این بیماران با سوختگی کامل صورت و گردن استفاده از فلپ های رژیونال ممکن نبود و ترمیم و بازسازی unit بینی با گرافت های تمام ضخامت از مدیال بازو انجام شد. نتیجه از نظر رنگ، قوام و ظاهر کلی رضایت بخش و قابل قبول بود و در یک مرحله انجام پذیر است.
    کلید واژگان: سوختگی, روش های جراحی, ترنسپلانت, گرفت تمام ضخامت}
    Sadrollah Motamed, Seyed Esmail Hassanpour, Seyed Mehdi Mosavizadeh, Hadi Amali Amiri
    Background And Aim
    Face and neck reconstruction in burn contracture scar is very difficult and needs many surgical techniques and may have unfavorable results.
    Materials And Methods
    This case series was ran on patients with total burn of face and neck who had contracture scar and were visited in 15 Khordad Hospital during a period of 3 years، from 2008 to 2011. We introduced a technique of FTSG coverage on the defect area after meticulous releasing of contracture scar. The donor site graft was medial arm.
    Results
    During this time period، 21 patients with mean age of 28 years entered the study. There were 9 men، 10 women and two children. In total burn of face and neck، there is no option for local or regional flaps. Thus، the nose unit was reconstructed by FTSG from medial arm. The final color، texture and appearance was good.
    Conclusion
    We have introduced FTSG for nose skin defect in total burn of face and neck، in which flap is not available. We suggest all nose scars to be removed at the level of epidermis and dermis and turn down ala flap، followed by meticulous release of scar tissue especially side wall and careful homeostasis.
    Keywords: Burns, Surgical Procedures, Operative, Transplants, Full Thickness Graft}
  • سیداسماعیل حسن پور، مسعود یاوری، علی کربلایی خانی
    زمینه و هدف
    برای بررسی تاثیر روش های بازیابی تاندون در منطقه ممنوعه بر روی نتیجه ترمیم تاندونهای فلکسور در یک مطالعه زمان صفر بر آن شدیم تا در یک کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی اثر دو روش بازیابی تاندونی را در ناحیه دو یعنی روش همی کسلر و روش ابداعی بازیابی تاندونی با استفاده از لوپ نایلونی بدون خارج کردن تاندون از غلاف را از نظر نتیجه ترمیم با هم مقایسه کنیم.
    مواد و روش ها
    ما از بین 253 بیماری (307 انگشت) که به علت ترومای تاندون فلکسور در منطقه ممنوعه از مهر ماه 1388 لغایت خرداد ماه 1389 به بخش جراحی دست بیمارستان 15 خرداد مراجعه کرده بودند و در حین ترمیم پس رفتگی (Retraction) تاندون های فلکسور در منطقه فوق را داشتند و از طریق بریدگی اولیه و یا روش های ساده مانند ماساژ، خم کردن مفاصل، قابل بازیابی نبودند، در دو گروه همانندسازی شده از نظر سنی و جنسی مطالعه شدند و اثر دو روش بازیابی تاندونی، روش همی کسلر (گروه شاهد، 36 نفر و 38 انگشت) و روش ابداعی استفاده از لوپ نایلون بدون خارج کردن تاندون از غلاف (گروه مطالعه، 34 نفر و 37 انگشت) از نظر نتیجه ترمیم بررسی شده و زوایای حرکتی کلی انگشتان و نتیجه ترمیم در دو گروه با استفاده از سیستم ASSH (American society for surgery of the hand) با هم مقایسه گردید. درتمام بیماران انگشت مقابل سالم و قابل مقایسه بود.
    یافته ها
    بیماران در یک دوره متوسط 368 روز پیگیری شدند، متوسط زوایای حرکتی کلی انگشتان درگروه مطالعه 1/208 درجه و در گروه شاهد 5/201 درجه بود که با وجود بالا بودن مختصر آن در گروه مطالعه این اختلاف از نظر آماری قابل توجه نبود (408/0 =P). دو گروه از نظر نتیجه درمان مقایسه شدند، در گروه مطالعه در 2 مورد (2/5%) نتیجه عالی، در 27 مورد (73%) نتیجه خوب، در 7 مورد (9/18%) نتیجه متوسط و در 1 مورد (7/2%) نتیجه ضعیف بود و در گروه شاهد در 3 مورد (9/7%) نتیجه عالی، در 24 مورد (2/63%) نتیجه خوب، در 10 مورد (3/26%) نتیجه متوسط و در 1 مورد (6/2%) نتیجه ضعیف بود که از نظر آماری اختلافی بین دو گروه مشاهده نشد (827/0 = P). از نظر تعداد پارگی تاندون و نیاز به تنولیز نیز بین دو گروه اختلاف قابل توجهی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    با وجود آنکه در مطالعه انجام شده فوق نتایج در دو گروه اختلاف قابل توجهی از نظر آماری با هم نداشتند ولی با توجه به اهمیت مزوتاندون و وینکولا در تغذیه تاندون های فلکسور و تسریع بهبودی محل ترمیم، در مواردی که استامپ پروگزیمال تاندون فلکسور در ناحیه دو به ناحیه کف دست کشیده شده است، روش بازیابی استفاده از لوپ نایلونی بدون خارج کردن تاندون از غلاف توصیه می شود.
    کلید واژگان: تاندون فلکسور, ترمیم تاندون, بازیابی تاندون}
    Introduction &
    Objective
    The purpose of this study was to compare the effect of two methods of tendon retrieval in the outcome of the repair of retracted flexor tendons in zone II flexor tendon laceration. In a randomized controlled trial, the Hemi Kessler core suture tendon retrieval was compared with the innovative method of retrieval by long loop of nylon suture without Pulling out the tendons from their sheath.
    Materials and Methods
    Between September 2009 and July 2010 a total of 253 patients (307 fingers) with flexor tendon injury in zone II referred to the hand surgery ward in 15 Khordad hospital for whom if tendon was retracted to the palm and could not be brought into view by massage at the time of operation, joint flexion and other simple methods were included in our study. A small transverse incision was made over distal palmar crease and both flexor tendons were visualized and flexor tendons were randomly retrieved by two methods. In 36 patients (38 fingers) of control group tendon retrieval was done by Hemi Kessler core suture method and in 34 patients (37 fingers) of study group tendon retrieval was done by the use of long loop of nylon and nelaton chateter, without Pulling out the tendons from the sheath. The TAM (Total Active Motion) of the repaired fingers in both groups were calculated and scoring was done according to ASSH system. In all of our patients the contralateral finger was normal and accessible for comparison.
    Results
    The average follow up time was 368 days (ranging from 274 to 450 days). The average TAM was 208.1o in study group and 201.5o in control group. There was no statistically significant difference in the end results of both groups which was evaluated according to TAM (ASSH) system (P = o.408). The outcome of two groups were compared, according to the ASSH scoring of excellent, good, fair and poor. The results in the study group were: 2 excellent (5.2 %), 27 good (73%), 7 fair (18.9%) and 1 poor (2.7%). Results in the control group were 3 excellent (7.9%), 24 good (63.2%), 10 fair (26.3%) and 1 poor (2.6%). There was no statistically significant different between the two groups) P = 0.827(.
    Conclusions
    Despite the fact that there was no significant differences in the results, we suggest retrieving of proximal tendon stump of retracted severed flexor tendons in zone II, without bringing them out of the sheath, thereby avoiding excessive trauma to the tendon and preserving its blood supply and tendon sheath integrity.
  • سید اسماعیل حسن پور، عبدالناصر فرزان
    زمینه و هدف
    اصلاح ناحیه فرم پیشانی و کاسه چشم روش درمانی انتخابی برای بیماران مبتلا به کرانیوسینوستوز است که قسمت قدامی جمجمه و اربیت را درگیر کرده است. روش های ثابت کردن قطعات استخوانی در جراحی اصلاح ناهنجاری های جمجمه و صورت ناشی از بسته شدن زودرس درزهای جمجمه از مسائل مورد بحث در جراحی پلاستیک است. استفاده از پیچ و پلاک های قابل جذب دراین بیماران ضمن ثابت کردن کافی قطعات استخوانی، اشکالات انواع پلاک های ماندگار را ندارد. با این حال قابل لمس بودن و قابل دید بودن و زخم شدن پوست روی پلاک و تغییرات استخوانی بصورت جذب استخوان و ایجاد کپسول در اطراف آن گزارش شده است. در این مطالعه از یک ردیف سوراخ های مش قابل جذب به جای پلاک استفاده شد و نتایج مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی از نوع نیمه تجربی انجام شد. از اردیبهشت ماه سال 1385 تا اردیبهشت ماه 1388، 20 بیمار (14 پسر و 6 دختر) با میانگین سن 3±6 ماه (4 - 19 ماه) مورد عمل جراحی قرار گرفتند. دلایل انجام عمل در 8 بیمار بسته شدن زودرس سچور متوپیک، سچور کرونال یکطرفه در 5 بیمار و سچورکرونال دو طرفه در 3 بیمار و سچور ساژیتال دریک بیمار و سچورهای متعدد در 3 بیمار بود. بیماران تحت جراحی اصلاح تغییر شکل ناحیه پیشانی و حدقه چشم با برش کرونال دو طرفه قرار گرفتند، استئوتومی ناحیه فوقانی اوربیت و ادامه آن به ناحیه تمپورال بصورت زبانه در شیار (Tongue in Groove) انجام شد. برش های استخوانی همراه با شکستن استخوان بصورت دنده بشکه (Barrel Stave) برای اصلاح باریک شدن ناحیه تمپورال انجام شد. اصلاح تغییر شکل های موجود در قطعات استخوانی پیشانی بالای حدقه های چشم و قسمت فوقانی استخوان پیشانی بصورت جداگانه انجام شد. قرار دادن مجدد قطعات فوقانی کاسه چشم بصورت قرینه انجام شد و برای ثابت کردن قطعات استخوانی از پیچ و پلاک های قابل جذب ساخته شده از مش استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین پیگیری بیماران 6±15 ماه (6 – 36 ماه) بود. تمام بیماران قبل از عمل مورد ارزیابی بالینی و فتوگرافی، رادیوگرافی، سی تی اسکن سه بعدی قرار گرفتند و بعد از عمل معاینه مجدد در هفته های 1 و 2 و 3 و 6 و تا 30 ماه بعد از عمل انجام شد. در دوره های پیگیری بیماران شکستگی پلاک، عفونت، خارج شدن پلاک، قابل دید بودن، جابجائی مشاهده نشد. نتایج از نظر زیبائی براساس طبقه بندی بارتلت (Bartlett) در 90% موارد قابل قبول (Category 1 & 2 A) بود و در 10% موارد (Category 2 B) خوب بود. هیچیک از بیماران نیاز به عمل مجدد نداشتند.
    نتیجه گیری
    استفاده از پیچ و پلاک های قابل جذب برای ثابت کردن قطعات استخوانی در بیماران مبتلا به کرانیوسینوستوز که مورد جراحی اصلاح بد شکلی ناحیه پیشانی و حدقه چشم قرار می گیرند، ثبات کافی ایجاد می کند، ولی مسائل و مشکلات وسایل فلزی دائمی را ندارد. استفاده از یک ردیف سوراخ های مش که ضخامت کمتری دارد به جای پلاک معمولی می تواند در کاهش قابل دید بودن و قابل لمس بودن و آسیب پوست مؤثر باشد.
    کلید واژگان: کرانیوسینوستوز, فرونتواوربیتال, مش قابل جذب}
    Hassanpour S. E., Farzan A.
    Introduction &
    Objective
    Fronto-orbital remodeling is the procedure of choice for the treatment of craniosynostosis, affecting the anterior area of the skull and orbital regions. The resorbable plating systems provide rigid fixation while potentially minimizing the long term drawbacks of permanent plating systems. However, plate palpability, visibility, skin breakdown over the plate, encapsulated foreign body and osteolytic changes have been reported. The absorbable fixation systems are composed of either a plate or a mesh and screws. In this clinical trial, we have used plates prepared by cutting a row of mesh for fixation, reducing the palpability and visibility of the implant.
    Materials and Methods
    In this Q experimental study from May 2006 to May 2009, 20 patients (14 males, 6 female) aged 4 to 19 months (mean 6±3 months) underwent operation. Indications for operation were Metopic suture in 8 patients, unicoronal suture in 5 patients, Bicoronal suture in 3 patients, Sagittal suture in 1 patients, Multiple suture suture in 3 patients. All patients underwent fronto-orbital remodeling with cranial reshaping. Through bicoronal approach, once the supra orbital bar is remodeled, a new forehead is created by remodeling the rest of it.Symmetrical repositioning and fixation of supraorbital bar was done, and frontal bone segments were fixed in to position by handmade resorbable mesh plates and screws. The temporal muscle was then advanced to lateral orbital rim and temporal crest, and the priosteum was advanced for the coverage of reconstructed forehead region. The results of treatment, at aminimal follow-up of 6 months were assessed, based on preoperative and postoperative photographs and direct patient examination.
    Results
    The follow-up of the patients ranged from 6 to 36 months (mean 15±6 months). All patients were studied, using photography, radiography, and 3-D CTscans preoperatively and were visited in the clinic 1, 2, 3, 6 week and up to36 months after their operations. During the observation period of up to 36 months, no infection, visibility, exposure, instability or dislocation was observed. The results aesthetically were satisfactory in 90% and good in 10% of patients, according to Bartlett categorization.
    Conclusions
    Absorbable fixation devices in the fronto-orbital remodeling surgery of patients affected by craniosynostosis provides secure fixation while avoiding the potential and well-documented problems with rigid metal fixation. Using a row of absorbable mesh, instead of conventional plate, could effectively reduce visibility and even the palpability of the normal fixation device.
  • سید اسماعیل حسن پور، سید مهدی موسوی زاده، خلیل رستمی، نسیم یونسی
    زمینه و هدف
    دیفکت های اسکالپ ناشی از عوامل مختلف حجم زیادی از اعمال جراحی را بخود اختصاص می دهد و روش های باز سازی متفاوتی را می طلبد. این عوامل شامل سرطان های اسکالپ، تروما، سوختگی ها، ضایعات عروقی مادرزادی (همانژیوم، مالفورماسیون های عروقی)، اکتسابی، نواقص پوستی مادرزادی مثل آپلازی کوتیس و عفونت ها می باشد. این مطالعه به منظور تعیین علت ضایعات مختلف و انواع روش های بازسازی بر حسب نوع ضایعه شامل ترمیم اولیه، گرافت پوستی، استفاده از فلپ های پایه دار، اتساع دهنده های نسجی و فلپ های آزاد بافتی و نتایج درمانی آنها طراحی شده است.
    روش کار
    تحقیق به روش توصیفی بر اساس بررسی پرونده بیمارانی که بعلت دیفکت اسکالپ طی یک دوره دو ساله تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند انجام شد. متغیرهای سن، جنس، علت ضایعه، محل دیفکت، روش بازسازی بر حسب نوع ضایعه، مدت بستری، مدت پی گیری و عوارض بعد از عمل در فرم های جداگانه ثبت گردید و مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    75 بیمار مبتلا به دیفکت اسکالپ مورد بررسی قرار گرفت. سن متوسط بیماران 42 سال بود 23 مورد زن و 52 مورد مرد بود. بیشترین علت دیفکت های اسکالپ، سرطان سلول پایه ی پوست (BCC) اعم از اولیه و عود کرده (2/39%) بود. درگیری اسکالپ درناحیه تمپوروپاریتال بیشتر از سایر قسمت ها بود (33/25%). اکثر موارد بازسازی با استفاده از متسع کننده بافتی و گرافت پوست بود (به ترتیب 7/46% و 3/29%). عوارض عمل بصورت نکروز پارشیل دیستال فلپ یا نکروز قسمتی از گرافت بود که در این موارد گرافت مجدد استفاده شد. دریک مورد عفونت اتساع دهنده نسجی منجر به خارج کردن آن و گذاشتن مجدد در مرحله بعدی شد.
    نتیجه گیری
    بطور کلی شایعترین علل دیفکت های اسکالپ به ترتیب BCC، سوختگی، تروما و خالهای ملانوسیتی مادرزادی بود و شایعترین روش های بازسازی بکار گرفته شده به ترتیب اتساع دهنده نسجی و گرافت پوستی، فلپ های موضعی و فلپ منطقه ای بوده است.
    Background and Objectives
    Scalp defects have various etiologies which included scalp cancers, trauma, burns, congentital vascular lesions (Hemangioma & arteriovenous malformations), acquired & congenital skin defect such as aplasia cutis and infections. These defects need different reconstructive methods. The aime of this study was to determine the etiology of scalp defects and out come of various reconstructive methods.
    Methods
    This was a descriptive study and based on the patient's files during two years from 2004 to 2006. All patients operated for scalp defects were included in the study. Different methods of reconstructive surgery were considered and results analyzed using descriptive statistics.
    Results
    The study included 75 patients, (52 males and 23 females) with the mean age of 42 years old. In most cases the scalp defect was in the temporoparietal region and most defects were reconstructed using tissue expander (TE). The most common cause of scalp defects was Basal cell corconoma (primary and recurrence) and the most common primary reconstructive method was skin graft. The second cause of scalp defects was burn scar and in these cases the most common reconstructive method was TE. Operative complications in this study were partial necrosis of the graft or distal flap that was repaired by using the repeated skin graft. In one case there was infection of tissue expander that was extracted.
    Conclusion
    The most common cause of scalp defect were Basal Cell Carcinoma and burn respectively and in these cases the skin graft and TE were the most common reconstructive methods respectively.
  • مسعود یاوری، سیداسماعیل حسن پور، محمدرضا قاضی سعیدی، شکوفه حسینی زحمتکش
    سابقه و هدف
    از دست دادن دور کردن و خم کردن مفصل شانه در ضایعات شبکه بازویی زندگی روزمره را تحت تاثیر خود قرار می دهد و چندین روش انتقال تاندون برای اعاده عملکرد شانه از قبیل روش های Bateman، Hartman، Saha و آرترودز مفصل شانه استفاده شده است که خیلی موثر نبوده-اند. در این مطالعه، برای برقراری و اعاده عملکرد مفصل شانه از انتقال آزاد عضله گراسیلیس استفاده شد.
    روش بررسی
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی روی چهار بیمار با آسیب در ریشه های فوقانی شبکه بازویی و به منظور اعاده عملکرد مفصل شانه با استفاده از انتقال آزاد عضله گراسیلیس انجام شد. بیماران با آسیب ریشه های فوقانی شبکه بازویی که زیر 40 سال سن داشتند، ولی ضایعه عروقی و یا محدودیت حرکت در مفصل شانه نداشتند، برای این منظور انتخاب شدند. بیماران پس از انتقال عضله به مدت 3 هفته آتل داشته و سپس به مدت چهار هفته تحت فیزیوتراپی قرار گرفته و به مدت یک سال تحت پیگیری قرار گرفتند و نتایج آن بر روی شکست جراحی و میزان ابداکشن و فلکشن به جلوی شانه مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    4 بیمار با میانگین 31 سال مورد بررسی قرار گرفتند. همگی آنها مرد بودند. شکست جراحی وجود نداشت. زمان ایجاد اولین انقباض 8/0±4/3 ماه و میزان ابداکشن برابر 14±90 درجه و خم شدن به سمت جلو شانه نیز حدود 90 درجه به دست آمد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که استفاده از انتقال آزاد عضله گراسیلیس برای برقراری ابداکشن و فلکشن به قدام شانه در صورتی که از تکنیک مناسب استفاده شود، مفید خواهد بود.
    کلید واژگان: آسیب شبکه بازویی, ابداکشن, فلکشن به جلوی شانه}
    Masoud Yavari *, Seyed Esmail Hassanpour, Mohammad Reza Ghazi Saeidi, Shokoufeh Hossseini Zahmatkesh
    Abstract
    Background
    Loss of active abduction and forward flexion of shoulder in brachial plexus injury (BPI) is a severe disability in daily life and employment. Several methods of tendon transfer, such as Saha, Hartman and Bateman procedure, have been described with a limited function. In this study, 4 cases treated with functioning free Gracilis muscle transplantation for BPI were reported.
    Methods
    In this clinical trial, four patients with upper roots of brachial plexus injury treated with functioning free Gracilis muscle transplantation were studied. Patients lower than 40 years and without vascular injury or limitation of shoulder were enrolled in the study. After muscle transplantation, patients had splint for 3 weeks. They received physiotherapy for 4 weeks, and then were followed up to evaluate failure of surgery and active abduction and forward flexion of shoulder for one year.
    Results
    4 patients with mean age of 31 years were studied. All of them were male. Time to first contraction was 3.4±0.8 months. The mean shoulder abduction and forward flexion due to free Gracilis muscle transplantation was 90◦±14◦ and about 90◦, respectively.
    Conclusion
    It seems that functioning free Gracilis muscle transplantation has satisfactory results on increasing shoulder abduction and forward flexion
  • سید اسماعیل حسن پور، خلیل رستمی، فیض الله نیازی، حمید زنده نام
    سابقه و هدف
    فلپ های پوستی به طور شایع به عنوان یک روش ترمیمی در جراحی های پلاستیک به کار می روند و نکروز این فلپ ها هنوز به عنوان عارضه مهم و یک مشکل بالینی باقی مانده است. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر پیشگیرانه اولئیک اسید بر روی میزان ماندگاری فلپ پوستی تصادفی انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، 46 خرگوش بالغ سفید نیوزلندی انتخاب شد. در ناحیه پشتی حیوانات طرفین ستون فقرات، فلپ پوستی به ابعاد 3×5/10سانتیمتر طراحی گردید. در گروه تجربی اول روی سطح هر فلپ با اسید اولئیک موضعی 75% (10% حجمی) هر 12 ساعت به مدت 48 ساعت مالیده شد. در گروه تجربی دوم مشابه گروه اول ولی در طرف مقابل در فلپ طراحی شده مالیده شد و در گروه سوم (کنترل) با همان اندازه سطح فلپ از یک پماد پایه (وازلین طبی خالص) استفاده شد. در هر سه گروه میزان ماندگاری نهایی فلپ بعد از ایجاد فلپ تصادفی پوستی بر اساس معیارهای بالینی در روز ششم بررسی شد. مقایسه میزان ماندگاری فلپ ها بین گروه ها با آزمون آنالیز واریانس یکطرفه انجام گرفت. از آزمون توکی جهت تعیین تفاوت بین گروه های دوتایی استفاده شد.
    یافته ها
    میزان ماندگاری نهایی فلپ در گروه کنترل (8/6 ± 7/20سانتیمتر مربع) بیشتر از گروه تجربی دو (7/9±2/13سانتیمتر مربع) و گروه تجربی یک (5/7±0/11 سانتیمتر مربع) بود. تفاوت بین گروه کنترل و هر دو گروه تجربی از نظر آماری معنی دار بود (00/0=p) ولی بین دو گروه تجربی یک و دو تفاوت معنی داری وجود نداشت (NS).
    نتیجه گیری
    مصرف پیشگیرانه اولئیک اسید موضعی بر میزان ماندگاری فلپ تصادفی پوستی خرگوش تاثیر مثبت ندارد هرچند در صورت استفاده از آن بعد از جراحی و ایجاد فلپ پوستی میزان ماندگاری فلپ افزایش می یابد.
    کلید واژگان: اولئیک اسید, فلپ تصادفی, میزان ماندگاری فلپ}
    Seyed Esmaiel Hassanpour, Khalil Rostami, Feyzollah Niazi, Hamid Zendenam
    Background And Aim
    Cutaneous flaps are frequently used in plastic surgery and ischemic necrosis is still a complication as a clinical problem. Different methods have been attempted in order to enhance flap survival including: hyperbaric oxygen, angiogenesis therapy (FGF, VEGF), pharmacologic agents such as sympatholitic, vasodilators, calcium channel blockers, hormonal agents, prostaglandin inhibitors, anticoagulants, oxygen-derived free radical scavengers, corticosteroids, delayed flap surgery, etc. In an experimental study it has been observed that topical application of oleic acid postoperatively on random skin flap increases survival of the flap. We have investigated the effect of prophylactic use of oleic acid on the survival of the rabbits’ random skin flap.
    Materials And Methods
    A total of 46 adult white New Zealand rabbits having a 3×10.5cm dorsal thoracic skin flap were selected. Flaps were assigned in 3 groups: for the first group topical oleic acid 75% (10% by volume) was applied ipsilaterally, while for the second group it was applied contralaterally and in the third group (control) the dorsal flap was treated with a basic ointment (a medical pure Vaseline). Having elevated each flap, it was sutured into its bed. On the 6th postoperative day, area of flap survival was measured based on clinical evaluation.
    Results
    The average of total skin flap survival was 11 cm2 in the first, 13.2 cm2 in the second (p=0.65), and 20.7cm2 in third group (control) (p<0.05).
    Conclusion
    Although skin flap survival increases when topical oleic acid is used after surgery and flap elevation, prophylactic use of topical oleic acid decreases flap survival in the rabbits’ random skin flap.
  • سید اسماعیل حسن پور، شهریار لقمانی، شاهرخ عطاریان، علیرضا فدایی نایینی
    زمینه و هدف
    بریدگی ها از شایعترین موارد اورژانس های دست هستند که به علل مختلف از قبیل آسیب های حین کار، ورزش، خودزنی و... ایجاد می شوند. آسیب های تاندونی از موارد شایع آسیب های دست محسوب می شوند. معاینات دقیق پیش از جراحی می تواند خطاهای تشخیصی را کاهش دهند. این تحقیق با هدف ارزیابی دقت معاینات پیش از جراحی در آسیب های ناحیه 4 و 5 فلکسورهای دست انجام شد.
    روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- مقطعی، به صورت مقایسه معاینه پیش از جراحی و یافته های حین جراحی بر روی 61 مراجعه کننده به اورژانس جراحی دست بیمارستان 15 خرداد، توسط تیم فوق تخصصی جراحی پلاستیک انجام شد. اطلاعات لازم با استفاده از تکمیل فرم های اطلاعاتی پیش و پس از جراحی جمع آوری شد. کلیه جراحات دست که در ناحیه 4 و 5 بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند و کودکان زیر سه سال و افرادی که قادر به همکاری نبودند یا سابقه جراحی قبلی در این نواحی داشتند، از مطالعه حذف شدند. میزان حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی با استفاده از نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    صحت یافته های معاینه پیش از جراحی در کل تاندون ها 52/88% بود. این میزان در فلکسور عمقی انگشت (72/96%) بیشتر از فلکسور سطحی (27/78%) بود. میزان ویژگی معاینه پیش از جراحی در کل تاندون ها (%99/50) بیشتر از حساسیت معاینه (63/57%) بود. حساسیت معاینه در مورد فلکسور سطحی 69/40% و برای فلکسور عمقی 75/82% به دست آمد. ویژگی معاینات فلکسورهای سطحی و عمقی به ترتیب 73/98% و 100% بود.
    نتیجه گیری
    معاینات پیش از جراحی در ارزیابی آسیب های ناحیه 4 و 5 فلکسوری دست باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و جراحان می بایست آستانه پایین تری برای جراحی اکتشافی در این بیماران داشته باشند. در مواردی که یافته مثبتی مبنی بر ضایعه تاندونی وجود دارد، انجام جراحی اکتشافی ناحیه توصیه می شود.
    کلید واژگان: آسیب تاندون فلکسور دست, معاینه پیش از جراحی, نواحی 4 و 5}
    Dr Se Hassanpour *, Dr S. Loghmani, Dr S. Attariyan, Dr A. Fadaee
    Background And Aim
    Hand injuries due to lacerations are one of the most common causes of hand emergencies which are due to diverse reasons as occupational, sport injuries or self mutilation. Tendons’ damages are the most common injuries of hand. Precise preoperative examination may reduce diagnostic errors. This study evaluated the accuracy of preoperative examinations of flexor tendons injuries in zone 4 and 5 of hand.
    Materials And Methods
    In a cross-sectional descriptive study, preoperative physical examination by plastic surgery team and findings during the surgery were compared in 61 cases referring to hand emergency operating room of 15 Khordad Hospital, Tehran. Data collection was preformed by means of questionnaires pre and post operation. All cases with hand lacerations of zone 4 & 5 were enrolled; whereas children younger than 3 years of age, and the non-cooperative cases and those of any history of previous handsurgery, were excluded from the study. Sensitivity, specificity, positive and negative predictive values were analyzed, using SPSS software.
    Results
    The accuracy of preoperative examination findings for all tendons was 88.52%. This was more accurate in flexor digitorum profundus (FDP) (96.72%) than flexor digitorum superficialis (FDS) tendons (78.27%). The specificity of preoperative examination (99.50%) was more than sensitivity (57.63%) for all tendons. Sensitivity of examination for FDS and FDP was 40.69% and 82.75% respectively and specificity was 98.73% and 100% for FDS and FDP respectively.
    Conclusion
    More attention is mandatory during preoperative examination of the hand with zone 4 & 5 injuries. Surgeons need a low exploratory threshold, and in cases with any positive finding of tendon injury, explorative surgery is recommended.
  • سیداسماعیل حسن پور، مهدی راستی اردکانی
    بازسازی نقایص مرکب در صورت، همواره برای جراحان پلاستیک چالش برانگیز بوده است. این بازسازی می تواند از طریق فلپ های موضعی، ناحیه ای، دور دست و فلپ های آزاد صورت گیرد که هر یک مزایا و معایب خاص خود را دارند. در این مقاله روش بازسازی همزمان نقایص مرکب صورت با استفاده از یک فلپ ارائه شده است. تکنیک ارائه شده در یک خانم 45 ساله که از حدود 20 سال قبل به علت ضایعه زخمی پیش رونده دچار تخریب شدید بینی و لب فوقانی و طرف راست صورت شده بود، انجام شد. با کمک گسترش دهنده بافتی و طراحی مناسب برای اتساع بافت طبیعی گردن و توالی مراحل مختلف جراحی، با استفاده از فلپ لوله ای گردنی بازسازی نقص کامل بینی، لب فوقانی و گونه چپ صورت گرفت. نتیجه به دست آمده رضایت بخش و میزان جوشگاه باقیمانده در محل دهنده فلپ ناچیز بود. این فلپ را می توان برای بازسازی نقایص وسیع صورت در بیمارانی که بافت گردن سالم باقی مانده است، بکار برد.
    کلید واژگان: فلپ لوله ای گردن, فلپ آزاد, بازسازی}
    Reconstruction of complex facial defects has always been a challenge for plastic surgeons. The reconstruction can be done by use of local, regional, distant and free flaps; each of these has its own advantages and disadvantages. In this article a technique is presented about how to reconstruct complex facial defects simultaneously. This presented technique has been used for a 45-year-old woman with severe destruction of nose, upper lip and right side of cheek due to progressive ulcerating lesion that had begun since about 20 years ago. By expansion of normal neck skin and suitable design and taking surgical steps in sequence, the nose, upper lip and left side of cheek were reconstructed by a cylindrical cervical flap. The result was satisfactory and donor site morbidity was minimal. The use of this flap can be feasible in selected cases in which the extent of facial injury is great but the neck is not damaged.
  • سید اسماعیل حسن پور، ناصر محمدخواه، فیض الاه نیازی، خلیل رستمی
    سابقه و هدف
    آسیب عصب صورتی علل مختلف داشته و درمان های گوناگون برای آن مطرح است که مورد بحث جراحان پلاستیک است. این مطالعه به منظور تعیین کارآیی میوپلاستی عضله گیجگاهی (Temporal Myoplasty) برای اصلاح دفورمیتی صورت در بیماران مبتلا به فلج نیمه ی صورت مراجعه کننده به بیمارستان پانزده خرداد طی سال های 85-81 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد از عمل بر روی شش بیمار مبتلا به فلج نیمه ی صورت که به طور مستمر مراجعه نموده و کاندید خوبی برای جراحی میکروسکوپی نبودند و یا خود تمایل به انجام عمل انتقال عضله آزاد را نداشتند انجام شد. در این بیماران روش جدید انتقال تاندون عضله گیجگاهی به گوشه لب بدون استفاده از گرافت در یک مرحله انجام شد. بیماران به طور متوسط به مدت دو سال پیگیری شدند. این بیماران از نظر سن، جنس، علت فلج صورت، مدت زمان از وقوع ضایعه، عوارض و دامنه حرکت گوشه لب بررسی شدند و ضمن گرفتن فوتوگرافی قبل و بعد از عمل و معاینات بالینی، نتایج مورد ثبت و ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    از شش بیمار عمل شده، چهار نفر زن و دو نفر مرد در سنین 14±2/38 بوده. علت ضایعه در این بیماران در سه مورد تروما، در یک مورد مادرزادی، در یک مورد جراحی تومور، در یک مورد تمپانوپلاستی بود. مدت بیماری 11±7/28 بود. بعد از عمل، عارضه قابل ذکری مشاهده نشد. نتیجه عمل در حالت عادی صورت (static) در مرحله زودرس در 50% موارد خوب و در 50% عالی بود و در مرحله تاخیری، 66% عالی، 17% خوب و 17% متوسط بود. نتیجه عمل در حالت انقباض عضلات (dynamic) در مرحله زودرس در تمام بیماران خوب بود ولی در مرحله تاخیری این نتیجه در 50% موارد عالی، 33% خوب و 17% متوسط بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد بازیابی حرکات لب از طریق میوپلاستی عضله گیجگاهی را می توان به عنوان جایگزین قابل قبولی برای عمل استاندارد فلج نیمه ی صورت یعنی عمل جراحی میکروسکوپی در بیمارانی که تحمل عمل طولانی را ندارند یا تمایل به انجام جراحی میکروسکوپی انتقال عضله ندارند به کار برد. پیشنهاد می شود یک تحقیق تجربی کامل در این زمینه صورت گیرد.
    کلید واژگان: فلج صورتی, میوپلاستی, عضله گیجگاهی, حرکاتstatic}
    Hasanpour Se, Mohammadkhah N., Niazi F., Rostami Kh
    Background
    Facial nerve palsy can occur due to several causes and accordingly, several treatments have been proposed by plastic surgeons. This study is to determine the efficacy of temporal myoplasty in correcting the facial deformity of patients suffering from hemi-facial palsy whom were referred to “15 Khordad” hospital between 1381- 1385.
    Materials And Methods
    Participants were 6 patients with hemi-facial palsy who referred continuously and were neither candidated for microscopic surgery, nor can tolerate free muscle transposition surgery. We conducted a clinical case study to compare pre and post-operation stages. In these patients, the new one-stage method of temporal tendon transposition to lip's commissure (without any grafting) was performed. They were followed for an average of 2 years. Assessments were made in terms of their age, sex, facial palsy cause, palsy duration, complications, and lip's commissure range of motion. Pre and post-operation photos were taken and physical examination was documented and analyzed for each case.
    Results
    Two cases (out of six ones) were men and the others were women. Their age range was 38.2 ±14 years old. In three cases, facial palsy was a post-traumatic result. One patient had congenital form. In another one it was due to tumor resection complications. The last patient was a tympanoplasty case. Palsy duration range was 28.7 ± 11 months. No complication was seen after the operation. In early post-operation stage, 50% of patients had good static facial position and in remained 50% the result was excellent. However, in delayed stages, the percentages for excellent, good and moderate outcomes were 66, 17 and 17, respectively. Despite the well dynamic facial position in early post-operation stages among all the cases, in delayed stages the percentages for excellent, good and moderate results were reduced to 50, 33 and 17, respectively.
    Conclusion
    It seems that for those who can not tolerate long operations nor like to do so, temporal myoplasty might be an acceptable method as an alternative for the standard surgical methods applied for hemi-facial palsy (i.e. the microscopy procedure). It is recommended to conduct an absolute experimental study in this regard.
  • صدرالله معتمد، سیداسماعیل حسن پور، علیرضا فدایی نایینی
    سابقه و هدف
    اسکار کنتراکچر در مفاصل به خصوص در حالت فلکسیون شدید که سبب محدودیت حرکتی می شود شایع ترین عارضه سوختگی مفاصل خصوصا در اندام فوقانی است. این عارضه با تکنیک های متعددی در جراحی پلاستیک تحت ترمیم قرار می گیرد که شایع ترین روش ها مبتنی بر استفاده از گرافت، فلپ های نزدیک، دوردست و آزاد است. هدف این مقاله مقایسه اثر روش های متداول با روش جدید و پیشنهادی مولفین است.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به روش کارآزمایی بالینی در96 بیمار (شامل73 مرد و 23 زن) با محدوده سنی2-40 سال انجام شد. در این مطالعه، جهت اصلاح کنتراکچر مفاصل با توجه به میزان گرفتاری پوست و نسوج نرم مفاصل از گرافت نیمه ضخامت یا تمام ضخامت در 45 مورد، زد پلاستی و Y-V پلاستی در19 مورد، فلپ های کشاله ران و شکمی در 11 مورد و شیوه جدید پیشنهادی Y-V فلپ + گرافت در 21 مورد استفاده شد. سپس میزان تاثیر درمانی روش های مختلف پس از پیگیری بیماران مقایسه شد.
    یافته ها
    نتایج پیگیری بیماران در مدت سه سال نشان داد که در بیماران تحت درمان با گرافت پوستی کنتراکچر مفاصل در درصد قابل ملاحظه ای عود کرد. زد-پلاستی، تنها در مواردی که اسکار محدودتر و به صورت خطی بود اثر بخشی داشت. فلپ های شکمی و کشاله ران، ضخامت قابل توجه در مقایسه با محل به کار رفته داشته و نیاز به اعمال جراحی اضافی پیدا نموده و در نهایت شکل غیر ایده آل داشتند. اما در مواقعی که از Y-V Advancement ƒlap در مفصل همراه با گرافت در انسزیون های آزاد کننده دیستال و پروگزیمال مفصل استفاده شد، نتیجه مطلوب تری در دراز مدت چه از نظر ظاهری و چه از نظر کارآیی به دست آمد.
    نتیجه گیری
    توصیه می شود که حتی المقدور پس از آزادسازی اسکار در محل سطح مفصلی از گرافت پوست به تنهایی استفاده نگردد و تکنیک های مختلف بسته به میزان گرفتاری نسج نرم در مفصل به کار گرفته شود. یکی از روش های مطلوب در این زمینه استفاده از روش پیشنهادی Y-V Advancement ƒlap در سطح مفصلی همراه با انسزیون های آزاد کننده در پروگزیمال و دیستال مفصل و انجام گرافت پوستی تمام ضخامت در این مناطق است که در این روش، مطلوب ترین نتیجه در میزان گرفتاری 30-60درصد مفصل به دست می آید.
    کلید واژگان: اسکار کنتراکچر, مفصل سوختگی, گرافت, فلپ پوستی, بازسازی}
  • بررسی چگونگی ارجاع در بیماران مبتلا به ترومای دست در بیمارستان 15 خرداد تهران
    سید اسماعیل حسن پور، صدرالله معتمد، حمید دغاغله، شهریار لقمانی
    سابقه و هدف
    عدم وجود نظام سطح بندی خدمات بهداشتی درمانی و سیستم ارجاع صحیح، منجر به سرگردانی و نارضایتی شدید بیماران از سیستم درمان شده است. پژوهش حاضر به منظور تعیین علل، لزوم و نحوه ارجاع بیماران با ترومای دست ارجاع شده به مرکز فوق تخصصی جراحی پلاستیک 15 خرداد در طی سالهای 1381-1380 انجام شده است.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش توصیفی بر روی کلیه بیماران ترومای دست انجام شده است. خصوصیات سن و جنس بیماران، محل ارجاع، دفعات مراجعه بیمار به مراکز درمانی، دفعات معاینه پزشک و اقدامات درمانی انجام شده، نحوه ارجاع، ضرورت ارجاع و تمایل بیمار به ارجاع بررسی و ثبت گردید.
    یافته ها
    طی مدت مورد بررسی تعداد 190 نفر واجد شرایط وجود داشتند که از این تعداد 88.4% مرد و 6.11% زن بودند. میانگین سن بیماران 14.2±26.3 سال و 72.8% بیماران سن کمتر از 30 سال داشتند. 9.5% بیماران از استان تهران و 9.5% از 9 استان دیگر ارجاع شده اند. در استان تهران 72% بیماران از محدوه تهران بزرگ و 28% از سایر شهرستانهای استان ارجاع شده اند. 67.4% موارد نیاز به ارجاع نبود. تعداد بیمارستانهایی که بیمار قبل از رسیدن به مرکز فوق تخصصی به آنها مراجعه کرده بود 4.9±7.9 مرکز بود. 64.2% بیماران بدون معاینه پزشک ارجاع شده و به 39% بیماران تنها آدرس بیمارستان بعدی و توصیه انکار حضور در بیمارستان ارجاع دهنده بود. 92% ارجاع ها علیرغم تمایل بیمار بوده و 94.2% بیماران بدون تماس تلفنی یا کتبی ارجاع شده اند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: بسیاری از بیماران ترومای دست ارجاع شده نیازی به درمانهای فوق تخصصی نداشته اند و با توجه به عوارض شناخته شده این نوع ارجاع بی دلیل، بررسی علل و تاثیر آموزش بر میزان این ارجاع های غیر ضروری را توصیه می نماید.
    کلید واژگان: سیستم ارجاع, نظام سطح بندی خدمات بهداشتی درمانی, ترومای دست}
  • سید اسماعیل حسن پور، مسعود یاوری
    مقدمه

    ترمیم نقایص عمیق ناحیه پاشنه و قوزک پا همواره از موضوعات بحث برانگیز جراحی پلاستیک بوده است. پاشنه پا از جمله مناطقی است که تحمل کننده وزن بدن می باشد و وجود حس برای آن حایز اهمیت است. با توجه به اینکه فلپ جزیره ای سورال با پایه انتهایی امروزه به عنوان یکی از درمان های موثر برای ترمیم این مشکلات مطرح است؛ لذا در این مطالعه به بررسی پیدایش حس در فلپ های سورال با پایه انتهایی پوشاننده نقص های این نواحی پرداخته شد.

    روش کار

    این بررسی به روش سری-موردی بر روی 14 بیمار که تحت عمل جراحی با فلپ سورال با پایه انتهایی قرار گرفته بودند انجام پذیرفت. در این بیماران پیدایش حس درد، حرارت، لمس سطحی و تشخیص تمایز دو نقطه در ناحیه فلپ مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن با یافته های پای سالم طرف مقابل مقایسه گردید.

    نتایج

    تعداد 11 مورد (9 نفر مرد و 2 نفر زن) از 14 بیمار وارد مطالعه شدند. تعداد 7 بیمار در اثر تصادف با موتور سیکلت دچار آسیب شده بودند. در 10 نفر (91 درصد) تشخیص تمایز دو نقطه در ناحیه فلپ به طور متوسط معادل 2/13 میلی متر بود که در مقایسه با پای سالم تفاوتی نداشت.

    نتیجه گیری

    پوشاندن نقص های 1/3 انتهایی ساق پا و پاشنه و قوزک پا با فلپ جزیره ای سورال آسان و با عوارض اندک محل دهنده و نیز با حفظ عروق مهم پا می باشند و خاصه این که حس دار شدن که عامل مهمی در مناطق تحمل کننده وزن است که در این فلپ انجام می شود.

    کلید واژگان: فلپ سورال با پایه انتهایی, تشخیص تمایز دو نقطه, لمس سطحی}
    Esmaeel Hasanpour *, Masoud Yavari
    Introduction

    Reconstruction of defects in heel and malleoli with exposed bone has always been a challenge. Heel is a weight bearing region which needs sensation. Distally-based sural island flap is one of the options available for these kinds of defects. Here, in this study we have paid special attention to how these flaps become sensate.

    Materials and Methods

    This case-series study carried out on 14 patients who reffered to 15 Khordad Hospital, Tehran, from 2000 to 2003 and their defects had been covered with distally based sural island flap. Appearance of pain, temperature, light touch and two - point discrimination evaluated in flap region and compared with the contralateral site.

    Results

    From 14 patients with this flap; 11 subjects (9 males and 2 females) entered into the study. Seven subjects had been injured during motorcycle accident. In 10 patients (91%), two-point discrimination in flap region was.13.2 mm, which was the same as the other side.

    Conclusion

    Covering the defects in heel, malleoli and distal third of leg with sural island flap is technically easy and with minimal donor site morbidity. Major vessels in the lower extremities are spared and this flap can be used in weight bearing areas with relatively good sensation.

    Keywords: Distally-Based Sural, Island Flap, Light Touch, Two-Point Discrimination}
  • سیداسماعیل حسن پور، احسان آراسته، سارا قربانی، سعید مهدوی
    مقدمه
    شیوع انواع هپاتیت B و C و HIV در کشور ما نیز کم یا بیش مانند سایر نقاط جهان درحد قابل ملاحظه ای می باشد کادر درمانی بخصوص اعضا تیم جراحی در معرض خطر ابتلای شغلی قرار دارند و این موضوع باعث هراسی شده است که ممکن است در امر درمان اختلالاتی ایجاد کند. هدف این مطالعه بررسی شیوع موارد سروپوزیتیو در بیماران بستری در اورژانس جراحی دست بیمارستان 15 خرداد و مقایسه آن با سایر مطالعات داخلی و خارجی بوده است.
    مواد و روش ها
    3714 بیمار 15 سال به بالا به مدت دو سال (سالهای 1380 و 1381) مورد بررسی قرار گرفتند و در همگی آنها آزمایشات سرولوژیک تشخیصی برای این سه ویروس انجام شد.
    یافته ها
    در 126 مورد یعنی 3.4% حداقل یکی از آزمایشات مثبت بوده است و به تفکیک HBS-Ag در 2%، AntiHCV-Ab در 1.5% و AntiHIV-Ab در 0.13% موارد مثبت بوده اند. در تعدادی از بیماران هم 2 و یا هر 3 آزمایش مثبت گزارش شده بودند.
    نتیجه گیری
    این یافته ها در مقایسه با برخی مطالعات در نقاط دیگر جهان که در مراجعه کنندگان به اورژانس و یا اهداکنندگان خون و یا جمعیت عمومی انجام شده اند شیوع متفاوتی از آلودگی به تمام این ویروسها را نشان می دهد.
    کلید واژگان: شیوع, هپاتیت B, هپاتیت C, HIV, سروپوزیتیویته, مراجعه کنندگان به اورژانس}
    Hasanpoure., Arastehe., Ghorbanis., Mahdvis., L.D
    Introduction
    Similar to some other country prevalence of Hepatitis B, Hepatitis C, in Iran is considerable. Health care personnel, especially members of surgical teams are at risk for occupational transmission. In this survey we studied prevalence of seropositivity for all those three viruses in admitted patients in hand trauma unit at 15 Khordad hospital. In Tehran and compared the results with other domestic and international reports.
    Material And Methods
    From March 2001 to March 2003, 3714 patients who were 15 year and older were operated in this unit and ELISA serologic test were done for all of them.
    Results
    In 126 cases, (3.4%) at least one of the three serologic tests were positive. HBS-Ag in 2%, Anti HCV-Ab in 1.5%, and Anti HIV-Ab in 0.13% of cases were reported as positive.
    Conclusion
    Compared with other studies in many countries which have been performed in emergency or trauma patients, blood donators, or general population prevalence of seropositivity to these viruses were different in our study in 15 Khordad Hospital.
  • بررسی کارآیی تکنیک Deep Pripheral First Suture در ترمیم اولیه تاندون فلکسور در زون دو
    سید اسماعیل حسن پور
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع آسیب تاندون فلکسور در زون دو و عوارض شناخته شده بعد از درمانهای متعارف، از آنجایی که در روش معمول ترمیم تاندون با بخیه کسلر و بخیه مدیفیه اپی تنون صورت می گردد احتمال افزایش قطر ناحیه ترمیم وجود دارد که حرکت تاندون در غلاف بازسازی شده در زون 2 را با اشکال مواجه می سازد، لذا به منظور تعیین کارآیی تکنیک D.P.F.S در این بیماران، تحقیقی روی بیماران مراجعه کننده به بیمارستان پانزده خرداد در سال 77-1375 انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی از نوع نیمه تجربی روی تعداد 50 بیمار که در70 انگشت مبتلا به پارگی تاندون در زون 2 بودند، انجام شد و بیماران حداقل به مدت 6 ماه پیگیری شدند. ارزیابی نتایج درمان بر اساس طبقه بندی Strickland انجام گرفت.
    یافته ها
    از 50 بیمار مورد بررسی 70% مرد و 30% زن بودند. سن متوسط بیماران 30 سال، دست چپ در 70% و دست راست در 30% موارد آسیب دیده بود. انگشت سوم شایع ترین انگشت مبتلا بود. در 72% موارد تاندونهای سطحی و عمقی با هم قطع شده بودند و آسیب عصب دیژیتال همراه تاندون در 34%موارد دیده شد.
    نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به نتایج عالی و خوب درمان صورت گرفته در 90% موارد، به نظر می رسد تکنیک Deep Peripheral First Suture یک روش موفق برای ترمیم اولیه پارگی تاندونهای فلکسور در زون 2 می باشد. ضمن توصیه به استفاده از این روش در ترمیم تاندون در زون 2 پیشنهاد می شود یک کارآزمایی بالینی کامل برای مقایسه این روش با یکی از موفق ترین روش های متداول انجام گیرد.
    کلید واژگان: تاندون فلکسور, زون دو, سوچور DPFS, core}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال