علیرضا سازمند
-
بارتونلاها باکتریهای بیماریزای کم تر شناخته شده ای هستند که طیف وسیعی از حیوانات اهلی، وحشی و همچنین انسانها را آلوده میکنند. در حالی که این باکتری ها یک عامل بیماریزای مهم مشترک بین انسان و دام محسوب میشوند، اطلاعات محدودی در مورد میزان فراوانی و انواع گونه های آلوده کننده سگ ها در ایران وجود دارد. این مطالعه با هدف شناسایی مولکولی گونه های مختلف بارتونلا در سگ ها و ناقلهای بندپای آن ها در شهرستانهای همدان و کرمانشاه انجام گرفت. DNA ژنومیک خون 100 قلاده سگ شامل سگ های خانگی، خیابانی و پناهگاهی شهرستانهای همدان (45= n) و کرمانشاه (55= n) و همچنین DNA ژنومیک 25 کک کتنوسفالیدس کنیس، شش کک پولکس ایریتانس و 12 کنه ریپیسفالوس سنگویینیوس که از 9 سگ آلوده جمع آوری شده بود استخراج شد. نمونه ها با استفاده از دو روش PCR معمولی مجزا جهت شناسایی ژن های ITS و rpoB اختصاصی جنس بارتونلا، بررسی شدند. در نهایت توالی نوکلیوتیدی نمونههای مثبت مورد آنالیز فیلوژنتیکی قرار گرفتند. از 100 قلاده سگ بررسی شده تعداد 14 قلاده سگ (10 قلاده از همدان برابر 2/22 درصد و 4 قلاده از کرمانشاه برابر 2/7 درصد) آلودگی به گونه های بارتونلا را نشان دادند. نتایج توالییابی و آنالیز فیلوژنتیکی نشان داد که آلودگی به بارتونلا وینسونیای تحت گونه برخوفیای و کاندیدیاتوس بارتونلا مروکسیای در سگ های این دو منطقه وجود دارد. همه سگ های آلوده در پناهگاه ها نگهداری می شدند. DNA بارتونلا در هیچ یک از نمونههای کک جمعآوری شده از روی سگها جداسازی نشد، اما یک کنه ریپیسفالوس سنگویینیوس از یک سگ که فاقد آلودگی در خون خود بود واجد DNA بارتونلا تشخیص داده شد. فراوانی قابل توجه آلودگی به گونه های مختلف زیونوتیک بارتونلا در سگ های شهرستان کرمانشاه اهمیت این بیماری منتقله از ناقلین و همچنین اهمیت سگهای آلوده در انتشار عامل این بیماری در منطقه و متعاقبا انتقال آلودگی به انسان را مشخص میکند.کلید واژگان: بارتونلا, زئونوز, سگ, بندپا, کرمانشاه, همدان, PCRBartonella species are lesser-known pathogenic bacteria that infect a wide range of domestic and wild animals as well as humans. Currently, out of 40 Bartonella species/subspecies, at least 17 are associated with clinical signs in humans and animals. However, despite the zoonotic importance of bartonellosis, there is limited information about prevalence and species infecting dogs and cats in Iran. The aim of this study was molecular identification of Bartonella species in dogs and arthropods infesting them in Hamedan and Kermanshah cities in the west of Iran. Blood genomic DNA (gDNA) was extracted from 100 dogs (45 from Hamedan and 55 from Kermanshah) and, of 25 Ctenocphalides canis fleas, six Pulex irritans fleas and 12 Rhipecephalus sanguineus ticks collected from nine infested dogs were examined for the presence of Bartonella species. Conventional PCR targeting fragments of ITS and rpoB genes was performed, and PCR-positive samples were sequenced bidirectionally and analyzed phylogenetically. Out of 100 dogs, 14 dogs (14%, ten from Hamedan and four from Kermanshah) were found infected with Bartonella species. Nucleotide sequencing confirmed the presence of four Bartonella species in the examined population i.e. Bartonella vinsonii subsp. berkhoffii and Candidatus B. merieuxii in dogs. None of the examined fleas scored positive but one Rh. sanguineus tick from a blood-negative dog was infected with Bartonella DNA. Results of the present study showed the presence of different zoonotic Bartonella species in dogs of Hamedan and Kermanshah cities highlighting the importance of this vector-borne infection. Effective ectoparasite control strategies, regular examination of pet and urban dogs and cats and successful chemoprophylaxis are suggested.Keywords: Arthropods, Bartonella, dogs, Hamedan, Kermanshah, PCR, Zoonotic
-
سابقه و هدف
عصاره ی بن سرخ و عصاره ی بهینهی آن دارای خواص آنتی اکسیدانی می باشد. این مطالعه با هدف بهینه سازی شرایط استخراج عصاره ی گیاه بن سرخ، بررسی ویژگی های آنتی اکسیدانی و ترکیبات فنولی حاصل از آن و نیز خاصیت کشندگی پروتواسکولکس های کیست هیداتید در شرایط آزمایشگاهی صورت گرفت.
مواد و روش هاعصاره ی گیاه بن سرخ در غلظت های مختلف اتانول 0، 50 و 100% و در زمان های 24، 48 و 72 ساعت استخراج گردید. بهترین شرایط استخراج عصاره ها با استفاده از روش سطح پاسخ تعیین و عصاره ی تهیه شده در شرایط بهینه برای آزمایشات انتخاب شد. در نهایت غلظت های 200، 400 و 600 ppm از عصاره ی استخراجی تهیه و تاثیر آن ها بر پروتواسکولکس ها در مدت زمان مواجهه 5، 15 و 30 دقیقه بررسی گردید.
یافته هاافزایش زمان استخراج با میزان ترکیبات فنولی و خواص آنتی اکسیدانی عصاره ها ارتباط مستقیم و افزایش غلظت اتانول با این پارامترها رابطه عکس داشت. 100 میکرولیتر بر میلی لیتر عصاره ی بن سرخ (90/63 دقیقه) در غلظت آبی خالص توانست در زمان 30 دقیقه 100% پروتواسکولکس ها را غیرفعال نماید.
نتیجه گیرینتایج نشان داد عصاره ی آبی گیاه بن سرخ، می تواند سبب غیرفعال شدن پروتواسکولکس های کیست هیداتید در شرایط آزمایشگاهی شود.
کلید واژگان: عصاره بن سرخ, ویژگی های آنتی اکسیدانی, هیداتیدوزیس, بهینه سازی, اسکولکس کشBackground and ObjectivesAllium jesdianum and its extract include antioxidant effects. The aim of this study was to optimize extraction conditions of Allium jesdianum to assess antioxidant characteristics of the extracts and its phenolic compounds as well as assessing in vitro protoscolicical effects of the extracts.
Materials & MethodsExtracts of Allium jesdianum were prepared using various ethanol concentrations of 0, 50 and 100% at various extraction times of 24, 48 and 72 h. The optimal extract conditions were estimated using response surface methodology and the optimized extract was chosen for the experiments. Then, concentrations of 200, 400 and 600 ppm were prepared to assess their protoscolicical effects after the parasite exposure for 5, 15 and 30 min.
ResultsIncreases in the extraction time were positively correlated with increases in phenolic compound concentrations and antioxidant characteristics of the extracts. However, increasing ethanol concentrations included inverse effects on the two parameters. Moreover, 100 µl/ml aqueous extract of Allium jesdianum (63.90 min) inactivated 100% of protoscoleces after 30 min of exposure.
ConclusionResults showed that aqueous extracts of Allium jesdianum could inactive protoscoleces of hydatid cysts in vitro.
Keywords: Hydatidosis, Allium jesdianum, Optimum extraction, Scolicide -
مقدمه
نگهداری از حیوانات خانگی می تواند صاحبان آنان را در معرض آلودگی های مختلفی از جمله انگل های عامل بیماری زای مشترک بین حیوانات و انسان قرار دهد. این مطالعه برای اولین بار در ایران، با هدف بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد در مورد بیماری های انگلی صاحبان حیوانات خانگی در شهر همدان و کرمانشاه انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی-تحلیلی با شرکت 200 نفر از صاحبان حیوانات خانگی شهرهای همدان و کرمانشاه انجامشد. ابزار جمع-آوری اطلاعات یک پرسش نامه محقق-ساخته شامل 62 پرسش بود که پایایی و روایی آن مورد سنجش و تایید قرار گرفت. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل های آماری در روش های توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در روش تحلیلی با استفاده از آزمون من-ویتنی انجام شد.
یافته هابیشتر شرکت کنندگان زن، دارای تحصیلات دانشگاهی بودند و از سگ نگهداری می کردند. بین شرکت کنندگان هر دو شهر از لحاظ دانش نسبت به بیماری های انگلی، تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (در کرمانشاه بیشتر بود) (P˂0.01) اما از لحاظ نگرش تفاوت آماری مشاهده نشد. ضریب همسبتگی اسپیرمن نشان داد که در هر دو شهر همدان و کرمانشاه بین نمره ی آگاهی و عملکرد، ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد (همدان r=0.489 ، P˂0.001 و کرمانشاه r=0.655 ، P˂0.001). به طور کلی میزان دانش و عملکرد صاحبان حیوانات خانگی در سطح نامطلوب و میزان نگرش آن ها در سطح مطلوب قرار دارد.
بحث و نتیجه گیرینتابج این مطالعه که برای اولین بار در ایران انجام گرفت پیشنهاد می دهد صاحبان حیوانات خانگی نیازمند آموزش های لازم جهت افزایش سطح دانش نسبت به انگل ها و بیماری های انگلی حیوانات خود می باشند که منجر به بهبود نگرش و عملکرد آنان خواهد شد.
کلید واژگان: آگاهی, نگرش, عملکرد, بیماری های انگلی, همدان, کرمانشاهIntroductionKeeping pets can expose their owners to various infections, including zoonotic parasites. This study was conducted for the first time in Iran to assess the knowledge, attitudes, and practices relating to parasitic diseases among pet owners in Hamadan and Kermanshah, Iran.
Material & MethodsThis descriptive-analytical study was conducted with the participation of 200 pet owners in Hamadan and Kermanshah, western Iran. The data were collected using a researcher-made questionnaire containing 62 questions, the reliability and validity of which were evaluated and confirmed. The obtained data were analyzed in SPSS software (version 19) through descriptive statistics (mean±SD) and inferential statistics (Mann-Whitney test).
FindingsMost of the participants were female, had university degrees, and kept dogs. There was a statistically significant difference among the participants of both cities in terms of knowledge about parasitic diseases (it was more in Kermanshah, P<0.01); however, no statistical difference was observed in terms of attitude. Spearman's correlation coefficient showed that in Hamadan and Kermanshah, there is a direct and significant relationship between the knowledge score and performance (Hamadan: r=0.489 and P<0.001; Kermanshah: r=0.655 and P<0.001). In general, the level of knowledge and performance of pet owners is at an unfavorable level, and their attitude is at a favorable level.
Discussion & ConclusionThis study, which was conducted for the first time in Iran, suggests that pet owners need necessary training to increase their level of knowledge about parasites and parasitic diseases of their animals, which will lead to improving their attitude and performance.
Keywords: Attitude, Hamadan, Kermanshah, Knowledge, Parasitic disease, Performance -
پیرو یافتن تک یاخته ی Hepatozoon canis و نماتود Cercopithifilaria bainae در سگ های ایران، این مطالعه با هدف تشخیص ناقلین بالقوه ی این دو انگل در میان کنه های جمع آوری شده از سگ های 5 استان ایران انجام شد. از مهر ماه 1397 تا خرداد ماه 1401 تعداد 222 قلاده سگ صاحبدار و 541 قلاده سگ ولگرد از استان های همدان (305 قلاده)، کرمانشاه (227 قلاده)، یزد (80 قلاده)، خوزستان (71 قلاده) و مازندران (80 قلاده) جهت آلودگی به کنه مورد بررسی قرار گرفتند. کنه های جمع آوری شده (3339 عدد) از نظر ریخت شناسی شناسایی شده و کنه های بالغ با استفاده از روش های PCR معمولی (119 کنه)، کالبدگشایی (106 کنه) و بررسی میکروسکوپی اسلاید تهیه شده از مقاطع بافتی فرمالینه (102 کنه) آزمایش شدند. در مجموع 169 قلاده سگ (1/22%) به کنه های سخت آلودگی داشتند. فراوانی آلودگی در همدان 4/32%، کرمانشاه 3/27% و یزد 10% بود درحالی که آلودگی در سگ های مورد بررسی در مازندران و خوزستان مشاهده نشد. اغلب کنه های نر جمع آوری شده متعلق به گونه Rhipicephalus sanguineus (3/89%) و Rhipicephalus turanicus بودند اما یک قلاده سگ از همدان به 2 کنه ی Hyalomma asiaticum (1 نر و 1 ماده) و 1 کنه ی نر Hyalomma excavatumآلوده بود. طبق بررسی مولکولی فراوانی Cercopithifilaria،Hepatozoon و آلودگی هم زمان به هر دو انگل در کنه های Rhipicephalusبه ترتیب 28/14%، 7/6% و 68/1% بود. انگل های مورد مطالعه در کالبدگشایی و بررسی هیستولوژیک کنه ها مشاهده نشدند. نتایج توالی یابی و آنالیز فیلوژنتیکی موید حضور C. bainae و H. canis در کنه های گونه Rh. sanguineus و Rh. turanicus بود. نتایج این مطالعه موید آن است که هر دو گونه ی کنه در اپیدمیولوژی Cercopithifilaria و Hepatozoon در ایران نقش دارند.کلید واژگان: پاتوژنهای منتقله از ناقل, ریپی سفالوس تورانیکوس, ریپی سفالوس سنگویینئوس, سرکوپیتی فیلاریا, هپاتوزوئونFollowing previous detection of Hepatozoon canis and Cercopithifilaria bainae in dogs from Iran, this study aimed to identify potential tick vectors collected from dogs from five provinces of Iran. From October 2018 to September 2021, a total of 222 owned and 541 sheltered dogs from Hamedan (n=305), Kermanshah (n = 227), Yazd (n =80), Khouzestan (n =71), and Mazandaran (n =80) were examined for ticks. Collected ticks (n =3339) were identified morphologically, and adults were screened for the detection of Hepatozoon and Cercopithifilaria either with conventional PCR (n=119 ticks), tick dissection (n=106), or microscopical examination after fixation in formalin (n =102). A total of 169 dogs (22.1%) were infested with ticks. Tick infestation rate varied in different provinces (i.e., 32.4% in Hamedan, 27.3% in Kermanshah, 10.0% in Yazd), but no ticks were collected in dogs from Mazandaran and Khouzestan. The majority of male ticks were identified as Rhipicephalus sanguineus sensu lato (89.3%) and Rhipicephalus turanicus, but one dog from Kermanshah was infested with Hyalomma asiaticum (1 male and 1 female) and Hyalomma excavatum (1 male). At the molecular examination, Cercopithifilaria was detected in 14.28%, Hepatozoon in 6.7% ticks, and both parasites in 1.68% of Rhipicephalus ticks. Parasites were not observed at tick dissection and histological examinations. Nucleotide sequencing and phylogenetic analyses revealed C. bainae and H. canis in R. sanguineus sensu lato and R. turanicus ticks. Data suggests that both tick species above may play a role in the epidemiology of Cercopithifilaria and Hepatozoon in Iran.Keywords: Tick, Filarial nematode, Protozal parasite, Iran, Rhipicephalus, vector-borne pathogens
-
اکینوکوکوزیس سیستیک (هیداتیدوزیس) یک بیماری مهم و شایع مشترک بین انسان و حیوان است که توسط مرحله لاروی سستودهای جنس اکینوکوکوس ایجاد می گردد. اگرچه در بسیاری از موارد بیماری در انسان، درمان انتخابی جراحی است ولی به طور ثانویه ممکن است در مرحله تخلیه کیست باعث انتشار نوزادان انگل (پروتواسکولکس ها) و مسبب رشد کیست های جدید شود. در حال حاضر از محلول هایی نظیر نمک هایپرتونیک و نیترات نقره برای غیرفعال کردن محتویات کیست استفاده می شود که عوارض جانبی برای بیماران به همراه دارند. بنابراین نیاز به یافتن ترکیبات پروتواسکولکس کش جدید با تاثیر بیشتر و عوارض کمتر همیشه مورد توجه بوده است. هدف از این تحقیق، بهینه سازی شرایط استخراج عصاره گیاه خوشاریزه و بررسی ویژگی های آنتی اکسیدانی و ترکیبات فنولی حاصل از آن و نیز خاصیت کشندگی پروتواسکولکس های کیست هیداتید در شرایط آزمایشگاهی بود. برای این هدف، ابتدا عصاره هیدروالکلی گیاه خوشاریزه تحت تاثیر غلظت های 0، 50 و 100% اتانول و طی مدت زمان های 24، 48، 72 ساعت استخراج گردید. برای تعیین بهترین شرایط استخراج عصاره ها از روش سطح پاسخ استفاده گردید و عصاره گیری در شرایط بهینه صورت گرفت. نهایتا از عصاره های استخراجی در شرایط بهینه غلظت های ppm 600، 400، 200 تهیه گردید و تاثیر آن ها بر پروتواسکولکس های زنده استحصالی از کیست های هیداتید کبد گوسفند و بز از کشتارگاه همدان بررسی گردید. نتایج نشان داد عصاره خوشاریزه حاصل از 24 ساعت استخراج با اتانول خالص (100%) در زمان های 5، 15 و 30 دقیقه می تواند 100 درصد پروتواسکولکس ها را از بین ببرد. نتایج آزمایشات بیرون تنی (in vitro) حاضر پیشنهاد می دهد که عصاره اتانولی گیاه خوشاریزه می تواند به عنوان یک کاندیدای مناسب جهت استفاده در محیط های درون تنی (in vivo) استفاده شود.
کلید واژگان: کیست هیداتید, خوشاریزه, عصاره بهینه, پروتواسکولکس کشCystic echinocossosis (hydatidosis) caused by the larval stage of cestodes of the genus Echinococcus is an important and prevalent zoonotic disease. In human patients, surgical removal of the cysts is the treatment of choice in many cases however, leakage of the larva (protoscoleces) during the surgery and formation of new cysts is a concern. Presently, different solutions such as hypertonic saline and silver nitrate are used to inactivate the cyst-dwelling protoscoleces but each have some side-effects hence searching for novel protoscolicide formulations with high efficacy and low side-effects has been always in the focus. The aim of this study was to optimize the extraction conditions of Echinophora platyloba, to evaluate antioxidant properties of the extracts and to assess their protoscolicical effects in vitro. For this purpose, hydroalcoholic extracts of Echinophora platyloba were extracted in ethanol concentrations of 0, 50 and 100% and during 24, 48 and 72 hours. Response surface methodology (RSM) was perform to estimate optimal extract conditions. Finally, 200, 400 and 600 ppm concentrations of optimized extracts were tested on live protscoleces from sheep and goat livers collected from Hamedan abbatoir. Results showed that Echinophora platyloba extract prepared with absolute ethanol in 24 hours could inactivate 100% of protoscolicess after 5, 15 and 30 minutes of exposure. This in vitro study suggest that ethanolic extract of Echinophora platyloba can potentially be applied in vivo.
Keywords: Hydatid cyst, Echinophora platyloba, optimum extraction, scolicide -
پیشینه
آناپلاسموز گاوی یک بیماری عفونی با انتشار جهانی است. این بیماری از طریق راه های مختلف و عمدتا از طریق گزش کنه منتشر می شود.
هدفهدف از این مطالعه بررسی گونه های آناپلاسما مرتبط با گاو در سه استان شمالی مصر با استفاده از روش های سرولوژیکی و مولکولی و همچنین ارزیابی عوامل خطر مرتبط و آنالیز فیلوژنی ایزوله های آناپلاسما مارجیناله بود.
روش کاردر طی سال 2020، در مجموع 650 نمونه خون از گاوهای بدون نشانه بالینی در استان های کفرالشیخ (240n=)، منوفیه (230n=)، و الغربیه (180n=) جمع آوری شد. نمونه های سرم با استفاده از کیت تست آنتی بادی آناپلاسما (cELISA v2) مورد بررسی قرار گرفتند. DNA ژنومی خون گاوهای سرم-مثبت با استفاده از PCRهای اختصاصی برای آناپلاسما مارجیناله، آناپلاسما سنتراله، و آناپلاسما بوویس بررسی شدند. نمونه های مثبت منتخب تحت توالی یابی نوکلیوتیدی قرار گرفتند. عوامل خطر (شامل: منطقه جغرافیایی، نژاد، نوع تولید، جنس، سن، اندازه گله، فصل، سیستم پرورش، آلودگی با کنه ها، و استفاده از کنه کش ها) با روش رگرسیون لجستیک ارزیابی شدند.
نتایجدر مجموع 130 گاو (20%, 95% CI: 17.1-23.3) از نظر سرمی برای گونه های آناپلاسما مثبت شدند. عوامل خطر عمده مرتبط با مثبت بودن سرمی عبارتند از: دورگه بودن، گاو شیری، سن بیش از 5 سال، فصل تابستان، اندازه گله زیر 300، چرای مرتع، آلودگی به کنه، و عدم درمان منظم با کنه کش ها. با استفاده از PCR اختصاصی، فقط آناپلاسما مارجیناله شناسایی شد. توالی یابی نوکلیوتیدی، وجود دو ژنوتیپ مختلف msp4 را نشان داد.
نتیجه گیریاین مطالعه شیوع بالای آناپلاسما مارجیناله را در گاوهای کفرالشیخ، الغربیه، و منوفیه نشان می دهد. با این حال، ارتباط بین گونه های آناپلاسما و کنه های ناقل آن ها در مصر ناشناخته باقی مانده و نیازمند بررسی بیشتر است. از آن جایی که این عفونت ها عمدتا از طریق گزش کنه های ایکسودیده منتشر می شوند، استراتژی های موثر کنترل انگل های خارجی، معاینه منظم گاوها و همچنین بهره گیری از درمان های موفقیت آمیز توصیه می شود.
کلید واژگان: آناپلاسما, گاو, تشخیص مولکولی, فیلوژنی, شیوع سرمیBackgroundBovine anaplasmosis is an infectious disease with worldwide distribution. It spreads by various routes mainly through tick bites.
AimsThis study aimed to investigate bovine related Anaplasma spp. in cattle from three northern governorates of Egypt by serological and molecular assays, to evaluate the associated risk factors and to analyze the phylogeny of revealed A. marginale isolates.
MethodsDuring 2020, a total of 650 blood samples were collected from asymptomatic cattle in the governorates of Kafr El-Sheikh (n=240), Menofia (n=230), and Al-Gharbia (n=180). Sera samples were examined using the Anaplasma antibody test kit, cELISA v2. Blood genomic DNA of seropositive cattle was then examined by PCRs specific to A. marginale, A. centrale, and A. bovis. Selected positive samples were subjected to nucleotide sequencing. Risk factors (i.e. geographical area, breed, type of production, sex, age, herd size, season, husbandry system, tick infestation, and application of acaricides) were evaluated by logistic regression approach.
ResultsIn total, 130 cattle (20%, 95% CI: 17.1–23.3) were recorded seropositive for Anaplasma species. Major risk factors associated with seropositivity were being crossbred, dairy cattle, aged more than 5 years, summer season, herd size of below 300, pasture grazing, tick infestation, and not being subjected to regular treatment with acaricides. By using species-specific PCR, only A. marginale was detected. Nucleotide sequencing showed the occurrence of two different msp4 genotypes.
ConclusionThis study shows the high prevalence of A. marginale in cattle of Kafr El-Sheikh, Al-Gharbia, and Menofia. However, the connection between Anaplasma species and their tick vectors remains unknown in Egypt and merits further investigations. Since these infections primarily spread through ixodid tick bites, effective ectoparasite control strategies, regular examination of cattle and successful chemoprophylaxis are recommended.
Keywords: Anaplasma, Cattle, Molecular detection, Phylogeny, Seroprevalence -
سابقه و هدف
پشه ها ناقل بیماری هایی نظیر ماالریا، فیالریازیس و آنسفالیت های ویروسی، تیفوس، طاعون، تب زرد و سایربیماری های منتقله می باشد. در حال حاضر غالبا برای مبارزه با پشه ها از حشره کش های شیمیایی استفاده می شود، اگرچه این حشرهکش ها می توانند نتایج فوری برای کنترل حشرات ارایه دهند اما به علت مقاومت ایجاد شده در پشه ها نسبت به حشره کش های شیمیایی، هزینه های عملیاتی باال، سمیت بالقوه این حشره کش ها، اثرات مخربی که روی محیط زیست دارند، اثر سویی که بر موجودات غیر هدف از جمله انسان دارند، برای کنترل ناقلین توصیه نمی شود؛ بنابراین ضرورت مبارزه بیولوژیک با پشه ها مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. در مطالعه حاضر اثر الروکشی اسانس دو گونه گیاهی تحت عنوان نعنا و رزماری در برابر الرو پشه کولکس بررسی شد.
روش کاربرای هر اسانس به طور همزمان با اثر بخشی سری غلظتها دو گروه کنترل مثبت و کنترل منفی آب مقطر نیز راه اندازی شد و از هر اسانس چهار سری غلظت 10 ،50 ،200 و ppm600 تهیه گردید. برای این کار از خرداد تا شهریور ماه سال 1397 تعداد 1500 الرو پشه کولکس از چهار منطقه از رودخانه قره چای واقع در شهرستان خنداب از توابع استان مرکزی گرفته و مورفولوژیک تشخیص داده شد و به دوازده گروه تقسیم شدند، به عبارتی شش گروه برای اسانس رزماری و شش گروه برای اسانس نعنا در نظر گرفته شد چهار گروه برای غلظت های 10 ،50 ،200 و 600 ppm ،یک گروه برای کنترل مثبت و یک گروه برای کنترل منفی، برای هر گروه ده عدد الرو به صورت تصادفی انتخاب شدند . میزان مرگ و میر الروها در زمان های 6 ،12 ،24 ،48و 72 ساعت بررسی شد و در طی این زمان، غذایی به الرو داده نشد و برای هر غلظت، سه بار آزمایش تکرار گردید. معیار تایید مرگ الروها عدم حرکت آن ها پس از تحریکات مکانیکی با یک سوزن در ناحیه گردنی الروها بود.
یافته هادر آنالیز مقایسه ای حاصل از این آزمایش اسانس نعنا در غلظت 200ppm و در زمان 6 ساعت، باالترین میزان سمیت و الروکشی را از خود نشان داد، به طوری که بعد از مشاهده در آزمایش اول از تعداد ده عدد الرو، یک عدد زنده بود و در آزمایش های دوم و سوم هر ده عدد الرو از بین رفته بودند.
نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد که در شرایط آزمایشگاهی هر دو گیاه مورد مطالعه بخصوص نعنا می تواند به عنوان یک جایگزین بالقوه حشره کش های شیمیایی، برای کنترل بیولوژیک الرو کولکس مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: اسانس رزماری, اسانس نعناع, الروکشی پشه کولکسBackground and objectiveMosquitoes are vectors or intermediate hosts for several infectious microorganisms worldwide. Due to harmful effects on the environment, high operating costs, as well as the resistance of mosquitoes to chemical insecticides, the need for biological control of mosquitoes has been considered by researchers. In the present study, the larvicidal effect of essential oil of spearmint (Mentha spicata) and rosemary (Rosmarinus officinalis) against larvae of Culex was investigated.
Materials and methodsFrom May to September 2018 a total of 1,200 larvae of Culex mosquitoes were caught from four areas of Qarachai river located in Khondab city of Markazi province. The larvae were encountered to concentrations of 10, 50, 200 and 600 ppm aqueous solution of spearmint and rosemary essential oils produced by Barij Essence Pharmaceutical Company. Larval mortality was assessed at 6, 12, 24, 48 and 72 hours after exposure to the tested materials. The experiment was repeated three times and for each concentration, the average number of killed larvae was calculated. For negative control distilled water and for positive control 1 ppm cocentration of organophosphate larvicide “Temephose” were prepared and tested.
ResultsAlthough all concentrations of spearmint and rosemary essential oils at different timepoints showed some degree of effect on the larvaa, spearmint essential oil at 200 ppm and at 6 hours, showed the fastest and highest larvical effect.
ConclusionThe present study showed that both essential oils, especially spearmint, could be considered as a potential alternative to chemical insecticides for biological control of Culex mosquito larvae.
Keywords: essential oil, spearmint, rosemary, larvicidal effect, mosquito -
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سیام شماره 4 (پیاپی 117، زمستان 1396)، صص 210 -215در این مطالعه تاثیرات فصل، جنس و سن بر روی غلظت سرمی کورتیزول و هم بستگی آن با سن دام ها در 180 شتر تک کوهانه ی سالم (شامل 146 شتر نر و 34 شتر ماده) بررسی گردید. غلظت سرمی کورتیزول تفاوت معنی داری بین دو جنس نر و ماده نداشت و نیز هم بستگی معنی داری با سن دام ها نداشت. بین دو فصل تابستان و زمستان تفاوت نسبتا معنی داری از نظر غلظت سرمی کورتیزول مشاهده گردید (06/0=p). در شترهای نر هم بستگی نسبتا معنی داری بین سن با غلظت سرمی کورتیزول وجود داشت (08/0=p ،146/0-=r). هم چنین غلظت سرمی کورتیزول تفاوت معنی داری بین گروه های سنی مختلف شتر نداشت. در گروه سنی کمتر از پنج سال، غلظت کورتیزول سرم تفاوت معنی داری بین دو فصل تابستان و زمستان داشت (044/0>p). مطالعه ی حاضر نشان داد که فصل، جنس و سن می تواند بر تغییرات کورتیزول سرم در شتر تک کوهانه اثر داشته باشد و ممکن است علت نتایج متناقض گزارش شده در مطالعات قبلی درباره ی کورتیزول سرم در این گونه باشد و باید در مطالعات بعدی در این گونه مورد توجه قرار گیرد.کلید واژگان: شتر, کورتیزول, سن, جنس, فصلIn this study the effects of season, sex and age on serum concentration of cortisol, and its correlation with age in 180 clinically healthy dromedary camels (146 males and 34 females) were evaluated. Serum concentration of cortisol had no significant difference between two sexes, and had also no significant correlation with the age. There was a marginally significant difference between summer and winter seasons in serum cortisol (p=0.06). In male camels, there was a significant relationship between serum cortisol and the age (r= 0.146, p=0.08). No significant differences were detected for the serum cortisol between different age groups of camels. In camels up to 5 years of age, the serum cortisol showed a significant difference between summer and winter seasons(p=0.044). The current study showed that season, sex and age may affect the changes of serum cortisol in dromedary camels, and can be proposed as the probable cause of controversial findings regarding serum cortisol in previous studies.Keywords: Camel, cortisol, Age, Sex, Season
-
زمینه مطالعهضایعات پوستی حاصل از آلودگی با کرم های نخی شکل در حیوانات شایع است. در شترها، بیشترین گونه گزارش شده انکوسرکا فاسیاتا می باشد که به بافت پیوندی زیرپوست و رباط نوکال آسیب می رساند.هدفدر مطالعه حاضر شیوع و آسیب شناسی انکوسرکیازیس در شترهای کویر مرکزی ایران مورد بررسی قرار گرفت.روش کارلاشه های 144 نفر شتر یک کوهانه از سنین مختلف و هر دو جنس در کشتارگاه های سه استان در نواحی نیمه خشک مرکز ایران جهت بررسی آلودگی به اونکوسرکا فاسیاتا مورد آزمایش قرار گرفتند. همچنین گسترش خونی از شترها برای بررسی وجود میکروفیلاریای انگل مورد آزمایش میکروسکوپی قرار گرفت.نتایج17 نفر از حیوان ات مورد آزمایش (11.8%) به یک یا چند ندول حاوی انگل آلوده بودند. ضایعات بیشتر در دو طرف گردن و ناحیه شکمی مشاهده شد. نتایج هیستوپاتولوژی نشان گر واکنش های التهابی گرانولوماتوزی چند کانونی در اطراف انگل ها در محل آلودگی بود. مقاطع عرضی و طولی کرم ها در گرانولوماها مشاهده شد. گرانولوماها از دیواره های فیبروزی ضخیم، فیلتراسیون سلولی لمفوسیت ها، پلاسما سل ها، ماکروفاژها، گران یاخته های چند سلولی و ائوزینوفیل ها مرتبط با درجات مختلف نکروز انعقادی و کلسیفیکاسیون در اطراف انگل تشکیل شده بود. هیچ مورد مثبت در گسترش های خونی مشاهده نشد.
نتیجه گیری نهایی: اونکوسرکیازیس یکی از شایع ترین ضایعات پوستی شترها در ایران است، اگرچه پارازیتمی در نواحی مرکزی کشور شایع نیست. تغییرات هیستوپاتولوژیک در بافت ها تقریبا شبیه التهاب های گرانولوماتوزی در دیگرعفونت های پوستی می باشد.
کلید واژگان: اونکوسرکیازیس, شتر یک کوهانه, آسیب شناسیBackgroundSkin lesions of filarial worms are usually common in livestock. In camels, the most reported species is Onchocerca fasciata, which involves subcutaneous connective tissue and the nuchal ligament.ObjectivesThe aim of this study was to investigate the prevalence and pathology of camel onchocerciasis in Iran’s central desert.MethodsCarcasses of 144 dromedary camels of both sexes and different ages, slaughtered at the slaughterhouse of three provinces in the central arid parts of Iran, were examined for O. fasciata infection. In addition, the blood smears of tested animals were searched microscopically for the presence of microfilariae.ResultsThe results of this study show that seventeen (11.8%) of the tested animals harbored one or multiple nodules containing the worm. Nodular lesions were mainly on the two sides of neck and abdomen. Histopathologically, multifocal granulomatous inflammatory reactions were observed to be associated with the parasites in the affected areas. Transverse and longitudinal sections of the worms were observed within the granulomas. The granulomas were composed of thick fibrous walls, the cellular infiltrate of lymphocytes, plasma cells, macrophages, multinucleated giant cells and eosinophils, associated with different degrees of coagulation necrosis and calcification around the parasites. No positive case was found in blood films.ConclusionsIn this study, it was found that onchocerciasis is one of the relatively common skin lesions of camels in Iran. However, parasitemia is not common in the central partsof the country. Histopathologic changes in tissues are quite similar to granulomatous inflammations seen in other cutaneous infections.Keywords: Onchocerciasis, one, humped camel, Pathology -
مقدمهگونه های سارکوسیستیس از مهمترین انگل های منتقله از گوشت هستند. سارکوسیستیس موجب بروز علایم مختلفی در انسان و نیز بیماری هایی در چهارپایان شده که مسبب مضرات اقتصادی قابل توجهی است. در این تحقیق، ب نتایج اولیه یک مطالعه پایلوت به منظور تعیین عامل بیماری در گوسفندان استان یزد اشاره شده است. همچنین وضعیت این انگل در فراورده های گوشتی قرمز در منطقه مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش هاطی شهریور و مهر ماه 1392، عضلات 70 راس گوسفند کشتار شده شامل هر دو جنس و نیز سنین مختلف به منظور جستجوی این انگل مورد بررسی قرار گرفت. در کشتارگاه صنعتی یزد، بازرسی لاشه با چشم غیرمسلح در بافت های عضلانی هدف انگل به منظور بررسی کیست های ماکروسکوپیک انجام شده و نیز روش هضم با پپسین به منظور جستجوی انگل میکروسکوپیک صورت پذیرفت.نتایجدر حین بازرسی، هیچ انگل ماکروسکوپیک ملاحظه نشد. اما برادی زوایت های انگل در 97/14 درصد از عضلات هضم شده حیوانات دیده شد. بین شیوع آلودگی و جنس و سن حیوانات اختلاف معنی داری وجود نداشت.نتیجه گیریاز آنجائیکه انسان میزبان واسط و نهایی گونه های مختلف انگل سارکوسیست بوده و کیست های انگل به اندازه های میکروسکوپیک حضور دارند، انتقال آلودگی از طریق گوشت باید مورد بررسی قرار گیرد. همچنین آموزش اهمیت بهداشتی این بیماری، چرخه انگل و نیز روش های تشخیص کیست ها در گوشت توصیه می شود.
کلید واژگان: سارکوسیستیس, فراورده های گوشتی, ایرانIntroductionSarcocystis species are one of the most important meat borne parasites. Sarcocystosis causes several symptoms in human as well as numerous diseases with high economic impact in livestock. In current paper at first results of a pilot study for determination of disease agent in lamb of Yazd province central Iran is presented. Then status of parasite in red meat products in study region gets discussed.Materials And MethodsMuscles of 70 slaughtered Sheep from both sexes and different ages were investigated for presence of parasite cysts during September to October 2013. Carcass inspection with naked eye at industrial slaughterhouse of Yazd for macroscopic cysts, and pepsin-digestion method for microscopic cysts was performed on common infected sites of infection.ResultsNo macroscopic cyst was seen at inspection, however bradyzoites of parasite were observed in 97.14% of animals’ digested muscles. No significant difference between infection and age groups or sex of animals was observed.ConclusionAs humans are considered as final and intermediate host of different species of Sarcocystis, and parasite cysts present at microscopic sizes, transmission of infection from lamb meat should come into consideration. Hence public training of disease health importance, parasite cycle and methods of inactivation probable cysts in meat is recommended.Keywords: Sarcocystis, Meat products, Iran -
به منظور بررسی سرواپیزئوتولوژیک آلودگی شترهای یک کوهانه استان یزد با هرپس ویروس تیپ 1 گاوی، 50 نفر شتر تحت بررسی قرار گرفتند. سرم ها با استفاده از روش خنثی سازی ویروس جهت جستجوی آنتی بادی علیه این ویروس مورد آزمایش قرار گرفتند. براساس نتایج به دست آمده، هیچ یک از شترهای مورد بررسی دارای سرم مثبت نبودند. مطالعه ی حاضر نخستین تلاش جهت یافتن هرپس ویروس درسرم شترهای ایران است. جهت پی بردن به اهمیت این بیماری در کشور، بررسی های بیشتر در نواحی مختلف ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: شتر, هرپس ویروس تیپ 1 گاو, سرواپیزوئوتولوژی, یزدIn order to investigate the seroprevalence of BoHV-1 infections in Iranian camels in Yazd province of Iran، blood samples were taken from 50 camels of different ages and both sexes. Sera were tested to determine antibodies against BoHV-1 by virus neutralization test. The results revealed that none of the tested camels'' sera were infected with BoHV-1. The current work is the first attempt for the detection of BoHV-1 in serum of camels in Iran. Further researches in different regions of country seem necessary to find the importance of the disease.Keywords: Camel, Bovine Herpes Virus type 1, Yazd, Iran -
تک یاخته توکسوپلاسما گوندای یکی از مهمترین عوامل بیماری های مشترک بین انسان و حیوانات است. لذا در مطالعه ی مقدماتی حاضر به منظور بررسی آلودگی به این انگل، 50 شتر یک کوهانه ی نر و ماده در سنین مختلف که توسط دامداران منطقه یزد نگه داری می شدند مورد آزمایش قرار گرفتند. همه نمونه های خونی با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) با استفاده از ژن 1Bبررسی شدند. نتایج نشان داد که در هیچ یک از شتران بررسی شده توسط روشPCR آلودگی خونی با توکسوپلاسما گوندای وجود نداشت. مطالعه آزمایشگاهی حاضر اولین تلاش در بررسی آلودگی شترهای ایران به توکسوپلاسما گوندای به روش PCRمی باشد. انجام تحقیقات بیشتر در دیگر نواحی کشور در فهم اهمیت بیماری لازم به نظر می رسد. همچنین آلودگی تجربی شترها جهت بررسی سیر بیماری پیشنهاد می شود.کلید واژگان: توکسوپلاسما گوندای, شتر, واکنش زنجیره ای پلیمراز, ایرانThe protozoan parasite Toxoplasma gondii is one the most important zoonotic pathogens. Therefore, in the current pilot study a total of 50 Iranian one-humped camels of both sexes and different ages that were kept by local farmers in Yazd province of Iran were tested for Toxoplasma gondii infection. Whole blood samples were investigated by PCR assay using B1 gene. The results revealed that none of the tested camels were infected with Toxoplasma gondii. The current pilot study is the first attempt for detection of Toxoplasma gondii in camels in Iran by PCR method. Further studies in different regions of the country seem necessary to outline the importance of the disease. Also, experimental infection of camels with Toxoplasma gondii is recommended to study the course of the disease.Keywords: Toxoplasma gondii, camel, Polymerase chain reaction, Iran
-
هیداتیدوز یکی از مهم ترین بیماری های مشترک بین انسان و حیوانات در سراسر جهان است. از آن جا که تاکنون بررسی سرولوژیکی برای ارزیابی میزان شیوع هیداتیدوز شتر در استان یزد صورت نگرفته است، بنابراین حضور آنتی بادی اختصاصی آن در نمونه های سرم جمع آوری شده با استفاده از دو روش هماگلوتیناسیون غیرمستقیم و کانتر ایمونو الکتروفورز مورد بررسی قرار گرفت. مجموعا 141 نمونه ی سرم از شترهای یک کوهانه ی به ظاهر سالم با سنین مختلف و از هر دو جنس نر و ماده برای جستجوی آنتی بادی برعلیه اکینوکوکوس گرانولوزوس مورد آزمایش قرار گرفتند. سرم هجده (12/8%) و شانزده (11/3%) نفر از شترها به ترتیب با روش های هماگلوتیناسیون غیرمستقیم و کانتر ایمونو الکتروفورز مثبت بودند. بررسی های آماری نشان داد شترهای با بیش از 10 سال سن به طور معنی داری از سایر شترها آلودگی بیشتری داشتند (P <0.05). این بررسی مقدماتی نشان گر این است که شترها می توانند نقش مهمی به عنوان مخزن برای عفونت انسانی در منطقه داشته باشند، اگرچه نیاز به مطالعات بیشتری برای مشخص نمودن شیوع سرمی آلودگی وجود دارد.
کلید واژگان: شتر یک کوهانه, اکینوکوکوس گرانولوزوس, کیست هیداتید, شیوع سرمیHydatidosis is one of the most important zoonoses worldwide. Since there is no published data based on serological tests of camels’ hydatidosis in Yazd province, presence of specific antibodies in animals’ blood sera were examined with Indirect Hemagglutination and Counterimmunoelectrophoresis assays. A total of 141 sera samples from apparently healthy dromedary camels of different ages and both sexes were investigated for anti-Echinococcus granulosus antibodies. Eighteen (12.8%) and sixteen (11.3%) camels found to be seropositive with Indirect Hemagglutination and Counterimmunoelectrophoresis respectively. Statistical analyses showed that camels of Less then 10 years old being positive significantly higher than animals of other age groups (P <0.05). This preliminary study indicates that camels may play an important role in human infections in the area, although further studies are necessary to characterize the seroprevalence of the infection more thoroughly.Keywords: Camelus dromedaries, Echinococcus granulosus, Hydatid Cyst, Seroprevalence -
زمینه مطالعهبه دلیل نقش ویژه ویتامین A در بافت ها و اعضاء مختلف، در شرایط کمبود آن نشانه های بالینی متنوعی مشاهده می گردد. به علاوه در مواردی که کمبود مرزی این ویتامین بدون حضور نشانه های بالینی مشهود مطرح است، کاهش بهروری همچون ناباروری پدید می آید.هدفدر این مطالعه مقادیر طبیعی ویتامین A و بتاکاروتن شترهای به ظاهر سالم در استان یزد مورد بررسی قرار گرفته است.روش کاردر فاصله بهمن ماه سال 1387 لغایت مرداد سال 1388 مجموعا 168 نفر شتر ایرانی(از هر دو جنس) مورد نمونه گیری قرارگرفتند. برای اندازه گیری موارد فوق از روش اسپکتروفتومتری استفاده شد.نتایجمیانگین و اشتباه استانداردغلظت ویتامین A و بتاکاروتن به ترتیبmg/dL7/4±9/63 و 1/1±9 تعیین گردید. اگرچه غلظت بتاکاروتن در تابستان به طرز معنی داری بیشتر بود، اما فصل تاثیری بر میزان ویتامین A نداشت. هیج تفاوت آماری معنی داری در مقادیر پارامترهای اندازه گیری شده در گروه های سنی مختلف و دو جنس مشاهده نگردید.
نتیجه گیری نهایی: نتایج این مطالعه به عنوان اولین گزارش از تعیین غلظت ویتامین A و بتاکاروتن در شترهای ایرانی می تواند یک راهنمای مرجع برای ارزیابی موارد کمبود یا افزایش مقادیر این موارد در این دام باشد، به علاوه به واسطه آنکه مقادیر ویتامین A و بتاکاروتن در شترهای مورد مطالعه در فصل زمستان کمتر بوده است، خوراندن مکمل های واجد ویتامین A در این فصل توصیه می گردد.
کلید واژگان: ویتامین A, بتاکاروتن, شتر, فصلBackgroundVitamin A which is found in different tissues and organs plays a particular role in detecting clinical signs in various deficiency conditions. However، sometimes the marginal deficiency is present in a way that clinical signs are not visible but performance defects، such as infertility is seen.ObjectivesIn this study، the normal baseline levels of vitamin Aand β-carotene in clinically healthy camels (Camelus dromedarius) in the Yazd province were investigated.MethodsA total of 168 Iranian camels of both sexes were sampled from February 2009 to July 2010. Spectrophoto-metry was used for measuring the serum values.ResultsThe mean±SE concentration of vitamin Aand β- carotene were 63. 9±4. 7 and 9±1. 1 μg/dL، respectively. Although، the β-carotene concentr-ation was significantly higher in summer، vitamin Awas not influenced by season. No significant difference in the serum levels of the measured parameters was observed in different ages and sexes.ConclusionsThe results of this study، for the first time، indicate the concentration of vitamin A and β- carotene in the camels in Iran. This finding can be used as a reference guide for evaluation of the deficiency or excess of vitamin Aand β- carotene in camels in Iran. Furthermore، due to the lower levels of vitamin A and β-carotene in Iranian dromedaries during winter، supplementary feeding of vitamin A is recommended during this season.Keywords: Vitamin A, Beta, carotene, Camel, Season -
زمینه مطالعهلپتوسپیروزیس به عنوان بیماری مشترک دارای انتشار جهانی است.هدفبررسی آلودگی سرمی به لپتوسپیرا اینتروگانس در شترهای کشتار شده استان یزد.روش کارنمونه خون از 128 نفر شترجمع آوری گردید. سرم ها با استفاده از 6 سروتیپ زنده لپتوسپیرا اینتروگانس (گریپوتیفوزا، هارجو، ایکتروهموراژیه، پومونا، بالوم و کانیکولا) و با روش آگلوتیناسیون میکروسکوپی ابتدا با رقت 1:100 مورد آزمایش قرار گرفتند. نمونه هایی که در آنها آگلوتیناسیون بیش از 50% لپتوسپیراها در رقت 1:100 یا بیشتر صورت گرفت مثبت در نظر گرفته شدند. عیار سنجی نمونه های مثبت تا رقت 1:400 انجام گرفت.نتایجپادتن بر علیه حداقل یک سرووار در 30 نفر (4/32)% مشاهده شد. فراوانی آلودگی به پومونا 9/57%، کانیکولا (7/23)%، هارجو (5/10)%، گریپوتیفوزا (3/5)% و ایکتروهموراژیه(6/2)% بوده است. در 8 نمونه مثبت(6/26)% پادتن بر ضد بیش از یک سروتیپ مشاهده شد.
نتیجه گیری نهایی: به نظر می رسد که عفونت لپتوسپیرایی در بین شترهای بخش مرکزی ایران شایع بوده و سروارهای متعددی می توانند باعث بروز آن گردند.
کلید واژگان: لیپتوسپیرا, سرولوژی, شترBackgroundLeptospirosis as a common zoonotic diseases has a worldwide distribution.ObjectivesTo Investigate of seroprevalence leptospiral infection in slaughtered camels (Camelus dromedarius) province of Yazd، Iran.MethodsBlood samples were collected from 128 camels. Sera were initially screened at serum dilution of 1:100 against six live antigens of (Leptospira interrogans serovars pomona، canicola، hardjo، ballum، icterohaemorrhagiae، grippotyphosa) using microscopic agglutination test. The values ||“| 50% in a dilution l: 100 were considered as positive ones. Sera with positive values were titrated against reacting antigens in serial dilutions from l: 100 to 1:400.ResultsAntibodies against one or more serovars were shown in 30 (32. 4%) sera at dilution |“|1:100. Among the positive sera، pomona (57. 9%) canicola (23. 7%)، hardjo (10. 5%)، grippotyphosa (5. 3%) and icterohaemorrhagiae (2. 6%) were the most frequent serovars،respectively. Furthermore antibodies against more than one serovar were found in 8 (26. 6%) of positive sera.ConclusionsIt seems that leptospiral with various serovars could be considered as a prevalent infection in camels of the central part of Iran.Keywords: leptospirosis, seroprevalence, camel -
زمینه و هدفاستافیلوکوکوس اورئوس(SA) قادر است تقریبا در تمام بدن ایجاد عفونت نماید. بسیاری از کارکنان و بیماران بستری در بیمارستان ها حامل این گونه هستند. مطالعه ی حاضر در جهت تعیین فراوانی نسبی SA و میزان مقاومت آن به متیسیلین(MRSA) صورت گرفت.روش بررسیاز 151 نفر کارکنان اتاق عمل بیمارستان شهید صدوقی یزد، از طریق دو سواب برای ناخن و بینی نمونه برداری شد. نمونه ها بر روی محیط مانیتول سالت آگار کشت شد و روی کلنی های SA تعیین حساسیت به متیسیلین با کمک آنتی بیوگرام انجام پذیرفت. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون مربع کای و تست دقیق فیشر تحلیل شدند.یافته هاشیوع SA 09/35% بود که به ترتیب در بینی و ناخن 2/19% و 9/15% دیده شد و شیوع MRSA در مجموع 92/11% بود که به ترتیب در بینی و ناخن 3/5% و 6/6% یافت شد. شیوع این باکتری در بینی جراحان بیش ترین و در بینی کارکنان خدمات کم ترین به دست آمد، در ناخن جراحان کم ترین و در ناخن کارکنان خدمات بیش ترین بود. رابطه ی معنی داری بین سن، جنس و سابقه ی کار با شیوع در حاملین وجود نداشت. ولی رابطه ی معنی داری بین رسته ی شغلی و MRSA در بینی و ناخن وجود داشت. کلیه ی ایزوله های MRSA به وانکومایسین حساس بودند.نتیجه گیریبا توجه به حساسیت شغلی کارکنان اتاق عمل، غربال گری جهت تعیین ناقلین سویه های فوق و اتخاذ روش های درمان و بعضا پیشگیرانه و نیز اجتناب از تجویز بی رویه ی آنتی بیوتیک ها پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین, MRSA, کارکنان اتاق عمل, حاملBackground And AimStaphylococcus aureus(SA) may cause infection in all body organs. Many personnel and patients in hospitals may become carriers of this species. The aim of this study was to investigate relative frequency of SA and its resistance to Methicillin.Materials And MethodsA couple of swabs were taken from nose and nails of 151 personnels working in operation room of Shahid Sadoughi Hospital in Yazd. Samples were inoculated into Mannitol salt agar medium and S. aureus colonies were antibiogramed to determine the rate of resistance to methicillin. Statistical analyses were performed by chi-square and Fisher's exact test.ResultsOverall prevalence of SA was 35.09%(19.2% and 15.9% in noses and nails, respectively). Prevalence of methicillin-resistant SA(MRSA) was 11.92%(5.3% and 6.6% in noses and nails, respectively). Surgeons had the highest, and workers the lowest prevalence of nasal SA carrier rate. In contrast, the nails of servants had the highest, and surgeons the lowest SA carrier rate. No significant difference was found between carrier rate and age, sex and duration of employment. But a meaningful relation was found between type of job and MRSA in both noses and nails. All of the MRSA isolates were sensitive to vancomycin.ConclusionSince employees of operation room are continuously working with patients undergone operation, screening both the personnel and patients to determine the rate of carriage, preventing transfusions of fore mentioned bacterium is necessary and highly recommended.Keywords: Methicillin Resistant Staphylococcus Aureus, MRSA, Personnel of Operation Room, Carrier
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.