به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

صدیقه حسنی مهر

  • فرهاد جودی، رحیم سرور*، صدیقه حسنی مهر

    شناخت و سنجش کیفیت زندگی در نواحی شهری که معلول اقدامات مدیریت شهری و سایر نهادهای دولتی و خصوصی است، موضوع بسیار حیاتی است. با توجه به عدم سنجش کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی شهری، می توان زمینه ای برای ترسیم نقشه راه جهت مدیریت شهری و آگاهی نهادهای مسوول از وضعیت موجود و اقدام برای تحقق صورت وضعیت مطلوب فراهم نمود. هدف این تحقیق سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب، 11545 نفر تشکیل داده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 313 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان می دهد که چهار شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی جهت معناداری گویای نامناسب بودن وضعیت شاخص ها است. همچنین آزمون آنووا تایید کرد که 10 محله مورد مطالعه از نظر شاخص های اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در سطح کمتر از 05/0 تفاوت معناداری دارند اما در زمینه شاخص اقتصادی(سطح معناداری برابر با 094/0) شرایط یکسانی وجود دارد. سنجش اثر مدیریت شهری بر بهبود کیفیت زندگی از طریق معادلات ساختاری نیز تایید نمود که میزان تبیین برای شاخص اجتماعی برابر با 97/0؛ برای شاخص اقتصادی برابر با 48/0 ؛ برای شاخص کالبدی برابر با 93/0 و برای شاخص  زیست محیطی برابر با 55/0 است. بنابراین بیشترین اثر مدیریت شهری بر شاخص اجتماعی و سپس کالبدی است.

    کلید واژگان: کیفیت زندگی, سکونتگاه های غیررسمی, شهر میاندوآب
    Farhad Judi, Rahim Sarvar*, Sedigheh Hassani Mehr

    Recognizing and measuring the quality of life in urban areas that are the result of the actions of urban management and other public and private institutions is a very vital issue. Due to the lack of quality of urban life in informal urban settlements, it is possible to provide a roadmap for urban management and awareness of responsible institutions of the current situation and action to achieve the desired situation. The purpose of this study is to assess the quality of life in informal settlements in Miandoab. The research method is descriptive-analytical and based on data collection in the field through a questionnaire. The validity of the instrument and its reliability were confirmed by Cronbach's alpha greater than 0.70. The statistical population of the study consists of 11545 citizens living in informal settlements in Miandoab. The sample size was determined based on Cochran's formula, 313 people. The test results show that four indicators of social, economic, physical and environmental quality of life in informal settlements of Miandoab were significant at a level of less than 0.05. Examination of the direction of significance indicates the inappropriateness of the indicators. The ANOVA test also confirmed that the 10 neighborhoods studied in terms of social, physical and environmental indicators are significantly different at the level of less than 0.05, but in the field of economic indicators (significance level equal to 0.094) there are the same conditions. Assessing the effect of urban management on improving the quality of life through structural equations also confirmed that the rate of explanation for the social index is equal to 0.97; For economic index equal to 0.48; It is equal to 0.93 for the physical index and 0.55 for the environmental index. Therefore, the greatest effect of urban management is on the social index and then the physical.

    Keywords: quality of life, informal settlements, Miandoab city
  • پریسا خوش پسند، علیرضا پورشیخیان*، حسین اصغری، صدیقه حسنی مهر
    مقدمه

    یکی از چالش های اساسی در نظام توسعه پایدار شهرها بافت های فرسوده شهری به عنوان مناطق کمتر توسعه یافته هستند که به دلایل مختلف شکل گرفته و امروز دچار مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی و... هستند که بی توجهی و عدم برنامه ریزی صحیح برای آن می تواند کل شهر را دچار بحران نماید.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت شهری در بازآفرینی بافت فرسوده محدوده اطراف بازار مرکزی شهر رشت صورت پذیرفت.

    روش شناسی تحقیق: 

    روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت توصیفی - تحلیلی می باشد که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، مشاهده میدانی و بهره گیری از منابع اسنادی بوده است. نمونه تحقیق 100 نفر از متخصصین مرتبط با موضوع تحقیق در سازمان های راه و شهرسازی، شهرداری، شورای شهر و... و همچنین 325 نفر از شهروندان ساکن در محدوده اطراف بازار مرکزی شهر رشت می باشند که به صورت تصادفی نمونه گیری شده اند. در ادامه پس از بررسی روایی و پایایی ابزار اندازه گیری تحقیق، به جهت بررسی نقش و تاثیر مدیریت شهری در بازآفرینی بافت مرکزی شهر رشت با استفاده از نرم افزارهای متنوع از جمله SMART PLS استفاده گردید.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش:

     قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر رشت می باشد. 

    یافته ها

    با توجه به تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها، 30 درصد از کارشناسان مورد مطالعه در این پژوهش زن و 70 درصد مرد بوده اند که از این میان، 25 درصد از آنها دارای سن کمتر از 28 سال، 28 درصد بین 29 تا 39 سال، 22 درصد بین 40 تا 50 سال و 25 درصد نیز بین 51 تا 61 سال سن داشته اند. از این میان 57 درصد از آنها دارای واحد مسکونی شخصی، 40 درصد استیجاری و 3 درصد نیز سازمانی بوده اند. در ارتباط با سابقه سکونت آنها در این محدوده نیز 15 درصد از افراد مورد مطالعه کمتر از 5 سال، 22 درصد بین 6 تا 10 سال، 28 درصد بین 11 تا 15 سال، 19 درصد بین 16 تا 20 سال و 16 درصد نیز بیشتر از 20 سال سابقه سکونت در این محدوده را داشته اند.

    نتایج

    نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که عملکرد مدیریت شهری در این زمینه مطلوب بوده و میزان رضایت شهروندان از این پروژه بازآفرینی با اختلاف میانگین 0.566 و آماره آزمون 41.467 بیشتر از حد متوسط می باشد. در واقع مدیریت شهری در شهر رشت با باززنده سازی خیابان علم الهدی اولین قدم در مسیر بازآفرینی شهر رشت را پیمود.

    کلید واژگان: واژه گان کلیدی: مدیریت شهری, بافت فرسوده, بازآفرینی شهری, بازار مرکزی شهر رشت
    Parisa Khoshpasand, Alireza Poursheykhian *, Hossein Asghari, Sedigheh Hassanimehr

    The aim of this study was to investigate The role of urban management in Regeneration of Urban decay of the area around the central market of Rasht. The research method in the present study is descriptive-analytical which is applied in terms of purpose and library and survey in terms of data collection. The sample of the research is 100 experts related to the subject of research in road and urban planning organizations, municipalities, city councils, etc., as well as 325 citizens living in the city limits, who are unlikely to be available for sampling. After reviewing the validity and reliability, structural equation modeling with the help of SMART PLS software was used to investigate the role and impact of urban management in regeneration. After that, the performance of urban management and the level of satisfaction with the urban regeneration project were evaluated using t-test. The results of the research showed that urban management in Rasht has been able to have a positive and significant effect on the project of regenerating worn tissue in the area around the central market of Rasht with a standard path coefficient of 0.881 and a statistic of 49.348 t. Also, based on the data obtained from the citizens 'survey, it was found that the performance of urban management with an average difference of 0.526 and a statistic of 33.271 t in this field is desirable and the level of citizens' satisfaction with this reconstruction project with an average difference of 0.566 is higher than average.

    Keywords: Urban management, Worn Texture, urban regeneration, central market of Rasht
  • بهزاد درستکار ناوانی، حسین اصغری، علیرضا پورشیخان، شهرام امیرانتخابی، صدیقه حسنی مهر
    مقدمه

     یکی از راه های مهم در حل مشکلات شهری نظیر ترافیک، عدم شناخت آن مساله و متغیرها و عوامل تاثیرگذار بر آن می باشد، که یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در مشکلات ترافیکی شهرها، تقسیمات کالبدی- فضایی آنها می باشد. بدیهی است با شناخت بهتر نه تنها به حل سریع مساله کمک می کند بلکه از اتلاف هزینه های مدیریتی هم می توان کاست.

    هدف

      هدف این مقاله اثرگذاری تقسیمات کالبدی- فضایی بر مشکلات ترافیکی شهر تالش است.

    روش شناسی:

      روش تحقیق پژوهش حاضر کتابخانه ای- میدانی و نوع پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی اثرگذاری شرایط تقسیمات کالبدی-فضایی بر مشکلات ترافیکی در شهر تالش می باشد. جامعه آماری مطالعه حاضر، شهروندان شهر تالش را تشکیل می دهند.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

     قلمروی جغرافیایی تحقیق حاضر شهر تالش است.

    یافته ها و بحث:

     نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمون تی نشان می دهد که گویه های تقسیمات کالبدی-فضایی از دیدگاه شهروندان شرایط مطلوبی ندارد و زمینه ایجاد ترافیک را در شهر تالش مهیا کرده است. براساس نتایج رگرسیون دو متغیره و تحلیل عامل تقسیمات کالبدی-فضایی تاثیر زیادی بر مشکلات ترافیکی شهر تالش دارد. و در نهایت براساس نتایج بدست آمده از نظر متخصصان، شاخص های بدست آمده از مطلوبیت بالایی از نظر خبرگان و متخصصان در زمینه موضوع پژوهش حاضر برخوردار بوده، و از قدرت تبیین کنندگی لازم برخوردار است؛ زیرا میانگین کل حاصل از سنجش شاخص ها  برابر با 4.51 می باشد.

    نتیجه گیری

      شرایط تقسیمات کالبدی- فضایی شهر تالش باعث ایجاد و افزایش مشکلات ترافیکی این شهر شده است. لذا، معضل ترافیکی هم مشکلات اقتصادی و زیست محیطی را به شهر تحمیل می نماید و هم آثار سوء اجتماعی و فرهنگی دارد و در مواردی که این مسیله به یک معضل جدی تبدیل می شود، محدودیت بیش تری را در مقابل برنامه ریزان اجرایی شهر تالش قرار می دهد.

    کلید واژگان: مشکلات ترافیک, ترافیک شهری, تقسیمات کالبدی- فضایی, شهر تالش
    Behzad dorostkar navani, hossain asghari, alireza pourshikhan, shahram AmirEntekhabi, sedighe hasanimehr
    Introduction

    Understanding the variables and factors affecting traffic is necessary for solving it, and physical-spatial divisions are the important factors affecting the traffic problems of cities. Undoubtedly, better knowledge does not only help solve the problem quickly, but also can reduce the waste of management costs.

    Objectives

    The purpose of this article is to influence physical-spatial divisions to improve the traffic of Talesh City.

    Methodology

    Library and field methods used in this study. The type of research in terms of nature is descriptive-analytical and the purpose of the present research is to investigate and evaluate the effect of physical-spatial divisions on traffic problems in Talesh City. The statistical population of the present study consists of the citizens of Talesh City.

    Geographical Context: 

    The geographical territory of the current research is the city of Talesh.

    Results and Discussion

    The results of data analysis using t-test show that the issues of physical-spatial divisions are not favorable from the point of view of citizens and have created the ground for creating traffic in Talesh city. Based on the results of bivariate regression and factor analysis, physical-spatial divisions have a great impact on the traffic problems. Finally, the sum of values for the indicators is 4.51 and based on this the obtained indicators are highly desirable from the experts.

    Conclusion

    The conditions of physical-spatial divisions of Talesh City have caused and increased traffic problems in this city. Therefore, the traffic problem imposes both economic and environmental difficulties for the city and has social and cultural negative effects, which leads to more limitations on the executive planners of Talesh City.

    Keywords: Traffic problems, Urban traffic, Physical-spatial divisions, Talesh city
  • معصومه حسن زاده دوگوری، صدیقه حسنی مهر*، رفعت شهماری اردجانی، حسین اصغری

    امروزه توسعه به عنوان یک فرآیند، مهم ترین بحث کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است، مهمترین هدف توسعه پایدار بر طرف کردن احتیاجات و بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسانی می باشد. تحقیق حاضر بر آن است تا سطح توسعه یافتگی شاخصهای بهداشتی و آموزشی روستاهای ناحیه ساحلی غرب گیلان را مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور اطلاعات مربوط به 4 شاخص بهداشتی و 6 شاخص آموزشی برای سه دوره سرشماری 1385، 1390 و 1398 از سایت استانداری استان گیلان دریافت گردید. سپس با استفاده از شاخص توسعه روستایی (RDI)، شاخص ترکیبی نتایج (CRI) و آماره t جفتی اقدام به تعیین میزان توسعه یافتگی شاخصهای بهداشتی و آموزشی در 8 بخش ناحیه ساحلی در طی زمان گردید. نتایج بدست آمده نشان داد میزان RDI محاسبه شده براساس فراوانی شاخصها و همچنین نسبت فراوانی به تعداد روستای هر بخش، از تفاوت مکانی برخوردار است. اما رتبه بندی شاخص CRI با وجود تغییرات جزیی در مقدار آن، تغییرات سطح توسعه را طی سه دوره نشان نمی دهد. این موضوع در شاخص CRI حاصل از نسبت فراوانی به تعداد روستا هم مصداق دارد. معنی داری تفاوت شاخصها در طی سه دوره سرشماری برای دو حالت مورد بررسی، تغییرات معنی داری که نشان از ارتقاء سطح توسعه باشد نشان نمی دهد، و بین نتایج شاخص CRI سالهای 1390 و 1398 تفاوت معنی داری در سطح α=0.05 مشاهده نگردید. نتایج نشان داد رتبه توسعه در این ناحیه نیز Dو C است که بیانگر پایین بودن سطح توسعه یافتگی ناحیه ساحلی غرب استان گیلان در راستای شاخصهای بهداشتی و آموزشی است.

    کلید واژگان: شاخصهای بهداشتی و آموزشی, شاخص توسعه روستایی (RDI), شاخص ترکیبی نتایج (CRI), ناحیه ساحلی غرب استان گیلان
    Masomeh Hasanzadeh, Sedigheh Hasnimehr *, Rafat Shahmari, Hossein Asghari

    Today, development as a process is the most important issue of countries, especially developing countries, the most important goal of sustainable development is to meet the needs and improve the quality of human life. The present study aims to examine the level of development of health and education indicators in the rural of the west coast of Guilan. For this purpose, information related to 4 health indicators and 6 educational indicators of the three census periods of 2006, 2011 and 2017 were received from the Guilan Provincial website. Then, using the Rural Development Index, Combined Result Index and paired t-statistics, the development of health and education indicators in 8 parts of the coastal area over time were determined. The results showed that the amount of RDI calculated based on the frequency of indicators and also the frequency ratio to the number of rural in each section, has a spatial difference. However, the ranking of the CRI index, despite minor changes in its value, does not show changes in the level of development over three periods. This is also true in the CRI index obtained from the ratio of frequency to the number of rural. The results showed that the development rank in this area is D and C, which indicates the low level of development of the west coastal area of Guilan province in terms of health and education indicators.

    Keywords: Health, educational indicators, Rural Development Index (RDI), Composite Result Index (CRI), West coastal area of Gillan province
  • محمدباقر باقرزاده، صدیقه حسنی مهر*، رفعت شهماری اردجانی، حسین اصغری

    از میان ابعاد و زمینه های متعدد توسعه، توسعه روستایی به دلیل نقش محوری روستاها در تعادل زیستی و جمعیتی جوامع بخش قابل توجهی از مطالعات و طرح های توسعه را به خود اختصاص داده و محققان بسیاری ثابت نموده اند نواحی روستایی یکی از بهترین عرصه ها برای استفاده موثر از فن آوری ارتباطات می باشد. به همین دلیل پژوهش حاضر بر آن است در روستاهای رودسر شاخص های موثر رسانه ملی را بر اساس دیدگاه ساکنان این محدوده کشف و بررسی نماید و با ارایه راهکارهای مناسب این ارتباط را تقویت نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. پس از مطالعات اسنادی، استفاده از تکنیک طوفان مغزی و در نهایت بومی سازی 4 مولفه (میزان آگاهی، تغییرات سبک زندگی، علاقه به تحصیل و آموزش و کارآفرینی) شناسایی و برای هر کدام تعدادی متغیر در نظرگرفته شد. سپس اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزارپرسشنامه و خانوارهای روستایی (382 نفر) جمع آوری و مراحل شاخص سازی طی شد. با در نظر گرفتن رویکرد روستاییان مشخص شد متغیرهای انتخابی تاثیر مثبتی بر رسانه ملی داشته اند. پس از طی مراحل شخص سازی و به کمک آزمون تی تک نمونه رابطه 27 شاخص یافت شده و رسانه ملی سنجیده و مشخص شد یک ارتباط دوسویه بین رسانه ملی و شاخص ها وجود دارد. در نهایت می توان ادعا نمود مدیران محترم با استفاده از شاخص های اثرگذار رسانه ملی می توانند کاستی های موجود در این رسانه را کمرنگ و بر مزیتهای آن بیافزایند.

    کلید واژگان: شاخص, اثرگذار, رسانه ملی, نواحی روستایی, رودسر
    MohammadBaqher Baqherzade, Sedigheh Hassanimehr *, Rafat Shahmari, Hossein Asghari

    Among the various dimensions and contexts of developments, rural development is a significant part of studies and development plans due to the main role of villages in the biological and demographic balance of communities and many researchers have demonstrated that rural areas are one of the best areas for effective use of communication technology. For this reason, the present study aims to discover and study the effective indices of the national media in Rudsar villagers based on the residents’ perspective in this area and to strengthen this relationship by providing appropriate solutions. Research method is descriptive analytical. After documentary studies, using the brainstorming technique and finally localization, 4components were identified and a number of variables were considered for each of them. Then, required data were collected through using questionnaire and rural households (38 numbers) and the indexing process was completed. Considering the villagers’ approach, it was found that the selected variables had a positive effect on the national media. After the personalization process and with the help of one sample t_test, the relationship between 27 indicators was found and the national media was measured and it was determined that there is a two-way relationship between the national media and the indices. Finally, it can be claimed that respected managers can use the effective indices of the national media to immigrate the shortcomings of this media and increase its advantages.

    Keywords: Indices, Effective, National media, Rural Areas, Rudsar
  • جواد کاموسی علمداری، حسین اصغری*، علیرضا پورشیخیان، صدیقه حسنی مهر

    امروزه ضعف در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مدیریتی موجبات بروز انواع چالش ها در شهرها و مناطق گوناگون گردیده است که این امر محرک های تاثیرگذار اساسی در عدم دست یابی به توسعه پایدار را شکل داده است. بنابراین بهره گیری از رویکردهای نوین در راستای شناسایی انواع چالش ها و آینده پژوهی آن ها و هم چنین، کاربست برنامه ریزی استراتژیک به منظور دست یابی به پایداری و توسعه پایدار ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. در این راستا، هدف از این پژوهش آینده پژوهی چالش های منطقه آزاد ارس در راستای دست یابی به توسعه پایدار و ارایه راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت موجود و آینده منطقه می باشد. روش پژوهش در این مطالعه کاربردی با ماهیت آینده نگاری بوده که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار MICMAC استفاده شده است. هم چنین، داده های این پژوهش با بهره گیری از روش دلفی نخبگان و مدیران شهری گردآوری شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آینده چالش های پیش روی توسعه پایدار منطقه آزاد ارس به شدت تحت تاثیر ضعف مدیریت و نبود برنامه مشخص برای توسعه آن ها (عدم بهره مندی از الگوهای نوین مدیریتی همچون حکمروایی و مدیریت دانش بنیان)؛ ضعف نهادهای مالی - پولی؛ و وجود محدودیت های قانونی برای توسعه کالبدی بخش صنعت در وسعت زیادی از منطقه مصوب به دلایل مناسب بودن این زمین ها برای کشاورزی قرار خواهد گرفت. هم چنین، نتایج ارزیابی پایداری/ناپایداری منطقه بر اساس چالش های مورد مطالعه حاکی از آن است که این چالش ها ناپایدار بوده و می توان با برنامه ریزی استراتژیک و توسعه خلاق و واقع نگر بر اساس پارادایم آینده نگر از راه بازتعریف نقش و جایگاه منطقه آزاد ارس در عرصه ملی و بین المللی و ارتقای نقش ها و عملکردها به توسعه پایدار منطقه نایل آمد.

    کلید واژگان: توسعه ی پایدار, توسعه ی پایدار منطقه ای, منطقه آزاد ارس, آینده پژوهی
    Javad Kamousi Alamdari, Hossein Asghari *, Alireza Poursheykhian, Sedighe Hasanimehr

    Nowadays, weakness of economical, social, political and management structures cause to eminence of many challenges in cities and different regions and this case is main and effective stimulant in lack of accessibility to sustainable development. So, using modern surveys to recognize many challenges and their future trending and guideline of strategic planning to reach sustainability and sustainable development is inevitable necessity. The aim of current study is investigation of ARAS Free region future trending challenges along reaching to sustainable development and presenting guidelines to it’s position improvement and future situation. Methodology is applied and applicable form with future trending and cross – sections effects analysis technique was used to data analysis with MICMAC Software. Current study data and information were gathered by using elites and urban managers Delphi’s method. Results showed that future challenges for ARAS Free region sustainable development were under severe effect of management weakness and lack of certain plan to develop, lack of using management modern patterns such as governance and knowledge-based management; financial-monetary weakness and existence of legal restrictions with framework case in industry par by regarding high and extensive area in issued region and suitable of lands for agriculture. Also, evaluation of mentioned region stability/instability based on investigated challenges showed that; challenges are instable and strategic planning, real and innovative development according to future trending paradigm, role redefinition and ARAS Free region position in national and international arenas will recognize with roles/actions enhancing by regarding sustainable development.

    Keywords: Sustainable Development, Regional sustainable development, Aras Free region, Future trending
  • محمدباقر باقر زاده، صدیقه حسنی مهر*، رفعت شهماری، حسین اصغری

    صدا و سیمای مرکز گیلان نیز به عنوان یک رسانه تاثیر گذار استانی،توانسته در عرصه توسعه روستاهای استان نقش بسزایی مانند ایجاد تفکر راهبردی در بین مردم و مدیران، ایجاد یکپارچگی، جلوگیری از تعارضات و رقابت-های مخرب و همگرایی در استان ایفا نماید .پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثرگذاری رسانه ملی در توسه روستایی، روستاهای شهرستان رودسر را با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار داده است.پس از مطالعات اسنادی و طی مرحله بومی سازی 12 متغیر انتخاب شد. سپس اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزارپرسشنامه و خانوارهای روستایی(382 نفر) جمع آوری و مراحل شاخص سازی طی شد.تحلیل موضوع به کمک آزمون تی نشان می دهد از مجموع 12 شاخص تاثیر رسانه ملی بر 8 شاخص ایجاد امنیت اجتماعی، ایجاد آزادی بیان و اندیشه، ایجاد عدالت، حق تصمیم گیری انتخابات، خلق فرآورده های نو، افزایش بهره وری، ارتقاء سطح زندگی، برابری اقتصادی مطلوب و بر 4 شاخص ایجاد ارتباطات ، ایجاد گروه های سیاسی، ایجاد رقابت سیاسی، ایجاد قانونمندی پایین بوده است همچنین رسانه ملی در توسعه روستایی محدوده مورد مطالعه بیشترین تاثیر را بر شاخص حق تصمیم گیری انتخابات و کمترین تاثیر را بر ایجاد رقابت سیاسی گذاشته است. در نهایت پیشنهاد می شود برنامه سازان به علایق جامعه محلی بیشتر توجه نموده تا بتوانند نارضایتی های موجود از رسانه ملی و کاستی های آن در مسیر توسعه را از بین ببرند.

    کلید واژگان: اثرگذاری, رسانه ملی, توسعه روستایی, رودسر
    Mohammad Baqher Baqherzade, HASANIMEHR SEDEQHE *, RAFAT SHAHMARI, HOSSIEN ASGHARI

     Gilan Radio and Television, as an influential provincial media, has been able to play a significant role in the development of the province's villages, such as creating strategic thinking among the people and managers, creating integration, preventing conflicts and destructive competition, and converging in the province. The present study aimed to analyze the impact of national media on rural development and examined the villages of Rudsar city with a descriptive-analytical method. After documentary studies and during the localization stage, 12 variables were selected. Then the required information was collected with the help of a questionnaire and rural households (382 people) and the indexing process was completed. Subject analysis using t-test shows that out of 12 indicators, the impact of national media on 8 indicators of creating social security, creating freedom of speech and thought, creating justice, the right to decide on elections, creating new products, increasing productivity, improving living standards, Economic equality are desirable and on 4 indicators: communication, creation of political groups, creation of political competition, creation of low legitimacy are low. Also, the national media in rural development of the study area has had the greatest impact on the index of right to decide on elections and the least impact on creating political competition. Finally, it is suggested that programmers pay more attention to the interests of the local community in order to eliminate the existing dissatisfaction with the national media and its shortcomings in the development path.

    Keywords: Impact, national media, Rural development, Rudsar
  • احمد کاموسی علمداری، حسین اصغری*، علیرضا پورشیخیان، صدیقه حسنی مهر

    توسعه ی منطقه ای رویکردی چندوجهی از تاثیرگذاری سیستم های داخلی و خارجی بر سطوح گوناگون فضایی و کنش و واکنش متقابل آنها در منطقه می باشد که در نهایت موجبات تعادل درونی و بیرونی منطقه و توسعه ی آن را فراهم می نماید. با توجه به اهمیت موضوع توسعه ی منطقه ای، تحقیق حاضر در پی شناسایی پیشران های تاثیرگذار بر توسعه ی منطقه ی آزاد ارس در ابعاد مختلف می باشد. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر کاربردی با ماهیت توصیفی - تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسیولان، کارشناسان شهری و نخبگان دانشگاهی منطقه آزاد ارس (حدودا 1400 نفر) می باشد و حجم نمونه بر اساس مدل اصلاح شده ی کوکران 344 نفر برآورد شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از مدل حداقل مجذورات جزیی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بین پیشران های مورد بررسی بیشترین تاثیرگذاری مربوط به پیشران های ظرفیت سازی نهادی - مدیریتی (IMC)، اقتصادی (E)، هم افزایی نهادی (IS) و مدیریت سازمانی حمایت کننده (SOM) می باشد که به ترتیب ضرایب استخراج شده بر اساس مدل ساختاری تحقیق برای هر کدام 65/0، 61/0، 55/0 و 48/0 بوده است. در بین متغیرهای فرعی نیز بیشترین تاثیرگذاری مربوط به مولفه های جذب سرمایه گذاری های داخلی و بین المللی بر اساس بازاریابی و تبلیغات مناسب و وجود نسبیت در پیش بینی و قطعی ندیدن همه ی مسایل آتی به ترتیب با ارزش 64/0 و 63/0 می باشد. همچنین نتایج آزمون استون- گیسر که برای پیشران های توسعه ی منطقه ای برابر با 141/0 محاسبه شده است، نشان می دهد که مدل در نظر گرفته شده، ظرفیت و توان پیش بینی لازم را دارد.

    کلید واژگان: توسعه, منطقه, منطقه آزاد ارس, مدل حداقل مجذورات جزئی
    Ahmad Kamousi Alamdari, Hossein Asghari *, Alireza Poursheykhian, Sedighe Hasanimehr

    Regional development is a multifaceted approach to the impact of internal and external systems on different spatial levels and their interaction and response in the region that this ultimately provides the internal and external balance of the region and its development. Due to the importance of the issue of regional development, the present study seeks to identify the factors that influence the development of Aras Free Zone in different dimensions. The research method is applied in the present study with descriptive-analytical in nature. The statistical population of the study also includes managers, officials, urban experts and academic elites of Aras Free Zone (about 1400 people) and the sample size is estimated to be 344 based on the modified Cochran model. Also, to analyze the research data was used partial least squares model in Warp-PLS software. The results show that among the propellants studied, the most affected are proponents of institutional-managerial (IMC), economic (E), institutional synergy (IS) and supporting organizational management (SOM) that the coefficients extracted based on the structural model of the research were respectively with values 0.65, 0.61, 0.55 and 0.48. Among the sub-variables, the most influential factors were related to the components of attracting domestic and international investments based on appropriate marketing and advertising and the relevance of predicting and not defining all future issues respectively with values of 0.64 and 0.63. Also the results of the Stone-Geyser test, calculated for regional development propulsion equal to 0.141, show that the model has the necessary predictive capacity.

    Keywords: Development, Region, Aras Free Zone, Partial least squares model
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال