شعیب رستمی
-
پرداخت های مالیاتی از جمله هزینه های عمده ای است که افراد و بنگاه ها به موجب فعالیت های درآمدزای خود متحمل می شوند. ایجاد تفاوت های دایمی و موقتی مالیاتی به عنوان یک فعالیت خطرزا به شمار می رود که می تواند خساراتی برای سهامداران به همراه داشته باشد. اما مسیله نمایندگی و افزایش هزینه های نمایندگی در شرکت ها موجب افزایش تفاوت های مالیاتی می شود. اما در نبود شواهد علمی و تجربی مناسب در زمینه تفاوت-های مالیاتی، پژوهش حاضر به ارزیابی تاثیر هزینه های نمایندگی بر تفاوت های دایمی و موقتی مالیات پرداخته است. در این پژوهش از چهار معیار نسبت به کارگیری دارایی، هزینه های اختیاری، نسبت کیوتوبین و نسبت جریان نقد آزاد جهت سنجش هزینه های نمایندگی استفاده شده است. در همین راستا نمونه ای متشکل از 143 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1394-1400 انتخاب و آزمون شده است. نتایج با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که از معیارهای منتخب برای سنجش هزینه های نمایندگی، فقط جریان نقد آزاد دارای رابطه معنادار غیرمستقیم با تفاوت های دایمی مالیات می باشد و همچنین نتایج نشان داد هر چهار معیار در نظر گرفته شده جهت سنجش هزینه های نمایندگی دارای رابطه معناداری با تفاوت موقتی مالیاتی می باشد که جریان نقد آزاد و نسبت کیوتوبین دارای رابطه معنادار غیرمستقیم و نسبت بکارگیری دارایی ها و نسبت هزینه های اختیاری دارای رابطه مستقیم و معناداری با تفاوت های موقتی مالیات می باشد.
کلید واژگان: تفاوت دائمی مالیاتی, تفاوت موقتی مالیاتی, هزینه های نمایندگیTax payments are one of the major expenses that individuals and companies incur due to their income-generating activities. Creating permanent and temporary tax differences is considered as a risky activity that can bring losses for shareholders. However, the issue of agency and the increase of agency costs in companies increases tax differences. But in the absence of appropriate scientific and experimental evidence in the field of tax differences, the present research has evaluated the effect of agency costs on permanent and temporary tax differences. In this research, four criteria of asset utilization, discretionary expenses, Q Tobin ratio and free cash flow ratio have been used to measure agency costs. In this regard, a sample consisting of 143 companies admitted to the Tehran Stock Exchange during the period of 2015 ti 2021 was selected and tested. Using the multivariate regression method, the results show that among the selected criteria for measuring agency costs, only free cash flow has a significant indirect relationship with permanent tax differences, and the results also show that all four criteria are considered taken to measure the agency costs has a significant relationship with the temporary tax difference that the free cash flow and Q Tobin ratio have an indirect significant relationship and the asset utilization ratio and the ratio of discretionary expenses has a direct and significant relationship with temporary tax differences.
Keywords: Permanent tax difference, Temporary tax difference, Agency costs -
مقاله حاضر، چالش های اخلاقی کاربرد سیستم های حسابداری مبتنی بر هوش مصنوعی برای تصمیم گیری را بررسی و در چارچوب مدل چهارمولفه ای رست در باب تصمیم گیری صحیح ارایه می نماید. مقاله پیش رو به ادبیات مربوط به حسابداری به عنوان یک عامل ذهنی همانند عملکرد یک واسطه در زمینه اجتماعی - مادی کمک می کند. این کار با ارایه یک استدلال قوی صورت می پذیرد که هوش مصنوعی به تنهایی، علی رغم نقش توانمندکننده و واسطه ای که در حسابداری دارد، نمی تواند تصمیمات اخلاقی حسابداری بگیرد، زیرا از نظر مدل رست فاقد پیش شرط های لازم است. علاوه بر این، از آنجایی که هوش مصنوعی با وجود یادگیری مستقل و شیوه های انطباقی، مقید به اهداف از پیش تعیین شده توسط انسان ها بوده، فاقد بی طرفی واقعی است. موضوع مورد بحث در بین 138 مقاله از 43 مجله معتبر بین المللی حسابداری بررسی شده است. در کدگذاری موضوعی مقالات انتخاب شده، پنج چالش اخلاقی عمده تصمیم گیری مبتنی بر هوش مصنوعی در حسابداری شناسایی گردید که عبارتنداز: بی طرفی، حریم خصوصی، شفافیت، پاسخگویی و قابل اعتمادبودن. با استفاده از مولفه های مدل رست برای تصمیم گیری اخلاقی به عنوان چارچوبی پایدار برای ساختار مورد بحث، می توان چالش ها و ارتباط آنها را برای همکاری آینده انسان و ماشین در دفاتر مختلف بین انسان ها و هوش مصنوعی، مورد بحث قرار داد. از این رو علاوه بر درک فرآیند مناسب تصمیم گیری در حسابداری بر اساس هوش مصنوعی پیشنهاد می شود که فرآیندهای حسابرسی مستقل و داخلی نیز از نظر مهارت ها و آگاهی، تطبیق داده شوند تا از تصمیم گیری اخلاقی مبتنی بر هوش مصنوعی اطمینان حاصل شود.
کلید واژگان: هوش مصنوعی, مدل رست, تصمیم گیری اخلاقی, چالش های هنجاری و اجتماعی, آینده حسابداریThis article examines the ethical challenges of using accounting systems based on artificial intelligence for decision-making and presents the correct decision-making in the framework of the four-component model of Rest. The following article contributes to the literature related to accounting as a mental act as well as the function of an intermediary in the socio-material context It does so by providing a solid base of arguments that AI alone, despite its enabling and mediating role in accounting, cannot make ethical accounting decisions because it lacks the necessary preconditions in terms of Rest’s model of antecedents What is more, as AI is bound to pre-set goals and subjected to human made conditions despite its autonomous learning and adaptive practices, it lacks true agency. The topic has been reviewed among 138 articles from 43 prestigious international accounting journals between 2015 and 2020. In the thematic coding of the selected articles, five major ethical challenges of decision-making based on artificial intelligence in accounting were identified, which are: impartiality, privacy, transparency, accountability and reliability. By using the components of the Rest model for ethical decision-making as a stable framework for the discussed structure, the challenges and their relevance for future human-machine cooperation in various offices between humans and artificial intelligence can be discussed. Therefore, in addition to understanding the appropriate decision-making process in accounting based on artificial intelligence, it is suggested that independent and internal audit processes be adapted in terms of skills and knowledge to ensure ethical decision-making based on artificial intelligence
Keywords: challenges, Future of accounting -
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فرصتهای سرمایهگذاری بر اجتناب مالیاتی با توجه به نقش تعدیل گر افشای مسیولیت اجتماعی شرکتها به انجام رسید. متغیر مستقل پژوهش، فرصتهای سرمایهگذاری و اجتناب از مالیات متغیر وابسته و متغیر افشای مسیولیت اجتماعی شرکت نیز در این پژوهش، تعدیلگر میباشد. این پژوهش از جنبه هدف، از نوع پژوهشهای کاربردی به شمار می رود، از بعد نحوه استنباط، در گروه پژوهشهای توصیفی- همبستگی قرار می گیرد. برای گردآوری اطلاعات، تعداد 126 شرکت در دوره سال های 1395 تا 1400 به عنوان نمونه آماری از بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. فرضیات پژوهش با استفاده از روش رگرسیون پانل دیتا و رگرسیون ترکیبی در نرم افزار Eviews10 تجزیه و تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی نشان داد که فرصتهای سرمایهگذاری، رابطه مثبت و معنی داری با اجتناب مالیاتی دارد، لذا با افزایش فرصتهای سرمایهگذاری، اجتناب مالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را افزایش میدهد. همچنین افشای مسیولیت اجتماعی شرکتها، رابطه بین فرصتهای سرمایهگذاری و اجتناب مالیاتی را تضعیف میکند.
کلید واژگان: اجتناب مالیاتی, فرصت های سرمایه گذاری, مسئولیت اجتماعی شرکتThis research was done with the aim of investigating the impact of investment opportunities on tax avoidance with regard to the moderating role of corporate social responsibility disclosure. The independent variable of the research, investment opportunities and tax avoidance, the dependent variable and the corporate social responsibility disclosure variable are also moderators in this research. In terms of the objective, this research is considered as applied research, and in terms of the method of inference, it is included in the descriptive-correlation research group. To collect information, 126 companies were selected as a statistical sample from the Tehran Stock Exchange in the period of 2016 to 2021. Research hypotheses were analyzed using panel data regression method in Eviews10 software. The analysis of hypotheses using the generalized least squares method showed that investment opportunities have a positive and significant relationship with tax avoidance; Therefore, with the increase of investment opportunities, tax avoidance increases. Also, the findings showed that disclosure of corporate social responsibility weakens the relationship between investment opportunities and tax avoidance.
Keywords: Tax avoidance, Investment opportunities, Corporate social responsibility -
هدف از پژوهش حاضر انجام یک مطالعه سیستماتیک و تحلیل اسنادی از عواملی است که روحیه مالیاتی را شکل می دهند. طیف وسیعی از متغیرهای توضیحی تصادفی که در ادبیات به عنوان عوامل تعیین کننده روحیه مالیاتی شناسایی شده اند، با الهام گرفتن از تیوری نهادی ایجاد شده اند. در این پژوهش، یک بررسی سیستماتیک و تحلیل اسنادی با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای در دسترس به پایگاه های مختلف مقالات علمی لاتین انجام شده است. نمونه آماری در نهایت شامل 82 مقاله بوده که عوامل موثر بر روحیه و اخلاق مالیاتی را تجزیه و تحلیل نمودند. یافته ها نشان می دهد که تیوری نهادی یک پایه نظری مناسب برای کشف روحیه مالیاتی فراهم می کند. در واقع، تمام عواملی که تا کنون به عنوان تعیین کننده روحیه مالیاتی (به جز ویژگی های اجتماعی و جمعیت شناختی) شناسایی شده اند را می توان وابسته به نهادهای حاکمیتی (رسمی) یا نهادهای اجتماعی (غیر رسمی) طبقه بندی کرد. برجسته ترین عامل، اعتماد است که دارای دو بعد اعتماد عمودی و افقی مثبت مرتبط با روحیه مالیاتی است. نتیجه این پژوهش، نه تنها بر درک دقیق تر تاثیر نهادهای حاکمیتی و اجتماعی بر روحیه مالیاتی موثر است بلکه بر چگونگی تعامل نهادهای حاکمیتی و اجتماعی با یکدیگر و در نتیجه بر روحیه مالیاتی تاثیر می گذارد. مقاله حاضر به دنبال تشویق دولت ها برای شروع به شناخت این موضوع است که اگر روحیه مالیاتی ضعیف باشد، باعث شکاف بین نهادهای حاکمیتی و اجتماعی می گردد؛ درنتیجه لازم است به جای اقدامات بازدارندگی، معیارهایی با هدف کاهش این شکاف طراحی گردد.
کلید واژگان: روحیه مالیاتی, تئوری نهادی, تمکین مالیات, اعتماد افقی و عمودی, نهادهای حاکمیتی واجتماعیThe purpose of the current research is to conduct a systematic study and document analysis of the factors that shape tax morale. A wide range of random explanatory variables that have been identified in the literature as determinants of tax sentiment have been created with inspiration from institutional theory. In this research, a systematic review and document analysis has been done using library information available in various databases of Latin scientific articles. Finally, the statistical sample included 82 articles that analyzed the factors affecting morale and tax ethics. The findings show that the institutional theory provides a suitable theoretical basis for the discovery of tax morale. In fact, all the factors that have been identified so far as determinants of tax morale (except for social and demographic characteristics) can be classified as dependent on governing institutions (formal) or social institutions (informal). The most prominent factor is trust, which has two dimensions of positive vertical and horizontal trust related to tax morale. The result of this research is not only effective on a more accurate understanding of the influence of governance and social institutions on tax morale, but also on how governance and social institutions interact with each other and thus on tax morale. This article seeks to encourage governments to start recognizing that if the tax morale is weak, it will cause a gap between the governing and social institutions; As a result, instead of deterrence measures, it is necessary to design measures aimed at reducing this gap.
Keywords: Tax morale, Institutional theory, Tax compliance, Horizontal, vertical trust, Governance, social institutions -
امروزه فناوری بلاکچین در امور مالی و بخش خصوصی رواج بسیاری یافته است و مزایای کاربردی آن برای همگان روشن است. اما در بخش عمومی، شرایط متفاوت است. یک چالش کلیدی در پشت پرده پذیرش بلاکچین در بخش عمومی، درک پویایی حاکمیت بلاکچین است. در مقاله حاضر بر اساس مرور ادبیات سیستماتیک، رویکردهای مختلف برای حاکمیت بلاکچین تحلیل می گردد و یک چارچوب نظری جامع برای مطالعه تصمیمات حاکمیت بلاکچین در بخش عمومی ایجاد می گردد. این چارچوب 9 نوع تصمیم حاکمیتی (طراحی زیرساخت، طراحی کاربردی، قابلیت همکاری، مکانیزم تصمیم گیری، مکانیزم تشویقی، مکانیزم اجماع، سازماندهی دولت، پاسخگویی دولت و کنترل دولت) را در سه سطح تحلیل (خرد، میانی و کلان) دسته بندی می کند. این مقاله با تکیه بر نظریهها و مفاهیم مدیریت عمومی نوین، پیامد انتخابهای مختلف حاکمیتی در هر سطح از حکمرانی را روشن میکند و مقدمهای را برای محققان و دست اندرکاران در طراحی سیستمهای مبتنی بر بلاکچین در بخش عمومی فراهم میکند.
کلید واژگان: بلاک چین, بخش عمومی, بیتکوین و اتریوم, مدیریت عمومی نوین, دولت الکترونیکToday, blockchain technology has become very popular in finance and the private sector, and its practical benefits are clear to everyone. But in the public sector, the situation is different. A key challenge behind the adoption of blockchain in the public sector is understanding the dynamics of blockchain governance. In this article, based on systematic literature review, different approaches for blockchain governance are analyzed. In this regard, a comprehensive theoretical framework is created to study blockchain governance decisions in the public sector. This framework categorizes 9 types of governance decisions, including infrastructure architecture, application architecture, interoperability, decision-making mechanism, incentive mechanism, consensus mechanism, organization of governance, accountability of governance, and control of governance in three levels of analysis (micro, meso, and macro). This article, relying on new public management theories and concepts, clarifies the consequences of different governance choices at each level of governance. Also, this article provides an introduction for researchers and those involved in the design of blockchain-based systems in the public sector.
Keywords: Blockchain, Public sector, Bitcoin, Ethereum, New publicmanagement, Electronic government -
همهگیری بیماری اخیر، تاثیری مشخص و مستمر بر اکثر کشورها و تمام بخشهای اقتصاد آنها به ویژه بر دولت و نهادهای مختلف داشته است. اکنون همگان در جهان میدانند که این «هنجار جدید» نیازمند برخی تغییرات گذرا در بخشهای مختلف داخل و خارج به ویژه بخش عمومی است و همچنین تحقیق و تحلیل جامعه دانشگاهی را نیز میطلبد. تمرکز اصلی مقاله حاضر بر روی اهداف راهبردی و منتشرشدهای است که در خدمات حسابرسی آتی بخش عمومی هستند و لذا از مجموعهای از دفاتر (نهادهای) ملی حسابرسی که بیشترین جزییات این اهداف را ارایه کردهاند، استفاده می گردد. تعدادی دیگر از دفاتر حسابرسی ملی یا نهادهای مشابه نیز بررسی شدهاند تا هرگونه تفاوت فاحش در اهداف که از تاثیرات بیماری اخیر و اقدامات صورتگرفته از سوی دولت ها منتج میشوند، مشخص شوند. چالشهای پیش روی حسابرسان بخش عمومی، نحوه جلب اعتماد دولتها/ مجالس، عموم مردم و همچنین اثبات سودمندی و کارایی فرآیندهای حسابرسی، یافتهها و توصیهها در محیطی است که به شکل قابلتوجهی در حال تبدیل و تکامل به یک «هنجار جدید» است. مقاله حاضر نحوه اتخاذ و یا کسب سیستمهای لازم و همچنین تخصص در اجرای موثر اهداف مورد اشاره را بررسی میکند. هم دانشگاهیان و هم شاغلین باید به چارچوبها و فرآیندهای کوتاهمدت و بلندمدت بپردازند تا گذار موفقی به این «هنجار جدید» داشته باشند.
کلید واژگان: حسابرسی بخش عمومی, کووید-19, کارایی حسابرسی, اثربخشی حسابرسی, راهبردهای دفاتر ملی حسابرسی کشورهاThe recent epidemic has had a clear and continuous impact on most countries and all sectors of their economy, especially on governments and various institutions. Everyone in the world now knows that this "new norm" requires some transient changes in various sectors at home and abroad, especially the public sector, and also requires research and analysis by the academic community. The main focus of this paper is on the strategic and published objectives that are in the public sector future audit services, and therefore a set of national audit offices (institutions) that have provided the most details of these objectives are used. A number of other national audit offices or similar institutions have been reviewed to identify any significant differences in objectives that result from the effects of the recent illness and the actions taken by governments. Challenges for public sector auditors are how to gain the trust of governments, as well as proving the usefulness and efficiency of audit processes, findings, and recommendations in an environment that is significantly evolving into a "new norm". The present article examines how to adopt or acquire the necessary systems and also to expertise in the effective implementation of the mentioned goals. Both academics and practitioners need to address short-term and long-term frameworks and processes to make a successful transition to this "new norm".
Keywords: Public sector auditing, Covid-19, Audit efficiency, Auditeffectiveness, Countries audit offices strategies -
در ایالات متحده، سه نوع دولت محلی، ایالتی و فدرال وجود دارد؛ دولت های محلی و ایالتی از معیارهای هییت استانداردهای حسابداری دولتی (GASB) و به خصوص مباحث بیانیه های 34 و 44 که شامل گزارش مالی جامع سالانه دولت (CAFR) می شود و دولت فدرال از معیارهای هییت مشورتی استانداردهای حسابداری دولت فدرال (FASAB) برای گزارشگری مالی استفاده می کنند. هدف متداول روشهای حسابداری و گزارشگری مالی در دولتهای ایالتی و محلی، ارایه اطلاعات سوابق عملکرد نهادهای دولتی به کاربران صورتهای مالی بوده است تا تصویر کلی از وضعیت مالی این نهادها را در تاریخهای مشخص و نمایی پسنگرانه از نتایج عملیات این نهادها را در یک بازه زمانی خاص (معمولا یک ساله) به این کاربران ارایه کنند. هدف مقاله حاضر آن است تا دیدگاه ها را نسبت به اطلاعات آیندهنگر تشریح نماید و از طرفی به کاربران گزارشهای مالی دولتی نشان داده شود که چطور میتوانند از این نوع اطلاعات برای ارزیابی بهتر سلامت مالی فعلی هر دولتی و همچنین توانایی آن برای انجام تعهدات خود در آینده استفاده کنند. همچنین کاربرد این اطلاعات در شرکت ها و بازار سرمایه نیز محسوس بوده و مطالعات نشان داده است که افشای اطلاعات آینده نگر، از یک طرف موجب کاهش نوسانات بازده سهام شرکت ها می شود و از طرف دیگر با ریسک حسابداری شرکت ها در ارتباط است.
کلید واژگان: اطلاعات آینده نگر, گزارش های مالی دولتی, GASB, بازارسرمایه, افشای اطلاعاتIn the United States, there are three types of government: local, state, and federal; Local and state governments meet the criteria of the Governmental Accounting Standards Board (GASB), and in particular the topics in Statements 34 and 44, which include the Comprehensive Annual Financial Report (CAFR), and the federal government, according to the Federal Accounting Standards Advisory Board (FASAB) are used for financial reporting. The common goal of financial accounting and reporting methods in state and local governments has been to provide information on the performance of government agencies to users of financial statements. These governments want to provide these users with an overview of the financial condition of these institutions on specific dates and a retrospective view of the results of their operations over a period of time (usually one year). The purpose of this article is to describe the perspectives on forward-looking information. Also show users of government financial statements how they can use this type of information to better assess the current financial health of each government, as well as its ability to meet its obligations in the future. On the other hand, the use of this information in companies and the capital market is also important and studies have shown that the disclosure of forwardlooking information, on the one hand reduces volatility in corporate stock returns and on the other hand is related to corporate accounting riskIn the United States, there are three types of government: local, state, and federal; Local and state governments meet the criteria of the Governmental Accounting Standards Board (GASB), and in particular the topics in Statements 34 and 44, which include the Comprehensive Annual Financial Report (CAFR), and the federal government, according to the Federal Accounting Standards Advisory Board (FASAB) are used for financial reporting. The common goal of financial accounting and reporting methods in state and local governments has been to provide information on the performance of government agencies to users of financial statements. These governments want to provide these users with an overview of the financial condition of these institutions on specific dates and a retrospective view of the results of their operations over a period of time (usually one year). The purpose of this article is to describe the perspectives on forward-looking information. Also show users of government financial statements how they can use this type of information to better assess the current financial health of each government, as well as its ability to meet its obligations in the future. On the other hand, the use of this information in companies and the capital market is also important and studies have shown that the disclosure of forwardlooking information, on the one hand reduces volatility in corporate stock returns and on the other hand is related to corporate accounting risk
Keywords: Forward-looking information, Government financial statements, GASB, Capital market, Disclosure of information -
نقش گذاری حسابداری می تواند در اجرای نوآوری های سازمانی، تجاری و اجتماعی موثر باشد. نقش گذاری های حسابداری، فرای اعتقادات اثبات گرا در توان های نمایشی و رویکرد سازنده گرای آن، در خلق نهادهای قوی و حاکم در حسابداری، نقش مثبتی ایفا می کنند. بنابراین، با توجه به اهمیت نقش گذاری های حسابداری، این مقاله سعی در تبیین آن از منظر دانش و از منظر حسابداری، دارد. بر مبنای تحلیل علمی و فلسفی و برپایه روش شناخت تاریخی، به بررسی اصطلاح نقش گذاری و ارتباط آن با حسابداری پرداخته شده است. در این راستا، هم مطالعات انتقادی و هم مطالعات عقلایی حسابداری مورد استفاده قرار گرفته و از نظریه کنشگر- شبکه لاتور (1987) نیز بهره گرفته شده است. پیامد نقش گذاری های حسابداری آن است که نقشی عملکردی را در گفتمان های سازمانی و مفاهیم گردآوری شده آنها ایفا می کند، زیرا حسابداری و گزارشگری با وعده هایی سروکار دارد که تحت آن این گفتمان ها و مفاهیم را برای ذینفعان و جامعه به همراه دارد. اگرچه این وعده ها اغلب مبهم هستند، اما امیدها و باورهایی را برای مقابله با محیط پیچیده و غیرقطعی که در آن این گفتمانهای سازمانی مطرح می شود، ایجاد می کند. این موضوع، در راستای ویژگی نقش گذاری های حسابداری است که منجر به کاهش پیچیدگی های محیط، ایجاد معیارهای استاندارد قابل مدیریت، از میان رفتن آشوب و ایجاد نظم و ثبات در محیط است.
کلید واژگان: نقشگذاری, نقشگذاری حسابداری, نظریه کنشگر - شبکه, نوآوری, پیچیدگی های محیطThe aim of this paper is to explain the concept of inscription in accounting and its effect in performing organizational, business and social innovations. This article tries to provide space for reflecting on whether there is a positive role that accounting inscriptions play beyond a positivist belief in its representational powers and a constructivist approach that leads to the creation of powerful and dominating institutions, be this ‘science’ or ‘accounting’. The method of this paper is scientific-philosophical and based on the method of historical recognition that has examined the term inscription and its relationship with accounting. In this regard, both accounting critical and intellectually studies have been used, and has been used by the Latour’s actor-network theory. The consequence of accounting inscriptions is that the performative role that accounting inscriptions warrant within organizational discourses and their assembled concepts, as accounting and reporting engage with the promises that these discourses and concepts entail for stakeholders and society. Although these promises are often ambiguous, they foster hopes and beliefs for dealing and coping with the complex and uncertain world in which organizational discourses unfold. This is in line with the inscriptions feature, which is to reduce the complexities of the world and produce standardized measures that make it manageable and remove of chaos and create of stable.
Keywords: Accounting inscription, Actor-Network theory, Complexities of the world, Innovation, Inscription -
بررسی مفهومی لزوم توجه به ابزارها، محصولات و مسائل نوین موسسات مالی اسلامی در قالب مدل اقتصاد اسلامیمشاهده فرصتهای تجاری متنوع و قابل اعتنا در موسسات و بانکهای اسلامی بوسیله نهادهای رسمی دولتی در سراسر جهان منجر به توجه بیش از پیش به موسسات مالی اسلامی گردیده است؛ بهطوریکه تعداد زیادی از سرمایهگذاران حرفهای، علاقهمندی بسیاری به اضافهکردن محصولات مالی اسلامی به پرتفوی سرمایهگذاری خود نشان دادهاند. سازوکار بازار سرمایه کشورهای اسلامی با سایر کشورهای مشهور در زمینه ایجاد و گسترش بازارهای سرمایه متفاوت میباشد. در نظامهای اسلامی، فعالان اقتصادی نه تنها توسط قوانین و مقررات بلکه توسط رهنمودهای قرآن کریم نیز مورد هدایت قرار میگیرند. مالی اسلامی محصولات مختلفی در قالب ابزارها و روش ها فراهم میآورد. ابزارهای اصلی تامین مالی که توسط موسسات مالی اسلامی استفاده می شود دارای مشخصه های ممتازی نظیر توان تخمین ارزش انواع دارایی ها بر اساس ارزش اصلی آن، تخصیص روش های تامین مالی خاص به ازای هر قرارداد، تعریف صحیح و بدون تناقض از قیمت کالا و خدمات و همچنین سهم شرکا از سود و زیان میباشند. مقاله حاضر ضمن تشریح ابزارهای موسسات مالی اسلامی و نقش مالی اسلامی با توجه به مدل اقتصاد اسلامی در پیشرفت اقتصاد جهانی، گزارشگری اجتماعی اسلامی در این موسسات را نیز بررسی نموده است. مهمترین نتیجه مقاله مفهومی حاضر آن است که بکارگیری ابزارهای تامین مالی اسلامی تحت اصول اقتصاد اسلامی منجر به کاهش سطح سقوطهای مالی و عدم اعتمادهای موجود در بازارهای سرمایه میگردد.کلید واژگان: موسسات مالی اسلامی, مدل اقتصادی اسلامی, گزارشگری اجتماعی اسلامی, محصولات مالی اسلامی, قراردادهای تامین مالی اسلامی
-
در طول چند دهه اخیر نقش با اهمیت اقلام تعهدی، از جنبه های مختلف تحقیقاتی، توجه بسیاری از محققین مالی و اقتصادی را به خود جلب نموده است. نقش اقتصادی اقلام تعهدی، بهبود کارایی گزارشگری مالی می باشد؛ حال آنکه بسیاری از صاحب نظران حسابداری و مالی نظیر دیچو، بال و شیواکومار، نقش اقلام تعهدی را در شناسایی به موقع سود و زیان های اقتصادی و همچنین کاهش نوسان آن دسته از جریان های نقدی که از تغییرات ناشی از دست کاری در سطوح سرمایه درگردش و تصمیمات سرمایه گذاری ناشی می شود، می دانند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ناهنجاری اقلام تعهدی با توجه به موضوع انتساب این اقلام به اجزای رشد فروش و تحریف های حسابداری است. در راستای این هدف، تعداد 115 شرکت برای بازه زمانی (1388-1392) در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش حاضر، از جنبه عملیاتی اقلام تعهدی استفاده شده و با استفاده از این جنبه و در راستای مبحث تجزیه اقلام تعهدی کل به اجزای منتسب به تحریف های حسابداری و همچنین اجزای منتسب به رشد که توسط پاپاناستاسوپولوس (2014 و 2015) توسعه داده شد، نهایتا اقلام تعهدی به دو جزء رشد فروش و کارایی در بکارگیری دارایی های عملیاتی تجزیه شده اند. روش آماری مورد استفاده جهت آزمون هریک از فرضیه های پژوهش، رگرسیون چند متغیره با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی (EGLS) است. نتایج مقدماتی نشان می دهند که بین اقلام تعهدی عملیاتی و بازده آتی سهام شرکت ها رابطه منفی و معنی داری وجود دارد؛ بنابراین ناهنجاری اقلام تعهدی با درنظرگرفتن جنبه عملیاتی اقلام تعهدی، در بازار سرمایه ایران مشاهده می شود. از طرفی، نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین هر کدام از اجزای رشد فروش، کارایی در بکارگیری دارایی های عملیاتی و جزء تعاملی اجزای یاد شده نیز با بازده آتی سهام شرکت ها رابطه منفی و معنی داری برقرار است.کلید واژگان: بازده آتی سهام, اجزای عملیاتی اقلام تعهدی, خالص دارایی های عملیاتی, تصمیمات سرمایه گذاری, بورس اوراق بهادار تهران
-
در طول سالیان اخیر، بخش عمومی دستخوش تغییرات مختلفی شده است؛ تغییراتی که اثرات مهمی بر پیشرفت حسابداری و نظام گزارشگری بخش عمومی داشته است. این تحقیق نشان می دهد که مهم ترین نکته برآمده از بطن این تغییرات، لزوم تهیه صورت های مالی تلفیقی در بخش عمومی است. صورت های مالی تلفیقی در بخش عمومی، جزو چالش برانگیزترین موضوعات در حوزه پژوهش های بین المللی قرار داشته و همواره بین نهادهای قانون گذاری بین المللی و دولت ها مورد مناقشه بوده است. با این همه، هدف تحقیق حاضر، بررسی لزوم تهیه صورت های مالی تلفیقی در بخش عمومی و سپس ایجاد زمینه مناسب برای نهادهای قانون گذاری در مورد انتشار استانداردهای مناسب در خصوص این موضوع می باشد. در نتیجه برای دستیابی به این مهم، مطالعه حاضر به بررسی ادبیات علمی و همچنین بررسی گام های برداشته شده توسط نهادهای قانون گذاری در خصوص انتشار استانداردهای بین المللی مرتبط با صورت های مالی تلفیقی پرداخته است. مطالعه حاضر بر اهمیت ارائه صورت های مالی تلفیقی توسط بخش عمومی تاکید داشته و به تشریح ارتباط بین صورت های مالی تلفیقی تهیه شده توسط بخش عمومی و بخش خصوصی می پردازد. نتیجه اصلی مطالعه مفهومی حاضر، آن است که موسسات بخش عمومی باید اقدام به تهیه صورت های مالی تلفیقی نموده و در این مسیر، دولت ها و نهادهای قانون گذار، نقشی اساسی در معرفی و توسعه این دسته از گزارش های مالی ایفا می کنند.کلید واژگان: صورت های مالی تلفیقی, بخش عمومی و خصوصی, حسابداری تعهدی, استانداردهای حسابداری, نهادهای قانون گذاریThe public sector has faced a series of reforms, which have had a great influence on the development of public accounting and reporting system. This paper shows that the most important issue that has resulted from these reforms is the preparation of consolidated financial statements in the public sector. The public sector consolidated financial statements are one of the most challenging topics of worldwide research and also, became a debated issue both for international regulatory body and for governments. However, the objective of this article is to investigate the need for consolidated financial statements in the public sector and to outline the activity of the international regulatory bodies in order to issue specific standards regarding this current topic. So as to reach this main objective of the research, this paper explores the scientific literature regarding this issue and then it followed the steps taken by regulators in the development of international standards regarding consolidated financial statements. This paper emphasizes on the importance of the introduction and presentation of consolidated financial statements by public sector entities and reveals the link between these types of reports prepared by entities from private sector and public one. The main conclusion of this conceptual paper is that public sector entities should prepare consolidated financial statements and the regulators and governments play an important role in taking and introducing these practices into the public sector.Keywords: Consolidated financial statements, Public, private sector, Accrual accounting, Accounting standards, Regulatory body
-
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تطبیقی رابطه بین نسبت سود به قیمت آتی با رشد فروش و ریسک شرکت در دوره های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت در بورس اوراق بهادار تهران است. به منظور دستیابی به این هدف، با استفاده از نمونه گیری حذف سیستماتیک تعداد 67 شرکت طی بازه زمانی 1387 تا 1393 انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش ابتدا رابطه بین نسبت سود به قیمت آتی با رشد فروش مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه بر اساس ادبیات پژوهش، ما به بررسی رابطه بین نسبت فوق با ریسک شرکت پرداختیم. روش آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه های پژوهش، رگرسیون چند متغیره با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی (EGLS) است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که در هر سه دوره کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت، نسبت سود به قیمت آتی رابطه ای منفی و معنادار با رشد فروش مورد انتظار در سال های آتی دارد. از سوی دیگر نتایج آزمون فرضیه دوم پژوهش در تمام دوره ها بیانگر آن است که رابطه معناداری بین نسبت سود به قیمت آتی با ریسک شرکت برقرار نمی باشد.کلید واژگان: نسبت سود به قیمت آتی, رشد سود, ریسک شرکت, رشد فروش, تصمیمات سرمایه گذاریThe aim of this paper is to investigate and adopt the relationship between the forward earnings to price ratio and sales growth and also firms risk in Tehran stock exchange in a short term, midterm and long term periods. Hence, a sample of 67 firms from 2008 to 2014 is collected by a systematic elimination selection method. In this paper, we initially studied the relationship between forward earnings to price ratio and sales growth. Then we captured the relationship between forward earnings to price ratio and firms risk. In order to test hypothesis multiple regressions with estimated generalized least square method were employed. The results showed that there is a significant negative relationship between forward earnings to price ratio and sales growth in all three horizons. Besides the results of testing the second hypothesis showed that there is no significant relationship between forward earnings to price ratio with firms risk in all three horizons.Keywords: Forward Earnings to Price ratio, Earnings Growth, Firm's Risk, Sales Growth, Investment Decisions
-
نگاهی دیگر به نقش حسابرسی داخلی / مشروعیت، ناسازگاری و دوگانگی سازمانی
حسابرسی داخلی از ابتدای پیدایش تا به حال، به عنوان یکی از اجزای محیط کنترلی سازمان، نقش مهمی در پیشبرد اهداف توسعه ای سازمان بر عهده داشته است. در میان انبوه مباحث مطرح شده پیرامون حسابرسی داخلی، در دهه اخیر موضوع اصول اخلاقی حسابرسان داخلی توسط برخی محققان مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله، تحلیلهایی را درباره اصول اخلاقی حسابرسی داخلی از طریق جستجوی نقش آن در مدل دوگانگی سازما نیافته برونسون ارایه مینماید، به طور خاص به توسعه بحثهای اورت و ترمبلی) 2014 (، در مورد نوع نگاه به حسابرسان داخلی به عنوان فعالان "اخلاقی" پرداخته است و پیشنهاد میکند پیوستگی متقابل دستاوردهای اولیه سازمان شامل مذاکرات، تصمیمات و فعالیتها میتواند در فراهم آوردن ابزارهای اساسی برای حسابرسان داخلی در اجرای نقشهای اخلاقی خود در سازمان مفید باشد. با توجه به اینکه خواست ه های ناسازگار بازیگران اصلی و قدرتمند سازمانی همواره عملیات حسابرسی داخلی را تحت تاثیر قرار داده است، حسابرسی داخلی م یبایست در چنین شرایطی راه حل دوگانگی سازمانی را به عنوان یکی از خواسته های سازمان جهت دستیابی و حفظ مشروعیت اجتماعی خود در نظر بگیرد.
-
هدف مقاله حاضر، بررسی تاثیر محافظه کاری شرطی و غیرشرطی ناشی از اطلاعات حسابداری و حسابرسی بر خطر سقوط آتی قیمت سهام است. برای این هدف، تعداد 86 شرکت برای دوره پنج ساله انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا تاثیر سقوط قیمت سهام در سنوات گذشته بر سقوط آتی قیمت سهام مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه تاثیر محافظه کاری غیرشرطی با استفاده از معیار احمد و دولمان (2012) بر خطر سقوط آتی قیمت سهام آزمون شد. سپس با بررسی سطح بالای محافظه کاری غیرشرطی، اثر آن بر کاهش نیاز به محافظه کاری شرطی در کاهش خطر سقوط آتی قیمت سهام مورد مطالعه قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین خطر سقوط قیمت سهام در سنوات گذشته با خطر سقوط قیمت سهام در سال آتی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. از سوی دیگر یافته های تحقیق نشان می دهد که بین محافظه کاری غیرشرطی و خطر سقوط آتی قیمت سهام معنی داری وجود ندارد.کلید واژگان: محافظه کاری شرطی, محافظه کاری غیرشرطی, خطر سقوط آتی قیمت سهامThe aim of this paper is to investigate the effect of Conditional and Unconditional Conservatism of Accounting and Auditing Information on Future Stock Prices Crash Risk from 2008 to 2012. Hence a sample of 86 firms for a five year period is collected. In this research we initially examine the effect of previous periods stock price crash risk on stock price crash risk of future period. Then the effect of unconditional conservatism on the future stock price crash risk is studied. Thereinafter we examined the effect of high unconditional conservatism in reducing the need for conditional conservatism on future stock price crash risk. At the end we examined the effect of auditing attributes on future stock price crash risk. In order to examine research hypothesis a multiple regression with ordinary least squares (OLS) method is employed. Our initial findings indicate that high stock price crash risk in previous periods leads to lower crash risk in the future period. Besides the results of testing the first hypothesis showed that there is no negative significant relationship between unconditional conservatism and future stock price crash risk. However our results for second hypothesis indicate that high level of unconditional conservatism reduces the need for conditional conservatism in decreasing future stock price crash risk. While the results of examining the last hypothesis showed that the auditing attributes do not seem to have predictive ability for future stock price crash risk.Keywords: Conditional Conservatism, Unconditional Conservatism, Future Stock Price Crash Risk
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.