سید علاالدین شاهرخی
-
سعادت بشر علاوه بر عقل نیازمند هدایت توسط پیشوایانی است که برخوردار از فضایل اخلاقی و کمالات انسانی بوده اند؛ بر اساس باور شیعیان اثنی عشری، امامان معصوم افرادی شایسته و منصوب پروردگار بوده و مسئولیت هدایت مردم را بر عهده داشته اند. امام جواد (ع) در یکی از حساس ترین ادوار تاریخ اسلام که مجموعه ای پیچیده از موانع و مشکلات داخلی مربوط به شیعیان و خارجی (خلافت عباسی) اطراف ایشان را فراگرفته بود و در حالی که تنها هفت ساله داشت، مسئولیت امامت و هدایت مردم را بر دوش گرفت. از این رو ضرورت دارد به منظور کسب آگاهی و معرفت، چگونگی مواجهه امام در هر بخش به دقت مورد ارزیابی و مطالعه قرار گیرد. مساله اساسی این پژوهش آن است که امام در گفتمان خود با جریان ها و گروه های مختلف چگونه و با چه راهبردهایی به آگاهی بخشی، معرفت شناسی و افزایش شناخت آنان اقدام نمود؟ اقدامات ایشان برای هدایت نخبگان و مردم در مواجهه با دسایس خلافت عباسی، اندیشه ها و افکار مختلف و گاه انحرافی و التقاطی چه بود؟ روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی توصیفی و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که راهبرد ارشادی و هدایت گری امام جواد (ع) استفاده از استدلال، گفتمان منطبق بر قرآن و سنت، جلب اعتماد مردم، بهره برداری از ظرفیت های موجود حتی در دربار عباسیان برای آگاهی مردم از اسلام راستین، تبیین جایگاه اهل بیت (ع)، تبیین مظالم دستگاه خلافت، شانه خالی نکردن از مسئولیت، انتشار معارف الهی و ایجاد آمادگی برای دوران غیبت بود.کلید واژگان: قرآن, اهل بیت (ع), امام جواد (ع), راهبردهای فرهنگی, هدایتگریIn addition to reason, human happiness requires guidance by leaders who have moral virtues and human perfections; according to the Twelver Shiites, the infallible imams (as) were worthy and appointed by Allah the Almighty and were responsible for guiding the people. Imam Javād (as) was surrounded by a complex set of obstacles and internal problems related to Shiites and foreigners (Abbasid Caliphate) in one of the most sensitive periods of Islamic history, and while he was only seven years old, he took the responsibility of Imamate and leading the people. Therefore, it is necessary to carefully evaluate and study how the imam is confronted in each section in order to gain knowledge. The basic issue of this research is that how and with what strategies did the Imam in his speech with different currents and groups act to inform and increase their knowledge? What were his measures to guide the elites and the people in the face of the intrigues of the Abbasid Caliphate, different and sometimes deviant thoughts and ideas? The research method in this article is analytical-descriptive and the method of collecting information is library. The findings of this research indicate that the guidance strategy of Imam Javād (as) are: use of reasoning, discourse according to the Qur'an and Sunnah, gaining people's trust, using the existing capacities even in the Abbasid government to make people aware of true Islam, explaining the position of Ahl al-Bayt (as), expressing the atrocities of the government, not shying away from accepting responsibility, dissemination of divine knowledge and preparation for the period of Imam Mahdi (as) Occult.Keywords: Qur’An, Ahl Al-Bayt (AS), Imam Javād (As), Cultural Strategies, Guidance
-
بررسی ابعاد مختلف جریان های اندیشه ای فرهنگ ساز امامان معصوم(ع) در هر دوره زمانی می تواند بخشی از تاریخ سیاسی و فکری آن دوره را کامل تر تبیین نماید؛ از این رو شناخت اندیشه، گفتمان و راهبردهای فکری امام هادی(ع) به عنوان رهبر شیعیان امامی در ایران و سایر سرزمین های اسلامی امری ضروری است. راهبردهای فرهنگی یکی از مولفه های اساسی در پیشبرد اهداف میباشند زیرا از این طریق میتوان باورها و شیوه حیات انسانی مناسب را به جامعه مننتقل نمود. خشونت بیرحمانه و استبداد خلافت عباسی موجب چالش های متعدد فکری و فرهنگی جوامع اسلامی از جمله ایران شده بود؛ امام هادی(ع) با وجود شرایط دشوار عصر خود از طریق راهبردهای اندیشه محور و اثرگذار فرهنگی و با هدایت متفکران شیعه در ایران به خصوص در قم، اهواز، ری و خراسان به گفتمان سازی، جنبش نرم افزاری و ایجاد جریان جریان-سازی فرهنگی پرداخت.این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام پذیرفت و نتایج آن بیانگر این نکات مهم است که امام تمرکز خود را بر جنبش نرم افزاری با پرورش و هدایت نیروهای فکری مستعد و کارآمد و رشد فکری جامعه قرار داد و جریان فکری پیروان اهل بیت(ع) در ایران و سایر سرزمین های اسلامی را حفظ و تقویت نمود؛ به سوالات مردم مستقیما یا از طریق شاگردانش پاسخ داد، با مخالفان مناظره نمود و اصحاب و شاگردانش را تشویق به انواع فعالیت فرهنگی در میان جامعه از جمله شاگردپروری، رفع ابهامات مردم، تالیف کتاب، مناظره و افشای افکار انحرافی نمود.
کلید واژگان: امام هادی(ع), ایران, جریان سازی فرهنگی, پیروان اهل بیت(ع), اندیشه های انحرافیExamining the different aspects of the culture-creating thought currents of Imam Masoom (a.s.) in each time period can more fully explain a part of the political and intellectual history of that period; Therefore, it is essential to know the thought, discourse and intellectual strategies of Imam Hadi (AS) as the leader of Imami Shiites in Iran and other Islamic lands. Cultural strategies are one of the basic components in advancing the goals, because in this way, the beliefs and appropriate human way of life can be transferred to the society. The brutal violence and tyranny of the Abbasid caliphate had caused numerous intellectual and cultural challenges in Islamic societies, including Iran; Despite the difficult conditions of his era, Imam Hadi (a.s.) through thought-oriented and culturally effective strategies and by guiding the Shiite thinkers in Iran, especially in Qom, Ahvaz, Ray and Khorasan, to create a discourse, a software movement and create a current. cultural payment This research was carried out with a descriptive and analytical approach and its results show these important points that the Imam focused on the software movement by nurturing and guiding talented and efficient intellectual forces and the intellectual development of the society and the intellectual flow of the followers of Ahl al-Bayt (A.S.). preserved and strengthened in Iran and other Islamic lands; He answered people's questions directly or through his students, debated with opponents, and encouraged his companions and students to engage in various cultural activities in the community, including discipleship, clearing people's doubts, authoring books, debating and exposing deviant thoughts..
Keywords: Imam Hadi (a.s.), Iran, cultural flow, followers of Ahl al-Bayt (a.s.), deviant ideas -
اصناف از گروه های اقتصادی مهم پس از تجار بودند که با حضور گسترده در انقلاب مشروطه از نقش سنتی خود فاصله گرفتند. در دوره پهلوی اول با سیاست های دولت محدود شدند. پس از اشغال ایران و تشکیل حزب توده که خود را هوادار طبقات زحمتکش از جمله پیشه وران معرفی کرد، برای توجه نشان دادن به اقشار ضعیف جامعه و جلب آنها به کمونیست شوروی به انتشار روزنامه های مختلفی از جمله شهباز، بسوی آینده، مصلحت، بانگ مردم، پایگاه آزادی، شجاعت و خلق پرداخت. روزنامه خلق با صاحب امتیازی مصطفی لنکرانی ارگان جمعیت آزادی ایران بود که در راستای تبیین شرایط اقتصادی و مشکلات اصناف راه اندازی شده بود. پژوهش پیش رو با شیوه توصیفی - تحلیلی سعی دارد نشان دهد که وضعیت اصناف در روزنامه خلق، چگونه بازتاب یافته است؟. نتیجه پژوهش نشان می دهد که حجم قابل ملاحظه ای از مقالات مرتبط با این موضوع بیانگر سیاست اقتصادی غلط دولت در ورود اجناس فاسد و بنجل به کشور و تعطیلی کارگاه های داخلی ورشکستگی و فقر اصناف است که در اثر نبودن یک نقشه صحیح اقتصادی و هماهنگ نبودن دستگاه های اقتصادی و تولیدی دولت مشکلاتی از جمله گرانی مواد اولیه تولیدی، واردات بی رویه، اجحاف مالیاتی، ستم مامورین شهرداری و شهربانی را برای اصناف به وجود آورد. همچنین راهکارهایی مبتنی بر تشویق صادرات کالا براساس تجارت پایاپای با اتحاد جماهیر شوروی در مقابل اصل چهار ترومن و توجه به زندگی روستاییان برای بالا بردن قدرت خرید آنها در راستای سیاست های کمونیستی شوروی ارایه داده است.
کلید واژگان: روزنامه خلق, اصناف, حزب توده, پیشه وران, کمونیزم شورویJostarha-ye Tarixi, Volume:14 Issue: 1, 2024, PP 293 -316The guilds were one of the important economic groups, who distanced themselves from their traditional role with their widespread presence in the constitutional revolution. They were limited by government policies during the Pahlavi I period, . Tthe Tudeh party, which introduced itself as a supporter of the working classes, and attract them to the Soviet Communists, it published various newspapers such as Shahbaz, and etc. Khalq newspaper owned by Mustafa Lankarani was the organ of Jamiat Azadi Iran, which was launched in order to explain the economic conditions and problems of trade unions. By a descriptive-analytical method , this Study tries to show how the status of guilds is reflected in Khalq newspaper?. The result of the research shows that a considerable amount of articles related to this issue shows the wrong economic policy of the government in the entry of corrupt and bad goods into the country and the closure of domestic workshops, bankruptcy and poverty of guilds, which is due to the lack of a correct economic plan and the lack of coordination of economic and The production of the government created problems for the guilds, including the high cost of production raw materials, and the oppression of municipal and police officials. It has also provided solutions based on encouraging the export of goods based on barter trade with the Soviet Union in contrast to Truman's Four Principles and paying attention to the lives of villagers to increase their purchasing power in line with Soviet communist policies.
Keywords: Khalq newspaper, guilds, Tudeh Party, Tradesmen, Soviet communism -
خلعت به عنوان یک فرهنگ در تاریخ ایران دارای سابقه ای کهن است که گاهی هم کارکرد سیاسی یافته است. این آیین که با روی کار آمدن صفویان قوت بیشتری گرفت، به عنوان بالاترین مرحمت شاه به سطوح پایین تر قدرت اعطا می شد. پژوهش حاضر بر اساس واکاوی سهم خلعت بخشی و خلعت پوشی در سازوکارهای سیاسی دولت صفویه بنا شده است. همزمان، بررسی نسبت این سنت با مقوله مالی هم مدنظر است. حاصل بررسی متون دست اول به ویژه منابع تاریخ نگارانه و سفرنامه های این دوره بیانگر آن است که خلعت با اینکه هزینه هایی برای دربار صفویه به همراه داشت، سهم معینی هم در درآمدزایی شاه و صاحب منصبان درباری داشت. امتیاز و اعتبار سیاسی خلعت بخشی برای گیرندگان خلعت و کسانی که مورد مرحمت شاه قرار می گرفتند دارای اهمیت بود؛ به طوریکه آنان می کوشیدند با صرف هزینه های گاه هنگفت این عنایت را به دست بیاورند. وانگهی، این صاحب منصبان و دولتمردان که متعلق به سطوح متفاوت قدرت بودند گاهی به پشتوانه همین آیین خلعت بخشی ثروت کلانی به دست می آوردند. بنابراین می کوشیدند با کاربست شگردهای مختلف برای حفظ و تداوم این امتیاز گام بردارند. بعد دیگر یافته های پژوهش حاضر ناظر بر همین اقدامات دولتمردان برای کسب خلعت است. آنان برا جبران هزینه های صرف شده برای بهره مندی از خلعت گاه از مسیری پیش می رفتند که به اجحاف مالی بر مردم می انجامید. ریشه آن را باید در صرف هزینه های گزاف از سوی صاحب منصبان و دولتمردان صفویه برای خلعت گیری و گاهی ضرورت مراودات صاحب منصبان با مقامات درباری برای گرفتن خلعت شاهی با پرداخت رشوه جست وجو کرد. همین امر سبب شده است تا یک فرهنگ قدیمی در کشاکش ساختار اداری و سازوکارهای آن به مسیله ای پیچیده تبدیل شود و گاهی اسباب فساد مالی و اجحاف بر مردم را فراهم کند.
کلید واژگان: خلعت, ساختار اداری, دولت صفویه, مداخل دولت, نظام مالیKhalat as a common tradition in Iran history has also had significant political functions. What’s more, not only political functions but also fiscal ones are other dimensions of this old tradition. Analyzing the contrıbution of Khalat in the Safavid official mechanism, this essay tries to provide a comprehensive understanding of the complex administrative structure of the Safavid government. So, historiographical sources and travelogues are used to form a desired narrative. The result of the essay represents a two-faceted problem. On one hand, Shâh and the magnates have tried maintain their political position through Khalat. On the other hand, the policy of some governors and recipients of Khalat was focused on maintaining and continuing their relationship with the central government. Looking at this issue from the perspective of mutual benefits, this essay argues that both of them have sought to consolidate and maintain their power through the implementation of an ancient tradition such as Khalat. As a result, statesmen such as governors put pressure on the people to provide financial resources for Khalat. Therefore, this approach has had consequences, one of which was increasing in social difficulties, although the classical historiographical texts have usually silent.
Keywords: Khal&rsquo, at, administrative structure, Safavid government, state revenues, fiscal system -
نوعثمانیان به عنوان اولین منتقدان و متفکران تجددخواه عثمانی در عصر تنظیمات، در پی شناخت علت افول عثمانی برآمدند و از روزنامه به عنوان ابزاری برای ارایه افکار و اندیشه های خود در این زمینه بهره گرفتند. در این پژوهش علت افول اقتصاد عثمانی در عصر تنظیمات، از منظر روزنامه های نوعثمانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که روزنامه نگاران نوعثمانی سیاست های نادرست دولتمردان عصر تنظیمات را عامل اصلی افول اقتصاد عثمانی در این عصر می دانستند و نمود این سیاست ها را در مبحث وام های خارجی، سیستم مالیاتی، قراردادهای تجاری با دول غربی، طرح توسعه راه آهن و اجرای قوانین غربی نشان دادند.
کلید واژگان: روزنامه های نوعثمانی, تنظیمات, افول عثمانی, اقتصادThe “Young Ottomans” were the first modernist thinkers and critics in Tanzimat era who sought to recognize the Ottomans Empire decline and used newspaper to express their thoughts and ideas. This paper examines and analyzes the causes of the decline of the Ottoman economy in Tanzimat era from the perspective of the Young Ottomans’ newspapers. The findings of the research show that the Young Ottomans considered the wrong policies of the statesmen of the Tanzimat era as the main reason for the decline of the Ottoman economy in this period and they demonstrated the manifestations of such policies in the context of foreign loans, tax system, trade agreements with western countries, railway development plan and implementation of western laws.
Keywords: Young Ottomans’ newspapers, Tanzimat, Ottoman decline, economy -
پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که طی قرون سوم تا پنجم قمری حکومت های سامانی، غزنوی و آل بویه چه تاثیری بر تجارت خارجی سرزمین های تحت سلطه خود نهادند؟ روش گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و کتابخانه ای و روش نگارش تحلیلی است. نتایج پژوهش به شرح زیر است: با تشکیل دولتهای سامانیان، غزنویان و آل بویه، از اواخر قرن سوم، اوضاع سیاسی تثبیت و در نتیجه امنیت نسبی برقرار گردید. از این رو، زمینه رشد موقعیت اقتصادی شهرها از جمله بازارها، صنایع و به ویژه دادوستد فراهم شد. حجم عظیم سکه های نقره سامانی یافت شده در اروپا (در نتیجه واردات برده و کالا از اروپای شرقی) نمایانگر خروج میزان زیادی نقدینگی از قلمرو سامانی است که تراز بازرگانی منفی و کاهش توان اقتصادی را در پی داشت. این در حالی است که در دوره غزنوی با ورود مقادیر عظیمی از ذخایر طلا و نقره نقدینگی افزایش یافت که در ضرب مسکوکات و تسهیل تجارت موثر بود. در غرب، آل بویه، برخلاف دو حکومت پیش گفته، صنعت منسوجات را تقویت کرد و از طریق تجارت را رونق داد. در نهایت الگوی مشابهی از این سه حکومت مشاهده می شود. اقداماتی همچون ضرب سکه با عیار بالا، حفظ عیار مسکوکات، برقراری امنیت راه ها از طریق سرکوب راهزنان، نصب علایم راهنمایی در بیابان ها، ساخت کاروانسرا و پل و رباط و چاه در مسیر راه ها بر رشد و گسترش تجارت داخلی و خارجی تاثیر بسزایی داشت.
کلید واژگان: ایران, تجارت خارجی, قرن سوم, نقدینگی, تراز بازرگانیThe present study aims to investigate the impact of the Samanid, Ghaznavid and Buyid governments on foreign trade in their respective territories based on an analytical method and archival-documentary data collection. The results show that the formation of the Samanid, Ghaznavid and Buyid states from the end of the third century AH led to a relative stabilization of the political situation, which in turn resulted in a growth of the urban economy, including markets, industry and especially trade. The large amount of Samanid silver coins found in Europe (due to the importation of slaves and other trade goods from Eastern Europe) indicates the outflow of a large amount of liquidity from Samanid territory, resulting in an unfavorable balance of trade. In the Ghaznavid period, on the other hand, liquidity increased due to the inflow of huge gold and silver reserves, which effectively facilitated trade and minting. In western Iran, the Buyids, unlike their two eastern neighbors, used the gold and silver reserves to support the textile industry, which allowed trade to flourish. Finally, a similar pattern can be observed in all three states: Measures such as minting coins of high fineness, maintaining the value of the coins, securing the roads by eradicating bandits, placing signposts in the deserts, building caravanserais and bridges over the rivers, Rabat and wells along the roads, which significantly increased and improved domestic and foreign trade.
Keywords: Iran, Foreign Trade, Third Century, liquidity, Balance of trade -
تعمق در برآمدن و افول حکومت ها، ماهیت و ساختار آن ها از مباحث مهم تفکر تاریخی و تاریخنگاری است که همواره مورد توجه برخی اندیشمندان بوده است. آن ها با صورت بندی قواعد حاکم بر تطور دولت ها نظریاتی را مطرح کرده اند. ابن خلدون یکی از این متفکران است که برای پی بردن به نحوه ظهور و سقوط دولت ها، نظریه ای چرخه ای مطرح کرده است. ابن خلدون استدلال می کند عامل اساسی در ظهور و سقوط حکومت ها وجود عصبیتی قوی است که ریشه در بادیه نشینی دارد؛ همچنین هدف اصلی عصبیت کسب قدرت است. تغییر ساختاری وضعیت معیشت یعنی حرکت از بادیه نشینی به شهرنشینی همراه با مجموعه آسیب هایی که متوجه دولت است، موجب زوال عصبیت و اضمحلال قدرت می شود. سلسله سلجوقیان نخستین دولت ایلیاتی است که توانست حدود دو سده بر سرزمین ایران تسلط یافته و حکمرانی کند و از این نظر، تعمق درباره نحوه تکوین این حکومت توجه گیر پژوهش در این باره است. پژوهش حاضر بر آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که از نظر ابن خلدون کدام عوامل زمینه ساز ظهور سلسله سلجوقیان هستند؟ یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای ذکر شده در نظریه ابن-خلدون نظیر خاستگاه ایلیاتی سلجوقیان، عصبیت سلجوقیان و عصبیت تضعیف شده حکومت مستقر (غزنویان)، مهمترین عواملی بوده اند که در برآمدن سلاجقه نقش داشته اند.
کلید واژگان: سلجوقیان, ابن خلدون, خاستگاه ایلیاتی, عصبیتContemplating the rise and fall of governments, their nature and structure is one of the important topics of historical thinking and historiography, which has always been the concern of some thinkers. They have proposed theories by formulating the rules governing the development of states. Ibn Khaldoun is one of these thinkers who proposed a theory to understand the rise and fall of states. The Seljuq dynasty, which ruled the land of Iran for about two centuries, is the first Illyrian state that dominated this land, and from this point of view, it is important to think about how this state was formed. The current research aims to explain the formation of this dynasty based on Ibn Khaldoun's theory in a descriptive-analytical way. The findings indicate that the variables mentioned in Ibn Khaldoun's theory, such as the Illyrian origin of the Seljuks, tribal nervousness, the reproduction of the power structure using force and the weakened nervousness of the established government (Ghaznavids), were the most important factors have played a role in the rise of the Seljuks.
Keywords: Seljuqs, Ibn Khaldoun, Illyrian origin, Nervousness -
شخصیت برجسته و الهی امام علی علیه السلام نمونه انسان کامل است که خداوند ایشان را برای هدایت مردم به عنوان الگو و معلم اخلاق برگزیده است؛ از این رو ضرورت دارد افکار و ایده هایش در موضوع تعلیم و تربیت مورد مطالعه قرار گیرد تا با دستیابی به یک الگوی کاربردی، از پیروی طرح های وارداتی که مناسب جامعه اسلامی نیست، پرهیز شود. معلم و شاگرد به عنوان دو رکن مهم از ارکان فرهنگی جامعه به شمار می آیند، که شناخت و رعایت حقوق آنها موجب رشد و تعالی هرچه بهتر نظام تعلیم و تربیت خواهد شد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی الگوی کاربردی حقوق متقابل معلم و شاگرد از منظر امام علی علیه السالم پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که امام علیه السلام حقوق متقابلی برای معلم و شاگرد شامل: تواضع، فراگیری دانش، گستاخی و درشتی نکردن، مشورت کردن و... در نظر گرفته است. از این رو معلم باید با تاسی از آن حضرت از ایشان سرمشق گرفته و غبار جهل و نادانی را از صفحه سفید جان شاگرد بزداید و دانش آموز نیز در این فضای محبت آمیز باید فراگیری را امری مقدس دانسته و با تمام وجود در یادگیری در کنار خودسازی تلاش نماید.
کلید واژگان: حقوق, معلم, شاگرد, امام علی(ع)Imam Ali (AS) is an example of a perfect human being whom God has chosen as an ethical model and teacher to guide people. Therefore, to achieve a practical model and avoid following imported plans that are not suitable for Islamic society, the thoughts and ideas of Imam Ali (AS) regarding education and training should be studied. Teachers and students are considered two crucial cultural pillars of society, and knowing and respecting their rights will lead to the growth and excellence of the education system. This article has analyzed the practical model of teacher and student mutual rights from Imam Ali's (AS) perspective through a descriptive-analytical method. The present study's findings indicate that Imam considered mutual rights for the teacher and the student, including humility, acquiring knowledge, not being rude, consulting, etc. Therefore, the teacher should remove the dust of ignorance from the soul of the students by following Imam Ali's (AS) thoughts and ideas, and the students should consider learning as a sacred entity and strive with all their heart in learning and self-improvement.
Keywords: Rights, teacher, Student, Imam Ali (AS) -
موقعیت جغرافیایی امارت ذوالقدر (740-928ق/ 1339-1521م) که در محدوده ای میان قلمرو عثمانی و صفوی قرار گرفته بود، سبب شد تحت تاثیر شرایط سیاسی این دو حکومت باشد. حکومت ذوالقدر که برای بقای خویش در پی یافتن متحد و پیوستن به حکومت مقتدرتر بود، سیاست متناقضی را در ارتباط با حکومت های صفوی و عثمانی در پیش گرفت. ذوالقدرها در آغاز تشکیل حکومت صفویه حامی و مطیع شاه اسماعیل اول (907-930ق/ 1501-1524م) بودند؛ سپس از دشمن او مرادبیگ آق قویونلو (905-914ق/ 1500- 1508م) حمایت کردند. همین تغییر سیاست زمینه ساز حمله شاه اسماعیل و تضعیف حکومت ذوالقدر گردید. از سوی دیگر، حاکم ذوالقدر نسبت به حکومت عثمانی نیز راه نفاق را در پیش گرفت. سلطان سلیم اول (918-926ق/ 1512-1520م) که شاهد کارشکنی های مداوم علاءالدوله ذوالقدر (884-921ق/ 1479-1515م) نسبت به عثمانی بود، از ضعف این حکومت استفاده کرد و با حمله به ذوالقدر، این دولت را شکست داد و قلمرو آن را تصرف کرد. در این مقاله، هدف بررسی تاثیر کشاکش ذوالقدرها با دو حکومت صفویه و عثمانی بر فرایند فروپاشی امارت ذوالقدر، با رویکرد توصیفی-تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که درگیری های شاه اسماعیل صفوی با علاءالدوله ذوالقدر و ضرباتی که بر او وارد ساخت، بنیان قدرت حکومت ذوالقدر را چنان ناپایدار کرد که برافتادن آن را در حمله عثمانی به این امارت هموار کرد.
کلید واژگان: حکومت ذوالقدر, علاءالدوله ذوالقدر, شاه اسماعیل اول, سلطان سلیم اولThe geographical location of Dulghadϊr Emirate (1339-1521), which was located in an area bordered with both Ottoman and Safavid territories, caused it to be affected by the political circumstances of these two governments. Dulghadϊr government, which sought to find an ally and join a more powerful government for its survival, adopted a contradictory policy in relation to the Safavid and Ottoman governments. At the beginning of the formation of the Safavid government, the Dulghadϊr were supporters and obedient to Shāh Ismāil I (1501-1524), then they supported his enemy, i.e. Murād Beg Aq Quyūnlu (1500-1508). On the other hand, Dulghadϊr ruler also took the path of hypocrisy towards the Ottoman government. Sultān Selim I (1512-1520), who witnessed Alā-al-dawlah Dulghadϊr's (1479-1515) continuous failures towards the Ottomans, took advantage of the weakness of this government and attacked Dulghadϊr, defeating its government and capturing its territory. This paper is aimed to investigate the effect of the Dulghadϊr conflict with the both Safavid and Ottoman governments on the process of the fall of the Dulghadϊr Emirate, in a descriptive-analytical way.
Keywords: Dulghadϊr, Alā-al-dawlah Dulghadϊr, Shāh Ismāil I, Sultān Selim I -
هویت اجتماعی به عنوان نوعی احساس و نگرش که از شناسایی عضویت در یک گروه اجتماعی ناشی می شود، عبارت است از درکی که فرد از این عضویت دارد و خود را آن گونه می شناسد و به دیگران ارایه می دهد و نیز درکی که دیگران از عضویت فرد در گروه دارند. در نیمه قرن ششم هجری کتابی با عنوان فضایح الروافض علیه شیعیان ری به نگارش درآمد که جامعه امامی ری، شیخ عبدالجلیل قزوینی را کاندید پاسخ گویی به آن کرد. قزوینی رازی با تضمین نقل قول های کتاب ازبین رفته فضایح الروافض، برای تعیین هویت اجتماعی امامیه ری در این زمان، دیالکتیک خود/دیگری را برای ما فراهم آورده است. پژوهش پیش رو بر آن است با روش توصیف و تحلیل تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، بازتاب هویت اجتماعی امامیه در کتاب النقض را با تاکید بر درک خود/دیگری تحقیق کند و بر طبق تعریف هویت اجتماعی، نشان دهد که بازتعریف هویت امامی توسط شیخ عبدالجلیل چه پاسخی از سوی دیگری در پی داشته است. نتیجه نشان داد که قزوینی رازی با تنگ تر کردن دایره درون گروه امامیه و متمایزکردن آن از برخی گروه های امامی، سعی در بازتعریف هویت اجتماعی امامیه اثنی عشری داشته است. بررسی نگاه دیگری در کتاب هایی که پس از وی در ری و نزدیک به آن به نگارش درآمده اند، نشان داد که در تعیین هویت امامیه، در دیدگاه دیگری تغییری رخ نداده است.کلید واژگان: هویت اجتماعی, النقض, شیخ عبدالجلیل قزوینی, امامیه, خودانگاره, دیگریSocial identity is a feeling and attitude that arises from being part of a social group. It invoves understanding and acknowledging once’s membership in the group and how one presents themseves to others. It also includes individual's group membership. In the middle of the 6th century of Hijri, a book entitled Fażā’īḥ ul-Rawāfīż was written against the Shiites of Ray, and the Imami community of Ray nominated Šeikh Abd al- Jalil Qazvini to respond to this book. Qazvini Razi has provided us with the self/other dialectic to determine the social identity of the Imamiyyah of Ray by guaranteeing the quotations from the lost book of Fażā’īḥ ul-Rawāfīż.The current research aims to investigate the reflection of the social identity of Imamiyyah in the book of al-Naqż by the method of historical description and analysis and using library references, emphasizing the understanding of self/other, and according to the definition of social identity, shows others’s response to the redefinition of the Imami identity by Šeiḵ Abd al- Jalil. The findings indicate that Qazvini Razi has tried to redefine the social identity of the Aṯnā ‘Ašari Imamiyyah by narrowing the circle within the Imamiyyah group and differentiating it from some other Imami groups. Examining the other’s point of view in the books that were written after him in Ray and near it showed that there has been no change in determining the identity of Imamiyyah.Keywords: Social Identity, al-Naqż, Šeiḵ Abd al- Jalil Qazvini, Imamiyyah, self-image, The other
-
نهادهای اجتماعی در تاریخ معاصر ایران با محوریت نهاد دین و با زعامت روحانیت و حوزه های علمیه بوده است؛ شواهد تاریخی در این دوران بیانگر کنش های متعدد اجتماعی عالمان شیعی و نفوذ فوق العاده آنان در میان توده های مردم است. فقدان بسترهای لازم برای دست یابی به امنیت و حقوق اجتماعی و رشد نسبی آگاهی مردم موجب گردید تا در دوران مورد نظر بارها، مکان های مقدس مذهبی را با رهبری علما به عنوان مراکز دادخواهی مورد استفاده قرار دهند؛ در این راستا تحصن در مسجد گوهرشاد در تیرماه 1314 با درخواست و پشتیبانی مردم و نفوذ اجتماعی علمای خراسان که نخبگان عصر خود بودند از برجستگی خاصی برخوردار است. این تحقیق با استفاده از روش پژوهش تاریخی و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفت و تلاش نمود واقعه مسجد گوهرشاد را از منظر نفوذ و قدرت اجتماعی علما بررسی نماید. یافته های پژوهش حاضر گویای این است که با اجرای برنامه های شبه مدرنیستی پهلوی اول، نه تنها برخی باورها و رسوم مذهبی مورد تهدید و تغییر قرار گرفتند بلکه بسیاری از وظایف اجتماعی روحانیون و معیشت اقشاری از بازاریان کاهش یافت، بنابراین آن ها با مراجعه مکرر به علما خواهان اقدام آنان شدند. با توجه به نظریه پیشگامی نخبگان پاره تو، علمای خراسان به عنوان نخبگان جامعه ایران معاصر با هدایت توده های مردم در مسجد گوهرشاد به فعالیت پرداختند. اتکای مردم به علما، رهبران فکری خود برای گفت و گو با حاکمیت بود؛ اما نتیجه این اعتراض فرهنگی، اقدامی به دور از گفتمان تفکر محور، قتل عام تعدادی از مردم و تبعید تعدادی از علمای خراسان و بازاریان بود.
کلید واژگان: حرم امام رضا (ع), مسجد گوهرشاد, علمای خراسان, نفوذ اجتماعی, دادخواهیSocial institutions in the contemporary history of Iran have been centered on the institution of religion and led by the clergy and seminaries; Historical evidences in this era show the numerous social actions of Shia scholars and their extraordinary influence among the masses of people. The lack of necessary platforms to achieve security and social rights and the relative growth of people's awareness caused them to use religious holy places as centers of litigation many times during the period in question; In this regard, the sit-in in Goharshad Mosque in July 1935 with the request and support of the people and the social influence of Khorasan scholars, who were the elites of their era, has a special significance.This research was conducted using the historical research method and in a descriptive-analytical way and tried to investigate the event of Goharshad Mosque from the perspective of influence and social power of scholars. The findings of the present research show that with the implementation of the pseudo-modernist programs of the first Pahlavi, not only some religious beliefs and rituals were threatened and changed, but also many of the social duties of the clergy and the livelihood of certain classes of the bazaars were reduced, so they repeatedly referred to the clergies. According to the pioneering theory of Pareto's elites, the scholars of Khorasan as the elites of the contemporary Iranian society, led the masses of people in the Goharshad Mosque. The people relied on the scholars, their intellectual leaders to talk to the government; But the result of this cultural protest was an action far from the thought-oriented discourse, the massacre of a number of people and the exile of a number of Khorasan and Bazarian scholars.
Keywords: Shrine of Imam Reza, Goharshad mosque, Ulama of Khorasan, social influence, litigation -
امام علی در دوران خلافت خود با طرح «حقوق متقابل حاکم و مردم»، گفتمان نوینی در خصوص حقوق مردم مطرح ساختند که هرچند پس از دوران کوتاه خلافتشان استمرار نیافت، اما الگوی جدیدی در تاریخ بشریت و اسلام ارایه نمود. این پژوهش می کوشد تا با استفاده از روش «توصیفی- تحلیلی» به این پرسش پاسخ دهد که طرح گفتمان «حقوق متقابل حاکم و مردم» توسط امام علی ع چگونه اجرا گردید؟ و چه تاثیری بر اوضاع حقوقی نابسامان موالی ایرانی، به ویژه در کوفه و نواحی اطرافش نهاد؟ یافته های این پژوهش بیانگر آن است که جامعه قبایلی متاثر از نفوذ رهبران خود بود و اهمیت این اندیشه امام علی ع را درک نکرد، در خصوص اجرای این نظریه نسبت به موالی، اشراف عرب با شدت به مقابله علنی با امام برخاستند و توجهی به ارشادهای قرآنی ایشان در این رابطه ننمودند. با این حال در درازمدت امکان تفکیک میان الگوی مطلوب حقوق مردم در قرآن و سنت با روش های انجام پذیرفته برای همگان و به ویژه موالی ایرانی فراهم گردید. همچنین اهمیت اجرای عدالت حقوقی، شیوه صحیح گفتمان حاکمیت با همه مردم (از جمله، با گروه های اقلیت قومی و مذهبی) و روش تحقق آن مشخص گردید.کلید واژگان: امام علی, نظریه «حقوق متقابل», خلافت اسلامی, ایرانیان, حقوق انسانیThe rapid spread of Islamic conquests after the demise of the Holy Prophet (PBUH) in the field of human rights, a serious challenge is formed between the existing method in the caliphate with Islamic social values. During his caliphate, Imam Ali (AS) proposed a new discourse on the rights of the people by proposing the reciprocal rights of the ruler and the people.This study tries to use a descriptive-analytical method to answer the question of how the project of the discourse of mutual rights between the ruler and the people was implemented by Imam Ali (AS). And what effect did it have on the unhealthy legal situation of the Iranian Mawalis, especially in Kufa and the surrounding areas? The findings of this study indicate that the tribal community was influenced by the influence of its leaders and did not understand the importance of this idea of Imam Ali (AS). Regarding the implementation of this theory towards the Mawalis, the Arab aristocracy strongly opposed the Imam and did not pay attention to his Qur'anic instructions in this regard; However, in the long run, it was possible to for everyone, especially for the Mawalis to distinguish between the desired model of people's rights in the Qur'an and Sunnah and in the methods used. Also, the importance of administering legal justice, the correct way of governing discourse with all people, including ethnic and religious minority groups, and the method of achieving it were determined.Keywords: 'Imam Ali (AS), 'Theory of Mutual Rights, Islamic Caliphate, Iranians, human rights
-
مدارس نظامیه در روند تحولات فکری و دینی عصر سلجوقی نقش بسزایی ایفا کردند و ضرورت دارد برخی کارکردهای مغفول این نهاد مورد بررسی قرار گیرد؛ سیاست دینی خواجه نظام الملک، بانی مدارس، بر تمرکززایی مذهبی اهل سنت استوار بود. او به منظور مشروعیت بخشی به سلاجقه و تحکیم وحدت دینی اهل سنت در برابر جریانات رقیب، منش مذهبی خاصی را بر اساس آموزه های شافعی-اشعری در پیش گرفت و تحت الگوی “نیکو اعتقاد“به تبیین معیارهای آن پرداخت و به صورت منسجم در قالب فعالیت آموزشی- تبلیغی آن را در نظامیه ها اجرا کرد.این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی با بررسی شرایط دوره وزارت خواجه به بیان مولفه های این الگو و اهداف آن که به ترسیم خط مشی سیاسی مبتنی بر دیانت و در عرصه دینی به ایجاد توازن میان نحله های سنی و تفکیک اندیشه های دینی در قالب سنت گرا و بدعت گذار انجامید، میپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد خواجه با این الگو در زمینه دینی، تقویت اصول و وحدت اهل سنت در برابر تبلیغات دینی جریانات مخالف را فراهم آورد و در زمینه سیاسی عملکرد و بقای سلجوقیان را با معیارهای نیکو اعتقادی مشروعیت بخشید و برای نهادینه کردن سازمان یافته الگوی نیکواعتقادی آن را در مدارس نظامیه پیاده سازی کرد.کلید واژگان: خواجه نظام الملک, سلجوقیان, مدارس نظامیه, نیکو اعتقاد, شافعی, اشعریNizamiya schools significantly influenced the Seljuq era's intellectual and religious development. It's required to analyze some of this institution's underappreciated functions. The founder of the schools, Khawaja Nizam al-Mulk, had a religious policy focused on Sunni religious centralization. To legitimize Seljuq and establish Sunni religious unity against rival currents, he followed a unique religious disposition based on Shafi'i-Ash'ari's teachings. He defined its criteria using the "Good-creed" concept. In the Nizamiyas, he continuously used this disposition in educational and propaganda proceedings. This study investigates the components of this model in a descriptive-analytical manner by examining the conditions under Khawaja's ministry and the aims that led to developing a religion-based political strategy. This technique resulted in a balance between Sunni sects (Nahle) as well as the separation of religious beliefs in the type of traditionalists and heretics in a religious arena. According to the findings, Khawaja enhanced the Sunni principles and unity versus the religious propaganda from opposing currents by using this model in the religious sector. He legitimized the Seljuqs' performance and survival in the political realm by Good-creed standards and implemented it in Nizamiya schools for organized institutionalizing the Good-creed model.Keywords: Khawaja Nizam al-mulk, Nizamiya schools, Seljuq, Good-creed, Shafi'I, Ash'arite
-
فعالیت های گروه های مسلح و فرقه های مذهبی ناهمگون، با ادعای پیروی از اسلام در قرن های نخستین هجری موجب شده بود که فضای فرهنگی جهان اسلام جولانگاه اختلاف، کینه ورزی و خشونت دستگاه خلافت و گروه های مختلف مسلمان نسبت به یکدیگر گردد. این روند در آستانه خلافت مامون عباسی به اوج خود رسید. تحمیل ولایت عهدی از جانب مامون بر امام رضا (ع) و حضور ایشان در ایران فرصت مناسبی برای پیگیری و تحقق آرمان های ارزشمند وحدت گرایی در جامعه پر از آشوب توسط امام بود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع و داده های روایی و تاریخی می کوشد به پاسخ این پرسش بپردازد که راهبردهای فرهنگی امام رضا (ع) به عنوان یک دانشمند و رهبری دینی برای ایجاد وحدت در میان مسلمانان چه بود؟ یافته های این پژوهش بیانگر آن است که امام با محوریت رهنمودهای قرآن مجید و سنت نبوی در منصب جدید و در پایتخت در ایران با اتخاذ راهبردهای فرهنگی هدفمند و کارآمد بیشترین بهره برداری را برای نیل به وحدت اسلامی کرد. آن حضرت مهم ترین عنصر تاثیرگذار را در نوع نگرش و تفکر جامعه دانست و راهبردهای فرهنگی خود را نیز بر این اساس سامان دهی کرد. در این زمینه، گفت وگو بین مسلمانان یا با غیرمسلمانان به جای دستور قتل مخالف اعتقادی به کار گرفته شد؛ نقش و جایگاه مقام امام در این چهارچوب تبیین شد؛ ارتقای آگاهی عالمان و عامه مردم از حقایق دینی و نه توهمات منحرفان محور قرار گرفت و سرانجام اینکه در تمامی شرایط بر حسن خلق و رعایت احترام و کرامت انسان ها تاکید شد.
کلید واژگان: قرآن مجید, امام رضا(ع), وحدت اسلامی, راهبردهای فرهنگی, ایرانThe activities of armed groups and heterogeneous religious sects in the first Hijri centuries and by claiming to follow Islam, had caused the world of Islam in cultural aspects, to become a hotbed of discord, arrogance and violence among different Muslim groups and caliphate systems in place at the time. This trend reached its peak at the threshold of Maʾmūn Abbasi’s caliphate period. The enforcement of the successor position upon Imam Riḍā (as) by Maʾmūn and his presence in Iran, established a good opportunity for Imam (as) for pursuing and implementing the valuable ideals of unity in a society full of chaos. This research, using the analytical-descriptive method while relying on narrative and historical sources and data, attempts to answer, and find the cultural strategies in question that were presumably used by Imam Riḍā (as) to create unity among Muslims as a scholar and a religious leader. The findings of this paper indicate that the Imam (as), based on the guidelines of the Holy Qur’an and Prophetic Sunnah and tradition in his new position at the capital area of Iran, had made the best progress in reaching unity among Muslims by adopting targeted and efficient cultural strategies. His Majesty (as) had considered the essence of the society’s way of thinking and attitude to be the most important element and organized his cultural strategies accordingly. In this context, conversations between Muslims and non-Muslims was pursued instead of ordering the killing of religious opponents. The role and the position of Imam (as) became especially evident in this framework; the focus was put on raising awareness among the scholars and the general public about religious truths and not the illusions of the deviants, and finally, good manners, respect, and the inherent dignity of human beings were further emphasized in all situations.
Keywords: the Holy Qur’an, Imam Riḍā (as), Islamic Unity, Cultural Strategies, Iran -
تاریخنگاری سیاسی از ویژگیهای کلی تاریخنگاری صفویان است که تکیه اصلی آن بر وقایع سیاسی و نظامی است و عنایت کمتری به امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری داشته است. با وجود این رویکرد غالب در تاریخنگاری سیاسی، اما با حمایت موثر صفویان از هنر و علاقهمندی برخی از مورخان سیاسی به هنر خوش نویسی که در زمره منشیان، کاتبان و خوش نویسان دربار بودند، اهمیت و حجم مطالب ثبت شده درباره خوش نویسی، نسبت به سایر هنرهای دیگر در جایگاه نخست قرار گرفت. همچنین تحت تاثیر ویژگیهای تاریخنگاری سیاسی، کتاب گلستان هنر به مثابه نخستین تاریخنگاری جدی در هنر ایران نگاشته شد که نشاندهنده ارزش و برتری هنر خوش نویسی از دریچه تحولات سیاسی و کانون دربار صفویه نسبت به سایر هنرهاست. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی بازتاب تاریخنگاری هنر خوش نویسی در تاریخنگاری سیاسی عصر صفویه بررسی شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که ذکر جایگاه و منزلت، احوال بزرگان خوش نویسی، تاریخچه و اقلام مختلف خطوط و توجه خاص به قلم نستعلیق، طبقهبندی خوش نویسان و مهاجرتهای آنان در تاریخنگاری سیاسی این دوره بازتاب یافته است.
کلید واژگان: صفویان, تاریخنگاری سیاسی, خوش نویسی, هنر, خطPolitical historiography is one of the general features of the Safavid historiography, which has its main reliance on the political and military events and has paid less attention to the social, economic, cultural and artistic affairs. Despite this dominant approach in the political historiography, with the effective support of the Safavids for art and the interest of some political historians in the art of calligraphy, who were among the court secretaries, scribes and calligraphers, the importance and volume of recorded materials on calligraphy was in the first place compared to other arts. Also, under the influence of the political historiography, Golestan-Honar was written as the first serious historiography in Iranian art, which shows the value and superiority of the calligraphy from the perspective of political developments and the center of the Safavid court over other arts. In this descriptive-analytical research, the historiography of the art of calligraphy is examined in the political historiography of the Safavid era. The findings indicate that the status of the great calligraphers, the history and various items of calligraphy and special attention to Nastaliq pen, the classification of calligraphers and their migrations are reflected in the political historiography of this period.
Keywords: The Safavid era, political historiography, the art of calligraphy, Golestan Honar, script -
باورها و اعتقادات اسلامی قادر است با معنابخشی به زندگی اجتماعی و قاعده مندسازی مناسبات گروهی موجب هم-گرایی میان مسلمانان شود اما جوامع اسلامی با اختلافات گسترده و پیچده ای مواجه است؛ یکی از مهم ترین اهداف متفکران اسلامی برای بیداری ملت های مسلمان، مقابله با اختلافات بوده است. این پژوهش تلاش دارد ریشه های فکری و فرهنگی اختلافات مسلمانان را باوجود تاکیدات بسیار قرآن و سیره نبوی بر وحدت، مورد آسیب شناسی قرار دهد . این مقاله با استفاده از روش تحلیلی- تاریخی و با بهره مندی از منابع (روش) تلاش دارد این موضوع اساسی را بررسی نماید که هرگونه آینده نگری و برنامه ریزی برای وحدت اسلامی منوط به شناسایی عوامل ایجادکننده اختلاف است که عموما اعتقادی و فرهنگی هستند. شناسایی و علاج ریشه های اختلاف میان مسلمانان موجب موفقیت موج بیداری اسلامی و ناکامی طرح های تفرقه انگیز در جهان اسلام می شود؛ دقت و تامل در قرآن مجید و سیره حضرت محمد(ص) گویای اهمیت و ضرورت این موضوع است. مهم ترین محورهای رفع آسیب های فرهنگی اختلافات: توحید محوری فکری، اصلاح اندیشه های بی بنیان، هم بستگی و مدارای اعتقادی، طرد قومیت گرایی افراطی، نکوهش برتری انگاری شخصی و گروهی، استفاده هدفمند از اجتماعات مذهبی به ویژه حج، طرح حقوق مشترک انسانی، به کارگیری اخلاق اسلامی و تکیه بر آموزه های مشترک دینی مسلمانان است .
کلید واژگان: قرآن مجید, آینده بیداری اسلامی, آموزه های نبوی, آسیب شناسی فرهنگی, وحدت مسلمانانIslamic beliefs and convictions are capable of bringing meaning to social life and regularizing group relationships to bring about convergence among Muslims, but Islamic societies are faced with wide and complicated differences; One of the most important goals of Islamic thinkers for the awakening of Muslim nations has been to deal with differences. This research tries to diagnose the intellectual and cultural roots of Muslim differences despite the strong emphasis of the Qur'an and the Prophet's life on unity (problem). This article tries to investigate this basic issue by using the analytical-historical method and by benefiting from the sources (method) that any foresight and planning for Islamic unity depends on identifying the factors that cause differences, which are generally religious and are cultural (hypothesis.) Identifying and treating the roots of differences among Muslims will lead to the success of the wave of Islamic awakening and the failure of divisive plans in the Islamic world; Care and reflection in the Glorious Qur'an and the biography of Prophet Muhammad (PBUH) show the importance and necessity of this issue. The most important axes for removing the cultural damage of differences: intellectual monotheism, reforming baseless ideas, religious solidarity and tolerance, rejection of extreme ethnicism, condemnation of personal and group superiority, targeted use of religious communities, especially Hajj is a project of common human rights, application of Islamic ethics and relying on common religious teachings of Muslims (findings.)
Keywords: The Holy Quran, thefuture of Islamicawakening, propheticteachings, culturalpathology, Muslim.unity -
یکی از قدیمی ترین سازمان های اداری مذهبی ایران، تشکیلات به وجود آمده در ذیل حرم حضرت معصومه (س) است که در طول دوره قاجاریه و پهلوی از حیث ملاحظات تشکیلات اداری، توسعه و تکامل پیدا کرد. این مقاله در صدد است با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که در حوزه تشکیلات اداری خدمتگزاران در دوره قاجاریه و پهلوی، آستانه مقدسه نیروی انسانی خود را چگونه جذب و سازماندهی می کرد؟ و انقلاب مشروطه و اصلاحات آمرانه دوره پهلوی، چه تاثیری بر تشکیلات اداری آستانه گذاشتند؟این پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسنادی و با روش توصیفی تحلیلی تنظیم شده است. نتایج نشان می دهد که در دوره قاجاریه، اداره آستانه مقدسه را سادات حسینی و رضوی، با فرمان های حکومتی تحت عنوان: خدمتگزارن موروثی، اداره می کردند و به غیر از بازماندگان آنها، افراد دیگری اجازه فعالیت در آستانه مقدسه را نداشتند. همچنین مطالعات نشان می دهد، انقلاب مشروطه و اصلاحات اداری آمرانه دوره پهلوی، تاثیر بسزایی در تشکیلات آستانه داشت، به گونه ای که با ابلاغ نظام نامه اداری، قانون لباس متحدالشکل و جواز لباس روحانیون توسط وزارت معارف، اداره آستانه در پرداخت حقوق و پوشش خدمتگزاران دگرگونی ایجاد نمود.کلید واژگان: آستانه مقدسه, تشکیلات اداری, متولی, سرکشیک, زیارت نامه خوان, قمOne of the oldest administrative-religious organizations in Iran is the organization created under the shrine of Hazrat Masoumeh (s), which was developed during the Qajar and Pahlavi periods in terms of administrative organization. This article seeks to answer the question with a descriptive-analytical method that in the field of administrative organization of servants in the Qajar and Pahlavi period, how the holy threshold of manpower absorbed and organized? How were you financed? How were the salaries and benefits of the servants paid? Method / approach; This research has been prepared by using library and documentary sources and by descriptive-analytical method. Findings and results; The results show that during the Qajar period, the administration of the Holy Threshold was managed by Sadat Hosseini and Razavi, with government decrees called hereditary servants, and other than their heirs, no one else was allowed to work on the Holy Threshold. Studies also show that the Constitutional Revolution and the dictatorial administrative reforms of the Pahlavi period had a significant impact on the organization of Astana, so that with the promulgation of the administrative regulations, the uniform law and the cleric's license by the Ministry of Education, the Astana administration changed the payment of salaries and salaries.Keywords: Holy Threshold, administrative organization, Trustee, Rebellious, Pilgrimage Letter, Qom
-
صاحب الزنج در سال 255 ق در اطراف بصره و در جوار خوزستان با شعار نجات بردگان بر علیه خلافت عباسی قیام نمود. او با طرح برخی آرمان های عدالت محور و با تکیه بر خشونت، قیام خود را آغاز نمود و به مدت 15 سال در برابر خلافت مقاومت نمود. در این مدت خوزستان نیز به طور مستمر در معرض فعالیت های وی بود. سوال اصلی پژوهش حاضر آن است که پیامدهای قیام زنگیان که با شعارهای عدالت محور انجام پذیرفت بر امنیت و نظم اجتماعی خوزستان چه بود؟این پژوهش از نوع پژوهش تاریخی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام گردید. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که با وجود طرح برخی شعارهای دینی، نجات بردگان زنگی، اجرای عدالت و سرنگونی خلافت عباسیان از جانب صاحب الزنج اما رویکرد اصلی او پس از آغاز شورش و موفقیت های اولیه، تحمیل خواسته هایش با تاراج و کشتار بی رحمانه مردم به ویژه ساکنان شهرها بود. در این میان روستاها و شهرهای خوزستان بارها توسط زنگیان مورد یورش بی رحمانه قرار گرفتند، اموال مردم غارت شد، بسیاری از آنان به قتل رسیدند، برخی به بردگی گرفته شده و اقشار دیگری از ترس از خانه های خود گریختند. ماحصل فعالیت زنگیان در خوزستان پایمال شدن جان و مال مردم خوزستان و نابودی امنیت و نظم اجتماعی این ناحیه بود. ضمن این که با حضور آنان دیگر قدرت های رقیب نیز برای مبارزه با زنگیان به خوزستان یورش برده و ناامنی را در این منطقه افزایش دادند.
کلید واژگان: نظم اجتماعی, امنیت, صاحب الزنج, خلافت عباسی, خوزستانSahib al-Zanj revolted against the Abbasid caliphate in 255 AH around Basra and near Khuzestan with the slogan of rescuing slaves. He started his uprising by proposing some justice-oriented ideals and relying on violence, and resisted the caliphate for 15 years; during this period, Khuzestan was also constantly exposed to his activities. The main question of the present study is "what were the consequences of the Zangian uprising, carried out with justice-oriented slogans, on the security and social order of Khuzestan?"This research was a historical research using descriptive-analytical method. The findings of the present study indicate that despite the design of some religious slogans, the rescue of Zangi slaves, the implementation of justice and the overthrow of the Abbasid caliphate by Sahib al-Zanj, but his main approach after the beginning of the uprising and initial success, he impose his demands by looting and the brutal killing of people, especially city dwellers; In the meantime, the villages and towns of Khuzestan were repeatedly brutally attacked by the Zangians, people's property was looted, many of them were killed, some were enslaved and others fled their homes for fear; Of course, in some cases, they escaped the massacre by surrendering and paying a ransom. The result of Zangian's activity in Khuzestan was the trampling of the lives and property of the people of Khuzestan and the destruction of security and social order in this area; In addition, with their presence, other rival powers also attacked Khuzestan to fight the Zangians and increased insecurity in the region.
Keywords: Social Order, Security, Sahib al-Zanj uprising, Abbasid caliphate, Khuzestan -
جایگاه اجتماعی نشان دهنده موقعیت فرد در ساختار اجتماعی است و در متون تاریخی عصر صفوی، اطلاعات مهمی درمورد جایگاه اجتماعی هنرمندان و ازجمله نگارگران ارایه شده است. علی رغم وابستگی کلی و عمومی مقوله هنر به دربار، نگارگران در این عصر به لحاظ مقام و جایگاه اجتماعی، یکسان نبودند، بلکه مولفههای متعددی فراز و فرود جایگاه آن ها را مشخص می کرد. هدف این مقاله تبیین نقش و جایگاه اجتماعی نگارگران عصر صفوی در متون تاریخی با تاکید بر تاریخ نگاری سیاسی، تاریخ نگاری هنر، تذکره ها و سفرنامه هاست. این مقاله از نوع تاریخی و با عطف به مباحث جامعه شناسی تاریخی و تحلیل محتوا و روش پژوهش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در متون تاریخی این عصر، جایگاه، مقام و موقعیت نگارگران از مواردی چون: سیاست های مذهبی، هنردوستی شاهان صفوی، رقابت های سیاسی، استمرار خاندانهای هنری و تحرک اجتماعی به جانب همسایگان صفویان تاثیر پذیرفته است.
کلید واژگان: جایگاه اجتماعی, متون تاریخی, هنر, نگارگری, صفویانSocial status indicates the position of the individual in the social structure and in the historical texts of the Safavid era, important information about the social status of artists, including painters, is provided. Despite the general dependence of art on the court, painters in this era were not the same in terms of status and social status, but several components determined the ups and downs of their status. The purpose of this article is to explain the role and social status of Safavid painters in historical texts with emphasis on political historiography, art historiography, memoirs and travelogues. This article is of historical type and with reference to the topics of historical sociology and the method of library research and has been done in a descriptive-analytical manner. Findings indicate that in the historical texts of this era, the position, status and position of painters have been influenced by such things as: religious policies, art of Safavid kings, political competitions, the continuation of artistic families and social mobility by Safavid neighbors.
Keywords: Social status, historical texts, art, painting, Safavids -
پس از ضعف تمدن اسلامی و در مقابل شروع فرآیند رشد و توسعه در کشورهای غربی، متفکران اسلامی به موضوع تمدن، چیستی و عوامل تاثیرگذار در آن بیشتر از همیشه توجه کرده و در قیاس با تمدن غربی رویکردهای جدیدی نسبت به تحولات جوامع اسلامی و شاخص های تمدن ساز آن مطرح کرده اند. محمد عابد جابری از اندیشمندان و متفکران معاصر است که تحت تاثیر روند تحولات جوامع غربی به تحلیل و بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ اسلام پرداخته است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، به این سوال اصلی پرداخته است که مولفه های تمدن ساز از دیدگاه جابری کدام است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که جابری در بررسی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی به نقش کلیدی سه عنصر، غنیمت و قبیله عنایت دارد و درصدد است با رویکردی انتقادی به تحلیل تحولات سیاسی معاصر جهان اسلام بپردازد. از دیدگاه جابری راهکار پیشرفت جوامع اسلامی در گرو فهم مقتضیات زمانه، سازگاری با مفاهیم دنیای مدرنیته مانند دموکراسی، نوگرایی و عقل سیاسی است.
کلید واژگان: جابری, تمدن اسلامی, قبیله, غنیمت, عقیده, عقل, دموکراسی, نوگراییAfter the weakness of Islamic civilization and in contrast to the beginning of the process of growth and development in Western countries, Islamic thinkers have paid more attention to the subject of civilization, what and its influential factors than ever before and compared to Western civilization new approaches to the evolution of Islamic societies and indicators of civilization. The instrument has been proposed. Mohammad Abed Jaberi is one of the contemporary thinkers and thinkers who has analyzed and studied the political and social developments in the history of Islam under the influence of the developments in Western societies. Using a descriptive-analytical method based on library studies, the present article addresses the main question: what are the components of civilization from Jabri's point of view? Findings show that Jaberi considers the key role of the three elements of belief, booty, and tribe in the study of the history of Islamic culture and civilization and tries to analyze the contemporary political developments in the Islamic world with a critical approach. From Jabri's point of view, the solution for the development of Islamic societies depends on understanding the requirements of the time, adapting to the concepts of the modern world such as democracy, modernity, and political reason.
Keywords: Jaberi, Islamic civilization, tribe, booty, belief, intellect, democracy, modernity -
جامعه ایران در عصر پهلوی دوم در نتیجه کودتای 28 مرداد 1332 دچار سرشکستگی و انفعال در عرصه فعالیت های سیاسی، حزبی و نشاط اجتماعی شد و حاکمیت پهلوی نیز دچار بحران مشروعیت گردید. بنابراین، محمدرضا شاه برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود و چاره جویی برای رفع شکاف های اجتماعی و نجات جامعه از بحران هایی که طی تحولات داخلی و جهانی در فرایند نوسازی گرفتار آن شده بود، درصدد استفاده از الگویی برآمد که بر رویکرد باستان گرایی استوار بود. آنچه این پژوهش را ضروری می سازد، شناخت این الگو و کارکرد آن در عصر پهلوی دوم است. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل داده هاست و با تکیه بر منابع به این پرسش پاسخ دهد که نمادهای آیین مهر چگونه در سازماندهی اجتماعی سیاست پهلوی موثر بودند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که محمدرضا شاه با الگوبرداری از برخی از نمادهای آیین مهر از قبیل شکست ناپذیری، نجات بخشی و توزیع عادلانه رفاه و ثروت کوشید سازماندهی اجتماعی نوینی را در ایران ایجاد کند و به حاکمیت خود مشروعیت بخشد. اما این تلاش کاملا موفقیت آمیز نبود و تنها توانست به صورت مقطعی در ایجاد همدلی اجتماعی و مقابله با بحران ها و کسب مشروعیت مفید واقع شود.
کلید واژگان: باستان گرایی, آیین مهر, پهلوی دوم, ایدئولوژی شاهنشاهی, مشروعیتIn the second Pahlavi era, as a result of the coup of August 19, 1943, Iranian society suffered from failure and passivity in the field of political, party and social activities, and the Pahlavi regime also experienced a crisis of legitimacy. Therefore, Mohammad Reza Shah, in order to legitimize his government and find a solution to eliminate social gaps and save the crises that pervaded society during the internal and global developments in the process of modernization, sought to use a model based on the approach of archeology. What makes this research necessary is to know the model that Mohammad Reza Shah used to save his society from crises, especially the crisis of legitimacy. This study aims to answer the question of how the symbols of the Mehr religion were effective in the social organization of Pahlavi politics by using the method of historical analysis, which is based on the description and analysis of data, relying on sources. Findings of the research show that Mohammad Reza Shah tried to create a new social organization in Iran and give legitimacy to his rule by following the example of some symbols of Mehr religion such as invincibility, salvation and fair distribution of welfare and wealth, but this effort It was not entirely successful and could only partially resolve the crises of Iranian society and be useful in creating social empathy and dealing with crises and gaining legitimacy.
Keywords: Archeology, Mehr religion, Second Pahlavi, Imperial ideology, Legitimacy -
نبرد صفین در صفر سال 37ق. در سرزمین صفین که در ناحیه غرب عراق بین رقه و بالس قرار دارد، میان امام علی(ع) در راس سپاه کوفه و معاویه بن ابوسفیان به همراهی مردم شام به وقوع پیوست. یکی از نکات جالب توجه در این نبرد که تاکنون به لحاظ علمی چندان مورد بررسی قرار نگرفته، بحث یکدستی و هماهنگی سپاه شام در این نبرد است؛ امری که امام(ع) در خطبه 25 نهج البلاغه، هنگام وصف سپاهیان شام به آن اشاره کرده و بیشتر منابع تاریخی نیز به آن اذعان کرده اند. نگارندگان پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی، به عنوان رویکردی بین رشته ای علوم اجتماعی که رابطه بین زبان، قدرت، ایدیولوژی و گفتمان را مورد بررسی قرار می دهد، درصدد بررسی تاثیر سخنان معاویه بر این اتحاد و هماهنگی بوده اند. بر همین اساس، با استفاده از رویکرد نورمن فرکلاف با روش تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی سخنرانی های معاویه در خلال نبرد صفین و در میان شامیان پرداخته و آنها را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورد بررسی قرار داده اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده بهره برداری توامان معاویه از سنت و دین برای تولید عوامل انگیزشی و وحدت آفرین در میان مردم شام طی نبرد صفین است.
کلید واژگان: نبرد صفین, امام علی(ع), معاویه, تحلیل گفتمان, سنت, دینThe Battle of Siffin happened in the year 37 AH, in the land of Siffin located in the western part of Iraq between Raqqa and Bals. It was fought between Imam Ali (AS), the head of the Kufa army, and Mu'awiyah ibn Abu Sufyan, accompanied by the people of Sham (i.e. Syria). One of the important points of this battle that has not been studied methodologically so far is the unity and coherence of the Syrian Army. This issue has been mentioned by Imam Ali in Sermon No. 25 in Nahj al-Balaghah when describing the army of Syria. Furthermore, most historical sources acknowledged it. The present study uses the critical discourse analysis method - as an interdisciplinary approach in social sciences that examines the relationship between language, power, ideology and discourse - to understand the impact of Mu'awiyah's speech on this unity and cohesion. Therefore, the effect of Mu'awiyah's speeches on his army will be examined at three levels of description, interpretation and explanation. The results show that Mu'awiyah used both tradition and religion to produce motivating and unifying factors among the people of the Sham.
Keywords: Battle of Siffin, Imam Ali (AS), Mu'awiyah, discourse analysis, tradition, religion -
شیخ خزعل در خوزستان یکی از نیروهای مرکزگریز در اواخر قاجار بود که با تکیه بر رشته ای از عوامل داخلی و خارجی به مانند ضعف قاجارها و جنگ جهانی اول توانسته بود تا حدودی خودمختاری به دست آورد. حکومت والی بر پشتکوه که با شیخ خزعل متحد بود و همچنین موقعیت راهبردی لرستان باوجود خاندان های شورشی مانند خوانین زینبی بیرانوند که به مثابه حایلی میان خوزستان و پایتخت عمل می کردند از چشم شیخ خزعل دور نماند تا با این شرایط بتواند در برابر حکومت مرکزی تمرد نماید. نوع پژوهش حاضر توصیفی_تحلیلی با استفاده از منابع دست اول، اسناد، روایات و سایر منابع تحقیقاتی و اساس آن واکاوی این پرسش است: شیخ خزعل برای حفظ قدرت خود بر بخشی از خوزستان در مقابله با حکومت مرکزی چه مناسباتی با والی پشتکوه و خوانین زینبی بیرانوند برقرار کرد؟ حاصل بررسی صورت گرفته بیانگر اینست که شیخ خزعل با برقراری ارتباط پنهانی، تحریک و تشویق انگیزه ای، حمایت مالی و تسلیحاتی از والی پشتکوه و خوانین شورشی لرستان به ویژه خوانین زینبی بیرانوند توانست تا مدت ها از ورود نیروهای حکومت مرکزی به خوزستان جلوگیری نماید. وی طبق یک برنامه سنجیده با طرح یک زنجیره از نیروهای مرکزگریز مثل خوانین زینبی بیرانوند و والی پشتکوه از سیلاخور در پیشکوه تا حسین-آباد در پشتکوه امتداد داشت، توانست با ارسال اسلحه به مخالفان حکومت مرکزی در این مناطق تا مدت ها از نفوذ حکومت مرکزی در منطقه تحت نفوذش در محمره جلوگیری کند. در واقع ماندگاری شیخ خزعل در مدت حکومتش بر بخشی از خوزستان بر مبنای طرح یک مناسبات منطقه ای از سیلاخور تا حسین آباد بود.
کلید واژگان: شیخ خزعل, والی, لرستان, خوزستان, رضاخانSheikh Khazal in Khuzestan was one of the centrifugal forces in the late Qajar period who, by relying on a series of internal and external factors such as the weakness of the Qajars and the First World War, was able to gain some autonomy. The governorship of Poshtkuh, which was allied with Sheikh Khuzal, as well as the strategic position of Lorestan, despite insurgent families such as the Khans of Zeinabi Biranvand, who acted as a barrier between Khuzestan and the capital, did not escape Sheikh Khuzal's eyes. The central government rebels. The present type of descriptive-analytical research using first-hand sources, documents, narrations and other research sources is based on the analysis of this question: Sheikh Khazal to maintain his power over a part of Khuzestan in the face of the central government. Established? The results of the study indicate that Sheikh Khazal, by secretly communicating, inciting and encouraging motivation, financial support and weapons from the governor of Poshtkuh and the insurgent Khans of Lorestan, especially Khans Zeinabi Biranvand, was able to enter the central government forces long ago. Khuzestan to prevent. According to a well-thought-out plan, a chain of centrifugal forces such as Khanin Zeinabi Biranvand and the governor of Poshtkuh stretched from Silakhor in Pishkuh to Hossein-Abad in Poshtkuh, sending weapons to the central government opposition in these areas to prolong the government's influence. Central in the area under its influence in Mohammarah.
Keywords: Vali, Sheikhkhzal, Lorestan, Khuzestan, Reza Khan -
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی، سال پنجاه و چهارم شماره 1 (پیاپی 112، بهار و تابستان 1400)، صص 117 -135یکی از مهمترین رویدادهای عقیدتی جهان اسلام در اوایل دوره سلجوقیان، ماجرای محنه اشعری است که در سال445ق در نیشابور اتفاق افتاد و در پی آن علمای اشعری از وعظ و تدریس منع شدند و تحت تعقیب قرار گرفتند. نخبگان اشعری برای مقابله با این اتهامات نخست به اقدامات سیاسی - نظامی روی آوردند، اما به موازات آن به دفاع قلمی پرداختند و علمایی چون ابوالقاسم قشیری و ابوبکر بیهقی رساله هایی تالیف کردند. در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی ضمن بررسی علل حادثه محنه و مقتضیات زمانی و مکانی آن، دفاعیه های مذکور و ساختار حاکم بر آنها تحلیل و تبیین شده است. بنابر یافته های این پژوهش، رجال اشعری در دفاعیه های خود می کوشیدند با بهره برداری از محنه در جهت تثبیت اندیشه اشعری به عنوان اندیشه اصولی اهل سنت و معیار راست کیشی گام بردارند و ضمن تشریح آراء اشعری با تعمیم این عقیده به تمام اهل سنت، حمایت جامعه و علمای سنی را کسب و از سویی، با معرفی عاملان محنه به عنوان دشمنان اهل سنت، از فشارها و تعقیبات سیاسی جلوگیری کنند.کلید واژگان: محنه, اشعری, دفاعیه, قشیری, بیهقیThe Mihna (ordeal) of Ashʿarites was a historical event in the city of Nishapur during the Seljuk era by the year 1053 AD. As a result, all the Ash'ari religious authorities were banned from preaching and teaching, and they were kept under strict surveillance. At the first step, Al-Ash'ari elites were adopting political actions to deal with the accusations; then they wrote defense statements by scholars like Abū Bakr Al-Bayhaqī and Abū al-Qāsim al-Qushayrī. This article studies the reasons and circumstances of this event and analyses the structure of the defense statements. The result shows that in this situation, Ashʿarites managed to establish the Ashʿari theology as the principal theological school of Sunnism, introducing the Mihna responsible as Sunnism enemies to redeem from political pressures and prosecution.Keywords: Mihna, Ashʿari theology, Qushayrī, Bayhaqī
-
حکومت شیعی فاطمیان در فاصله سال های 567- 297ه در دو نقطه شمال آفریقا، ابتدا در افریقیه 362 - 297ه و سپس در مصر 567- 358ه بر سرکار آمد. این دولت در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی، تعالیم شیعی، آشکارکردن مظاهر و مولفه های هویت شیعه، نقش غیرقابل انکاری ایفا کرد. درمیان منابع روایی فاطمیان ، کتاب «شرح الاخبار فی فضایل الایمه الاطهار» ازتالیفات قاضی نعمان (د363ه) دارای اهمیت زیادی است. مسئله اصلی پژوهش پاسخ توصیفی به این سوال بوده است: در محتوای کتاب شرح الاخبار قاضی نعمان به چه میزان به مولفه های هویت شیعه توجه و تاکید شده است و قاضی نعمان این مولفه ها را در کتاب خود به چه میزان و چگونه انعکاس داده است؟ بدین منظور با استفاده از روش تحلیل محتوا، داده های کتاب مورد نظر استخراج، و نتایج تحقیق با رویکرد تفسیری مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته است. بر اساس یافته پژوهش، مولفه های هویت شیعه در کتاب انعکاس قابل توجهی داشته، بگونه ای که بیشترین میزان بازتاب، مربوط به مولفه های مانند: امام علی (ع)، امام حسن (ع)، امام حسین (ع)، فاطمه الزهرا(س)، اهل بیت (ع) و کمترین میزان تکرار و انعکاس به مولفه های مانند: اربعین، نیمه شعبان و...، معطوف بوده است.
کلید واژگان: فاطمیان, مولفه های هویت, هویت شیعه, شرح الاخبار, قاضی نعمانThe Fatimid Shiite government came to power in two parts of North Africa between 567 and 297 (AH), first in Africa in 262-297 (AH) and then in Egypt in 357-567 (AH). The government has played an undeniable role in spreading Islamic culture and civilization, Shiite teachings, and revealing the manifestations and components of Shiite identity. Among the sources of Fatimid narration, the book "Sharh al-Akhbar fi Fazachr('39')il al-Aemeh Athar" written by Qazi Numan (d. 363 AH) is of great importance. The main issue of the research was providing a descriptive answer to this question: in the content of Sharh al-Akhbar, how much attention has been paid to the components of Shiite identity and how much and how has Qazi Numan reflected these components in his book? Using the content analysis method, the data of the book in question were extracted and the research results were analyzed and evaluated with an interpretive approach. According to the research findings, the components of Shiite identity are significantly reflected in the book. In fact, the highest amount of reflection is related to the components such as: Imam Ali (AS), Imam Hassan (AS), Imam Hussein (AS), Fatemeh Al-Zahra (AS), and Ahlul Bayt (AS) and the least amount of repetition and reflection has been focused on the components such as: Arbaeen, Nimeh Shachr('39')ban, and so on.
Keywords: Fatimids, Components of Identity, Shiite Identity, Sharh al-Akhbar, Qazi Numan
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.