سید مسعود سید بنکدار
-
از آغاز شکل گیری حرم امام رضا (ع)، یکی از مهم ترین امور مربوط به حرم، تامین نور و روشنایی آن است. به واسطه قداست و اهمیت حرم، صاحبان قدرت، متولیان و شیفتگان اهل بیت، همواره توجه ویژه ای به وسایل روشنایی حرم داشتند. بر این اساس، با پیشرفت هایی که در نحوه تامین روشنایی روی می داد، وسایل روشنایی حرم نیز تغییر می یافت. یکی از مهم ترین این تغییرات جایگزینی الکتریسیته با منابع روشنایی متداول در گذشته بود. چراغ برق نخستین بار در دوره مظفرالدین شاه از اروپا برای آستان قدس رضوی تهیه شد. استفاده از نیروی برق در تامین روشنایی حرم آنچنان مفید بود که مخالفت های متعدد، هیچ گاه نتوانست در استفاده از نیروی برق مانعی جدی ایجاد کند. از این رو، متولیان حرم در ادوار مختلف به منظور تقویت هرچه بیشتر نیروی برق حرم و تجهیزات آن، اقدام کردند. این روند در دوره پهلوی با توجه به توسعه عمرانی حرم و نیاز به تامین منابع روشنایی بیشتر، افزایش چشمگیری یافت. پژوهش حاضر با استفاده از منابع و اسناد تاریخی بر آن است تا به این سوال اصلی پاسخ دهد که سیر تاریخی شکل گیری کارخانه چراغ برق آستان قدس رضوی به چه صورت بوده است؟ هدف این پژوهش بررسی سیر ایجاد تشکیلات کارخانه چراغ برق و تاثیرات آن بر نحوه مدیریت حرم و ارتقای سطح خدمات به زائران است. یافته ها نشان می دهد که ورود ماشین های چراغ برق به آستان قدس رضوی با موانع و واکنش های گوناگونی همراه بود. در این بین باوجود برخی موانع، با ورود نیروی برق به حرم، اقدامات جدیدی برای ارتقای نحوه مدیریت حرم و ارائه خدمات بهتر به زائران انجام پذیرفت. روش تحقیق در پژوهش حاضر، کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع، به ویژه منابع اسنادی، است.
کلید واژگان: روشنایی, چراغ برق, آستان قدس, مظفرالدین شاه, پهلوی اولFrom the beginning of the formation of the shrine of Imam Reza, one of the most important matters related to the shrine has been to provide light and illumination. Due to the sanctity and importance of the sanctuary, those in power, the trustees and the admirers of the Ahl al-Bayt always paid special attention to the lighting fictures of the sanctuary. Accordingly, throughout the history of the formation of the shrine, with the advances that took place in the way of providing lighting, the lighting equipment of the shrine also changed. One of the most important of these changes was the replacement of conventional light sources with electricity. Electric lamps were first produced for Astan Quds Razavi from Europe during the reign of Muzaffar al-Din Shah. The use of electricity in providing lighting for the shrine was so useful that numerous objections could never create a serious obstacle to the use of electricity. Therefore, the custodians of the shrine in different periods tried to strengthen the electricity and its equipments of the shrine as much as possible. This process increased significantly in the Pahlavi period due to the development of the shrine and the need to provide more light sources. The present study, using historical sources and documents, intends to answer the main question, what was the historical course of the formation of the Astan Quds Razavi electric lamp factory? The purpose of this research is to study the process of establishing an electric lamp factory and its effects on the management of the shrine and improving the level of services to pilgrims. The findings show that the entry of electric lights into Astan Quds Razavi was accompanied by various obstacles and reactions. However, despite some obstacles, with the arrival of electricity to the shrine, new measures were taken to improve the management of the shrine and provide better services to pilgrims. The research method in the present study was library and resource matching, especially documentary sources. In this historical research, after collecting the necessary information, information has been organized and analyzed.
Keywords: Lighting, Electric Lamp, Astan Quds Razavi, Muzaffar Al-Din Shah, First Pahlavi -
شمایل نگاری که از مهم ترین ارکان هنر مذهبی در ایران است، از عصر صفوی با رسمیت یافتن مذهب شیعه، رونق و در عصر قاجار تکامل یافت. در دوره قاجار باور عمومی به شمایلها به عنوان عامل دفع بلا و به ارمغان آورنده خیروبرکت سبب شد تا نگاه پادشاهان قاجار نیز بیش از گذشته معطوف به هنر شمایل نگاری گردد. شمایل نگاری به عنوان یکی از هنرهای موردتوجه دربار قاجار رشد یافت و چندین شمایل به سفارش دربار قاجار تهیه گردید و این شمایلها جایگاه ویژه ای در آداب و رسوم دربار قاجار یافتند.یافته های تحقیق نشان می دهد، نظر به اهمیت یافتن شمایلها در میان باورهای عمومی جامعه عصر قاجار، پادشاهان این سلسله نیز نگاه ویژه تری را نسبت به هنر شمایل نگاری ابراز داشته اند. بر همین مبنا هنرمندان دربار قاجار شمایلهای ویژه ای را تهیه نمودند. با توجه به کارکرد سیاسی و مشروعیت بخشی شمایلها، ناصرالدین شاه شمایلهای متعددی در دربار خود تهیه نمود و به شیوه های گوناگون شمایلهای مذکور را در معرض دید عموم قرار داده، به انحای مختلف از آنها در آداب و رسوم دربار استفاده می نمود. از ویژگی های هنری این شمایلهای مذهبی می توان به تاکید بر جزئی نگری و کاربرد مضامین الوهی و تلفیق مضامین هنر شرقی و غربی و غیره اشاره کرد.پژوهش حاضر درصدد است، به روش تاریخی و تحلیلی توصیفی و مشاهده میدانی با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای به بررسی ویژگی های تاریخی و هنری ده شمایل مذهبی دربار قاجار بپردازد و مشخص نماید که ارزش نمادین و کارکرد سیاسی این شمایلها در دربار قاجار چه بوده است؟کلید واژگان: شمایل, شمایل نگاری, دوره قاجار, ناصرالدین شاه, جواهراتIconography, which is one of the most important components of religious art in Iran began to flourish in the Safavid era with the socialization of the Shi'ite school and developed in the Qajar era. During this era, the general belief in icons as a means of repelling calamity and bringing good luck prompted the Qajar kings to pay more attention to the art of iconography. This art developed as one of the arts favored by the Qajar court and thus several icons were prepared by order of the Qajar court and these icons found a special value in the rites and customs of the Qajar court.The findings of the research show that regarding the importance of icons among the common beliefs of Qajar society, the kings of this dynasty have held a more special outlook towards the art of iconography. Accordingly, the artists of the Qajar court prepared special icons. Given the political function and legitimization of the icons, Nasser al-Din Shah procured several icons for his court and exposed them to the public in various ways and used them in different modes in the rites and customs of his court. Emphasis on the atomistic perspective and the application of Divine themes and the combination of Eastern and Western art themes, etc., are referred to as among the artistic features of these religious icons.The present study is intended to study the historical and artistic features of the eight religious icons of the Qajar court through historical and analytical-descriptive methods and field observations using documentary and library sources and to specify what the symbolic value and political function of these icons have been in the Qajar court.Keywords: Pen Case, Qajar Era Painting, Christian Religious Painting, Form, Content
-
رساله موسوم به «آلکیبیادس بزرگ» ازجمله متونی محسوب می شود که به رغم آنکه پژوهشگران تردیدهایی جدی در انتساب آن به شخص افلاطون ابراز داشته اند، از جایگاهی ویژه در میان آثاری برخوردار است که ذیل مکتب فلسفی و ادبی افلاطونی قرار می گیرند. این رساله شامل مکالمه ای میان سقراط و معاشر جوان او آلکیبیادس است و ضمن گفت وگو، در چند مورد از شاهنشاهی هخامنشی و مسایل مربوط به آن سخن می رود. در پژوهش حاضر منحصرا به یکی از این موارد، یعنی اشاره سقراط در سطور نخست رساله به کوروش دوم و خشایارشای یکم به عنوان تنها افراد میرا و فناپذیر شایسته احترام در نظر آلکیبیادس جوان و جاه طلب توجه شده است. درحقیقت پژوهش حاضر بر آن است از طریق مطالعه انتقادی و تطبیقی محتوای «آلکیبیادس بزرگ»، انگاره ها و تصورات ویژه ای را بررسی کند که وجود آن در فضای ذهنی نویسنده رساله، موجب ذکر نام کوروش و خشایارشا به عنوان تنها افراد ارجمند در نگاه شخصیتی همچون آلکیبیادس شده است و به یاری چنین خوانشی، یک انگاره پنهان در اندیشه یونانیان سده های پنجم و چهارم پیش از میلاد در باب این دو فرمانروای هخامنشی را بازخوانی کند.
کلید واژگان: شاهنشاهی هخامنشی, آلکیبیادس بزرگ, افلاطون, کوروش دوم, خشایارشای یکمSome scholars doubt that the dialog "Alcibiades Major" was written by Plato, but this conversation has an important place among the works belonging to the Platonic school. "Alcibiades Major" contains a dialog between Socrates and the young Alcibiades, and in some parts of the conversation they also talk about the Achaemenid Empire. In this study, only one part of the conversation has been considered, namely that Socrates mentions Cyrus the Great and Xerxes I as the only people the young and ambitious Alcibiades respects. Thus, the aim of this study is to identify, through a critical and comparative reading of the conversation of "Alcibiades Major", the concepts and images that led the author to mention the names of Cyrus and Xerxes as the only honorable persons for Alcibiades". Finally, this study aims to analyze the hidden ideas that existed in the public opinion of the Greeks of the 5th and 4th centuries BC about these two Achaemenid great kings.
Keywords: Achaemenid Empire, Alcibiades Major, Plato, Cyrus II, Xerxes I -
فصلنامه گنجینه اسناد، پیاپی 129 (بهار 1402)، صص 78 -115هدف
این پژوهش در نظر دارد با تکیه بر اسناد وزارت امور خارجه بریتانیا، سیاست های اتخاذشده ازسوی این دولت درقبال ظل السلطان، «پس از» خروج اجباری او از کشور را بررسی و تبیین کند.
روش/رویکرد پژوهش:
این پژوهش رویکردی توصیفی-تحلیلی دارد و برمبنای اسناد آرشیوی و کتاب خانه ای انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیری:
حمایت کردن و حمایت نکردن بریتانیا از بازگشت ظل السلطان به ایران طی دوران اقامتش در اروپا، به عوامل متعددی وابسته بوده است. امید بریتانیا به برخوردارشدن از حمایت ظل السلطان از منافع این دولت درمقام فرمانداری مقتدر در فارس یا اصفهان، جلوگیری از نفوذ روزافزون آلمان در جنوب ایران در خلال جنگ جهانی اول، و نیز مقابله با اقدامات سلطه جویانه روسیه در این مناطق، ازجمله مهم ترین عوامل حمایت بریتانیا از حضور مجدد ظل السلطان در ایران بوده اند. عمده ترین دلیل حمایت نکردن بریتانیا از بازگشت ظل السلطان را نیز می توان مخالفت خان های بختیاری با حضور ظل السلطان در اصفهان و تهدیدشدن بریتانیا ازسوی این خان ها دانست.
کلید واژگان: ظل السلطان, انقلاب مشروطه, اسناد آرشیوی, بریتانیاPurposeThis study aims to investigate and explain the policies adopted by Britain towards Zil-al-Sultan «after» he was forced to leave the country, based on the Archival Records of Foreign, Commonwealth and Development Affairs of the United Kingdom.
Method and Design:
Archival records were studied and analyzed in a descriptive and analytical way.
Findings and conclusionsThere are diverse factors that Britain intended to support returning of Zil-al-Sultan to Iran while he was living in Europe. Among which are Britain's hope for enjoying the benefits of Zil-al-Sultan's government as a powerful governor in Fars or Isfahan, preventing the ever-increasing influence of Germany in southern parts of Iran during the World War I, and confronting the Russia’s domineering behaviors in these areas. Furthermore, the opposition of Bakhtiari Khans to Zil-al-Sultan's presence in Isfahan was the main reason that Britain prevented his return.
Keywords: Zil-al-Sultan, Constitutional Revolution, archival records, Britain -
با به قدرت رسیدن سلسله قاجار (1209-1344ق) و استقرار و حاکمیت این سلسله بر ایران، با توجه به تحولات جهانی صورت گرفته در این دوران، شاهد شکل گیری روابط گسترده ای میان ایران و همسایگانش هستیم. یکی از مهم ترین این کشورها کشور همسایه شمالی ایران، روسیه است. با توجه به سیاست توسعه طلبانه روسیه از همان سال های آغاز شکل گیری حکومت قاجار، جنگ های طولانی مدتی بین دو کشور در گرفت. در خلال این روابط خصم آلود گاه زمانی هایی نیز پیش می آمد که دو دولت به منظور دستیابی به صلح هدایایی را نیز مبادله می نمودند. نظر به اهمیت روابط دو همسایه در بیشتر موارد سعی می شد به منظور جلب نظر یکدیگر از هدایای نفیس و گران بهایی نظیر جواهرات استفاده شود. بر این اساس در روابط بین دو کشور جواهرات مهم و ارزشمندی مبادله گردیدند. یکی از مهم ترین این موارد جواهراتی بود که پس از به قتل رسیدن گریبایدوف، پادشاه ایران به منظور عذرخواهی توسط هیئتی به تزار روسیه اهدا کرد. تزار نیز در جریان سفر این هیئت؛ جقه جواهر نشانی به شاهزاده خسرو میرزا، فرستاده پادشاه ایران اهدا نمود.مقاله پیش رو بر آن است تا با استفاده از اسناد و منابع تاریخی به بررسی جایگاه جواهرات سلطنتی در روابط تاریخی ایران و روسیه در دوره قاجار بپردازد.روش تحقیق در این مقاله به صورت کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع اصلی بوده است. در این تحقیق تاریخی پس از جمع آوری اطلاعات لازم به سازماندهی اطلاعات و تجزیه وتحلیل و سرانجام استنتاج آنها پرداخته شده است.در اوایل دوره قاجار، با توجه به تنش موجود در روابط بین ایران و روسیه، دو دولت به منظور بهبود روابط و دستیابی به منافع مورد نظر در میان هدایای مورد مبادله از جواهرات گران بها استفاده می نمودند. با کاهش تنش های موجود در روابط دو کشور، از حجم و ارزش جواهرات مورد مبادله نیز کاسته شد به گونه ای که از اواسط دوره قاجار تا پایان این دوره در اهدای جواهرات، به رد و بدل نمودن نشان های دولتی اکتفا شد.کلید واژگان: جواهرات سلطنتی, ایران, روسیه, روابط خارجیWith the rise of Qajar dynasty, the ruling dynasty of Iran from 1794 to 1925, and following the global developments occurred during this period, we witness the formation of relations between Iran and its neighbors, particularly the Russian Empire. Due to the expansionist policy of the Russians from the early years of the Qajar sovereignty over Iran, long wars were fought between the two countries. During the course of these Russo-Iranian wars and their strained relations, peace negotiations were conducted at times and lavish and valuable presents were exchanged between the two sides; these presents which were intended as peace offerings were mostly prized jewelry items, among which are a unique diamond, known as the Shah Diamond, brought to Tsar Nicholas I in 1829 by Khusro Mirzā, the grandson of Fatḥ ʿAlī Shāh and the head of his mission to Saint Petersburg, as compensation for the murder of Alexander Griboyedov in Tehran and the Jiqqa Jawāhir Nishān (a bejeweled brooch in the shape of a paisley and decorated with gemstones), given to Khusro Mirzā by the Russian Tsar.The reduction of the tensions in the relations between the two countries led to the decreased value and number of the exchanged jewelry items and from the middle to the end of Qajar period, the two sides exchanged only badges of honors.This article, which is based on historical documents and library resources, aims to study the role of the Imperial Crown Jewels in the historic relations between Iran and Russia during the Qajar period; the collected data in this research has been classified and analyzed and the conclusions has been derived from them.Keywords: The Imperial Crown Jewels, Iran, Russia, Foreign Relations
-
دولت ایران در دوره احمدشاه به مشکلات فزاینده اقتصادی و سیاسی دچار بود؛ ازاین رو عده ای از دولت مردان و مجلسیان برآن شدند تا برای یافتن منابع مالی تازه و رفع مشکلات اقتصادی، جواهرات سلطنتی را رهن بگذارند یا بفروشند. از بعد سیاسی با اعاده نظام مشروطیت، جواهرات سلطنتی جزو اموال دولتی شد و باتوجه به حساسیت افکار عمومی بارها موضوع جواهرات در مجلس شورای ملی مطرح شد و مخالفان احمدشاه با ایجاد شایعاتی درباره سرقت و فروش جواهرات سلطنتی توسط شاه، از جواهرات سلطنتی به عنوان حربه ای برای تخریب سلسله قاجار استفاده کردند.
هدفبررسی وضعیت جواهرات سلطنتی درطول تحولات سیاسی و اقتصادی دوره احمدشاه قاجار.
روش / رویکرد پژوهشروش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و از منابع کتاب خانه ای و اسناد و مدارک آرشیوی استفاده شده است. در این روش پس از جمع آوری اطلاعات کافی، این اطلاعات سازمان دهی و تجزیه وتحلیل شده است.
یافته ها و نتیجه گیریدر سیر تحولات سیاسی پس از مشروطه جواهرات سلطنتی جزو دارایی های دولتی شد و تحت نظارت بازوهای نظارتی نظام مشروطه قرار گرفت و رهن گذاری و فروش این جواهرات برای رفع مشکلات اقتصادی کشور، به دلیل اختلاف نظرهای دولت و مجلس، فشار افکار عمومی، و ارزش ملی و فرهنگی این مجموعه عملی نشد و امکان سوءاستفاده از این مجموعه برای دولت ها و شرکت های خارجی میسر نشد. مخالفان دولت قاجار اما با هدف تخریب شاه با شایعه پراکنی، او را به سرقت جواهرات متهم می کردند؛ که البته بررسی اسناد و مدارک نشان می دهد که احمدشاه در این جواهرات تصرفی نکرده است.
کلید واژگان: جواهرات سلطنتی, احمدشاه, مجلس, مشروطه, اقتصادMethod and Research DesignData for this article is collected from archival documents and library resources.
Findings and ConclusionIranian government suffered growing economic and political problems during Ahmad Shah's reign. To overcome financial difficulties, some statesmen and parliamentarians suggested to put to mortgage or sell the collction of Crown Jewels. With the restoration of the constitutional rule after Mohamad Ali Shah was forced to resign, the collection was transferred from royal court to the ownership of the state. As the public was highly sensitive about the jewels, the case was discussed repeatedly in the parliament. Meanwhile, the opponents of Ahmad Shah and the Qajars, spread a rumor that the Shah wants to sell the jewels. They used this as a pretext for disrediting Qajars and ending their rule. The attempt to sell or to mortgage the Crown Jewels was not successful, however, due to disagreements between the government and the parliament, as well as the pressure of public opinion which stressed on national and cultural value of the Crown Jewels.
Keywords: Crown jewels, Ahmad Shah, Parliament, Constitution, Economy -
پس از امضای فرمان مشروطیت و تصویب قانون اساسی به میزان زیادی از اختیارات سیاسی واقتصادی پادشاه کاسته شد و براساس قانون، حقوق مالی شاه با تصویب و نظارت مجلس در اختیار وی قرار گرفت. در دوران سلطنت محمدعلی شاه و در کشاکش درگیری وی با مشروطه خواهان، نمایندگان مجلس به منظور تهدید قدرت سیاسی شاه منابع مالی وی را نیز محدود کردند. شاه برای تامین منابع مالی به منظور پیشبرد اهداف سیاسی خود اقدام به فروش و رهن گذاری جواهرات سلطنتی کرد. با پایان استبداد صغیر، مشروطه خواهان با دقت بسیار اقدام به حسابرسی نسبت به جواهرات سلطنتی کردند و در یک روند طولانی تلاش هایی را برای بازپس گیری جواهرات از شاه و کسانی که جواهرات به فروش رسانیده و یا به گرو برداشته بودند انجام دادند.روسیه و بریتانیا رویکرد متفاوتی نسبت به این تلاش ها نشان دادند. انقلاب مشروطیت، رویکرد افکار عمومی به جواهرات سلطنتی را دگرگون کرد و جواهرات از ثروت شخصی شاه تبدیل به ثروت ملی شدکه با نظارت نمایندگان ملت مورد استفاده دستگاه سلطنت قرار می گرفت. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و از منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک آرشیوی استفاده شده است. در این روش پس از جمع آوری اطلاعات کافی، به سازماندهی اطلاعات و تجزیه وتحلیل آنها پرداخته شده است.
کلید واژگان: محمدعلی شاه, جواهرات سلطنتی, مشروطه, روسیه, بریتانیاAfter signing the constitutionalism decree and the ratification of the constitution, political and economic powers were reduced and according to the law, the royal financial rights were granted to him through the approval and supervision of the parliament. During the reign of Muhammad-Ali Shah, and in contention of his conflict with the constitutionalists, parliamentarians also limited his funds to threaten the political power of the king. The king sold and redeemed crown jewels in order to provide financial resources to advance political goals. With the end of minor despotism, the constitutionalists scrutinized crown jewels carefully and in a long process they did efforts to retrieve the jewels from the king and those who sold jewels or were taken to pledge. Russia and Britain showed a different approach to these efforts. The constitutionalism revolution guided the public opinion towards the crown jewels, and the jewels were turned from king's personal wealth to the national wealth that they were used by the monarchy under the supervision of representatives of the people. The present study Aims to Study that how constitutionalists deal with selling and pledging of jewels from him and what is the reaction of the Russian and British Governments to it. The method of this research is descriptive-analytical, and library resources and archival documents have been used in this study.
Keywords: Muhammad-Ali Shah, Crown Jewels, Constitutionalism, Russia, Britain -
عنوان اموال دولتی اصطلاح تازه ای بود که پس از پایان استبداد صغیر و به منظور نظارت دقیق به تمامی اموال دولت ایران اعم از دستگاه سلطنت و دولت آن اطلاق شد. به عبارت دیگر، این اصطلاح برخلاف گذشته، اموال اختصاصی پادشاه را نیز در بر می گرفت. پیش از این، اصطلاح متداول برای این اموال واژه بیوتات سلطنتی بود. پس از این تغییرات، در مکاتبات رسمی از عنوان اموال دولتی استفاده می شد؛ اما عنوان ریشه دار بیوتات سلطنتی همچنان متداول بود. بیوتات مجموعه ای از واحدهای خدماتی دربار و مسئول رسیدگی به امور شخصی شاه بود که از دوره های پیش از سلسله قاجاریه نیز در دربار حکومت ها فعالیت می کردند و هر بخش از بیوتات متناسب با وظایف خود، اموالی در اختیار داشتند. دربار و بیوتات دوره قاجاریه که مسئول نگهداری اموال ارزشمند دربار بود، در کاخ گلستان قرار داشت و تشکیلات گذشته با تغییراتی نوین متناسب با نیازهای دوره قاجار شکل گرفتند. انتظام شکل گرفته در بیوتات از دوره مظفری به بعد نابسامان شد. در دوره احمدشاه نیز وضعیت اموال دولتی و نفیس کاخ گلستان و بیوتات نامناسب بود و صاحب جمعان مسئولیت خود را به درستی انجام نمی دادند و گاه خود جزو سارقین اموال دولتی بودند.پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از اسناد تاریخی، وضعیت این اموال را در دوره احمدشاه بررسی کند و مشخص نماید اقدامات صورت گرفته توسط اهرم های نظارتی برای حفظ این اموال تا چه میزان موفقیت آمیز بوده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع، به ویژه منابع اسنادی بوده است. در این تحقیق تاریخی، پس از جمع آوری اطلاعات لازم، به سازمان دهی اطلاعات و تجزیه وتحلیل آنها پرداخته شده است.
کلید واژگان: اموال دولتی, بیوتات سلطنتی, کاخ گلستان, احمدشاه, محاسبات بیوتاتThe title of state properties was a new term that, after the end of Mohammad Ali Shah's despotism, was used to accurately monitor all the properties of Iranian government, including the monarchy and its government. In other words, the term, unlike in the past, included the royal properties. Previously, the common term for this properties was the word Boyutat (Royal Households). After these changes, the title of State Properties was used in the official correspondences, but the rooted title, Boyutat, was still common. Boyutat was a set of service units in the courts that had responsibility of doing of Shah personal tasks and also functioned at the courts of pre-Qajar dynasties. Each section of Boyutat had properties in proportion to their duties. The court and Boyutat of Qajar period, which was responsible for keeping the valuable properties of court, was located at the Golestan palace, and the past structures was changed by a modern evolution in proportion to the needs of Qajar period. The formed discipline in Boyutat was disrupted from Mozaffar-e-Din Shah's period. During Ahmad Shah period, the status of state properties of Golestan palace and Boyutat was inappropriate and the chamberlains didn't carry out their responsibility properly and sometimes they themselves were robbers of state properties. This paper attempts to study the status of state properties, which was in unsuitable situation during Ahmad Shah period, and reveals how much the attempts of supervisory arms were successful for protecting the royal and state properties. The study has employed field and library research, comparison and analysis of existing sources, especially documentary sources. In this historical study, after collecting the necessary data, they are organized, analyzed and finally conclusions are drawn
Keywords: State Properties, Royal Households (Boyutat), Golestan Palace, Ahmad Shah, Households Accountancy -
خزانه های آنها جمع آوری می شد. در همین راستا، تشکیلات نسبتا منظمی برای حفظ و نگهداری این گنجینه ها در این دربارها به وجود می آمد؛ که درون این تشکیلات، کارگاه هایی برای ساخت و پرداخت جواهرات تازه برپا می شد. در دوران صفویه، علاقه پادشاهان این سلسله به داشتن درباری باشکوه و عظیم موجب شده بود مجموعه ای از بهترین نفایس و جواهرات در دربار جمع آوری شود. در این دوره، تشکیلات منظمی برای حفظ، نگهداری، تهیه و ساخت جواهرات در دربار ایجاد شد که در منابع این دوره، اطلاعات ارزشمندی درباره عملکرد این تشکیلات و مناصب مرتبط با آن یافت می شود. در مقاله حاضر، تلاش شده است تا با مطالعه اسناد مجموعه توپقاپی سرای و منابع موجود، به بررسی تشکیلات اداری جواهرات سلطنتی و مناصب مرتبط با ساخت این مجموعه پرداخته شود. روش تحقیق در این مقاله، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع موجود، به خصوص منابع اصلی است. در این تحقیق تاریخی، پس از جمع آوری اطلاعات لازم، به سازماندهی اطلاعات و تجزیه و تحلیل و سرانجام استنتاج آنها پرداخته شده است.کلید واژگان: جواهرات سلطنتی, صفویه, تشکیلات اداری, مناصب, بیوتات سلطنتیWhenever powerful dynasties dominated Iran's history, valuable collections of jewels and gold and silver were collected in their treasures. Concurrent to collecting those collections, a systematic and codified organization was created to preserve and maintain those treasures in the royal courts. Within those organizations there were also workshops for the construction and decoration of new jewels. During the Safavid period, the interest of the kings of the dynasty in having a magnificent court, made it possible to collect a collection of the best jewels inside the court of the Safavid kings. In that period, a precise and orderly organization was established to preserve, maintain, prepare, and construct jewels at the Safavid court. In the sources of the Safavid period, valuable information have been provided about the performance of the administrative organization of royal jewelry and its related positions during this period. The present article aims to study the administrative documents of Topkapi of the royal jewelry and the related positions of the collections by studying existing documents and resources. The research method used in the study is a library research technique and adaptation and analysis of available resources, especially the main ones. In this historical research, after collecting the necessary data, they were organized, analyzed, and finally inferred.Keywords: Crown jewels, Safavid, administrative organization, Positions, royal households
-
صنعت قالی بافی شهر اصفهان در دوره های مختلف فرازوفرودهای گوناگونی را تجربه کرده است؛ به ویژه پس از سقوط دولت صفوی و با تاثیرپذیرفتن از ناآرامی های پس از آن، این صنعت در سراشیبی رکود قرار گرفت. در اواخر دوره قاجار و پس از پایان جنگ جهانی اول، به واسطه وضعیت اقتصادی کشور، بر مشکلات صنعت فرش اصفهان افزوده شد. با شروع دوره رضاشاه، بخشی از این مشکلات به این دوره منتقل شد. استفاده از رنگ جوهری و فراموش شدن طرح های اصیل گذشته، همچنان کیفیت و اصالت فرش اصفهان را در مخاطره انداخته بود. در کنار این مسائل، مشکلات معیشتی و بهداشتی بافندگان فرش نیز پابرجا بود.
پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ این پرسش است که وضعیت تولید فرش شهر اصفهان در دوره رضاشاه چگونه بود و دولت برای بهبود و ارتقای تولید فرش اصفهان چه اقداماتی انجام داد. فرضیه این پژوهش آن است که باتوجه به مشکلات فراوان پیش روی این حرفه، اقدامات صورت گرفته ناکافی و غیراصولی بود.
براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، مشخص می شود باوجود اقداماتی که برای رفع مشکلات موجود در وضعیت تولید قالی شهر اصفهان انجام شد، به واسطه کم اطلاعی دست اندرکاران این صنعت و نبود برنامه ریزی های دقیق و سیاست گذاری های درازمدت، این فعالیت ها چندان ثمربخش نشد؛ درنتیجه، مشکلات همچنان برجای ماند.روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و از منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک آرشیوی استفاده شده است. در این روش پس از جمع آوری اطلاعات کافی، یافته ها سازماندهی و سپس تجزیه وتحلیل می شوند.کلید واژگان: فرش, اصفهان, رضاشاه, رنگ جوهریThe carpet industry in the city of Isfahan has experienced many different ups and downs during its formation, especially after the collapse of the Safavid Dynasty and, after being influenced by the subsequent unrest, the industry was in a downturn. At the end of the Qajar period and after the end of the First World War, due to the economic situation in the country, the problems of Isfahan carpet industry were added. With the beginning of the Reza Shah era, some of these problems were transferred to this period. Using ink color and forgetting the past original designs had endangered the quality and genuineness of the carpet of Isfahan. Along with these issues, livelihood and hygiene problems of carpet weavers still existed. This study is going to use references and historical documents in order to clarify the situation of Isfahan carpet in the first Pahlavi period and also and what the government did to improve and improve Isfahan carpet production. The hypothesis of this research is that due to many problems facing this profession, the actions were inadequate and unproductive. Based on the results of this research, it is clear that despite the measures taken to solve the problems in the production of carpet in Isfahan, these activities were not very fruitful due to the lack of knowledge of the people of this industry and the lack of precise planning and long-term policies. The methodology of this research is descriptive-analytical using library resources and archival documents. In this method, after gathering enough information, the findings are organized and then analyzed.Keywords: Carpet, Isfahan, Reza Shah, Ink Color -
نشریه تاریخ اندیش، پیاپی 3 (زمستان 1397)، صص 101 -128پس از درگذشت حضرت معصومه(ع) در قم این شهر تبدیل به یکی از مهمترین زیارتگاه ها و مراکز شیعی در ایران شد. با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران توسط شاه اسماعیل اول، ر آن بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت؛ به گونه ای که پس از شاه این شهر و حرم مطه عباس اول کلیه ی پادشاهان صفوی، حرم مطهر حضرت را به عنوان مدفن خود برگزیدند. این انتخاب باعث شد تا جدای از توجهات سیاسی به این شهر، بناها و آثار ارزشمند معماری نیز بر سایر مفاخر موجود در حرم افزوده شود. این روند در دوره ی قاجار نیز ادامه یافت و با توجه ر، مدفن دو تن از پادشاهان قاجاریه یعنی فتحعلی به نزدیکی پایتخت به این شهر، حرم مطه نزدیکیشاه و محمدشاه و بسیاری از شاهزادگان و رجال دربار قاجار شد. جدای از عامل پایتخت به این شهر، اختلافات ایران با روسیه و عثمانی در زمان این دو شاه قاجاری باعث شد شاهان مذکور در مرکز ایران در حرم حضرت معصومه، دفن شوند. همچنین می توان وجود مقابر سلاطین صفوی را یکی از عوامل توجه شاهان مذکور قاجاری به این مکان برشمرد. از آنجا که بررسی و شناسایی مقابر شخصیت های مهم تاریخی یکی از مباحث مهم تاریخی به شمار می رود، مقاله ی پیش رو بر آن است تا با تکیه و استفاده از منابع ارزشمند تاریخی و تطبیق آنها با مشاهدات میدانی، به شناسایی و بررسی مقابر سلاطین قاجاریه در قم بپردازد. روش تحقیق در این مقاله به صورت میدانی و کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع موجود، به خصوص منابع اصلی بوده است. در این تحقیق تاریخی پس از جمع آوری اطلاعات لازم، به سازماندهی اطلاعات و تجزیه و تحلیل و سرانجام استنتاج آنها پرداخته شده است.کلید واژگان: مقابر, فتحعلی شاه, محمدشاه, قاجاریه, قم, حرم حضرت معصومهAfter Fatimah al-Ma’sûmah’s death in Qum, the city transformed into an important pilgrimage destination and a Shia center in Iran. After Shiism was established as state religion in Iran by Shah Ismail I, this city and its shrine came under the spotlight more than ever to the extent that after Shah Abbas I, all Safavid Shahs chose this shrine as their burial place. This choice, apart from the political attention the city received, caused many valuable monuments and architectural works to be added to the existing treasures of the shrine. This process also continued in the Qajar period and because of the proximity of Tehran, as the capital of Iran, to this city, two Qajar shahs, Fath-Ali Shah and Muhammad Shah, and many princes and courtiers chose the shrine as their burial place. Also existing the tombs of Safavid kings in Ma’sumah’s shrine can be one of the factors that the two Qajar shahs chose there for their burial place. Because studying and identifying the tombs of influential historical figures are among important historical debates, the present paper attempts to identify and investigate the mausoleums of Qajar Shahs in Qum relying on and using invaluable historical sources and comparing them with field observations. The study has employed field and library research, comparison and analysis of existing sources, especially first hand sources. In this historical study, after collecting the necessary data, they are organized, analyzed and finally conclusions are drawn.Keywords: Tombs, Fath-Ali Shah, Muhammad Shah, Qajars, Qum, Fatimah al-Ma’sûmah’s shrine
-
گرایش ساسانیان به ثروت درباری و گنجینه های باشکوه در پیوند با نوع رویکرد آن ها به زندگی مادی و این جهانی بود که آن نیز در ساختار قدرت و جهان بینی این شاهنشاهی بازتاب یافته بود. این مسئله همچنین تحت تاثیر شرایط تازه جهانی هم عصر این امپراتوری و تحولات داخلی آن بود. مهم ترین پیامد این رویکرد در اواخر دوران ساسانی در گرایش به تمرکز قدرت و ثروت خود را نشان داد که با از میان برداشتن زمین داران قدرتمند محلی و تبدیل آنان به دهقانان یا زمین داران خرد رخ داد و این موضوع، دربار ساسانی را کانون تجمع ثروت از سرتاسر نقاط این شاهنشاهی ساخت، به گونه ای که در هیچ یک از ادوار پادشاهان این سلسله نمونه ای را نمی توان سراغ گرفت. این مسئله به ویژه در دوران خسرو دوم نمود می یابد که تمرکز ثروت به پدیدآمدن خزانه ای سرشار از گنجینه هایی منجر شد که نمونه هایی از آن در کتب مورخان دوران اسلامی آمده است. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر شواهد مکتوب متعدد برجای مانده از عصر ساسانی و پساساسانی درباره گنجینه های شاهان این سلسله و خزائن امپراتوری و بررسی و نقد داده های متون فوق و پژوهش های جدید به روش توصیفی-تحلیلی، چگونگی رویکرد این امپراتوری را به مقوله ثروت و تجمل براساس باورهای دینی و اعتقادی بر مبنای رویکردهای نظری بررسی نماید.کلید واژگان: کلیدواژه ها: ساسانیان, گنجینه های امپراتوری, دیانت زردشتی, زندگی این جهانی, دنیاگراییThe Sassanians’ tendency to the wealth of the court and magnificent treasures related with their approach to worldly life which was reflected in the structure of their power and their worldview. This issue was also influenced by the new global conditions and internal developments.The most important consequence of this approach at the end of Sasanian Empire was their tendency to concentrate the power and wealth by removing powerful local landowners and making them as peasants or small landowners. This issue made the Sasanian court as the focus of wealth accumulation, so that there is no instance in any other periods like this. This issue, especially during Khosrow II, shows that the concentration of wealth led to the emergence of a rich treasury. The examples are in the books of historians of the Islamic period.In this paper it is aimed to study the approach of this empire to wealthand pomp on the basis of religious beliefs, relying on numerous literary evidence from Sasanian and post-Sasanian period about the treasures with descriptive-analytical method.Keywords: Sasanians, Treasures of Empire, Zoroastrianism, Worldly life, Materialism
-
فیروزه از نام آشناترین سنگ های قیمتی ایرانی است که در سراسر ادوار تاریخی حضور خود را به عنوان جواهری ارزشمند و زینتی حفظ کرده و همواره مرغوبیت خود را به شهر نیشابور نسبت داده است. این سنگ قیمتی، همواره طی ادوار مختلف تاریخی مورد بهره برداری قرار داشته و از جمله کالاهای صادراتی مهم ایران محسوب می شده است. در دوره قاجار، مشکلات داخلی و زیربنایی، مانع پیشرفت در بخش های مختلف جامعه بود. در این رابطه، معادن ایران، از جمله معادن فیروزه نیشابور نیز، از مشکلات موجود برکنار نماندند. تحقیق پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که عموما بهره برداری از معادن فیروزه نیشابور به چه صورت انجام می گرفت و چه کارکردی در اقتصاد کشور داشت؟ فرض این پژوهش بر این مبنا استوار شده است که شرایط اقتصادی- سیاسی حاکم بر جامعه، مانع از انجام فعالیت های کارآمد اقتصادی، از جمله بهره برداری از این معادن بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص می گردد که سودجویی مقامات دولتی، عدم مدیریت صحیح در بهره برداری از معادن و بی توجهی به تحولات علمی در حوزه دانش معدن و تجهیزات مربوط به آن، همگی موجب آسیب پذیری معادن و رکود در بهره برداری و صادرات فیروزه نیشابور شد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک آرشیوی استفاده گردیده، چنانکه پس از جمع آوریاطلاعات کافی، به سازماندهی اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن ها پرداخته شده است.کلید واژگان: اقتصاد, قاجار, معدن, فیروزه, نیشابورTurquoise is one of the most famous Iranian precious stones that has preserved its precious and ornamental jewelry throughout its historical periods and its originality has consistently been attributed to the city of Neyshabur. This precious gemstone with a few thousand years old has always been used in various historical periods and has been considered as one of the most important exported goods of the city of Neyshabur. In the Qajar period, due to the specific economic-political issues of this era, exploitation of mines was affected by its own fluctuations and problems. This research addresses the questions that generally determine the economic exploitation of these mines and how they were managed during this period. It also explores what factors disrupted exploitation of turquoise mines during the Qajar period. The assumption is that the socioeconomic conditions prevent any beneficial economic activity, including the exploitation of mines. On the basis of the obtained results, the socio-economic conditions governing society have hindered efficient economic activities including exploiting these mines. It was found that the expediency of government officials, lack of correct management in exploiting mines, negligence of scientific developments in mine industry, and lack of modern equipment caused stagnancy in exploitation and export of neyshabur turquoise. The applied method in the search is descriptive-analytic using the library sources and archived documents.Keywords: Turquoise, Qajar, Mine, Neyshabur, Economic
-
پس از عزیمت امام هشتم شیعیان به خراسان گروه زیادی از علویان و خاندان آن حضرت به جهت دیدار امام عازم خراسان گردیدند. یکی از این افراد حضرت فاطمه معصومه (ع)، خواهر حضرت امام رضا(ع)، بود. در جریان سفر، حضرت معصومه در قم بیمار شده و در سال 201 هجری قمری در این شهر وفات یافت. با گذشت زمان مزار مطهر ایشان مبدل به یکی از زیارتگاه های شیعیان و مرکز تجمع آنان گردید. با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران عصر صفوی و توجه بیش از پیش پادشاهان این سلسله به مراقد ائمهی شیعه و امامزادگان، بر اهمیت این مراکز افزوده گردید. شهر قم بهواسطهی وجود حرم حضرت معصومه (ع) یکی از این مراکزی بود که مورد توجه پادشاهان صفویه قرار گرفت و در طول حکمرانی این سلسله اقدامات گوناگون عمرانی در حرم مطهر صورت پذیرفت. از آنجا که قدرت خاندان صفویه از میان خانقاه شیخ صفی الدین اردبیلی برخواسته بود و آنان خود را به عنوان مرشد کامل و رهبر طریقت صفویه معرفی مینمودند، در آن دوره خانقاه و مقبرهی خاندان صفویه بهمانند یکی از مهمترین اماکن مقدس به شمار میرفت. به طوری که موسس این سلسله، شاه اسماعیل اول، در این مقبرهی خاندانی به خاک سپردهشد. اما خطری که میتوانست پیوسته این مجموعه را تهدید کند، خطر تهاجم دشمن اصلی صفویان، امپراتوری عثمانی، بود. با درگذشت شاه طهماسباول، پیکر او به حرم مطهر حضرت امام رضا (ع)، در مشهد، انتقال دادهشد. اما این مکان نیز تا مدتها مورد هجوم و تعرض دشمنان شرقی صفویان، ازبکان، قرار میگرفت. بهگونهای که در حملهی ازبکها به فرماندهی عبدالمومن خان ازبک به خراسان و تعرض آنان به حرم مطهر امام رضا در سال 1004هجری قمری، مقبرهی شاه طهماسب نیز مورد بیحرمتی قرار گرفت (ترکمان، 1382: ج2/ 527). به این واسطه خاطرهی این اتفاق بعدها باعث گردید که سایر سلاطین صفوی، مناطق مرکزی را برای محل تدفین خود تعیین نمایند. برای نمونه، پس از درگذشت شاه عباس اول، بازماندگان او از بیم هتک حرمت به جنازهی او، شش تا دوازده تابوت آماده کردند تا هرکدام را به یکی از شهرهای مقدس بفرستند تا برای کسی مشخص نباشد که جنازهی او دقیقا در کجا دفن می شود (شاردن، 1372: ج2/ 531). اما بهواسطهی نوشته های اسکندربیگ ترکمان که از نزدیکان شاه عباس بهشمار میرفت، مشخص میگردد که جنازهی شاه در امامزاده حبیببنموسی در کاشان به امانتگذاردهشد تا بعدها به یکی از مشاهد متبرکه انتقال یابد که این امر نیز محقق نگردید (ترکمان، 1382: ج3/ 1079). پس از شاه عباس اول، نظر به موقعیت قرارگیری شهر قم در مرکزیت ایران کلیهی پادشاهان پس از وی، در حرم حضرت معصومه دفن گردیدند و بهواسطهی قرار گرفتن مقابر پادشاهان در حرم حضرت معصومه، بناها و آثار ارزشمند دیگری به مجموعهی حرم مطهر اضافه گردید.
کلید واژگان: مقابر, پادشاهان, صفویه, قم, حرم حضرت معصومه -
فصلنامه شیعه شناسی، پیاپی 56 (زمستان 1395)، صص 195 -218شیخ حیدر صفوی در اقدامی مبتکرانه، تاج قزلباش را به عنوان پرچم و نشانه طریقت صفوی رواج داد و پس از آن پیروان این طریقت، با نام قزلباش شناخته شدند. انتساب تاج به امام علی و وجود دوازده ترک، آن را به نشانه تشیع تبدیل کرد. به مرور زمان، تغییراتی در ساختار تاج ایجاد و بر تزیینات آن افزوده شد. پادشاهان صفوی تاج را با جقه بر سر می گذاشتند. قزلباش ها سعی کردند استفاده از تاج را انحصاری کنند، اما به تدریج، گروه ها و اشخاص دیگر هم اجازه یافتند تاج بر سر بگذارند. کسانی که مطیع دولت صفوی می شدند، تاج را به نشانه اطاعت و وفاداری بر سر می گذاشتند. این روند تا پایان دوره صفوی ادامه داشت و حتی پس از سقوط آن دولت، باز هم مدعیان جانشینی صفوی از تاج قزلباش استفاده می کردند. این نوشتار، بر آن است با استفاده از منابع تاریخی، به بررسی اهمیت، جایگاه و عملکرد تاج قزلباش در دوره صفویه بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، به صورت کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع موجود، به خصوص منابع اصلی است. در این پژوهش، پس از جمع آوری اطلاعات لازم، به سازمان دهی اطلاعات و تجزیه و تحلیل و سرانجام استنتاج آن ها پرداخته شده است.کلید واژگان: تاج قزلباش, شیخ حیدر, دولت صفویه, تشیعShiite Studies, Volume:14 Issue: 56, 2017, PP 195 -218In an initiative measure, Sheikh Heydar Safawi propagated Qezelbash crown as the sign for Safawid order, and the followers of that order were known as Qezelbash afterwards. Attributing the crown to Imam Ali (pbuh) and the existence of 12 cracks made it a sign of Shiism. In the course of time, there appeared some changes in the structure of the crown and some decorations were added to it. The Safawid kings would put it in their head along with a feathered hat. Qezelbashs tried to use it exclusively, but gradually, other groups and individuals were allowed to put on the crown. Those who became obedient to Safawid government would put on the crown as a sign for their obedience and loyalty. This continued up to the end of Safawid dynasty, and even after the fall of that dynasty, the claimants to succession of Safawids would use that crown. The present article tries to use historical sources to investigate the importance, the status and performance of Qezelbash crown under Safawids. The research method was using library sources as well as a comparison and analysis of the existing sources, especially the original ones. In the present study, after gathering the necessary information, we have dealt with organizing the information, analyzing them and extracting conclusions.Keywords: Qezelbash crown, Sheikh Heydar, Safawid government, Shiism
-
در سال1330ق/1291ش روسیه تزاری به حرم مطهر امام رضا7 تعرض کرد. این اقدام متجاوزانه تعدی علنی و عمدی به حقوق و احساسات مذهبی ملت ایران بود و پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زیادی به همراه داشت. این تحقیق به دنبال پاسخ گویی به پرسش های ذیل است. چرا حکومت مرکزی از ایجاد آشوب جلوگیری نکرد؟ مقدار خسارات وارده به حرم مطهر چقدر بود؟ اهداف روس ها از ایجاد این بحران چه بود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که ضعف دولت مرکزی در مقابل روس ها و همدستی حاکم و رئیس نظمیه مشهد و متولی آستانه با آنها موجب شد که دولت نتواند از ایجاد این بحران جلوگیری کند. هدف روس ها از ایجاد این آشوب، نمایش ضعف حاکم محلی و دولت مرکزی در برقراری نظم و امنیت و ایجاد جو ترس و وحشت به منظور عقب نشینی مشروطه خواهان و براندازی نظام مشروطه بود. در این ماجرا مقادیری از اموال حرم مفقود و تخریب شد و شماری از مردم زخمی و کشته شدند. روش تحقیق در این مقاله به صورت کتابخانه ای و مراجعه به اسناد و تطبیق و تحلیل منابع موجود، بوده است. بیشتر اسناد استفاده شده در این مقاله، متعلق به آرشیو اداره اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، مشهور به استادوخ (estādux) است. اسناد مذکور برای نخستین بار جهت پژوهش از آرشیو استخراج و استفاده شده است.
کلید واژگان: بریتانیا, بمباران حرم, حرم امام رضا, روسیه, یوسف هراتیIn 1330 A.H. / 1291 A.H.S., Tsarist Russia invaded the Holy Shrine of Imam Reza. The invasive act was an open and intentional violation of the rights and religious sentiments of Iranian people and had a lot of political, social and economic consequences. The study is to answer the following questions.Why did not the central government prevent the chaos? How much was the damage to the Holy Shrine? What was Russia’s aim of causing this crisis? According to the findings of the study, the central government’s weakness against Russians, the conspiracy of the governor and the police chief in Mashhad and the custodian of Astan with Russians were the major factors that made the government not to prevent the tragedy. The aim of Russia in the matter of causing this chaos was to reveal the weakness of the local governor and the central government in restoring order and security, causing fear and intimidation in order for constitutionalists to retreat and overthrowing the constitutional system through the chaos. The damages included: loss of some property in the Shrine, destruction of the Shrine and also casualties and injuries inflicted upon innocent people. The research method here is library method by using documents and comparing and analyzing the available sources especially the primary sources.Most of the documents used in this article belongs the Archives and Records of documents administration and the history of diplomacy in the ministry of foreign affairs:(estādux) . the aforementioned documents have been extracted from the archives and used for researching purposes for the first time.
Keywords: Britain, the bombardment of Haram, imam Reza’s Shrine, Russia, yusef harati -
هدف پژوهش: اختلافات دولت ایران و عثمانی بر سر تصاحب خزائن عتبات عالیات در دوره احمدشاه قاجار و اقدامات دولت ایران برای مقابله با آن بررسی شده است.
روش/ رویکرد پژوهش: از اسناد آرشیوی با منابع کتابخانه ای در این پژوهش استفاده شده است.یافته هادولت ایران به عنوان دولت شیعه، با توسل به دیپلماسی و جلب پشتیبانی علمای شیعه عراق موفق شد تلاش دولت عثمانی برای تصاحب خزائن را خنثی کند.
کلید واژگان: عتبات عالیات, جواهرات, ایران, عثمانیPurposeDisputes between Iranian government and the Ottomans on the ownership of Shiat Imams shrine's treasures during Ahmad Shah Gajar’s (1909-1925) reign is traced based on archival documentsMethod/Research Design: Archival documents are examined and library resources are consulted.FindingsAs a Shia' state, the Iranian government, by resorting to diplomacy and seeking the support of Shia' Ulema of the region, succeeded in defusing the Ottomans’ effort to confiscate the treasures.Keywords: Shia Imams Shrines, treasures, Iran, Ottoman Empires -
بررسی نقش نظارتی مجلس شورای ملی بر جواهرات سلطنتی در دوره پهلوی اولMonitoring Role of the National Consultative Assembly on Iranian Imperial JewelsThe collection of Iranian national jewels – called imperial jewels in Reza Shah era – is one of the world’s richest historical collections of jewels accumulated over centuries. Information on this collection became more accurate in Safavid Iran. Later in Qajar era, and in particular Muzzafar al-Din Shah’s, it took on a new shape. After the successful Constitutional Revolution of Iran, the rule was entrusted to the king and imperial jewels were declared national under the constitution. Therefore, one of the sources of power was transferred to the Iranian nation and members of the Majlis used it from time to time to exercise pressure on the government and the court. New laws on keeping and monitoring the invaluable collection were, thus, enacted by the legislature. However, this monitoring role weakened and strengthened with the ebbs and flows of Majlis’s power in Reza Shah era. After the monarch’s exile in September 1941, the publication of critical articles over the shrinking imperial jewel trove caused the members of the Majlis to resume their monitoring role. By tapping the available literature, the author of the present article studies the monitoring role of the Majlis on Iranian imperial jewels in Reza Shah era. The needed data are gathered using both quantitative and qualitative methods and the conclusion is drawn from the findings of the study.Keywords: Imperial jewels, Majlis, Representatives, Reza Shah
-
نمایندگان و انتخابات مجلس شورای ملی در اصفهان دوره رضاشاه
-
همزمان با دیگر کشورهای منطقه، در خلال دو جنگ جهانی، لزوم برخورداری از ارتش منظم و یکپارچه، بیش از بیش در ایران احساس می شد.از این رو، سران نظامی ایران تلاش هائی را برای ایجاد چنین ارتشی آغاز کردند. برقراری نظام سربازگیری، در راستای تلاش هائی بود که برای ایجاد این چنین ارتشی صورت پذیرفت. البته انجام این برنامه، با مشکلات و واکنش های فراوانی همراه بود. این مقاله، بر آن است تا با استفاده از اسناد و مدارک موجود، به تحلیل و بررسی جریان برقراری نظام سربازگیری در دوره پهلوی اول بپردازد.
کلید واژگان: 1323, ارتش, پهلوی, سربازان, اصفهان, رضا پهلوی, شاه ایران, 1257Simultaneously with other countries of the region, during the two world wars, the necessity of a regular and integrated army in Iran was felt more than before. Therefore, military authorities of Iran made efforts to form such an army. The establishment of a military conscription system was in line with efforts made to form such an army. However, this plan faced considerable oppositions and problems. Using existing records and documents, this paper aims to analyze and study the establishment of the military conscription system in the era of Reza Shah Pahlavi.Keywords: Conscription, Isfahan, Reza Pahlavi, Shah of Iran, 1878, 1944, Army, Pahlavi administration -
این مقاله، بر آن است تا با استفاده از منابع و اسناد موجود، به بررسی چگونگی اجرای برنامه کشف حجاب و نتایج حاصل از آن در شهر اصفهان بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، به صورت کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع موجود، بخصوص اسناد موجود بوده است. در این تحقیق تاریخی، پس از جمع آوری اطلاعات لازم، به سازماندهی اطلاعات و تجزیه و تحلیل و سرانجام استنتاج از آن ها پرداخته شده است. نتیجه گرفته می شود کشف حجاب، یکی از مسئله سازترین اقداماتی بوده است که در دوره پهلوی اول انجام گرفت. اجرای این برنامه در اصفهان، به واسطه آن که بافت تاریخی و اجتماعی شهر، بافتی سنتی و مذهبی بود، با واکنش ها و مخالفت های گسترده ای روبرو شد. دولت برای پیشبرد این طرح، به استفاده از زور و فشار متوسل می شود. این در حالی است که پاره ای از اقشار، با این طرح همراهی می کنند.
کلید واژگان: کشف حجاب, زنان, اصفهان, دولت ستیزی, رضا پهلوی, شاه ایران, 1257, 1323, اسناد تاریخیThis article studies the procedure of applying Reza Shah’s decree of banning the Hijab specifically in Esfahan and the outcomes that it had in this city according to the existing records and resources. The article concludes that banning the Hijab was one of the most controversial acts of Reza Shah. Many reactions and disagreements arouse from the ban of Hijab in Esfahan because this city was a religious and traditional city. Therefore the government resorted to enforcing the ban. At the same time, some social classes willingly accepted the ban.Keywords: Ban on the Hijab, Women, Esfahan, Fighting against government, Reza Shah, Pahlavi king of Iran, 1878, 1944, Historical records -
جریان اتحاد البسه در اصفهاناجرای قانون متحدالشکل سازی البسه مصوب سال 1306ش./ 1928م. در شهر اصفهان، موجب واکنشهای متفاوت اقشار مختلف مردم این شهر شد. دسته ای از تجار از این جریان استقبال کردند و گروهی دیگر از جمله صنف عباباف - که از اجرای این قانون زیان می دیدند - در صف مخالفان طرح قرار گرفتند. روحانیون، مهم ترین مخالفان اجرای طرح بودند. زیرا با اجرای این برنامه، دولت می توانست بر فشارهای وارده خود بر آنها بیفزاید. در این مقاله - علاوه بر آنچه شرح آن در بالا آمد - به اقشار مستثنا از مقررات این قانون و نیز تغییرات الگوی لباس متحدالشکل نیز اشاره می شود.
کلید واژگان: اصفهان, رضا پهلوی, شاه ایران, 1323, لباسهای ملی, دورهء پهلوی, روحانیان, عبابافان, بازرگانان, بازتابهای تحولات اجتماعیAdoption of Uniform Clothing in IsfahanAfter the approval of the law on unifying clothes in 1928, this law was enforced in different areas of the country. One of these areas was Isfahan. The Imposition of this law in Isfahan had many problems and the government took various actions to make it work.There was a variety of reactions from different social classes to this issue. A group of businessmen were in favor of it and some, who would lose, were against it. The clergy were also a part of the society which was troubled. This article, using the available sources and records, studies the method of enforcing the law of unifying clothes in Isfahan and the reactions to it in this city.Keywords: Isfahan, Unifying clothes, Reza Shah
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.