به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

شکوه ورعی

  • شکوه ورعی، فاطمه طلوعی، لیلا نظام آبادی فراهانی، پروین محمودی*
    زمینه و هدف

    نیروی انسانی در نظام سلامت به عنوان مهم ترین عامل توسعه، نقش مهمی در سلامت جامعه دارد. کیفیت خدمات، مستلزم حفظ و ارتقای رضایت شغلی ارایه دهندگان خدمات است. یکی از عوامل تاثیرگذار در رضایت شغلی، شادی فرد است. لذا، این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین رضایت شغلی و شادکامی در پرستاران شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است که در مورد 362 پرستار شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1400 انجام گرفته است. نمونه گیری به روش سهمیه ای انجام یافت. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسشنامه های مشخصات فردی و حرفه ای، رضایت شغلی و شادکامی بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی کندال تاو بی و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین نمره رضایت شغلی پرستاران 40/217 و شادکامی آن ها 27/69 بوده که هر دو در سطح متوسط است. نتایج پژوهش رابطه مثبت و معناداری بین رضایت شغلی و شادکامی نشان داد (614/0r= و 05/0>p). به این معنی که پرستاران شادتر، رضایت شغلی بیش تری نسبت به سایرین دارند و افرادی که رضایت شغلی کم تری دارند، شادی آن ها نیز کم تر است.

    نتیجه گیری

    رضایت شغلی و شادکامی پرستاران مطالعه حاضر در حد مطلوبی نیست و بین شادکامی پرستاران و رضایت شغلی آن ها همبستگی مثبتی وجود دارد. بنابراین، مسوولان و مدیران نظام سلامت با اتخاذ تدابیری در راستای ارتقای رضایت شغلی پرستاران می توانند زمینه لازم را جهت شادکامی هرچه بیش تر آنان فراهم نمایند.

    کلید واژگان: رضایت شغلی, شادکامی, پرستار, پرستاری
    Shokoh Varaei, Fatemeh Tolouei, Leila Nezamabadi Farahani, Parvin Mahmoodi*
    Background & Aim

    In the health care system, manpower recognized as a key factor for development, has an important role in community health. Ensuring the quality of service delivery necessitates the maintenance and enhancement of job satisfaction among service providers. One influential aspect of job satisfaction is the individual’s happiness. This study aimed to determine the correlation between job satisfaction and happiness among nurses working in hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences.

    Methods & Materials:

     This descriptive-correlational study was conducted with a sample of 362 nurses from hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences. Sampling was performed using a quota sampling method. The data collection tools included a socio-demographic characteristics questionnaire, a Job Satisfaction Questionnaire, and a Happiness Questionnaire. Data were analyzed using Kendall Tau-b correlation and Pearson correlation, with SPSS software version 26.

    Results

    The mean score for nurses' job satisfaction was 217.40, while the mean score for happiness was 69.27, with both scores indicating an average level. The results of the study revealed a significant positive relationship between job satisfaction and happiness (r=0.614, P<0.05), indicating that happier nurses tend to have higher job satisfaction, whereas lower job satisfaction is associated with decreased happiness.

    Conclusion

    Nurses’ job satisfaction and happiness are not at optimal levels. However, a positive correlation between the two has been identified. Therefore, healthcare system administrators and officials should focus on creating essential infrastructure and planning initiatives to enhance nurses’ job satisfaction, ultimately fostering greater happiness among nursing staff.

    Keywords: Job Satisfaction, Happiness, Nurses, Nursing
  • الهام نوعی، شکوه ورعی، شیما حقانی، محمد صالح پور، شهزاد پاشایی پور*
    مقدمه

    رفتارهای پرخطر از چالش های دوره نوجوانی است و می تواند به عادات مادام العمر تبدیل شود.استراتژیهای آموزشی موجود در پیشگیری از رفتارهای پرخطر مورد چالش بوده است.لذا این پژوهش باهدف تعیین تاثیر آموزش ازطریق همتایان بر پیشگیری از رفتارهای پرخطر در دختران نوجوان انجام شد.

    روش

    پژوهش حاضریک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده می باشد.در این مطالعه 120نفر از دختران جنوب شهر تهران انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده به دو گروه کنترل و مداخله تخصیص یافتند.ابزار مورداستفاده در این مطالعه، پرسشنامه دموگرافیک و رفتارهای پرخطر نوجوان 18-15 سال بود که پیش از شروع مداخله وهمچنین 6هفته پس از مداخله توسط دانش آموزان تکمیل گردید.گروه آزمون مداخله آموزشی پیشگیری ازرفتارهای پرخطرتوسط همتایان را دوبار در هفته و طی چهارجلسه دریافت کردند.داده ها بااستفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی توسط نرم افزار SPSS ویرایش 16مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. 

    یافته ها

    نتایج نشان داد قبل از مداخله بین نمرات رفتارهای پرخطر در دو گروه آزمون وکنترل تفاوت معنی داری وجود نداشته است (95/0=P)؛ در حالیکه بعد از مداخله، تغییرات میانگین در گروه آزمون 47/2 ±22/5- و در گروه کنترل 23/1± 40/0- بود.آزمون تی مستقل نشان داد؛ تغییرات رفتارهای پرخطر بین گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی داری داشته است (001/0<P).

    نتیجه گیری

    براساس یافته های این پژوهش، آموزش از طریق همتایان بر پیشگیری از رفتارهای پرخطر در دختران نوجوان موثر بوده است. بنابراین به سیاستگذاران و برنامه ریزان سلامت پیشنهاد میشود که از این روش جهت اجرای برنامه ی آموزشی اثربخش در راستای ارتقای رفتارهای مرتبط با سلامتی نوجوانان بهره گیرند.

    کلید واژگان: همتایان, دختران نوجوان, رفتارهای پرخطر
    Elham Noei, Shokooh Varaei, Shima Haghani, Mohamad Salehpoor, Shahzad Pashaeypoor*
    Background

    High-risk behaviors are one of the challenges of adolescence and can become lifelong habits. Existing educational strategies in the prevention of high-risk behaviors have been challenged. Therefore, this study aims to determine the effect of peer education on the prevention of high-risk behaviors in adolescent girls. Done.

    Method

    The present study is a randomized clinical trial. In this study, 120 girls from the south of Tehran were selected and then randomly assigned to the control and intervention groups. The tools used in this study were demographic questionnaire and high-risk adolescent behaviors 18 It was 15 years before the intervention and also 6 weeks after the intervention was completed by students. The test group received educational intervention for the prevention of high-risk behaviors by their peers twice a week for four sessions. SPSS version 16 were analyzed.

    Results

    The results showed that before the intervention, there was no significant difference between the scores of high-risk behaviors in the experimental and control groups (P = 0.95); While after the intervention, the mean changes were -5.22 47 2.47 in the experimental group and -0.40 1 1.23 in the control group. The independent t-test showed; There were significant differences in high-risk behaviors between the experimental and control groups (P <0.001).

    Conclusion

    Based on the findings of this study, peer education has been effective in preventing high-risk behaviors in adolescent girls. Therefore, health policy makers and planners are advised to use this method to implement an effective educational program to promote adolescent health-related behaviors.

    Keywords: Peer education, High-risk behaviors, Adolescent girls
  • مهدی رضایی، سیده فاطمه میربازغ، محمدرضا کردباقری، شکوه ورعی*
    مقدمه

    رضایت شغلی پرستاران یکی از عوامل موثر در ارتقای کیفیت مراقبت پرستاری است. هدف این مطالعه تعیین عوامل موثر بر رضایت شغلی پرستاران شاغل در بخش‌های اورژانس بیمارستان‌های دولتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.

    روش کار

    این پژوهش، یک مطالعه مقطعی بود که در بخش‌های اورژانس 14 بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه رضایت‌مندی شغلی هرزبرگ بود. نمونه‌های مورد پژوهش 665 نفر از پرستاران شاغل در بخش‌های اورژانس بودند که به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. اطلاعات کسب شده با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و تحلیلی (میانگین و انحراف معیار و کای دو) و نرم‌افزار Version 18 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته‌ ها

     نتایج نشان داد میانگین (انحراف معیار) رضایت‌مندی شغلی پرستاران (831/36 ± 58/141) متوسط رو به پایین بود و در بین ابعاد رضایت‌مندی شغلی، بالاترین میزان رضایت به ترتیب در دو بعد، ارتباط با همکاران و بیماران (3/48درصد) و جایگاه شغلی (7/27درصد) و پایین‌ترین میزان رضایت به ترتیب در دو بعد، حقوق و مزایا (4/62درصد) و وضعیت و شرایط کار (3/49درصد) بود.

    نتیجه‌ گیری

     در تمامی سازمان‌ها رضایت شغلی، عاملی مهم در ایجاد انگیزه، کارآیی و مسیولیت‌پذیری کارکنان شناسایی شده است. در بخش اورژانس شناسایی عوامل موثر بر رضایت شغلی پرستاران، می‌تواند راهکاری برای اعمال مداخلات موثر به‌مظور ارتقای رضایت شغلی پرستاران، ارتقای کیفیت مراقبت پرستاری و کاهش ترک خدمت آنها باشد.

    کلید واژگان: رضایت شغلی, پرستار, بخش اورژانس, عوامل موثر
    Mehdi Rezaee, Seyedeh Fatemeh Mirbazegh, MohammadReza Kordbagheri, Shokoh Varaei*
    Introduction

    Nurses job satisfaction is one of the effective factors in improving the quality of nursing care. The aim of this study was to determine the factors affecting job satisfaction of nurses who working in emergency departments in public hospitals, affiliated to Tehran University of Medical Sciences.

    Methods

    This study was a cross-sectional study conducted in the emergency departments of 14 hospitals that affiliated to Tehran University of Medical Sciences. The data collection tool, including a demographic questionnaire and a Herzberg Worksheet Satisfaction Questionnaire. The study sample consisted of 665 nurses working in the emergency department who entered the study by census method. The obtained data were analyzed using descriptive and analytical statistical tests (Mean ±SD and Chi square) and Version 18 SPSS software.

    Results

    The Mean ±SD of job satisfaction in nurses (141.58±36.831) was moderate to low and the highest level of satisfaction in two dimensions, respectively, communication with colleagues and patients (48.3درصد) and job status (27.7%) and the lowest level of satisfaction were in two dimensions, salary and benefits (62.4درصد) and work situation (49.3%), respectively.

    Conclusion

    In all organizations, job satisfaction has been identified as an important factor in creating employee motivation, efficiency and responsibility. Job satisfaction in nurses, improve the quality of nursing care and reduce their retirement.

    Keywords: Job satisfaction, nurse, emergency department, effective factors
  • شکوه ورعی، معصومه مالک*، محمدعلی چراغی، مهدی نوروزی، امیرحسین محمودی
    اهداف

     بیماری رتینیت پیگمنتوزا یک مسئله تهدید کننده سلامت است که به طور منفی توانایی های مختلف فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. این مطالعه با هدف کشف چالشهای مرتبط با سلامتی بیماران مبتلا به آرپی انجام شد.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر به روش کیفی استقرایی انجام شد. تعداد 11 نفر از بیماران مبتلا به آرپی در این مطالعه مشارکت کردند. محیط انجام مطالعه موسسه حمایت از بیماران آرپی واقع در شهر تهران در کشور ایران بود. بیماران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته به صورت چهره به چهره انجام شد. داده ها با استفاده از روش آنالیز محتوای مرسوم تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    از تجزیه و تحلیل اطلاعات، طبقات «تهدید درک شده سلامت» و «نیازهای درک شده حمایتی» استخراج شدند. طبقه تهدید درک شده سلامت از زیرطبقات «تنزل تدریجی قابلیت جسمی»، «نوسان پایای سلامت روحی و روانی» و «تضعیف قابلیت اجتماعی» تشکیل شد. همچنین طبقه نیازهای درک شده حمایتی از زیر طبقات «نیاز به حمایت اجتماعی اقتصادی»، «نیاز به حمایت آموزشی»، «نیاز به حمایت روحی و روانی» و «نیاز به همراه حامی» به دست آمد.

    نتیجه گیری

     بیماران مبتلا به آرپی همواره تضعیف توانایی قابلیت های مختلف جسمی، روانی و اجتماعی را تجربه می کنند. همچنین آن ها همواره نیاز به دریافت حمایت های همه جانبه در جامعه را احساس می کنند. بر این اساس، به منظور ارتقای سلامت این بیماران تدوین برنامه مراقبتی کل نگر و بافتارمدار از طریق همکاری بین رشته ای پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: رتینیت پیگمنتوزا, نقصان بینایی, سلامت, مراقبت, تحقیق کیفی
    Shokoh Varaei, Masoumeh Malek*, MohammadAli Cheraghi, Mehdi Norouzi, AmirHossein Mahmoudi
    Objective

    Progressive visual impairment is one of the problems that threatening the health of patients and has the negative effects on their abilities. This study aimed to explore the health concerns of patients with Retinitis Pigmentosa (RP).

    Materials & Methods

     A qualitative inductive approach was used. Eleven patients with RP, participated in this study in Iran. Patients were selected through purposeful sampling. Data collection was done through two methods of in-depth semi-structured individual interviews and field notes. Data analysis was performed using approach of conventional content analysis.

    Results

     The categories of "perceived health threat" and "perceived support needs", were extracted. The category of perceived health threat included sub-subcategories of "gradual decline in physical function", "sustained fluctuations in mental health", and "weakening of social capability". "need for socio-economic support", "need for educational support", "need for psychological support", and "need for a personal assistant" were extracted as sub-subcategories of perceived support needs.

    Conclusion

     RP Patients faced with the problem of abilities impairment in various physical, mental, and social dimensions and need for support in society. So, to improve the health of these patients, members of the health group are suggested to develop a context-based wholistic care program through multidisciplinary cooperation.

    Keywords: Retinitis Pigmentosa, Visual impairment, Health, Care, Qualitative research
  • نیکزاد عیسی زاده*، جیران زبردست، شکوه ورعی
    مقدمه

    امروز ارایه مراقبت به همراه داشتن شادکامی یکی از جنبه های مراقبت کلی نگر است و نقش پرستاران در ارایه خدمات به بیماران حایز اهمیت است . از این رو در این مطالعه به ارزیابی وضعیت شادی و نشاط در پرستاران شاغل در دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته شده است.

    روش اجرا

    در این مطالعه مقطعی که به مدت 1 ماه بر روی پرستاران شاغل در دانشگاه علوم پزشکی تهران که از طریق فراخوان برای شرکت درمطالعه بصورت داوطلبانه دعوت شده بودند، پس از اخذ رضایت آگاهانه ، درخواست شد تا به سوالاتی در مورد وضعیت سلامت عمومی خود پاسخ دادند سپس پرسشنامه شادکامی اکسفورد جهت بررسی ارزیابی وضعیت شادکامی مورد استفاده قرار گرفت . در نهایت، ارتباط نتیجه پرسشنامه با وضعیت دموگرافیک افراد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج توسط نرم افزار SPSS VER 24 انالیز شد.

    نتایج

    در این مطالعه 189 پرستار شرکت نمودند اختلاف معنی داری بین سطوح مختلف نمره پرسشنامه شادکامی اکسفورد با جنس (P=0.262)، میانگین سنی (P=0. 599) ،بخش محل خدمت (P=0.053) نوع تحصیلات(P=0.755) ،نوع استخدام (P=0.946) گزارش نشد. ولی اختلاف معنی داری بین سطوح مختلف نمره پرسشنامه شادکامی اکسفورد با میانگین نمره پرسشنامه سلامت روانی مشاهده شده است (P>0/0001)

    بحث

    مدیران پرستاری بایستی به عوامل موثر بر شادکامی پرستاران توجه نموده و این امر بر لزوم توجه مدیران نسبت به سایر عوامل موثر بر شادکامی نمی کاهد.

    کلید واژگان: شادی, نشاط, پرستاران
    Nikzad Iesazadeh *, Jayran Zebaradast, Hokouh Varae
    Introduction

    Today, providing care with happiness is one of the aspects of holistic care and the role of nurses in providing services to patients is important. Therefore, in this study, the status of happiness and vitality in nurses working in Tehran University of Medical Sciences evaluated.

    Material and method

    In this cross-sectional study, of nurses working at Tehran University of Medical Sciences who accept to participate voluntarily, after singed informed consent, we asked to answer questions about their general health and level of happiness. The Oxford Happiness Questionnaire (OHI) and general health Questionnaire used. Finally, the relationship between the results of the OHI questionnaire and the demographic status of individuals assessed. The results analyzed by SPSS VER 24 software.

    Results

    In this study, 189 nurses participated. There was no significant difference between the different levels of the Oxford Happiness Questionnaire score with gender (P = 0.262), mean age (P = 0.599), place of work (P = 0.053), type of education (P = 0.755), type of employment, (P = 0.946), but a significant difference observed between different levels of the Oxford Happiness Questionnaire scores and the mean score of the Mental Health Questionnaire. (P <0.0001)

    Discussion

    Nursing managers should pay attention to the factors affecting nurses 'happiness and this issue requires for managers to pay attention to others factors.

    Keywords: happiness, vitality, nurses
  • ثریا نجاتی*، کیوان بابایی، شکوه ورعی، رضا حاجی آقایی، انوشیروان کاظم نژاد
    مقدمه

    از عوارض بیماری دیابت تاخیر التیام زخم ها است. از روش های رایج درمانی بیماران دیابتی مبتلا به بیماری عروق کرونر، جراحی بای پس عروق کرونراست که زخم بزرگی در استرنوم  ایجاد می شود.

    هدف

    با توجه به اثرات التیام بخش بابونه شیرازی (Maticaria recutita) در زخم، پژوهشی با هدف تعیین تاثیر پماد بابونه شیرازی در التیام زخم جراحی بای پس عروق کرونر بیماران دیابتی انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع نیمه تجربی تصادفی شده با گروه کنترل می باشد.60 بیمار دیابتی که جهت جراحی عروق کرونر به بیمارستان مراجعه کرده بودند به طور تصادفی در دو گروه 30 نفره مداخله و کنترل قرار گرفتند و از روز دوم، ناحیه زخم بیماران گروه مداخله پس از شستشو توسط بتادین با پماد بابونه شیرازی روزانه پانسمان شد. در گروه کنترل فقط شستشو با بتادین و پانسمان انجام شد. مداخله تا 14 روز بعد از جراحی انجام شد. التیام زخم در روزهای 4، 7 و 14 بعد از جراحی با مقیاس التیام زخم (Bates-jensen) ارزیابی شد.

    نتایج

    دو گروه از نظر مشخصات فردی همگن بودند. میانگین نمره التیام زخم بین دو گروه روز چهارم بعد از مداخله با آزمون من ویتنی یو تفاوت معنی داری وجود نداشت (75/0=p) ولی 7 روز بعد از مداخله تفاوت معنی داری در میانگین نمره التیام زخم در دو گروه مشاهده شد (001/0 P<) همچنین 14 روز بعد از مداخله در دو گروه تفاوت معنی دار دیده شد (002/0=p).

    نتیجه گیری:

     پماد بابونه شیرازی پس از حداقل یک هفته استفاده می تواند التیام زخم جراحی بای پس عروق کرونر را در بیماران دیابتی تسریع کند.

    کلید واژگان: بابونه شیرازی, التیام زخم, جراحی بای پس عروق کرونر, بیماران دیابتی
    Soraya Nejati*, Keivan Babaei, Shokoh Varaei, Reza Hajiaghaei, Anoshirvan Kazem Nezhad
    Background

    One of the complications of diabetes is delayed wound healing. One of the common treatments for diabetic patients with coronary artery bypass graft surgery is coronary artery bypass surgery.

    Objective

    Regarding the healing effects of chamomile on wounds, a study was conducted to determine the effect of Matricaria recutita on coronary artery bypass graft surgery in diabetic patients.

    Method

    This is a quasi-experimental study with control group. 60 diabetic patients referred to coronary artery bypass graft surgery were randomly divided into two groups of 30 intervention and control groups. From the second day after surgery, after removal of the endotracheal tube, the wound area of the patients in the intervention group was washed daily with betadine and dressed with M. recutita ointment. In the control group, only washing with betadine and dressing was performed. Intervention was performed up to 14 days after surgery. Wound healing was assessed on days 4, 7 and 14 postoperatively by the Bates-jensen scale.

    Results

    The two groups were homogeneous in terms of demographic characteristics. The mean and standard deviation of the wound healing score between the two groups was calculated on the fourth days after the intervention (P = 0.75). There was no significant difference between the two groups on the fourth day after surgery, but 7 days after the intervention there was a significant difference in the mean and standard deviation of wound healing in both groups. Also 14 days after the intervention, there was a significant difference between the two groups with the Mann-Whitney U test (P = 0.002).

    Conclusion

    Chamomile ointment after at least one week of use can accelerate healing of coronary artery bypass graft surgery in diabetic patients.

    Keywords: Matricaria recutita, Coronary Artery Bypass Surgery, Diabetic Patients, Wound Healing
  • شکوه ورعی*، لیلا شیربیگی، لیلا فراهانی، زینب اسلامی حسن آبادی، مرتضی شمسی زاده
    زمینه و هدف

    زخم بستر عارضه ای است که بسیاری از بیماران بستری مبتلا می شوند. از وظایف پرستاران، مراقبت  در سطوح مختلف پیشگیری است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر ماساژ روغن زیتون و بادام شیرین در پیشگیری از زخم بستر بیماران بستری در آی سی یو می باشد. 

    مواد و روش ها

    این پژوهش، مطالعه ای از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور است که روی90 بیماری که در ICU بیمارستان میبد بستری شدند، انجام گرفت. بیماران به روش نمونه گیری هدفمند و به روش تخصیص تصادفی بلوکی در دو گروه آزمون  و یک گروه  کنترل  قرار گرفتند. یک هفته در گروه های آزمون  روی نواحی مورد نظر روزانه یک بار و هر بار 3- 1 میلی لیتر  روغن زیتون و یا بادام شیرین  ماساژ داده می شد، از مراقبت معمول پوست  شامل تغییر پوزیشن در هر دو ساعت و تشک مواج نیز برخوردار بودند. گروه کنترل فقط مراقبت معمول پوست را دریافت  کرد . داده های مربوطه با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و برادن، قبل و بعد از مداخله گردآوری شده و با نرم فزار  spss16 و با استفاده از آزمو نهای کای اسکوئر، تست دقیق فیشر و آزمون آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند. 

    یافته ها

    در گروه روغن زیتون 5/16% ، در گروه بادام شیرین 2/23%  ودر گروه کنترل 40%دچار زخم بستر شدند. میزان بروز زخم بستر در گروه های آزمون  کمتر از گروه کنترل بود.

    نتیجه

    یافته ها نشان داد ماساژ زیتون و بادام شیرین بر پیشگیری از زخم بستر موثر می باشد.

    کلید واژگان: روغن زیتون, روغن بادام شیرین, پیشگیری, زخم بستر, ماساژ
    Shokoh Varaei*, Leila Shirbeygi, Leila Farahani, Zainab Eslami Hasan Abadi, Morteza Shamsizadeh
    Back ground

     Bed sore is a complication that many patients suffer from. From the duties of nurses, care is at different levels of prevention. The purpose of this study was to determine the effect of massage of olive oil and sweet almonds on prevention of bed sore in patients hospitalized in ICU. 

    Materials and methods

    This study is a double-blind randomized clinical trial that was performed on 90 patients admitted to ICU Hospital in Maybod. Patients were selected by purposeful sampling and random blocked method in two groups of test and one control group. One week in the test groups on the areas to be massage once a day and every 3-1 ml of olive oil or sweet almonds, The usual skin care included a change in position every two hours and a wavy mattress. The control group received just the usual care of the skin. Data was collected using a demographic questionnaire and Braden's,  and data was analyzed by chi-square test, Fisher’s exact test and variance analysis test in SPSS software version16. .

    Results

    In the olive oil group, 16.5%, in the sweet almond group 23.2% and in the control group 40% had bed sore. The incidence of bed sore in test groups was lower than the control group. 

    Conclusion

    The results showed that olive and sweet almond massage is effective in preventing bed sores.

    Keywords: Olive Oil, sweet almonds oil, Prevention, Bed Sore, Massage
  • شکوه ورعی*، لیلا ممشلی
    زمینه و هدف
    تزریقات غیر ایمن به عنوان طاعون سیستم بهداشتی است که تهدیدی مداوم به ایمنی بیمار می باشد، لذا این مطالعه با هدف بررسی تاثیر برنامه آموزشی چند رسانه ای بر نگرش پرستاران استان گلستان در مورد تزریق ایمن انجام گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی یک گروهی، 50 نفر پرستار در یک بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گلستان به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه جمعیت شناختی و محقق ساخته نگرش استفاده گردید. پرسشنامه نگرش قبل از مداخله توسط پرستاران تکمیل گردید. سپس یک دوره برنامه آموزشی چند رسانه ای در مورد تزریق ایمن برای پرستاران به اجرا گذارده شد. شش هفته بعد از مداخله، مجددا پرسشنامه نگرش توسط پرستاران تکمیل گردید جهت آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون آماری Pair t test استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار نگرش پرستاران در مورد تزریق ایمن به ترتیب قبل از آموزش7/41±75/08 و بعد از آموزش 7/39±92/30 گردید. به عبارتی تی زوج نشان  داد که بین نگرش پرستاران قبل و بعد از مداخله تفاوت آماری معنادار وجود دارد (0/05p<).
    نتیجه گیری
    براساس نتایج به دست آمده آموزش چند رسانه ای باعث مثبت تر شدن نگرش پرستاران در مورد تزریق ایمن گردید، لذا توصیه می گردد در روش سنتی آموزش پرستاران تجدید نظر گردد  و از مداخله چند رسانه ای که روشی مقرون به صرفه و ساده است در محیط بالین استفاده گردد.
    کلید واژگان: برنامه آموزشی چند رسانه ای, تزریق ایمن, نگرش, پرستار
    Shokoh Varaei*, Leila Mamashli
    Background & Aim
    Non-immune injections are a health pill that is a constant threat to patient's safety. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of multimedia training program on Golestan nurses' attitudes about safe injections.
    Materials & Methods
    In this semi-experimental study, 50 nurses were enrolled in a hospital in Golestan University of Medical Sciences. A demographic and researcher-made questionnaire was used to collect information. The attitude questionnaire was completed before the intervention by nurses. A multimedia tutorial on safe injection for nurses was then implemented. Six weeks after the intervention, the attitude questionnaire was completed by nurses. The data were analyzed by SPSS version 16 and Paired T test.
    Results
    The results showed that the mean and standard deviation of nurses' attitude toward safe injections before training was 7.8±7.41 and 92.30±7.39, respectively. In other words, paired t-test showed a significant difference between nurses attitude before and after intervention (P<0.05).
    Conclusion
    Based on the results, multimedia education contributed to the positive attitude of nurses towards safe injections. Therefore, it is recommended to reconsider the traditional nursing education method and to use a multimedia intervention that is cost effective and simple. It is used in the clinical setting.
    Keywords: Multimedia training program, Safe injection, Attitude, Nurse
  • پگاه مطوری، شکوه ورعی *
    سردبیر گرامی جهان پور و همکاران در پژوهش خود با عنوان" ساخت و ارزیابی پرسشنامه اخلاق در حرفه پرستاری" چاپ شده در دوره 19 و شماره9 این مجله کار ارزشمندی در ارتباط با طراحی پرسشنامه در حوزه اخلاق انجام داده اند. در نظر گرفتن روش استقرایی از طریق مصاحبه برای تولید آیتم ها، توجه به ارزیابی روایی و پایایی ابزار طراحی شده از نقاط قوت مطالعه مذکور میباشد(1). نقد مقالات برای رشد دانش ضروری بوده و باعث ارتقای کیفیت پژوهشهای علمی میشود، علیرغم ضرورت نقد علمی که منجر به بهبود کیفیت مقالات گزارش شده میشود، کمتر در مجلات ایرانی وجود دارد(2). نقد مقالات به صورت علمی میتواند برای خوانندگان و محققین و پژوهشگران در راستای افزایش کیفیت مقاله مناسب باشد(3). در بخش هایی از روش کار پژوهش مذکور، نکاتی وجود دارد که قابل تامل بوده و به نظر می رسد بیان آنها می تواند به بهتر شدن کار در پژوهش های آتی کمک کرده و راهنمایی برای دیگر پژوهشگران در حوزه طراحی و روایی ابزار باشد. گام های ابزارسازی دارای مراحل مشخص میباشد که رعایت استانداردها در هر گام ضروری میباشد. این نکته روشن میسازد که استناد به مواردی چون روایی و پایایی لازم اما کافی نمیباشد. مطالعه مذکور از سه بعد اصلی مورد نقد قرار میگیرد: در بخش روش کار این مطالعه نوع مطالعه توصیفی- تحلیلی گزارش شده است این درحالیست که عنوان مطالعه ساخت و ارزیابی پرسشنامه میباشد. در مطالعات ابزار سازی به دو شکل می توان روش کار مطالعه را نگارش کرد، برنز نوع روش تحقیق را در زمانی که هدف، طراحی و روایی آن ابزار میباشد نوع متدولوژیکال می نامد( 5و4). همچنین زمانی که از دو رویکرد کمی و کیفی استفاده میشود، می توان به آن نام ترکیبی را نیز اطلاق کرد زیرا روش کیفی(مصاحبه و تحلیل کیفی) و به دنبال آن تکمیل پرسشنامه طراحی شده توسط نمونه ها و انجام محاسبات کمی بر نتایج(جهت تعیین روایی/ فاکتور آنالیز و...) صورت میگیرد(6). نکته حائز توجه دوم آن است که در مورد مصاحبه با متخصصان این رشته تنها به انجام مصاحبه اشاره شده است و هیچ راهنما و اطلاعاتی در مورد تعداد مصاحبه شوندگان، نوع مصاحبه از نظر ساختارمند بودن، نیمه سازمان یافته و یا بدون ساختار، روش تجزیه و تحلیل اطلاعات بعنوان مثال تحلیل محتوا اشاره نشده است و در ادامه برای خوانندگان مشخص نشده است که این 7 بعد مشتمتل بر چه عواملی بوده است. مورد سوم آن بود که حجم نمونه برای تست پیلوت پرسشنامه 20 نفر بود که با توجه به متون ابزارسازی این تعداد قانع کننده نمیباشد. هینکین حجم نمونه مناسب برای تست تست در عرصه 4 تا 10 برابر گویه ها می داند یعنی برای پژوهش حاضر با 20 گویه حجم 80-200 نفری مناسب بوده است(7) پولیت حجم نمونه مورد نیاز جهت انجام فاکتور آنالیز را 300 نمونه و هینکین حداقل 200 نمونه می داند(7و8). از سوی دیگر جهت تعیین روایی سازه در درجه اول و سپس کاهش آیتم ها و بعد بندی پرسشنامه ساخته شده از فاکتور آنالیز(تحلیل عاملی) استفاده میگردد که در کتب مرجع ابزار سازی به اتفاق به آن اشاره شده است(7و8) که مطالعه حاضر فاکتور آنالیز و در واقع روایی سازه را در نظر نگرفته اند. فاکتور آنالیز یکی از روش های تعیین روایی سازه میباشد که البته روایی همگرا و واگرا نیز از انواع دیگر میباشد اما به دلیل آنکه با انجام فاکتور آنالیز اکتشافی همه این موارد به یکباره بررسی می گردد(روایی همگرا و واگرا) و در کنار آن کاهش و حذف آیتم های نامناسب، بعد بندی سازه نیز صورت میگیرد پیشنهاد می شود در صورت عدم امکان انجام فاکتور آنالیز تائیدی، نوع اکتشافی آن از طریق نرم افزار spss حتما انجام پذیرد. بنابراین توجه به تمامی گام های ابزار سازی مشتمل بر تولید گویه ها ، بررسی روایی ، تست پیلوت و آنالیز داده های حاصل(فاکتور آنالیز و بررسی پایایی ) باید در تمامی مطالعات ابزارسازی بکارگرفته شود(8). هدف از ذکر موارد گفته شده کمک به شفاف سازی نکات مهم در طراحی ابزار و ذکر برخی نکات ضروری بود. پژوهشگران برخورد لازم می دانند از مجله ارمغان دانش که نقد مقالات را با روی گشاده می پذیرد و بدین ترتیب از بهبود کیفیت مقالات حمایت میکند تشکر کند.
    کلید واژگان: ابزارسازی, استاندارد- پرستاری
  • نسرین صمدی*، شکوه ورعی، شهرزاد غیاثوندیان، ایراندخت اللهیاری، شهره مشفقی
    زمینه و هدف
     ارزشیابی های مستمر بالینی و مداخلات لازم بر اساس نتایج آن ها، تاثیر انکارناپذیری در بهبود روند آموزش در همه سطوح دارند. با توجه به چنین اثراتی، به ویژه در پرستاری بر آن شدیم مطالعه ای با هدف تاثیر روش ارزشیابی 360 درجه در سنجش مهارت های بالینی دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام دهیم.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع مداخله ای بود که در آن همه دانشجویان کارشناسی پرستاری ورودی 1393 (48 نفر) دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، در بخش سوختگی بیمارستان فاطمی اردبیل شرکت داشتند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه پژوهشگرساز سه قسمتی ارزیابی مهارت های بالینی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نسخه 17 نرم افزار SPSS و آزمون های آمار توصیفی و استنباطی نظیر آزمون های Independent t و Paired t استفاده شد.
    یافته ها
     میانگین سنی واحدهای پژوهش شده 0 /56± 23/61 سال بود و حداقل و حداکثر به ترتیب 20 و 28 سال بود. از نظر جنسی 27 دختر (56/3 درصد) و 21 پسر (44/7 درصد) بودند. از نظر تحصیلی همه دانشجویان، ترم هفت مقطع کارشناسی بودند. میانگین و انحراف معیار نمره کل ارزشیابی معمول و 360 درجه بر مبنای نمره 20 به ترتیب 0/88± 15/8 و 0/61± 17/66 به دست آمد. نتایج حاصل از آزمون تی زوج در مقایسه میانگین دو روش در یک گروه نیز اختلاف آماری معنی داری را بین دو روش نشان داد (0/05> P).
    نتیجه گیری
     با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه می توان اذعان داشت که استفاده از روش ارزشیابی 360 درجه با توجه به ویژگی های بالقوه آن می تواند باعث درگیرشدن همزمان مربیان و پرستاران شود. همچنین این روش می تواند نقش موثری درکاهش خطاهای هاله ای، سنجش و ارزشیابی سلیقه ای دانشجویان از سوی استادان و مربیان و ارائه نمرات واقعی تر به دانشجویان در محیط های بالینی و انعکاس نقاط ضعف و قوت به دانشجو داشته باشد.
    کلید واژگان: آموزش بالینی, ارزشیابی 360, پرستاری, مهارت های بالینی
    Nasrin Samadi*, Shokouh Varei, Shahrzad Ghiyasvandian, Irandokht Allahyari, Shohreh Moshfeghi
    Background and Aims
    Continuous clinical evaluations and necessary interventions based on their results have a certain effect on improving the educational process at all levels. Considering such effects, especially in nursing, we aimed to compare the 360-degree feedback in assessing the clinical skills of nursing students in Ardabil University of Medical Sciences.
    Methods
    The present interventional study was conducted on the undergraduate Freshman nursing students of the 2014-2015 academic year (48 students) in Ardabil University of Medical Sciences in the burn ward of Fatemi Hospital in Ardabil City, Iran. The data gathering tool was a three-part researcher-made questionnaire for assessing clinical skills. Data analysis was performed in SPSS, using descriptive and inferential statistics, including Independent Samples t-test and Paired Samples t-test.
    Results
    In the present study, the total mean±SD scores of the traditional and 360-degree grading based on the score of 20 were 15.8±0.88 and 17.66±0.61, respectively. Moreover, the results of Independent Samples t-test indicated a significant difference between the two methods (P<0.031).
    Conclusion
    According to the obtained results, the use of 360-degree feedback, considering its potential characteristics, can reduce the gap between theory and practice by involving coaches and nurses. Furthermore, this method can effectively reduce the aura errors and evaluation of students' taste by masters and trainers. In addition, it can provide students with more realistic scores in clinical settings and reflect their strengths and weaknesses.
    Keywords: Clinical education, 360-Degree feedback, Nursing
  • شادان پدرام رازی، شکوه ورعی، انوشیروان کاظم نژاد، فاطمه باقری*
    مقدمه
    اختلال خواب یکی از مهم ترین مشکلات بیماران دیابتی است. رایج ترین روش درمان اختلال های خواب دارودرمانی است. لذا انجام مداخله ای بدون عارضه برای رفع این اختلال اهمیت دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ماساژ بازتابی کف پا بر کیفیت خواب زنان مبتلا به دیابت شیرین نوع دو در شهر اراک در سال 1396 است.
    روش کار
    مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی ساده است که در مورد 54 زن مبتلا به دیابت شیرین نوع دو انجام شد. بیماران با روش تصادفی به دو گروه کنترل و مداخله تقسیم شدند. قبل از مداخله پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ برای هردو گروه تکمیل شد. در گروه مداخله، ماساژ بازتابی کف پا به مدت 8 جلسه انجام شد. پس از آن مجددا پرسش نامه کیفیت خواب برای بیماران هر دو گروه تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و آزمون های من ویتنی، کای دو و T زوجی تجزیه وتحلیل شدند.
    یافته ها
    ماساژ بازتابی کف پا بهبودی در کیفیت خواب را در گروه مداخله نشان داد (0/001 > P) ، ولی در گروه کنترل تفاوت معنی داری از نظر کیفیت خواب مشاهده نشد (0/05 < P).
    نتیجه گیری
    ماساژ بازتابی کف پا موجب بهبود کیفیت خواب زنان مبتلا به دیابت شیرین نوع دو می شود. از ماساژ بازتابی کف پا می توان به عنوان مداخله موثری در بهبود کیفیت خواب این زنان استفاده کرد.
    کلید واژگان: ماساژ بازتابی کف پا, کیفیت خواب, دیابت شیرین نوع دو
    Shadan Pedram Razi, Shokoh Varaei, Anoshirvan Kazemnejad, Fatemeh Bagheri*
    Introduction
    Sleep disorders are one of the most important problems in patients with diabetes. The most commonly used method for treating sleep disorders is medication therapy. Therefore, it is important to perform an uncomplicated intervention to relieve sleep disorders in these patients. The aim of this study was to investigate the effect of foot reflexology massage on the quality of sleep in women with type 2 diabetes mellitus in Arak city in 2017.
    Methods
    This study was a simple randomized clinical trial performed on 54 women with type 2 diabetes mellitus. Patients were randomly divided into control and intervention groups. Before the intervention, Pittsburgh sleep quality questionnaire was completed for both groups. In the intervention group, foot reflexology massage was performed for 8 sessions. After the intervention, sleep quality questionnaire was completed for both patients. Data was analyzed using SPSS version 24 by Mann-Whitney, Chi-square and T-test.
    Results
    Foot reflexology massage improved sleep quality in the intervention group (P<0.001). There was no significant difference in the quality of sleep in the control group (P>0.05).
    Conclusion
    Foot reflexology massage improved the sleep quality of women with type 2 diabetes mellitus. Foot reflexology massage can be used as an effective intervention to improve the quality of sleep in these women.
    Keywords: Massage_Sleep quality_Type 2 Diabetes Mellitus
  • محمد اقبالی، شکوه ورعی*، مهدی حسینی، میر سعید یکانی نژاد، فرهاد شاهی
    سابقه و هدف
    شیمی درمانی یکی از گزینه های اصلی درمان در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. تهوع و استفراغ نیز شایع ترین عارضه جانبی داروهای شیمی درمانی می باشد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر رایحه درمانی با اسانس نعناع بر تهوع و استفراغ فاز حاد (24 ساعت اول) ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده بر روی 100 زن مبتلا به سرطان پستان که به صورت سرپایی جهت شیمی درمانی برای اولین دوره به مراکز شیمی درمانی بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کردند، انجام شد. بیماران به صورت تصادفی بلوکی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. در گروه مداخله، از رایحه نعناع و درگروه کنترل، از نرمال سالین استفاده شد. دفعات و شدت تهوع و استفراغ فاز حاد در شب اول پس از شیمی درمانی به وسیله پرسشنامه استاندارد رودز (Rhoses) با میانگین نمره 32-0 جمع آوری و مقایسه شد.
    یافته ها
    دو گروه از نظر فاکتورهای سن، مدت ابتلا به سرطان، سابقه مصرف الکل و سابقه تهوع و استفراغ تفاوت آماری نداشتند. میانگین نمره تهوع در گروه رایحه درمانی1/02±1/1 و در گروه کنترل 1/39±1/82 بود (0/014>p). میانگین نمره استفراغ در گروه مداخله 0/66±0/34 و در گروه کنترل 0/97±0/66بود (0/032>P).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از رایحه درمانی با اسانس نعناع در کنار مصرف داروهای روتین ضد تهوع و استفراغ منجر به کاهش عارضه تهوع و استفراغ فاز حاد ناشی از شیمی درمانی می شود.
    کلید واژگان: رایحه درمانی, تهوع و استفراغ, سرطان پستان, نعناع
    Mohammad Eghbali, Shokoh Varaei *, Mahdi Hosseini, Mir Saeed Yekaninejad, Farhad Shahi
    BACKGROUND AND OBJECTIVE
    Chemotherapy is one of the main treatment options for cancer patients. Nausea and vomiting are also the most common side effects of chemotherapy drugs. The aim of this study was to determine the effect of aromatherapy with peppermint essential oil on nausea and vomiting in the acute phase of chemotherapy (the first 24 hours) in patients with breast cancer.
    METHODS
    This randomized clinical trial was conducted on 100 women with breast cancer who were referred to the chemotherapy centers of Imam Khomeini Hospital on an outpatient basis for the first course. Patients were randomly divided into intervention and control groups. Peppermint essential oil was used in the intervention group, while normal saline was used in the control group. Frequency and severity of acute nausea and vomiting in the first night after chemotherapy were recorded and compared using Rhodes standard questionnaire with a mean score of 0 – 32. FINDINGS: The two groups were not statistically different in terms of age, duration of cancer, history of alcohol abuse and history of nausea and vomiting. The mean score of nausea in the aromatherapy group was 1.1±1.02 and in the in the control group was 1.82±1.39 (p<0.014). The mean score of vomiting in the intervention group was 0.34±0.66 and in the control group was 0.66±0.97 (p<0.032).
    CONCLUSION
    The results of this study showed that the use of aromatherapy with peppermint essential oil, along with the use of routine anti-nausea / vomiting drugs, can reduce nausea and vomiting in the acute phase of chemotherapy
    Keywords: Aromatherapy, Nausea, Vomiting, Breast Cancer, Peppermint
  • شکوه ورعی، بهاره غفورزاده تومتری، محمد کمالی نژاد، میر سعید یکانی نژاد، فریبا سادات کاظمی، ابراهیم خادم *
    زمینه و هدف
    شایع ترین عارضه تعبیه کاتترهای وریدی محیطی، فلبیت است. لذا هدف از مطالعه حاضر پیش گیری از ایجاد فلبیت ناشی از کاتتر وریدی محیطی با استفاده ضماد هواچوبه می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی دو سوکور است که در مورد 120 بیمار بستری در بخش داخلی قلب و CCU بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سال 1395 انجام گرفته است. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام و نمونه ها به صورت تخصیص تصادفی بلوکی چهارتایی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. پس از تعبیه کاتتر وریدی محیطی به روش استریل، در محلی از اندام فوقانی که هیچ علامتی از فلبیت نداشت، در گروه آزمون، ضماد هواچوبه و در گروه شاهد، ضماد دارونما برروی پوست محل تعبیه آنژیوکت به ابعاد 3*3 سانتی متر قرار گرفت و با پوشش استریل پوشانده شد. هر 12 ساعت پوشش استریل برداشته شده و پس از بررسی محل مجددا ضماد گذاشته می شد. داده ها در نرم افزار SPSS با استفاده آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    دو گروه از نظر سن و جنس همگن بودند، اما از لحاظ روزهای بستری تفاوت داشتند. در حالی که در شروع مطالعه هیچ کدام از نمونه ها فلبیت نداشتند، در ساعت 12 تفاوت بروز فلبیت در دو گروه معنادار شد (گروه شاهد 0% و آزمون 37/42%). با تعدیل اثر روزهای بستری تفاوت دو گروه در ساعت 12 همچنان معنادار بود (001/0p<).
    نتیجه گیری
    با توجه به تاثیر ضماد هواچوبه بر پیش گیری از فلبیت پیشنهاد می شود، از این ضماد در هنگام تعبیه کاتتر وریدی محیطی استفاده شود.
    کلید واژگان: فلبیت, ضماد هواچوبه, ضماد دارونما, پیش گیری, مراقبت پرستاری
    Shokoh Varaei, Bahareh Ghafourzadeh Toomatari, Mohammad Kamalinejad, Mir Saeed Yekaninejad, Fariba Sadat Kazemi, Ebrahim Khadem*
    Background and Aim
    The most common complication of peripheral intravenous catheter use is phlebitis. This study aimed to determine the effect of Arnebia Euchroma on the prevention of peripheral intravenous catheter-related phlebitis.
    Methods & Materials: A double-blind randomized clinical trial done on 120 patients hospitalized in CCU and heart wards of Shariaty hospital in Tehran in 2017. The convenience samples were allocated into the two groups of control and intervention. After the insertion of an IV catheter (by sterile technique, in the site of upper limb without any signs of phlebitis), Arnebia Euchroma poultice for the intervention group and placebo poultice for the control group, was applied to the skin in the distal portion of IV catheter at 3×3 cm from the catheter insertion site. Then, this site was covered by sterile dressing. The patient was monitored every 12 hours by removing the dressing, and the poultice was applied again. Data were analyzed by descriptive and inferential statistics using the SPSS software.
    Results
    The two groups were homogeneous in terms of age and sex, but were different in the number of hospitalization days. While no phlebitis was observed in the baseline, there was a significant difference between the two groups (42.37% for intervention group vs 0% for control group) at the hour of 12. By adjusting the effect of hospitalization days, the difference was still significant (P
    Conclusion
    Arnebia Euchroma poultice was effective in the prevention of phlebitis. Thus, this poultice can be used when inserting a peripheral intravenous catheter.
    Keywords: phlebitis, Arnebia Euchroma poultice, placebo, prevention, nursing care
  • محمد پرورش مسعود، شکوه ورعی*
    مصاحبه یکی از ابزارهای معمول و متداول در بسیاری از پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی است که با گسترش رویکردهای کیفی و تلفیقی در سال های اخیر به طور فزاینده ای بدان توجه شده است. مصاحبه گفتگویی هدفمند و معمولا از قبل طراحی شده درباره موضوعی مشخص است که حداقل دو نفر در آن شرکت دارند. فردی که پرسش های مصاحبه را تدوین و مطرح می کند، مصاحبه گر و فردی که به پرسش ها پاسخ می دهد، مصاحبه شونده است. در پژوهش های کیفی، به منظور جمع آوری داده ها، با توجه به تعداد افراد درگیر در مصاحبه، شرایط مکانی و زمانی و اهداف تحقیق و ویژگی های مصاحبه شوندگان، نوع مصاحبه مورداستفاده متفاوت خواهد بود. یکی از انواع مصاحبه ها، مصاحبه های الکترونیکی است که از جایگزین های مصاحبه به روش مرسوم است. این روش مصاحبه، می تواند مانند سایر مصاحبه ها برای بررسی نگرش ها، نظرها، باورها و تجربه های واقعی افراد جامعه موردمطالعه، استفاده شود. این مصاحبه ها می توانند به دو صورت هم زمان و غیر هم زمان انجام شوند. درروش هم زمان مصاحبه کننده به طور هم زمان با مصاحبه شوندگان ارتباط برقرار می کند. مکالمات تلفنی، استفاده از Webcam و همچنین Chat در شبکه های اجتماعی مثال هایی از این روش هستند. مصاحبه های غیر هم زمان آن هایی هستند که مصاحبه کننده و مصاحبه شونده در زمان های متفاوتی در فرآیند مصاحبه شرکت می کنند. ایمیل، انجمن های اینترنتی و تابلوی اعلانات اینترنتی (Bulletin Boards) و یا سایت های شبکه های اجتماعی مثال هایی از مصاحبه به روش غیر هم زمان هستند(1).
    بر همین اساس این مصاحبه ها می توانند در طیف ساختاریافته تا بدون ساختار قرار بگیرند. به طور مثال ممکن است پژوهشگر یک سری از سوالات را از طریق نامه الکترونیک به شرکت کنندگان ارسال کند و یا پژوهشگر دیگری مصاحبه نیمه ساختار یافته ای را به صورت گفتگو در بستر اینترنت انجام دهد؛ اما باید توجه داشت که مصاحبه الکترونیک نیز دارای مزایا و محدودیت هایی است.
    از مزایای مصاحبه الکترونیکی می توان به مواردی مانند حذف بعد مسافت، مصاحبه با افرادی که دسترسی حضوری به آن ها مشکل است، مصاحبه در محل طبیعی کار یا زندگی افراد و توجه به راحتی آن ها، صرفه جویی در هزینه، ذخیره اطلاعات به آسانی و با سرعت، حذف تاثیر حضور مصاحبه گر و حفظ حریم خصوصی افراد و بدون نام بودن آن ها (روش نامه های الکترونیکی)، مصاحبه با گروه های آسیب پذیر مانند مبتلایان به ایدز، بزهکاران و مانند آن اشاره کرد. محدودیت های مصاحبه الکترونیک، کاهش توجه و تمرکز شرکت کنندگان، عدم توانایی استفاده از فناوری، دسترسی ناکافی به اینترنت، مشکل تایید هویت شرکت کنندگان و عدم دسترسی به واکنش های غیرکلامی است(3،2).
    از چالش های مهم مصاحبه های الکترونیک، ملاحظات اخلاقی است که در این خصوص می توان به مواردی همچون خطر افشای اطلاعات شرکت کنندگان و نحوه اخذ رضایت برای شرکت در مطالعه، اشاره داشت. این مسئله در شرایطی که مصاحبه شوندگان گروه کودکان، نوجوانان یا افرادی که مشکلات ذهنی دارند، باشند بیشتر نمود پیدا می کند. یکی دیگر از مصادیق اخلاقی، استفاده نامناسب از قدرت برای بررسی فعالیت های مردم از طریق فناوری بدون جلب رضایت آن ها است که به آن Lurking گفته می شود و از موارد نقض حریم خصوصی انسان ها محسوب می شود. با این حال در مصاحبه الکترونیک شرکت کنندگان به راحتی می توانند از ادامه همکاری صرف نظر کنند. به همین منظور قوانین و مجموعه ای از بایدها و نبایدهای استفاده از اینترنت و حضور در شبکه های اجتماعی به نام نتیکت (netiquette) وجود دارد که از ترکیب دو واژه network و etiquette به دست آمده که می بایست هم مصاحبه شونده و هم مصاحبه کننده با آن آشنا باشند(4). صرف نظر از ملاحظات اخلاقی، یکی دیگر از چالش ها، مسائل مربوط به اعتبار داده ها و یافته های جمع آوری شده از طریق مصاحبه های غیر هم زمان است. بدین منظور پژوهشگران چگونه می توانند مطمئن باشند که شرکت کنندگان حقیقی چه کسانی هستند؟ چگونه می توانند اطمینان یابند، پاسخ نامه های الکترونیک که منتسب به فرد پاسخ دهنده است، توسط خود او پاسخ داده شده است؟
    بدین منظور پژوهشگران باید قبل از استفاده از روشی جدید در مصاحبه، به مزایا و محدودیت های آن توجه کنند. سطح تناسب آن را با پژوهش خود ارزیابی کنند و سپس در مورداستفاده یا عدم استفاده از این روش تصمیم بگیرند. بنابراین پیشنهاد می شود در صورت امکان از روش مصاحبه حضوری و چهره به چهره استفاده شود و از روش های الکترونیک در مواقعی که امکان مصاحبه حضوری، به دلیل عدم دسترسی حضوری یا دور بودن محل شرکت کنندگان، وجود دارد استفاده شود. از بین روش های الکترونیکی بهتر است از مصاحبه های هم زمان و تصویری استفاده کرد تا تعامل بین مصاحبه کننده و مصاحبه شونده برقرار شود؛ در غیر این صورت باید از روش های مصاحبه غیر هم زمان مانند نامه های الکترونیکی استفاده کرد که البته آن نیز می تواند با تورش و عدم اطمینان به داده های گردآوری شده همراه باشد.
    امروزه فناوری اطلاعات تقریبا در تمامی حوزه های پژوهش ورود پیدا کرده است و مصاحبه که به وفور توسط پژوهشگران کیفی استفاده می شود از این قاعده مستثنا نیست. همان طوری که اشاره شد این روش مزایا و معایب خاص خود را دارد که در پاره ای از موارد استفاده از آن اجتناب ناپذیر است. نویسندگان این نامه به هیچ عنوان مدعی جایگزینی این روش به جای مصاحبه حضوری و رو در رو نیستند ولی با توجه به شرایط امروز و پیشرفت های فناوری آن را به عنوان یک روش مکمل پیشنهاد می کنند بنابراین مصاحبه الکترونیک تنها می تواند یکی از اشکال مصاحبه ای باشد که در کنار سایر روش ها برای جمع آوری داده ها بکار می رود. مصاحبه الکترونیک ممکن است بهترین روش جمع آوری داده در هر شرایطی نباشد، اما با توجه به گسترش روز افزون فناوری در فرآیندهای اجتماعی و همچنین آموزش و پژوهش، امیدواریم که مصاحبه الکترونیک به عنوان یک گزینه ارزشمند و مکمل در جعبه ابزار پژوهشگران کیفی جای خود را باز کند. ما امیدواریم که این نامه شروعی برای تحقق این آرزو باشد و بینش های مفیدی را برای پژوهشگرانی که ممکن است در آینده مصاحبه های الکترونیکی انجام دهند، ارائه کرده باشد.
    M. Parvaresh-Masoud, Sh Varaei *
    Interview is one of the most common tools among many social and human researches, which has been increasingly taken into account in recent years by expanding the quality and integrative approaches. An interview is usually a deliberate pre-designed conversation about a specific topic in which at least two person are involved. The person who devise the interview questions is the interviewer and the one who answers the questions is the interviewee. In order to collect data in qualitative researches, the type of interview will be different according to the number of those involved in the interview, the spatial and temporal conditions, the research objectives, and characteristics of interviewees,. One type of interviews is an electronic interview, which is an alternative to the traditional method. This method can be used, like others, to examine the attitudes, opinions, beliefs, and experiences of individuals in the study. These interviews can be done simultaneously and asynchronous. In the simultaneous method, the interviewer communicates with the interviewees simultaneously. Telephone conversations, webcam use, and chat on social networks are some examples. Asynchronous interviews are those that interviewer and interviewee take part in an interview at different times. Emails, online communities and Bulletin Boards or social network sites are examples of interviews that are asynchronous(1).
    Accordingly, these interviews can be ranged from structured to unstructured. For example, the researcher may send a series of questions through e-mail to the participants, or another researcher may conduct a semi-structured interview on the Internet, but it should be noted that the electronic interview also has advantages and limitations.
    The benefits of electronic interview include issues such as long-distance removal, interview with people who are difficult to access, interview in the normal place of work or living with regard to their convenience, cost-effectiveness, saving information easily and quickly, deleting the impact of the presence of the interviewer and the privacy of individuals, and their anonymity (e-mail), interviewing vulnerable groups such as those infected with HIV, criminals, etc. Limitations of electronic interview included the reduced attention and concentration of participants, inability to use technology, insufficient Internet access, the problem of verifying the participant's identity and the lack of access to non-verbal reactions(2,3).
    4
    One of the important challenges of electronic interviews is ethical considerations, which include the risk of disclosure of participant's information and how to obtain consent for participation in the study. This is more likely when interviewees are children, adolescents or people with mental problems. Another example is the inappropriate use of power to examine people's activities through technology without their consent, which is called Lurking; it is considered to be a violation of human privacy. However, during an e-mail interview, participants can easily ignore the collaboration. For this reason, there are rules and a set of norms for the usage of Internet and social networks,called netiquette, which combines the two terms of network and etiquette that both the interviewee and the interviewer should be familiar with them(4). Regardless of ethical considerations, one of the challenges is data validity issues and findings which are gathered through asynchronous interviews. How can researchers be sure who the true participants are? How can they ensure that the electronic responses attributed to the respondent are answered by him/her?
    So, researchers should consider the benefits and limitations before using the new method in the interview. Then, they should assess their appropriateness to their research and then decide whether to use this method or not. Therefore, it is suggested to use face-to-face interviewing methods, if possible, then use electronic methods when there is a problem of the presence of the participants or distance. From electronic methods, it is better to use simultaneous and video interviews to establish interaction between the interviewer and the interviewee; otherwise, asynchronous interviewing methods should be used, such as e-mail, which may also be associated with unreliability to data collection. Today, information technology has entered almost every area of research, and interviews that are abundantly used by qualitative researchers are no exception. As noted, this method has its own advantages and disadvantages, which is inevitable in some cases. The authors of this letter have no claim to replace this method with face-to-face interviews, but according to today's conditions and technological advances, it is suggested as a complementary method, so an electronic interview can only be one of the forms of interview along with other methods for data collection. Electronic interviews may not be the best way to collect data in any circumstances, but given the increasing use of technology in social processes, as well as education and research, we hope that electronic interview will be a valuable option in the qualitative research toolbox. We hope this letter will be the first step to fulfill this wish and provide useful insights for researchers who may conduct future electronic interviews.
  • شکوه ورعی *، پریسا افشار نصر، ناصر بحرانی، کامله محمدی
    مقدمه
    رسالت ارائه مراقبت های پرستاری مستلزم رعایت حقوق بیماران می باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر دو روش آموزش الکترونیکی و کارگاهی بر آگاهی دانشجویان پرستاری از حقوق بیماران شکل گرفت.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی، دو گروهه است. تعداد 60 دانشجوی پرستاری در عرصه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آموزش کارگاهی و الکترونیکی قرار گرفتند. محتوای آموزشی در خصوص حریم خصوصی بیمار و رضایت آگاهانه در یک جلسه چهار ساعته به دانشجویان گروه آموزش کارگاهی، آموزش داده شد. همین محتوا با کمک لوح فشرده در قالب آموزش الکترونیکی به دانشجویان، اموزش داده شد. قبل و بعد از مداخله، سطح آگاهی دانشجویان با کمک پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت و سپس اطلاعات با کمک نرم افزار SPSS با تست های آماری تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد میانگین سطح آگاهی در هر دو گروه آموزش الکترونیکی و کارگاهی بعد از مداخله آموزشی ارتقاء یافته بود. اما در گروه آموزش کارگاهی سطح آگاهی قبل و بعد از مداخله از نظر آماری معنی دار بود(P=0/001).
    نتیجه گیری
    موضوع اخلاق و حقوق قانونی بیمار نیازمند استفاده از روش های خاص آموزشی است. موفق بودن آموزش کارگاهی می تواند به دلیل ماهیت محیط آموزشی و تعاملات انسانی آن باشد که می تواند در آموزش برخی موضوعات از جمله موضوعات اخلاقی موثر باشد.
    کلید واژگان: آگاهی, آموزش الکترونیکی, آموزش کارگاهی, حریم خصوصی, رضایت آگاهانه
    Shokoh Varaei *, Parisa Afshar Nasr, Naser Bahrani, Kameleh Mohamadi
    Background
    The mission of nursing care, in highest level of nursing standard, needs to consider the patients’ rights. Orientation with patients’ rights must be started from student time. This study shaped with the aim of comparing electronic and work shop education on knowledge of nursing student about patients’ rights.
    Method
    This is a semi- experimental with two groups. With simple random 60 nursing students were chosen, and allocated in electronical and work shop education. Educational content about privacy and informed consent were taught to students in a four hour work shop. This content with compact disk were taught to electronical group. Before and after educational intervention, the level of knowledge were assessed with questionnaire and data were analyzed with SPSS software.
    Results
    showed that after intervention, the mean level of knowledge were increased. But in the workshop group statistical meaningful (p=0.001)
    Conclusion
    Ethics and patient rights are one of the issues that have particular sensitivity, and needs to using special educational ways in order to attract the nursing students. Training workshop may be successful due to nature of educational environment and human interaction, while the lack of access to educational outcome with electronical education, may be because of lack of management in order to use of educational content. So educational workshop, due to effects of interaction between instructor and student can be effective in teaching some topics such as ethical issues.
    Keywords: Keywords: Knowledge, electronical education, workshop education, Privacy, informed consent
  • محمد اقبالی، شکوه ورعی*، میر سعید یکانی نژاد، فاطمه جلالی نیا، کیارش ساعت چی، مژگان اعلم صمیمی
    مقدمه
    سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان هایی است که زنان را مبتلا می کند و شیمی درمانی یکی از گزینه های اصلی درمان این بیماری است. علی رغم مصرف داروهای ضد تهوع و استفراغ، شیوع این عارضه 21 تا 35 درصد گزارش شده است.
    هدف
    هدف از این مطالعه تعیین تاثیر استفاده از طب فشاری گوش، به منظور کنترل فاز تاخیری تهوع و استفراغ در زنان مبتلا به سرطان پستان، تحت درمان با شیمی درمانی، بود.
    روش
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده بود که بر روی 48 زن مبتلا به سرطان پستان که به صورت سرپایی جهت شیمی درمانی به مراکز شیمی درمانی بیمارستان امام خمینی(ره) و رسول اکرم(ص) مراجعه می کردند انجام شد. قبل از انجام شیمی درمانی و پس از کسب رضایت نامه کتبی بیماران با روش نمونه گیری تصادفی بلوکی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. روش کار در گروه آزمون به این صورت بود که علاوه بر مصرف داروهایی روتین، از طب فشاری گوش استفاده شد. در طی فاز تاخیری گروه کنترل تنها داروهای کنترل کننده تهوع و استفراغ که به صورت روتین تجویز شده بود را دریافت کردند. داده ها به وسیله پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد مورو که اطلاعات مربوط به شدت و تعداد دفعات تهوع و استفراغ را مورد بررسی قرار می داد، جمع آوری شد. نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSSv.21 و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که، استفاده از طب فشاری گوش منجر به کاهش شدت و تعداد موارد فاز تاخیری تهوع شده است که این کاهش از نظر آماری معنی دار بوده است. (001/0P<) اعمال طب فشاری گوش منجر به کاهش در شدت و تعداد موارد فاز تاخیری استفراغ شد و این کاهش از نظر آماری معنی دار بود. (001/0P<) هم چنین استفاده از طب فشاری منجر به بروز عارضه ای در بیماران نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش نشان داد که استفاده از طب فشاری گوش در نقاط شن من، قلب، معده، سیستم اعصاب مرکزی و مبدا، همراه با رژیم دارویی ضد تهوع و استفراغ می تواند منجر به تخفیف فاز تاخیری تهوع و استفراغ شود. لذا پیشنهاد می شود که پرستاران از این تکنیک فشاری به عنوان روشی مکمل، ساده و غیر تهاجمی برای تخفیف فاز تاخیری تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی استفاده نمایند.
    کلید واژگان: طب فشاری گوش, فاز تاخیری تهوع و استفراغ, سرطان پستان, شیمی درمانی
    Shokoh Vareii *
    Introduction
    Breast cancer is one of the most common cancers that can affect women. Chemotherapy is one of the main treatment options for this disease. Despite the use of anti-emetic drugs, the incidence of this complication is reported between 21% and 35% .
    Objective
    The aim of this study was to determine the effect of ear acupressure in relieving delayed nausea and vomiting among women with breast cancer receiving chemotherapy.
    Method
    This study was randomized clinical trial conducted on 48 women with breast cancer receiving chemotherapy in Imam Khomeini and Hazrat Rasoul Akram hospital. Before chemotherapy and after obtaining informed consent, the patients were randomly allocated into intervention and control groups. Intervention group received routine medications for controlling nausea and vomiting as well as auricular acupressure. Meanwhile, the control group received only the routine medications. The data were gathered using demographic and Morrow Standard questionnaire; and were compared using statistical tests in the SPSS-21.
    Results
    The results showed that using ear acupressure led to a decrease in the number and the intensity of nausea at delayed phases and this decrease was statistically significant (P=0/001). The effects of acupressure on the ear led to a decrease in the severity and number of vomiting at delayed phases, and this decrease was statistically significant (P=0/001). Acupressure application did not lead to any complications in the patients.
    Conclusions
    According to the results of this study, using auricular acupressure on points like, Shenmen, point zero, stomach, Brainstem, and cardiac can relieve nausea and vomiting at delay phase of chemotherapy. It is suggested that nurses use this pressure technique as a complementary, simple and non- invasive, treatment for relieving nausea and vomiting caused by chemotherapy.
    Keywords: ear acupressure, delayed nausea, vomiting, breast cancer, chemotherapy
  • محمد خواصی، مرتضی شمسی زاده، شکوه ورعی، مسعود رضایی، سعیده الهامی، دریادخت مسرور *
    مقدمه
    توجه به ابعاد بیماران دیابتی، به ویژه کیفیت زندگی آنها مهم بوده و می تواند در روند درمان این بیماران بسیار مهم باشد. آموزش به این بیماران ضروری بوده و آموزش همتا در تسهیل نمودن و پیشرفت بهداشت و ایجاد محیطی برای یادگیری تاثیر بسیار دارد. این مطالعه با هدف تاثیر آموزش همتا بر کیفیت زندگی دیابتی بیماران دیابتی انجام شد.
    روش کار
    در این کارآزمایی بالینی، 70بیمار دیابتی نوع2که دارای ویژگی های شرکت در پژوهش بودند، در بیمارستان فیروزگر با نمونه گیری آسان وارد مطالعه شده وسپس تخصیص بیماران به دو گروه به روش تخصیص تصادفی بلوکی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، بیماری و پرسشنامه ی کیفیت زندگی بیماران دیابتی بود. بیماران گروه مداخله توسط همتایانی که آموزش دیده بودند، طی دو جلسه تحت آموزش قرار گرفته، اما بیماران گروه کنترل فقط آموزش روتین بخش را دریافت نمودند.کیفیت زندگی دیابتی بیماران قبل از آموزش و2ماه بعد ازآموزش سنجیده شد. اطلاعات جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSS(19) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین کیفیت زندگی دیابتی درهر دو گروه قبل از آموزش همتا اختلاف آماری معناداری نداشتند (3/.=p). اما میانگین کیفیت زندگی دیابتی بیماران گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در دو ماه بعد از آموزش تفاوت معنی داری داشت (001/0p<).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد، آموزش همتا برای بیماران دیابتی روشی موثر در جهت افزایش کیفیت زندگی دیابتی این بیماران می باشد. لذا توصیه می شود جهت آموزش بیماران، از این رویکرد آموزشی استفاده شود.
    کلید واژگان: آموزش همتا, کیفیت زندگی, دیابت نوع دو
    Mohammad Khavasi, Morteza Shamsizadeh, Shokoh Varaei, Masoud Rezaei, Saeideh Elhami, Daryadokht Masroor *
    Background
    Pay attention to the psychological aspects of diabetic patients is important and can be very useful in the process of treatment of them. Training is essential in these patients Peer education in facilitating and improving health and Create a Learning Atmosphere has many effects. This study was conducted to evaluate the effect of peer education on diabetes quality of life.
    Methods
    In this randomized control trial study, 70 diabetic patients who were in Firoozgar hospital in Tehran were recruited using the convenience sampling method. The patients were assigned randomly into two control and intervention groups. Patients in the intervention group were trained by peers during the two sessions, but the patients in the control group received only routine education. Data were collected by demographic and diabetes quality of life questionnaire. Patient’s qualities of life were measured before the education and 2 months after the intervention. Descriptive and inferential statistics were used to analyze data by SPSS.
    Results
    Mean diabetes quality of life in both groups had no statistically significant before peer education (P:0.3). Mean of quality of life score in diabetic patients in intervention group was significantly different from control group at two months after the intervention. (P
    Conclusion
    Conclusion
    According to the results of this study, it seems that peer education in diabetic patients is effective to increase quality of life in these patients. So it is recommended to educate patients by using this approach.
    Keywords: Peer education, Quality of Life, Type II diabetes
  • شهرزاد غیاثوندیان، شکوه ورعی، محمد علی یادگاری، اکبر پوررحیمی، علی آقاجانلو *
    مقدمه
    هدف از آموزش پرستاری تربیت دانش آموختگانی است که بتوانند به عنوان عضوی از تیم سلامت در عرصه های مختلف به ارائه خدمات بپردازند. لذا جهت افزایش کیفیت آموزش دانشجویان پرستاری انگیزش نقش اساسی دارد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر مروری یکپارچه از شواهد است که بر اساس روش بروم(Broome، 2000) در طی سه مرحله جستجوی متون، ارزشیابی داده ها و تحلیل داده ها انجام گردید. پایگاه های اطلاعاتی،IranMedex، Magiran، SID، EBSCO، EMBACE، MEDLINE، Irandoc و CINAHL با کلید واژه های مدیریت کلاس درس، سبک های مدیریت کلاسی، روش های تدریس برای دانشجویان، دانشجویان بی انگیزه و Classroom management، unmotivated student، Management Style Classroom ، Instructional Skill مورد جستجو قرار گرفت. از 1464 مقاله و چکیده مقاله به دست آمده، نهایتا 43 مقاله بر اساس معیارهای ورود بررسی شدند. جهت تحلیل، داده های استخراج شده از منابع اولیه پس از مقایسه یک به یک بصورت جمع بندی یکپارچه و واحد، نظم داده، طبقه بندی شده و خلاصه گردیدند.
    نتایج
    چالش ها و راه کارهای متعددی در خصوص مدیریت کلاس درس برای تقویت انگیزش دانشجویان وجود دارد که در سه مضمون استفاده از روش های نوین تدریس، بهبود محیط یادگیری و بهبود تعاملات و ارتباطات قرار داده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به افزایش علل بی انگیزگی در دانشجویان پرستاری بایستی در راستای ارتقای مدیریت کلاس درس از سبک های نوین تدریس به ویژه سبک تعامل گرا که می تواند جو مناسبی و با انگیزشی را جهت آموزش و تربیت نیروی کارآمد پرستاری فراهم سازد، استفاده کرد.
    کلید واژگان: مدیریت کلاس درس, انگیزش, پرستاری
    Sh Ghiasvandian, Shokoh Varaei, Mohammad Ali Yadeghari, A. Pourrahimi, A. Aghajanloo*
    Introduction
    Motivation is essential for increasing the quality of nursing education. This study aims to review published evidence on management of classrooms for unmotivated students.
    Methods
    An integrative review of evidence based on Broom protocol was conducted in three stages; literature search, data evaluation and data analysis. Databases of SID, Magiran, IranMedex, Irandoc, MEDLINE, EMBASE, EBSCO and CINAHL were all searched. The searched key words were classroom management, unmotivated, students, management style in classroom and instructional skill. Of 1464 full texts and abstracts identified 43 articles were chosen based on inclusion criteria. For data analysis, data extracted from primary sources, after comparing one by one, data were integrated, ordered, categorized and summarized.
    Results
    there are variety of challenges and solutions for classroom management to boost student's motivation, which categorized in three themes: use of modern teaching methods, improve the learning environment and improve interaction and communication.
    Conclusion
    A new instructional strategy should be used for the improvement of classroom management to motivate unmotivated students.
    Keywords: Classroom management, motivation, nursing, integrative review of literature
  • میترا خوبی، نورالدین محمدی، مجید احمدی هدایت*، شهرزاد غیاثوندیان، شکوه ورعی
    مقدمه
    روش های گوناگونی جهت ارایه آموزش وجود دارند. انتخاب روش های آموزش را می توان از جمله فعالیت هایی دانست که مدرسان با توجه به شرایط و امکانات برای رسیدن به اهداف آموزشی اتخاذ می کنند. این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه یادگیری دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران در دو روش آموزش از طریق لوح فشرده و آموزش سنتی انجام شد.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی بود. جامعه پ‍‍‍‍‍ژوهش شامل دانشجویان پرستاری ورودی مهر 88 که واحد بهداشت جامعه ی 3 را در نیمسال تحصیلی 92-91 اخذ نمودند، بود. شرکت کنندگان بر اساس روش تخصیص تصادفی به روش بلوک دوتایی به دو گروه آموزش با روش سنتی و آموزش با لوح فشرده تقسیم شدند. فراگیران پس از اتمام دوره آموزشی به منظور ارزشیابی یادگیری در آزمون پایان ترم شرکت کرده و نمره نهایی آنان ملاک ارزشیابی یادگیری قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش های آمار توصیفی( میانگین، انحراف معیار)، آزمون آماری آنالیز کوواریانس(آنکووا) ، آزمون کای دو و آزمون تی مستقل استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار نمرات پایان ترم دانشجویان در دو گروه آموزش سنتی و آموزش لوح فشرده نیز به ترتیب 1/85±13/41و 1/80±13/70 بود. مقایسه میانگین نمرات پایان ترم دانشجویان دو گروه مورد مطالعه با توجه به کنترل متغیر مداخله گر معدل کل دانشجویان با استفاده از آزمون آماری آنکووا نشان داد که نمرات پایان ترم دانشجویان در دو گروه از نظر آماری تفاوت معنی دار نداشت (0/55=p value )و مشابه بود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که آموزش از طریق لوح فشرده و آموزش سنتی تاثیر مشابهی بر یادگیری فراگیران داشته است و با توجه به چالش های موجود در زمینه افزایش تعداد فراگیران پذیرفته شده در مراکز آموزشی و عدم تناسب آن با امکانات و فضاهای آموزشی موجود، شیوه ی آموزش از طریق لوح فشرده می تواند در دروس نظری به عنوان یک شیوه ی آموزشی کارآمد بکار گرفته شود.
    کلید واژگان: آموزش لوح فشرده, آموزش سنتی, یادگیری, دانشجویان پرستاری
    M. Khoobi, N. Mohammadi, M. Ahmadi Hedayat*, Sh Ghiyasvandiyan, Sh Varaei
    Introduction
    Selecting education methods can help Instructors to use methods that are more effective for future nursing Programs. The aim of this study was to compare the effect of CD-based and traditional education on Nursing Students’ learning in Tehran University of medical sciences.
    Methods
    In this quasi-experimental study two case and control groups were selected. 38 nursing students (19 students in each group) who were passing community health nursing course 3 in 2012-2013 were divided equally into two groups of CD-based education and traditional education by using random allocation method. In the case group, the intervention consisted of delivering educational material using compact disc for 8 weeks. The other group received educational material by lecturing in the classroom at the same time. In both groups, final exam scores measured students’ learning 3 weeks after finishing the course. Two groups’ scores were compared by descriptive statistic as mean, standard deviation, independent T test, k square and Analysis of Covariance (Ancova) using spss version 16.
    Results
    Based on the findings, mean and standard deviation of final exam scores in the case and control groups were M=13.70± 1.80 and 13.41 ± 1.85. Analysis of Covariance (ANCOVA) test showed that Compact Disc -based education and traditional education had the same effect on the Nursing Students’ Learning (p value: 0.55).
    Conclusions
    According to the finding, Compact Disc -based education seems to be as effective as traditional education on the Nursing Students’ Learning. Therefore, with regard to the advantages of modern educational methods, it is recommended to be used in the blended method of educational programs.
    Keywords: Education, CD, based education, students learning, nursing students
  • شکوه ورعی، لیلا ممشلی *، شهرزاد غیاثوندیان، ناصر بحرانی
    زمینه و هدف
    تزریقات یکی از رایج ترین رویه ها در حرفه پرستاری است که مستلزم رعایت معیارهای خاص ایمنی می باشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزشی چند رسانه ای بر دانش و عملکرد پرستاران در زمینه تزریق ایمن انجام شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه تجربی، یک گروهی، با طراحی قبل و بعد بود. نمونه ها شامل 50 نفر از پرستاران شاغل در شهرستان مینودشت، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گلستان بودند که به روش سر شماری، به مطالعه وارد شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه دانش و چک لیست مشاهده عملکرد پرستاران در مورد تزریق ایمن بود که پرسشنامه دانش قبل و شش هفته بعد از آموزش توسط پرستاران تکمیل شد و عملکردشان نیز با استفاده از چک لیست مورد مشاهده قرار گرفت. مداخله به صورت اجرای برنامه آموزشی چند رسانه ای، به مدت 2 هفته، برای پرستاران بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16، آمار توصیفی و آزمون تی زوج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین نمره دانش پرستاران بعد از آموزش به طور معنی داری ارتقاء یافت (05/0 P<) و همچنین بین میانگین امتیاز عملکرد پرستاران قبل و بعد از مداخله آموزشی در سه سطح حین آماده سازی، حین تزریق و پس از تزریق اختلاف آماری معنا داری وجود داشت (05/0 P<).
    نتیجه گیری کلی: نتایج این پژوهش نشان داد که اجرای برنامه آموزشی چند رسانه ای موجب افزایش دانش و بهبود عملکرد پرستاران در مورد تزریق ایمن شده است، بنابراین با توجه به اینکه تزریق ایمن یکی از وظایف خطیر پرستاران محسوب می شود، استفاده از این روش های آموزشی جهت ارتقاء عملکرد بالینی آنان توصیه می شود.
    کلید واژگان: آموزش چند رسانه ای, دانش, عملکرد, پرستار, تزریق, ایمن
    Sh Varaei, L. Mamashli*, Sh Ghiyasvandian, N. Bahrani
    Background and Aims
    Injection is one of the most common nursing procedures in nursing profession that requires compliance with specific standard of safety. The aim of this study is determination the effect of multi-media education program on knowledge and practice of nurses about injection safety.
    Material &
    Methods
    It was a quasi-experimental, one group (before and after) design. The census sample consisted of 50 nurses whom worked in Minoodasht, Hospital affiliated to Golestan University of Medical Sciences that had been. The tool for data gathering was knowledge questionnaire and observational practice checklist. The knowledge questionnaire completed by nurses before and six weeks after educational intervention and practice were observed using a checklist. The intervention was a two- week multimedia educational program. Data was analyzed by descriptive statistics and paired T test, using SPSS-PC (v.16).
    Results
    The results showed that, the mean knowledge score, after intervention was significantly increased (P
    Conclusion
    The results showed that multimedia educational program increased the knowledge and improved the practice of nurses about safe injection. As regards, the safe injection is one of the most important duties of nurses, so it is recommended that they use these strategies to enhance their clinical practice.
    Keywords: Multimedia Education, Knowledge, Practice, Nurses, Injection, Safety
  • محمد اقبالی، شکوه ورعی، سیده فاطمه جلالی نیا، مژگان اعلم صمیمی، کیارش ساعتچی، میرسعید یکانی نژاد
    زمینه و هدف
    یکی از گزینه های اصلی درمان سرطان پستان، شیمی درمانی است. این رویه درمانی در حدود 75% موارد سبب بروز عارضه تهوع و استفراغ به صورت حاد (24 ساعت پس از شیمی درمانی) در بیماران تحت درمان می شود. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر استفاده از طب فشاری گوش، به منظور کنترل تهوع و استفراغ فاز حاد در زنان مبتلا به سرطان پستان، تحت درمان با شیمی درمانی بوده است.
    روش بررسی
    این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده از نوع تنها بعد است که در مورد 48 زن مبتلا به سرطان پستان که به صورت سرپایی جهت شیمی درمانی به مراکز شیمی درمانی بیمارستان امام خمینی (ره) و رسول اکرم (ص) مراجعه می کردند، انجام یافته است. قبل از انجام شیمی درمانی و پس از کسب رضایت نامه کتبی با روش نمونه گیری تصادفی بلوکی بیماران به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. در گروه مداخله علاوه بر داروهایی که به صورت معمول برای کنترل تهوع و استفراغ داده می شد، از طب فشاری گوش استفاده شد. داده ها به وسیله پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه استاندارد Morrow که اطلاعات مربوط به شدت و تعداد دفعات تهوع و استفراغ فاز حاد را مورد بررسی قرار می دهد، جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS v.21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد استفاده از طب فشاری گوش منجر به کاهش شدت و تعداد دفعات تهوع در فاز حاد شده است که این کاهش از نظر آماری معنادار بود (05/0 p<). همچنین اعمال طب فشاری گوش منجر به کاهش در شدت و تعداد دفعات استفراغ شد و این کاهش هم از نظر آماری معنادار بود (05/0 p<). علاوه بر این استفاده از طب فشاری منجر به هیچ گونه عارضه ای در بیماران نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش نشان داد که استفاده از طب فشاری گوش در نقاط شن من، قلب، معده، سیستم اعصاب مرکزی و مبدا، در کنار رژیم دارویی ضد تهوع و استفراغ می تواند منجر به تخفیف تهوع و استفراغ فاز حاد شود. لذا پیشنهاد می شود که پرستاران از این تکنیک به عنوان روشی مکمل برای تخفیف حالت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی استفاده نمایند.
    کلید واژگان: طب فشاری گوش, تهوع و استفراغ حاد, سرطان پستان, شیمی درمانی
    Mohammad Eghbali, Shokoh Varaei, Seyedeh Fatemeh Jalalinia, Mozhgan Aalam Samimi, Kiarash Saatchi, Mir Saeed Yekaninejad
    Background and Aim
    Approximately 75% of patients with cancer experience acute nausea and vomiting (24 hours after chemotherapy). The aim of this study was to determine the effect of auricular acupressure in relieving acute nausea and vomiting among women with breast cancer receiving chemotherapy. Methods & Materials: This study was a posttest only randomized clinical trial conducted on 48 women with breast cancer receiving chemotherapy in Imam Khomeini and Hazrat Rasoul Akram hospital. Before chemotherapy and after obtaining informed consent، the patients were randomly allocated into intervention and control groups. Intervention group received routine medications for controlling nausea and vomiting as well as auricular acupressure. Meanwhile، the control group received only the routine medications. The data were gathered using demographic and Morrow Standard questionnaire; and were compared using statistical tests in the SPSS-21.
    Results
    T he results showed that using auricular acupressure led to a decrease in the number and the intensity of nausea at acute phases (P=0. 001). Acupressure application did not lead to any complications in the patients.
    Conclusion
    According to the results of this study، using auricular acupressure on Shenmen، Point zero، stomach، Brainstem، and cardia points can relieve nausea and vomiting at acute phase of chemotherapy. It is suggested that nurses use this pressure technique as a complementary treatment for relieving nausea and vomiting caused by chemotherapy.
    Keywords: auricular acupressure, acute nausea, vomiting, breast cancer, chemotherapy
  • شکوه ورعی *، مهوش صلصالی، محمدعلی چراغی
    مقدمه
    پرستاران بالینی دارای موقعیت ویژه ای برای بکارگیری مدل های مراقبت پرستاری با رویکرد عملکرد مبتنی بر شواهد هستند. استفاده از مدل های مراقبت پرستاری نظیر آیووا بر اهمیت استفاده از مدل های مراقبتی بیمار محور م تمرکز می باشد ،تا مراقبت با کیفیت در فضایی حمایتی برای بیمار فراهم شود. مدل مراقبتی ایووا چارچوبی را برای پرستاران فراهم می سازد، تا بتوانند، روی پیامد مراقبت از بیمار و تصمیم گیری بالینی متمرکزشوند.
    هدف
    هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد بر اساس مدل آیووا بر دانش، نگرش و عملکرد پرستاران بخش غدد در سال 1391 بود.
    روش
    پژوهش حاضر، مطالعه ای نیمه تجربی، با طرح قبل و بعد بود. جامعه پژوهش پرستاران بخش غدد بود، که به روش سرشماری به مطالعه وارد شدند. در ابتدا آگاهی و نگرش پرستاران درباره مراقبت پرستاری مبتنی بر شواهد بر اساس مدل آیووا توسط پرسشنامه و عملکرد انها براساس راهنمای بالینی ملی منطقه ای از نحوه مراقبت با چک لیست مورد ارزیابی قرار گرفت، سپس بر اساس معیار پیکو و مدل آیووا، مراحل مراقبت مبتنی بر شواهد اموزش داده شد، و سه ماه بعد از آموزش مجددا آگاهی، نگرش و عملکرد آنان مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و تحلیلی نظیر فراوانی، میانگین، انحراف معیار، کولموگروف اسمیرنف و آزمون T زوجی استفاده شد. سطح p<0.005 معنی دار در نظر گرفته شد..
    یافته ها
    نتایج نشان داد، میانگین (انحراف معیار) آگاهی پرستاران از مراقبت مبتنی بر شواهد قبل از آموزش (72/2) 73/10 و بعد از آموزش (93/0)89/14 ، میانگین (انحراف معیار) نگرش قبل از آموزش (89/9) 47/63 و بعد از آموزش (11/8) 89/73 و میانگین (انحراف معیار) عملکرد پرستاران در مراقبت از بیماران با زخم پای دیابتی بر اساس مدل آیووا و راهنمای بالینی قبل از آموزش (94/2) 10/19 و بعد از آموزش (48/2) 05/26 بود. مقایسه میانگین (انحراف معیار) آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران از مراقبت مبتنی بر شواهد بیانگر افزایش و بهبود آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران بود. آزمون انجام شده نشان داد که این تفاوت از نظر اماری معنی دار است p<0.005) ( .
    نتیجه گیری
    در ساختار سازمانی که مبتنی بر شواهد عمل می کند، استفاده از مدل های اجرایی عملکرد مبتنی بر شواهد نظیر مدل آیووا، می تواند، در به استقلال رساندن پرستار و حرفه پرستاری نقش داشته و آنان را پاسخگوی خدمات ارائه شده مراقبتی نماید..
    کلید واژگان: مراقبت مبتنی بر شواهد, راهنمای بالینی, مدل آیووا, زخم پای دیابتی
    Shokooh Varai *, Mahvash Salsali, Mohammad Ali Cheraghi
    Introduction
    Clinical nurses have a special opportunity to apply nursing models of evidence based approach. Using the models of evidence based nursing focuses on the importance of patients centered care models in order to provide quality care in the supportive environment for patient. This model provides a framework for nurses to take on the outcome of patient care and focus on the clinical decisions.
    Objective
    The aim of this study was to determine the effect of evidence based nursing practice based on IOWA model on nurse’s knowledge, attitude and practice working in endocrinology ward in 2011.
    Method
    This study is Quasi experimental, with before and after design. The sampling method was census. Population was nurses who work in the endocrinology ward. At first knowledge and attitude of nurses were assessed with questionnaire and practice were assessed based on National and regional guideline of diabetic foot, with checklist. Evidence based nursing on IOWA model were taught and after three months the results of before and after intervention were compared. For data analysis the software of SPSS and descriptive and analytic statistics such, frequency, mean (SD), Kolmogorov- Smirnov and pair T test were used. P
    Results
    The results showed that Mean (SD) of nurse's knowledge about evidence based nursing before and after intervention was 10.73(2.72) and 14.89(0.93) respectively, the Mean (SD) of nurse's attitude about evidence based nursing before and after intervention was 63.47(9.89) and 73.89(8.11) respectively and Mean (SD) of nurse's practice based on IOWA model and clinical guideline before and after intervention was 19.10(2.94) and 26.05(2.48). The results indicated that nurses’ knowledge, attitude and performance were improved, and these differences was statistically meaningful (p
    Conclusion
    In the structure of organization, based on evidence based, using IOWA model can helpnursesand nursing performance to reachindependence and give them accountability about their nursing care.
    Keywords: evidence based care, Clinical guideline, IOWA model, Diabetic foot
  • محبوبه عبدالرحیمی، نغمه رزاقی*، شهرزاد غیاثوندیان، شکوه ورعی
    مقدمه
    آموزش پرستاران باید به شیوه ای باشد که استقلال، تفکر انتقادی، باز بودن ذهن و حساس بودن به دیگران را توسعه دهد. بازاندیشی فرآیند شکل دادن مجدد تجربه به منظور ارتقای یادگیری و عملکرد است. بازاندیشی استراتژی موثری برای توسعه چنین قابلیت هایی در پرستاری است. مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی روش بازاندیشی در آموزش پرستاری انجام گردید.
    روش ها
    در این مطالعه مروری Narrative با استفاده از کلمات کلیدی مانند reflecting، reflection و nursingreflection، بازاندیشی و بازاندیشی در پرستاری مقالات منتشرشده در بازه زمانی سال های2000 تا 2014 و مقالات محدود به زبان انگلیسی و فارسی در پایگاه های علمی Elsevier، Wiley Magiran، و PubMed استخراج شد.
    نتایج
    تعداد 193 مطالعه یافت شد. پس از بررسی مرتبط بودن، تعداد 120 مقاله به دلیل عدم ارتباط با موضوع کنار گذاشته شد. از میان مقالات مرتبط با مفهوم یا کاربرد بازاندیشی در آموزش پرستاری، 40 مقاله انتخاب شد. پی آیندهای بازاندیشی ارتقای قدرت تفکر و ارتقای عملکرد حرفه ای است. اصول طراحی بازاندیشی از مراحل تعیین هدف، تبیین ساختار، جو یادگیری، دادن بازخورد و ارزشیابی بازاندیشی تشکیل می شود. مهم ترین شیوه های بازاندیشی شامل روایت های شخصی، نمونه کارها، استفاده از امکانات چندرسانه ای، نقاشی و عکس است. راه کارهای بهبود بازاندیشی در آموزش پرستاری شامل استفاده از مدل های بازاندیشی و توجه به اهمیت نقش و جایگاه مربیان در توسعه و به کارگیری این شیوهآموزشیاست.
    نتیجه گیری
    از مولفه های مهم در تحول نظام آموزشی پرستاری ترغیب فراگیرنده به تفکر از طریق استفاده از راهبردهای عملی است. بازاندیشی یکی از شیوه های فعال بنیادین آموزشی در حیطه پرستاری است. بنابراین، به منظور به کارگیری بازاندیشی، نظام سنتی آموزش پرستاری نیازمند بازنگری در شیوه های آموزشی است.
    کلید واژگان: بازاندیشی, آموزش پرستاری, یادگیری, تفکر انتقادی
    Mahbobeh Abdolrahimi, Naghme Razaghi *, Shahrzad Ghyasvandyan, Shkoh Varie
    Introduction
    Nursing education should develop autonomy, critical thinking, open-mindedness and sensitivity to others. Reflection seems to be an effective strategy for developing such capabilities in nursing. Therefore, this narrative review study was carried out to explore reflection in nursing education.
    Methods
    Using keywords like reflecting, reflection and nursing reflection, FarsiandEnglish articles published during 2000-2014 in scientific databases including Elsevier, Wiley, PubMedand Magiranwere extracted.
    Results
    193 articles were extracted and their abstracts were assessed. After being checked for relevance, 120 unrelated articles were excluded and 0 articles related to reflection concept or reflection application in nursing education were chosen. Reflection is a process to reshape experience in order to improve learning and performance. Reflection outcomes are enhanced thinking ability and professional performance. Reflection designing principles consisted of objective determination, construct explanation, learning environment, giving feedback, and reflection evaluation. The most important methods of reflection were diaries, portfolios, multimedia devices, paintings and photos. Approaches for improving reflection in nursing education were implementation of reflection models and emphasis on the role of trainers in developing and applying reflection.
    Conclusion
    An important component in the evolution of nursing educational system isthe persuasion of learners to think by applying practical strategies. Reflection is an active and fundamental educational method in the nursing field. Therefore, in order to utilize reflection, educational methods of traditional nursing education system need to be revised.
    Keywords: Reflection, nursing, education
  • شکوه ورعی، محمدعلی چراغی، نعیمه سیدفاطمی، میترا طالبی، ناصر بحرانی، علی دهقانی، مرتضی شمسی زاده*
    مقدمه

    بیماری های قلبی عروقی شایع ترین علت مرگ در سراسر جهان می باشند و علی رغم درمان های دارویی، عمل جراحی پیوند عروق کرونر در برخی از بیماران همچنان به عنوان اولین و بهترین انتخاب در درمان آنان شناخته شده است. اهمیت کاهش اضطراب در بیماران تحت جراحی قلب باعث شد مطالعه ای با هدف تاثیرآموزش همتا بر اضطراب این بیماران انجام شود.

    روش

    در این کارآزمایی بالینی تصادفی، تعداد 60 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی و دکتر شریعتی تهران با روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه شده و به صورت هفتگی، به دو گروه کنترل و مداخله تخصیص یافتند. اضطراب بیماران هر دو گروه در روز بستری اندازه گیری شد. سپس گروه کنترل آموزش روتین بخش و گروه مداخله، علاوه برآموزش روتین بخش، توسط همتایان نیز آموزش دیدند. مجددا اضطراب بیماران قبل از عمل، پنج روز و چهار هفته بعد از عمل نیز سنجیده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر بود. اطلاعات جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSS v.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معناداری برای تمام آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    میانگین اضطراب در هر دو گروه در روز بستری اختلاف آماری معناداری نداشتند (8/0=p). میانگین اضطراب بیماران گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در قبل از عمل، پنج روز و چهار هفته بعد از عمل تفاوت معناداری داشت (001/0p<).

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد، آموزش همتا برای بیماران کاندید عمل جراحی پیوند عروق کرونر، روشی موثر در جهت کاهش اضطراب بیماران می باشد. لذا توصیه می شود جهت آموزش بیماران، از این رویکرد آموزشی در بخش های جراحی قلب استفاده شود.

    کلید واژگان: آموزش همتا, اضطراب, عمل جراحی پیوند عروق کرونر
    Sh Varaei, Ma Cheraghi, N. Seyedfatemi, M. Talebi, N. Bahrani, A. Dehghani, Shamsizadeh
    Introduction

    Cardiovascular diseases are the most common causes of death worldwide. Despite pharmaceutical therapies، coronary artery bypass graft surgery continues to be the first and best treatment strategy. This study was conducted to investigate the effect of peer education on anxiety in patients candidated for coronary artery bypass graft surgery.

    Method

    In this randomized control trial study، 60 patients who were candidate for coronary artery bypass graft surgery in Shariati and Imam Khomeini hospitals in Tehran were recruited using the convenience sampling method. The patients were assigned randomly into two control and intervention groups. Patients’ anxieties in all patients were measured using the Spielberger state-trait anxiety inventory in the admission day، five days and four weeks after surgery. The control group received routine education and the intervention group was trained by their peer. Descriptive and inferential statistics were used to analyze data.

    Results

    Anxiety scores in both groups were not different in the admission day (p=0. 8). Also differences in mean anxiety scores between the groups before surgery، five days and four weeks after surgery were statistically significant (p<0. 001).

    Conclusion

    Peer education to patients who are candidate for elective coronary artery bypass graft surgery can reduce anxiety. Therefore، it is recommended that، this educational approach used in the cardiac surgeries ward.

    Keywords: Peer education, anxiety, coronary artery bypass graft surgery
  • شکوه ورعی، صالح کشاورز، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، مرتضی شمسی زاده، انوشیروان کاظم نژاد
    مقدمه
    بیماری های قلبی عروقی شایع ترین علت مرگ درسراسر جهان می باشد. علیرغم درمان های دارویی، بعضی از بیماران جهت تشخیص انسداد عروق کرونر نیازمند آنژیوگرافی بوده و این روش قطعی ترین روش تشخیصی به شمار می رود. آنژیوگرافی اثرات زیادی بر اضطراب بیماران داشته و رضایتمندی بیماران از فرایند درمانی و مراقبتی را تحت تاثیر قرار می دهد. این مطالعه با هدف تاثیر تور آشناسازی با رویه آنژیوگرافی براضطراب و رضایتمندی بیماران کاندید آنژیوگرافی در سال 91-1390 انجام شد.
    روش
    دراین مطالعه تجربی، 148 بیمار کاندید آنژیوگرافی با روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه شدند. تخصیص بیماران به دو گروه به روش تخصیص تصادفی بلوکی انجام شد. بیماران گروه مداخله علاوه بر آموزش های روتین بخش، در قالب تور آشناسازی، به واحد آنژیوگرافی برده شدند. اضطراب بیماران در سه نوبت حین بستری، یک ساعت قبل از آنژیوگرفی و زمان ترخیص سنجیده و رضایتمندی آنها نیز حین ترخیص سنجیده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، اضطراب آشکار اشپیلبرگر و مقیاس مقیاس دیداری آنالوگ بود. اطلاعات بدست آمده با نرم افزار SPSSv.20 و با آزمون کای دو و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین امتیاز اضطراب بین دو گروه قبل از مداخله اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد(756/0=p). پس برگزاری تور آشناسازی در گروه مداخله میانگین اضطراب به طورمعنی داری درمقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (001/0p<). هم چنین میانگین نمره رضایتمندی بیماران هنگام ترخیص در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در سطح بالاتری بود که از نظر آماری این اختلاف معنادار بود(001/0p<).
    نتیجه گیری
    تور آشناسازی در بیماران کاندید آنژیوگرافی منجر به کاهش اضطراب و افزایش رضایتمندی آنها می شود، لذا استفاده از این رویکرد آموزشی در بیماران کاندیدآنژیوگرافی توصیه می شود.
    کلید واژگان: آنژیوگرافی, تور آشناسازی, اضطراب, رضایتمندی
    Dr Shokoh Varaei, Saleh Keshavarz, Dr Alireza Nikbakhtnasrabadi, Morteza Shamsizadeh, Dr Anooshirvan Kazemnejad
    Title: the effect of orientation tour with angiography procedure on anxiety and satisfaction of patients undergoing coronary angiography
    Introduction
    Cardiovascular disease is the most common cause of death worldwide. Despite medical treatment، some patients require coronary angiography for diagnosis of coronary artery occlusion and this is the most definitive diagnostic procedure. Angiography large effect on patient’s anxiety and satisfaction with the treatment and care of patients are affected. This study aimed to the effect of orientation tour on anxiety and satisfaction of patient candidates for coronary angiography procedures.
    Methods
    In this experimental study، 148 patients were recruited by convenience sampling. Patients allocated into two groups with block randomization. Patients in Intervention group، in addition to routine training، orientation tour in the angiography unit were taken too. Anxiety was measured in all patients during admission، before surgery and discharge time; the satisfaction was measured in discharge time too. Collection instrument was demographic data، Spielberger state trait anxiety inventory and the Visual Analogue Scale. Data were analyzed by Chi-square and independent t-test with SPSS Ver. 20.
    Results
    The mean anxiety scores between the two groups showed no significant difference (p=0/756). In the intervention group، anxiety scores were significantly decreased compared with the control group (p<0/001). The mean patient satisfaction score at discharge was higher in the intervention group than in the control group، this difference was statistically significant (p<0/001).
    Conclusions
    Angiography orientation tour in patients candidate to coronary angiography reduce anxiety and increase patient satisfaction، therefore this educational approach in patients undergoing coronary angiography were recommended.
    Keywords: Angiography, Orientation tour, Anxiety, Satisfaction
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر شکوه ورعی
    دکتر شکوه ورعی

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال