به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عطاءالله حسنی

  • علی اکبر عنایتی، عطاالله حسنی*، محمدعلی اکبری

    متفکران عصر قاجار با انتقاد از آموزش سنتی ایران، در پی تغییر و تحول در روش و شیوه آموزش، محتوا و مواد درسی بودند. این تغییر از طریق برنامه ریزی آموزشی و تالیف کتاب های درسی، برای مواد درسی جدید محقق شد. در مدارس نوین مازندران نیز وضعیت برنامه ریزی آموزشی، مواد و کتاب های درسی تحت تاثیر جریان نوگرایی در کشور دچار تغییر و تحول شد.
    نگارندگان این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی، با استفاده از اسناد آرشیوی تاریخی و منابع معتبر، در پی پاسخ گویی به این پرسش اند که سیر تحولات برنامه های آموزشی و مواد درسی مدارس نوین مازندران در عصر قاجار چگونه بوده است. یافته های پژوهش (اسناد نویافته) نشان می دهد که مدارس مازندران در آغازین سال های تاسیس از برنامه آموزشی، مواد درسی و کتاب های مورد تدریس در مدارس تهران استفاده می کردند و پس از تاسیس وزارت معارف و تصویب قانون اساسی معارف، به تدریج براساس برنامه وزارتخانه اقدام کرده اند. به نظر می رسد وضعیت زیست بوم و شرایط سیاسی و اقتصادی مازندران در آن روزگار، بر روند برنامه ریزی آموزشی همانند تدریس زبان روسی و آموزش کشاورزی تاثیرگذار بوده است.

    کلید واژگان: آموزش نوین, مازندران, مدارس جدید, برنامه ریزی آموزشی, کتاب های درسی
    Aliakbar Enayati, Ataollah Hassani*, Mohammad Ali Akbari

    During the Qajar era, criticizing traditional education in Iran, scholars have sought to change the method of education, its contents and materials .These changes were achieved through educational planning and writing textbooks for new educational materials. Under the influence of modernization in the country, educational planning, materials, and textbooks changed in the modern schools of Mazandaran. In this research, changes in the development of educational programs and materials have been studied using historical documents and reliable sources. According to the recently discovered documents, Mazandaran schools in the early years of their establishment used the educational curriculum and textbooks taught in Tehran schools; while after the establishment of the Ministry of Education and the approval of the Education Constitution, they gradually followed the ministry’s program. These documents show that the ecological, climatic and geographical situation of Mazandaran have been influential in school planning.

    Keywords: modern education, Mazandaran, modern schools, educational planning, textbooks
  • محمدرضا معلمان، سهراب یزدانی مقدم*، داریوش رحمانیان کوشککی، عطاالله حسنی

    ناسیونالیسم یکی از مفاهیم تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران بوده است. این مفهوم که از اواسط دوره قاجاریه به نوشته های برخی از اندیشمندان راه یافت، در دوره انقلاب مشروطه در قالب گفتمان ناسیونالیسم لیبرال، به یکی از ارکان فکری این حرکت تبدیل شد. در اوضاع نابسامان اجتماعی و سیاسی ایران در طی جنگ جهانی اول و بعد از آن، گفتمان ناسیونالیسم لیبرال با بحران معنی روبه رو شد. از این رو در اذهان سوژه ها، نیاز به گفتمانی جایگزین پدید آمد که مشکلات موجود را حل کند و به باز تولید معانی تازه بپردازد. در این وضعیت، نظریه تشکیل دولت مقتدر مرکزی مطرح و  گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا برای توضیح مشکلات و ارایه راه حل مفصل بندی شد. یکی از روش های بررسی و مطالعه رخدادهای تاریخی، روش تحلیل گفتمان است. این پژوهش برمبنای نظریه تحلیل گفتمان لاکلایو و موفه، در پی پاسخ به این پرسش است که مفصل بندی، مفاهیم و فرایند هویت یابی گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا، در کتاب هایی درسی تاریخ چاپ وزارت معارف، در دوره رضاشاه چگونه بوده است؟ در این پژوهش با بررسی کتاب هایی درسی تاریخ چاپ وزارت معارف دوره رضاشاه، مشخص شد که قدرت حاکم با مفصل بندی مفاهیم و مولفه های گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا پیرامون دال مرکزی شاه، از این گفتمان برای تحکیم پایه های حکومت نوپای پهلوی استفاده کرد.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, ناسیونالیسم اقتدارگرا, رضاشاه, کتاب درسی تاریخ
    Mohammad Reza Moaleman, Sohrab Yazdani Moghadam*, Dariush Rahmanian Koshkaki

    Nationalism has been one of the influential concepts in the contemporary history of Iran. This concept, which was introduced to the writings of some thinkers from the middle of the Qajar period, became one of the intellectual pillars in the form of the discourse of liberal nationalism. In the unsettled social and political situation in Iran during and after World War I, the discourse of liberal nationalism faced a crisis of meaning. Hence, the need arose for an alternative discourse that tends to solve the existing problems and produce new meanings. In this situation, the theory of the formation of a powerful central government was proposed and the discourse of authoritarian nationalism was elaborated to solve the solutions.  This study, based on Laclau and Mouffe's theory of discourse analysis, seeks to answer the question of what was the articulation, concepts, and process of identifying the discourse of authoritarian nationalism in the history textbooks during the Reza Shah period. This study, by examining the textbooks of this period, shows that the ruling power, by articulating the concepts and components of authoritarian nationalist discourse attempted to strengthen the foundations of the Pahlavi government.

    Keywords: Discourse Analysis, Authoritarian nationalism, Reza Shah, History Textbook
  • محمدرضا معلمان، سهراب یزدانی مقدم*، داریوش رحمانیان کوشککی، عطاء الله حسنی

    در طول تاریخ معاصر ایران مفهوم ناسیونالیسم در قالب های گوناگون با فراز و نشیب هایی به حیات خود ادامه داده است. این مفهوم در قالب گفتمان ناسیونالیسم لیبرال پیش از انقلاب مشروطه مفصل بندی و در طول این دوره هژمونیک گردید. با تشکیل حکومت رضاشاه، نهاد آموزش و پرورش در فضای گفتمانی حکومت قرار گرفت. این فضا به گفتار و رفتار سوژه های درون این نهاد، شکل می داد. از اینرو قدرت حاکم برای تحکیم و توجیه پایه های حکومت و برجسته ساختن خود و به حاشیه راندن گفتمان های غیر در کتاب های درسی رسمی تاریخ، از گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا استفاده کرد. یکی از روش های بررسی و مطالعه رخدادهای تاریخی روش تحلیل گفتمان است. این پژوهش برمبنای نظریه ی تحلیل گفتمان لاکلایو و موفه در پی پاسخ به این پرسش است که مفصل بندی، مفاهیم و فرایند هویت یابی گفتمان ناسیونالیسم لیبرال در کتاب های درسی تاریخ، چاپ وزارت معارف در دوره رضاشاه چگونه بوده است. با بررسی کتاب های درسی تاریخ چاپ وزارت معارف دوره ی رضاشاه، مشخص شد که مفاهیم و مولفه های گفتمان ناسیونالیسم لیبرال در پیرامون دال مرکزی ملت ایران مفصل بندی شده و در رقابت با گفتمان حاکم به حیات خود ادامه داده بود.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, ناسیونالیسم لیبرال, رضاشاه, کتاب درسی تاریخ
    Mohammad Reza Moaleman, Sohrab Yazdani Moqadam*, Dariush Rahmanian Koshkaki, Ata Allah Hassani

    One of the methods of studying historical events is discourse analysis. Throughout the modern history of Iran, the concept of nationalism has continued to exist in various forms with ups and downs. This concept was articulated in the discourse of "liberal nationalism" that began and eventually became the hegemonic discourse before the Constitutional Revolution.   With the establishment of the Pahlavi dynasty, textbooks were used in the state discourse.  The ruling power used the discourse of authoritarian nationalism to justify the foundations of government and marginalize other discourses which clearly was expressed in the official history textbooks. Based on Laclau and Mouffe's theory of discourse analysis, this study seeks to see how the concepts, and process of identifying the discourse of liberal nationalism in the textbooks were expressed during the Reza Shah. Examining the textbooks at the time, this study argues that the concepts and components of the discourse of liberal nationalism remained around the central sign of the Iranian nation and the ruling discourse.

    Keywords: Discourse Analysis, Liberal Nationalism, Reza Shah, History Textbook
  • حسین قاسمی، عطاءالله حسنی*
    رسیدگی به تظلم خواهی ها در راستای برقراری عدالت در جامعه یکی از مهم ترین وظایف حکومت ها در بسیاری از نقاط جهان و از جمله ایران بود. ازآنجایی که حکومت، تصدی رسیدگی به تظلم خواهی ها را برعهده داشت و مهم ترین مشخصه ایران عصر صفوی قدرتمند شدن حکومت با استفاده از همه ابزارهای ممکن بود، این تحقیق قصد دارد با رویکردی توصیفی - تحلیلی مبتنی بر روش تاریخی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسنادی، به این پرسش، پاسخ دهد که روند رسیدگی به تظلم خواهی ها در ایران عصر صفوی چگونه بود و در طول حیات این حکومت چه تحولاتی را ازسر گذراند؟ پاسخ به این پرسش، ارتباط مستقیمی با استقرار و تثبیت تدریجی این حکومت دارد. به نظر می رسد رسیدگی به تظلم خواهی ها در عصر صفوی در ابتدا به جهت بی ثباتی کلی ساختار حکومت به نحوی اندک، پراکنده و کمتر ساختمند بود. در دوره شاه عباس یکم این نهاد راه تثبیت را درپیش گرفت و در دوره جانشینان او به نوعی تثبیت گردید و در قالب «دیوان عدالت بنیان» متبلور شد.
    کلید واژگان: صفویه, نهاد تظلمات, تظلم خواهی, دیوان عدل, دیوان عدالت بنیان
    Hosein Ghasemi, Attaollah Hassani *
    Addressing grievances in order to establish justice in society was one of the most important tasks of governments in many parts of the world, including Iran. Since the government was in charge of dealing with grievances and the most important feature of Safavid Iran was the strengthening of the government by all possible means, this study intends to take a descriptive-analytical approach based on historical methods and use of resources Libraries and documents, to answer the question, what was the process of dealing with grievances in Safavid Iran and what changes took place during the life of this government? The answer to this question is directly related to the establishment and gradual consolidation of this government. It seems that the treatment of grievances in the Safavid era was initially small, fragmented and less structured due to the general instability of the government structure. In the period of Shah Abbas I, this institution took the path of consolidation and in the period of his successors, it was stabilized in a way and crystallized in the form of " Divan-e Edalatbonyan".
    Keywords: Safavid, Institution of Tazallomat, Grievance, Divan-e Adl, Divan-e Edalatbonyan
  • محسن لطف آبادی*، عطاالله حسنی
    ارامنه جلفای اصفهان، در تاریخ فرهنگی ایران دوره صفوی، نقش فعالی داشتند. آنها بعد از مهاجرت از مناطق جلفا و قفقاز و ساکن شدن در اصفهان در زمان شاه عباس اول، حفظ فرهنگ و هویت شان را از طریق نظام آموزشی در دستور کار قرار دادند. ویژگی ها و ابعاد آموزش و پرورش آنان و جایگاه شان در نظام آموزشی آن عصر، مسئله ای است که چندان مورد توجه و تحقیق قرار نگرفته است. این مقاله با روش تحقیق تاریخی، بر اساس داده های جمع آوری شده از اسناد و کتب دست اول، ضمن نظر داشت یافته های ادبیات تحقیق، به توصیف و تفسیر این مسئله می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ارامنه جلفا برای حفظ دین و اعتقادات خود، نظام آموزشی شان را بر اساس سنن تعلیم و تربیتی خود پی ریزی کردند و از حمایت حکومت صفوی برخوردار شدند. در این زمان، کلیسا و مدارس به موازات هم امر تعلیم را بر عهده داشتند و ساختمان مدارس در محوطه کلیساها بنا شده بودند. به همین دلیل، جنبه دینی نظام آموزشی ارامنه، غلبه داشت و در کنار آن بر آموزش برخی علوم غیردینی به ویژه در زمینه تجارت نیز تاکید می شد. البته، وجود فرقه های مختلف کاتولیک در اصفهان، انگیزه رقابت بین آنها را بیشتر برجسته می کرد.
    کلید واژگان: ارامنه جلفا, نظام آموزشی, کلیسا, مدارس, دوره صفوی
    Mohsen Lotfabadi *, Ataollah Hassani
    The Armenians of Isfahan played an active role in Iranian culture in the Safavid era. After migrating from Julfa and the Caucasus and settling in Isfahan during the reign of Shah Abbas I, they intended to preserve their culture and identity through their educational system. Features and dimensions of their education and their place in the educational system of that era are topics to which researchers have not paid much attention up to now. In this article, these topics are discussed based on the data collected from reliable books and documents. The results indicate that the Armenians of Julfa, in order to preserve their religion and beliefs, established their educational system with the support of the Safavid government of that time; meanwhile the churches and schools were running educational affairs, and some schools were built in the grounds of the churches. Thus, religion was the prominent subject in the Armenian educational system, yet some non-religious sciences were taught too, especially commerce. Of course, the presence of different Catholic sects in Isfahan influenced the competition between them.
    Keywords: Armenians of Julfa, educational system, Church, Schools, Safavid Era
  • سمیه انصاری*، عطاءالله حسنی

    مجموعه عوامل ساختاری مانند ساخت اجتماعی اقتصادی حکومت، مبانی مشروعیت و تداوم کارایی آن، اوضاع فکری و فرهنگی جامعه، سپاه و دیگر عناصر در ایجاد ثبات و تداوم یک حکومت نقش دارند. در زمان حکومت صفویان ضعف عوامل ساختاری و تعارض‌ها که به مرور در طول حکومت رشد کرده و تکوین یافته بودند، در اواخر سلطنت (1077- 1135ق/ 1667-1722م) خود را آشکار ساختند. با کاهش قدرت پادشاه و واگذاری امور به درباریان و نظامیان، توازن ساخت سیاسی بر هم خورد و کشمکش و رقابت گروه های نظامی برای کسب مقام ها، منفعت‌طلبی و برتری‌جویی موجب ضعف کارکرد نهاد سپاه شد. چنانکه این نهاد در مواجهه و مقابله با بحران‌های سیاسی ناشی از حوادث داخلی و خارجی نتوانست موفقیت چشمگیری داشته باشد. بنابراین، می‌توان تعارض سپاهیان و درگاهیان را یکی از عوامل بی‌ثباتی سیاسی در اواخر دوره صفویه محسوب کرد. این پژوهش درصدد است با مطالعه کتابخانه‌ای و با تکیه بر داده های تاریخی، تاثیر تعارضات نهاد سپاه بر بی‌ثباتی سیاسی اواخر دوران صفویه را تحلیل و تبیین کند.

    کلید واژگان: تعارض, بی ثباتی سیاسی, صفویان, نهاد سپاه, درگاه, سلطنت
    somayeh Ansari*, Ataollah Hassani

    The military plays the main role in creating, stability and continuity of a government. The structure of Safavid's army had been formed by various groups such as Qizilbāsh amīrs, governors of province and Third Forces (Caucasian elements), etc. In the late Safavid's era (1677-1722), the conflict between different military groups in the pursuit of authorities, interests, superiority and military conquests broke out and in confrontation with political crisis, sprang from local and foreign events, caused to the weakness of performance and function of the military organization in a way that one can name it as a political factor of instability in the late safavids. This study seeks to analyze and explain the impact of the conflicts of the military forces on the political instability in the late Safavid era through a historical method and based on Historical sources.

    Keywords: Conflict, Political Instability, Safavids, Military, court, Monarchy
  • علی اکبر عنایتی*، عطاالله حسنی

    در پی تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای پایانی عصر قاجار، مسایل مربوط به زنان و دختران از جمله وضعیت آموزش، نوع پوشش، سن کم ازدواج و تعدد زوجات مورد توجه نخبگان و فعالان عرصه های اجتماعی قرار گرفت. آموزش دختران که به صورت مکتب خانه ای جریان داشت سهم اندکی در تعلیم و تربیت دختران عهده دار بود، همین امر موجب شد تا برخی زنان فعال اجتماعی در پی تاسیس مدارس نوین دخترانه برآیند. این پژوهش با استفاده از اسناد و منابع اصلی به ویژه بهره مندی از اسناد آرشیوی سعی در بازآفرینی سیر تاریخی تاسیس مدارس دخترانه مازندران از انقلاب مشروطه تا پایان حکومت قاجار را دارد. در مازندران عصر قاجار زنانی چون ملوک کیا در بارفروش (بابل امروزی) و فاطمه وکیلی در ساری در زمینه تاسیس مدارس دخترانه مازندران پیشرو شده و پیدایش اینگونه مدارس مرهون تلاشهای ایشان است. این مدارس در بیشتر شدن نقش زنان و دختران در فعالیت های علمی و اجتماعی سهم بسزایی داشته است.

    کلید واژگان: ایران, مازندران, آموزش نوین, مدارس دخترانه, بارفروش, ساری
    Ali Akbar Enayati*, Ataollah Hassani

    Following late Qadjar era political and social changes, problems related to women and girls, especially those related to education, dress code, teenage marriage, and polygamy, were noticed by the elite and activists who were involved in social issues. Educating girls which was mainly on the basis of basic religious subjects, hardly contributed to the girls education in Iran then. Because of this, some women active in social affairs, tried to establish modern girls’ schools in Iran. In this study the researcher tries to represent the historical girls’ school establishment process in Mazandaran by examining primary sources from “constitutional revolution” to the end of Qadjar dynasty. In Mazandaran of Qadjar era, some women such as Molouk Kia in Barforoosh (today called Babol) and Fatemeh Vakili in Sari pioneered to establish the first girls’ school in Mazandaran. These schools have greatly contributed to the women and girls increasing role in scientific and social activities.

    Keywords: Iran, Mazandaran, Modern education, Schools for girls, Barforoosh, Sari
  • مجتبی تبریزنیاتبریزی*، عبدالرسول خیراندیش، عطاءالله حسنی، رضا شعبانی
    توپ، به عنوان سلاح سنگین، جمعی، گران قیمت، نیازمند آموزش در به کارگیری و صرف هزینه در ساخت، نگهداری و به کارگیری، فقط می توانست در انحصار و اختیار دولت مرکزی باشد. از دوره شاه تهماسب اول که نخستین تجربه های ساخت و به کارگیری سازمان یافته و موثر آن در قشون صفوی ثبت شده تا دوران شاه عباس اول که بیشترین ساخت و کاربرد توپ در نبردها روی داده است، شواهد تاریخی نشان می دهند به کارگیری این سلاح مدرن برای کنترل نیروهای گریز از مرکز، سرکوب حکام سرکش محلی و تثبیت و گسترش حاکمیت مرکزی، عاملی تعیین کننده و سرعت بخش بوده است. با ظهور نشانه های ضعف حکومت صفوی و آغاز شورش های پراکنده اقوام سرحدی، توپچیان همواره بخشی از قشون را تشکیل می دادند، هرچند ناتوانی آنها در کاربرد مفید توپخانه در جنگ صحرا (رو در رو) موجب شکست های قشون دولتی و سرانجام سقوط صفویان شد. در سرکوب حکمرانان محلی اگر «جنگ قلعه» روی می داد، قدرت ویرانگر گلوله و صدای غرش توپ هر مقاومتی را درهم می شکست اما در «جنگ های صحرا و رو در رو»، در دوره صفوی مهارت کافی برای استفاده موثر و تعیین کننده از توپخانه حاصل نشد. روش پژوهش توصیفی  تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است.
    کلید واژگان: توپ, توپخانه, شورش, محلی, سرکوب, حکومت, صفوی
    Mojtaba Tabrizniya Tabrizi *, Abdolrasoul Kheirandish, Ataollah Hassani, Reza Shabani
    The cannon, as a heavy, collective, expensive weapon, requiring training in the use and expense of construction, maintenance, and deployment could only be in the hands of the central government. Historical evidence suggests that the use of this modern weapon has been a decisive and accelerating factor in controlling centrifugal forces, suppressing local rogue rulers, and consolidating and expanding central sovereignty. As a result of the expansion of central government authority over all the Safavid territory gained through the shelling of the cannon, the reign of Shah Abbas I was accompanied by the least internal strife, and this resulted in great victories in the frontier battles (the conquest of Yerevan by Shah Safi and the conquest of Kandahar and the defense of it three times against the Mongolian government of India), which also relied on artillery fire. With the emergence of signs of weakness of the Safavid rule and the start of widespread border revolts, although the gunners have always been part of the army, their incapability in effectively use artillery in the fortress war (face to face war) led to the overthrown of the  government army and eventually, the collapse of the Safavids.  In the repression of local rulers if the "fortress war" took place, the destructive power of the bullets and the sound of cannon shattering would defeat any resistance, but in the " fortress war and face-to-face" wars, in the Safavid period, sufficient skill was used. The artillery was not effective and decisive. The research method is descriptive-analytical and based on library studies
    Keywords: Cannon, artillery, riot, local, repression, government, Safavid
  • عطاالله حسنی
    عشق گمشدۀ دنیای پرتخاصم امروز است. اکنون، اصنافی از بشر گرفتار عصبیت در معنای منفی آن قوم مدارانه و نفس سرکش خود شده اند. اینان با سلطه گری و زیاده خواهی زمینۀ نابودی محیط زیست و زوال روح انسانی و به هدر دادن زحمات دانشمندان در کاستن از آلام بشری را فراهم می آورند. البته این پدیدۀ تازه ای نیست. در گذشتۀ تاریخی نیز کسانی دست به چنین اقدامات مخربی می زدند. در برابر اینان کسانی هم هستند و در گذشتۀ تاریخی نیز بوده اند که به سلامت و سعادت بشر می اندیشند. تعصب و خودمداری نیروی محرکۀ گروه نخست و عشق و ایثار، انگیزۀ گروه دیگر در حیات اجتماعی شان است. به نظر می رسد راه حل این مسئله را باید در غلبۀ تفکر انسان گرایانه و طبیعت دوستانه جستجو کرد. متصوفان و عارفان از دیرباز برای پرورش روح انسانی در خود و مریدانشان، به پاک نفسی روی آورده و با سرکوب نفس اماره به مبارزه با جهل، خشم، بغض، قهر، کبر، کینه، حسد، بخل، کفر و نفاق می پرداخته اند. آنان عشق به انسان و طبیعت را جایگزین آن ذمائم می کردند و خود و پیروانشان را آمادۀ پذیرش عشق الهی می نمودند. انسان امروزی برای شکستن مرزهای عصبیت و نفس پرستی و اشاعۀ انسان دوستی، نیازمند چنین نقش هایی است؛ الگوهایی که بعضا جان بر سر اهداف انسانی خود نهاده اند. داراشکوه شاهزادۀ تیموری هند از جملۀ کوشندگان این راه بود.
    کلید واژگان: صوفیان, عارفان, عشق متصوفانه, داراشکوه, ایران, هند, الگوی کهن, دنیای نوین
    Ataollah Hassani
    : Love is the missing phenomenon in today’s world, which is full of conflicts. Nowadays, some groups around the world are caught in their ideological and ethnic asabiyyah [with its negative - ethnocentric bias - meaning], and rebellious selfishness. They, with a sense of domination and greed, prepare ground for destruction of natural environment, deterioration of humane soul, and squandering the efforts of scientists in reducing human suffering. Of course, this is not a new phenomenon. In the past, there were many people doing such malicious actions. Unlike them, there were, and are now, those who thought about health and happiness of human being. Bigotry and ethnocentrism acted as the pushing force for the first group. But, motivations of the other group were love and sacrifice. It seems that, the prevailing of humanist and nature-loving thought to be a solution to this problem. Sufis and mystics, far back, for nurturing the human sense in themselves and their disciples, made themselves to purify their sensuality by combating ignorance, anger, hatred, wrath, pride, enmity, envy, jealousy, infidelity, and hypocrisy. They replaced those sins by loving human beings and nature and through this prepared themselves to accept God’s love. Modern man, in order to break the boundaries of asabiyyah and selfishness and dissemination of humanitarian senses is in need of such roles; models who, sometimes, sacrificed their lives for their cause. Dara Shikoh – the Timurid prince of India- was among these activists.
    Keywords: Sufis, Mystics, mystical affection, Dara Shikoh, Iran, India, old pattern, new world
  • سید سعید میر محمد صادق، عطا الله حسنی
    در باب وجوه گوناگون تاریخ اجتماعی ایران پژوهش های اندکی انجام شده است؛ شاید یکی از دلایل آن، کم بودن منابع است که موجب شده پژوهش در این حوزه خواستاران کمتری پیدا کند. هرچند منابع درباره موضوع تاریخ اجتماعی ایران بسیار کم است، اما این مانعی برای پژوهش نبوده است، زیرا پس از استخراج رخدادهای اجتماعی از خلال وقایع نامه های سیاسی، با بهره گیری از منابع مکمل هم عصر (مانند کتاب های لغت، و متون ادبی، فقهی و حتی متن هایی در باب کشاورزی و...) و نیز سفرنامه ها و اسناد، می توان پژوهشی مطلوب در حوزه تاریخ اجتماعی و فروع این حوزه انجام داد. این مقاله درصدد است تا با نگاهی تحلیلی به منابع تاریخی دوره صفوی، جامعه نگاری روستایی را در این آثار بررسی کند.
    کلید واژگان: تاریخ صفویه, متون تاریخی, تاریخ اجتماعی, جامعه روستایی
    Sayyed Saeid Mir Mohannad Sadegh, Ata Allah Hasani
    Little research has been administered regarding the various aspects of Iran’s social history; one of the reasons being probably the scarcity of sources which has encouraged extremely few people to undertake investigation in this area. Although few sources exist on the topic of the social history of Iran, there has been no real hindrance to conducting research, because once proper information about social events has been drawn from political chronicles, supplemented by sources contemporaneously written (such as lexicons, literary and jurisprudential texts and even books on agriculture etc.) as well as travelogues and relevant documents, one can undertake desirable investigations in the domain of social history and its ancillary branches.
    By taking an analytical perspective toward the historical sources from the Safavid period, the present article intends to examine the rural sociography in these sources.
    Keywords: Safavid history, historical texts, social history, rural community
  • یعقوب تابش، هاشم آقاجری، عطاءالله حسنی
    افیون ماده ای مخدر است که در طول تاریخ به عنوان دارو کاربرد داشته و در صورت مداومت در مصرف، خوگیری به آن برای بشر اجتناب ناپذیر است. در ایران پیشاصفوی افیون بیشتر مصارف پزشکی داشت. در قرن نهم هجری قمری وآستانه عصر صفوی معدودی از افراد که از اقشار بالای جامعه بودند یا به این اقشار وابستگی داشتند به افیون معتاد بودند. از دهه پنجم قرن دهم هجری قمری تغییر محسوسی در مصرف افیون در جامعه ایران به وجود آمد. هدف این نوشتار این است که با به کارگیری روش توصیف و تحلیل تاریخی این تغییر را تا پایان دوره اول حکومت صفوی (907-996 ه.ق) روشن نماید و پیامدهای اجتماعی آن را بنمایاند. بررسی داده هایی که از منابع گوناگون به دست آمده، نشان می دهد فرمان منع مسکرات شاه تهماسب اول، رفته رفته اعتیاد به افیون را افزایش داد و این افزایش پیامدهای اجتماعی جدیدی را موجب شد و زمینه ای را برای اعتیاد فراگیر جامعه در دوره های بعد فراهم آورد. به عبارت دیگر، افیون به عنوان جایگزین مسکراتی که در فرمان شاه منع شده بود، نقش بیشتری در تغییر سبک زندگی ایرانی در عرصه مواد مصرفی ایفا کرد.
    کلید واژگان: افیون یا تریاک, اعتیاد, شاه تهماسب اول, فرمان منع مسکرات
    Yaghub Tabesh, Seyyed Hashem Aghajari, Atallah Hassani
    Opium is a narcotic substance that has been used throughout history as a drug. In case of continuous use, habituation to humans is inevitable. Opium was used mostly for medical purposes in pre-Safavid Iran. In the ninth century AH and head of the Safavid were few People from upper strata of society or the people were dependent on them opiate drug addicts. Since the start of the fifth decade of the tenth century AH, there was a perceptible change in the consumption of opium in Iranian society. The purpose of this article is that by using historical descriptive and analytic method, clears this change by the end of the first period of the Safavid and its social consequences. Survey of data obtained from various sources shows that Intoxicant prohibition decree of Shah Tahmasb, gradually increased opium addiction and this rise caused new social consequences and a basis for addictions of people in later periods; in other words as a substitute to opiate intoxication banned in Shah Tahmasb’s decree, has played a greater role-In the field of consumables- in changing Iranian lifestyles.
    Keywords: Opium, Addiction, Shah Tahmasp I, Intoxicants prohibition decree
  • سید سعید میرمحمدصادق، عطاءالله حسنی *
    پژوهش در حوزه های تاریخ اجتماعی ایران عموما به دلیل کمبود منابع با دشواری هایی روبرو است، زیرا بسیاری از متون تاریخی عمده مطالب شان در باب تحولات تاریخ عمومی، سلسله ای و یا سلطانی است و با توجه به ساختار کتاب، کمتر به زندگی مردم و تحولات اجتماعی پرداخته شده است. اما به رغم محدودیت منابع تاریخی، می توان با توجه به سایر منابع به ویژه متون ادبی که شاید بتوان در پژوهش های تاریخی آن ها را منابع مکمل نامید پژوهشی نو در حوزه تاریخ اجتماعی انجام داد. این مقاله درصدد است تا اهمیت منابع ادبی را برای پژوهش های تاریخ اجتماعی بررسی کند.
    کلید واژگان: منابع ادبی, واژه نامه ها, منشآت و تذکره های ادبی, جامعه روستایی
  • سعید سبزی *، عطاالله حسنی
    یکی از حوزه هایی که مجلس شورای ملی دست به قانونگذاری در آن مورد زد، حوزه مواد مخدر و اعتیاد به آن بود. اولین قانون مصوب در این زمینه، یعنی قانون تحدید تریاک، دارای اهمیت خاصی است. زیرا، با تصویب آن در مجلس دوره جدیدی در پرداختن به امر مواد مخدر و اعتیاد در ایران آغاز می شود. در تحقیق حاضر با روش تاریخی و استفاده از منابع و اسناد آرشیوی، به بررسی رویه های قانونی در امر مواد مخدر و اعتیاد از سال 1289 تا 1307 شمسی پرداخته شده است. حاصل تحقیق حاکی از آن است که نقش مهم تریاک در درآمد دولت و بودجه، موجب شده بود که در آغاز، مجلس و دولت به چشم یک منبع مهم و گران بها به آن نگاه کنند و سعی در کنترل آن به نفع خزانه دولت به بهترین شکل ممکن داشته باشند. در این دوره برای جلوگیری از قاچاق مواد مخدر به داخل کشور، در سال 1301شمسی قانون منع واردات مواد مخدر به داخل ایران به تصویب مجلس رسید که دارای اهداف اقتصادی بود. این قانون، که در آن در مورد تریاک تولید داخل صحبتی به میان نیامده بود، اقتصاد ایران را هر چه بیشتر به تریاک وابسته می نمود. در تمام نظامنامه هایی هم که در دولت و وزارتخانه ها از تصویب می گذشت، وجه درآمدزایی تریاک مورد توجه خاص بود و چندان اهمیتی به بحث جرم بودن یا نبودن مواد مخدر و استعمال کنندگان آن داده نمی شد. تا این که، در سال 1304ش. اولین قانونی که حالت بازدارنده و جرم انگارانه در زمینه مواد مخدر و معتادان داشت به تصویب رسید.
    کلید واژگان: مجلس شورای ملی, مواد مخدر, تریاک, اعتیاد, قانون, مقررات
    Saeed Sabzi Dizaj Yekan *, Ataollah Hassani
    One of the areas in which the National Legislative Assembly legislated was the issue of drug and addiction. The first law passed in this area, that is the law of limitation of opium, is especially important because after passing this law in the Parliament, a new era concerning drug and addiction began. In this research, legal procedures related to drug and addiction from 1910 to 1928, are investigated using a historical approach and archival documents and sources. The results show that the important role of opium in government revenues and its budget has caused the Parliament and government to consider it a valuable resource. Therefore, they tried to control it in favor of government treasury as much as possible. In this period, in order to prevent drug contraband to the country, the law of prohibition of drug importation to Iran was passed by the Parliament in 1923 for economic reasons. This law didn’t mention anything about domestic opium products and made Iran’s economy more dependent on opium. In all codes of conduct passed by the government and related ministries, a special attention was paid to the revenue aspect of opium and they were not concerned about drug users and the question of it being crime or not. Finally, the first law withholding drugs and addiction and considering it a crime was passed in 1925.
    Keywords: National Legislative Assembly, Drugs, Opium, Addiction, Law, Regulations
  • یعقوب تابش *، سید هاشم آقاجری، عطاالله حسنی
    دوره صفوی با دگرگونی های اجتماعی متنوعی رویارو گردید، یکی از این دگرگونی ها، پدیده اعتیاد به افیون بود. این ماده مخدر، در ایران پیشا صفوی، بیشتر مصارف پزشکی داشت. در عصر صفوی، اعتیاد به افیون به صورت فراگیر درآمد و به عنوان یکی از مشخصه های سبک زندگی اعضای جامعه به ویژه در دوره فرمانروایان پایانی صفویه مطرح گردید. چگونگی شیوع این پدیده مساله ای است که تا کنون به آن پرداخته نشده است، از این رو، در این تحقیق که با روش تاریخی و استفاده از منابع گوناگون داخلی و خارجی انجام شد، سیر دگرگونی اعتیاد به افیون، با تاکید بر روند تاریخی آن، طی سه دوره آغازین، میانی، و پایانی حکومت صفویان بررسی گردید. بر اساس یافته های این پژوهش، تحولات مرتبط با افیون در سراسر عصر صفوی از الگوی یکسانی پیروی نکرده و یک منحنی رو به رشدی را تجربه کرده است.
    کلید واژگان: ایران, جامعه, صفویه, افیون, اعتیاد
    Yaqub Tabesh *, Seyyed Hashem Aghajari, Ataollah Hassani
    The Safavid era went through a variety of social changes. One of these changes was addiction to opium. In the pre-Safavid era, this narcotic was mostly used for medical purposes. In the Safavid era, opium addiction became pervasive and was regarded as one of the defining characteristics of the society’s lifestyle, especially during the end of the Safavid dynasty. The prevalence of this phenomenon has not been studied so far. Hence, this study was conducted using domestic and foreign resources while focusing on their historical trend through three stages of beginning, middle and final eras of the Safavid dynasty. According to the findings of this study, the changes regarding opium over the whole Safavid era do not follow the same pattern and have increased.
    Keywords: Iran, Society, Safavid, Opium, Addiction
  • عطاالله حسنی *
    صفوی شیوع داشته است. به کارگیری اصطلاح «قزلباش» توسط مورخان پس از شاه اسماعیل برای دهه های نخستین عصر صفوی، باعث به کار نبردن مفاهیم و اصطلاحات در غیر زمان تاریخی آن ها، لازمه روایتگری تاریخی است. برخی از مورخان و محققان، آگاهانه یا ناآگاهانه، با به کارگیری برخی از اصطلاحات و القاب در بستر زمانی غیر واقع آن ها، به تحریف امر واقع در تاریخ می پردازند. این پدیده در بین مورخان و محققان تاریخ ایران عصر بدفهمی تاریخ اجتماعی و سیاسی آن زمان شده است. قزلباش، از جمله مفاهیم تنش زای عصر صفوی بود. این لفظ در نزد ایرانیان مقبولیتی نداشت و مورد استفاده نبود. با پدیدار شدن این لفظ، فضایی از خصومت در میان ایرانیان و همسایگان ایجادشد. ریشه های تاریخیاین فضای خصومت آمیز با محوریت پدیده «قزلباش»، مساله تحقیق حاضر بود. نویسنده با ابتناء کار بر روش تاریخی و استفاده از منابع عصر، پس از انجام تحقیق، به این نتیجه رسید که قزلباش لفظی است دشمن ساخته. از این رو، شاه اسماعیل و دولتمردان او از این لفظ استفاده نمی کردند. این اصطلاح برای نخستین بار در حبیب السیر که تحریر آن پس از مرگ شاه اسماعیل به پایان رسید، به کار گرفته شد و پس از آن به تدریج وارد ادبیات عصر، اعم از متون تاریخی و مکاتبات دولتی گردید.
    کلید واژگان: ایران, صفویه, عثمانی, قزلباش
    Ataollah Hassani *
    When writing history, one has essentially to avoid using concepts and terms anachronistically. Some historians and history scholars, intentionally or unintentionally, do this and put in use the newly generated terms and titles to refer to old times; hence, distorting historical facts. Historians of the Safavid period were accustomed to this phenomenon. Using the term “Kizilbash” for the events of first decades of the Safavid era by the historians of post-Isma’il I period, has led to misunderstanding of social and political history of that time. “Kizilbash,” was a contradictory term in that period. This term, being pejorative, had no legitimacy among Iranians. So, it was not accepted and put into use by them. The coinage and use of this term generated a sphere of hostility between Iranians and their neighbor states. This article, based on historical method of research and primary sources, aimed to investigate the “Kizilbash” phenomenon, as the core of this hostile sphere, to find out the causes and roots of the problem. Findings asserted that “Kizilbash” was a term derogatorily applied by safavids’ enemies. So, Shah Isma’il I and his statesmen did not use it. This term, for the first time, was appeared in Habib Al-siyar which began to be written at 927 AD and was finished after Shah Isma’il I’s death in 930 AD.
    Keywords: Iran, Safavids, Ottoman, Kizilbash
  • عطاءالله حسنی*، زیر نظر کاترین بابایان
    در نگاه توسعه مدار به نیروی انسانی، جنسیت در ارائه خدمات آموزشی و تربیتی به افراد، نباید تعیین کننده باشد. جامعه هدف راهبردی واحدی را تعقیب می کند و ضرورت دارد از توان آحاد افرادش بهره گیرد. این خود افراد هستند که می توانند، متناسب با علاقه و توان، به گزینش بپردازند. وجود الگو های خاص آموزشی و تربیتی برای زنان در متون سده های میانی تاریخ ایران و دوران صفویه، حاکی از این است که مربیان تربیتی نیل به دو هدف متفاوت را در حوزه تعلیم و تربیت دختران و پسران و زنان و مردان مد نظر داشته اند. هدف تحقیق حاضرکه با ابتناء بر روش تاریخی و مراجعه به منابع دست اول و استفاده از منابع تحقیقاتی صورت گرفت، شناخت ابعاد مختلف این مساله بود. حاصل تحقیق نشان داد که فقدان حضور موثر عمومی زنان در عرصه اجتماعی و ضعف قدرت تصمیم گیری ایشان در حوزه عمل جمعی، در نتیجه اعمال شیوه تربیتی متفاوت از مردان و ممنوعیت آنان از سواد آموزی و مجبوریت ایشان به انزواطلبی بوده است که الگوهای تربیتی خواهان آن بوده اند و مردان را به حفظ این سنت ترغیب و تشجیع می کرده اند. با وجود این، وجود استعداد فردی در برخی از زنان و انتهاز فرصت ایشان از شرایط مساعد پیرامونی، علی رغم بازدارندگی ها، شکوفایی استعدادهای آنان را ممکن و میسور می ساخته است که، به دلیل محصور ماندن در حوزه عمل شخصی، ناتوان از جریان آفرینی فرهنگی و اجتماعی بوده است.
    کلید واژگان: زن, ایران, تاریخ میانه, صفویه, الگوی تربیتی, شهرنشینی
    Ataollah Hassani*, Under The Supervision Of Kathryn Babayan
    From a socially enlightened point of view, the educational programs offered to the masses should not be guided by the traditional gender bias and principle of inequality. The society which follows a socially progressive strategy must draw dividends from the knowledge and abilities of all members whether male or female. The people themselves must choose their educational paths based on their individual preferences. When contemplating the educational texts of medieval Iran and Safavid Persia, it becomes clear that the masters of tutelage had two distinct objectives for the instruction of men and women. The present study, by applying the historical method and by making extensive use of primary and secondary sources, strives to explore the diverse dimensions of this canonical problem. This enquiry demonstrates that the absence of women from the society and their lack of effective engagement in the socioeconomic sphere, along with their powerlessness in making strategic decisions on matters pertaining to the public domain were the direct consequences of the isolationist methods utilized in the education of women. This was partially accomplished by barring women from attending schools, and subsequently imposing upon them an isolated and passive existence in the society. This societal construct was further perpetuated by educational models that encouraged, nay demanded men to adopt and protect this maladaptive tradition. Despite all systemic obstacles and in the face of cruel odds, when the conditions permitted, the genius of many Safavid women flourished and contested the confines of their limited social spheres. Nevertheless, these accomplishments were often restricted to the woman’s personal domain and did not thrive in the grand socio-cultural realm.
    Keywords: Woman, Medieval Iran, Safavid, Educational Programs, Urbanization
  • کریم بردی صادقی، عطاالله حسنی
    در طول تاریخ همواره نقاط آباد و معمور مورد حمله و تعدی اقوام صحرانشین و بیابانگرد بوده است. ایران زمین نیز از این قاعده مستثنی نبوده، چرا که همواره مورد حمله اقوام صحرانشین حاشه مرزهای خود بوده است. از جمله این حملات، ترکتازی های ترکمنان در نواحی مرزی شمال و شمال شرقی بوده است.حملات آنان به نواحی مسکونی و اسیر بردن روستاییان ساکن در نواحی شمال و شمال شرقی ایران، از جمله مسائل اساسی طول عصر قاجاریه برای ایرانیان حوزه خراسان وبه ویژه حکومت مرکزی ایران بوده است؛ مساله ای که دامنه تاثیر آن تا سال های اولیه دوران مشروطیت هم کشیده شد. هدف این تحقیق، بررسی علل و عوامل پدیداری این مساله و چگونگی وقوع آن و سیاست حکومت قاجاریه در قبال تهاجمات ترکمنان بوده است. در این مقاله، با ابتناء بر روش تاریخی، نحوه اسیر بردن ترکمنان و سرنوشت اسرا و فعالیت های نظامی و سیاسی حکومت قاجار در جهت حل مساله اسرا مورد نقد و بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مخاصمات، ریشه در سیاست های خشونت بار حکومت قاجاریه و کینه توزی مهاجمان ترکمن داشته است. اگرچه انعقاد قرارداد آخال به سال 1299ه.ق/ 1881م. و الحاق قسمت هایی از سرزمین های ترکمن نشین به قلمرو روسیه، از میزان حملات ترکمنان کاست، اما خصومت ها ریشه کن نشد و حملات ترکمنان کماکان ادامه پیدا کرد.
    کلید واژگان: ایران, قاجاریه, ترکمنان, اسرای ایرانی
    During the history inhabited areas have always been attacked by desert residents and nomadic races. Iran has not been an exception, since it has always been attacked by nomad races of its borders` margin. Among those attacks we can point out Turkmen`s attack around northern and eastern north borders. Their attacks to residential areas and captivating villagers who live in northern and eastern north of Iran were among substantial problems during Qajar age for Iranians of Khorasan area, especially central government of Iran; a problem whose range of effect lead to first years of constitution period. The aim of the research has been investigating constancy reasons and factors of the problem, the way of its happening and policy of Qajar against attacks of Turkmens. Based on historical method, in this research the way of capturing Turkmens, fate of captives and military and political activities of Qajar were criticized and investigated to solve the problem. The research findings indicate that predicaments, originate from violent policies of Qajar and malice of Turkmen attackers. Although signing contract of Akhal in 1881 and addition of some parts of Turkmen lands to Russia domain reduced level of Turkmens` attack, hostilities were not removed and attacks of Turkmens continued.
    Keywords: Iran, Qajar, Turkmens, Iranian captives
  • امیر نعمتی لیمایی، عطاءالله حسنی *
    امیرعلیشیر نوایی از جمله بازیگران پرکنش صحنه سیاست در واپسین دهه های حکومت تیموریان به شمار می آید. از این روی، در این مقاله با بهره جستن از روش تحقیق تاریخی تلاش شده است درک گردد نقش او در سیاست های اعمال شده از سوی پادشاه وقت، سلطان حسین بایقرا، چه اندازه بوده و چه تاثیری بر چند و چون کنش ها و واکنش های سیاسی رخ داده در آن عهد نهاده است. آنچه هویدا می نماید، بررسی مجموعه داده های تاریخی و آگاهی های موجود نشان داد که نوایی نه تنها در تصمیم گیری های سیاسی سلطان تاثیرگذار بود، بلکه در ترکیب و آرایش نیروهای سیاسی و فراز و فرود موقعیت آنان هم حضوری موثر داشت. افزون بر این، برای وی در فرونشاندن و یا برکشیدن آتش نبردهای داخلی این روزگار نیز سهم به سزایی درنظر باید گرفت.
    کلید واژگان: امیر علیشیرنوایی, سلطانحسین بایقرا, جنگ های داخلی, نیروهای سیاسی, سیاست های حکومتی
  • عطاء الله حسنی، تورج تیموری
    آنچه از منابع و مآخذ بر می آید چنین تصور شده است که در آستانه ظهور سلجوقیان، خلافت عباسی به شدت تضعیف شده و موقعیت سیاسی خود را در بسیاری از سرزمین های اسلامی از دست داده است. این پژوهش بر آن است که به این پرسش پاسخ دهد که بر خلاف تصور بسیاری از محققان، خلافت عباسی یک نهاد سیاسی کاملا دست و پا بسته ای در برابر امرای بویهی به شمار نمی رفته و در آستانه شروع روابط با سلجوقیان، به دلایل مختلفی توانسته بود که موقعیت سیاسی نهاد خلافت را بهبود ببخشد. روش تحقیق این پژوهش بر اساس جهت گیری و شیوه دادها، تاریخی - تحلیلی بوده و دست آورد آن نشان می دهد که دو خلیفه آخر دوران حکومت آل بویه، یعنی القادر ب الله (422-381 ق) و القائم بامر الله (467-422 ق) از جمله خلفایی بودند که تلاش های بسیاری برای احیای هویت از دست رفته خلافت نموده و ما شاهد تجدید حیات بخشیاز قدرت خلفا، دست کم در منطقه عراق می باشیم.
    کلید واژگان: خلافت عباسی, سلجوقیان, آل بویه, القادر ب الله, القائم بامرلله
    Dr. Ata Allah Hasani, Touraj Teymouri
    What has been inferred from the references and sources, is that by the advent of Seljuqids, Abbasid Caliphate was severely weakened and lost its political position in many Islamic territories. This study is to answer the issue that unlike many researchers beliefs, Abbasid Caliphate was not considered as a weak,shaky political system versus Buwayhid rulers and at the start of its relations with Seljuqids it could improve the political position of caliphate for various reasons. This study has been directed based on the historical and analytical data and its results show that the two last caliphs of Buwayhids era al-Qader Billah (381-422) and al-Qaim Beamrellah(422-467), were among those who made a lot of efforts to regain the caliphate's lost identity, as we can observe the revival of caliph's authority, at least in Iraq territory.
    Keywords: Abbasid Caliphate, Seljuqids, Buwayhids, Al, Qader, Billah, Al, Qaim Beamrellah
  • عطاءالله حسنی
    تیمور کورکان در سه دوره متناوب با حمله به ایران و هند و شام و مصر و روم، ساختار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی این مناطق را مواجه با بحران و دچار برخی تغییرها کرد. یکی از اقدامات او جنگ با یلدرم بایزید بود. این جنگ ساختارشکن، نقطه عطفی در تحولات منطقه و جهان به شمار می رود و مطالعه و بررسی آن از اهمیت برخوردار است. نویسنده این مقاله، با ابتناء کار خود بر روش تاریخی، تلاش کرده است که علل و عوامل و چگونگی وقوع این رویداد اثرگذار را بر اساس منابع اصلی بازنمایاند. برآیند جامع روایات تاریخی گویای این است که اقدامات توسعه طلبانه سلطان بایزید برای به تصرف در آوردن عجولانه قلمرو امیرنشین های مسلمان همسایه و دست اندازی به امیرنشین هم پیمانش قسطمونیه و مناطق آماسیه و سیواس و قیصریه که به برهم خوردن نظم ساختاری واحدهای سیاسی و انباشتگی نارضایتی از او و نیز شکل گیری حلقه معارضان در هجرت انجامید، زمینه پیوستن معارضان او را به تیمور فراهم آورد. از سوی دیگر، شکل دادن ائتلافی از سلاطین ممالک ایران علیه تیمور و قرار گرفتن در موقعیت رهبری آن ائتلاف و تعرض به ارزنجان، بایزید را در مهب طوفان خشم تیمور و قلمروش را در معرض تاخت و تازهای او قرار داد. ورود بازیگرانی از اروپا به جرگه هم پیمانان تیمور و وجود دولتمردانی که به تحریک حس انتقام جویی تیمور پرداختند، و خطابه های تحریک کننده ای که کاتبان و دبیران بایزید علیه تیمور به کار بردند، همه و همه دست به دست هم داد و تیمور را که تجربه ای سی و اند ساله از پیروزی های پیاپی داشت، به نقطه بازگشت ناپذیر عزم جنگ کشاند.
    کلید واژگان: ایران, عثمانی, تیمور کورکان, یلدرم بایزید, جنگ انکوریه
    Ataollah Hassani
    Tamerlane، through his three sporadic invasions of Persia (Iran)، India، Syria، Egypt، and Asia Minor، provoked crisis and caused a number of changes in the regions’ political، social، cultural and economic structures. One of his moves was fighting a war with Yildirim Bayezid. This particularly deconstructive war، which can well be considered as a major landmark in both regional and worldwide turmoils that ensued، deserves a close study and extensive research. Applying a historical method and making use of primary sources، the researcher of the present study has attempted to identify the causes and effects of such a historic event. Findings indicate that expansionist measures of Yildirim Bayezid to rush to seize the territory of neighboring Muslim Beyliks and to overrun Kastamonu، his allied emirate، as well as Amasya، Sivas، and Kayseri – all of which disturbed the structural order of the region’s political units and heightened people’s dissatisfaction with him، thus leading to the formation of the circle of opponents abroad – paved the way for the alliance between the opponents and Tamerlane. On the other hand، forming a coalition of Persian Sultans against Tamerlane and assuming its leadership as well as storming into Arzanjan exposed Bayazid to Tamerlane’s blind rage and his territory to his full-scale invasions. In fact، ambassadors who came to the court of Tamerlane from Europe، statesmen who tried to incite his desire for revenge and Bayazid’s scribes and secretaries whose provocative remarks were directed at Tamerlane all contributed to inducing him، a man with more than thirty years of experience in successive victories، to the war’s point of no return
    Keywords: Iran, Ottoman, Tamerlane, Yildirim Bayezid, Ankara War
  • عطاءالله حسنی، امیر نعمتی لیمایی
    شمار ابهامات و ناشناخته های مرتبط با افکار و عملکرد امیر علیشیر نوایی، سیاستمدار و فرهنگمرد برجسته واپسین دهه های حکومت تیموریان، به نسبت افزون است. از جمله این موارد می توان به چنددستگی باورهای مورخان درباب عقاید مذهبی ویاشاره داشت. چنانکه شماری امیرعلیشیر را پیرو مذهب تشیع برشمرده ، گروهی وی را از جمله باورداران به مذهب تسنن پنداشته و دسته ای نیز او را یک صوفی صافی و یا فردی که در هیچ گروه مذهبی قرار نمی گرفت، شناخته اند. از این روی، نگارنده بهتر آن دید تا نگاهی نقادانه به مدارک موجود و گزارش های رویدادنگاران آن عهد افکند، شاید یارای آن بیابد چگونگی تفکر امیرعلیشیر را در این باره دریابد. برآیند بازنگری داده های در دسترس آن شد که او نه پیرو تشیع، نه پیرو تسنن و نه یک صوفی تمام عیار بود. او تنها فردی دیندار بود که سرشت اندیشه اش به دور از هرگونه عامی گری، آمیخته ای از تفکرات تشیع، تسنن و تصوف را همراه داشت.
    کلید واژگان: امیرعلیشیر نوایی, تشیع, تسنن, تصوف
  • عطاءالله حسنی، غلامعلی پاشازاده
    علل تحول فکری میرزا یوسف خان مستشارالدوله، ماهیت قوانین مورد نظر او و مبانی نظری آن ها در رویکرد به نظام مشروطه غربی، مساله مشکله تحقیق حاضر است که با روش تاریخی و با استفاده از منابع اصلی به تحلیل آن پرداخته می شود. مستشارالدوله از اندیشه گران ایران عصر ناصری بود که به دنبال آشنایی با نظام های مشروطه غربی، راز پیشرفت و ترقی دولت های فرنگی را در قانون و قانونمندی و علت عقب ماندگی ایران را در نبود آن می فهمید و تغییر نظام سیاسی در ایران را ضروری می دانست. شکل حکومتی پیشنهادی او برای ایران آن زمان، سلطنت مقننه بود که قوانین آن از اعلامیه حقوق بشر مندرج در مقدمه قانون اساسی فرانسه اخذ می شد و در چارچوب اصول شریعت اسلام قرار می گرفت.
    کلید واژگان: قانون, نظام مشروطه, شریعت اسلام, سلطنت مقننه, مستشارالدوله
    Ataollah Hassani, Gholamali Pashazadeh
    The causes of Yousuf Khan Mostashar al-Dowleh's intellectual transformation, the nature of the laws he had in mind, the intellectual bases of these laws and his attitude towards the Western constitutional systems are the problem issues connected with the present research, which have been analyzed through the historical method by focusing on the primary sources. Mostashar al-Dowleh was an Iranian intellectual during Nasser al-Din Shah's era whose familiarity with the Western constitutional systems led him to find out that the secret behind the progress of European governments was because of their laws and legal systems, and the reason behind Iran's backwardness was the lack of these factors. He considered transforming the political system of Iran as necessary. The form of government he suggested for Iran of that era was a constitutional monarchy whose laws were taken from the Declaration of Human Rights mentioned in the preamble to the French Constitution and was within the framework of Islamic sharia.
  • عطاء الله حسنی
    مناسبات فرهنگی ایران و عثمانی دیرینه است و وجود آن جای پرسش ندارد. اما واکنش های فرهنگی سیاسی شاعران و متفکران عثمانی، در قبال رویدادهای اجتماعی سیاسی ایران که پدیده ای است متاخر، شایان مطالعه و بررسی است. هدف این مقاله، بررسی تاثیرپذیری سه تن از شاعران بلند آوازه عثمانی از بزرگان ادب ایران و چگونگی واکنش ایشان به حوادث مربوط به قانون خواهی ایرانیان است که، هرچند در ظاهر، بیان «حدیث دیگران» بوده، اما کاربردی دوگانه داشته و ضمن پشتیبانی از جنبش ایرانیان، زمینه توفیق فعالیت های مشروطه خواهی در عثمانی و تثبیت آن را، نیز، مساعدتر می کرده است
    کلید واژگان: ایران, عثمانی, مشروطیت, محمد عاکف ارسوی, مدحت جمال, محمد اشرف
  • عطاءالله حسنی
    کلاه ترک یا تاج صوفیانه، در نزد متصوفه جایگاه و کارکرد خاصی دارد. در شکل و مفهوم «تاج» یا «کلاه ترک» از قرن های اولیه اسلامی تا زمان تاسیس سلسله صفوی تغییر و تحولی اساسی صورت گرفته است. هدف این مقاله، با ابتناء بر روش تاریخی، شناخت این تغییر و تحولات و توجه به علل و عوامل تاریخی آن است. تدقیق در منابع اصلی، اعم از متون تاریخی و ادبی و عرفانی، نشان می دهد که کلاه ترک متصوفه، طی چند قرن، دچار تحولات شکلی و مفهومی شده و از معنی صرف سرپوش به نشانه ای از ترک ذمائم، و سپس به شعار دینی و شعار مذهبی، و بعد به عنصری برای هویت بخشی سیاسی و اجتماعی و نیز بهانه ای برای تحقیر توسط مخالفان تبدیل شده است.
    کلید واژگان: صفویه, عثمانی, صوفیه, کلاه, ترک, تاج, کلاه ترک
    Ataollah Hassani
    The kind of hat used by mystic groups، known as “Kolah-e Tark” or “Taj-e Sufiana” has always had a special status and function. Since the first centuries of Islam up to the Safavids era، Taj or Kolah-e Tark has undergone a major change both formally and conceptually. The purpose of this article، using the historical method of research، is to understand and explain the mentioned changes and their historical causes and factors. The findings of the research shows that the Kolah-e Tark was initially used as an ordinary headwear، but in the course of time، its form and concept changed and became a sign for abrogating the evils، a religious or sectarian motto، a component of social and political identity، as well as a pretext under which pro-Safavid militants and groups were humiliated by the Ottomans and Uzbeks.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال