علی یونسی
-
در نظام انقلابی اقتصاد قوی هدف نیست اما وسیله مهم و موثری است که بدون آن نمی توان به اهداف نظام انقلابی رسید. یک اقتصاد قوی موجب رضایت داخلی مردم و نفوذناپذیری نظام انقلابی می گردد و برعکس. لذا سوالی که مطرح می شود این است که با چه الزامات اقتصادی برای تحقق نظام انقلابی مواجه هستیمبیانیه گام دوم، نظام اقتصادی در تراز نظام انقلابی را اقتصاد مستقل معرفی می کند. برای رسیدن به این اقتصاد مستقل، اجرایی شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی در بیانیه گام دوم به عنوان راه حل، مطرح شده است. حال این سوال مهم مطرح می شود که آیا برنامه هفتم توسعه در ابعاد اقتصادی تضمین کننده اجرایی شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای دستیابی به اقتصاد مستقل به عنوان یک متغیر مهم و تعیین کننده ایجاد نظام انقلابی هست یا خیر؟این مقاله تلاش می کند با استفاده از واکاوی در سیاستهای اقتصاد مقاومتی و توجه به ابعاد 24 گانه آن و فصول 24 گانه برنامه هفتم توسعه به این سوال پاسخ دهد.نتایج تحقیق نشان می دهد برنامه هفتم توسعه تا 73% از انتظارات سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را پوشش داده است و 27% از نکات سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در برنامه هفتم جایی نداشته است و به آن پرداخته نگردیده است.کلید واژگان: بیانیه, گام دوم, برنامه هفتم توسعه, سیاستهای اقتصاد مقاومتیGeneral policies in any country act as a guiding light indicating the path to progress. In Iran, 41 general policies have been formulated and announced from the year 1377 until now. One of the vital among them is the general policies of the resistance economy. Achieving the goals of these policies is subject to precise and targeted planning. One of the crucial aspects of planning in the country is the five-year development plans. The Seventh Five-Year Development Plan for the years 1402-1406 has been approved while more than a decade has passed since the announcement of the general policies of the resistance economy. It is clear that the more crystallized the measures of the resistance economy in the Seventh Development Plan, the less the hope for reduction of Iran's economic challenges. In the second phase statement, the characteristics of an economy in balance with the revolutionary system have been specified. In the revolutionary system, a strong economy is not the goal but an important and effective means without which the goals of the revolutionary system cannot be achieved. A strong economy leads to internal satisfaction of the people and the impenetrability of the revolutionary system, and vice versa. Therefore, the question arises as to ‘What are the characteristics of an economy in balance statement for creating a revolutionary system?’ The second phase statement introduces an independent economy as part of the revolutionary system. To achieve this independent economy, the implementation of the policies of the resistance economy in the second phase statement has been proposed as a solution. Now the important question arises as to ‘Whether the Seventh Development Plan, in its economic dimensions, guarantees the implementation of the policies of the resistance economy to achieve an independent economy as a crucial and determining variable for creating a revolutionary system or not?’ The present study aims to answer this question by exploring the policies of the resistance economy and focusing on the 24 dimensions and chapters of the Seventh Development Plan. Based on the results, the Seventh Development Plan has covered 86% of the expectations of the general policies of the resistance economy and 14% of the points of the general policies of the resistance economy were not included in the Seventh Plan and were not addressed.Keywords: Second Phase Statement, Seventh Development Plan, Policies Of The Resistance Economy, JEL Classification: K00, K10, K20
-
رشد اقتصادی به عنوان یک متغیر مهم اقتصاد کلان همواره مورد توجه سیاستگذاران بوده است. زیرا، از طریق آن سایر متغیرهای مهم در اقتصاد مانند بیکاری، توزیع درآمد و... تحت تاثیر قرار می گیرد. لذا عوامل طبیعی و غیرطبیعی محدود کننده رشد اقتصادی بسیار مهم هستند. در این مقاله تمرکز برروی محدودیت های محیط زیستی شامل منابع فسیلی و زمین بر رشد اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است.این مقاله با بهبود مدل رشد سولو و لحاظ محدودیت های محیط زیستی در آن و با استفاده از روش بهینه یابی پویا، کالیبراسیون و تحلیل حساسیت، محدودیت های منابع فسیلی و زمین بر رشد اقتصادی بلند مدت در ایران را محاسبه نموده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد در یک شرایط اولیه و با توجه به موجودی های فعلی، نرخ رشد اقتصادی در بلند مدت برای ایران 6 درصد می باشد که محدودیت های منابع فسیلی و زمین می تواند آن را محدود کند. میزان محدودیت های منابع فسیلی و زمین به گونه ای است که چنانچه کشش تابع تولید نسبت به منابع فسیلی به 45/0 برسد رشد منفی خواهد شد و کاهش آن موجب افزایش تولید در مسیر رشد بلند مدت خود خواهد بود. علاوه بر این چنانچه کشش تولید به 4/0 برسد رشد اقتصادی در بلند مدت عدد منفی به خود خواهد دید. لذا مدیریت بر مصرف زمین و منابع فسیلی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و کاهش وابستگی تولید به این دو نهاده موجب افزایش رشد اقتصادی خواهد شد.
کلید واژگان: محیط زیست, منابع فسیلی, زمین, رشد اقتصادی طبقه بندی JEL: O44, Q53, Q56Economic growth, as a crucial macroeconomic variable, has consistently been the focal point of policies. It brings about various consequential changes in the economy, such as unemployment and income. Factors, both natural and unnatural that impose constraints on economic growth are of paramount significance. This paper specifically examines the impact of environmental constraints, encompassing fossil resources and land, on long-term economic growth. The study refines the solo growth model, incorporating environmental constraints, and employs dynamic optimization, calibration, and analysis methods to quantify the influence of fossil resources and land on Iran's economic growth over an extended period. According to the findings, under current inventories, the projected long-term economic growth rate for Iran stands at 6% in the first scenario, with limitations stemming from the availability of fossil and land resources imposing potential restrictions. The constraints associated with fossil and land resources are noteworthy. Should production yields from fossil resources drop to 0.45, economic growth becomes negative, and a sustained decline exacerbates long-term production. Similarly, if the production stretch reaches 0.4, long-term economic growth turns negative. Hence, effective management of land use and fossil resources emerges as a critical imperative, emphasizing the need to diminish production dependence on these inputs to foster increased economic growth.
Keywords: The environment, Fossil Fuels, land, Economic Growth JEL: O44, Q53, Q18 -
تورم یکی از موضوعات اصلی در اقتصاد کلان و یکی از دغدغه های اصلی بسیاری از کشورها است. در سال های اخیر وجود تورم شتابان به دلیل تحریم های اقتصادی و عدم تزریق درآمدهای نفتی موجب تضعیف عملکردهای متغیرهای کلان ازجمله افزایش نرخ بیکاری و سرریز اثرات آن بر تمامی استان های کشور علی الخصوص استان های توسعه نیافته و فقیر شده است؛ بنابراین، لازم است عوامل موثر در جهت کنترل، ثبات نرخ تورم و کاهش مزمن نرخ بیکاری مورد بررسی قرار گیرد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثر فضایی تورم بر بیکاری در استان های ایران با رویکرد اقتصادسنجی فضایی طی بازه زمانی 99-1385 است. پیش از تخمین مدل فضایی، با استفاده از آزمون های وابستگی تشخیصی فضایی موران، جری سی و F فضایی اثرات سرریز فضایی برای الگوی خودرگرسیون فضایی مورد تایید قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، نرخ تورم و اثرات مجاورت آن، اثرات منفی و معنی داری بر نرخ بیکاری استان های موردمطالعه دارد. با توجه به سایر نتایج، مشاهده شده است که تولید ناخالص داخلی و اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای (عمرانی) و لگاریتم سرمایه انسانی تاثیر مثبت و معناداری بر کاهش نرخ بیکاری دارند؛ در حالی که، نرخ دستمزد، دارای رابطه منفی و معنی داری با کاهش نرخ بیکاری استان ها دارند. حرکت هم زمان در جهت راستای ثبات نرخ تورم و افزایش میزان اشتغال با هدف افزایش توان رقابتی تولید برای استان های کمتر توسعه یافته و فقیر پیشنهاد می گردد.کلید واژگان: نرخ بیکاری, نرخ تورم, اثرات فضایی, استان های ایرانInflation is one of the main issues in macroeconomics and one of the main concerns of many countries. In recent years, the existence of rapid inflation due to economic sanctions and the lack of injection of oil revenues has weakened the performance of macro variables, including the increase in the unemployment rate and its spillover effects on all the provinces of the country, especially the underdeveloped and poor provinces. Is. Therefore, it is necessary to examine the effective factors in the direction of control, stability of the inflation rate, and chronic reduction of the unemployment rate. Therefore, the current research aims to analyze the spatial effect of inflation on unemployment in the provinces of Iran with a spatial econometric approach during the period of 2006-2021. Before estimating the spatial model, spatial spillover effects for the spatial auto regression model were confirmed using Moran’s, Jerry C’s, and spatial F tests. Based on the obtained results, the inflation rate and its proximity effects have negative and significant effects on the unemployment rate of the studied provinces. According to other results, it has been observed that the gross domestic product and credits for the acquisition of capital (construction) assets and the logarithm of human capital have a positive and significant effect on reducing the unemployment rate; meanwhile, the wage rate has a negative and significant relationship with the reduction of the unemployment rate in the provinces. It is suggested to move simultaneously in the direction of stabilizing the inflation rate and increasing the employment rate to increase the competitiveness of production for the less developed and poor provinces.Keywords: Unemployment Rate, Inflation Rate, Spatial Effects, Iranian Provinces
-
مطالعه حاضر به تبیین پاسخ رفاه جامعه به شوک های بدهی دولت و کیفیت نهادی تحت حاکمیت طلایی توسعه مالی برای سال های 1365-1400 می پردازد. برای این منظور با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) که به مدل های تکانه ای معروف هستند؛ اثرات نااطمینانی ایجادشده از سوی اندازه دولت، کسری بودجه دولت، توسعه مالی، تکانه های نفتی و ارزی بر رفاه اقتصادی بررسی شد. یافته ها نشان داد یک تکانه وارده از ناحیه قیمت نفت و نرخ ارز باعث کاهش 9 درصدی و 2 درصدی رفاه اقتصادی می شود. پاسخ رفاه اقتصادی به تکانه وارده از ناحیه توسعه مالی نیز نزدیک به 3 درصد می باشد. همچنین نتایج تجزیه واریانس ناشی از تغییر ناگهانی یا تکانه مشخص نشان می دهد که در دوره سوم، 19/13 درصد تغییرات مربوط به تکانه های قیمت نفت، 15/97 درصد مربوط به تکانه نرخ ارز، 27/98 درصد مربوط به تکانه کسری بودجه، 2/67 درصد مربوط به تکانه اندازه دولت و 3/56 درصد مربوط به تکانه توسعه مالی بوده است. به دلیل آنکه رابطه بازارهای مالی عامل اساسی در انتقال بی ثباتی قیمت نفت به سایر بخش های اقتصاد محسوب می شود، انضباط مالی تنها راهکار مواجهه عاقلانه با پدیده استفاده نادرست از منابع نفتی، ناپایداری ارزی و مالی است. به همین جهت واکسینه کردن اقتصاد در برابر بی ثباتی درآمدهای نفتی از طریق قطع ارتباط مخارج جاری دولت با درآمد نفت امری ضروری است. همچنین لازم است در خصوص نحوه هزینه کرد درآمدهای نفتی قوانین موجود در خصوص ذخیره بخشی از درآمدهای نفتی در صندوق توسعه ملی با ضمانت اجرایی بیشتری انجام شود.
کلید واژگان: توسعه مالی, بدهی دولت, نفت, کیفیت نهادی, خودرگرسیون برداری ساختاریThe present study explains the response of society's welfare to government debt shocks andinstitutional quality under the golden rule of financial development for the years 1365-1400. For this purpose,using the structural vector autoregression model (SVAR), which are known as impulse models; The effects ofuncertainty caused by the size of the government, government budget deficit, financial development, oil andcurrency impulses on the economic well-being of the society were investigated. The findings showed that animpulse from the oil price and exchange rate causes a 9% and 2% decrease in the economic well-being of thesociety. The response of the economic well-being of the society to the impetus from the financial developmentarea is also close to 3%. Also, the results of the analysis of variance caused by a sudden change specific impulseshow that in the third period, 19.13 percent of the changes are related to oil price impulses, 15.97 percent arerelated to the exchange rate impulse, 27.98 percent are related to the budget deficit impulse, 67 2.2% wasrelated to the impulse of government size and 3.56% was related to the impulse of financial development.Because the relationship of financial markets is the main factor in the transfer of oil price instability to othersectors of the economy, financial discipline is the only wise way to deal with the phenomenon of improper use ofoil resources, currency and financial instability. For this reason, it is necessary to vaccinate the economyagainst the instability of oil revenues by disconnecting the government's current expenditures with oil revenues.Also, regarding the way of spending oil revenues, the existing laws regarding saving a part of oil revenues in theNational Development Fund should be implemented with more executive guarantee
Keywords: Government debt, society welfare, institutional quality, financial development, structural vectorautoregression -
در ادبیات اقتصاد کلان، ارتقاء سرمایه انسانی آنقدر مهم است که اگر رشد اقتصادی رخ دهد و این رشد نتواند وضعیت سرمایه انسانی را بهبود ببخشد، گویا تلاش ها بی ثمر بوده است. سرمایه انسانی از طریق شاخص HDI اندازه گیری می شود و با توجه به ضرورت ارتقاء آن مطالعات بسیاری در این زمینه انجام شده است. سرمایه انسانی در هر کشوری، برایند وضعیت سرمایه انسانی در استانهای کشور است. ارائه خدمات مطلوب تر به سرمایه انسانی موجب ارتقا این سرمایه عظیم می شود و دستیابی به آن نیازمند وجود بودجه و اختیارات کافی در استانها است. گستردگی کشور ممکن است به دولت اجازه تخصیص بهینه منابع را ندهد لذا معمولا مقامات محلی از طریق پیگیری های متنوع و چانه زنی، تلاش می کنند اختیارات بیشتری برای رشد سرمایه انسانی داشته باشند انچه موجب افزایش اختیارت استاندارن می گردد تمرز زدایی مالی است تمرکز زدایی مالی، فرایندی است چند بعدی که در آن برخی اختیارات از دولت مرکزی به استانداران منتقل می شود و مهمترین شئون آن برگشت کلیه درآمدهای هر استان به همان استان و ارسال کمک های بلاعوض به استانها از طریق دولت مرکزی است. این مطالعه به منظور تعیین تاثیر تمرکززدایی مالی بر توسعه انسانی در استانهای ایران انجام شده است که در آن از هر استان سه شهرستان و شهر به عنوان نمونه انتخاب شده است. تکنیک استفاده شده در این تحقیق داده های تابلویی (پانل دیتا) است. در این روش داده ها دارای ویژگی های سری زمانی و مقطعی هستند، از چندین بعد تشکیل شده و چندین دوره را پوشش می دهند. دوره زمانی تحقیق 1397 تا 1400 می باشد. معادلات مربوط به متغیرهای مستقل و وابسته این تحقیق از مدل تحقیق سویانتو (2009) ، لنگودی (2006) و خوسینی(2006) اقتباص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش تمرکز زدایی مالی و برگشت درآمدهای هر استان به همان استان و حتی کمک های بلاعوض دولت مرکزی، تاثیر مثبت قابل توجهی بر میزان مخارج عمومی، رشد اقتصادی، کاهش جمعیت افراد کم درآمد و در نهایت بهبود شاخص سرمایه انسانی استانها دارد.
کلید واژگان: تمرکز زدایی مالی, رشد اقتصادی, شاخص HDIIn the literature of macroeconomics, the promotion of human capital is so important that if economic growth occurs and this growth cannot improve the condition of human capital, it seems that the efforts have been fruitless. Human capital is measured through the HDI index, and due to the need to improve it, many studies have been conducted in this field. Human capital in any country is based on the state of human capital in the provinces of the country. Providing better services to human capital will improve this huge capital, and achieving it requires the existence of sufficient funds and powers in the provinces. The vastness of the country may not allow the government to optimally allocate resources, therefore, usually local authorities try to have more powers for the growth of human capital through various pursuits and bargaining, which increases the authority of the governors, which is financial decentralization and financial decentralization. It is a multi-dimensional process in which some powers are transferred from the central government to the governors, and the most important of which is the return of all the revenues of each province to the same province and the sending of grants to the provinces through the central government. This study was conducted to determine the effect of financial decentralization on human development in the provinces of Iran, in which three cities and towns were selected as samples from each province. The technique used in this research is panel data. In this method, the data have time series and cross-sectional characteristics, consist of several dimensions and cover several periods. The research period is 1397 to 1400. The equations related to the independent and dependent variables of this research are taken from the research model of Suyanto (2009), Langudi (2006) and Khosini (2006). The results of the research show that the increase in financial decentralization and the return of revenues from each province to the same province and even grants from the central government have a significant positive effect on the amount of public spending, economic growth, reducing the population of low-income people and finally improving the human capital index. It has provinces.
Keywords: Financial decentralization, Economic Growth, HDI index -
در ادبیات اقتصاد کلان، رشد سرمایه انسانی آنقدر مهم است که اگر رشد اقتصادی رخ دهد و این رشد نتواند وضعیت سرمایه انسانی را بهبود ببخشد، گویا تلاش ها بی ثمر بوده است. سرمایه انسانی از طریق شاخص HDI اندازه گیری می شود و با توجه به ضرورت ارتقاء آن مطالعات بسیاری در این زمینه انجام شده است.سرمایه انسانی در هر کشوری، برایند وضعیت سرمایه انسانی در استانهای کشور است. ارائه خدمات مطلوب تر به سرمایه انسانی موجب ارتقا این سرمایه عظیم می شود و دستیابی به آن نیازمند وجود بودجه و اختیارات کافی در استانها است. گستردگی کشور ممکن است به دولت اجازه تخصیص بهینه منابع را ندهد لذا معمولا مقامات محلی از طریق پیگیری های متنوع و چانه زنی، تلاش می کنند اختیارات بیشتری برای رشد سرمایه انسانی داشته باشند انچه موجب افزایش اختیارت استاندارن می گردد تمرز زدایی مالی استتمرکز زدایی مالی، فرایندی است چند بعدی که در آن برخی اختیارات از دولت مرکزی به استانداران منتقل می شود و مهمترین شئون آن برگشت کلیه درآمدهای هر استان به همان استان و ارسال کمک های بلاعوض به استانها از طریق دولت مرکزی است.نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش تمرکز زدایی مالی و برگشت درآمدهای هر استان به همان استان و حتی کمک های بلاعوض دولت مرکزی، تاثیر مثبت قابل توجهی بر میزان مخارج عمومی، رشد اقتصادی، کاهش جمعیت افراد کم درآمد و در نهایت بهبود شاخص سرمایه انسانی استانها دارد.کلید واژگان: تمرکز زدایی مالی, رشد اقتصادی, شاخص HDIIn macroeconomic literature, the growth of human capital is so important that if economic growth occurs and this growth cannot improve the condition of human capital, it seems that the efforts have been fruitless. Human capital is measured through the HDI index, and due to the need to improve it, many studies have been conducted in this field.Human capital in any country is based on the state of human capital in the provinces of the country. Providing better services to human capital will improve this huge capital, and achieving it requires the existence of sufficient funds and powers in the provinces. The vastness of the country may not allow the government to optimally allocate resources, so usually local authorities try to have more authority for the growth of human capital through various pursuits and bargaining, which increases the authority of the governor, which is financial decentralization.Financial decentralization is a multi-dimensional process in which some powers are transferred from the central government to the governors, and the most important of which is the return of all revenues of each province to the same province and the sending of grants to the provinces through the central government.The results of the research show that the increase in financial decentralization and the return of revenues from each province to the same province and even grants from the central government have a significant positive effect on the amount of public spending, economic growth, reducing the population of low-income people.Keywords: financial decentralization, Economic Growth, HDI index
-
مجله حسابداری مدیریت، پیاپی 57 (تابستان 1402)، صص 149 -167
کشور های درحال توسعه و به خصوص برخوردار از رانت منابع طبیعی با نا کارایی و اندازه ی بزرگ دولت مواجه هستند. در بسیاری از مواقع کشور های برخوردار از رانت منابع طبیعی جهت جبران کسری ساختاری، با کاهش هزینه های عمرانی اقدام به ایجاد مازاد تراز سرمایه ای در بودجه می کنند و مازاد سرمایه ای ایجاد شده را به هزینه های جاری تخصیص می دهند. این امر دارای تبعات پایدار منفی و بلندمدت برای رشد اقتصادی است. در بسیاری از کشور ها این رویکرد نیز قادر به جبران کل کسری تراز عملیاتی دولت نیست و کسری باقیمانده از طریق استقراض از خارج یا اقتصاد داخلی تامین می شود. در مطالعه حاضر به تحلیل تاثیر بدهی دولت بر رشد و رفاه جامعه تحت حاکمیت طلایی توسعه مالی طی دوره زمانی 1365-1399 و بکارگیری رویکرد آستانه ای انتقال ملایم (STAR) پرداخته شد. نتایج قسمت غیرخطی مدل نشان از وجود رابطه مثبت متغیر توسعه مالی با شاخص رشد و رفاه اقتصادی را نشان می دهد. همچنین متغیر های اندازه دولت، کسری بودجه دولت، شوک نفتی، نوسانات نرخ ارز و تحریم به ترتیب منجر به کاهش؛ 17 درصدی، 14 درصدی، 6 درصدی، 43 درصد و 2 درصدی رشد و رفاه اقتصادی می شوند. کانال اصلی اثرگذاری توسعه مالی، از طریق افزایش کارآیی سرمایه گذاری، کیفیت مقررات، کاهش تحریم های اقتصادی و شاخص های حاکمیتی انجام می گیرد. بنابراین می توان نحوه آزادسازی بازار های مالی، ضعف مدیریت نظام مالی و عدم شکل گیری بازار های مالی منسجم و بهره مندی از مقررات در کشور را، از دلایل کاهش کارآیی سرمایه گذاری از طریق تخصیص غیر بهینه منابع در کشور دانست. در نتیجه، باید توجه و اهتمام بیشتری در کشور، برای توسعه و کارآمد کردن بازار های مالی و در نتیجه تخصیص کارآ تر منابع و افزایش کارآیی سرمایه گذاری، انجام گیرد. همچنین باتوجه به وابستگی شدیدی بودجه دولت به درآمد های نفتی، باید این وابستگی کاهش و توجه به درآمد مالیاتی افزایش گردد.
کلید واژگان: بدهی دولت, رفاه اقتصادی, توسعه مالی, رویکرد آستانه ایDeveloping countries, especially those with the rent of natural resources, are facing the inefficiency and large size of the government. In many cases, in order to compensate for the structural deficit, countries with natural resource rent create a capital balance surplus in the budget by reducing construction costs and allocate the created capital surplus to current expenses. This has long-term negative lasting consequences for economic growth. In many countries, this approach is not able to compensate the total deficit of the operating balance of the government, and the remaining deficit is financed through borrowing from abroad or the domestic economy. In this study, the impact of government debt on the growth and welfare of the society under the golden rule of financial development during the period of 1365-1399 and the application of the soft transfer threshold approach (STAR) was analyzed. The results of the non-linear part of the model show the existence of a positive relationship between the financial development variable and the economic growth and welfare index. Also, the variables of government size, government budget deficit, oil shock, exchange rate fluctuations and sanctions respectively lead to a decrease; 17%, 14%, 6%, 43% and 2% are economic growth and prosperity. The main channel of influencing financial development is done through increasing investment efficiency, quality of regulations, reducing economic sanctions and governance indicators. Therefore, the way of financial market liberalization, the weakness of financial system management and the lack of formation of coherent financial markets and the benefit of regulations in the country can be considered as the reasons for the reduction of investment efficiency through the non-optimal allocation of resources in the country. As a result, more attention and diligence should be done in the country to develop and make the financial markets more efficient, and as a result, allocate resources more efficiently and increase investment efficiency. Also, due to the strong dependence of the government budget on oil revenues, this dependence should be reduced and attention to tax income should be increased.
Keywords: Government debt, Economic Prosperity, Financial Development, The final threshold approach -
تسهیلات قرض الحسنه، یکی از ابزارهای نظام بانکداری اسلامی، برای تجهیز منابع فضای کسب و کار است. این تسهیلات دارای اثرات اقتصادی و غیر اقتصادی متنوعی هستند. همواره این سوال که تسهیلات قرض الحسنه چگونگی بر روی اقتصاد اثر می گذارد ذهن سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان حوزه مالی را به خود مشغول نموده است. این تحقیق تلاشی است برای شناسایی آثار اقتصادی تسهیلات اعطای قرض الحسنه و رتبه بندی آن ها. به همین منظور ابتدا با بررسی مقالات مختلف و ادبیات موجود در حوزه تسهیلات قرض الحسنه و آثار اقتصادی آن، تلاش شد تا همه اثرات اقتصادی شناسایی شده تسهیلات قرض الحسنه احصاء گردد. سپس با استفاده از تکنیک دلفی و روش AHP مهم ترین آثار اقتصادی احصاء شده مشخص و رتبه بندی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد اعطای تسهیلات قرض الحسنه به ترتیب بر تامین نیازهای متنوع مالی مردم، رشد و توسعه، اشتغال، مصرف، توسعه کسب و کار، سرمایه گذاری، تامین مالی، عدالت اجتماعی، توزیع عادلانه درآمد، توسعه مالی، بهره وری، پس انداز و تولید تاثیر دارد. علاوه بر این یافته های تحقیق تاثیر تسهیلات قرض الحسنه بر انتقال پول از طبقات، درآمد سرانه، فقر، نهادسازی، تامین اجتماعی، فاصله طبقاتی و رکود اقتصادی را تایید نکرد.
کلید واژگان: قرض الحسنه, آثار اقتصادی, روش AHPGharz al-Hasna facility is one of the tools of the Islamic banking system to equip the resources of the business environment. These facilities have various economic and non-economic effects. The question of how Qarz al-Hasna facilities affect the economy has always occupied the minds of policymakers and financial decision-makers. This research is an attempt to identify the economic effects of Qarz al-Hasna facilities and their ranking. For this purpose, first, by reviewing various articles and literature in the field of Qarz al-Hasna facilities and its economic effects, an attempt was made to count all the identified economic effects of Qarz al-Hasna facilities. Then, using Delphi technique and AHP method, the most important economic effects were identified and ranked. The results show that the provision of Qarz al-Hasna facilities, respectively, to meet the diverse financial needs of the people, growth and development, employment, consumption, business development, investment, financing, social justice, equitable distribution of income, financial development, productivity, Savings and production are affected. In addition, the research findings did not confirm the impact of Gharz al-Hasna facilities on money transfers from classes, per capita income, poverty, institutionalization, social security, class distance, and recession.
Keywords: Gharz al-Hasna, economic effects, AHP approach -
امروزه در جهان، درآمد حاصل از گردشگری پس از درآمدهای حاصل از صادرات سوخت، مواد شیمیایی رتبه سوم را به خود اختصاص داده است که به سهم 4/7 درصدی از کل صادرات جهان در سال 2019 رسیده است و برای چهل کشور فقیر جهان، گردشگری پس از نفت، دومین منبع مهم ارز خارجی است. بر اساس گزارش آماری GMTI 2021، کشورهای مالزی، ترکیه و عربستان رتبه های اول تا سوم گردشگری حلال را به خود اختصاص داده اند. اقتصاد ایران جهت جذب منافع مالی ناشی از این صنعت، پتانسیل فراوانی دارد. تحقیق حاضر درصدد است با بررسی اثر آموزش و ترویج گردشگری حلال در ایران و احصاء عوامل موثر بر آن، متغیرهای موثر در تابع تقاضای گردشگری را در قالب یک مدل رشد درون زا مشخص نماید. برای دستیابی به این هدف حرکت مدل پس از حل با کمک مدل های ریاضی، شبیه سازی شد و اثرات تغییرات عوامل موثر بر گردشگری بررسی گردید. بر اساس یافته های تحقیق، متغیرهایی مانند درآمد خارجیان، کشش درآمدی تابع تقاضا، عوامل زیرساختی همچون آموزش و ترویج گردشگری و حمل ونقل، جاده ها، پایتخت های فرهنگی، گردشگری و مذهبی دارای تاثیر مثبت بر تعداد توریسم دارند. همچنین برخی عوامل تاثیر منفی بر روی تعداد گردشگران دارند که ازجمله می توان به کشش قیمتی تقاضای گردشگری، نرخ مالیات بر روی کالاهای خدماتی و سطح قیمت ها اشاره نمود.
کلید واژگان: مدل رشد درون زا, صنعت گردشگری, گردشگری حلالQuarterly Journal of Environmental Education and Sustainable Development, Volume:11 Issue: 1, 2022, PP 79 -90Today, in the world, the income from tourism ranks third after the income from the export of fuel and chemicals, which reached a share of 4.7% of the world's total exports in 2019, and for forty poor countries in the world, tourism After oil, it is the second most important source of foreign exchange. According to the statistical report of GMTI 2021, the countries of Malaysia, Turkey, and Saudi Arabia have occupied the first to third ranks of halal tourism. Iran's economy has a lot of potentials to attract financial benefits from this industry. The current research aims to determine the effective variables that such tourism demands, and provide a model in the form of an endogenous growth by examining the effect of halal tourism education and promotion in Iran and calculating the factors affecting it. To achieve this goal, the process of this model was simulated with the help of mathematical models, and the effects of changes in the factors affecting tourism were investigated. Based on research findings, variables such as foreigners' income, income elasticity of demand, infrastructure factors such as education and promotion of tourism and transportation, roads, culture, tourism, and religious capitals have a positive effect on the number of tourists. Also, some factors have a negative effect on the number of tourists, including the price elasticity of tourism demand, the tax rate on service goods, and the price level.
Keywords: Endogenous Growth Model, Tourism Industry, Halal Tourism -
امروزه بهبود تنوع درآمدی، با تغییر سبد درآمدی از فعالیت های وام دهنده به سمت فعالیت های غیر وام دهنده اهمیت بسیاری پیدا کرده است و از آن به عنوان یک عامل تقویت کننده قدرت بازاری در بانکها یاد می شود. از سوی دیگر، بهبود قدرت بازاری بانکها می تواند بر روی تنوع درآمدی آنها تاثیر به سزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تنوع درآمدی بر قدرت بازاری در نظام بانکی ایران است که با استفاده از روش میانگین گروهی تلفیقی (PMG) در نمونه ای از 18 بانک کشور طی سال های 1390 تا 1399 انجام شده است.همچنین قدرت بازار به بانک ها کمک می کند تا از فرصت های رشد در کسب و کارهای غیرسنتی بهره ببرند که منجر به افزایش نسبت درآمد مبتنی بر کارمزد در ساختار درآمد بانک ها می شود و بانک های مرتبط با دولت از این فرصت ها استفاده کرده و درآمد غیربهره ای بیشتری نسبت به همتایان خصوصی خود ایجاد کرده اند. طبق نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر بین درآمدهای غیرسنتی بانک ها و قدرت بازاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می گردد، بانکها سیاست تنوع درآمدی را با توجه خاصی مدنظر قرار دهند.
کلید واژگان: تنوع درآمدی, قدرت بازاری, درآمد غیر بهره ای, PMGNowadays, improving income diversification has become very important by changing the income portfolio from lending activities to non-lending activities and it is mentioned as a factor that strengthens the market power in banks. On the other hand, improving the market power of banks can have a significant impact on their income diversity. The purpose of this study is to investigate the relationship between income diversity and market power in the Iranian banking system, which has been conducted using the pooled mean group (PMG) method in a sample of 18 banks in the country from the years 2012 to 2021. Market power also helps banks take advantage of growth opportunities in non-traditional businesses, which leads to an increase in the fee-based income ratio in the banks' revenue structure, and government-affiliated banks have taken advantage of these opportunities and generated more non-interest income than their private counterparts. Based on the results of the present study, there is a positive and significant relationship between the banks’ non-traditional income and market power. According to the obtained results, it is suggested that banks consider income diversification policy with special attention.
Keywords: Income diversification, Market Power, Non-interest income, PMG -
بکارگیری هم زمان علوم اعصاب و معماری، گرایش نوینی را به دست می آورد با نام «معماری عصب محور» که پژوهش حاضر در این راستا است. در این پژوهش با ترکیبی از روش تحقیق کیفی و کمی (همبستگی و آزمایشگاهی) به مقوله چگونگی بکارگیری عناصر معماری (مانند نور، هندسه، رنگ و...) در جهت ارزیابی حس معنویت در فضای داخلی مساجد پرداخته شده است. در این راستا در فاز اول با انتخاب یک مسجد مربوط به دوران گذشته (مسجد شیخ لطف الله اصفهان) و یک مسجد معاصر (مسجد الجواد تهران) و به روش ANP، ترتیب مولفه های معماری موثر بر ادراک حس معنویت در فضای داخلی این دو مسجد مشخص شده است. در فاز دوم جهت تشخیص احساسات افراد در مساجد منتخب، کار به صورت آزمایشگاهی و به روش EEG-VR به معنای استفاده ی همزمان از دستگاه الکتروآنسفالوگرافی و واقعیت مجازی انجام گرفته است که آزمودنی ها شامل 24 نفر (12 نفر مرد و 12 نفر زن) بوده است. جهت تفسیر اطلاعات، روش آمار استنباطی تحلیل رگرسیون چندگانه برای آزمون فرضیه صورت گرفته است. در فاز سوم، نتایج فاز اول و دوم ادغام شده و بحث می گردد. یافته ها نشان می دهد ما بین نحوه بکارگیری عناصر معماری و ارتقای حس معنویت در فضای داخلی مساجد ارتباط معناداری وجود دارد و مسجد متعلق به گذشته نسبت به مسجد معاصر دارای احساس معنویت بیشتری در بین آزمودنی ها بوده است.
کلید واژگان: احساس معنویت, مساجد, علوم اعصاب, الکتروآنسفالوگرافی, واقعیت مجازیFor centuries, architects have acknowledged the effects of the buildings in which we live, learn, work, and worship. How we feel, how we behave in these spaces, what energizing interactions within our bodies occur in these spaces, and our inspirations from these spaces, are very important today for architects and neuroscientists. The application of neuroscience, psychology, and architecture acquires a new trend called neuroarchitecture. This knowledge focuses on the design of architectural structures, humans, and seeks to design spaces with maximum efficiency and positive effects on space users. In this research, with the approach of neuroscience and with a combination of qualitative and quantitative research methods (correlation and laboratory) to the category of how to use architectural elements (such as light, geometry, color, materials, etc.) to evaluate the sense of spirituality in mosques (Dome) is addressed. The important point in this research is the use of neuroscience and laboratory tools in examining the emotions of users in space. The effect of the factors affecting the "feeling of spirituality" in the architectural space due to the changes in human brain signals is a matter between interdisciplinary and completely scientific and laboratory. The main purpose of neuroscience is to extract invisible information from the human brain. Therefore, no questions or questionnaires or interviews are taken from individuals, but information is extracted directly and without any intermediaries.At the beginning of the research by the descriptive method refers to the types of brain signals and brain functions and previous research will be done in the background. in the first phase, by selecting a mosque related to the past (Sheikh Lotfollah Mosque of Isfahan) and a contemporary mosque (Al-Jawad Mosque of Tehran), through expert questionnaire and ANP method and SuperDecision software to determine the order of effective architectural components The perception of spirituality in the interior of these two mosques has been discussed. Then, in the second phase, in order to diagnose the emotions of people in selected mosques, laboratory work was performed by EEG-VR method, which means simultaneous use of electroencephalography and virtual reality devices. The subjects included 24 people (12 men and 12 women). Then, the data obtained from the experiment in MATLAB software were analyzed and then, for interpretation of information and by inferential statistics, multiple regression analysis was performed to test the hypothesis. In the third phase, the results of the first and second phases are merged and discussed. At the end of the study, it was concluded that there is a significant relationship between how to use architectural elements (light, color, materials, geometry, etc.) and promote a sense of spirituality in the interior of mosques and the mosque belongs to the past (Sheikh Lotfollah ) Has a greater sense of spirituality among the subjects than the contemporary mosque (Al-Jawad). It was also found that the use of emerging neuroscience knowledge in architectural research and the use of medical tools such as electroencephalography as well as new virtual reality technology, can be very effective in discovering human emotions and feelings.
Keywords: Sense of spirituality, mosque, neuroscience, electroencephalography, virtual reality -
طراحی مساجد در تاریخ معماری ایران، همواره نقطه به اوج رسیدن هنر و معماری اسلامی بوده است. معماری مساجد به دنبال الهام از مفاهیم کلام الهی است تا فضایی ایجاد نماید که عالم ملکوت و عالم ناسوت را قرین هم سازد و فضای معنوی واحدی را بیافریند. در این پژوهش به بررسی میزان تاثیرگذاری عوامل موثر بر ادراک حس معنویت در فضای داخلی مسجد نصیرالملک شیراز پرداخته شده است. در این راستا ابتدا پارامترهایی که در ادراک حس معنویت موثر هستند مشخص شد و سپس تعداد 120 پرسشنامه از دانشجویان معماری و شهرسازی دانشگاه شیراز جمعآوری گردید که روایی و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. سپس با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزیی (PLS-SEM) به تجزیه و تحلیل پرداخته تا رابطه بین پارامترها بر یکدیگر مشخص گردد. عوامل موثر بر ادراک حس معنویت، عوامل اجتماعی، عوامل حسی، عوامل کالبدی و عوامل محیطی میباشد که نتایج نشان میدهد تفاوت معنیداری در رتبه شاخصها وجود دارد. در ادامه شاخصها بر اساس میزان تاثیر بر ادراک معنویت از رتبه 1 به معنای بیشترین تاثیر تا رتبه 15 به معنای کمترین تاثیر مرتب شدهاند. یافتهها نشان میدهد بیشترین تاثیر بر ادراک معنویت مربوط به شاخصهای کالبدی است.
کلید واژگان: معماری, حس معنویت, مسجد نصیرالملک, روش معادلات ساختاریThe design of mosques in the history of Iranian architecture seems to be the Climax of Islamic art and architecture. The architecture of mosques seeks inspiration of concepts of the divine world in order to create an atmosphere that connect the material world to the immaterial world and creates a single spiritual space. In this study, the effect of factors affecting the perception of spirituality in the interior of Nasir Al-Molk Mosque in Shiraz has been investigated. In this regard, first the parameters that affect the perception of the sense of spirituality are determined and then 120 questionnaires are collected from architecture and urban planning students of Shiraz University, the validity and reliability of which has been confirmed by Cronbach’s alpha. Then, by modeling the structural equations of partial least squares (PLS-SEM), it is analyzed to determine the relationship between the parameters on each other. Factors affecting the perception of spirituality are social, sensory, somatic and environmental factors that the results show that there is a significant difference in the ranking of indicators. In the following, the indicators are arranged based on the degree of impact on the perception of spirituality from rank 1 meaning the most impact to rank 15 meaning the least impact. Findings show that the greatest impact on the perception of spirituality is related to somatic indicators.
Keywords: Architecture, Sense of Spirituality, Nasir Al-Molk Mosque, Structural Equation Modeling -
Recent studies have revealed a growing number of patients affected by opioid use disorders (OUDs). Comorbid disorders are suspected to increase the risk of opioid-related adverse effects or treatment failure. The correlation of opioid use with sleep disturbances has been reported in many different studies and suggested to be linked to the brain regions involved in reward processing. This narrative review was intended to discuss the most recent developments in our understanding of the intricate interaction between sleep disturbance and OUD. In addition, in this study, the effects of sleep problems on the occurrence of unpleasant consequences in addiction management, such as craving and relapse in OCD patients, were highlighted. It has been shown that drug use may trigger the induction of sleep disturbances, and those suffering from difficulties in sleeping are prone to relapse to drug use, including opioids. Moreover, pharmaceutical sleep aids are likely to interfere with opiate use.
Keywords: Craving, Analgesics, Opioid, Sleep aids, Pharmaceutical, Recurrence, Sleep wake disorders -
در حین فرایند بینایی، اطلاعات تولید شده توسط گیرنده های نوری استوانه ای و مخروطی پس از فشرده شدن در شبکیه، توسط سه مسیر جداگانه ی سلول های عقده ای به نام های مگنو، پاروو، و کونیو به مراکز پردازشی سطح بالاتر ارسال می شوند. شواهد مبتنی بر الکتروفیزیولوژی و سایکوفیزیک حاکی از آن است که این مسیرهای سه گانه، الگوهای خاصی از تخریب عملکردی را در بیماری اسکلروز چندگانه (MS) نشان می دهند. اگرچه fMRI می تواند مکانیابی دقیق فعالیت عصبی را در این مسیرها فراهم آورد، تاکنون هیچ مطالعه ای با استفاده از fMRI بر روی تخریب عملکرد این مسیرها در بیماران MS انجام نشده است. در این پژوهش به بررسی اختلالات ایجاد شده در عملکرد این مسیرها در بیماران MS پرداختیم. برای این منظور، سه محرک بینایی متفاوت با فرکانس های مکانی و زمانی خاص برای تحریک اختصاصی این سه مسیر تولید کردیم. این محرک ها به وسیله ی پروژکتوری کالیبره شده که در خارج از اتاق اسکنر MRI قرار داشت، به فرد داخل اسکنر نشان داده می شد. با استفاده از یک پروتکل استاندارد، از دو گروه سالم و مبتلا به MS (هر گروه شامل 5 نفر) تصویربرداری fMRI انجام شد. در نهایت، پاسخ های به دست آمده در قشر بینایی و ناحیه ی هسته ی زانویی جانبی (LGN) به طور درون گروهی و برون گروهی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشانگر الگوهایی از تخریب عملکردی در قشر بینایی و LGN در گروه MS بود. همچنین، از میان سه مسیر بینایی مگنو، پاروو، و کونیو در LGN، تنها در مسیر سلولی مگنو تخریب معنی دار عملکردی در بیماران MS مشاهده شد.
کلید واژگان: اسکلروزیس چندگانه (MS), مسیرهای بینایی, مگنو, پاروو, کونیو, هسته ی زانویی جانبی (LGN), تصویرنگاری عملکردی با تشدید مغناطیسی (fMRI)During vision process, the information produced by rod and cone photoreceptors is compressed in retina and then is transmitted by three separated pathways of ganglion cells, Magno, Parvo and Konio, to the upper level processing centers. There are electrophysiological and psychophysical evidences that these three pathways show characteristic patterns of malfunction in multiple sclerosis (MS) patients. Although fMRI can provide accurate localization of the neural activities in these pathways, there is no fMRI study on malfunctions of these pathwyas in MS yet. So by employing the differences in structure and function of these cells, we generated three different visual stimuli with different spatial and temporal frequencies to stimulate each pathway separately. These stimuli were shown to the subject inside MRI scanner by a calibrated projector located outside of scanner room. The fMRI data were acquired from two groups of normal and MS subjects (each including 5 subjects) by using a standard protocol. Finally, the activation results in visual lobe and LGN were analyzed in within-group and between-group levels. Results showed patterns of malfunctions in visual cortex and LGN in MS group. Also, among Magno, Parvo, and Konio cellular pathways in LGN, just the activation of Magno cellular pathway showed significant malfunction in MS group.
Keywords: Multiple Sclerosis (MS), Visual pathways, Magno, Parvo, Konio, Lateral Geniculate Nucleous (LGN), functional Magnetic Resonance Imaging (fMRI) -
غشاهای سرامیکی که در فرآیند تصفیه آب به کار می روند مزیت های زیادی نسبت به غشاهای پلیمری رایج دارند . از این رو در این مقاله به تولید غشاهای ارزان قیمت با مواد ساده در دسترس و بررسی ویژگی های آب عبوری از آن ها می پردازیم. در ابتدا دستگاهی برای تست غشاها ساخته شد. سپس برای ساخت سرامیک های متخلل از روش های پرس کردن و ریخته گری دوغابی استفاده شده است. برای مثال، ماده مورد استفاده شامل پودر سرامیکی حاوی 84 درصد وزنی آلومینا، 12درصد کائولن و 4 درصد فلدسپار و سایر مواد افزودنی به آن می باشد که در شرایط مختلف از نظر مقدار ماده افزودنی و همچنین دما و فشار های گوناگون اقدام به ساخت قرص هایی با ضخامت های مختلف از آن شده است. نتایج کلی تست دستگاه با هرکدام از قرص های سرامیکی نشان دهنده قدرت بالای این سرامیک های متخلل در فرآیند تصفیه آب می باشد به طوری که نمونه با ضخامت 20 میلی متر توانست کل مواد جامد محلول[1]در آب را ازppm 950 به ppm400 کاهش دهد و همچنین دراستفاده متوالی سه قرص با ضخامت های 10، 10 و 20میلی متر کل مواد جامد محلول آب از ppm 1200 به ppm 320 کاهش یافت.کلید واژگان: غشای سرامیکی متخلل, تصفیه آب, نمک زداییCeramic membranes are used in water treatment process have many advantages in comparison with usual polymeric membranes. Hence in this study synthesis of low-cost ceramic membranes with simple and accessible materials also properties of water passing through it were discussed. An apparatus was made for testing membranes. Then porous ceramic membranes were made through press and slip casting process. Row materials which are contain ceramic powder such as: Alumina with 84% wt, Kaolen with 12%wt and Feldspar with 4%wt and some additives, various tablet of ceramic membranes in several thickness was made in different conditions of pressure, temperature and materials amount. Generally, results show the power of ceramic membranes in water treatment process, usage a tablet with 20mm thickness could decrease TDS from 950 ppm to 400 ppm and in usage a series of tablets in 10, 10 and 20mm TDS decreased from 1200 ppm to 320 ppm.Keywords: Porous ceramic membranes, Water treatment, Desalination.
-
مقدمهنمرات بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در پرسش نامه های خودسنجی همدلی، بدون در نظر گرفتن نوع هیجان کاهش می یابد. واکنش بهنجار این بیماران به هیجانات و موقعیت های مثبت، ضرورت بررسی همدلی با موقعیت های مثبت در این افراد را نشان می دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی همدلی نوجوانان مهاجر مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با موقعیت های مثبت بود.روشتعداد شرکت کنندگان هر یک از گروه های این پژوهش (مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، بدون علایم اختلال استرس پس از سانحه و گروه کنترل) که با شیوه ی نمونه گیری دردسترس انتخاب شده بودند، 15 نفر بود. آزمودنی ها با استفاده از مصاحبه ی بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور یک، مقیاس تجدیدنظر شده ی رویداد، پرسش نامه های اضطراب بک و افسردگی کواکس و تکلیف چندوجهی همدلی ارزیابی و داده ها با روش های تحلیل واریانس یک متغیری و چندمتغیری و آزمون های تعقیبی تحلیل شدند.یافته هادر مطالعه ی حاضر، گروه های مورد مطالعه در همدلی با تصاویر مثبت تفاوت معناداری نشان ندادند. نمرات اضطراب و افسردگی گروه مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نسبت به دو گروه دیگر و نمرات اضطراب گروه بدون اختلال با گروه کنترل نیز معنادار بود.نتیجه گیریبا توجه به نتایج می توان گفت که نقص گزارش شده توسط محققان در میزان همدلی افراد مبتلا به اختلال استرس پس سانحه، شامل تمام موقعیت ها نمی شود و این افراد در هنگام همدلی با افراد دارای بار هیجانی مثبت نقصی نشان نمی دهند که این نکته می تواند در فرایند درمان این افراد مورد توجه قرار گیرد.کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه, همدلی, موقعیت های مثبتIntroductionThe reduction in the scores of empathic patients with posttraumatic stress disorder in self-assessment questionnaires that evaluate their empathy regardless of their type of emotion, and their normal response to positive emotions and situations necessitates an examination of empathy with positive situations in these individuals. The purpose of this study was to investigate empathy with positive situations in migrant adolescents with posttraumatic stress disorder.Methoda total number of 45 adolescents were selected by the convenience sampling method and divided into 3 groups (15 in each group, including: adolescents with PTSD, adolescents without PTSD, and control group). Participants were evaluated by the Structured Clinical Interview for DSM Axis-I, the Impact of Event Scale-Revised, the Beck Anxiety Inventory (BAI), the Children’s Depression ]nventory (CDI), and a multi-dimensional empathy task. Data were analyzed by ANOVA, MANOVA, as well as post hoc tests.Resultsthere was no significant difference between groups in terms of empathy and positive pictures. There was a significant difference between anxiety and depression scores in the PTSD group than other groups. Also, compared to the control group, the differences of anxiety scores in adolescents without PTSD were significant.ConclusionAccording to the results, it can be concluded that the previous reports about deficit in empathy of individuals with PTSD does not include all situations, and this group of individuals do not show any deficit in empathy when they face individuals with positive emotions, which can be considered in the treatment of these persons.Keywords: Post-Traumatic Stress Disorder (PTSD), Empathy, Positive situations
-
تاکنون در اقتصاد ایران پایه های مالیاتی متعددی شناسایی شده است و از این پایه های مالیاتی با نرخ های متفاوت، مالیات اخذ می شود. سوالی که در اینجا به ذهن می رسد این است که آیا این نرخ ها بهینه هستند؟ آیا می توان یک نرخ میانگین بهینه را تعیین نمود به نحوی که بتواند رشد و رفاه بیشتری را به همراه داشته باشد؟ مطالعه حاضر در پی تعیین نرخ بهینه مالیات در ایران با استفاده از داده های سری زمانی دوره 1393-1357 می باشد. در این مطالعه تلاش شده است با استفاده از مدل رشد درون زا، نرخ بهینه مالیات با استفاده از رهیافت کنترل بهینه پویا و روش اصل ماکزیمم محاسبه گردد.
یافته های تحقیق نشان می دهد مهمترین عوامل موثر بر تعیین نرخ مالیات بهینه عبارتند از: نسبت مخارج بخش خصوصی به بخش دولتی، نسبت سرمایه گذاری بخش دولتی به بخش خصوصی، نرخ استهلاک، نرخ ترجیح زمانی، کشش تابع تولید نسبت به سرمایه گذاری بخش خصوصی و بخش دولتی و پیشرفت فنی. از بین عوامل فوق نسبت مخارج بخش خصوصی به بخش دولتی تاثیر منفی و نسبت سرمایه گذاری بخش دولتی به بخش خصوصی تاثیر مثبت بر نرخ مالیات بهینه دارند. سایر متغیرها تاثیر معنی داری بر نرخ مالیات بهینه نداشتند. علاوه بر این، بر اساس مدل فوق الذکر نرخ بهینه مالیات حدود 20 درصد است.
نظر به اینکه در کشور پایه های مالیاتی متعدد با نرخ های متفاوت وجود دارد، لازم است میانگین نرخ های مالیات موجود به نرخ بهینه نزدیک گردد. البته این تغییرات باید با ملاحظاتی صورت گیرد و شرایط رکود و رونق در بخش های مختلف مالیات دهنده مورد توجه قرار گیرد. از آنجا که نرخ های مالیاتی در تعیین درآمدهای مالیاتی موثر هستند و از سوی دیگر افزایش آنها ممکن است اثرات منفی بر تصمیم گیری عاملان اقتصادی داشته باشد لازم است که در پی پایه های مالیاتی جدید نیز بود.کلید واژگان: نرخ بهینه مالیات, سیاست های مالی, اصل ماکزیممUp to now, numerous tax bases with different rates have been identified in Iran's economy. The questions are Are these rates optimal? and Is it possible to determine an average optimal rate in a way that it would bring greater growth and prosperity?. In the present study, we seek to determine Iran's optimal tax rates using time series data in the years 1978-2014, a dynamic optimal control approach, and the maximum principle.
According to the findings, the main factors affecting the optimal tax rate include the ratio of expenditures of the private sector to the public sector, the ratio of investment in the public sector to the private sector, depreciation rate, rate of time preference, elasticity of production function to the investment in the private sector and the public sector, and technical progress. Among the above factors, the ratio of expenditures of the private sector to the public sector has a negative effect, and the ratio of investment in the public sector to the private sector has a positive effect on the optimal tax rate. The other variables have no significant effect on the optimal tax rate. In addition, the optimal tax rate is 20 percent.
Since there are several tax bases in Iran, average tax rates should be close to the optimal rate. Changes in tax rates should be according to the economic conditions of boom and bust. In this regard, finding new tax bases to reduce the negative effects of changes in tax rates is very important.Keywords: Optimal tax rate, Fiscal policy, Maximum principle -
ایده توسعه پایدار از دل نگرانی های محیطزیستی و نقد توسعه اقتصادی و صنعتی پدید آمد و آرمان آن حفظ منابع برای همه نسل ها در کنار رفع نیازهای نسل کنونی است. توسعه پایدار نیازمند تغییرات وسیعی در زندگی جوامع در همه سطوح است. این تغییر نیازمند مشارکت مردم و جامعه مدنی است و لازمه آن نیز آگاهی و آموزش مردم درباره توسعه پایدار است. آموزش، زیربنای توسعه ی جهان نوین است و بدون دستیابی به آموزش و ایجاد آگاهی همگانی در انسان ها توسعه ی پایدار از شعاری سطحی و عوامانه فراتر نخواهد رفت. هدف این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی از نوع تحلیل اسنادی به انجام رسیده، تبیین و تحلیل اثر آموزش و به ویژه آموزش محیط زیست بر توسعه پایدار است. یافته ها حاکی از آن است که توسعه پایدار و همه جانبه، از بستر نیروی انسانی می گذرد و پیش شرط رخداد و تداوم هر توسعه و تحولی، سرمایه گذاری در نیروی انسانی از طریق آموزش و به ویژه آموزش محیط زیست است که به منزله رکن و هسته اصلی و محوری هر جامعه ای می باشد؛ پس با توجه به اینکه آموزش یکی از موثرترین مولفه ها تاثیرگذار بر توسعه پایدار هر کشور است، انجام اقداماتی وسیع، همه جانبه، مستمر و فراگیر در جهت افزایش آگاهی ها محیطزیستی جامعه امری ضروری به نظر می رسد. نگاه اقتصادی به مقوله آموزش از منظر سرمایه گذاری بر اساس استانداردهای بانک جهانی و تبیین نقش آن در توسعه پایدار، نوآوری این مقاله می باشد.کلید واژگان: آموزش, آموزش محیط زیست, آموزش توسعه ای, توسعه پایدارQuarterly Journal of Environmental Education and Sustainable Development, Volume:5 Issue: 1, 2016, PP 75 -100The idea of sustainable development emerged from environmental concerns and criticism of economic and industrial development and its ideal is to preserve resources for all generations with meeting the needs of the present generation. Sustainable development requires extensive changes in the lives of communities at all levels. This change requires the participation of citizens and civil society and people awareness and education about sustainable development is its prerequisite. Education is the infrastructure of development of our modern world and without accessibility to education and creating general awareness in humans, sustainable development will not exceed a superficial and vulgar slogan.
The purpose of this research using descriptive document analysis is to explain and analyze the impact of education and especially environmental education on sustainable development. The findings suggest that a sustainable and comprehensive development will be via human resources development and the prerequisite of the occurrence and continuation of any development, is investment in human resources through education and especially environmental education which is a central core and pillar of any society. Considering that education is one of the most influential factors affecting the sustainable development of each country, wide, continuous, comprehensive and inclusive measures in order to increase environmental awareness is necessary. Economic view to the issue of education from the perspective of investment, according to World Bank standards and explaining its role in sustainable development, is the innovation of this paper.Keywords: Education, Environmental Education, Development Education, Sustainable Developmen -
هدف این مقاله بررسی نسبت مالیات واقعی به تولید ناخالص داخلی و اثر آن بر رشد اقتصادی کشور طی سه دهه اخیر (1391-1356) می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر یک الگوی رشد و روش اصل ماکزیمم می باشد که برای کشوری با ساختار اقتصاد متکی بر درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت، مانند ایران تطابق داده شده است و الگوی مورد استفاده الگوی « پل کاشین » می باشد. نتایج بررسی آماری نشان می دهد افزایش مالیات ها با ضریب منفی بین 0.14 تا 0.16 دارای اثر منفی بر رشد اقتصادی کشور می باشد.
همچنین نتایج نشان می دهد که نسبت مالیات به ارزش افزوده بخشهای اقتصادی کشور که مشمول مالیات می گردند در مقایسه با سایر کشورهای منتخب بر خلاف آنچه تصور می گردد نه تنها ناچیز نمی باشد بلکه با ملاحظه واقعیات اقتصادی کشور این نسبت حتی در مقایسه با برخی از کشورهای مشابه بیشترهم می باشد.کلید واژگان: مالیات, درآمدهای مالیاتی, GDP, رشد اقتصادی, پل کاشینThe ratio of tax to gross domestic product (GDP) is one of the factors measuring the role of public section in economic activities of the country which indicates the tax systems efforts in collecting tax considering the surplus (added) value in the economy. Such a ratio suggests the rate of economic activities liable for tax basis, and shows the amount of money that public section draws back from economic resources and injects into different economic sections for fulfilling tax goals. The present paper studies the ratio of real tax to gross domestic products and its effects on countrys economic growth during recent decades (1977-2012). The papers method of analysis is based on an endogenous growth model adapted to a country like Iran in which economic structure relies on exchange income of oil sale and Cashin pattern is used too. Findings and results of the paper suggest that increasing taxes affects negatively on countrys economic growth by 0.14 to 0.16 percent. The results also indicate that the ratio of tax to surplus (added) value of economic sections which are liable for paying tax comparing with other selected countries not only is not slight, but also is more regarding the economic facts of our country. Selected countries include developed, developing and oil exporter countries.Keywords: Income Tax, GDP, Economic Growth, Paul Cashin -
در اقتصاد ایران تاکنون پایه های مالیاتی متعددی شناسایی شده است و از این پایه های مالیاتی با نرخ های متفاوت، مالیات اخذ می شود. سوالی که در اینجا به ذهن می رسد این است که آیا این نرخ ها بهینه هستند؟ آیا می توان یک نرخ میانگین بهینه را تعیین نمود به نحوی که بتواند رشد و رفاه بیشتری را به همراه داشته باشد؟ مطالعه حاضر در پی تعیین نرخ بهینه مالیات در ایران با استفاده از داده های سری زمانی دوره 1393-1357 می باشد. در این مطالعه تلاش شده است با استفاده از مدل رشد درونزا، نرخ بهینه مالیات با استفاده از رهیافت کنترل بهینه پویا و روش اصل ماکزیمم محاسبه گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد مهمترین عوامل موثر بر تعیین نرخ مالیات بهینه عبارتند از: نسبت مخارج بخش خصوصی به بخش دولتی، نسبت سرمایه گذاری بخش دولتی به بخش خصوصی، نرخ استهلاک، نرخ ترجیح زمانی، کشش تابع تولید نسبت به سرمایه گذاری بخش خصوصی و بخش دولتی و پیشرفت فنی. از بین عوامل فوق نسبت مخارج بخش خصوصی به بخش دولتی تاثیر منفی و نسبت سرمایه گذاری بخش دولتی به بخش خصوصی تاثیر مثبت بر نرخ مالیات بهینه دارند. سایر متغیرها تاثیر معنی داری بر نرخ مالیات بهینه نداشتند. علاوه بر این، بر اساس مدل فوق الذکر نرخ بهینه مالیات حدود 20 درصد است.کلید واژگان: نرخ بهینه مالیات, سیاستهای مالی, اصل ماکزیممUp to now in Iran's economy, a numerous tax bases have been identified with different rates. Here's the question that comes to mind is whether these rates are optimal. Is it possible to determine an average optimal rate in a way that would bring greater growth and prosperity? In the present study, weve been looking for Iran's optimal tax rate using time series data in the years 1978-2014 via a dynamic optimal control approach and the maximum principle. According to the findings, the optimal tax rate is 20%. And the main factors affecting tax rate are: the ratio of expenditures of the private sector to the public sector, the ratio of investment in the public sector to the private sector, depreciation rate, and rate of time preference, elasticity of production function to the investment in private sector and public sector and technical progress. Among the above factors, the ratio of expenditures of the private sector to the public sector has a negative effect and the ratio of Investment in the public sector to the private sector has a Positive effect on optimal tax rate.Keywords: Optimal Tax Rate, Fiscal Policy, Maximum Principle
-
سیاست های مالی بر متغیرهای مختلفی از جمله مطلوبیت خانوار اثر می گذارند. حداکثر شدن مطلوبیت خانوار یکی از اهداف اقتصادی است و سیاست مالی که بتواند مطلوبیت خانوار را حداکثر نماید یک سیاست مالی بهینه خواهد بود. این تحقیق در پی یافتن نرخ رشد بهینه مخارج و درآمدهای دولت است که منجر به حداکثر شدن مطلوبیت می شود. برای دستیابی به هدف از رهیافت کنترل بهینه پویا و روش اصل ماکزیمم استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد نرخ رشد بهینه مخارج دولت تابع نرخ ترجیح زمانی، استهلاک، نرخ مالیاتها، پیشرفت فنی، کشش تولید نسبت به سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولت، نسبت سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی، موجودی سرمایه، ضریب تابع مطلوبیت و مقدار مخارج دوره قبل خواهد بود. همچنین نرخ رشد بهینه درآمدهای مالیاتی دولت تابع نسبت مخارج بخش خصوصی به بخش دولتی، نسبت سرمایه گذاری بخش دولتی به بخش خصوصی، نرخ استهلاک، موجودی سرمایه، پیشرفت فنی، کشش تابع تولید نسبت به سرمایه گذاری بخش خصوصی، کشش تابع تولید نسبت به سرمایه گذاری بخش دولتی است.کلید واژگان: سیاست های مالی, مطلوبیت خانوار, تئوری کنترل بهینه پویا
-
افزایش مخارج دولت می تواند منجر به افزایش تولید و عرضه کالاها و خدمات عمومی گردد و مطلوبیت را افزایش دهد. اما باید توجه داشت که افزایش نقش دولت در اقتصاد موجب بیرون رانی بخش خصوصی خواهد شد و این موجب کاهش مطلوبیت می گردد.
این تحقیق در پی یافتن نرخ رشد بهینه مخارج دولت است که منجر به حداکثر شدن مطلوبیت می شود و برای دستیابی به این هدف از رهیافت کنترل بهینه پویا و روش اصل ماکزیمم استفاده نموده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد نرخ رشد بهینه مخارج دولت تابع نسبت سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی است و نرخ بهینه رشد مخارج دولت در سال 7 درصد باید باشد. لذا نرخ رشد فعلی مخارج دولت بهینه نیست و لازم است دولت نرخ رشد مخارج خود، به خصوص مخارج جاری را کنترل نماید.
کلید واژگان: مخارج دولت, مطلوبیت خانوار, تئوری کنترل بهینه پویاIncrease in government spending can lead to increase in production, supply of public goods and services and utility. But it should be noted that increasing the role of government in the economy caused ejection of the private sector and this will reduce the utility.In the present study, weve been looking for Iran's growth rate of government's Spending using time series data in the years 1978-2014. Via a dynamic Optimal control approach and the maximum principle.According to the findings, the optimal growth rate of government expenditure is 7% and the main factors affecting the government expenditure rate is the ratio of private and public sector investment. Therefore, the current growth rate of government spending is not optimal and the government needs to control the growth rate of spending.Keywords: Government's Expenditure, Household Utility, Dynamic Optimal Theory -
زبان مادری یا خانه پدری / پرونده ای درباره تصمیم دولت مبتنی بر آموزش های زبان های مادریماهنامه مهرنامه، پیاپی 34 (نوروز 1393)، صص 222 -232
-
بازی رایانه ای یا گروه درمانی؛ کدام یک بر کنترل ولع مصرف اثر بیشتری دارد؟از میان عوامل موثر در سوء مصرف مواد، ولع مصرف، نقش مهم تری در پدیده ی بازگشت و حفظ موقعیت سوء مصرف و وابستگی به مواد دارد. ولع مصرف، یک میل غیر قابل کنترل برای مصرف مواد است، میلی که اگر برآورده نشود رنج های روان شناختی و بدنی فراوانی هم چون ضعف، بی اشتهایی، اضطراب، بی خوابی، پرخاشگری و افسردگی را در پی دارد (انستیتو ی ملی اعتیاد 1996).
یکی از راه کارهای درمانی کارآزمایی شده در این حوزه، گروه درمانی می باشد. این شیوه به افراد کمک می کند تا با کمک اعضای گروه، جنبه های نهفته و پنهان وجودشان (احساسات، تفکر، نگرش ها و باورها) را درباره ی یک مساله یا مجموعه ای از مسائل مرتبط با هم، روی صحنه بیاورند و به کمک رهبر گروه به بازنگری جنبه های متنوع درونی موضوع بپردازند. در این شیوه، مهارت های اجتماعی به فرد آموخته می شود، روابط ناسالم او اصلاح می گردد، عزت نفس او افزایش یافته و موجب کاهش استرس وی می شود.
بازی های رایانه ای از فعالیت هایی است که بیشتر بیماران با اشتیاق در طول زندگی خود به تجربه ی آن پرداخته اند. حال اگر این بازی ها در راستای کاهش ولع مصرف آن ها باشد می توان از آن ها به عنوان جایگزینی مناسب در برنامه ی درمان بیماران استفاده کرد. با توجه به این که بازی رایانه ای کینکت نیز با انجام حرکات فیزیکی بالا و همراه بودن پاداش میسر است، برای درمانگران حوزه ی اعتیاد، تحرکات فیزیکی بیمار به همراه کاهش وسوسه ی بیماران، بسیار قابل اهمیت و ملاحظه است.
-
قابلیت های کارآفرینی دانشجویان دانشگاه پیام نور اراک اعم از استقلال طلبی، ریسک پذیری، خلاقیت، کنترل درونی و انگیزه پیشرفت و تاثیر آموزش های دانشگاهی در ارتقای سطح این قابلیت ها در مقاله حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق در حوزه پژوهش های کاربردی طبقه بندی شده و از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. گردآوری داده ها به کمک پرسش نامه محقق ساخته انجام پذیرفته است. ضریب پایایی پرسش نامه 86/0 برآورد شد. نمونه آماری مشتمل بر 260 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور اراک در نیم سال دوم سال تحصیلی 87-1386 بود که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار SPSS انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که قابلیت های کارآفرینی دانشجویان در زمینه استقلال طلبی، کنترل درونی، انگیزه پیشرفت و خلاقیت بالاتر از حد میانگین بود، اما نمرات ریسک پذیری از متوسط نمره معیار پایین تر بود؛ همچنین آموزش های دانشگاهی در پرورش قابلیت های کارآفرینی در دانشجویان موثر نبوده است.
کلید واژگان: کارآفرینی, آموزش عالی, دانشگاه پیام نور, خلاقیتThe main purpose of this study is to investigate entrepreneurship capabilities (independence, internal control, progress motivation, risk-taking and creativity) of students of Payame Noor University of Arak and specifying the influence of university education on reinforcing such capabilities. In this study, a descriptive method was used. For gathering data a researcher-made questionnaire was used. Reliability coefficient of the questionnaire was 0.86. In order to carry out the project 260 students of Payame Noor University of Arak in the academic year of 1386-87 were selected by random classical sampling method. Two levels of inferential and descriptive statistics by the use of SPSS software were performed to analyse the data. The results showed that: entrepreneurship capabilities of students in the independence, internal control, progress motivation and creativity were more than the mean value, but in the case of risk-taking the relevant scores were less than mean value. University education was not found to be effective in reinforcing entrepreneurship capabilities of the students. Effectiveness of entrepreneurship centred education in reinforcing entrepreneurship capabilities such as independence, internal control, progress motivation, risk-taking was refused, but this hypothesis in the case of creativity was accepted.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.