شیوا موسوی
-
مقدمه و اهداف
سرطان پستان یکی از شایعترین سرطان ها در میان زنان می باشد و یکی از عوارض درمان سرطان پستان، لنف ادم اندام فوقانی همان سمت است. لنف ادم بیماری مزمن سیستم لنفاوی بوده که منجر به تورم اندام سمت درگیر شده و در صورتی که درمان نشده رها گردد، منجر به محدودیت دامنه حرکتی مفصل شانه، اختلال عملکرد، احساس سنگینی اندام فوقانی می گردد. هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسه ای اثر تکنیک های فیزیوتراپی ضد احتقانی و روش ترکیبی فشار متناوب پمپ پنوماتیک و تکنیک های فیزیوتراپی ضد احتقانی بر روی محیط اندام بیماران مبتلا به لنف ادم ثانویه اندام فوقانی، شدت سنگینی اندام و دامنه حرکتی مفصل شانه می باشد.
مواد و روش ها20 نفر بیمار زن مبتلا به لنف ادم ثانویه اندام فوقانی بعد از درمان های سرطان پستان با معرفی متخصصین جراح عمومی و سرطان بر اساس معیارهای ورود و خروج در مطالعه حاضر شرکت نمودند و پس از ارزیابی های اولیه بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. بیماران گروه اول فقط تحت درمان با تکنیک های فیزیوتراپی ضد احتقانی قرار گرفتند و بیماران گروه دوم علاوه بر تکنیک های فیزیوتراپی ضد احتقانی تحت درمان با پمپ پنوماتیک قرار گرفتند. این تکنیک ها شامل تخلیه دستی لنف، بانداژ، تمرین درمانی و مراقبت های پوستی و ناخنی و فشار متناوب پمپ پنوماتیک بود. بیماران 5 روز در هفته و برای مدت 2 هفته تحت درمان قرار گرفتند. محیط اندام درگیر، شدت سنگینی اندام و دامنه حرکتی مفصل شانه قبل و بعد از درمان ارزیابی شد. شدت سنگینی اندام با معیار عددی-بصری ارزیابی گردید.
یافته هاتفاوت معناداری در مشخصات دموگرافیک بیماران بین دو گروه دیده نشد. به دنبال 2 هفته درمان میانگین محیط اندام درگیر در تمام نقاط ارزیابی شده پس از درمان کاهش معناداری از لحاظ آماری در مقایسه با قبل از درمان در هر دو گروه نشان داد و میانگین شدت سنگینی اندام پس از درمان در مقایسه با قبل از درمان در هر دو گروه از لحاظ آماری کاهش معناداری را نشان داد. میانگین دامنه حرکتی ابداکشن و فلکشن مفصل شانه نیز پس از درمان در مقایسه با قبل از درمان در هر دو گروه از لحاظ آماری افزایش معناداری را نشان داد. تفاوت معناداری در میانگین محیط اندام درگیر و دامنه حرکتی مفصل شانه پس از درمان بین دو گروه دیده نشد. تفاوت معناداری در میانگین شدت سنگینی اندام پس از درمان بین دو گروه دیده شد (pvalue=000/0).
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر به سودمندی روش های ترکیبی فیزیوتراپی ضد احتقانی و فشار متناوب پمپ پنوماتیک به عنوان ابزاری جهت بهبود محیط اندام درگیر، شدت سنگینی و دامنه حرکتی مفصل شانه اندام مبتلا به لنف ادم تاکید دارد.
کلید واژگان: لنف ادم اندام فوقانی, تکنیک های فیزیوتراپی ضد احتقانی, فشار متناوب پمپ پنوماتیک, محیط اندام, سنگینی اندام, دامنه حرکتی مفصل شانهBackground And AimBreast cancer is the most common cancer type among women and one of its complications is ipsilateral upper extremity lymphedema. Lymphedma is a chronic condition of lymphatic system that leads to swelling of the involved extremity and, if left untreated, leads to limitation in shoulder range of motion, dysfunction, and feeling of heaviness in the upper limb. The aim of the present study was to compare the effect of complex decongestive physical therapy with combination of intermittent pneumatic compression pump and complex decongestive physical therapy on shoulder range of motion, heaviness and upper extremity circumfference in patients with secondary upper extremity lymphedema post.
Materials And MethodsA total of 20 female participants with scondary upper extremity lymphedema were selected after breast cancer treatments, reffered by general and cancer surgeons, according to inclusion and exclusion criteria. After the initial assessment, participants were randomly divided into two groups. Participants in the first group were only treated with complex decongestive physical therapy techniques and patients in the second group, in addition to complex decongestive physical therapy techniques, were trated with intremittent compression pump. These techniques include manual lymphatic drainage, bandaging, therapeutic exercise, and skin care and intremittent compression pump. Patients were treated for 2 weeks, 5 days per week. Involved extremity circumference, intensity of limb heaviness, and shouldre range of motion were measured prior to and after the treatment. Also, limb heaviness was evaluated using Visual Analog Scale.
ResultsNo significant difference was found in the demographic characteristics between the two groups. Following two weeks of treatment, the mean of affected limb circumference in total areas showed statistically significant decrease after treatment compared to that priro to the treatment and heaviness intensity showed statistically significant decrease after treatment compared to that before the treatment. The means of shoulder abduction and flexion showed statistically significant increase after treatment compared to those before treatment in both groups. In addition, there was no significant difference in the means of affected limb circumference and shoulder range of motion between the two groups. However, a statistically significant difference was found in the mean of heaviness intensity between the two groups.
ConclusionThe results of the current study showed, the combination of complex decongestive physical therpy and intremittent compression pump are useful as a means of improving affected limb circumference, intensity of heaviness, and shoulder range of motion.
Keywords: Upper extremity lymphedema, Complex decongestive physical therpy, Intremittent compression pump, Limb circumference, Intensity of heaviness, Shoulder range of motion -
زمینه و هدفحس عمقی بخشی از سیستم حس پیکری است. یکی از مهمترین گیرنده های حس پیکری، دوک عضلانی می باشد و ناحیه ی گردن با داشتن تراکم بالای دوک عضلانی، نقش مهمی در فراهم کردن این حس دارد. از آنجایی که در ورزش های رزمی و برخوردی، ضربه های زیادی به ناحیه ی سر و گردن وارد می شود، این احتمال وجود دارد که با تکرار این ورزش ها، حس عمقی این ناحیه دچار اختلال شود. تحقیق حاضر با هدف مقایسه ی حس عمقی ورزشکاران کشتی گیر، تکواندو کار و افراد غیر ورزشکار، جهت مشخص کردن اثرات ضربه های وارد شده به ناحیه ی سر و گردن بر حس عمقی این ناحیه، صورت یافت.روش بررسیاین بررسی یک مطالعه ی مورد- شاهدی بود که تعداد کل نمونه – اندازه گیری شد. روش آماری مورد استفاده آزمون آنوای یک طرفه بوده است.یافته هادقت بازسازی زاویه ی هدف (50% از دامنه ی حرکتی) در حرکت های اکستانسیون، چرخش به راست و چرخش به چپ بین سه گروه تفاوت معنی داری داشت (05/0>P).نتیجه گیریبه نظر می رسد که حس عمقی ناحیه ی سر و گردن کشتی گیران و تکواندو کارها تحت تاثیر ضربات وارد به سر و گردن قرار گرفته است طوری که دقت بازسازی هر دو وضعیت نوترال و هدف، در کشتی گیران کاهش یافته بود و این در حالی است که تکواندو کارها در بازسازی وضعیت هدف خطای بیشتری داشتند.کلید واژگان: حس عمقی, خطای بازسازی وضعیت, سر و گردن, کشتی گیر, تکواندو کارBackground And AimProprioception is a component of somatosensory system. One of the most important somatosensory receptors is muscle spindles. Neck area with high density of muscle spindle, plays a significant role in providing this sense. With repeated contact sports, with high trauma on head and neck region, it is likely that proprioception will be impaired. The present study was conducted to compare proprioception between wrestlers, taekwondo players and non-athlete subjects to determine the effect of trauma on proprioception of craniocervical region.
Material andMethodsThis study was a case-control study of 75 male with the age range of 18-30 years (Including: 25 professional wrestlers, 25 professional taekwondo players and 25 non-athlete subjects). Participants were selected through simple non-probability sampling. To assess proprioception of craniocervical region, angular repositioning of two positions (neutral and 50% of range of motion) was evaluated by using the cervical range of motion device (CROM device). The statistical method which used in this study was one way ANOVA.ResultsAccuracy of target repositioning (50% of range of motion) of extension, right and left rotation were significantly different between three groups (pConclusionIt is assumed that proprioception of craniocervical region has been affected by trauma in wrestlers and taekwondo players, so that the accuracy of head repositioning for both neutral and target positions were reduced in wrestlers. However, taekwondo players had more errors in repositioning of target angle.Keywords: Proprioception, Repositioning error, Craniocervical, Wrestlers, Taekwondo players -
زمینه و هدفهدف از این مطالعه تعیین تاثیر متغیرهای دموگرافیک و مشخصات بیماری بر امتیاز کیفیت زندگی بیماران و نیز نحوه ی توزیع امتیازات کیفیت زندگی در مراحل مختلف بیماری انسداد مزمن ریوی (Chronic Obstructive Pulmonary Disease:COPD) بود.روش بررسیمطالعه مقطعی حاضر بر روی 100 بیمارمبتلا به COPD انجام گرفت. روش گردآوری داده ها به صورت مصاحبه و ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه های حاوی اطلاعات دموگرافیک و نسخه فارسی اعتبارسنجی شده پرسشنامه بالینی بیماری انسداد مزمن ریوی (Clinical COPD Questionnaire: CCQ) بود.یافته هاشش درصد بیماران در مرحله خفیف، 34 درصد در مرحله متوسط، 49درصد در مرحله شدید و 11 درصد در مرحله ی خیلی شدید بیماری بودند. امتیاز کل و امتیاز حوزه های پرسشنامه کیفیت زندگی در بین بیماران در مراحل مختلف بیماری تفاوت معناداری داشت (05/0 P <). نتایج آزمون آماری نشان داد که بین سن و طول مدت بیماری با کیفیت زندگی ارتباط معنادار وجود دارد. در مقایسه ی امتیاز کلی و حوزه های CCQ بین دوگروه زن و مرد دیده شد که زنان در امتیاز کل و حوزه عملکردی CCQ در مقایسه با مردان کیفیت زندگی پایین تری داشتند(05/0 P <).نتیجه گیریبررسی توزیع امتیازات کیفیت زندگی بیماران مبتلا به COPD در مراحل مختلف بیماری نشان داد که امتیازات کیفیت زندگی در مراحل خفیف و متوسط و نیز در مراحل شدید و خیلی شدید هم پوشانی دارند ودر نتیجه طبقه بندی مراحل بیماری بر اساس یافته های اسپیرومتری قادر نیست بیماران را بر طبق وضعیت سلامت وکیفیت زندگی طبقه بندی کند. به علاوه نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای سن، جنس وطول مدت بیماری فاکتورهایی موثر بر کیفیت زندگی هستند.
کلید واژگان: کیفیت زندگی, بیماری انسدادی مزمن ریوی, اطلاعات دموگرافیک, پرسشنامه بالینی بیماری انسداد مزمن ریویBackground And AimThe purpose of the present study was to determine the influence of demographic variables and disease characteristics on the quality of life scores and the distribution of the scores at different stages of Chronic Obstructive Pulmonary Disease (COPD).Materials And MethodsOne hundred patients with COPD participated in this cross-sectional study. Interview and the validated Persian version of the clinical COPD questionnaire (PCCQ) were used for data collection. The method of data collection for the study was interview with a demographic and validated Persian version of the clinical COPD questionnaire (PCCQ).ResultsSix percent of patients were revealed as mild COPD, 34 percent of patients as moderate COPD, 49 percent of patients as severe COPD and 11 percent of patients as very severe COPD. Significant differences were observed for total score and the component scores of the PCCQ among four stages of the disease. The age and length of the disease correlated significantly with the total PCCQ score (P<0.05). In order to compare between the CCQ total score and three domains of male and female groups, the results showed that women compared to men had lower quality of life in CCQ total score and functional areas (P<0/5).ConclusionDistribution of the quality of life scores in patients with different stages of COPD patients showed that there is an overlap quality of life scores in the mild, moderate, severe and very severe stages of COPD patients. As a result, classifying the disease using spirometry cannot distinct patients with COPD according to impairments in their health status. In adittion, the age, sex and length of the disease are the main factors that may affect the quality of life.Keywords: Quality of life, Chronic obstructive pulmonary disease, Demographic information, Clinical COPD questionnaire -
زمینه و هدفپارامترهای استخراج شده از مرکز فشار در بیماران مبتلا به درد میوفاشیال گردنی از شاخصهای مناسب ارزیابی تعادل در توانبخشی این بیماران است. بدین منظور اطمینان از تکرارپذیری این پارامترها بسیار ارزشمند است. این مطالعه میزان تکرار پذیری برخی پارامترهای مرکز فشار در بیماران مبتلا به درد میوفاشیال گردنی را در وضعیتهای مختلف ارزیابی می کند.روش بررسیدر این مطالعه که از نوع آزمون- بازآزمون است تعداد 20 بیمار مبتلا به دردهای میوفاشیال گردنی در 3 وضعیت چشمان باز و بسته روی صفحه نیرو و چشمان باز روی فوم در وضعیت ایستاده روی 2 پا و یک پا به مدت 30 ثانیه مورد آزمون قرار گرفتند. تغییرات جابجایی مرکز فشار در دو محور داخلی- خارجی و قدامی- خلفی و متوسط سرعت و سطح جابجایی در 3 تکرار با فاصله 30 دقیقه محاسبه و ارزیابی شدند.یافته هانتایج مطالعه حاضر نشان داد که پارامتر متوسط سرعت نوسانات بیشترین تکرار پذیری(98/0) و بقیه پارامترها در شرایط مختلف میزان تکرار پذیری متفاوتی داشتند.نتیجه گیریپارامتر میانگین سرعت حاصل از نوسانات مرکز فشار در بیماران مبتلا به دردهای میوفاشیال گردنی بین جلسات آزمایشی دارای تکرار پذیری بالایی می باشد و می توان از آن برای ارزیابی این بیماران استفاده کرد.
کلید واژگان: تکرار پذیری, درد میوفاشیال گردن, مرکز فشار, صفحه نیروBackground And AimThe calculated parameters of the center of pressure (COP) are suitable indicators for evaluating balance in patients after rehabilitation. Therefore، determining the reliability level of each parameter is a matter of great importance. This study tried to determine the reliability of some parameters of the COP sway in patients with myofascial neck pain in different postural situations.Materials And MethodsThe present study is a test-retest reliability design. Twenty patients with myofascial neck pain performed a single and a double leg test with open and closed eyes on a force plate and with open eyes on foam in three sessions with a 30 minute intervals for 30 seconds. Antero-posterior and medio-lateral sway range، mean velocity and mean area of sway were calculated.ResultsThe mean velocity showed high reliability (0. 98) in all situations، but the other parameters were variable in different situations.ConclusionsThe results showed that some COP parameters are highly reliable in assessment of patients with myofascial neck pain.Keywords: Reliability, Myofascial neck pain, Center of pressure, Force plate -
زمینه و هدفیکی از عوارض شایع در درمان سرطان پستان، لنف ادم اندام فوقانی همان سمت است. لنف ادمای ثانویه یک عارضه مزمن است که منجر به کاهش عملکرد عضو و اختلال در کیفیت زندگی فرد می شود. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تکنیک های فیزیوتراپی ضد احتقانی بر شدت درد و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لنف ادمای ثانویه اندام فوقانی بعد از درمان های سرطان پستان می باشد.
روش بررسی30 نفر بیمار زن مبتلا به لنف ادمای ثانویه اندام فوقانی بعد از درمان های سرطان پستان با دامنه سنی 70-29 سال با معرفی متخصصین جراح عمومی و سرطان براساس معیارهای ورود و خروج به کلینیک فیزیوتراپی ارجاع داده شدند و تحت درمان تکنیک های فیزیوتراپی ضد احتقانی قرار گرفتند. این تکنیک ها شامل تخلیه دستی لنف، بانداژ، تمرین درمانی و مراقبت های پوستی و ناخنی بود. بیماران 5 روز در هفته و برای مدت 4 هفته تحت درمان قرار گرفتند. شدت درد و کیفیت زندگی بیماران قبل و بعد از درمان ارزیابی شد. و شدت درد با معیار عددی-بصری(Visual Analog scale) وکیفیت زندگی بیماران با پرسشنامه اندازه گیری کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان((Quality of life Questionnaire Core Module30 QLQ-Cارزیابی گردید.
یافته هابه دنبال 4 هفته درمان شدت درد کاهش معناداری(0001p <) در مقایسه با قبل از درمان نشان داد و نمره کیفیت زندگی بیماران در بخشهای جسمانی، احساسی و اجتماعی در مقایسه با قبل از درمان نیز افزایش معنادار (0001p<) نشان داد.نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر به سودمندی روش های فیزیوتراپی ضد احتقانی به عنوان ابزاری جهت بهبود درد و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لنف ادم تاکید دارد.
کلید واژگان: لنف ادم اندام فوقانی, تکنیک های فیزیوتراپی ضد احتقانی, شدت درد, کیفیت زندگیBackground And AimsOne of the complications of breast cancer treatment is ipsilateral upper extremity lymphedema. Secondary lymphedema is a chronic condition that leads to loss of function and disorder of Quality of life. The aim of this study was to evaluate the effects of Complex Decongestive Physical Therapy (CDP) on pain severity and quality of life in patients with secondary upper extremity lymphedema after breast cancer treatments.Material And MethodsA total 30 women (age 29-70 yrs.) with secondary lymphedema after breast cancer treatments participated in this study. They were referred by general and cancer surgeons to Physical Therapy clinic based on inclusion and exclusion criteria. They were treated with complex decongestive physical Therapy. This protocol comprises of manual lymphatic drainage (MLD)، compression garments، remedial exercise and skin care for 4-weeks، once per day، 5 days per week. Quality of life and severity of pain were evaluated before and after treatment. The quality of life was assessed with QLQ-C30 questionnaire. The severity of pain was also assessed by Visual Analog Scale (VAS).ResultsAfter 4 weeks treatment severity of the pain are decreased after treatment. The physical and social roles of quality of life (QLQ-C30) were significantly increased (p<0000).ConclusionBased on the results of this study، utilization of complex decongestive physical therapy (CDP) In upper extremity lymphedema is a useful method for pain relief and increment of quality of life.Keywords: Upper extremity lymphedema, Complex decongestive physiotherapy (CDP), Severity of pain, Quality of life -
زمینه و هدفیکی از عوارض درمان سرطان پستان لنف ادم اندام فوقانی همان سمت است. لنف ادم ثانویه یک بیماری مزمن بوده که منجر به کاهش عملکرد عضو و از بین رفتن زیبایی می شود. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تکنیک های فیزیوتراپی ضد احتقانی بر کاهش حجم لنف ادم بیماران مبتلا به لنف ادم ثانویه اندام فوقانی ناشی از درمان های سرطان پستان می باشد.روش بررسی30 نفر بیمار زن مبتلا به لنف ادم ثانویه اندام فوقانی با دامنه سنی 70-29 سال با معرفی متخصصین جراح عمومی و سرطان براساس معیارهای ورود و خروج در مطالعه حاضر شرکت نمودند و تحت درمان تکنیک های فیزیوتراپی ضد احتقانی قرار گرفتند. این تکنیک ها شامل تخلیه دستی لنف، بانداژ، تمرین درمانی و مراقبت های پوستی و ناخنی بود. بیماران به مدت 4 هفته و 5 روز در هفته و 1 نوبت در روز تحت درمان قرار گرفتند. حجم و محیط اندام درگیر قبل و بعد از درمان ارزیابی شد.یافته هابه دنبال 4 هفته درمان با استفاده از روش فیزیوتراپی ضد احتقانی فاکتورهای حجم و محیط اندام درگیر در تمام نفاط ارزیابی شده بعد از درمان کاهش معنادار از لحاظ آماری در مقایسه با قبل از درمان نشان دادند.نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که استفاده از فیزیوتراپی ضد احتفانی می تواند حجم لنف ادم اندام فوقانی را کاهش دهدکلید واژگان: لنف ادم, اندام فوقانی, فیزیوتراپی ضد احتقانی, حجم لنف ادمBackground And AimsOneimportant complicationof breast cancer treatment is ipsilateral upper extremity lymphedema. Secondary lymphedema is a chronic condition that leads to loss of function and cosmetic problems. The aim of this study was to evaluate the effects of Complex Decongestive Physiotherapy (CDP) on volume of lymphedema in patients with secondary lymphedema after breast cancer treatments.Material And MethodsA total of 30 women with lymphedema after breast cancer treatments and according to inclusion and exclusion criteria were chosen. They were treated with complex decongestive physiotherapy. This protocol involved manual lymphatic drainage (MLD)، Compression garments، remedial exercise and skin care. The women were taken 4-week therapy program once per day، 5 days per week. Absolute volume of the lymphedema and circumference of the limb were evaluated before and after treatment.ResultsAfter 4 weeks treatment، lymphedema volume، circumference in all of the evaluated points and severity of the pain are decreased after treatment.ConclusionIn upper extremity lymphedema، the use of complex decongestive physiotherapy (CDP) can decrease edema.Keywords: Upper extremity lymphedema, Complex decongestive physiotherapy, Volume of lymphedema
-
زمینه و هدفاین مطالعه با هدف دستیابی به یک پرسشنامه فارسی مناسب برای ارزیابی ضایعات شانه در ورزشکاران، به ترجمه، بومی سازی و تعیین اعتبار و تکرارپذیری پرسشنامه جراحان شانه و آرنج آمریکا پرداخته است.
روش بررسیافراد مورد مطالعه 100 نفر از ورزشکاران رشته های پرتابی و بالای سر مبتلا به آسیب و اختلال در عملکرد شانه (81/5 ± 96/25 سال) بودند. روند ترجمه پرسشنامه و تطابق فرهنگی طبق روش استاندارد انجام گرفت. پس از تکمیل مراحل ترجمه و تهیه نسخه فارسی پرسشنامه ASES، این پرسشنامه به همراه نسخه های فارسی پرسشنامه ناتوانی بازو و شانه و دست (The Disabilities of the Arm Shoulder and Hand: DASH) و سنجش سلامت خلاصه شده 36 سوالی (Short Form 36 Health Survey:SF36) جهت تعیین اعتبار توسط بیماران تکمیل شدند. 30 نفر از این افراد به صورت تصادفی جهت بررسی تکرارپذیری آزمون- بازآزمون پرسشنامه، مجدا پرسشنامه را تکمیل کردند. پس از تکمیل پرسشنامه، داده های بدست آمده مورد ارزیابی آماری قرار گرفت.
یافته هاجهت سنجش همخوانی درونی سوال های موجود در نسخه فارسی پرسشنامه ASES از ضریب همبستگی آلفاکرونباخ استفاده شد. آلفای کرونباخ برای این پرسشنامه عدد 91/. بدست آمد. برای تکرارپذیری آزمون- بازآزمون از آزمون ICC استفاده شد که مقدار، 91/. بدست آمد. ارتباط بین نسخه فارسی پرسشنامه ASES با نسخه های فارسی پرسشنامه های SF36 و DASH با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامهASES و پرسشنامه DASH برابر با 78/0 بود که نشان دهنده ارتباط قوی بین نسخه فارسی پرسشنامه ASES و DASH است. همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامه ASES با بخش های مختلف پرسشنامه SF36، بین 48/0 تا 62/0 بود که همبستگی متوسط را نشان داد.
نتیجه گیرینسخه فارسی پرسشنامه ASES ابزاری معتبر و تکرارپذیر برای ارزیابی عملکرد شانه در ورزشکاران مبتلا به اختلالات شانه می باشند.
کلید واژگان: اختلالات مفصل شانه, پرسشنامه جراحان شانه و آرنج آمریکا, تکرارپذیری, اعتبار سنجی, ورزشکاران, ارزیابی عملکردیBackground And AimThe translation، cultural adaptation and validation of the Persian version of the American shoulder and elbow surgeons (ASES) were carried out in accordance with published guidelines.Materials And MethodsThe study was conducted on 100 athletes (25. 96±5. 81 years)، which suffered from different shoulder disorders. When the translation and cultural adaptation of the original questionnaire was carried out on the standardized method، the participants were asked to complete a questionnaire booklet including the DASH، the Short Form General Health Survey (SF-36) and ASES questionnaires. In addition، 30 randomly selected patients were asked to complete the ASES questionnaire 48 hours later for the second time. After data collection the Statistical analysis was performed by using SPSS software.ResultsThe Cronbach''s alpha was used to indicate internal consistency. Cronbach''s alpha was 0. 91 for ASES. Test-retest reliability was quantified by use of the intraclass correlation coefficient. It was 0. 91 for ASES questionnaire. The Pearson Correlation Coefficient was used for the questionnaire validation study. The DASH questionnaire showed high correlation of ICC=0. 78 with ASES. The ASES showed moderate correlation of 0. 48 to 0. 62 with those of the various scales of the SF-36.ConclusionThe Iranian ASES showed good reliability and validity and can be used for shoulder-specific patient self-assessment.Keywords: Upper extremity disorders, American shoulder, elbow surgeons questionnaire, Reliability, Validity, Athletes, Functional assessment -
مقدمه و اهدافافزایش کیفوز می تواند موجب کاهش ظرفیت تنفسی، اختلال پوسچر و افزایش خطر زمین خوردن گردد. با توجه به افزایش کیفوز و سفتی پوسچرال در افراد مسن نسبت به افراد جوان و تغییرات هورمونی بعد از یائسگی و نقش احتمالی آن بر استخوان، این مطالعه میزان کیفوز ستون فقرات پشتی و سفتی پوسچرال را بین زنان و مردان مسن سالم، اندازه گیری و مورد مقایسه قرار داد.مواد و روش هادر این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی، در36 فرد مسن سالم (21 زن و 15 مرد) میزان کیفوز ستون فقرات پشتی، یک بار در حالت ایستاده آرام و یک بار در حالت ایستاده مستقیم به وسیله خط کش انعطاف پذیربین زوائد شوکی مهره هفتم گردنی و دوازدهم پشتی اندازه گیری شد. از تفاوت کیفوز وضعیت استراحت و مستقیم بعنوان شاخصی برای اندازه گیری سفتی پوسچرال استفاده گردید. میزان کیفوز پشتی و سفتی پوسچرال بین زنان و مردان مقایسه شد.یافته هامیانگین کیفوزپشتی حالت استراحت و مستقیم زنان و مردان تفاوت معنی دار آماری نداشت (05⁄0p>). هر دو گروه زنان و مردان توانستند با ایستادن مستقیم مقدار کیفوز را به طور معنی داری کاهش دهند (001/0=P)، مقدار این کاهش (سفتی پوسچرال) بین دو جنس تفاوت معنی داری نشان نداد (05⁄0p>).نتیجه گیریدر زنان مسن سالم که پوکی استخوان ندارند، تغییرات هورمونی ناشی از یائسگی، سبب ایجاد کیفوز و سفتی پوسچرال بیشتر در زنان نسبت به مردان نمی شود. با افزایش شاخص توده بدنی ((BMI، میزان سفتی پوسچرال افزایش یافت که می تواند توده بدنی را بعنوان عاملی موثر در کاهش تحرک ستون فقرات مطرح نماید.
کلید واژگان: کیفوز, سفتی پوسچرال, افراد سالخوردهBackground And AimHyperkyphosis can lead to reduced respiratory capacity, postural disturbance and increased risk of falling. Despite the evidences about the more postural stiffness and kyphosis in elderly compared with young subjects and despite the known role of sex hormones and menopause in lowering the bone density, there is not any study about the effect of sex on the amount of thoracic kyphosis. The objective of this study is measuring and comparing the amount of spinal thoracic kyphosis and postural stiffness between the old females and males.Methods and Materials: In this descriptive-analytical study, in 36 healthy old subjects (21 female and 15 male) the amount of spinal thoracic kyphosis was measured by flexible ruler mounted between the spinous process T12 and C7 during, relaxed and erect postures. The difference of the kyphosis in relaxed and erect posture was used as an index of postural stiffness. The kyphosis and postural stiffness was compared between the females and males.ResultsThe average amount of kyphosis in relaxed and erect standing didn’t have statistically significant difference between females and males. The subjects in both groups could decrease theirs kyphosis in standing erect position (P=0.0001), but the amount of this decrease (postural stiffness) was not different between the females and males.ConclusionIn old women (which aren’t osteoporotic) hormonal changes due to menopause didn’t induce a statistically significant difference compared to old men in kyphosis and postural stiffness.Postural stiffness was increased by increasing the BMI that could suggest the BMI as an efficient factor in reducing the mobility of the spineKeywords: kyphosis, postural stiffness, old, females, males -
زمینه و هدفاز مهمترین مشکلات موثر در یادگیری، عدم توجه به یاددهی به شیوه بحث گروهی می باشد. به همین علت امروزه تاکید بسیاری بر روش های دانشجو محور نظیر انجام کار در گروه های کوچک می شود. با این وجود، بدلایل متعدد این روش ها برای دانشجویان فیزیوتراپی استفاده نمی شوند. اجرای آموزش به شیوه کار در گروه های کوچک با هدف تعیین تاثیر آن بر میزان رضایت و یادگیری دانشجویان سال دوم فیزیوتراپی در مقایسه با روش سنتی صورت گرفت.روش بررسییک مطالعه تجربی بر روی 29 دانشجوی سال دوم فیزیوتراپی انجام شد. دانشجویان بطور تصادفی در دو گروه روش تدریس سخنرانی (14 نفر) و کار در گروه کوچک (15 نفر) قرار گرفتند و به مدت 4 جلسه آموزش دیدند. از دو پرسشنامه جداگانه برای ارزیابی میزان رضایت و سطح یادگیری استفاده شد.یافته هارضایتمندی کلی دانشجویان در شیوه بحث گروهی بیشتر از روش سخنرانی بود (0001/0>P). یادگیری دانشجویان بین دو شیوه تدریس اختلاف معنی داری نداشت (P>0.05). 86.7 % از دانشجویان گروه های کوچک، استفاده از این شیوه تدریس را در ترم های آینده نسبت به شیوه سخنرانی ترجیح دادند.نتیجه گیریاین مطالعه نقش یاددهی در گروه های کوچک را بر افزایش میزان رضایتمندی دانشجویان فیزیوتراپی نشان داد. بدلیل افزایش رضایتمندی در گروه های کوچک؛ علیرغم معنی دار نشدن اختلاف سطح یادگیری بین دو روش آموزشی، فرآیند یادگیری می تواند تسهیل شود. بنابراین یاددهی به این شیوه برای آموزش دانشجویان کارشناسی توصیه می گردد.
کلید واژگان: گروه های کوچک, سخنرانی, یادگیری, رضایت, فیزیوتراپیBackground And AimOne of the main problems in learning is ignoring the teaching in small group discussion.So, today, teaching in student-based methods such as work in small group is emphasized. Nevertheless, this method is not used for teaching physiotherapy students. This study was performed to determine the effect of teaching in small group on satisfaction and learning level of second- year students in physiotherapy in comparison with lecture teaching.Materials And MethodsAn experimental study was performed on 29 physiotherapy students. The students were randomly classified into two groups; lecture (14 people) and work in small group (15 people). Students were educated for 4 sessions. Two separate questionnaires were used to assess learning and satisfaction levels.ResultsOverall satisfaction in small group was significantly greater than lecture group (P<0.0001). However, there was no significant difference between learning levels of the methods (p>0.05). 86.7% of students in small groups preferred to be educated in the future semesters using this teaching method.ConclusionsThis study showed the role of small group teaching on increasing student's satisfaction level. Due to increased satisfaction in small group, despite the lack of significant difference between the two methods of learning, learning process can be facilitated. Thus this method is recommended for education of the undergraduate students. -
زمینه و هدفکنترل پروفایل چربی خون یکی از اجزای ضروری و با اهمیت اصلاح شاخص های خطرساز بیماران قلبی - عروقی است. از این رو استفاده از روش های باز توانی و انجام تمرینات سیستمیک در مبتلایان به بیماربهایی عروق کرونری برای کاهش سطح کلسترول، تری گلیسرید،LDL و افزایش HDL خون اهمیت ویژه ای یافته و تحقیقات گوناگونی برای بررسی این روش ها در نژادهای مختلف، سنین و نیز اثرات آن در زنان و مردان شده است.روش بررسی36 بیمار مرد و زن با دامنه سنی 75-40 بامعرفی متخصصین قلب در مطالعه حاضر شرکت نمودند. پروتکلهای بازتوانی شامل ورزش های هوازی راه رفتن سریع روی تردمیل، رکاب زدن روی دوچرخه ثابت و تمرین با ارگومتر شانه به مدت 24 جلسه درمانی توسط بیماران انجام شد.جهت بررسی اثر کوتاه و بلند مدت برنامه های باز توانی در 3 مقطع، قبل از شروع درمان، پس از 12 و24 جلسه درمان های بازتوانی، نمونه خونی از بیماران جهت بررسی پروفایل چربی خون تهیه گردید.یافته هابه دنبال24 جلسه بازتوانی قلبی فاکتورهای کلسترول، LDL، نسبت LDL/HDLو نسبت CHL/HDL تغییرات معنادار از لحاظ آماری را نشان دادند.نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر بر سودمندی روش های بازتوانی قلبی به عنوان ابزاری جهت بهبود پروفایل چربی و پیشگیری از عوارض بیماری های فلبی و عروقی و کاهش مرگ ومیرتاکید دارد.
کلید واژگان: باز توانی قلبی, پروفایل چربی, بیماری های عروق کرونری, تمرینات هوازیBackground And AimOne of the most important part of management and modification of CAD risk factor is to control the level of plasma lipid profile. Application of comprehensive cardiac rehabilitation in patient with CAD could decrease the level of CHL, TG, LDL and increasing of HDL. There are a lot of studies that discuss the effect of rehabilitation on different people with different races and life style.Material And MethodsThirty six patients with the age (40-75) who were referred by cardiologist participated in this study. Fast walking on treadmill, biking on stationary bicycle and cycling with upper body ergometer were chosen as aerobic exercises. For assessing the short term and long term effects of this protocol, blood sampling were taken at three stages; before exercise initiation, after 12 and 24 sessions of exercise.ResultsFollowing the cardiac rehabilitation protocol, the level of CHL, LDL and the ratio of LDL/HDL and CHL/HDL decreased significantly.ConclusionCardiac rehabilitation could be used as means to improve lipid profile level in blood serum, prevention of cardiovascular disease and reducing mortality and morbidity rates. -
هدفمفصل ران از جمله مفاصلی است که به طوری شایع دچار ضایعات و صدمات شده و در بسیاری از موارد به تستهای اندازه گیری دامنه حرکتی این مفصل نیاز است. اهمیت اصلی تستهای کلینیکی ارزیابی دامنه حرکتی مفاصل از آنجا ناشی می شود که در حقیقت این قبیل تستها وسیله ای سریع، ارزان و در دسترس برای قضاوت درمانگر، درباره سیر بهبودی مفصل و نیز صحت درمانهای انتخابی وی می باشند. طبیعی است زمانی می توان به طور قاطع به این گونه تستها، که به طور رایجی در طی جلسات درمانی متوالی مورد استفاده قرار می گیرند، استناد کرد که اولا از میزان صحت و تکرارپذیری آنها آگاه باشیم و ثانیا از بین روش های موجود اندازه گیری، روش بهینه انتخاب شود.مواد و روش هادر این تحقیق که از نوع توصیفی تحلیلی است در 60 تن از زنان سالم با میانگین سنی 17/22 و پراکندگی 8/1سال به مقایسه میزان دامنه حرکتی روتیشن داخلی و خارجی مفصل ران در وضعیتهای مختلف آن پرداخته و تکرارپذیری این تستها نیز بررسی می شود. به این ترتیب که نمونه ها در دو وضعیت نشسته با فلکشن 90 درجه ران و خوابیده با اکستنشن1 صفر درجه ران تحت اندازه گیری حرکات روتیشن داخلی و خارجی ران به شکل اکتیو و پاسیو قرار گرفتند.نتایجابتدا قابلیت تکرارپذیری2 تستها از نظر تغییر اندازه همبستگی بین دو تکرار به فاصله یک هفته، با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمونهای من– ویتنی3 و ویلکاکسون4 بررسی شد و نشان داد که در تمامی موارد، اندازه گیری گونیامتری دارای قابلیت تکرار پذیری بوده است (90/0r> و 05/0P<).
سپس شاخصهای مربوط به آمار توصیفی و تحلیلی در تمام حرکات در دو اندام تحتانی راست و چپ با استفاده از آزمونهای T-test زوجی، بررسی و مشخص شد که حرکت غیرفعال چرخش خارجی و داخلی در هر دو پا در دو وضعیت فلکشن و اکستنشن مفصل ران تفاوت معنی داری ندارد، ولی حرکات چرخش فعال خارجی و داخلی فعال پای چپ و راست در دو وضعیت فوق تفاوت معنی دار داشته و میانگین دامنه این حرکات در حالت اکستنشن ران به طور معنی داری بیشتر ازوضعیت فلکشن ران است.بحث و نتیجه گیرینتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تفاوت دامنه حرکات چرخش فعال در دو وضعیت فلکشن و اکستنشن مفصل ران می تواند ناشی از تفاوت حرکات آرتروکینماتیک ران و گشتاورهای حاصله و همچنین تغییر آثار نیروی جاذبه در انجام حرکات روتیشن در دو وضعیت مذکور باشد. بنابراین درج ارزیابی های کلینیکی در وضعیت انجام تست ضروری است.
کلید واژگان: مفصل ران, دامنه حرکتی, روتیشن, وضعیت مفصل, بیومکانیکAimAbnormal joint mobility is an important factor in movement dysfunction and physical disability. A general lack of descriptive details exists for measurements of hip rotation range of motion (ROM). This study was designed to establish the influence of hip position on active and passive range of motion of the hip in external and internal rotation(Ext & Int Rot).Material and MethodsSixty healthy female college-age (22.17 +/- 1. 8 years) subjects were studied. Hip rotation of the legs of each subject was measured in the prone (hip near 0 degree of extension) and seated (hip near 90 degrees of flexion) positions using a standard goniometer.ResultsData were analyzed using an analysis of paired-t-test and Wilcoxon, Mann-Whitney model. Pearson's r statistics were used to determine the reliability of measurements of hip rotation made in ext vs. flex (P<0.05, r>0.90). A statistically significant difference (p < 0.05) was found between mean hip Ext & Int Rot, active range of motion measured in ext vs. flx. Conversely, mean hip Ext & Int Rot, passive range of motion measured in ext or flx was not statistically different. Our data indicate that measurement position had a significant effect on the amount of active range of motion of the hip in Ext & Int Rot. Discussion &ConclusionThese findings are clinically significant for they stress the importance of documenting measurement position. They also stress the need for representative normal valves to be established for each hip position and gender. Our normal valves ROM values for the Int & Ext Rot of the hip calculated from this population based sample were found to differ from estimate found in textbooks. This may be due to young age and female groups and lifestyle of Iranian population, too. -
کمر درد یکی از شایع ترین مشکلات ستون فقرات کمر در انسان است و نقش عضلات کمری و رفتار آن در حرکات روزمره از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. رفتار حرکتی مناسب مفاصل ران و زانو در انجام حرکات نرم و بدون استرس براساس بیومکانیک می تواند سلامت حرکتی ستون فقرات را تامین کند، بطوریکه وجود حرکات دقیق و مناسب در مفاصل ران و زانو در زنجیره حرکتی با ستون فقرات کمری می تواند برآیند و تبدیل نیروهای وارده به مهره های کمری را مناسب تر و کارآمدتر در جهت افزایش بازده حرکتی نماید. این پژوهش نگرشی دارد بر میزان مداخله مفاصل مجاور ستون فقرات کمری در بهبود علائم در بیماران مبتلا به کمردرد و توجه به آن در درمان های فیزیکی.مواد و روش هاتعداد 50 بیمار خانم مبتلا به کمردرد با علت استئوآرتریت ستون فقرات کمری در این پژوهش شرکت کردند و به دو گروه کنترل و درمان مکمل تقسیم شدند. گروه کنترل تحت درمان فیزیوتراپی با روش رایج (گرمای سطحی، اولترسوند، تنش، ورزشها فلکسوری و اکستانسوری کمر) قرار گرفتند و گروه دوم کلیه مراحل درمانی گروه اول را به همراه درمان های تقویتی و استرچینگ عضلات موثر در حرکات ران و زانو (لاتیسیموس دورسی، ایلیوپسوآس، گلوتئوس ماکزیموس، کوادریسپس و همسترینگ) را دریافت می کردند. دامنه حرکتی مفاصل کمر، ران و زانو توسط گونامتر و درد حین حرکت ستون فقرات کمر در تمام محورها توسط مقیاس کمی درد (VAS) در قبل، بعد از جلسه پنجم و دهم جهت مقایسه اندازه گیری شدند.یافته هادر گروه اول دامنه حرکتی مفتصل ران، زانو قبل و بعد از درمان فیزیوتراپی تفاوت معنی داری را نشان ندادند ولی کاهش معنی داری بین جلسات قبل و دهم برای شاخص درد وجود دارد (P<0.05) در حالیکه این کاهش در بین جلسات قبل و پنجم و همچنین پنجم و دهم معنی دار نیستند. همچنین افزایش مختصر و معنی داری در حرکات ستون فقرات کمری بین جلسات قبل و دهم بوجود آمد (P<0.05). در گروه دوم دامنه حرکتی مفاصل ران، زانو و کمر و همچنین مقیاس درد در حرکات کمر قبل و بعد از درمان فیزیوتراپی تفاوت معنی داری را بین جلسات قبل و دهم و همچنین جلسات قبل و پنجم و نیز پنجم و دهم نشان دادند (P<0.05). مقایسه دو گروه تفاوت معنی داری را بین قدرت عضلات در قبل و بعد از درمان به همراه نداشت ولی افزایش دامنه حرکتی ران، زانو و کمر بعد از فیزیوتراپی در گروه دوم بیشتر از گروه اول بود (P<0.05). در بررسی اثر درمان فیزیوتراپی بر کاهش درد در حرکات ستون فقرات کمری گروه درمان مکمل بهبودی بیشتری را گزارش کردند (P<0.05) نتیجه گیری و توصیه ها: همراهی کاهش درد در سطح قابل قبول با بهبود حرکتی در مفاصل کمر، ران و زانو نشان می دهد که درد بیماران کمر دردی زمانی کاهش پیدا می کند که رفتار حرکتی در اندامهای تحتانی و کمر بطور همزمان به محدوده طبیعی نزدیک شوند. یعنی استرچ عضلات کوادریسپس، همسترینگ، گلوتئوس ماگزیموس و لاتیسموس دورسی و تقویت آنها در کنار ورزشهای انتخابی ستون فقرات کمر، می تواند پاسخ بیماران به درمانهای ضدالتهابی و تسکینی را بهتر کند.
-
مقدمهتغییرات در بسیج واحدهای حرکتی بدنبال بروز ضایعات محیطی و مرکزی اعصاب حرکتی بروز می نماید که می تواند در میزان ناتوانی فرد موثر باشد. بدنبال کمردرد با هر علت شناخته شده، نقش موثر عضلات در تامین ثبات وضعیتی یا داینامیک دچار اختلال می شود. امروزه در توانبخشی این بیماران جدای از مراتب درمانی برای کاهش درد، توجه زیادی به ارزیابی کنترل حرکت و برگشت کارآیی آن جهت جلوگیری از بروز مجدد علائم بیماری می شود. هدف از این پژوهش تعیین میزان تغییرات طرح ریزی حرکتی در سطح کنترل حرکت برای فراهم نمودن زمینه مناسب حرکت ستون فقرات کمری بدنبال پاسخ های وضعیتی بدنبال تحریکات محیطی است.مواد و روش هاتعداد 10 زن سالم با میانگین سنی 2.32±24.3 سال و 5 زن با سابقه کمردرد با میانگین سنی 4.67±27.34 بدون اختلال ساختمانی ستون فقرات در این آزمایشات شرکت کردند. مراحل آزمایش شامل حرکات در صفحه ساژیتال بصورت فلکشن/اکستنشن با و بدون تحریک شنوایی خارجی در زوایای 30 درجه فلکشن و 10 درجه اکستنشن به تعداد پنج تکرار بود. با اندازه گیری میزان عکس العمل افراد و محاسبه دامنه حرکتی، سرعت حرکت، گشتاور عضلانی تولید شده و زمان تاخیری برای بروز عکس العمل در قبل از رسیدن به نقطه تحریک و بعد از آن و مقایسه آنها با هم در هر دو گروه و نیز مقایسه دو گروه با هم نتایج تحقیق بدست آمد.یافته هادر هر دو گروه تفاوت معنی داری بین تغییرات دامنه، سرعت حرکت و گشتاور عضلانی در زمان های مشابه در قبل و بعد از تحریک شنوایی در هر دو نوع حرکت دیده شد (P<0.05)، بطوریکه میزان مقادیر فوق در مدت زمان قبل بمراتب بیشتر از بعد از شنیدن تحریک خارجی و بروز پاسخ وضعیتی بود. همچنین در مقایسه با شرایط بدون تحریک خارجی و تحمل پاسخ وضعیتی مقادیر ذکر شده در مدت زمان بروز پاسخ وضعیتی کاهش معنی داری را نشان دادند (P<0.05). گروه بیماران مبتلا به کمردرد در مقایسه با افراد سالم در مدت زمانی که حرکات بدون تحریک خارجی بود تفاوت معنی داری را با افراد سالم نشان ندادند درحالیکه در مراحل تحریک خارجی و بروز پاسخ های وضعیتی مقادیر زمانی و دامنه حرکتی، سرعت و گشتاور حرکتی تفاوت معنی داری را نشان دادند (P<0.05). در افراد سالم درصد کاهش عملکرد حرکتی بدنبال تحریک خارجی بیشتر از افراد با سابقه کمردرد بود (P<0.05).
نتیجه گیری و توصیه ها: این امر نشان می دهد افراد با سابقه کمردرد دچار اختلال در زمینه سازی برای طرح حرکتی (Planning) و یا اختلال در Feed forward می شوند، لذا در این بیماران علاوه بر اختلال حرکتی در عضلات بدلیل اسپاسم و درد، بطور ثانویه اختلال در سطح کنترل حرکت بوجود می آید. این عدم قابلیت توانایی در پاسخ های وضعیتی خود در آینده می تواند زمینه ساز ناتوانی و عود مجدد درد در کمر گردد.
The changes that occur in all of the motor unit recruitment following the central and peripheral lesions of motor nerves can be effective on individual's disability. Following the low back pain (L.B.P) with any known cause, the effective role of muscles in providing postural or dynamic stability will be reduced. Today in rehabilitation of these patients, except of medical treatment for reduction of pain, a great attention is given to assess the motor control and its efficiency in order to prevent reappearance of the disease symptoms. The aim of this research is to determine the amount of changes in motor planning at motor control level in order to provide an appropriate setting for movement of lumbar spine following postural responses and peripheral stimulation.Materials And MethodsTen healthy women (24.3+2.32 year) and five women with L.B.P (27.34+4.67 years) without any structural disorder of lumbar spine have participated in this study. The test stages included flexion and extension in sagital plan with/ without external hearing stimulation in the 30 degree of flexion and 10 degree of extension, with 5 repetition. By measuring the amount of individual's reactions and computation of range of motion (R.O.M), the velocity, torque and delay time for showing any reaction prior to reaching stimulation point and its post time as well as comparing them with each other in both groups and also comparing these two groups.ResultsThere are a significant differences between R.O.M changes, velocity and torque in similar times before and after hearing stimulation in both types of movement (P<0.05). In such a way the said values before hearing the external stimulation was much greater than after hearing the external stimulations and appearance of postural responses (P<0.05). Also in comparing with the conditions that external stimulation and postural response imposing was loosed, the time of appearance the postural response has shown a meaningful reduction (P<0.05). The group consisted of patients with L.B.P in compare with normal group, during the period that the movement were without any external stimulation, has shown no significant difference, while in stages with external stimulation and occurrence of postural responses, the R.O.M, time, velocity and torque have shown a significant difference (P<0.05). In healthy cases the percentage of functional performance reduction following external stimulation was more than the patients (P<0.05). This shows that the patients with history of L.B.P will have problems in setting up motor planning or in feedworward process. -
در این تحقیق آثار امواج مافوق صوت (اولتراسوند) ممتد و منقطع با فرکانس سه مگاهرتز بر روی پارامترهای رفلکس هافمن (H) مقایسه شد. 14 نفر افراد سالم مونث بین سنین 25 تا 35 سال با میانگین و انحراف معیار 71/264/26 تحت آزمایش قرار گرفتند. امواج مافوق صورت در دو جلسه جداگانه و در روزهای مختلف بر روی مسیر عصب سیاتیک اندام تحتانی راست هر فرد به کار برده شد. مدت کاربرد این امواج 5 دقیقه و شدت آن 2w/cm1 و در ناحیه ای به وسعت 2cm20 در خلف ران اعمال گردید. برای امواج منقطع Duty Cycle10/0 بود. پارامترهای دامنه Amplitude، زمان تاخیر Latency و پایایی یا مدت زمان Dration، موج M و رفلکس H از عضله سولئوس قبل (TO) و پس از کاربرد این امواج ثبت و اندازه گیری شد. ثبت قله تا قله Peak to peak، قله منفی Negative Peak، دامنه رفلکس H max2/1؟ و زمان تاخیری در بازده های زمانی مختلف بلافاصله (1T)، 5 دقیقه (5T)، 10 دقیقه (10T) و 15 دقیقه (15T) پس از اعمال این امواج انجام گرفت. تجزیه و تحلیل آماری یافته ها (تجزیه و تحلیل پراش، اندازه گیری مکرر و آزمون زوج ها) نشان دادند که امواج مافوق صورت MHz3 ممتد دامنه رفلکس (H) را به طور معنی داری افزایش می دهد (01/0P<)؛ اما زمان تاخیری علی رغم کاهش، اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد (05/0P>).
نتایج حاصل احتمالا ناشی از اثر حرارتی امواج مافوق صورت MHz3 می باشد، به نظر می رسد امواج مافوق صورت ممتد MHz3 می تواند تحریک پذیری نورون حرکتی آلفا () را افزایش و زمان تاخیری این رفلکس را کاهش دهد.
کلید واژگان: امواج مافوق صورت, رفلکس هافمن, عصب سیاتیکIn this study the effects of continuous and pulsed ultrasound (3 MHz) on the parameters of hoffmann's reflex (H reflex) were compared with each other. In order to do this, 14 healthy female subjects aged between 25 and 35 years old (mean = 26.64, SD = 2.71) were tested. Ultrasound (U.S) was applied on the sciatic nerve of right lower limbs on the posterior aspect ofthe thighs at two different sessions. The area oftreatment was 20 square em (2*10). Duration ofthe treatment was 5 minutes and the intensity ofthe U.S. was 1 watt per square em, The duty cycle was 10% for the pulsed ultrasound. -,Parameters ofM wave and H reflex of the soleus muscle (amplitudes of Y2 Hmax, duration and latency) were measured and recorded before the application ofthe U.S. (TO) and immediately (TI), 5 minutes (T5), 10 minutes (TIO) and 15 minutes (TI5) after the U.S. Statistical analysis of the data (ANOVA repeated measurement and paired t-test) showed that the continuous ultrasound increases the amplitude ofH-reflex significantly (P < 0.01). There was no significant difference in the latency before and after the application of U.S.These results may' be due to thermal effects of continuous U.S. on the reflex arc and it seems that the continuous U.S. (3 MHz) increases the excitability ofthe alpha motoneurone.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.