به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

طاهره جاویدی کلاته جعفر آبادی

  • سیده جمیله هاشم نیا، جواد ایروانی*، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی، علی جلائیان اکبرنیا

    پدیده خودشیءانگاری زنان براثر انگاره ای کاذب ایجاد می شود،که زن به خود از دیدگاه ناظری بیرونی نگریسته و درگیر وارسی افراطی و مزمن ظاهرش می شود. محققان غربی در پژوهش های مختلفی به عوامل، آثار و پیامدهای ویرانگر خودشیءانگاری زنان پرداخته و راهکارهایی برای پیشگیری و درمان آن از دیدگاه روان شناسی و جامعه شناسی ارائه داده اند. اما در تحقیقات آنان، راهکارهایی برگرفته از جهان بینی دینی و معادباوری قرآن که عاملی موثر در تقویت خودشناسی و مقابله با خودشیء انگاری است مشاهده نمی شود. بنابراین مسئله اصلی تحقیق حاضر بررسی چگونگی مقابله با خودشیءانگاری از طریق خودمراقبتی معنوی بر محور «یوم الحساب» است. اعتقاد به آیات وحیانی و قرائت تعابیر قرآنی معاد با پیشوند «یوم» موجب شکل گیری انگاره ای حقیقی از قیامت در ذهن شخص شده و تاثیر اساسی در جهان بینی او دارد. تعبیر «یوم الحساب» نیز موجب ترغیب انسان در رجوع به نفس خود شده و خودشناسی، محاسبه و مراقبه نفس را در پی خواهد داشت. این مراقبت درونی، فرد را از توجه افراطی به بدن و ظواهر آن باز می دارد و در نتیجه از پدیده خودشیءانگاری زنان پیشگیری و یا سبب درمان آن می شود.

    کلید واژگان: خودشیءانگاری زنان, خودمراقبتی معنوی, معادباوری, یوم الحساب
    Sayyedeh Jamileh Hashemnia, Javad Iravani *, Tahereh Javidi Kalate Jafarabadi, Ali Jalaian Akbarnia

    The Women's self-objectification phenomenon is created by a false idea, which the woman looks at herself from an external observer perspective and she is involved in extreme and permanent examination of her appearance. Western researchers have discussed women's self-objectification's devastating effects and consequences and have provided strategies for prevention and treatment from psychology and sociology perspective. But in their research, there are no strategies derived from the religious worldview and the resurrection of the Qur'an, which is an effective factor in strengthening self-knowledge and confrontation with self-objectification. Therefore, the main issue is to investigate how to deal with self-objectification through spiritual self-care based on Judgment Day. Believing in the revelations and reciting the Qur'anic interpretations of Resurrection with the word "day" has led to the true image formation of the Resurrection in the mind and has a fundamental effect on the worldview. The interpretation of "Judgment Day" also encourages people to refer to their own soul and will lead to self-knowledge, calculation and meditation on the soul. This internal care prevents a person from paying too much attention to the body and its appearances, and as a result, the women’s self-objectification is prevented or treated.

    Keywords: Women's Self-Objectification, Spiritual Self-Care, Resurrection Belief, Judgment Day
  • رخساره قصوری درگاهی، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*، بختیار شعبانی ورکی، مجتبی الهی خراسانی

    موضوع این مقاله بررسی صورت های مواجهه با اندیشه های برون دینی در آثار اندیشمندان تعلیم و تربیت اسلامی است. هدف این پژوهش بررسی انتقادی و در نظر گرفتن تفاوت موقعیت ها، اقتضائات، ترجیحات فکری نویسندگان و هدف های متفاوت آنها در انتخاب یک شیوه مواجهه خاص با اندیشه های برون دینی است و از روش تحلیل هرمونوتیکی بهره برده است. نتایج نشان می دهد که هر کدام از شیوه های مواجهه دارای مزیت ها و محدودیت هایی است و می توان آن را همراه با نمونه مثال ها در عناوین استقلال گرا (شریعت مداری)، مبناگرا (علم الهدی)، رقابت پیشرو (صفائی حائری)، تلفیقی (باقری)، حمایت گرا (قطب) ابزارنگر (مظلومی)، آسیب شناسانه (کیلانی) و پاسخگو (مطهری) و در سه دسته کلی تاثیر بر بینش مخاطب، راهبردی و مقابله با اندیشه های الحادی (برای مخاطب عام، خاص و متخصص) طبقه بندی نمود. رویکرد استقلال گرا نشان دادن جامعیت اسلام در فضای آغاز انقلاب، رویکرد حمایت گرا تجدید روحیه اعتمادبنفس پس از مشاهده پیشرفت های علمی جهان غرب، رویکرد پاسخگو پاسخ دادن به شبهات برخاسته از مواجهه غرب و اسلام، رویکرد آسیب شناختی ارائه خوانش جدید از اسلام پس از ناکارامدی رویکردهای دینی، رویکرد میانه گرا انعطاف و گشودگی منتقدانه دربرابر اندیشه های برون دینی برای اخذ مزیت ها و احتراز از آسیب های آن در جهان رسانه، رویکرد رقابت پیشرو یکی ساختن جهان دینی و دنیوی مخاطبان دینی، رویکرد ابزارنگر استفاده انتخابگرانه از اندیشه های غربی در فضای اعتماد به یافته های علمی غرب، و رویکرد مبناگرا مقابله با انحرافات فکری غرب در اساس فلسفی را برای تدوین نظام تعلیم و تربیت رسمی مطالبه می کند.

    کلید واژگان: اندیشه های برون دینی, تعلیم و تربیت اسلامی, صورت های مواجهه
    Rokhsareh Ghosoori Dargahi, Javidi Kalatehjavarabadi Tahereh *, Bakhtiar Shabani Varaki, Mojtaba Elahi Khorasani

    The subject of this article is to examine the ways of encountering extra-religious ideas in the works of Islamic education thinkers. The purpose of this research is to critically examine and consider the differences in the situations, circumstances, intellectual preferences of the writers and their different goals in choosing a specific way of dealing with extra-religious ideas, and the method of hermeneutic analysis has been used in it. The results show that as the educational approaches are different, including philosophical, institutional, and narrative, diversity can be seen in the methods of entering extra-religious ideas, each of which has its advantages and limitations, And it can be classified along with some examples in the titles of independence-oriented (Shari'at Madari), fundamentalist (Ilm Al-Hadi), progressive competition (Safai Ha'eri), integration (Bagheri), protectionist (Qutb), instrumentalist (Mazlumi), Pathological (Kilani) and Responsive (Mothari) and in three general categories of impact on the audience's vision, strategic and dealing with atheistic ideas (for general, special and expert audience).

    Keywords: Extrareligious thoughts, Islamic education, training, forms of confrontation
  • طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*، افسانه عبدلی
    مقدمه

    واژه بیکاری پنهان حین تحصیل دانشجویان از علم اقتصاد اقتباس شده و به معنای اتلاف بخش زیادی از وقت دانشجویان در دوران تحصیل است. هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت موجود بیکاری پنهان در بین دانشجویان رشته های علوم انسانی است.

    روش

    در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی و بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختار یافته، تجربه زیسته استادان و دانشجویان کارشناسی رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در پیوند با بیکاری پنهان حین تحصیل دانشجویان و عوامل موثر بر آن بررسی شد.  

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد که بیکاری پنهان در بین دانشجویان علوم انسانی مشهود است. افت انگیزه تحصیلی، کمبود فرصت شغلی در آینده، سهل گیری استادان، پذیرش بی حساب دانشجو و کاربردی نبودن این دروس در این رشته ها ازجمله دلایل مهم آن مطرح شد.

    نتیجه گیری

    باید در پذیرش دانشجویان رشته های علوم انسانی، کیفیت و شیوه ارائه دروس و نیز جذب استادان توانمند در این رشته ها تامل و تجدیدنظر جدی صورت گیرد.

    کلید واژگان: آموزش عالی, علوم انسانی, بیکاری پنهان
    Tahereh Javidi. K. J*, Afsaneh Abdoli
    Introduction

    The term "disguised unemployment on campus" is derived from economics and which means that students are wasting a lot of their time in university. The primary purpose of this article is to investigate the status of hidden unemployment among humanities students.

    Method

    In this study, the lived experience of professors and undergraduate students of Ferdowsi University of Mashhad in the field of Humanities concerning disguised unemployment and its related causes investigated using unstructured interviews and phenomenological methods.

    Results

    The findings of the study showed that disguised unemployment on campus among the students of humanities. The most significant reasons are; Lack of academic motivation, lack of job opportunities in the future, easy-going professors, too much student acceptance, and not applicable lessons in this field.

    Conclusion

    The university must reconsider the acceptance of students in the humanities, quality of teaching methods, as well as acceptance members of capable professors in these disciplines.

    Keywords: higher education, humanities, university students, disguised unemployment on campus
  • رخساره قصوری درگاهی، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*، بختیار شعبانی ورکی، مجتبی الهی خراسانی

    بهره گیری از احادیث در تحقیقات تربیت اسلامی، مستلزم شناسایی ظرفیت و دسته بندی گزاره های تربیتی آن هاست تا پراکندگی و گسیختگی مفاهیم دینی، انتخاب و سازماندهی سلیقه ای آن و قرار گرفتن مفاهیم در جایگاه نامناسب را کاهش دهد. لذا باید از ورای پیچیدگی دلالی و سبک های بیانی متنوع، به یافته های مطمینی از آموزه های تربیت اسلامی دست یافت تا ظرفیت مفهومی احادیث در عرصه های گوناگون ناظر به تربیت، اعم از: استنباط و فتوا، نظام سازی، علم دینی، مدیریت و برنامه ریزی، قانون گذاری، آسیب شناسی، اقدامات رسانه ای، تبلیغی، ترویجی و هنری، روندهای اصلاحی، روشن و قابل استفاده گردد. تحقیق حاضر با درک اهمیت این مسیله، تلاش دارد با روش توصیف و تحلیل الگوی مفهومی و بافت دلالی گزاره های تربیتی در حجم نمونه قابل توجهی از احادیث، گونه های آن ها را شناسایی و بر اساس ساختار مفهومی، آن ها را دسته بندی کند. این تحقیق نشان داد گزاره های تربیتی احادیث، در دسته های کلان: القایی، تعمیق، گرایشی، سلبی، بینشی، ساختاری، ایجابی، شناخت ابزاری، تفصیلی و زمینه ای جای می گیرد و هر کدام از این دسته ها به زیرمجموعه های جزیی تری قابل تقسیم است.

    کلید واژگان: نوع شناسی, گزاره دینی, گونه شناسی حدیث
    Rokhsareh Ghosoori Dargahi, Tahereh Javidi. Klateh Jafarabadi *, Bakhtiar Shabani Varaki, Mojtaba Elahi Khorasani

    The subject of this research is the typology of religious propositions، which deals with the classification of the conceptual structure based on the application of various types of religious propositions. The purpose of this classification is to create a context for the entry of religious propositions into appropriate and specific fields of application. For this purpose, an analytical method was used and its results show that religious propositions are divided into broad categories including: induced, deepening, tendentious, negative, insightful, structural, positive, instrumental, detailed and contextual knowledge, each of which can be it is divided into more detailed subcategories, and it specifies the areas of development and application of religious propositions according to the conceptual capacity of propositions in the fields of media and art, reform, propaganda, legislation and pathology, religious education, system creation , prioritization, religious science, rulings and ijtihad and areas of activity and planning. This type of classification considers the conceptual talent of propositions as a criterion for placing them in the appropriate positions, and for this reason, it largely prevents the dispersion and fragmentation of religious concepts, its tasteful selection and organization, the placement of concepts in the wrong place and therefore reduces the eclecticism.

    Keywords: Typology, Religious Propositions, Typology of Hadith
  • رخساره قصوری درگاهی، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*، مجتبی الهی خراسانی

    هدف این مقاله روشن ساختن ابعاد روشی برای بهره برداری از تقسیم دوره های هفت ساله در جایگاه مقاطع تحصیلی است برای این منظور با استفاده از روش تحلیلی سه دسته روش از یکدیگر متمایز و معرفی شدند که شامل روش های متن محور (اشارات تکمیلی تقسیم مراحل و سایر شواهد دینی)، روش های زاینده (مقایسه ساحت های دو طرف تشابه، روش استنطاق و روش تعیین کلیات و آزادی در جزییات) و روش های تطبیقی (انطباق جویی و مقایسه با اندیشه های متفکران مسلمان و غیرمسلمان و استفاده از آن) هستند. هر گروه از این روش ها به ترتیب به نیاز به اطمینان از اصالت دینی تقسیم مراحل آموزشی، نیاز به پاسخگویی در ابهامات و اقتضایات مربوط به شرایط و نیاز به گفت و گو و تعامل با اندیشه های نوپدید پاسخ می دهند. بررسی این روش ها نشان می دهد گزاره های تقسیم هفت ساله دارای قابلیت و ظرفیت قرار گرفتن در جایگاه مقاطع تحصیلی را داشته و مواضع دین اسلام درباره سن استعدادیابی، زمان آموزش احکام فراسنی، جایگاه قرآن و شیوه آموزش همراه با عمل و غیرانتزاعی دوره دبیرستان را پشتیبانی می کنند.

    کلید واژگان: تقسیم مراحل تربیتی, دوره هفت ساله, مقاطع تحصیلی, ادوار کودکی, تربیت اسلامی
    Rokhsareh Ghosoori Dargahi, Javidi Kalatehjavarabadi Tahereh *, Mojtaba Elahi Khorasani

    The purpose of this article is to clarify the dimensions of a method for exploiting the division of seven-year courses in the position of degrees. For this purpose, three categories of methods were distinguished and introduced, including citation methods (supplementary allusions of division of steps and other religious evidence), generative methods (comparison of areas of similarity, interrogation method and method of determining generalities and freedom in Details) and methods of connection (adaptation and comparison with the ideas of Muslim and non-Muslim thinkers and its use). Each group of these methods responds to the need to ensure the religious authenticity of the educational process, the need to respond to ambiguities and requirements related to the situation, and the need to update and coordinate with emerging ideas, respectively. Examination of these methods shows that the seven-year division propositions have the ability and capacity to be in the position of educational levels.

    Keywords: Division of educational stages, Seven-year period, Degrees
  • علی مهدوی خواه *، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی، مقصود امین خندقی، مرتضی کرمی

    این پژوهش، درصدد پاسخگویی به این پرسش بوده که حدود و ثغور مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی از دیدگاه صاحبنظران چگونه است؟ برای پاسخ دادن به این پرسش نخست دیدگاه های صاحبنظران درباره مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی با به کارگیری روش های اسنادی، کتابخانه ای و تحلیل مفهومی، توصیف و طبقه بندی شده است. سپس ضمن نقد دیدگاه های مطرح شده، ابعاد مورد وفاق و مغفول مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی از دیدگاه صاحبنظران به تصویر کشیده شده است. آنگاه با بررسی وضع موجود، دیدگاه صاحبنظران در زمینه حد و مرز مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی مشخص شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، سیزده نفر از صاحبنظران و سیاستگذاران حوزه برنامه درسی بودند که با معیار داشتن دیدگاه در زمینه مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی، به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دیدگاه های صاحبنظران نشان داد که مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی در همه ابعاد برنامه درسی قابل اجراست. باوجوداین، هنوز سازوکار نظری و عملی مشارکت واقعی دانش آموزان در برنامه درسی فراهم نشده است. سرانجام با بررسی الگوهای گوناگون، «الگوی برنامه درسی مذاکره ای» به عنوان رهیافت بدیل در زمینه مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی تعیین شد که بر اساس آن، تغییر اساسی در نگاه به دانش آموز به عنوان "دانش آموز به مثابه فردی موثر و آگاه" که می تواند در بهبود نظام برنامه درسی مشارکت کند، نشان داده شده است.

    کلید واژگان: برنامه درسی مذاکره ای, مشارکت دانش آموزان, طراحی برنامه درسی, صدای دانش آموزان
    A. Mahdavikhah, T. Javidi Kalateh Jafarabadi, Ph.D.*, M. Amin Khandaghi, Ph.D., M. Karami

    The present research has aimed to find out how authorities see the boundaries of student involvement in the curriculum. To do so, first viewpoints of authorities on student involvement in the curriculum were described and categorized using documentary, library and conceptual analysis research methods. Subsequently, while criticizing the points of view provided, the aspects of student involvement in the curriculum which authorities agreed upon and had overlooked were indicated. Then, having examined the status quo, authorities' views on the boundaries of having students participate in the curriculum were pointed out. The participants in this research were thirteen authorities and policy-makers on curriculum who were selected purposefully based on their attitude toward student involvement in curriculum. The results obtained by analyzing authorities' points of view showed student involvement in the curriculum to be possible in all aspects of the curriculum. However, the theoretical and practical mechanisms required for students' actual involvement in the curriculum have not been prepared yet. Having conducted various studies, the negotiated curriculum model was determined to be an appropriate approach for students to participate in the curriculum, based on which a fundamental change in attitude toward students as "aware and effective individuals" who can be involved in the process of curriculum improvement has been pointed out.

    Keywords: negotiated curriculum, student involvement, curriculum design, student voice
  • فاطمه جهانگرد، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*
    مقدمه

    هدف این پژوهش بررسی ادراک معلمان علوم تجربی و دانش آموزان در مورد ارتباط این درس با تربیت دانش آموز پژوهنده و عوامل و موانع آن می باشد.

    روش ها

    روش پژوهش از نوع کیفی و رویکرد پدیدار شناسی می باشد. میدان پژوهش، ناحیه یک آموزش و پرورش شهر مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بود. مطلعان کلیدی بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونه مطابق با رویکرد اشباع نظری با ده معلم علوم تجربی و ده دانش آموز مقطع متوسطه اول به اشباع رسید. سپس جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق و تحلیل آن به روش فرو کاهش استعلایی در پدیدارشناسی صورت گرفت.

    یافته ها

    یافته های نهایی پژوهش شامل7 مفهوم می باشد که مفهوم «ماهیت پژوهش محور درس علوم تجربی» ادراک پژوهیده ها را نسبت به این درس نشان می دهد. مفهوم های «تعاملات موثر معلم و دانش آموزان، شیوه های جذاب و متنوع معلم و روحیه پژوهشی بالای برخی دانش آموزان» جزء عوامل موثر در تربیت دانش آموز پژوهنده و مفاهیم « شرایط آموزشی نامناسب، ضعف های آموزشی معلم و ناسازگاری برخی دانش آموزان با فضای پژوهش» از موانع تربیت دانش آموز پژوهنده در کلاس های درس علوم تجربی به شمار آمده است.

    نتیجه گیری

    یافته های حاصل از پژوهش می تواند در تربیت دانش آموزانی پژوهشگر در سیستم آموزش و پرورش موثر واقع شود.

    کلید واژگان: درس علوم تجربی, دانش آموز پژوهنده, تربیت پژوهشگر
    Fatemeh Jahangard, Tahereh Javidi Kalatehjafarabadi*
    Described Introduction

    The purpose of this study was to investigate the perceptions of teachers of experimental sciences and students about the relationship between this course and student-teacher training and its factors and obstacles.

    Research method

    The research method can be qualitative and phenomenological approach. Research Square was an education district of Mashhad in the academic year 2018-2019. Using a key based on sampling to select the sample and sample size according to the theoretical saturation approach was saturated with ten experimental science teachers and ten junior high school students. After collecting information through in-depth interviews and analyzing it in a transcendental collapse method in phenomenology.

    Findings

    The final findings of the research include 7 concepts that the concept of "research-oriented nature of experimental science course" shows the perception of research towards this course. The concepts of "effective teacher-student interactions, attractive and diverse teacher methods and high research spirit of some students" are among the effective factors in educating the student-researcher and the concepts of "inappropriate educational conditions, teacher educational weaknesses and incompatibility of some students with the atmosphere" Research »is one of the obstacles to educating student researchers in experimental science classrooms.

    Conclusion

    The findings of the research can be effective in training research students in the education system.

    Keywords: : Experimental science course, research student, researcher training
  • معصومه کیانی*، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی
    هدف این مقاله، بررسی الگوهای مشهور برنامه درسی دوره پیش دبستان در سه محور؛ توجه به عاملیت کودک، ماهیت و راهبردهای یاددهی-یادگیری، و صلاحیت حرفه ای مربیان است. به نظر می رسد این محورها از وجوه ممیزه الگوهای توسعه یافته از الگوهای توسعه نایافته برنامه درسی دوره پیش دبستان هستند. بدین منظور، مقاله حاضر این محورها را در الگوهای رجیو امیلیا، های اسکوپ، تی واریکی، و سویدی، با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوای کیفی از نوع استفرایی مورد بررسی قرار داده است. یافته های این تحقیق در محور نخست، حاکی از تحقق جلوه هایی از عاملیت کودک مانند نگاه به کودک به عنوان موجودی منحصربه فرد، شایسته و توانمند، و تدارک زمینه هایی جهت بروز و شنیدن صدای کودک، در این الگوها است. در محور دوم نیز ماهیت یادگیری مبتنی بر ادراک چشم انداز کودک و سبک یادگیری و پیشرفت او، مشارکت فعال وی در امر یادگیری و تعامل با بزرگسالان در ساخت معنا و دانش خویش، رویت پذیری یادگیری کودک برای وی، و راهبری او به سوی یادگیری مادام العمر است. لذا راهبردهای یاددهی-یادگیری نیز بر رویکردهای مشارکتی و ارتباطی، اکتشافی، تجربی، پروژه محور، فعال و خلاق مبتنی است. با توجه به محور سوم نیز  اغلب الگوهای مورد بررسی  بر احراز صلاحیت حرفه ای مربیان در ابعاد مختلف فردی، اخلاقی، اجتماعی و حرفه ای تاکید می کنند.
    کلید واژگان: الگوهای برنامه درسی پیش دبستانی, عاملیت کودک, فرایند یاددهی-یادگیری, صلاحیت حرفه ای مربی
    Masume Kiyani *, Tahereh Javidi. Kalatehjavarabadi
    The purpose of this article is to examine the famous patterns of preschool curriculum in threeareas; Attention to the child agency, the nature and strategies of teaching-learning, and the professional competence of educators that seems to distinguish the developed models from the less developed models of the preschool curriculum. To this end, the present article using the method of description and philosophical analysis explores these axes in Reggio Emilia, High/Scope, Swedish and Te Whãriki (T/W) patterns. Findings of the research in the first axis is indicating the realization of manifestations of child agency such as viewing to the child as a unique, competent and capable being, and to provide some grounds for hearing the child's voice in these patterns. In the second axis, the nature of learning is based on the perception of the child's perspective and her/his learning style, child’s active participation in learning and interaction with adult in meaning-making and constructing of knowledge, the making visible of child’s learning and the guidance of him/her towards lifelong learning. Therefore, teaching-learning strategies are based on participatory and communicative, exploratory, experimental, project-oriented, active and creative approaches. Also according to the third axis, the most of the studied models emphasis on the professional qualifications of educators in various personal, moral, social and professional dimensions.
    Keywords: Patterns of preschool curriculum, Child agency, Teaching-learning process, Educator competence
  • ملیحه رجائی، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*، علیرضا صادق زاده، بختیار شعبانی ورکی

    هدف مقاله حاضر، تبیین جایگاه تضاد و تفاوت میان شرکت کنندگان در گفت وگو بر اساس نگرش وجودی صدرالمتالهین است. برای این منظور، از روش استنتاجی استفاده شد و آرای ملاصدرا در خصوص هستی، انسان و معرفت مورد بازخوانی قرار گرفت و جایگاه تضاد و نقش محوری آن در تربیت گفت وگویی تبیین شد. دیدگاه های رایج نیز که بر گفت وگو در فرایند تعلیم وتربیت تمرکز کرده بودند، مورد نقد و بررسی قرار گرفتند و مشخص شد دیدگاه های مذکور، تضاد و تفاوت را محدود پنداشته و به این علت، درک و توصیف آن ها از تربیت مبتنی بر گفت وگو با کاستی هایی مواجه است. سپس نقش وجود شناسانه تضاد و تفاوت در نگرش صدرایی بررسی شد و تبیینی متمایز از تربیت مبتنی بر گفت وگو ارایه گردید که متفاوت با دیدگاه های رایج است. در ادامه دستورالعمل هایی برای گفت وگومحور ساختن جریان تربیت به دست اندرکاران تعلیم وتربیت پیشنهاد و بر این نکته تاکید شد که تربیت گفت وگویی، زمانی در مسیر حقیقی و اصیل خود قرار می گیرد که تضادها و تفاوت ها بین طرفین گفت وگو رسمیت یابد و این امر، مستلزم مواجهه ای وجودگرایانه با انواع تفاوت ها و تضادها است.

    کلید واژگان: تربیت گفت وگویی, تضاد و تفاوت, هستی شناسی, انسان شناسی, معرفت شناسی
    Malihe Rajaei, Tahereh Javidi *, Alireza Sadeghzadeh, Bakhtiar Shabani Varaki

    The purpose of this paper is to explain the concepts of contradiction and difference in the development of dialogic education with emphasis on Mulla Sadra's existensial views. The deductive method was used. In this regard, Sadra's views on human existence and knowledge were reviewed and the conflict and its central role in  dialogic education were explained. Common perspectives that focused on dialogue in the education process were also reviewed. It was found that these views were defective Because they have limited the realm of contradiction and difference for this reason of their understanding and description of dialogue-based education has shortcomings. Then, the ontological role of conflict and difference in Sadra's attitudes was examined and a distinct explanation of dialogue-based education different from common views was presented. Further instructions for dialogue-oriented education were offered to instruct staff and it was emphasized that dialogue training is on its true and original path when the contradictions and differences between the parties of the dialogue are recognized and this requires a confrontation. It is existential with all kinds of differences and contradictions.

    Keywords: Dialogue, conflict, Ontology, anthropology, epistemology
  • فروغ دهقانی پور، رضوان حسین قلی زاده*، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی

    در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان دوره  ابتدایی نواحی 4، 5 و 6 شهر مشهد تشکیل دادند. حجم نمونه شامل 335 نفر از معلمان دوره  ابتدایی در نواحی چهار، پنج و شش  بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای از سه ناحیه برخوردار، نیمه برخوردار و نا برخوردار  انتخاب شدند.  نخست، به بررسی وضعیت الگوی رهبری توزیعی در مدارس موردمطالعه با استفاده از  پرسشنامه Spillane (2000) پرداخته شد. در مرحله بعد، نظر به نتایج به دست آمده از پیمایش، مهم ترین زمینه های استقرار رهبری توزیعی از طریق مصاحبه فردی و کانونی با مطلعان کلیدی شناسایی و استخراج شدند. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از تفاوت معنی دار بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب رهبری توزیعی به ویژه در مولفه تصمیم گیری مشارکتی در مدارس ابتدایی مشهد می باشد. علاوه براین، نتایج نشان داد که  استقرار رهبری توزیعی در مدارس ابتدایی تابع بروز و ظهور ویژگی هایی مانند چشم انداز، سازمان دهی، فرهنگ خوش بینی، ساختار توانمندساز و دانش آموز محوری می باشد.

    کلید واژگان: رهبری آموزشی, رهبری توزیعی, مدارس ابتدایی
    Forugh Dehghani Poor, Rezvan Hosseingholizadeh *, Tahereh Javidi Kalateh Jafarabadi

    The purpose of this study was to examine the distributed leadership practices of principals in primary schools from the viewpoint of their teachers and to identify the conditions for the establishment of distributed leadership in these schools in Mashhad, Iran. The survey method was conducted on all the primary school teachers in the third districts of Mashhad and Tabadkan. In total, 335 teachers were selected as the sample population using Morgan's table. Data were collected using Spillane 's scale and interview. In the conceptual framework proposed by Spillane (2002), the four dimensions of distributed leadership include mission, culture, shared responsibility, and leadership experiences. In terms of mission, vision, and goals, special emphasis is placed on the knowledge of all school members about the school's goals, which examines the current status of distributed leadership in schools indicating the above-average average of this variable in our schools. Based on the results of this study, the mean of distributed leadership was 3.683. it seems distributed leadership is a complex phenomenon with teachers engaged in all four dimensions in the primary schools. Accordingly, distributive leadership status in the primary schools was above the average level. As a result of comparing the current and desirable status, there was a significant difference between the current situation and the desirable status of distributed leadership in the schools studied. The main gap between the status quo and the desirable component of participatory decision making seems to be that in the schools studied to track students' educational needs, there is usually no regular meeting with counselors or educational professionals and no attention is paid to students with needs. moreover, it seems that teacher evaluation results are used less to evaluate school curricula and teacher's useless feedback and evaluation results and manager observations to improve classroom instruction. Based on the findings of this study, it seems that the approach of the studied schools has been inclined towards distributive leadership, especially in the last five years, also the school principals, have tried to recognize the goals particularly in the field of mission, attitude, and goals of the school. However, as It was stated earlier to inform all members about the goals and to involve the members in the implementation of the goals and also to align the goals of the school with the educational goals, more work is needed, which shows the gap between the current situation and the desired one. According to the interview data, the establishment of distributed leadership in primary schools requires the incorporation of concepts such as vision and goal setting, organization, optimism culture, enabler structure, and student-centered. Studies in Iran so far have not looked at school prospects and organizations as components of distributed leadership, but there has been some research into the culture of optimism and its underlying components such as self-efficacy and academic achievement as well as professional empowerment. In sum, this study revealed the acceptable attention to organizing people in appropriate situations to share school responsibilities and complete tasks by individuals, also to expand and develop leadership capabilities and publish leadership tasks among individuals in the school social network and the spread of school culture.As a growing body of research on distributed leadership has begun to influence of this leadership style on school performance and student learning. For example, the results of Abbasian et al. (2012), Gholami et al. (2014), Mohammadi (2011), Nasiri et al. (1395), Arianfar et al. (9013) studies, in line with the results of this study, confirmed that the distributed leadership status in primary schools especially in Iran. It is slightly above average in schools. However, Spielan (2005), Groen (2002), Bennett (203), and Ilzofeng (2001) emphasized on the school landscape component. In the school organization component, the status of the schools under study was reported to be above average. In the school organization, the focus is on knowledge, education, and learning in the context of school culture. The results of this study showed a moderate focus on organizing people in the right situations to share school responsibilities and completing tasks by individuals and expanding and developing. Leadership capabilities and dissemination of leadership tasks among individuals in the school social network and the prevalence of school culture. Consideration of the component of individual organization based on leadership tasks has also been emphasized in the studies of Harris (2008); Lewis et al. (2009); Woodsograwen (2009); Woods et al. (2004); Bennett et al. (2003). Participatory decision making also had a higher-than-average mean in this research, a point that scholars such as Lewis, Mayrowitz, Smiley, and Murphy, Van Amijd, Bilesbury, and Van Morsi, (2009); Timberley, 2008; Mayrowitz et al., (2007), They have emphasized it. In this study, leadership behaviors were above average, a topic that has been mentioned in Spillane’s theory of leadership experiences that includes leadership tools, thoughts, and intentions. These results were consistent with the findings of scholars (e.g., Lewis; Leitz Wood & Growan 2000; Storm, Wall, 2004; Bush; Gluner, 2003). This study has the potential to be useful to policymakers who develop leadership preparation programs for teachers and principals, as well as faculty members who teach within leadership preparation programs. principals who utilize a framework of distributed leadership embrace the expertise and leadership within their schools, drawing faculty members into the work of curriculum development and improvement, professional development, and school management.

    Keywords: distributed leadership, School principal Leadership, Primary schools, Mashhad
  • محجوبه الهی باغان، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*، حسین جعفری ثانی
    هدف پژوهش حاضر ترسیم جایگاه اخلاق مراقبتی در کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظرروش از نوع تحلیل محتوای کمی است که طی آن کلیه کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، به صورت تمام شماری مورد تحلیل قرار گرفتند. واحد ثبت در این پژوهش، مضمون هر پاراگراف بود. فرآیند کدگذاری به شیوه قیاسی انجام شد و برای توصیف میزان توجه کتاب های مورد نظر به مولفه های اخلاق مراقبتی، از فراوانی، درصد و نمودار برای بررسی تفاوت فراوانی مصادیق معطوف به مولفه های مورد بررسی، از آزمون خی دو استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که در کتاب های تحلیل شده، به مولفه پرهیز از آسیب رساندن، بیشترین توجه معطوف شده و سایر مولفه های اخلاق مراقبتی از قبیل درک مفهوم مراقبت، همنوایی، توجه پذیرشی، ارتباط مراقبتی، اقدام مراقبتی، تایید آن از سوی مراقبت شونده و عدم تعرض به حریم خصوصی دیگران چندان مورد توجه قرار نگرفته اند. نظر به اینکه این مولفه ها محورهای اصلی اخلاق مراقبتی را تشکیل می دهند، گنجاندن آنها در محتوای کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان می تواند به دانشجومعلمان کمک کند ضمن درک مفاهیم اخلاق مراقبتی، آنها را برای بسط این مفاهیم در نظام آموزشی در تربیت دانش آموزان به کار گیرند.
    کلید واژگان: برنامه درسی, اخلاق مراقبتی, آموزش ابتدایی, دانشگاه فرهنگیان
    Mahjobeh Elahi Baghan, Tahereh Javidi. Kalatehjavarabadi *, Hossein Jafarisani
    This study aims to outline the place of caring ethics in the textbooks of primary education at Farhangian University in Iran. In this study, based on the Nodding's theory of caring, all relevant textbooks were reviewed using the content analysis method. Findings from the content analysis showed that in the analyzed books, the concept of avoiding harm was paid the most attention and other concepts of the ethics of care including the concept of care, sympathy, receptive attention, caring relation, caring action, the caregiver confirmation and the "cared for" privacy has not taken attention appropriately. Since these concepts are the principal axes of caring ethics, considering these concepts and their inclusion in the content of textbooks, the teacher education for primary schools of Farhangian University can help student teachers to understand the concepts of ethics of care, use them in primary school and develop these concepts in the education system.
    Keywords: intended curriculum, Ethics of Care, Primary education, Farhangian University
  • رخساره قصوری درگاهی، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*، مجتبی الهی خراسانی، بختیار شعبانی ورکی

    هدف اصلی در این مقاله تبیین چالش های موجود در تعیین هدف های تعلیم و تربیت دینی و معرفی روش جدیدی مبتنی بر احادیث معرف بهترین های امت اسلامی است که در آن ضمن اشاره به گسست میان هدف های فوقانی و فرودین، نقش منفعل هدف ها، خطر التقاط و ابهام در ترکیب اندیشه دینی و اقتضایات در رویکرد های موجود و به منظور مرتفع ساختن آنها احادیث معرف بهترین افراد امت شامل دو نوع ساختار صفات عالی بدون مرجع و صفات عالی دارای مرجع برای تعیین اهداف، شناسایی و تحلیل شده‎اند. برای پاسخ به چالش های احتمالی رویکرد بدیل، اصل تقسیم پسینی، تعدیل با دو معیار، بی زمان بودن صیغه تفضیل، تکثر معنایی و وحدت مصداقی و خوشه بندی مخاطبان مورد بررسی قرار گرفت.

    کلید واژگان: هدف گذاری, تربیت دینی, تربیت اسلامی, هدف های غایی, هدف های عینی
    Rokhsareh Ghosoori Dargahi, Tahereh Javidii Kalateh Javarabadi *, Mojtaba Elahi Khorasani, Bakhtiar Shabani Varaki

    The primary purpose of this paper is to explain how we can resolve the current religious education goal setting challenges by introducing a new method based on the Hadith representing the best of Muslims. So first we describe the gap between the ultimate goals and daily goals, the passive role of the goals, the risk of eclectic and ambiguity in a combination of religious thought and the requirements of the contemporary approaches. Second, we identify, analyze and formulate Hadith containing the best three types of structures; general supreme characteristics, and general supreme features with a grand truth to goals setting. At the final section of this paper, we discuss how it is possible to resolve the religious education goal setting challenges a posterior division, adjustment with two criteria, the timelessness of supreme, semantic pluralism and the unification of evidence, and clustering of the audiences.

    Keywords: goal setting, Religious education, Islamic education, ultimate goal, objective
  • رخساره قصوری درگاهی، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*، بختیار شعبانی ورکی، مجتبی الهی خراسانی

    هدف این مقاله، تبیین نقش استعاره در شکل متناظر و تمایز آن با  برداشت صرفا ادبی و زیبایی شناختی و یا صرف الهام بخشی، به منظور افزایش دقت علمی در تعلیم وتربیت اسلامی است.  برای این منظور، چنین استدلال شد که استعاره متناظر باتوجه به تکیه صرف بر متن دینی و نیز غیرانتخابی بودن کلیت و چارچوب آن می تواند بدیل مناسب رویکردهای موجود برای ارایه مبانی و اصول تعلیم وتربیت اسلامی باشد. این الگوی استعاری دارای ویژگی های محوریت علم به جای تربیت، ذکر جزییات در مقابل کلیت، پیوند توامان علم و تربیت به جای رابطه پیوستاری و نقش مبنایی در مقابل نقش تکمیلی است.

    کلید واژگان: الگوی استعاری, استعاره متناظر, نوع شناسی گزاره های دینی
    Rukhsareh Ghosoori Dargahi, Tahereh Javidi Kalateh Jafarabadi *, Bakhtiar Sh’Abani Varaki, Mojtaba Elahi Khorasani

    This research is intended to explain the role of corresponding metaphor and distinguishing its meaning from purely literary, aesthetic or inspiring perceptions, in order to increase scientific accuracy in Islamic education. Hence, due to the mere reliance of corresponding metaphor on the religious texts, as well as the non-selectiveness of its generality and framework, it can be regarded as a suitable alternative to the existing approaches for proposing the principles and bases of the Islamic education. This metaphorical model contains the characteristics of centrality of science instead of training, focusing on details in place of the whole, the simultaneous link between science and training instead of a continuum relationship, and considering basic roles in place of complementary role.

    Keywords: metaphorical pattern, corresponding metaphor, typology of religious propositions
  • ملیحه رجائی*، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی، علیرضا صادق زاده قمصری، بختیار شعبانی ورکی

    هدف اصلی این مقاله، تبیین گفتگومحوری در رویکرد مقاومت به تربیت انتقادی با تاکید بر دیدگاه های  ژیرو می باشد. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی به بررسی آثار ژیرو و دیدگاه های او در خصوص تربیت، مدرسه، دانش و ایدئولوژی پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان داد گفتگو، محور تربیت انتقادی و زمینه ساز تحقق هدف رهایی بخشی است و با مفاهیم دموکراسی، تضاد و نقد ایدئولوژی پیوند عمیقی دارد. همچنین، متاثر از نگاهی است که نسبت به انسان، فرهنگ (طبقه اجتماعی و اقتصادی)، دانش، ایدئولوژی و روابط آنها با یکدیگر دارد. علاوه براین، با وجود مطلوبیت در روایت بومی از گفتگومحوری براساس مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش وپرورش ایران، تحقق آن در بافت فعلی نظام آموزشی ایران با چالش های اساسی همراه است.

    کلید واژگان: رویکرد مقاومت, تربیت انتقادی, گفتگومحوری, نظام آموزشی ایران, هنری ژیرو, مبانی نظری سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش رسمی ایران
    Malihe Rajaei*, tahereh javidi, Alireza Sadeghzadeh, Bakhtiar Shabani

    The primary purpose of this paper is to explain the dialogical education with an emphasis on Giroux's perspectives. Accordingly, Giroux's views about education, school, knowledge, and ideology were studied and analyzed. We articulated that dialogue is the main feature of critical education and has a profound connection with human agency, democracy, and critique of ideology and also the point of view about human, culture (social and economic class), knowledge, ideology, and their relationship with each other. We argued that while we agree that the fundamental transformative documents of the Iranian education system emphasize the dialogue, there are significant challenges to accomplish dialogical education in this context.

    Keywords: Resistance Approach, Henry Giroux, critical education, Dialogue, fundamental reform document of education in the Islamic Republic of Iran
  • رویا پورحاجی، بهروز مهرام*، حسین کارشکی، طاهره جاویدی کلاته جعفر آبادی
    مقدمه

    پرورش و توسعه اخلاق پژوهش در فارغ التحصیلان دانشگاهی از اهمیت وافری در نظام های آموزش عالی کشورهای پیشرو و اسناد فرادست دانشگاه های ایران به شمار می رود. هدف پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر رعایت، تعیین اهمیت و سهم عوامل اثرگذار بر رعایت اخلاق پژوهش در میان دانشجویان گروه های مختلف تحصیلی بود.

    روش شناسی:

     از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 951394 بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعیین و به شیوه روش نمونه گیری سهمیه ای 400 نفر تعیین گردید.

    یافته ها:

     از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته که به منظور سنجش میزان رعایت اخلاق پژوهش و تعیین عوامل موثر بر آن طراحی و تدوین شده بود؛ جمع آوری گردید. برای پاسخ دهی به سوالات پژوهش از آزمون های رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد.

    نتیجه گیری:

     از میان متغیرهای موثر تنها دو مولفه محدودیت زمانی و فشارهای محیطی، قابلیت پیش بینی رعایت اخلاق پژوهش را دارند. نتایج آزمون ها نشان داد که بین گروه های تحصیلی تفاوت معناداری در رعایت اخلاق پژوهش وجود دارد. میانگین رعایت اخلاق پژوهش در گروه علوم دامی کشاورزی از سایر گروه ها بیشتر بود، سپس رعایت اخلاق پژوهش به ترتیب در گروه های علوم پایه و علوم انسانی و در نهایت در گروه فنی مهندسی دیده شد. با توجه به تاثیر پژوهش در سرنوشت جامعه، سوگیری اخلاق در پژوهش می تواند مبدا شکل گیری رفتارهای غیراخلاقی عمده تری گردد؛ بنابراین بهتر است با شناخت سایر عوامل، در جهت بهبود رعایت اخلاق پژوهش در دانشگاه ها مبادرت شود.

    کلید واژگان: اخلاق پژوهش, عوامل فردی, عوامل محیطی سازمانی, دانشجو
    Roya Pourhaji, Behrooz Mahram*, Hossein Kareshki, Tahereh JavidiKalatehjafarabadi
    Introduction

    The encouragement and development of research ethics in university graduates is of great importance in the higher education systems of leading countries and upstream documents of Iran's universities. The purpose of the research was to identify the factors affecting the observance of research ethics among students of different educational groups and determine the importance and contribution of these factors.

    Methodology

    The study was a correlational one and the statistical population included all graduate students at Ferdowsi University of Mashhad in the academic year of 2014-2015. Sample size was determined by Cochran's formula and quota sampling method and amounted to 400 persons. Data were collected through a researcher-made questionnaire designed and evaluated to determine the ethics of research and the factors affecting it. To answer the research questions, multiple regression and variance analysis tests were used.

    Findings

    The results showed that only two components of time constraints and environmental pressures have the ability to predict the ethics of research. The results of the tests showed that there is a significant difference between the research groups in obeying the ethics of research. The average amount of research ethics in the Animal Sciences-Agricultural Department was higher than other groups, Then, the research ethics ranked second in the basic sciences and humanities departments, and third in the engineering department.

    Conclusion

    Given the impact of research on the fate of society, the bias of ethics in research can be the cause of the formation of immoral behaviors; therefore, it is better to understand other factors in order to improve the observance of research ethics in universities.

    Keywords: Ethics in research, Individual factors, Environmental-Organizational factors, Graduate students
  • فاطمه موحدی پارسا، طاهره جاویدی کلاته جعفر آبادی، بختیار شعبانی ورکی، علی همت بناری
    این مقاله امکان تربیت اخلاقی کودکان در دوره نخست کودکی را −هفت سال اول زندگی که براساس احادیث مراحل تربیت، دوره سیادت نامیده می شود− بررسی می کند. برای این منظور با روش توصیفی−تحلیلی نظر اندیشمندان درباره تربیت اخلاقی کودکان بررسی و تحلیل گردید و با کاربرد روش تحلیلی−استنتاجی تعریف و امکان آن تبیین شد.
    یافته ها نشان می دهد که بیشتر اندیشمندان، تربیت اخلاقی را برای دوره سیادت می پذیرند و دلایلی مانند فعال بودن ذهن شهودی، تاثیر محیط، مناسبات اجتماعی و الگوهای اخلاقی، امکان تحقق مراتبی از شناخت، انتخاب و عمل را برای کودکان در این دوره، به عنوان مهم ترین شواهد امکان تربیت اخلاقی کودکان مطرح می کنند.

    کلید واژگان: تربیت اخلاقی, امکان تربیت, تربیت کودک, دوره سیادت, کودکی اولیه, فلسفه برای کودکان
    fatemeh movahedi, TAhereh JAvidi kalateh jafarabadi, Bakhtiyar shabani varaki, ali hemat banari
    This article examines the possibility of moral education of children during the Masteship Period - the first seven years of life, which is called Siyadat Period based on the teachings of hadiths related to the educational stages. For this purpose, we used the descriptive-analytical method to study and analyze the thinkers’ view about the age of the beginning the moral education. And in view of the concept of moral education influenced by Allamah Tabatabai in his book entitled al-Mizan, it is possible to explain this possibility by analytical-deductive method.
    The findings indicate that the active presence of intuitive mind, the impact of the environment, social relationships and ethical patterns, the possibility of realizing a degree of recognition, choice and practice are the most important evidences, presented by most thinkers, for the possibility of moral education of children in this period.
    Keywords: moral education, possibility of education, education of children, mastership period, first childhood period, Philosophy for Children
  • حلیمه شیخ علیشاهی، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*
    موضوع رابطه نفس و بدن قدمتی به اندازه تاریخ فلسفه دارد که امروزه در پرتو نگاه های فیزیکالیستی در غرب به مسئله بدن و ذهن تقلیل پیدا کرده و یکی از مسائل مؤثر در حوزه های مختلف تعلیم و تربیت است. این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیلی دیدگاه دو اندیشمند مسلمان و غربی، یعنی ملاصدرا و دکارت، را درباره این موضوع و دلالت های تربیتی آن بررسی کرده است.
    روش تحقیق این مقاله تحلیلی است. انتخاب این دو دانشمند به دلیل تاثیرگذاری فوق العاده آنها در جریان های فکری پس از خود به ویژه در موضوع رابطه نفس و بدن است. نظریه دکارت با تاکید بر تمایز نفس و بدن، رابطه آنها را به معضلی حل نشده تبدیل کرده و راه را برای رویکردهای افراطی اید ئالیسم و فیزیکالیسم در غرب گشوده است. ملاصدرا نیز با ارائه تبیین فلسفی یگانه انگارانه نفس و بدن، به عنوان راه حل تباین نفس و بدن تاثیر فراوانی در اندیشمندان پس از خود برجای گذاشته است.
    برخی از دلالت های مهم تربیتی اتحاد وجودی نفس و بدن، جسمانیةالحدوث بودن نفس، حرکت جوهری و اتحاد قوای آن عبارت است از: یادگیری مادام العمر، ارتقای اهداف تربیتی، در هم تنیدگی ابعاد تربیت، توجه هم زمان به نیازهای جسمی و روحی، تنوع روش های آموزشی، تاکید بر فضای تربیتی، نقش الگویی مربی و تفاوت های فردی در برنامه تربیتی.
    کلید واژگان: رابطه نفس و بدن, تعلیم و تربیت, دکارت, ملاصدرا, حرکت جوهری, حدوث جسمانی نفس
    Halime Shaikh ali shahi, Tahereh Javidii Kalateh Javarabadi *
    The relationship between body and soul has a history as old as the history of philosophy؛ an issue that has reduced؛ in the light of today's physicalistic views in the West؛ to the relationship between body and mind. It is one of the issues affecting education in various fields. The present article focuses on the views of the two Western and Muslim thinkers؛ i. e. Descartes and Mulla Sadra؛ on the topic and its educational implications. The research method in this study is analytical. These two thinkers have been chosen because of their extraordinary influence on their later intellectual currents؛ especially in the relationship between soul and body. Descartes' theory؛ with its emphasis on the distinction between body and soul؛ has turned their relationship into an insoluble problem؛ paving the ground for extreme approaches of idealism and physicalism in the West. Since Mulla Sadra has provided a philosophical explanation for the unity of soul and body as a solution for this problem؛ he has had a great impact on later thinkers. The important educational implications of the unity of soul and body؛ physical origination of the soul؛ essential movement؛ and the unity of soul’s faculties are as follows: lifetime learning؛ promotion of educational goals؛ mutual relationship of the dimensions of education؛ simultaneous attention to physical and spiritual needs؛ variety of teaching methods؛ emphasis on the educational environment؛ the modeling role of the educator؛ and the individual differences in the educational programs
    Keywords: body-soul relationship, education, training, Descartes, Mulla Sadra, essential movement, physical origination of the soul
  • فاطمه موحدی پارسا، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی *، علی همت بناری، بختیار شعبانی ورکی
    در این مقاله امکان تربیت اخلاقی کودکانی که در سنین اولیه −تولد تا هفت سال− قرار دارند و براساس حدیث حضرت رسول(ص) سیادت دارند، با تاکید بر آیات و روایات بررسی می شود. برای این منظور ابتدا با روش تحلیلی با توجه به مفهوم تربیت اخلاقی متاثر از دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان تعریفی از تربیت اخلاقی برای کودکان تا هفت سال ارائه و سپس با تاکید بر آیات و روایات به این دوره با روش تحلیلی−استنتاجی این امکان تبیین شده است.
    یافته ها نشان از آن دارد که در آیات و روایات نمونه دلایلی مانند وجوب تربیت اخلاقی، لزوم رفع ضرر اخلاقی، امکان آموزش، وجود موانع تربیت و لزوم رفع آنها در این دوره، موید امکان تربیت اخلاقی کودکان تا هفت سال است.
    کلید واژگان: تربیت اخلاقی, امکان تربیت, تربیت کودک, تفسیر المیزان, آیات و روایات
    Fatemeh Movahediparsa, Tahereh Javidii Kalateh Javarabadi *, Alihemat Banari, Bakhtiyar Shabanivaraki
    In the present article, the possibility of moral education of children in their early childhood (under seven), when they are masters according to the Prophet’s hadith, is investigated based on the Quranic verses and traditions. To do so, firstly we used the analytical method to present a definition of moral education inspired by Allama Tabatabaie’s view in al-Mizan exegesis; then, we have emphasized the Quranic verses and traditions through an analytical-inferential method to explain that possibility. The findings show that there are, in the Quranic verses and traditions, reasons such as the obligation of moral education, the necessity to remove moral defects, possibility of education, existence of obstacles for education and necessity of removing them in that period, that support the possibility of moral education in children under seven.
    Keywords: moral education, possibility of education, educating children, al-Mizan exegesis, Quranic verses, traditions
  • بیژن بابایی، بختیار شعبانی ورکی *، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی، علی مقیمی
    هدف اصلی این پژوهش، نقد منظر عصب پژوهی فلسفی چرچلند درباره یادگیری بدنمند رادیکال است. برای دستیابی به این هدف، نخست تحلیلی از مواضع فیزیکالیستی عصب پژوهی فلسفی و دشواری های آن ارائه شده است. سپس، رویکرد عصب پدیدارشناختی وارلا و ماتورانا به مثابه بدیل رویکرد رادیکال به یادگیری بدنمند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف، با ابتنا به رویکرد عصب پدیدارشناسی، مواضع رویکرد فیزیولوژیکی عصب پژوهی فلسفی مورد نقد قرار گرفته است. در این بررسی نشان داده شده است که از منظر چرچلند مشاهده گر بیرونی با آگاهی از کارکرد و یا ارگانیزم مغز می تواند به همه دانشی که این ارگانیزم واجد آن است، دست یابد. در حالی که در رویکرد عصب پدیدار شناسی وارلا، یادگیری بدنمند صرفا مبتنی بر آگاهی ما از مغز نیست. این دیدگاه به رغم پذیرش یادگیری بدنمند، فهم آن را در بافت بیولوژیکی، روان شناختی و فرهنگی ممکن تلقی می کند. بدین ترتیب به یادگیری به عنوان تجربه نوپدید بدنمند، عجین شده در جهان، بسط یافته و فعال ارج می نهد.
    کلید واژگان: فلسفه ذهن, یادگیری بدنمند, عصب پژوهی فلسفی, عصب پدیدارشناسی
    bijan babaei, Tahereh Javidi Kalateh Jafarabadi, Ali Moghimi, B. Shabani *
    The main purpose of this paper is to explain Churchland's radical embodied approach to cognition and learning. This Research is conducted by using concept analysis and critical method. This paper illustrates that how the physicalists account of cognition and learning is problematic. As an alternative, the neurophenomenological approach of Varela and Mathurana is introduced. They reject physicalism on the bases of the enactive learning and introduce a situated embodied learning. Varela and Mathurana argue that the mind is not in the head and so learning should be considered as an embodied (more than brain), embedded (functioning in a related wider context), enactive (involving things organisms do) and extended (into the environment). Therefore organism and environment are intertwined in the circularity.
    Keywords: Philosophy of mind, Radical embodied learning, Situated embodied learning, Neurophilosophy, Neurophenomenology
  • محمد عبداللهی ارفع *، بختیار شعبانی ورکی، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی، جهانگیر مسعودی
    اصلاحات در یک نظام آموزشی عموما با چالش ها و مشکلات مختلفی روبه رو خواهد بود؛ برای رفع آن مشکلات لازم است منتقدان به یاری دست اندکاران آن جریان اصلاحی آمده و با نگاه نقادانه راه را برای مجریان هموار نمایند. جریان موسوم به طرح هوشمندسازی مدارس نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با مشکلاتی در اجرا از جمله تعارض با اهداف سند تحول آموزش و پرورش درگیر است و هدف این پژوهش واکاوی این تعارضات با الهام از روش انتقادی هابرماس و با تکیه بر واقعیت های مستخرج از مصاحبه با مسوولان و مجریان این طرح می باشد. در این پژوهش تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه می توان با الهام از دیدگاه هابرماس در رابطه با فناوری، زمینه های بروز این تعارض ها را تحلیل کرد، راهی برای غلبه بر آن ها یافت و از تبدیل شدن فناوری به عاملی مسلط برای تعیین هذف های آموزش و پرورش جلوگیری کرد. برای دستیابی به این هدف از مصاحبه ساخت نایافته به منظور شناسایی وضع موجود و از تحلیل اسنادی و استنتاجی برای بررسی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران و دیدگاه های هابرماس درباره فناوری استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که تعارضاتی در طرح هوشمندسازی مدارس، در سه حوزه ی کارایی نظام آموزشی،عدالت و تربیت عمومی وجود دارد. با استناج از مواضع هابرماس ضمن تصریح خاستگاه این تعارضات و تبیین ماهیت سلطه گر فناوری راهبرد رهایی از این سلطه استفاده از رویکرد مک گیل کرست در ساختار مدارس هوشمند پیشنهاد شده است.
    کلید واژگان: هوشمندسازی مدارس, فناوری آموزشی, سند تحول بنیادین آموزش و پرورش, نظریه انتقادی هابرماس
    Mohammad Abdollahi Arfa *, Bakhtiar Shabani Varaki, Tahereh Javidi Kalateh Jafarabadi, Jahangir Masoodi
    Corrective actions in an educational system will generally encounter different challenges and challenges; to solve these problems, critics need to come up with a reformist solution with the help of their employers and, with a critical look, pave the way for the executives. The so-called school intelligence scheme is no exception to this and has problems with implementation, including the conflict with the goals of the Education Transformation Document, and the purpose of this study is to explore these conflicts inspired by Habermas's critical approach and relying on the facts to be extracted from Interviews with the authorities and administrators of the project. The paper attempts to answer the question as to how Haberma's insights into technology can be inspired by the context of the emergence of these conflicts, the way to overcome them, and the transformation of technology into a dominant factor for Determination of educational issues. To achieve this goal, the non-produced interview has been used to identify the status.The findings of this study indicate that there are conflicts in the school intelligence design in three areas of educational system efficiency, the spread of educational justice and general education. Then, according to Haberma's views, the cause of these conflicts has been analyzed and attributed to neglect of the dominant nature of technology. Finally, the strategy to get rid of this domination is to use the approach of some researchers in the structure of intelligent schools
    Keywords: Intelligent schools, educational technology, document the fundamental change of education, critical theory of Habermas
  • طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*، افسانه عبدلی
    زیبایی شناسی به دانش چگونگی استفاده از حس ها برای دانستن اشاره دارد. هدف از نگارش این مقاله، بررسی و معرفی دیدگاه ماکسین گرین درباره هنر و زیبایی شناسی و استخراج اشارات وی در تربیت زیبایی شناسی است. بدین منظور، هدف پژوهش این است که گرین درباره هنر و زیبایی شناسی چه آموزه هایی دارد؟ برآیند توجه به این آموزه ها در آموزش وپرورش چیست؟ برای پاسخ به سوالات، نخست با استفاده از روش های تحلیل و نوشتن، برخی از مقالات و مصاحبه های گرین درباره این موضوع مطالعه شد؛ آنگاه بر اساس دیدگاه ایشان درباره هنر و زیبایی شناسی، اشارات و راهبردهای کلیدی در تربیت زیبایی شناسی استخراج شد. او زیبایی شناسی را یک صفت برای تجربه زیبایی شناسی و نامی برای درک تبعیض ها و فهم هنرهای مختلف می داند. گرین به سه دلیل اصلی و کلیدی تربیت زیبایی شناسی را در دوره معاصر مهم می داند: 1) بازنمودن فضاهای ذهنی، 2) هوشیاری گسترده و 3) کشف اهمیت تخیل. از دیدگاه گرین آنچه زیبایی شناسی را اعتلا می بخشد، هنر است. تمام سعی گرین این است که متصدیان آموزش وپرورش را از غفلت فزاینده ای که راجع به آموزش عمومی هنر و زیبایی شناسی شده است، آگاه کرده و اهمیت آن را در زندگی گوشزد کند.
    کلید واژگان: ماکسین گرین, تربیت زیبایی شناسی, سوادآموزی زیبایی شناسی, هنر, تخیل, تخیل اجتماعی, فضای عمومی
    T. Javidi. K.J. *, A. Abdoli
    Aesthetics refers to the knowledge of how to use senses to know. The purpose of this study was to introduce Maxine Greene's views about art and aesthetic and its implications on aesthetic education. So, in this article, authors are looking for doctrines of art and aesthetics from Greene's viewpoints. What are the outcomes of these doctrines in education? Therefore, in order to answer to these questions, first, by using analysis and writing methods, some Greene's articles and interviews that associated with this subject were studied, then based on her views about art and aesthetic, key implications and strategies in aesthetic education was inferred. Greene considers arts as a name for appreciation discrimination and understanding various arts. Greene believed aesthetic education in contemporary thought is important because of three main reasons: 1) Opening spaces through aesthetics education, 2) Becoming wide-awake, 3) Discovering the Importance of Imagination. From Greene's viewpoints what makes aesthetics grow is art. In general, all the effort of Greene is that inform professionals of education from the increasingly neglected public education of art and aesthetics.
    Keywords: Maxine Greene, Aesthetic education, Aesthetic Literacy, Art, Imagination, Social imagination, Public space
  • افسانه عبدلی، بختیار شعبانی ورکی*، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی، محمدرضا آهنچیان
    هدف اصلی این مقاله «بازنمایی دیدگاه های ماکسین گرین درباره فضای عمومی و دستاوردهای مهم آن برای بازاندیشی در رفتار تربیتی در مدارس» است؛ بنابراین نخست بر این نکته تاکید شده است که فضاهای عمومی، مکان های مهمی برای بحث، تبادل آزادانه ی افکار و اطلاعات، بدون هرگونه ترس و تهدید درباره ی طیف وسیعی از تناقض ها، اختلاف ها و ابهام های انسانی هستند که هر فرد در عین این که صداهای دیگران را می شنود، صدای خود را منعکس می کند. آنگاه، ضمن توصیف و نقد فضای تربیتی حاکم بر مدارس فعلی، با ابتنا به اندیشه های گرین تصریح شده است که «فضای عمومی می تواند بستر تازه ای را برای فراتر رفتن از استانداردهای آموزشی فراهم کند و زمینه ساز تحقق عاملیت، آزادی، دموکراسی و جهان مشترک در تربیت فراگیر باشد».
    کلید واژگان: استانداردسازی, فضای عمومی, آفرینش گر, جهان مشترک, آزادی و دموکراسی در تعلیم و تربیت
    Tahereh Javidi Kalateh Jafarabadi, Bakhtiyar Shabani Poor *
    The main purpose of this article is the representation of Maxine Greene views about public space and its major potentials for the rethinking of the educational behavior in schools. Thus, first of all, this idea is emphasized that public spaces are important places for discussion (for dialog) and a free exchange of ideas and information, through which an individual human being can make his voice heard, while at the same time listening to other individuals’ voices, without being bothered by any fear and threat arising from a wide range of human contradictions, differences, conflicts and ambiguities that are inherent in human communication. Second, along with describing and criticizing the educational space governing the current schools, based on Greene ideas, it is demonstrated that the public space can provide new contexts for going beyond educational standards, and thus may secure grounds for the realization of agency, freedom, democracy and a shared world in the education of learners.
    Keywords: Sandardization, public space, shared world, freedom, democracy in education
  • هاجر روح بخش، رضوان حسین قلی زاده، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی
    هدف اصلی این پژوهش توصیف و تحلیل مهارت های مدیریت دانش شخصی در بین کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش موردی بهره گرفته شد. جامعه آماری مورد مطالعه را کلیه کارکنان غیر هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با عنوان پست کارشناس رسمی قطعی تشکیل دادند.گردآوری داده ها در دو مرحله انجام شد. نخست به منظور توصیف میزان برخورداری کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد از مهارت های مدیریت دانش شخصی، 137 نفر از کارشناسان دانشگاه به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. در این مرحله به منظورگردآوری داده ها از پرسشنامه مهارت های مدیریت دانش شخصی اوری و همکاران (2001) استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل داده های کمی نشان دادکه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد در حد متوسط به بالا از مهارت های مدیریت اطلاعات برخوردارند. در مرحله دوم، به منظور شناسایی فعالیت های معطوف به هر یک از مهارت های مدیریت دانش شخصی از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. تعداد مطلعان کلیدی در این مرحله از پژوهش مشتمل بر شانزده تن از کارشناسان رسمی قطعی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. براساس یافته های حاصل از تحلیل داده های کیفی در این مرحله، مهمترین فعالیت های ناظر به مهارتهای مدیریت دانش شخصی مشخص شد.
    کلید واژگان: مدیریت دانش شخصی, مهارت های مدیریت دانش شخصی, دانشگاه, کارکنان
    Hajar Roohbakhsh, Rezvan Hossein Gholizade, Tahere Javidi Kalate Jafar Abadi
    The main objective of this study is to describe and analyze personal knowledge management skills among staff of Ferdowsi University of Mashhad. To achieve this goal, the case study research was used. The study population included all the staff which is permanent post formed expert, which means all the staff except the faculty staff of Ferdowsi University of Mashhad. Data collection was performed in two stages. First, in order to describe the amount of having the personal knowledge management skills of the staff of the Ferdowsi University of Mashhad, 137 experts of university were chosen for study. At this stage in order to collect data, the questionnaire of personal knowledge management skills Avery et al (2001) was used. The results of the quantitative data analysis showed that the experts at the University of Mashhad have an appropriate information in the personal management skills. In the second stage, to identify activities focused on each individual's knowledge management skills, the semi-structured interviews were used. The main number of informants at this stage of research consisted of sixteen permanent experts of Ferdowsi University of Mashhad. Based on the findings of qualitative data analysis at this stage, The most important activities related to personal knowledge management skills are: data recovery (data collection and schooling and gain information, ask, etc.), evaluation of information (recognize of good bases, evaluation of information, Check information proportion with the needs, etc.), Organizing information (prioritize, mentally planning, writing the key words, etc.), the sharing of knowledge and information (identification and problem solving, communicating with colleagues, adopt practices, etc.), Data analysis (analysis of information, use of information), the dissemination of knowledge and information (data exchange, information, putting information at the disposal of clients, etc.), security information (security information, supporting the information, annual Archives, etc.).
    Keywords: personal knowledge management, personal knowledge management skills, university, Staff
  • زهره نگهبان، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی، محمدرضا آهنچیان
    اولین شرط دستیابی به حداکثر کارایی پایان نامه دانشجویان، انتخاب موضوع های مناسب برای این تحقیقات است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و اسنادی و پیمایشی و با هدف شناسایی عوامل موثر بر انتخاب موضوع پایان نامه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد است که به روش سهمیه بندی، تعداد 286 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته است که بر اساس مقیاس لیکرت در نظر گرفته شد. روایی پرسش نامه توسط پنج نفر از استادان حوزه روش تحقیق تایید و پایایی آن با استفاده از همسانی درونی آلفای کرونباخ 0.82 احراز گردید. نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی نشان داد که پنج دسته از عوامل شامل محیط و امکانات دانشگاه، علاقه شخصی دانشجو، زمان و سهولت دسترسی به منابع، ارتباط با سازمان ها و تعلق مکانی، در انتخاب موضوع پایان نامه دانشجویان موثر بودند که در بین این عوامل، محیط و امکانات دانشگاه بیش ترین تاثیر را داشته است. همچنین نتایج تحقیق بیانگر این است که دانشجویان در مرحله انتخاب موضوع، کمتر به مسائل و نیازهای جامعه توجه داشته اند.
    کلید واژگان: انتخاب موضوع, پایان نامه, تحصیلات تکمیلی, دانشگاه فردوسی مشهد
    Zohreh Negahban, Tahereh Javidi, Mohammadreza Ahanchiyan
    The first condition for maximizing the effectiveness of student's thesis is choosing appropriate subject matters for a research project. Using a descriptive-analytical and documentary- survey method, the present research aims at identifying the factors affecting the selection of a subject matter for writing a theses by the postgraduate students in Firdausi University. The statistical population consists of all the postgraduate students in Firdausi University Mashhad, among whom 286 students were selected for the survey through quota sampling. A researcher-made questionnaire which is designed according to Likert scale is used in this survey. The validity of the questionnaire was approved by five professors in the field of research methods, and its reliability was established by Cronbach's alpha internal consistency (0.82). The results of analyzing the factors show that five factors including the atmosphere and facilities of university, student's personal relations, time and ease of having access to resources, the relations with the organizations and attachment to place are influential in the selection of a subject matter for writing a thesis by students. The atmosphere and facilities of university are among the factors that have greatest impact. Furthermore, the results show that the students do not seem willing to take into consideration the problems and needs of the society when choosing the subject matter.
    Keywords: selection of a subject matter_thesis_postgraduate education_Firdausi University Mashhad
  • نفیسه تقی زاده کرمان، رضوان حسین قلی زاده، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی
    هدف اصلی این پژوهش، آسیب شناسی تولید دانش در هسته های پژوهشی علوم انسانی مستقر در دانشگاه می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش زمینه ای بهره گرفته شد. گروه مورد مطالعه، یازده هسته پژوهشی علوم انسانی مستقر در یکی از دانشگاه های کشور بود. در این میان، با چهارده نفر از اعضای هسته ها مصاحبه شد. داده های به دست آمده در دو مرحله کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، نه مقوله استخراج شدند که ناظر بر مهم ترین مسائل پیش روی هسته های پژوهشی علوم انسانی مستقر در دانشگاه می باشند. این مسائل عبارت اند از ضعف انگیزش، ضعف ساختار، در حاشیه بودن پژوهش، ضعف حمایت دانشگاه، آموزش محور بودن دانشگاه ها، نبود سیستم مدیریت دانش یکپارچه، ضعف روحیه همکاری پژوهشی، هسته های پژوهشی به مثابه جعبه سیاه، محدودیت در تامین منابع مالی. علاوه بر این، نتایج به دست آمده نشان دهنده تمرکز بیشتر هسته های پژوهشی در برقراری ارتباط با جامعه با هدف پاسخگویی به نیازهای جامعه از طریق انجام طرح های تحقیقاتی می باشد و همچنین نتایج حاکی از نیمه فعال بودن نیمی از هسته ها و غیرفعال بودن برخی از آنهاست.
    کلید واژگان: تولید دانش, هسته های پژوهشی, علوم انسانی, دانشگاه
    Nafiseh Taqizadeh Kerman, Rezvan Hosseinqolizadeh, Tahereh Javidi Kalate Jafarabadi
    The main objective of this research is to pathologically study knowledge creation in humanities research centers affiliated to the universities. In the pursuit of this goal, grounded theory was employed. The study group constituted of eleven humanities research centers in one of the universities of Iran. Fourteen members of the research centers were interviewed. The garnered data were analyzed during the two stages of open and pivotal codifications. On the basis of the analysis of interviews, nine categories were extracted, which are most important problems of humanities research centers of the universities. These problems include weak motivation, weak structure, isolation of research, weak university support, education-oriented approach of university, lack of a total knowledge management system, weak morale for cooperation in research, research centers as black boxes and limitation of funds. Moreover, the findings also show that focus of research centers on meeting the demands of the society is through research projects, while half of the centers are semi-active and the other half are non-active.
    Keywords: Knowledge Creation, Research Centers, Humanities, university
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی
    دکتر طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی
    دانشیار مبانی تعلیم و تربیت، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال