سید محمد راستگوفر
-
زمینه و هدف
نعمتخان عالی شیرازی از شاعران ایرانی تبار ساکن سرزمین هند در سده یازدهم و دوازدهم است. وی گرچه در سرودن انواع شعر طبع آزمایی نموده، در سرودن غزل مهارت بیشتری داشته است و در لفظ و معنی از نمونه های برجسته غزل سبک هندی است. در این جستار هدف ما افزون بر معرفی این شاعر، غزلهای او را نیز از نگاه سبکشناسی بررسیم و بویژه موتیفهای برجسته سروده های او را نشان دهیم؛ موتیف که از اصطلاحات بلاغی فرنگی است واژه یا ترکیب یا تصویر یا مضمونی است که به صورت چشمگیر تکرار و برجسته میشود و دغدغه های ذهنی و فکری شخص را تا حد زیادی نشان میدهد. از همین روی موتیف در نقد ادبی و تجزیه و تحلیلهای ساختاری و محتوای یک اثر ادبی یا هنری اهمیت ویژه ای دارد.
روش هااین پژوهش، مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای انجام شده است. محدوده مطالعه، دیوان نعمتخان عالی شیرازی است که به صورت دستنوشت باقی مانده و نویسندگان، آن را در دست تصحیح و تعلیق دارند.
یافته هاشعر نعمتخان سرشار است از شگردهای هنری و بلاغی که سبک و ساختار شعر او بر آنها بنیاد دارد. از برجسته ترین این شگردها موتیف است که به صورتهای گوناگون در شعر نعمتخان بازتاب یافته است: موتیفهای معنایی و مضمونی چون عشق، اخلاق، رندی و...، موتیفهای بلاغی چون تشبیه، استعاره، پارادوکس و...، موتیفهای واژگانی چون عشق، دل، شب، روز،گل، بلبل، آهو، و...
نتیجه گیرینعمتخان بر بنیاد دغدغه های فکری و به قصد هنرنمایی و مضمون پردازی ازشگردهای گوناگون هنری و بلاغی چون تشبیه، استعاره، تلمیح، پارادوکس بهره برده است. نیز واژگان و ترکیبات گوناگونی را به صورت موتیف تکرار کرده است و برخی از اندیشه ها و احساسات خود را برجسته ساخته و هم تنوع رنگارنگی به سخن خویش داده است.
کلید واژگان: سبک شناسی فکری, سبک شناسی ادبی, موتیف, نعمتخان عالی شیرازی, نسخه خطیJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 100, 2024, PP 87 -109BACKGROUND AND OBJECTIVESNematkhan Aali Shirazi is one of the Iranian poets who lived in India in the 11th and 12th centuries. Although he has experimented in composing all kinds of poetry, he has been more skilled in composing sonnet, and he is one of the prominent examples of Indian style sonnet in terms of wording and meaning. In this essay, in addition to introducing this poet, our goal is to examine his sonnets from a stylistic point of view, and especially to show the prominent motifs of his compositions; Motif - which is one of the rhetorical terms - is a word or combination or image or theme that is repeated and highlighted in a significant way and shows a person"s mental and intellectual concerns to a great extent. Therefore, the motif is especially important in literary criticism and structural and content analyzes of a literary or artistic work.
METHODOLOGYThis research is a theoretical study that was conducted in the library research method. The scope of the study is Diwan Nemat Khan Aali Shirazi, which remains in the form of a manuscript and the authors are in the process of correcting and suspending it.
FINDINGSNematkhan"s poetry is full of artistic and rhetorical techniques, which are the basis of the style and structure of his poetry. One of the most prominent of these techniques is the motif, which is reflected in Nematkhan"s poetry in various forms: semantic and thematic motifs such as love, morality, randy, etc., rhetorical motifs such as simile, metaphor, paradox, etc., lexical motifs such as love, heart, night, day, flower, nightingale, deer, and...
CONCLUSIONNematkhan has used various artistic and rhetorical methods such as simile, metaphor, hint, paradox based on his intellectual concerns and with the intention of creating art and creating themes. He has also repeated various words and combinations in the form of motifs and highlighted some of his thoughts and feelings and has given his speech a colorful variety.
Keywords: Intellectual Stylistics, Literary Stylistics, Motif, Nematkhan Ali Shirazi, Manuscript -
در بازجست نجات شناسی قرآنی نخستین و چشمگیرترین مسئله ای که هر خواننده قرآن با آن روبه رو می شود، فراوانی آیاتی است که در آن واژگانی همچون «نجات»، «فلاح»، «فوز»، «سعادت» و... بازآورد شده و رهایی انسان را جان آویز پیام آوران الاهی نشان می دهد. ابن سینا که در نمط های پایانی اشارات و تنبیهات به عرفان و تصوف می پردازد، می گوید عارفان به یمن نفوس کامل خود و طی مقامات و درجات و انجام دادن ریاضات با هدف رام کردن نفس اماره، به عالم قدس گام نهاده و به سوی افکار لطیف و خواطر سازگار با امر قدسی کشیده شده اند. ارباب معقول با تاثیرپذیری از قرآن و عرفان، اندیشه رهایی را در آثار خویش کاویده و بازتاب داده اند. ابن سینا موشکافانه اصطلاحات صوفیه، درجات عارفان و ویژگی های ایشان را تقریر می کند و می توان او را اسوه حکمای پس از وی همچون سهروردی دانست. سهروردی نیز که خود گرایش های عمیق عرفانی دارد، در جایاجای یادگارهایش، آوای رهایی سر داده است. در این نوشتار با نگاهی فراگیر و پردامنه، اندیشه رهایی در سه گانه قرآن، عرفان و برهان بررسی و هم سنجی می شود. با این رویکرد و نگرش که گفته آسمانی، رازآشنایی و فرزانگی از هم جدایی ندارند، سخنان حکما در حق عارفان یاد شده و دیدگاه های قرآنی، عرفانی و برهانی درباره رهایی هم آهنگ و هم داستان شده اند.کلید واژگان: رهایی, قرآن, عرفان, برهان, حکمت, لقاءالله, خلاصIn reviewing the Quranic salvation, the first and most significant issue that every reader of the Quran faces is the abundance of verses in which words such as "salvation", "prosperity", "redemption", "happiness", etc. are mentioned, and the salvation of man is considered to be the main goal of the divine messengers. Ibn Sina, who deals with mysticism and Sufism in the final sections of the book Esharat wa Tanbihat (Signs and Punishments), says that mystics, with the help of their perfect souls and passing positions and degrees, and performing austerities with the aim of controlling Nafs Ammarah (inciting soul), have set foot in the holy world and have been drawn to subtle thoughts that are compatible with the sacred. Influenced by the Quran and mysticism, the scholars of intellectual sciences have explored and reflected the idea of salvation in their works. Ibn Sina scrupulously explains the terms of Sufism, the degrees of mystics and their characteristics, and he can be considered as a model for the scholars after him, such as Suhrawardi. Suhrawardi, who himself has deep mystical tendencies, has spoken of salvation everywhere in his relics. In this study, with a comprehensive and wide-ranging view, the idea of salvation in the triad of Quran, mysticism and conclusive argument is examined and compared. With this approach and attitude that the heavenly saying, the mystery of knowledge and wisdom are inseparable, this article mentions the words of the philosophers about the mystics and shows that the Quranic, mystical and argumentative views about salvation are all in harmony.Keywords: Salvation, Quran, Mysticism, Conclusive Argument, Wisdom, Meeting God, Redemption
-
خاستگاه نخستین اندیشه های عرفانی و نخستین مشایخ تصوف در ایران، سرزمین خراسان بزرگ بوده و اندیشه رهایی که لب تصوف و عرفان، و انگیزه و آماج بزرگ رهروان می باشد، در سخنان صوفیه و پیران خراسان بازتاب های گسترده ای داشته است. در پژوهش حاضر، تاریخ اندیشه رهایی در تصوف خراسان و سیر تطور اندیشه رهایی در سخنان و آموزه های پیران قدیم خراسان و قومس با روش واکاوی-سنجشی؛ که بر پایه بررسی سیر تاریخی و بهره گیری از متون دست یکم می باشد، واکاوی شده است.اندیشه رهایی از دنیا در نخستین تجارب زاهدانه خراسان و قدمای معنویت خراسان تا زمان مولانا دیده می شود و همواره یک اصل مسلم در نزد تمام ایشان بوده است. اما اندیشه رهایی از خود و مرگ در زندگی با واژگانی همچون نیستی، فنا و بقا، خلاص، خودی و بیخودی، مرگ و تولد دوباره، و نواهای جذبه آمیزی همچون سبحانی و اناالحق همپوشی دارد. سیر تاریخی و گشت و گذر معنوی اندیشه رهایی در عرفان خراسان از رهایش و آزادی مبتنی بر زهد، عبادت و ریاضت آغاز می گردد و در رهگذر تطور و گسترش خود به رهایی عاشقانه (راه عشق) و فنای عاشق در معشوق می رسد.
کلید واژگان: عرفان, تصوف, رهایی, عرفان خراسان, پیران خراسانThe quest for liberation is one of the queries that has been widely reflected in the sayings of Sufism and the elders of Khorasan. In this research, the issue of emancipation, which has been addressed in several verses of the Qur'an and on the other hand has been the concern of the people of knowledge and the wise master in different times and places, is studied in the important mystical school and region of Khorasan. After stating the introductory topics and generalities of the subject, we examine the history of the idea of liberation in Khorasan Sufism and the evolution of the idea of liberation in the words and teachings of the ancient elders of Khorasan and Qoms.The idea of liberation from the world is seen in the first ascetic experiences of Khorasan and the forefront of Khorasan spirituality up to the time of Rumi and has always been an indisputable principle for all of them. But the idea of self-liberation and death in life overlaps with words such as nothingness, annihilation and survival, liberation, self and unconsciousness, death and rebirth, and fascinating songs such as Sobhani and Ana al-Haq. The historical course and spiritual journey of the idea of liberation in Khorasan mysticism begins with liberation and freedom based on asceticism, worship and austerity, and through its evolution and expansion reaches romantic liberation (the way of love) and the destruction of the lover in the beloved.
Keywords: Mysticism, Sufism, liberation, Khorasan Mysticism, Khorasan Elders -
رهروان راه حق برای رسیدن به آرمان دل انگیز و فرجامین، ناگزیر باید از زینه ها و منازلی عبور کرده تا حقیقت غایی را شهود کنند و به اشراق و روشن شدگی دست یابند. عارفان مسلمان از این مقامات و اودیه که رهرو از بدایت تا نهایت زیر نظر خضر راه و هدهد هادی باید طی کند، با تعابیر و ساختارهای مختلف، اما معنای واحد سخن گفته اند. اگر در این منازل و میادین ناهم داستانی به چشم می خورد، یک دلیل آن استعدادهای مختلف رهروان و در نتیجه سلوک نایکسان ایشان است که باعث «اجمال و تفصیل» در بحث شده است؛ گروهی بر سبیل تنزل و جمعی دیگر بر سبیل ترقی این مقامات و منازل را تبیین کرده اند و روشن است که برای هر یک از مبتدیان، سالکان و محققان (منتهیان) راه و منهاج ویژه خود است که بدان روی می آورند. در این نوشتار، در گام نخست این زمینه با نگاهی فراگیر بررسی و سپس در گام دوم به گونه ای ویژه بر عطار نیشابوری درنگ خواهد شد و این زمینه بنیادین در شعر، اندیشه و آثار وی کندوکاو و هم سنجی می شود. عطار رهایی را در معنای نابود شدن و محو گشتن تفسیر می کند. وی همچون دیگر پیران نخستین خراسان که وارث اندیشه ها و گفتار آنان است، به فنای صفات بشری در صفات الهی باورمند است و در پاسخ به پرسش رهایی از چه؟ منشا رنج و معضل انسان را هستی، خودی، ما و منی می داند. راه رهایی، مرگ و تولد دوباره و غایت سلوک عارفان، از خود رهایی و وصال (پیوند و دیدار دوست) است که منتهای همت و آرزوی سالکان حق و حقیقت است.
کلید واژگان: رهایی, فنا, خلاص, تصوف, عرفان, سیر و سلوک, عطار -
درباره عطار، شاعر عارف و بلندآوازه ایرانی، کتاب ها و مقالات بسیاری نوشته شده است و تاکنون کارنامه پرباری در عرصه عطارپژوهی پیش رو داریم. شمار زیاد این پژوهش ها، ضرورت بررسی و تحلیل آن ها را بیش از پیش نشان می دهد تا بتوان از چندوچون این تحقیقات، آگاه و از دستاوردهای این محققان، بهره مند شد و از پژوهش های تکراری پرهیز کرد. بررسی میراث پژوهشی درباره شخصیت های ادبی از جمله کارهای بایسته در پژوهش های ادبی امروزی است که به آگاهی پژوهشگران از کارهای انجام گرفته و انجام نگرفته درباره آنان بسیار یاری می رساند و مقاله حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی به عطار اختصاص دارد. به دلیل گستردگی پژوهش ها درباره عطار، در این مقاله، تنها به کارنامه عطارپژوهی در مقالات فارسی پرداخته شده است. بازه زمانی مورد بررسی از 1300 ش تا 1395 ش را دربرمی گیرد. در این 95 سال، در مجلات تخصصی ادبی، به ویژه مجلات علمی-پژوهشی، 650 مقاله فارسی در زمینه عطارپژوهی به چاپ رسیده است که در این مقاله، آمار توزیع زمانی و موضوعات کلی و جزیی این مقالات، در جدول های متعدد آمده و تحلیلی از سیر عطارپژوهی و رویکردهای آن در این 95 سال صورت گرفته است.
کلید واژگان: شعر عرفانی فارسی, عطارپژوهی, فریدالدین محمدعطار نیشابوری, مقالات فارسیNumerous books and articles have been written about the mystic and celebrated Iranian poet, Attar, and there is hence an extensive record of Attar-related studies. The proliferation of these studies further demonstrates the necessity of studying and analyzing them in order to have a good grasp of the depth and breadth of conducted studies and their achievements, and to refrain from undertaking repetitive studies. Keeping a record of research heritage of literary figures is one of the necessary undertakings in today's literary research, which aids researchers to be aware of the issues that have or have not been investigated with regard to them. Attar is the focus of the present descriptive-analytic study. Due to the vastness of Attar-related studies, only the record of relevant studies in Persian articles is discussed in this article. The time period covered by the study is 1300 SH to 1395 SH. Six-hundred fifty Persian articles about Attar have been published in specialized literary journals, especially scientific-research ones, during these 95 years. Statistics related to time distribution of these articles and their broad and detailed topics have been presented in several tables, and an analysis of the trend and approaches of Attar-related studies in these 95 years has been carried out.
Keywords: Persian mystical poetry, Farid al-Din Mohammad Attar Neyshabouri, Attar-related studies, Persian articles -
امروزه نشانه شناسی به عنوان علمی که به بررسی نشانه های موجود در یک متن می پردازد، اهمیتی خاص در بررسی متون، به ویژه متون ادبی دارد و رهیافتی موثر برای ورود به لایه های تودرتوی متون محسوب می شود. از آنجایی که نشانه شناسی به بررسی نشانه ها در قالب یک نظام می پردازد، در واکاوی متون ادبی نیز رهیافت نشانه شناسی، با نظام هایی مختلف روبه روست که از زوایایی متفاوت مورد بررسی قرار می گیرند. این پژوهش نیز با اتخاذ دو رویکرد اسطوره شناسی و نشانه شناسی، سعی در بازخوانی شخصیت رستم در شاهنامه دارد و برای رسیدن به این مهم، وجود این قهرمان را در قالب نظامی نشانه ای بررسی می کند. ریشه نام رستم، ارتباطش با سایر شخصیت های شاهنامه، رنگ درفش و سراپرده او، جنگاوری او، اسب او، ابزار کارزار او و... از جمله مهم ترین مواردی محسوب می شوند که در نظام نشانه ای مربوط به رستم قرار می گیرند. این پژوهش بر آن است به تبیین این نکته بپردازد که آنچه در متن شاهنامه به شخصیت رستم ارتباط پیدا می کند، در قالب یک نظام نشانه ای قرار می گیرد؛ نظامی که از طریق بررسی روابط جانشینی و همنشینی موجود در آن، می توان به تناسب خویشکاری رستم با هر آنچه به وی مربوط می شود، پی برد.
کلید واژگان: نشانه شناسی, ریشه شناسی نام ها, رستم, رمزگان, متنInvestigation of the functions of the name of Rustam in Shahnameh, based on semiotic systems Nowadays, semiotics, as a science that examines the signs in a text, has a special importance in the study of texts, especially literary texts and is considered an effective approach to entering some of the hidden layers of texts. Since semiotics examines signs in the form of a structure, in the study of literary texts, semiotic approach, faced with various systems that are examined with different angles. This research, by selecting two approaches, mythology and semiotics, tries to re-read Rostam's character in Shahnameh and to achieve this, examines the existence of this hero in the form of a sign structure. The root of the name of Rustam, his relationship with other characters in Shahnameh, the color of his flag and his marquee, his warfare, his horse, his war instruments, and etc. are among the most important cases that are placed in the structure of Rostam signs. the purpose of this research is to explain that What is related to the character of Rustam in Shahnameh, is in the form of a structure of signs, Which is through the study of the relationships between the Syntagmatic and Paradigmatic of this text, it is possible to understand the coincidence of functions of Rustam with everything that is related to him.
Keywords: Semiotics, Shahnameh, Rustam, Codex, Structure, text -
ادبیات داستانی، گونه ای از ادبیات است که معمولا در قالب رمان، داستان، داستان کوتاه و داستانک روایت می شود. در این نوع، استفاده از خلاقیت و تخیل، بر واقعیت برتری دارد. بخش بزرگی از ادبیات داستانی معاصر در ایران، بر فرهنگ عامیانه بنیاد گرفته است. این نوع ادبیات که از دوره مشروطه شکل گرفت، نمونه مناسبی برای آشنایی با شخصیت های تیپیک و تاثیرگذار در جامعه است. یکی از مهم تریناین تیپ ها، لوطی ها هستند که هم در داستان هایی که در این زمینه ها نوشته شده است نقش پررنگی داشتند و هم در جامعه، نقش اجتماعی خاصی داشتند و مورد احترام بیشتر مردم بودند. در این پژوهش که هدف اصلی آن نمایاندن فرهنگ لوطی گری در داستان نویسی معاصر است، به بررسی نقش لوطی ها در برخی از داستان های صادق هدایت و صادق چوبک پرداخته ایم و نقش این تیپ شخصیتی را در داستان های مورد نظر و میزان تاثیرپذیری نویسندگان از آن ها را با درنظر گرفتن دوره زمانی و شرایط اجتماعی زمان نگارش داستان، بررسی کرده ایم. نتایج نشان می دهند، نه تنها فرهنگ لوطی گری در داستان معاصر نقش پررنگی دارد؛ که نوع زندگی و ویژگی های شخصیتی لوطی ها در ساخت و پرداخت عنصر شخصیت در داستان هایی چون داش آکل، کفترباز و عنتری که لوطیش مرده بود، بیشترین نقش را داشته است.کلید واژگان: ادبیات داستانی معاصر, صادق هدایت, صادق چوبک, داش آکل, کفتر باز, عنتری که لوطی اش مرده بودFictional literature is a kind of literature that is usually narrative in the form of romance, story and short stories and fiction. In this type of literature, the use of creativity and imagination is superior to reality. A large part of current fiction in Iran has been formed on vulgar culture. This kind of literature formed from the constitutional period is a good example for familiarity with influential, typical characters in society, one of the most important of these characters is the reveler, which also has a great role in the stories written in this field and the society had a particular social role and it was respected by most people. In this study, the main question of which reflects the reveler culture in contemporary fiction in order to reflect the role of reveler in some of the stories of Sadegh Hedayat and Sadegh Chubak. We investigate the role of these characters in stories and the authors' effectiveness of these persons by taking into consideration the time period and social conditions that each author to the story design. The results show that not only the culture of reveler plays a significant role in contemporary storytelling, but also the way of life and the personality of reveler have played the important roles in constructing and paying for the elements of character in stories such as Dash Akel, Kaftarbaz and Antri, in which Lutish died.Keywords: Contemporary Fiction literature, Sadegh Hedayat, Sadegh Chubak, Dash Akol, Kaftar baz, Antari ke lootiash morde bood
-
در تاریخ تصوف و عرفان اسلامی، به طور عام، و مکتب خراسان، به طور خاص، امامان شیعه جایگاه ویژه ای داشته اند و مفسران اعتقادی و عرفانی اسلام و سرسلسله صوفیان و عرفا تلقی می شوند. قاضی نورالله شوشتری، از عالمان بزرگ شیعی، در کاویدن و ریشه یابی این امر در آثار و اندیشه های صوفیه بسیار کوشیده است. حاصل تلاش او اثبات «تشیع اعتقادی» یا دست کم «محبتی» بسیاری از عارفان و مشایخ صوفیه است که به ظاهر به مدرسه فقهی و کلامی اهل سنت تعلق دارند. به نظر می رسد، بر اساس معیارهای شوشتری، جامی عارف و شاعر بزرگ نقش بندی، نیز می تواند در دایره این نوع از تشیع قرار گیرد. با این حال، قاضی نورالله چنین چیزی را نمی پذیرد تا جایی که جامی را ستیزنده تشیع و شیعیان به شمار آورده است. نشانه شناسی زمینه ها، و شواهد گرایش ها و علایق شیعی جامی، که در سرتاسر آثارش از تبجیل و بزرگ داشت خاندان رسول کوتاهی نکرده، در یک سو و تبیین علل کلامی و تاریخی ناخرسندی قاضی نورالله از جامی به دلیل بی مهری جامی به شیعیان عصر خویش و ناهمدلی با عارفان شیعی یا شیعه گرا و تعریض او درباره ابوطالب و اهل رفض، و اختلافات طریقتی قاضی نورالله و جامی در سوی دیگر، رسالت این پژوهش است که به نحو تحلیلی بررسی می شود.
کلید واژگان: تصوف, تشیع, عرفان, تشیع محبتی, عبدالرحمن جامی, قاضی نورالله شوشتریThroughout the history of Islamic Sufism and mysticism, in general, and in the School of Khorasan, in particular, the Shiite Imams were assigned a special place as doctrinal and mystical exegetes of Islam and heads of Sufi and mystical orders. Qāḍī Nūr Allāh Shushtarī, a prominent Shiite scholar, made tremendous efforts at identifying the roots of this phenomenon in Sufi works and thoughts. He concludes that many Sufi mystics and masters believed in “doctrinal Shiism” or at least “passionate Shiism,” although they seemed to belong to the Sunni jurisprudential and theological school. On al-Shushtarī’s criteria, it seems that Jāmī, the great Naqshbandi mystic and poet, can count as belonging to this type of Shiism. Notwithstanding this, Qāḍī Nūr Allāh dismisses the idea, going so far as to consider Jāmī as an enemy of Shiism and the Shi‘a. This paper is concerned with semiotics of contexts and evidence for Jāmī’s Shiite tendencies and interests, as he never fell short of praising and celebrating the Household of Prophet Muhamad, on the one hand, and theological and historical grounds of Qāḍī Nūr Allāh’s discontent of Jāmī because of the latter’s unkind treatment of his contemporary Shi‘a and his failure to sympathize with Shiite or Shi‘a-leaning mystics, as well as his sarcastic remarks about Abū Ṭālib and people of Rafḍ and differences between mystical approaches of Qāḍī Nūr Allāh and Jāmī, on the other hand.
Keywords: Sufism, Shiism, mysticism, passionate Shiism, ‘Abd al-Raḥmān Jāmī, Qāḍī Nūr Allāh al-Shushtarī -
مناسبات میان فن خطابه و فن شعر، از آغاز، محل مناقشه صاحب نظران بوده است و این مناقشه بدون رسیدن به یک نتیجه مشخص، تا امروز ادامه دارد. ریشه چنین مناقشه ای، در دو رساله فن خطابه و فن شعر ارسطو، نهفته است. در این دو رساله، میان این دو فن، مرزهای کلی کشیده می شود و مرزهای جزیی آن ها همچنان ناپیدا باقی می ماند. مقاله حاضر کوشیده است با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی نقاط اشتراک و افتراق دو فن خطابه و شعر، تفکیک شگردهای بلاغی خاص آن ها را بر اساس دو رساله فن خطابه و فن شعر ارسطو، به طور جزیی تر مورد مطالعه قرار دهد. این مقاله سرانجام نتیجه می گیرد که فن خطابه و فن شعر، افزون بر نقاط اشتراک و افتراق کلی در اغراض و اجزا و مواد و انواع و متکلمان و مخاطبان و سبک ها، از جهت چند و چون کاربرد شگردهای بلاغی بیشتر اشتراک مصالح و اختلاف غرض دارند؛ یعنی مصالح کار این دو فن، عموما مشترک و غرض کاربرد این مصالح در آن ها متفاوت است.کلید واژگان: فن خطابه, فن شعر, ارسطو, بلاغتThe relationship between rhetoric and poetry has been the subject of experts’ controversy since the beginning of the controversy, and this controversy has continued to this day without reaching a definite conclusion. The root of such controversy lies in Aristotle's two treatises on rhetoric and poetry. In these two treatises, the general boundaries between these two techniques are drawn and their minor boundaries remain invisible.
In this descriptive-analytical method, while examining the commonalities and differences between the two rhetoric and poetry techniques, the present article tries to study the separation of their specific rhetorical techniques based on the two treatises of rhetoric and Aristotle's poetry. This article concludes that the art of rhetoric and the art of poetry, in addition to the commonalities and differences in generalities, components, materials, types, theologians, audiences, and styles, have more to do with the use of rhetorical techniques than the sharing of materials and differences; That is, the working materials of these two techniques
Are generally common, and the purpose of using these materials in them is different.Keywords: “Art of Rhetoric”, “Art of Poetry”, “Aristotle”, “Rhetoric” -
Language Art, Volume:4 Issue: 4, 2020, PP 95 -120
The Lutys and all its other branches like hooligans, idiots, lumpens, and Tolerants who have almost disappeared these days, were a social group that had considerable roles in the political, cultural, and social processes just up to some years ago. In fact, this group were a transformed model for generosity and Ayyâri; they bound to most of their customs, conventions, and traits. Gradually, this group invented their own particular customs to be distinguished from others. One of their peculiarities was a special language with specific vocabularies, expressions, and tone which was common among them. The language, to some extent, has entered to the language of the other social classes’ esp. common people by means of this group. In this research, we tried to describe this language and its properties, and compose a dictionary of its vocabularies, idioms, and expressions
Keywords: Language Properties, the Lutys, Hooligan, Idiot, Lumpen -
به دلیل اهمیت «عنوان» در خوانش و درک متن و نقش آن در کشف و تحلیل مفاهیم متن، بررسی این موضوع در آثار ادبی کاری شایسته است؛ ازاین رو توجه به عنوان هر داستان نیز نقش مهمی در شناخت درونمایه، موضوع و محتوای آنها دارد. در گزینش عنوان داستان ها عوامل درون متنی و برون متنی نقش مهمی دارند. عوامل درون متنی شامل عناصر داستان و عناصر بلاغی است و عوامل برون متنی شامل شخصیت های تاریخی و اسطوره ای، باورها و عقاید مطرح در جامعه، مکان های خاص و بینامتنیت است. برخی از این عوامل (درون متنی و برون متنی) مانند شخصیت پردازی، درون مایه و توجه به مکان های خاص در گزینش عنوان نقش مهم تری دارند. توجه به عوامل گزینش عنوان در تحلیل ساختار و محتوای داستان های جنگ، ازجمله داستان های کودک و نوجوان، موضوع ارزشمندی است. ساختار عنوان ها در دهه شصت بیشتر ساده است تا ترکیبی؛ با فاصله گرفتن از جنگ، عنوان ها نیز هنری تر می شود و مضامین عنوان ها نیز بیشتر به زمان جنگ توجه دارد تا پشت جبهه یا نوستالژی جنگ. به دلیل واقع گرایی داستان های جنگ، به ویژه در دهه شصت، توجه به عناوین عینی (مانند شخصیت ها و مکان های حقیقی)، بیشتر از عناوین ذهنی و دور از ذهن است.
کلید واژگان: عنوان, داستان جنگ, داستان کودک و نوجوان, عوامل درون متنی, عوامل برون متنیLiterary Arts, Volume:11 Issue: 2, 2019, PP 51 -68The study of title is the most important element in semiology. The reader enters into the next through title and gets help form it to understand. To analyze the construction and the content of story we need to have some investigation on title of it. Title has three different roles in the whole story; 1) It is as a sticker of story and it clarifies the feature of the story. 2) It has as an allegoric and symbolic role and the reader can get into the world of story through that. 3) It helps to figure the messages of story out. Categorization and the study of titles of war story in children and teenagers literature is one of the applicable approaches in story writing and processing the current study. Paying attention to the factors in choosing the titles of analyzing the construction including children and teenagers stories can help a lot. Titles are different in their simplicity or being compound or mental cases. The titles of stories in 60s are simpler. But being away of the war, we can see more compound and poetic titles. Sometimes the titles of stories especially in 60s are statement. And through this you can find out the message and content of story. The titles of stories are more identical rather than mental both in 60s and 70s. The mental titles refer to particular sites and real characters. Some of the titles of children and teenagers stories are simple and consisted of one portion. This approach was more applied in 60s than 70s. Most of the names combinations were of two or more lexemes. This tip is usually emotional. This can indicate that the willingness of writers aimed to simplicity. That’s because a child and teenager reader can get more relation whit emotional actions. Some story names are of just one statement. And the melody of the writers shows the simplicity of story is clear to readers; like existing the war lexemes in the title of story. Intra-textual and extra-textual factors have great role in choosing the titles of stories. The items that introduce the features of story and supply the background for conversation and the main text are called intra-textual elements. These elements talk about the features of text, topic and contents. The intra-textual factors which have great impact on war stories include numbers, things, themes, contents, characterization and imagery among which characterization and themes have had the greatest effect. Characterization is the most important process of creation of a story. Some of naming procedures are in relation with the story characters. There are three type of characterization in investigated stories. Sometimes the character of story is human body, sometimes animal or things. Theme and content have the specific importance in a story. Because they are not uttered clearly, based on the titles of the stories and their symbolic descriptions we can figurate out that the writers of 60s are willing to choose the names which have spiritual dimension. The most important themes which are used in teen and kids war stories are connected to war situations. We can refer to the lexemes of martyrdom, victory, hope, hometown loving, and struggling with enemy. And some events are specified to behind the war location. The usage of rhetoric elements in 70s is more than in 60s. These elements include simile, metaphor, personification, and symbol. Similes and metaphors are simple and sensible, personification is used a lot, and there is a great sing of usage of natural symbols. Extra-textual factors have indirect connection with the text. They talk about the outside world of the text. The extra-textual factors are applied in choosing titles or taken from the historical noble characters, or refer to a place or event in history. Among these factors attentive consideration to specific sites has great role in choosing the title. The outlook and approach of kids and teenager has been always positive. This tip in story titles is visible for these reasons: A) in scene decoration, there has been great attention to color and time. Caring about light colors more than dark ones. B) The content of title is specified to the war than behind it. According to titles, we can say that the willingness of writers is for these reasons: A) Willingness of writers to nature and outer matters. B) Their attention to events in war and its results. C) The usage of writers’ hometown in titles of most of stories. D) Caring about identical titles such as characters and actual places.
Keywords: Title, war story, children, teenagers, intra-textual factors, extra-textual factors -
رهایی در ادیان و مذاهب پیش از اسلام در خراسان و مناطق همسایه که بدین سرزمین رفت و آمد داشته و داد و ستدی فرهنگی میان مردمان این سرزمین ها در جریان بود، بازتاب های گسترده ای داشته است. و این زمینه های پیشااسلامی تا حدودی در عرفان اسلامی خراسان تاثیرگذار بوده است. در این مقاله به تاریخ اندیشه رهایی در سنت های دینی و معنوی پیش از اسلام خراسان اشاره، و در برخی مواضع به تاثیرات احتمالی این سرچشمه های کهن بر تصوف و عرفان خراسان پرداخته می شود. تتبع در منابع و مطالعه بازتاب های اندیشه رهایی در ادیان و مذاهب پیش از اسلام نشان می دهد پس از تاثیر عمیق قرآن و سنت پیامبر و امامان و پیشوایان اسلام بر عرفان خراسان (سرچشمه بنیادین)، سنت های دینی پیشا اسلامی در خراسان بزرگ همچون ادیان زرتشتی، بودایی، مسیحی، هندویی وچینی و بویژه معنویت دین مزدایی(فرزانگان ایران باستان و حکمای خسروانی) نیز در تطور اندیشه رهایی در عرفان خراسان تاثیرگذار بوده اند.
کلید واژگان: رهایی, خراسان, تصوف, عرفان, ادیان, عرفان خراسان -
طاعت خداوند و رشد و تعالی به سوی حق مسبوق به معرفت به او و شناخت اسماء و صفات اوست. می توان گفت کمال معرفت، معرفت کامل (خداوند) است. اصل وجود خداوند برای غالب انسان ها امری مقبول است و لکن آنچه باعث اختلاف بنیادین میان خداباوران گشته است تفاوت آنها در تلقی از پروردگار می باشد که منجر به ظهور مکاتب و مذاهب متنوع شده است لذا در نهج البلاغه بیش از اثبات وجود خدا بحث از اسماء و صفات الهی است. نظام اسماء و صفات الهی در نهج البلاغه که منشا آرای گوناگون اندیشمندان مسلمان شده است، دارای شاخصه هایی است که بر محور معارف توحیدی در هر سه مرتبه ذات و صفات و افعال می باشد که اگر درست درک شوند خداباوران را به اخلاص در توحید نائل می سازد. شاخصه های این نظام عبارتند از: نفی صفات از ذات ، اثبات بلاتشبیه صفات، امکان شناخت و راه های آن... می باشد. روش این مقاله تحلیلی توصیفی است.
کلید واژگان: نهج البلاغه, اسماء و صفات الهی, شاخصه هاThe obedience of God, the growth and ascension toward him is depended on knowing him, his names and attributes. It can be said that the perfection of knowledge is complete knowledge about God. The principle of the existence of God is acceptable to most human beings, but what has caused a fundamental divergence between theists is their difference in their perception of God which has led to the emergence of diverse schools and religions. More than the proof of God's existence, the system of divine names and attributes has been discussed in Nahj al-Balagha which has raised various opinions among Muslim scholars. This system has characteristics that are based on monotheistic knowledge at all three levels of the essence, attributes and verbs that, if properly understood, would help theists to achieve monotheism. The characteristics of this system are: negation of traits from the essence, unmatched proof of attributes, the possibility of recognition and its ways. The methodology of this paper is descriptive-analytical.
Keywords: Nahj al-Balagha, Divine names, attributes, Characteristics -
ادبیات داستانی گونه ای از ادبیات است که در قالب رمان، داستان و داستان کوتاه روایت می شود. ادبیات داستانی در ایران به شکل امروزی آن، تقریبا پس از مشروطه و با بهره گیری از فرهنگ عامیانه، شکل گرفت؛ در نتیجه ویژگی شخصیت های این داستان ها، برگرفته از افرادی است که تاثیر بیشتری بر وقایع جامعه دارند. یکی از مهم ترین این گروه ها، لوطی ها هستند که در طول تاریخ تاثیر بسیاری بر سرنوشت جامعه داشته اند و از همین روی در ادبیات داستانی بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. در این پژوهش، داستان علویه خانم و رمان خانه لهستانی ها را که در دوره زمانی و شرایط اجتماعی متفاوتی نوشته شده اند با تکیه بر فرهنگ لوطی گری تحلیل کرده و همچنین به مقایسه تاثیر جامعه نویسندگان آثار موردنظر بر شیوه روایت ماجرا پرداخته ایم و به این نتیجه رسیده ایم که نه تنها فرهنگ لوطی گری در داستان معاصر نقش پررنگی دارد، که نوع زندگی و ویژگی های شخصیتی لوطی ها در ساخت و پرداخت این تیپ در داستان علویه خانم ملموس تر و به واقعیت نزدیک تر است.
کلید واژگان: ادبیات داستانی معاصر, لوطی گری, علویه خانم, خانه لهستانی هاFictional literature is a type of literature narrated in the form of novels, stories and short stories Fictional literature in Iran began to emerge in its modern form, almost after the constitution, using vulgar culture. As a result,the characters in these stories are inspired by people who have more influence over the events of society. One of the most important of these groups is the lootis that have had a significant impact on the fate of society and they have been very attentive in fiction literature. . So it is a good example for familiarity with influential personalities in society. Lady Alawiyeh story and Lahestaniha's home novel, written in different period time and different social conditions. So In this study, we have compared these with emphasis on the lootis culture and compared the social conditions effect on styles of writing in this storis. and we have come to the conclusion that not only toleration culture has a significant role in contemporary storytelling, but toleration personality traits in making and paying for the character in Alavi's story are closer to reality.
Keywords: Contemporary Fiction literature, lootis culture, lady Alavie, Lahestaniha's home -
عبهرالعاشقین نوشته روزبهان بقلی، عارف بزرگ سده ششم، یکی از مهم ترین آثار عرفانی فارسی است که از نگاه آموزه های عرفانی و نثر فارسی جایگاه شایانی دارد. این کتاب در سال 1337 به همت هانری کربن و محمد معین، بر پایه دو نسخه ناقص و پرغلط تصحیح و منتشر شد و با وجود تصحیح دیگری به کوشش جواد نوربخش، تا امروز همین تصحیح موردتوجه پژوهشگران بوده و بیشتر کارهایی که بر بنیاد این کتاب انجام گرفته، بر پایه همین تصحیح بوده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که این تصحیح در چه پایه و مایه ای است و صحت و اعتبار آن چه اندازه است؟ بدین منظور، به شیوه تحلیلی و توصیفی و بر بنیاد بایستگی های تصحیح خوب، این تصحیح را بررسیده و با مقایسه آن با نسخ تازه ای که در دسترس مصححان نبوده است، به این نتیجه رسیده ایم که این تصحیح با همه کوشش های مصححان، به دلیل نبود نسخه های صحیح و بدخوانی های فراوان، دستخوش افتادگی های بسیار، افزودگی های نابه جا، کژخوانی های فراوان و... است و نیز فقدان تعلیقات و توضیحاتی برای حل دشواری ها، ذکرنکردن منابع اقوال و اشعار منقول در متن و نداشتن فهرست های کارگشا، ازجمله ایرادها و کمبودهای دیگری است که تصحیح علمی تازه ای از این متن مهم را ضروری می سازد.کلید واژگان: تصحیح, نسخه خطی, روزبهان بقلی, کربن, معین, عبهرالعاشقینʿAbhar al-ʿĀšeqīn by Rūzbehān Baqlī Šīrāzī, the great mystic of the 12th century, is one of the most important Persian mystical works which has a special place in terms of mystical teachings and Persian prose. This book was corrected and published by Henry Corbin and Mohammad Moein in 1958, based on two incomplete and full of mistakes versions. Due to the high position it has gained and despite another correction which has been accomplished by Javad Nourbakhsh, this correction is of interest to researchers until today and most of the works in this field have been conducted on the basis of this correction. The present research is to modify the real position and validity of this correction. So, it has been carefully examined in comparison with some new versions, not available to correctors, through a descriptive-analytic method, considering the requirements of a good correction. The results show that due to the lack of correct copies and misreading, many improper omissions and add-ons etc. happened in spite of all the efforts of the correctors. Lack of extensions and explanations to solve difficulties, not mentioning the sources of words and the lyrics in the text and lack of problem-solving lists are among disadvantages and deficits make a new scientific correction of this important text necessary.Keywords: Correction, Manuscript, R?zbeh?n Baql? Henry Corbin, Mohammad Moein, Abhar al-???eq?n
-
هاتفی جامی خواهرزاده عبدالرحمان جامی و از شاعران توانای دوره تیموریست که در همه فنون شاعری بویژه مثنوی های داستانی توانایی و مهارت داشته و به پیروی از نظامی چند منظومه داستانی به نام های لیلی و مجنون، شیرین و خسرو، هفت منظر و تمرنامه پدید آورده است. وی اواخر عمر منظومه ای حماسی به نام شاهنامه در فتوحات شاه اسماعیل صفوی سرود که ناتمام ماند. علاوه بر مثنوی های یادشده، از هاتفی دیوان شعری در دست است. تمرنامه مهم ترین و بهترین اثر اوست که حماسه ایست تاریخی در گزارش زندگی، جنگ ها، دلیری ها، کشورگشایی ها و ویران گری ها و خون ریزی های تیمور. هاتفی این منظومه را بر بنیاد ظفرنامه شرف الدین علی یزدی سروده است و چنان که هم خود او گفته و هم مقایسه این دو متن نشان می دهد، به ظفرنامه کاملا وفادار بوده و جز پاره ای تعبیرهای شاعرانه که لازمه نظم است، چیزی بر متن نیفزوده، بلکه گاه چیزهایی از آن کاسته است. هاتفی در ساخت و پرداخت این اثر حماسی از یک سو شاهنامه فردوسی و از دیگر سو اسکندرنامه نظامی را سرمشق ساخته است. پاره ای از شگردهای بلاغی آن بیش تر از شاهنامه و نیز ساختار کلی کتاب از اسکندرنامه اثر پذیرفته است. تمرنامه افزون بر ارزش ادبی که دارد از لحاظ تاریخی نیز درخور توجه است و منبعی موثق است در شرح حال تیمور و کشورگشایی های وی.کلید واژگان: تمرنامه, هاتفی جامی, حماسه, شاهنامه فردوسی, اسکندرنامه نظامیHatefi Jami, a nephew of Abdor-Rahman Jami is one of the qualified poets in the Timurid era master in all genres of poetry particularly in narrative Masnavi. In imitation of Nezami, he has produced many such Masnavis such as Laily and Majnun, Shirin and Khosrow, Haft Manzar, and Tamor Nameh. Towards the end of his life he composed an epic in the name of Shahnameh on victories of Shah Esmaeil Safavi which remained unfinished. Apart from the aforementioned Masnavis Hatefi composed a book of poetry which exists today. Tamor Nameh, his best major work is an historical epic giving the account of Timour's life, combats, braveries, conquests, and the destruction and bloodshed he brought about. Modelled after Sharaf- al Din Ali Yasdi's Zafar Nameh, Hatefi composed Tamor Nameh and according to his own admission and as far as the comparison of the texts are concerned, he had remained quite true to Zafar Nameh and except for certain poetic devices indespensible to verse, he had not added anything to the text but at times eliminated few minor parts. Hatefi in composition of this epic work emulated Ferdowsi's Shahnameh on one hand and Nezami's Eskandar Nameh on the other hand. Eloquent techniques utilized in Tamor Nameh were mostly inspired by Shahnameh whereas the general structure of the work was inspired by Nezami. Besides its literary merit, Tamor Nameh is worthy of attention in terms of history since it is a reliable source for Timour's biography and conquests.Keywords: Tamor Nameh, Hatefi Jami, epic, Shahnameh of Ferdowsi, Nezami's Eskandar Nameh
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.