به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب علی مجید پور

  • سعید بشارتی، آتنا صادقی، فاطمه احمدی، الهه تاج الدین، رضا محمد صالحی، فرشته فانی، غلامرضا پولادفر، بهرام نیک منش، علی مجیدپور، سمیه سلیمان زاده مقدم، سیامک میراب سمیعی، مرجان رهنمای فرزامی، محمد رهبر، پریسا اسلامی، ناصر رخشانی، بابک عشرتی، محمد مهدی گویا، فاطمه فلاح، عبدالله کریمی، پرویز اولیاء*، مسعود آل بویه

    پیشینه: 

    سالمونلا به عنوان عامل اصلی اسهال اکتسابی از جامعه در انسان در نظر گرفته می شود، هرچند مخازن سویه های دارای الگوی مقاومت چند دارویی (MDR) و ارتباط آن ها با این بیماری به طور کامل مشخص نیست.

    هدف

    این مطالعه به بررسی فراوانی، تنوع سروگروه ها و الگوهای مقاومت دارویی سویه های سالمونلا در نمونه های گوشت مرغ و مدفوع بیماران مبتلا به اسهال اکتسابی از جامعه در تهران می پردازد.

    روش کار

    در این مطالعه، فراوانی سروگروه های سالمونلا غیر تیفوییدی، شباهت الگوی های مقاومت آن ها به 10 ترکیب ضد میکروبی، شیوع    β-لاکتامازهای طیف گسترده (ESBL) و عوامل تعیین کننده ژنتیکی AmpC، و کلاس های 1 و 2 اینتگرون ها در بین 100 نمونه گوشت مرغ و 400 نمونه مدفوع بیماران علامت دار در تهران از ژوین 2018 تا مارس 2019 مقایسه شد.

    نتایج

    سالمونلا به ترتیب از 75% و 5/5% نمونه های گوشت مرغ و مدفوع انسانی جدا شد. جدایه های گوشت مرغ به طور عمده به سروگروه C تعلق داشتند (88%، 75/66)، در حالی که جدایه های مدفوع انسان عمدتا مربوط به سروگروه D بود (1/59%، 22/13). فنوتیپ MDR و متداول ترین میزان مقاومت در برابر آنتی بیوتیک ها، از جمله تتراسایکلین، تری متوپریم/سولفامتوکسازول (TS)، و آزیترومایسین در 5/4% و 3/45%، 59% و 6/13%، 43% و 1/9%، 42% و 1/9% نمونه های مدفوع انسانی و گوشت مرغ به ترتیب تشخیص داده شد. حضور ژن های blaCTX، blaSHV و blaPER در جدایه های گوشت دارای فنوتیپ مقاومتی ESBL و ژن های blaACC، blaFOX و blaCMY-2 در میان 7 سویه گوشت دارای فنوتیپ مقاومتی AmpC با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) مورد تایید قرار نگرفت. شیوع بالایی از اینتگرون های کلاس 1 و 2 در این جدایه ها مشخص شد، که ارتباطی با مقاومت به TS و کلرامفنیکل نشان دادند.

    نتیجه گیری: 

    این یافته ها عدم ارتباط بین جدایه های گوشت مرغ و انسانی را به دلیل عدم تطابق بین سروگروه های شناسایی شده و فنوتیپ های مقاومت نشان داد.

    کلید واژگان: بتا-لاکتامازها, اسهال, مقاومت دارویی, گوشت, سالمونلا}
    S. Besharati, A. Sadeghi, F. Ahmadi, E. Tajeddin, R. Mohammad Salehi, F. Fani, Gh. Pouladfar, B. Nikmanesh, A. Majidpour, S. Soleymanzadeh Moghadam, S. Mirab Samiee, M. Rahnamaye Farzami, M. Rahbar, P. Eslami, N. Rakhshani, B. Eshrati, M. M. Gouya, F. Fallah, A. Karimi, P. Owlia *, M. Alebouyeh
    Background

    Salmonella is considered as a main cause of community-acquired diarrhea in humans, however, sources of the multi-drug resistant (MDR) strains and their link with the disease are not well known.

    Aims

    This study aimed to investigate the frequency, serogroup diversity, and antimicrobial susceptibility patterns of Salmonella strains in poultry meat and stool samples of patients with community acquired diarrhea in Tehran.

    Methods

    We compared the frequency of non-typhoidal Salmonella serogroups, the similarities of their resistance patterns to 10 antimicrobial compounds, the prevalence of extended spectrum β-lactamase (ESBL) and ampicillinase C (AmpC) genetic determinants, and class 1 and 2 integrons in 100 chicken meat and 400 stool samples of symptomatic patients in Tehran during June 2018 to March 2019.

    Results

    Salmonella was isolated from 75% and 5.5% of the chicken meats and human stool samples, respectively. The chicken meat isolates mainly belonged to serogroup C (88%, 66/75), while the human stool isolates were mainly related to serogroup D (59.1%, 13/22). The MDR phenotype and the most common rates of resistance to antibiotics, including tetracycline, trimethoprim/sulfamethoxazole (TS) and azithromycin, were detected in 4.5% and 45.3%, 59% and 13.6%, 43% and 9.1%, 42% and 9.1% of the human stool and chicken meat samples, respectively. Carriage of blaCTX, blaSHV, and blaPER genes in the meat isolate with ESBL resistance phenotype and blaACC, blaFOX, and blaCMY-2 among the 7 meat strains with AmpC resistance phenotype was not confirmed using polymerase chain reaction (PCR). High prevalence of class 1 and 2 integrons was characterized and showed a correlation with resistance to TS and chloramphenicol.

    Conclusion

    These findings showed a lack of association between chicken meats and human isolates due to discrepancy between the characterized serogroups and resistance phenotypes.

    Keywords: Beta-Lactamases, Diarrhea, Drug Resistance, Meat, Salmonella}
  • آتنا صادقی، پرویز اولیا، لیلا گنجی، سعید بشارتی، فاطمه احمدی، الهه تاج الدین، مسعود آل بویه*، رضا محمدصالحی، فرشته فانی، غلامرضا پولادفر، بهرام نیک منش، علی مجید پور، سمیه سلیمان زاده مقدم، پریسا اسلامی، مرجان رهنمای فرزامی
    مقدمه

    گونه های بیماریزای کمپیلوباکتر می توانند علاوه بر ایجاد اسهال و بیماری در دستگاه گوارش سبب القای بیماری های ناتوان کننده ی مزمن و خود-ایمن در انسان شوند. بررسی حضور این باکتری ها در منابع غذایی، نمونه های بالینی و تعیین الگوهای مقاومتی آنها در کشور می تواند در کنترل انتشار و کمک به روند درمان کمک کننده باشد. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی و مقاومت آنتی بیوتیکی جدایه های کمپیلوباکتر جداسازی شده از گوشت مرغ صورت گرفت.

    مواد و ورش ها:

     در این مطالعه از تیرماه 1397 تا اسفند 1397 مجموعا 100 نمونه گوشت مرغ از مناطق 22 گانه شهری تهران نمونه گیری به عمل آمد. بدین منظور از روش استاندارد غنی سازی و کشت در محیط اختصاصی استفاده شد و جدایه ها با روش Polymerase chain reaction (PCR) تایید جنس و گونه ی میکروبی برای C. jejuni, C. coli, C. upsaliensis و C. lari قرار گرفتند. تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی با روش E-test و انتشار از دیسک برای تعداد 7 آنتی بیوتیک انجام گرفت. در ادامه الگوی مقاومت چنددارویی (MDR) مبتنی بر وجود مقاومت همزمان به سه یا تعداد بیشتر کلاس های مختلف آنتی بیوتیک ها تعیین شد و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS16 مورد تحلیل آماری قرار گرفت.

    یافته ها

    کمپیلوباکتر از 35% نمونه ی مرغ جداسازی گردید. از جمله گونه های جدا شده از گوشت مرغ، کمپیلوباکتر ژژونی (23%)، کمپیلوباکتر کولای (1%) و کمپیلوباکتر لاری (2%) بودند. بیشترین مقاومت جدایه های کمپیلوباکتر نسبت به تتراسیکلین (8/62%) و کمترین نسبت به آمپی سیلین و کلیندامایسین (هر یک1/17%) بود. الگوی MDR در 8/42% جدایه ها مشاهده گردید.

    نتیجه گیری

    نتایج به دست آمده وجود آلودگی بالا به کمپیلوباکتر را در گوشت مرغ نشان داد که تایید کننده وجود خطر بالای انتقال کمپیلوباکترهای دارای مقاومت دارویی چندگانه به مصرف کنندگان است. انجام مطالعات بر روی نمونه های انسانی می تواند این ارتباط را روشن تر بسازد.

    کلید واژگان: کمپیلوباکتر, گوشت مرغ, مقاومت آنتی بیوتیکی, تهران}
    Atena Sadeghi, Parviz Owlia, Leila Ganji, Saeed Besharati, Fatemeh Ahmadi, Elahe Tajeddin, Masoud Alebouyeh*, Reza Mohammadsalehi, Fereshteh Fani, Gholamreza Pouladfar, Bahram Nikmanesh, Ali Majidpour, Somayeh Soleymanzadeh Moghadam, Parisa Eslami, Marjan Rahnamaye Farzami
    Background and Objective

    Pathogenic species of Campylobacter, in addition to diarrhea and gastrointestinal diseases, could cause debilitating auto-immune and chronic diseases in humans. Investigation of the existence of this bacterium in food sources and clinical samples, and detection of antibiotic resistance could be helpful in the control of its spread and treatment procedures. The aim of this study was to evaluate the frequency and antibiotic resistance of Campylobacter isolates isolated from poultry meat.

    Materials and Methods

    In this study, a total of 100 poultry meat samples were collected from 22 districts of Tehran from July 2018 until March 2019. Accordingly, standard enrichment of the collected samples and their culture in selective medium was done. The isolates were characterized biochemically and by polymerase chain reaction for genus and species specific primers for C. jejuni, C. coli, C. upsaliensis, and C. lari. Antimicrobial susceptibility of the isolates to 7 antibiotics were done using E-test and disk diffusion methods. Moreover, resistance to three or greater classes of antibiotics was determined as multiple drug resistance phenotype (MDR) and the results were statistically analyzed using SPSS16 software.

    Results

    Campylobacter was isolated from 35% of the poultry meat samples. C. jejuni (23%), C. coli (1%), and C. lari (1%) were among the Campylobacter isolates from these samples. Highest resistance phenotype and the lowest ones were detected against tetracycline (62.8%), and ampicillin and clindamycin (17.1%, each one), respectively. The MDR phenotype was detected among 42.8% of the isolates.

    Conclusion

    Our results showed high level of contamination with Campylobacter in the poultry meat samples which proposed increased risk of the infection with MDR strains among the consumers in Tehran. Further studies on human clinical samples could better determine this correlation.

    Keywords: Campylobacter, Poultry meat, Antibiotic resistance, Tehran}
  • عباس فدایی، علی مجیدپور*، سمیه سلیمان زاده مقدم، حمیده رحمانی سراجی
    زمینه و هدف
    آسم یکی از شایع‫ترین بیماری های مزمن در جهان و ایران است. تحقیقات اخیر نشان‫دهنده کنترل ضعیف آسم در بیماران علیرغم دریافت درمان‫های مناسب است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین شاخص های کنترل بیماری آسم با سطح تحصیلات مبتلایان به آسم بود.
    روش کار
    این مطالعه با طراحی مقطعی گذشته نگر روی 80 نفر از بیماران مبتلا به آسم مراجعه کننده به بیمارستان لبافی‫نژاد انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ESMAA: بررسی اپیدمیولوژیک در مدیریت آسم در بزرگسالان آسیای شرقی بود که جهت بررسی میزان کنترل آسم از تست کنترل آسم(ACT) و معیار طبقه بندی GINA 2016 استفاده شد و پذیرش دارویی بیماران بر اساس مقیاس پایبندی دارویی موریسکی ارزیابی شد. جهت تحلیل داده ها برای بررسی ارتباط و مقایسه میان متغیرهای کمی از آزمون آنوا (رگرسیون و همبستگی پیرسون) و برای بررسی داده های کیفی از آزمون مربع کای کمتر از 0/5 معنی‫دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه 80 نفر با میانگین سنی 54/65 حضور داشتند که 32 نفر از آنها تحصیلات ابتدایی، 26 نفر تحصیلات متوسطه و 22 نفر تحصیلات دانشگاهی داشتند. از نظر میزان کنترل بیماری بر اساس تست کنترل آسم 52/5 درصد بیماران در وضعیت کنترل آسم و 47/5درصد بیماران در وضعیت غیرکنترل به سر می‫بردند. از نظر میزان کنترل آسم بر اساس معیار طبقه بندیGINA ، 30 درصد بیماران در وضعیت کنترل کامل، 45 درصد بیماران در وضعیت کنترل نسبی و 25 درصد بیماران در وضعیت عدم کنترل بودند. از لحاظ میزان پایبندی دارویی بیماران بر اساس مقیاس پایبندی دارویی موریسکی، 20 درصد پایبندی بالا، 40 درصد پایبندی متوسط و 40 درصد پایبندی پایین داشتند. در این مطالعه ارتباط معناداری بین میزان کنترل آسم از لحاظ ACT و سطح تحصیلات مشاهده نشد. همچنین ارتباط معناداری بین جنسیت و میزان کنترل آسم و پاییبندی به دارو وجود نداشت. به علاوه بین سطح تحصیلات و پایبندی به دارو ارتباط معناداری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    بین شاخص های کنترل آسم و سطح تحصیلات مبتلایان ارتباطی وجود ندارد. شاید عوامل دیگری بجز تحصیلات روی شاخص‫های کنترل آسم تاثیر داشته باشد که نیاز به مطالعات بیشتری است. همچنین فاکتورهای دیگری بجز تحصیلات را برای پایبندی به دارو می توان بررسی کرد.
    کلید واژگان: آسم برونشیال, تحصیلات, کنترل آسم}
    Abbas Fadaii, Ali Majidpour*, Soleymanzadeh Moghadam, Hamideh Rahmani Seraji
    Background & objectives
    Asthma is one of the most common chronic diseases in the world and Iran. Despite appropriate treatment, recent researches indicate that asthmatic patients have poor asthma control. The aim of this study was to determine the correlation between educational level of asthmatic patients and asthma control indices.
    Methods
    This retrospective cross-sectional study was performed on 80 asthmatic patients admitted to Shahid Labbafinejad hospital. ESMAA questionnaire was used to collect data to assess the level of asthma control, according to ACT (Asthma Control Test) and 2016 GINA (the Global Initiative for Asthma) guidelines. Patient medication compliance was evaluated based on Morisky medication adherence scale (MMAS). ANOVA test (Regression and Pearson correlation) and Chi-Square test were used for analysis of quantitative and qualitative variables, respectively. The P - value less than 0.05 was considered statistically significant.
    Results
    Eighty asthmatic patients with an average age of 54.65 were entered to this study that of them 32 patients were at primary school level, 26 patients at high school level and 22 patients at university state. According to ACT test, 52.5% and 47.5% of patients were in control and uncontrolled state, respectively.
    According to GINA classification, 30% of patients were in control, 45% in partially control and 25% in uncontrolled state. According to MMSA scale, 20% of patients were high adherent to medicine, 40% were moderate adherent and 40% were low adherent. In this study, there was no significant correlation between the asthma control in terms of ACT and patients' educational level. Also, there was no significant relationship between sex, asthma control and medication adherence. In addition, there was no significant relationship between educational level and drug adherence.
    Conclusion
    The results suggest that there was no relationship between asthma control indices and patient's educational level. Perhaps other factors, other than education, affect the asthma control indices and medication adherence which requires more studies.
    Keywords: Bronchial Asthma, Education, Asthma Control}
  • لیلا اربابی، مینا بوستان شناس، مریم آدابی، سارا فتحی زاده، سمیرا رسولی کوهی، مستانه افشار، محمد رهبر، علی مجیدپور، ملیحه طالبی، مهشید طالبی طاهر *
    زمینه و هدف
    انتروکوک ها فلور نرمال دستگاه گوارش انسان، پرندگان و سایر حیوانات هستند که از مهمترین عوامل رایج در ایجاد عفونتهای بیمارستانی محسوب میشوند. توانایی ایجاد مقاومت به چندین آنتی بیوتیک و ظرفیت بالای آنها برای انتقال افقی ژنها؛ این گروه از باکتری ها را به یک گروه مناسب و ایده آل برای تحقیق، جهت بررسی مقاومت به آنتی بیوتیک تبدیل نموده است در تحقیق حاضر مقاومت دارویی گونه های مختلف انتروکوک بر علیه ونکومایسین و 7 آنتی بیوتیک اختصاصی دیگر تعیین گردید.
    روش کار
    120 سوش انتروکوک جدا شده از بیمارستان رسول اکرم شهر تهران جمع آوری گردید. انتروکوکها با روش های استاندارد تشخیص داده شدند و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی تا حدگونه شناسایی گردیدند. آزمون حساسیت به آنتی بیوتیک ها طبق روش استاندارد دیسک دیفیوژن CLSI انجام شد. مقاومت دارویی (MIC) با روش آگار دایلوشن بر روی نمونه های مقاوم به ونکومایسین تعیین گردید.
    یافته ها
    از 120 سویه انتروکوک جداشده از بیماران بخش‬های مختلف بیمارستان رسول اکرم 74 سویه (61%) Enterococcus faecalis و 46 سویه (38%) Enterococcus faecium بودند. مقاومت به آنتی بیوتیک های. ونکومایسین، تتراسایکلین، جنتامایسین، کلرامفنیکل، سیپروفلوکساسین، پنی سیلین، آمپی سیلین و اریترومایسین بترتیب 37%، 73%، 86%، 35%، 69%، 31%، 45% و 79% بود. 45 سویه (37%) مقاوم به ونکومایسین بودند. 70% از سویه ها نیز دارای MIC > 256 μg/ml بودند. علیرغم اینکه شیوع سویه های VRE متعلق به هر دوگونه بود، اما E. faecium بالاترین میزان مقاومت به ونکومایسین را داشت..
    نتیجه گیری
    افزایش سویه های مقاوم به آنتی بیوتیک به خصوص ونکومایسین در میان انتروکوک ها، تهدید جدی برای بیمارستانهای ایران بوده و موجب محدودیت در گزینه های درمانی برای بیماران مبتلا به عفونتهای بیمارستانی میگردد. نتایج این مطالعه نشان دهنده نقش بسیار مهم نمونه های بیمارستانی بعنوان مخازن شاخصهای مقاومت است، بنابراین باید نسبت به نظارت دقیق بر سیستم بهداشتی وکنترل عفونت جهت جلوگیری از انتشار آن توجه شایانی مبذول داشت
    کلید واژگان: انتروکوک, VRE, تهران}
    Leila Arbabi, Mina Boustanshenas, Maryam Adabi, Sara Fathizadeh, Samira Rasouli Koohi, Mastane Afshar, Mohammad Rahbar, Ali Majidpour, Malihe Talebi, Mahshid Talebi, Taher*
    Background and Objectives
    Enterococci are among the normal microbial flora in human and animals digestive tract. The nosocomial pathogenicity of enterococci has emerged in recent years and has caused great concern due to developing resistance to many antimicrobial agents. The aim of this study was to investigate and identify the prevalence of VRE (vancomycin resistant enterococcus) within Enterococci isolates obtained from different parts of the hospital.
    Methods
    Putative Enterococci (n=120) were isolated on Membrane Filter Enterococcus Selective Agar Medium and supplemented with 2, 4 and 8 µgr/ml vancomycin in medical samples. A total isolates passed the standard biochemistry tests for the genus and species as well as their specific primers. The antibiotic susceptibility was determined by the disc diffusion method for 8 antibiotics. Microbiologically-influenced corrosion (MIC) of vancomycin was also done using Agar-dilution assay by CLSI recommendations.
    Results
    Results showed that 38 and 84 of the isolates were E. faecium and E.faecalis, respectively. According to antimicrobial susceptibility tests 45, 88, 103, 42, 83, 73, 54 and 95 of the isolates were resistant to vancomycin, tetracycline, gentamicin, chloramphenicol, ciprofloxacin, penicillin, ampicillin and erythromycin, respectively. MIC test on 70% of the isolates was>256 µgr/ml.
    Conclusion
    Despite the fact that the prevalence of VRE strains belongs to two species, E. faecium had high resistance to a broad range of antibiotics. The results of this study indicate the important role of medical samples as reservoirs of resistance elements. Early detection of VRE with their virulence trait will help in preventing the spread of vancomycin resistant enterococcus species and urgent infection control is required in hospital setting
    Keywords: Enterococcus, VRE, Tehran}
  • مریم آدابی، مهشید طالبی طاهر، لیلا اربابی، مستانه افشار، سارا فتحی زاده، سارا میناییان، نیلوفر مقدم مراغه، علی مجیدپور*
    زمینه و هدف
    عفونت زخم علت اصلی مرگ و میر در بیماران سوختگی می باشد. بیماران مبتلا به سوختگی به وضوح در معرض خطر بالای عفونت بیمارستانی قرار دارند. سودوموناس آئروژینوزا از شایع ترین عوامل عفونت زخم های سوختگی است و با توجه به مقاومت زیادآن به آنتی بیوتیک ها، درمان مشکلی دارد. هدف از این مطالعه، جداسازی، شناسایی دقیق و بررسی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم سوختگی بیماران بستری در بیمارستان سوختگی به آنتی بیوتیک های منتخب است.
    روش کار
    در این مطالعه، تشخیص و تایید سویه ها به دو روش بیوشیمیایی و ژنتیکی به دقت انجام شده؛ سپس، ارزیابی مقاومت باکتری به آنتی بیوتیک ها با استفاده از روش انتشار دیسک در آگار (Kirby- Bauer) انجام شد. در ادامه حداقل غلظت مهاری(MIC) برای چهار نماینده گروه های مختلف آنتی بیوتیکی انجام پذیرفت.
    یافته ها
    از 94 سویه مورد بررسی سودوموناس آئروژینوزا، 83 سویه (88/3%) مقاومت چند دارویی به آنتی بیوتیک های مورد بررسی داشتند. بر اساس روش (Kirby- Bauer) بیشترین درصد مقاومت، مربوط به سفپیم به میزان 89/5% بوده و در بین آنتی بیوتیک های مورد بررسی برای تعیین MIC بیشترین مقاومت نسبت به سیپروفلوکساسین به میزان 89% مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه، نشان دهنده گستردگی بالای مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف در بین سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم بیماران سوختگی می باشد. لذا اندازه گیری سریع و بررسی دقیق مقاومت آنتی بیوتیکی به جهت تجویز آنتی بیوتیک مناسب و درمان هرچه سریعتر بیماران سوختگی امری ضروری می باشد.
    کلید واژگان: سوختگی, عفونت بیمارستانی, سودوموناس آئروژینوزا, مقاومت آنتی بیوتیکی, مقاومت چند دارویی}
    Maryam Adabi, Mahshid Talebi Taher, Leila Arbabi, Mastaneh Afshar, Sara Fathizadeh, Sara Minaeian, Niloofar Moghadam, Marageh, Ali Majidpour *
    Background and Objectives
    Wound infection is a predominant cause of death in burned patients who are clearly at increased risk of nosocomial infections. Pseudomonas aeruginosa is the most common cause of burn infections and is difficult to treat because of having high level of resistance to antibiotics. The aim of this study was to perform isolation, identification and determination of antibiotics resistance pattern of P. aeruginosa strains isolated from wounds of hospitalized burn patient.
    Methods
    Biochemical and molecular tests were used for identification of the P. aeruginosa and antibacterial susceptibility test was performed using disk diffusion (Kirby- Bauer) methods. Then, the minimum inhibitory concentration (MIC) was performed for four representatives of different groups of antibiotics.
    Results
    Among 94 evaluated strains of P. aeruginosa, 83 isolates (88.3%) were multi drugs resistant. Based on Kirby-Bauer method, the most resistance was seen to cefepime (89.5 %) and among the antibiotics studied to determine the MIC, the most resistance was observed to ciprofloxacin (89 %).
    Conclusion
    These results indicate high range of resistance to different antibiotics among strains of P. aeruginosa isolated from burn wounds of patients. So, the fast and accurate measurement and evaluation of antibiotic resistance for appropriate antibiotic therapy of burned patients is imperative.
    Keywords: Burn, Nosocomial Infection, Pseudomonas aeruginosa, Antibiotic Resistance, Multi, Drug Resistance}
  • مرتضی ایزدی، سیداحمد موسوی، سیدکمال فروتن، سیدمصطفی سادات، علیرضا صالحی، شهرام شیروانی، مرتضی جان نثاری، علی مجیدپور، سیدعماد سادات، حامد طلاکوب، افشین مهد آریان، محمد علی عامریان سیدعلی نوربخش، نعمت الله جنیدی جعفری
    مقدمه
    استئومیلیت عفونت استخوان است که توسط باکتری های پیوژن، مایکوباکتریوم توبرکلوزیس یا قارچ ها ایجاد می شود. این مطالعه جهت تعیین بهترین درمان آنتی بیوتیکی تجربی در استئومیلیت های مزمنی که به علت عفونت ناشی از استافیلوکوک اورئوس ایجاد شده اند، انجام گردید.
    روش
    این مطالعه به روش مقطعی از سال 1386 تا سال 1390 روی 145 جانباز جنگ تحمیلی با تشخیص قطعی استئومیلیت مزمن انجام شد. جهت یافتن حساسیت و مقاومت آنتی بیوتیکی در بیمارانی که استاف اورئوس در نتایج کشت انها یافت شد از روش E-Test استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج مطالعه در سه دسته حساس، مقاوم، و حساسیت متوسط طبقه بندی شد. موثرترین آنتی بیوتیک بر روی استاف اورئوس وانکومایسین بود، که در هیچیک ازکشت ها مقاوم مشاهده نشد و 3.6٪ از کشت ها حساسیت متوسط به وانکومایسین داشتند. در رده دوم تیکوپلانین با 5.9٪ مقاومت قرار داشت. بی اثر ترین آنتی بیوتیک کوتریموکسازول بود که 73.2٪ کشتها به آن مقاوم بودند. در54.8 درصد از کشت ها استافیلوک مقاوم به متی سیلین گزارش گردید. در 10.7 درصد موارد مقاوم استاف ارئوس به متی سیلین به کوتریموکسازول حساسیت نشان دادند.
    بحث: با توجه به اینکه حصول نتایج کشت و آنتی بیوگرام از حداقل 24 ساعت تا حدود 15 روز متفاوت می باشد مواردی که در اسمیر تهیه شده از زخم کوکسی گرم مثبت مشاهده می شود. تا زمان اماده شدن نتایج کشت از وانکومایسین یا تیکوپلانین استفاده کرد، برای تصمیم گیری در مورد انتخاب هر یک از این دو آنتی بیوتیک عواملی همچون هزینه، در دسترس بودن دارو، زمان ترخیص، و عوارض دارویی موثر می باشد.
    کلید واژگان: استئومیلیت مزمن, استافیلوکوک اورئوس, مقاومت, جانباز, آنتی بیوتیک}
    Morteza Izadi, Seyed Ahmad Musavi, Seyed Kamal Foroutan, Seyed Mostafa Sadat, Alireza Salehi, Shahram Shirvani, Morteza Jan Nesari, Ali Majidpur, Seyed Emad Sadat, Hamed Talakub, Muhamad Ali Amerian, Afshin Mahd Arian, Seyed Ali Nourbakhsh, Nematollah Joneidi Jafari
    Aims
    Osteomyelitis is a bone infection that is caused by pyogenic bacteria، Mycobacterium tuberculosis، or fungus. This study has performed to determine the best experimental antibiotic treatment of chronic osteomyelitis due to Staphylococcus aureus infection.
    Method
    This cross-sectional study was conducted، on 145 war veterans with osteomyelitis from 2007 to 2011. T test method was used to find the sensitivity and antibiotic resistance in patients with Staphylococcus aureus.
    Results
    Our findings were classified to 3 categories: sensitive، resistant and moderately susceptible. The most effective antibiotic on S. aureus was Vancomycin that wasn’t resistance in none of the cultures، 36% of the cultures were sensitive to vancomycin. On the second category there was Ticoplanin with 5. 0% resistance. The most ineffective antibiotic was Cotrimoxazole that 73% of cultures were resistant to it. In 54. 8 percent of cultures staphylococcus were as reported resistance to Meticilin. In 107 % of Staphylococcus aureus resistant species were sensitive to cotrimoxazole.
    Discussion
    According to taking the culture is different at least from 24 hours to 15 days، prepared specimens in smear were observed from positive cocci. Vancomycin or Ticoplanin can be used to the time of preparation of culture results. To decide selecting each of these antibiotics many factors such as Cost، availability of medication، discharge، and drug side effects are important.
    Keywords: Chronic Osteomyelitis, Staphylococcus Aureus, Resistance, Veteran}
  • امیر اشکان نصیری پور، پوران رئیسی، سید جمال الدین طبیبی، علی مجیدپور، میترا صفی پور
    مقدمه
    تاسیس مراکز مشاوره بیماری های رفتاری، راهکار اجرایی پیشگیری از ایدز و بیماری های عفونی ناشی از روابط جنسی و سوء مصرف مواد در کشورهایی است که دربرنامه پیشگیری موفق بوده اند؛ ضرورت دارد که این مراکز با داشتن الگوی مدیریتی مناسب، بهتر بتوانند با استفاده از امکانات موجود به اهداف از پیش طراحی شده خود برسند. هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی الگوی بومی مدیریت منابع مراکز مشاوره بیماری های رفتاری در ایران بود.
    روش کار
    در این پژوهش توصیفی-تطبیقی برای جمع آوری داده ها از کشورهای مورد مطالعه، فرم گردآوری اطلاعات تنظیم گردید. سپس بر مبنای ااطلاعات به دست آمده، جداول تطبیقی بر اساس ابعاد اهداف پژوهش تهیه و در ادامه بر اساس شاخص های مورد نظر الگوی اولیه طراحی گردید. جهت تست الگو و اعتبارسنجی از پرسشنامه استفاده شد. و سپس با تکنیک دلفی با نظرخواهی 30 نفر شامل متخصصین، اساتید و مدیران و کارشناسان وزارت بهداشت و دانشگاه ها بهره گیری به عمل آمد.
    یافته ها
    همه کشورهای مورد مطالعه علیرغم چالش های موجود، منابعشان را در جهت مدیریت پیشگیری و درمان ایدز و دیگر بیماری های رفتاری بکار گرفته اند. در اغلب کشورهای مورد مطالعه مراکز غیر متمرکز بوده و در روستاها نیز خدمات مشاوره و توزیع ملزومات پیشگیری امکان پذیر بوده و بعلاوه، این خدمات در مراکز ارائه خدمات بالینی و مراقبت های اولیه ادغام شده است.در برخی کشورها آموزش و مشاوره آنلاین و اینترنتی بکار گرفته شده است.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعات حاضر نشان می دهد بهره گیری از امکانات سازمان های غیر دولتی، رایگان بودن کلیه خدمات مرکز مشاوره، ادغام خدمات مشاوره در خدمات مراقبت های اولیه، لزوم آموزش مداوم به پرسنل این مراکز، راه اندازی مراکز ویژه ی گروه های پرخطر مانند روسپیان، آموزش در مدارس، راه اندازی وب سایت های آموزشی مرتبط، جذب کمک های بین المللی می تواند به بهبود مدیریت منابع و عملکرد مراکز مذکور منجر گردد.
    Background and Objectives
    Establishing Counseling Centers for Behavioral Illnesses (CCBIs) is a practical solution for preventing AIDS, sexually-transmitted diseases, and drug abuse in countries that have successfully implemented prevention programs. More efficient management models can help such centers better achieve their goals using the inevitably limited existing resources. The main goal of this study was to design a domestic model for resource management at CCBIs.
    Methods
    In this descriptive-comparative study, a form was designed to gather relevant data from countries being studied. Based on the study goals, gathered data were organized into comparative tables, based on which the primary model was designed. A questionnaire was used to test and validate the primary model. The model was finalized by collecting the opinions of 30 experts, faculty members, and managers from the Ministry of Health and Universities of Medical Sciences using the Delphi technique.
    Results
    All countries studied had used their resources for managing prevention and treatment programs for AIDS and other behavioral diseases despite existing challenges. In most countries studied, the clinics were decentralized and counseling and contraception services were also provided in rural areas. Besides, such services were often integrated with primary care clinical services. Occasionally, internet-based, online counseling was also used.
    Conclusion
    The present investigation showed participation of non-governmental organizations, provision of all services free of charge, integration of services into primary care clinics, continuing education for the personnel of CCBIs, establishing special centers for high-risk groups such as sex workers, school-based health education, launching educational websites, and absorbing international aid can all contribute to improvement of resource management and performance at CCBIs.
  • علی مجید پور، شهرام حبیب زاده، فیروز امانی، فاطمه همتی
    زمینه و هدف
    سندرم نقص ایمنی اکتسابی وارد دهه سوم ظهور خود شده و به یک بیماری پاندمیک و تهدید کننده تمام جمعیت دنیا مبدل گردیده است، به طوری که در سال 2005 این بیماری 1/3 میلیون نفر را به کام مرگ کشانده است. اپیدمیولوژی ایدز به دلیل عدم امکان درمان بیماران مبتلا و فقدان واکسن موثر، مشابه بیماری های غیر واگیر و رفتاری است. از آنجا که رفتار بهداشتی نتیجه نگرش درست وآگاهی عمیق است، بنابراین مطالعه مقدماتی بر روی دانش آموزان مقطع دبیرستان اردبیل برای بررسی منابع مورد استفاده آنان در کسب اطلاعات لازم از بیماری ایدز و بررسی آگاهی و نگرش نسبت به این بیماری انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی - مقطعی در800 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهرستان اردبیل در سال 1381 انجام شد. انتخاب نمونه ها تصادفی و به صورت خوشه ایدر سطح دبیرستان های شهر اردبیل صورت گرفت. پرسشنامه ای حاوی چهار گروه سوال شامل اطلاعات دموگرافیک، منابع مورد استفاده در زمینه ایدز و میزان استفاده از هر یک از منابع، آگاهی و نگرش شرکت کنندگان در مورد بیماری ایدز تنظیم و پس از ارزشیابی اعتبار، توسط پرسشگران در مدرسه توزیع شد. در نهایت اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از 800 دانش آموز 378 نفر (47/2%) دختر و بقیه پسر بودند. از نظر منابع آموزشی دانش آموزان در مورد ایدز ذکر کردند که در 84/5% از تلویزیون، 51/4% از روزنامه و مجلات، 49/6% از جزوه و کتاب و 30/6% از رادیو استفاده کرده اند. 89% دختران در مقایسه با 67% پسران از تلویزیون استفاده می کردند که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (p<0/001). کارکنان بهداشتی با 17/7%، معلمین با 10/2%، دوستان با 9/5%، روحانیون با 8/6%، اعضای خانواده با 8 %، بستگان 5/6% و مجموعه ای از روش های فوق توام با سایر منابع 3/41% منابع اطلاعاتی دانش آموزان در مورد ایدز را به خود اختصاص می دادند. تنها 46/3% دانش آموزان نگرش درستی در برخورد با بیماران فرضی داشتند. 352 نفر (44%) شرکت کنندگان آگاهی ضعیف و 448 نفر (56%) آگاهی متوسطی از راه های انتقال ویروس داشتند و موردی از آگاهی در سطح خوب وجود نداشت. بین جنس، سن و میزان آگاهی ارتباط آماری معنی داری دیده نشد. بیشترین میزان آگاهی متوسط در دانش آموزان رشته علوم تجربی بود. در بررسی ارتباط بین میزان آگاهی با منابع مورد استفاده، تنها تلویزیون ارتباط معنی داری با آگاهی نشان داد (p=0/001).
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر بر ضرورت توجه متولیان سلامت به امر آموزش با استفاده بهینه از تلویزیون تاکید دارد. فیلم و عکس، معلمان و روحانیون، رادیو، کتاب و جزوه جایگاه موثری در ایفای نقش معرف در مورد ایدز نداشتند.
    کلید واژگان: ایدز, آگاهی و نگرش, رسانه ها, دانش آموزان}
    Ali Majidpour, Shahram Habibzadeh, Firooz Amani, Fateme Hemmati
    Background and Objectives
    Acquired immunodeficiency syndrome (AIDS) with a history of only three decades, has turned into a threatening pandemic disease world wide giving rise to 3.1 million deaths in 2005. Since there is no distinctive treatment or effective vaccine for AIDS, its epidemiology is similar to non-communicable and behavioral diseases. Since accurate knowledge and attitude is necessary for a healthy behavior, we conducted this study on high school students of Ardabil to determine their sources of acquiring information on AIDS as well as to find out their attitude and knowledge about this disease.
    Methods
    This descriptive and cross-sectional study was conducted on 800 students in Ardabil high schools during the year 2002 using cluster random sampling method. A questionnaire with 4 groups of questions including demographic information, source of information used for AIDS and the amount each source is used as well as attitude and knowledge of the participants regarding AIDS was distributed in the school. The collected data were analyzed using SPSS.
    Results
    378 (47.2%) out of 800 students were girls and the rest of them were boys. The media used for getting informed about AIDS was determined to be: 84.5% TV, 51.4% newspapers and magazines, 49.6% papers and books and 30.6% radio. 89% of the girls and 67% of the boys used TV. The difference was statistically significant(p<0.001). Sources of information in interview form were found to be health care workers with 17.7%, teachers with 10.2%, friends with 9.5%, religious authorities with 8.6%, family members with 8% and other relatives with 5.6%. A combition of the above-mentioned methods plus other souces formed 41.3% of the information source of the students about AIDS. Only 46.3% of the students had a proper insight in their interaction with role-playing patients of AIDS. 44% of the participants had weak and 56% had moderate knowledge about transmission ways of HIV and no one had good knowledge in this regard. There was no significant difference between age, sex and knowledge. The highest percentage of moderate knowledge score was seen in student studying experimental sciences. Only TV had a significant correlation with knowledge (p=0.001).
    Conclusion
    This study entails that more attention must be paid to education through effective use of TV broadcasting. Films, pictures, teachers, clergymen, radio, books and papers had not an effective educational role among high school students regarding AIDS.
    Keywords: AIDS, Knowledge, Media, Students}
  • علی مجید پور، یوسف حمید زاده اربابی، ناطق عباسقلیزاده، اسماعیل صالحی
    زمینه و هدف
    طبق عقیده صاحب نظران، تعیین وضعیت گروه های جامعه از نظر مصرف سیگار و علل گرایش به آن در مبارزه با استعمال دخانیات موثر است. این بررسی با هدف تعیین میزان شیوع و علل گرایش به سیگار در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شد.
    روش کار
    این بررسی یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود. از 1300 نفر دانشجو 1106 نفر داوطلبانه در این طرح شرکت کردند. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری و سپس با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    طبق نتایج به دست آمده 82 نفر (7/4%) از دانشجویان در زمان پژوهش سیگاری بودند. 154 نفر(13/9%) از دانشجویان قبلا سیگار کشیدن را تجربه کرده بودند. از میان عوامل موثر در گرایش به مصرف سیگار رابطه صمیمانه با افراد سیگاری، کسب لذت، طولانی شدن مدت تحصیل، ناامیدی به آینده شغلی و استفاده از آن به عنوان سرگرمی و تفریح مهم ترین علل بودند.
    نتیجه گیری
    در مقایسه با نتایج سایر مطالعات، مصرف سیگار در دانشجویان مورد مطالعه شیوع پایینی داشت ولی با توجه به حساسیت موقعیت اجتماعی دانشجویان علوم پزشکی به عنوان الگوی جامعه، حتی شیوع پایین مصرف سیگار در آنها نیز قابل قبول نمی باشد. ضروری است آموزش های لازم در مورد مضرات استعمال سیگار و فراهم کردن تسهیلات رفاهی دانشجویی داده شود تا بتوان از بروز و شیوع سیگار کشیدن در بین دانشجویان پیشگیری کرد.
    کلید واژگان: سیگار, گرایش به مصرف سیگار, دانشجو}
    Ali Majidpour, Yosof Hamidzadeh Arbaby, Nateg Abbasgholizadeh, Esmaeil Salehy
    Background and Objectives
    Authorities and scholars believe that determining cigarette smoking status of individuals and groups and finding reasons of smoking plays an important role in manipulating and facing with this dirty habit. The present study is an attempt to determine the rate of prevalence and the causes inducing smoking among students of Ardabil university of medical sciences.
    Methods
    This survey was a descriptive and cross-sectional study. Of 1300 medical sciences students, 1106 ones volunteered to participate in this study. The data were collected using a questionnaire and were analyzed in SPSS.
    Results
    154 students (13.9%) had experienced cigarette smoking previously and 82 students (7.2%) were already a smoker. Intimacy with smokers, self-gratification and acquiring enjoyment, educational failures, vague future career and smoking for entertainment were the most important factors inducing smoking.
    Conclusion
    Cigarette smoking prevalence rate in this study was relatively low in comparison with similar studies. However, regarding the critical social status of these students, some serious measures should be taken to inform them about the dangers of smoking and at the some time some facilities should be provided for students, which can be of great help in this regard.
    Keywords: Cigarette, Prevalence of Cigarette Smoking, Medical Sciences Students}
  • محمدحسین دهقان، علی مجید پور
    زمینه و هدف
    با توجه به شیوع بالای هیپرلیپیدمی در جهان به ویژه ایران یافتن درمان مناسب، راهکاری منطقی به نظر می رسد. مترونیدازول دارویی است که عموما به عنوان ترکیب ضد تک یاخته ای مورد استفاده قرار می گیرد. محققان دریافته اند که این دارو با دوز خوراکی 750 میلی گرم در روز جذب مناسبی داشته، به طور وسیع در بافت ها پخش و به سطح سرمی معادل6-4 میکروگرم در میلی لیتر می رسد. علی رغم نحوه تاثیر مناسب آن، کارآزمایی های بالینی بسیار محدودی در خصوص تاثیرآن بر هیپرلیپیدمی بدون وجود بیماری های قلبی- عروقی انجام گرفته است، بنابراین مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر مترونیدازول در کاهش سطح لیپیدهای خون طراحی شده است.
    روش کار
    مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی بدون گروه کنترل روی 50 بیمار صورت گرفت. کلیه بیماران با تکمیل رضایت نامه و پرسشنامه وارد مطالعه شدند و مترونیدازول با دوز روزانه 750 میلی گرم به مدت یک هفته تجویز شد. 20 بیمار مورد مطالعه که شکایتی از مصرف دارو نداشتند هفته دوم نیز به مصرف دارو ادامه دادند. در هر دو گروه پارامترهای لیپیدی از جمله لیپید تام، کلسترول و تری گلیسرید سرمی سنجیده شد. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    اندازه گیری سطح پلاسمایی لیپیدها نشان داد میانگین لیپید تام سرمی و کلسترول تام کاهش معنی داری نسبت به قبل از مصرف دارو داشت (p<0/01). میانگین سطح تری گلیسرید سرم نیز کاهش معنی داری نسبت به زمان قبل از مصرف دارو داشت (p<0/001). بیمارانی که دوز دارویی خود را برای هفته دوم ادامه دادند سطح سرمی لیپیدهای مورد بررسی کاهش بیشتری را نسبت به هفته اول نشان داد که از نظر آماری معنی دار بود (p<0/01). آزمون های کبدی نشان داد که عملکرد کبد هنگام دریافت دارو تغییر نکرده است.
    نتیجه گیری
    مصرف دوز 750 میلی گرم مترونیدازول روزانه در مدت زمان کوتاهی کاهش معنی داری را در اجزای لیپید سرم داشت. درمان اغلب موارد هیپرلیپیدمی بایستی طولانی مدت باشد در نتیجه از مترونیدازول جهت درمان هیپرلیپیدمی های کوتاه مدت می توان استفاده نمود.
    کلید واژگان: مترونیدازول, هیپرلیپیدمی, بیماری های قلبی, عروقی, آزمون های کبدی}
    Mohammad Hosein Dehghan, Ali Majidpour
    Background and Objectives
    Regarding the high prevalence of hyperlipidemia in the world especially in Iran, finding suitable and effective treatment seems justified. Metronidazole is the only drug that is used as an antiparasital and antiprotozoal agent. Researchers have found that oral dose of 750 mg/day has a suitable absorption, is widely distributed in the tissues and reaches to a blood level of 4-6 mg/ml. Despite its suitable efficiency, a few clinical trial have been conducted in this regard. This study was designed as such to examine the effect of metronidazole on lowering blood lipids.
    Methods
    The present research was performed as a clinical trial without control, on 50 patients. All the patients filled out a special form (to show their satisfaction) as well as a questionnaire. Metronidazole was given with a daily dose of 750 mg for a week. 20 patients with no complaint continued their drug consumption for another seven days. Lipid parameters such as plasma total lipid, total cholesterol, and triglyceride were measured in both groups. The data were collected and analyzed with SPSS software using t-test.
    Results
    Measuring the serum level of lipids indicated that the mean total plasma lipid and total cholesterol decreased significantly compared to their level before taking the drug (p<0.01). The findings also showed a similar decrease in plasma TG level (p<0.001). In the patients who continued the drug consumption in the second week, the serum level of lipids under study showed more decrease compared to their levels in the first week which was statistically significant (p<0.01). Liver tests indicated that the functioning of liver has not changed during drug consumption.
    Conclusion
    Using 750 mg of metronidazole per day exerts a significant decrease in lipids fractions in a short time. Most cases of hyperlipidemia require a long-term treatment, hence metronidazole can be effectively used in the treatment of short-term hyperlipidemia.
    Keywords: Metronidazole, Hyperlipidemia, LFTs, Liver Tests}
  • شهنام عرشی، علی مجید پور، همایون صادقی، سید هاشم سزاوار، رضا قاسمی برقی، داریوش امدادی، ناطق عباسقلیزاده، پروانه نفتچی
    زمینه و هدف
    مهمترین منطقه شیوع بیماری تب راجعه در کشور استان اردبیل می باشد و شایعترین علت آن نیز بورلیاپرسیکا است. هدف از این مطالعه تعیین خصوصیات اپیدمیولوژیک بیماری و فراوانی آلودگی در بین کنه های منطقه جهت برنامه ریزی لازم برای کاهش موارد و افزایش آگاهی در مورد خصوصیات بیماری بوده است.
    روش کار
    در این مطالعه 391 بیمار با تشخیص قطعی تب راجعه در طی سالهای 80-1377 از نظر اپیدمیولوژی بالینی مورد بررسی قرار گرفتند. نوع بورلیا آلوده کننده کنه های منطقه و همچنین نمای خصوصیات بالینی بیماری بررسی شد. نوع و شیوع آلودگی بورلیا در 1421 کنه جمع آوری شده از 130 فضای داخلی و 14 فضای خارجی بررسی و تعیین گردید. کنه های جمع آوری شده له گردید و سوسپانسیون بدست آمده به منظور تعیین فراوانی آلودگی در بین کنه های منطقه به پریتونئوم دو موش و دو خوکچه هندی تزریق گردید. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری ANOVA و مجذور کای آنالیز گردید.
    یافته ها
    شایعترین تظاهرات بیماری شامل تب، لرز و سردرد بود. یافته های دیگر شامل تهوع، استفراغ، تعریق، درد شکم، آرترالژی، سرفه، فتوفوبی، ائوزینوفیلی، هماچوری، زردی، پتشی و احتقان ملتحمه بودند. یافته های آزمایشگاهی در 60 بیمار لکوسیتوز، ESR بالا و کم خونی را نشان داد. از 1421 کنه جمع آوری شده 45/9%، 40/3% و 13/8% به ترتیب ارنیتودوروس لاهورنسیس، ارنیتودوروس تولوزانی، و آرگاس پرسیکوس بودند. فراوانی و شیوع کنه ها در روستای خانندبیل در بالاترین حد بود. کنه های جمع آوری شده در سه روستا آلودگی بورلیایی داشتند.
    نتیجه گیری
    علایم بالینی بیماری تب راجعه با موارد گزارش شده در مطالعات نواحی دیگر هم خوانی داشت. پتشی در مقایسه با تب راجعه نوع شپشی در تعداد کمتری از بیماران دیده شد. با توجه به شیوع بالای آنمی در بیماران این منطقه که در مطالعات دیگر به آن اشاره نشده است ضرورت بررسی های بیشتری در این زمینه وجود دارد.
    کلید واژگان: بورلیا, بورلیا پرسیکا, ارنیتودوروس لاهورنسیس, ارنیتودوروس تولوزانی, تب راجعه, آرگاس پرسیکوس}
    Shahnam Arshi, Ali Majidpoor, Homayoun Sadeghi, Seyedhashem Sezavar, Reza Gasemi Bargi, Darioush Emdadi, Nategh Abbasgholizadeh, Parvaneh Naftchi
    Background and Objective
    Ardabil province is the main area of Iran affected by relapsing fever (RF) for which Borrelia Persica is the most common cause. The aim of this study was to determine the epidemiologic characteristics of the disease, and the frequency of infection among ticks in this region in order to take necessary measures to decrease it is incidence and increase awareness about the characteristics of this disease.
    Method
    In this study a total of 391 patients who were diagnosed to have been effected by tick borne relapsing fever were investigatated in terms of clinical epidemiology between 1998 and 2001. The kind of Borrelia as well as the clinical characteristics of the disease were observed. The kind and prevalence of Borrelia infection was determined in 1,421 ticks collected from 130 indoor and 14 outdoor sites. The ticks were crushed and the suspension obtained was injected into the peritoneum of two mice and two guinea pigs to determine the frequency of infection among the ticks living in this region. Data including the tick species determination were collected through a questionnaire and analyzed using Chi-square and ANOVA tests.
    Results
    The most prevalent clinical manifestations were fever, chills and headache. Other findings included nausea, vomiting, sweating, abdominal pain, arthralgia, cough, photophobia, eosinophilia, hematuria, jaundice, petechiae and sclera congestion. Laboratory tests performed on 60 patients showed leukocytosis, high erythrocyte sedimentation rate (ESR) and anemia. Of the 1,421 ticks collected, 45.9%, 40.3% and 13.8% were infected by Ornithodoros lahorensis Ornithodoros tholozani and Argas persicus species, respectively. The prevalence of ticks was highest in Khanadabil village. The ticks collected from three villages were found to be infected with Borrelia.
    Conclusions
    The clinical manifestations were similar to those reported in other studies. Petechiae occurred less frequently in our study compared to louse-borne RF. The high frequency of anemia in this region, which was not stated in other reference articles, requires further investigation.
    Keywords: Borrelia, Borrelia Persica, Ornithodorus Lahorensis, Ornithodorus Tholozani, Relapsing Fever, Argas Persicous}
  • علی مجید پور، شهنام عرشی، همایون صادقی، سید مرتضی شمشیرگران وهمکاران
    زمینه و هدف
    گزش حیوانات یک تهدید مهم برای سلامتی انسان است. استان اردبیل واقع در شمالغربی ایران از شیوع بالای گزش حیوانات برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر بررسی جنبه های اپیدمیولوژیک گزش حیوانات در استان اردبیل در یک دوره یکساله بوده است.
    روش کار
    در یک مطالعه توصیفی برای تمام موارد گزارش شده از گزش حیوانات در یک دوره ی کساله از آغاز سال 1378 تا پایان آن پرسشنامه مخصوص ی که شامل سئوالاتی در زمینه حیوان هار، سن، جنس، شغل و... بود، تکمیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده بوسیله نرم افزار SPSS نسخه 9 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آمار توصیفی برای ارایه نتایج اولیه بصورت جداول فراوانی و نمودار استفاده گردید.
    یافته ها
    از مجموع 4331 نفر که در طول یکسال تحت گزش حیوانات قرار گرفته بودند، تعداد 3259 نفر (75%) مذکر و 1072 نفر (25%) مونث بودند. بیشترین بروز سنی مربوط به گروه سنی 50-30سال بود. حیوان گزیدگی در تابستان شایعتر بود. شایعترین محل گزش پاها بودند که در 3078 مورد (79/71%) دیده شد.شایعترین گزیدگی مربوط به سگ (96%) بود.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های مطالعه حاضر گزش حیواناتی چون سگ در استان اردبیل یک مشکل بهداشتی عمده می باشد و با توجه به اهمیت موضوع لازم است در جهت کنترل و پیشگیری از این تهدید بهداشتی اقدام جدی به عمل آید.
    کلید واژگان: حیوان گزیدگی, گزیدگی سگ, اردبیل}
    Ali Majidpour, Shahnam Arshi, Homayoun Sadeghi, Seyedmorteza Shamshirgaran, Shahin Habibzadeh
    Background and Objective
    Animal bites are considered to be an important threat to human health. Ardabil province in north-western Iran has the highest incidence rate of animal bites in Iran. This study was an attempt to investigate the epidemiological features of animal bites in Ardabil province during a one-year period from April 1999 to April 2000.
    Methods
    In this descriptive study a special questionnaire was filled for all cases of animal bites reported during a one year period in Ardabil province. The questionnaire included questions regarding rabies, age, sex, job, etc. The data were analyzed using SPSS software (release 9). Descriptive statistics was used in the form of frequency tables and graph in order to summarize the data.
    Results
    The total number of exposed persons to animal bites were 4331. Males comprised 75% of cases (3259) and 1072 persons (25%) were females. The highest incidence rate was seen among 30-50 year-olds. Animal bites were more common in summer. In 3078 cases (17%), legs were the main site of bite. Dog bite was the most common type (95%).
    Conclusions
    This study confirms that animal bite such as dog bite is an important public health problem in Ardabil province. Regarding the importance of this issue it is necessary to take serious measures in order to control and prevent this health thereat.
    Keywords: Animal bites, Rabies, Ardabil, Iran}
  • بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد مردم شهرستان اردبیل در مورد پیشگیری و کنترل سل در مقایسه با بیماران مبتلا به سل ریوی اسمیر مثبت
    علی مجیدپور، نسرین فولادی، سقراط فقیه زاده
    طبق برآورد انجام شده هر ساله حدود 10-8 میلیون نفر دچار عفونت سلی شده و 3-2 میلیون نفر سالینانه در اثر این بیماری می میرند. این مطالعه به منظور بررسی مقایسه ای آگاهی، نگرش و عملکرد مردم شهر اردبیل با بیماران سال ریوی اسمیر مثبت انجام شده که در آن 500 نفر از مردم اردبیل و 34 نفر از بیماران اسمیر مثبت به عنوان نمونه انتخاب و از طریق پرسش نامه راهنمای مصاحبه مورد بررسی قرار گرفتند و آگاهی نمونه ها در مورد ماهیت بیماری، پیشگیری و کنترل سل اندازه گیری شد.
    آزمون آماری تفاوت معنی داری را در عملکرد افراد سالم و بیمار در مورد ماهیت، پیشگیری و کنترل بیماری نشان داد. این مطالعه بین متغیرهای سن، جنس و شغل افراد و آگاهی و عملکرد واحد ها در مورد پیشگیری و کنترل سل در افراد بیمار و سالم ارتباط آماری معنی داری را نشان داد. انجام آزمون X2 بین سطح سواد و آگاهی و عملکرد و نگرش افراد سالم و ارتباط معنی داری را نشان نداد (p<0.05) ولی در افراد بیمار بین متغیرهای فوق ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. افراد بیمار بدون توجه به سطح سواد آگاهی خوبی در مورد بیماری داشتند ولی در افراد سالم با افزایش سطح سواد، سطح آگاهی و عملکرد بالا می رفت. این مطالعه تنها عملکرد ضعیف افراد سالم را در کنترل سل نشان می دهد. لذا بایستی ضمن تاکید بر بهبود عملکرد مردم با آموزش های لازم، علل شیوع بالای بیماری را در ارتباط با عوامل دیگری همچون فقر، سو تغذیه، تراکم جمعیت و... جستجو کرد و اقدامات لازم را در این مورد به عمل آورد.
    کلید واژگان: آگاهی, نگرش, عملکرد, پیشگیری, کنترل, اسمیر مثبت, سل ریوی}
  • علی نعمتی، علی مجید پور، محسن سقا
    زمینه و هدف
    وضعیت تغذیه هر فرد به عوامل متعددی بستگی دارد. بررسی مسایل و مشکلات غذا و تغذیه، از جمله تعیین الگوی مصرف مواد غذایی در تعیین سیاست ها و برنامه های تغذیه ای، رفع کمبود های غذایی، ارتقای سطح تغذیه و پیشگیری از بیماری های ناشی از سوء تغذیه در جامعه راهگشا هستند. هدف از این بررسی تعیین میزان انرژی، مواد مغذی مصرفی، عادات تغذیه ای و الگوی مصرف مواد غذایی در جمعیت روستایی شهر اردبیل بود.
    روش کار
    این بررسی یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که در 250 خانوار از 15 روستای شهرستان اردبیل به روش تصادفی ساده انجام گرفت. از تمامی افراد خانوار بررسی غذایی بوسیله یادآمد خوراک 24 ساعته و بسامد مصرف مواد غذایی به عمل آمد. اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزارهای Food Processor و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که دریافت روی، سلنیوم، ویتامین B2 و اسید فولیک در مردان و زنان روستایی کمتر از مقادیر توصیه شده سازمان بهداشت جهانی بود (001/p<0)، در صورتی که دریافت برخی از مواد مغذی مثل پروتئین، آهن و کلسیم افراد روستایی بیشتر از مقادیر توصیه شده سازمان جهانی بهداشت بود (001/p<0). حدود 20% افراد روستایی کالری دریافتی شان کمتر از 75% مقادیر توصیه شده سازمان بهداشت جهانی بود، که بیشتر در مردان روستایی دیده شد. نتایج حاصل از تکرار مصرف موادغذایی نشان داد که عمده غذای مصرفی جوامع روستایی نان لواش، سیب زمینی، تخم مرغ، شیر، بیسکویت، ماست، سیر، پیاز، روغن نباتی، کره و گوجه فرنگی بود.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که دریافت نامناسب برخی از مواد مغذی در برنامه غذایی افراد روستایی وجود داشت. پیشنهاد می شود به منظور بهبود وضعیت تغذیه روستاییان می بایست مصرف منظم گروه های مختلف مواد غذایی آموزش داده شوند.
    کلید واژگان: الگوی مصرف, مواد غذایی, جمعیت روستا, اردبیل}
    Ali Nemati, Ali Majidpoor, Mohsen Sagha
    Background and Objective
    Nutritional status of individuals and community are influenced by different factors. Investigating nutrition and food problems as well as determining dietary pattern play a crucial role in determining nutrition programs and policies, preventing food deficiency, improving nutrition level and preventing malnutrition diseases. The aim of this study was to determine calorie and nutrients intake, food habit and dietary pattern in rural areas of Ardabil.
    Methods
    In this cross-sectional study 250 families from 15 rural areas of Ardabil were selected using simple random method. Nutrition status of all the individuals was studied using 24 hour recall and food frequency. Data were analyzed using SPSS and Food processor.
    Results
    This study showed that intake of some nutrients (Zinc, Selenium, Folic acid and Vitamin B2) in the subjects were significantly less than Recommended Dietary Allowance (RDA) of WHO (P<0.001), but intake of protein, iron and calcium was more than the RDA of WHO (P<0.001). Calorie intake of 20% of rural people was less than 75% of RDA(mostly seen among men). The findings of food frequency showed that main foods of rural individuals in Ardabil were local bread (Lavash), potato, egg, milk, biscuit, yogurt, garlic, onion, vegetable fat, butter and tomato.
    Conclusions
    This study showed unsuitable intake of some nutrients. In order to improve the nutritional status of these people, regular intake of different groups of foods should be instructed.
    Keywords: Consumption Pattern, Nutrients, Rural Areas, Ardabil}
سامانه نویسندگان
  • دکتر علی مجیدپور
    مجیدپور، علی
    استاد
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال