علی اکبر پور فتح الله
-
مقدمه:
ضایعات ذخیره سازی گلبول های قرمز (Red blood cell) RBC، ممکن است عملکرد این سلول ها را به طور چشمگیری کاهش دهد. یکی از این عوارض، افزایش تدریجی استرس اکسیداتیو است که سبب تخریب RBCها در طی نگهداری آن ها می شود. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر ماده ی افزودنی گلوتاتیون به عنوان یک آنتی اکسیدان بر تغییرات بیوشیمیایی کیسه های RBC کم-لکوسیت در طول ذخیره سازی طراحی شد.
روش هامطالعه، از نوع تجربی بود و در سال 1396 در سازمان انتقال خون تهران انجام شد. تعداد 10 کیسه RBC کم-لکوسیت، طبق دستوالعمل های استاندارد جمع آوری، فرآوری و ذخیره شد. هر واحد به دو قسمت مساوی تحت تیمار با گلوتاتیون یا سرم فیزیولوژی (کنترل) تقسیم شد. نمونه گیری از همه ی کیسه ها طی نقاط زمانی 3، 14، 21، 35 و 42 روز پس از ذخیره سازی به عمل آمد. از روش الایزا برای بررسی تغییرات گلوتاتیون و 2و3-دی فسفوگلیسرات (2,3-DPG) و از روش آنزیمی برای سنجش پارامترهای بیوشیمیایی مانند لاکتات-دهیدروژناز (LDH)، غلظت لاکتات و فعالیت آنزیم گلوکز-6-فسفات-دهیدروژناز (G6PD) استفاده شد.
یافته هامقدار گلوتاتیون در گروه تیمار شده و گروه شاهد به ترتیب به میزان 70 و 60 درصد مقدار اولیه بود. با افت سطح گلوتاتیون در هفته ی انتهایی ذخیره سازی، کاهش قابل توجهی در فعالیت G6PD مشاهده شد (0/05 > P). مقدار 2,3-DPG بعد 42 روز از ذخیره سازی، تا نزدیک به صفر کاهش یافت. سطح LDH و لاکتات در طول ذخیره سازی در هر دو گروه افزایش داشت (0/05 > P).
نتیجه گیرینتایج ما نشان داد، غیر از مقدار 2,3-DPG، مابقی معیارهای آزمایشگاهی مورد مطالعه تحت تاثیر گلوتاتیون قرار گرفتند و آنتی اکسیدان گلوتاتیون در کاهش استرس اکسیداتیو موثر بود.
کلید واژگان: 2و3-دی فسفوگلیسرات, گلوکز 6 فسفات-دهیدروژناز, تزریق خون, گلبول قرمز, گلوتاتیونBackgroundRed blood cell (RBC) storage lesions may dramatically reduce the function of these cells. One of these complications is the gradual increase in oxidative stress, which causes the destruction of RBCs during their storage. This study was designed to investigate the effect of glutathione additive as an antioxidant on the biochemical changes of leukoreduced-RBC (LR-RBC) bags during storage.
MethodsThe study was experimental. In 2016, it was done in Tehran Blood Transfusion Organization. Ten bags of LR-RBC were collected, processed and stored according to standard procedures. Each unit was divided into two equal parts treated with glutathione or normal saline (control). Sampling of all bags was done during the time points of 3, 14, 21, 35 and 42 days after storage. Used the ELISA method to investigate changes in glutathione and 2,3-diphosphoglycerate (2,3-DPG) and the enzymatic method to measure biochemical parameters such as lactate-dehydrogenase (LDH), lactate concentration and glucose-6-phosphate-dehydrogenase (G6PD) enzyme activity.
FindingsThe amount of glutathione in the treated group and the control group decreased by 70 % and 60% of the initial value, respectively. With the decrease of glutathione level in the last week of storage, a significant decrease in G6PD activity was observed. The amount of 2,3-DPG decreased to almost zero after 42 days of storage. LDH and lactate increased during storage.
ConclusionOur results showed that, except for the amount of 2,3-DPG, the rest of the studied parameters were affected by glutathione and glutathione antioxidant was effective in reducing oxidative stress
Keywords: 3-diphosphoglycerate, Glucose 6-phosphate dehydrogenase, Blood transfusion, Red blood cell, Glutathione -
سابقه و هدف
یکی از عوارض جانبی تجویز ایمونوگلوبولین، فعال شدن سیستم کمپلمان است که با غلظت بالای تجمعات و پلیمرهای بزرگ در فرآیند تولید ارتباط دارد. سنجش فعالیت آنتی کمپلمانی(ACA) در کنترل کیفیت دارویی اهمیت ویژه ای دارد و معیاری برای فعال شدن خود به خودی سیستم کمپلمان در فرآورده های ایمونوگلوبولینی تهیه شده از پلاسمای انسانی می باشد که بر اساس روش مرجع و طبق الزامات فارماکوپه انجام می شود.
مواد و روش ها:
در یک مطالعه تجربی، ابتدا آزمون ACA براساس فارماکوپه اروپا راه اندازی و سپس ACA در دو محصول متفاوت ایمونوگلوبولینی به دست آمده از روش تغییر یافته کوهن، به نام روش الف و یا روش ب، اندازه گیری و مقایسه شد. اندازه گیری بر اساس توانایی ایمونوگلوبولین برای اتصال غیراختصاصی به کمپلمان و جلوگیری از لیز گلبول های قرمز حساس شده گوسفند می باشد. بنابراین ایمونوگلوبولین با کمپلمان خوکچه هندی انکوبه و سپس باقی مانده کمپلمان تیتر و به صورت درصد بیان گردید.
یافته ها:
مقادیر ACA در دو محصول (روش الف و یا روش ب) در طی دو روز متوالی و هر روز هشت بار تکرار، به ترتیب CH50/mg protein 08/0 ± 486/0 و 07/0 ± 466/0 در مقایسه با IVIG تجاری(07/0 ± 486/0) تعیین شد. طبق فارماکوپه اروپا، مقدار مجاز ACA در IVIG، ≤ 1 CH50 ⁄mg IgG تعریف شده است.
نتیجه گیریاندازه گیری های کمی و کیفی ایمونوگلوبولین به همان اندازه تحقیق و توسعه در فرآیندهای پالایش پلاسما ارزشمند است. با راه اندازی آزمون ACA ، تجزیه و تحلیل ACA در طول فرآیند تولید و نیز در مراحل اعتبارسنجی فرآورده های ایمونوگلوبولینی امکان پذیر شده است.
کلید واژگان: ایمونوگلوبولین, کنترل کیفیت, پلاسمBackground and ObjectivesOne of the side effects of immunoglobulin administration is the activation of the complement system related to the high concentration of aggregates/large polymers in the production process. Measuring anticomplementary activity (ACA) is important in pharmaceutical quality control and is a criterion of spontaneous activation of complement system in immunoglobulin products prepared from human plasma.
Materials and MethodsIn this experimental study, ACA was established based on the European Pharmacopoeia (EP) and ACA was measured and compared in two immunoglobulin products obtained by two modified Cohn's methods A or B. The measurement is based on the ability of immunoglobulin for binding to complement and prevent the lysis of sensitized sheep red blood cells (SRBC). Therefore, immunoglobulin was incubated with guinea pig complement and then the remaining complement was titrated by CH50 method and expressed as a percentage.
ResultsACA values in two products in the two methods of A and B and in two consecutive days and eight times each day were determined to be 0.486 ± 0.08 and 0.466 ± 0.07 CH50/mg protein, respectively; compared to commercial IVIG (Biotest Company) that was 0.486 ± 0.07. ACA activity was measured as less than ≤ 1 CH50 ⁄mg IgG, which was in accordance with the requirements of the pharmacopoeia.
ConclusionsQuantitative and qualitative immunoglobulin measurements are as valuable as research and development in plasma purification processes. With the launch of the ACA test, ACA analysis has become possible during the production process as well as in the validation stages of immunoglobulin products.
Keywords: Immunoglobulin, Quality Control, Plasma -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و نهم شماره 11 (پیاپی 183، بهمن 1400)، صص 4322 -4332مقدمه
پرفشاری خون یکی از مهم ترین فاکتور های خطر در بیماری های قلبی عروقی است که قابل کنترل و پیشگیری می باشد. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر اهدای خون مستمر بر فشار خون سیستولی و دیاستولی اهداکنندگان با فشار خون بالا و طبیعی انجام شده است.
روش بررسیاین مطالعه به صورت بررسی توصیفی مقطعی بر روی 546 نفر از اهداکنندگان خون مرکز اهدای خون وصال شهر تهران که در بازه زمانی سال 1396-1395 بین 1 تا 4 بار اهدا داشته اند، انجام شده است. اهداکنندگان بر اساس فشار خون سیستولی و دیاستولی در زمان اولین اهدا به دو گروه با فشار خون بالا و فشار خون طبیعی تقسیم بندی شدند و روند تغییرات فشار خون پس از هر بار اهدا (اهدای دوم، سوم و چهارم) با استفاده از نرم افزارversion 16 SPSS و آزمون آماری Oneway-ANOVA بررسی گردید.
نتایجدر گروه افراد با فشار خون بالا، فشار خون سیستولی و دیاستولی پس از سه و چهار بار اهدا به لحاظ آماری کاهش معناداری نشان داد. فشار خون سیستولی در این گروه پس از چهارمین اهدا به طور میانگین از 149/1 به 141/6 میلی مترجیوه (0/03=P)و فشار خون دیاستولی نیز از 90/04 به 86/08 میلی متر جیوه کاهش یافته بود (0/04=P) هم چنین کاهش فشار خون در افراد گروه طبیعی نیز مشاهده گردید، اگرچه این کاهش معنا دار گزارش نشد(0/05 >P).
نتیجه گیرییافته های حاصل از این مطالعه تاثیر کاهنده اهدای خون مستمر بر فشار خون را در افراد مبتلا به فشار خون بالا نشان داد، که این نکته می تواند در رویکردهای درمانی پرفشاری خون با رعایت فرهنگ اهدای خون داوطلبانه بدون چشمداشت مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: اهدای خون, پرفشاری خون, فشار خون سیستولی, فشار خون دیاستولیJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:29 Issue: 11, 2022, PP 4322 -4332IntroductionHypertension is one of the most important preventable risk factors for cardiovascular disease. This observational study aimed to depict the role of regular blood donation on the systolic and diastolic blood pressure (SBP and DBP, respectively) in hypertensive patients in comparison with normotensive people.
MethodsThis study was performed as a cross-sectional descriptive study on 546 blood donors of Vesal Blood Donation Center in Tehran who donated between 1 and 4 times in the period of 2016-2017. Donors were divided into two groups (hypertension and normal blood pressure) based on the systolic blood pressure (SBP) and diastolic blood pressure (DBP) at the time of the first donation. The trend of changes in blood pressure after each donation (second, third and fourth donation) was assessed using SPSS ver. 16 and One way-Anova statistical test.
ResultsIn the group of hypertensive patients,, after four blood donations, systolic and diastolic blood pressure showed a statistically significant decrease after three or four donations.
Systolic blood pressure in this group after the fourth donation decreased from the mean of 149.1 to 141.6 mm Hg (P = 0.03) and diastolic blood pressure decreased from 90.04 to 86.08 mm Hg (P = 0.04 also), respectively. Decreased blood pressure was also observed in the normal group, although this significant decrease was not reported (P> 0.05).ConclusionOur results corroborated a down-regulatory effect of regular blood donation on BP in hypertensive people. These findings are rather encouraging people toward voluntary blood donation and can be considered in therapy-related issues.
Keywords: Blood donation, Hypertension, Systolic blood pressure, Diastolic blood pressure -
زمینه و هدف
بدخیمی های خونی به عنوان یکی از شایع ترین سرطان های جهان، سالانه موجب مرگ ومیر تعداد فراوانی از بیماران می شوند. عوامل ارثی و اکتسابی زیادی در ایجاد این بیماری دخیل می باشند. اگزوزوم ها مدل بسیارکوچکی از سلول ها هستند که توسط اکثر سلول های بدن در شرایط فیزیولوژیک و پاتولوژیک ترشح می شوند. از طرفی به دلیل ساختار بسیارکوچک و زیست پذیری که دارند، در درمان این بیماری نیز جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند.
روش بررسیاین پژوهش یک مقاله ی مروری نظام مند است. به منظور انجام این مطالعه، پایگاه های الکترونیکی Pubmed ،Scopus و Web of Science بررسی گردید و تعداد 110 مقاله ی مروری و اصیل در بازه ی سال های 2020-2000 میلادی مطالعه گردید. از کلمات کلیدی اگزوزوم، بدخیمی های خونی و ایمونوتراپی به عنوان کلمات کلیدی اصلی همراه با تعدادی از اصطلاحات مرتبط دیگر همچون ریزمحیط تومور، لوکمی میلوییدی حاد، لوکمی لنفوییدی حاد، لوکمی لنفوییدی مزمن و مالتیپل میلوما (Exosome AND Cancer ،Leukemia AND Immunotherapy ،Exosome AND Leukemia ،AML AND Exosome) برای جستجو در این پایگاه ها استفاده گردید. در نهایت، تعداد 51 مقاله ی مرتبط با اگزوزوم و بدخیمی های خونی میلوییدی و لنفوییدی مورد استفاده قرارگرفت.
یافته ها:
در شرایط بیماری پروفایل ژنومی سلول های بدخیم و ریزمحیط تومور تغییر می کند. محتویات اگزوزوم های آزادشده توسط سلول های لوکمیک ازجمله پروتئین های آنتی آپاپتوتیک، میکرو RNA های مختلف، عوامل آنژیوژنیک، پروتئین های شوک حرارتی و انکوژن ها که در ایجاد یک فنوتایپ التهابی در سلول های هدف نقش دارند، به عنوان عوامل دخیل در پاتوژنز لوکمی شناخته می شوند. تنوعی از مواد درمانی ازقبیل دارو های ضدالتهاب، پروتئین های نوترکیب، siRNA ومهارکننده ی میکروRNA های مختلف نیز می توانند به شکل اگزوزوم از چندین روش مختلف بسته بندی و در درمان لوکمی مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری:
اگزوزوم های ترشح شده از سلول های بدخیم با تغییر ریزمحیط تومور نقش مهمی در رشد و تکثیر، آنژیوژنز، متاستاز، مقاومت به داروهای شیمی درمانی و نیز فرار سلول های سرطانی از سیستم ایمنی ایفا می کنند. نقش اگزوزوم ها در ایجاد و کمک به رشد و پیشرفت بدخیمی های خونی اثبات شده است. بنابراین استفاده از آن ها در درمان این اختلالات در شکل های مختلف، احتمالا بسیار کمک کننده و امیدبخش خواهد بود.
کلید واژگان: اگزوزوم, لوکمی, ایمونوتراپیBackground and AimBlood malignancies, one of the most common cancers in the world, cause a large number of deaths each year. Many inherited and acquired factors are involved in the development of this disease. Exosomes are a very small model of cells that are secreted by most cells in the body under physiological and pathological conditions. On the other hand, they have found a special place in the treatment of these diseases because of their very small structure and biodegradability.
Materials and MethodsThis study is a systematic review article. For this study, the electronic databases such as PubMed, Scopus and Web of Science were reviewed and 110 original and review articles were studied from 2000 to 2020. Exosome, blood malignancies and immunotherapy were used as keywords along with a number of other related terms such as tumor microenvironment, acute myeloid leukemia, acute lymphoid leukemia, chronic lymphoid leukemia and multiple myeloma (Exosome AND Leukemia, Leukemia AND Immunotherapy, Exosome AND Cancer, AML AND Exosome) to search in these databases. Finally, 51 sources that related to exosomes and myeloid and lymphoid blood malignancies were used.
ResultsThe genomic profile of malignant cells and tumor microenvironment changes in the conditions of the disease. The contents of exosomes released by leukemic cells, including anti-apoptotic proteins, various microRNAs, angiogenic agents, heat shock proteins and oncogenes involved in the development of inflammatory phenotype in the target cells, are known as factors involved in the pathogenesis of leukemia. A variety of therapeutic materials such as anti-inflammatory drugs, recombinant proteins, siRNA and the inhibitor of various microRNAs can also be packaged in the exosomes with several ways and used to treat leukemia.
ConclusionExosomes derived from malignant cells play the important role in the growth and proliferation, angiogenesis, metastasis, resistance to chemotherapeutic agent, and the escape of cancer cells from the immune system by the modification of tumor microenvironment. The role of exosomes in the creation and development of blood malignancies has been proven. Therefore, using of them will probably be very helpful and promising in the treatment of these disorders with various forms.
Keywords: Exosome, Leukemia, Immunotherapy -
سابقه و هدف
با توجه به تنوع بالا در میزان مصرف خون در مراکز درمانی مختلف، مطالعه عملکردهای حاکم بر انتقال خون در مراکز بیمارستانی می تواند بر سیاست گذاری و برنامه ریزی بیمارستان ها درخصوص مدیریت صحیح مصرف فرآورده های خون موثر باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی عملکرد های حاکم بر انتقال خون در بیمارستان قلب شهید رجایی تهران انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی و آینده نگر، 399 بیمار بزرگسال تحت عمل جراحی قلب در مرکز قلب شهید رجایی تهران از بهمن ماه 1396 تا تیر ماه 1397 مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به میزان خون رزرو شده، مصرف فرآورده های خونی و فراوانی بیماران دارای انتقال خون مثبت و با توجه به نوع عمل، مقایسه گردید. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری کای اسکویر، آنالیز واریانس یک طرفه و نرم افزار SPSS 23 IBM استفاده شد.
یافته هافراوانی انتقال خون در جمعیت مورد مطالعه برابر 71% (282) بود. 65% (259) RBC ، 21% (83) FFP و 18% بیمار (71) پلاکت دریافت کرده اند. از 749 واحد RBC رزرو شده، 256 واحد(34%) برای بیماران استفاده شد. 25% از بیماران قبل از عمل کم خون بودند و میانگین هموگلوبین قبل از تزریق g/dL RBC 3/1 ± 3/10 بود. اختلاف معناداری بر اساس نوع جراحی در تعداد بیماران دارای انتقال خون و واحدهای خون مصرف شده وجود نداشت.
نتیجه گیریبا توجه به بالا بودن میزان انتقال خون در این مرکز، پیروی از دستورالعمل های انتقال خون سختگیرانه در رابطه با آستانه هموگلوبین و تهیه و اجرای دستورالعمل اصلاح کم خونی قبل از عمل و MSBOS توصیه می شود.
کلید واژگان: جراحی قلب و عروق, انتقال خون, بیمارستان هاBackground and ObjectivesConsidering with the variability in the rate of blood and blood consumption in different medical centers, study of the transfusion practices in hospitals can affect the policies and planning related to the transfusion management. The aim of this study was to evaluate the transfusion practices in Rajaie cardiovascular hospital.
Materials and MethodsIn this cross sectional study, we collected data from 399 adult patients underwent cardiac surgery at Ri cardiovascular medical center from February to July 2018 .The number of reserved and transfused units of blood components, frequency of transfused patients, and the frequency of blood components consumption were recorded. The frequency of transfused patients and number of blood components consumed were compared considering with the type of surgery. The data were analyzed by one way ANOVA and chi-square tests.
Results71% (282) of patients received at least one unit of blood product. 65% (259) of patients received RBC, 21% (83) FFP and 18% (71) received platelet. Of the 749 reserved RBC units, 256 units (34%) were transfused. 25% of patients had preoperative anemia. The mean trigger of hemoglobin for transfusion was 10.3 ± 3.1 g/dL. Comparison of the frequency of transfused patients as well as mean number of blood components did not show significant difference considering with the type of surgery.
ConclusionsConsidering with the high rate of transfusion in this center, following a restrictive threshold of hemoglobin according to the blood transfusion guidelines as well as implementation of a preoperative anemia management guideline and MSBOS is recommended.
Keywords: Cardiovascular Surgical Procedures, Blood Transfusion, Hospitals -
سابقه و هدف
ویروس لنفوتروپیک سلول T انسانی نوعI ، با دو بیماری در انسان یعنی لوکمی/لنفوم T بزرگسالان و پاراپارسیس اسپاستیک گرمسیری مرتبط است. حدود 5 تا 10 میلیون نفر با HTLV-1 در سراسر جهان آلوده شده اند. به منظور افزایش سلامت خون در گیرندگان و جلوگیری از نتایج کاذب در داوطلبان اهدای خون، نیاز است روش های شناسایی عوامل عفونی، از حساسیت و اختصاصیت بالا برخوردار باشند. هدف از این مطالعه؛ مقایسه آزمایش های الکتروکمی لومینسانس، وسترن بلاتینگ و PCR ، برای تایید ویروس HTLV-1 بود.
مواد و روش هااین مطالعه تجربی در سال 1397 بر روی تعداد 66 نمونه(62 مرد و 4 زن) که با کیت الایزا دارای آنتی بادی علیه ویروس HTLV-1بودند و با روش های الکتروکمی لومینسانس و وسترن بلات آزمایش شدند، انجام شد. هم چنین جهت تشخیص ویروس با روش PCR ، اهداکنندگان خون مجدد فراخوان شدند و نمونه جدید از آنان اخذ شد. پس از استخراج DNA ، آزمایش Nested PCR با آغازگرهای هر دو ناحیه TAX و LTR انجام شد.
یافته هادر این مطالعه تعداد 8 (1/12%) نمونه از 66 نمونه که با آزمایش الایزا، مجددا واکنش نشان داده بودند، انتخاب شدند. تعداد 4 (6%) نمونه با روش الکتروکمی لومینسانس، حاوی آنتی بادی علیه HTLV-1 بودند. در بررسی با روش های وسترن بلات و Nested PCR نیز، همان 4 (6%) نمونه مجدد مثبت شدند.
نتیجه گیریاستفاده از آزمایش های الکتروکمی لومینسانس، وسترن بلات و روش PCRکه در این مطالعه نتایج مشابهی داشتند، برای تایید ویروس HTLV-1 مناسب می باشند.
کلید واژگان: وسترن بلات, کمی لومینسانس, Nested PCR, HTLV-1Background and ObjectivesHuman T-cell lymphotropic virus type I (HTLV-I) has been associated with two diseases in humans such as adult T-cell leukemia/lymphoma (ATLL) and HTLV-associated myelopathy/tropical spastic Para paresis (HAM/TSP). About 5 to 10 million people are infected with HTLV-1 worldwide. In order to improve the blood safety and to prevent false positive results in blood donors, methods for identifying infectious agents need to be highly sensitive and specific. The purpose of this study was to compare the electrochemical luminescence, western blotting, and PCR assays to confirm HTLV-1 virus.
Materials and MethodsThis exprimental study was carried out in 2018 on 66 samples (62 males and 4 females) which had antibody against HTLV-1 virus. All retested samples with the same ELISA kit were examined by electrochemical luminescence and western blotting. For virus detection by PCR method, blood donors were recalled for new samples. After DNA extraction, nested PCR was performed with primers in both TAX and LTR regions.
ResultsIn this study 8 (%12/1) samples from 66 samples were reacted with ELISA test. Also 4 (%6) samples had antibody against HTLV-1 by electrochemiluminescence test. Finally, four samples were confirmed by Western blotting and Nested PCR.
Conclusions :
The use of the electrochemical luminescence, western blotting and PCR assays, which had similar results in this study, is suitable for detection and confirmation of HTLV-1 virus.
Keywords: Western Blotting, Chemiluminescence, Nested PCR, HTLV-1 -
سابقه و هدف
استفاده از کیت های با حساسیت و ویژگی بالا، برای تعیین شیوع آنتی بادی علیه هسته ویروس هپاتیت B (anti-HBc) از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع آنتی بادی علیه هسته ویروس هپاتیت B در اهداکنندگان خون HBsAg منفی، با استفاده از دو کیت ایمنواسی آنزیمی anti-HBc دیاپرو و زیمنس انجام شد.
مواد و روش ها:
در یک مطالعه مقطعی، 4313 نمونه از اهداکنندگان خون HBsAg منفی جمع آوری گردید. همه نمونه ها جهت شناساییanti-HBc به روش الایزا و با استفاده از کیت های دو کمپانی دیاپرو و زیمنس آزمایش شدند. روی نمونه های واکنشی هر دو کیت، آزمایش anti-HBc به صورت دوتایی تکرار شد. آنالیز آماری داده ها با استفاده از نرم افزار 22 SPSS و آزمون کای دو انجام شد.
یافته ها:
جمعیت این مطالعه شامل(3/5%) 227 زن و (7/94%) 4086 مرد بودند. (5/11%) 498 و (9/8%) 384 نمونه به ترتیب با کیت های دیاپرو و زیمنس برای anti-HBc واکنش نشان دادند. 114 مورد از نمونه های واکنشی کیت دیاپرو، در آزمایش با کیت زیمنس، منفی شدند. بین نتایج واکنشی دو کیت، اختلاف معناداری مشاهده شد (00005/0 p=). ضریب توافق برای نتایج واکنشی دو کیت 85% بود.
نتیجه گیریبا توجه به اختلاف معنادار نتایج دو کیت، پیشنهاد می شود برای قابل مقایسه بودن نتایج مطالعه ها و برای تعیین شیوع anti- HBc در اهداکنندگان خون با عفونت گذشته HBV، آزمایش anti- HBc به همراه anti-HBs و یا anti-HBe انجام شود.
کلید واژگان: هپاتیت B, اهداکنندگان خون, ایرانBackground and ObjectivesUse of kits with high sensitivity and specificity to determine the prevalence of antibodies against hepatitis B virus (anti-HBc) core antigen is important. The aim of this study was to determine the prevalence of hepatitis B virus antibody in HBsAg negative blood donors using two anti-HBc enzyme immunoassay kits (DIA.PRO and SIEMENS).
Materials and MethodsIn this Cross-sectional study, a number of 4313 samples of HBsAg negative blood donors were collected. All samples were tested for the detection of anti-HBc (Total, IgM & IgG) by ELISA using Diapro and Siemens kits. Anti-HBc assay was performed by both kits in duplicate. Statistical analysis of data was performed using SPSS Ver. 22.0; chi-square tests were also performed.
ResultsThe study population consisted of 227 (5.3%) women and 4086 (94.7%) men. 498 (11.5%) and 384 (8.9%) samples reacted with Diapro and Siemens kits for Anti-HBc, respectively. All positive samples of both kits in duplicate test showed the same results as the previously reported results. 114 cases of reactive kits of DIA.PRO kit were negative in re-testing with SIEMENS kit. Significant differences were observed between the reactive results of the two kits (p = 0.00005). The kappa coefficient for the reactive results of the two kits was 85%.
Conclusions:
Considering the significant difference between the results of the two kits, it is recommended to perform anti-HBc testing with anti-HBs and /or anti-HBe to determine the prevalence of anti-HBc in blood donors with past HBV infection.
Keywords: Hepatitis B, Blood Donors, Iran -
-
-
سابقه و هدفکم خونی قبل از عمل به عنوان یک فاکتور خطر برای پیامدهای بالینی ضعیف در انواع مختلف جراحی ها گزارش شده است. در این مطالعه فراوانی کم خونی قبل از عمل و ارتباط آن با انتقال خون پیرامون عمل [EK1] را در بیماران تحت جراحی قلب، در بیمارستان قلب شهید رجایی مورد بررسی قرار دادیم.مواد و روش هادر یک مطالعه توصیفی، نمونه آماری شامل 181 بیمار بزرگسال بودند که جهت انجام جراحی های قلب تحت گردش خون خارج پیکری در بیمارستان قلب شهید رجایی بستری شده بودند. جمع آوری اطلاعات بیماران در بازه زمانی آذر ماه 1394تا مرداد 1395 انجام گرفت. فراوانی بیماران کم خون قبل از جراحی محاسبه شد. هم چینن فراوانی انتقال خون در بیماران کم خون با بیماران غیر کم خون مقایسه گردید. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری پیرسون، کای دو و t-test و نرم افزارل 22 SPSS استفاده شد.یافته هااز مجموع 181 بیمار، 8/29% (54 بیمار) کم خون بودند. از مجموع بیماران کم خون، 33 بیمار (61%) کم خونی خفیف، 14 بیمار (26%) کم خونی متوسط و 7 بیمار (13%) کم خونی شدید داشتند [EK2]. فراوانی انتقال خون در بیماران کم خون به طور معناداری در مقایسه با بیماران غیر کم خون بالاتر بود (8/77% در مقابل 39%) (001/0 >p).نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که در بیمارستان قلب شهید رجایی، کم خونی قبل از عمل فراوانی قابل توجهی در بیماران تحت جراحی قلب داشته و با افزایش نیاز به انتقال خون همراه است. با تصحیح کم خونی بیماران قبل از انجام اعمال جراحی می توان میزان انتقال خون را کاهش داد.
[EK1] داور 2
[EK2] اصلاحیه. داور2.Background and ObjectivesPreoperative anemia has been reported as a risk factor for poor clinical outcomes in various types of surgery. We surveyed the frequency of preoperative anemia as well as its relationship with transfusion requirements in patients undergoing elective cardiac surgeries in Rajaie Cardiovascular Hospital.
Materials and MethodsIn this descriptive study, 181 adult patients scheduled for elective cardiac surgery at Rajaei cardiovascular medical center were included in a descriptive study between November 2015 and July 2016. Frequency of anemic patients was determined. The frequency of transfusion attempts was compared between anemic and non-anemic patients. The data were analyzed by SPSS 22, t-test, Perason test & c2 test.
ResultsOut of the total number of 181 enrolled patients, 54 (29.8%) of patients were anemic before surgery. Anemia was mild in 33 (61%), moderate in 14 (26%), and severe in 7 (13%) of anemic patients. Transfusion frequency was 77.8% in anemic patients and significantly higher than 39% in non-anemic patients (p < 0.001).
ConclusionsOur data showed that preoperative anemia has considerable frequency in patients undergoing elective cardiac surgery. It is associated with higher perioperative transfusion attempts. To prevent inappropriate transfusion, the anemic patients should be identified for anemia correction before surgery.Keywords: Anemia, Blood Transfusion, Cardiac Surgical Procedures -
سابقه و هدف تعداد کم سلول های بنیادی خونساز خون بند ناف یک محدودیت جهت مصارف بالینی است. از این رو تکثیر آزمایشگاهی این سلول ها به منظور دستیابی به تعداد مناسب برای مقاصد درمانی ضروری است. سیستم عصبی سمپاتیک و نوروترنسمیترها در تنظیم خود نوسازی، تکثیر و تمایز سلول های بنیادی خونساز در ریز محیط مغز استخوان نقش دارند. هدف از مطالعه، ارزیابی قدرت تکثیری نوروپپتید Y در سلول های خونساز در شرایط آزمایشگاهی بود.
مواد و روش هادر یک مطالعه تجربی، مقایسه کشت سلول های بنیادی خونساز پس از جداسازی آن ها در حضور فقط سایتوکاین (SCF، TPO، FLT3 L) به عنوان گروه کنترل و در شرایط تیمار شده با غلظت1 میکرومولار نوروپپتید Y علاوه بر سایتوکاین به عنوان آزمون انجام پذیرفت. در روز 7 تعداد تام سلول های هسته دار و سلول های CD34+ محاسبه گردید. قدرت کلنی زایی سلول های تزاید یافته بررسی شد. آزمون LTC-IC نیز جهت بررسی قدرت کلنی زایی در کشت طولانی مدت انجام شد.
یافته هاتکثیر 7 روزه سلول های بنیادی خونساز بند ناف منجر به افزایش معنادار سلول های تام تک هسته ای و CD34+ تیمار شده با نوروپپتیدY در مقایسه با گروه کنترل شد. مشاهده انواع کلنی های مختلط، میلوئیدی و اریتروئیدی در آزمون CFU نشان دهنده حفظ قدرت تمایزی سلول های تکثیر یافته CD34+ به انواع رده های خونی بود. سلول های تکثیر شده با نوروپپتید Y قدرت کلنی زایی در کشت طولانی مدت را حفظ کرده بودند.
نتیجه گیریمطالعه ما نشان داد نوروپپتید Y می تواند تکثیر سلول های بنیادی خونساز را با حفظ قدرت تمایز به انواع رده ها در کشت 7 روزه و در حضور مکمل سایتوکاینی حمایت نماید.کلید واژگان: خون بند ناف, سلول های بنیادی خونساز, نوروپپتیدYBackground and Objectives The low number of hematopoietic stem cells (HSCs) in each unit of UCB is a limitation for clinical application of this source of HSCs. Ex vivo expansion of HSCs to obtain a sufficient number for therapeutic purposes is necessary. The sympathetic nervous system (SNS) and neurotransmitters regulate HSCs self-renewality, proliferation and differentiation in the bone marrow. The aim of this study was to evaluate the proliferative effect of NPY on the CB-HSCs in ex vivo condition.
Materials and Methods After isolation of HSCs, the comparison of HSCs Ex vivo expansion using 1 µM NPY and cytokine as test group with cytokine as control group was performed . TNC number and CD34 cell number were calculated on day 7. Colony formation assay was performed in methylcelloluse medium. LTC-IC assay was performed to investigate colonization potential of expanded cells in long time culture.
ResultsEx vivo expansion of CB-HSCs after 7 days resulted in significant increase in the number of total nucleated cells and CD34 cells in NPY-treated groups in comparison to control group. The formation of different cell colonies identified as erythrocytic, granulocytic and mix colonies in CFU assay reflect the differentiation potential of expanded CD34 cells. Treated group with NPY also retained their ability to formate colonies in long term culture.
Conclusions Our study demonstrated that Neuropeptide Y can successfully support expansion of CD34 hematopoietic stem cells while retaining their potential of being differentiated into various cell lineages after 7-day culture period with cytokine supplementation.Keywords: Umbilical Cord Blood, Hematopoietic Stem Cells, Neuropeptide Y -
سابقه و هدفدر کشور ما خودکفایی در تهیه خون و فرآورده های آن وجود داشته و با استفاده از شبکه خون رسانی سراسری، امکان تامین نیاز کلیه بیماران وجود دارد. در راستای این امر مهم، در این مطالعه اطلاعات مربوط به تهیه و توزیع فرآورده های خون، ضایعات بیمارستانی و ضایعات پایگاه های انتقال خون از سال 1388 تا 1394 ارایه گردید.مواد و روش هامطالعه از نوع توصیفی و گذشته نگر بود. تمام مراکز جمع آوری خون، مراکز تهیه و فرآوری و پایگاه های انتقال خون در سراسر کشور(214 مرکز)، اطلاعات را در نرم افزار و یا در فرم های تحت کنترل ثبت و به ستاد مرکزی انتقال خون گزارش کردند. ستاد مرکزی این اطلاعات را پایش و بر مبنای آن برنامه ریزی نمود.یافته هابه طور متوسط تولید واحدهای گویچه های سرخ 9/1%± 8/94%، پلاسمای تازه منجمد 9/1%± 4/83% و پلاکت کنسانتره 4/4%± 7/50% از واحدهای خون اهدایی بوده و 8/2% ± 95% از واحدهای گویچه های سرخ تولیدی، 1/5% ± 41% از واحدهای پلاسمای تازه منجمد تولیدی و 7/2%± 79% از پلاکت کنسانتره به بیمارستان ها توزیع گردید. هم چنین به طور متوسط 18/0% ± 8/4% واحدهای گویچه های سرخ، 2/0% ± 4/1% پلاسمای تازه منجمد و 2/0% ± 8/2% پلاکت کنسانتره از بیمارستان ها برگشت داده شد. میانگین درصد واحدهای تاریخ مصرف گذشته و ضایعات پایگاه های انتقال خون نیز به ترتیب 7/0% ± 6/3% و 5/2% ± 9/2% بود.نتیجه گیریکاهش توزیع فرآورده ها و واحدهای برگشتی از بیمارستان ها نشان دهنده ارتقای مصرف خون در بیمارستان ها می باشد.کلید واژگان: تولید, گلبول های قرمز, پلاسمای تازه منجمد, بیمارستان هاBackground And ObjectivesIn Iran, there is self-sufficiency for blood and blood components ensured by the widespread system of Iranian Blood Transfusion Organization (IBTO). To give a more comprehensive view, the status of blood collection, distribution, and the data on the discarded units in hospitals and blood centers in Iran from 2009 to 2015 were analyzed.Materials And MethodsIn this descriptive and retrospective study, all of the blood collection and blood processing centers over the country (totally 214 centers) collected the relevant data, registered them in the data base, and reported to the headquarters of IBTO.ResultsDuring the study period, the mean production percentage rates of RBC, FFP and PC were 94.8 ± 1.9, 83.4 ± 1.9, and 50.7 ± 4.4, respectively. The mean distribution percentage rates of RBC, FFP and PC were 95 ± 2.8, 41 ± 5.1, and 79 ± 2.7, respectively. In addition, 11.1 ± 2.8%, 4.8 ± 0.8%, 1.4 ± 0.2% and 2.8 ± 0.2% of WB, RBC, FFP and PC in order accounted for the returned units.ConclusionsThis study provides information about the status of blood collection, and components preparation and distribution in Iran. It seems that due to the improvement in blood component usage, the number of distributed and returned units has decreased.Keywords: Production, Red Blood Cells, Fresh Frozen Plasma, Hospitals
-
سابقه و هدفدر سال های اخیر، به اتوآنتی بادی های طبیعی به عنوان فاکتورهای کلیدی در حفظ هموستاز بدن توجه ویژه ای شده است و هم چنین به عنوان نشانگرهای زیستی در بیماری های گوناگون مطرح شده اند. این پژوهش، برای نخستین بار، به منظور تعیین هویت اتوآنتی بادی های طبیعی بر علیه گلبول قرمز به دنبال برخی تغییرات هماتوپاتولوژیک در بیماران، در مقایسه با اهداکنندگان خون سالم انجام شد.مواد و روش هادر این پژوهش بنیادی کاربردی، دو گروه از نمونه ها شامل 600 اهداکننده خون سالم و 324 بیمار که اختلالات هماتوپاتولوژیک نشان دادند، جمع آوری شدند. تمام نمونه ها به لحاظ اتوآنتی بادی های طبیعی غربالگری شدند اما تعیین هویت تنها در صورت واکنش مثبت انجام شد. نتایج با استفاده از آزمون دو جمله ای و با استفاده از نرم افزار 16 SPSS بررسی شدند.یافته هااتوآنتی بادی های طبیعی در 6/8% از جمعیت سالم و 9/17% از جمعیت بیمار شناسایی شد که به عنوان واکنش مثبت در نظر گرفته شد. تنها 2 مورد از میان 30 نفر گروه سالم دارای اتوآنتی بادی، به عنوان یک مورد آنتی A1 و یک مورد آنتی P1 شناسایی شدند اما در میان گروه بیمار دارای اتو آنتی بادی، 19 مورد آنتی IH ، 1 مورد آنتی H ، 2 مورد آنتی I ، 2 مورد آنتی P1 و 6 مورد به صورت غیر قاطع شناسایی شدند.نتیجه گیریتفاوت معناداری میان فراوانی واکنش اتوآنتی بادی های طبیعی بر علیه گلبول قرمز مشاهده شد(03/0 p=). به علاوه آنتی IH در بیماری های خونی افزایش می یابد.کلید واژگان: بیماری های خونی, آنتی بادی ها, گلبول های قرمزBackground And ObjectivesIn recent years, Natural auto Abs (NAAbs) are considered as key factors in maintaining the immune homeostasis; NAAbs are also known as biomarkers in various diseases. This research, for the first time, was performed to identify NAAbs that are produced against RBCs following some physiologic changes in patients in comparison to healthy blood donors.Materials And MethodsIn this fundamental-applied research, two groups of samples including 600 healthy blood donors and 324 patients who have shown pathologic disorders participated. All samples were screened for NAAbs but the identification panel was performed only in the case of positive reaction. Results were analyzed through binominal test and by SPSS 16.ResultsNAAbs were detected in 8.6% of healthy population and 17.9% of the patient population, all determined as positive reactions. Only two cases (1 anti-A1 and1 anti-P1) out of 30 were identifiable among the healthy group with auto antibody; however, in the patient group with auto antibody, 19 anti-IH cases, 1 anti-H cases, 2 anti-I cases, 2 anti-P1 cases, and 6 inconclusive cases were identified.ConclusionsA significant difference between the frequency of NAAbs reactions against RBCs in the two groups was observed (p = 0.03). Furthermore, anti-IH increases in hematologic diseases.Keywords: Hematologic Diseases, Antibodies, Red Blood Cells
-
خرید و فروش خون به عنوان یکی از راه های متداول تهیه خون و فرآورده های خونی همواره مخالفین و موافقین خود را داشته است. خصوصیات و ویژگی های منحصر به فرد این عضو از بدن در مقایسه با سایر اعضا، توجه به اهداکننده به عنوان یک منبع تجدیدپذیر و دائمی تهیه خون، سهولت انتقال، تاثیرات به سزای پزشکی و کاربرد ویژه این عنصر حیاتی و فرآورده های آن در زمینه های دارویی، زمینه کالا انگاری، خرید و فروش و سوء استفاده از آن را فراهم نموده و صرف نظر از مخاطرات ناشی از توزیع خون آلوده، باعث به خطرافتادن ارزش های اخلاقی و انسانی از قبیل نوع دوستی گردیده و انسان را در ردیف اشیا و اموال قرار داده است. این امر، موجب دخالت سازمان های بین المللی از طریق صدور بیانیه، اعلامیه، توصیه نامه و تصویب قطع نامه و به تبع آن، تحول نظام های حقوقی در جهت حفظ کرامت و شان والای انسانی گردید. بررسی این موارد نشان می دهد که خرید و فروش خون، باید بدون کالا انگاری، همراه با رعایت جانب ضرورت برای نجات جان انسان و با نظارت کامل دولت ها و قانونگذاری کامل و بدون ابهام در این زمینه، صورت پذیرد.کلید واژگان: خون, اخلاق, خرید و فروش خون, کالا انگاری, اسناد بین المللیBuying and selling blood as a common way to provide blood and blood products always have pros and cons. The unique feature of blood with compare to other organs of the body, attention to the blood donors as a permanent and renewable source, ease of transfusion, contributed medical and special applications of this vital element and its products in the fields of pharmaceutical, have led to goods assumption field as well as misuses, and, regardless of the risks of distributing contaminated blood, would jeopardize the moral and human values such as altruism and, put humans as a property. This ends in the intervention of international organizations through making statement, declaration, recommendations and resolutions and consequently, the development of legal systems in order to maintain the dignity and supreme dignity of humans. This study shows that buying and selling blood must be without commodity conception, with respect to being necessary to human life and to monitor the state and the full legislation in this area can be applied.Keywords: Blood, Ethics, Blood Sale, Commodity Conception, International Documents
-
دین مبین اسلام به عنوان کاملترین دین الهی، طلایهدار حفظ حریم شخصیت انسان و کرامت انسانی میباشد و به انسان به عنوان خلیفهالله یک دید فرامادی و روحانی دارد. به این دلیل ضمن تاکید بر حفظ حریم شخصیت و حیثیت معنوی انسان به تمامیت جسمی وی نیز توجه داشته و هر گونه تعرض به تمامیت جسمی انسان را حرام و مستحق کیفر میداند، هرچند خرید و فروش انسان از این حکم مستثنی نبوده است، اما خرید و فروش اعضای بدن، از جمله خون انسان با وجود شرایط و ضرورت نجات حیات دیگران، در آرای فقها مورد مناقشه فراوان قرار گرفته است. صرف نظر از حکم خرید و فروش خون و شرایط آن، حتی در موارد ضرورت، به دلیل «سحت» و «خبث» دانستن ثمن حاصل از فروش خون، با حفظ موضع احتیاط و در قبال واگذاری حق الاختصاص، اخذ خون، بدون کالاانگاری آن مجاز دانسته شده است و به کاربردن عباراتی از قبیل «سحت» و «خبث» در نهی از ثمن حاصل از فروش خون، حاکی از دید اخلاقی فقها در مورد خرید و فروش خون میباشد.
کلید واژگان: خون, فرآورده خونی, کالاانگاری خون, کالاانگاری فرآورده های خونی -
سابقه و هدفاهدای خون و جداسازی فرآورده های آن سالانه زندگی بسیاری از افراد را نجات می دهد. یکی از عوارض ذخیره سازی کیسه های اهدایی، افزایش تدریجی استرس اکسیداتیو است که سبب تخریب گلبول های قرمز در طی نگهداری می شود. در این راستا، بررسی وضعیت استرس اکسیداتیو در کیسه های خون دارای اهمیت می باشد. بنابراین بر آن شدیم تا میزان بالانس اکسیدان - آنتی اکسیدان(PAB) و آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپر اکسید دیسموتاز(SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز(GPX) را در هفته های متوالی بعد از اهدای خون بررسی نماییم.مواد و روش هادر یک مطالعه توصیفی، تعداد 100 کیسه خون از افراد 18 تا 57 سال با میانگین سنی 5/35 سال مراجعه کننده به پایگاه انتقال خون شهر بجنورد دریافت گردید. کیسه ها برای مدت 6 هفته در شرایط استاندارد بانک خون قرار گرفتند. طی هفته های متوالی از کیسه ها نمونه گیری به عمل آمد. آزمایش های PAB ، SOD و GPX بر روی نمونه های هر هفته انجام و توسط آزمون های آماری Repeated major و 16 SPSS اندازه های تکراری بررسی شد.یافته هامیزان بالانس اکسیدان- آنتی اکسیدان طی هفته های متوالی افرایش معناداری را نشان داد در حالی که میزان فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز طی هفته های متوالی به تدریج کاهش معناداری را نشان داد(001/0< p).نتیجه گیرینتایج نشان داد که بیشترین کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و افزایش استرس اکسیداتیو در دو هفته اول بعد از اهدا بوده است. بنابراین به نظر می رسد در بیماران مرتبط با استرس اکسیداتیو نظیر بیماران قلبی - عروقی، تجویز خون هایی با زمان نگهداری کمتر از دو هفته اثر بخشی بیشتری داشته باشد.کلید واژگان: سوپر اکسید دیسموتاز, گلوتاتیون پراکسیداز, اهدای خونBackground And ObjectivesThe oxidative stress destroys the red blood cells during preservation. The awareness about the stress oxidative process is important for the safety of blood bags and patients. The aim of the study was to evaluate the pro-oxidant-antioxidant balance (PAB) and superoxide dismutase (SOD) and glutathione peroxidase (GPX) enzymes in blood bags in the weeks after donation.Materials And MethodsIn a descriptive study, a number of 100 blood bags were used for the blood donors between 18 to 57 years of age (the mean age of 35.5) in Bojnourd Blood Center. The blood bags were kept in standard conditions for 6 weeks and the adequate samples were taken for test. The test included PAB, SOD, and GPX and the repeated measures analysis was performed.ResultsThe pro-oxidant-antioxidant balance had a significant increase (pConclusionsResults showed that pro-oxidant-antioxidant balance and antioxidant enzyme activities changed particularly in the first two weeks. Therefore, it is suggested that for the diseases related with oxidative stress such as cardiovascular diseases, diabetes, and cancers, patients receive blood stored less than two weeks.Keywords: Superoxide Dismutase, Glutathione Peroxidase, Blood Donation
-
کدهای اخلاقی اهدا و انتقال خون به عنوان سندی فراملی هنجارهایی ایجابی و سلبی را با هدف تبیین حقوق و تکالیف داوطلبان اهدای خون، مراکز انتقال خون و بیماران نیازمند مقرر داشته است. می توان مدعی شد رعایت این هنجارها اولا هرچه بیشتر سلامت خون و فرآورده های اهدایی را تضمین می کند؛ ثانیا به تداوم اهدای خون از سوی افراد و تقویت انگیزش آن ها کمک خواهد کرد؛ ثالثا حقوق اهداکنندگان و دریافت کنندگان خون را از آغاز فرآیند غربالگری تا تزریق خون یا فرآورده مربوط تضمین و از نقض آن ها جلوگیری خواهد کرد.
این سند همچنین با تدارک یک نظام اخلاقی مشترک، مبنایی را برای مواجهه با چالش های اخلاقی مرتبط با طب انتقال خون و اتخاذ تصمیم و راه حلی درخور به دست داده است.
در این نوشتار تلاش خواهیم کرد با روش توصیفی تحلیلی، هنجارهای یادشده و مبانی آن را به بحث بگذاریم.
به باور نویسندگان این نوشتار، انتقال خون به واسطه ماهیت و اقتضائات خاصی که داراست، مشابه برخی کشورها به ویژه ایالات متحده، در ایران نیز نیازمند رژیم حقوقی و جبرانی متناسبی است. در نوشتار پیش رو به فراخور به تبیین این وضعیت و مدعا نیز خواهیم پرداخت.کلید واژگان: کدهای اخلاقی اهدا و انتقال خون, حقوق بشر, داوطلبان اهدای خون, دریافت کنندگان خونThe Ethical Code of Blood Donation and Transfusion as a transnationaldocument have provided for affirmative and negative norms aiming at the explanation of the rights and duties of volunteers of blood donation, centers of blood transfusion and needy patients. It may be claimed that observing those norms firstly will guarantee the safety of donated blood and products; secondly, will help the continuance of blood donation by the people and enhance their motives; and thirdly, will guarantee the rights of blood donors and receivers from the outset of the screening process up to the blood injection and the related product and will prevent from their violations. This document has, also by providing for a common ethical system presented a basis for encountering ethical challenges related to the medicine of blood transfusion and taking decision and a proper solution. In this paper, we will seek to describe and analyze the mentioned norms within a legal framework and discuss on its bases.
The writers of this paper believe that blood transfusion, due to its particular nature and requirements, needs a proportionate legal and compensatory regime within Iran too, like certain countries specially the US. We will also deal with the explanation of this situation and claim as it may be proper in the present paper.Keywords: Ethical Code of Blood Donation, Transfusion, Human Rights, Blood Donation Volunteers, Blood Receivers -
فصلنامه حقوق پزشکی، پیاپی 33 (تابستان 1394)، صص 89 -116هدف این نوشتار تحلیل حق فرزندآوری زوج های معلولی است که به واسطه دارا بودن ژن های معیوب، احتمال ابتلا به نارسایی های مشابه برای فرزندانشان بالاست. به عبارتی، با توجه به این که به لحاظ ژنتیکی به ویژه زمانی که پدر و مادر همزمان از نارسایی ژنتیکی خاصی رنج می برند احتمال ابتلای فرزندان آن ها به نارسایی مشابه بیشتر است این پرسش مطرح می شود که آیا می توان آن ها را از فرزندآوری طبیعی بازداشت؟ چنان که پیداست این پرسش منصرف از تمهیدات پزشکی از جمله انجام آزمایش های تشخیصی است که می توان و البته بایست برای کاهش احتمال مورد نظر در این نوشتار به کار بست. این نوشتار در مقام بررسی حقوقی و اخلاقی گزاره هایی است که گاه از سوی سیاست مداران و متخصصان درباره ضرورت منع زوج های معلول ژنتیکی از فرزندآوری شنیده می شود؛ گزاره ای که به گونه ای دیگر حتی برای متخصصان درمان ناباروری نیز مطرح است. به این منظور نخست اسناد حقوق بشری و سپس مقررات داخلی در خصوص حق فرزندآوری معلولان ژنتیکی بررسی شده و در ادامه استیفای این حق در فرض یادشده در بالا تحلیل حقوقی و اخلاقی می شود. تاکید اصلی این نوشتار بر ضرورت تحلیلی چندوجهی و پرهیز از نادیده انگاشتن وجوهی است که حتی در مواردی به ظاهر ترتب ارزشی کم تری دارند و یا تحت تاثیر گفتمان های غالب و پرطرف دار میلی برای دفاع برنمی انگیزند.
کلید واژگان: زوج های دارای معلولیت ژنتیکی, معلولیت, حق فرزندآوری, آزادی باروری, حقوق بشر, حقوق ایران, اخلاق, استیفای حقThis article has aimed to analyzing right to childbearing of couples who due to having faulty genes، the risk of similar disorders for their children is high. In other words given that when the parents suffer genetic disorder simultaneously the risk of similar disorders for their children is high، could we prevent them from natural childbearing? It is evident that this question is apart from the medical measures such as diagnostic tests which we should use them in this article for decrease the related probability. We try to study legal and ethical propositions that they are heard from Politicians and experts about the necessity of prevention of couples with genetic disorders from childbearing. This proposition is being raised even for specialists in infertility treatment. So we studied human rights documents and internal regulations about right to childbearing of couples with genetic disorders and then we analyzed legally and ethically to get this right. This article emphasizes on the necessity multidimensional analysis and to avoid ignoring the issues that they are apparently less important or they don’t stimulate tendency for defend under influence of the dominant and popular debates.Keywords: Couples with genetic disorders, Disability, Right to childbearing, Reproductive freedom, human rights, Iranian law, Ethics, Get right -
سابقه و هدفخون بند ناف منبعی در دسترس از سلول های بنیادی خونساز است که با وجود مزایای زیاد، برخی محدودیت ها هم دارد. حجم کم و تعداد کم سلول های بنیادی خون بند ناف، منجر به پیوندپذیری با تاخیر آن می شود. با در نظر گرفتن این محدودیت ها، بسیاری از محققان به دنبال عواملی هستند که باعث تسریع پیوندپذیری و افزایش تعداد مطلق سلول های بنیادی خون بند ناف شود.مواد و روش هادر مطالعه حاضر، بیش از 200 مقاله منتشر شده در زمینه خون بند ناف مرور گردید. در این مقاله مروری، به بررسی اهمیت استفاده از خون بند ناف، ماهیت سلول های بنیادی موجود در آن و روش های تکثیر آزمایشگاهی سلول های بنیادی خون بند ناف پرداخته شده است.یافته هاسلول های بنیادی خونساز خون بند ناف در مقایسه با مغز استخوان و خون محیطی، ظرفیت تکثیری بالاتر و جمعیت های سلولی نارس تری دارند. مطالعه های مختلف، حضور جمعیت های مختلف سلولی را در کنار سلول های بنیادی خونساز، در خون بند ناف نشان داده اند که امکان استفاده از این منبع را در ایمونوتراپی، مهندسی بافت و طب ترمیمی مقدور می سازد. بنابراین راهبردهایی برای جداسازی و گسترش زیر گروه های مختلف سلولی از خون بند ناف و استفاده از آن ها در درمان بیماری های مختلف مورد توجه قرار گرفته است.نتیجه گیریخون بند ناف منبعی مورد توجه در تحقیقات و روش های درمانی نوین است که در موارد پیوند اورژانسی در بزرگسالانی که اهداکننده مغز استخوان سازگار از نظر HLA ندارند، منبع جایگزین مناسبی است. در کنار در دسترس بودن و ایمن بودن خون بند ناف، مطالعه های بیشتری در زمینه تسریع پیوندپذیری، توسعه دسترسی آن، بهبود کیفیت و بررسی نتایج استفاده از آن در گروه های مختلف بیماران مورد نیاز است.
کلید واژگان: خون بند ناف, سلول های بنیادی, پیوند سلول های بنیادی خون بند نافBackground And ObjectivesUmbilical cord blood (UCB) is an accessible source of hematopoietic stem cells (HSCs). Along with the advantages, UCB also has limitations: the low volume and the absolute number of HSCs available in UCB leading to the delayed engraftment. Given the limitations, many investigators have sought to accelerate engraftment and increase the absolute number of stem cells in UCB units.Materials And MethodsIn the present study more than 200 published articles about UCB were reviewed. This review article is aimed to focus on the importance of using cord blood, the nature of stem cells in cord blood, and the ex vivo expansion techniques of UCB HSC.ResultsUCB HSCs possess higher proliferative potentials and contain a higher proportion of primitive compartment as compared to bone marrow and peripheral blood. Several studies have reported the presence of different cell populations besides HSCs in cord blood that enable the use of these sources in immunotherapy, tissue engineering, and regenerative medicine. Thus, the strategies to isolate and expand selected subpopulations from UCB and the use of these cells in treatment of various diseases are the areas of active research.ConclusionsUmbilical cord blood is an attractive source in both research and modern clinical applications providinh a potentially useful alternative for patients who do not have an HLA-matched bone marrow donor. Besides the safety and feasibility of UCB, the other areas including the acceleration of the engraftment, the extension of access, the quality assurance, and the outcomes in the specific subgroups of patients are also required to be investigated.Keywords: Umbilical Cord Blood, Stem Cells, Cord Blood Stem Cell Transplantation -
زمینه و هدفبالغ بر 90 سال است که خون به صورت سوسپانسیون برای نجات جان افراد زیادی مورد استفاده قرار می گیرد. امروزه با استفاده از تکنیک های جدید و استفاده از کیسه های خون مخصوص، شرایط برای جداسازی و نگهداری اجزای خون در خارج از بدن فراهم شده است. با این وجود همچنان عوارض نگهداری کیسه های خون از چالش های پیش روی تزریق خون است. یکی از این عوارض افزایش تدریجی استرس اکسیداتیو می باشد که در نتیجه عدم تعادل بین واسطه های فعال اکسیژنی و آنتی اکسیدان ها ایجاد می شود. بنابراین تیم تحقیق بر آن شد تا میزان تعادل اکسیدان – آنتی اکسیدان (PAB) را در هفته های متوالی بعد از اهدای خون بررسی نماید.مواد و روش کارتعداد 100 کیسه خون از افراد 18 تا 57 سال با میانگین سنی 5/ 35 سال مراجعه کننده به پایگاه انتقال خون شهر بجنورد دریافت گردید. کیسه ها برای مدت 5 هفته در شرایط استاندارد بانک خون قرار گرفتند. طی هفته های متوالی، پس از بررسی ظاهری خون از نظر سلامت، از کیسه ها نمونه گیری به عمل آمد. آزمایش PAB بر روی نمونه های هر هفته انجام شد.یافته هایافته ها افزایش معنی دار تعادل اکسیدان- آنتی اکسیدان طی هفته های متوالی بعد از اهدای خون را نشان داد (p=0.001). همچنین مشخص شد میزان اکسیدان ها از هفته اول بعد از اهدا افزایش می یابد.نتیجه گیریبه تدریج از هفته اول به بعد با افزایش زمان نگهداری کیسه های خون میزان استرس اکسیداتیو افزایش می یابد.
کلید واژگان: تعادل اکسیدان - آنتی اکسیدان, کیسه خون, استرس اکسیداتیوBackground and ObjectivesOver 90 years, the blood suspension has been used to save the lives of many people. Nowadays, by the use of new techniques and blood bags, separation and storage of blood components have become possible outside the body. However, the effects of blood storage bags challenge blood transfusion. One of the side effects is oxidative stress that increases as a result of an imbalance between reactive oxygen species and antioxidants. The aim of this study was to investigate the balance of pro - oxidant - antioxidant (PAB) in consecutive weeks after blood donation.Material And Methods100 blood bags produced from people's blood between 18 to 57 years old averaging 35.5 years in blood donation center of Bojnurd. The bags were kept in standard conditions for 5 weeks and after checking the health of blood in each week the needed amount were taken for examination. PAB tests were performed on samples every week.ResultsFindings showed a significant increase in oxidant - antioxidant balance in consecutive weeks after blood donation (p=0.000). It was also found that oxidants increase in the first week after the donation.ConclusionOxidative stress gradually increases in blood bags as time passes after taking the bloods.Keywords: pro_oxidant – antioxidant balance_blood bags_oxidative stress -
سابقه و هدفاتوآنتی بادی های طبیعی، دسته ای از آنتی بادی ها هستند که بدون تحریک قبلی علیه ساختارهای خودی تشکیل می شوند. امروزه نقش مهمی در هموستاز ایمنی برای این دسته از آنتی بادی ها مطرح شده است، به طوری که با بررسی آن ها به عنوان نشانگرهای بیولوژیک، می توان بروز بیماری ها را پیشگویی نمود. در این مطالعه، برای اولین بار، میزان شیوع اتوآنتی بادی های طبیعی علیه آنتی ژن های سطحی گلبول های قرمز و هم چنین میزان شیوع آنتی بادی های سرد در اهداکنندگان خون مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه کاربردی، 300 نفر از افراد سالم مراجعه کننده به انتقال خون استان تهران به صورت اتفاقی انتخاب شدند که 289 نفر(3/96%) مرد و 11 نفر(7/3%) زن در محدوده سنی 64-17 سال بودند. نمونه پلاسمای آن ها جهت یافتن اتوآنتی بادی های طبیعی که در سرما واکنش می دهند مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج با استفاده از آزمون های t، ANOVA و نرم افزار 16 SPSS، بررسی شدند.یافته هااز 300 فرد مراجعه کننده به انتقال خون، 28 نفر(34/9%) با سوسپانسیون سلولی خودشان واکنش مثبت نشان دادند. علاوه براین 55 نفر(34/18%) دارای آنتی بادی سرد بودند.نتیجه گیریدر اهداکنندگان سالم، اتوآنتی بادی های طبیعی علیه گلبول های قرمز با شیوع نسبتا بالا وجود دارد و با تعیین هویت و ارزیابی آن ها در مبتلایان و افراد مستعد بیماری های خونی به خصوص بیماری های مرتبط با گلبول های قرمز، می توان از آن ها به عنوان ابزاری برای پیشگویی بیماری ها استفاده نمود.
کلید واژگان: گلبول های قرمز, اهداکنندگان خون, اتوآنتی بادی هاBackground And ObjectivesNatural autoantibodies (N-Auto-Abs) are a class of antibodies that are formed without any previous provocation against their own. Currently an important role has been proposed for these antibodies in immune homeostasis; as we can study them as biological markers to predict the onset of the disease. For the first time, we studied the prevalence of N-Auto-Abs against RBC antigens as well as the prevalence of cold antibodies in blood donors.Materials And Methodshree hundred healthy individuals who donated at Tehran Blood Transfusion Center were selected randomly; their blood samples were collected including 289 (96.3%) males and 11 (3.7%) female. Their age range is within 17-64 years. EDTA plasma was evaluated for the study of N-Auto-Abs that reacted at 4C.Results28 individuals (9.34%) showed positive reaction with their own cell suspension. In addition, 55 individuals (18.34%) were positive for cold antibodies.ConclusionsTwenty eight individuals (9.34%) showed positive reaction with their own cell suspension. In addition, 55 individuals (18.34%) were positive for cold antibodies.Keywords: Red Blood Cells, Blood Donors, Autoantibodies -
زمینه و هدفنقش مهم ملکول های کمک تحریکی در پاسخ های ایمنولوژیک به روشنی مشخص شده است. با گسترش روش های نوین در ایمنی شناسی ملکولی، ممانعت از سیگنا ل های کمک تحریکی برای القای تولرانس به عنوان یکی از استراتژی های جدید در آمده است. RNA مداخله گر (RNA Interference) یکی از روش های جدید است که می تواند به صورت اختصاصی و موثر بیان ژن هدف را کاهش دهد.روش بررسیدر این مطالعه ما با استفاده از سیستم لنتی ویرال بیان ژن CD40 سلو ل های دندریتیک را مورد هدف قرار دادیم. توالی Short Hairpin RNA قادر است بیان ژن CD40 را در سلول های دندریتیک موشی کاهش دهد.یافته هانتایج به دست آمده موید آنست که بیان mRNA ژن CD40 در گروه دریافت کننده ی لنتی ویرال shRNACD40 64 برابر و بیان پروتئین CD40 در سطح سلول های دندریتیک نیز 31 درصد کاهش پیدا کرده (P<0/0001) و سلول دندریتیک نیز در مواجهه با سلول های T قادر به تحریک آن ها نمی باشد.
بحث: این مطالعه نشان می دهد کاهش بیان ملکول CD40 موجب به وجود آمدن سلول های دندریتیک تولروژن و جلوگیری از پاسخ ایمنولوژیک Th1 می شود. جلوگیری از پاسخ Th1 موجب سوق دادن پاسخ های ایمنولوژیک به Th2 خواهد گردید، که این نوع پاسخ ها می تواند در بیماری های خودایمنی از جمله آرتریت روماتوئید و دیابت نوع یک موثر واقع گردد.
کلید واژگان: ژن CD40, لنتی وکتور, سلول های دندریتیک موشBackground And ObjectiveThe important role of co-stimulatory molecules in immunological responses has been clearly demonstrated. With the development of new methods in molecular immunology, preventing the co-stimulatory signals in order to induce tolerance has emerged as a novel strategy. RNA interference is a new method that can specifically and effectively reduce target gene expression.Materials And MethodsIn this study, we used a lentiviral system to target the expression of CD40 gene in dendritic cells. ShRNA sequence is able to reduce the expression of CD40 gene on murine dendritic cells.ResultsOur results indicate 64-fold decreased expression of CD40 mRNA in the group receiving lentiviral shRNACD40 as well as 31% decrease in expression of CD40 protein on the surface of dentridic cells (p<0.0001). Also, dendritic cells cannot stimulate T cells upon contact with them.ConclusionThis study indicates that a decrease in expression of CD40 molecule induces tolerogenic dendritic cells and prevents Th1 immunological response. Prevention of Th1 response would shift the immunological responses to Th2 response, and this type of response can be effective in autoimmune diseases including rheumatoid arthritis and type I diabetes. References 1- Groux H, Fournier N, Cottrez F. Role of dendritic cells in the generation of regulatory T cells. Sem in Immunol. 2004; 16: 99-106. 2- Kanako L, Reizis L, Reizis B. Dendritic Cells: Arbiters of Immunity and Immunological Tolerance. Cold Spring Harb Perspect Biol. 2012; 4: a007401. Avalable from: www.cshperspectives.org. 3- Morel PA. Dendritic cell subsets in type1diabetes: friend or foe? Frontiers in Immunol. 2013; 4. Avalable from: http://dx.doi.org/ 10.1155/ 2013/972865. 4- Machen J, Harnaha JO, Lakomy R, Styche A, Trucco M, Giannoukakis N. Antisense oligonucleotides down-regulating costimulation confer diabetes-preventive properties to nonobese diabetic mouse dendritic cells. The J Immunol. 2004; 173: 4331-41. 5- Maldonado R, Andrian UH. How tolerogenic dendritic cells induce regulatory T cells. Adv Immunol. 2010; 108: 111-165. 6- Peters AL, Stunz LL, Bishop GA. CD40 and autoimmunity: the dark side of a great activator. Sem Immunol. 2009; 21: 293-300. 7- Li L, Wang H, Wang B. Anergic cells generated by blocking CD28 and CD40 costimulatory pathways in vitro ameliorate collagen induced arthritis. Cell Immunol. 2008; 254: 39-45. 8- Zheng X, Suzuki M, Zhang Z, et al. RNAi-mediated CD40-CD154 interruption promotes tolerance in autoimmune arthritis. Arth Res & Ther. 2010; 12: R13. 9- Pletinckx K, Dohler A, Pavlovic V, Lutz M.B. Role of dendritic cells maturity/ costimulation for generation, homeaostasis and suppressive activity of regulatory T cells. Fronties in Immunol. 2011; 2: 7-22. 10- Gavrilov K, Saltzman WM. Therapeutic siRNA: Principles, challenges and strategies. Yale J Biol Med. 2012; 85(2): 187-200. 11- Manjunath N, Wu H, Subramanya S, Shankar P. Lentiviral delivery of short hairpin RNAs. Adv Drug Delivery Rev. 2009; 61: 732-45. 12- Inaba K, Inaba M, Romani M, et al. Generation of large numbers of dendritic cells from mouse bone marrow cultures supplemented with GM-CSF. J Exp Med. 1992; 176: 1693-702. 13- Virus packaging protocol. Stem Cell Biotechnology Research Center protocol, Iran. 2013. Avalable from: www.stemcellstech. com/index.php/fa/. 14- Muller G, Muller A, Jonuleit H. Fetal calf serum –free generation of functionally active murine dendritic cells suitable for invivo therapeutic approaches. J Inv Dermatol. 2000; 114: 142-8. 15- Marin-Gallen S, Clemente-Casares X, Planas R, et al. Dendritic cells pulsed with antigen-specific apoptotic bodies prevent experimental type 1 diabetes. Clin and Exp Immunol. 2009; 160: 207-14. 16- Hasse C, Ejrnaes M, Juedes AE, Wolf T. Immunomodulatory dendritic cells require autologous serum to circumvent nonspecific immunosuuressive activity in vivo. Blood. 2005; 106: 4225-33. 17- Feili-Hariri M, Dong X, Alber SM, Watkins SC, Salter RD, Morel PA. Immunotherapy of NOD mice with bone marrow–derived dendritic cells. Diabetes. 1999; 48: 2300-08. 18- Karimi MH, Ebadi P, Pourfathollah AA, et al. Immune modulation through RNA interference-mediated silencing of CD40 in dendritic cells. Cellular Immunol. 2009; 259: 74-81. 19- Mei S, Jin-Dong LI, Rui J, et al. Construction and characterization of lentiviral shRNA expression vector targeting rat CD40 gene in dendritic cells. Chem Res. 2009; 25(5): 666-72. 20- Jantsch J, Turza N, Volke M, et al. Small interfering RNA (siRNA) delivery into murine bone marrow-derived dendritic cells by electroporation. J of Immunological Methods. 2008; 337: 71-7. 21- Giannoukakis N, Trucco M. Dendritic cell therapy for type 1 diabetes suppression. Immunother. 2012; 4(10): 1-12. 22- Giannoukakis N. Tolerogenic dendritic cells for type 1 diabetes. Immunother. 2013; 5(6): 1-3. 23- Lee CN, Lew AM, Wu L. The potential role of dendritic cells in the therapy of Type1 diabetes. Immunother. 2013; 5(6): 591-606.Keywords: CD40 Gene, Lentiviral vector, Murine Dendritic Cells -
زمینه و هدفبا توجه به مشکلات متعدد عوامل مختلف در فعال سازی سلول های دندریتیک و پاسخ های ایمنی، نیاز به ماده ای مطمئن، موثر و کاربردی در روندهای ایمن درمانی است. چیتوزان، ماده ای موثر برای انتقال ژن و نیز جزئی از نانوداربست هاست. در این مطالعه، به تعیین اثر نانوپلیمرهای چیتوزان بر روی سلول های دندریتیک پرداخته شد.
روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، محلول چیتوزان (150 کیلودالتون)، در اسیداستیک %1 با استفاده از NaNO2 به صورت الیگومرهای 10 کیلودالتون در آمد. ذرات الیگومر، با استفاده از NaOH2 نرمال حاصل گردید. سلول های دندریتیک، با استفاده از GM-CSF از مغز استخوان موش ها تولید شدند. بر روی سلول های دندریتیک تیمارشده با چیتوزان، نشانگرهای بلوغ CD40، CD86 و MHC-II با روش فلوسیتومتری بررسی شد و تولید TNF-α، با روش ELISA و تکثیر سلول های T مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته هادر روز هشتم، خلوص سلول های دندریتیک، بیش از %90 بود. افزایش در همه نشانگرهای بلوغ بررسی شده CD40، CD86 و MHC-II، به صورت مشخص کننده بود (p<0.05). ترشح TNF-α و القای تکثیر سلول های T توسط سلول های دندریتیک تیمارشده با چیتوزان، به طور مشخص بیشتر از سلول های بدون تحریک بود (p<0.05).نتیجه گیرینتایج نشان داد که نانوپلیمرهای چیتوزان، می توانند باعث ارتقای فنوتیپ بلوغ، تولید سایتوکاین پیش التهابی و القای تکثیر سلول های T گردند؛ بنابراین، نانوکمپلکس ها و داربست های چیتوزان، می توانند باعث القا شده و ارتقای عملکردهای سلول های دندریتیک و پاسخ های ایمنی را سبب شوند.
کلید واژگان: چیتوزان, سلول دندریتیک, TNF, α, سلول T, نشانگر بلوغBackground And AimRegarding to various problems in the activation of dendritic cells and immune system’s responses, finding of a safe, effective and applicable agent is highly desirable. Chitosan is an effective gene delivery agent and also a part of nanoscaffolds. In the present study,chitosan nanopolymers effect on dendritic immune cells were assessed.Materials And MethodsIn this experimental-laboratory study, chitosan (150 KD) in acetic acid 1% solution was depolymerized to 10 KD oligomers using NaNO2. The oligomers particles were obtained by means of 2 normal NAOH molecules. Denderitic cells were derived from the rats’ bone marrow using GM-SCF. On the treated denderitic cells CD40, CD86 and MHC-II maturation markers were evaluated by flowcytometery; and TNF-α release was evaluated using ELISA method and T cell proliferation.ResultsIt was observed that dendrtic cells purity on the 8th day was more than 90%. Flowcytometery analysis showed an increase in all evaluated CD40, CD86 and MHC-II maturation markers (p<0.05). TNF-α release and T cell proliferation significantly increased by chitosan treated denderitic cells compared to unstimulated or lipofectamin treated cells (P<0.05).ConclusionResults showed that chitosan nanopolymers significantly increased dendertic cell maturation phenotype, proinflamatory cytokine production, and induction of T cell proliferation. Therefore, chitosan nanocomplexes and scaffolds can induce and accelerate immune responses.Keywords: Chitosan_Denderitic cell_TNF_? T cell_Maturation marker
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.